آنا آخماتووا
نام اصلی- آنّا آندرییوا گارینکو
زمینه فعالیت- شاعر. نویسنده
تولد- ۲۳ ژوئن ۱۸۸۹
حوالی اودسا، روسیه.
مرگ- مارس ۱۹۶۶
بیمارستان دٌمو ددوو در حوالی مسکو
آرامگاه- گورستان کوماروو لنینگراد
ملیت- روس
سالهای فعالیت- ۱۹۱۰ تا ۱۹۶۶
همسر یا شریک زندگی- نیکولای گومیلیف (شاعر) (ازدواج ۱۹۱۰ - جدایی ۱۹۱۸)
ولادمیر شیلیکو (باستانشناس) خیلی زود جدا شدند.
نیکلای پونین (مورخ هنری) در ۱۹۵۳ در اردوگاه کار اجباری مرد.
فرزندان- لف گومیلیف
والدین- پدر:آندره گارنکو
* * * * *
آنّا آخماتووا، با نام اصلی آنّا آندرییوا گارینکو شاعر و نویسنده روس. یکی از بنیانگذاران مکتب شعری آکمهئیسم (به روسی: акмеизм) (اوجگرایی). او همسر نیکولای گومیلیف شاعر و مادر لِف گومیلیف نویسنده و مردمشناس است. بنمایههای اشعار وی را گذر زمان، خاطرات و یادبودهای گذشته، سرنوشت زن هنرمند و دشواریها و تلخیهای زیستن و نوشتن در زیر سایه استالینیسم تشکیل میدهد.
1889
آنا آخماتووا (گورنكو) 11 ژوئن در اودسا در خانوادة يك مهندس نيروي دريايي متولد ميشود.
1890
خانواده به تسارسكويه (نزديك سن پترزبورگ) نقل مكان ميكند.
1900 - 1905
آنا وارد مدرسه گرامر تسارسكويه ميشود و نخستين شعر خود را ميسرايد.
پدر و مادرش در 1905 از هم جدا ميشوند؛ مادرش بچهها را با خود ابتدا به اوپاتوريا و سپس به كيف ميبرد و آنجا ساكن ميشود.
1907
آنا از دبيرستان گرامر فارغالتحصيل شده و براي ادامة تحصيل در رشتة حقوق وارد دانشگاه مخصوص زنان ميشود و دو سال به تحصيل ميپردازد.
نخستين شعر آخماتووا ?(بر انگشتان دست او حلقههاي درختان است?) در نشرية روسي زبان سيريوس كه در پاريس منتشر ميشد، چاپ ميشود.
1910
آخماتووا با ن. س. گوميليف ازدواج ميكند. به پاريس ميرود و بعد به سنپترزبورگ نقل مكان ميكند. براي ادامة تحصيل در رشته تاريخ و ادبيات وارد دانشگاه رايف ميشود.
1911
آخماتووا يكي از اعضاي گروه موسوم به ?كارگاه شاعر? ميشود. شعرهايش در نشريات گوناگون به چاپ ميرسد.
سفر به پاريس.
1912
آخماتووا به ايتاليا سفر ميكند. اولين مجموعه اشعارش به نام شامگاه منتشر ميشود.
پسر آخماتووا و گوميليف، لِو، در اول اكتبر به دنيا ميآيد.
1917
انتشار دومين مجموعه به نام فوج پرندگان سفيد.
1921
اعدام گوميليف، در اوت، به اتهام شركت در فعاليتهاي ضدانقلابي.
1922
چاپ مجموعة پيش از ميلاد، كه در 1923 با افزودههايي تجديد چاپ ميشود.
1930
به مطالعه و تحقيق در آثار پوشكين ميپردازد. عضو آكادمي علوم در پوشكينشناسي شده است. چندين مقاله دربارة پوشكين از آخماتووا به چاپ ميرسد.
1933 - 1949
پسر او چهار بار به اتهامهاي مبهمي دستگير و هر بار پس از مدتي كوتاه آزاد ميشود.
1935 - 1940
روي شعر خود به نام مرثيه كار ميكند.
1940
انتشار گزينهاي از كارهاي قبلي خود به نام از شش كتاب.
1941
آخماتووا، در سپتامبر، از لنينگراد محاصره شده به مسكو و سپس به تاشكند برده ميشود.
1941 - 1944
در تاشكند زندگي ميكند و در بيمارستانهاي نظامي به شعرخواني ميپردازد.
1943
مجموعة گزينة شعرها چاپ ميشود.
1946
انتشار گزينة شعرها 1909 - 1945.
در روزنامههاي ايزوستيا و لنينگراد از اشعار او به سختي انتقاد ميشود.
در 14 اوت از شوراي نويسندگان اخراج ميشود.
1961
چاپ مجموعهاي به نام شعرها.
1962
منظومة بدون قهرمان را پس از بيست و يك سال به پايان ميرساند.
1964
جايزة راتنا تائورمينا در ايتاليا به او تعلق ميگيرد. در همين سال دكتراي افتخاري از دانشگاه آكسفورد لندن دريافت ميكند.
.1966
در نيمه باز است
در نيمه باز است
آهسته تكان مي خورند درختان ليمو ترش ....
جا مانده
بر اين ميز
يك دستكش ، يك تسمه ي چرمي
يك هاله ي زرد است دور لامپ ....
من گوش دارم به صداي خش وخش برگهاي خشك
چرا رفتي؟
نمي فهمم ....
فردا صبح
روشن، شاد
خواهد بود
و زندگي زيبا
هشيار باش اي قلب!
اكنون تو هستي كاملاً خسته
ومي تپي آرام تر و كند تر از پيش....
مي داني !
پي برده ام كه
روح ناميراست.
* * * * *
صدا با نرمي بسيار به گوشم رسيد
مرا مي خواند : بيا ، بيا ،
اين سرزمين بر باد رفته را ترك كن ،
اين سرزمين گناهكار را ،
براي ابد روسيه را ترك كن.
خون دست هايت را خواهم شست
شرمندگي تيره گون را
از قلبت دور خواهم كرد
و فردا ، نامي تازه خواهم داد
به شكست هايت و به دردت.
اما من ، بي اعتنا و آرام ،
گوش هايم را با دست هايم بستم
تا سخناني چنين ناشايست و بيهوده
ذهن دردمندم را نيالايد.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)