صفحه 145 از 208 نخستنخست ... 4595135141142143144145146147148149155195 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1,441 تا 1,450 , از مجموع 2079

موضوع: صحيفه نور

  1. #1441
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 16 صفحه 203

    تاريخ 27/3/61

    پيام امام خمينى به مناسبت سالروز تأسيس جهاد سازندگى‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    27 خرداد، روز تاسيس جهاد سازندگى را به عموم ملت انقلابى و شريف ايران و به همه تلاشگران متعهد و مومن در راه تحقق آرمان‏هاى ملت مسلمان ايران تبريك مى‏گويم، روزى كه با تاسيس اين ارگان عظيم، انقلاب اسلامى ما توانست به دورافتاده‏ترين مناطق كشور راه يابد و رسالت تاريخى و اسلامى خود را با تمام كارشكنى‏ها به اقصى نقاط كشور برساند. به راستى فرزندان اسلام، خواهران و برادران ايثارگر، با عضويت در اين نهاد انقلابى، با فداكارى بى‏نظير خود در ميان دشوارترين شرايط زندگى و سخت‏ترين مناطق جغرافيائى كشور توانستند در مدتى كوتاه، اينهمه آثار زنده و ارزنده را در تمام ابعاد براى مردم ستمديده ايران به ارمغان آورند. كم نيستند جهادگرانى كه در راه بهبود زندگى مردم محروم و مستضعف ما شهيد و يا معلول گرديده‏اند و كم نيستند خواهران و برادرانى كه در بدترين شرايط، دست به اقدامات فرهنگى و عمرانى زدند و به بدترين شكل به دست گروهكهاى از خدا بى‏خبر و منافقان دنياپرست شهيد گرديدند، چرا كه اين از خدا بى‏خبران خوب فهميدند كه اين جوانان جهادگرند كه بذر انقلاب را در دل هر روستائى مى‏كارند و با آبادانى مناطق محروم است كه هر روستائى و شهرى محروم، سربازى مى‏شود پاسدار انقلاب اصيل اسلامى خويش، چرا كه آمريكا و ايادى مزدبگيرش خوب به اين نتيجه رسيده‏اند با جهاد مقدس فرزندان اسلام است كه نهال انقلاب اسلامى در روستاها و شهرهاى دور افتاده اين آب و خاك به گل مى‏نشيند و تنها به همين دليل است كه هر جهادگرى را مانند رزمنده‏اى در ميدان نبرد مى‏دانند كه از انقلاب و اسلام و ايران دفاع مى‏نمايد.

    نقش جهاد سازندگى در جنگ، كمتر از نيروهاى نظامى نبوده و نيست و اين اقرارى است مكرر از سوى فرماندهان ارتشى و سپاهى ما كه اگر جهاد نبود پيروزى با اين سرعت به دست نمى‏آمد. بايد اعتراف كرد كه اينان بزرگترين آبرو را به انقلاب اسلامى خود داده‏اند و با تعهد به اسلام و ايمان به خداى تعالى در اين راه بهترين نمونه و الگوئى براى همه جوانان مسلمان و متعهد اسلامى گرديدند. امروز در گوشه و كنار كشور و در ميان دورافتاده‏ترين روستاهاى محروم و بد آب و هوا كه قدم بگذاريد با ايثارگران جهاد سازندگى مواجه مى‏شويد كه خيلى زودتر از شما خود را بدانجا رسانده‏اند و با نداشتن امكانات لازم، با هر وسيله‏اى كه در اختيار داشته و دارند، با تمام وجود در از بين بردن‏

    صحيفه نور ج 16 صفحه 204

    كمبودها و مشكلات و بيمارى‏ها و نارسائى‏هاى مردم كوشش مى‏نمايند و در بسيارى از موارد براى ايجاد وسائل رفاهى از ايثار جان خود دريغ نكردند. من هرگاه از نزديك با جوانان پرشور و پرتحرك جهاد سازندگى مواجه مى‏شوم و يا در وسايل ارتباط جمعى آثار ارزنده فرهنگى و عمرانى آنان را شنيده و يا مى‏بينم، از دل براى موفقيت و سربلندى آنان دعا مى‏كنم. آفرين بر شما كه اينگونه به اسلام و انقلاب اسلامى آبرو داديد. درود بر شما كه براى تحقق آرمان‏هاى ملت مسلمان و انقلابى ايران و براى پياده كردن برنامه‏هاى اسلام عاشقانه به استقبال شهادت شتافته‏ايد و عليرغم تبليغات واهى دشمنان، اختلاف زبان و لباس مانع تلاش فردى و جمعى شما در اين راه نگرديده است و هم اكنون مشاهده مى‏كنيد كه چگونه با لباس‏هاى محلى و زبان‏هاى قومى دست در دست يكديگر در اين گردهمائى مهم شركت جسته‏ايد.

    اميدوارم همانگونه كه در راه سازندگى كشور تمام نيروهاى مادى و معنوى خود را به كار بسته‏ايد، از سازندگى خود و ديگران نيز كه مقدم بر همه سازندگى‏هاست غفلت نكنيد و همانگونه كه بارها يادآورى كرده‏ام سازندگى روح را بر سازندگى جسم مقدم داريد تا به خواست خداى تعالى با نيروى ايمان، كارها به بهترين و سريعترين وجه پيش رود و هر چه زودتر با كمك خداوند و يكديگر اين كشور را به خودكفائى و آبادى كامل برسانيم، انشاءالله تعالى.

    والسلام عليكم و رحمه الله‏

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  2. #1442
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 16 صفحه 205

    تاريخ 29/3/61

    فرمان امام خمينى به حجت الاسلام زنجانى‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    جناب حجت الاسلام آقاى حاج سيد ميرآقا زنجانى دامت افاضاته‏

    بر حسب درخواست اهالى محترم و علماء اعلام شهرستان زنجان ايدهم الله تعالى، جنابعالى را به سمت امام جمعه اين شهر منصوب مى‏نمايم كه انشاءالله تعالى ضمن برگزارى اين فريضه بزرگ الهى مردم را به وظايف مهم اسلامى و انقلابى ديگرى كه دارند، آشنا سازيد و از تفرقه و اختلاف برحذر داريد. اميد است اهالى محترم نيز فرصت را مغتنم شمرده در انجام هر چه باشكوهتر اين نماز وحدتبخش كوشا باشند.

    والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

  3. #1443
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 16 صفحه 206

    تاريخ 29/3/61

    بيانات امام خمينى در ديدار با رئيس و مسؤولان شهربانى جمهورى اسلامى، آگاهى و دادستانى‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    وضع پليس در دنيا و در رژيم سابق اين بود كه همه در خدمت قدرتمندان بودند و نقشه آنهائى كه مى‏خواستند در كشورها سلطه پيدا كنند و نمى‏توانستند كه همه مردم را تحت نظارت قرار دهند اين بود كه نفر يا افراد مقتدرى را بر سر همه بگمارند، مثل رضاخان كه يك آدم قلدرى بود و به اسم نجات ايران وارد شد و همه قدرت‏ها را در دست گرفت و در اختيار انگليس قرار داد.

    پليس در دنيا در خدمت مردم و بيچاره‏ها نيست، در دنبال قلدرهاست و اينكه مى‏بينيد همه قدرت‏ها نسبت به ايران بد شده‏اند و هر موضوع كوچكى را بزرگ و هر امر بزرگى را كوچك مى‏كنند، به خاطر اين است كه پليس و ارتش امروز ما غير از همه كشورهاست. پليس با مردم مختلط است. الان پليس با ساير ارگان‏ها با هم و همه در خدمت مكتبى هستند كه سال‏ها كوبيده شده است. خدا خواست كه اين كشور را نجات داد و اين هم يك نعمتى بود كه همه متوجه اين مسائل بشوند.

    اينكه مى‏گويم دنيا چيزهاى كوچك خود را بزرگ و آنچه مربوط به ماست با بى توجهى از آن مى‏گذرد، همين قضيه موزه عباسى بود كه آنقدرى كه من مطلع هستم، راجع به آن اصلاً چيزى ذكر نكردند. در حالى كه اين موضوع يكى از مسائل مهم پليسى بود كه اگر يك كشور دوست آنها صد مرتبه كمتر اين كار را انجام مى‏داد آنها بزرگ مى‏كردند.

    اينها از ايران ترسيده‏اند، نه از افراد، بلكه از اين انسجام و اينكه پليس و ارتش و دولت در خدمت مردم هستند و مردم پشتيبان آنها مى‏باشند كه اگر براى يك پليس در خيابان گرفتارى پيدا شود مردم در رفع آن همكارى مى‏كنند.

    اين مطلب را بايد هميشه در ذهن داشته باشيد و به پرسنل خود تذكر دهيد كه هنوز دست‏ها در كار است و آنها غافل نشسته‏اند. آنها يك چيزى را از دست داده‏اند كه آن چيز منشا است كه همه چيز را از دست آنها بگيرد. و اين مساله از منطقه هم گذشته و به خود آنها رسيده است. اين به خاطر آن است كه همه در خدمت اسلام هستند و پليس هم در خدمت اسلام است. همين كارهاى شما عبادت است و شما در مقابل خداوند تعالى براى كشف اين مساله ارزش داريد، چون شما به كشورى آبرو مى‏دهيد كه براى خدا قيام كرد. و من بايد از اين كشفى كه كرديد تشكر كنم كه زحمت كشيديد و ماه‏ها روى آن كار كرديد.

    والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

  4. #1444
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 16 صفحه 207

    تاريخ 30/3/61

    بيانات امام خمينى در جمع گروهى از علما، ائمه جماعات و روحانيون و وعاظ قم و تهران‏

    اين مجالس عزا يك سازماندهى سرتاسرى كشورهاى اسلامى است‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    قبلاً بايد تشكر كنم از آقايان روحانيون و آقايان خطبا كه از تهران و از قرارى كه گفته‏اند، از قم تشريف آورده‏اند و خدمتشان رسيديم و اميدوارم كه همه موفق به خدمت به اسلام و مسلمين باشند.

    مطالب زياد است، لكن يك مطلب راجع به آقايان خطبا و علما عرض مى‏كنم و يك مطلب هم راجع به مسائل روز كه ابتلاء به آن داريم. آن مطلبى را كه راجع به آقايان خطبا عرض مى‏كنم اين است كه عمق اين كارى را كه شما داريد و عمق ارزش مجلس‏هاى عزادارى، كم معلوم شده است و شايد پيش بعضى هيچ معلوم نشده است. اينكه در روايات ما براى يك قطره اشك براى مظلوم كربلا آنقدر ارزش قائلند، حتى براى تباكى (به صورت گريه درآمدن) ارزش قائلند، نه از باب اين است كه سيد مظلومان احتياج به اين كار دارد و نه اين است كه فقط براى ثواب بردن شما و مسلمين شما باشد، گرچه همه ثواب‏ها هست، لكن چرا اين ثواب را براى اين مجالس عزا آنقدر عظيم قرار داده شده است و چرا خداوند تبارك و تعالى براى اشك و حتى يك قطره اشك و حتى تباكى، آنقدر ثواب داده است؟ كم‏كم اين مساله از ديد سياسى‏اش معلوم مى‏شود و انشاءالله بعدها بيشتر معلوم مى‏شود، اينكه براى عزادارى، براى مجالس عزا، براى نوحه خوانى، براى اينها اينهمه ثواب داده شده است، علاوه بر آن امور عباديش و روحانيش، يك مساله مهم سياسى در كار بوده است. آن روزى كه اين روايات صادر شده است، روزى بوده است كه اين فرقه ناجيه مبتلا بودند به حكومت اموى و بيشتر عباسى، و يك جمعيت بسيار كمى، يك اقليت كمى در مقابل قدرت‏هاى بزرگ. در آنوقت براى سازمان دادن به فعاليت سياسى اين اقليت، يك راهى درست كردند كه اين راه، خودش سازمانده است و آن، نقل از منابع وحى، به اينكه براى اين مجالس اينقدر عظمت هست و براى اين اشك‏ها، آنقدر در حول و بر اين اشك‏ها و عزادارى‏ها، شيعيان با اقليت آنوقت اجتماع مى‏كردند و شايد بسيارى از آنها هم نمى‏دانستند مطلب چه هست، ولى مطلب، سازماندهى به يك گروه اقليت در مقابل آن اكثريت‏ها. و در طول تاريخ، اين مجالس عزا كه يك سازماندهى سرتاسرى كشورها هست، كشورهاى اسلامى هست و در ايران كه مهد تشيع و اسلام و شيعه هست، در مقابل حكومت‏هائى كه پيش مى‏آمدند و بناى بر اين داشتند كه اساس اسلام را از بين ببرند، اساس روحانيت را از بين ببرند، آن چيزى كه در مقابل‏

    صحيفه نور ج 16 صفحه 208

    آنها، آنها را مى‏ترساند، اين مجالس عزا و اين دستجات بود. در دفعه اول كه مرا از قم گرفتند و بردند، در بين راه اين بعضى از اين مامورينى كه بودند در آن اتومبيل من، مى‏گفت كه ما آمديم سراغ شما، از اين چادرهائى كه در قم بود مى‏ترسيديم كه مبادا اينها مطلع بشوند و ما نتوانيم انجام وظيفه كنيم. اينها كه هيچ، قدرت‏هاى بزرگ از اين چادرها مى‏ترسند، قدرت‏هاى بزرگ از اين سازمانى كه بدون اينكه دست واحدى در كار باشد كه آنها را مجتمع كند، خود به خود ملت را به هم جوشانده‏اند در سراسر يك كشور، كشور پهناور، در ايام عاشورا و در دو ماه محرم و صفر و در ماه مبارك، اين مجالس است كه مردم را دور هم جمع كرده است. و اگر يك مطلبى بخواهد براى اسلام خدمتى بكند و شخصى بخواهد كه مطلبى را بگويد، سرتاسر كشور به واسطه همين گويندگان و خطبا و ائمه جمعه و جماعت يكدفعه منتشر مى‏شود و اجتماع مردم در تحت اين بيرق الهى، اين بيرق حسينى، اسباب اين مى‏شود كه سازمان داده شده باشد. اگر قدرت‏هاى بزرگ در منطقه‏هاى خودشان بخواهند كه يك اجتماعى ايجاد كنند، با فعاليت‏هاى زيادى كه شايد چند روز يا چند دهه مى‏كنند، در يك شهرى، يك عده فرض كنيد صدهزار نفرى، پنجاه‏هزار نفرى، با خرج‏هاى زياد و زحمت‏هاى زياد مجتمع مى‏شوند و به قول آن كسى كه مى‏خواهد صحبت كند، گوش مى‏دهند لكن شما مى‏بينيد كه براى خاطر همين مجالسى كه مردم را به هم پيوند داده است، اين مجالس عزائى كه مردم را به هم جوش داده است، به مجرد اينكه يك مطلبى پيش مى‏آيد، در يك شهر نه، در سرتاسر كشور، تمام قشرهاى مردم و عزاداران حضرت سيدالشهدا مجتمع مى‏شوند و احتياج به اينكه زياد زحمت كشيده بشود و تبليغات بشود، ندارد. با يك كلمه، وقتى مردم ببينند كه اين كلمه از حلقوم سيدالشهدا. سلام الله عليه بيرون مى‏آيد، همه با هم مجتمع مى‏شوند. اينكه بعضى از ائمه (شايد امام باقر بوده، من الان خوب يادم نيست. مى‏فرمايد كه براى من يك نفر نوحه‏سرا در منا بگذاريد كه آنجا براى من گريه بكند و عزا بگيرد، نه اين است كه حضرت باقر سلام‏الله عليه احتياج به اين داشته است و نه اينكه براى او شخصاً فايده‏اى داشته است، لكن جنبه سياسى اين را ببينيد، در منا آنوقتى كه از همه اقطار عالم آدم مى‏آيد آنجا، يك كسى بنشيند يا اشخاصى نوحه‏سرائى كنند براى امام باقر و جنايت كسانى كه با او مخالفت كردند و او را مثلاً به شهادت رساندند، ذكر كند و اين مساله موجى باشد در همه دنيا اين مجالس عزا را دست كم گرفتند.

    هيچ قدرتى نمى‏توانست 15 خرداد را بيافريند، مگر قدرت خون سيدالشهدا(ع)

    شايد غربزده‏ها به ما مى‏گويند كه ملت گريه و شايد خودى‏ها نمى‏توانند تحمل كنند كه يك قطره اشك مقابل چقدر ثواب است، يك مجلس عزا چقدر ثواب دارد، نتواند هضم كنند و نتوانند هضم كنند آن چيزهائى كه براى ادعيه ذكر شده است و آن ثواب‏هائى كه براى دو سطر دعا ذكر شده است، نمى‏توانند اين را ادراك كنند و هضم كنند. جهت سياسى اين دعاها و اين توجه به خدا و توجه همه مردم را به يك نكته، اين، اين است كه يك ملت را بسيج مى‏كند براى يك مقصد اسلامى. مجلس عزا نه براى اين است كه گريه بكنند براى سيدالشهدا و اجر ببرند، البته اين هم هست. و ديگران را اجر

    صحيفه نور ج 16 صفحه 209

    اخروى نصيب كند، بلكه مهم، آن جنبه سياسى است كه ائمه ما در صدر اسلام نقشه‏اش را كشيده‏اند كه تا آخر باشد و آن، اين اجتماع تحت يك بيرق، اجتماع تحت يك ايده، و هيچ چيز نمى‏تواند اين كار را به مقدارى كه عزاى حضرت سيدالشهدا در او تاثير دارد، تاثير بكند. شما گمان نكنيد كه اگر اين مجالس عزا نبود و اگر اين دستجات سينه زنى و نوحه‏سرائى نبود، 15 خرداد پيش مى‏آمد. هيچ قدرتى نمى‏توانست 15 خرداد را آنطور كند، مگر قدرت خون سيدالشهدا، و هيچ قدرتى نمى‏تواند اين ملتى كه از همه جوانب به او هجوم شده است و از همه قدرت‏هاى بزرگ براى او توطئه چيده‏اند، اين توطئه‏ها را خنثى كند، الا همين مجالس عزا. در اين مجالس عزا و سوگوارى و نوحه سرائى براى سيد مظلومان و اظهار مظلوميت يك كسى كه براى خدا و براى رضاى او جان خودش و دوستان و اولاد خودش را فدا كرده است، اينطور ساخته جوانانى را كه مى‏روند در جبهه‏ها و شهادت را مى‏خواهند و افتخار به شهادت مى‏كنند و اگر شهادت نصيب‏شان نشود متاثر مى‏شوند، و آنطور مادران را مى‏سازد كه جوان‏هاى خودشان را از دست مى‏دهند و باز مى‏گويند باز هم يكى دو تا داريم. اين مجالس عزاى سيدالشهداست و مجالس دعا و دعاى كميل و ساير ادعيه است كه مى‏سازد اين جمعيت را اينطور و اساس را اسلام از اول بنا كرده است، به طورى كه با همين ايده و با همين برنامه به پيش برود و اگر چنانچه واقعاً بفهمند و بفهمانند كه مساله چه هست و اين عزادارى براى چه هست و اين گريه براى چه اينقدر ارج پيدا كرده و اجر پيش خدا دارد، آنوقت ما را ملت گريه مى‏گويند، ما را ملت حماسه مى‏خوانند. اگر بفهمند آنها كه حضرت سجاد سلام‏الله عليه كه همه چيزش را در كربلا از دست داد و در يك حكومتى بود كه قدرت بر همه چيز داشت، اين ادعيه‏اى كه از او باقى مانده است چه كرده است و چطور مى‏تواند تجهيز بكند، به ما نمى‏گفتند كه ادعيه براى چيست. اگر روشنفكران ما فهميده باشند كه اين مجالس و اين دعاها و اين ذكرها و اين مجالس مصيبت جنبه سياسى و اجتماعى‏اش چيست، نمى‏گويند كه براى چه اين كار را بكنيم. تمام روشنفكرها و تمام غربزده‏ها و تمام قدرتمندها اگر جمع بشوند نمى‏توانند يك 15 خرداد را ايجاد كنند، آنچه اين قدرت را دارد اين است كه در تحت لواى او همه مجتمعند. ما كه داد مى‏زنيم كه ما اسلام را مى‏خواهيم و جمهورى اسلامى را مى‏خواهيم، براى اينكه در جمهورى اسلامى به نام اينكه اسلامى است و براى خداست، همه ملت مجتمع هستند و ما ديديم كه براى خاطر همين جمهورى اسلامى بودند و براى خاطر همين كه براى خدا قيام كردند، اين جمهورى اسلامى برخوردار از چه قدرتى از ملت و از ساير كشورها هم برخوردار شده است.

    ما ملتى هستيم كه با همين گريه‏ها قدرت 2500 ساله را از بين برديم

    ملت ما قدر اين مجالس را بدانند، مجالسى است كه زنده نگه مى‏دارد ملت‏ها را، در ايام عاشورا زياد و زيادتر و در ساير ايام هم غير اين ايام متبركه، هفته‏هاست و جنبش‏هاى اينطورى هست. اگر بعد سياسى اينها را اينها بفهمند، همان غربزده‏ها هم مجلس بپا مى‏كنند و عزادارى مى‏كنند، اگر چنانچه ملت را بخواهند و كشور خودشان را بخواهند. من اميدوارم كه هر چه بيشتر و هر چه بهتر اين مجالس

    صحيفه نور ج 16 صفحه 210

    برپا باشد. و از خطباى بزرگ تا آن نوحه خوان در اين تاثير دارد. آن كه ايستاده پاى منبر چند شعر مى‏گويد و چند شعر مى‏خواند، با آن كه در منبر است و خطيب است، اينها هر دو در اين مساله تاثير دارند، تاثير طبيعى دارند، گرچه خود بعضى اشخاص هم ندانند دارند چه مى‏كنند، من حيث لايشعر. تقريباً ما به اين مرتبه رسيده‏ايم كه ملت ما يكدفعه يك انقلابى كرد و يك انفجارى درش حاصل شد كه نظير آن در هيچ جا نبود. يك ملتى كه همه چيزش وابسته بود و اين رژيم سابق همه چيز اين را از دست داده بود و همه شرافت انسانى اين كشور را از دست داده بود و همه چيز ما را وابسته كرده بود، يكدفعه يك انفجارى حاصل شد كه نظير آن در هيچ جا نبود. يك ملتى كه همه چيزش وابسته بود و اين رژيم سابق همه چيز اين را از دست داده بود و همه شرافت انسانى اين كشور را از دست داده بود و همه چيز ما را وابسته كرده بود، يكدفعه يك انفجارى حاصل شد كه اين انفجار در بركت همين مجالسى كه همه كشور را، همه مردم را دور هم جمع مى‏كرد و همه به يك نقطه نظر مى‏كردند. اين مساله را بايد آقايان خطبا و ائمه جماعت و ائمه جمعه، درست بيشتر از آنقدرى كه من مى‏دانم، براى مردم تشريح كنند، تا اينكه گمان نكنند كه ما يك ملت گريه هستيم. ما يك ملتى هستيم كه با همين گريه‏ها يك قدرت دو هزار و پانصد ساله را از بين برديم.

    از باب اينكه تذكر به آقايان و مومنين نفع دارد، دو سه تا جمله هم اينطورى عرض مى‏كنم و آن اينكه همه آقايانى كه در هر جاى از اين كشور هستند و صداى من را مى شنوند، چه از طبقه علما و ائمه جماعات و جمعه و چه از طبقه خطبا كه آنها هم از علما هستند و كسانى كه در بلاد (از روحانيون) متصدى اين امور هستند، توجه به اين معنا داشته باشند كه امروز آبروى جمهورى اسلامى به دست شما بسته است. اگر خداى نخواسته يك دخالت‏هاى بيخود و بيجا، يك كارهائى كه از روحانيون صحيح نيست، انجام بدهيد، اين جمهورى اسلامى لكه‏دار مى‏شود، دولت بايد به قدرت خودش باقى باشد و امروز دولت، دولت اسلامى است و بر همه ماها فريضه است كه از اين دولت اسلامى پشتيبانى بكنيم. مامورينى كه از دولت مى‏آيد، در همه جا، مامورين دولت اسلامى است. اگر خداى نخواسته از يك مامور كه من حيث اينكه درست اطلاع بر مسائل ندارد يا اشتباه مى‏كند، يك مطلبى كه بر خلاف ذائقه شماست يا بر خلاف مسائل اسلامى است، از او صادر بشود، مقابله نكنيد، تضعيف نكنيد، او را نصيحت كنيد. اگر چنانچه نصيحت را گوش نكرد، به مصادر امور مراجعه كنيد. ائمه جمعه بلاد نصب و عزل نكنند و كسانى كه در بين ارتش يا ساير ارگان‏ها انجمن‏هاى اسلامى دارند، اينها دخالت‏هاى غير چيزهائى كه بر عهده آنها نيست نكنند. ارشاد بكنند دولت را، ارشاد بكنند مامورين دولت را و همه كسانى كه در پيش آنها هست، آنها را ارشاد بكنند. و اگر چنانچه كسى هم به گوش به ارشاد نداد، به مصادر امورى كه مسؤوليت دارند مراجعه كنند، حل خواهد شد. براى حفظ حيثيت اسلام كه شماها پاسدار آن هستيد و حفظ حيثيت جمهورى اسلامى كه شماها نگهبانان آن هستيد، از كارهائى كه نبايد انجام بدهيد و از كارهائى كه دخالت در امور اجرائى است كه با كسى ديگرى است كه انجام بدهد، مستقيماً عمل نكنيد، ارشاد بكنيد همه را، نظر ارشادى داشته باشيد. اگر يك مطلب اشتباهى از يك استاندار واقع شد يا از يك فرماندار، در منابر نبريد اين را و آبروى او را بريزيد، اين امرى است كه خدا راضى نيست، به او بگوئيد در خلوت و با او تفاهم كنيد و از او بخواهيد كه رويه را تغيير بدهد. اگر نداد، به مصادر امور مراجعه كنيد. مستقيماً بخواهيد اين كار را بكنيد، حيثيت جمهورى اسلامى و

    صحيفه نور ج 16 صفحه 211

    حيثيت اسلام در دنيا لكه‏دار مى‏شود و شما حافظ اين حيثيت هستيد و فريضه است براى همه ما حفظ حيثيت اين جمهورى اسلامى. شما مى‏بينيد كه امروز همه قلم‏ها و همه زبان‏ها از ابرقدرت‏ها يا دولت‏هاى مرتبط به آنها، بر ضد اين جمهورى اسلامى تجهيز شدند و همه با يك رويه خاصى عمل دارند مى‏كنند، ما ديگر بهانه دست آنها ندهيم.

    و من اين يك كلمه را عرض بكنم، شايد قبلاً هم عرض كرده باشم، و آن اينكه من از اول كه در اين مسائل بوديم و كم‏كم آثار پيروزى داشت پيدا مى‏شد، در مصاحبه‏هائى كه كردم، چه با كسانى كه از خارج آمدند، حتى در نجف و در پاريس و چه در حرف‏هائى كه خودم زدم، اين كلمه را گفته‏ام كه روحانيون شغل‏شان يك شغل بالاتر از اين مسائل اجرايى است و اگر چنانچه اسلام پيروز بشود، روحانيون مى‏روند سراغ شغل‏هاى خودشان، لكن وقتى كه ما آمديم و وارد در معركه شديم ديديم كه اگر روحانيون را بگوئيم كه برويد سراغ مسجدتان، اين كشور به حلقوم آمريكا يا شوروى مى‏رود. ما تجربه كرديم و ديديم كه اشخاصى كه در راس واقع شدند و از روحانيون نبودند، در عين حالى كه بعضى‏شان هم متدين بودند، از باب اينكه آن راهى كه ما مى‏خواستيم برويم و آن راهى كه مستقل باشيم و با نان و جو خودمان بسازيم و زير فرمان قدرت‏هاى بزرگ نباشيم، آن راه، با سليقه آنها موافق نبود. و لهذا چون آنجا ديديم كه ما نمى‏توانيم در همه جا يك افرادى پيدا بكنيم كه صددرصد براى آن مقصدى كه اين ملت ما براى آن، جوان‏هاشان را دادند و اموالشان را دادند، نمى‏توانيم پيدا بكنيم، ما تن داديم به اينكه رئيس جمهورمان از علما باشد و گاهى رئيس فرض كنيد كه نخست وزيرمان هم همين طور. و در جاهاى ديگر هم كه قبلاً گفته بوديم، بنا نداريم اينطور باشد و الان هم عرض مى‏كنم هر روزى كه ما فهميديم كه اين كشور را يك دسته از اين افرادى كه روحانى نيستند، به آنطور كه خداى تبارك و تعالى فرموده است، اداره مى‏كنند، آقاى خامنه‏اى تشريف مى‏برند سراغ شغل روحانى بزرگ خودشان و نظارت بر امور و ساير آقايان هم همين طور. ما اينطور نيست كه هر جا يك كلمه‏اى گفتيم و ديديم مصالح اسلام، حالا ما آمديم ديديم اينجورى نيست، اشتباه كرده‏بوديم، بگوئيم ما سر اشتباه خودمان باقى هستيم. ما هر روزى فهميديم كه اين كلمه‏اى كه امروز گفتيم اشتباه بوده و ما قاعده‏اش اين است كه يك جور ديگر عمل بكنيم، اعلام مى‏كنيم كه آقا اين را ما اشتباه كرديم، بايد اينجورى بكنيم. ما دنبال مصالح هستيم، نه دنبال پيشرفت حرف خودمان. (به من مهلت بدهيد كه عرايضم را به آقايان بكنم). بنابر اين مساله يك چيزى نيست كه آقايان به ما بگويند شما آن روز اينجورى گفتيد. راست است، ما آن روز خيال مى‏كرديم كه در اين قشرهاى تحصيلكرده و متدين و صاحب افكار، افرادى هستند كه بتوانند اين مملكت را به آنجورى كه خدا مى‏خواهد، ببرند، آنطور اداره كنند، وقتى ديديم كه نه، ما اشتباه كرديم، آمدند بعضى‏شان خودشان را به ما جا زدند، ما هم كه غيب نمى‏دانيم، و بعضى‏شان هم خوب بودند لكن رايشان با راى ما مخالف بود، ما از حرفى كه در مصاحبه‏ها گفتيم، عدول كرديم و موقتاً تا آنوقتى كه اين كشور را به غير روحانى مى‏تواند اداره كند، آقايان روحانيون به ارشاد خودشان و به مقام خودشان برگردند و محول مى‏كنند دستگاه‏هاى اجرائى‏

    صحيفه نور ج 16 صفحه 212

    را به كسانى كه براى اسلام دارند كار مى‏كنند و تا مساله اينطور است كه ابهام پيش ما هست، احتمال هست. اگر در يك ميليون احتمال، يك احتمال ما بدهيم كه حيثيت اسلام با بودن فلان آدم يا فلان قشر در خطر است، ما ماموريم كه جلويش را بگيريم، تا آنقدرى كه مى‏توانيم. هر چه مى‏خواهند به ما بگويند، بگويند كه كشور ملايان، حكومت آخونديسم و از اين حرف‏هائى كه مى‏زنند، و البته اين هم يك حربه‏اى است براى اينكه ما را از ميدان به در كنند. ما نه، از ميدان بيرون نمى‏رويم. خوب، اين مقدار از حرف‏ها بود كه با آقايان عرض كرديم و اميدوارم كه در ماه مبارك رمضان، اين ماه بزرگ، هم دعا كنند به اين جمهورى اسلامى و هم هدايت كنند مردم را كه مردم در صحنه باقى باشند.

    ما بايد از راه شكست عراق دنبال لبنان برويم‏

    مردم گمان نكنند كه ما ديگر پيروز شديم و احتياج به وجود آنها نيست. احتياج به وجود آنها هست و هميشه هست. دولت تنهائى نمى‏تواند همه امور را اداره كند، ملت را بايد همراه داشته باشد. ما هم جنگ‏مان تمام نشده، الان در حال جنگ هستيم و تا در حال جنگ هستيم جوان‏هاى ما بايد به جبهه‏ها كمك كنند. همانطورى كه تا حالا جوان‏هاى عزيز ما در جبهه‏ها رفتند و بسيارى از آنها به لقاءالله و فيض شهادت رسيدند، امروز هم ما احتياج به آنها داريم، توطئه‏ها رو به رشد است. مساله‏اى كه بايد در اين جنبه‏اى كه مربوط به روز است عرض كنم، اين ا ست كه بعد از آنكه اين قدرت‏هاى بزرگ و خصوصاً آمريكا در همه توطئه‏ها فلج شد و شكست خورد و مى‏بيند كه اين جنگى هم كه او براى ما بپا كرده است، اين هم دارد به آخر مى‏رسد انشاءالله، يك توطئه ديگرى عميق تر اجرا كرده است كه در اين توطئه، ما هم يك قدرى بازى خورديم و آن اين است كه يك نكته‏اى كه پيش ما خيلى بزرگ است و ما نسبت به آن حساسيت زياد داريم، آن غائله را پيش آورد تا اينكه ملت ما را از آن مطلبى كه در كشور خودش مى‏گذرد و از آن جنگى كه در خودش مى‏گذرد، غافل كند، قضيه هجوم اسرائيل به لبنان. آمريكا مى‏دانست كه ما و ملت ما نسبت به لبنان حساسيت داريم و نسبت به اسرائيل هم از آن طرف حساسيت داريم، اين دام را آمريكا درست كرد، يعنى آن نوكر خودش را فرستاد به اينكه حمله كند به لبنان و آنهمه خسارات وارد كند و آنهمه جنايات. و ما مى‏دانيم كه اگر ميليون‏ها جمعيت را از بين ببرند و يك مطلبى براى آمريكا حاصل بشود و يك نفعى برسد، مى‏گويد همه بروند از بين. اين را ما از ابرقدرت‏ها شناخته‏ايم. آنها در فكر اين نيستند كه در لبنان به زن و بچه مردم و به بلاد اين مستمندان و بيچارگان چه مى‏گذرد، آنها دنبال اين هستند كه صدام را در اين طرف سرجاى خودش نگه دارند و ايران كه در نظر آنها خيلى اهميتش بيشتر از لبنان و جاهاى ديگرى است، براى آنها محفوظ بماند. آمريكا مى‏بيند كه ما هم مرز با شوروى هستيم، آن هم در طول صدها كيلومتر و آن چيزى كه آمريكا را به وحشت مى‏اندازد، آن شوروى است و آن مى‏ترسد از اينكه اگر چنانچه صدام از بين برود، شوروى بتواند در اينجاها يك غلطى بكند، لكن ما مى‏دانيم كه نمى‏تواند، بعد از اينكه ملت اينطور كه هست و در صحنه هست، باشد، هيچ كس نمى‏تواند. علاوه بر آن، مى‏بينند

    صحيفه نور ج 16 صفحه 213

    كه اگر چنانچه جنگ عراق پيش ببرد ايران، و عراق را، جنگش را به نفع خودش شكست بدهد عراق را، عراق به ايران متصل مى‏شود، يعنى ملت عراق، ملت مظلوم عراق از زير چنگال اين حزب ستمگر، خودش را اخراج مى‏كند و متصل مى‏كند به ملت ايران و يك حكومتى خودش تاسيس مى‏كند موافق ميل خودش، اسلامى. و اگر ايران و عراق به هم پيوند پيدا كنند، و اتصال پيدا كنند، ساير اين كشورهاى كوچولويى كه در منطقه هست، آنها هم به اينها مى‏پيوندند و آمريكا از اين منطقه زرخيز كه براى او حاضر است هزاران لشكر خودش را از بين ببرد و هزاران مردم را از بين ببرد، محروم خواهد شد. اين نقشه اين است كه بگين را وادار كند به اينكه تو حمله كن به لبنان، لبنان كه تو حمله كردى، ايران حساسيت نسبت به او دارد و همه قوايش را متمركز مى‏كند در اينكه تو را از بين ببرد و اگر ايران از جنگ عراق غافل بماند، عراق كار خودش را انجام مى‏دهد و ايران در اينجا هم نمى‏تواند كارى بكند. نقشه اين است. بايد همه ملت ما و همه دولتمردان ما توجه به اين معنا داشته باشند كه در عين حال كه ما لبنان را با ايران از حيث مصالح و مفاسد جدا نمى‏دانيم، لكن بايد كارى بكنيم كه نتوانيم هم لبنان را و هم ايران را نجات بدهيم، از اين كار اجتناب كنيم. اگر امروز تمام نظرها متوجه به لبنان بشود و تمام قدرت‏ها و گويندگان از لبنان بگويند و تمام نويسندگان از لبنان بگويند، اين، توفيقى است براى آمريكا كه ايران جنگ خودش را فراموش كرد، و هم عراق را از دست مى‏دهد و هم لبنان را، نه مى‏تواند در عراق كارى بكند و نه مى‏تواند در لبنان. ما راه‏مان اين است كه بايد از راه شكست عراق دنبال لبنان برويم، نه مستقلاً. شما ملاحظه كنيد اخيراً تمام رسانه‏هاى گروهى، تمامش، آنچه كه من ديده‏ام، رسانه‏هاى گروهى راجع به جنگ عراق و ايران ديگر صحبتى نمى‏كنند، شايد يك كلمه بگويند، همه رفتند سراغ لبنان، همه راديوهائى كه قبل از اين حمله اين مرد، اين نامرد به لبنان آغاز شد، تمام حرف‏هايشان ايران بود و جنگ عراق، وقتى نقشه آمريكا اينطور شد كه ايران را از جنگ عراق منصرف كنيد و برش گردانيد به آن جائى كه حساسيت دارد و آن، راجع به لبنان است، از آن روز، اين راديوها و گويندگان خارجى راجع به ايران و اين حرف‏ها چيزى نمى‏گويند. شما بدانيد كه اين چيزى كه از عراق در چند روز پيش، از آن مجلس عراق صادر شد كه ما بلاد ايران را خالى مى‏كنيم، اين يك مساله توطئه است. نه اينكه مى‏خواهند خالى كنند، اينها مى‏خواهند تخدير كنند ما را، و جوان‏هاى ما را از جبهه منصرف كنند و داوطلبانى كه بايد وقتى اعلام مى كنند كه ما، ده هزار جمعيت، بيست هزار جمعيت مى‏خواهيم، صد هزار مى‏روند اسم‏نويسى كنند، سردشان كنند كه نروند. وقتى نرفتند، عراق در اين مساله ممكن است خداى نخواسته پيروز از كار در بيايد. اگر عراق پيروز شد، مطمئن باشيد كه شما در لبنان هم هيچ كارى نمى‏توانيد بكنيد. بايد ما اين نقشه‏اى كه آمريكا كشيده است براى ما، خنثى كنيم، يعنى همه گويندگان ما در سرتاسر كشور و همه ائمه جماعت ما در سرتاسر كشور، اين مساله را بگويند كه ما بايد از راهى كه شكست عراق است، به لبنان برويم. عراق را نگذاريم سرجاى خودش بايستد و جمع كند قدرت خودش را و ديگران هم به او كمك كنند و مرزهاى خودش را قوى كند و بعد هم يك حمله ناگهانى به ما بكند، باز برگردد به آن چيزهائى كه از اول بود. غفلت از اين، انتحار است.

    صحيفه نور ج 16 صفحه 214

    همه گويندگان موظفند، چه ائمه جمعه و چه ائمه جماعت و چه خطبا و همه نويسندگان موظفند كه اين توطئه را افشا كنند و ذكر كنند و مردم را از توجه به جبهه جنگ خودمان غافل نكنند و بيدار كنند. ما مى‏خواهيم كه قدس را نجات بدهيم، لكن بدون نجات كشور عراق از اين حزب منحوس نمى‏توانيم. ما لبنان را از خود مى‏دانيم، لكن مقدمه اينكه لبنان را ما نجات بدهيم اين است كه عراق را نجات بدهيم. ما مقدمه را رها نكنيم و بى‏ربط برويم سراغ ذى‏المقدمه و همه چيز خودمان را صرف كنيم در آن و عراق براى خودش محكم كند جاى خودش را.

    من نمى‏دانم ديشب اين اعلاميه‏اى كه، اطلاعيه‏اى كه صدام داده است و طولانى، خيلى طولانى است، آقايان ملاحظه كردند، اگر ملاحظه نكردند، دنبال كنند، پيدايش كنند. به نظر من مى‏آيد كه اين را نوشتند و آنهائى كه نقشه در دستشان است، نوشتند و دادند دست صدام كه او بخواند. و من آنطورى كه از حال صدام در نظرم است اين است كه حال صدام اين نيست كه بتواند تفكر كند يا بتواند يك چيزى بنويسد. او اين چيزها را از دست داده است. شما نمى‏دانيد كه چقدر هذيان در اين گفتار است. اگر يك آدمى بود كه به قدر يك جوان كلاس اول ادراك داشت، اين را نمى‏خواند، اين چيزى كه برايش نوشتند، نمى‏خواند. نمى‏دانيد چقدر از پيروزى‏هاى خودش نقل كرده، چقدر از شجاعت‏هاى لشكر خودش كه در همه جبهه‏ها پيروز شدند، چقدر ذكر كرده است. اين را بخوانيد و بخنديد. مى‏گويد كه ما اين عقب‏نشينى‏مان پيروزى بزرگى است براى ملت عراق، ما ملت عراق را نجات داديم از اين كشور، مثلاً كى؟ از اين كشور اسلامى، اينها ريختند در كشور ما و جنگ شروع كردند و ما جلو آنها را گرفتيم و عقب زديم آنها را و برديم تا آبادان و اهواز! يك آدمى كه عقلش تا يك اندازه يك جوانى سر جا باشد، آنهمه از اول، آنهمه صحبت‏ها كرده و اشتلم‏ها خوانده و براى خودش سردارى كذا را نقشه چينى كرد و آن روز هم بازيش داده بودند، امروز هم برايش نوشته‏اند يك ورقه‏اى مثل يك ورقه‏هائى كه مى‏نويسند دست يك بچه مى‏دهند بخواند، مفادش را خودش نمى‏داند چه است، لكن ديگران مى‏فهمند. من ميل دارم كه آقايان پيدا كنند اين را، كسانى كه اين اطلاعيه مطول را كه يك ساعت بيشتر وقت من را صرف خودش كرد، مطالعه كنند، ببينند كه اين مرد چى دارد مى‏گويد، اول چى مى‏گفت، حالا چى مى‏گويد. مى‏گويد ما براى اثبات اينكه صلح طلبيم، صلح جو هستيم همه لشكر خودمان را امر مى‏كنيم كه از خاك ايران تا ده روز ديگر بيرون بروند. اگر راست مى‏گويد اين مطلب را، بسيار خوب، اين يكى از مسائلى كه ما داشتيم، حاصل، ولى چند تا مطلب ديگر داريم بايد حاصل بشود، تا حاصل نشود ما در حال جنگ هستيم. يكى اينكه اينهمه خساراتى كه به ما وارد گرديد كه خودش نوشته، اين را اقرار كرده كه خساراتى كه بر ايران وارد شد، قابل شمارش نيست (شبيه به اين تعبير) و از يك طرف هم مى‏گويد كه ما هزاران اسير گرفتيم و نمى‏فهمد اين را كه فردا بايد جواب اين را بدهد كه تو هزاران اسير گرفتى بيا تحويل بده. ما كه مى‏گوئيم هزاران اسير گرفتيم، همه اين اشخاصى كه، نويسنده‏ها و مخبرين كه از خارج آمدند، برديم نشانشان داديم كه بابا اينها در اين شهر، اينها هستند، در شهرهاى ديگر هم آنجا، آنجا، آنجا. در تلويزيون هم نشان داديم يك مقدارش را البته و

    صحيفه نور ج 16 صفحه 215

    ما مى‏گوئيم داريم اين مقدار و هر وقت بخواهيم تحويل بدهيم، تحويل مى‏دهيم. اما اين آدمى كه توجه به مسائل سياسى ندارد، مى‏گويد كه خساراتى كه به ايران وارد شده است قابل شمارش نيست، نمى‏شود ارزيابى كرد. فردا از تو مى‏گيرند اينها را. ما از الان هم اعلام مى‏كنيم كه ما نه هيچ روزى جنگجو بوديم به اين معنا كه حمله كنيم به يك كشورى اسلامى، براى اينكه كشور اسلامى، ما همه كشورهاى اسلامى را از خودمان مى‏دانيم، بناى بر اين نداشتيم كه در يك كشورى دخالت كنيم و تا حالا هم دخالت نكرده‏ايم، و نه تاكنون ارتش ما، سپاه پاسداران ما به كشور عراق حمله كرده‏اند، از اول شما بوديد كه حمله كرديد و همه دنيا مى‏دانند اين را. براى كى اين حرف را مى‏زنى، براى دلخوشى خودت اين حرف را مى‏زنى، چرا اينى كه نوشتند، يك دفعه ديگر مطالعه نكرديد؟ به يك كسى بگوئيد بخواند كه و بفهماند كه اين چه چيزى نوشته در اينجا. كى باور مى‏كند در دنيا كه ارتش ايران حمله كرده بعضى شهرهاى آنها را گرفته، آنها آمده‏اند حالا دفاع كرده‏اند و عقب نشانده‏اند اينها را تا آوردند به خوزستان و حالا هم پيروزمندانه اين شهرها را رها مى‏كنند و مى‏روند؟! بسيار خوب، تو بمير و بدم، پيروزمندانه بيرون برو و بعد هم اين چيزهائى را كه ما از عراق مى‏خواهيم يعنى از دولت عراق و اين خساراتى را كه شما مى‏گوئيد به شمارش نمى‏آيد، از شما كه به طور معقول مطالبه مى‏كنيم و اگر نداديد، ما در حال جنگ هستيم، به طور اجبار از شما مى‏گيريم. و بعد هم، و بعد هم بايد به حسب وجدان دنيا و به حسب دستورات الهى، بايد آن كسى كه اينقدر جنايت وارد كرده است به كشور خودش و كشور ما، بايد اين مشخص بشود. بايد اشخاص بياند، اشخاصى كه طرفين قبول دارند، بيايند بنشينند و ببينند كه ما حمله كرديم به عراق يا او حمله كرده است. خرابى هائى كه آنها وارد كرده‏اند، ببينند و بروند در شهرهاى آنها هم ببينند، خرابى از ايران چه شده. ممكن است يكدفعه اشتباهى واقع شده باشد و بخواهند يك جاى ديگر را بزنند، اشتباهاً يك جائى را هم زده باشند، اما هر روز، الان كه اينها مى‏گويند كه ما يك طرفه آتش‏بس داديم، هر روز از آبادان تنها بيست نفر، سى نفر زخمى و چند نفر شهيد مى‏شوند. اين قضيه آتش‏بس آنهاست، مثل آتش‏بس بگين كه آتش‏بس مى‏كند و دنبالش اينطور جنايات مى‏كند.

    آن روزى كه آمريكا و شوروى در كار نباشند، دنيا از اين گرفتارى‏ها بيرون مى‏آيد

    دنيا مبتلاست به يك همچو اشخاصى، دنيا مبتلاست به اينطور مغزهاى پوك متفرعن كه همه چيز را فداى يك روز سلطه خود مى‏كنند. و چه وقت بايد اين دنيا از اين گرفتارى بيرون بيايد؟ آن روزى كه آمريكا در كار نباشد و آن روزى كه شوروى در كار نباشد. و اميدوارم كه خداى تبارك و تعالى با همه شماها و با همه ما و با همه ملت ما و عنايت داشته باشد و آن عناياتى كه از اول داشته است و ما خود هيچ بوديم و همه چيز را او به ما داد، اين عنايات محفوظ باشد و در اين ماه مبارك رمضان همه آقايان دست به دعا بلند كنند و به اين جمهورى اسلامى و به لبنان و به فلسطين و به محرومان و مستضعفان دنيا دعا كنند.

    والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

  5. #1445
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 16 صفحه 216

    تاريخ 6/4/61

    پيام امام خمينى به مناسبت سالروز فاجعه 7 تير

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    انالله و انا اليه راجعون‏

    با فرارسيدن سالروز هفتم تير، خاطره قبل از آن فاجعه و پس از آن تجديد شد. قبل از آن، هجوم‏هاى ددمنشانه بازيگران آمريكائى به فرزندان راستين اسلام و انقلاب و نهادهائى كه اينان براى مقصدى الهى در آنها فعاليت مى‏كردند، از مجلس شوراى اسلامى و دولت اسلامى و قوه قضائيه و دادگاه‏هاى انقلاب و شوراى نگهبان و همه نهادهاى اسلامى تا شخصيت‏هاى عزيزى كه از قبل از انقلاب تا پيروزى آن در صحنه بوده و به خدمت و فداكارى ادامه مى‏دادند و هر چه شخصيت‏ها براى انقلاب اسلامى عزيز مفيدتر و ارزشمندتر بودند، سنگينى توطئه براى شكستن شخصيت آنان افزونتر و دامنه تهمت‏ها و افتراها وسيع‏تر بود. آن كوردلان دلباخته به آمريكا و سر از پا نشاخته در راه رسيدن به هدف‏هاى شيطانى، به گمان آنكه توطئه آنان كارگر شده و با برداشتن اين عزيزان متعهد از سر راه خود، ملت مسلمان و متعهد به سوى آنان روى آورده و مقاصد طاغوتى آنان به ثمر مى‏رسد و با انگيزه آنكه پس از آن شهيدان، همه چيز به هم مى‏ريزد و شاهد پيروزى خود و اربابان جهانخوار خويش را در آغوش مى‏گيرند، دست به اين جنايت بزرگ زدند و در لحظاتى دردناك هفتاد و چند نفر مومن متعهد و فرزندان برومند اسلام را كه هر يك با فداكارى خود نخلى پربار بود، از دست ملت گرفتند كه ناگهان صحنه‏هاى عظيم شورانگيز و انفجارات بزرگ آدم‏ساز، از آن فاجعه رخ داد، چنانكه در يك شب كه مزدوران آمريكائى همه چيز را به هم ريخته و آشفته و جمهورى اسلامى را سركوب شده پنداشتند و ملت عزيز را به سوى خود و پشتيبان خود مى‏انديشيدند، چهره نورانى اسلامى از وراى چهره‏هاى نورانى حزب الله جلوه نمود و تمام قصرهاى تخيلى و آمال شيطانى آنان فرو ريخت. اين سيه‏روزان، انفجارى ايجاد كردند كه نور خدا را خاموش نمايند و خداوند قادر به دست مبارك حزب الله انفجارى در واكنش آن ايجاد فرمود، كه انقلاب اسلامى و همه نهادهاى آن چون سدى آهنى و صفى مرصوص از آسيب دهر مصون ماند.

    يريدون ان يطفئوا نور الله بافواههم و يا بى الله ان يتم نوره ولو كره الكافرون . مگر شهداى بزرگوار هفتم تير در مجاهدات سرسختانه خود و فداكارى بى‏دريغ در راه هدف چه مى‏خواستند جز پيروزى انقلاب و سرنگونى پرچم شيطانى كفر و نفاق و جز افتادن ماسك ريا و تزوير

    صحيفه نور ج 16 صفحه 217

    چهره‏هاى كريه و ددمنشانه به صورت خلقى و اسلامى؟ چه بسا اگر اين شهادت‏هاى دلخراش واقع نمى‏شد، آنان با همان خوى شيطانى و با ظاهرى فريبنده در صحنه بازى‏هاى سياسى باقى مى‏ماندند و بى‏امان ضربه‏هاى خويش را به انقلاب و فرزندان راستين آن وارد مى‏كردند و براى اسلام و مسلمانان مظلوم سنگ راه مى‏شدند و با ضربه نهائى آمريكا و ديگر ابرقدرت‏ها جمهورى را شكست مى‏دادند يا لااقل پيروزى را به عقب رانده و راه را طولانى مى‏كردند، ولى اين فاجعه غمناك و شهادت‏هاى پى در پى به پيروزى اسلام انقلابى سرعت بخشيد.

    سپاس فراوان به درگاه خداوند متعال كه با عنايات خاصه خود اين كشور بقيه‏الله اروحنا لمقدمه الفدا و اين ملت حزب‏الله را در تمام زمينه‏ها و مراحل به پيروزى و يا آستانه پيروزى رساند و قدرت جمهورى اسلامى و ارگان‏هاى او روز به روز افزايش يافته است.

    امروز ملت عزيز ايران كه نادانان گمان مى‏كردند با جنايات غير انسانى خويش و به شهادت رساندن شخصيات ارزنده آن از صحنه خارج مى‏شوند و رمز حضور آنان را نمى‏توانستند و نمى‏توانند ادراك كنند، همچنان با قدرت الهى خود به پيش مى‏روند و ما اميدواريم كه با شكست توطئه اخير آمريكا براى حفظ صدام و حزب غفلقى، قواى شجاع ما با شكست نهائى دولت عراق، راه را براى تاختن به سوى بيت‏المقدس باز نمايند، چنانچه اميد است ما شاهد بى‏تفاوتى كشورهاى منطقه كه با هجوم اسرائيل و قتل و غارت اخير آن در كشور اسلامى لبنان همه چيز آنان در خطر تباهى است نباشيم. ملت‏هاى مسلمان بدانند كه با اين سكوت مرگبار بعضى از دولت‏هاى منطقه و اين تسليم بى‏چون و چراى آنان در مقابل آمريكا و اسرائيل، امروز لبنان عزيز در حلقوم اين جهانخوار و تفاله او فرو مى‏رود و فرداى نزديك كشورهاى عزيز ديگر. و اگر امروز دولت‏هاى منطقه با سلاح نفت و سلاح گرم در مقابل اين جنايتكاران بايستند، مساله اسرائيل و پس از آن آمريكا و هر قدرتمند چپاولگر ديگر حل مى‏شود. ما تاسف شديد خود را از اينكه بعضى از دولت‏هاى اسلامى دست خود را به سوى آمريكا كه جنايتكار اصيل و توطئه‏گر دست اول است دراز كرده‏اند و از گرگ آدم‏در، نجات خود را مى‏خواهند، ابراز مى‏داريم و شديداً آن را محكوم مى‏كنيم. و ملت سلحشور و دولت انقلابى ايران اگر مساله جنگ عراق و توطئه براى اغفال ما از آنچه به آن مبتلا هستيم و نقشه براى شكست ما در دو جبهه نبود، به گونه‏اى ديگر عمل مى‏كرد. و ما براى چندمين بار به دولت‏هاى اسلامى، خصوصاً دولت‏هاى منطقه روى آورده و از آنان مى‏خواهيم و قاطعانه به آنان تذكر مى‏دهيم كه براى حفظ شرف و جان و ناموس و مال ملت‏هاى اسلامى بپاخيزند و با ما و دولت سوريه و فلسطينى‏ها متحد شده و در صف واحد از عزت و شرف اسلام و عرب دفاع كنند و براى هميشه دست اين جنايتكاران را از كشورهاى زرخيز خود قطع نمايند و فرصت را از دست ندهند كه فردا دير است.

    اينجانب از پيشگاه مقدس حق جل و على عظمت براى اسلام و مسلمين و بيدارى براى دولت‏هاى اسلامى و عزت و شرف براى كشورهاى اسلامى و رحمت براى شهداى اسلام در طول تاريخ خصوصاً شهداى هفتم تير و صبر و شكيبائى براى ملت ايران و بازماندگان شهدا خواستارم و

    صحيفه نور ج 16 صفحه 218

    هر چند براى همه شهدا و بويژه شهداى 7 تير عظمت و بزرگوارى قائلم و لكن شناخت من از شهيد مظلوم بهشتى و ابعاد گوناگون او و شهيد محمد منتظرى و مجاهدات ارزشمند او بيشتر است و نمى‏توان تاسف شديد خويش را در فقدان آنان پنهان كرد.

    انالله و انااليه راجعون‏

    والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته‏

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  6. #1446
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 16 صفحه 219

    تاريخ 11/4/61

    پيام امام خمينى به مناسبت شهادت آيت‏اللَّه صدوقى‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    انالله و انااليه راجعون‏

    طبع يك انقلاب، فداكارى است. لازمه يك انقلاب، شهادت و مهيا بودن براى شهادت است. قربانى شدن و قربانى دادن در راه انقلاب و پيروزى آن اجتناب‏ناپذير است بويژه انقلابى كه براى خداست و براى دين او، براى نجات مستضعفان است و براى قطع اميد جهانخواران و مستكبران. ما در هر جمعه و در هر جماعت و در هر محفل اسلامى و در هر گردهمايى براى يارى الله در انتظار قربانى هستيم و در انتظار شهادت.

    قربانى براى يك انقلاب بزرگ نشانه يك پيروزى و نزديك شدن به هدف است. بى‏جهت نيست كه درباره سيد شهيدان جهان، منقول است كه هر چه ياران بزرگوارش از دست مى‏رفتند و هر چه به ظهر عاشورا نزديكتر مى‏شد رنگ مباركش افروخته‏تر و ابتهاجش زيادتر مى‏شد، هر شهيدى كه مى‏داد يك قدم به پيروزى نزديكتر مى‏شد. مقصد، عقيده است و جهاد در راه آن و پيروزى انقلاب، نه زندگى و دنيا و رنگ و بوى ننگين آن. اين شهادت‏هاست كه به ملت ما وعده پيروزى نهايى مى‏دهد. مگر اسلام از شهادت هفتاد و دو تن برگزيدگان خدا در حكومت جبار بنى اميه خسارت ديد و انقلاب عظيم ايران از شهادت هفتاد و چند تن در يك لحظه و هزاران جوانان بزرگوار عاشق خدا و شهادت خسارت ديد كه ما خوف خسارت در شهادت عالمى بزرگوار و بزرگى متعهد و فداكار داشته باشيم. مگر فقهاى ارجمند و ائمه جمعه و جماعت والا مقام كه در صف مقدم انقلاب بودند و هستند نبايد در صف مقدم شهدا و جانبازان در راه دوست باشند. چه كسى اولى به شهادت است در زمانى كه كفر بنى‏اميه اسلام را تهديد مى‏كرد، از فرزند معصوم پيامبر اسلام و فرزندان و اصحاب او و چه كسى اولى به شهادت است در عصرى كه استكبار جهانى و فرزندان خلف آن در داخل و خارج، اسلام عزيز را تهديد مى‏كنند، از امثال شهيد بزرگوار ما و فقيه متعهد و فداكار اسلام شهيد صدوقى عزيز رضوان‏الله عليه، شهيد بزرگى كه در تمام صحنه‏هاى انقلاب حضور داشت و يار و مددكار گرفتاران و مستمندان بود و وقت عزيزش صرف در راه پيروزى اسلام و رفع مشكلات انقلاب مى‏شد و براى خدمت به خلق و انقلاب سر از پا نمى‏شناخت. هر جا زلزله مى‏شد شهيد صدوقى براى ترميم خرابى‏ها آنقدر كه توان داشت حاضر، هر جا كه سيل مى‏آمد او بود كه در صف مقدم براى دستگيرى خلق خدا حاضر بود. در

    صحيفه نور ج 16 صفحه 220

    جبهه‏ها او و دوستان او و امثال او بودند كه هر چند يك دفعه سركشى كرده و آرامش قلب خلق‏الله بودند. اين مدعيان خدمت به خلق و قيام براى خلق كه در بيغوله‏ها خزيده و در حال انقلاب به چپاول اسلحه و مهمات بيت المال خلق فعاليت شبانه‏روزى نمودند، اينك كه خداوند تعالى چهره كريه‏شان را آشكار كرد و دستشان را از مال و جان خلق‏الله كوتاه نمود، چنين خدمتگزارانى را از اين خلق مى‏گيرند و چون دزدان از سوراخ درآمده و غافلگيرانه اينگونه مردان فداكار براى ملت و توده‏هاى محروم را از محرومين مى‏ستانند و آن را به حساب قدرت خويش مى‏آورند و فتحى بزرگ براى خود و اربابان خود مى‏دانند و با تمام رسوايى باز خود را براى حكومت اين ملت اسلامى مهيا مى‏كنند. غافل از آنكه هر شهادتى ملت را به هدف بزرگ نزديكتر مى‏كند، و آنان را در پيشگاه حق و خلق رسواتر و بى‏آبروتر. ما در عين حال كه از شهادت و فقدان اين بزرگان خدمتگزار به اسلام و محرومين در سوكيم، از نزديك شدن به هدف اعلا كه قطرات خون اين شهيدان آن را نويد مى‏دهند، دلگرم و خرسنديم. آنچه پيش ما مطرح است هدف بزرگ و شخصيت‏هاى اين بزرگمردان شهيد است كه بحمدالله هدف نزديك و شخصيت‏هاى اينان بارزتر و بزرگتر مى‏شود. اينجانب دوستى عزيز كه بيش از سى سال با او آشنا و روحيات عظيمش را از نزديك درك كردم از دست دادم و اسلام خدمتگزارى متعهد را و ايران فقيهى فداكار و استان يزد سرپرستى دانشمند را از دست داد و در ازاء آن به هدف نهايى كه آمال اين شهيدان است نزديك شد. من به پيشگاه مقدس بقيه‏الله الاعظم روحى فداه و ملت عزيز و اسلام عزيزتر تبريك و تسليت عرض مى‏كنم و از خداوند تعالى براى شهيد عظيم رحمت و مغفرت و براى ملت بزرگ بويژه يزد متعهد صبر و اجر و براى خاندان محترم اين بزرگوار خصوصاً فرزند برومند عزيزش صبر جميل و اجر جليل خواهانم. از خداوند متعال پيروزى اسلام و سرنگونى كفر را خواستارم.

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  7. #1447
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 16 صفحه 221

    تاريخ 12/4/61

    پاسخ امام خمينى به نامه اعضاى شورايعالى تبليغات اسلامى‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    خدمت اعضاى محترم شورايعالى تبليغات اسلامى ايدهم الله تعالى‏

    گزارش خدمات شوراى مذكور را ملاحظه نمودم. از همكارى با حوزه علميه قم و تشكيلات منسجم و هماهنگى كه با مقامات ذيربط بوجود آورده‏ايد تقدير و تشكر مى‏كنم. همه مى‏دانيم در اين موقع حساس كه جمهورى اسلامى و اسلام عزيز مورد تهاجم تبليغاتى رسانه‏هاى گروهى مرتبط با قدرت‏هاى بزرگ و وابستگان آنان قرار گرفته است و آنان در باطل خود آن فعاليت‏ها و تبليغات وسيع را به راه انداخته‏اند، ما و شما و همه طرفداران اسلام براى حق خود بايد به اين حربه برنده روز، مجهز باشيم و چهره واقعى اسلام و جمهورى اسلامى را در داخل و بيشتر در خارج، در معرض شناخت همگان درآوريم و اين وظيفه الهى و انسانى بر عهده ماست و در اين زمينه تذكراتى را لازم مى‏دانم

    1- با تشكر عميق از علما و فضلاى محترم حوزه علميه قم كه در هر گرفتارى وظيفه الهى خود را انجام داده‏اند و در نقاط مختلف كشور بويژه در جبهه‏هاى جنگ تحميلى و مناطق دور افتاده محروم و مراكز كارگرى حضور يافته و شايستگى خويش و حوزه‏هاى دينى و علمى را به ثبوت رساندند، لكن نظر به حساسيت موقع و موقعيت آنان در اولويت دادن به امور تبليغى به نظر مى‏رسد كه فعاليت چشمگيرتر و دقت بيشترى براى اين امر حياتى اختصاص دهند و علاوه بر اوقات تعطيل، در ايام اشتغال نيز بخشى از اوقات شريف خود را در اين امر صرف نمايند و با انتخاب افراد شايسته به طور متناوب نگذارند اين پست حساس خالى بشود. از خداوند تعالى توفيق همگان را خواستارم.

    2- لازم است نهادهاى دولتى و ارگان‏هاى انقلابى و ذيربط در اين وظيفه الهى با شوراى مذكور همكارى جدى نمايند.

    3- بديهى است كه تبليغات خارج از كشور از ويژگى خاص و اهميت مخصوصى برخوردار است و چون وزارت ارشاد عهده‏دار اين امر است لازم است شورايعالى تبليغات در جذب و آموزش نيروهاى صالح و افرادشايسته براى اعزام به خارج از كشور و براى مقصد نشر فرهنگ اسلامى به وزارت ارشاد كمك و همكارى نمايند و با هماهنگى كامل اين وظيفه الهى را عمل نمايند.

    اميد است خداوند قادر از عنايت خاص خود همگان را برخوردار فرمايد.

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  8. #1448
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 16 صفحه 222

    تاريخ 14/4/61

    پاسخ امام خمينى به تلگرام تسليت آيت‏اللَّه العظمى مرعشى نجفى‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    حضرت آيت الله آقاى مرعشى نجفى دامت بركاته‏

    تلگرام محترم در تسليت شهادت شهيد محراب و فرزند اسلام حجت‏الاسلام والمسلمين مرحوم شهيد صدوقى موجب تشكر گرديد. اينجانب متقابلاً به جنابعالى و عموم ملت عزيز و حوزه‏هاى علميه تسليت عرض و از خداوند متعال رحمت براى اين سرباز فداكار اسلام كه عمرى در خدمت به حوزه‏هاى علميه و خدمت به محرومان گذراند و به دست منافقين انتقامجو كه كارهايشان خلاصه در ضربه زدن به اسلام و طبقه محروم ملت است، مسئلت مى‏نمايم.

    در طول پيروزى انقلاب از اعمال وحشيانه منحرفان وابسته به امريكا ظاهر مى‏شود كه دشمنى با طبقه علما و روحانيون متعهد در راس برنامه‏هاست و شهادت هر يك از اين عزيزان مشت آنان را كه مدعى طرفدارى ملت از آنان است باز نموده. از خداوند تعالى عظمت اسلام و مسلمين را خواستار و از جنابعالى اميد دعاى خير براى نظام جمهورى اسلامى را دارم.

    والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته‏

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  9. #1449
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 16 صفحه 223

    تاريخ 15/4/61

    فرمان امام خمينى به آيت‏اللَّه خاتمى‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    جناب مستطاب حجت‏الاسلام والمسلمين آقاى حاج آقا روح‏الله خاتمى دامت افاضاته‏

    به دنبال شهادت جانگداز سومين شهيد محراب صدوقى عزيز و اتفاق نظر علماى بزرگ يزد و محبوبيت در نزد اهالى محترم، جنابعالى را كه موصوف به علم و تقوا مى‏باشيد به سمت نماينده و امام جمعه يزد منصوب مى‏نمايم. انشاءالله ضمن انجام اين فريضه بزرگ مردم را به كليه وظايف خود در رابطه با اسلام عزيز و مسلمين و انقلاب خونين و مستحكم ملت شريف ايران آشنا فرمائيد. انشاءالله جنابعالى در تمشيت امور و رسيدگى به احتياجات مردم قاطعانه عمل مى‏نمائيد. اميد است اهالى محترم و متدين يزد عموماً و حضرات علماى اعلام خصوصاً و نهادهاى انقلابى فرصت را مغتنم شمرده همكارى‏هاى لازمه را در انجام هر چه باشكوهتر نماز وحدت آفرين و دشمن شكن جمعه با جنابعالى داشته باشند.

    موفقيت همگان را از خداوند متعال مسئلت دارم.

    والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته‏

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  10. #1450
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 16 صفحه 224

    تاريخ 23/4/61

    پيام امام خمينى به ملت مسلمان عراق به مناسبت آغاز آغاز عمليات پيروزمندانه رمضان‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    ملت مظلوم در بند عراق! عزيزان زجرديده و شكنجه كشيده محترم بين النهرين! اكنون كه برادران مجاهد شما در دفاع از ميهن خود و دفع حملات دشمن اسلام مجبور شدند به خاك عراق بيايند تا به خواست خداوند متعال ملت ستمديده عراق را از شر حزبى كه در طول سلطه غير مشروعش بر كشور اسلامى، آنچنان ضربه‏ها به اين ملت شريف وارد كرده كه قابل شمارش نيست نجات دهند چه علماى بزرگى مثل مرجع عظيم‏الشان آيت‏الله حكيم قدس سره از جور و ستم و فشارهاى غير انسانى اين حزب كافر در منزل خود منزوى و با دل خون به جوار رحمت حق رخت بربستند و مثل شهيد مظلوم، عالم آگاه آيت‏الله صدر و خواهر بزرگوارش كه در تحت شكنجه دژخيمان صدام عفلقى جان خودشان را فدا كردند و چه جوانان عزيز و برومند عراق كه در حبس و شكنجه بسر برده و بالاخره به دست اين حزب به لقاءالله شتافتند و اكنون كه قريب دو سال است كه به جمهورى اسلامى به جرم اسلامى بودنش حمله كرده‏اند و روى مغول را سفيد كرده‏اند، هزاران جوان عراقى و ايرانى را كه سرمايه‏هاى ملت خويش بودند فداى هواهاى نفسانى خودشان نمودند كه شما بهتر جنايات اين حزب و صدام، اين ابرجنايتكار را مى‏دانيد بپاخيزيد و با برادران صميمى خود دست اخوت اسلامى دهيد و اين حكومت ستمگر را از صحنه خارج كنيد و خود با تضمين خود، حكومت اسلامى دلخواه را تشكيل دهيد. ملت عزيز عراق! اكنون كه برادران شما با فداكارى جان بر كف براى حفظ ميهن خود و نجات برادران عزيز در بند خود به سوى شما آمده‏اند، قيام كنيد و با الهام از اسلام بزرگ بر دشمنان اسلام بتازيد كه برادران عزيز شما و ملت شريف ايران از پشت جبهه‏ها به جبهه مى‏آيند و با كمك شما عزيزان و برادران ايمانى اين غده‏هاى سرطانى را از قلب يك كشور اسلامى بيرون ريخته و ملت شريف عراق را بر سرنوشت خود حاكم مى‏گردانند. اى اهالى غيور بصره! به استقبال برادران مومن خود بيائيد و دست ستمكار عفلقى‏هاى كافر را از بلاد خود كوتاه كنيد. اى اهالى محترم اعتاب مقدسه! اى جوانان غيور كه در هر فرصت بر اين ناپاكان تاخته‏ايد! فرصتى را كه خداوند به شما عنايت نموده، غنيمت شمريد و مردانه قيام كنيد و سرنوشت خويش را به دست گيريد. اى ارتشيان گرفتار حزب كافرى كه براى هواهاى نفسانى خويش جوانان شما را به قربانگاه فرستادند! برادران ما براى نجات شما آمده‏اند و با فداكارى و توكل به خداى تعالى اين رژيم كافر و ستمگر را به جهنم مى‏فرستند. شما

    صحيفه نور ج 16 صفحه 225

    عزيزان در بند بپا خيزيد و خود و ميهن خود را با كمك برادران ايرانى خود نجات دهيد و نگذاريد مقدرات كشورتان در امريكا طرح‏ريزى شود. و شما اى برادران و جوانان ايرانى! به كمك برادران رزمنده خود بشتابيد كه اين لحظه از، حساسترين لحظات سرنوشت‏ساز است، يا پيروزى اسلام بر كفر عفلقيان و يا خداى نخواسته اگر غفلتى و يا اهمالى شود شكست اسلام و ننگ ملت براى هميشه، و هيهات كه شما جوانان غيور زير بار ذلت برويد. پس تكليف اسلامى و ميهنى شما اقتضا دارد كه به سوى جبهه‏ها جوانمردانه هجوم آوريد و بكوشيد تا جامه ذلت نپوشيد و بدانيد كه روحيه ارتش عراق بكلى از دست رفته است و اسلام امروز احتياج به شما جوانان برومند دارد. به سوى نبرد با كفر بشتابيد و برادران عراقى خود را نجات دهيد و برادران جان بر كف رزمنده جمهورى اسلامى را كمك كنيد كه فردا دير است. از خداوند متعال نصرت اسلام و مسلمين را خواستارم.

    روح‏اللَّه الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

صفحه 145 از 208 نخستنخست ... 4595135141142143144145146147148149155195 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/