تو حقيقت كثيف ودكا
دیشب تو برقِ گیلاسا گم بودم
دنگ ! دنگ ! دنگ ...
ترانه شروع شد
به سلامتی من، تو ، یا ما ؟
به سلامتی عشقُ هر کی با ماس
به سلامتی اتاقای قرمزِ گرم
به سلامتی اون تختِ زردِ بوگندو
تنها من بودمُ من بودمُ من ...
به سلامتیِ دوستای دورُ نزدیک که با بی وفاییام ساختن
به سلامتیِ برادرم هیچ کس
به سلامتیِ آسمون که سبزه وُ سرد
بی غش تر از همیشه می رقصیدم
تا تنها پرومته ی الدنگِ این زمونه باشم
سق می زدم تو رقصیدن
پیازُ نونُ کبابُ
می خوندم با گلویی گُر گرفته ...
و من نمی دونستم که ...
دنگ ! دنگ ! دنگ ...
شکستم تمومِ چیزا رو
اسبای رامِ نارامِ ابر وُ ...
دیگه تنها گلوم نبود که می سوخت
من می سوختم
من
تو حقیقتِ کثیفِ ودکا !
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)