امروز خیلی کار دارم
باید خاطره را کشت
و زیستن و استوار ماندن را دوباره آموخت
قلب باید به سنگ بدل شود (شب سفید)
*
صدای مقاومتناپذیر الههی شعر به سختی شنیده می شود (همان)
*
شبانگاه که ورودش را انتظار می کشم
زندگی انگار به نخی بند است (خدای شعر،۱ Muse)
*
او مرا شدیدتر از تب تکان می دهد (خدای شعر، Muse)
*
تو به یاد خواهی آورد
این سطر ها را که صداشان آرام می شود (نخستین اخطار)
Anna Andréevna Akhmatova
(۱۹۶۶- ۱۸۸۹)
-------------------------------------------------
برگرفته از:
ده شاعر نامدار قرن بیستم. نشر مرغامین. ۱۳۷۲
ترجمه: حشمت جزنی
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)