صفحه 160 از 208 نخستنخست ... 60110150156157158159160161162163164170 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1,591 تا 1,600 , از مجموع 2079

موضوع: صحيفه نور

  1. #1591
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 18 صفحه 125

    تاريخ: 3/7/62

    بيانات امام خمينى در جمع ورزشكاران و وزنه‏برداران بزرگسال شركت كننده در بازى‏هاى آسيايى

    كشور شما امروز از قدرتمندترين كشورهاى جهان است، اين قدرت را حفظ كنيد

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    از زيارت همه آقايان خوشحال و به همه شما دعا مى‏كنم. انشاءالله ورزشكاران به همان صورتى كه ورزش جسمى دارند، ورزش روحى هم داشته باشند. و از قديم ورزشكاران ايران به ياد خدا و على عليه السلام بوده‏اند و اين از برجستگى‏هاى آنان بوده است. انشاءالله هر جا مى‏رويد قهرمان باشيد و موفق شويد انقلاب را در تمام معانى آن صادر كنيد. اميدوارم از حيث اخلاقى هم قهرمان باشيد كه بحمدالله اخلاق خوب در ورزشكاران بسيار پيدا مى‏شود. شما توجه داشته باشيد كه تمام تبليغاتى كه بر ضد ملت ايران مى‏شود براى اين است كه كشور را برگردانند به صورت اول، سعى كنيد كه تحت تاثير اين تبليغات قرار نگيريد. امروز كشور شما در دنيا مطرح است و اين به خاطر قدرت شماست. كشور شما امروز يكى از قدرتمندترين كشورهاى جهان است، بايد سعى كنيم اين قدرت را حفظ كنيم.

    سپس حضرت امام با اشاره به يكى از ورزشكاران كه در جبهه حق عليه باطل دو پا و يك دست خود را در راه خدا از دست داده بود، فرمودند:

    ما به داشتن چنين جوانانى افتخار مى‏كنيم. خداوند انشاءالله به ايشان در آخرت دو بال عنايت كند تا با آنها بتواند در بهشت پرواز نمايد.

    
    previos page menu page next page
    

  2. #1592
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 18 صفحه 120

    تاريخ: 31/6/62

    پيام امام خمينى به مناسبت آغاز هفته جنگ تحميلى

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    سه سال از حمله وحشيانه و احمقانه سردار قادسيه گذشت. تجربه سه ساله و مطالعه اوضاع نظامى، سياسى، اقتصادى ايران كه به خيال پوچ عفلقيان و منافقان و حزب توده وابسته و دلباخته شوروى و ديگر گروه‏ها و دسته‏هاى نوكر ماب، در همان هفته اول و يا ماه‏هاى اول، شكست ايران و سقوط جمهورى اسلامى و اسلام حتمى بود، كه اكنون بر جهانيان خلاف آن ثابت شده است، خوب است چشم كوردلان را باز كند و از كارهاى جنون آميزى كه تاكنون كرده‏اند و امروز جز حربه دروغ و گزاف چيزى برايشان بجاى نمانده است، توبه كنند و در پيشگاه خداى متعال اگر اعتقاد دارند عذر تقصير بخواهند و در پيشگاه ملت بزرگ ايران به جهالت و كوتاه انديشى‏شان اعتراف كنند. اكنون عليرغم دروغپردازى‏ها و عربده كشيدن‏ها آنچه براى صدام مانده است شكست‏هاى پى در پى و جنايت‏هاى وحشيانه نسبت به مردم مرزنشين بخصوص مناطق عرب نشين و كردنشين و همچنين ديگر شهرهاى ايران و به شهادت رساندن زنان و كودكان و مردان بيگناه مى‏باشد و آنچه براى دشمنان اسلام و انقلاب چه آنان كه در رأس كشورهاى كفر و دولت هاى الحادى هستند و چه آنهايى كه به اين دولت‏ها پناه برده‏اند مانده است شايعه سازى‏هاى واضح البطلانى است كه جز عده‏اى بيخبر از اوضاع ايران و منطقه كسى باور نمى‏كند. بى‏ترديد بايد براى صداميان و وابستگان آن در داخل كشور ثابت شده باشد كه كمك‏هاى همه جانبه ابرقدرتها و وابستگان به آنها و بوق‏هاى تبليغاتى شبانه روزى آنان تاكنون به حال آنان مفيد نبوده و پس از اين نيز به خواست خداوند تعالى مفيد نخواهد بود. و اگر چشم خود را باز كنند براى آنها واضح شده است كه قدرت‏هاى بزرگ يعنى امريكا و شوروى از بى‏عقلى آنان استفاده نموده و مى‏خواهند با دست آنان ولو به احتمال بسيار ضعيف، در منطقه يا در ايران به خيال واهى خود ناراحتى ايجاد كنند. تمام اين مسائل و رسوائى‏هايشان به خاطر آن است كه اسلام و نفوذ معنوى آن را در توده‏هاى ميليونى مردم نشناخته‏اند و چشم و گوش خود را از شناخت حقيقت‏ها بسته‏اند. اينان آيا نديده‏اند كه در ظرف مدت كوتاهى جوانان غيور ايران در سايه معنويت اسلام از پرتگاه‏هايى كه قدرت نفتخوار و مفتخوار براى سقوط آنان ايجاد كرده بودند به صورتى معجزه آسا نجات يافته و به قله بلند ايمان و تعهد به اسلام صعود نموده‏اند و با شجاعت و شهامت كم نظير بر كفر جهاى و عفلقيان تاخته و آنان را از كشور عزيز خود بيرون رانده‏اند و ملت اسلامى خود را از دست‏

    صحيفه نور ج 18 صفحه 121

    چپاولگران شرق و غرب نجات داده و تفاله‏هاى وابسته و پيوسته آنان را به جاى خود نشانده‏اند و به عمر ننگين آنان خاتمه داده‏اند؟ و آيا تجربه چند ساله كافى نيست تا اين مدعيان قدرت و شناخت مسائل نظامى، سياسى و تشكيلاتى را به خود آرد و از خواب غفلت بيدار كند تا از و عده‏هاى پوچ ابرقدرت‏ها بازى نخورند و خود را آلت اراده دست آنان قرار ندهند؟ مضحك آن است كه صدام در ملاقات با ارتشيان خود كه طعم تلخ شكست‏هاى خود را از جوانان شجاع ايران چشيده‏اند و از زاغه‏هاى مملو از اسلحه مدرن و مهمات بى‏پايان فرار نموده‏اند گفته است ما امروز بيشتر از هر وقت ديگر مجهز به سلاح پيشرفته هستيم و جنگ را تا سال‏ها ادامه مى‏دهيم. مطلب او نسبت به سلاح‏هاى پيشرفته‏اى كه از قدرت‏ها يا به در يوزگى و يا در برابر اموال مردم بى‏پناه عراق به دست آورده است مورد تصديق است لكن اين نويدى است براى رزمندگان ما كه بدون از دست دادن مخازن كشور و آبروى خود اين سلاح‏ها را از چنگال ارتش فرارى عراق به دست آورده و عليه آنها به كار مى‏برند و ما از اين شيوه خوشحاليم و اكنون نيز سربازان فداكار اسلام با سلاح‏ها و خودروها و تانك دشمن بر او تازند. و اما ادامه جنگ همه مى‏دانند كه ابتكار آن در دست جوانان ماست و تا سقوط حزب بعث عفلقى عراق، دفاع از اسلام و از دو كشور اسلامى عراق و ايران ادامه دارد و پس از آنكه مقدرات كشور به دست ملت رنجديده عراق افتاد، جنگ خاتمه يافته است. آنچه كه موجب تأسف بسيار است آن است كه ابرقدرت‏ها بويژه آمريكا با فريب صدام، با هجوم به كشور ما، دولت مقتدر ايران را سرگرم دفاع از كشور خود نمود تا مجال به اسرائيل غاصب تبهكار دهد تا به نقشه شوم خود كه تشكيل اسرائيل بزرگ كه از نيل تا فرات است اقدام نمايد. اسحاق شامير، مهره تازه آمريكا به مجرد نامزدى نخست وزيرى به جاى بگين، مهره ديگر، قبل از هر چيز نقشه اسرائيل را فاش نمود. او گفت سازمان آزاديبخش فلسطين بايد محو شود و تصريح كرد كه به عنوان طرفدار يك اسرائيل بزرگ باقى خواهد ماند. اكنون جاى تأسف نيست كه سران كشورهاى عرب در مقابل اين مصيبت يا ساكت نشسته‏اند و راه را براى اين نقشه شوم باز گذاشته‏اند و يا براى خوشامد امريكا و يا جاه و مقام آنى خويش حامى اسرائيل شده‏اند؟ اينجانب براى اداى وظيفه اسلامى، در هر فرصت فرياد دل محرومان و مظلومان منطقه را به جهانيان از آنجمله دولت‏هاى كشورهاى اسلامى رسانده‏ام و پس از اين نيز اگر فرصتى رخ دهد انشاءالله خواهم رساند، شايد در حكومت‏اين كشورها كه بعضى سرگرم عياشى و بعضى نزاع و جدال با برادران خويش و بعضى از ترس امريكا خود را باخته‏اند اثر كند و اين خواب غفلت، به يك بيدارى اسلامى انسانى تبديل گردد تا به اين وضع فلاكت بار خويش خاتمه دهند و همانند ايران قهرمان، دست رد به سينه تمام ابرقدرت‏ها زنند. اكنون برادران مسلمان لبنانى ما در چنگال اسرائيل و دولت خون ريز لبنان و از آن بدتر آمريكاى تجاوزگر گرفتارند و هر روز گروهى از آنان شهيد يا آواره مى‏شوند و اكثر دولت‏هاى منطقه سرگرم سازش با اسرائيل يا تأييد دولت لبنان هستند و يا سرگرم نقشه براى تأييد جنايات صدام و كمك نظامى يا مالى به او براى ادامه جنايات به دو ملت عراق و ايران

    صحيفه نور ج 18 صفحه 122

    مى‏باشند و آنها گمان مى‏كنند كه صدام را با اين كمك‏ها مى‏شود نجات داد و اگر نجات پيدا كرد، دست آنان را به گرمى مى‏فشارد. غافل از آنكه با آن خوى سلطه‏جوئى و بلند پروازى و سبعيتى كه در او هست فرصت نفس كشيدن به آنان را نخواهد داد و با بهانه‏هاى واهى به كشورهاى آنان تجاوز خواهد كرد. آمريكا و شوروى براى تضعيف اسلام و دولت‏هاى اسلامى مشغول فعاليت از قبيل تفرقه‏افكنى‏ها و ايجاد تشنجات داخلى به دست عمال مزدور يا فريب خورده و برافروختن جنگ بين كشورها و ديگر شيوه‏هاى استعمارى هستند و اين دولت‏هاى كشورهاى اسلامى و مستضعف جهان هستند كه بايد چشم و گوش خود را باز كرده و اين توطئه‏ها را خنثى كنند. ملت ايران و قواى مسلح شجاع و فداكار براى افراشتن پرچم توحيد و تحكيم پايه‏هاى جمهورى اسلامى، سال سوم دفاع از هجوم عفلقيان بى‏فرهنگ را پشت سر مى‏گذارند و با سپاس بى‏پايان از خداوند متعال و مددهاى غيبى و آشكار او از كشور بقية الله ارواحنا لمقدمه الفداء در تمام ميدان‏ها به بهترين وجه دفاع نموده و پيروز شدند و در ميدان جنگ تحميلى، متجاوز جسور را كه با كمال جهالت از وعده‏ها و نويدهاى امريكا اغفال و خود را در اين دام مهلكه انداخت، آنچنان ادب كرد كه اينك به هر دولتى پناه برده و به هر درى مى‏زند كه خود را از اين دام خود ساخته نجات دهد، ولى بحمدالله موفق نخواهد شد.

    اكنون كه او از جمهورى اسلامى سيلى خورده و اميدى برايش نمانده است، به دولت فرانسه متشبث شده است تا با كمك سلاح‏هاى مخرب، به منابع اقتصادى ايران ضربه زند و برگى بر جنايات خود بيفزايد. اينجانب به همه كشورهاى منطقه و كشورهائى كه به نحوى از نفت استفاده مى‏كنند هشدار مى‏دهم كه دولت ايران با تمام قدرت، در مقابل اين جنايت ايستادگى مى‏نمايد و مصمم است تا در صورت وقوع چنين جنايتى با تمام قدرت، تنگه هرمز را مسدود كند و اجازه ندهد حتى يك قطره نفت از آنجا صادر شود، مسؤول پيامدهاى اين حادثه بزرگ دولت فرانسه است.

    سقوط صدام تا حدى است كه حتى با منافقين فرارى كه خود از او مفلوكتر و شكست خورده‏تر هستند، دست اخوت مى‏دهد و منافقين نيز كه براى ترميم ننگ و آبروئى خود به هر حشيشى متشبث مى‏شوند و تنها براى اينكه راديو بغداد اسمى از اين مدعيان نجات خلق برد با كمال وقاحت با صدام جانى كه با خمپاره‏ها و موشك‏ها هزاران زن و مرد و كودك، بزرگ و كوچك اين مرز و بوم را شهيد كرده است و هر روز شهرهاى اين خلق بيگناه را با توپ‏هاى دوربرد بر سرشان خراب مى‏كند، دست اخوت و برادرى مى‏دهند و رسما براى آنان جاسوسى مى‏كنند و با آنكه سران منافقين در دامن آمريكا و فرانسه مشغول عياشى و خوشگذرانى هستند مع‏الاسف عده‏اى نوجوان را با حيله و تزوير گول زده و قدرت تفكر را از آنان سلب نموده‏اند. اميدوارم نوجوانان فريب خورده با ديدن اين جنايات و روشن شدن همدستى آنان با صدام، ديگر كوركورانه از آنان تبعيت نكنند.

    اكنون كه هفته جنگ است و هفته جنگ امسال با سال گذشته فرق‏هاى بسيارى دارد، اينجانب به ملت ايران براى داشتن چنين جوانان برومند و متعهد و فداكارى كه نظير آنان را در جهان سراغ ندارم و تاريخ هم نشان نداده است تبريك و تهنيت عرض مى‏كنم و به اسلام بزرگ براى داشتن اين

    صحيفه نور ج 18 صفحه 123

    جانبازان در راه حق كه براى اسلام و ميهن اسلامى خود از همه چيز خويش مى‏گذرند، تبريك تقديم مى‏كنم كه اينان نه تنها ايران را در جهان و نسل‏هاى آينده آبرو دادند، كه اسلام بزرگ كه با تعليمات و الهامات خود چنين تحول بزرگى را بوجود آورده است، سرافراز نمودند. امروز همه از تصوير اين صحنه‏هاى معنوى - انسانى عاجزند و اينجانب كه به نويسندگان و گويندگان و تحليل‏گران و هنرمندان و نقاشان و همه و همه پيشنهاد مى‏كنم تا هميشه و بخصوص در اين هفته آنچه در توان دارند در طبق اخلاص گذاشته و تقديم اين سلحشوران عظمت آفرين و ملت ايران و اسلام بزرگ نمايند، براى آن است كه به گوشه‏اى از وظيفه اسلامى، انسانى، ملى، ميهنى هر چند كوچك خود عمل نمايند والا خداوند شكور است كه نام اين عظمت آفرينان را در جهان بلند و مقامشان را در ملكوت اعلى به نمايش مى‏گذارد. مگر نه آن است كه اينان صداى اسلام را به اقصى نقاط عالم رسانده و عظمت آن را در سطح عالم خاكى جلوه‏گر ساخته‏اند، پس قدردانى از اين عمل بزرگ جز به مشيت ذات مقدس او جل و علا ميسر نيست. چنانچه ما خاكيان، ناتوان از عهده تعظيم و تقدير مادران بزرگوارى كه در دامن خود اين جوانان متعهد را پرورانده‏اند و پدران سلحشورى كه در پناه خويش آنان را به جوانى رسانده‏اند و همسران غمخوارى كه در كنار آنان بسر برده‏اند و اكنون با روى گشاده به ميدان نبرد و دفاع از حق مى‏فرستند، مى‏باشيم و اين نيز در عهده آفريدگار منان است. و لكن ملت بزرگ ايران در اين هفته ثابت كند كه به اسلام با بذل جان و ثمره حيات و مال وفادار است، هر چند كوردلان شكست خورده در داخل و خارج كشور براى تسكين جراحات خود جغدوار ناله‏هائى سر دهند. اينك كلمه‏اى نصيحت آموز با جوانان عزيزى كه در جبهه‏ها و پشت جبهه‏ها براى اقامه عدل الهى فداكارى مى‏كنند و عزيزانى كه به نحوى براى هدف الهى آسيب ديده‏اند و بازماندگان شهداء معظم كه در راه قرآن كريم به شهادت يعنى بزرگترين فيض الهى رسيده‏اند و به پدران و مادران و همسران و نزديكان شهداى زنده و به كسانى كه در پشت جبهه‏ها به نحوى كمك به برادران مدافع خود مى‏كنند، توجه كنيد كه غرور پيروزى‏ها و شهرت‏ها و جوانمردى‏ها در قلب شما رخنه نكند، كه اين مرض نفسانى از دام‏هاى شيطان است كه بندگان خدا را از توجه به او باز مى‏دارد و از مكايد نفس اماره بالسوء است كه انسان‏ها را به شرك و عبوديت بت‏ها و خصوص مادر بت‏ها كه بت نفس است، مى‏كشاند. زنهار كه جز او را جل و اعلا كه ولى نصر است و هيچ نصرى جز از او نيست مؤثر بدانيد كه مارميت اذ رميت ولكن الله رمى . هر چه داريد و داريم و دارند از اوست و ما عدم‏هائيم، هستى‏ها نما بارالها! ما ضعيف و ناتوانيم، تو به فضل خود ما را از شرك جلى و خفى حفظ فرما و از تبعيت هواهاى نفسانى كه خود شرك است نجات مرحمت فرما و به حقيقت توحيد و يكتاپرستى و يكتاخواهى هدايت فرما اسلام اين دين توحيد و يكتاپرستى و يكتاخواهى را در سراسر جهان پرتوافكن نما و بيرق‏هاى كفر و شرك و نفاق را سرنگون فرما و مسلمين را به وظايف اسلامى - انسانى خويش هدايت كن و بلاد مسلمين و مستضعفين را از شر مستكبرين و جهانخواران محفوظ دار و شهداى راه حق را از عصر آدم صفى الله تا عصر پيامبر خاتم صلى الله عليه و آله و سلم و تاكنون و تا عصر بقية الله ارواحنا فداه از رحمت‏هاى

    صحيفه نور ج 18 صفحه 124

    واسعه و جلوه‏هاى خاص خود بهره‏مند فرما و شهداى عزيز ايران را كه براى اسلام و ميهن اسلامى سرافرازى‏ها آفريدند با شهداى صدر اسلام محشور فرما و به بازماندگان آنان، پدران و مادران و همسران متعهدشان صبر و اجر و پايدارى عنايت فرما و به اسراى ما سلامت عنايت كن و به جانبازان اين شهداى زنده شفا مرحمت فرما و در خيل شهدا محشورشان نما و به نزديكان خصوصا مادران و پدران و همسرانشان صبر و اجر مرحمت فرما و به بازماندگان در راه اسلام و دفاع از كشور اسلامى كه با كوشش‏هاى جانفرساى خود دشمنان اسلام را منكوب و مخذول نمودند و دست آنان را از تجاوز و جنايت و خيانت به كشور قطع كردند، قدرت و سلامت و عظمت مرحمت فرما و آنان را از مجاهدان در راه خدا قرار بده. صلوات و سلام خدا بر پيامبران خود خصوصا خاتم و افضل آنان حضرت محمد مصطفى صلى الله عليه و آله و سلم و بر امامان و اولياء عظيم‏الشأن خداوند بويژه خاتم آنان مهدى منتظر بقية الله فى الورى ارواحنا لمقدمه الفداء.

    والسلام على عبادالله الصالحين

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  3. #1593
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 18 صفحه 133

    تاريخ: 12/7/62

    بيانات امام خمينى در ديدار با نخست وزير و اعضاى جديد ستاد انقلاب فرهنگى

    بايد دانشگاه اسلامى شود تا براى كشور ما مفيد گردد

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    بنابراين شد تا به جاى آقايانى كه به عللى غايب بودند و در ستاد شركت نمى‏كردند، افراد جديد منصوب گردد. تمام آقايانى كه امروز در اين ستاد هستند نمايندگان من در ستاد مى‏باشند و هيچ فرقى بين اين آقايان و اعضاى قديم نيست، اما قضيه دانشگاه از اهم امور است، همانطورى كه براى دشمنان ما و براى آنها كه مى‏خواهند افكار جوانان ما را منحرف كنند هم مهم است، چون دانشگاه مركز همه چيز است، حتى تشكيل دولت. و بايد اين مساله را دنبال كنيم كه دانشگاه اسلامى شود تا براى كشور ما مفيد گردد و بايد سعى شود كه تا دانشگاه به يكى از دو قدرت گرايش پيدا نكند و اين به صرف وقت و نظارت كامل احتياج دارد و بايد توجه داشت تا بعد از بازگشايى مبادا افراد منحرف با تزريق مسائل انحرافى افكار جوانان ما را فاسد بكنند، و براى نظارت بر اين موضوع احتياج به افراد بسيارى است.

    اميدوارم دانشگاهى داشته باشيم كه به درد ملت بخورد. و براى تحقق اين امر لازم است از افراد متخصص متعهد و در صورت كمبود از متخصصين غيرمخالف با جمهورى اسلامى استفاده نمائيد. انشاءالله با قدرت هر چه تمامتر در اين امر فعاليت كنيد و به پيش برويد تا به مقاصد الهى برسيم.

    
    previos page menu page next page
    

  4. #1594
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 18 صفحه 126

    تاريخ: 4/7/62

    بيانات امام خمينى در جمع رؤساى جمهورى و مجلس، گروهى از مستضعفين جنوب تهران، پرسنل سپاه و ارتش و بسيج مستضعفين و اقشار مختلف مردم به مناسبت عيد غدير خم‏

    نگذاشتند حضرت اميرسلام الله عليه مجال پيدا كند براى پياده كردن حكومت الله به آن نحوى كه مى‏خواست

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    متقابلا من اين عيد بزرگ را به همه حضار و همه ملت ايران و همه مسلمين جهان و مظلومين سرتاسر عالم تبريك عرض مى‏كنم.

    و چه خوب مجلسى است كه در يك همچو روز عيدى صاحبان اصلى انقلاب كه همين طبقه گودنشينان و كشاورزان و كارگران و مجاهدان هستند در اينجا تشريف دارند و ما از محضرشان استفاده معنوى مى‏كنيم. آن چيزى كه موجب تاسف است، اين است كه مجال پيدا نكرد حضرت امير سلام الله عليه، نگذاشتند مجال پيدا بكند، چون حكومتى كه حكومت الله است در دنيا به آن نحوى كه مى‏خواست، خود حضرت امير سلام الله عليه مى‏خواست پياده كند تا دنيا بفهمد كه اسلام چى آورده است و چه شخصيت‏هائى دارد. در آن وقت كه حكومت دست ايشان نبود، كه مجال نبود، آنوقت هم كه حكومت دست ايشان آمد، باز مجال ندادند، سه تا جنگ بزرگ در زمان ايشان افروختند و مجال اينكه يك حكومتى كه دلخواه او هست برقرار كند نشد و اين را ما بايد تا آخر ابد از آن متاسف باشيم. اگر يك همچو مجالى براى ايشان پيدا مى‏شد، الگويى بود آن حكومت براى همه كسانى كه مى‏خواهند به عدالت و به امور الهى قيام كنند، الگو مى‏شد. ولى تاسف اين است كه نشد و آنقدرى كه شد هم باز نورش متجلى است و الان هم همان اثر كمى كه از ايشان مانده است در باب حكومت، همان اثر كم هم معلوم كه وضع بايد چه باشد و تاسف ديگر اينكه مجال پيدا نكرد ايشان كه آن علومى كه در سينه ايشان بود وهيهنا علما جما ان هيهنا علما جما پيدا نكرد اشخاصى كه حمله آن علم باشند و بلااشكال آن علمى كه ايشان حمله‏اش را پيدا نكردند، آن علم اسرار ولايت، اسرار توحيد است و بايد همه عرفا تاسف بخورند بر اينكه اين مجال براى ايشان پيدا نشد كه آن اسرار را كه بايد افشا كند، افشا بفرمايد، مجال نشده و اين هم جزء تاسف‏هايى است كه بايد خصوصا عرفا و فلاسفه و علما و دانشمندان در اين تاسف روزگار بگذرانند.

    صحيفه نور ج 18 صفحه 127

    اگر حكومت، على (ع) را الگو قرار داد در اجرا، اين تمسك كرده است به ولايت اميرالمؤمنين‏

    و ما در اين روز، اين روز مبارك كه از اعياد بزرگ اسلام است و بر حسب نفوس ما بالاترين عيد است و نكته‏اش هم اين است كه اين ادامه نبوت است، ادامه آن معنويت رسول الله است، ادامه آن حكومت الهى است، از اين جهت از همه اعياد بالاتر است و ما در اين روز سعيد يكى از چيزهايى كه وارد شده است اين است كه بگوييم، بخوانيم: الحمدالله الذى جعلنا من المتمسكين بولاية اميرالمؤمنين و اهل بيته .

    تمسك به ولايت اميرالمومنين چى هست؟ يعنى ما همين اين را بخوانيم و رد بشويم؟ آن هم تمسك به ولايت اميرالمومنين در روزى كه ولايت به همان معناى واقعى خودش بوده است، نه تمسك به محبت اميرالمومنين، تمسك به محبت اصلاً معنا هم ندارد، تمسك به مقام ولايت آن بزرگوار به اينكه گر چه ما و بشر نمى‏تواند به تمام معنا آن عدالت اجتماعى و عدالت حقيقى را كه حضرت امير قدرت بر پياده كردنش داشت، نمى‏توانيم ماها و هيچ كس قدرت نداريم كه پياده كنيم لكن اگر آن الگو پيدا شده بود و حالا هم ما بايد به يك مقدار كمى كه قدرت داريم تمسك كنيم. تمسك به مقام ولايت معنايش اين است، كه يكى از معانى‏اش اين است كه ماظل آن مقام ولايت باشيم، مقام ولايت كه مقام توليت امور بر مسلمين و مقام حكومت بر مسلمين است، اين است كه اگر چنانچه حكومت تشكيل شد، حكومت تمسكش به ولايت اميرالمومنين اين است كه آن عدالتى كه اميرالمومنين اجرا مى‏كرد، اين هم اندازه قدرت خودش اجرا كند. به مجرد اينكه ما بگوئيم ما متمسك هستيم به اميرالمومنين، اين كافى نيست، اين تمسك نيست اصلش. وقتى كه حكومت الگو قرار داد اميرالمومنين سلام الله عليه را در اجراء حكومتش، در اجراء چيزهايى كه بايد اجرا بكند، اگر او را الگو قرار داد، اين تمسك كرده است به ولايت اميرالمومنين. اگر چنانچه او الگو نباشد يا اينكه تخلفات حاصل بشود از آن الگوى بزرگ، هزار مرتبه هم روزى بگويد خدا ما را از متمسكين قرار داده است، جز يك كذبى چيزى نيست. و اگر مجلس كه از مقامات بلند يا بلندترين مقام كشورى است اگر چنانچه الگو قرار داد آن چيزى كه اميرالمومنين مى‏خواست و آن عدالتى را كه او در همان برهه كمى كه به او مجال دادند، خيلى كم مجال پيدا كرد، اگر الگو قرار بدهند آن را براى اينكه احكام را و امورى كه بايد محول به آنهاست به آن نحو اجرا بكنند، به آن نحو تصويب بكنند و دقت بكنند، آنوقت مى‏شود گفت كه مجلس ما هم از متمسكين به اميرالمومنين هستند. و ما اگر چنانچه مجلس نتواند اين كار را بكند يا خداى نخواسته نخواهد اين كار را بكند، يا بعض افراد نگذارند كه اين كارها بشود آنوقت ما نمى‏توانيم بگوئيم كه يك مجلس متمسك به ولايت اميرالمومنين داريم. و هكذا قوه قضائيه، اگر قوه قضائيه هم تبعيت نكند از آن قضاء اميرالمومنين كه .اقضاكم على و اگر تبعيت نكند از قضاوت اسلام، متشبث به همان قضاوت اسلامى نباشد، آن هم هر چه بگويد ما متمسك هستيم، بر خلاف واقع است. تمسك وقتى است كه قوه قضائيه هم كارهائى كه مى‏كنند از روى الگوى علوى باشد كه همان الگوى اسلامى است. و مردم ما هم

    صحيفه نور ج 18 صفحه 128

    كه اين دعا را با اين فقره را مى‏خوانند آنها هم بايد توجه كنند به اينكه تمسك به ولايت حضرت امير براى آنها تبعيت از مقاصد اوست.

    كسانى كه مدعى هستند ما شيعه اميرالمومنين هستيم بايد در قول و فعل تبعيت از او داشته باشند

    همين طور گفتند كه ما شيعه على هستيم و همين كه گفتند ما متمسك به ولايت اميرالمومنين هستيم، اين كافى نيست، نمى‏شود اين. اين امور، امورى نيست كه لفظى باشد و با الفاظ و با عبارات بتوانيم ما بگوييم تحقق پيدا كرده است، اينها يك امور عملى است، يك حكمت عملى است اينها. بايد كسانى كه مدعى هستند كه ما شيعه اميرالمومنين هستيم، تبع او هستيم بايد در قول و فعل و نوشتن و گفتن و همه چيز تبعيت از او داشته باشند. اگر اين تبعيت نباشد و ما بگوييم كه ما شيعه هستيم، يك گزافى گفته‏ايم، يك طائلى گفته‏ايم.

    اميرالمومنين در زمان حكومتش كه بسيار كوتاه و بسيار با ناگوارها مقابل بود مى‏بينيد كه وقتى كه آن نامه را به مالك اشتر مى‏نويسد چه مسائل مهمى را، مسائل سياسى را، مسائل اجتماعى را، همه چيز را در آنجا ذكر مى‏فرمايد با اينكه يك بخشنامه‏اى براى يك نفر بوده است، يك نامه‏اى براى يك نفر بوده است و آن اين است كه مى‏گويد كه به حسب نقلى كه شده است كه يك خلخال را از پاى يك ذمى در حكومت او در آوردند، به حسب اين روايت مى‏فرمايد كه اگر انسان بميرد براى اين، اين ملوم نيست. شيعه اين است كه اينطور باشد نه مثل ما، شيعه اين است كه اگر چنانچه در حكومت اسلامى، در كشور اسلامى ظلم ولو به يك ذمى وارد بشود، آن هم ظلم به همين كمى كه يك خلخال را از پاى يك ذميه در آورند، بگويد كه انسان اگر بميرد ملوم نيست، ملامت نبايد به او بشود، اينطور اهميت دارد.

    اسلام تكليف دارد بر شما كه مظلومين را نجات بدهيد از دست كفار

    و ما امروز مى‏بينيم كه در بلاد مختلفه مسلمين، ظلم‏هاست كه بر مسلمين دارد مى‏شود. در لبنان آن آتشى كه برافروخته‏اند، آمريكا برافروخته، آن لشكركشى‏اى كه از طرف آمريكا و فرانسه و ساير اذناب آنها براى يك مشت مظلوم شيعه و مظلوم مسلمان در آنجا انجام مى‏گيرد، ساير مسلمين نشسته‏اند و تماشا مى‏كنند. غايت كارى كه امسال حكومت‏ها كردند اين بود كه عيد نگرفتند. كافى است اين؟ اين هم يك كارى است، اما آنها دارند ظلم خودشان را مى‏كنند، آنها دارند فوج فوج جوان‏هاى ما را در لبنان و فلسطين مى‏كشند، آنها دارند در افغانستان جنايات را مى‏كنند، آنها دارند در عراق آن جنايات را مى‏كنند و آنها بر ايران آن جنايات را وارد مى‏كنند. مجرد اينكه امسال ما عيد نداريم، اين كار را درست مى‏كند؟ اين تكليف را از دوش اين دولت‏ها بر مى‏دارد؟ آنها با سرنيزه پيش مى‏آيند و با توپ و تانك پيش مى‏آيند و مظلومين هم تنها مانده‏اند و معذلك تو دهنى دارند به آنها مى‏زنند، لكن دولت‏ها نشسته‏اند تماشا مى‏كنند و غايت امر اين است كه عيد را نمى‏گيرند. شما عيد

    صحيفه نور ج 18 صفحه 129

    نگيريد، عيد را آمريكا مى‏گيرد، عيد را اسرائيل مى‏گيرد. بهتر از اين عيد چى كه شماها مرتبه‏تان به آنجا رسيده كه هيچ كارى از شما نمى‏آيد الا اينكه عيد نگيريد. چه تاثيرى در دنيا دارد اين؟ عيد نگرفتن آنجائى كه دنبالش مشت‏هاى گره كرده در مقابل آمريكا و در مقابل شوروى و در مقابل صهيونيسم و ساير جنايتكاران با مشت‏هاى گره كرده بايستند و با آنهمه امكاناتى كه داريد مقابله كنيد، آنوقت اين عيد نگرفتن هم يك اثرى دارد والا از آن طرف نفت را به رايگان بدهيد به آنها، از آن طرف كمك‏هاى معنوى را به آنها بكنيد، از آن طرف همه مسلمان‏ها را در بند خودتان نگه داريد و نگذاريد كه حتى آنها يك كلمه‏اى بگويند، آنوقت عيد نگيريد، اين عيد نگرفتن چه اثرى دارد؟ اينها انحراف است. اينها تعميه است. مى‏خواهند به ملت خودشان و مسلمين جهان تعميه كنند كه ما الان ايستاده‏ايم مقابل اسرائيل. در مقابل توپ و تانك عيد نگرفتن كارى است؟ قدرت نداريد شما؟! شما نفت‏تان را اگر ده روز ببنديد به روى دنيا، دنيا خاضع شما مى‏شود. اينها مصيبت‏هايى است كه بر كشورهاى اسلامى دارد وارد مى‏شود و خودشان را همه پيرو اسلام مى‏دانند، پيرو دين اسلام مى‏دانند لكن آنى كه اسلام هست اصلاً خبرى از آن نيست. اسلامى كه در قرآنش با صراحت مى‏گويد كه نبايد سلطه جويان عالم، كفار عالم بر مسلمين مسلط بشوند و سلطه پيدا بكنند، شما كوشش مى‏كنيد به اينكه آنها سلطه پيدا بكنند. الان وضع لبنان چه وضعى است؟ اين شيعيان لبنان، اين مسلمان‏هاى لبنان الان در چه حالى هستند و اين دولت‏ها مى‏خواهند باز بسازند - و - با آمريكا، از آمريكا تبعيت كنند و با اسرائيل بسازند و با امين جميل بسازند. اين سازش چه معنى دارد؟ شمائى كه قدرت داريد كه اينها را سر جايشان بنشانيد و نجات بدهيد يك دسته مظلومين را و اسلام هم تكليف دارد بر شما كه مظلومين را نجات بدهيد از دست كفار، آنوقت همه كار شما اين است كه عيد نداشتيد! شما عيد درست مى‏كنيد براى اسرائيل و براى امريكا. آنها همه روزشان عيد است براى اينكه مى‏بينند در منطقه كارى كرده‏اند كه اسلام مهار بشود، هيچ نتواند يك قدم جلو بگذارد. آنها هر روزشان عيد است و براى ماها هر روز عزاست.

    ما مى‏خواهيم با دعوت اسلام را به همه جا صادر كنيم، نه با سرنيزه

    مائى كه مى‏خواهيم اسلام در همه جا باشد و مى‏خواهيم اسلام صادر بشود، ما كه نمى‏گوئيم كه مى‏خواهيم با سرنيزه صادر بكنيم، ما مى‏خواهيم با دعوت به همه جا، اسلام را صادر كنيم. ما مى‏خواهيم يك الگوئى از اسلام در عالم ولو يك الگوى ناقصى باشد نشان بدهيم كه همه عقلاى عالم غير از آنهايى كه جنايتكاران با لذات هستند، همه ملت‏هاى مظلوم بفهمند كه اسلام چى آورده و مى‏خواهد چه بكند در دنيا. اسلام با اين محرومين، با اين مظلومين، با اين گرفتارها مى‏خواهد چه كند كه اينها را نجات بدهد. و شما دولت‏هاى خليج و غيرخليج كوشش داريد به اينكه اين اسلام را نگذاريد از ايران يك قدم بيرون بگذارد ولو اينكه به رغم انف شما، بيرون پا گذاشته است و خواهد گذاشت. مسلمين، انصافا انسان بايد بگويد كه اين دولت‏هاى اسلامى، همه دولت‏هاى اسلامى، الا يك

    صحيفه نور ج 18 صفحه 130

    معدود بسيار كمى اصلاً به اسلام كارى ندارند، اسلام وسيله براى مقام است، اسلام غير از اين نيست كه وسيله باشد با لفظ اسلام و با قول به اسلام مثل اسلام رضاخانى و محمدرضاخانى، اسلام اينها اين بود كه قرآن هم طبع مى‏كردند و رضاخان مجلس روضه هم داشت و عزادارى هم آنوقت ارتشش مى‏كردند و همه اينها بود، دسته هم در مى‏كردند، من خودم ديدم. اما اساس را مى‏خواست از بين ببرد، با اين صورت اساس را مى‏خواست از بين ببرد و از او بدتر محمدرضا بود كه روى نقشه كار مى‏كردند و هر كارى مى‏كردند براى بردن - اساس است - اساس بود. الان هم حزب بعث عفلقى عراق همين كار را دارد مى‏كند، حالا ديگر عابد و مسلمان شده‏اند، لكن عابد و مسلمانى كه عبيد زاكانى مى‏گويد. اساس را اينها از بيخ قبول ندارند. اينها اسلام را منافى با مقاصد خودشان مى‏دانند و منافى هم هست. مقاصد آنها اين است كه بزنند و بكوبند و مردم را زير فشار قرار بدهند و غارت كنند و هر چه مردم دارند بگيرند از آنها و براى خودشان در بانك‏هاى خارجى انبار كنند، مثل محمدرضا كه كرد اين كار را. اسلام با اين آشنايى ندارد با يك همچنين مطلبى آنها مى‏دانند كه اسلام اينطورى نيست، پس، اين اساس نبايد باشد.

    دولت واقعاً بايد آنطورى كه على (ع) براى محرومين دل مى‏سوزاند با تمام قدرت دل بسوزاند

    ما كه اميدواريم كه يك جلوه ولو بسيار ناقصى از ولايت، ولايت على عليه السلام در كشور ما شده باشد، ما بايد توجه بكنيم، كافى ندانيم اينكه ما تظاهر مى‏كنيم و شعار مى‏دهيم و چه، اينها كافى نيست. دولت واقعاً بايد با تمام قدرت آنطورى كه على عليه السلام براى محرومين دل مى‏سوزاند اين هم با تمام قدرت، دل بسوزاند براى محرومين، مثل يك پدرى كه بچه‏هايش اگر گرسنه بمانند، چطور با دل افسرده دنبال اين مى‏رود كه آنها را سير بكند، يك دولت تابع اميرالمومنين بايد اينطور باشد. الحمدلله هستند خيلى، البته من نمى‏گويم كه كسى مى‏تواند مثل حضرت امير باشد، خود او هم گفت كه شما نمى‏توانيد، نمى‏توانيم هم واقعاً، اما اعانت كنيم ما او را به ورع و تقوا، اعانت كنيم به اينكه تا آن اندازه كه مى‏توانيم، براى همه تا يك اندازه‏اى قدرت هست كه هم خودش را نگه دارد و هم جمهورى اسلامى را نگه دارد. اين قدرت‏هاى كوچك وقتى پهلوى هم گذاشته مى‏شود يك قدرت بزرگ است. الان چهل ميليون جمعيت ايران يك قدرت اسلامى بزرگ است كه انشاءالله اگر با همين وضع باقى باشد، به همين انسجام باقى باشد، طرفدارى از دولتشان بكنند، طرفدارى از مجلس‏شان بكنند و پشتيبان باشند براى جنگ‏هائى كه در اين كشور به بار آورده‏اند، اگر اينها به همين حال باشند آنوقت يك پرده‏اى از مقام ولايت در اين كشور جلوه پيدا كرده است. كوشش كنيد بر اينكه كوشش بكنند همه جمعيت‏ها و ارگان‏ها و همه نهادهاى اسلامى در اينكه اين تبعيت از مرام على عليه السلام را حفظ كنند و به پيش ببرند. قانع نشوند به اينكه ما حالا تا يك حدودى چه شده است، نخير، هيچ قانع نشويد.

    صحيفه نور ج 18 صفحه 131

    شما گودنشينان و زاغه‏نشينان كه به ما منت داريد و براى اسلام پيروزى ايجاد كرديد بايد حفظ كنيد آن را

    انسان حد ندارد، بى‏حد است انسان. انسان در معنويات هيچ حدى ندارد تا آنجائى كه برگردد به مبدا كمال مطلق. در قدرت هم همين طور است. قدرت اسلامى انسان بى‏حد است. بنابراين بايد همه كشور ما به اين توجه داشته باشند كه اگر چنانچه دير بجنبند گرگ‏ها آنها را مى‏خورند. اگر به اين قدرتى كه الان در جبهه‏ها هست و بحمدالله هر روز براى اسلام پيروزى ايجاد مى‏كنند، اگر دير بجنبند آن قدرت‏ها و دير بجنبند اين ملت، به دنبال آنها گرگ‏ها از اطراف نشسته‏اند و فرصت‏طلبى مى‏خواهند بكنند كه همه ايران را ببلعند و شماييد كه بايد حفظ بكنيد و شما گودنشينان و زاغه‏نشينان كه به ما منت داريد و براى اسلام پيروزى ايجاد كرديد و شما عزيزانى كه سلامت خودتان را براى اسلام از دست داديد و ما همه مرهون زحمات شما هستيم، بايد توجه بكنيد كه اين وحدت الهى محفوظ باشد. شياطين نيايند و وسوسه ايجاد كنند كه حالا هم چيزى نشده است اين شياطين مى‏خواهند آنى كه بشود اين است كه باز مجالس رقص زمان محمدرضا و مجالس - نمى‏دانم - عيش و عشرت آنوقت و سينماهاى آنوقت باشد، البته اين نشده و نمى‏شود هم.

    آنهائى كه مى‏گويند كه اين كشور باز چيزى نشده است، مثل آنوقت و بدتر از آنوقت است، براى اين است كه در نظر آنها بدتر است. آنها مى‏خواهند آنطور باشد، آنها مى‏خواهند كه در همه كشور ما مسكرات مثل آب جريان داشته باشد، آنها مى‏خواهند فحشا در همه جا باشد، آنها نيست، البته آنها هم ناراضى هستند. لكن شما گودنشين‏ها، شما زاغه‏نشين‏ها، شما كشاورزان، شما كارگرها كه بنيه اين كشور هستيد و اساس اين كشور هستيد توجه كنيد كه شياطين وسوسه نكنند به شما، شما را در كارهايتان سست نكنند. شما مى‏بينيد كه در همين مدت كوتاه چه كارهايى در ايران شده است. همين قضيه نشت نفت و آن موشك‏هاى حزب بعث كه اين كار را، اين جنايات را كرد و بعد هم در دنيا آنهمه بساط در آوردند و به گردن ما هم مى‏گذاشتند، آنهمه بساط درست كردند، تبليغات كه بايد همه جمع بشوند چه بكنند، بايد يك صندوق بين‏المللى پيدا بشود و چه بكند و امريكا بايد بكند و انگلستان مثلاً و امثال اينها. اين جوان‏هاى ما كه متعهد به اسلام هستند و فهميده‏اند كه خودشان بايد براى خودشان كار بكنند، اينها اين كار را كردند. حالا آنها بنشينند در خارج هر چى مفت مى‏خواهند بگويند. اينها اين معجزه را كردند، پس مى‏توانيد بكنيد. كارخانه‏ها را راه انداخته‏اند همين رفقا، همين دوستان، همين زاغه‏نشينان، همين كارگرها، مى‏توانيد همه كارها را انجام بدهيد لكن بايد يك لحظه از خدا غافل نباشيد. غفلت از مبدا قدرت، انسان را به هلاكت مى‏رساند. مبدا قدرت، اوست و همه چيز به دست اوست و ما چيزى نيستيم. ما شكر مى‏كنيم كه خداى تبارك و تعالى به ما عنايت كرده است و از قدرت لايزال خودش يك ذره‏اى، يك جلوه مختصرى در اين كشور بذل كرده است، عنايت كرده است.

    صحيفه نور ج 18 صفحه 132

    دولت و مجلس و قدرت‏هاى ديگر تاكنون كارهاى بسيار مهمى كرده‏اند ولو اينكه كم گفته‏اند

    و امروز قدرت شما يك قدرت الهى آسيب ناپذير است مادامى كه همين طور باشيد، مادامى كه تحت تاثير اين تبليغات نباشيد كه يك چيزى كم است، يك چيزى چى. خوب، شما نمى‏دانيد كه در وقتى كه جنگ است، جنگ داخلى است، جنگ خارجى است، همه چيز هست، محاصره اقتصادى است، همه كشورها با ما مخالف هستند، همه قدرت‏هاى بزرگ به ضد ما هستند و دولت را در آن مضيقه گذاشته‏اند، معذلك دولت تاكنون يك شاهى قرض نكرده و دارد كارها را انجام مى‏دهد و مجلس با قدرت خودش دارد قوانين را كه به صلاح مسلمين و اسلام است و قوانين اسلامى است دارد طرح مى‏كند و دارد تصويب مى‏كند و قدرت‏هاى ديگر مشغول به تعمير اين كشور هستند و تاكنون بسيار كارهاى مهمى كرده‏اند، ولو اينكه كم گفته‏اند ولكن زياد كرده‏اند. اين براى اين است كه يك كشورى است احساس كرده كه خودش بايد سر پاى خودش بايستد، اين احساس وقتى كه در جمعيت پيدا شد، اين معجزات هم دنبالش است. و آنوقت ما را اينطور كرده بودند كه احساس اين بود كه نمى‏شود، نمى‏توانيم، بايد از خارج بيايند، همه چيز ما از خارج است، سر تا قدممان بايد فرنگى بشود، احساس اين بود. وقتى احساس اين بود، افكار جامد شده بود، يعنى افكار رفته بود دنبال اينكه ما نمى‏توانيم و بايد ديگران دست ما را بگيرند. ديگران هم دست شما را نمى‏گرفتند، ديگران مال شما را مى‏گرفتند، خزائن شما را مى‏گرفتند.

    امروز احساس اين است كه مى‏توانيم، اين احساس، توانايى مى‏آورد، اين احساس افكار را متوجه و متمركز مى‏كند كه هر كسى در هر جايى هست كار بكند، در هر جايى هست خدمت بكند - تا - اين احساس مادامى كه هست، شما به پيش مى‏رويد. و من اميدوارم كه اين احساس هميشه باشد و هميشه كشور شما به پيش برود و يك روزى باشد كه هر چيزى كه هر جا درست مى‏كردند خود شما هم درست بكنيد.

    خدا انشاءالله همه شما را از مواليان ائمه اطهار و از شيعيان على بن ابيطالب سلام الله عليه قرار بدهد و دشمنان شما را انشاءالله يا آدم كند يا از بين ببرد.

    والسلام عليكم و رحمة الله

    
    previos page menu page next page
    

  5. #1595
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 18 صفحه 142

    تاريخ: 14/7/62

    فرمان امام خمينى به آيت الله مهدوى كنى در مورد تشكيل ستاد تأمين نيازهاى مردم مناطق بمباران شده‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    جناب مستطاب حجت الاسلام آقاى مهدوى كنى دامت افاضاته

    با توجه به حوادث ناگوار فوق‏العاده ناشى از حملات وحشيانه موشكى و بمباران‏هاى مكرر مناطق مسكونى شهرها و روستاها به وسيله عوامل استكبار جهانى و حزب بعث عفلقى عراق، ناچار نياز به كمك‏هاى فورى و ضربتى احساس مى‏شود. در اين رابطه لازم است ستادى تشكيل شود كه با اختيارات كامل و فوق برنامه نيازهاى تداركاتى و عاطفى مردم محترم مصيبت‏زده و داغديده را بدون وقفه برآورده سازد، لازم به تذكر است كه به متصديان و ماموران اين امر اسلامى امر و سفارش اكيد شود كه با احترامات فائقه با اين عزيزان مظلوم برخورد گردد. انتظار دارد كه جناب آقاى رئيس جمهور محترم و رئيس محترم دولت ايدهم الله در اقدام به اين مهم، تمام سعى و كوشش لازم را مبذول دارند و تلاش در بهبود وضع اين عزيزان محترم را به عنوان يك وظيفه شرعى تلقى فرمايند.

    لازم است اين ستاد با تشكيل گروه‏هاى نجات و پشتيبانى و اسكان فورى موقت و تهيه لوازم مورد احتياج، گوشه‏اى از وظايف انسانى - اسلامى خود را عملى سازد.

    كليه ارگان‏هاى دولتى و نهادهاى انقلابى اعم از وزارتخانه‏ها و ادارات تابعه خصوصا وزارت صنايع و بازرگانى موظفند همكارى‏هاى لازم را مبذول دارند. اميد است مردم معظم و روحانيون و ائمه جمعه و جماعات عظيم‏الشأن در سراسر ايران با يارى و همكارى خود موجب جلب عنايات خاصه خداوند متعال و رضاى حضرت بقيه الله الاعظم ارواحنا فداه گردند.

    لازم است جنابعالى اينجانب را از جريان امور و خداى نخواسته اگر در تحقق اهداف فوق به مانعى برخورديد، مستحضر نماييد. از خداوند متعال توفيق و تأييد همگان را خواستار است.

    والسلام عليكم و رحمة الله‏

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  6. #1596
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 18 صفحه 134

    تاريخ: 13/7/62

    بيانات امام خمينى در جمع اعضاى جامعه روحانيت مبارز تهران، نمايندگان دفاتر سازمان تبليغات اسلامى سراسر كشور، روحانيون تربت حيدريه و گروهى از روحانيون اهل سنت مرزنشين خراسان‏

    هر چه داريم از خداست و آنى كه از اوست در راه او مى‏دهيم

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    در آستانه ماه بزرگ محرم خوشحالم كه مواجه شدم با علماى اعلام و وعاظ عزيز و فضلاى حوزه‏ها. ما در اين آستانه ماه محرم مصيبت‏هاى بزرگى ديديم، دزفول و انديمشك كه همه جوانان ما بودند، برادران ما بودند، خواهران ما بودند، عزيزان ما بودند، اينها به دست عمال آمريكا و آنهائى كه به اسلام عقيده ندارند و ضد اسلام هستند شهيد شدند و دنيا در اين باب ساكت است. رسانه‏هاى گروهى دنيا، غايت حرفى كه مى‏زنند اين است كه عراقى‏ها مى‏گويند آنها ما را، ايرانى‏ها ما را بمباران كردند، ايرانى‏ها هم مى‏گويند آنها. با اينكه مى‏آيند مى‏بينند مصيبت‏ها را، لكن اين سازمان‏هاى به اصطلاح حقوق بشر به جاى اينكه ظالم‏ها را محكوم كنند، مظلوم‏ها را محكوم مى‏كنند. و من اميدوارم كه خداى تبارك و تعالى به اين ملت قدرتى بدهد كه در مقابل همه رنج‏ها و در مقابل همه مصيبت‏ها ايستادگى كند و همانطورى كه ما در آستانه يك ماهى واقع شديم كه آن ماه به ما تعليم مى‏دهد كه بايد همان نحوى كه مولاى شما حسين بن على سلام الله عليه فداكارى كرد و همه چيز خودش را در راه اسلام فدا كرد، شما هم كه شيعيان او هستيد، محبان او هستيد، بايد اقتداء به او كنيد و هر چه داريد بدهيد. و ما هيچ نداريم، هر چه داريم از خداى تبارك و تعالى است و چيزى نداريم كه در راه او بدهيم، آنى كه از اوست، در راه او مى‏دهيم. همه از او هستيم، جوانان ما از او هست، اموال ما از اوست، همه چيز ما از اوست و ما در راه او اين چيزها را فدا مى‏كنيم و از خود اوست كه در راه او فدا مى‏شود. مطلب زياد است كه در اين محضر بايد عرض كنم و من قدرت بيان همه را ندارم. لكن بعضى مسائل كه به نظر من در اين برهه زمان اهميت شايانى دارد، لازم است كه تذكرا عرض كنم.

    هيچ خطى جز خط اسلام در ايران نيست‏

    از شياطين غافل نباشيد. اين شياطين به هر چيزى كه مى‏توانند متشبث مى‏شوند و به هر راهى مى‏خواهند در دل اين ملت رخنه كنند. قضيه حمله نظامى آنقدرها مهم نيست، جوابش را بحمدالله سلحشوران اسلام مى‏دهند و داده‏اند. رسانه‏هاى گروهى هم ديگر حرف‏هايشان تاثيرى ندارد در دنيا،

    صحيفه نور ج 18 صفحه 135

    براى اينكه معلوم شده است كه اينها چكاره‏اند و مسائل‏شان يك مسائلى است كه باور نمى‏كنند، نمى‏توانند بازى بدهند ملت‏هاى ما را. آنچه كه امروز آنها دست به آن زده‏اند قضيه ايجاد (به خيال خودشان) تفرقه است، مثلاً مى‏گويند راه فلان مقام، خط فلان مقام چى است و خط فلان مقام هم مقابل اوست. دو مقامى كه هر دو و ساير مقامات همه با هستند و در همه چيزها باهم دوست و برادر هستند و آنها خودشان مى‏دانند كه راهى جز همان كه همه دارند ندارند، لكن ساده دل‏ها ممكن است كه گاهى باور كنند. راه فلان حوزه چى هست، راه فلان حوزه چى هست، راه فلان آقا چى هست، راه فلان آقا چى هست، راه روحانيون فلان قسم‏شان چى است، راه فلان قسم‏شان چى است. خطوط مختلفى آنها عرضه مى‏كنند و به مردم مى‏خواهند بباورانند كه يك همچو مسائلى هست در ايران و اينها هر كدام يك خط خاصى دارند در صورتى كه مساله اينطور نيست، هيچ خطى جز خط اسلام در ايران نيست و همه با هم در يك خط هستند. آقايانى كه در ماه محرم و صفر منبر مى‏روند وظايف زيادى در اين ابوابى كه ما الان در آن هستيم دارند، يكى همين محكوم كردن اين كسانى كه يك همچو حرف‏هايى را مى‏زنند، كه كى خط چه دارد و كى خط چى. بايد به مردم گفت كه اينها دشمنان شمايند كه مى‏خواهند به شما مطالبى عرضه كنند كه شما را از بعضى مقامات يا از همه دلسرد كنند.

    امروز همه مقامات با هم هستند، همه روسايى كه در كار هستند، همه اينها با هم هستند و همه براى اسلام دلسوزى مى‏كنند و براى اسلام حركت مى‏كنند. خطوط مختلفى ما نداريم در ايران، اينها افترائى است كه دشمن‏هاى ما و ايادى آنها درست مى‏كنند. بعد از اينكه مايوس شدند از قيام مسلحانه و مايوس شدند از حمله و از راه‏هاى مختلفى كه تاكنون اعمال كردند، حالا اين هم يك راهى است كه پيش گرفته‏اند، كه حوزه علميه قم چه مى‏گويد و حوزه روحانيت مبارز تهران چى مى‏گويد و روسا، فلان رئيس با چند نفر يك راهى دارند، فلان رئيس با چند نفر راه ديگرى دارند، روحانيين هر جا يك مطلبى دارند، در صورتى كه مسائل اين نيست. من مى‏دانم كه شما خودتان هم مى‏دانيد اين را، لكن ساده دل‏ها ممكن است كه باور كنند.

    تاريخ يك درس عبرت است براى ما. شما وقتى كه تاريخ مشروطيت را بخوانيد مى‏بينيد كه در مشروطه بعد از اينكه ابتدا پيش رفت، دست‏هايى آمد و تمام مردم ايران را به دو طبقه تقسيم‏بندى كرد، نه ايران تنها، از روحانيون بزرگ نجف يك دسته طرفدار مشروطيت، يك دسته دشمن مشروطه، علماى خود ايران يك دسته طرفدار مشروطه، يك دسته مخالف مشروطه. اهل منبر يك دسته بر ضد مشروطه صحبت مى‏كردند، يك دسته بر ضد استبداد. در هر خانه‏اى دو تا برادر اگر بودند، مثلاً در بسيارى از جاها اين مشروطه‏اى بود، آن مستبد. و اين يك نقشه‏اى بود كه نقشه هم تاثير كرد و نگذاشت كه مشروطه به آنطورى كه علماء بزرگ طرحش را ريخته - باشند - بودند، عملى بشود. به آنجا رساندند كه آنهايى كه مشروطه‏خواه بودند به دست يك عده كوبيده شدند، تا آنجا كه مثل مرحوم حاج شيخ فضل الله نورى در ايران براى خاطر اينكه مى‏گفت بايد مشروطه مشروعه باشد و آن مشروطه‏اى كه از غرب و شرق به ما برسد قبول نداريم، در همين تهران به دار زدند و مردم هم پاى او

    صحيفه نور ج 18 صفحه 136

    رقصيدند يا كف زدند. در مشروطه در عين حالى كه ابتدائش نبود اين مسائل، لكن آنهايى كه مى‏ديدند كه از مشروطه ضرر مى‏بينند، منافعشان از بين مى‏رود، نمى‏گذارد قانون اساسى، كه موافق با اسلام بايد باشد و اگر مخالف شد، قانونيت ندارد، نمى‏گذارد كه اينها هر كارى مى‏خواهند بكنند، يك دسته از همان مستبدين، مشروطه‏خواه شدند و افتادند توى مردم همان مستبدين بعدها آمدند و مشروطه را قبضه كردند و رساندند به آنجايى كه ديديد و ديديم. زمان ميرزاى شيرازى هم مى‏خواستند يك همچو كارى بكنند. مرحوم ميرزا كه دخانيات را تحريم فرمود شياطين افتادند و در بين مردم و به آنجا رساندند كه بعضى از اهل علم بعضى از شهرها بالاى منبر به طورى كه نقل مى‏كنند قليان كشيد بر ضد حكم مرحوم ميرزا، لكن ميرزا چون قدرتش قدرت فوق‏العاده بود و از آن طرف هم طرفداران او مثل ميرزاى شيرازى قوى بود و قدرتمند، نتوانستند آنجا كارى بكنند. در مشروطه اينطور نبود، در مشروطه هر دو طرف قوى بودند. نجف بعضى علماى درجه اول مخالف بودند، بعضى علماى درجه اول موافق بودند. در ايران هم بين علما همين جور اختلافات را ايجاد كردند و اين اينطور نبود كه خود به خود ايجاد شد، ايجاد كردند در بين آنها. ما بايد از اين تاريخ عبرت بگيريم كه مبادا يك وقتى در بين شما آقايان روحانيون، بيفتد اشخاصى يا در بين مردم وسوسه كنند و خداى نخواسته آن امرى كه در مشروطه اتفاق افتاد در ايران اتفاق بيفتد.

    مردم در انتخابات موظف شرعى هستند كه از اختلافات كوبنده دست بردارند

    چند وقت ديگر انتخابات شروع مى‏شود. از قرارى كه من شنيدم به طور حاد دارند اشخاص عمل مى‏كنند. اشخاصى هستند كه به جمهورى اسلامى هيچ اعتقاد ندارند، لكن براى خاطر شكستن جمهورى اسلامى در تبليغات انتخاباتى مى‏خواهند شركت كنند، نه از باب اينكه مى‏خواهند وكيل بشوند، از باب اينكه مى‏خواهند شكست بدهند جمهورى اسلامى را. اشخاصى هستند كه به وسوسه، اشخاص مومن را وادار مى‏كنند كه به طور حاد دخالت بكنند در اين امور. ممكن است كه اگر اشخاص هوشمند تنبه ندهند و بيدار نشوند، اين انتخابات موجب اين بشود كه دو دستگى‏هاى زيادى ايجاد بشود و اين همان مساله مشروطه است. بايد مردم توجه كنند و خصوصا روحانيون، روحانيون مبارز تهران مدرسين محترم قم، روحانيون مشهد، اصفهان، همه جا توجه كنند كه مساله، مساله مشروطه نشود. مساله اين نشود كه يك دسته براى خاطر اينكه يك كانديدايى دارند، ديگران را بكوبند، آن دسته هم براى همين كانديداى خودشان، اين را بكوبند. اگر همه براى خدا هست، با هم تفاهم كنيد. البته تبليغ هيچ مانعى ندارد، لكن مثل مشروطه نشود. آنطور نشود كه هر كدام ديگرى را بكوبند و آنى كه دشمن ما مى‏خواهد، خطوط مختلفه را در انتخابات عملى كند. شما همه مى‏خواهيد كه اسلام در اين مملكت تحقق پيدا كند، همه مى‏خواهيد كه اين جمهورى اسلامى ادامه پيدا بكند، ادامه اين به اين است كه شما در مواردى كه مى‏بينيد كه دارند شياطين نقشه مى‏كشند و توطئه مى‏كنند تا شما را به جان هم بيندازند، بنشينيد با هم و تفاهم كنيد و آنها را مايوس كنيد. امروز دارند تهيه مى‏بينند

    صحيفه نور ج 18 صفحه 137

    مخالفين شما، مخالفين جمهورى اسلامى، كه براى انتخابات ايجاد نفاق كنند و اين يك خطرى است براى كشور ما. اينها با زور نمى‏توانند كارى انجام بدهند، نه آمريكا، نه شوروى، با فشار و زور به يك كشورى كه همه با هم هستند نمى‏توانند آسيب برسانند، لكن با توطئه و وادار كردن عمال خودشان در داخل مى‏توانند ايجاد نفاق كنند و بهانه هم انتخابات.

    مردم در انتخابات موظفند، موظف شرعى هستند كه اختلافات كوبنده را از آن دست بردارند و اين يك امرى است كه بين همه هست، يعنى يك تكليفى متوجه به همه هست، به من طلبه كه اينجا نشسته‏ام و به شما علما و همه علماى بلاد و همه قشرهاى ملت، همه روشنفكران، همه نويسندگان، گويندگان، به همه تكليف شرعى است كه نگذاريد مساله مثل مساله مشروطيت بشود. عبرت بگيريد از آنجا، اگر مثل او بشود، آنهايى كه مخالف با اسلام و جمهورى اسلامى هستند و بازيگر هستند، آنها مى‏آيند قبضه مى‏كنند. يكى از امورى كه خيلى لازم است، همين مساله است كه بايد تذكر بدهند آقايان، تنبه بدهند آقايان. و آن مطلب اول هم كه عرض كردم تذكر بدهند به مردم به اينكه امروز ايران، اينهائى كه در كار هستند، اينهائى كه متكفل امور هستند، چه مجلس و چه دولت و چه قوه قضائيه و همه اينها يك راه دارند مى‏روند. البته نادر تويشان هست كه شيطان است، لكن به حسب نوع امور، اينها دارند يك راه مى‏روند، خطوط مختلفه در كار نيست. اين توطئه را كه مى‏خواهند با اسم خطوط مختلفه، يك دسته را طرفدار يك جبهه بكنند و يك دسته را طرفدار يك جبهه بكنند و در صورتى كه خود آنها با هم اختلاف ندارند، مريدها به اختلاف بيفتند و كم كم در همه جا همان حرف‏هائى كه در مشروطه بود، كه در يك شهر يك دسته اهل منبر مشروطه بودند، يك دسته اهل منبر مستبد بودند و در خانه‏ها همين مسائل بود و در بازار همين مسائل بود، يك وقت اينطور نشود كه مردم را به جان هم بيندازند، اين براى طرفدارى از فلان شخصيت و آن براى طرفدارى از فلان شخصيت، در صورتى كه همه‏اش توهم بيشتر نيست. و همين طور در انتخابات توجه كنند، مردم را توجه بدهيد به اينكه شما مى‏خواهيد اسلام را حفظ كنيد، بايد منتخبين شما اشخاصى باشند كه توجه به اسلام داشته باشند، متعهد به اسلام باشند، بازيگر نباشند، به شرق و غرب توجه نداشته باشند. بايد تكليف كرد به مردم كه وقتى انتخابات پيش آمد به طور شايسته روحانيين عمل كنند، وعاظ عمل كنند و مردم هم به تبع آنها عمل كنند تا يك مجلسى داشته باشيم كه ديگر در آن هيچ اشخاصى كه مخالف با وجهه جمهوريت هستند نداشته باشيم.

    ارتش مسلم عراق ننشينند كه اين حزب بعث، اسلام را زير پا بگذارد

    و از مسائلى كه بايد عرض كنم اين است كه جبهه‏ها محتاج به روحانى هستند، چنانچه همه مردم محتاج هستند كه روحانيون آنها را هدايت كنند، ارشاد كنند، اگر توطئه‏اى در كار هست آنها آن توطئه را خنثى كنند. در جبهه‏ها، در شهرهاى مرزى احتياج هست به روحانيون، براى خدا روحانيون به جبهه‏ها بروند، به شهرهاى مرزى بروند و مردم را هدايت كنند. شياطين همه جا هستند، بايد در مقابل‏شان جندالله هم باشد. از جبهه‏ها مكرر اين مطلب گفته شده است كه روحانيون بيايند در اينجا، ما

    صحيفه نور ج 18 صفحه 138

    احتياج داريم. و انصاف نيست كه اين جوان‏هاى عزيز ما در آنجا فداكارى كنند و از شماها تقاضا كنند كه بياييد ما را هدايت كنيد، بياييد ما را خط هدايت بدهيد و ما مضايقه كنيم. اين هم يكى از امورى است كه بايد آقايان توجه به آن بكنند و ايام محرم و صفر هم يك فرصتى است كه مى‏توانند آقايان بروند در آنجا و مى‏توانند در شهرهاى مرزى، ولو به نوبت (در بعضى شهرهاى مرزى مى‏گويند كه حتى براى عقد كردن هم روحانى نيست) ولو به نوبت باشد، آقايان در آن شهرها بروند يك ماه بمانند، بعد يكى ديگر يك ماه بماند، مردم را هدايت كنند، امور شرعيه مردم را به آنها بگويند. و به همه جوانان عزيز در سرتاسر كشور، بعد از آنكه از آنها تشكر مى‏كنيم به اينكه اين نهضت را و اين جمهورى اسلامى را از گزند حفظ كردند، لكن توجه كنند كه بين راه هستند، و امروز احتياج هست به وجود اين جوان‏ها، ما نرسيده‏ايم به آن مقصدى كه اسلام به ما پيشنهاد كرده بايد آقايان باز هر جا مى‏روند براى صحبت كردن به جوان‏هاى ما توصيه كنند كه جبهه‏ها را پر كنند.

    بحمدالله در جبهه‏ها الان قدرت و همه چيز در دست ماست، لكن ما نبايد مغرور بشويم به اينكه قدرت در دست ماست. ما تا آخر بايد هميشه دنبال اين باشيم كه بايد ما پيش برويم. بايد ما دشمن را شرش را از سر ايران قطع بكنيم. و در عين حالى كه بنده مكرر عرض كرده‏ام و مسؤولين محترم فرموده‏اند، در عين حالى كه ما هرگز مهاجم نيستيم و نخواهيم بود، لكن اين پيشرفتى كه - در ملت - در كشور عراق مى‏شود براى دفاع است، دفاع از كشور خودمان، دفاع از كشور اسلامى عراق. امروز كشور عراق ابتلايش بيشتر از كشور ماست، مردم مسلمان عراق امروز بيشتر در رنج هستند از ما، اختناقى كه در عراق حكمفرماست، در هيچ عصرى شايد نبوده، مردم مالك هيچ نيستند در عراق. دم از اسلام مى‏زنند، اين سردمدارهايى كه اصل اسلام را اطلاع ندارند چى هست، لكن يك كلمه اسلامى شنيده‏اند و دم از اسلام مى‏زنند، لكن اسلام را زير پا گذاشته‏اند و اين مردم مسلمان عراق را در فشار و اختناق قرار داده‏اند كه سلب امنيت الان از عراق هست. بعضى از آقايان كه تازه آمده بودند از عراق، مى‏گفتند اصلاً مردم مسلوب الامنيه هستند. اينها نمى‏دانند كه فردا چه خواهند كرد با آنها، حزب بعث چه خواهد كرد با آنها. ما دفاع - در، از - مى‏كنيم از اسلام، اسلام در عراق دارد پايمال مى‏شود. اين ارتش عراق كه همه بعثى نيستند، اينها يك دسته‏شان بعثى هستند، خوب، باقى مسلم هستند، اينها ننشينند كه اين حزب بعث، اسلام را زير پا بگذارد و همه شعائر اسلامى را از بين ببرد. اينها آن روزى كه دست‏شان برسد، شك نكنيد كه اعتاب مقدسه را با خاك يكسان مى‏كنند، همانطورى كه قبور اولياء خدا در بقيع با نافهمى و كجروى از بين بردند، اينها با ضد اسلامى در عراق خواهند رفتار كرد و اين بقاع مطهره را نخواهند (اگر دست‏شان برسد خداى نخواسته) باقى بگذارند. چرا ملت عراق و ارتش عراق توجه ندارند به اين معانى؟ صدام لب جهنم واقع شده است، حزب بعث لب جهنم واقع شده است و محتاج به يك قيامى است در عراق، ولو قيامى ضعيف.

    ما نمى‏خواهيم كه به عراق تحميلى بكنيم، ما عراق را محترم مى‏دانيم همانطورى كه ايران را مى‏دانيم و عراق را محترم‏تر مى‏دانيم براى اينكه اميرالمومنين در عراق است، امام حسين در

    صحيفه نور ج 18 صفحه 139

    عراق است. ما مى‏خواهيم كه در پناه اين بقاع مطهره، مردم با آرامش زندگى كنند، نه اينطورى كه الان هست كه نمى‏دانند كه فردا صبح به حال خودشان و اولادشان و علمايشان اينها چه خواهد آمد. و من اميدوارم كه خداى تبارك و تعالى همانطورى كه عنايت كرد به ايران و ايران را نجات داد از دست آن رژيم فاسد، به عراق هم عنايت بكند و مردم را توجه بدهد و ارتش عراق را توجه بدهد و كارمندها و كارگرها و كشاورزهاى عراق را توجه بدهد و همانطورى كه در اينجا واقع شد، اين تحول در آنجا هم واقع بشود انشاءالله. و ما امروز ملاحظه مى‏كنيم كه به واسطه بيعرضگى اين حكومت‏ها، آمريكا از آن ور دنيا دارد حكومت مى‏كند به اينجاها. اينجا ما دستش را قطع كرديم كه نفس نمى‏تواند بكشد، و خليج دست ماست كه آمريكا تا آمده است بجنبد ديگر نفتى براى آنها نمى‏گذاريم بماند، لكن بى‏توجهى اين حكومت‏ها اسباب اين شده است كه آمريكا از آن ور دنيا دستش را دراز كرده و اينجا زمام امور اين حكومت‏ها را به دست گرفته، قدرت دست اينهاست، لكن قدرتى كه عقل اداره‏اش را ندارند، قدرت دارند، لكن اداره نمى‏توانند بكنند. ايران در اول قدرتى نداشت، هر چه قدرت بود مال شاه معدوم و بستگان آمريكا بود، ارتش دست آمريكائى‏ها بود و همه چيز دست آنها بود، لكن ملت ما هوشيار بود و سران اين مملكت عاقل بودند، توانستند اين مردم را توجه بدهند و بيدار كنند و كردند آن كارى كه شايسته يك ملت بود. كشورهاى ديگر مردمش خوبند، لكن مديرى كه بتواند آنها را اداره بكند و وادار كند به اينكه نگذارند سلطه آمريكا به اينطورى كه هست باقى بماند و هر روز زيادتر بشود و همين طور سلطه شوروى. اسلحه دست شماست، لكن بايد آن كسى كه اسلحه دستش است بداند چه مى‏كند، بداند در كجا بايد به كار ببرد، شما اسلحه دست گرفتيد و به اسلام صدمه مى‏زنيد. شما مى‏دانيد كه جمهورى اسلامى مى‏خواهد اسلام باشد در اين كشور و در همه كشورها، لكن اسلحه‏هاتان را دست گرفتيد و بر ضد اسلام و جمهورى اسلامى عمل مى‏كنيد. اسلحه داريد، لكن نمى‏دانيد كجا عمل كنيد. شما اگر با هم متحد بشويد، همين حكومت‏هاى عرب با هم متحد بشوند، ساير مسلمين هم همراه آنها هستند، ما هم همراه آنها هستيم، متحد بايد بشوند - بشوند - و آمريكا را بگويند تو چكاره هستى كه آمدى خليج فارس را مى‏خواهى اداره بكنى؟ به تو چه ربط دارد؟ شوروى چكاره است كه از آن ور آمده است و افغانستان را مى‏خواهد فرمانفرمائى در آن بكند؟ به چه مناسبت؟ براى اين است كه اينها استفاده مى‏كنند از نادانى يك دسته و از خيانت يك دسته. يك دسته نادانند، يك دسته خائن، يك دسته مردم بيچاره هم كه گرفتار در دست اينها هستند، نمى‏توانند كارى انجام بدهند. من اميدوارم كه خداى تبارك و تعالى به ما و به همه و به همه مظلومين جهان منت بگذارد كه از زير سلطه اين ظالم‏هائى كه خون مردم را دارند مى‏مكند، نجات پيدا بكنيم.

    مساله كربلا كه خودش در راس مسائل سياسى است بايد زنده بماند به همان فرمى كه بود

    و شما آقايان كه بسيارى‏تان در منابر و بسيارى در پائين منابر مردم را ارشاد مى‏كنيد، بايد در

    صحيفه نور ج 18 صفحه 140

    اين دو ماه مبارك ارشادتان را قوى بكنيد و مسائل اسلامى را براى آنها بگوييد، مسائل سياسى را براى آنها بگوييد، در عين حالى كه مساله كربلا كه خودش در راس مسائل سياسى هست، بايد زنده بماند به همان فرمى كه بود، منتها الفاظ تغيير بكند. مصيبت‏ها همان است، مصيبت‏ها تغييرى ندارد، بايد آن بعد سياسى كربلا را براى مردم بيان كرد. سيدالشهداء به حسب روايات ما و به حسب عقايد ما از آنوقتى كه از مدينه حركت كرد مى‏دانست كه چى دارد مى‏كند، مى‏دانست شهيد مى‏شود، قبل از تولد او اطلاع داده بودند به حسب روايات ما. وقتى كه آمد مكه و از مكه در آن حال بيرون رفت، يك حركت سياسى بزرگى بود كه در يك وقتى كه همه مردم دارند به مكه مى‏روند، ايشان از مكه خارج بشود. اين يك حركت سياسى بود، تمام حركاتش، حركات سياسى بود، اسلامى - سياسى و اين حركت اسلامى - سياسى بود كه بنى‏اميه را از بين برد و اگر اين حركت نبود، اسلام پايمال شده بود.

    آن روزى كه افراد ادراك مى‏كنند كه احتمال هم بدهند كه اسلام در خطر است، آن روز همان كارى كه امام حسين كرد بايد بكنند. آن روزى كه احتمال ما بدهيم كه اسلام در خطر است، بايد همه‏مان فداكارى بكنيم، بايد برويم دنبال كار. اگر احتمال بدهيم كه به واسطه تبليغات انتخاباتى ما اسلام و جمهورى اسلامى در خطر است بايد آنجور تبليغاتى كه خطرناك است، دست از آن برداريم، براى اينكه ضد اسلام است و گاهى با اسم اسلام يا با توهم اسلامى بودن، يك امورى انجام مى‏گيرد كه بر خلاف اسلام است. در مشروطه هم اينطور بود، يك دسته واقعاً به آنها آنقدر تزريق شده بود كه اعتقاد كرده بودند كه بايد فلان جور را عمل كرد، به آنها تزريق كرده بودند، اين سلطنت‏طلب‏هاى آنوقت آنقدر تزريق كرده بودند كه مردم استبداد را ترويج مى‏كردند (يعنى يك دسته، يك دسته از اهل منبر هم همين طور). حالا هم همين طور است. ممكن است شياطين در بين مردم بيفتند و آنقدر تزريق كنند كه تكليف شرعى معين كنند برايتان كه بايد ما مخالفت با فلان مقام، مخالفت با فلان امر بكنيم. بيدار باشيد! آنها با توطئه‏هاى شيطانى دارند عمل مى‏كنند. توطئه‏هاى شيطانى غير از اين لشكركشى است اين مهم نيست، آن توطئه‏هاى شيطانى كه بين خود شما ممكن است كه تفرقه خداى نخواسته ايجاد كند، آنهائى است كه يك كشور را به باد مى‏دهد و بر مى‏گرداند به زمان سابق و آن نه به فرم سلطنت، به فرم اسلام، لكن اسلامى كه آنها مى‏خواهند عمال آمريكا دست بردارند از كارهايشان، گذشت كه اينها بتوانند كارى انجام بدهند، بروند سر جايشان بنشينند كار ديگر انجام بدهند. آن عمالى كه در خارج نشسته‏اند و دائما بر ضد ايران تبليغ مى‏كنند و مى‏گويند كه همه ايرانى‏ها برگشته‏اند از جمهورى اسلامى و همه با ما هستند، خوب، اگر همه با شما هستند، خوب، تشريف بياوريد اينجا، پس چه شد فرار كرديد؟ حالا هم دژ دور خودتان بستيد. اگر همه ايرانى‏ها يا اكثر ايرانى‏ها با شما موافقند و از ترس‏شان دارند نماز جمعه مى‏روند و از ترس‏شان دارند عرض مى‏كنم كه فداكارى مى‏كنند، اگر اينطور است خوب، همه با شما هستند، خوب، چرا رفتيد خارج نشسته‏ايد؟ چرا جرات نمى‏كنيد بيائيد اينجا؟ اينها همين‏ها هستند كه مى‏خواهند در دل‏هاى ساده مردم نفوذ كنند و انشاءالله كه موفق نخواهند شد و اسلام بحمدالله يك جلوه‏اى كرده است و در همه دنيا اين جلوه را كرده است و مردم دنيا و

    صحيفه نور ج 18 صفحه 141

    مظلومين دنيا توجه پيدا كرده‏اند به اين جمهورى اسلامى. و اميدوارم كه ما هم خودمان پايبند باشيم به اسلام و به جمهورى اسلامى و همه شما موفق باشيد براى اينكه خدمت كنيد به اين مردم، خدمت كنيد به اين مستمندان دولت خدمت كند به اين كسانى كه در راه اسلام آنقدر فداكارى كردند، خدمت كند به اين اهالى دزفول و اهالى انديمشك و خوزستان كه همه چيز خودشان را از دست دادند، خدمت كنند. اين يك تكليف شرعى است براى همه ما.

    والسلام عليكم و رحمة الله‏

    
    previos page menu page next page
    

  7. #1597
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 18 صفحه 143

    تاريخ: 18/7/62

    پاسخ امام خمينى به نامه دبير شوراى سرپرستى طلاب غير ايرانى مقيم حوزه علميه قم (حجت الاسلام حاج شيخ حسن ابراهيمى)

    بسمه تعالى

    توفيق و تأييد آقايان را در اين امر مهم اسلامى از خداوند تعالى خواستار است. اميد است با تأييدات خداوند متعال و تحت عنايات خاصه ولى الله اعظم روحى فداه هر چه بيشتر براى بارور شدن تبليغات اسلامى و صدور معنوى انقلاب اسلامى در جهان موفق و مؤيد باشيد.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  8. #1598
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 18 صفحه 146

    تاريخ: 1/8/62

    بيانات امام خمينى در ديدار با وزير صنايع سنگين و كاركنان واحدهاى توليدى اين وزارتخانه و گروهى از مخترعين و مبتكرين وابسته به سازمان پژوهش‏هاى علمى و صنعتى

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    براى جبران نقيصه‏هايى كه در طول تاريخ به اين كشور وارد شد بايد دوجهت را در نظر بگيريد يكى اعتماد به خدا و يكى اتكال به نفس

    من از مشاهده شما برادران كه در راه پيشبرد مقاصد اسلام و پيشبرد مقاصد ميهن مشغول جهاد هستيد تشكر مى‏كنم و اميدوارم كه خداوند شما همه برادران را توفيق بدهد كه بيشتر براى كشور خودتان مفيد باشيد. شما مى‏دانيد كه در رژيم سابق بايد بگوئيم كه رژيم باز دارنده بود نسبت به جوان‏هاى ما، آنها را نه اينكه نمى‏خواست رشد بدهد، آنها را خواست متوقف كند به نفع ابرقدرت‏ها. و لهذا همه جهات اين كشور وابسته شد و با چپاول‏هاى بسيار زياد وابستگان به آن رژيم فرار كردند و يك كشورى كه ورشكسته بود تقريباً، به دست شما جوانان دادند و شما جوانان برومند كشور هستيد كه بايد جبران آن نقيصه‏هايى كه در طول تاريخ اين دو جنايتكار، پدر و پسر جنايتكار به اين كشور وارد شد جبران كنيد. و عمده اين است كه شما دو جهت را در نظر بگيريد كه من كراراً عرض كردم، يكى اعتماد به خداى تبارك و تعالى كه وقتى كه براى او بخواهيد كار بكنيد به شما كمك مى‏كند، راه را براى شما بازكند، در هر رشته كه هستيد راه‏هاى هدايت را به شما الهام مى‏كند و يكى اتكال به نفس، اعتماد به خودتان. شما خودتان جوان‏هايى هستيد كه مى‏توانيد همه كارها را انجام بدهيد. مخترعين ما مى‏توانند در سطح بالا اختراع بكنند، مبتكرين ما مى‏توانند در سطح بالا ابتكار كنند به شرط اينكه اعتماد به نفس خودشان داشته باشند و معتقد بشوند به اينكه مى‏توانيم. در رژيم سابق نمى‏توانيم را در بين همه قشرها شايع كردند به همه گفتند ما نمى‏توانيم و بايد تواناها بيايند و به ما تعليم بدهند، آنها هم كه مى‏آمدند تعليم نمى‏دادند، شماها را وابسته مى‏كردند. امروز كه دست همه آنها بحمدالله قطع شده است و ديگر براى آنها جايى در اين كشور باقى نمانده است اين شما جوان‏هاى كشور هستيد كه در هر جا هستيد بايد به فكر آتيه كشور خودتان باشيد، حال كشور خودتان باشيد. و لازم است كه با اين دو خصيصه، اتكال به خداى تبارك و تعالى، اطمينان به نفس، بااين دو خصيصه به پيش برويد و بعد از مدت كوتاهى خواهيد ديد كه راه‏هاى سعادت بر شما باز مى‏شود و قدرت‏هاى بزرگ طمع‏شان قطع مى‏شود. و انشاءالله اين كشور يك كشور نمونه مى‏شود براى كشورهاى ديگرى

    صحيفه نور ج 18 صفحه 147

    كه آنها هم گرفتار آن تبليغات ابرقدرت‏ها هستند كه نمى‏گذارند آنها هم رشد بكنند.

    امروز فعاليت براى كشور اسلامى، عبادت است

    امروز شمائيد كه بايد دامن به كمر بزنيد و در رشد صنايع اين كشور و در رشد توليد اين كشور دامن به كمر بزنيد و همت بگماريد و فعاليت بكنيد. فعاليت شما امروز براى كشور اسلامى يك عبادت است. شما امروز همه‏تان با ايده اسلامى در حال عبادت هستيد، چه در كارخانه‏ها و چه در مواردى كه به صنعت مشغول هستيد و چه در كشاورزى هر كس هست و چه در ساير كارخانه ها كه هست. وقتى انسان براى خلق خدا خدمت بكند و براى اينكه اين خلق در طول تاريخ ستم ديدند، عقب نگه داشته شدند، نگذاشتند رشد معنوى بكنند، رشد مادى بكنند، وقتى با اين ايده شما خدمت بكنيد شما در خدمت اسلام هستيد و شما مجاهد هستيد در پشت جبهه‏ها. همانطورى كه مجاهدين ما در جبهه‏ها مجاهدت مى‏كنند و عبادت خدا را در آنجا مى‏كنند شما هم در پشت جبهه‏ها هستيد و عبادت خداى تبارك و تعالى را با همين كارهايتان انجام مى‏دهيد. و من اميدوارم كه با فعاليت شما عزيزان، با فعاليت همه جوان‏هاى ايران، همه قشرهاى ملت، زن و مرد ملت اين كشور ديگر از آسيب دهر مصون باشد و دست همه ابرقدرت‏ها تا ابد از آن كوتاه باشد.

    شما تنها كشورى هستيد در دنيا كه فاتحه هر دو ابرقدرت را خوانديد و دست هر دو را كوتاه كرديد

    شما مى‏دانيد كه امروز ما گرفتار به دسيسه‏ها و توطئه‏هاى ابرقدرت‏هستيم. اينكه همه، قدرت‏هاى خودشان را روى هم گذاشتند و به كشور شما حمله كرده‏اند، چه حمله تبليغاتى و چه حمله تسليحاتى، براى اين است كه آنها احساس مى‏كنند كه ايران است كه تواند خودش و ديگر كشورها را از قيد اسارت ابرقدرت‏ها و چپاولگرى‏هاى آنها نجات بدهد، از اين جهت ما بايد مهيا باشيم به اينكه اين ضربه‏اى كه زديم به آنها دنبالش را بگيريم. ما در بين راه هستيم. كارى كه شما جوان‏ها كرديد در دنيا بى‏نظير است. هيچ كشورى را شما سراغ نداريد كه از ابرقدرتى بريده باشد و به ابرقدرت ديگرى اتصال پيدا نكرده باشد. بى‏استثنا تمام كشورهاى دنيا يا در تحت سلطه مستقيم يا غير مستقيم اين ابرقدرتند يا در تحت سلطه مستقيم يا غير مستقيم آن ابرقدرت ها. و شما تنها هستيد در دنيا كه فاتحه هر دو را خوانديد و دست هر دو را كوتاه كرديد و مى‏خواهيد شما خودتان باشيد. مى‏خواهيد مستقل باشيد. مى‏خواهيد آزاد باشيد. مى‏خواهيد آن قيد و بندهايى كه براى كشور شما در زمان طاغوت درست شده بود از آنها همانطور كه رهايى پيدا كرديد رها باشيد تا آخر و اين با جديت خود شماست، با تلاش خود شماست براى همه كارها. هركس در هر كارى كه مشغول است، چه در دانشگاه‏ها كه مشغول دانش هستند و چه در صحراها و بيابان‏ها كه مشغول كشاورزى هستند و چه در جبهه‏ها كه مشغول فعاليت هستند و چه در كارخانه‏ها كه مشغول جهاد هستند، همه در جهاد در راه خدا

    صحيفه نور ج 18 صفحه 148

    - هستيد - هستند و بايد اين جهاد را به آخر برسانند و انشاءالله به آخررسد. شما اراده كنيد خداى تبارك و تعالى عنايت مى‏كند به شما و شما مصمم باشيد كه خودتان براى كشور خودتان باشيد و براى رفاه حال همه كشورهاى تحت سلطه‏انشاءالله.

    بايد مصيبت‏ها را تحمل كنيم براى اينكه ارزش اسلامى را بدست آوريم و اسلام را پياده كنيم

    و شما مى‏دانيد كه مصيبت‏هايى كه به اين كشور وارد شده است از اول انقلاب تاكنون، چه حجم زيادى داشته است. و در ازاى او اين پيروزى‏هايى كه براى شما حاصل شده است حجم بسيار افزون داشته است. ما در عين حالى كه جوان‏هاى بسيار لايق خودمان را، مردان كاردان خودمان را از دست داديم لكن آن چيزى كه به دست آورديم ارزش‏اش بيشتر از اين معانى است. آنى است كه سيدالشهدا سلام الله عليه زن و فرزند خودش را فداى او كرده، آنى است كه رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم زندگانى خودش را در راه او صرف كرد و ائمه معصومين ما در راه او آنهمه رنج ديدند. ما هم كه مدعى هستيم و اميدوارم كه اين ادعا صحيح باشد، مدعى اين هستيم كه شيعيان آنها و پيروان آنها هستيم، بايد همانطور كه آنها تحمل داشتند مصايب را، در مقابل ارزش انسانى، در مقابل ارزش‏هاى اسلامى ما هم مصيبت‏ها را تحمل كنيم و در مقابل همه مصيبت‏ها بايستيم، براى اينكه آن ارزش انسانى را به دست بياوريم، اسلام را كه راس همه ارزش‏هاست در كشور خودمان و ساير كشورها پياده كنيم. و شما مى‏دانيد كه امروز در جبهه‏ها چه پيروزى چشمگيرى به وسيله همين جوان‏هاى عزيز رزمنده ما به دست آمده است كه قدرت‏هاى بزرگ الان در فكر اين هستند كه براى شكست خوردن تقريباً شكست آخر صدام فكرى بكنند كه بلكه بتوانند اين را حفظش بكنند. صدام هم كه مى‏بينيد كه وضع روحى‏اش يك وضع جنون آميزى شده است كه هر وقت شكست مى‏خورد در ميدان از دور مى‏ايستد و كشور ما را، جوان‏هاى ما را، بچه‏هاى ما را مورد موشك‏هاى دوربرد مى‏كند. و ديديد كه با دزفول، سابق و حالا همين ديروز و امروز چه كرده است و با مسجد سليمان چه كرده است و با مريوان و بانه چه كرده است. ما در جنگ بر او غلبه كرديم و او نمى‏تواند مقابله كند. و او با شرارت به مردم عادى، به مردم بى‏پناه، به اينها تجاوز مى‏كند. و عجب اين است كه در يكى دو سه روز پيش از اين قبل از اين جنايت گفت كه ما به يكى از مسؤولين آنها گفتند كه، يا شايد خود صدام هم بودكه ما به سازمان بين المللى يا يكى از همين سازمان‏ها گفتيم كه ما حق خودمان را براى اينكه همه نقاط ايران را بكوبيم حفظ كرديم و ما اين كار را مى‏كنيم. و سازمان بين المللى هم كه به اصطلاح براى حفظ حقوق بشر است سكوت كرد و با اين سكوت او را تشويق كرد به يك همچو جنايتى. او نمى‏تواند به نظامى‏هاى ما صدمه بزند لكن از دور تواند كه موشك بيندازد. موشك‏هاى دوربرد را بيندازد. همان موشك‏هايى كه قدرت‏هاى بزرگ به او دادند، قدرت آمريكا و شوروى به او دادند، او را از دور بيندازد و خانه‏هاى مظلومين را به سر خود و بچه‏هاشان خراب كند و رجز خوانى كند كه ما چه‏

    صحيفه نور ج 18 صفحه 149

    كرديم و چه كرديم، چقدر كشتيم. اين رجز خوانى ندارد كه يك دسته مظلومى كه، زن و بچه‏اى كه در خانه هاى خودشان خوابيده‏اند، شما با موشكى كه از خارج ايران مى‏اندازيد آنها را بكشيد. از آن طرف هم عربده مى‏كشد كه خاك عراق هيچ از دست نرفته و يك وجبش ايرانى‏ها وارد نشدند، در صورتى كه 700 كيلومترش را الان وارد شده‏اند و انشاءالله بعدها هم اميد است كه تتميم بشود. و من بايد از اين جوان‏هاى عزيزى كه جان خودشان را در دست گرفته‏اند و براى اسلام در اين جبهه‏ها فعاليت مى‏كنند، اين قواى مسلحه ما از هر طايفه‏اى كه هستند و اين جهادسازندگى كه آنها هم بسيار فعاليت مى‏كنند من بايد از آنها تشكر كنم. و انصافا ما رهين منت براى آنها هستيم كه آنها دارند در جبهه‏ها با آن وضعى كه هست فعاليت مى كنند و براى شما پيروزى مى‏آفرينند، سرفرازى مى‏آفرينند.

    وضع روحى‏اى كه صدام پيدا كرده يك وضعى است كه هر جنايتى را حاضر است انجام بدهد

    و ما در عين حالى كه الان بسيارى از شهرهاى آنجا زير نظر ما هست و رزمندگان ما مى‏توانند آنها را بمباران كنند ابدا همچو كارى نكردند و نبايد هم بكنند، براى اينكه مردم شهرها گناهى ندارند. ما در جنگ بايد جلوى او را بگيريم، در جنگ بايد صدمات را به او وارد بكنيم و او را محطوم بكنيم و محكوم بكنيم و معدوم بكنيم انشاءالله. من اميدوارم كه اين جنگ ديگر همين روزهاى آخرش باشد. انشاءالله اين رژيم ساقط بشود و كشور عراق به دست خود ملت عراق اداره بشود و به وجهش اسلامى و شايسته براى اسلام اداره بشود.

    و از مطالبى كه امروز به من اطلاع دادند اين بود كه صدام به يكى‏از فرماندهان خودش كه در جبهه گفته است يك پيروزى‏اى انجام داده است مدال داده است و اين داب اوست. همان وقت هم كه خرمشهر را گرفتند و بيرون كردند اينها را، او به مدال شجاعت به بعضى‏ها داده حالا هم كه با افتضاح اينها را بيرون كردند و قريب هفتصد نفر از آنها را در پشت جبهه آوردند و اسير كردند و قريب سه هزار و پانصد نفر آنها را يا كشته يا مجروح كردند كه بسيارى از فرماندهان آنها هم در بين آنها بوده، به حسب آنطورى كه گزارش داده‏اند ايشان باز مدال داده است و بهتر اين است كه يك مدالى به خودش بدهند و آن مدال شجاعت. براى اينكه اين آدم در عين حالى كه اين سبعيت را دارد، اين وضع روحى را هم دارد كه از آن طرف به اين طرف و آن طرف متشبث به اينكه بيائيد و مرا رها كنيد از اين گرفتارى كه پيدا كردم از آن طرف هم عربده مى‏خواند، از آن طرف هم اين بيچاره‏هايى كه فرستاده به جبهه اگر يك قصورى بكنند اعدام مى‏كند آنها را. همين دو سه روز باز به حسب آنطورى كه گفتند يك دادگاه صحرائى درست كرده و بسيارى از اين فرماندهان را كه سستى كردند در اين امر، اعدام كرده است. اين وضع روحى است كه او پيدا كرده يعنى يك وضعى الان پيدا كرده است كه به هر طرف مى‏زند و هرجنايتى را حاضر است انجام بدهد. و من اميدوارم كه خود عراقى‏ها و ارتش عراق بيش از اين تحمل نكنند اين جنايات اين را و اين حزب بعث را به جاى خودش بنشانند تا كشور،

    صحيفه نور ج 18 صفحه 150

    عراق تا انشاءالله كشور عراق با سرافرازى و آسودگى بتواند به زندگى اسلامى خودش انشاءالله ادامه بدهد.

    من از خداى تبارك و تعالى سلامت و توفيق همه جوان‏هاى جبهه و پشت جبهه و شما جوان‏هاى عزيزى را كه در جبهه داخل مشغول جهاد هستيد از خداى تبارك و تعالى خواهم و اميدوارم كه همه سالم و سعادتمند باشيد و با قدرت و قوت مشغول كار باشيد، مشغول جهاد باشيد و به طور شايسته به كشور خودتان خدمت بكنيد و ما هم دعاگوى شما هستيم انشاءالله.

    والسلام عليكم و رحمة الله

    
    previos page menu page next page
    

  9. #1599
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 18 صفحه 151

    تاريخ: 4/8/62

    بيانات امام خمينى در جمع ائمه جمعه مراكز استان‏هاى كشور

    نماز جمعه در راس همه امور است

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    يكى از مهمترين چيزهايى كه در اين انقلاب حاصل شد قضيه نمازجمعه است كه در زمان سابق در بين ما مطرود و در بين اهل سنت به طور دلخواه نبود و غالبا تحت نفوذ قدرت‏ها انجام مى‏گرفت، كه بحمدالله در اين نهضت نماز جمعه با محتواى حقيقى آن تحقق يافت و آقايان بايد با سفارش به مردم و نسل هاى آينده به اين مسأله اهميت بدهند كه نماز جمعه در راس همه امور است و مردم را مجتمع كنند كه در اين امر خللى وارد نشود. منصب امامت جمعه يعنى منصب تماس روحانيت با ملت و روحانيت با مجلس و دولت و اين از امورى است كه با دست تواناى ائمه جمعه انجام مى‏گيرد كه اميد است هر روز بيشتر و بهتر انجام شود و جمعيت بيشتر بيايند و اين سنت حسنه‏اى باشد كه براى مردم و آيندگان محفوظ بماند.

    امروز غير از زمان سابق است كه روحانيت نمى‏توانست كارى بكند، بلكه روحانيت مسؤول است، نمى‏تواند كنار بنشيند و به دعا و ذكر مشغول گردد. احتياجات ما زياد است، احتياج به تبليغ و احتياج به قضاوت، و در عين حال كه شورايعالى قضائى زحمت كشيده است ولى كمبود قاضى وجود دارد. حوزه‏ها و علما بايد همت كنند كه درس قضا بگويند و قضات را از فنونى كه در سابق مانند زمان حضرت اميرعليه السلام استفاده مى‏شد آگاه كنند كه مساله قضاوت تنها يك مساله علمى نيست بلكه يك مسأله فنى هم هست كه گاهى از همين طريق قاضى به اطمينان مى‏رسد كه در باب قضا حجت است. خلاصه، اين مسائل به عهده علما و خصوصاً ائمه جمعه است كه همه دست در دست يكديگر بدهند تا انقلاب محفوظ بماند و مثل زمان مشروطيت نشود كه آنها كه اهل كار بودند مأيوس بشوند و كنار بروند، كه در زمان مشروطيت همين كار را كردند و مستبدين آمدند و مشروطه‏خواه شدند و مشروطه خواهان را كنار زدند، و عده‏اى كه با اسلام سروكار ندارند به نام اسلام و پيروى از آداب اسلامى روى كار بيايند.

    ابرقدرت مى‏دانند اگر انقلاب ايران به همه جا برسد فاتحه آنها خوانده مى‏شود

    شمادانيد كه دنيا امروز وضع خاصى پيدا كرده است و سازمان عفو بين الملل اسم يك‏

    صحيفه نور ج 18 صفحه 152

    مشت از ممالك را رديف كرده كه اينها حقوق بشر را نقض نموده‏اند، كه در ميان آنها از آمريكا و فرانسه و شوروى خبرى نيست و هيچ اسمى به ميان نيامده در حالى كه شوروى در افغانستان، و آمريكا در بيروت چه بساطى درست كرده‏اند و اسم آن را صلاح حال مردم گذاشته‏اند. صلاح حال مردم به شما چه؟ آنوقت درباره ايران كه چند نفرى را با آنهمه فساد قصاص نموده است، آنقدر هياهو به راه انداخته و همه رسانه‏هاى گروهى، ايران را مورد حمله قرار داده‏اند. البته آنها خوب مى‏دانند كه انقلاب ايران اگر به همه جا برسد فاتحه آنها خوانده مى‏شود و دست آنان كوتاه مى‏گردد. مع‏الاسف حكومت‏هاى اسلامى يا توجه ندارند يا توجه دارند ولى براى حكومت چند روزه خود سكوت نموده و با آنان همكارى مى‏كنند، كه بايد در مقابل آنها بايستيم تا انقلاب و اسلام به همه جا صادر شود.

    انتخابات آينده از اهم امورى است كه مسؤوليت آن با همه ماست

    و اما مسأله انتخابات آينده از اهم امورى است كه مسؤوليت آن با همه ماست و توجه داريد كه دشمنان اسلام در نظر دارند كارى بكنند كه انتخابات درست صورت نگيرد و از دست مسلمان‏ها و متعهدين خارج شود، ولى شما بايد تمام قدرت‏تان را صرف كنيد كه به خوبى انجام شود. انتخابات يك محكى هم براى خودتان است كه ببينيد آيا مى‏خواهيد انتخاب اصلح بكنيد براى خودتان يا براى اسلام؟ اگر براى خودتان باشد شيطانى است و اما اگر انتخاب اصلح براى مسلمان هاست، كى و از كجاست، مطرح نيست، از هر گروهى باشد، حزب باشد يا غيرحزب، نه حزب اسباب اين مى‏شود كه غير آن فاسد و نه صد در صد حزبى بودن باعث صلاح آنهاست. و انتخاب اصلح براى مسلمين يعنى انتخاب فردى كه تعهد به اسلام و حيثيت آن داشته باشد. و همه چيز را بفهمد و چون در مجلس، اسلام تنها كافى نيست، بلكه بايد مسلمانى باشد كه احتياجات مملكت را بشناسد و سياست را بفهمد و مطلع به مصالح و مفاسد كشور باشد و ممكن است به شما و گروه شما هم مربوط نباشد، كه اگر اصلح را انتخاب كرديد، كارى اسلامى مى‏كنيد و اين يك محكى است براى خودتان كه تشخيص بدهيد انتخاب براى اسلام است يا براى صلاح خودتان.

    اميدوارم كه تا آخر هم اينطور باشد و هر روز و هر دوره انتخابات بهتر انجام شود. بنابراين بايد تمام قدرتمان را جمع كنيم كه بازيگرها دوباره پيدا نشوند و آقايان ائمه جمعه علاوه بر اينكه با هم سمينار دارند، با ساير علماى بلاد تهران و قم در ارتباط باشند كه انتخابات خوب باشد. و اين مسأله، مسأله شخصى نيست بلكه براى اسلام و از امور مهمه است و امروز عمده مسؤوليت ها به عهده شماست و كسى نبايد كنار برود و شانه خالى كند. با دولت همكارى و همراهى كنيد و استاندارها را تقويت نمائيد، منافقين هر چه مى‏خواهند بگويند. اميدوارم موفق و مويد باشيد و همه امور به طور شايسته درست بشود.

    والسلام عليكم و رحمة الله

    
    previos page menu page next page
    

  10. #1600
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 18 صفحه 153

    تاريخ: 14/8/62

    بيانات امام خمينى در جمع اعضاى كميسيون‏هاى داخلى و خارجى مجلس شوارى اسلامى

    شما از اول اگر جلوى فساد را نگيريد معلوم نيست كه به وضع سابق منتهى نشود

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من راجع به كل مجلس مكرر عرض كرده و حالا هم عرض مى كنم كه مجلس ما بايد با مجلس‏هاى سابق فرق داشته باشد، البته فرق هم دارد، اما هر امرى كم كم به انحراف كشيده مى‏شود و چنين نيست كه يكدفعه انحراف واقع شود. در خود انسان نيز چنين است كه شيطان و نفس اماره به تدريج از عمل به مكروهات و بعد از آن به صغائر و از آنجا به بالاتر انسان را منحرف مى‏كنند. در مجلس سابق دوره اولش بهتر بود، لكن در هر سال چيزى به آن اضافه و يا از آن كم شد تا رسيد به آنجا كه مجالس اخير را ديديم. شما از اول اگر جلوى فساد را نگيريد معلوم نيست كه به وضع سابق منتهى نشود. البته بايد عاقلانه باشد كه مسأله حادى پيش نيايد.

    در مسائل ملايمت و جهت رحمت بيشتر از جهت خشونت تاثير مى‏كند

    در مسائل ملايمت و جهت رحمت بيشتر از جهت خشونت تاثير مى‏كند. من در زمان اختناق رضاخانى وقتى در مدرسه فيضيه صبحت مى‏كردم، آنگاه كه از جهنم و عذاب الهى بحث مى‏كردم همه خشكشان مى‏زد، ولى وقتى از رحمت حرف مى‏زدم‏ديدم كه دل‏ها نرم مى‏شود و اشك‏ها سرازير مى‏گردد و اين تاثير رحمت است. با ملايمت انسان بهتر مى‏تواند مسائل را حل كند تا شدت و مجلس باب مباحثه است و بايد مثل مباحثه طلبه‏ها باشد كه با هم دوست هستند و با يكديگر بحث و گفتگو مى‏كنند ولى معلوم است كه مباحثه هست.

    مجلس اسلامى بايد ملت و ديگران را ارشاد كند چون مسائل به خارج منعكس مى‏گردد و تاثير روى مردم مى‏گذارد، از اين جهت مسؤوليت مجلس به عنوان يك مرشد و هدايت كننده براى مردم زياد است و اين كلى مطلب است كه انشاءالله اين مجلس اول انقلاب، پايه‏اى و سنت حسنه‏اى باشد براى آينده كه هر چه خوب بشود، شما در اجر آن شريك هستيد.

    در مسأله‏اى كه راجع به كميته فرموديد اعتقادم بر اين است كه همين گونه كه هست باشد و هيچ گونه تحولى درباره آن صورت نگيرد. راجع به استيضاح هم من هيچ نظرى نمى‏دهم فقط با ملايمت و تفاهم باشد، موافقين و مخالفين حرف‏هايشان را بزنند، آنوقت مجلس هر چه راى داد معتبر

    صحيفه نور ج 18 صفحه 154

    است.

    ميل دارم وضع و امور با ملايمت و اخلاق حسنه صورت بگيرد

    اميدوارم آقايان موفق شوند كه وقتى مجلس را تحويل مى‏دهند مردم راضى باشند تا بعدها به همين آقايان راى بدهند. البته من تمامى آقايان را نمى‏شناسم ولى اميدوارم مجلس داراى يك اكثريت تام متعهد باشد. ميل دارم وضع و امور با ملايمت و اخلاق حسنه صورت بگيرد و اين خيلى بهتر است. دو نفر كه با هم دعوا دارند وقتى يكى از آنها با رافت و ملايمت حرف زد، دعوا تمام مى‏شود. اصولاً كارها با ملايمت و رافت بهتر انجام مى‏گيرد.

    من دعا مى‏كنم تا شما در كشورى كه از همه طرف به آن حمله شده، موفق باشيد. امروز هر انفجارى كه در هر جا صورت مى‏گيرد به ايران نسبت مى‏دهند و مى‏گويند ما شواهدى داريم كه مسأله به ايران مربوط مى‏شود و دليلش اين است كه در ايران هم انفجار واقع شده است. اين چه استدلالى است؟! مردم از اسرائيل ناراحت هستند به ما چه ربطى دارد؟! البته ما ميل داريم اسرائيل همه‏اش آتش بگيرد و اگر خداوند توفيق دهد مى‏رويم و مردم را از شر اسرائيل نجات مى‏دهيم، ولى اين بدان معنا نيست كه ما آنجا را منفجر كرده‏ايم. و يا در مسائل ديگر مى‏گويند يك شاهد عينى چه گفته است. اين شاهد عينى يك منافق و يا يك دزد فرارى است و يا لابد راديو بغداد مى‏گويد، و اينها خيلى چيزها مى‏گويند و اين مى‏شود شاهد عينى. اصلاً دنيا در چه وضعى است. فقط بايد توجه داشت كه بايد با هم باشيم و در مقابل آنها محكم بايستيم و با خودمان رئوف باشيم و در مقابل دشمنانمان سرسخت. اين را عقل اقتضا مى‏كند كه وقتى عده‏مخالف داريم، خودمان مخالفت مان را كنار بگذاريم تا با وحدت كلمه اين مملكت برسد به آنجا كه همه دلمان مى‏خواهد.

    والسلام عليكم و رحمة الله

    
    previos page menu page next page
    

صفحه 160 از 208 نخستنخست ... 60110150156157158159160161162163164170 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/