سروانتس : دن کیشوت در روزهای پیری

وقتی سروانتس قلم به دست گرفت ،بیشتر سرش را موهای سفید و خاکستری پر کرده بود.اوسفرهای بسیاری را از سرگذرانده بود و تجربه های بسیاری را برای نوشتن داشت.هرچند در زمان او ،ادبیات آن چنان گسترش نیافته بودند ،که خود مرجع یک تجربه باشد .با این همه سروانتس سفرهای گسترده ای به ادبیات پهلوانی و اخلاقگرای دوره خودش داشت و تاثیر این سفرها را در نوشته هایش می بینیم. نوشته های او چندان زیاد نیست .شاید وقت بیشتری برای این کار پیدا نکرد ،چرا که کمی کمتر از یکسال بعد از تمام شدن جلد دوم دن کیشوت به طولانی ترین سفر زندگی اش رفت،سفری که در انتظار همه ماست . او در کارهای محدودی که انجام داد ،به ویژه در کتاب به یاد ماندنی اش ، "دن کیشوت" روالی را بنا گذاشت که پیش از آن چندان جدی گرفته نمی شد .