صفحه 156 از 208 نخستنخست ... 56106146152153154155156157158159160166206 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1,551 تا 1,560 , از مجموع 2079

موضوع: صحيفه نور

  1. #1551
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 17 صفحه 256

    تاريخ: 28/2/62

    بيانات امام خمينى در جمع فقها و حقوقدانان شوراى نگهبان

    اگر ما وحدت خودمان را حفظ كنيم و همصدا و هم جهت باشيم از هيچ چيز نبايد بترسيم

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    از تحمل زحمات و رنج‏هاى شما تشكر مى‏كنم. شما توقع نداشته باشيد كه مورد اهانت واقع نشويد. همه مى‏دانيد تا كسى كارى انجام ندهد كسى به او توهين نمى‏كند. توهين براى كسانى است كه مى‏خواهند زنده باشند. هيچ كدام از ما نبايد انتظار تعريف را داشته باشيم. بايد به حكم خدا عمل كنيم و به اين هم كارى نداشته باشيم كه چه كسى از اين كارى كه براى خدا مى‏كنيم خوشش مى‏آيد و يا چه كسى بدش مى‏آيد. من در تمام مواقعى كه مقتضى بوده است، مجلس و شوراى نگهبان را تاييد كرده‏ام. ما بايد دست در دست يكديگر بگذاريم تا يك كشور اسلامى درست كنيم.

    امروز دنيا با ما به خاطر اسلام بد است. بعضى‏ها كه جاهلند مى‏گويند اسلام به درد نمى‏خورد، اما بعضى‏ها كه كمى اوضاع مردم ايران را مى‏دانند مى‏گويند اسلام خوب است ولى نه اسلام اينها بلكه اسلام راستين.

    امروز تبليغات عليه من و شما نيست، تبليغات عليه اسلام است. اگر ما با اسلام كار نداشتيم كسى با ما بد نبود. امروز آمريكا و شوروى را كه آنقدر در دنيا فساد مى‏كنند كسى محكوم نمى‏كند ولى تمام محكوميت‏ها مال ماست. در دنيا تنها ايران است كه مورد سوأل است، ولى اگر ما وحدت خودمان را حفظ كنيم و همصدا و هم جهت باشيم از هيچ چيز نبايد بترسيم. مهم اين است كه با هم خوب باشيم و تصميم داشته باشيم كه مستقل و آزاد حركت كنيم و مطمئن باشيد كه مى‏توانيد. ترس آن موقعى است كه روسا با هم اختلاف داشته باشند و مردم در صحنه نباشند كه بحمدالله امروز، هم مردم در صحنه هستند، هم همه دست اندركاران با هم خوب هستند. بار ديگر از مساعى شما در شوراى نگهبان تشكر مى‏كنم. شما براى خدا كار مى‏كنيد و انشاءالله خداوند شما را تأييد فرمايد.

    والسلام عليكم و رحمه الله

    
    previos page menu page next page
    

  2. #1552
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 17 صفحه 257

    تاريخ: 1/3/62

    بيانات امام خمينى در جمع مسؤولان و اعضاى جهاد سازندگى سراسر كشور، فرمانده كل و فماندهان نواحى و مسؤولان دواير سياسى - ايدئولوژيك ژاندارمرى جمهورى اسلامى‏

    شما اخلاص داشته باشيد و براى خدا به بندگان خدا خدمت كنيد

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من تشكر مى‏كنم از خداى تبارك و تعالى كه در اين روز با شما عزيزانى كه براى اين كشور زحمت مى‏كشيد و براى سازندگى محرومان رنج بريد مواجه هستيم و از چهره‏هاى نورانى عزيز شما بهره مى‏بريم. خداى تبارك و تعالى اين زحمت‏هاى طاقت فرساى شما عزيزان، را هرگز فراموشى راه نمى‏داده است. شما عزيزان، چه قشر روحانى و چه قشرهاى عزيز ديگر در اين مدت طولانى چه رنج‏ها برديد و چه خدمت هاى شايسته در سرتاسر كشور، در جبهه و پشت جبهه تقديم خداى تبارك و تعالى كرديد. آنهايى كه براى يك مستمند و يك مومن خدمت بكنند آنهمه اجر پيش خدا دارند و شما كه براى ميليون‏ها مستمند و ميليون‏ها مستضعف خدمت مى‏كنيد جز خداى تبارك و تعالى كسى نمى تواند احصاء كند اجر شما را! و من اميدوارم كه با همين عزم راسخ و با همين قدم الهى به كار خودتان ادامه بدهيد و توجه به اينكه مردم درباره شما چه مى‏گويند، مخالفين درباره شما چه مى‏گويند، نداشته باشيد. شما اخلاص داشته باشيد و براى خدا به بندگان خدا خدمت كنيد و ثنا و اجر را از او طلب كنيد كه او جزاى شما را و اجر شما را عطا مى فرمايد. و همين طور از فرماندهان محترم ژاندارمرى كه در اينجا حضور دارند تشكر مى‏كنم، تشكر مى‏كنم كه آنها هم در حد توان خودشان دارند به اين كشور خدمت مى‏كنند. كشور امروز از خود شماهاست و دست شرق و غرب از كشور كوتاه شده است و شما خودتان هستيد كه بايد كشور خودتان را اداره كنيد و حفظ كنيد. از اول كه اين نهضت اسلامى و انقلاب اسلامى به پيروزى رسيد همه قشرهاى امت چه قواى نظامى و انتظامى و چه پاسداران عزيز و چه جهاد سازندگى و چه كميته‏ها، همه قشرهاى ملت با هم دست برادرى دادند و به پيش رفتند. چقدر شهيد دادند و چقدر مجروح و چه خانواده‏جوان‏هاى خودشان را در راه اسلام از دست دادند، لكن نبايد ما بگوييم كه از دست دادند. آنكه محفوظ است، آنكه براى همه محفوظ است، آن خدمتى است كه در راه اسلام و آن خونى است كه در راه اسلام ريخته شود. اسلام از اول براى همين امر قيام كرده است كه به اين مستمندان عالم در مقابل ستمگران خدمت كند و اين ستمگران را به جاى خود بنشاند و شما اشخاصى هستيد كه پيرو يك همچو اسلام عزيز هستيد و به

    صحيفه نور ج 17 صفحه 258

    اين پيروى بايد ادامه بدهيد.

    موجب تأسف است كه يك نفر مسلم در مجامع عمومى بخواهد تضعيف كند جمهورى اسلامى را

    من امروز بعضى صحبت‏ها را با شما برادران عزيز مى‏كنم و در عين حالى كه از شما و همه ملت علاوه بر آن جنود معنوى الهى تقدير مى‏كنند و شما را در اين خدمت بزرگ مى‏شمارند، البته گروه‏هايى هم هستند كه براى اينكه با اين كشور مخالفند، با استقلال اين كشور مخالفند، با آزادى اين كشور مخالفند و بالاخره با اسلام كه اين آزادى و اين استقلال را براى شما آورده است مخالفند، باز دست از شيطنت بر نمى دارند. روش اسلام و طريقه اسلام همان است كه از اول در تبليغات اسلامى و در شعارهاى شما جوان‏هاى عزيز در سرتاسر كشور بود كه ما استقلال خواهيم و آزادى و جمهورى اسلامى. اين شعار نه شرقى و نه غربى كه در همين شعار هست، در همه قشرهاى ملت از آن روستاهاى دور افتاده تا مركزها به گوش مى‏خورد و هر روز طنين انداز است.

    ما در مدتى كه، آنوقتى كه جوان‏هاى پاسدار لانه جاسوسى را فتح كردند و جاسوسان آمريكايى را از ايران راندند گرفتار يك راهى بوديم و يك روشى برخلاف كشور و اسلام بوديم كه مدت‏ها از آن رنج برديم و مدت‏ها جوان‏هاى ما محكوم شدند. جوان‏هائى كه مى‏خواستند كه از زير يوغ آمريكا و قدرتمند دنيا بيرون بروند و خودشان براى خودشان كشورشان را اداره كنند مورد اهانت واقع شدند و تقصيرشان اين بود كه لانه جاسوسى را گرفتند. مدت‏ها همه ما در اين قضيه رنج برديم و پس از آنكه آن مسائل درست شد و اين افرادى كه با صراحت لهجه اكثر آنهايى كه در رأس هستند تصريح كردند كه ما جاسوسانى بوديم براى شوروى و دنبال آن وزارت خارجه عده‏اى را بيرون راند و همين قدر و منزلتى كه ملت ما و مابراى آن عزيزانى كه جاسوسخانه آمريكا را از بين بردند، براى اين جوانانى كه اين جاسوس‏هاى غير انسانى و اسلامى را و مخالف با كشور و ملت اسلام را دستگير كردند، همان اجرى كه براى آنها و همان ارزشى كه براى آنها قائل هستيم براى اينها هم قائليم و همان ارزشى كه براى اين دو گروه قائليم براى وزارت خارجه و وزير محترم خارجه هم كه عده‏اى را كه تشخيص دادند كه عضوهاى نامطلوب هستند از ايران خارج كردند براى اينها هم قائليم. همانطورى كه آنها اثبات كردند كه ما به غرب بستگى نداريم و با شجاعت و شهامت پيش رفتند و به كارشكنى‏ها و انتقادات آنهايى كه بر خلاف آنها بودند اعتنا نكردند، اينها هم در طرف شرقى و شمالى‏اش همين كار را كردند و بدون اينكه هراسى از اين كشورهاى بزرگ و قدرت‏هاى بزرگ داشته باشند، جاسوسانى كه در داخل كشور بودند و خودشان را ايرانى مى‏شمردند (ولو ما آنها را ايرانى نمى‏دانيم) با قدرت تمام گرفتند و به دام انداختند و لانه‏هاى جاسوسى آنها را تصاحب كردند و وزارت خارجه در دنبال او، عده‏اى را از كسانى كه در ايران جاسوسى مى‏كردند براى خارج، براى شوروى، آنها را هم از ايران اخراج كرد بدون اينكه هيچ هراسى به خودشان راه بدهند از شرق يا از غرب. دنبال اين قضيه ما امروز

    صحيفه نور ج 17 صفحه 259

    باز مبتلا هستيم به اشخاصى كه براى خاطر چپى خاطر توده‏اى‏ها و براى خاطر شوروى و بر ضد مصالح اسلام و كشور مشغول تبليغات سوء هستند و به نظر مى‏رسد كه امروز هر دو دسته، دسته سابق كه ضربه آن عزيزان پاسدار را خوردند و دسته ديگرى كه ضربه اين دسته از عزيزان پاسدار را خوردند دست به هم داده‏اند تا شيطنت خودشان را ادامه بدهند. من بايد به هر دو دسته هشدار بدهم كه دست از اين شيطنت‏ها برداريد. امروز نغمه اينكه براى ايران، دولت ايران هيچ كارى نكرده است و مستكبر مستكبرتر شده است و مستضعف مستضف تر، اين نغمه شوم را كه بايد از دهن آمريكا و از دهن شوروى خارج بشود، اينهايى كه در ايران خودشان را مسلم مى‏دانند، اينها اين نغمه را از گلوهاى خودشان بيرون بيندازند. البته يك دسته هستند فضول و شيطان كه از اسلام ضربه ديده‏اند و آنها ارباب بزرگ خودشان را از دست داده‏اند و اينها هم اخيراً ارباب بزرگشان را از دست داده‏اند، اينها براى خاطر اينكه ارباب‏ها از دست شان رفته است شيطنت مى‏كنند و همين‏ها وادار مى‏كنند يك دسته ساده لوح را كه بى غرض هستند اينها را وادار مى‏كنند تبليغات مى‏كنند و آنها هم هر جا - دست‏شان - يك اجتماعى به دست شان برسد، در نماز جمعه مثلاً اگر يك وقت دست شان برسد، در مجلس اگر يك وقتى تريبون به دستشان بيايد همان حرف‏هايى را كه بايد از حلقوم آمريكا و شوروى بيرون بيايد كه براى اين ملت هيچ كارى نشده است همان مطلب - را - از حلقوم اين بيچاره بيرون مى‏آيد. يك دسته گول خورده و يك دسته شيطان، يك دسته كه مى‏خواهند جمهورى اسلامى نباشد هر چه مى‏خواهد باشد، آن مى‏گويد شوروى باشد و كمونيسم، آن مى‏گويد امريكا باشد و غرب و اين دو دسته كه به نظر مى‏رسد با هم تفاهم كرده‏اند، يك اشخاص ساده لوح را چه در مجلس و چه در خارج مجلس وادار مى‏كنند كه مسائلى را طرح بكنند كه هر چه بيشتر ملت ايران را مأيوس كنند. شما برادرانى كه چهار سال است داريد براى اين مردم خدمت مى‏كنيد و خدمت‏كه شما براى اين ملت كرده‏ايد در طول تاريخ شاهنشاهى نشده است. آنها همه خدمت شان را براى كاخ نشينان كرده‏اند و شما خدمت‏تان را براى كوخ نشينان، اينها را در نظر نمى‏آورند. پاسدارهايى كه اينهمه خدمت در جبهه‏ها كرده‏اند و در خارج جبهه‏ها كرده‏اند و اينطور دست منافقين را از اين كشور كوتاه كرده‏اند اينها خدمت نيست؟! خدمت بايد به طرز آمريكائى‏اش باشد يا به طرز شوروى؟! خيلى موجب تاسف است كه يك نفر مسلم گول بخورد از يك دسته شيطان خبيث و در مجامع عمومى بخواهد تضعيف كند جمهورى اسلامى را، دولت جمهورى اسلامى را و رئيس جمهور را و سايرين را. بسيار تاسف دارم من از اينكه اين جمعيت پاكدل اينقدر پاكدل باشند كه خيال كنند هر چه اين شياطين گفتند صحيح است، همين شياطينى كه مى‏گويند هيچ كارى براى ايران نشده است، همين شياطينى كه مى‏گويند زمان شاه بهتر بود از حالا. اين نغمه شوم مستكبر مستكبرتر شده است يعنى زمان جمهورى اسلامى بدتر شده است از زمان شاه و مستضعف مستضعف‏تر شده است يعنى اسلام بدتر است از رژيم شاهنشاهى. آنهايى كه مى‏فهمند و از روى شيطنت صحبت مى‏كنند با آنها جز اينكه با قدرت رفتار بشود راهى نيست. لكن اينهايى كه گول خورده‏اند از اين شياطين، با اينها صحبت است كه برادران! شما چرا گول مى‏خوريد؟

    صحيفه نور ج 17 صفحه 260

    شمايى كه عمرى در اسلام گذرانديد و فشارهاى زمان طاغوت را ديديد و اهانت‏هاى زمان طاغوت را چشيديد و امروز مى‏بينيد كه از آن فشارها خارج شديد و از آن گرفتارى‏ها بيرون آمديد و به طور آزادى نفس مى‏كشيد، به طور استقلال زندگى مى‏كنيد، شما چرا مى‏گوييد كه حالا بدتر از آنوقت شده است و در تضعيف دولت كوشش مى‏كنيد؟ شما چرا يك وقتى يك قصورى را مى‏بينيد، يك چيزى را مى‏بينيد كه در ايام جنگ ناگزير است كه واقع بشود و در هر انقلابى ناگزير است كه واقع بشود جمع مى‏كنيد و روى هم مى‏گذاريد و در مجامع عمومى براى مردم مى‏گوييد تا مردم را تضعيف كنيد؟ شما چرا آن چيز خدمت‏هايى كه اين ملت كرده است و خدمت‏هايى كه اين جهاد سازندگى كرده است و خدمت‏هايى كه پاسدارها كرده‏اند؟ كميته‏ها كرده‏اند، خدمت‏هايى كه دولت كرده است، چرا آنها را نمى‏بينيد؟ چه شده است شما را كه گول چند تا شيطان را در گوشه و كنار كشور مى‏خوريد و نمى‏دانيد چه مى‏كنيد، نمى‏دانيد تيشه برداشته‏ايد و به ريشه اسلام داريد مى‏زنيد، نمى‏دانيد كه تضعيف جمهورى اسلام، تضعيف اسلام و تضعيف اسلام را شما نمى‏خواهيد، لكن از روى نادانى شما را وادار مى‏كنند تا اين مسائل را طرح بكنيد.

    به خود آييد، توجه كنيد و اينقدر ساده دل نباشيد و به آن شياطين هم مى‏گويم كه سر جاى خودتان بنشينيد والا ليست افراد شما خواهد آشكار شد و شما به آنجا خواهيد رفت كه منافقين رفتند. همانطورى كه منافقين اظهار اسلام مى‏كردند و حالا هم مى‏كنند، اسلام راستين خواهند، نه اسلامى كه در آن حدود شرعيه جارى بشود، نه اسلامى كه در آن قصاص شرعى جارى بشود، نه اسلامى كه ابرقدرت‏ها را بيرون بكند از كشور، نه اسلامى كه كمونيست را سركوب كند و نه اسلامى كه غرب را سركوب كند، شما هم همان منافقين هستيد با صورت ديگر، به اسم دلسوزى براى مردم، همانطور كه منافقين كردند به اسم دلسوزى براى كشور، به اسم دلسوزى براى مردم، تضعيف كنيد هم قوه قضائيه را، هم قوه مجريه را و هم جمهورى اسلامى را. و درد شما اين است كه دست‏تان از آن فسادها كوتاه شده است و من به شما قول مى‏دهم كه ديگر آنها برنگردند. و به شما عرض مى‏كنم كه بزك نمير بهار مى‏آد نخواهد شد. - نه - در نه خربزه براى شما خواهد آمد و نه خيار. شما به جاى خودتان بنشينيد اينقدر توطئه نكنيد، آنقدر تضعيف نكنيد جمهورى اسلامى را، كه آن مسائل برگشتنى و ملت ما آن ملت نيست كه براى خاطر امثال شما تزلزل پيدا بكند. آنهايى كه وضعى داشتند و حيثيتى به خيال خودشان داشتند از بين رفتند. آمريكا با آن قدرتش در ايران سركوب شد و شوروى با آن قدرت بزرگش در ايران سركوب شد و طرفدارهايش را علناً از ايران يك دسته‏اى را بيرون كرده‏اند و يك دسته اى را حبس كرده‏اند و به جزاى خودشان خواهند رساند. منافقين كه عده‏شان زياد بود و تبليغات‏شان دامنه دار بود و جوان‏هاى بسيارى را از ما گول زده بودند، آنها هم به زباله‏دان ريخته شده اند. شما چند نفر چه مى گوييد، شما چند نفر روشنفكر به اصطلاح خودتان كه مى‏خواهيد كمونيسم را در ايران تقويت بكنيد يا چند نفر ديگرى كه مى‏خواهيد به خيال خودتان آمريكا باز گردد، من به شما عرض مى‏كنم تا شما زنده‏ايد آمريكا برنمى گردد، شوروى هم برنمى گردد. در نسل‏هاى آتيه، اگر ملت‏ها در

    صحيفه نور ج 17 صفحه 261

    نسل‏هاى آتيه به همين روش حركت كنند و روحانيون در همه جا حاضر باشند و مردم در صحنه باشند و قواى نظامى و انتظامى، قواى نظامى و انتظامى اسلام باشد، اين در طول تاريخ هم انشاءالله نخواهد شد. و اگر خداى نخواسته در يك مدت‏هاى طولانى سستى براى كشور پيدا بشود يا شياطين رخنه بكنند در اين كشور، آنوقت امرى است كه بايد خدا اعانت كند ما را.

    خدا از ما هم مى‏خواهد كه از جوانهاى خدمتگزار به اسلام قدردانى بكنيم‏

    من از خداى تبارك و تعالى سلامت و صحت شما عزيزان را خواستارم و به روحانيون جميع كشور چه در روستا و چه در شهرستان‏ها و هر جا كه هستند سفارش مى‏كنم كه اين جوان‏ها را تشويق كنند، بروند سراغ اين جوان ها، با آنها صحبت كنند، ملاطفت كنند اين جوان‏هايى كه عزيزانشان از دسته رفته است، اين جوان‏هايى كه تمام توانشان را براى خدمت به اين اسلام و خدمت به كشور خودشان خرج كرده‏اند، اينها در عين حالى كه خداى تبارك و تعالى به آنها اجر مى‏دهد لكن خدا از ما مى‏خواهد كه به اينها خدمت بكنيم و از اينها قدردانى بكنيم. خداوند همه شما را حفظ كند و براى ملت ما ذخيره كند و آنهايى كه كجروش هستند. انشاءالله خداوند راست‏شان كند و يا اينكه به جايگاه خودشان برساند.

    والسلام عليكم و رحمه الله

    
    previos page menu page next page
    

  3. #1553
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 17 صفحه 262

    تاريخ: 4/3/62

    بيانات امام خمينى در جمع اعضاى شوراى مركزى ائمه جمعه استان تهران

    ما تابع حضرت رسول و ائمه عليهم السلام هستيم

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    البته آقايان بايد بنده را موعظه كنند، ليكن از آنجا كه حق برادرى موعظه است، مسائلى را عرض مى‏كنم. تحقيقاً احياى نماز جمعه در ايران از مسائل بسيار مهم است. نماز جمعه موجب مى‏شود تا مسائل فراموش شده در اسلام به بهترين وجه براى مردم گفته شود. در قديم اگر يك روحانى راجع به امور سياسى مردم صحبت مى‏كرد مى‏گفتند رهايش كنيد او سياسى است، كه اين نوع فكر بلااشكال از شياطين داخل و خارج بوده است. آنها به ما باورانده بودند كه روحانى بايد عبايش را سر بكشد و فقط برود مسجد نماز معمولى‏اش را بخواند. روحانى حق دخالت در هيچ امرى را نداشت. ولى واقعيت اين است كه ما تابع حضرت رسول و ائمه عليهم السلام هستيم كه همه امور دست آنها بود، حكومت تشكيل دادند و مردم را هدايت نمودند. بحمدالله امروز وارد مسائل سياسى شدن ديگر عيبى ندارد، ولى بايد توجه كنيد كه همه متوجه شما هستند، لذا زى اهل علم خودتان را حفظ كنيد. درست مانند علماى گذشته ساده زندگى كنيد. در گذشته چه طلبه و چه عالم بزرگ شهر زندگى‏شان از سطح معمولى مردم پائين‏تر بود و يا مثل آنها بود. امروز سعى كنيد زندگى‏تان از زى آخوندى تغيير نكند. اگر روزى از نظر زندگى از مردم عادى بالاتر رفتيد بدانيد كه دير يا زو مطرود مى‏شويد. براى اينكه مردم مى‏گويند ببينيد آنوقت نداشتند كه مثل مردم زندگى مى‏كردند، امروز كه دارند و دست شان مى‏رسد از مردم فاصله گرفتند. بايد وضع مثل سابق باشد. بايد طورى زندگى كنيم كه نگويند طاغوتى هستيم.

    مردم را در صحنه حاضر نگه داريد

    مسأله ديگر خطبه‏هاى نماز جمعه است. بايد مردم را امر به تقوا كنيد. امر به تقوا در خطبه اول واجب است و در خطبه دوم بنابر احتياط واجب است. مسائل اخلاقى را به مردم بگوييد و آنها را به داشتن اخلاق اسلامى ترغيب كنيد. مطالب روز را براى مردم بگوييد. آنچه در طول يك هفته در كشور اتفاق مى‏افتد، آنها را براى مردم بگوييد. مردم را در صحنه حاضرنگه‏داريد كه آنچه انقلاب و ايران را

    صحيفه نور ج 17 صفحه 263

    حفظ كرده حضور مردم در صحنه است. در تمام دنيا مردمى به خوبى مردم ايران پيدا نمى‏شود. امروز مردم پشتيبان انقلاب اسلامى و دولت هستند. پشتيبانى مردم از دولت به خاطر اين است كه دولت را اسلامى مى‏دانند و مى‏دانند كه طرفدارى از دولت، طرفدارى از اسلام است. تنها به اين خاطر است كه از دولت پشتيبانى مى‏كنند. اين پشتبانى را بايد حفظ كنيد، ائمه جمعه در سراسر ايران بالاترين اجتماع را دارند. از اين اجتماعات استفاده كنيد و جهات شرعى و سياسى را به مردم تذكر دهيد. آنان را در مقابل شياطين مجهز كنيد. امروز دولت با تمام توان دارد زحمت مى‏كشد و آنچه از دستش بر مى‏آيد انجام مى‏دهد. كار مشكل است. امروز اكثر حكومت‏ها با ما خوب نيستند. دشمنان ما خيلى كارها عليه ما كردند. اختلافات داخلى را بوجود آوردند فايده نكرده، جنگ را بر ما تحميل كردند و باز هم ما را رها نمى‏كنند. با تمام اين مشكلات اينهمه كار شده است. البته كمبودهايى هست و گرانى هم بسيار است و مردم هم از اينها ناراحتند، ولى در كجا اين كمبودها و گرانى‏ها نيست. هنوز در شوروى با آنهمه ادعاهايش صف‏هاى طولانى هست. در ايران هم گرانى و كمبود هست ولى بايد به خاطر اسلام مقاومت كرد. البته مردمى كه در جنگ جوان مى‏دهند، در مقابل اين مشكلات كه ناراحت نمى‏شوند. آنها كه در جبهه‏ها هستند از مشكلات نمى‏هراسند و مقاومت مى‏كنند. كسانى كه مى‏جنگند و مبارزه مى‏كنند در مقابل كمبودها صبر مى‏كنند، ولى آن عده‏اى كه در كنار نشستند، آن عده‏اى كه عياشى مى‏كردند و جلوى عياشى‏هايشان گرفته شده ناراحتند. آنها هستند كه دولت را تضعيف مى‏كنند و دائم مى‏گويند كمبود هست. اينها هستند كه مشغول تضعيف دولت هستند. آقايان بايد در نماز جمعه‏ها دولت را پشتيبانى كنند. اميدوارم نماز جمعه‏ها با قدرت هر چه بيشتر انجام شود. خداوند همه‏تان را تأييد كند.

    والسلام عليكم

    
    previos page menu page next page
    

  4. #1554
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 17 صفحه 264

    تاريخ: 7/3/62

    بيانات امام خمينى در جمع روحانيون، مسؤولان و مقامات لشكرى و كشورى به مناسبت فرا رسيدن نيمه شعبان‏

    مناجات شعبانيه از بزرگترين و عظيم ترين معارف الهى است

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    متقابلاً اين عيد بزرگ عظيم اسلامى مذهبى را به حضار محترم و اعاظم كشور و به ساير قشرهاى مستضعف جهان، خصوصاً ملت عظيم الشان ايران تبريك عرض مى‏كنم و اميدوارم كه انشاءالله با عنايات خاصه ولى عصر ارواحنا له الفداء اين كشتى متلاطم انسانيت به ساحل نجات برسد و مستضعفان جهان بر مستكبران ظالم پيروز شوند. و اميد است كه حكومت بزرگ همگانى حضرت سلام الله عليه به زودى برقرار شود و چشم همه ما را و همه مسلمين جهان را به نور مباركش روشن فرمايد. اين سه ماه رجب و شعبان و ماه مبارك رمضان بركات بسيار نصيب انسان، انسان‏هائى كه مى‏توانند استفاده كنند از اين بركات، شده است. البته مبدأ همه مبعث است و دنبال او تمام جهاتى كه هست. در ماه رجب، مبعث بزرگ و ولادت مولا على ابن ابيطالب سلام الله عليه و بعض ائمه ديگر و در ماه شعبان ولادت حضرت سيدالشهدا سلام الله عليه و ولادت حضرت صاحب اروحناله الفداء و در ماه مبارك، نزول قرآن بر قلب مبارك پيغمبر اكرم بوده است و شرافت اين سه ماه در زبان ها و در بيان‏ها و در عقل‏ها و در فكرها نمى‏گنجد و از بركات اين ماه‏ها ادعيه‏اى است كه وارد شده است در اين ماه ها. ما امروز در ماه شريفه واقع هستيم و مناجات شعبانيه از بزرگترين مناجات و از عظيم ترين معارف الهى و از بزرگترين امورى است كه آنهائى كه اهلش هستندتوانند تا حدود ادراك خودشان استفاده كنند. عناوين مسائل الهى و مسائل عرفانى، عناوين سهلى است كه هركس گمان مى‏كند كه اين عناوين را فهميده است و امور استدلاليه‏ء قرآنيه هم در عين حالى كه دقيق است، ليكن سهل الادراك است. بعد از قيام برهان و دنبال او رساندن حاصل اين عناوين و نتيجه برهان به قلب مشكل‏تر است، كه ايمان گفته مى‏شود به آن و چه بسا كه اصحاب برهان به اين مرتبه ايمان نرسيده باشند. اين يك مساله‏اى است كه بايد با تلقينات و تكرار و رياضات به قلب رساند. شما ملاحظه مى‏كنيد كه به حسب ضرورت يك كسى كه مرده است، از او به انسان ضررى وارد نمى‏شود، لكن الا بعض اشخاص ديگران اگر چنانچه در يك قبرستانى باشند و كسى نباشد يا با يك مرده‏اى همجوار باشند در غسالخانه و تنها باشند ترسند، براى اينكه آن برهان ضرورت عقلى به دل نرسيده است. آن معنايى كه عقل ادراك كرده است ضرورت هم دارد، لكن به دل نرسيده است. لكن آنهائى كه مثلاً

    صحيفه نور ج 17 صفحه 265

    مرده‏شور هستند و سر و كار دارند با مرده ها، از باب اينكه تكرار شده است اين مطلب پيش‏شان به قلبشان رسيده است و آنها خوفى ندارند. در مسائل اسلامى هم و مسائل عقلى هم همين طور هست. چه مسائلى عقلى هست كه با برهان، با برهان قوى ثابت است لكن در انسان تأثير نكرده است، براى اينكه نتيجه برهان به عقل رسيده است لكن به قلب وارد نشده است، ايمان به آن نيست، عقل او را ادراك كرده است لكن قلب ايمان به او نياورده است. و چه بسا مسائل عرفانى كه در قرآن و اين مناجات‏هاى ائمه اطهار سلام الله عليهم و همين مناجات شعبانيه مسائل عرفانى هست كه اشخاص، فلاسفه، عرفا تا حدودى ممكن است ادراك كنند، بفهمند عناوين را، لكن آن ذوق عرفانى چون حاصل نشده است نمى‏توانند وجدان كنند. آيه شريفه در قرآن ثم دنا فتدلى فكان قاب قوسين اوادنى خوب، مفسرين، فلاسفه در اين باب صحبت‏ها كردند لكن آن ذوق عرفانى كم شده است. الهى هب لى كمال الانقطاع اليك و انر ابصار قلوبنا بضياء نظرها اليك حتى تخرق ابصار القلوب حجب النور فتصل الى معدن العظمه و تصير ارواحنا معلقه بعز قدسك الهى واجعلنى ممن ناديته فاجابك و ناجيته فصعق لجلالك اينها عناوين‏شان را خيال مى‏كند انسان، خوب، ما هم مى‏دانيم. نه عارف و نه فيلسوف و نه دانشمندتوانند ذوب كنند چى هست مساله. مسأله فصعق لجلالك كه مبداش قرآن است فخر موسى صعقا مسأله‏اى است كه انسان گمان مى‏كند كه خوب افتادغش كرد صعق يعنى غش كرد، اما اين غش چى بوده است، غش حضرت موس چى بوده است، اين مسأله‏اى نيست كه غير موسى بفهمد. يا دنافتدلى را، اين مسأله‏اى نيست كه غير آن كسى كه دنو پيدا كرده است بتواند فهم كند، ادراك كند، ذوب كند. يا همين جملاتى كه در اين مناجات بزرگ است و بعض جملات ديگرى كه در آن هست مسائلى است كه به حسب ظاهر سهل است و واقعاً ممتنع است. رياضات بسيار مى‏خواهد تا انسان بتواند بفهمد كه ناجيته (با فتح تا) نه ناجيته (با ضم تا)، ناجيته اين چى است؟ خدا با آدم مناجات مى‏كند، چى است مناجات؟ چه خواسته‏اند ائمه؟ اين از دعاهائى است كه من غير از اين دعا نديدم كه همه ائمه روايت شده است همه‏ائمه اين دعا را، اين مناجات را مى‏خواندند، اين دليل بر بزرگى اين مناجات است كه همه ائمه اين مناجات را مى‏خواندند. چى بوده است اين؟ بين آنها و خداى تبارك و تعالى چه مسائلى بوده است؟ هب لى كمال الانقطاع اليك كمال انقطاع چى است؟ و بيدك لابيد غيرك زيادتى و نقصى و نفعى و ضرى خوب آدم به حسب ظاهر مى‏گويد خوب، همه چيز با اوست، اما وجدان اين مطلب كه هيچ ضررى به ما نمى‏رسد الا به دست اوست، هيچ منفعتى نمى‏رسد الا به اوست، اوست ضار و نافع، اينها چيزهايى است كه دست ماها از آن كوتاه است و دعا كنيد كه خداى تبارك و تعالى به ما توفيق بدهد كه در اين ماه شريف و ماه شريف رمضان از اين مسائل هم يك حظى ولو يك جلوه كوچكى در دل‏ها و قلب‏هاى ما واقع بشود و لااقل مؤمن به اين بشويم كه قضيه صعق چه قضيه‏اى است. مؤمن به اين بشويم كه مناجات خدا با انسان چى هست. مناجات را مؤمن بشويم به آن، انكار نكنيم، نگوئيم اينها حرف‏هاى درويشى است. همه اين مسائل در قرآن هست به نحو لطيف و در كتب ادعيه مباركه ما كه از ناحيه‏ء ائمه هدى وارد شده است همه اين مسائل هست، نه به آن لطافت

    صحيفه نور ج 17 صفحه 266

    قرآن لكن به نحو لطيف. آنها و همه اشخاصى كه بعدها اين اصطلاحات را به كار برده‏اند فهميده و نفهميده از قرآن و حديث گرفتند و ممكن است كه اصل سندش هم درست ندانند، البته به حقيقت‏اش هم كم آدمى است كه مى‏تواند پى برد تا چه رسد به اينكه ذائقه روح بچشد اين را. چشيدن ذائقه يك مسأله فوق اين مسائل است.

    اگر امريكا واقعاً انساندوست يك كلمه به كارهاى عراق اشكال كند

    و من اميدوارم كه خداوند تبارك و تعالى اين ملتى كه امروز قيام كرده است، نهضت كرده است و براى او قيام كرده است و براى او نهضت كرده است، شر مفسدين و جبارين را از سرش كوتاه كند تا برسد به مسائلى كه بايد برسد. لكن تا اين قدرت‏هاى بزرگ به اريكه‏ء قدرت خودشان نشسته‏اند، اين امرى است كه يك قدرى به نظر مشكل مى‏آيد. نمى‏دانم كه در بعضى از راديوها كه پخش كردند صحبت رئيس جمهور امريكا را ملاحظه كرديد كه ايشان از همه دنيا استمداد كردند براى اينكه اين بهائى‏هايى كه در ايران هستند و مظلومند و جاسوس هم نيستند و به جز مراسم مذهبى به كار ديگر اشتغال ندارند و ايران براى همين كه اينها مراسم مذهبى‏شان را بجا مى‏آورند 22 نفرشان را محكوم به قتل كرده‏اند، ايشان از همه دنيا استمداد كرده كه اينها كه جاسوس نيستند، اينها يك مردمى هستند دخالت در هيچ كارى ندارند و روى انساندوستى ايشان اين مسائل را مى‏گويند. اگر ايشان اين مسائل را نمى‏گفت، خوب - ما گاهى اذهان ساده احتمال مى‏دادند كه خوب اينها هم يك مردمى هستند كه ولو اعتقاداتشان فاسد است لكن مشغول كار خودشان هستند و مشغول عباداتى كه به نظر خودشان عبادت است مثلاً هستند و حال آنكه در آن نظر هم نبودند. لكن بعد از اينكه آقاى ريگان گفته‏اند، شهادت دادند به اينكه اينها جز مراسم مذهبى چيزى ديگرى ندارند، باز هم مى‏توانيم باور كنيم؟ از آن طرف وقتى كه حزب توده را مى‏گيرند شوروى صدايش بلند مى‏شود كه يك عده مردم بيگناهى كه با جمهورى اسلامى هم موافق بودند، پشتيبان بودند، جمهورى اسلامى را هم اينها مثل ديگران همراهى كردند و حالا هم همين طو رهستند، دولت ايران بيخودى آمده است اينها را گرفته و حبس كرده. از آن طرف هم آقاى ريگان مى‏گويد كه اين بهائى‏ها، بيچاره‏ها مردم آرامى، ساكتى مشغول عبادت خودشان هستند، جهات مذهبى خودشان را بجاآورند و ايران براى خاطر همين كه اينها اعتقادشان مخالف با اعتقاد آنهاست گرفتند. اگر اينها جاسوس نيستند شما صدايتان در نمى‏آمد. شما براى خاطر اينكه اينها يك دسته‏اى هستند كه به نفع شما هستند، والا ما شما را مى‏شناسيم، آمريكا را مى‏شناسيم كه انساندوستى گل نكرده است كه حالا براى خاطر 22 نفر بهائى كه در ايران به قول ايشان گرفتار شدند، براى انساندوستى يك وقت همچو صدا كرده و فرياد كرده و به همه عالم متشبث شده است كه به فرياد اينها برسيد. مردم شما راشناسند. شمايى كه عراق را وادار كرديد كه هر روز به سر اين كشور ما آن مى‏آورد كه مغول نياورد و به سر كشور خودشان را هم همين طور. عراق كه يك دسته از علماى بزرگ آنجا را مثل آقاى آيت الله آسيد يوسف كه من او را مى‏شناسم كه چه مرد سالم صحيحى

    صحيفه نور ج 17 صفحه 267

    است، براى خاطر (به نظرآيد) انتقام از مرحوم آيت الله حكيم، ايشان را با عده كثيرى از بچه‏ها و بزرگ‏هاى اين فاميل را گرفته است، شما اگر چنانچه انساندوست بوديد يك كلمه خوب بود بگوئيد، اشارتاً بگوئيد كه خوب چرا اين كار راكنيد، يك كلمه در رسانه‏هاى گروهى شما اشكال كنند به اينكه اين كارها در عراق و ايران چى هست كه شما مى‏كنيد. شما ديديد كه اينها چه كردند و رسيديد به اينكه پرونده‏هاى آنها را مطالعه كرديد و گوئيد؟ يا غيب مى‏دانيد؟ اگر دليلى ما نداشتيم به اينكه اينها جاسوس آمريكا هستند جز طرفدارى ريگان از آنها و دليلى نداشتيم كه حزب توده جاسوس هستند جز طرفدارى شوروى از آنها، كافى بود. لكن ما به شما بگوئيم نه حزب توده را به واسطه‏ء حزب توده بودنش و نه بهائى را به واسطه بهائى بودنش اين محاكم ما محاكمه كردند و حكم به حبس دادند. اينها مسائل دارند، حزب توده را خودشان آمدند همه حرف‏هايشان را زدند و سابقه دارند اينها. بهائى‏ها يك مذهب نيستند، يك حزب هستند، يك حزبى كه در سابق انگلستان پشتيبانى آنها را مى‏كرد و حالا هم آمريكا دارد پشتيبانى مى‏كند. اينها هم جاسوسند مثل آنها. اگر جاسوس نباشند خوب بسيارى از مردم ديگر هم هستند كه اينها انحرافات عقيدتى دارند، كمونيست هستند، چيزهاى ديگر هستند لكن مردم محاكم ما به واسطه كمونيست بودن آنها يا انحراف عقيده داشتن آنها، آنها را نگرفتند و حبس بكنند. حزب توده هم مادامى كه توطئه نكرده بود، مادامى كه اشتغال به توطئه‏اش زياد نشد (البته تحت نظر بودند اينها كه اينها چه مى‏كنند چون سابقه داشتند اينها) ولى مادامى كه نزديك نشد اين توطئه شان به خيال خودشان، به خيال فاسد خودشان به ثمر برسد، آنوقت بود كه پاسدارهاى عزيز ما آنها را گرفتند و انشاءالله به موقع خودش به جزاى خودشان هم مى‏رسند.

    مسأله اين است كه طرفدار اينها شما آقاى ريگان هستيد و طرفدار آنها آقاى فرض كنيد شوروى هست و اين دليل بر اين است كه اينها يك وضع خاصى دارند كه آنها نفع به اينها مى‏رسانند و اينها نفع مى‏رسانند. نفع رساندن اينها غير از اين مى‏تواند باشد كه اخبار ما را به آنها بدهند، جاسوسى بكنند بين ملت ايران و دولت ايران با آنها. اين گرفتارى است كه كشور ما امروز دارد با اين ابر قدرت‏ها و اين منحرفين.

    ما با تضعيف جمهورى اسلامى مخالفيم

    از آن طرف هم در داخل كشور شياطينى هستند كه اينها هم يا كارگرند براى آنها يا نفهمند، يا از جمهورى اسلامى بدشان مى‏آيد اصلاً، مى‏گويند يك چيز ديگر باشد يا اگر واقعاً متعهد هستند جمهورى اسلامى را هم قبول دارند همه چيز را هم با شما آقايان مشترك هستند لكن از ساده لوحى شان استفاده مى‏شود و از آنها كار كشيده مى‏شود. من كه يك وقت مى‏گويم كه مثلاً اينطور صحبت‏ها نبايد بشود، اينطور حرف‏ها نبايد در كجا گفته بشود، نمى‏گويم كه اختناق است، هر چه مى‏خواهند بگويند و هر چه مى‏خواهند انتقاد كنند، انتقاد غير توطئه است. لحن توطئه با لحن انتقاد فرق دارد. انتقاد از امورى است كه سازنده است. مباحثه‏ء علمى همانطورى كه علوم اسلامى بى‏مباحثه نمى رسد به مقصد، امور سياسى هم بى مباحثه

    صحيفه نور ج 17 صفحه 268

    نمى‏رسد به مقصد. مباحثه مى‏خواهد، اشكال مى‏خواهد، رد و بدل مى‏خواهد، اين را هيچ كس جلويش را نمى‏گيرد، لكن يك وقت لحن، لحن انتقاد نيست، لحن، لحن تضعيف جمهورى اسلامى است ولو اينكه ديكته كردند به او دادند، نفهمد كه اينطورى است لحن، اين لحن است ما با اين لحن مخالفيم. اين لحن، آزاد نيست. توطئه آزاد نيست انتقاد آزاد است. بنويسند، بگويند، انتقاد كنند اما توطئه كردن و دنبال اين باشند كه تضعيف كنند جمهورى اسلامى را، تضعيف كنند ارگان‏هاى اين جمهورى را آن است كه دست در كا راست و ماوراى او دست‏هايى است كه گرداننده هستند. اين دولت دارد با تمام توانى كه دارد، در يك وقتى كه هركس باشد ناتوان است، در يك همچو وضعيتى كه ما داريم، هر كسى كه بخواهد يك عمل مثبتى انجام بدهد با توانائى زياد نمى‏تواند انجام بدهد، دولتى كه تمام توان خودش را دارد براى اين ملت صرف مى‏كند و زحمت مى‏كشد، آنوقت در مقابلش بيايند يك وقت نخست وزيرش را متهم كنند كه چه هست، يك وقت وزير كذايش را. اينها اگر چنانچه واقعاً انتقاد سازنده داشتند خوب، انتقاد كنند، بگويند فلان جا كج است فلان جا راست. اما همه، مسائل را كنار گذاشتن، كارهائى كه اين دولت بيچاره كرده است كنار گذاشتن، كارهائى كه مجلس كرده است كنار گذاشتن، ناديده حساب كردن كه اينها هيچ، براى اين ملت تا حالا هيچ انجام نگرفته است و الان مثل زمان سابق همه چيز ما وابسته‏تر شده است، خوب، اينها معلوم است يك دستى پشتش هست كه مردم را هل بدهد و از صحنه بيرون كند و به جاى او آنهائى كه بايد بيايند بيايند. ما بااين مخالف هستيم، هر مسلمانى با اين مخالف است، هر روحانى‏اى با اين مخالف است، هر انسانى با اين مخالف است. آقا مردم زحمت كشيدند، جوان دادند، همه چيز دادند در راه اسلام، اسلامى كه حالا با خون اين مردم، با شهادت اين جوان‏هاى عزيز رسيده است به آنجائى كه مى‏خواهد حالا يك رشدى بكند و محكم كند پاى خودش را و بحمدالله شده است، شما حالا از سر گرفتيد و مى‏خواهيد هى يكى يكى تضعيف كنيد. آن توطئه گر هست، آن چه هست و آن كمونيست هست و آن سرمايه دار است و همين حرف‏هاى مزخرف كه هى گفته مى‏شود. اگر انتقاد صحيح داريد خوب بگوئيد، بنويسيد امضاء كنيد كه اين من مى‏گويم اينجا و آنجا درست نيست ولو اينكه دولت خيلى كار كرده لكن اينجا ناقص است. اگر يك وقت هم ديديد كه فلان دادگاه عمداً خلاف كرده است، فلان دولت، فلان وزير عمداً خلاف كردند، شما با يك دليلى ثابت كنيد اين معنا را. از آن دولت، از او بازخواست مى‏شود. اما انسان بنشيند و بى امضا هى بنويسد و منتشر كند و هى تهمت بزند و منتشر كند، چرا بى امضاست؟ اگر راست مى‏گوئيد خوب امضا كنيد. نبايد انسان متوجه شود به اينكه حالا از باب اينكه يك دسته‏اى يك به خيال آقايان، به خيال اينها يك چيزى گيرشان آمده است، والا جز زحمت چى هست برايشان؟ اين روحانيت قم جز زحمت، اين مدرسين محترم قم الان جز زحمت و وقت صرف كردن كه بايد در امور علمى صرف بكنند حالا آمدند در امورى كه بايد صرف بشود صرف مى‏كنند، چى هست برايشان؟ چه چيزى به آنها دادند؟ اين روحانيت مبارز تهران جز اينكه زحمت دارند مى‏كشند و دارند خون دل مى‏خورند چى به آنها رسيده است؟ اين دادگاه‏ها و اين دادسراها و اين

    صحيفه نور ج 17 صفحه 269

    قضات و اين مجلس و اين شوراى نگهبان و اين همه، تا برسيم به آن پاسدارها و پاسبان‏ها كه جان عزيزشان را دارند فداى شماها مى‏كنند و فداى اسلام مى‏كنند و فداى مسلمين كنند، آنوقت سزاوار است كه انسان تضعيف كند اينها را؟ با تضعيف دولت آنها را تضعيف كند؟ چيزهائى بگويد آنجا هم منتشر بكنند كه مردم تضعيف بشوند؟ اينها است كه انسان را به صدا درمى آورد و مى‏گويد كه آقا بنشينيد سرجايتان، بس است. ديگر نمى‏شود آن ترتيب برگردد. و اما خير، فلانى باانتقاد مخالف است، نخير، انتقاد بكنيد توطئه نكنيد، من با توطئه مخالفم، همه هم مخالفند. ما با تضعيف جمهورى اسلامى تضعيف جمهورى اسلامى، يعنى تضعيف اسلام، ما با اين مخالفيم. كدام مسلمان است كه مخالف نيست با اين؟

    با اتكال به خداى تبارك و تعالى نبايد ما به خودمان هيچ خوفى راه بدهيم

    در هر صورت انشاءالله اميدواريم كه خداوند اين عيد را بر همه شماها مبارك كند و با دلگرمى به اينكه خداى تبارك و تعالى عنايت دارد به اين كشور، اين كشورى است كه نمونه است در اينكه متعهد به اسلام است، اين كشورى است كه دولت و ملتش، مجلس و روحانيت‏اش همه دست به هم داده‏اند كه اسلام را در اينجا و انشاءالله در همه جا پياده كنند. خداى تبارك و تعالى مطمئن باشيد كه عنايت دارد و ولى عصر سلام الله عليه و ارواحناله الفداه عنايت به اين جامعه دارد و با اتكال به خداى تبارك و تعالى و عنايت ارواح مقدسه نبايد ما به خودمان هيچ خوفى راه بدهيم و خوفى هم نداريم. من كراراً اين را عرض كرده‏ام كه خوف آن دارد كه براى آن عالم يك چيزى قائل نيست. اين جوان‏هاى ما كه مى‏آيند و مى‏گويند ما مى‏خواهيم شهيد بشويم، اينها خوف دارند از مردن؟ اينهائى كه قسم مى‏دهند انسان را كه ما شهادت نصيبمان بكنيد، خدا بكند، اينها خوف دارند از شهادت؟ از مردن خوف دارند؟ اينهائى كه مشغول خدمت هستند و هر آن متحمل است كه خداى نخواسته مورد اصابه چيزهائى بشوند، اينها خوف ندارند، اينها مشغول خدمت هستند. خوف آن دارد كه آن طرف را قبول ندارد. آن كه فهميده است كه يك طرف ديگرى هم هست، فهميده است كه اين دنيا معبر است براى آن عالم، آن ديگر خوفى ندارد، آرزويش اين است كه به مقصدش برسد. الهى هب لى كمال الانقطاع اليك و انر ابصار قلوبنا بضياء نظرها اليك حتى تخرق ابصار القلوب حجب النور فتصل الى معدن العظمه و تصيرا ارواحنا معلقه بعز قدسك .

    خداوند انشاءالله اسلام را پيروز كند و لشكريان اسلام پيروز بشوند و دست اشرار از اين كشور كوتاه بشود.

    والسلام عليكم و رحمه الله

    
    previos page menu page next page
    

  5. #1555
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 17 صفحه 270

    تاريخ: 10/3/62

    پاسخ امام خمينى به نامه اعضاى ستاد پيگيرى فرمان 8 ماده‏اى در مورد كسب اجازه از محضر امام براى واگذارى كار ستاد به قوه قضائيه

    بسمه تعالى‏

    بحمدالله تعالى با جديت و زحمات طاقت فرساى هيأت پيگيرى، به طور چشمگيراز هرج و مرج‏ها كه لازمه هر انقلاب است جلوگيرى شده، كسى به خود اجازه نمى‏دهد كه به منازل يا مغازه‏ها تجاوز نمايد و بدون مجوز شرعى و قانونى كارى به طور عمد تقريباً انجام نمى‏گيرد و دادگاه‏ها و دادسراها بدون مجوز شرعى عملى انجام نمى‏دهند و گزينش‏ها به روال اسلامى عمل مى‏كنند و بالاخره اصول امور با زحمت ستاد اصلاح شده است و اينجانب از اين هيأت و زحمات آنان تشكر مى‏كنم و چون مسائل به قوه قضائيه مربوط است و جناب آقاى نخست وزير و بعضى از وزراى ديگر به كارهاى مهم ديگر بايد اشتغال داشته باشند، با قدردانى از آنان با پيشنهاد مذكور موافقت مى‏شود. انشاءالله تعالى موفق و مويد باشند.

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  6. #1556
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 17 صفحه 271

    پاسخ امام خمينى به استفتاء از ايشان در مورد چاپ اسم شريف الله و اسامى پيامبر اسلام و ائمه اطهار و آرم جمهورى اسلامى در نشريات

    بسمه تعالى‏

    چاپ لفظ جلاله اسماء شريفه در نشريات مانع ندارد ولى بايد از انداختن در مواضع هتك خوددارى شود. و آرم جمهورى اسلامى در حكم لفظ جلاله است على الاحوط.

    
    previos page menu page next page
    

  7. #1557
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page
    

    صحيفه نور ج 17 صفحه 272

    تاريخ: 14/3/62

    بيانات امام خمينى در ديدار با رئيس و نمايندگان مجلس شوراى اسامى و اعضاى خانواده هايشان، كارمندان ادارى مجلس شوراى اسلامى و شوراى نگهبان، سرپرست و مسؤولين بنياد 15 خرداد سراسر كشور و گروهى از اعضاى خانواده‏هاى شهداى 15 خرداد

    مجلس است كه اساس يك كشور را به صلاح مى‏كشد يا به فساد مى‏برد

    بسم الله الرحمن الرحيم

    بايد تشكر كنم از آقايان كه زحمت كشيدند و تشريف آوردند اينجا تا پهلوى هم مسائلى كه داريم صحبت كنيم. مسأله 15 خرداد يكى از مسائلى است كه شايد ما قبل و ما بعدش را كم كسى بداند اينها در پرده ابهام تا آخر مى‏ماند و من بسيارى از مسائل را كه ماقبل 15 خرداد رخ داد و بعضى مسائل را كه ما بعد او رخ داد مطلعم لكن بيان نمى‏كنم ولى 15 خرداد به همت جوان هاى كشور و جان نثاران اسلام مبدأ شد از براى تحولات بعدى و من شهداى 15 خرداد را از خداى تبارك و تعالى مى‏خواهم كه غريق رحمت كند كه به ما حق دارند. و بازماندگان شهدا كه باز هم هستند و بعدها هم هستند انشاء الله خداوند صبر و اجر به آنها عنايت بفرمايد.

    مطالبى كه بايد عرض كنم و شايد كرارا عرض كرده‏ام، مسأله مجلس است و اهميت مجلس. همانطورى كه من كراراً عرض كرده‏ام كه دانشگاه و فيضيه، اينها اگر اصلاح بشود كشور اصلاح مى‏شود و همه كارهايى كه در رژيم‏هاى منحرف انجام گرفته است به دست دانشگاهى‏هايى كه انحراف داشته‏اند صورت گرفته است.

    راجع به مجلس هم بايد عرض بكنم كه در كشورى كه مثل كشور ايران بحمدالله الان يك جمهورى اسلامى به تمام معنا هست و در صدد اسلامى كردن همه امور هست، مجلس مثل، همانطورى كه صنايع مادر ما داريم، مجلس هم اينطور است كه اگر مجلس يك مجلس اسلامى كه با انتخابات صحيح انجام بگيرد و اشخاصى كه انتخاب مى‏شوند واقعاً منتخب ملت باشند، تمام كارهاى كشور با دست مجلسى‏ها اصلاح مى‏شود. تمام كارهايى كه از بعد از مشروطه انجام گرفت و انحرافاتى كه به تدريج پيدا شد تا زمان رژيم پهلوى كه به اوج خودش رسيد، يكى از اعمال بزرگ كه بايد بگوييم كه مادر عمال بود مجلس بود. مشروطه را منحرف كردند، مجلس را مجلس قلدرى كردند، ملت را از اينكه‏بدهند محروم كردند و اين مال اين دوره سابق قبل از اين دوره نيست بلكه به طور قطع اكثر دوره‏ها اينطور بود، منتها يك دفعه تعيين وكلا با خان‏ها بود و آن اشخاصى كه نفوذ داشتند در كشور،

    صحيفه نور ج 17 صفحه 273

    در هر منطقه و مردم دخالت نداشتند و اگر دخالت داشتند چشم و گوش بسته بودند. رعيت‏ها را جمع مى‏كردند و مى‏آوردند پاى صندوق و به آنطورى كه به آنها دستور داده بودند رأى مى‏دادند بدون اينكه بفهمند چه دارند مى‏كنند، رأى چى هست و چه كار دارند انجام مى‏دهند. فقط همان خان مى‏دانست كه براى منفعت او و براى منفعت دولت‏ها اينها دارند رأى مى‏دهند و اصلاً كارى به اينكه كشور به كجا برسد در كار نبود، كارى به اين كار نداشتند. بعد هم كه زمان رضاخان پيش آمد و ما بعد رضاخان كه اكثراً مى‏دانيد و همه هم در آخر، در اين دوره هاى آخردانيد كه آن بلاهايى كه به سر ملت آمد، مادرش مجلس بود. يعنى عده اى را اينها خودشان ليست مى‏دادند و به طورى كه محمدرضا اقرار كرد منتها مى گفت زمان قبل، مقصودش زمان پدرش بود، ليست را از سفارتخانه مى آوردند كه اينها بايد تعيين بشوند. بعد از زمان ايشان هم بدتر از آنوقت بود، وكلاى ما را بايد آمريكا يا قبل از او انگلستان تعيين كند و مردم و دولت ايران و هيچ كس هيچ نظرى در اين باب نداشت. وكلا با دستور آنها، با اسم و رسم تعيين ميشد مگر بعضى‏ها كه در تهران نميشد كه غير او بشود كه يك اقليت بسيار نادر بود، البته به تدريج اينطور شد تا زمان اينها كه به اوج خودش رسيد تمام بدبختى‏ها در حكومت از مجلس سرچشمه گرفت. هر كارى مى‏خواستند انجام بدهند، هر امر فاسدى را كه مى‏خواستند انجام بدهند ديكته مى‏كردند و مى‏آوردند مجلس و مخالف و موافق هم به حسب صورت درست مى‏كردند و بعد هم همانطورى كه ديكته شده بود رء ى مى‏دادند. و خداى تبارك و تعالى خواست كه آن وضع، هم وضع خان خانى و هم وضع دخالت سفارتخانه‏ها در ايران برچيده بشود و در اين دوره‏اى كه انتخابات شد بحمدالله به طور اكثريت قاطع، مردم دخالت داشتند و خانى دخالت نداشت، آنجاء ى هم كه دخالت داشت در مجلس رد شد. و در آتيه هم اگر چنانچه انشاءالله اين ملت به همين طور در صحنه حاضر باشند با تعيين وكلائى كه متعهد بر همه جهات اسلام و مصالح كشور هستند، تعيين كنند، اميد است كه در آتيه هر سال بهتر از سال قبل بشود. و بحمدالله در اين دوره هم كه چهره‏هاى بسيار نورانى در مجلس هست و اشخاص متفكر و فقيه و امثال اينها در مجلس هست و يك سال هم مانده است تا به آخر برسد. من اميدوارم كه در اين سال جديت بيشتر بشود براى رسيدگى به امور كشور و محرومين كشور و مستضعفين و اگر چنانچه مجلس در اين سال جديد هم خودش را صرف كند در اينكه مسائل مشكل را اسلامى كند و با دقت، همان دقت‏هايى كه اهل علم در مسائل علمى دارند. مسائل علمى همانطورى كه آن دقت‏هاى بسيار ارزنده را لازم دارد، مسائل سياسى كمتر از آن نيست، براى اينكه مسائل سياسى، مقدرات كشور در دست آنهاء ى هست كه اين مسائل را خواهند تفكر كنند. آقايان در فكر اين معنا نباشند كه زياد طرح بدهند و زياد از مجلس بگذرد. در فكر اين باشند كه خوب طرح بدهند و خوب از مجلس بگذرد. يعنى همانطورى كه بناى اهل علم است كه در هر مسأله‏اى دقت مى‏كنند، جستجو مى‏كنند و مباحثه مى‏كنند، مجادله مى كنند، در اين مسائل هم بايد اينطور باشد كه سروته مطلب به طور كافى مورد بررسى قرار بدهند، مورد دقت قرار بگيرد و با دقت و همت زياد مسائل طرح بشوند، در مجلس كه آمد يك مسأله پخته از حيث جهات مختلف باشد كه راهگشا باشد براى اين

    صحيفه نور ج 17 صفحه 274

    كشور و مشكلات اين كشور و در اين چند سالى كه گذشت من تشكر مى‏كنم از زحمات پر ارزش آقايان كه زحمت كشيدند و مشكلات زيادى كه بود در داخل مجلس و در خارج مجلس و آنها را پشت سر گذاشتند و الان با قدرت كافى دارند انجام وظيفه مى‏دهند مجلس اين سال با مجلس سال هاى سابق فرق دارد مجلس اين سال قدرتش بيشتر است يعنى آنهايى كه كارشكنى كردند براى مجلس و براى همه ارگان هاى دولتى و اصل اساسش كارشكنى براى اسلام بود، آنها يا رفتند و فرار كردند يا منزوى شدند. و بحمدالله امروز مجلس با دل راحت و با قامت مستقيم‏تواند كه مسائلى كه پيش آمده و خواهد آمد در اين سالى كه سال آخر است، به طور شايسته حل كنند تا اينكه اين مجلس الگو بشود براى مجالس ديگر. و اگر در سال آتيه فرض كنيد غيرآقايان يك دسته ديگرى آمدند، بدانند كه بايد چه بكنند و اينها چه كردند و آنها هم بايد دنباله اين، بايد چه كار بكنند. و بالاخره مجلس است كه اساس يك كشور را به صلاح مى كشد يا اساس يك مجلس را رو به فساد مى‏برد. و مجلس بود كه در رژيم پهلوى آنهمه فساد ايجاد كرد و آنهمه خيانت كرد و همين مجلس است كه در زمان كنونى اينهمه خدمت كرده است و در صدد خدمت است من نمى‏خواهم بگويم كه كارها تمام شده و همه‏اش هم صددرصد تمام است،. اما وقتى ما مقايسه بكنيم افراد اين مجلس را با افراد دوره رضاخان (به استثناء نادر) و دوره محمدرضا تقريباً بى استثناء اگر ما مقايسه كنيم و همان افراد را ببينيم كه سابقه‏شان چى است و چه زندگى كردند و چه هستند، كافى است كه ما به ارزش اين مجلس پى ببريم. از آن جنس كه در سابق بود هيچ الان نيست در مجلس. اگر فرض كنيد يك كسى باشد كه با وضع شما يك مخالفتى دارد، لكن اين اختلاف سليقه است، نه اين است كه واقعا انحرافى باشد كه آنها داشتند كه در سابق بود. سابق انحراف بود يعنى منحرفين را مى‏آوردند سر كار، دستور بود، نمى‏توانستند خلاف او را هم بكنند و اگر در بين‏شان يكى دو نفر بود كه مخالفت مى‏كردند، در اقليت بودند كه صداشان به جائى نمى رسيد، امروز عكس است، بحمدالله همه آقايانى كه در مجلس هستند، اينها وابسته به شرق و غرب نيستند و خدمت مى‏خواهند بكنند ولو اختلاف سليقه داشته باشند. بحث در مجلس از مسائل بسيار مهم است كه بايد بحث بشود، بايد هر مسأله‏اى با دقت رسيدگى بشود و در كميسيون‏ها اولاو بعد در مجلس ثانياً و بعد هم در شوراى نگهبان ثالثاً رسيدگى بشود كه وقتى يك قانون از مجلس بيرون آمد، يك قانون صددرصد شرعى باشد، چه موافق با احكام اوليه كه مال اسلام است يا موافق با احكام ثانويه كه آن هم مال اسلام است و اين رويه رويه‏اى است كه اگر انشاءالله باقى بماند مطمئن باشيد كه مجلس با قوت خودش وقتى كه باقى بماند دولت هم اصلاح مى‏شود و ساير قوايى كه در ايران هستند، آنها هم اصلاح مى‏شوند يعنى كجروى نمى‏شود ديگر بشود. كجروى از مجلس شروع مى‏شد نه اينكه از خارج مى‏شد خارج دستور مى‏داد، اينها راه مى‏رفتند و اگر مجلس مستقيم باشد و كارها را آنطورى كه مصالح كشور اقتضا مى‏كند. آنطورى كه احكام اسلام اقتضا مى‏كند، آنطور بررسى دقيق بشود و با علاقه‏مندى بررسى بشود، وقت صرف بشود. تا اينكه مسأله، هر مسأله‏اى هست خصوصاً مهمات كه بايد مهمات مسائل را به طور دلسوزانه و به طور جدى بحث طلبگى در آن بكنند. آقايان كه عادت

    صحيفه نور ج 17 صفحه 275

    دارند به اينكه بحث طلبگى مى‏كنند و در مدرسه‏ها تربيت شدند و با اشكال رد و دفع و همه اين امور، در قانون هم بايد همين طور باشد براى اينكه اين هم اهميتش همان اهميت است، آن هم اسلام بود، اين هم اسلام است. بنابراين در اين سالى كه انشاءالله مى‏گذرد و اميد است به خوبى بگذرد و آقايان با خيال راحت مشغول باشند به خدمت به اين مستمندان، به اين مظلومان در طول تاريخ انشاءالله اميدواريم كه اين سال را به مباركى بگذرانيد و در سال آتيه انشاءالله مجلس باز همين جور مجلس باشد و همين طور افراد در آن باشند كه انشاءالله مسائل حل بشود. مسائلى كه ما الان در مقابلش هستيم و اميدوارم كه مجلس هاى بعد ديگر مواجه با آن نشوند.

    مسأله، مخالفت همه قدرتمندان دنيا با ايران است

    خوب، مسأله مخالفت همه قدرتمندان دنياست با ايران، مسأله هم يك مسأله‏اى نيست كه مخفى باشد، خودشان هم اقرار دارند، خودشان هم گويند كه نبايد عراق شكست بخورد. ميزان، عراق نيست، صدام نيست. ميزان، پيشرفت اسلام است. اينطور نيست كه آنهابراى صدام دلسوزى ميكنند، صدام هم يك آدمى است كه بعد (گر بشود گفت آدم) بعد از بين مى‏رود، لكن آنى را كه از آن مى‏ترسند از ايران است كه ترسند يعنى دنبال شكست ايرانند. هر چند رء يس جمهور امريكا ادعا كند كه ما بيطرفى‏مان ، همين تازه هم باز گفته است. بيطرفى‏مان محفوظ است. لكن يك مسأله‏اى است كه همه مى‏دانند، ديگر لازم نيست به اينكه ما قرآن برايش اقامه كنيم همه مى‏دانند كه ايشان تا چه اندازه بيطرف است در اين مسأله و ديگران هم همين طور، شوروى هم همين طور، فرانسه هم همين طور، ديگران هم همين طور مسأله بيطرفى نيست، مسأله طرفدارى از هر رژيمى است غير اسلام و كوبيدن اسلام است به هر ترتيبى كه بتوانند و بحمدالله اين مجلس و اين ملت و اين ارتش و اين پاسداران و اين ساير ارگان‏هايى كه در اين كشور هست ايستاده‏اند در مقابل همه اين امور و مقاومت مى‏كنند. و اگر انشاءالله اين جنگ يعنى تحميلى بر ما از بين برود و دولت سر صبر رسيدگى بكند به حال مستضعفين ، تمام مسائل به وسيله مجلس و دولت حل مى‏شود حتى مسأله گرانى. ما همه مى‏دانيم كه گرانى امروز سرسامآور است و يك دسته‏اى از آن رنج مى‏برند اما در مقابل آن رنج‏هايى كه خود پيغمبر و همسر بزرگ عزيزش حضرت خديجه در آن چند سال بردند كه مشك را از قرارى كه نقل مى‏كنند، مشك را مى‏گذاشتند توى آب و مى‏مكيدند براى اينكه از آن چربى، مثلاً از آن چيزى كه در مشك هست به آنها برسد. وقتى كه آنها براى اسلام اينطورى عمل كردند و اينطور مقاومت كردند در مقابل دشمن‏هاى اسلام، شما هم كه ملت و امت همان بزرگوار هستيد نبايد از اينكه فلان چيز كم است، آنى كه كم است ارزاق كه نيست ارزاق كه كم نيست، آنى كه كم است آن وضع آرايشى است كه آنها مى‏خواستند، يك دسته مى‏خواستند باشد و ديگر انشاء الله نيست. و بايد از بين هم برود گرانى هست لكن كجاست كه گرانى نيست. اينطور نيست كه گرانى مال كشور ما باشد، همه جا گرانى هست اگر دولت انشاءالله قدرت پيدا بكند يعنى جنگ تمام بشود و ما به حال عادى برگرديم انشاء الله. به مدت كمى به بركت اسلام و به مدت كمى

    صحيفه نور ج 17 صفحه 276

    به بركت اسلام و ملت در صحنه حاضر ايران اين مسائل حل مى‏شود انشاء الله.

    ورود تركيه به عراق براى سركوبى كردها

    از مسائل مهمى كه هست و من از يك جنبه‏اش مى‏خواهم صحبت كنم، جنبه هاى ديگرش حالا صحبت از آن نمى‏شود من فقط يك جنبه اش راخواهم صحبت كنم، آن قضيه ورود تركيه در عراق است براى كردها سركوبى كردها. آنى كه من مى‏خواهم صحبت كنم اين است كه كرد ايران و كرد عراق و كرد تركيه همه كرد هستند . تفاوت اين است كه در كردهاى ايران اكثريت‏شان با جمهورى اسلامى موافقند و با اين چند دسته فاسدشان مخالفند. الان سرتاسر كردستان ائمه جمعه‏شان، علماى آنجا، مردمشان با جمهورى اسلامى موافقند، آنى كه فساد كنند عبارت از يك دو تا دسته اى است كه بعض شان كمونيست‏اند و بعض‏شان بدتر از كمونيست. چى شد كه تمام رسانه‏هاى گروهى عالم راجع به كردهاى ايران اينقدر حساس هستند كه از خود كردها هم حساس ترند. خود كردها مى‏گويند كه ما مى‏خواهيم كه اين فاسدها از بين بروند، لكن رسانه‏هاى گروهى هميشه ايران را محكوم مى‏كنند و لحن‏شان نسبت به ورود تركيه در عراق براى سركوبى كردها يا همفكرى عراق با آنها اگر راست باشد، اين ديگر مسأله‏اى نيست، خوب آنها آمده‏اند خواهند مملكت‏شان را نگذارند كه چيز بشود، آنى كه مساله است اين است كه كرد ايران چرا؟ اگر مساله‏اى است كه آنها مى‏گويند تجزيه طلبند، خوب كردهاى فاسد ما بيشتر هستند، چى شد كه همه عالم سنگينى شان را انداخته‏اند روى ايران كه اين ايران است كه كردها را چه مى كند و چه، چقدر مى‏كشد. و همين فاسدهايى كه در خارج نشسته‏و نسبت به كردهاى ايران سينه چاك مى‏كنند، اينها چطور شد كه راجع به قضيه كردهاى عراق و كردهاى تركيه صحبتى اينقدرها ندارند، اگر باشد هم يك كلمه‏اى مى‏گويند و مى‏گذرند. اين گرفتارى‏هايى كه بشر به آن مبتلاست اين نحو گرفتارى‏هاست، اينطور حق كشى‏هاست كه سرتاسر عالم را فرا گرفته است و اگر چنانچه يك منجى براى اين بشر پيدا نشود (و انشاء الله اميدوارم كه به زودى پيدا بشود و خداوند منجى بزرگ را به داد بشريت برساند) اگر دير بشود اصلاً هلاكت در بين همه‏شان يك امر ساده عمومى مى‏شود. يك دسته بيچاره مظلوم در سرتاسر دنيا زير لگد دارند پايمال مى‏شوند، از هيچ جا خبرى نيست كه راجع به آنها صحبتى بشود. در آمريكا آنقدر مظلومين دارند پايمال مى‏شوند اصلاً راجع به آمريكا صحبتى نيست كه اين چرا اين كار را مى‏كند. در شوروى هم آنقدر مظلومين پايمال مى‏شوند، صحبتى از آن هم نيست. در منطقه هم همين طور، آنقدر مردم و ملت‏هاى خودشان را، آن هم صحبتى نيست. اين فقط اينجاست، ايران است كه حكومتش دارد اختناق ايجاد مى‏كند و مردم همه‏شان مخالف با حكومت هستند لكن سرنيزه است كه اينها را حاضر كرده و اينها مى‏آيند در خيابان‏ها، كه اين در دنيا بايد اسم اين را چى گذاشت؟ آنى كه قلم دستش مى‏گيرد و اينها را مى‏نويسد، بايد چه اسمى رويش بگذاريم؟ آنى كه دستور مى‏دهد به اين رسانه‏ها و همه را هماهنگ مى‏كند يك وقت مى‏بينى از همه جا يك صدا بلند مى شود، اين را بايد چى

    صحيفه نور ج 17 صفحه 277

    اسم بگذاريم رويش كه اينها چى مى‏گويند؟ اينها چه جور جمعيتى هستند؟ بافت مغزى اينها چه جور است؟ اين گرفتارى‏هاست كه جمهورى ما در اين چند سالى كه تحقق پيدا كرده است داشته و مجلس هم داشته و همه دولت و ديگران هم داشتند. اگر چنانچه اين گرفتارى‏هاى مرتفع بشود و دنيا سر عقل بيايد و آن چيزى كه واقعيت است بگويد، آن چيزى كه واقعيت است تبليغ بكند، كار ما آسان است.

    حالا من نمى‏دانم كه اين آقايانى كه آمدند و رسيدگى كردند به خرابى‏هاى ايران و رفتند در عراق هم يك دسته فقط مجروح جنگى را آوردند به آنها نشان دادند كه اينها در بين شهرها اينطور شدند لكن خرابى‏اى نداشتند كه نشان بدهند شايد دو تا ديوار هم خراب كردند كه نشان بدهند، آيا اينها بعد چه خواهند گفت؟ خواهند گفت كه هم ايران خلاف كرده و هم عراق، ديگر هيچ حرف ديگرى نيست؟ كه خوب واقعا اينها مى‏خواهند رسيدگى كنند و مى‏خواهند بفهمند كه اندازه چى بوده، ايران چه كرده، آنها چه كردند؟ در همان وقتى كه اينها مشغول رسيدگى بودند، آنها مى‏زدند ايران را. اين دلالت بر اين مى‏كند كه آمدند اينها با ما هستند، شما بيخودى خواستيد كه اينها بيايند. حالا ما منتظر اين هستيم كه ببينيم اينها چه مى‏كنند و چه خواهند كرد و چه خواهند گفت. اميدوارم كه اينها هم به حسب وجدان انسانى عمل بكنند و آنچه كه هست گزارش بدهند بعد هم كه گزارش دادند،. آنهائى كه گزارش را مى‏گيرند، كارى به اين ندارند كه امريكا چه نظرى در اين مسأله دارد و شوروى چه نظرى دارد و فرانسه چه نظرى دارد، به اينها كار نداشته باشند و حكومت واقعى بكنند و آنچه هست به حسب واقع بگويند. ما هيچ توقعى از آنها نداريم الا اينكه آنها همان كه هست بگويند. و من اميدوارم كه اين مردم در صحنه ما بيشتر در صحنه باشند، از جنگ خسته نشوند. جنگ در اسلام يك امرى بوده است كه از آنوقتى كه اسلام حكومت پيدا كرد جنگ هم همراهش بود، قبل از آن هم دنبال اين بودند كه نقشه‏ها را درست كنند، لابد اينطور است همچو كه مدينه آمد رسول خدا و حكومت تشكيل شد، جنگ يا حنگ تحميلى بود يا هر چى بود در جنگ بود تا آخر عمرش. آن روز هم كه به لقاءالله مى‏خواست پيوند كند، بپيوندد، آن روز هم جيش اسامه اش بيرون شهر بود كه خواست جنگ بكند. اين جنگ يك چيزى است كه براى عدالت، جنگ لازم است. اگر مردم عادل باشند كه ديگر جنگى در كار نيست. اگر مردم انسان باشند كه ديگر جنگى در كار نيست لكن وقتى كه يك دسته، اكثريت مستضعفين پايمال دارند مى‏شوند، وقتى كه تمام حيثيت اسلام و مسلمين در خطر است، وقتى كه تمام حيثيت همين ملت ما در خطر است، ما كه جنگ را شروع نكرده‏ايم، ما الان هم در حال دفاع هستيم ما هر روز تقريبا بايد گفت بى استثناء آبادان تقريبا بى استثناء هر روز كوبيده مى‏شود، زايد بر آن هم جاهاى ديگرى كه همه مى‏دانيد. ما خواهيم كه دست اينها كوتاه بشود كه به ما اينطور، به ملت ما اينطور تعدى نكنند. ما دفاع داريم مى‏كنيم و ما از اول هم دلمان مى‏خواست كه جنگى نباشد و همه صلح باشد اما مى‏پذيرند شما اينكه ما و صدام كه دشمن اسلام است، از اول دشمن اسلام بودند، آنوقت كه من نجف بودم مى‏دانستم كه اينها دشمن اسلام هستند، همين‏ها را مرحوم آيت الله حكيم تكفير كرد. اينها مشركند، ملحدند . شما مى‏پذيريد كه ما با آنها سر يك ميز بنشينيم و

    صحيفه نور ج 17 صفحه 278

    مصالحه كنيم، مصالحه اينكه خوب، حالاشما اين كارها را كرديد عذر بخواهيد ما هم بگوئيم كه ما هم اين كارها را كرده‏ايم؟ هيچ وجدان انسانى، اسلامى مى‏پذيرد اين را؟ يا خير، ما بايد آن مطلبى كه داريم، حق است و همه عالم اگر انصاف داشتند مى‏پذيرند و مى‏پذيرفت ما آن را مى‏خواهيم ما چيز زايدى نمى خواهيم، ما همان را مى‏خواهيم، از اول جنگ هم گفتيم ما جنگجو نيستيم، ما مدافع هستيم، دفاع هم يك حق مسلمى است كه اسلام و غير اسلام براى انسان قائل است. كه به ما الان در حال دفاع هستيم. ما جوان‏هايمان تاكنون آنقدر شهيد داده‏اند، تاكنون مادرها آنقدر شهيد داده‏اند، پدرها آنقدر شهيد داده‏اند، جوان‏ها آنقدر خون خودشان را داده‏اند، براى اينكه شر اين قدرت هاى بزرگ از سر ايران كم بشود، حالاكه بحمدالله رسيديم به اينجاء ى كه دست‏ها كوتاه شده، حالاما كوتاه بياء يم تا آنها دست شان بلند بشود؟ من به شما عرض مى‏كنم اگر ما يك قدم عقب بنشينيم، آنها صد قدم جلو مى‏آيند ما محكم بايد در مقابل اينها بايستيم تا اينكه آن آدمى كه اين فساد را در اين منطقه ايجاد كرده است سركوب بشود و آنهايى كه وادار كردند اينكه اين آدم اينطور، اين خبيث اينطور با مردم عمل بكند آنها هم رسوا بشوند در دنيا، كه اينها بودند كه مى‏گويند كه ما طرفدار مثلاچه هستيم و ماخواهيم صلح باشد و همه قدرت هاى ما دنبال اين است كه صلح بشود.

    ما هم آمريكا را مى‏شناسيم و هم شوروى را مى‏شناسيم كه اينها هيچ كدام صلح طلب نيستند هر دوشان جنگجو و با اسلحه مى‏خواهند ديگرى را از بين ببرند، منتها خوب دو تا قدرت در مقابل هم ايستاده‏اند اللهم اشغل الظالمين بالظالمين نه او جرات مى‏كند كه يك كارى بكند، نه اينها جرأت مى‏كنند يك كارى بكنند لكن نتيجه اينكه همه مظلومين جهان دارند صدمه اش را مى‏بينند، دارند پايمال مى‏شوند و ما مى‏خواهيم كه خداى نخواسته يك وقت ايران اين نحو نشود دوباره اين افعى‏ها از اطراف بريزند و هر چى داريد شما ببرند و هر فسادى خواهند ايجاد كنند و جوان هاى شما را به آن فسادى كه در زمان رضاشاه و محمدرضاشاه مى‏خواستند بكشند كشيده بشود. وقتى ما مى خواهيم حقيم و مى‏خواهيم حق را در اين ديار و انشاءالله در جاهاى ديگر پياده بكنيم، ما چه باكى داريم از اينكه مثلاً ميوه گران است؟ ميوه گران هم ما و شما و همه بر ايمان گران است. يا فرض كنيد كه فلان چيز كم است البته اگر كسى يادش باشد در اين جنگ‏هاى سابق مى‏داند كه قحطى بود كه پدر مردم را در مى‏آورد، نه گرانى، قحطى بود. بحمدالله حالا قحطى نيست و مردم از اين حيث نگرانى ندارند كه چيز نباشد. از حيث گرانى ما هم نگران هستيم از اين گرانى، همه نگران هستند اما چاره‏چى است؟ چه مى‏توانيم بكنيم؟ البته فكرهايى دارند مى كنند و انشاء الله اميدوارم موفق بشوند كه اين مساله هم انشاء الله حل بشود كه اميدوارم كه هم مجلس و هم دولت واينها مشورت كنند با هم و راهى پيدا كنند كه انشاءالله اين مشكل ملت هم حل بشود. و من از خداى تبارك تعالى براى همه شما سلامت و توفيق و عزت و عظمت خواستارم و براى شهداى 15 خرداد و از 15 خرداد تا حالا شهدائى كه در راه اسلام جان خودشان را از دست دادند علو مقام و مرتبه مسئلت مى كنم و براى بازماندگان آنها انشاءالله صبر و اجر مسئلت مى‏كنم و از همه آقايان مى‏خواهم كه در مجالسى كه دارند به اين ملت دعا بكنند و از

    صحيفه نور ج 17 صفحه 279

    دعاهايى كه از ائمه معصومين وارد شده است غفلت نكنند و ماه شريف رمضان در پيش است و ماه شريف شعبان الان ماها در آن هستيم، از ادعيه ائمه معصومين استفاده كنند و براى اين ملت خير و سلامت طلب كنند و براى دشمنان اسلام خذلان و شكست را بخواهند.

    والسلام و عليكم و رحمه الله

    
    previos page menu page
    

  8. #1558
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض جلد هجدهم

    جلد هجدهم
    
    menu page next page
    

    صحيفه نور ج 18 صفحه 1

    تاريخ: 14/3/62

    بيانات امام خمينى در ديدار با رئيس و نمايندگان مجلس شوراى اسلامى و اعضاى خانواده‏هايشان، كارمندان ادارى مجلس شوراى اسلامى و شوراى نگهبان، سرپرست و مسؤولين بنياد 15 خرداد سراسر كشور و گروهى از اعضاى خانواده‏هاى شهداى 15 خرداد

    مجلس است كه اساس يك كشور را به صلاح مى‏كشد يا به فساد مى‏برد

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    بايد تشكر كنم از آقايان كه زحمت كشيدند و تشريف آوردند اينجا تا پهلوى هم مسائلى كه داريم صحبت كنيم. مساله 15 خرداد يكى از مسائلى است كه شايد ما قبل و ما بعدش را كم كسى بداند. اينها در پرده ابهام تا آخر مى‏ماند و من بسيارى از مسائل را كه ما قبل 15 خرداد رخ داد و بعضى مسائل را كه ما بعد او رخ داد مطلعم لكن بيان نمى‏كنم. ولى 15 خرداد به همت جوان‏هاى كشور و جان نثاران اسلام مبدا شد از براى تحولات بعدى و من شهداى 15 خرداد را از خداى تبارك و تعالى مى خواهم كه غريق رحمت كند كه به ما حق دارند. و بازماندگان شهدا كه باز هم هستند و بعدها هم هستند انشاءالله خداوند صبر و اجر به آنها عنايت بفرمايد.

    مطالبى كه بايد عرض كنم و شايد كراراً عرض كرده‏ام مساله مجلس است و اهميت مجلس، همانطورى كه من كراراً عرض كرده‏ام كه دانشگاه و فيضيه، اينها اگر اصلاح بشود كشور اصلاح مى‏شود و همه كارهايى كه در رژيم‏هاى منحرف انجام گرفته است به دست دانشگاهى‏هايى كه انحراف داشته‏اند صورت گرفته است.

    راجع به مجلس هم بايد عرض بكنم كه در كشورى كه مثل كشور ايران بحمدالله الان يك جمهورى اسلامى به تمام معنا هست و در صدد اسلامى كردن همه امور هست، مجلس مثل، همانطورى كه صنايع مادر ما داريم، مجلس هم اينطور است كه اگر مجلس يك مجلس اسلامى كه با انتخابات صحيح انجام بگيرد و اشخاصى كه انتخاب مى‏شوند واقعاً منتخب ملت باشند، تمام كارهاى كشور با دست مجلسى‏ها اصلاح شود. تمام كارهايى كه از بعد از مشروطه انجام گرفت و انحرافاتى كه به تدريج پيدا شد تا زمان رژيم پهلوى كه به اوج خودش رسيد، يكى از اعمال بزرگ كه بايد بگوييم كه مادر عمال بود مجلس بود. مشروطه را منحرف كردند، مجلس را مجلس قلدرى كردند، ملت را از اينكه راى بدهند محروم كردند و اين مال اين دوره سابق قبل از اين دوره نيست بلكه به طور قطع اكثر دوره‏ها اينطور بود، منتها يك دفعه تعيين وكلا با خان‏ها بود و آن اشخاصى كه نفوذ داشتند در كشور،

    صحيفه نور ج 18 صفحه 2

    در هر منطقه و مردم دخالت نداشتند و اگر دخالت داشتند چشم و گوش بسته بودند. رعيت‏ها را جمع مى‏كردند و مى‏آوردند پاى صندوق و به آنطورى كه به آنها دستور داده بودند راى مى‏دادند بدون اينكه بفهمند چه دارند مى‏كنند، راى چى هست و چه كار دارند انجام مى‏دهند. فقط همان خان مى‏دانست كه براى منفعت او و براى منفعت دولت‏ها اينها دارند راى مى‏دهند و اصلاً كارى به اينكه كشور به كجا برسد در كار نبود، كارى به اين كار نداشتند. بعد هم كه زمان رضاخان پيش آمد و ما بعد رضاخان كه اكثراً مى‏دانيد و همه هم در آخر، در اين دوره‏هاى آخر مى‏دانيد كه آن بلاهايى كه به سر ملت آمد، مادرش مجلس بود. يعنى عده‏اى را اينها خودشان ليست مى‏دادند و به طورى كه محمدرضا اقرار كرد منتها مى‏گفت زمان قبل، مقصودش زمان پدرش بود، ليست را از سفارتخانه مى‏آوردند كه اينها بايد تعيين بشوند. بعد از زمان ايشان هم بدتر از آنوقت بود، وكلاى ما را بايد آمريكا يا قبل از او انگلستان تعيين كند و مردم و دولت ايران و هيچ كس هيچ نظرى در اين باب نداشت. وكلا با دستور آنها، با اسم و رسم تعيين مى‏شد مگر بعضى‏ها كه در تهران نمى‏شد كه غير او بشود كه يك اقليت بسيار نادر بود، البته به تدريج اينطور شد تا زمان اينها كه به اوج خودش رسيد تمام بدبختى‏ها در حكومت از مجلس سرچشمه گرفت. هر كارى مى‏خواستند انجام بدهند، هر امر فاسدى را كه مى‏خواستند انجام بدهند ديكته مى‏كردند و مى‏آوردند مجلس و مخالف و موافق هم به حسب صورت درست مى‏كردند و بعد هم همانطورى كه ديكته شده بود راى مى‏دادند. و خداى تبارك و تعالى خواست كه آن وضع، هم وضع خان خانى و هم وضع دخالت سفارتخانه‏ها در ايران برچيده بشود و در اين دوره‏اى كه انتخابات شد بحمدالله به طور اكثريت قاطع، مردم دخالت داشتند و خانى دخالت نداشت، آنجائى هم كه دخالت داشت در مجلس رد شد. و در آتيه هم اگر چنانچه انشاءالله اين ملت به همين طور در صحنه حاضر باشند با تعيين وكلائى كه متعهد بر همه جهات اسلام و مصالح كشور هستند، تعيين كنند، اميد است كه در آتيه هر سال بهتر از سال قبل بشود. و بحمدالله در اين دوره هم كه چهره بسيار نورانى در مجلس هست و اشخاص متفكر و فقيه و امثال اينها در مجلس هست و يك سال هم مانده است تا به آخر برسد. من اميدوارم كه در اين سال جديت بيشتر بشود براى رسيدگى به امور كشور و محرومين كشور و مستضعفين و اگر چنانچه مجلس در اين سال جديد هم خودش را صرف كند در اينكه مسائل مشكل را اسلامى كند و با دقت، همان دقت‏هايى كه اهل علم در مسائل علمى دارند. مسائل علمى همانطورى كه آن دقت‏هاى بسيار ارزنده را لازم دارد، مسائل سياسى كمتر از آن نيست، براى اينكه مسائل سياسى، مقدرات كشور در دست آنهائى هست كه اين مسائل را مى‏خواهند تفكر كنند. آقايان در فكر اين معنا نباشند كه زياد طرح بدهند و زياد از مجلس بگذرد. در فكر اين باشند كه خوب طرح بدهند و خوب از مجلس بگذرد. يعنى همانطورى كه بناى اهل علم است كه در هر مساله‏اى دقت مى‏كنند، جستجو مى‏كنند و مباحثه مى‏كنند، مجادله مى‏كنند، در اين مسائل هم بايد اينطور باشد كه سر و ته مطلب به طور كافى مورد بررسى قرار بدهند، مورد دقت قرار بگيرد و با دقت و همت زياد مسائل طرح بشوند، در مجلس كه آمد يك مساله پخته از حيث جهات مختلف باشد كه راهگشا باشد براى اين

    صحيفه نور ج 18 صفحه 3

    كشور و مشكلات اين كشور و در اين چند سالى كه گذشت من تشكر مى‏كنم از زحمات پرارزش آقايان كه زحمت كشيدند و مشكلات زيادى كه بود در داخل مجلس و در خارج مجلس و آنها را پشت سر گذاشتند و الان با قدرت كافى دارند انجام وظيفه مى‏دهند. مجلس اين سال با مجلس سال‏هاى سابق فرق دارد. مجلس اين سال قدرتش بيشتر است يعنى آنهايى كه كارشكنى مى‏كردند براى مجلس و براى همه ارگان‏هاى دولتى و اصل اساسش كارشكنى براى اسلام بود، آنها يا رفتند و فرار كردند يا منزوى شدند. و بحمدالله امروز مجلس با دل راحت و با قامت مستقيم مى‏تواند كه مسائلى كه پيش آمده و خواهد آمد در اين سالى كه سال آخر است، به طور شايسته حل كنند تا اينكه اين مجلس الگو بشود براى مجالس ديگر. و اگر در سال آتيه فرض كنيد غير آقايان يك دسته ديگرى آمدند، بدانند كه بايد چه بكنند و اينها چه كردند و آنها هم بايد دنباله اين، بايد چه كار بكنند. و بالاخره مجلس است كه اساس يك كشور را به صلاح مى‏كشد يا اساس يك مجلس را رو به فساد مى‏برد. و مجلس بود كه در رژيم پهلوى آنهمه فساد ايجاد كرد و آنهمه خيانت كرد و همين مجلس است كه در زمان كنونى اينهمه خدمت كرده است و در صدد خدمت است. من نمى‏خواهم بگويم كه كارها تمام شده و همه‏اش هم صد در صد تمام است، اما وقتى ما مقايسه بكنيم افراد اين مجلس را با افراد دوره رضاخان (به استثناء نادر) و دوره محمدرضا تقريباً بى‏استثناء اگر ما مقايسه كنيم و همان افراد را ببينيم كه سابقه‏شان چى است و چه زندگى كردند و چه هستند، كافى است كه ما به ارزش اين مجلس پى ببريم. از آن جنس كه در سابق بود هيچ الان نيست در مجلس. اگر فرض كنيد يك كسى باشد كه با وضع شما يك مخالفتى دارد، لكن اين اختلاف سليقه است، نه اين است كه واقعاً انحرافى باشد كه آنها داشتند كه در سابق بود. سابق انحراف بود يعنى منحرفين را مى‏آوردند سر كار، دستور بود، نمى‏توانستند خلاف او را هم بكنند و اگر در بين‏شان يكى دو نفر بود كه مخالفت مى‏كردند، در اقليت بودند كه صداشان به جائى نمى‏رسيد، امروز عكس است، بحمدالله همه آقايانى كه در مجلس هستند، اينها وابسته به شرق و غرب نيستند و خدمت مى‏خواهند بكنند و لو اختلاف سليقه داشته باشند. بحث در مجلس از مسائل بسيار مهم است كه بايد بحث بشود، بايد هر مساله‏اى با دقت رسيدگى بشود و در كميسيون‏ها اولاً و بعد در مجلس ثانيا و بعد هم در شوراى نگهبان ثالثا رسيدگى بشود كه وقتى يك قانون از مجلس بيرون آمد، يك قانون صددرصد شرعى باشد، چه موافق با احكام اوليه كه مال اسلام است يا موافق با احكام ثانويه كه آن هم مال اسلام است و اين رويه رويه‏اى است كه اگر انشاءالله باقى بماند مطمئن باشيد كه مجلس با قوت خودش وقتى كه باقى بماند دولت هم اصلاح مى‏شود و ساير قوايى كه در ايران هستند، آنها هم اصلاح مى‏شوند يعنى كجروى نمى‏شود ديگر بشود. كجروى از مجلس شروع مى‏شد نه اينكه از خارج مى‏شد. خارج دستور مى‏داد، اينها راه مى‏رفتند. و اگر مجلس مستقيم باشد و كارها را آنطورى كه مصالح كشور اقتضا مى‏كند، آنطورى كه احكام اسلام اقتضا مى‏كند، آنطور بررسى دقيق بشود و با علاقه‏مندى بررسى بشود، وقت صرف بشود تا اينكه مساله، هر مساله‏اى هست خصوصا مهمات مسائل كه بايد مهمات مسائل را به طور دلسوزانه و به طور جدى بحث طلبگى در آن بكنند. آقايان كه عادت دارند

    صحيفه نور ج 18 صفحه 4

    به اينكه بحث طلبگى مى‏كنند و در مدرسه‏ها تربيت شدند و با اشكال رد و دفع و همه اين امور، در قانون هم بايد همين طور باشد براى اينكه اين هم اهميتش همان اهميت است، آن هم اسلام بود، اين هم اسلام است. بنابراين در اين سالى كه انشاءالله مى‏گذرد و اميد است به خوبى بگذرد و آقايان با خيال راحت مشغول باشند به خدمت به اين مستمندان، به اين مظلومان در طول تاريخ. انشاءالله اميدواريم كه اين سال را به مباركى بگذرانيد و در سال آتيه انشاءالله مجلس باز همين جور مجلس باشد و همين طور افراد در آن باشند كه انشاءالله مسائل حل بشود. مسائلى كه ما الان در مقابلش هستيم و اميدوارم كه مجلس‏هاى بعد ديگر مواجه با آن نشوند.

    مساله، مخالفت همه قدرتمندان دنيا با ايران است‏

    خوب، مساله مخالفت همه قدرتمندان دنياست با ايران، مساله هم يك مساله‏اى نيست كه مخفى باشد، خودشان هم اقرار دارند، خودشان هم مى‏گويند كه نبايد عراق شكست بخورد. ميزان، عراق نيست، صدام نيست. ميزان، پيشرفت اسلام است. اينطور نيست كه آنها براى صدام دلسوزى مى‏كنند، صدام هم يك آدمى است كه - بعد - (اگر بشود گفت آدم) بعد از بين مى‏رود، لكن آنى را كه از آن مى‏ترسند از ايران است كه مى‏ترسند يعنى دنبال شكست ايرانند. هر چند رئيس جمهور امريكا ادعا كند كه ما بيطرفى‏مان، همين تازه هم باز گفته است بيطرفى‏مان محفوظ است. لكن يك مساله‏اى است كه همه مى‏دانند، ديگر لازم نيست به اينكه ما قرآن برايش اقامه كنيم. همه مى‏دانند كه ايشان تا چه اندازه بيطرف است در اين مساله. و ديگران هم همين طور، شوروى هم همين طور، فرانسه هم همين طور، ديگران هم همين طور. مساله بيطرفى نيست، مساله طرفدارى از هر رژيمى است غير اسلام و كوبيدن اسلام است به هر ترتيبى كه بتوانند. و بحمدالله اين مجلس و اين ملت و اين ارتش و اين پاسداران و اين ساير ارگان‏هايى كه در اين كشور هست ايستاده‏اند در مقابل همه اين امور و مقاومت مى‏كنند. و اگر انشاءالله اين جنگ - يعنى - تحميلى بر ما از بين برود و دولت سر صبر رسيدگى بكند به حال مستضعفين، تمام مسائل به وسيله مجلس و دولت حل مى‏شود حتى مساله گرانى. ما همه مى‏دانيم كه گرانى امروز سرسام‏آور است و يك دسته‏اى از آن رنج مى‏برند اما در مقابل آن رنج‏هايى كه خود پيغمبر و همسر بزرگ عزيزش حضرت خديجه در آن چند سال بردند كه مشك را از قرارى كه نقل مى‏كنند، مشك را مى‏گذاشتند توى آب و مى‏مكيدند براى اينكه از آن چربى، مثلاً از آن چيزى كه در مشك هست به آنها برسد. وقتى كه آنها براى اسلام اينطورى عمل كردند و اينطور مقاومت كردند در مقابل دشمن‏هاى اسلام، شما هم كه ملت و امت همان بزرگوار هستيد نبايد از اينكه فلان چيز كم است، آنى كه كم است ارزاق كه نيست ارزاق كه كم نيست، آنى كه كم است آن وضع آرايشى است كه آنها مى‏خواستند، يك دسته مى‏خواستند باشد و ديگر انشاءالله نيست و بايد از بين هم برود. گرانى هست لكن كجاست كه گرانى نيست. اينطور نيست كه گرانى مال كشور ما باشد، همه جا گرانى هست. اگر دولت انشاءالله قدرت پيدا بكند يعنى جنگ تمام بشود و ما به حال عادى برگرديم انشاءالله به مدت كمى

    صحيفه نور ج 18 صفحه 5

    به بركت اسلام و ملت در صحنه حاضر ايران اين مسائل حل مى‏شود انشاءالله.

    ورود تركيه به عراق براى سركوبى كردها

    از مسائل مهمى كه هست و من از يك جنبه‏اش مى‏خواهم صحبت كنم، جنبه‏هاى ديگرش حالا صحبت از آن نمى‏شود من فقط يك جنبه‏اش را مى‏خواهم صحبت كنم، آن قضيه ورود تركيه در عراق است براى - كردها - سركوبى كردها. آنى كه من مى‏خواهم صحبت كنم اين است كه كرد ايران و كرد عراق و كرد تركيه همه كرد هستند. تفاوت اين است كه در كردهاى ايران اكثريت‏شان با جمهورى اسلامى موافقند و با اين چند دسته فاسدشان مخالفند. الان سرتاسر كردستان ائمه جمعه‏شان، علماى آنجا، مردمشان با جمهورى اسلامى موافقند، آنى كه فساد مى‏كنند عبارت از يك دو تا دسته‏اى است كه بعض‏شان كمونيست‏اند و بعض‏شان بدتر از كمونيست. چى شد كه تمام رسانه‏هاى گروهى عالم راجع به كردهاى ايران اينقدر حساس هستند كه از خود كردها هم حساس‏ترند. خود كردها مى‏گويند كه ما مى‏خواهيم كه اين فاسدها از بين بروند، لكن رسانه‏هاى گروهى هميشه ايران را محكوم مى‏كنند و لحن‏شان نسبت به ورود تركيه در عراق براى سركوبى كردها يا همفكرى عراق با آنها اگر راست باشد، اين ديگر مساله‏اى نيست، خوب آنها آمده‏اند مى‏خواهند مملكت‏شان را نگذارند كه چيز بشود، آنى كه مساله است اين است كه كرد ايران چرا؟ اگر مساله‏اى است كه آنها مى‏گويند تجزيه‏طلبند، خوب كردهاى فاسد ما بيشتر هستند، چى شد كه همه عالم سنگينى‏شان را انداخته‏اند روى ايران كه اين ايران است كه كردها را چه مى‏كند و چه، چقدر مى‏كشد. و همين فاسدهايى كه در خارج نشسته‏اند و نسبت به كردهاى ايران سينه چاك مى‏كنند، اينها چطور شد كه راجع به قضيه كردهاى عراق و كردهاى تركيه صحبتى اينقدرها ندارند، اگر باشد هم يك كلمه‏اى مى‏گويند و مى‏گذرند. اين گرفتارى‏هايى كه بشر به آن مبتلاست اين نحو گرفتارى‏هاست، اينطور حق كشى‏هاست كه سرتاسر عالم را فرا گرفته است و اگر چنانچه يك منجى براى اين بشر پيدا نشود (و انشاءالله اميدوارم كه به زودى پيدا بشود و خداوند منجى بزرگ را به داد بشريت برساند) اگر دير بشود اصلاً هلاكت در بين همه‏شان يك امر ساده عمومى مى‏شود. يك دسته بيچاره مظلوم در سرتاسر دنيا زير لگد دارند پايمال مى‏شوند، از هيچ جا خبرى نيست كه راجع به آنها صحبتى بشود. در آمريكا آنقدر مظلومين دارند پايمال مى‏شوند اصلاً راجع به آمريكا صحبتى نيست كه اين چرا اين كار را مى‏كند. در شوروى هم آنقدر مظلومين پايمال مى‏شوند، صحبتى از آن هم نيست. در منطقه هم همين طور، آنقدر مردم و ملت‏هاى خودشان را، آن هم صحبتى نيست. اين فقط اينجاست، ايران است كه حكومتش دارد اختناق ايجاد مى‏كند و مردم همه‏شان مخالف با حكومت هستند لكن سرنيزه است كه اينها را حاضر كرده و اينها مى‏آيند در خيابان‏ها، كه اين در دنيا بايد اسم اين را چى گذاشت؟ آنى كه قلم دستش مى‏گيرد و اينها را مى‏نويسد، بايد چه اسمى رويش بگذاريم؟ آنى كه دستور مى‏دهد به اين رسانه‏ها و همه را هماهنگ مى‏كند يك وقت مى‏بينى از همه جا يك صدا بلند مى‏شود، اين را بايد چى

    صحيفه نور ج 18 صفحه 6

    اسم بگذاريم رويش كه اينها چى مى‏گويند؟ اينها چه جور جمعيتى هستند؟ بافت مغزى اينها چه جور است؟ اين گرفتارى‏هاست كه جمهورى ما در اين چند سالى كه تحقق پيدا كرده است داشته و مجلس هم داشته و همه دولت و ديگران هم داشتند. اگر چنانچه اين گرفتارى‏هاى مرتفع بشود و دنيا سر عقل بيايد و آن چيزى كه واقعيت است بگويد، آن چيزى كه واقعيت است تبليغ بكند، كار ما آسان است.

    حالا من نمى‏دانم كه اين آقايانى كه آمدند و رسيدگى كردند به خرابى‏هاى ايران و رفتند در عراق هم يك دسته فقط مجروح جنگى را آوردند به آنها نشان دادند كه اينها در بين شهرها اينطور شدند لكن خرابى‏اى نداشتند كه نشان بدهند شايد دو تا ديوار هم خراب كردند كه نشان بدهند، آيا اينها بعد چه خواهند گفت؟ خواهند گفت كه هم ايران خلاف كرده و هم عراق، ديگر هيچ حرف ديگرى نيست؟ كه خوب واقعا اينها مى‏خواهند رسيدگى كنند و مى‏خواهند بفهمند كه اندازه چى بوده، ايران چه كرده، آنها چه كردند؟ در همان وقتى كه اينها مشغول رسيدگى بودند، آنها مى‏زدند ايران را. اين دلالت بر اين مى‏كند كه آمدند اينها با ما هستند، شما بيخودى خواستيد كه اينها بيايند حالا ما منتظر اين هستيم كه ببينيم اينها چه مى‏كنند و چه خواهند كرد و چه خواهند گفت. اميدوارم كه اينها هم به حسب وجدان انسانى عمل بكنند و آنچه كه هست گزارش بدهند. بعد هم كه گزارش دادند، آنهائى كه گزارش را مى‏گيرند، كارى به اين ندارند كه امريكا چه نظرى در اين مساله دارد و شوروى چه نظرى دارد و فرانسه چه نظرى دارد، به اينها كار نداشته باشند و حكومت واقعى بكنند و آنچه هست به حسب واقع بگويند. ما هيچ توقعى از آنها نداريم الا اينكه آنها همان كه هست بگويند.

    و من اميدوارم كه اين مردم در صحنه ما بيشتر در صحنه باشند، از جنگ خسته نشوند. جنگ در اسلام يك امرى بوده است كه از آنوقتى كه اسلام حكومت پيدا كرد جنگ هم همراهش بود، قبل از آن هم دنبال اين بودند كه نقشه‏ها را درست كنند، لابد اينطور است. همچو كه مدينه آمد رسول خدا و حكومت تشكيل شد، جنگ يا جنگ تحميلى بود يا هر چى بود در جنگ بود تا آخر عمرش. آن روز هم كه به لقاءالله مى‏خواست پيوند كند، بپيوندد، آن روز هم جيش اسامه اش بيرون شهر بود كه مى‏خواست جنگ بكند. اين جنگ يك چيزى است كه براى عدالت، جنگ لازم است. اگر مردم عادل باشند كه ديگر جنگى در كار نيست، اگر مردم انسان باشند كه ديگر جنگى در كار نيست. لكن وقتى كه يك دسته، اكثريت مستضعفين پايمال دارند مى‏شوند، وقتى كه تمام حيثيت اسلام و مسلمين در خطر است، وقتى كه تمام حيثيت همين ملت ما در خطر است، ما كه جنگ را شروع نكرده‏ايم، ما الان هم در حال دفاع هستيم - ما - هر روز تقريباً بايد گفت بى‏استثناء آبادان تقريبا بى‏استثناء هر روز كوبيده مى‏شود، زايد بر آن هم جاهاى ديگرى كه همه مى‏دانيد. ما مى‏خواهيم كه دست اينها كوتاه بشود كه به ما اينطور، به ملت ما اينطور تعدى نكنند. ما دفاع داريم مى‏كنيم و ما از اول هم دلمان مى‏خواست كه جنگى نباشد و همه صلح باشد اما مى‏پذيرند شما اينكه ما و صدام كه دشمن اسلام است، از اول دشمن اسلام بودند، آنوقت كه من نجف بودم مى‏دانستم كه اينها دشمن اسلام هستند، همين‏ها را مرحوم آيت الله حكيم تكفير كرد. اينها مشركند، ملحدند. شما مى‏پذيريد كه ما با آنها سر يك ميز بنشينيم و

    صحيفه نور ج 18 صفحه 7

    مصالحه كنيم، مصالحه اينكه خوب، حالا شما اين كارها را كرديد عذر بخواهيد ما هم بگوئيم كه ما هم اين كارها را كرده‏ايم؟ هيچ وجدان انسانى، اسلامى مى‏پذيرد اين را؟ يا خير، ما بايد آن مطلبى كه داريم، حق است و همه عالم اگر انصاف داشتند مى‏پذيرند و - مى‏پذيرفت - ما آن را مى‏خواهيم ما چيز زايدى نمى‏خواهيم، ما همان را مى‏خواهيم، از اول جنگ هم گفتيم ما جنگجو نيستيم، ما مدافع هستيم، دفاع هم يك حق مسلمى است كه اسلام و غير اسلام براى انسان قائل است. كه - به - ما الان در حال دفاع هستيم. ما جوان‏هايمان تاكنون آنقدر شهيد داده‏اند، تاكنون مادرها آنقدر شهيد داده‏اند، پدرها آنقدر شهيد داده‏اند، جوان‏ها آنقدر خون خودشان را داده‏اند، براى اينكه شر اين قدرت بزرگ از سر ايران كم بشود، حالا كه بحمدالله رسيديم به اينجائى كه دست‏ها كوتاه شده، حالا ما كوتاه بيائيم تا آنها دست‏شان بلند بشود؟ من به شما عرض مى‏كنم اگر ما يك قدم عقب بنشينيم، آنها صد قدم جلو مى‏آيند. ما محكم بايد در مقابل اينها بايستيم تا اينكه آن آدمى كه اين فساد را در اين منطقه ايجاد كرده است سركوب بشود و آنهايى كه وادار كردند اينكه اين آدم اينطور، اين خبيث اينطور با مردم عمل بكند. آنها هم رسوا بشوند در دنيا، كه اينها بودند كه مى‏گويند كه ما طرفدار مثلاً چه هستيم و ما مى‏خواهيم صلح باشد و همه قدرت‏هاى ما دنبال اين است كه صلح بشود.

    ما هم آمريكا را مى‏شناسيم و هم شوروى را مى‏شناسيم كه اينها هيچ كدام صلح طلب نيستند هر دوشان جنگجو و با اسلحه مى‏خواهند ديگرى را از بين ببرند، منتها خوب دو تا قدرت در مقابل هم ايستاده‏اند و اللهم اشغل الظالمين بالظالمين نه او جرات مى‏كند كه يك كارى بكند، نه اينها جرات مى‏كنند يك كارى بكنند. لكن نتيجه اينكه همه مظلومين جهان دارند صدمه‏اش را مى‏بينند، دارند پايمال مى‏شوند و ما مى‏خواهيم كه خداى نخواسته يك وقت ايران اين نحو نشود دوباره اين افعى‏ها از اطراف بريزند و هر چى داريد شما ببرند و هر فسادى مى‏خواهند ايجاد كنند و جوان‏هاى شما را به آن فسادى كه در زمان رضاشاه و محمدرضا شاه مى‏خواستند بكشند كشيده بشود. وقتى ما - مى‏خواهيم - حقيم و مى‏خواهيم حق را در اين ديار و انشاءالله در جاهاى ديگر پياده بكنيم، ما چه باكى داريم از اينكه مثلاً ميوه گران است؟ ميوه گران هم ما و شما و همه برايمان گران است. يا فرض كنيد كه فلان چيز كم است البته اگر كسى يادش باشد در اين جنگ‏هاى سابق مى‏داند كه قحطى بود كه پدر مردم را در مى‏آورد، نه گرانى، قحطى بود. بحمدالله حالا قحطى نيست و مردم از اين حيث نگرانى ندارند كه چيز نباشد. از حيث گرانى ما هم نگران هستيم از اين گرانى، همه نگران هستند اما چاره چى است؟ چه مى‏توانيم بكنيم؟ البته فكرهايى دارند مى‏كنند و انشاءالله اميدوارم موفق بشوند كه اين مساله هم انشاءالله حل بشود كه اميدوارم كه هم مجلس و هم دولت و اينها مشورت كنند با هم و راهى پيدا كنند كه انشاءالله اين مشكل ملت هم حل بشود. و من از خداى تبارك تعالى براى همه شما سلامت و توفيق و عزت و عظمت خواستارم و براى شهداى 15 خرداد و از 15 خرداد تا حالا شهدائى كه در راه اسلام جان خودشان را از دست دادند علو مقام و مرتبه مسئلت مى‏كنم و براى بازماندگان آنها انشاءالله صبر و اجر مسئلت مى‏كنم و از همه آقايان مى‏خواهم كه در مجالسى كه دارند به اين ملت دعا بكنند و از

    صحيفه نور ج 18 صفحه 8

    دعاهايى كه از ائمه معصومين وارد شده است غفلت نكنند و ماه شريف رمضان در پيش است و ماه شريف شعبان الان ماها در آن هستيم، از ادعيه ائمه معصومين استفاده كنند و براى اين ملت خير و سلامت طلب كنند و براى دشمنان اسلام خذلان و شكست را بخواهند.

    والسلام عليكم و رحمة الله

    
    menu page next page
    

  9. #1559
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 18 صفحه 11

    تاريخ: 15/3/62

    پيام امام خمينى به مناسبت سالگرد قيام 15 خرداد

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    سالروز پانزدهم خرداد 42 فرا رسيد. ملت عظيم‏الشان ايران خردادها را يكى پس از ديگرى پشت سر گذاشت و به رغم تبهكاران جهان و سر سپردگانشان كه با انواع سلاح‏ها ملت ستمديده ايران را تهديد به سقوط مى‏كردند و خواب‏هاى خرگوشى براى بلعيدن كشور و چپاولگرى‏هاى روزهاى سياه ستمشاهى مى‏ديدند، امروز كه پانزدهم خرداد 62 را مشاهده مى‏كنيم، استحكام پايه‏هاى حكومت اسلامى و قدرت نظام جمهورى و قواى نظامى و انتظامى از ارتش و سپاه سلحشور پاسداران و كميته‏ها و ژاندارمرى و شهربانى و بسيج و ديگر قواى عظيم مردمى روزافزون است و با عنايات خاصه خداوند متعال و پشتيبانى ولى عصر و ناموس دهر ارواحنا لمقدمه الفداء ملت دلاور ايران مشكلاتى را كه هر يك براى از پاى درآوردن يك كشور قدرتمند كافى بود، يكى پس از ديگرى پشت سرگذاشته و چون سدى عظيم و صفى مرصوص در مقابل تبهكاران و تفاله‏هاى آنان ايستاده است و توطئه‏هاى شياطين بزرگ و كوچك خارج و داخل را به خواست خداوند قادر خنثى نموده و خط بطلان بر خيالات فاسدى كه بدخواهان و فرصت‏طلبان در مغزهاى پوچ خود مى‏پروراندند كشيده است.

    ما امروز دورنماى صدور انقلاب اسلامى را در جهان مستضعفان و مظلومان بيش از پيش مى‏بينيم و جنبشى كه از طرف مستضعفان و مظلومان جهان عليه مستكبران و زورمندان شروع شده و در حال گسترش است، اميد بخش آتيه روشن است و وعده خداوند تعالى را نزديك و نزديكتر مى‏نمايد. گويى جهان مهيا مى‏شود براى طلوع آفتاب ولايت از افق مكه معظمه و كعبه آمال محرومان و حكومت مستضعفان. از پانزدهم خرداد 42 كه حكومت مستكبران جبار در اين سرزمين به اوج خود رسيده بود و مى‏رفت تا عربده شوم انا ربكم الاعلى از حلقوم فرعون زمان طنين افكند، تا 22 بهمن 57 كه پايه حكمرانى جباران عصر در اين مرز و بوم فرو ريخت و تخت تاج دو هزار و پانصد ساله فرعون‏گونه ستمشاهى به دست تواناى زاغه‏نشينان و ستمديدگان تاريخ بر باد رفت و طومار تاراجگرى‏ها و حكمفرمايى‏هاى شيطان بزرگ و شيطانك‏هاى وابسته و پيوسته به آن در هم پيچيده شد، ايامى معدود بيش نبود. و از 22 بهمن 57 تا امروز كه 15 خرداد 62 را در آغوش مى‏گيريم ساعاتى محدود بيش نيست ولى تحولى كه كمتر از صد سال بعيد به نظر مى‏رسيد با تقدير خداى بزرگ در اين

    صحيفه نور ج 18 صفحه 12

    ايام معدوده و ساعات محدوده تحقق يافت و جلوه‏اى از وعده قرآن كريم نورافشانى كرد و چه بسا كه اين تحول و دگرگونى، در مشرق زمين و سپس در مغرب و اقطار عالم تحقق يابد. وليس من الله بمستنكر كه دهر را در ساعتى بگنجاند و جهان را به مستضعفان، اين وارثان ارض بسپارد و آفاق را به جلوه الهى ولى الله الاعظم صاحب العصر ارواحنا له الفداء روشن فرمايد و پرچم توحيد و عدالت الهى را در عالم بر فراز كاخ‏هاى سپيد و سرخ مراكز ظلم و الحاد و شرك به اهتزاز در آورد. و ما ذلك على الله بعزيز

    و ملت عظيم ايران لازم است كه شكر نعمت‏هاى غيرمتناهى الهى را در سالروز 15 خرداد به جان و دل بجا آورد و تمام آنچه گذشته و مى‏گذرد را از عنايات خاصه خداوند متعال بداند كه هر چه هست از اوست و به سوى اوست. و رمز پيروزى اسلام بر كفر جهانى را در اين قرن كه پانزدهم خرداد 42 سرآغاز آن بود، در دوازدهم محرم حسينى جستجو كند كه انقلاب اسلامى ايران، پرتوى از عاشورا و انقلاب عظيم الهى آن است. ملت بزرگ ما بايد خاطره عاشورا را با موازين اسلامى هر چه شكوهمندتر حفظ نمايد و به بركت آن و ارزش بى‏حساب ثارالله با حضور در صحنه، انقلاب عظيم خود را هر چه پايدارتر نگه دارد و از پشتيبانى قواى مسلح در جبهه و پشت جبهه، دست جنايتكاران را از ميهن خويش قطع نمايد و طمع غارتگران جبار را براى هميشه ببرد و با پشتيبانى از نيروهاى نظامى و انتظامى، توطئه‏هاى گروهك‏هاى منحرف از اسلام را كشف و به مقامات مربوطه گزارش دهد.

    اينجانب در پانزدهم خرداد 62 كه بحمدالله تعالى قدرت اسلام و دولت جمهورى اسلامى در منطقه زبانزد است، به دولت‏هاى كشورهاى اسلامى هشدار مى‏دهم كه از اشتباهات گذشته دست بردارند و با يكديگر دست برادرى دهند و با خضوع در مقابل خداوند تعالى و اتكال به قدرت اسلام، دست ظالمانه جباران و غارتگران جهانخوار خصوصا آمريكا را از منطقه كوتاه كنند و اين توافق آمريكائى، صهيونيستى، لبنانى را كه سلطه آمريكا را در منطقه استوارتر و اسرائيل را بر كشور اسلامى لبنان و پس از آن بر ساير كشورهاى اسلامى و عربى چيره خواهد كرد، محكوم و عملا نقض نمايند. و بدانند چنانچه كراراً گفته‏ام و شنيده‏ايد، اسرائيل به اين قراردادها اكتفا نمى‏كند و حكومت اعراب را از نيل تا فرات غصبى مى‏داند و دير يا زود با كمك آمريكا به نقشه شوم خود، اگر خداى نخواسته فرصت پيدا كند و حكومت‏هاى عربى از خواب گران بيدار نشوند، جامعه عمل مى‏پوشاند. آيا براى مسلمانان و حكومت‏هاى كشورهاى اسلامى ننگ نيست كه آمريكا از آن طرف دنيا بر مقدراتشان حكومت كند و به دست اسرائيل كافر غاصب همه را به دام اندازد و به خاك سياه بنشاند؟ آيا وقت آن نرسيده است كه عمق توطئه و شيطنت آمريكا در وادار نمودن صدام عفلقى به هجوم به يك كشور اسلامى قدرتمند را بفهمند؟ آيا نمى‏دانند كه وادار نمودن دولت‏هاى منطقه را مستقيم يا غيرمستقيم به كمك مالى و نظامى و تبليغاتى، به صدام، دشمن با اسلام، نقشه شيطانى است كه شماها با دست خود تيشه به ريشه خود زنيد و موجبات هلاكت خود و مسلمانان منطقه را فراهم نمائيد؟ آيا مسلمانان غيور منطقه باز به سكوت مرگبار خود ادامه مى‏دهند كه آمريكا و اسرائيل با مقدرات آنان

    صحيفه نور ج 18 صفحه 13

    بازى كنند و اسلام را تحت سلطه آمريكا درآورند؟ آيا درست است كه شوروى مسلمانان افغانستان را زير شديدترين فشارها قرار دهد و كشور اسلامى افغانستان را اشغال كند و شما ساكت باشيد؟ آيا روحانيون متعهد و نويسندگان و روشن‏بينان متعهد نسبت به اسلام و مقدرات مسلمين باز به سكوت خود ادامه مى‏دهند و در انتظار مرگ اسلام روز شمارى مى‏كنند؟ آيا اين يك مشت آخوندهاى روحانى‏نما كه با تشبث صدام محتضر، در بغداد جمع و به اسم اسلام و به نفع شرك، با اسلام به خيانت برخاسته‏اند، جواب خداوند را در روز رستاخيز چه مى‏دهند؟ متصديان محترم جمهورى اسلامى كراراً تذكر دادند كه دولت و ملت جمهورى اسلامى، طالب اخوت ايمانى با مسلمانان جهان و منطقه و طالب زيست مسالمت آميز با همه كشورهاى عالم است و امروز نيز كه تنها قدرت منطقه است، همان مطلب را تكرار مى‏كنند و صلاح مسلمانان را در وحدت مقابل جهانخواران و سلطه‏جويان مى‏دانند و نفاق و تفرقه را همان نحو كه قرآن كريم فرموده است موجب شكست و هلاكت مى‏دانند.

    ملت و دولت ايران امروز كه سالروز پانزدهم خرداد 42 و روز پانزدهم خرداد 62 مى‏باشد از هر زمان پيوسته‏تر و مصمم‏تر و قوى‏تر در مقابل تجاوزگران و كمك‏كاران به آنان ايستاده و در صورت ادامه كمك به متجاوز كافر، راه ديگرى كه هيچ گاه خواست آنان نيست را در پيش خواهند گرفت و همانطور كه حزب بعث عراق را به فاجعه و دريوزگى و تشبث به اين و آن كشاندند، با ديگر متجاوزان و كمك‏كاران آنان نيز مى‏توانند همانگونه عمل كنند. و بايد دولت‏هاى منطقه بدانند كه در وقت گرفتارى آنان، آمريكا و هيچ قدرت ديگر پشتيبانى از آنان نخواهند كرد. خداوند تبارك و تعالى مى‏فرمايد: و لا تركنوا الى الذين ظلموا فتمسكم النار . خداوندا! ما آنچه امر فرمودى به مراعات حق اخوت و نصيحت به برادران اسلامى عمل كرديم و آنان را به صلح و صفا دعوت نموديم و از تفرقه و نزاع تحذير كرديم، تو خود آنان را از خواب غفلت بيدار فرما كه آنان در لب پرتگاه و حفير جهنم واقع شده‏اند و مقدرات اسلام را تقديم دشمنان خداوند مى‏نمايند و از عاقبت شوم آن بى‏خبرند. بار الها! تو عنايت فرمودى كه خرداد خونين عصر طاغوت به خرداد حكومت اسلامى در كشور ولى الله الاعظم ارواحنا لمقدمه الفداء تحول يابد. ما عاجزانه از مقام مقدس تو مى‏خواهيم كه عنايات خاصه خود را بر اين ملت كه براى رضاى تو قيام كرده و از 15 خرداد خونين تاكنون از پاى ننشسته و جان و جوان و مال خود را فداى اسلام عزيز و ميهن خود نموده، مستدام بدارى و قواى مسلح اسلام را بر قواى كفر پيروز فرمايى و اسلام را در جهان گسترش دهى و دست ستمكاران مستكبر را از تجاوز به محرومان و مستضعفان قطع نمايى و دل‏هاى همه ما را به نور هدايت خويش منور فرمايى و ملت عزيز ايران را در پيشبرد جمهورى اسلامى و سركوب منحرفان و مخالفان با اسلام و پيروان آن مصمم‏تر فرمايى تا اين انقلاب را به انقلاب جهانى مهدى موعود ارواحنا فداه ادامه دهند و جوانان عزيز ما را در جبهه‏هاى دفاع از قرآن مجيد و اسلام بزرگ هر چه سريعتر پيروز فرمايى و شهداى مظلوم اسلام را بويژه شهداى نهضت و انقلاب اسلامى ايران از پانزدهم خرداد 42 تاكنون، به رحمت جاويد خود غريق فرمايى و پدران و مادران و همسران و بستگان آنان را صبر و اجر وافر عنايت نمايى و آسيب ديدگان در جبهه و

    صحيفه نور ج 18 صفحه 14

    پشت جبهه راشفا و سلامت مرحمت فرمايى و قوه تقنينيه و قضائيه و مجريه و ساير متصديان امور و خدمتگزاران به اسلام و مسلمين و مخلوق خدا را هر چه بيشتر تقويت فرمايى.

    والسلام عليكم و رحمة الله

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  10. #1560
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 18 صفحه 15

    تاريخ: 16/3/62

    تلگرام تسليت امام خمينى به مناسبت درگذشت آيت الله انگجى

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    جناب حجت‏الاسلام آقاى ملكوتى امام جمعه محترم تبريز دامت افاضاته

    خبر رحلت عالم بزرگوار جناب حجت‏الاسلام آقاى انگجى رحمة الله عليه موجب تاسف و تاثر گرديد. سوابق ايشان و خانواده معظم‏شان در حكومت طاغوت و مخالفت‏هايشان با ستمشاهى بر اهالى آذربايجان معلوم است. مراتب تاسف اينجانب را به اهالى محترم بويژه علماى اعلام و حجج اسلام دامت بركاتهم و خانواده معظم ايشان ابلاغ فرمائيد. از خداوند تعالى رحمت براى ايشان و سلامت و صبر براى خاندان محترمشان خواستار و پيروزى براى ملت ايران بويژه اهالى محترم آذربايجان خواستارم.

    والسلام عليكم و رحمة الله

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

صفحه 156 از 208 نخستنخست ... 56106146152153154155156157158159160166206 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/