پسر جوان:
عشق محبوب من در آن سوهاست
بر کرانه دیگر
میان ما یک نیل فاصله است
اکنون مد ِ آب پر زور است و
بر کناره ی ماسه ای رود تمساحی لمیده
به آب می زنم و از دل خیزآب ها می گذرم
آه، دل ام در جریان آب توان می گیرد
در این حال تمساح را چون موشی می بینم
و آب را زمین استوار زیر ِ پای خود می یابم
عشق اوست که چنین نیرومندم می سازد
تا از آب به سلامت بگذرم!
هان! می نگرم اش
محبوب دل من اکنون رو در روی من است!
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)