من گل زنبق را دیده ام
که دزدانه سر از برف ها بیرون آورده بود
و سیمین پیکران برهنه را ،
که میان گورها می رقصیدند ؛
و کودکی را
که با جمجمه ها بازی می کرد
و می خندید.
من گل زنبق را دیده ام
که دزدانه سر از برف ها بیرون آورده بود
و سیمین پیکران برهنه را ،
که میان گورها می رقصیدند ؛
و کودکی را
که با جمجمه ها بازی می کرد
و می خندید.
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)