صفحه 138 از 208 نخستنخست ... 3888128134135136137138139140141142148188 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1,371 تا 1,380 , از مجموع 2079

موضوع: صحيفه نور

  1. #1371
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 15 صفحه 276

    تاريخ: 15/10/60

    پيام امام خمينى به رزمندگان و سپاهيان اسلام «به مناسبت پيروزى‏هاى جبهه‏هاى جنوب و غرب كشور»

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    ((ان تنصروا الله ينصركم و يثبت اقدامكم)) خبر پيروزى چشمگير قواى مسلح اسلام با هماهنگى بين جميع رزمندگان عزيز موجب تقدير و تشكر گرديد. سلام و تقديراينجانب را به فرماندهان محترم و سران عزيز و سربازان و پاسداران معظم اسلام ابلاغ نماييد. انتظار دارم كه با پشتكار و هماهنگى و انسجام، همه رزمندگان محبوب به زودى كشور اسلامى را از لوث وجود كفار خذلهم الله پاكسازى كنند.

    از خداوند تعالى سلامت و پيروزى همگان را خواستارم، اميدوارم خبر پيروزى نهايى را به خواست خداوند تعالى به زودى دريافت دارم. سلامت رزمندگان عزيز و فرماندهان و افسران و درجه داران و پاسداران و بسيج و شبه نظاميان و تمامى نيروهاى مسلح و نيروهاى مردمى كه ستون فقرات انقلاب اسلامى ما مى‏باشند، از خداوند تعالى خواستارم.

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  2. #1372
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 15 صفحه 277

    تاريخ: 20/10/60

    بيانات امام خمينى در جمع ميهمانان خارجى هفته وحدت، اعضاى جامعه روحانيت اهل تسنن، گروهى از كاركنان بنياد مسكن و مديران كل پست و مخابرات كشور

    توحيد و وحدت نمونه‏اى از بركات انقلاب اسلامى است‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    ولادت با سعادت حضرت خاتم النبيين (ص) و فرزند ارجمند بزرگوارش امام صادق (ع) را بر همه مسلمين تبريك عرض مى‏كنم و بركات خدا را طلب مى‏كنم براى همه مسلمين.

    امروز كه در اين جلسه‏اى كه در صورت كوچك و در واقع نورانى و بسيار بزرگ است، طوايف مختلف مسلمين، برادران اهل سنت و برادران اهل تشيع، دانشگاهى‏ها و فيضيه‏اى‏ها و همه قشرهاى مختلف از بلاد مختلف در اين محل مجتمع هستند، اين يك نمونه‏اى از بركات انقلاب اسلامى است كه خداى تبارك و تعالى بر همه ما منت گذاشته است كه اصبحنا بنعمته اخوانا . دانشگاه كه از فيضيه دور بود و جدا، امروز با هم پيوند كرده‏اند و اميد است كه اين پيوند تا آخر باقى باشد و برادران اهل تسنن و تشيع با هم توحيد كلمه را آغاز كردند و اميدوارم كه تا آخر اين توحيد و وحدت باقى باشد.

    ما بايد در كارهائى كه دشمن‏هاى ما مى‏كنند دقت كنيم و تحليل كنيم، ببينيم كه آنها به چه چيز زياد اهميت مى‏دهند و انگشت روى چه حيثيتى از حيثيت‏هاى مسلمين مى‏گذارند و بهفميم كه آنچه كه آنها بر آن اصرار دارند همانى است كه براى مسلمين و براى بشر بداست. ما از گفتار و كردار آنها بايد كشف كنيم كه اينها چه مى‏خواهند و ما بايد چه بكنيم. شما اگر ملاحظه بفرمائيد در اين قرون آخر كه تمام بشر مثل يك عائله شده‏اند و به واسطه ارتباطات زيادى كه بين همه بشر حاصل شده است در اين قرن‏هاى آخر، آنهائى كه مى‏خواهند ممالك دنيا را قبضه كنند و ذخاير همه را به غارت ببرند با چه اساس به اين امرى كه، نقشه‏اى كه كشيده‏اند، موفق مى‏شوند و آنها چه راه‏هائى را انتخاب كرده‏اند. هر راهى را كه آنها انتخاب كرده‏اند، ما بايد راه مقابلش را انتخاب كنيم.

    ما مى‏بينيم، در وقتى كه در ايران خودمان نظر مى‏كنيم مى‏بينيم كه كوشش‏هاى زياد شده است براى تفرقه‏انداختن بين دو جناحى كه اگر آن دو جناح متحد بشوند كارهاى كشور اصلاح مى‏شود و آن جناح روحانى و جناح دانشگاه است. چقدر كوشش كرده‏اند براى تفرقه بين اين دو جناح، به طورى كه در دانشگاه اسم روحانى را نمى‏شد بياورى و در فيضيه اسم دانشگاهى. اين در اثر تبليغات‏

    صحيفه نور ج 15 صفحه 278

    دامنه دارى بود كه كرده بودند و با آن تبليغات و بى‏توجهى ما، اينطور مسائل واقع شد و آن ضربه‏اى كه ما از اين افتراق خورديم از هيچ چيز نخورديم، يعنى اساس تمام ضربه‏ها اين ضربه بود، دانشگاه اداره كشور را مى‏كرد وقتى دانشگاه به تباهى كشيده شد، اداره كشور به تباهى كشيده شد. و ما ديديم آنچه كه در اين قرن‏هاى آخر واقع شد خصوصاً در اين پنجاه سال، از آن طرف با تبليغات وسيع بين برادرهاى اهل سنت و برادرهاى اهل تشيع كوشش كردند كه تفرقه ايجاد كنند. با همه وسايل كوشش كردند و اين دو جناح بزرگ را از هم جدا كردند، به طورى كه آن طايفه اين طايفه را حتى تكفير مى‏كردند و اين طايفه آن طايفه را، احزاب درست مى‏كردند در كشور. اين اختصاص به كشور ما ندارد، همه كشورها، احزابى كه درست مى‏كردند دو طايفه را به جان هم مى‏انداختند. حزب‏ها غافل بودند، روساى احزاب غافل بودند كه اينها دارند چه مى‏كنند. هر حزبى دشمن حزب ديگرى، در هر قشرى دشمن قشر ديگر. پس ما مى‏بينيم كه آن چيزى كه آنها اصرار به آن دارند اين است كه ما با هم مجتمع نشويم، ما با هم برادر نباشيم، مسلمان‏ها در هر جا كه هستند با اشكال مختلفه، يك شكل آن ملى گرايى، آن مى‏گويد ملت فارس، آن مى‏گويد ملت عرب، آن ميگويد ملت ترك. اين ملى گرايى كه به اين معناست كه هر كشورى، هر زبانى بخواهد مقابل كشور ديگر و زبان ديگر بايستد، اين آن امرى است كه اساس دعوت پيغمبرها را بهم مى‏زند. پيغمبرها كه از اول تاختم شان آمده‏اند مردم را به برادرى، به دوستى، به اخوت دعوت كرده‏اند، در مقابل آنها يك قشرهاى تحصيلكرده در دامن غرب يا شرق آمده‏اند و ندانسته، اكثراً ندانسته و بعضى هم دانسته قضيه ملى گرايى را پيش كشيده‏اند. ملت عرب بايد چطور باشد، در مقابل اينكه اسلام و ملت مسلم بايد چه باشند، ملت عرب بايد چه باشد، ملت فارس بايد چه باشد، ترك بايد چه باشد.

    رنگ‏هاى مختلف، اين رنگ، رنگ سفيد است، آن رنگ، رنگ سياه است، آن زرد است. تمام اين مسائل، مسائل تفرقه افكن از اين قدرت‏هاى بزرگ است و شيطان‏هاى بزرگ كه بين ملت‏ها و بين افراد انسان‏ها مى‏خواهند تفرقه بيندازند و ما از آن طرف مى‏بينيم كه اسلام تكيه كرده است بر اخوت با تعبيرهاى مختلف. انما المومنون اخوه از آن استفاده مى‏شود كه كانه مومنين هيچ شانى ندارند الا برادرى، همه چيزشان در برادرى خلاصه مى‏شود. در مقابل اين كلمه و ساير كلماتى كه در قرآن كريم هست، آنها، ابر قدرت‏ها ديده‏اند كه اگر اين كلمه و امثال اين كلمه تحقق پيدا بكند آنها ديگر نميتوانند در اين كشورها دخالت كنند.

    شما ملاحظه بفرمائيد كه در اين سال‏هاى اخيرى كه ملت ايران به تاييد خداى تبارك و تعالى قيام كرد و قشرهاى ميليونى آنها چه قشرهاى روحانى و چه قشرهاى دانشگاهى در كنار هم فعال شدند و همه ملت متحد شدند، چه معجزه‏اى ايجاد كردند، اين برادرى در يك محيط كوچك مثل ايران، با يك جمعيت كم در مقابل جمعيت‏ها چه اعجازى كرد. اين اعجاز براى همين وحدت كلمه و اخوت بود. اين اخوت و برادرى كه در ايران پيدا شد و اين تحول عظيمى كه پيدا شد و همه قشرها را با هم منسجم كرد، برادران اهل سنت را با اهل تشيع، تشيع را با اهل تسنن، دانشگاهى را با فيضيه‏اى و

    صحيفه نور ج 15 صفحه 279

    ترك و عرب و فارس، همه اينها در ايران هست، همه با هم. ملاحظه بفرمائيد كه همين وحدت در يك جمعيت محدود و در يك كشور محدود با ابر قدرت‏ها چه كرده است. بى خود نيست كه همه رسانه‏هاى گروهى تمام كشورها تقريبا، كشورهاى بزرگ مسلما و بعضى كشورهاى ديگر همشان را صرف اين مى‏كنند كه ايران را در نظر مسلمان‏ها بدجلوه بدهند، جمهورى اسلامى را بد جلوه بدهند. تبليغات سرتاسر دنيا را بر ضد ايران فرا گرفته است. چه شده است كه ايران اينقدر مورد تهاجم تبليغى واقع شده است و تهاجم‏هاى ديگر؟ اين نيست الا اينكه در ايران اين معناى اخوت تا اندازه بسيار زيادى تحقق پيدا كرده است و آنها ديدند كه با اين وحدتى كه در ايران پيدا شده است، اين انسجامى كه در ايران پيدا شده است و پرتوش دارد در ساير بلاد مسلمين هم مى‏رود، اين يك خطر بزرگى است كه تمام منافع ابرقدرت‏ها را منهدم مى‏كند و از بين مى‏برد. اگر اين خوف را نداشتند كه ايران سرايت مى‏كند اين خوتش به ساير كشورها، كشورها عليحده بودند و ايران عليحده بود و برادرى بين ايران و ديگران تحقق پيدا نمى‏كرد شايد اينقدر حمله نمى‏كردند به ما. اين حمله همه جانبه تبليغاتى و غير تبليغاتى براى اين است كه اين انسجام كوچك را ديده اند كه دست آنها را از اينجا كوتاه كرده است. اگر اين انسجام پيدا بشود و انشاء الله پيدا مى‏شود، اگر اين انسجام پيدا بشود دست ابر قدرت‏ها از همه ذخاير مسلمين كوتاه مى‏شود و بلكه دست ابر قدرت‏ها از تمام مستضعفين جهان كوتاه مى‏شود. اين وحدت كلمه‏اى كه در ايران پيدا شده است و الان از ساير بلاد هم به ما دارند متصل مى‏شوند و ديگران هم دارند اخوت پيدا مى‏كنند با ايرانى‏ها، من اميدوارم كه دولت‏ها هم توجه كنند، بيدار بشوند، تحليل كنند مسائل را، ببينند كه آيا مسلمان‏ها همه در كنار هم، هر كدام در كشور خودشان مستقل لكن به ما....

    اينكه همه مسلمان هستند، در آرمان‏هاى اسلامى با هم باشند، اين خوب است يا هر كشورى با كشور ديگر مخالف؟ آنچه مى‏تواند مشكلات همه كشورها را و مسلمين را از بين ببرد آيا اخوت بين مسلمين است كه خداى تبارك و تعالى به او سفارش فرموده است يا تفرقه بين مسلمين است؟ دولت‏ها اگر با هم متحد و برادر باشند بهتر مى‏توانند آن چپاولگرها را از صحنه خارج كنند يا حالا كه با هم مختلف هستند و دامن به اختلاف مى‏زنند؟

    ما نظر تجاوز به هيچ كشور اسلامى را نداريم

    ما، ملت ايران، دولت ايران، همه ايرانى‏ها دستشان را پيش همه مسلمين دراز مى‏كنند و از آنها مى‏خواهند كه به اين ملت بپيوندند و برادرى را مستحكم كنند و همه مسلمين با هم پيوند اخوت داشته باشند و ما دستمان را پيش همه دولت‏هاى كشورهاى اسلامى دراز مى‏كنيم و از آنها مى‏خواهيم كه به ما بپيوندند و همه ما باهم برادر باشيم و همانطور كه اسلام فرموده است ما همه دوست، برادر، با هم باشيم تا اينكه مشكلاتمان را حل كنيم. گمان نكنند اينها كه ضررشان در اين وحدت ايران است. ايران يك كشور مسلم است و صلاح حال همه مسلمين را مى‏خواهد، ايران با همه مسلمين خودش را برادر

    صحيفه نور ج 15 صفحه 280

    مى‏داند و ما از همه مسلمين، دولتها، ملت‏ها، همه مى‏خواهيم كه با ما متحد بشوند در اين مقصدى كه ما داريم و اين مقصد اسلام است.

    ما هيچ مقصدى نداريم، نه حكومت مى‏خواهيم به آن معنا كه آن قدرت‏هاى بزرگ مى‏خواهند و نه قدرت مى‏خواهيم به آن معنا و نه سلطه‏جوئى مى‏خواهيم، و ما همه مى‏خواهيم تابع قرآن كريم و اسلام عزيز باشيم و قرآن كريم و اسلام عزيز همه چيز ما را اداره مى‏كند. عبرت بگيرند از اين وحدت كلمه ايران و اين اتحادى كه در ايران پيدا شده است بين همه طوايف، كه آنهمه مشكلات را كه از همه عالم رو به ما آورده است حل كردند و حل مى‏كنند، ببينند كه يك وحدت در يك جمعيت كم و در يك محيط كوچك چطور دنيا را متوجه به خودش كرده است و چطور قدرتهاى بزرگ را از خودش ترسانده است. اگر اين قدرت سى و چند ميليونى ضميمه بشود به قدرتهاى ساير كشورهاى اسلام كه يك ميليارد تقريبا جمعيت هستند، اين سيل بزرگ يك ميليارد جمعيتى را اگر منسجم بشوند، كى مى‏تواند در هم بشكند؟

    ما به حسب حكم خداى تبارك و تعالى اخوت خودمان را با همه مسلمين جهان، با دولتهاى كشورهاى اسلامى، با ملتهاى مسلم در هر مذهبى هستند، در هر كشورى هستند، ما برادرى خودمان را با آنها اعلام مى‏كنيم و ما اعلام مى‏كنيم كه نظر تجاوز به هيچ يك از كشورهاى اسلامى و غير اسلامى نداريم، ما مى‏خواهيم كه همه كشورهاى اسلامى در محيط خودشان كه هستند با هم برادر باشند همانطور كه دولت ايران و ملت ايران يك هستند برخلاف رژيم سابق كه دولت ايران بر ضد ملت و ملت بر ضد دولت بود لهذا به مجرد اينكه ملت يك انسجامى پيدا كرد نتوانستند، قدرتهاى بزرگ هم نتوانستند آنكه نوكر بى قيد و شرط شان بود نگه دارند. اين انسجامى كه در اينجاست ما مى‏خواهيم كه در همه كشورها باشد. همه مسلمين يد واحده باشند بر من سواهم. هر كس در محيط خودش با هر حكومتى كه هست و با هر مذهبى كه هست در محيط خودش باشد و مستقل باشد، لكن به ما اينكه مسلمان است با مسلمين ديگر اخوت داشته باشند، دوستى داشته باشند، پيوند داشته باشند، ارتش‏هاى همه كشورهاى اسلامى پشتيبان هم باشند. اگر اين افتراق بين مسلمين نبود ممكن نبود ممكن بود كه اسرائيل با يك جمعيتى كمى اينطور جسور بشود و همه حيثيت مسلمين را زير پاى خودش بگذارد؟ اگر اختلاف بين كشورهاى اسلامى، دولت‏هاى اسلامى نبود، امريكا مى‏توانست حكومت كند بر همه كشورها، منافع همه كشورها را غارت كند؟ ما عازم هستيم كه كشور خودمان را حفظ كنيم و مستقل، آزاد زندگى كنيم و در كنار هم همه مسلمانهاى كشور، بلكه همه ساكنين كشور مذاهب رسمى همه با هم باشيم و كشور خودمان را حفظ كنيم و هيچ قدرتى نمى‏تواند اگر اين انسجام در همين محيط كوچك و با همين جمعيت كم اين انسجام باشد، هيچ كشورى نمى‏تواند آسيب برساند به ما.

    اين آقايانى كه از بلاد مختلفه آمده‏اند و در ايران الان مجتمع هستند براى هفته مبارك وحدت، مطالعه كنند در اوضاع ايران، گوش كنند به رسانه‏هاى گروهى كشورهاى قدرتمند و اتباع آنها و اوضاع ايران را هم ملاحظه كنند. ببينند كه در ايران آن مسائلى كه آنها طرح مى‏كنند هست؟ دولت‏

    صحيفه نور ج 15 صفحه 281

    ايران بچه‏هاى خردسال را هم مى‏كشد؟ دولت ايران اطفال مسلمين را هم مى‏كشد؟ دولت ايران الان متزلزل است و ورشكسته است و همه چيزش از بين رفته است؟ ملت ايران الان رو بر گردانده‏اند از جمهورى اسلام؟در بين ملت ايران اختلاف هست؟ اينها را مطالعه كنند و از آن طرف بروند اگر همه نمى‏توانند بروند، از هر طايفه‏اى يك چند نفرى مامور بشود كه بروند و ببينند صحنه‏هايى كه صدام بوجود آورده است در كشور ما، ببينند خرابى‏هائى كه اين فاسد به امر دولتهاى بزرگ انجام داده است چه جناياتى است، بروند اردوگاه‏هاى آواره‏هاى ما را ببينند واز آن طرف بروند جنگنده‏هاى ما و ارتش ما و سپاه پاسداران ما و همه ملت ما كه سپاه پاسداران هست، آنها ملاحظه كنند، وقتى رفتند منعكس كنند. شما كه به طور آزاد آمديد و اين كشور را به نور خودتان منور كرديد، برويد اين موارد را ملاحظه كنيد، شهرستانهاى ايران را ببينيد كه آشفته است؟ همه به هم خورده است؟ ايران ديگر متزلزل شده به طورى كه نمى‏تواند سرپاى خود بايستد؟ يا اينكه اينها تبليغاتى است كه مى‏كنند براى اينكه مسلمين جهان را از اين انسجام بزرگى كه در ايران پيدا شده است غافل كنند؟ شماها كه آمديد برويد به بلاد خودتان، به ممالك خودتان مسائلى كه داريد عنوان كنيد. اگر رسانه‏هاى گروهى به شما گوش بكنند، اگر روزنامه‏ها حرفهاى شما را منعكس بكنند برويد مسائل ايران را طرح كنيد. اين اعجازى كه در ايران پيدا شده است و اين تحول عظيمى كه در ايران پيدا شده است كه همه برادرها در كنار هم مى‏نشينند و همه با هم متحد هستند و بحمد الله هم ارتش و قواى مسلحه ايران قوى و قدرتمند است و هم ملت ايران صبور و قوى و قدرتمند، اينها نيست الا اينكه به يك آيه از آيات قرآن عمل كردند انما المومنون اخوه . اين آيه را همه ملاحظه كنيد، همه اعتصام به حبل الله بكنيد، همه برادر باشيد تا در بهشت هم اخوان بر آن سريرى كه هستيد در مقابل هم برادر باشيد. اگر اينجا برادرى نباشد در آنجا هم بهشتى معلوم نيست باشد براى شما. من از خداى تبارك و تعالى مسئلت مى‏كنم كه همه مسلمين جهان را به وظايف اسلامى خودشان آشنا كند. همه حكومت‏هاى اسلامى را با ملت‏هاى خودشان دوست كند. تمام ملتهاى اسلام و دولتهاى اسلام را با هم برادر كند و همه دانشگاهى‏ها را با روحانيون در تمام بلاد اسلام با هم برادر كند. و من تشكر مى‏كنم از گروه‏هاى مختلفى كه تشريف آوردند اينجا، و من نمى‏توانم يكى يكى را اسم ببرم و از همه به طور جداگانه تشكر كنم، فقط از بنياد مسكن كه زحمتهاى زياد كشيده‏اند در ايران و اينجا امروز آقاى رسولى به من گفتند كه چون ايشان مطلعند در اين امور كه اينهائى كه الان هستند بسيار خدمتگزار و بسيار صبور و بسيار كارهاى مهم كرده‏اند از آنها تشكركنم و از همه برادرهائى كه از بلاد مختلف آمده‏اند و آنهائى كه در اين هفته وحدت شركت كرده‏اند، من از همه تشكر مى‏كنم و سلامت و سعادت همه را از خداى تبارك و تعالى مسئلت مى‏كنم. والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

  3. #1373
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page
    

    صحيفه نور ج 15 صفحه 282

    تاريخ: 23/10/60

    بيانات امام خمينى در ديدار با رئيس جمهور، نخست وزير، رئيس مجلس و كليه اعضاى هيأت دولت

    مبارك آن روزى است كه بتوانيم خودمان را بسازيم و به دنبال آن كشور را

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    متقابلا تبريك اين عيد سعيدى كه ولادت دو شخصيت بزرگ اسلامى است به همه آقايان و به ملت ايران و دولت ايران و همه مسلمين جهان عرض مى‏كنم. و اين روز، روز مباركى است و براى ما مبارك آنوقتى است كه خودمان بتوانيم خودمان را بسازيم و دنبال آن كشور را. هر اصلاحى نقطه اولش خود انسان است. اگر چنانچه خود انسان تربيت نشود نمى‏تواند ديگران را تربيت كند و شما ديديد كه در آن طول سلطنتها از اول تا حالا و اين سلطنتهاى اخيرى كه بسياريتان همه‏اش را درك كرديد و بعضى از شما بعضى‏اش را كه چون كارها دست اشخاصى بود كه تربيت اسلامى نداشتند و خودشان درست نشده بودند، براى خاطر همين نقيصه بزرگ كشور ما را كشاندند به آنجائى كه ملاحظه مى‏كنيد و ملت ما را هم كشاندند به آنجائى كه سالها بايد طول بكشد تا اينكه انشاء الله اصلاح بشود. از اين جهت آن چيزى كه بر همه ما لازم است ابتدا كردن به نفس خودمان است و قانع نشدن به اينكه همان ظاهر درست بشود، و از قلبمان شروع كنيم، مغزمان شروع كنيم و هر روز دنبال اين باشيم كه روز دوممان بهتر از روز اولمان باشد. و اميدوارم كه اين مجاهده نفسانى براى همه ما حاصل بشود و دنبال آن مجاهده براى ساختن يك كشور. و ما آن روز عيد داريم كه مستمندان ما، مستضعفان ما به زندگى صحيح رفاهى و به تربيت‏هاى صحيح اسلامى - انسانى برسند.

    و ملاحظه مى‏كنيد كه اين امر، امرى است كه الان بر دوش شما آقايان است. يعنى اصلاح دولت و اصلاح ادارات و اصلاح جامعه و بازسازى همه اينها الان مسووليتش به دوش همه ماست و خصوصا شما آقايانى كه در راس امور هستيد و اگر چنانچه همت نگماريد به اينكه بى اغماض مسائل را در وزارتخانه‏ها و در ادارات و در هر جا كه هست حل كنيد و باز در بين اينها اشخاصى باشند كه بخواهند نگذارند امور به مجراى اسلامى خودش انسانى خودش جريان پيدا بكند چه بسا كه ما قدم را به واپس برداريم. ادارات را بايد با تمام قدرت تصفيه كنيد، نه تصفيه از هر فردى كه منحرف است، آنها را تصفيه به يك معنا و تاديب و تصفيه، و تهذيب آنهائى هم كه هستند لكن باز ادراك نكرده‏اند مسائل اسلامى را. و اسلام براى ما همه چيز آورده است و ما بايد استفاده كنيم از آنها و امروز روز استفاده است. اين اسلام بود كه ما را بر مشكلات تا حالا، آن هم آن مشكلات بسيار بزرگ تا كنون غلبه داده‏

    صحيفه نور ج 15 صفحه 283

    است. ماها هيچ كدام نمى‏توانستيم اين كار را بكنيم و اين اسلام است كه ملت ما را منسجم كرده است و الان دارد انعكاس حقيقى را به ساير جاها هم مى‏اندازد و ما اميدواريم كه انشاء الله اين پرتو اسلامى در همه كشورهاى اسلامى بلكه همه كشورهاى مستضعفين خودنمائى كند و همه انشاء الله تربيت بشوند همانطورى كه آمال اسلام و پيغمبر اسلام بوده است. پيغمبر اسلام براى اينكه مردم تربيت نمى‏شدند غصه مى‏خورد به طورى كه خداى تبارك و تعالى او را تسليت مى‏داد، در مشقت بود، خداى تبارك و تعالى به او خطاب ميكند كه ما قرآن را نفرستاديم كه تو در مشقت باشى. و براى ملتها از پدر براى اولادش، از پدر مهربان براى اولادش بر ملتهاى عالم او بيشتر غصه مى‏خورد و كافرها را وقتى كه مى‏ديد اينها به مجراى طبيعى انسانى نمى‏آمدند، براى آنها متاسف بود و هر انسانى بايد اينطور باشد كه متاسف باشد براى آنهائى كه نمى‏آيند به خط اسلام و خط انسانيت. بعضى از علماى بزرگ از قرارى كه شنيدم فرموده‏اند كه من براى اشخاص منحرف بيشتر دعا مى‏كنم براى اينكه آنها بيشتر احتياج به دعا دارند. دل‏هاى انسانها، انسانهاى متعهد دلهائى است كه رئوف و مهربان بر همه بشر است و همين جنگ‏هائى كه پيغمبر اكرم ميكردند يا تحميلى بوده و يا گاهى وقت‏ها هم اتفاق مى‏افتاد كه ابتدائى بوده است، همان‏ها هم آثار رحمت الهى بوده است براى اينكه به دنبال تهذيب يك ملت‏ها، آنهائى كه تهذيب بردارند بايد تهذيب بشوند و آنهائى كه مانع از تهذيب ملتها هستند بايد از سر راه برداشته بشوند. اين يك رحمتى است، صورتش را انسان خيال ميكند كه كشتار است لكن واقعش بيرون كردن يك موانعى از سر راه انسانيت است و در ايران هم اين مساله كه مى‏بينيد كه در همه جا براى ما هى طرح مى‏شود كه اينها آدم مى‏كشند، اينها خيال مى‏كنند كه ايران آدم مى‏كشد، ايران تا امروز يك دانه آدم را نكشته است، ايران يك سباعى را كه حمله كردند بر همه چيز اسلام، ملت، انسانيت، آنها را اگر بتواند تهذيب مى‏كند و اگر بتواند با حبس، آنها را نگه مى‏دارد تا تهذيب بشود و اگر نتواند تصفيه مى‏كند. اين همان كارى است كه همه انبيا از اول خلقت تا حالا كرده‏اند و آن اشخاصى را كه ديگر قابل اصلاح نبوده‏اند، آن اشخاص را يا غرق كرده اند و يا از بين برده‏اند. در هر صورت تمام انبيا از صدر عالم تاكنون، تمام انبيا يك جلوه رحمتى بوده است از خداى تبارك و تعالى و چنانچه موجوديت همه ما جلوه رحمت حق تعالى است. همين طور هدايت خداوند تبارك و تعالى به واسطه انبيا يك رحمت بزرگى است بر همه، رحمه للعالمين است پيغمبر و همه انبيا رحمت بوده‏اند و اين براى اين است كه اين بشر متوجه نيست، جاهل است نمى‏داند چه خبر است آن طرف، نمى‏داند كه راه انسانيت را اگر طى نكند چه خواهد گذشت بر او. از اين جهت آنهائى كه راه را مى‏دانند، مى‏دانند كه اين بشر به چه ظلالتى مى‏افتد و به چه زحمتهائى دچار مى‏شود از اعمال خودش، از افكار فاسد خودش. همه چيز هم از خود آدم است. هيچ چيزى تهيه نشده است براى ما كه از سابق تهيه كرده باشند كه ما را بخواهند عذاب بدهند، همه اينها چيزهائى است كه ما خودمان تهيه مى‏كنيم. هر عملى كه ما در اينجا انجام مى‏دهيم يك صورت برزخى دارد و يك صورت ملكوتى دارد و ما به او مى‏رسيم. عمل خوب همين طور است و عمل بد هم همين طور است. بنابراين آنهائى كه، انبيا و اوليائى‏

    صحيفه نور ج 15 صفحه 284

    كه راه‏ها را مى‏دانستند، عواقب را مى‏دانستند، براى بشر غصه مى‏خوردند و جانفشانى مى‏كردند كه مردم را نجات بدهند. يك جانفشانى است و فعاليتى است كه ميخواهد خودش برسد به نوائى مردم را وادار مى‏كند به شيطنت، جوانها را وادار مى‏كند كه خودشان را به كشتن بدهند تا بعد بيايد او زمام امور را به دست بگيرد. اين يك طور است. يك طور هم اين هست كه همه چيزش را فداى بشر مى‏كند براى تهذيب بشر. انبيا اينطورند. انبيا يك روزشان براى خودشان صرف نشده است، يك ساعتشان توجه به خودشان نبوده، همه توجه به اين بوده است كه اين مريض‏ها را، اينهائى كه دارند خودشان را به چاه مى‏اندازند، اينهائى كه دارند خودشان را به عاقبتهاى بسيار بد مى‏اندازند، اينها را نجات بدهند. ما هم بايد آنقدرى كه در توانمان است البته ما كوچكتريم از اينكه بگوئيم كه انبيا مى‏كردند ما هم مى‏خواهيم بكنيم آنقدرى كه در توانمان هست براى نجات ملت‏ها، براى نجات ملت خودمان و براى نجات ملتهاى ديگر از اين ظلمت‏هائى كه برايشان پيش آمده است، از اين گرفتارى‏هائى كه برايشان پيش آمده است ما بايد فعاليت بكنيم و اين اشخاصى كه در خلاف واقع شدند و خودشان ملتفت نيستند خصوصا اين جوانهاى تازه رس، اين جوانها، اين دخترها، اين پسرها كه اين بى‏انصاف‏ها اينها را به خط اعوجاجى كشاندند، انحرافى كشاندند اينها را، ما جديت بايد كنيم به اينكه انشاء الله تربيت بشوند اينها. هر كس صحبت مى‏كند صحبت بكند كه اينها را به راه راست برگرداند، تربيت كند. آنهائى كه در حبس هستند تربيت بشوند انشاءالله. و آن راهى كه انبياء داشتند همين بود كه تربيت و تهذيب. انبيا براى انسان آمدند، براى انسان سازى آمدند هيچ كار ديگرى نداشتند، آمدند اين انسانها را كه در صورت انسانند و دارند بر خلاف راه مى‏روند اينها را به راه راست، به راه مستقيم هدايت كنند.

    و من اميدوارم كه اين عيد مبارك باشد بر تمام اسلاميان، بر تمام مستضعفان و بر ملت شريف ايران ما كه بحمد الله ملت خوبى است و دولت و همه چيزى كه الان ما داريم، مجلس مان، دولتمان، قوه قضائى مان، بحمد الله الان همه خوبند و ما مى‏خواهيم خوبتر باشند و همه شما ميخواهيد خوبتر باشند و اميدوارم كه همه اينها با اين انسجامى كه الان هست و نعمتى كه خداى تبارك و تعالى به همه ما عنايت كرده است كه من گمان ندارم از اولى كه حكومت تشكيل شده در دنيا تا حالا يك همچو مجلسى اينطورى، همچو مجلس خودمانى، مجلس صفابين اشخاصى كه هر كدام در يك مركزى براى خودشان مثلا چه هستند، الان همه با هم هستيم، همه با هم صحبت مى‏كنيم، همه با هم مشكلات را مى‏گوئيم و توجه مى‏كنيم به مشكلات و من گمان نكنم كه همچو چيزى تا حالا بوده و اين يك نعمتى است كه خداى تبارك و تعالى به ما عنايت كرده است و ما اميدواريم كه قدر اين نعمت را بدانيم و شكر اين نعمت به اين است كه براى خدا و براى اسلام كار بكنيم و همه جهدمان اين باشد كه اين ملت را و خصوصا اين مستضعفين و اين مستمندان را انشاء الله ما از آن مشكلاتى كه دارند، محروميت‏هائى كه در طول تاريخ اينها كشيده‏اند ما بتوانيم و شماها بتوانيد انشاء الله آنها را از اين محروميت‏ها نجات بدهيد و همه آنها را انشاء الله به رفاه در دنيا و آخرت انشاء الله برسانيد.

    والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته‏

    
    previos page menu page
    

  4. #1374
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض جلد شانزدهم

    جلد شانزدهم
    
    menu page next page
    

    صحيفه نور ج 16 صفحه 1

    تاريخ 23/10/60

    بيانات امام خمينى در ديدار با ريس جمهور، نخست وزير، رئيس مجلس و كليه اعضاى هيأت دولت‏

    مبارك آن روزى است كه بتوانيم خودمان را بسازيم و به دنبال آن كشور را

    بسم الله الرحمن الرحيم

    متقابلاً تبريك اين عيد سعيدى كه ولادت دو شخصيت بزرگ اسلامى است به همه آقايان و به ملت ايران و دولت ايران و همه مسلمين جهان عرض مى‏كنم. و اين روز، روز مباركى است و براى ما مبارك آنوقتى است كه خودمان بتوانيم خودمان را بسازيم و دنبال آن كشور را. هر اصلاحى نقطه اولش خود انسان است. اگر چنانچه خود انسان تربيت نشود نمى‏تواند ديگران را تربيت كند و شما ديديد كه در آن طول سلطنتها از اول تا حالا و اين سلطنتهاى اخيرى كه بسياريتان همه‏اش را درك كرديد و بعضى از شما بعضى‏اش را كه چون كارها دست اشخاصى بود كه تربيت اسلامى نداشتند و خودشان درست نشده بودند، براى خاطر همين نقيصه بزرگ كشور ما را كشاندند به آنجائى كه ملاحظه مى‏كنيد و ملت ما را هم كشاندند به آنجائى كه سالها بايد طول بكشد تا اينكه انشاءالله اصلاح بشود. از اين جهت آن چيزى كه بر همه ما لازم است ابتدا كردن به نفس خودمان است و قانع نشدن به اينكه همان ظاهر درست بشود، و از قلبمان شروع كنيم، مغزمان شروع كنيم و هر روز دنبال اين باشيم كه روز دوممان بهتر از روز اولمان باشد. و اميدوارم كه اين مجاهده نفسانى براى همه ما حاصل بشود و دنبال آن مجاهده براى ساختن يك كشور. و ما آن روز عيد داريم كه مستمندان ما، مستضعفان مابه زندگى صحيح رفاهى و به تربيت‏هاى صحيح اسلامى انسانى برسند.

    و ملاحظه مى‏كنيد كه اين امر، امرى است كه الان بر دوش شما آقايان است. يعنى اصلاح دولت و اصلاح ادارات و اصلاح جامعه و بازسازى همه اينها الان مسؤوليتش به دوش همه ماست و خصوصاً شما آقايانى كه در رأس امور هستيد و اگر چنانچه همت نگماريد به اينكه بى‏اغماض مسائل را در وزارتخانه‏ها و در ادارات و در هر جا كه هست حل كنيد و باز در بين اينها اشخاصى باشند كه بخواهند نگذارند امور به مجراى اسلامى خودش انسانى خودش جريان پيدا بكند چه بسا كه ما قدم را به واپس برداريم. ادارات را بايد با تمام قدرت تصفيه كنيد، نه تصفيه از هر فردى كه منحرف است، آنها را تصفيه به يك معنا و تأديب و تصفيه، و تهذيب آنهائى هم كه هستند لكن باز ادراك نكرده‏اند مسائل اسلامى را. و اسلام براى ما همه چيز آورده است و ما بايد استفاده كنيم از آنها و امروز روز استفاده است. اين اسلام بود كه ما را بر مشكلات تا حالا، آنهم آن مشكلات بسياربزرگ تاكنون غلبه داده‏

    صحيفه نور ج 16 صفحه 2

    است. ماها هيچ كدام نمى‏توانستيم اين كار را بكنيم و اين اسلام است كه ملت ما را منسجم كرده است و الان دارد انعكاس حقيقى را به ساير جاها هم مى‏اندازد و ما اميدواريم كه انشاءالله اين پرتو اسلامى در همه كشورهاى اسلامى بلكه همه كشورهاى مستضعفين خودنمائى كند و همه انشاءالله تربيت بشوند همانطورى كه آمال اسلام و پيغمبر اسلام بوده است. پيغمبر اسلام براى اينكه مردم تربيت نمى‏شدند غصه مى‏خورد به طورى كه خداى تبارك و تعالى او را تسليت مى‏داد، در مشقت بود، خداى تبارك و تعالى به او خطاب مى‏كند كه ما قرآن را نفرستاديم كه تو در مشقت باشى. و براى ملتها از پدر براى اولادش، از پدر مهربان براى اولادش بر ملتهاى عالم او بيشتر غصه مى‏خورد و كافرها را وقتى كه مى‏ديد اينها به مجراى طبيعى انسانى نمى‏آمدند، براى آنها متأسف بود و هر انسانى بايد اينطور باشد كه متأسف باشد براى آنهائى كه نمى‏آيند به خط اسلام و خط انسانيت. بعضى از علماى بزرگ از قرارى كه شنيدم فرموده‏اند كه من براى اشخاص منحرف بيشتر دعا مى‏كنم براى اينكه آنها بيشتر احتياج به دعا دارند. دل هاى انسانها، انسانهاى متعهد دلهائى است كه رئوف و مهربان بر همه بشر است و همين جنگ‏هائى كه پيغمبر اكرم ميكردند يا تحميلى بوده و يا گاهى وقت‏ها هم اتفاق مى‏افتاد كه ابتدائى بوده است، همان ها هم آثار رحمت الهى بوده است براى اينكه به دنبال تهذيب يك ملت‏ها، آنهائى كه تهذيب بردارند بايد تهذيب بشوند و آنهائى كه مانع از تهذيب ملتها هستند بايد از سر راه برداشته بشوند. اين يك رحمتى است، صورتش را انسان خيال ميكند كه كشتار است لكن واقعش بيرون كردن يك موانعى از سر راه انسانيت است و در ايران هم اين مسأله كه مى‏بينيد كه در همه جا براى ما هى طرح مى‏شود كه اينها آدم مى‏كشند، اينها خيال مى‏كنند كه ايران آدم مى‏كشد، ايران تا امروز يك دانه آدم را نكشته است، ايران يك سباعى را كه حمله كردند بر همه چيز اسلام، ملت، انسانيت، آنها را اگر بتواند تهذيب مى‏كند و اگر بتواند با حبس، آنها را نگه مى‏دارد تا تهذيب بشود و اگر نتواند تصفيه مى‏كند. اين همان كارى است كه همه انبيا از اول خلقت تا حالا كرده‏اند و آن اشخاصى را كه ديگر قابل اصلاح نبوده‏اند، آن اشخاص را يا غرق كرده‏اند و يا از بين برده‏اند. در هر صورت تمام انبيا از صدر عالم تا كنون، تمام انبيا يك جلوه رحمتى بوده است از خداى تبارك و تعالى و چنانچه موجوديت همه ما جلوه رحمت حق تعالى است. همين طور هدايت خداوند تبارك و تعالى به واسطه انبيا يك رحمت بزرگى است بر همه، رحمه للعالمين است پيغمبر و همه انبيا رحمت بوده‏اند و اين براى اين است كه اين بشر متوجه نيست، جاهل است نمى‏داند چه خبر است آن طرف، نمى‏داند كه راه انسانيت را اگر طى نكند چه خواهد گذشت بر او. از اين جهت آنهائى كه راه را مى‏دانند، مى‏دانند كه اين بشر به چه ظلالتى مى‏افتد و به چه زحمتهائى دچار مى شود از اعمال خودش ، از افكار فاسد خودش. همه چيز هم از خود آدم است. هيچ چيزى تهيه نشده است براى ما كه از سابق تهيه كرده باشند كه ما را بخواهند عذاب بدهند، همه اينها چيزهائى است كه ما خودمان تهيه مى‏كنيم. هر عملى كه ما در اينجا انجام مى‏دهيم يك صورت برزخى دارد و يك صورت ملكوتى دارد و ما به او مى‏رسيم. عمل خوب همين طور است و عمل بد هم همين طور است. بنابراين آنهائى كه، انبيا و اوليائى

    صحيفه نور ج 16 صفحه 3

    كه راه‏ها را مى‏دانستند، عواقب را مى‏دانستند، براى بشر غصه مى‏خوردند و جانفشانى مى‏كردند كه مردم را نجات بدهند. يك جانفشانى است و فعاليتى است كه ميخواهد خودش برسد به نوائى مردم را وادار مى‏كند به شيطنت، جوانها را وادار مى‏كند كه خودشان را به كشتن بدهند تا بعد بيايد او زمام امور را به دست بگيرد. اين يك طور است. يك طور هم اين هست كه همه چيزش را فداى بشر مى‏كند براى تهذيب بشر. انبيا اينطورند. انبيا يك روزشان براى خودشان صرف نشده است، يك ساعتشان توجه به خودشان نبوده، همه توجه به اين بوده است كه اين مريض‏ها را، اينهائى كه دارند خودشان را به چاه مى‏اندازند، اينهائى كه دارند خودشان را به عاقبتهاى بسيار بد مى‏اندازند، اينها را نجات بدهند. ما هم بايد آنقدرى كه در توانمان است البته ما كوچكتريم از اينكه بگوئيم كه انبيا مى‏كردند ما هم مى‏خواهيم بكنيم آنقدرى كه در توانمان هست براى نجات ملت‏ها، براى نجات ملت خودمان و براى نجات ملتهاى ديگر از اين ظلمت‏هائى كه برايشان پيش آمده است، از اين گرفتارى هائى كه برايشان پيش آمده است ما بايد فعاليت بكنيم و اين اشخاصى كه در خلاف واقع شدند و خودشان ملتفت نيستند خصوصاً اين جوانهاى تازه‏رس، اين جوانها، اين دخترها، اين پسرها كه اين بى‏انصاف‏ها اينها را به خط اعوجاجى كشاندند، انحرافى كشاندند اينها را، ما جديت بايد كنيم به اينكه انشاءالله تربيت بشوند اينها. هر كس صحبت مى‏كند صحبت بكند كه اينها را به راه راست برگرداند، تربيت كند. آنهائى كه در حبس هستند تربيت بشوند انشاءالله. و آن راهى كه انبياء داشتند همين بود كه تربيت و تهذيب. انبيا براى انسان آمدند، براى انسان‏سازى آمدند هيچ كار ديگرى نداشتند، آمدند اين انسانها را كه در صورت انسانند و دارند بر خلاف راه مى‏روند اينها را به راه راست، به راه مستقيم هدايت كنند.

    و من اميدوارم كه اين عيد مبارك باشد بر تمام اسلاميان، بر تمام مستضعفان و بر ملت شريف ايران ما كه بحمدالله ملت خوبى است و دولت و همه چيزى كه الان ما داريم، مجلس‏مان، دولتمان، قوه قضائى‏مان، بحمدالله الان همه خوبند و ما مى‏خواهيم خوبتر باشند و همه شما ميخواهيد خوبتر باشند و اميدوارم كه همه اينها با اين انسجامى كه الان هست و نعمتى كه خداى تبارك و تعالى به همه ما عنايت كرده است كه من گمان ندارم از اولى كه حكومت تشكيل شده در دنيا تا حالا يك همچو مجلسى اينطورى، همچو مجلس خودمانى، مجلس صفابين اشخاصى كه هر كدام در يك مركزى براى خودشان مثلاً چه هستند، الان همه با هم هستيم، همه با هم صحبت مى‏كنيم، همه با هم مشكلات را مى گوئيم و توجه مى‏كنيم به مشكلات و من گمان نكنم كه همچو چيزى تا حالا بوده و اين يك نعمتى است كه خداى تبارك و تعالى به ما عنايت كرده است و ما اميدواريم كه قدر اين نعمت را بدانيم و شكر اين نعمت به اين است كه براى خدا و براى اسلام كار بكنيم و همه جهدمان اين باشد كه اين ملت را و خصوصاً اين مستضعفين و اين مستمندان را انشاءالله ما از آن مشكلاتى كه دارند، محروميت‏هائى كه در طول تاريخ اينها كشيده‏اند ما بتوانيم و شماها بتوانيد انشاءالله آنها را از اين محروميت‏ها نجات بدهيد و همه آنها را انشاءالله به رفاه در دنيا و آخرت انشاءالله برسانيد.

    والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

    
    menu page next page
    

  5. #1375
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 16 صفحه 4

    تاريخ‏3 2/10/60

    بيانات امام خمينى در جمع ائمه جمعه استان گيلان

    اصولا دعوت به اسلام، دعوت به وحدت است

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    يكى از بركات اين انقلاب اين است كه ما با آقايان و روحانيون همه كشور تماس نزديك داريم و آقايان علما و ائمه جمعه تشريف مى‏آورند و با هم صحبت و درددل مى‏كنيم. آنچه مى‏خواهم عرض كنم اين است كه اسلام براى ما همه چيز آورده، همين قضيه وحدت در قرآن كريم با تعبيرهاى مختلف روى آن پافشارى شده و به مردم گوشزد شده است. آنچه مهم است اين است كه مسلمين به اسلام و قرآن عمل كنند. اسلام همه مسائلى را كه مربوط به زندگى بشر در دنيا و آخرت است و آنچه را مربوط به رشد و تربيت انسان و ارزش انسان است داراست. و هيچ مكتبى از مكتب‏هاى انحرافى كه الان رايج است اينطور عنايتى كه اسلام نسبت به مسائل دارد، ندارند. هيچ مساله‏اى نيست كه در اسلام نباشد تا بگوشيم كه ما آن را پيدا كرده‏ايم. اسلام همه چيز را گفته است لكن اشكال بر سر مسلمين است. همين مساله وحدت كه شما تذكر داديد، الان بحمدالله هفته وحدت است و به بركت اين مولود سعيد و فرزند بزرگوارش حضرت صادق عليه‏السلام بشر مى‏تواند به آمال خودش برسد.

    اين وحدت همان چيزى است كه در قرآن كريم درباره آن سفارش شده است و ائمه اطهار عليهم السلام مسلمين را به آن دعوت كرده‏اند. و اصولاً دعوت به اسلام، دعوت به وحدت است. به اين معنا كه همه در كلمه اسلام با هم مجتمع باشند. لكن همانطور كه مى‏دانيد، نگذاشتند اين وحدت تحقق پيدا بكند، خصوصاً در اين عصرهاى اخير كه زيادتر به اختلافات دامن زده‏اند چون كارشناس‏هاى آنها فهميده بودند كه اگر اين اجتماع بزرگ اسلامى بهم نزديك بشوند و به هم بپيوندند ديگر هيچ قدرتى نمى‏تواند با اينها مقابله كند و نسبت به آنها سلطه‏جوئى كند. آنها تنها راه را در اين ديدند كه براى مقاصد شوم خود بين همه گروه‏ها تفرقه بيندازند. شما ديديد در گذشته، در هر شهر و در هر محله‏اى كه دستجات مختلفى بودند، با هم اختلاف داشتند. آنها همه جا در سطح شهر و روستا اختلاف ايجاد كرده بودند، حتى بين خود روحانيون با هم و بين مردم نسبت به يكديگر اختلافات ايجاد مى‏كردند كه نگذارند اين مجتمع با هم اتحاد پيدا كنند. و مع‏الاسف در بين بالاترين افراد روحانى و بالاترين افراد روشنفكر هم اين مساله تاثير كرده بود كه حتى آنها هم در اختلافاتى كه بايد جلويش را بگيرند، خودشان را هم وارد مى‏كردند.

    صحيفه نور ج 16 صفحه 5

    هر جا يك عالم عاقل متدين باشد، مسائل را اصلاح مى‏كند

    البته امروز روزى است كه همه ما مسائل را فهميده‏ايم و خود مردم هم فهميده‏اند و به بركت اين انقلاب اسلامى ديد سياسى رعيت‏ها هم بالا رفته است. الان آنهائى كه اصلاً دخالت در اينگونه مسائل نمى‏كردند، داخل در اين مسائل شده‏اند. امروز همه قشرهاى ملت مسائل را مى‏فهمند و رو به رشد هستند. زن‏ها كه در گذشته از همه چيز جامعه محروم بودند، بحمدالله در اين سال‏هاى اخير به طور شايسته و با حفظ موازين شرعى وارد شده‏اند و خودشان داراى كلاس و تبليغاتند. روحانيون بايد قدر اين مسائل را بدانند و بدانند كه اگر روحانى درست شد، همه چيز درست مى‏شود و اگر خداى نخواسته روحانى فاسد شد، عالم فاسد مى‏شود و اين يك واقعيت است. من در جوانى در ايام تابستان كه گاهى به بعضى از بلاد مى‏رفتم در بعضى جاها مى‏ديديم كه همه مردم خوبند از آن جمله محلات را مى‏ديديم كه همه مردمش متدين و خوبند، وقتى متوجه مى‏شديم، مى‏ديديم كه عالم خوب در آنجاست. بنابراين هر جا يك عالم عاقل و متدين باشد، مسائل را اصلاح مى‏كند و در مقابل اگر خداى نخواسته انحرافى در اين قشر پيدا بشود اين انحراف به مردم نيز سرايت مى‏كند.

    امروز مسؤوليت بزرگى به دوش همه ماهاست، همه ائمه جمعه، همه ائمه جماعت، همه علماى بلاد. امروز خدا ديگر از ما هيچ عذرى را نمى‏پذيرد. اگر ما در چند سال پيش از اين عذر داشتيم كه ما با سرنيزه نمى‏توانيم مقابله كنيم و اگر يك كلمه بگوئيم حبس است، امروز ديگر تمام اين عذرها منقطع شده و خدا حجت را بر ماها تمام كرده است. الان همه شما توانائى داريد كه هر كدام محيط خودتان را با تفاهم با مردم و مسوولين امور اصلاح كنيد. امروز همه ما موظفيم كه عملاً وحدت را در آن محلى كه هستيم ايجاد كنيم، شهريها در شهرها و روستائى‏ها در روستاها. اگر همه با هم تفاهم كنند و تبليغ بشود به اينكه ما همه بايد با هم باشيم و همه با هم كار كنيم، مسائلى كه هست حل مى‏شود و بحمدالله الان مردم هم حاضرند. مساله كمبود روحانى كه اشاره كرديد، اينطور نيست كه فقط شما كمبود روحانى داشته باشيد بلكه سرتاسر كشور كمبود دارد و چون كه در زمان اين دو پدر و پسر فاسد همه چيز را از روحانيون گرفته بودند و فقط براى آنها مسجدى مانده بود كه آن هم از نظر آنها بايد زير نظر فلان بازنشسته اداره مى‏شد و به اين ترتيب همه جهاتتان محدود بود و شما نمى‏توانستيد يك كلمه حرف بزنيد و مسائل‏تان را بگوئيد. برخلاف امروز كه شما مى‏توانيد همه كارى را بكنيد و امروز كه وجود افراد لازم است، بايد حوزه علميه ايجاد كنند و افراد را براى آتيه تربيت كنيد. الان اگر ما در مساله قضاوت كه يكى از مسائل مهم اسلام است و با نواميس و جان و مال مردم سر و كار دارد كمبود داريم براى اين است كه در گذشته قضاوت به دست روحانيون نبود تا افراد را تربيت كنند و اصلاً در گذشته كتاب قضا يك كتاب منسى بود. در نتيجه امروز كه قضاوت آزاد شده است و به دست شما اداره مى‏شود، مى‏بينيم كه افراد نداريم و دچار مشكل شده‏ايم كه انشاءالله با همت همه اين مشكل بر طرف خواهد شد.

    والسلام عليكم ورحمه الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

  6. #1376
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 16 صفحه 6

    تاريخ 26/10/60

    بيانات امام خمينى در ديدار با فرمانده كل قوا و كليه فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى در جنوب كشور

    ايكاش من هم يك پاسدار بودم‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    شما بايد خدا را شكر كنيد كه اين عمليات اسلامى به دست شما اجرا مى‏شود، هركس توفيق اين عمل را ندارد. امروز صبح بعد از ملاقات با تنى چند از پاسداران به اين فكر افتادم كه ايكاش من هم يك پاسدار بودم، اينها چه مى‏كنند و من چه كار. آنها مى‏روند با دشمن اسلام مى‏جنگند و من در اينجا هستم و نمى‏توانم. شما قدر خودتان را بدانيد، خداوند به شما عنايت داشته است كه شما را مهيا كرده است تا قرآن كريم و اسلام عزيز و ميهن اسلامى را حفظ كنيد. نظام الهى مقرر كرده است تا شما براى خدمت به اسلام انتخاب شويد و اين پيش خدا ثبت است و ملائكه‏الله و خداوند پشتيبان شماست و دلتان قوى باشد. هر قدمى كه براى اسلام بر مى‏داريد قدمى است الهى كه خدا براى شما پيش آورده است. شما روى تدبير و فكر عمل كنيد، ديگر نه از كشتن بترسيد و نه از كشته شدن. عمده اين است كه قصدتان خالص باشد كه بحمدالله هست. روحيه قوى اين جوانان بيست ساله از امورى است كه انسان را به تعجب وا مى‏دارد. مقصد امروز ما اين است كه اين كشور آفت زده، غربزده و سلطنت زده را به اسلام برگردانيم و غرضى غير از اين نداريم.

    از مسائلى كه خواستم تذكر دهم اين است كه نظم را كاملاً رعايت كنيد. شجاعت غير از تهور است. شجاعت در جنگ حركتى است قهرمانانه روى نقشه و نظم و حساب و حال آنكه تهور بى‏حساب و نظم بر دشمن تاختن است. كارها بايد روى نظم و قاعده صورت گيرد. تكرار مى‏كنم كار وقتى روى نظم و قاعده و براى خدا بود ديگر خوفى نيست چه كسى كشته شد و چه كسى كشت. انشاءالله شما مويد به جندالله باشيد و پيش برويد. ديشب وقتى ديدم عراقى‏ها تعدادى زن را زير خاك كرده‏اند پيش خود گفتم ما هر چه فرياد بزنيم و بخواهيم به دنيا بگوئيم كه اينها چه مى‏كنند، فايده ندارد. چون مظلوم هستيم و نمى‏خواهيم زير بار كسى برويم، بايد اين فشارها را هم تحمل كنيم، ولى چون براى خدا كار مى‏كنيم ديگر چه باك، هر چه مى‏خواهند عليه ما تبليغات كنند و هر چه مى‏خواهند ما را بد جلوه دهند. اميرالمومنين على عليه‏السلام فرمودند تمام عالم اگر پشت به من كنند، من ابا ندارم. پس وقتى كار براى خدا باشد ديگر چه باك. هركس براى خدا بيشتر كار كند بيشتر فحش مى‏شنود، كما اينكه شما پاسداران از همه بيشتر توهين شديد. خداوند شما را موفق كند.

    
    previos page menu page next page
    

  7. #1377
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 16 صفحه 7

    تاريخ 28/10/60

    بيانات امام خمينى در ديدار با وزير امور خارجه و كارداران سفارتخانه‏هاى جمهورى اسلامى ايران‏

    وظيفه اسلامى ماست تا حيثيت اسلام و كشورمان را حفظ كنيم

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    از اولى كه جمهورى اسلامى تشكيل شد، من درباره سفارتخانه‏ها و سفراى اين نظام، به وزراى امور خارجه هر دولتى كه روى كار مى‏آمد تذكر دادم و تاكيد مى‏كردم كه نمايندگان جمهورى اسلامى در خارج از كشور بايد با نظام اسلامى كاملاً تطبيق كنند. اگر افراد و وضع سفارتخانه و كيفيت اداره و برخوردها از سفارتخانه‏ها با جمهورى اسلامى مطابقت نداشته باشد، نبود سفارتخانه بهتر از بود آن است. اگر سفارتخانه‏هاى ما مثل سفارتخانه‏هاى زمان محمدرضا باشد ديگر چه توقعى است از اينكه قلم‏ها و زبان‏ها چيزى نگويند و ننويسند. آنها چيزهائى را كه نيست جعل مى‏كنند، اگر خداى نخواسته باشد چه؟ لذا وظيفه اسلامى و ملى شما و ماست تا حيثيت اسلام و كشورمان را حفظ كنيم. شما كه خارج مى‏رويد سعى كنيد تا اشخاصى را برگزينيد كه انحراف نداشته باشند و اگر نمى‏توانيد يكمرتبه اصلاح كنيد، در فكر اصلاح تدريجى باشيد. همه مى‏دانيد كه مسؤوليت وزارتخارجه به مناسبت سروكار داشتنش با خارج بسيار سنگين است، لذا سعى كنيد به هر مقدارى كه امكان دارد سفارتخانه‏هايتان را در مسير رشد و ترقى و تعالى اسلامى قرار دهيد و سعى كنيد نشريه‏اى داشته باشيد تا مسائلتان را بيان كنيد و به دروغ راديوها و روزنامه‏ها تا آنجا كه ميسر است، جواب دهيد. انشاءالله روزى اين جمهورى موافق با خواست خداى تبارك و تعالى گردد. خداوند شما را موفق و مويد كند.

    
    previos page menu page next page
    

  8. #1378
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 16 صفحه 8

    تاريخ 30/10/60

    بيانات امام خمينى در جمع ائمه استان اصفهان و چهار محال و بختيارى‏

    تهذيب نفس در راس همه امور است

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    قبلاً بايد از آقايان تشكر كنم كه در اين هواى سرد از راههاى دور، خصوصاً كه بعضى آقايان نقاهت هم دارند، تشريف آورده‏اند اينجا و اميدوارم كه اين بركاتى كه به واسطه نهضت حاصل شده است كه يكى‏اش هم همين مرابطه بين آقايان با هم باشد، مستدام باشد و هميشگى انشاءالله. من نكته‏اى كه آقايان هم مى‏دانند لكن تذكر است، ما بايد ببينيم كه بيشتر صدمه‏اى كه اسلام خورده است از چه خورده است و از چه گروهى و بيشتر چيزى كه اسلام به او اهميت داده است چه امرى است تا راه باز بشود براى كوشش ما كه در اين امرى كه اهتمام دارد اسلام در آن كوشش كنيم و جلوى آن چيزهائى كه بر اسلام وارد شده است، صدماتى كه بر اسلام وارد شده است، انشاءالله جلويش گرفته بشود. من گمان مى‏كنم كه آن چيزى كه به اسلام بيشتر از همه چيز ضرر زده است عدم تربيت صحيح است، تحقق پيدا نكردن تهذيب و اخلاق اسلامى است. اگر شما در طول تاريخ اسلام بلكه همه انبيا توجه كنيد و البته توجه داريد، آنقدرى كه اسلام از اين اشخاص منحرف و غير مهذب صدمه خورده است و تمام اديان صدمه ديده‏اند، از هيچ چيز ديگر نديده‏اند. اصل اساس آن چيزى كه به مكتب‏هاى توحيدى ضرر رسانده است و مانع شده است از اينكه رشد پيدا كنند، همين غير مهذب بودن بود، گاهى از طرف اشخاصى كه علم دارند و مهذب نيستند و بيشتر هم از طرف اشخاصى كه جاهل بودند، كه مهذب نبودند. و معلوم نيست كه آنقدرى كه از طرف عالم غير مهذب اسلام صدمه ديده است، از طرف جاهل غير مهذب با اينكه عددشان زياد است صدمه ديده است، از طرف جاهل غير مهذب با اينكه عددشان زياد است صدمه ديده باشد. تمام مكتب انحرافى را اشخاص دانشمند و ملا ايجاد كردند، چه آن چيزهائى كه مذهب‏سازى بوده است، آنها هم اشخاص عالمى بودند كه مذهب درست كردند، مذهب‏هاى انحرافى، و چه مكتب‏هاى سياسى كه آنها هم از جانب اشخاص دانشمند و عالم بوده است. و آنقدرى كه به مكتب توحيدى از اين سنخ جمعيت كه عالم بودند و همه جور علمى هم شايد مى‏دانستند، صدمه خورده است، از هيچ طايفه‏اى نخورده است. از اين طرف قرآن هم كه كتاب زنده الهى است، اين هم آنقدرى كه دنبال اين بوده است كه تهذيب كند مردم را، دنبال چيزهاى ديگر نبوده است. اصلاً مى‏شود گفت كه قرآن براى همين مقصد آمده است، براى اينكه بشر به اين مطلب از همه‏

    صحيفه نور ج 16 صفحه 9

    چيز بيشتر احتياج داشتند. قرآن كتابى است كه براى انسان‏سازى، از تمام مراحلى كه انسان طى مى‏كند، قرآن در همه مراحلش دعوت دارد و راه دارد و تمام قصه‏هائى كه در قرآن نقل شده است، گاهى هم تكرار شده است، براى اين بوده است كه مساله اهميت داشته است و اين قصه‏ها راهنماى مردم بوده است و براى تهذيب بوده است. قرآن كتاب احكام نيست. كليات را، كليات احكام را، اصولش را ذكر فرموده است آن. قرآن كتاب دعوت است و كتاب اصلاح يك جامعه است كه بعد از اينكه به قرآن اصلاح شد جامعه، به سنت نبى و اخبار وارده از طرف پيغمبر اكرم (ص) به وسيله ائمه هدى و روات، آنها عمل بشود. از اين جهت اين دو نكته اسباب اين مى‏شود كه ما توجه به اين بكنيم كه هم خودمان را تهذيب بكنيم، براى اينكه اهم امور اين است نزد اسلام و اگر علم بلاتهذيب باشد ضررش از جهل بدتر است، هم خودمان را تهذيب بكنيم و هم خودمان را متوجه به حق تعالى و احكام حق تعالى بكنيم و هم جامعه را به اين راه دعوت كنيم كه الحمدلله امروز تقريباً همه مسائل تهذيبى و مسائل اخلاقى قابل دعوت است و هيچ مانعى از اين نيست. اگر سابق شما مى‏خواستيد كه بعضى از احكام الهى را منتشر كنيد يا بعضى از اخلاق فاسده را ذكر بكنيد، حتى در يك جاى محدود هم نمى‏توانستيد، براى اينكه آنهائى كه مخالف شما بودند آنقدر فاسد بودند كه شما از هر صفت زشتى كه اسم مى‏برديد، آنها به ريش مى‏گرفتند و جلوى شما را مى‏گرفتند و امروز بحمدالله اين فرصت براى ما، براى شما آقايان علما، براى همه علماى اسلام در ايران پيش آمده است كه راه باز است براى مهذب كردن مردم و دعوت مردم به صلاح. بنابراين، آن چيزى كه در راس همه امور است، براى همه ماها اول تهذيب نفس است و در خلال او تهذيب مردم است. اگر انسان خودش مهذب نباشد نمى‏تواند ديگران را تهذيب كند، حرف اثر ندارد. وقتى كه آقايان خودشان را تهذيب كردند، خصوصاً ائمه جمعه كه سر و كارشان با توده‏هاى عظيم مردم است، ائمه جماعت هم هست، اما ائمه جمعه بيشتر الان مورد توجه هستند، آنها بايد انشاءالله به مقام عالى تهذيب برسند و مردم را هم دعوت به اين مطلب بكنند. تمام آن مسائلى كه در اسلام است، حتى مسائل سياسى‏اش، مسائل تهذيبى است، براى درست كردن آدم است. ما نبايد همه مسائل را حالا دنبال مسائل سياسى قرار بدهيم، بايد همه مسائل را دنبال مسائل اسلامى و خصوصاً اين وجهه تهذيب مردم. شما ملاحظه مى‏فرماييد كه لحن قرآن در اين باب از همه ابواب ديگر لحنش زيادتر و بيشتر تاكيد در آن دارد، چندين آيه قسم هست و بعدش قد افلح من زكيها و قد خاب من دسيها او به ما مى‏فهماند كه اساس مسائلى كه همه چيز به آن درست مى‏شود، آن تهذيب است و اساس همه مسائلى كه انحرافى است، اين عدم تهذيب است و دسى در نفس انسان است، دسى شيطان است. بنابراين بايد ما سرلوحه همه امورمان را اين قرار بدهيم.

    شايد هيچ انقلابى مثل انقلاب ايران مورد تهاجم واقع نشده باشد

    البته گرفتارى الان براى ما، براى ملت خيلى زياد است، يعنى شايد در هيچ انقلابى اينطور مثل انقلاب ايران مورد تهاجم واقع نشده باشد، براى اينكه انقلاب‏هاى ديگر يا انقلاب‏هاى چپى بوده يا

    صحيفه نور ج 16 صفحه 10

    راستى بوده. اگر چپى بوده چپى‏ها تاييدش مى‏كردند، راستى‏ها مخالفش بودند و اگر بعكس بوده آنها تاييد مى‏كردند و آن دسته مخالف بودند. اما انقلاب اسلامى از باب اينكه از اول اسلامى بوده اينطور نبوده است كه يك نفر فرض كنيد كه غربزده يا شرق‏زده آمده باشد و انقلاب كرده باشد و مردم را دعوت به انقلاب كرده باشد، كودتا كرده باشد. مساله كودتا نبوده است، مساله قيام يك ملت براى اينكه از دست ظلم داخل و خارج به تنگ آمده است. قيام يك ملت است در مقابل همه قدرت‏ها، مهيا هم بايد باشد براى اينكه همه قدرت‏ها به او تهاجم كنند و هيچ توقع ما نداريم كه امريكا با ما سر مصالحه داشته باشد يا شوروى. همه اينها مى‏بينند كه اگر اين انقلاب در ايران انشاءالله به ثمر برسد و آنطورى كه خواست اسلام است تحقق پيدا بكند، ناچار اين انقلاب به خارج صادر مى‏شود، هيچ احتياجى به اين نيست كه كسى هم برود اين كار را بكند البته تكليف است كه دعوت بشود همه جا، اما اگر اين انقلاب را مردم دنيا كه الان متوجه به آن هستند، هم زورمندها متوجهند كه احساس خطر مى‏كنند و هم مظلوم‏ها متوجهند كه شايد اين راهى باشد براى نجات، اين انقلاب اگر انشاءالله به آن مقصد اعلاى خودش برسد و اسلام در اينجا حكومت داشته باشد و هيچ حيثيت ديگرى غير اسلام نباشد، اين خطرى است براى قدرت‏هاى بزرگ و وابستگان آنها و راه اميدى است براى مستضعفان جهان، همان معنائى كه تمام انبيا از صدر عالم تا حالا دنبال او بودند. همه انبيا آمدند و با قلدرها دعوا كردند. البته آنهائى كه مى‏خواهند انبيا را قبول نكنند و وابستگان به انبيا را محكوم كنند، آنها مى‏گويند كه دين براى اين است كه مردم را تخدير كند، اينها تخدير مى‏كنند و قدرت‏هاى بزرگ مى‏چاپند. ولى هر كس نگاه كند به سيره انبيا از صدر عالم تا حالا، مى‏بينيد كه آنى كه اطراف انبيا جمع شدند مظلوم‏ها هستند، آنى كه مقابل انبيا بودند قلدرها بودند. ما هيچ نبى‏اى را سراغ نداريم كه با يك قلدرى ساخته باشد به ضد ملت خودش و هيچ وصى نبى‏اى را سراغ نداريم كه ساخته باشد به ضد ملت خودش. اين سيره انبيا از صدر عالم تا زمان خاتم همين بوده است كه در مقابل اين قدرت‏هائى كه ظالم بودند، منتها هر كدام در يك محيطى بودند، از آنجا شروع كردند. حضرت موسى در يك محيطى بوده از آنجا شروع كردند. لكن مقصد اين بوده است كه ريشه استكبار را از جهان بكنند و مردم مظلوم را از اين ظلم‏هائى كه بر ايشان مى‏شود نجات بدهند. از اين جهت با شما دو طايفه به شما توجه دارد، يك طايفه مستكبرين و سودجوها و طوايفى كه به آنها وابسته هستند، آنها را توقع نداشته باشيد كه با شما صلح بكنند، آنها نخواهند صلح كرد، آنها همه‏شان همان برنامه فرعون‏ها را دارند كه سر سازش هيچ ندارند، و يك دسته هم مستضعفين جامعه هستند كه اكثريت و يك اكثريت محروم هستند، اين دسته هم با شما هستند. هيچ اشكال ندارد كه اين برنامه شما اگر چنانچه در خارج تحقق پيدا كند، تمام مظلوم‏هاى جهان دورش جمع مى‏شوند. حالا مثل - زمان‏هاى - زمان سابقى كه انبيا بودند نيست، براى اينكه انبيا چقدر زحمت بكشند كه از يك شهرى به شهر ديگر منتقل كنند. خوب، هيچ وسايل نبود. در مكه بايد سيزده سال رسول اكرم باشند و نتوانند مطلب خودشان را به حجاز برسانند، تا برسد به جاهاى ديگر بخواهند برسانند. چقدر معطلى دارد. قاصدى بايد برود، چند ماه طول مى‏كشد تا برسد

    صحيفه نور ج 16 صفحه 11

    به آنجا، از اين مسايل. حالا هر مطلبى كه اينجا گفته مى‏شود، چند ساعت بعدش در همه دنيا منتشر است، راديوها مى‏گويند كه چه مى‏كنند. لهذا الان حجت بر ما بيشتر است و اهميت تبليغ هم زيادتر، براى اينكه تبليغ شما در اينجا و تهذيب مردم آن نيست كه توى مسجد شما تهذيب داريد، مهذب مى‏كنيد مردم را. نخير، اين انعكاس پيدا مى‏كند و راديو مى‏گويد و خارج هم مى‏رسد. بنابراين، ما امروز مواجه هستيم با همه قدرت‏ها كه مخالف ما هستند و مظلوم هم هستيم. تمام تبليغاتى كه در تمام جاها هست، تقريباً تمام جاها، آنهائى كه ساكتند، ساكتند، آنهائى كه حرف مى‏زنند همه به ضد اسلام و به ضد جمهورى اسلامى صحبت مى‏كنند، آنهائى كه يك خرده عاقل‏ترند مى‏گويند اينها اسلامى نيستند. دل مثلاً كارتر يا بگين براى اسلام مى‏سوزد كه ما چون اسلامى نيستيم، آنها متاثرند! اى واى! چرا اسلام در ايران تحقق پيدا نمى‏كند؟! آنها هم كه از خودمان هستند كه يعنى ايرانى هستند، آنهائى كه در زمان حكومتشان با اسلام در جنگ بودند، حالا دلسوزى مى‏كنند براى اسلام كه اين مملكت اسلامى نيست! تمام هم و غم اينها كه در خارجه رفتند اين است كه چون اسلامى نبوده از اين جهت ما پشت كرديم به آن. و آنهائى كه بى عقل هستند، آنها ديگر اين مسايل را طرح نمى‏كنند، آنها اصلش با اصل تبليغات اسلام مخالف هستند. بنابراين شما مواجه هستيد امروز با تمام تبليغات مخالف، يعنى هيچ شايد راديوئى پيدا نكنيد، الا اينكه مگر خيلى نادر باشد، الا اينكه حمله مى‏كند به ايران، به نهضت ايران، به حكومت ايران، به چه و همه هم تقريباً مى‏گويند كه ملت مخالف با اينهاست، كانه چند نفر معمم آمدند بدون اينكه ملتى در كار باشد، ارتش هم كه مى‏گويند مخالف با اينهاست، نه اينكه ملتى باشد، بدون اينكه ارتشى باشد، بدون اينها زمام امور را به دست گرفتند. اين ملتى كه همه مى‏دانند، نه اين است كه ما مى‏دانيم، آنها مى‏دانند مسائل را و مى‏دانند قضيه اينكه ملت چكاره است و چه مى‏كند و با كيست، اينها را همه مى‏دانند لكن از باب اينكه خوب، خود تبليغات يك مساله است، لااقل براى خارج يك جوهايى درست مى‏كنند. اينها همه‏شان دنبال اين هستند كه اين نهضت اسلامى را شكست بدهند كه مبادا در ايران درست تحقق پيدا كند و تا آخر دست آنها كوتاه بشود و مبادا از ايران به ساير جاها و منطقه‏هاى ديگر سرايت بكند و صدور پيدا بكند كه دست قدرت‏هاى بزرگ از جهان كوتاه بشود. از اين جهت آنها روى اين زمينه با شما مخالف هستند. لكن آن چيزى كه دل ما و شما و همه را گرم مى‏كند تاييدى است كه خداى تبارك و تعالى از ما مى‏كند، ما كه خودمان قدرتى نداريم و نداشتيم و نخواهيم داشت، هر چه هست از اوست، هر قدرتى كه هست از اوست، منتها اگر ملت‏ها، اگر دولت با خدا باشند، خداى تبارك و تعالى تاييدشان مى‏كند و اگر چنانچه بر ضد باشند، خداى تبارك و تعالى رهايشان مى‏كند به حال خودشان. بنابراين ما بايد كارى بكنيم كه در مقابل اين قدرت‏هاى بزرگى كه در مقابل ما هستند و اين تبليغات بزرگى كه الان مى‏شود بر ضد ماها، كارى بكنيم كه بهانه ديگر دست آنها ندهيم. يك فرض كنيد كه امام جمعه اگر خداى نخواسته در يك محلى يك خطاى جزئى بكند، يك اشتباهى بكند، اين مساله كم‏كم مى‏رسد به دست منافقين و امثال اينها و گروه‏هاى چپى، اينها مى‏رسانند آن را به همه جا و همه جا رويش تكيه مى‏كنند و بحث مى‏كنند. ما آن كارهائى كه نكرديم و

    صحيفه نور ج 16 صفحه 12

    هيچ وقت هم در ايران نخواهيم كرد مثل كشتن بچه و كشتن غير بالغ و اينها، چقدر اينها دارند تكيه به آنها مى‏كنند كه خير، اين حكومت اسلامى دارد بچه‏ها را چه مى‏كند، بدون محاكمه، بدون بازرسى، همين طورى توى خيابان‏ها مى‏ريزند و مى‏كشند و امثال اينها. اين چيزهائى كه همه مى‏دانند كه نشده است، دارند براى ما مى‏گويند. آن چيزى كه خواص مختلفى دارد كه جاهاى ديگر ندارد، اين، اين انقلاب اسلامى ايران است. اولاً اسلامى است، هيچ انگيزه‏اى غير اسلام ندارد، يعنى شما از آن اول كشور تا آخر كشور هر جا برويد، مردم فريادشان اين است كه ما جمهورى اسلام را مى‏خواهيم. ما اسلام را مى‏خواهيم. همين طور هم هست. يكى اينكه اين انسجامى كه پيدا شده است بين‏شان، يعنى تمام ملت ما با هم منسجمند، يك عده قليلى هم هستند كه خوب، همه جا عده قليل هست كه آنها مخالف با اسلام هستند والا توده‏هاى بزرگ مردم همراهند با شما. اين هم يك خصوصيتى است كه در اين انقلاب است.

    همه مسوولين در سرتاسر كشور از خود مردم هستند

    و يك جهت ديگر هم اين تحولى است كه پيدا شده در همه جا. شما ملاحظه بكنيد، شايد، بعضى آقايان يادشان بايد باشد، همين در زمان قاجار هم كه ديگر اين آخرى با ضعف زندگى مى‏كردند معذلك حكومت‏هايشان در هر جا حكم يك سلطان داشت، حكم يك پادشاه را داشت، هر كارى مى‏خواست مى‏كرد و بسيارى از جاها را هم اجاره مى‏دادند. اين فرض كنيد كه استاندارى كه مى‏خواست يك جايى برود، آن والى كه مى‏خواست برود فرض كنيد والى خراسان بشود، خراسان تيول او بود و آن وزير بالا و آن فرض كنيد كه امير و الا، آن يك وجهى مى‏داد خراسان را مى‏خريد. بنا هم بر اين بود كه تو برو هر كارى مى‏خواهى بكن، ما گوش نمى‏دهيم به حرف‏هاى مردم. او مى‏رفت آنجا هر كارى دلش مى‏خواست مى‏كرد، مردم را هر طور مى‏خواست عذاب مى‏داد و البته آن پولى كه داده است بايد در آورد با اضافاتش، پول‏ها هم در مى‏آمد. الان شما در سرتاسر كشور ملاحظه بكنيد از نخست وزير و رئيس جمهورش بگيريد تا آن پائين‏ها هر كه هست، مى‏بينيد كه يك مردمى هستند كه از خود مردم هستند. رئيس جمهور يك طلبه‏اى بوده است سابق و بعد هم يك آقايى شده است و بعد شده است رئيس جمهور. نه دستگاهى اينها را دارند و نه افكارى اينها را دارد و همين طور همه وزرا. اين وزرا گاهى وقت‏ها جمعيتى مى‏آيند اينجا و مخلوط به هم هستند، آدم تميز نمى‏دهد كه اين پاسدار هست يا وزير. من حكومت‏هاى كوچك را ديده‏ام كه وضعشان چطور بود و با چه وضعى بيرون مى‏آمدند. وقتى بيرون مى‏آمدند، مردم همه صف مى‏كشيدند برايشان تعظيم بايد بكنند. با بساط مى‏آمد بيرون يك حكومت فرض كنيد كه جاى كوچكى، اما حالا نخست‏وزيرش مى‏آيد، مردم باشند مثل سايرين. اين هم يك مساله‏اى است كه الان در ايران تحقق پيدا كرده است. جاهاى ديگر نيست اين مسائل كه همه مردمى هستند و همه هم با هم هستند و لهذا هم مردم پشتيبان دولتند و هم مردم پشتيبان ارتشند، هم ارتش و دولت با مردم هستند و اين يكى از رمزهاى بزرگ پيروزى اين چيز است.

    صحيفه نور ج 16 صفحه 13

    فراوانى يكى از نعمت‏هاى بزرگى است كه ما داريم

    و اما اينكه نبايد هيچ فرض كنيد كه اشتباهى باشد، نبايد هيچ گرفتارى باشد ، خوب، چطور نبايد و چطور مى‏توانند. شما فرض كنيد كه گرانى الان هست، خوب، همه ما مى‏دانيم گرانى هست اما با تمام قوا دارند كوشش مى‏كنند كه بتوانند، نمى‏توانند. انقلاب واقع شده است، فراوانى است، اين يكى از نعمت‏هاى بزرگى است كه ما داريم. شما شايد خيلى‏هاتان شايد يادتان هست كه در همين جنگى كه به ما مربوط نبود، جنگ عمومى دوم كه به ما مربوط نبود، در ايران ديگر نان پيدا نمى‏شد. من يادم است كه در قم كه مى‏رفتند منزل و برمى‏گشتند، دكان نانوائى هيچ باز نبود، سنگكى اصلش در قم نبود، يك نان‏هائى، در تهران كه بوديم يك نان‏هائى درست مى‏كردند كه رنگش با رنگ عباى شما شبيه به هم بود، مردم اين نان‏ها را مى‏خوردند آنوقت، امروز شما مى‏بينيد كه از حيث ارزاق بحمدالله خدا لطف كرده است و از ارزاق مردم ديگر نگرانى ندارند گرانى هست البته، اما نمى‏شود در يك انقلاب هيج چيز نباشد، لازمه هر انقلاب اين است كه يك اختلافاتى باشد، يك عرض بكنم كه اشرار در اطراف چه بكنند. در هر شاه مردگى كه در سابق واقع مى‏شد يكدفعه ايران به هم مى‏خورد، اشرار در اطراف چه بكنند. در هر شاه مردگى كه در سابق واقع مى‏شد يكدفعه ايران به هم مى‏خورد، شاه مى‏مرد يكدفعه خان‏ها سر درمى‏آوردند و دزدها سر درمى‏آوردند و به هم شلوغ مى‏شد تا دوباره يك زحمتى كشيده بشود، باز يك آرامش نسبى پيدا بشود، آن هم نسبى. والحمدلله حالا اين مسائل كم است، نه اينكه نيست، هست ولى كم است. مردم، اگر اينهائى كه يادشان است جنگ دوم جهانى كه به ما هيچ مربوط نبود، ما سر پل بوديم، سر راه بوديم، آمدند گرفتند اينجا را و به مجردى كه گرفتند، همه چيز نادر شد، ديگر هيچ پيدا نمى‏شد، حالا بحمدالله پيدا مى‏شود. حالا فرض كنيد يك چيزى كم يافت بشود اين را نبايد ما هى بگوئيم كه ما چه بكنيم، مردم بگويند ما چه بكنيم. خوب، مردم كه ديدند اين مسائل را، مردم كه ديدند اين گرفتارى را، مردم كه شنيده‏اند گرفتارى‏هاى جاهاى ديگر را، خوب، براى چه شكايت مى‏كنند؟ بحمدالله فراوانى است، يعنى گرسنگى نيست توى كار، اينطور نيست كه مردم نان پيدا نكنند، اينطور نيست كه مردم ارزاق را نتوانند پيدا كنند، كمياب گاهى مى‏شود اما آن هم ارزاق عمومى كمتر كمياب مى‏شود. يكدفعه مى‏خواهند آقايان كه، آنهائى كه توقع دارند و هى شكايت مى‏كنند، يكدفعه از آن حال انقلابى برگردند به يك حال آرامشى كه هيچ كسى در هيچ جا به ما كار نداشته باشد، خوب، مايى كه الان مواجه هستيم با تمام قدرت‏هاى عالم، همه از هر طرف به ما فشار مى آورند، همه از هر طرف به ما مى‏خواهند ظلم بكنند معذلك دولت ايران و ملت ايران اينطور سر پاى خودش ايستاده است، در خودش جنگ است، يك سال و نيم است كه جنگ است، هر وقت جنگ باشد در يك جايى، همه جايش به هم مى‏خورد، جنگ است و همه جا آرامش است، مناطق جنگى هم بحمدالله با قدرت دارند پيش مى‏روند، توقع اين نبايد مردم بكنند، آقايان به مردم نصيحت كنند كه توقع اينكه يكدفعه همه گرفتارى‏ها رفع بشود، يكدفعه شما در كدام حكومت از صدر اسلام تا حالا، حكومت رسول الله را بگيرد و حكومت اميرالمومنين سلام الله عليه را و بعدش هم كه دست‏هاى آنهائى بودند كه فروختند، خوب، ملاحظه كنيد كه در همان زمان حضرت امير همچو نبود كه همه اينهائى كه‏

    صحيفه نور ج 16 صفحه 14

    مى‏روند اطراف و از طرف چيز، همه‏شان يك مردم سيرى باشند، اصلش بسياريشان كارهاى خلاف هم مى‏كردند، افرادى باعث ناراحتى، حضرت امير هم چيز مى‏كردند، حضرت امير هم اقدام مى‏كرد چيز مى‏نوشت به آنها، در صورتى كه آنوقت آرامش بود در همه جا، الا زمان حضرت امير، البته از داخل خيلى خراب بود. در هر صورت من گمان مى‏كنم كه ما اگر چنانچه راجع به اين گرفتارى‏هاى جزئى كه داريم و آن گرفتارى‏هاى بزرگ بحمدالله رفع شده است، آنقدر كارها شده است براى اين مردم، اگر راجع به اين گرفتارى‏هاى جزئى كه هست و لازمه يك انقلابى هست و بايد هم دنبالش بروند و هميشه هم گفته مى‏شود كه دنبالش برويد، اگر راجع به اينها، خوب، اينها ناشكرى بكند، يك وقت خداى نخواسته عنايت خدا برگردد از ما. ما بايد شكر نعمت‏هاى خدا را بكنيم. شما در سرتاسر ايران الان يك مشروب فروشى ديگر نمى‏بينيد. خوب، بايد چه بشود؟ يك دانه از آن خانه‏هائى كه بود شما مى‏دانيد، همه‏تان شنيديد البته كه در سرتاسر شهر، ما همدان كه بوديم مى‏گفتند مشروب فروشى در همدان بيشتر از نانوايى است، بيشتر از كتابفروشى است، تهران بدتر از آنجا، الان شما سرتاسر ايران وقتى بيائى ببينى يك همچو كارهاى خلاف نيست. اين كارهاى خلاف آقايان كه مضر به حال اسلام بود و آنطور راهى كه آنها داشتند پيش مى‏رفتند كه خجالت دارد كه انسان اسمش را ببرد كه آنها مى‏خواستند چه بكنند، مى‏خواستند چه بساطى درست بكنند و بحمدالله دست آنها كوتاه شد و مملكت الان يك مملكت نيمه اسلامى است. البته گرفتارى هست از باب اينكه نمى‏شود اين گرفتارى‏ها يكدفعه رفع بشود. بايد مردم را هدايت كنيد و انشاءالله مسوولين هم با شماها موافقت مى‏كنند، شما هم با مسوولين موافقت مى‏كنيد در ساختن مملكت و در ساختن مردم. و مردم هم بايد توجه بكنند به اينكه دولت دنبال اين هست كه بسازد و آنطورى كه گزارش داده مى‏شود از جهاد سازندگى و از ساير كارهايى كه تاكنون شده است، در ظرف آن پنجاه سال به قدر اين دو سال با همه اين گرفتارى‏هائى كه دولت داشته است، نشده است. آمار وقتى داده مى‏شود، خوب، آمار داده مى‏شود، وقتى آمار را مى‏دهند راجع به ساختمان مدرسه، در تمام دوره آنها به اندازه اين دوره، شايد اين دوره نصف تمام آن دوره‏ها باشد، چيز درست كرده باشند، مدرسه درست كرده باشند. چقدر حمام، چقدر مسجد، چقدر راه كشيدند، چقدر كار كردند. خوب، كارهايى است كه شده، ما نبايد هى انگشت بگذاريم روى آن كه نشده است. خوب، يك قدرى هم اظهار تشكر از اين كه شده است بايد بكنيم، يك قدرى هم مردم را آگاه كنيم به اينكه در انقلاب فراوانى نعمت بودن ولو گران است گرانى سرسام آور هم است لكن بودن اين نعمت در بين مردم، اين يكى از نعمت‏هاى بزرگ خداست كه در انقلابات ديگر اين حرف‏ها نيست در كار. الان هم در بعضى از جاهائى كه يك انقلابى شده است، از عدم ارزاق و از نبودن اينهاست، ناله مى‏كند. بنابراين ما نبايد توقع داشته باشيم كه همه مسائل درست بشود و تمام افرادى كه دارند كار مى‏كنند، در دولت هستند، تمامشان يك آدم‏هاى مهذب باشند. نيست همچو چيزى، نمى‏شود يك همچو چيزى. ما نداريم الان كسانى كه بروند همه جا و مردم را دعوت كنند. حوزه‏ها مجهز نيستند، براى اين كارها نبودند، از باب اينكه همه چيز از دست آنها خارج بود، حتى تبليغ نمى‏توانستند درست بكنند، از

    صحيفه نور ج 16 صفحه 15

    اين جهت نمى‏توانستند اين كار را... الان ما كمبود داريم نسبت به روحانيت، كمبود داريم نسبت به مبلغ، كمبود داريم نسبت به اين مسائل و بايد به تدريج درست بشود. مايوس نشويد و انشاءالله با خدا هستيم و خدا با ما هست. ما مى‏خواهيم كه مملكت را اسلامى‏اش كنيم به همه معانى، همه شما آرزويتان هم همين است كه اين مملكت اسلامى بشود و همه احكام اسلام در آن جارى بشود و يك همچو آرزويى كه ما داريم، خداوند ما را تاييد مى‏كند انشاءالله. انشاءالله خداوند همه شما را تاييد كند، موفق باشيد، مويد باشيد و مردم را هدايت كنيد، مشكلات را طورى كنيد كه مردم خيال نكنند كه ما الان مشكلاتى داريم كه ديگر قابل حل نيست. نه، مشكلاتى هست، البته هست اما دنبالش هستند و قابل حل است، انشاءالله حل مى‏شود همه. والسلام عليكم ورحمه الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

  9. #1379
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 16 صفحه 16

    تاريخ 2/11/60

    فرمان امام خمينى به آيت الله مهدوى كنى‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    جناب مستطاب حجت‏الاسلام آقاى حاج شيخ محمدرضا مهدوى كنى دامت افاضاته‏

    جنابعالى را به عضويت ستاد انقلاب فرهنگى منصوب مى‏نمايم. اميد است با همكارى و همفكرى با اعضاء محترم اين ستاد و نيز افراد صاحب نظر متعهد و اساتيد و دانشجويان محترم و مسوول، در هر چه سريعتر بازگشائى دانشگاه‏هاى كشور كوشش نمائيد. انشاءالله ملت شريف ايران در آينده‏اى نزديك شاهد فعاليت علمى دانشگاهى در سراسر ايران باشند.

    توفيق جنابعالى و ساير اعضاء محترم و همه افرادى كه در اين زمينه كوشش مى‏نمايند را از خداوند متعال خواستارم.

    والسلام عليكم‏

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  10. #1380
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 16 صفحه 17

    فرمان امام خمينى به حجت الاسلام احمدى‏

    تاريخ 2/11/60

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    جناب مستطاب حجت‏الاسلام آقاى حاج شيخ احمد احمدى دامت افاضاته‏

    جنابعالى را به عضويت ستاد انقلاب فرهنگى منصوب مى‏نمايم. اميد است با همكارى و همفكرى با اعضاء محترم اين ستاد و نيز افراد صاحب نظر متعهد و اساتيد و دانشجويان محترم و مسوول، در هر چه سريعتر بازگشائى دانشگاه‏هاى كشور كوشش نمائيد. انشاءالله ملت شريف ايران در آينده‏اى نزديك شاهد فعاليت علمى دانشگاهى در سراسر ايران باشند.

    توفيق جنابعالى و ساير اعضاء محترم و همه افرادى كه در اين زمينه كوشش مى‏نمايند را از خداوند متعال خواستارم.

    والسلام عليكم‏

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

صفحه 138 از 208 نخستنخست ... 3888128134135136137138139140141142148188 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/