صفحه 144 از 208 نخستنخست ... 4494134140141142143144145146147148154194 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1,431 تا 1,440 , از مجموع 2079

موضوع: صحيفه نور

  1. #1431
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 16 صفحه 167

    تاريخ 11/3/61

    بيانات امام خمينى در جمع نمايندگان مجلس شوراى اسلامى، اعضاى شورايعالى قضائى، قضات شرع و دادستان‏هاى دادگاه‏هاى انقلاب اسلامى‏

    هر قدمى كه انقلاب به پيش مى‏گذارد مسؤوليت متعهدين به اسلام افزون مى‏شود

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    با تشكر از آقايان نمايندگان محترم مجلس و آقايان شوراى قضائى و قضات محترم اسلامى و دادستان‏هاى محترم كه با تشريف آوردنشان خدمتشان رسيديم و تبريك پيروزى‏هاى اسلام به همه آقايان و همه ملت و همه مستضعفان جهان، چند كلمه‏اى راجع به تكاليف فعلى خودمان و بعد هم چند كلمه‏اى راجع به اوضاعى كه الان در دنيا مى‏گذرد عرض كنم. البته مطلبى را كه رئيس محترم مجلس فرمودند، من الان نمى‏توانم به طور شايسته صحبتى در آن باب بكنم. من امروز يك كلياتى عرض مى‏كنم و انشاءالله در فرصت ديگر اميد است كه مسائل و مشكلات حل بشود. در عين حالى كه ايشان فرمودند مشكلات داريم و من هم معتقدم به اينكه مشكلات فراوان داريم، لكن چون درصدد رفع مشكلات هستيم، هم مجلس محترم كه بحمدالله يك اجتماع الهى است و هم شوراى قضائى و قضات و دادستان‏هاى محترم كه تمام متعهد و خدمتگزار هستند و هم دولت و مراتب اجرائى، الان همه درصدد رفع مشكلات هستند و اين مژده رفع مشكلات را مى‏دهد. تا شروع نشده است به رفع مشكلات و طرح‏هائى كه براى رفع مشكلات است، مشكلات خيلى بزرگ نمايش پيدا مى‏كند، لكن بعد از اينكه تصميم گرفته شد و شروع شد به كار، اميد است كه با همين شروع، رو به رفع مشكلات بگذاريم و انشاءالله با سرعت اين مشكلات بر طرف بشود. آنچه من در اين جلسه محترم بايد عرض كنم اين است كه هر قدمى كه انقلاب به پيش مى‏گذارد، به همان اندازه مسؤوليت همه آقايان و همه كسانى كه در امور اين نهضت اسلامى، چه دولت و چه ديگران، دخالت دارند، افزون مى‏شود. يك وقت است كه اول انقلاب است و مشكلات انقلاب در كار است و هرج و مرج‏هائى كه در هر انقلاب اجتناب‏ناپذير است، آنجا عذر موجه است. يك وقت هم هست كه باز مفسدين و منافقين و منحرفين دستشان باز است و به كارهاى جنايتكارى خودشان ادامه مى‏دهند و جنگ است و حال جنگ است، آنوقت هم يك مقدارى معذور هستند. اما بحمدالله اين مسائل كه خار راه آقايان است، حل شده بايد ما حساب كنيم. هم قضيه جنگ به خواست خداى تبارك و تعالى در شرف حل است و هم اين منحرفين و وابستگان به قدرت‏ها رو به فنا هستند. از اين جهت ما، آقايانى كه در مجلس شوراى اسلامى هستند و مهمترين مقام را

    صحيفه نور ج 16 صفحه 168

    دارا هستند و چه شوراى قضائى و قوه قضائيه كه از اهميت بسيار برخوردار است و هم دولت كه مجرى قوانين است، قوانين اسلام است، امروز مسوول هستيم. يعنى از من طلبه تا شما آقايان و تا دولت و قوه قضائيه و قضات محترم و دادستان‏هاى محترم همه‏جا و ائمه جماعات و جمعات و مراجع عظام اسلام و طلاب علوم دينيه و متفكرانى كه متعهد به اسلام هستند، همه در اين وقت مسؤوليت بزرگى به عهده داريم. يعنى خداى تبارك و تعالى الان از ما عذر را كم مى‏پذيرد يا نمى‏پذيرد. الان ما نمى‏توانيم بگوئيم كه حال انقلاب است و حال انقلاب كارى از دستمان برنمى‏آيد، و نمى‏توانيم بگوئيم كه جنگ آنطور در ايران است كه دست همه را بسته است، و نمى‏توانيم بگوئيم كه اين گروهك‏ها آنطور فعاليت دارند كه اذهان ما را به خودشان متوجه كرده‏اند. اينها مسائلى است كه يا حل شده است يا نزديك به حل است. از اين جهت ما الان هم مجلس بايد قدم‏هاى بلندترى بردارد و لوايحى كه عرضه مى‏شود يا خودش قوانين مى‏خواهد بگذراند، هر چه بيشتر سرعت بدهد و اسلامى بودنش صددرصد باشد. اگر يك قانون، يك پيشنهاد، يك لايحه در آن يك نكته غير اسلامى باشد، اين در نظر اسلام و خداى تبارك و تعالى مردود است. بايد ما همه كوشش كنيم به اينكه همانطور كه جمهورى اسلامى را با كوشش اين مردم و جمعيت‏هاى ميليونى اسلامى، اين جمهورى اسلامى را به پيروزى رساندند و همه ما مرهون زحمات و فداكارى‏هاى آنها هستيم و خداوند همه را سلامت بدارد و به همه شهداى ما رحمت و سعادت نصيب كند، ما همه مرهون آنها هستيم و ما آن مقصدى را كه آنها داشتند موظفيم كه دنبال كنيم. مقصد آنها در شعارهاى آنها از اول انقلاب تا حالا و انشاءالله بعدها هم شعارها محفوظ است، منعكس است. آنها استقلال مى‏خواهند، آزادى مى‏خواهند و جمهورى اسلامى مى‏خواهند. جمهورى‏اى كه بايد اساسش بر احكام اسلام باشد و جمهورى‏اى باشد كه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم و امام زمان روحى له الفدا بپذيرد. اگر يك خدشه در احكام اسلام واقع بشود، نه پيغمبر مى‏پذيرد و نه امامان ما. كوشش بايد بكنيم به اينكه در عين حالى كه بايد سريع قدم‏هاى بلند را برداريم و در عين حال، تمام قدم‏ها بايد اسلامى باشد و رو به اسلام باشد و نمى‏توانيم اگر يك مطلبى را در مجلس بگذرانيم و خداى نخواسته متخلف باشد از اسلام، نمى‏توانيد شما عذر براى خودتان پيدا بكنيد. و اگر يك قدم، قضات محترم و شوراى قضائى خداى نخواسته بر خلاف آنچه مقرر است بردارند، آن هم معذور نيست و مواخذ است. و اگر چنانچه ائمه جمعه و ائمه جماعت و كسانى كه در اين جمهورى اسلامى از روحانيون مشغول يك كارى هستند، اگر خداى نخواسته يك قدمى، يك كلامى برخلاف مصالح اسلام بردارند، معاقب هستند. همه معاقب هستيم و همه مسوول هستيم، كلكم راع و كلكم مسئول ما بايد كوشش كنيم كه رو به اسلام برويم و اسلام را هر چه زودتر، قوانين اسلام را، قوانين قضائى اسلام را، قوانين سياسى اسلام را هر چه زودتر به طور شايسته در اين كشور پياده كنيم و مطمئن باشيد كه اگر چنانچه اراده كنيد، مى‏توانيد و در عين حالى كه تاكنون هر چه قوانين در آن رژيم‏هاى سابق بوده است، تقريباً بسيارى از قوانين، قوانين جزائى و سياسى‏اش كه همه در بسيارى از قوانين‏شان برخلاف مسير اسلام بوده است، يا متصديان قضا اشخاصى بودند كه بر خلاف موازين

    صحيفه نور ج 16 صفحه 169

    اسلام متصدى قضا شدند و در نار هستند. و متصديان همه امور كه مشغول به خدمت هستند، اگر خداى نخواسته يك خلافى در كار باشد ولو اشتباهاً باشد، بايد با كمال دقت ملاحظه كنند و مداقه كنند كه مبادا يك مطلبى واقع شود بر خلاف آنچه كه بايد واقع بشود. و من به همه شما و به همه آقايان دعاگو هستم و آنچه كه وظيفه من است كه يكى‏اش دعاگوئى است، اميدوارم دعا كنيد كه كوتاهى نكنم.

    اين عار تا قيامت بر پيشانى شما غير متعهدها متنقش است‏

    و اما مسائلى كه امروز در منطقه و جهان واقع مى‏شود، البته شما همه يا اكثراً مى‏دانيد كه چه دارد واقع مى‏شود. از امريكا تا انگلستان، تا فرانسه، تا آلمان تا ساير جاها به راه افتاده‏اند، دستپاچه شده‏اند و هياهو مى‏خواهند راه بيندازند كه در اين وقت چه مى‏شود. اين دستجاتى كه مى‏خواهند صدام را زنده كنند يا تطهير كنند، چه در بغداد بروند و غير متعهدين به اصطلاح مجتمع بشوند و چه نروند، مطلب از اينها گذشته است. اين مرده، زنده نخواهد شد. اگر هم بغداد برويد، يك مرده را رئيس خودتان قرار داديد، يك جنايتكار مرده را انتخاب كرده‏ايد. و اين عار براى شما غير متعهدها تا قيامت بر پيشانى‏تان متنقش است. و اگر گمان كنيد كه با رفتن بغداد و تعيين صدام به رياست، يا يكى ديگرى كه مثل صدام است، شما بتوانيد كه يك كسى كه جنايتش آنقدر زياد است كه نمى‏توانيم ما به ذكر و قلم، ذكر كنيم آن را، بخواهيد تطهير كنيد، او با درياهاى عالم هم تطهير نخواهد شد. و اگر بخواهيد علم كنيد او را و زنده كنيد، اين علم خوابيد و اين نعشش الان موجود است. الان يك نعشى است كه دارد حركت آخر عمرش را مى‏كند. شماها نمى‏توانيد اين كار را انجام بدهيد. بيخود خودتان را زحمت ندهيد و عرض خودتان را نبريد و براى ماها هم زحمت درست نكنيد و آنهائى كه از آن طرف درياها آمده‏اند اينجاها گردش مى‏كنند، آنها هم اگر بخواهند صدام را زنده كنند، همان حرفى است كه به آنها بايد گفت و اگر حضرت عيسى سلام‏الله عليه كه مرده‏ها را زنده مى‏كرد بيايد، اين مرده را نمى‏تواند زنده كند. براى اينكه زنده كردن اين، به هدايت است. و خداى تبارك و تعالى به پيغمبر اسلام كه اشرف از حضرت عيسى سلام‏الله عليه است مى‏فرمايد انك لاتهدى من احببت حضرت عيسى مرده‏هاى طبيعى را زنده مى‏كرد، لكن مرده‏اى كه قلبش مرده است، مرده‏اى كه هستى‏اش از بين رفته است، حيثيتش از بين رفته است و قادسيه‏اش به فنا مبدل شده است، حضرت عيسى هم همچو كارى را نه مى‏كند و نه مى‏تواند. بنابراين اينها مى‏خواهند چه بكنند؟ اينهائى كه اجتماع مى‏كنند كه، يك كنفرانس‏هائى ايجاد مى‏كنند كه كنفرانس غير متعهدها را، بلكه بتوانند در بغداد تاسيس كنند و ايجاد كنند، اولاً كه معلوم نيست كه موافقت كنند بسيارى از دولت‏ها، دولت‏هائى كه توجه به مسائل دارند، دولت‏هائى كه مرعوب آمريكا و ديگر كشورها نيستند، دولت‏هائى كه توجه به حيثيت خودشان دارند و دولت‏هائى كه به اسلام فكر مى‏كنند، اينها با شما موافقت معلوم نيست بكنند، و بخواهيد كه با عدم موافقت آنها هم، شما باز آن مجلس را تاسيس كنيد و آن را رئيس بدانيد كه در تاريخ ننگى براى خودتان ايجاد مى‏كنيد كه با درياها نمى‏شود اين ننگ را شست. و نمى‏توانيد كه شما اعاده كنيد حيثيت

    صحيفه نور ج 16 صفحه 170

    كسى را كه از اول نداشت، و اگر داشت، به باد فنا رفت، آدمى كه ملاحظه كرديد در آن چيزى كه نوشته بود به سران نظامى خودش در شهر خونين شهر، خرمشهر، كه آنطور سفارش كرده بود كه بزنيد، بكشيد و چه بكنيد، تا آخر گلوله، تا آخر نفر، اين ديد كه همان نظامى‏هاى او گوش ندادند به او، نتوانستند گوش بدهند، اصلاً مجال قرائت اين چيزها را به آنها ندادند و فوج فوج تسليم شدند. يك همچو آدمى كه دنبال اين مى‏گويد كه امر به عقب‏نشينى كرديم، (لابد عقب نشينى تاكتيكى!!) اين آدم را نمى‏توانيد اعاده حيثيتش را بكنيد، حيثيت خودتان را سر اين بى‏حيثيت به باد ندهيد. ما نصيحت‏هاى خودمان را، ايران نصيحت‏هاى خودش را به شماها مى‏كند كه شماها يك قدرى در خلوت بنشينيد و آمريكا و شوروى و ديگر قدرتمندان را از مغزتان شستشو كنيد و فكر كنيد كه ما اگر برويم بغداد، چه جور مى‏توانيم بكنيم. و من اعلام يك خطرى هم براى شما مى‏كنم كه از صدام بعيد نمى‏دانم و آن اينكه همين صدامى كه در حال مردن است يك وقت عده‏اى از شما را بكشد و گردن ايران بگذارد، براى اينكه شما را وادار كند كه مخالفت كنيد. خوف اين مطلب زياد است. شما از اين جانى خيال نكنيد كه هيچ كارى بر نمى‏آيد، اين جانى، جنايت زياد از او مى‏آيد. و اين جنايت به نظر انسان نزديك است، همانطورى كه يك جاهائى را مى‏زند و مى‏گويد ايران زده است و خودش با اسرائيل رفيق و دوست و برادر است و مى‏گويد كه اسلحه از اسرائيل مى‏آيد و حالا هم ابرقدرت‏ها و گويندگان آنها با اين مانورهاى مضحك يكى از اين ور مى‏گيرد، يكى از آن ور. يكى مى‏گويد كه من به اطلاع آمريكا بودم، آمريكا مى‏گويد من گفتم آنقدر كار نكن و مجلسشان مى‏گويد كه چرا اين كار را كردى. مطلب را مسلم همه‏شان مى‏گيرند كه اى مردم بدانيد كه اين اسرائيل به ايران اسلحه فرستاده. و همه اينها و خود اسرائيل هم اين مطلب را احراز كرده است كه اگر اسرائيل انگشتش را به بحر محيط بزند، نجس مى‏شود، چون اين را احساس كرده است، مى‏خواهد با اينكه من كمك كرده‏ام ايران را بدنام بكند، از باب اينكه مى‏داند كه موافقت او با ايران، بدنام كردن ايران است، خودش هم اين را احساس كرده است. براى خدمت به امريكا حيثيت خود را پيش نسل‏هاى آينده از بين نبريد در هر صورت اين مسائل كه الان مى‏گذرد، اينها همه هست و من خوف اين را دارم كه اگر اينها مجتمع بشوند، در بغداد يا در بين راه، چند نفر از اينها را بزنند و بكشند و گردن ايرانى‏ها بگذارند و يا در مجلس كه مجتمع مى‏شوند، يك وقت خود صدام براى اينكه برود دستش را بشويد، بيرون برود و مجلس را منهدم كنند. درست توجه كنيد كه مبادا به دام بيفتيد، به دام اين صدام بيفتيد، كه اين مرد خطرناكى است. و اشخاصى كه آخر عمرشان را مى‏گذرانند، جنايتكارانى كه آخر عمرشان را مى‏گذرانند، مى‏گويند حالا كه من رفتم بگذاريد، همه بروند. اقتلونى و مالكاً مرا بكشيد كه مالك هم كشته بشود. مساله اينطورى است. حالا خودشان بنشينند فكر بكنند كه آيا صدام با اين جنازه متعفن، ارزش دارد كه شما ارزش‏هائى به پاى او بريزيد؟ آمريكا كه مى‏گويد من اسرائيل را به هيچ كس‏

    صحيفه نور ج 16 صفحه 171

    نمى‏فروشم، از شما آنهمه ذخاير مى‏گيرد و مى‏گويد من اسرائيل را به شما نخواهم فروخت، ارزش دارد اين آمريكا كه شما براى خدمت به او تمام حيثيت خودتان را پيش ملتتان، پيش ملت‏هاى عالم، پيش نسل‏هاى آينده از بين ببريد؟ من اميدوارم كه اينها بيدار بشوند و توجه به مسائل بكنند و خودشان را به هلاكت نيندازند و ما را هم به زحمت نيندازند. خداوند انشاءالله همه مسلمان‏ها را به وظايف اسلامى خودشان آشنا كند. ما و شما و همه ملت ايران را به وظايف اسلامى اسلامى خودمان آشنا كند و توفيق عمل به اسلام و پياده كردن اسلام در همه جا به همه ما مرحمت فرمايد.

    والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته‏

    صحيفه نور ج 16 صفحه 172

    بسمه تعالى

    در پى پيروزى عظيم رزمندگان پرتوان اسلام و آزادى خرمشهر، شهرهاى لاله‏هاى خونين، مردم عزيز و مهربان و ايثارگر كشورمان و علماى اعلام و ائمه محترم جمعه و جماعات در شهرستان‏هاى مختلف با تلگرام‏هاى بسيار آمادگى خود را جهت بازسازى مناطق ويران شده اعلام و مراتب ايثار و فداكارى خويش را در اين امر مهم و انسانى ابلاغ كردند و به راستى اين حضور دائمى و خستگى ناپذير در صحنه و آمادگى و فداكارى‏هاى خالصانه مردم دلير ما براى هر مسلمانى غرورانگيز و براى جهانيان اعجاب‏آميز است و مى‏توان گفت اين هم يكى از الطاف الهى و بركات جنگ است كه اينچنين مردم را به هم نزديك و مهربان نموده و در غم و شادى يكديگر شريك ساخته است. من در برابر اينهمه ايثار و از خودگذشتگى و خلوص، از تشكر و قدردانى عاجز و ناتوانم و خداى بزرگ است كه با رحمت واسعه خود مى‏تواند پاداش شما را داده و قدردانى كند شكرالله مساعيكم الجميله. مطلبى كه لازم به تذكر است اينكه به خاطر تسريع در كار انشاءالله تعالى، حضرات و اقشار محترمى كه آمادگى خود را براى بازسازى اعلام داشته‏اند، متوجه باشند كه هماهنگى خود را با شورايعالى بازسازى مناطق جنگى كه تحت نظر دولت جمهورى اسلامى فعاليت مى‏كنند حفظ نموده و كمك‏هاى خود را چه از نظر مالى و چه از نظر مصالح و نيروى انسانى با راهنمائى‏هاى شوراى مزبور به انجام رسانند تا به خواست خداى تعالى هر چه بهتر و سريعتر به هدف مقدس خود رسيده و از هدر رفتن نيروها و ناهماهنگى‏ها جلوگيرى نمايند. در خاتمه از اينكه نمى‏توانم به يكايك نامه‏هاى شما بزرگواران جواب دهم معذرت خواسته، موفقيت همه عزيزان و نابودى هر چه زودتر دشمنان اسلام و انسانيت را از خداى متعال مسئلت دارم.

    والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته‏

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  2. #1432
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 16 صفحه 173

    تاريخ 13/3/61

    بيانات امام خمينى در جمع گروهى از خانواده‏هاى شهدا و فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى

    يكى از احكامى كه مورد توجه خداست وحدت و انسجام همه است‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    همانطورى كه اين برادرها، برادرهاى بسيار عزيز مايلند كه با من ملاقات كنند، من هم مايلم كه چهره‏هاى عزيز و نورانى آنها را ببينم. خوب، لكن مسائل، بعضى‏اش مهم است و به واسطه مهم بودن آن مسائل، يك مسائل ديگرى بايد يك قدرى تعويق بيفتد و بحمدالله امروز و در اين 15 خرداد كه نزديكش هستيم، وضع ايران به طور عموم، وضع قواى مسلح به طور خصوص بسيار فرق دارد با خرداد سال قبل و بحمدالله انسجامى كه الان حاصل شده است بين تمام قواى مسلح كه كوشش مى‏شد كه اينها با هم نباشند و نقشه آمريكائى بود كه اين اشخاصى كه مى‏توانند فعال باشند، مقابل هم قرار داده بشوند، آن مدفون شد و خنثى و آنطورى كه من، اشخاصى كه رفت و آمد مى‏كنند از روحانيون، ديگران براى من نقل مى‏كنند، اعجاب دارم از اين برادرى كه همه گروه‏ها با هم دارند كه گاهى گفته مى‏شود كه وقتى كه انسان وارد مى‏شود آنجا و نمى‏شناسد، اصلاً نمى‏تواند تميز بدهد كه كدام ارتشى‏اند، كدام سپاهى‏اند، كدام بسيجى‏اند. اينطور با هم مربوط و با هم هستند. و همين معناست كه خداى تبارك و تعالى شماها را و همه ما را مورد عنايت قرار داده است و همين نصرت الهى است، نصرت الهى كه انسان توجه به احكامش داشته باشد و عمل بكند به احكامش. اين نصرت الهى است و يكى از احكامى كه مورد توجه است اين وحدت و انسجام همه است. و خصوصاً قوائى كه در فعاليت نظامى هستند، اينها اگر خداى نخواسته يك وقتى يك اختلافى در خودشان بروز كند همان روز است كه آمريكا به مقاصد خودش نزديك مى‏شود.

    روزى كه حيثيت اسلام در ميان است بايد تمام اميال خويش را فداى ميل اسلام كنيم

    و لهذا فرضاً كه شما ملاحظه كنيد كه، يا آنها ملاحظه كنند كه بعضى‏ها مخالف مثلاً ميل‏شان يا موافق چه عمل مى‏كنند، امروز نبايد انسان اميال خودش را به نظر بگيرد. يك روزى كه گرفتارى اسلام و حيثيت اسلام در ميان است و مى‏بينيد كه همه قدرتمندها و همه تبليغات بر ضد همه هست و از اول هم بر ضد همه و خصوص پاسدار عزيز بوده است، بايد انسان تمام اميال خودش را فداى ميل اسلام، بكند حكم و احكام اسلام بكند. همانطور كه شما و همه اين رزمندگان ما واقعاً يك‏

    صحيفه نور ج 16 صفحه 174

    چهره‏هائى هستند كه انسان از خودش خجالت مى‏كشد كه با آنها مواجه بشود. كسانى كه جان خودشان را كه سرمايه همه چيز است ديگر براى انسان، اين را فدا دارند مى‏كنند براى اسلام و ماها اين توفيق را نداريم، نمى‏توانيم، منتها دعا مى‏كنيم به شما. وقتى بنا شد كه شما يك همچو تحفه‏اى را داريد به اسلام تقديم مى‏كنيد، آنوقت اگر فرض كن يك چيزى مخالف ميل‏تان شد، بايد با آن مخالف ميل، با ميل خودتان يك قدرى مبارزه كنيد. اين مبارزه باطنى است كه لازم است انسان داشته باشد هميشه و هميشه مواظب باشد.

    شيطان خرده‏كارى خيلى دارد، چيزهاى مخفى، چيزهائى كه انسان نمى‏تواند ادراك كند و بعد ادراك مى‏كند زياد دارد و وسوسه‏هاى زياد دارد. بايد در مقابلش ايستاد و در مقابلش از هواهاى ادراك مى‏كند زياد دارد و وسوسه‏هاى زياد دارد. بايد در مقابلش ايستاد و در مقابلش از هواهاى نفسانى جلوگيرى كرد. و اين وحدت و انسجامى كه الان بين شما و ساير برادرانتان در ارتش و بسيج و ساير جاها هست، اين را حفظ كنيد و همين طور عشاير را كه يك قوه‏اى هستند و علاقمند هستند بحمدالله.

    امروز بايد با هم باشيد و دشمن مشترك را دفع كنيد

    و در رژيم سابق، زمان رضاشاه مى‏خواستند اين عشاير را از بين ببرند و بسيارى‏شان را از بين بردند. الان بحمدالله آنها هم يك قدرتى هستند با شما دوست و رفيقند. همه با هم دوست باشيد، همه با هم رفيق باشيد تا اينكه بتوانيد اين بار را به منزلش برسانيد و مطمئن باشيد كه تا ايران به اين وضعى كه فعلاً هست، و بحمدالله دارد جلو مى‏رود. خيلى از اشخاصى كه بدبين بودند به اسلام و بدبين هم هستند، هى اميد اين را داشتند كه اسلام همين چند ماهى بيشتر، باز مهلت مى‏دادند، يك چند ماه ديگر، يك چند ماه ديگر، يك سال ديگر، و حالا ديدند كه سه سال گذشت و رو به انسجام بيشتر و اينجا ثبات بيشتر است. و من اميدوارم كه هر چه عمر اين طفل زيادتر بشود و عمرش طولانى‏تر بشود، بر آن فعاليت و بر آن قوه‏هاى خودش افزوده بشود و انسجامش هم زيادتر بشود. و اين اشخاصى كه به اميد اين نشسته‏اند كه دوباره ايران برگردد، سلطنت طلب مى‏خواهد دوباره ايران به سلطنت برگردد، ديگران مى‏خواهند يك جمهورى دموكراتيك غير مذهبى، با تعبير غير مذهبى، غير مذهبى درست بكنند، اينها همه‏شان به قبرستان خواهند رفت و نمى‏توانند انشاءالله. و اما شرطش اين است كه ان تنصرواالله ينصركم خداى تبارك و تعالى تعليق كرده، اين نصرت خدا دنبال نصرت ماست. ما اگر از خدا نصرت كرديم و براى خدا، براى دين خدا عمل كرديم، كه يكيش همين است كه گله‏ها اگر داريم، الان باشد، الان بايگانى كنند گله‏ها را، بعدها كه درست شد اگر باز گله‏اى باقى ماند مى‏شود انسان يك كارى بكند، اما امروز وقت اينكه من از يك كسى اوقاتم تلخ باشد، يك چيزى بگويم كه يك وقت خداى نخواسته براى او مضر باشد، يا شما يك چيزى بگوئيد، يا ارتشى‏ها يك چيزى بگويند اين امروز نبايد مطرح بشود. همه بايد تمام با هم باشيد و يك دشمن مشترك آمده است و بايد اول دشمن مشترك را دفعش كنيد، بعد كه دشمن مشترك دفع شد، خوب، گله‏ها بعدها اميد است كه حل بشود، اگر

    صحيفه نور ج 16 صفحه 175

    هم حل نشد، آسان است آن بعدها. حالا من هم دعا مى‏كنم به شما و اميدوارم كه همين حيثيتى كه داريد الان، بحمدالله شما الان در بين همه دنيا، الان ايران، اگر همه رسانه‏ها را ملاحظه كنيد، ايران مطرح است همه جا، در همه دنيا مطرح است ايران و همه از اين جنبش ايرانى و اسلامى وحشت دارند. با اينكه ملت‏هاى اسلامى و دولت‏اسلامى، ملت‏ها كه وحشت ندارند دولت‏هاى اسلامى هم نبايد وحشت داشته باشند، براى اينكه ايران بنا ندارد به اينكه دولت‏هاى اسلامى را كنار بگذارد، چى بشود، اميد دارد اسلام موفق بشود، آنها هم خودشان را با اسلام تطبيق كنند. همه ما با آنها موافق هستيم و دشمن مشترك ما كه امروز اسرائيل و آمريكا و امثال اينهاست كه مى‏خواهند حيثيت ما را از بين ببرند و ما را تحت ستم دوباره قرار بدهند، اين دشمن مشترك را دفع بكنيد، بعد كه دفع كرديد دشمن مشترك را، آنوقت ديگر هر كسى در محل خودش براى خودش حكومت هست و براى چى. انشاءالله كه موفق باشيد و مويد، و من دعا مى‏كنم به شما و دعا كنيد كه من غافل نشوم از اين دعاگوئى. انشاءالله خداوند همه‏تان را حفظ كند و در پناه امام زمان سلام‏الله عليه به عنايت حق تعالى از عنايت حق تعالى برخوردار باشيد.

    والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

  3. #1433
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 16 صفحه 176

    تاريخ 14/3/61

    پيام امام خمينى به شركت كنندگان در اردوى عشايرى واحد بسيج مستضعفين سپاه پاسداران انقلاب اسلامى

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    سلام بر عشاير دلير ايران. سلام بر سلحشوران غيورى كه در طول تاريخ اسلامى ايران پيوسته بر سر مرزها و در حاشيه كويرها و در دل كوه‏ها و در پهندشت صحراها و در هر نقطه عشايرى ديگر از اين كشور عزيز و پهناور پيوسته سرسخت‏ترين مدافعان اسلام و ميهن اسلامى را تشكيل داده و راه هرگونه توطئه‏اى را بر دشمنان اسلام بسته‏ايد. درود بر شما عزيزانى كه احياناً سخت‏ترين شرايط اقليمى و بيشترين كمبودها و محروميت‏هاى زندگى را متحمل شده و دشوارى‏ها را بر خود هموار ساخته‏ايد، ولى نه تنها آلت دست بيگانگان و افراد خود فروخته و نوكران بى‏اختيار و فرارى از ملت قرار نگرفته‏ايد، كه همه آنها را از ميان خود طرد كرده و بيرون رانده‏ايد. درود بر شما شير مردان و شير زنانى كه با بسيج عشايرى و ارسال كمك‏هاى مالى و همكارى‏هاى ديگر، چه در خط مقدم جبهه و چه در پشت جبهه، موجبات دلگرمى رزمندگان دلير ما را فراهم ساخته و پشتوانه محكمى براى جنگجويان و وسيله‏اى براى كشف و خنثى كردن توطئه‏هاى دشمنان ما گشته‏ايد. من از اينجا بر شما عزيزان درود مى‏فرستم و دست شما را به گرمى مى‏فشارم و اميدوارم همچون گذشته سدى محكم و نفوذناپذير در برابر دشمنان اسلام و وطن اسلامى خويش باشيد و محيط پاك و باصفاى عشايرى خود را از نفوذ تبليغات زهرآگين و مسموم ناپاكان و جيره‏خواران بيگانه‏پرست سالم نگه داريد و راه هرگونه توطئه‏اى را بر آنها ببنديد و با هوشيارى كامل نقشه‏هاى خائنانه‏شان را نقش بر آب كنيد. اميد است خداى تعالى نيز شما را در پيمودن اين راه مقدس يارى كرده و توفيق دهد و شما نيز در تمام مراحل زندگى هيچ گاه خدا را از ياد نبريد. در خاتمه از مسوولان محترم مملكتى نيز مى‏خواهم كه در كنار مسؤوليت‏هاى سنگين ديگرى كه دارند، هر چه بيشتر و سريعتر در رفع مشكلات و كمبودهاى شما بكوشند و انشاءالله تعالى با پايان گرفتن جنگ و بازسازى مناطق جنگى رسيدگى به وضع شما عزيزان و رفع نابسامانى‏هاى شما را در اولويت قرار دهند.

    والسلام عليكم و رحمه الله‏

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  4. #1434
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 16 صفحه 179

    تاريخ 15/3/61

    پيام امام خمينى به مناسبت سالروز 15 خرداد

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    با سپاس بى حد به خداوند متعال، امروز به روز 15 خرداد 61 رسيديم. سالروز خرداد 42 خمير مايه نهضت مبارك ملت بزرگ ايران و روز بذر انقلاب اسلامى ماست. ملت عزيز بايد اين خميرمايه و بذر پر بركت را در عصر عاشوراى 83 جستجو كند، عصر عاشوراى مصادف با ساعات شهادت نصرت آفرين سيد مظلومان سرور شهيدان، عصر عاشورائى كه خون طاهر و مطهر ثارالله و ابن ثاره به زمين گرم كربلا ريخت و ريشه انقلابات اسلامى را آبيارى نمود. ملت عظيم‏الشان در سالروز شوم اين فاجعه انفجارآميزى كه مصادف با 15 خرداد 42 بود با الهام از عاشوراى آن قيام كوبنده را به بار آورد. اگر عاشورا و گرمى و شور انفجارى آن نبود، معلوم نبود چنين قيامى بدون سابقه و سازماندهى واقع مى‏شد. واقعه عظيم عاشورا از 61 هجرى تا خرداد 61 و از آن تا قيام عالمى بقيه الله اروحنالمقدمه الفدا، در هر مقطع انقلاب ساز است. آن روز يزيديان با دست جنايتكاران گور خود را كندند و تا ابد هلاكت خويش و رژيم ستمگر جنايتكار خويش را به ثبت رساندند، و در 15 خرداد 42 پهلويان و هواداران و سردمداران جنايتكارشان با دست ستمشاهى خود گور خود را كندند و سقوط و ننگ ابدى را براى خويش بجا گذاشتند كه ملت عظيم‏الشان ايران بحمدالله تعالى با قدرت و پيروزى بر گور آتشبار آنان لعنت مى‏فرستد.

    سالروز 15 خرداد 60، با 61 كه اينك شاهد آنيم فرق بسيار دارد. در سال 60 مع‏الاسف كشور و ملت شريف گرفتارى‏هاى زياد داشت كه گرفتارى جنگ تحميلى و خيانت بعضى عناصر آتش افروز براى بيگانگان و خرابكارى‏هاى عناصر فاسد از منافقان تا ديگر گروهك‏هاى منحرف تروريست منجر به شهادت عده كثيرى از عزيزان متعهد به اسلام و جمهورى اسلام گرديد، ولى بحمدالله تعالى در سالروز 15 خرداد 61 رزمندگان قدرتمند ما با فداكارى و عاشق‏پيشگى كه پشتوانه آنان عنايت حضرت باريتعالى و توجه خاص حضرت بقيه‏الله روحى لمقدمه الفدا، و پشتيبانى ملت بزرگوار در سراسر كشور است بر جنگ آفرينان پيروز شدند و اكنون قدم‏هاى آخر را بر مى‏دارند و صداميان تبهكار نفس‏هاى احتضار را مى‏كشند و بساط مفسدان داخل و گروهك‏هاى مزدور با همت پاسداران، كميته‏ها و پرسنل شهربانى و بسيج و همكارى ملت عزيز در هم پيچيده شد. در سال 60 با فعاليت زياد خائنان و وابستگان به آمريكا مى‏رفت تا ميان سپاه پاسداران، اين جوانان متعهد فداكار با ارتشيان

    صحيفه نور ج 16 صفحه 180

    رزمنده عزيز كه فداكارى همگان را در جبهه‏ها مشاهديم با دست پليد جنايتكارانى سياست باز و تروريست‏هائى جنايت پيشه با حيله‏هائى شيطانى شكاف پيدا شود و خداوند مى‏داند كه كشور مظلوم ما با اين نقشه شوم به كجا كشيده مى‏شد و به ملت شريف چه‏ها مى‏گذشت و به سر اسلام چه‏ها مى‏آمد و به خواست خداوند بزرگ و همت مجلس شوراى اسلامى و پشتيبانى ملت شريف در سال 60، در سال 61 سالروز خرداد، اين جرثومه‏هاى فساد و خيانت و اين جنايت پيشگان آمريكائى از صحنه خارج و به قبرستان نسيان سپرده شدند.

    امروز با سپاس به الطاف خداوند متعال نيروهاى مسلح آنچنان از انسجام و وحدت برخوردار هستند كه دل‏هاى بدخواهان پليد را به وحشت مرگبار افكنده‏اند و به رغم تبليغات دروغين رسانه‏هاى گروهى دشمنان ياوه سرا، بين قواى مقننه و قضائيه و اجرائيه و بين آنان و ملت آنچنان وحدت كلمه و اخوت ايمانى برقرار است كه تاريخ نظير آن را نديده و بازگو ننموده است. و اينجانب اميدوارم كه اين بارقه الهى كه به بركت اسلام و تعهد به آن براى كشور ايران جلوه كرده است براى هميشه برقرار و پايدار باشد.

    بگذار دشمنان شكست خورده و بدخواهان منزوى كه دستشان از همه چيز كوتاه شده است خود را به اين دروغ‏هاى مفتضح و آرزوهاى بچگانه دلخوش كنند كه ايران بر سر قدرت در تب و تاب است و روحانيون بر سر به دست گرفتن زمام امور صف‏بندى مى‏كنند و ايران پس از فلانى در آتيه نزديك به اغتشاش كشيده مى‏شود و جمهورى اسلامى به جمهورى غير مذهبى دموكراتيك مبدل مى‏شود. و بايد بدانند كه اين آرزوهاى به خيال خود طلائى را به گور خواهند برد. و بحمدالله تعالى ايران عزيز به جائى رسيده است كه بين همه ارگان‏ها و گروه‏ها اخوت ايمانى قرآنى برقرار است و به مرتبه‏اى از ثبات رسيده است كه با مردن اشخاص، هر كه باشد، آسيب نخواهد ديد. و اين رسانه‏هاى دروغ ساز گروهى آنچنان مبتلا به خلافگوئى و تناقض پراكنى شده‏اند كه شايد به غير از دوستان خيالپرداز و اميدپرور آنان كسى گوشش به اين دروغ‏ها بدهكار نباشد.

    ما در زندگى خود در اين انقلاب اسلامى چيزهايى ديده‏ايم و قبل از آن صحنه‏هائى ديده بوديم باور نكردنى و شگفت انگيز، از دوره افتادن رضاخان در تكايا و شمع روشن كردن تا قرآن طبع نمودن محمدرضا و احرام حج بستن، از عابد و زاهد و مسلمان شدن صدام تا اسلام شناس شدن كارتر و تا به حكم جهاد مسلمانان عليه ايران تهديد كردن بلندگوى بگين و ريگان و شايد اگر زندگى ادامه پيدا كند اينان را در صف‏هاى جماعت و محراب عبادت ببينيم. درست در زمانى كه جمهورى اسلامى براى حفظ سرزمين‏هاى اسلامى و حراست از حرمين شريفين، مسلمانان را به وحدت اسلامى دعوت مى‏كند و يا للمسلمين مى‏گويد، از مركز وحى براى خنثى نمودن اين فرياد پيشنهاد جهاد عليه اين دعوت را كرده و به نفع آمريكا دشمن اسلام و اسرائيل كه براى گرفتن از فرات تا نيل و سلطه بر حرمين شريفين كوشش مى‏نمايد، سينه چاك مى‏زنند. در مدت قريب دو سال كه صدام عفلقى به كشور اسلامى ايران تجاوز نمود و شهرهاى مسلمان عرب ايرانى را خراب، و كوچك و بزرگ آن سامان را

    صحيفه نور ج 16 صفحه 181

    با آتش توپ‏ها، و موشك‏ها و ساير سلاح‏ها به قتل رساند، دولت‏هاى جهانخوار و بستگان آنان او را محكوم نكردند و سازمان‏هاى حقوق بشر و امثال آنان دم فرو بسته بودند، ولى امروز كه لاشه نيمه جان صدام و حزب كافر بعث عراق در بغداد نفس‏هاى آخر را مى‏كشند همه بوق‏هاى تبليغاتى و رسانه‏هاى گروهى جهانخواران و تمام وابستگان به آنان با تبليغات و رفت و آمدهاى پى در پى، صلح طلب شده‏اند و استمداد از اسرائيل و مصر و اردن مى‏كنند و گاهى آمريكا ايران را تهديد مى‏كند و هنوز نفهميده است كه ايران كه براى كوتاه شدن دست آنان با انگيزه شهادت قيام نموده است و جهاد در راه خداوند را به جان و دل مى‏خرد از تهديد امثال او باك ندارد. و اگر مسلمانان جهان از خواب برخيزند و با يارى خداوند دست اتحاد ايمانى به هم دهند هيچ قدرتى نمى‏تواند آنها را تهديد كند. و مقامات ايرانى آنان را به برادرى و اتحاد در هر مقطع دعوت كرده‏اند. و اميد است كه به خود آيند و شرافت انسانى و اسلامى خويش را فداى قدرت‏هاى شيطانى نكنند و به جاى آنكه با جمهورى اسلامى ايران كه براى نجات آنان و كشورهاى اسلامى حاضر به پشتيبانى از آنان است دست اخوت دهند، به مخالفت برنخيزند و خود را فداى صدام عفلقى و اربابانش نكنند. و در غير اين صورت ملت بزرگ و قواى مسلح برومند ايران در هر پيشامدى كه به دست خود آنان تحقق پيدا كند خود را در پيشگاه مقدس خداوند بزرگ ملت‏هاى اسلامى مسوول نمى‏داند و ملت ايران نمى‏تواند در مقابل پيشامدهائى كه اسلام يا كشورهاى اسلامى را خصوصاً مهبط وحى و حرمين شريفين را تهديد مى‏كند بى‏تفاوت باشد.

    ملت ايران همچون ساير مسلمانان جهان در مقابل مشكلات و خطرهائى كه براى اسلام در دست اجراست، در پيشگاه خداى قادر مسوول است و امروز از خطرناكترين امور طرح كمپ ديويد و طرح فهد است كه اسرائيل و جنايات او را تحكيم مى‏كند. همه ما بويژه دولت عربستان در مقابل اسلام و قرآن كريم و نسل‏هاى آينده مسوول مى‏باشيم. و من خوف آن دارم كه خداى نخواسته يك روز ملت‏ها و دولت‏هاى اسلامى به خود آيند كه با دست آمريكاى جنايتكار اسرائيل به خواست‏هاى ظالمانه و جنايتكارانه خود برسد و از مسلمين كارى ساخته نشود. من طرفدارى از طرح استقلال اسرائيل و شناسائى او را براى مسلمانان يك فاجعه و براى دولت‏هاى اسلامى يك انفجار مى‏دانم و مخالفت با آن را يك فريضه بزرگ اسلام مى‏شمارم و به خداوند بزرگ از اين نقشه‏ها كه به دست مسلمان نماها براى اسلام كشيده مى‏شود پناه مى‏برم.

    ملت بزرگ ايران سالروز 15 خرداد را كه يوم‏الله است زنده نگه مى‏دارد و افتخار قيام ملت را كه با مشت گره كرده و خون طاهر خويش در مقابل ستم شاهى پهلوى ايستاده و پايه استوار انقلاب اسلامى را كه سرنگونى قدرتمندترين جنايتكار منطقه را در پى داشت ريخت، از ياد نمى‏برد و الان فداكارى‏ها و مجاهدات جوانان برومند كشور اسلامى را كه پايه‏گذارى خروج از ظلمات به سوى نور و از حقارت به سوى سرافرازى و از اسارت به سوى استقلال را نمود بزرگ مى‏شمارد و عاشوراى فرياد زن هيهات مناالذله و 15 خرداد و ديگر ايام‏الله را كه در پى داشت و از نور الهى عاشورا فروغ و از شمس جمال حسينى گرمى و از پرتو هدايت او معرفت به وظيفه و از استقامت او در مقابل

    صحيفه نور ج 16 صفحه 182

    باطل استوارى فرا گرفت، ارجمند مى‏دارد.

    خداوند تعالى اين ملت را كه از 15 خرداد 42 تا 22 بهمن 57 و از آنوقت تاكنون براى اقامه عدل الهى از هر چه داشته است گذشته است و عزيزان برومند خود را كه قامت رشيد و بلند آنان چون ابديت استوار و گرمى خودشان چون عشق به جمال جميل حق روح‏افزا بود، به پاى دوست به قربانگاه فرستادند، با نور هدايت خود ارشاد و با جلوه قدرت ازلى خود برومند و با بارقه روانبخش خود در احقاق حق و ابطال استوار و پايدار فرمايد و اين وحدت و صلابت را از آنان سلب ننمايد. ولا حول ولا قوه الا بالله‏

    والسلام على عبادالله الصالحين‏

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  5. #1435
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 16 صفحه 183

    تاريخ 15/3/61

    پاسخ امام خمينى به نامه اعضاى هيات مؤسس بنياد 15 خرداد

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    اين بنياد پر بركت كه در راه جامعه است، مورد تاييد اينجانب است، چنانچه متصديان محترم آن مورد وثوق و اطمينان مى‏باشند. انشاءالله در اين خدمت ارزنده اسلامى موفق باشند و اميد است دولت و ملت شريف از پشتيبانى اين بنياد دريغ ننمايند و اميد است بنياد شريف براى روستاهاى محروم و دور افتادگان اولويت قائل شوند. خداوند تعالى توفيق خدمت همگان را براى رفاه قشر مظلوم عنايت فرمايد.

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  6. #1436
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 16 صفحه 184

    تاريخ 16/3/61

    بيانات امام خمينى در جمع ائمه جمعه استان زنجان

    كسى كه بخواهد به جنت و لقاءالله برسد بايد زحمت را تحمل كند و دلسرد نشود

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    اول بايد از آقايان كه زحمت كشيده و به اينجا تشريف آورده‏اند تشكر كنم. چيزى كه امروز به آن مبتلا هستيم و ممكن است براى ما پيش آيد، قضايائى است كه بعد از پيروزى جنگ براى ما ممكن است پيش بيايد. آمريكا معلوم نيست به اين زودى طمعش را از اين كشور قطع كند. ملت ايران درصدد است به آن وضعى كه سابق داشت و به آن اسارت‏هائى كه از همه طرف براى او بود و به آن محروميت‏هائى كه در سابق داشت و آن خلاف موازين اسلامى كه در سابق عمل مى‏شد برنگردد. از اين جهت ما بايد خودمان را براى مقاومت مهيا كنيم. روحانيون بايد اين وظيفه را به طور شايسته عمل كنند و مردم را هميشه مهيا نگه دارند. بعضى از مردم شايد ندانند كه چه قضيه‏اى واقع شده است. شخصيت‏هائى كه از خارج مى‏آيند و يا گاهى براى من پيام مى‏فرستند، مى‏گويند شما نمى‏دانيد چه كرده‏ايد و در دنيا چه شده است. حق هم همين است. ما آن كارى را كه اين ملت در پناه اسلام و امام زمان سلام‏الله عليه انجام داده است، عمقش را نمى‏توانيم بفهميم، بايد به تدريج فهميد كه چه حادثه‏اى پيش آمده است. لكن تا آن اندازه‏اى كه ما مى‏دانيم و از لحن تمام رسانه‏هاى گروهى معلوم است اين نيست كه دشمنان ضربه خورده‏اند و اينهمه دروغپردازى‏ها و شيطنت‏ها امر عادى نيست. در دنيا جنگ‏ها، كشتارها و خيلى خرابى‏ها واقع مى‏شود، اما وقتى كه ملاحظه مى‏كنيم، مى‏بينيم كه از آن مسائل كمتر منعكس مى‏شود. اما مى‏بينيم نسبت به مسائلى كه به نفع ايران است، آن را كوچك جلوه مى‏دهند و آنجا كه به ضرر ايران است، بزرگ جلوه‏اش مى‏دهند. ما بايد آن مقاومت و روح اسلامى را حفظ كنيم و آن سختى‏ها كه به خود پيغمبر اسلام صلى‏الله عليه و آله و سلم وقتى كه در مكه و مدينه بودند و بر حضرتش گذشته است، به ياد آوريم. بايد فكر كنيم كه پيغمبر چه كرده است، او يك بشر است، اما وظيفه دارد و خدا به او امر كرده است كه بايد استقامت كنى. همانطور كه پيغمبر به استقامت و مقاومت مامور است، هر كس كه همراه اوست و به او گرويده است ماموريت دارد استقامت كند. فاستقم كما امرت و من تاب معك ما بايد مردم را روشن كنيم به كارى كه كرده‏اند و سابقه نداشته است. هر انقلابى كه شده متكى به قدرتى بوده است، اگر از يك جبهه ضربه مى‏ديده خودش را متكى به جبهه ديگر مى‏كرده است. اين كارى كه شما و ملت ما كرده‏اند، نمونه است كه در اين سده‏هاى اخير

    صحيفه نور ج 16 صفحه 185

    به اين شكل نبوده است كه ملتى بخواهند خودش باشد و به آنچه كه دارد بسازد و خودش را به جائى برساند كه به ديگران احتياج نداشته باشد. بايد توده‏هاى مردم به اين كار بزرگى كه كرده‏اند آشنا بشوند. كار بزرگ است، ولى زحمت زياد دارد. همين ديروز كه مردم به خيابان‏ها ريختند و راهپيمائى كردند، صدام، ايلام را كه مردم محرومى در آنجا زندگى مى‏كنند، در حال راهپيمائى بمباران مى‏كند كه تاكنون چهل نفر شهيد شده‏اند و دويست نفر مجروح. يك چنين جنايت بزرگى اگر از طرف ايران واقع مى‏شد، مى‏ديديد كه رسانه‏هاى گروهى خارج چه مى‏كردند، ولى حال كه عراق يك چنين جرمى را مرتكب شده است، مساله را به صورت جزئى نقل مى كنند و دنبالش مى‏گويند كه صدام گفته است اين به عنوان تلافى صورت گرفته است كه ايران با بصره چه كرده است. صدام دروغى مى‏گويد كه عذرى پيدا كند و يك چنين جنايتى را مرتكب شود و ما بايد منتظر يك چنين جناياتى باشيم. نبايد بگوئيم چرا شده. چرايش معلوم است، شما اسلام را مى‏خواهيد و آنها مى‏گويند نبايد اسلام را بخواهيد. دولت مصر با صراحت مى‏گويد اين جمهورى اسلامى نبايد باشد و با دولت اسرائيل براى كوبيدن اسلام متحد مى‏شود. مصر و اسرائيل با هم پيمان مى‏بندند كه بر ضد ايران به كمك عراق بروند. چرا بايد كشورهاى اسلامى به اين وضع باشند كه اسرائيل به لبنان حمله كند و آنها بى‏تفاوت باشند و برخى از آنها با اسرائيل دوستى داشته باشند؟ ما بايد به راه خودمان ادامه دهيم و مقاومت كنيم. ائمه جمعه و جماعت بايد به مردم بفهمانند كه كارى كه كرده‏اند زحمت‏دار است و كسى كه بخواهد به جنت و لقاءالله برسد بايد زحمت را تحمل كند و دلسرد نشود. امروز حفظ اين دولت يك واجب شرعى است. من اميدوارم موفق باشيد و همه موفق شويد به اين جمهورى خدمت كنيد و در تاييد همه مقامات و تحكيم وحدت بين خودمان و آشنا كردن مردم به وظايف خطيرشان كوشا باشيم و من هم اميدوارم به وظيفه خود كه دعاگوئى است، موفق باشم.

    والسلام عليكم و رحمه‏الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

  7. #1437
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 16 صفحه 186

    تاريخ 17/3/61

    پيام امام خمينى به مناسبت حمله رژيم اشغالگر قدس به جنوب لبنان و بمباران ايلام

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    انالله و انا اليه راجعون‏

    من كلمه مباركه استرجاع را نه براى جنايات اسرائيل و شهادت و آسيب بسيارى از مسلمانان مظلوم جنوب لبنان عزيز مى‏گويم، گرچه آن هم استرجاع دارد، و نه براى شهرها و روستاهاى آن كشور اسلامى كه به دست جنايتكار رژيم صهيونيستى كافر اسرائيل، اشغال و خراب شده است، گرچه آن هم استرجاع دارد، و نه براى آواره شدن هزاران خواهران و برادران آن محيط مظلوم اسلامى، گرچه آن هم استرجاع دارد، و نه براى فلسطينى‏هاى مظلوم زير ستم اسرائيل، گرچه آن هم استرجاع دارد، و نه براى شهادت بيش از چهل نفر زن و مرد و كودك شيرخوار ايلام كه به دست جنايتكار صداميان، در حال شعار بر ضد آمريكا و اسرائيل خونخوار، هدف بمب واقع، و آسيب بيش از دويست نفر مسلمان عشايرى بى‏گناه و خرابى مسجد، تكيه، بيمارستان و خانه‏هاى مظلومان، گرچه آن استرجاع دارد، بلكه براى بى تفاوتى كشورهاى اسلامى يعنى حكومت‏هاى آنها استرجاع مى‏كنم و ايكاش فقط بى‏تفاوتى بود.

    من استرجاع براى پشتيبانى بسيارى از حكومت‏ها از اسرائيل و صدام، اين دو ولد نامشروع آمريكا مى‏كنم. من و هر مسلمانى در هر جا هست بايد استرجاع كنيم براى كمك‏هاى مادى و معنوى دولت‏هاى كشورهاى اسلامى به آمريكا راس جنايتكاران و اسرائيل و بعث عفلقى عراق، پياده‏كننده منويات شوم آمريكا و صهيونيسم جهانى. هر مسلمان غيرتمند بايد استرجاع كند براى پيشنهاد حكم جهاد با يك كشور مخالف اسرائيل به اتهام دروغين دريافت اسلحه از اسرائيل و كوشش در راه به رسميت شناختن اسرائيل متجاوز به كشور اسلامى لبنان و به شهادت رساندن هزاران مسلمان بيگناه جنوب آنجا.

    اسرائيل متجاوز جنايتكار تاييد بايد شود و آمريكاى راس متجاوزين، با ذخاير كشورهاى مظلوم مستمند اسلامى، كمك مادى و با كوشش‏هاى رسانه‏هاى گروهى منطقه اسلامى، كمك سياسى و معنوى شود و فلسطين و سوريه بايد تنها بمانند. صدام صددرصد مخالف اسلام بايد در تجاوز به ايران و هلاكت حرث و نسل ناحيه مسلمان عرب‏نشين و غيره آنان تاييد تبليغاتى و كمك‏هاى مادى و نظامى شود و كشور اسلامى ايران كه براى احياء اسلام و قرآن كريم بپا خاسته بايد تنها باشد.

    صحيفه نور ج 16 صفحه 187

    اينها و مطالب بسيار ديگر، مصائبى براى مسلمانان است كه بايد دستجمعى استرجاع كنند، اينجانب مصيب‏هاى عظيمى را كه بر برادران مظلوم بى‏يار و ياور جنوب لبنان وارد شده است و همچنين مصائب وارده بر مظلومان ايلام و ديگر مناطق جنگزده ايران تسليت عرض نموده و براى شهدا در طول دفاع‏هاى مظلومانه اين دو كشور اسلامى رحمت و مغفرت و براى بازماندگان آنان صبر و استقامت از خداوند تعالى مسئلت مى‏نمايم و از خداوند تعالى مى‏خواهم كه اين دولت‏هاى بى‏توجه به مصالح كشورهاى اسلامى و بى‏اعتنا به احكام قرآن كريم را از خواب غفلت بيدار نمايد و دشمنان اسلام و مسلمين را منكوب فرمايد.

    والسلام على من اتبع الهدى‏

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  8. #1438
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 16 صفحه 188

    تاريخ 23/3/61

    بيانات امام خمينى در جمع فرماندهان لشكرها و يگان‏هاى مستقل نيروى زمينى و مديريت‏ها و معاونت‏هاى ارتش جمهورى اسلامى

    اينهمه هياهو و سر و صدا و مخالفت ابرقدرت‏ها، حكايت از عمق پيشرفت‏هاى نظامى و طبيعى شما مى‏كند

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    قبلاً من تشكر مى‏كنم از اينكه در يك همچو روزى كه انشاءالله مفتاح تمام پيروزى‏هاست، خدمت شما جوانان عزيز و رزمنده رسيدم. آنچه كه از خارج هميشه به ما خبر مى‏رسد و آنهائى كه مى‏روند اطلاع به ما مى‏دهند و گاهى بعضى شخصيت‏ها به ما پيام مى‏فرستند كه شما عمق اين كارى كه كرديد، خودتان هم نمى‏دانيد. تمام اين بررسى‏هاى ظاهرى و پيشرفت‏هاى ظاهرى اين نيروهاى اسلامى است. عمق اين پيشرفت‏هاى ظاهرى هم همانطورى كه به ما گفته مى‏شود، پيام مى‏فرستند، براى خودمان هم باز خيلى واضح نيست كه جمهورى اسلامى و اين نهضتى كه در ايران پيدا شده است، در همان عمق طبيعى و ماديش چه دگرگونى‏اى در همه ارزش‏ها ايجاد كرده‏است و شما بايد بدانيد كه ملت‏ها، حتى آن ملت‏هائى كه الهى هم نيستند، اينها همه‏شان كه جزء مستضعفان جهان هستند و هميشه در تحت سلطه مستكبران بوده‏اند، اميد دوخته‏اند به اين نهضتى كه در ايران حاصل شده است و اين يك مساله بزرگى است كه در همين بعد طبيعى براى رزمندگان ما و براى ملت ما حاصل شده است كه عمقش آنقدر زياد است كه همه قدرت‏هاى خارجى و همه رسانه‏هاى خارجى به ضد اين قيام كرده‏اند. اگر اين امر عادى بود نبايد اينهمه هياهو در دنيا راه بيفتد، اينهمه سر و صدا بلند بشود، اينهمه مخالفت بشود. هر چه عمق مخالفت رسانه‏هاى گروهى و قدرت‏هاى بزرگ زيادتر باشد، كشف مى‏كند كه عمق پيشرفت‏هاى نظامى و طبيعى شما بيشتر است. اگر يك امر عادى بود، نبايد اينقدر امريكا دنبالش باشد كه اين را با هر حيله‏اى كه باشد، در همين جا خفه كند. اين يك امر غير عادى است حاصل شده است و ما در عمق ظاهرى اين قضيه هم كه ملاحظه كنيم، با همين ارزش‏هاى ظاهرى كه مورد بررسى رسانه‏هاى گروهى است، مورد بررسى مقامات نظامى دنياست، اين يك عمق زيادى دارد كه كم‏كم دارد براى دنيا ظاهر مى‏شود و تاكنون آن عمق معنوى كه در اين نهضت و در اين ملت حاصل شده است، در خارج كمتر به اين توجه شده است. تمام نظرها رفته است روى مسائل نظامى و پيشرفت‏هاى نظامى كه تصديق دارند كه اين يورش‏هايى كه از طرف اين

    صحيفه نور ج 16 صفحه 189

    رزمندگان ايرانى حاصل مى‏شود، اينها سابقه ندارد، وضعش يك وضع ديگرى است غير اوضاع جنگ‏هاى دنيا. اينها همه توجه به همين پيشرفت‏ها و شكست‏ها و امثال اين دارند. نظر دارند به اينكه ايران با اينكه يك جمعيت محدودى هست، به چهل ميليون بيشتر نمى‏رسد اين جمعيت و تمام قدرت‏ها هم با آن مخالفت كرده‏اند و بعد از انقلاب هم هست، كه انقلاب خودش يك چيزى است كه هر جا كه حاصل مى‏شود اوضاع را به هم مى‏زند، نظام را به هم مى‏زند، لكن وقتى ملاحظه كردند كه امروز ما در سال چهارم انقلاب واقع هستيم و همه چيزمان بهتر از اول است، يعنى اگر اول يك نقصى در نظام ما داشتيم، نقصى در نيروهاى نظامى و انتظامى داشتيم، نقصى در انسجام گروه‏هائى كه همه مسلحند داشتيم، امروز آن نقص رفع شده است. اينها همه روى حساب‏هاى مادى حساب شده است، ما عمق اين مساله را از جهت معنوى واقعاً نمى‏توانيم ادراك كنيم. يك جمعيتى كه در طول تاريخ و خصوصاً اين رژيم سابق كوشش كردند كه اين جمعيت را از همه چيز بى‏خبر نگه دارند، از همه اوضاع دنيا، كوشش كردند كه اين جوان‏هاى ما كه بايد خدمت بكنند به اين كشور، ابتلا پيدا كنند به مواد مخدره، به جاهائى كه شهوانى هست. آنهمه مراكز شهوت و آنهمه مراكز فحشا درست كردند و عرضه كردند بر اين ملت در طول اين ده‏ها سال اخير كه شدت پيدا كرد و در زمان محمدرضا از همه وقت بيشتر شدت داشت و شما از جهت اخلاقى و فرهنگى ايران بايد اين معنا را اعتقاد كنيد كه اگر اين انقلاب به داد ايران نرسيده بود، ايران در سراشيبى محو و فنا واقع شده بود كه اصلاً اسمش از تاريخ بايد محو بشود. به طورى تبليغات شده بود كه همه چيز ما را مى‏خواستند وابسته كنند به غير و به ما حالى كنند كه شما هيچ كارى ازتان نمى‏آيد، اصلاً جنگ معنا هيچ ندارد، شما نمى‏توانيد اصلاً جنگ بكنيد با هيچ جا اصلاً ما در اين سه سال، نزديك به چهار سال، يعنى وارد در چهار سال كه شديم اين عمق پيشرفت ظاهرى را به دنيا حالى كرديم، به حكومت‏هاى بزرگ دنيا به قدرت‏هاى بزرگ دنيا. اين كارى كه شما برادرها و دوستان شما و همقطارهاى شما انجام دادند، حالى كردند به آنها كه ما در عين حالى كه يك جمعيت كمى هستيم، لكن توانائى اين را داريم كه با هر قدرتى مقابله كنيم.

    خدا متحول كرد اين جمعيت را به يك جمعيت حزب اللهى و اين را شرق و غرب نمى‏توانند بفهمند

    لكن آن عمق دومى كه اساس مطلب است كه عمق معنوى اين قضيه باشد. آقا، يك كشورى كه سال‏هاى طولانى زحمت كشيده‏اند، يك قشر از روشنفكر با قلم، با تبليغ، با تعليم زحمت كشيده‏اند، يك قشر مطبوعاتى و رسانه‏هاى گروهى با همه قدرت زحمت كشيده‏اند كه اين كشور را از خودش تهى كنند، يعنى اعتقادشان را گفت اينطور كنند، مغزشان را شستشو كنند و اينها را معتقد كنند به اينكه شما هيچ نيستيد، بايد تحت لواى يا شرق يا غرب، غرب مى‏گفت تحت لواى غرب، شرق مى‏گفت تحت لواى شرق، بايد زندگى كنيد والا هيچ كارى از شماها ساخته نيست. و شما يك وارد شد اين انقلاب بر يك همچو جمعيتى كه لااقل در اين پنجاه سال، بيشتر از هميشه تحت اينطور تربيت‏ها بودند.

    صحيفه نور ج 16 صفحه 190

    دانشگاهش اينطور تربيت مى‏كرد و ارتشش را اينطور تربيت مى‏كردند و همين طور همه چيزش را. عمق معنوى اين، اين است كه در مدت كمتر از يك سال بايد بگوئيم آنچنان تحول در اين جمعيت حاصل شد و آنچنان منقلب شد اين جمعيت به يك موجود ديگر، آن جمعيت رفاه طلب به يك جمعيت سلحشور و جنگجو، آن جميعت ميان تهى از كارهائى كه بايد خودش انجام بدهد به يك جمعيت متفكر در امور خودش، و زحمتكش براى كشور خودش و رفتن رو به كفا براى زندگى خودش و اگر به داد اين جمعيت خداى تبارك و تعالى نرسيده بود، خدا مى‏داند كه مساله فحشا را به كجا رسانده بودند. شما شايد خيلى‏هايتان مطلع باشيد از آن قصه‏اى كه در شيراز اتفاق افتاد و آن بساطى كه درست كردند و آن عقدى كه واقع شد ما بين يك پسر و يك مرد. اينها دنبال يك همچو چيزى بودند. مى‏خواستند اين كشور را به اينجا برسانند. خدا به فرياد اين ملت رسيد، ملت مظلوم، و متحول كرد اين جمعيت را به يك جمعيت حزب اللهى، يك جمعيتى كه همه چيزش را دارد براى خدا مى‏دهد. اين مساله مهم است، اين مساله‏اى كه آن اشخاصى كه در صدد تهذيب هستند، در صدد تزكيه نفس هستند، پنجاه سال زحمت مى‏كشند، بعد از زحمت‏هاى فراوان پنجاه ساله به يك مقامى مى‏رسند و اين جوان‏ها را خداى تبارك و تعالى آنطور در ظرف يك مدت بسيار كم متحول كرد به يك مقامى كه آنهائى كه پنجاه سال زحمت كشيده‏اند نرسيده‏اند به اين مقام، نرسيده‏اند به آنجا كه غير از خدا اصلاً هيچى نخواهند، شهادت را اينطور طالب باشند. اينطور شهادت را در بر بگيرند. اين يك مساله مهمى است، ما هميشه بايد در نظر داشته باشيم كه اين مساله، مساله عادى نيست كه يك نفر آدم، صد نفر آدم، هزار نفر آدم يا همه بتوانند انجامش بدهند. يك كشور چهل ميليونى كه با بى بند و بارى مى‏خواستند اينها را بار بياورند و همه قدرت‏ها دنبال اين معنا بودند و همه تبليغات و همه گفتار و همه نوشته‏ها دنبال اين بود، يكدفعه متحول بشود به يك كشورى كه همه حزب الله هستند و همه آن چيزهائى كه شهوى بود و آن چيزهائى كه مربوط به شهوات نفسانيه بود، دور ريختند و ايستادند در مقابل قدرت‏هاى بزرگ و شكست دادند آنها را، اين تحول، تحولى است كه شرق و غرب نمى‏توانند بفهمند، آنها هر چيزى مى‏توانند بفهمند، همين در سطح ماديت اشيا را ارزيابى مى‏كنند كه كدام پيروز شد، كدام پيروز نشد، در سطح معنويت اينها نمى‏توانند اصلاً تصور كنند كه يك كشور چهل ميليونى چطور متحول شده است به يك چيزى كه جوان‏هايشان را مى‏دهند و گريه مى‏كنند كه كاش يكى ديگر هم داشتند. دست و پايشان را از دست داده‏اند و تاثرشان به اين است كه من ندارم كه باز بروم. و اين صحنه‏هاى بسيار نورانى كه در جبهه‏ها، شما كه هستيد، بهتر از ما مى‏دانيد كه چه صحنه‏هايى است، وقتى كه آقايان مى‏آيند اينجا با من صحبت مى‏كنند، واقعاً انسان تعجب مى‏كند از اينكه اين چه شد، چه قضيه‏اى واقع شده است كه اينطور تحول حاصل شد؟ البته چون قدرت خداست، تعجبى ندارد، با قدرت خدا واقع شده است و ما امروز و آخر، اول همه جا نصر را بايد از خدا بدانيم، نصرت مال اوست، ما چيزى نيستيم، نصرت، نصرتى است كه او به ما داده است.

    صحيفه نور ج 16 صفحه 191

    تا حالا سابقه ندارد كه روحانى و ارتشى و پاسبان و پاسدار در كنار هم باشند و در كنار هم جنگ بكنند

    اين قدرتى كه الان در ايران هست كه همه رويش حساب دارند مى‏كنند، همه كشورها رويش حساب مى‏كنند و بدون جهت بسيارى از كشورها هم ترسيده‏اند، اين يك قدرتى است كه خدا داده است، اين يك چيزى نيست كه ما بتوانيم تحصيلش بكنيم، اين چيزى است كه خدا به ما عنايت فرموده است بنابراين ما بايد روى همين مساله هميشه تكيه بكنيم، روى اين مساله كه ما خودمان چيزى نيستيم و هر چه هست مبداء غيبى دارد و آن مبداء غيبى است كه ما را كمك مى‏كند، آقا، شوخى نيست كه يك جمعيت كثيرى با زحمت‏هائى يك دژى براى خودشان، به آن دژهاى محكم درست بكنند و در پناه آن دژ باشند و يك جمعيت كمى از بيابان به آنها حمله بكنند و تسليم بشوند آنها، تسليم براى اين است كه مى‏ترسند، ترس را كه در آنها ايجاد كرده است؟ ما كه جمعيت‏مان به اندازه آنها نبود، ما كه در بيابان بوديم و در معرض اينكه آسيب ببينيم و آنها در پناهگاه‏ها بودند و در دژهايى كه درست كرده بودند و اين خوف را هم نداشتند، اين يك خوفى بود كه خداى تبارك و تعالى در قرآن هم از آن اطلاع داده است كه در صدر اسلام خدا يك قسم از چيزهائى كه پيروز مى‏كرد كشور اسلامى را، همين بود كه رعب در دل مقابلين آنها القا مى‏فرمود. ما مرهون اين رحمت‏هاى بزرگ الهى هستيم و در عين حال مرهون اين ملت هستيم كه اينطور همه با هم كمك مى‏كنند. سابقه اصلاً ندارد، از اول تاريخ تا حالا سابقه ندارد كه روحانى و ارتشى و پاسبان و پاسدار و امثال اينها در كنار هم باشند و در كنار هم جنگ بكنند اصلاً اين سابقه‏اى ندارد. هيچ جا، نه حالا سابقه دارد، بعدها هم معلوم نيست كه، مگر به بركت اسلام جاى ديگر پيدا كند يك همچو چيزى كه همه‏شان با هم باشند. و اين صحنه‏هائى كه در سنگرها كه اينها همه با هم هستند براى من نقل مى‏كنند، واقعاً صحنه‏هائى است كه اعجاز آميز است و قدر اين صحنه‏ها را بدانيد.

    و اما بعضى مسائلى كه ما الان در پيش داريم، شما مى‏دانيد كه ما از اولى كه اين جنگ شروع شد تا حالا، چه آن روزى كه صدام كوس قادسيه براى خودش مى‏زد و چه امروز كه ديگر اسمى از او نيست و رفته است آنجائى كه خدا مى‏داند، ما مسائلمان مسائلى بوده است كه يكى بوده، آن هم براى اين است كه يك مسائلى كه ما گفتيم، يك چيزى نبوده كه مى‏خواستيم تحميل كنيم، يك چيزى بوده است كه وقتى عرضه كنيم به همه عقلاى دنيا و همه جنگنده‏هاى دنيا عرضه كنيم به آنها، از ما مى‏پذيرند. ما از اول مى‏گفتيم كه شما ريختيد در منزل ما، در شهرهاى ما، در كشورها ما، حمله كرديد و غافلگيرانه وارد شديد در كشور ما و آن همه خرابى كرديد و آن هم جرم كرديد و آنهمه كشتار كرديد، بايد برويد بيرون. يكى از شرايط ما اين است كه برويد بيرون. اين را چه انسانى مى‏تواند بگويد كه اين شرط، يك شرط تحميلى است؟ خوب، دزد آمده در خانه ما و اثاث ما را برداشته و جمع كرده مى‏گويد حالا بيا صلح كنيم، اينها مال من. خوب همين است ديگر، اينها دزدهائى بودند كه ريختند به اين كشور و هر چه هم بود در اين شهرها برده‏اند، هر چه مردم مال داشتند، اگر يك مقدارش را توانستند خود اينها

    صحيفه نور ج 16 صفحه 192

    حمل كنند از محلشان، كرده‏اند، اگر نه، آنها برده‏اند و از بين برده‏اند و آنهمه خرابى كرده‏اند و خرابى‏هائى كه در هيچ جا متعارف نيست (مغول هم كه به اين حمله كرده، اينطور نبوده است كه وقتى يك شهرى را مى‏گيرد تا آخر خرابش كند) شهرهاى ما را اينطور كرده‏اند اينها. خوب ما مى‏گوئيم كه شما وارد شديد به ما و اينهمه جرم كرديد، حالا مى‏گوئيد كه بيائيد با هم صلح كنيم، صلح كنيم يعنى خوزستان مال شما، يعنى آنقدرى كه شما گرفتيد مال شما. نه، هيچ وقت، هيچ كس نمى‏پذيرد. ما مى‏گوئيم شما بدون قيد و شرط بايد بيرون برويد، اگر هم بيرون نرويد بيرونتان مى‏كنيم، بهتر هم براى خودتان همين است كه بيخود اين جوان‏هاى بيچاره را به زور نياوريد و به كشتن بدهيد، خودتان برويد بيرون. اين يك مساله‏اى است كه همه عقلاى دنيا مى‏پسندند از ما كه كسى آمده است منزل شما و خرابكارى كرده، حالا به او مى‏گوئيد برويد بيرون. اگر مى‏خواهيد يك تفاهمى بشود، بايد برويد بيرون.

    ما اگر صلح بكنيم، معنايش تشويق كردن اين جانى است‏

    مساله دوم، مساله خسارت‏هائى كه وارد كردند، قضيه جبران خسارت يك جهت مادى دارد، يك جهت سياسى و معنوى. جهت ماديش گرچه خيلى زياد است براى ما، اينطورى كه همه شهرها را خراب كرده‏اند و هر چه ما داشتيم، به هم زده‏اند و البته جوان‏هاى ما هر دانه‏ايش ارزش همه لشگر آنها را داشت و از دست ما گرفته شدند اينها. ارزش مادى قضيه خيلى زياد نيست، عمده ارزش معنوى است و ارزش سياسى مساله، اگر بنا باشد كه يك كسى بيايد، هر چه جرم دارد بكند و هر چه دستش مى‏رسد جنايت وارد كند و بعد بگويد كه خوب حالا ديگر صلح مى‏كنيم، - من مى‏رويم بيرون - من مى‏روم بيرون. بسيار خوب، صلح مى‏كنيم خوب، اين جنايتى كه كردى چى؟ اگر ما اين مطلب را اغماض كنيم، نه از باب اين است كه يك مساله مثلاً مادى را اغماض كرديم، يك مساله معنوى را ما اغماض كرديم، يعنى يك ستمگر و يك گروه ظالم را ما تشويق كرده‏ايم به اينكه باز بكنيد. فردا هم باز دوباره برگردند و همين بساط را در آورند بعد هم بگويند كه آقا بسيار خوب، باز صلح مى‏كنيم. هى خلاف كنند و هى بگويند صلح مى‏كنيم. اين بايد جلويش گرفته بشود، در دنيا بايد اينطور تعدياتى كه واقع مى‏شود، جلويش گرفته بشود. يكى از مواردى كه بايد، جهتى كه بايد به او جلوگيرى بشود اين است كه خسارت‏هايى كه وارد شده بايد بدهيد. الان مى‏گوييد كه ما، دروغى هم مى‏گويند البته، كه ما بيرون مى‏رويم و قبول مى‏كنيم فلان، خوب، بسيار خوب، الان بروند بيرون و همين حالا كارشناس‏ها هم بيايند و جريمه‏هاى اينها را ارزيابى كنند كه چقدر بوده، يك گروه ديگر هم بيايند و ارزيابى كنند كه كى مجرم است. ما اگر مجرم را امروز رهايش كنيم، امروزى كه ما قدرت داريم، ما آن روزى هم كه صدام آن كوس كذا را مى‏زد، مسائلمان همين بود، امروز هم كه قدرت دست ماست و صدامى در كار نيست، امروز هم همان حرف‏ها را ما مى‏زنيم و آن حرف اين است كه مجرم بايد معلوم بشود كى است، اگر ما مجرم هستيم، دنيا به ما هر چه مى‏خواهد بگويد و اگر آنها مجرم هستند، بايد همانطور حكومت بشود، به طور عدالت حكومت بشود. ما عدالت را مى‏خواهيم، ما هيچ وقت طالب جنگ از اول نبوديم. اگر

    صحيفه نور ج 16 صفحه 193

    چنانچه عراق به ما حمله نكرده بود، ما دفاع نمى‏كرديم. اما دفاع ما كرديم، ما جنگ نكرديم تا حالا. در عين حالى كه رزمندگان ما و فرماندهان ارتش و سپاه به ما گفتند اجازه بدهيد ما وارد بشويم در آنجا و با آنها چه بكنيم، خوب ما هم، ما مى‏خواهيم دفاع بكنيم، دفاع كه يك مساله عقلى است، يك مساله‏اى است كه حتى حيوانات هم اصلاً وقتى بخواهند حمله كنند دفاع مى‏كنند. دفاع يك مساله طبيعى است، ما هميشه دفاع كرده‏ايم تا حالا، هيچ وقت جنگ نكرده‏ايم. ما كه مى‏گوئيم كه ما جنگجو نيستيم مثل شماها، ما صحيح مى‏گوئيم و شاهد داريم و آن، اين است كه از ما دفاع است، شمائى كه مى‏گوئيد ما صلح طلبيم، مى‏خواهيد كه صلح طلبى شما مثل صلح طلبى اسرائيل است تا حالا، اسرائيل هم حالا مى‏گويد بيائيد صلح كنيم. يعنى چه؟ يعنى وارد شده است و شهرهاى لبنان را گرفته است و حالا مى‏گويد كه ما، بيائيد حالا ديگر آتش بس كنيم. آن روز آتش بس است كه با مشت بزنند اسرائيل را بيرونش كنند از شهرهاى خودشان و آنوقت بگويند كه بسيار خوب، حالا آتش بس، بنشينيد مجرم را بفهميم كى است. آنوقت هم صلح همين طورى نبايد بشود، مجرم بايد معلوم بشود كى است. اسرائيل بيايد هر چه جرم دارد بكند، بعد بگويد كه خوب، ما ديگر كارى نداريم، شما برويد سراغ كارتان، اينجا هم كه ما گرفتيم مال خودمان، معنى آتش بس اين است؟ همان آتش بس صدامى است، اين آتش بسى است كه اسرائيلى هم دارد چيز مى‏كند، يعنى همه چيزمان را داديم، حالا بس. بسم الله تشريف بياوريد حالا ديگر با هم چون، صورت هم را ببوسيم و اينهائى را هم كه برديد، مال شما باشد. آتش بسى هم كه اينها الان دارند اظهار مى‏كنند، همان وقت هم كه آتش بس كنند، سه ساعت بعدش آبادان را تيرباران مى‏كنند و آدم مى‏كشند، در صورتى كه آبادان جنگجو نيست، آبادان يك جمعيتى دارند مشغول كسب خودشان هستند. اينها مى‏گويند كه اينها كردند و ما كرديم، كى؟ كدام وقت اينها به اين شهرهاى شما كارى كردند؟ اينها هم با شما جنگ دارند شما هم با اينها جنگ داريد. شمايى كه مى‏گوئيد آتش بس، بسيار خوب، مى‏گوئيد كه چون اينها به ما چى كردند، ما هم كرديم، اينها به شهر شما كردند يا به شما؟ شما بايد تلافى به خود اينها بكنيد، شما تلافى به آبادان مى‏كنيد، همان كارهائى كه از اول به آبادان مى‏كرديد، حالا هم همان كارها را داريد مى‏كنيد و اين آتش بس نيست. ما همان شرايطى كه از اول گفتيم، حالا هم همان شرايط را مى‏گوئيم، كه يكى بيرون رفتن تمام اين ارتشى‏هاى عراق و اين جنگنده‏هاى عراق از كشور ما بدون قيد و شرط، هيچ قيد و شرطى در كار نيست. حالا كه مى‏گويند ما بيرون مى‏رويم، - ايشان - اينها مى‏گويند بيايند، ما بيرون مى‏رويم كه شما بيائيد رد بشويد، لكن به شرط اينكه صلح باشد تمام بشود مساله، يعنى به شرط اينكه ما هر چه ضرر به شما زديم، هر چه جنايت كرديم هيچ. اين مضحك است واقعاً، يك جمعيتى مى‏خواهند بيايند كمك كنند شما را، شما مى‏گوئيد حالا كه مى‏خواهيد كمك بكنيد، پس دست برداريد از اين ادعاهائى كه داريد، شما مجرم را ديگر لازم نيست بشناسيد، بيائيد صلح بكنيم با هم، لازم نيست كه اينهمه جريمه‏ها كه وارد شده است به شما، تلافى بشود. اين معناى آتش بس نيست، اين معناى صلح نيست. ما همان مطلبى را كه از اول گفتيم، همه دولتمردان ما همان مطلب را مى‏گويند. بايد بى قيد و شرط اينها بيرون بروند، نروند،

    صحيفه نور ج 16 صفحه 194

    بيرونشان مى‏كنيم بى قيد و شرط و اگر زيادتر بمانند براى خودشان ضرر زيادتر دارد، هر چه بمانند، ضررش براى آنها زياد است و بايد تمام چيزهائى كه به ما وارد كرده‏اند، ما حالا مقدارش را نمى‏دانيم، كارشناس بايد بيايد بگردد مقدارش را معلوم كند كه چقدر مقدارش است، آن هم بايد تحقق پيدا كند و بايد مجرم هم معلوم بشود كه كى هست. و ما بعد معنوى اين كار را داريم. ما اگر عراق دست بردارد، اين حزب بعث از عراق و برود گم شود سراغ كارش و مردم عراق خودشان، اين مردم مظلوم خودشان براى خودشان حكومت تعيين كنند، يك شاهى از آنها نمى‏خواهيم براى اينكه آن بعد معنوى ديگر نيست در كار و آن مجرم رفت، تمام شد. آن بعد معنوى نيست در كار ديگر، ما بعد معنوى قضيه را بايد چيز بكنيم. ما مسوول اين جوان‏ها هستيم، ما مسوول اين ارتش هستيم، ما مسوول اين زن‏ها و مردهائى كه بچه‏هايش و جوانش را از دست داده‏اند، هستيم. مگر ما مى‏توانيم كه بى قيد و شرط بگوئيم كه بيائيد صلح بكنيم، چون ما مى‏خواهيم برويم كمك شما بكنيم؟ اين مسلك اسلام نيست كه ما بخواهيم كمك آنها بكنيم و يك رشوه هم بدهيم. بله، بعضى حكومت‏ها اينطورى هستند، نفت‏هايشان را مى‏دهند و التماسشان هم مى‏كنند، اين حكومت، اسلامى نيست اينطور. ما آن چيزهائى كه از اول گفته‏ايم، تا حالا سرش هستيم، يك قدم اينطرف و آنطرف نيست در كار، نمى‏خواهيم كه تحميل كنيم، يك چيز غير عقلى و غير عقلائى بگوئيم و نمى‏خواهيم از آن چيزى كه هر عقلى مى‏پذيرد، عقب بنشينيم، آن هم به واسطه آن بعد معنوى كه دارد، به واسطه اينكه آدم جانى را نبايد در جنايتش تشويق كرد. ما اگر صلح بكنيم. معنايش تشويق كردن اين جانى است به جنايتش. ما صلح مى‏خواهيم، خيلى هم مى‏خواهيم اما صلح بى قيد و شرط. معنايش اين است كه شما همين جا كه هستيد باشيد، يا خير، برويد بيرون، لكن ديگر باقيش هر چه هست شده است ديگر، هر چه مى‏خواهد بشود شده است، نخير، اين به حيثيت اسلام ضرر مى‏زند اينطور اغماض و حق ندارد كسى اينطور اغماض كند. البته راه دادن براى رفتن به سوريه براى طرف شدن با آنها يك مساله‏اى نيست كه شما به ما منت داشته باشيد، ما به شما منت داريم اگر روى قواعد عادى باشد،البته چون يك تكليف الهى است، به هيچ كس هم منت نداريم، اما نبايد شما از ما يك چيزى بگيريد كه مى‏خواهيم بيائيم كمكتان. شمائى كه مى‏گوئيد كه ما با اسرائيل مخالف هستيم و مى‏دانم كه دروغ شما مى‏گوئيد كه شرط اينكه شما بيائيد از اينجا رد بشويد اين است كه صلح بشود و هر چى كه ما كرديم ديگر هيچ، اين معنى صلح است! اين معنى راه دادن است! شما معلق مى‏كنيد راه دادن را به چيزى كه نشود. دنيا بايد اين را بداند كه ما حاضريم صلح كنيم، حاضريم پيش برويم در آنجا، لكن در عرض اينكه اينها دارند كنار مى‏روند و يكى از شرايط را مى‏گويند، ما خودمان مى‏پذيريم در عرض اين دو گروه بيايند. در همين پانزده روزى كه اينها بنا دارند، فرض كنيد كه دروغ نمى‏گويند، مى‏خواهند بروند، در عرض اين بيايد يك گروه مورد توجه همه، بين‏المللى، بيايد رسيدگى كند به اين جرم‏هائى كه اينها كرده‏اند، به اين خسارت‏هائى كه به شهرهاى ما وارد شده، به روستاهاى ما وارد شده، البته يك خسارت‏هائى به ما وارد شده است كه قابل جبران نيست و آن جوان‏هاى ماست، اين ديگر قابل جبران نيست، اينها آنطرف بايد در آن پيشگاه خدا بايد اينها رسيدگى

    صحيفه نور ج 16 صفحه 195

    بشود. در عرض اينكه شما مى‏گوئيد ما كنار مى‏رويم و بيائيد ما ديگر راه مى‏دهيم به شما، در عرض اينكه شما كنار مى‏رويد يك گروه بيايند رسيدگى كنند به اينكه جنايات را چقدر بوده، چقدر ضرر زده‏ايد شما به ايران و يك گروه هم توافق كنيد بيايد كه رسيدگى كند به اينكه مجرم كى است، اينها وقتى حاصل شد، اما راه دادن شما به ما براى رفتن آنجا، شما بايد يك چيزى هم دستى بدهيد كه ما مى‏خواهيم برويم با دشمن‏هاى شما جنگ بكنيم، اگر شما راست مى‏گوئيد كه با اسرائيل مخالف هستيد و نمى‏خواهيد با اين بهانه يك كلاهى سر ما بگذاريد و خيال مى‏كنيد كه ايران توجه به اين مسائل ندارد و كسانى كه در راس امور هستند، توجه به اين مسائل ندارند، شما اگر نمى‏خواهيد كه يك توطئه‏اى داشته باشيد و يك كار خلافى بكنيد، خوب، راه بدهيد ما برويم.

    اگر راست مى‏گوئيد كه با اسرائيل مخالفيد، بايد از ما خواهش كنيد كه به شما كمك كرده و جلو اين را بگيريم‏

    راجع به مسائلى كه ما از اول گفتيم همان مسائل هست. حالا ما قبول مى‏كنيم از شما كه بيائيد برويد بيرون، قبول، بسم الله تشريف ببريد اما نه اينكه بيرون، تمام شد قضيه، اين يكى از چيزهائى است كه ما مى‏خواستيم، دوتاى ديگرش مانده است كه بعد معنوى آن در نظر ماست، بعد سياسى آن در نظر ماست نه بعد مادى آن، تا اينكه بگوئيد كه غمض عين كنيد، طلبى داريد از ما نگيريد. شما مگر ما مى‏توانيم كه صرف نظر كنيم از يك چيزى كه جانى را به جنايت خودش تشويق مى‏كند؟ ما بايد جانى را در دنيا رسوا كنيم و جرمى كه كرده است، از او بگيريم تا اين امور لااقل محدود بشود اگر از بين مى‏رود لااقل محدود بشود. اينطور نشود كه هر كسى افسار گسيخته بريزد شهرهاى ديگران را از بين ببرد و اموال مردم را غارت كند و آتش بزند و بعد هم بگويد خوب، بسيار خوب، حالا ديگر صلح مى‏كنيم. اين صلح نيست، اين معنايش اين است كه نخير شما بايد باج به ما بدهيد تا ما با شما صلح كنيم و اين امروز آن روزى نيست كه شما اين حرف‏ها را مى‏زنيد، شما ديگر اين حرف‏ها را بايد كنار بگذاريد، شما ديگر قدرتى نداريد كه بتوانيد يك همچو مسائلى را بگوئيد و شما خيال كنيد كه ديگران به شما تقويت مى‏كنند، آن ديگران هم مثل شما مى‏مانند. شما كه مال خودتان بود، اينطور از كار درآمد، يك جمعيت كمى اينطور خرمشهر را گرفت، آنها كه از خارج اجير شما مى‏خواهند بشوند، آنها براى شما مى‏خواهند كار بكنند، براى خودشان مى‏خواهند كار بكنند، آنها با يك فوت از بين مى‏روند. بنابراين، مساله اين است كه ما امروز كه در اينجا مبتلا هستيم به يك همچو حزبى و در آنجا مبتلا هستيم به يك همچو رژيم فاسد، رژيم اسرائيل، ما در هر دو جبهه حاضريم به اينكه جنگ بكنيم. اينجا كه از خودمان است و جنگ مى‏كنيم، آنجا هم از خود ما هست. ما حاضريم، لكن راه دادن به ما براى رفتن، بايد يك چيزى ما به شما بدهيم كه شما راه بدهيد، بايد ما مجرم را ديگر كار نداشته باشيم، بايد بنشينيم صلح كنيم ديگر با هم، دست گردن به هم بيندازيم كه اينهمه آمدى جرم كردى، براى اينكه حالا مى‏خواهى به من همراهى كنى، بيا به من يك چيزى هم به ما بده تا همراهى كنيم! نه، اين مساله

    صحيفه نور ج 16 صفحه 196

    غير عقلائى است و هرگز نخواهد شد. مساله راه دادن يك چيزى است كه شما بايد التماس كنيد كه ما بيائيم برويم سراغ آن كار را بكنيم. ما داوطلب هستيم. شما بايد از ما خواهش كنيد كه آقا بيائيد با ما كمك كنيد تا ما برويم جلوى اين را بگيريم اگر راست مى‏گوئيد كه با اسرائيل مخالفيد و اگر مساله اين نيست با اسرائيل مخالف نيستيد و مى‏خواهيد ما نرويم آنجا، شرط را اينطور قرار مى‏دهيد كه حالا بدون همه قيدى مصالحه كنيم، آنوقت شما تشريف بياوريد ببريد، آن هم تشريف بياوريد حرفى است تا به صورت واقعى من اميدوارم كه انشاءالله همانطورى كه شما در جبهه‏هاى جنگ پيروز شديد و پيروز هستيد و اميدوارم كه هميشه پيروز باشيد، همينطور در معنويات هم كه مهم است، كه اين ماديات تابع آن معنويات است، اين معنويات هر چه قوى بشود، شما قويتر خواهيد شد. يك نفر آدم با ايمان مى‏تواند با هزاران نفر بى‏ايمان مقابله كند و شما در اين عرض مدتى كه جنگ كرده‏ايد، ديده‏ايد كه مساله اينطورى است كه ايمان وقتى كه در ميدان مى‏آيد، همه چيز را از بين مى‏برد، مقابلش هر چه هست، از بين مى‏برد.

    انشاءالله خداوند ايمان همه ما را زياد كند و شما را در اين دو قطب معنويت و ماديت تقويت كند و اسلام را انشاءالله از شر همه قدرتمندان نجات بدهد و اين تحولى كه در ايران هست، انشاءالله باقى باشد و تا ظهور امام زمان اين ملت بتواند اين كشور را به طور شايسته تحويل ايشان بدهد انشاءالله.

    والسلام عليكم و رحمه الله

    
    previos page menu page next page
    

  9. #1439
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 16 صفحه 197

    تاريخ 23/3/61

    بيانات امام خمينى در جمع نمايندگان نهضت‏هاى آزاديبخش جهان - فرمانده، مديران و سرپرستان دواير سياسى - ايدئولوژيك و پرسنل نيروى دريائى - وزير، مديران و كاركنان وزارت ارشاد اسلامى‏

    امروز، ابتلاى اسلام سكوت دول منطقه در قبال جنايات اسرائيل است

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    قبلاً بايد از آقايانى كه در اينجا حاضر هستند، از نيروى دريائى و از وزارت ارشاد و از مهمانان عزيزى كه از خارج آمده‏اند، تشكر كنم. من اميدوارم كه خداى تبارك و تعالى بر اين ملت‏هاى ضعيف عنايت كند و دست ستمكاران را قطع كند انشاءالله.

    ابتلاى اسلام، امروز اين است كه گوش‏هائى كه بايد به مسائل، به مشكلات مسلمين گوش بدهند، كر شده‏اند و زبان‏هائى كه بايد براى مصالح مسلمين به كار بيفتند، لال شده‏اند و چشم‏هائى كه بايد مصيبت‏هائى كه بر مسلمين وارد مى‏شود ملاحظه كنند، كور شده‏اند. ما با اين لال‏ها و كرها و كورها چه بگوئيم؟ آيا اين دولت‏هاى منطقه مساله لبنان را يك فاجعه نمى‏دانند؟ يك فاجعه براى اسلام نمى‏دانند؟ يك فاجعه براى مسلمين جهان نمى‏دانند؟ آيا حمله اسرائيل به لبنان و كشتار بى حد فاجعه نيست؟ براى اسلام فاجعه نيست براى مسلمان‏ها فاجعه نيست؟ آيا تصريح به اينكه اين عمل با صوابديد امريكا واقع شده است، در گوش اينها وارد نمى‏شود؟ اگر كر نيستند چرا اين فرياد و ناله عزيزان ما را در لبنان نمى‏شنوند؟ و اگر كور نيستند، چرا اين كشته‏هائى كه هر روز دارد در لبنان و ايران روى هم مى‏ريزد و جوان‏هاى عزيزى كه ما در جبهه‏ها و زن‏ها و بچه‏ها و مردهاى پير كه در خارج جبهه‏ها و در شهرها به هلاكت مى‏رسند، نمى‏بينند؟ اگر مى‏بينند و فاجعه مى‏دانند، چرا صحبتى در كار نيست؟ اگر علاقه به كيان اسلام، علاقه به قرآن كريم، علاقه به حرمين شريفين دارند، چرا امروز كه دارد اين معالم دينى زير پا گذاشته مى‏شود و تهديد مى‏كند اسلام و قرآن و حرمين شريفين را، صحبتى نمى‏كنند؟ چرا باز كمك مى‏كنند؟ چه شده است اينها را كه در حضور آنها اين مصائب واقع مى‏شود و در محضر همه اينطور جنايت‏ها واقع مى شود و علاوه بر اينكه سكوت كرده‏اند، تاييد مى‏كنند. باز هم قرار داد كمپ ديويد را مى‏خواهند تاييد كنند، باز هم طرح فهد را مى‏خواهند تاييد كنند، باز هم اسرائيل را مى‏خواهند بشناسند. اين فاجعه‏ها را بايد ما با كى در ميان بگذاريم؟ با دولت‏هائى كه چشم و گوششان را بسته‏اند و بدون اراده تسليم امريكا شده‏اند؟ با ملت‏هاى مظلومى كه تحت فشار اين

    صحيفه نور ج 16 صفحه 198

    دولت‏ها دارند جان مى‏دهند؟

    تا ملت‏ها آگاهى و انسجام پيدا نكنند محكوم به حكومت‏هاى فاسدند

    بايد با ملت‏ها در ميان گذاشت، همانطورى كه در ايران، ملت ايران بود كه فاجعه‏اى كه براى اسلام به دست امريكا و سرسپردگان او كه رژيم منحوس پهلوى است، پيش مى‏آمد، همين جوان‏هاى ايران بودند و همين ملت ايران بود و همين ارتش ايران بود و همين نيروهاى دريائى و هوائى و زمينى ايران بود و همين سپاه پاسداران ايران بود و همين جوان‏هاى بسيج و عشاير ايران بود كه با هم وظيفه فهميدند، بيدار شدند و با هم مشت‏ها را گره كردند و با مشت، تانك‏ها را از صحنه بيرون كردند. تا ملت‏ها يك همچو بيدارى پيدا نكنند و تا ملت‏ها يك همچو انسجامى پيدا نكنند، بايد بدانند كه محكوم به حكومت‏هاى فاسد و محكوم به امريكاى جنايتكار و ساير ابرقدرت‏ها هستند. با داشتن آنهمه ذخائر، آنهمه امكانات كه اگر يك هفته نفت خودشان را به روى اين جنايتكارها ببندند تمام مسائل حل خواهد شد، معذلك مى‏گويند كه ما اين كار را نمى‏كنيم. اين مصيبت‏ها را ما به كجا بايد عرض كنيم جز به ساحت مقدس خداى تبارك و تعالى؟ ما شكايت از اين حكومت‏ها را به كجا ببريم جز به ساحت مقدس خداى تبارك و تعالى؟ ما چطور شكايت كنيم از آنهائى كه ايران را كه ايستاده است و مى‏خواهد در مقابل همه قدرت‏ها بايستد و اسلام را محقق كند در دنيا، در مقابل اين، طرح جهاد مى دهند و اسرائيل كه به جنگ با اسلام برخاسته است و با صراحت مى‏گويد كه از نيل تا فرات مال من است و حرمين شريفين را از خود مى‏داند، سكوت كرده‏اند. ما اين دردها را كجا ببريم، اين مصيبت‏ها را پيش كى طرح كنيم؟ اين سكوت‏هاى مرگبار را، سكوت‏هائى كه تاييد مى‏كند جنايتكاران را، اين سكوت‏هائى كه تشويق مى‏كند ستمكاران را، بايد به كى عرضه كنيم و از كى بخواهيم كه عنايت كند و اين سكوت‏ها را بشكند؟ جمعيت‏تان كم است؟ ثروتتان كم است؟ نفتتان ناچيز است؟ زمين‏هايتان كم است؟ مراكز مهمى كه در سوق الجيشى بسيار معتبر است، شما دستتان نيست؟ همه امكانات هست، لكن يك چيز نيست و آن ايمان است. ايمان نيست.

    آنچه كه ملت ما را پيروز كرد ايمان به خدا و عشق به شهادت بود

    ملت ايران هيچ نداشت و ايمان داشت و ايمان او را بر همه قدرت‏ها غلبه داد و مسلمان‏هاى همه كشورها، دولت‏هاشان همه چيز دارند لكن ايمان ندارند، آنچه كه كشور ما را، ملت ما را پيروز كرد، ايمان به خدا و عشق به شهادت بود، عشق به شهادت در مقابل كفر، در مقابل نفاق، براى حفظ اسلام، براى حفظ قرآن كريم. اين مهمان‏هاى عزيز ما كه آمده‏اند، اينها حامل پيام ايران باشند به ملت‏ها كه خودتان بايد به فكر باشيد، ننشينيد تا براى شما دست نشاندگان امريكا كار كنند. آنها در اين گرفتارى كه ايران دارد، براى باغ وحش خودشان شتر مى‏خرند! اين مصيبت را ما كجا ببريم؟ چهارده تا شتر براى باغ وحش فلان

    صحيفه نور ج 16 صفحه 199

    سلطان منطقه از خارج مى‏خرند و با طياره‏ها مى‏خواهند ببرند به آن محل. اينها دارند همه چيز ما را مى‏برند و آنها شتر مى‏خرند! من نمى‏دانم كه اين گوش‏ها كى باز مى‏شود. با نفخ صور بايد باز بشود؟ و اين چشم‏ها كى بينا مى‏شود و اين زبان‏ها كى گويا مى‏شود؟ صم بكم عمى فهم لايعقلون. همه‏اش سر لايعقلون است، صم بكم عمى هم دنبال لايعقلون است.

    دولت عراق، اسرائيل را بهانه قرار داده براى فرار از چنگال عدل الهى‏

    ما بحمدالله در جبهه داخل پيروز هستيم و رزمندگان ما از همه طبقاتى كه بودند، چه نيروى دريائى كه امروز بعضى از آنها در اينجا تشريف دارند و خدا حفظشان كند و چه نيروى زمينى و چه نيروى هوائى و چه ساير قواى مسلح مثل سپاه پاسداران و ديگران، در صحنه‏اند و ايستاده‏اند در مقابل هر پيشامدى. كشور ما كه سرمايه‏هاى بزرگ خود كه عبارت از جوان‏هاشان باشد، در طبق اخلاص گذاشته‏اند و براى اسلام. براى دين خداى تبارك و تعالى جهاد مى‏كنند، براى هر پيشامدى كه براى مسلمين مى‏شود، اينها در صحنه‏اند، مضحك اين است كه دولت ما پيشنهاد مى‏كند كه راه بدهيد ما برويم با دشمن‏هاى شما جنگ بكنيم و اين را يكى از شرايط قرار مى‏دهد، براى اينكه مايوس از شماست و شما بايد شرط قرار بدهيد و آنها مى‏گويند كه بايد از هر چيزى كه ما كرديم بگذريد تا راهتان بدهيم، آن هم چه راه دادنى. اينها مصيبت نيست كه بر اسلام وارد است كه يك جمعيت فداكار مى‏خواهند بروند با دشمن عرب، با دشمن اسلام، با دشمن حرمين شريفين، با دشمن همه منطقه جنگ بكنند، (خودشان كه نشستند و بى‏تفاوت هستند، بلكه موافق هستند با آنها) از ما رشوه مى‏خواهند كه راه به آنها بدهيد كه اينها بروند آنجا، براى آنها جنگ بكنند؟ مثل يك نفر غريق كه دارد در دريا غرق مى‏شود و يكى مى‏رود نجاتش بدهد مى‏گويد چه به من مى‏دهى تا اجازه بدهم مرا نجات بدهى. اينها، دولت عراق قضيه اسرائيل را بهانه قرار داده براى اينكه از چنگال انتقام و عدالت الهى فرار كند. بهانه قرار داده است كه بگويد شما اگر بخواهيد ما اجازه بدهيم برويد و ما غريق‏ها را نجات بدهيد، بايد از جناياتى كه به شما كرديم صرفنظر كنيد و يك دولت، دو تا دولت، صلح باشند و متصالح باشند كه وارد بشوند و از آنجا بروند سراغ نجات ما. اين غير از اين است كه صم بكم عمى فهم لا يعقلون ؟ مگر دولت ايران آنوقتى كه شمابه خيال خودتان قدرت داشتيد، غير از اين حرفى مى‏زند كه حالا مى‏گويد؟ اين همان را مى‏گويد. دو تا مطلب ديگرى كه بزرگان اين كشور عنوان كردند و شرط قرار دادند، اين از باب اين است كه از شما مايوس هستند، مى‏گويند شرط صلح، شرط صلح اين باشد كه راه بدهيد تا برويم. آن شرطى را كه شما بايد با ما بكنيد، بگوئيد ما به شرطى صلح مى‏كنيم كه شما بيائيد از اينجا برويد. اين، غير از اين است كه تعقل ندارند و چشم و گوش آنها را هواهاى نفسانى بسته است؟

    ايران براى همه كشورها حجت است

    دولتمردان ما كه مى‏گويند اين بيچاره‏هائى كه از عراق بيرون كرديد و فرستاديد به اينجا و ما با

    صحيفه نور ج 16 صفحه 200

    آغوش باز آنها را پذيرائى مى‏كنيم. اينها وطنشان آنجاست، يكى از شرايط ما اين است كه آنها را راه بدهيد، اين يك شرط غير معقول است؟ يك شرطى است زائد بر آن كه ما از اول گفتيم راه دادن اهالى يك كشور در محل خودشان و اجازه دادن اينكه آوارگان از آنجا كه به زور بيرونشان كرديد، برگردند به جاى خودشان، اين يك چيزى است كه ما يك شرط زيادى كرديم؟! نه، اين امرى است طبيعى، دنبال آن شرائط ماست، ما اضافه نكرديم.

    آتش بسى كه صدام مى‏گويد، آتش بسى كه دنبالش آتش مى‏گشايد. راهى كه صدام مى‏خواهد به ما بدهد، راهى است كه نجات خودش را در آن راه مى‏يابد، نه راه مى‏خواهد براى اسرائيل بدهد. اين، طرفين قضيه را ملاحظه كرده است، اگر ما قبول كنيم، پس مصالحه واقع شده است و صدامى‏ها نجات پيدا كردند و اگر قبول نكنيم، پس معلوم مى‏شود كه ما نمى‏خواهيم جهاد كنيم، نمى‏خواهيم با اسرائيل جنگ كنيم. ما به آنها مى‏گوئيم كه ما قبول داريم، شما كنار برويد و كارشناس‏ها بيايند ببينند كه شما چه كرديد در اين كشور، چه جرم‏هائى را مرتكب شديد و كارشناس‏ها بيايند ببينند كه كى اين جنايت را مرتكب شده است. لكن ما جنايات را غمض عين كنيم، براى اينكه مى‏خواهيم براى شما كار كنيم، اينها از عجايبى است كه در تاريخ باز مى‏ماند، از عجايبى است كه تاريخ ضبط مى‏كند كه ايران مى‏خواست براى نجات عرب، كه اسرائيل بخصوص با عرب مخالف است و براى نجات حرمين شريفين و براى نجات كشورهاى اسلامى كه همه در تهديد اسرائيل هستند و براى مقابله با اين سرطان فاسد مى‏خواست برود و دولت‏ها از او رشوه مى‏خواستند. اينها مسائلى است كه در تاريخ ثبت مى‏شود و ننگ‏هايى است كه بر پيشانى اين اشخاص ثبت خواهد شد.

    تا كشورهاى اسلامى، ملت‏هاى اسلامى، آن معنايى كه در ايران پيدا شد، الگوى خودشان قرار ندهند و تا خودشان به خيابان‏ها نريزند و بخواهند از دولت‏هاى خودشان كه با اسرائيل بايد روبرو بشويد، گمان نكنيد كه اين كر و كورها به تعقل برسند. ملت‏ها بايد بايستند و بخواهند از ارتش‏هاى منطقه خودشان و از دولت‏هاى منطقه خودشان كه بيايند و با اين فلسطينى‏ها و با اين سورى‏ها كه مورد ظلم واقع شده‏اند، كمك كنند تا اين غده سرطانى از بين برود. و اگر آنها هم تماشاگر باشند كه ببينند چه مى‏شود، آنها هم بى‏تفاوت باشند و عذر اين باشد كه دولت‏ها بايد اين كار را بكنند، اگر اينطور باشد، آنها هم در محضر خدا جواب صحيح ندارند. ايران حجت است بر همه كشورها. خداى تبارك و تعالى ممكن است كه در آخرت، ايران را حجت قرار بدهد بر آنهائى كه به ظلم ساخته‏اند و تسليم ظالم شده‏اند و قيام نكرده‏اند. اگر اعتقاد به خدا و معاد دارند، جواب بايد تهيه كنند براى خداى تبارك و تعالى. آن روز ديگر امريكا و اسرائيل نمى‏توانند به دادتان برسند. و اگر به اين معانى اعتقاد ندارند، جواب براى ملت‏هاى مظلوم دنيا بايد تهيه كنند، جواب نسل‏هاى آتيه كه خداى نخواسته با اين روشى كه اينها دارند، آنها در دام خواهند افتاد، جواب بايد تهيه كنند. اگر ارزش‏هاى ايمانى را هيچ حساب مى‏كنند، ارزش‏هاى نظامى خودشان را، ارزش‏هاى ملى خودشان را، ارزش‏هاى انسانى را در نظر بگيرند و براى چهار روز حكومت كردن، زير بار ذلت نروند، آن هم ذلت در تحت چكمه اسرائيل.

    صحيفه نور ج 16 صفحه 201

    مسلمان‏ها بايد از جا برخيزند، بايد قيام كنند. خدا فرموده است انما اعظكم بواحده ان تقوموالله مثنى و فرادى . نگوئيد تنها هستيم، تنهائى هم بايد قيام بكنيم، اجتماعى هم بايد قيام كنيم، با هم بايد قيام كنيم. همه موظفيم به اينكه براى خدا قيامت كنيم و براى حفظ كشورهاى اسلامى قيام كنيم، در مقابل اين دو غده سرطانى كه يكى حزب فاسد بعث عراق است و يكى اسرائيل و هر دو سر منشاش امريكاست.

    اگر كشورهاى اسلامى با هم قيام كنند اسرائيل بكلى از بين خواهد رفت عذر نيست پيش خداى تبارك و تعالى، نه ما معذوريم و نه شما. عذر نيست كه ما نداشتيم چيزى، همه چيز داريد. عذر نيست كه ما قدرت نداريم، همه قدرتمندتر هستيد. وقتى روى هم بايستيد، روى هم دست برادرى با هم بدهيد، يك قدرت بزرگ جهانى را شما مى‏توانيد تحقق بدهيد. عذر نيست كه ما اسلحه نداريم، سلاحى كه شما داريد دنيا ندارد و او سلاح نفت است. دنيا به سلاح شما احتياج دارد، رگ حيات دنياست. اين سلاحى كه خداى تبارك و تعالى به اختيار شما گذاشته است، براى خداى تبارك و تعالى از او استفاده كنيد. اين قدرتى كه خداى تبارك و تعالى در بازوان شما گذاشته است، براى خداى تبارك و تعالى به كار بگيريد. خداوند انشاءالله بيدار كند اين دولت‏ها را، خداوند انشاءالله هشيار كند اين جمعيت‏هاى فراوانى كه در عين حالى كه همه چيز دارند، تحت فشار ظلم هستند. من اميدوارم كه همانطورى كه ايران تاكنون آمده است و دست ستمكارها را كوتاه كرده است و خود رو به يك تمدن خواهد رفت و ايران را يك ايران آزاد و مستقل قرار داده است، اين آزادى و استقلال و اين حضور جمعى، تا آخر باقى بماند. من اميدوارم كه ملت‏هاى اين كشورهاى اسلامى به اين مسائل توجه كنند و ننشينند تا اينكه وقت بگذرد. امروز، روزى است كه اگر با هم قيام كنند، اسرائيل بكلى از بين خواهد رفت. من اميدوارم كه اين دولت‏هائى كه در عين حالى كه اسرائيل با صراحت مى‏گويد كه من بايد همه اينجاها را بگيرم و اينجاها را ملك خودش مى‏داند و شاهديم كه قدم قدم دارد پيش مى‏رود، اين دولت‏ها بيدار بشوند و با اين ماده سرطانى كه خطرش براى همه منطقه و براى اسلام است، قيام كنند و با حرف و صحبت و شوخى و مزاح مسائل را نگذرانند.

    من اميدوارم كه اين دولت‏ها آنقدرى كه به باغ‏وحش خودشان اهميت مى‏دهند، به اسلام اهميت بدهند. خداوند انشاءالله اين قدرت‏هايى كه براى اسلام كار مى‏كنند پيروز كند و خداوند انشاءالله شما جوان‏هاى عزيزى كه از اول انقلاب تا حالا و از حالا به بعد هم در صحنه حاضريد و براى اسلام كار مى‏كنيد، شما را تاييد كند. اميدوارم كه خداوند تمام مسلمين جهان را تاييد كند و از زير بار ستم قدرت‏هاى بزرگ خارج شوند.

    والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

  10. #1440
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 16 صفحه 202

    تاريخ 25/3/61

    بيانات امام خمينى در ديدار با وزير كشور، و فرمانداران سراسر كشور

    اميد است اداره شما عبادتگاه و خدمت‏هاى شما عبادت باشد

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    اولاً بايد از شما دوستان و عزيزان تشكر كنم، از راه‏هاى دور آمديد و ملاقات حاصل شد و من عذر اين معنا را كه بتوانم امروز بحث طولانى بكنم، اميد است بپذيريد. و لهذا من اكتفا مى‏كنم به اينكه به شماها دعا كنم.

    من از خداى تبارك و تعال مسئلت مى‏كنم كه تمام كشور ايران، هر جائى كه شما دوستان هستيد و در هر شغلى كه عزيزان ما اشتغال دارند، محلشان مهبط الهى باشد يعنى كارها براى خدا، براى خدمت به بندگان خدا، براى خدمت به اسلام باشد كه اين از بزرگترين عبادات است، خدمت به خلق خدا و خدمت به اسلام.

    اميد است كه در هر جا شما هستيد، اداره شما و پست‏هاى شما مبدل بشوند به يك عبادتگاه و خدمت‏هاى شما همه عبادت باشد. و من اميدوارم كه در مقابل آن رژيم سابق، جاهائى كه مامورين بودند، مركز معصيت بود، امروز شما با تعهد به اسلام و با تعهد به احكام اسلام و با تعهد به جمهورى اسلامى، در خدمت بندگان خدا و مستضعفين باشيد و بيشتر از همه طبقات ضعيف را ملاحظه كنيد و اين خود يك عبادت بزرگ است براى شما و من اميدوارم كه شما به اين عبادت موفق باشيد و غنيمت بدانيد اينكه در يك رژيمى واقع شديد، در يك حكومتى واقع شديد كه آن شغلى كه سابق معصيت بود، امروز عبادت است و آن اتاقى كه سابق در آن معصيت واقع مى‏شد، امروز با خدمت به خلق خدا عبادتگاه است. و خداوند اين عبادتگاه را براى شما حفظ كند و شما را موفق كند كه به اين عبادت بزرگ كه خدمت به جمهورى اسلامى و خدمت به مردم است بيشتر موفق بشويد. و خداوند انشاءالله در جبهه‏هاى نبرد، اسلام را بر ضد كفر در هر جا هستند، در ايران، در لبنان، در فلسطين و جاهاى ديگر پيروز كند. انشاءالله كسانى كه ظلم به اين ملت‏ها مى‏كنند، ستم به اين مردم مى‏كنند و برخلاف اسلام عمل مى‏كنند، خداوند تبارك و تعالى آنها را ادب كند. و اميدوارم كه شما هر چه بيشتر موفق بشويد به اينكه براى اين مردم مستمند كار بكنيد و اجر آن را از خداى تبارك و تعالى بخواهيد. خداوند به همه شما توفيق بدهد.

    والسلام عليكم و رحمه‏الله و بركاته‏

    
    previos page menu page next page
    

صفحه 144 از 208 نخستنخست ... 4494134140141142143144145146147148154194 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/