صفحه 131 از 208 نخستنخست ... 3181121127128129130131132133134135141181 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1,301 تا 1,310 , از مجموع 2079

موضوع: صحيفه نور

  1. #1301
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 15 صفحه 84

    تاريخ: 17/5/60

    تلگرام تسليت امام خمينى به مناسبت رحلت آيت الله محلاتى

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    جناب مستطاب حجت الاسلام آقاى حاج آقا مجدالدين محلاتى دامت افاضاته - شيراز

    خبر تاسف‏انگيز و بسيار ناگوار رحلت حضرت آيت الله محلاتى رضوان الله عليه موجب تاثر گرديد. آن بزرگوار در طول زندگى پربركت خود يكى از اسطوره‏هاى روحانيت و پشتوانه‏هاى نهضت اسلامى بودند و در خدمت به اسلام و مسلمين و پيشرفت انقلاب اسلامى پيشقدم و در رژيم منحط سابق شاهد حبس و رنج وهمچون ساير علماى اعلام متعهد، مورد اهانت و در راه اسلام و اهداف آن كوشا بودند. مع‏الاسف در اين موقع كه ايران احتياج به اين شخصيت‏هاى موثر دارد، شاهد فقدان اين شخصيت محترم شديم.

    اينجانب به جنابعالى و فاميل محترم و اهالى محترم فارس تسليت عرض نموده و سلامت و سعادت عموم مسلمين و فاميل محترم را خواستارم.

    والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  2. #1302
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 15 صفحه 85

    تاريخ: 19/5/60

    بيانات امام خمينى در جمع اعضاى انجمن اسلامى دانشجويان ايرانى در اروپا و اعضاى انجمن اسلامى شركت واحد اتوبوسرانى تهران و حومه

    بحمد الله دست جنايتكاران و خيانتكاران از اين مملكت قطع شده است

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    از آقايان نمايندگان انجمن‏هاى خارج كشور كه در اينجا حضور دارند و از نمايندگان انجمن‏هاى اسلامى اتوبوسرانى تشكر كنم.

    و بايد عرض كنم كه امروز كشور مال خود شماست و هر چه زحمت بكشيد، پيش خدا اجر داريد. براى كشور اسلامى زحمت كشيد و براى خودتان و اينطور نيست كه زحمت‏هاى زياد را شما بكشيد و قدرت‏هاى خارجى بهره‏بردارى كنند. بحمد الله دست جنايتكاران و خيانتكاران از اين مملكت قطع شده است و تفاله‏هاى كمى كه مانده است، آنها هم به دنبال آنها خواهند شتافت. بعضى مطالب است كه بايد عرض كنم و آن اينكه كشور ما از باب اينكه در زمان انقلابى مثل انقلاب صدر مشروطه و مثل انتقال رژيمى به رژيم ديگر در سابق، حاضر نبودند و جوانهاى ما از انقلابات بكلى بى‏خبر هستند يا اگر خبر دارند حاضر واقعه نبودند و همين شنيده‏اند و لهذا گاهى به نظر مى‏رسد كه گفته مى‏شود كه در ايران يك نابسامانى‏هائى هست، يك قتل‏هائى هست، يك كشتارى هست، يك بمب‏هائى هست كه منفجر مى‏شود و از اين قبيل كه مى‏بينيد، حالا در سطح يك كشور كم و بيش هست.

    شما نمى‏دانيد كه وقتى كه مى‏خواست حكومت به قاجار برسد و يك انقلابى بود كه يك رژيمى را، رژيم سلطنتى را به يك رژيم سلطنتى ديگر ى يعنى يك طايفه‏اى را از بين ببرند و طايفه‏اى ديگر بيايند آقا محمد قجر در ايران چه كرد و برج‏هائى كه از سرهاى مردم درست كرد و امثال اينها. شما تاريخ انقلاب مشروطه را بخوانيد و ببينيد در انقلاب مشروطه چه بساطى بوده است. چه آنوقتى كه انقلاب شد و مشروطه را بپا كرد، با اينكه انقلاب تغيير رژيم سلطنتى نبود، فقط اين بود كه سلطنت استبدادى يك قشرى محدود بشود و روى قوانين مشروطه باشد. شما توجه كنيد كه در آذربايجان، در تهران، در شمال چقدر جنايات واقع شد و چقدر كشتار از مردم صالح و از مردم ديگر واقع شد. اگر مطالعه كنيد در انقلاباتى كه در دنيا واقع مى‏شود يا در انقلابات كوچكى كه در ايران واقع شده است، قبل از اين انقلاب بزرگ، خواهيد ديد كه اين انقلاب از تمام انقلاب‏هائى كه در طول تاريخ واقع شده

    صحيفه نور ج 15 صفحه 86

    است، يك انقلاب آرام بوده است و يك انقلابى بوده است كه ثمراتش زياد و چشمگير و ضايعاتش نسبت به ثمراتش كم. شما حجم كارهائى كه در اين چند سال كرديد، درست توجه نداريد كه شما چه كرديد، آنهائى كه مى‏روند خارج و مسائل را در خارج بررسى مى‏كنند و مسلمان‏هائى كه در خارج هستند يا مستضعفانى كه در خارج كشور شما هستند، آنها مى‏دانند كه در ايران چه شده است و عمق اين انقلاب چه اندازه است.

    شما يك سلطنت 2500 ساله جابرانه را بكلى ريشه كن كرديد و يك رژيمى كه تمام قدرت‏هاى بزرگ دنيا دنبالش بودند و طرفدارش بودند و آنها شما تمام قدرت‏هاى دنيا را كنار زديد و رژيم را بكلى از بين برديد و يك حكومت اسلامى در ايران اعلام كرديد. اين مطلب، يك مطلبى نيست كه شما خيال كنيد كه يك كار كوچكى شده است و حالا ضايعات دارد. اين كار، كار بسيار بزرگى است. شما يك ملت، در مقابل تمام قدرتهاى عالم ايستاديد و مقابله داريد با تمام قدرت‏هاى دنيا و همه بر ضد شما هستند و معذلك شما ايستاديد و همه را كنار زديد. غافل نباشيد از اينكه شما كارى انجام داديد كه در طول تاريخ كم نظير بوده است يابى‏نظير بوده است.

    شما خيال نكنيد كه حالا اين عده بچه‏هاى بيچاره‏اى كه بازى خورده‏اند از اين بزرگترهائى كه از اول آمده بودند و مى‏خواستند كه در اين ملت و در اين مملكت حكومت كنند و چون اين مملكت اسلامى بود، حكومتش را به دست كسانى كه به اسلام اعتقاد ندارند بدهند، حالا يك شلوغكارى‏هائى كرده‏اند و يكى يكى هم فرار كردند و در بيرون ايران دارند زندگى كنند. البته صحبت‏ها زياد است كه ما چه خواهيم كرد و چه خواهيم كرد. درداخل كه بودند هيچ غلطى نتوانستند بكنند حالا رفته‏اند خارج گويند ما از آنجا چه مى‏كنيم. شما گمان نكنيد كه اينها در آنجا حتى خودشان با خودشان خوب باشند، خود اينها هم با هم در آنجا دشمن هستند. اشخاص منافق و اشخاص كافر نمى‏توانند با هم يك جبهه‏اى داشته باشند، اتحادى داشته باشند كه يك كارى انجام بدهند. تمام كارهايشان اين است كه مصاحبه مى‏كنند و صحبت ميكنند و فحش به هم دهند. اينها به ماها فحش ميدهند يا خودشان به هم فحش مى‏دهند. يك دسته ورشكسته‏اى كه در اينجا يا با لباس مبدل يا با لباس زنانه فرار كردند، حالا در آنجا نشسته‏اند و مى‏خواهند مملكت ايران را زمامدارى كنند و مى‏گويند كه همه ايران با ما هستند. خوب اگر همه ايران با شما هستند پس كجا رفتيد؟ تو ايران بوديد، مريدهاى شما هم همراهتان بودند و خوب بود شما اين يك مشت فرض كنيد كه معمم را يا اين يك مشت غير عالم را خوب شما كنار بگذاريد و خودتان جايشان بنشينيد.

    مساله اين است كه از باب اينكه ما انقلابات را درست نديديم، خيال مى‏كنيم كه چهار تا ترقه وقتى كه در تهران، فرض كنيد كه يا چهار تا بمب در تهران منفجر شد يك چيزى شده است. نخير، اينها چيزى نيست، هر بچه 12 ساله‏اى مى‏تواند كه يك چيزى از اينها را ببرد توى جمعيتى بگذارد و فرار كند. يك مساله‏اى نيست اين كه ما بنشينيم راجع به اين مساله چه بكنيم. البته از باب اينكه يك دسته اشخاص غافل، جوانهائى كه ما هميشه ميل داشتيم كه اينها در راه كشور خودشان، در راه اسلام‏

    صحيفه نور ج 15 صفحه 87

    خدمت بكنند اينها بازيشان داده‏اند و مشغولشان كرده‏اند به يك كارهاى بچگانه‏اى كه در يك جا مى‏كنند و مسلمانى را مى‏كشند، يك بچه‏اى را مى‏كشند، يك پيرزنى را مى‏كشند، اينها البته بايد به دست خود ملت جلوگيرى از اينها بشود. ملت نبايد بنشيند كه دولت همه كارها را انجام دهد. يك وقتى بود كه دولت عليحده بود و ملت عليحده، وقتى اينها جداى از هم بودند يك كارهائى را مى‏گفتند بايد دولت بكند به ما چه ربطى دارد. اگر در آن زمان يك جنگى واقع مى‏شد ابدا مردم كارى نداشتند. اگر دعا نمى‏كردند كه خود اينها، خود اين ظالم‏ها شكست بخورند لااقل كارى نداشتند. رضاخان را وقتى كه از ايران بيرون كردند مردم جشن خواستند بگيرند از باب اينكه خوب يك ظالمى رفته است. اينكه الان مملكت ما همه استقرار همه چيزش استقرار پيدا كرده است براى اين است كه حكومت و غير حكومت تو كار نيست، خود مردمند. خود اين مردم يك رئيس جمهور درست كردند و نخست وزير هم آن كسانى كه وكيل آقايان بوده‏اند درست كرده‏اند و همه از خود اين مردم، يك كسى را نياورده‏اند كه فلان السلطنه يا فلان الدوله باشد يا از آمريكا آمده باشد يا از فرانسه آمده باشد. حالا الان همه حكومت و مجلس و چيز و اينها از خود اين مردم است و مردم نبايد بنشينند كه حكومت برايشان كار بكند، از اول هم ننشسته‏ايد شما براى اين معنا. وقتى كه جنگ واقع شد، در خارج از جبهه تمام شما دخالت داشتيد و زحمت مى‏كشيديد، هر كس به هراندازه‏اى كه از او مى‏آمد، آن كسى كه در اتوبوسرانى و اينها زحمت خودش را مى‏كشيد، آنهائى كه در خارج كشور از چيزهاى ما بودند، از دوستان ما بودند، از جوانان ما بودند آنها هم كمك مى‏كردند به اينها. اين يك مساله‏اى نيست كه حالا ما بنشينيم خيال كنيم كه يك مطلبى واقع شد و چهار تا وافورى و جنايتكار در خارج كشور نشسته‏اند و مى‏خواهند زمام امور كشور را به دست بگيرند. مساله اين نيست. خوب، من متاثرم.

    خداى تبارك و تعالى در توبه را باز كرده است براى همه

    براى اين عده جوانى كه از اين اشخاص منحرف بازى خورده‏اند در توبه باز است. اسلام، خداى تبارك و تعالى در توبه را باز كرده است براى همه. الان هم اگر همه اينهائى كه در خارج رفتند و مى‏خواهند حكومت ايران را به هم بزنند همه اينها توبه كنند و برگردند به مملكت خودشان و واقعا بخواهند كه خدمت كنند به مملكت خودشان، خوب برگردند بيايند خدمت كنند كسى كارشان ندارد. اينها بيخود رفتند بيرون و هياهو مى‏كنند و خودشان هم مى‏دانند كارى ازشان نمى‏آيد لكن با سيلى صورت خودشان را سرخ كرده‏اند. خوب، كسى كه در فرض كنيد كه مى‏خواهد از اينجا برود از توى توالت بيرون مى‏آيد و عرض مى‏كنم كه با چه مى‏خواهد برود، اين حالا حكومت ايران را مى‏خواهد دست بگيرد و همه ملت هم با او همراهند و همه اينها با حكومت اسلامى مخالف! خوب، اينها يك چيزى نيست كه، بچه بازى، حرف‏هاى بچه بازى است كه مع‏الاسف اشخاصى كه خوب بود خدمت بكنند به اين كشور، ميتوانستند خدمت بكنند به دام افتادند و اينطور حيثيت خودشان را از بين بردند و زحمت‏هائى هم اگر سابقا كشيدند بكلى قلم سرخ رويش كشيدند. و اين ترقه بازى‏هائى كه در

    صحيفه نور ج 15 صفحه 88

    ايران مى‏شود البته به ما يك صدماتى وارد مى‏شود اما اين يك قدرتى نيست، اينطور نيست كه يك قدرتى باشد كه قدرتى در دست آنها هست و دارند ترقه مى‏اندازند. بمب را قايم كنند اين هر بچه‏اى مى‏تواند اين كار را بكند، هر دزدى مى‏تواند برود يك جائى يك بمب بگذارد منفجر بكند. اين يك مساله و قدرتمندى نيست در كار، اين عجز و بيچارگى و بدبختى و انحراف است. منتها ما متاثريم براى جوانهايمان، متاثريم براى اين بازيخورده‏ها، براى اين دخترها، براى اين پسرها كه اينها مى‏بينند كه آن كه اينها را وادار مى‏كند به اين امر، خودش رفته بيرون آنجا مشغول بازيگريش هست، يا آنهائى هم كه اگر از آنها در اينجا هست در بيغوله‏ها دارند زندگى مى‏كنند و شماها را وادار مى‏كنند برويد شماها استقامت كنيد، كارها را درست بكنيد ما بيائيم حكومت كنيم. خوب، شما چرا بازى مى‏خوريد از اينها. خوب، اين چه عقلى است كه انسان داشته باشد كه ما زحمت شما جوانها زحمت بكشيد خون خودتان را بدهيد و همه چيز، براى كى؟ براى آن كسى كه نه به اسلام عقيده دارد، نه به قرآن عقيده دارد، دم از قرآن خيلى مى‏زند، اما وقتى كه كتاب‏هايشان را شما الان ملاحظه كنيد كتاب انحرافى و همه ازاسلام منحرف. خوب، ما مى‏گوئيم كه اگر جوانهاى ما خدمت مى‏كنند، براى اسلام خدمت براى خدا خدمت مى‏كنند. همه چيز ما از خداست براى خدا هم بايد بدهيم. خوب، شما جوانهاى بيچاره‏اى كه گرفتار اينها شديد خون خودتان را براى كى مى‏دهيد؟ ما مى‏گوئيم براى خدا. شما مى‏گوئيد براى كى؟ اگر براى خداست، حكومت اسلامى حالا حكومتى است كه مى‏خواهد احكام اسلام را درست كند. اگر واقعا شما خونتان را ميدهيد براى چهار نفرى كه انحراف دارند، اعتقاد به اسلام و اعتقاد به كشور و اعتقاد به اينها ندارند خون خودتان را مى‏دهيد و رفقاى خودتان را، جوانهاى خودتان را مى‏كشيد براى اين. خوب، يك قدرى فكر لازم دارد كه براى چه مى‏كنيد. براى كه اين كارها را مى‏كنيد.

    ملت ما اتكاءبه خدا دارد در جبهه جنگ مى‏كند

    انسان بايد هر كارى مى‏كند يك راهى را داشته باشد، يك اتكائى حالا داشته باشد. ملت ما با اتكاء به خدا دارد در جبهه جنگ ميكند. ملت ما اتكاء به خدا دارد در جبهه جنگ مى‏كند و نماز شب مى‏خواند و عرض مى‏كنم كه با دشمن اسلام مبارزه مى‏كند. اگر آنجا شهيد بشود، آن اجرش با خداى تبارك و تعالى است و پيش خدا آبرومند است، پيش خلق هم آبرومند است. اما شمائى كه در خارج يك دسته نشسته و شما بيچاره‏ها را وادار مى‏كنند به اينكه برويد و مردم را بكشيد و ترقه بگذاريد فلانجا چه بشود، بمب بگذاريد كجا چه بشود، انفجار ايجاد بكنيد، خوب شما اتكائتان به كى است؟ فردا اين سرانى كه هستند از قبيل بختيار و امثال بختيار، براى شما يك كارى انجام مى‏دهند؟! شما اگر از بين رفتيد، اگر كشته شديد، فردا بختيار براى شما يك كارى انجام مى‏دهد يا ديگران؟! ما مى‏گوئيم خدا. شما مى‏گوئيد چى؟ اگر شما هم مى‏گوئيد خدا، خوب با ما همراهيد بسم الله، بيائيد خدمت كنيد اين مملكت تان، اين چى.

    صحيفه نور ج 15 صفحه 89

    هى مى‏گفتيد اختناق است. كو اختناق؟ حرفش را هى مى‏زديد، هى مى‏گفتيد اختناق است، ايران چطور است، چماقدار فلان. حالا وقتى كه اين خانه‏هاى تيمى شما را چيز مى‏كنند، مى‏بينند يك دسته چماق آنجا هست و يك هم خنجر آنجاهست، يك دسته هم بمب آنجا هست و اينها، اما شما اگر پيدا كرديد يك خانه‏اى از اينهائى كه به اسلام اعتقاد دارند، يك جائى كه مربوط به اينها است كه به اسلام اعتقاد دارند پيدا كرديد كه در آن يك چماقى باشد، در آن يك چيزى باشد، در آن قرآن هست و كتاب هست و امثال اينها. اگر به اسلام عقيده داريد، خوب، اين بسم الله بيائيد بيرون، بيائيد از بيغوله‏ها به اسلام خدمت بكنيد و شما هم كه جوانهائى هستيد كه بازى خورديد و انسان خيلى متاسف از اين هست، بيائيد به دامن ملت خودتان، اسلام خودتان. تا كى براى ديگران مى‏خواهيد كار بكنيد؟ شما مى‏دانيد كه اينها روابطشان با خارج چقدر بوده است، يك شمه‏اش را ديشب در تلويزيون، خوب بسيارى از شما ديديد اشخاصى كه روابطشان با قاسملوست و با حزب دموكرات هست و با كومله است و با چه، خوب اين اشخاص براى شما مى‏خواهند چه بكنند؟ اينها براى شما چه درست كردند؟ كشور شما را استقلال به آن ميدهند؟ اينها كه هر كدام به يك طرف مى‏كشند، يك سلطنت طلب و يكى هم نمى‏دانم چكاره هست و براى جبهه ملى مى‏خواهد كار بكند، يكى هم چكاره هست و براى كى مى‏خواهد. خوب، هيچ كدام اينها به اسلام كارى ندارند و صريحا مى‏گويند كه جمهورى اسلامى بايد از بين برود و يك جمهورى دموكراتيك پيش بيايد، يا خير باز سلطنت عود بكند.

    در هر صورت شما از اين حرفهائى كه از روى بيچارگى دارد صادر مى‏شود و از اين مصاحبه‏هائى كه از روى بيچارگى دارد صادر مى‏شود و از اين بمب‏هائى كه از روى بيچارگى دارد صادر مى‏شود هيچ خوفى نداشته باشيد براى اينكه اگر ما هم شهيد بشويم، كشته بشويم، خوب ما هم يك اتكائى داريم، اتكائمان خداست و چيزى نيست. اينها هم در يك كشور سى ميليونى كه يك همچو انقلابى كرده، شما مى‏خواهيد چهار تا بمب هم در نرود، اين نمى‏شود همچو چيزى.

    ملت ما در مقابل همه چيز ايستاده است

    انگلستان الان وضعش از ما بدتر است. اين مهد آزادى و اين حرفهاى مزخرف، امريكا الان وضعش از ما بدتر است، آنجا همين كشته‏ها واقع مى‏شود و مى‏گويند در هر چند دقيقه‏اى يك نفر كشته ميشود. شما خيال مى‏كنيد فقط مملكت ماست كه چنين، مملكت ما ضايعاتى نداشته است، از اولش حساب كنيد تا آخرش يك مقدار كمى بوده است. اين مقدارى كه در زمان محمدرضا، آن كشتارى كه در زمان محمدرضا واقع شد كه يك روزش به حسب آنطورى كه گفتند پانزده هزار جمعيت شهيد شد، كى حالا همچو چيزهائى شده است؟ منتها آنها به بوق مى‏زنند و آن عمال خارجى هم در رسانه‏هاى خودشان مى‏گويند و مى‏نشينند صحبت مى‏كنند كه بلكه انشاء الله با اين صحبت‏ها يك كارى بشود و نمى‏دانند كه با حرف كارى نمى‏شود. ملت ما ايستاده است و در مقابل همه چيز ايستاده است براى اينكه به اسلام مى‏خواهد خدمت بكند. در عين حال بايد ملت ما بيدار و مستعد براى امور باشد. يك

    صحيفه نور ج 15 صفحه 90

    ملتى كه زنده شده است، يك ملتى كه از تحت اين فشارهاى ساواك و امثال ذلك بيرون آمده است، البته آنها مى‏گويند كه حالا آخوندها دارند اين كار را مى‏كنند. خوب شما يك آخوند پيدا بكنيد كه مثل زمان سابق ريخته و به سر شما چه كرده اين آنها مى‏گويند اين حرف‏ها را ملتى است كه از تحت فشار و از تحت ظلم چقدر سالها و اخيرا ظلمى كه در اين سالها واقع شد بر ملت ما، اگر شما زمان رضاخان را ياد داشته باشيد مى‏دانيد كه در زمان رضا خان چه كردند با اين ملت، چه كردند با اين بانوان ما، در زمان محمدرضا هم با فرم ديگرى از او بدتر كردند. يك ملتى كه ايستاده و مقابل ظلم، مقابل جور، مقابل ستمگرى، مقابل همه فسادهائى كه بوده است، غارتگرى‏هائى كه از اين مملكت شده است ايستادگى كرده در مقابل او، اينها خوف از اين ندارند كه چند تا قضيه واقع بشود، لكن بايد كارى بكنند كه اينها هم ديگر واقع نشود.

    و من به حسب تكليف شرعى به همه ملت عرض مى‏كنم كه هر منزلى اين دو سه تا منزلى كه در اطراف خانه خودش است نظر بكند ببيند چه جور مى‏گذرد در سرتاسر ملت.وقتى ممكلت مال خود شما هست و دارند بر ضد مملكت شما عمل مى‏كنند خودتان بايد اين مسائل را حل بكنيد و ننشينيد كه دولت بكند. دولت همچو قدرتى الان ندارد كه همه در سرتاسر كشور عرض مى‏كنم اطلاعات داشته باشد. خود شما بايد جمعيت اطلاعاتى و گروه اطلاعاتى باشيد. خوب هر انسانى مى‏تواند كه بفهمد اين منزل همسايه كى‏ها هستند و چه مى‏كنند، آن منزل آن طرفيش هم چه مى‏كند. اين دو سه تا منزلى كه اطراف است، آن شما را تحت نظر بگيرد شما هم او را تحت نظر بگيريد. اگر ده روز، بيست روز، يك ماه اين كار بشود كه همه مردم توجه به اين داشته باشند كه اين همسايه من چه مى‏كند، تو خانه همسايه من كى رفت و آمد مى‏كند، پيدا كردن يك ردپائى از اين منافقين و منحرفين فورا اطلاع بدهند به آن كميته نزديك، به آن كلانترى نزديك اطلاع بدهند كه يك همچو در آن منزل‏هاست، اگر اينطور بشود زود حل مى‏شود.

    اينها يك جمعيت زيادى كه شما خيال كنيد كه يك گروه زيادى هستند، اگر اينها بودند اول خودشان را امتحان كردند ريختند توى خيابان و شروع كردند آدم كشتن، بعد توى سرشان وقتى زدند، گفتند كه نه ما اين كار را نبايد بكنيم، يك جور ديگر بايد بكنيم، بايد در مخفى اين كار را بكنيم. اينها يك عده كمى هستند كه بسيارشان گرفتار شدند و بسيارى از خانه‏هايشان از بين رفته و يك جزئى مانده و يك دسته بازيخورده‏اى كه ما واقعا متاسفيم از اين. پدر و مادرها توجه كنند بچه‏هايشان را كه چه مى‏كنند و چه مى‏گذرد. اين دختر بيچاره را نگذارند كه در دام اينها بيفتد، اين پسر بيچاره را نگذارند كه در دام اينها بيفتد، خودشان آنها را نصيحت كنند و اگر نصيحت پذير نيستند معرفى كنند. يك تكليف شرعى است كه كسى كه مى‏خواهد يك مسلمان را بكشد شما بايد قبل از اينكه او بكشد معرفيش كنيد و اگر نكنيد شما شريكيد در اين جرم. اگر اين مطلبى كه من عرض ميكنم و اين يك تكليف شرعى الهى است كه خود مردم سرتاسر كشور، خود مردم كه در هر جا هستند نظر كنند ببينند در اين همسايگى با آن همسايه، آن همسايه چه مى‏گذرد و كى رفت و آمد مى‏كند، رفت و آمدهاى مشكوك

    صحيفه نور ج 15 صفحه 91

    است، رفت و آمدهاى عادى است؟ رفت و آمدهاى مشكوك را نظر بگيرند و بعد اطلاع بدهند. اگر يك مدت كوتاهى اين كار بشود، اين عده كمى كه مشغول اين فساد هستند، حالا شما خيال نكنيد كه پنجاه هزار نفر مشغول هستند، بيست نفر آدم مى‏توانند پنجاه جاى تهران را منفجر كنند، بيست نفر، بيست نفر آدم ميتوانند، پنجاه نفر آدم مى‏توانند چند تا شهر را منفجر كنند. اين يك چيزى نيست، يك قدرتى نيست يك دزدكارى است كه براى هر كسى امكان دارد. در هر صورت اگر چنانچه مردم به اين تكليف شرعى كه براى حفظ دماء مسلمين است، براى حفظ جان بندگان خداست اين مطلب را عملى كنند و خودشان نظارت كنند ببينند اين منزل در آن چه مى‏گذرد، در آن منزل چه مى‏گذرد، در آن منزل چه مى‏گذرد، رفت و آمدها چه جورى هستند، وقتى كه شناسائى كردند اگر ديدند كه يك رفت و آمدهاى مشكوكى است، يك اشخاص مشكوكى در آنجا هستند، يك توطئه‏هائى در اينجا مى‏گذرد فورا اطلاع بدهند به اين كميته‏ها.به پاسدارها،به كسان ديگر و به كلانترى‏ها اطلاع بدهند. اگر يك مدت كوتاهى اين كارها انجام بگيرد تمام مى‏شود. اينها چيز مهمى نيست اين اصلش اگر شما كشتارى كه در زمانهاى سابق واقع شده، در يك انقلاب جزئى ملاحظه كنيد مى‏بينيد كه مساله ما يك مساله ضعيفى است و اين هم عمده‏اش اين است كه مردم خودشان در صحنه هستند.

    دولت تنها نمى‏تواند اين جنگ را اداره كند

    ويژگى مهم اين انقلاب اين است كه مردم خودشان انقلاب كردند، يك كسى نيامده انقلاب را بكند، يك كسى لشكركشى نكرده براى انقلاب، خود مردم همين كوچه و بازار و همين مردم عادى و خصوصا طبقه مستضعف به اصطلاح آنها و طبقه اعلا، به نظر ما، خود اينها بودند كه انقلاب را كردند و كار را انجام دادند، نه من ميتوانم يك همچو كارى بكنم، نه افراد ديگر مى‏توانند يك همچو كارى بكنند، خداست كه دل اينها را قوى كرد و آنها را دلشان را ضعيف كرد. آنها ترسيدند از شما با همه ساز و برگى كه داشتند و شما نترسيديد از آنها با مشت خالى، انقلاب واقع شد. حالا هم همين طور است، همان انقلابى‏ها شما هستيد و همين شما هستيد كه در صحنه حاضريد و همين شما هستيد كه بايد با دولت همكارى بكنيد. دولت تنها نمى‏تواند كه اين جنگ را اداره كند. شما ملت هستيد كه در صحنه حاضريد و همين شما هستيد كه بايد با دولت همكارى بكنيد. دولت تنها نميتواند كه اين جنگ را اداره كند. شما ملت هستيد كه مى‏توانيد دنبال او باشيد و از پشت جبهه‏ها كمك كنيد و بايد بكنيد. كشور خودتان است، كشور اسلامى است، اسلام در خطر است، وقتى اينطور است همه ما بايد و موظفيم كه كمك كنيم به آنها، هر كس به اندازه‏اى كه مى‏تواند، كمك بكند به آنها. آوارگانى كه از جنگ آمده‏اند در جاهاى ديگر زندگى ميكنند، شما بنشينيد بگوئيد دولت همه كار را بكند؟ يا هلال احمر همه كار را بكند؟ نمى‏توانند بكنند همه كارها را، كار آسانى نيست. شما هم بايد كمك كنيد، همه بايد كمك بكنيد و انشاء الله مى‏كنيد، الان هم همه دارند كمك مى‏كنند. دلسرد نشويد، كارى كه براى خداست دلسردى ندارد. اگر براى دنيا يك كارى بكنيد، البته وقتى ديديد دنيا خيلى تامين نشد دلسرد

    صحيفه نور ج 15 صفحه 92

    مى‏شويد، اما كسى كه براى خدا كار مى‏كند دلسرد نبايد بشود، معنا ندارد دلسردى. هر چه زحمت زيادتر، ارج زيادتر. هر چه گرفتارى زيادتر، پيش خدا ارجمندتر خواهد بود. يا فرض كنيد يك جائى زلزله است مثل كرمان كه يك همچو زلزله‏اى آمده و همچو كشتارى شده و همچو بى خانمانى، خوب چهار روز ديگر زمستانى مى‏آيد اينهمه جمعيت آنجا چه بكنند، دولت نمى‏تواند همه اين كارها را انجام دهد. مشغولند آنها همه، بيچاره هلال احمر هم مشغول است،دولت هم مشغول است، همه مشغولند، اما ننشستند به اينكه فقط آنها كار بكنند و بحمد الله ننشستند و آنطورى كه اخيرا اين اشخاص از خارج آمده بودند، گفتند بى سابقه است، لكن معذلك دنبال كنيد، برويد ببينيد و همانطورى كه تا حالا كرديد، انجام بدهيد وظيفه را. اين وظايف است كه وظايفى انسانى است. همه برادر شما هستند، خواهر شما هستند فردا زمستان مى‏آيد اينها بايد اداره بشوند، بايد ساخته بشود برايشان كارها، و دولت تنها نمى‏تواند، همه ما بايد در اين امر شركت كنيم و همين طور همه گرفتارى‏هائى كه هست، گرفتارى هر چه هست، چه گرفتارى‏هائى كه زلزله و امثال اينهاست، سيل است، و - نمى‏دانم - چه هست و چه گرفتارى‏هائى كه براى ما پيش مى‏آورند، خود شما مملكتتان را حفظ كنيد و خود شما بايد - عرض مى‏كنم - همراهى كنيد تا كارها اصلاح بشود.

    ياس از جنود شيطان است

    هيچ وقت اصلا كلمه ياس را در ذهنتان وارد نكنيد كه اين از جنود شيطان است. ياس از جنود شيطان است، يعنى شيطان در شما القاء مى‏كند. اين شياطين هم كه همان تابع شيطانهاى بزرگتر هستند همين‏ها مى‏خواهند با اين كارها ياس ايجاد كنند در صورتى كه مسلمانى كه براى اسلام مى‏خواهد كار بكند چرا مايوس باشد. الان وضع كشور ما از وضع زمان پيغمبر اسلام صلى الله عليه همه چيزش بهتر است آنوقت حتى نداشتند كه بخورند. آن كسى كه مى‏خواهد جنگ كند فقط يك خرما را او مى‏داد به او، مى‏داد به او و مى‏گذاشت تو دهانش در مى‏آورد و مى‏داد و اينطورى اسلام را رساندند. آقا، اسلامى كه اينطورى به ما رسيده، از صدر اسلام اينطور اينها جانفشانى كردند و اسلام را رساندند به ما، خوب ما هم بايد بكنيم اين كارها را. الحمدلله حالا، حالا اين حرف‏ها نيست در كار، ارزاق فراوان، گران است البته، گرانى هست و شما متوقع اين خوب بايد باشيد كه قحطى بشود. بحمد الله خداى تبارك و تعالى منت به ما گذاشته است و قحطى نيست در كار، فراوان، البته گران است براى مستمندان و فقرا،مشكل است و بايد ديگران به آنها كمك كنند. و من اميدوارم كه به زودى همه مشكلات رفع بشود. و اتكال به خدا بكنيد، اطمينان داشته باشيد كه با اتكال به خدا تمام كارهاى شما اصلاح مى‏شود و احكام اسلام انشاء الله به خوبى اجرا مى‏شود و البته يك گله‏هائى هست از اينهائى كه مى‏خواهند مسائل را اجرا كنند در چيز، آنجاها خيلى ازشان شكايت است به اينكه كار صحيح نمى‏كنند، بد عمل مى‏كنند، به مردم تعدى مى‏كنند. من كرارا گفته‏ام كه مملكت اسلامى بايد همه چيزش اسلامى باشد. نبايد ما كارهايمان بر خلاف اسلام باشد بايد همه چيز روى موازين اسلامى باشد و همه مردم خودشان را مهيا

    صحيفه نور ج 15 صفحه 93

    كنند كه اسلام را انشاء الله در اين مملكت تقويت كنند و انشاء الله از آن مملكت هم به ممالك ديگرى صادر بشود و صادر شده است. شما خيال نكنيد صادر نشده، صادر شده است. الان بسيارى از اين ممالك هستند كه مردمش بيدار شده‏اند و توجه پيدا كرده‏اند و مشغولند به كارها و انشاء الله اميدوارم كه موفق بشوند و همه ما موفق بشويم كه به اسلام خدمت بكنيم و من از خداى تبارك و تعالى توفيق همه ملت را و همه ملت‏هاى اسلامى را وسلامت و سعادت براى همه و براى حضار اينجا خواستارم.

    والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

  3. #1303
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 15 صفحه 94

    تاريخ: 21/5/60

    بيانات امام خمينى در جمع فرماندهان جديد پايگاه‏هاى هوايى كشور و جانشين فرمانده نيروى هوايى ارتش جمهورى اسلامى

    پيروزى شما (قواى مسلحه)، پيروزى همه ملت است‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من اميدوارم حالا كه امور به دست افراد متدين و متعهد افتاده است، در ساير جاها هم همين طور بشود. و اينطور نيست كه شما كار كنيد و ديگران استفاده كنند. پيروزى شما، پيروزى همه ملت است و ملت از شما قدردانى مى‏كند. امروز به دنبال شما دعا زياد است و بعد از خدا، اميد است شما مملكت‏تان را حفظ كنيد.

    رهبر مستضعفان جهان در بخش ديگرى از سخنانشان فرمودند: قضايائى كه اتفاق مى‏افتد، قابل اجتناب نيست. بمب اندازى و آتش سوزى و غيره مساله زياد مهمى نيست. بحمد الله ارتش و مردم و پاسداران همه با هم هستند. از خداوند پيروزى همه شما را خواهانم.

    نقل قول از خبرگزارى جمهورى اسلامى

    
    previos page menu page next page
    

  4. #1304
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 15 صفحه 95

    تاريخ: 27/5/60

    بيانات امام خمينى در جمع فرماندهان و اعضاى شورايعالى سپاه پاسداران، گروهى از دبيران كارآموز، مديران و اعضاى شوراى سرپرستى و انجمن اسلامى سازمان صدا و سيماى جمهورى اسلامى‏

    نونهالان امانت‏هائى هستند در دست معلمين و دبيران‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    شما عزيزان كه مركب از سه گروه در اينجا تشريف آورديد، شغل‏هاى سازنده و با اهميت و مسئوليت‏هاى با اهميت به عهده شماهاست. دبيرانى كه بايد متكفل تربيت جوانان ما و نونهالان ما باشند، خدمتشان ارزش دارد و مسئوليت شان هم زياد است براى اينكه در محل تعليم و تربيت واقع شده‏اند و هر كس در هر جا كه در محل تربيت و تعليم واقع شد، اين جوانهائى كه پيش آنها تحصيل مى‏كنند و اين نو نهالانى كه اميد آتيه كشور اسلامى هستند اينها امانت‏هائى هستند در دست معلمين و دبيران و كسانى كه متكفل امور اينها هستند و بايد تربيت‏ها به طورى اسلامى و سازنده باشد كه نسل آتيه انشاء الله يك نسل تربيت شده اسلامى و مفيد براى جامعه اسلامى باشد.

    و كسانى هم كه در صدا و سيماى ايران هستند و كارگر آنجا، چه آنهائى كه انجمن‏هاى اسلامى را متكلفند و چه ديگران، آنها هم كارشان مهم است و بايد به طورى در آنجا نقش داشته باشند كه آنجا هم يك مركز تربيتى باشد و ميدانيد كه صدا و سيما هر دوشان الان در هر جا كه هست گوش و چشمشان به اين آلات هست و شما مسووليد كه آنها را اشباع كنيد از اخلاق فاضله و مسائل مورد احتياج جمهورى اسلامى كه هم شغل شريف است و هم مسووليت دار.

    و برادران عزيز سپاه پاسداران و كسانى كه فرماندهان آنها هستند در سراسر كشور كه از اول انقلاب جوشيدند از متن اسلام و متن ملت و نگهدارى كردند اين جمهورى را و به پيش بردند اين نهضت را كارشان ارزنده و بسيار ارزنده و مسئوليت شان بسيار زياد. اما ارزندگى كار، معلوم است كه هم در جبهه‏ها و هم در پشت جبهه‏ها اشتغال دارند به تامين امنيت كشور و اين از بزرگترين كارهاى ارزشمند است كه همه ما و همه كشور به آن مكلف هستيم، هر كس به آن مقدارى كه مقدور اوست. و اما مسووليت، براى اينكه اگر چنانچه خداى نخواسته در سپاهى كه پاسدار اسلام اسمش را گذاشته است و براى پاسدارى از اسلام و احكام اسلام و كشور اسلامى مشغول فعاليت است يك قدم خلاف برداشته بشود، به دست بعضى از كسانى كه جوان هستند، ممكن است در جوانى يك تندى‏هائى باشد، خداى نخواسته يك خلافى واقع بشود، آن مسئوليت، بسيار مسئوليت بزرگى است علاوه بر اينكه

    صحيفه نور ج 15 صفحه 96

    خود عمل، عمل مسئوليت دارى است، سپاه را هم ممكن است كه مشوه كند روى آنها را و دشمنان شما بگويند كه سپاه كذا و كذا. و لهذا بر سپاه است كه حفظ نظم را و انتظامات را بكند و به مراتب بالاتر گوش كند وبا يك برنامه صحيحى كه شوراهايشان تنظيم مى‏كنند آنها هم عمل كنند و خودشان را موظف بدانند بر اينكه بايد همه سرباز اسلام باشند و بايد همه مراعات نظم را بكنند و همه فرمان فرماندهان را اطاعت كنند كه اگر اين نظم و انتظامات فرماندهى و فرمانبردارى نباشد، خداى نخواسته سپاه موفق به مقصد اصلى خودش نخواهد شد و اين يك امرى است كه علاوه بر اينكه براى سپاه مراعاتش لازم است، براى سربازهاى ارتش و ژاندارمرى و ساير قواى مسلح باز لازم است كه روى اساس، نظام و مراتب را حفظ كردن و گوش كردن به طرح‏هائى كه فرماندهان طرح كرده‏اند و به آنها امر مى‏كنند. اگر بخواهيد كشورتان را حفظ كنيد و اگر بخواهيد مردم كشورتان را از تعديات حفظ كنيد، بايد مراعات تمام مسائلى كه در ارتش هست و در سپاه هست و در ساير قواى مسلح است به طور كامل بكنيد و من اميدوارم كه موفق بشويد شما، چنانچه تاكنون موفق شده‏ايد از اين به بعد هم موفق بشويد و كشور خودتان را از هر آسيبى كه خداى نخواسته پيش بيايد حفظ كنيد.

    ملت در مقابل قدرت‏هاى شرق و غرب ايستاده‏اند

    و ملت ما عموما، چه قواى مسلحه و چه كسانى كه دست‏اندر كار هستند در يكى از پست‏ها و چه ساير قشرهاى ميليونى ملت بايد اين جهت را هميشه توجه داشته باشند كه شما در مقابل همه قدرتها ايستاديد، تمام قدرت‏هائى كه شرق و غرب، در شرق و غرب زندگى مى‏كنند، شرقى يا غربى هستند، و تمام وابستگان آنها امروز با اين جمهورى اسلامى به اعتبار اينكه برنامه اين جمهورى، اسلام است و اسلام براى جلوگيرى از همه ظلم‏ها و ستم‏ها و تعدى‏ها و چپاول‏ها آمده است، تمام اينها با ملت ما مخالفند و شما در مقابل همه آنها ايستاديد و مشت خودتان را گره كرديد و از اول گفتيد: نه شرقى و نه غربى ، نه به طرف شرق ما مى‏رويم و نه به طرف غرب، ما استقلال داريم، آزادى آنطورى كه در اسلام است داريم و جمهورى اسلامى را مى‏خواهيم. و بحمد الله تاكنون موفق بوديد و اساس ظلم و ستم را از كشور خودتان زدوده‏ايد و آنهائى كه اساس بودند براى ستمكارى و چپاولگرى، با دست تواناى شما و با قدرت اسلامى شما همه رخت بربستند و اگر تفاله‏هائى هم باشند، آنها هم خواهند رفت.

    بايد همه ما و شما و همه ملت ما و همه قواى مسلح ما و تمام اقشار ملت ما در سراسر كشور بايد با هوشيارى و توجه مهيا باشند از براى حفظ جمهورى اسلامى كه اينهمه دشمن دارد.

    ما امروز از همه اطراف مردم، دولت‏ها، نه ملت‏ها دولت‏ها غالبا توجه به اين دارند كه به يك نحوى اين جمهورى اسلامى را به هم بزنند كه لااقل اسلامى نباشد، هر چه مى‏خواهد باشد، اسلامى نباشد براى اينكه آنها نمى‏توانند تحمل اسلام را بكنند. اسلامى كه اساسش بر عدل است و بزرگتر مقامش با كوچكتر مقامش در مقابل عدل على السواء هستند و رئيس جمهورش با يك نفر بازارى در مقابل اسلام و در مقابل قوانين اسلام على السواء هستند،بلكه بر بالاترها بيشتر بايد تحميل‏

    صحيفه نور ج 15 صفحه 97

    بشود تا پائين‏ترها، يك همچو حكومتى را اين قدرتهائى كه عادت كردند بر ستمگرى و چپاولگرى، نمى‏توانند تحمل كنند. پس شما يك رژيمى را سر كار آورديد و يك مكتبى را در اين مملكت پياده كرديد و بنا داريد پياده كنيد كه همه مكتب‏هاى انحرافى با او مخالفند. كسى كه يك همچو كار بزرگ معجزه آسائى كرده است بايد بايستد و ناگوارى‏هائى كه پيش مى‏آيد يا چيزهائى كه در مملكت حاصل مى‏شود يا توطئه‏هائى كه از اطراف براى كشور ما در دست اجراست در مقابل بايد بايستد.

    ملت ما با ترور شخصيت‏ها شكست نمى‏خورد

    البته شما گمان نكنيد كه اينهائى كه اين كارهاى ابلهانه را مى‏كنند اينها چندان قدرتى دارند. اين مگس‏ها در آخر عمرشان يك حركت شديدى مى‏كنند و دور خودشان، آنوقتى نزديك مى‏شود مرگشان، مى‏چرخند و نفس‏هاى آخر را مى‏كشند. الان مثل اينها، مثل آن مگس‏هائى هست كه لحظات آخر عمر خودشان را دارند طى مى‏كنند. از اين جهت يك حركتى مى‏كنند، اين حركت همان حركتى است كه مگس‏ها در آخر عمر مى‏كنند، اينها چيزى نيستند، آنهائى كه قابل ذكر بودند رفتند و شكست خوردند و از بين رفتند. رژيم سلطنتى دو هزار و پانصد ساله با آنهمه قدرت و با آنهمه طرفدار در مقابل شما ملت مسلمان و متعهد به اسلام نتوانست بماند. اين چند تا بچه صغيرى كه اينها وادار مى‏كنند و اين مفسدين وادار ميكنند به اينكه اين بچه‏هاى گول خورده يك خرابكارى بكنند، اين همان حال مگسى است كه در آخر عمرش يك جولانى مى‏خواهد بكند و نفس آخرش را بكشد. قابل آدم اينها نيستند و ملت ما گمان نكند كه چهار نفر آدم را اگر اينها كشتند، هر چند اين آدم شخصيتش بزرگ باشد، اين اسباب اين بشود كه ما و ملت ما شكست بخورند. ملت ما امروز بيدارند و همه اشخاصى هستند كه براى كشور خودشان و ملت خودشان حاضرند براى هر خدمت و هر فداكارى، مثل يك رژيمى نيست كه اگر آن سر كرده‏اش از بين برود، يك وقتى به هم بخورد اوضاع، اين مال آنهائى است كه، رژيم‏هائى است كه ملت با آنها نيست. اگر يك وقتى در زمان سابق يك شاهى مى‏مرد، يك مملكت به هم مى‏خورد كه شاه مرده است و شلوغ مى‏شود و چه، براى اينكه مردم با شاه و شاه بازى موافق نبودند، از اين جهت وقتى كه شاه از بين مى‏رفت شلوغى زياد مى‏شد، اما يك ملتى كه خودشان اساس سلطنت و شاهنشاهى را از بين برده‏اند، اين ملت اينطور نيست كه حالا اگر يك كسى از بين برود و رئيس جمهور مثلا خداى نخواسته از بين برود يا كسان ديگرى از بين بروند، اين اسباب اين بشود كه خير، كشور ما ديگر شكست خورد. رئيس جمهور هم مثل يكى از شماهاست، شماها او را قرار داديد رئيس جمهور، وقتى كه خداى نخواسته او از بين برود، شما يكى ديگر را قرار مى‏دهيد. بحمد الله افراد هستند نبايد ما و ملت ما خيال كنند كه اگر توطئه‏ها منتهى به اين شد كه فلان روحانى را بكشند، فلان امام جمعه را بكشند، فلان رئيس را بكشند، يك خبرى مى‏شود. اين در جاهائى خبر مى‏شود كه بستگى دارد اساس ملت شان و مليت شان بر آنها، جاهائى كه اينطور نيست و هر يك از افراد خودشان امامند، خودشان رئيسند، خودشان همه كاره هستند، يك همچو ملتى ديگر دنبال اين نيست كه اگر فلان را

    صحيفه نور ج 15 صفحه 98

    بكشند، اگر خمينى را بكشند، چه خواهد شد، نه، اين حرفها نيست در كار. همه شما بحمد الله هستيد و كشور خودتان را حفظ مى‏كنيد و مساله، مساله اسلام است. در صدر اسلام يك وقت در يك جنگى فرياد زدند منافقين به اينكه پيغمبر شهيد شد. در قرآن آمده است كه خوب، پيغمبر شهيد بشود، ولى اسلام كه هست پيغمبر شهيد شد، پيغمبر رحلت فرمود، على ابن ابيطالب شهيد شد، اسلام هست. اسلام يك مرتبه‏اى است، يك اساسى است كه شالوده او را خدا ريخته است و خدا هميشه است و اسلام هم هميشه، خداوند حفظ ميكند اين اسلام را ولو من نباشم، تو نباشى، فلان رئيس نباشد. قويدل باشيد، دلتان را به قرآن كريم و اسلام محكم كنيد، رشته خودتان را با خداى تبارك و تعالى محكم كنيد و خوف اين را نداشته باشيد كه يك وقت بيايند اينجا را بمباران كنند و يك 200 نفر هم بكشند، اين چيز مهمى نيست، يك مملكت است اين امور درش واقع مى‏شود.

    شما مى‏دانيد كه الان بزرگترين ممالك به حسب آلات و امثال ذلك آمريكاست يا شوروى. در هر دقيقه‏اى گفته مى‏شود يك نفر يا دو نفر در آمريكا كشته مى‏شود، معذلك آمريكا سر جاى خودش هست در صورتى كه شما يك پشتوانه‏اى داريد كه آن پشتوانه را آمريكا ندارد، ساير دولت‏هاى الحادى هم ندارد او را و آن پشتوانه خداست. شما براى خدا قيام كرديد،ملت ما زن و مردش، بزرگ و كوچكش براى خدا قيام كرد و براى خدا تا حالا ايستاده است و چيزى كه براى خداست ديگر عمد ندارد كه بگوئيم بعد از دو سال ديگر چه مى‏شود. وقتى كه يك امر براى خدا شد، جاويد است. جمهورى اسلامى كه با دست تواناى شماها ملت بزرگ اسلام تحقق پيدا كرد اين پشتوانه‏اش خداى تبارك و تعالى است و كسى كه يا چيزى كه اين پشتوانه را داشته باشد جاويد است.

    شماها توجه داشته باشيد، چه سپاه پاسداران و چه ساير قواى انتظامى و نظامى و غير انتظامى و چه ساير ملت همه توجه داشته باشند كه ما وظيفه داريم كه اين اسلامى كه الان به ما رسيده حفظش كنيم، تا آن فرد آخرى هم كه خداى نخواسته كشته مى‏شود موظف است براى حفظ اسلام، براى دفاع از ملت، دفاع از كيان اسلامى، دفاع از كشور اسلامى تا آن آخر زن و مرد، بچه و بزرگ مكلفند كه دفاع كنند. مساله دفاع يك امر عمومى است براى همه، هر كس قدرت دارد دفاع كند، به هر مقدار كه قدرت دارد دفاع كند از كشور اسلام، بايد دفاع كند. اسلام و احكام اسلام آنقدر اهميت دارد كه پيغمبرها براى احكام خدا و براى خدا خودشان را فدا كردند و در اسلام از صدر اسلام به بعد بزرگان اسلام خودشان را فدا كردند براى اسلام. وقتى يك همچون مطلبى است و يك همچون امانتى از جانب خداى تبارك و تعالى به ما سپرده شده است ما موظف هستيم همه مان براى حفظش. و نبايد بترسيم از اينكه چند نفر كشته شدند، چند نفر را با بمب كشتند، چند نفر را انفجار حاصل شد، هيچ ابدا اين حرفها نيست، اسلام نه وابسته به من هست و نه وابسته به تو، اسلام از خداست و همه ما مكلف براى حفظ او هستيم و با قدرت و قوت حفظ مى‏كنيم او را.

    صحيفه نور ج 15 صفحه 99

    قدرت‏ها نتوانستند مردم را متوقف كنند

    شما شاهد بوديد از اول انقلاب تا حالا كه از آن قدم اولى كه براى انقلاب برداشته شد يك جمعيتى مخالف بودند، يك طايفه‏اى، لااقل شاه و بستگان شاه معدوم مخالف بودند و سر سخت براى كوبيدنش بودند. هر قدمى كه جلو رفت يك طايفه‏اى از بين رفتند و يك دسته‏اى ديگرى از آنها، كوچكتر، آنها هم مى‏خواستند كه اين جمهورى را از بين ببرند. اين جمهورى قدم به قدم پيش آمد و قدم به قدم پايش را محكمتر كرد. كجا شما سراغ داريد كه در عرض دو سال، دو سال و نيم اينطور انسجام پيدا شده باشد و اينطور همه چيزهائى كه يك كشورى لازم دارد و يك حكومتى لازم دارد تحقق پيدا كرده باشد. اين عراق با همه چيزهائى كه گفته مى‏شود و آنهمه هم طرفدار دارد و همه قدرت‏هاى فاسد هم طرفدارش هستند، باز قانون اساسى ندارد. يك جمعيتى هستند،يك حزبى هستند كه اين حزب آمدند زمام امور كشور را به دستشان گرفتند و با زور و فشار و حبس و زجر و اينها دارند يك حكومت جابرانه مى‏كنند و تا حالا كه مدت چندين سال، بيست سال بيشتر است كه اينها آمدند، باز يك قانون اساسى ندارد. اين كشور شما كه همه مخالفند با او، با آن كشور عراق، همه با عراق تقريبا همه موافقند، تقريبا البته، نه همه، اما تقريبا، معذلك نتوانسته يك قانون اساسى براى خودش درست كند، نمى‏تواند در آنجا يك راى گيرى بكند. راى از كى بگيرد؟ ملت كه با او موافق نيست، با سر نيزه بايد ببرند مردم را دم صندوق‏ها. شما در اين وقت كم و با آن دشمن‏هاى سرسخت زياد كه در خارج كشور هستند و در داخل هم تفاله‏هايشان هست، در اين وقت تمام چيزهائى را كه لازم دارد يك حكومتى درست كرديد، بعد هم ديديد كه يك كسى خلاف كرده گذاشتيدش كنار، يك كسى را آورديد كه به نظر همه‏تان شخص مكتبى است و دولتتان هم در ظرف دو سه روز همه چيزش درست شد. دو سه روز طول كشيد، چيزى كه دو سال، يك سال و نيم نتوانست، براى خاطر انحرافاتى كه بود نمى‏شد درست بشود و ما هم هر چه جديت كرديم كه بعضى‏ها را آدم كنيم نتوانستيم. در ظرف دو روز، سه روز، يك هفته، همه وزرا را تعيين كردند، رئيس جمهور هم امضاء كرد و مجلس هم امضاء كرد و شد يك دولتى. الان شما يك دولت قانونى كه اميدوارم كه به درد ملت برسد و اين ضعفا و فقرا را و اين مستضعفين را اداره كند ،الان شما همه چيزتان تمام است.

    نتوانستند همه اين قدرت‏ها كه شما را در يك جائى متوقف كنند، آنها مى‏خواستند از آن اول متوقف كنند. اول، اول مى‏خواستند شما را متوقف كنند، يك دفعه رفراندم شد، خوب، يك دفعه ديگر بكنيد. اگر آن دفعه هم شده بود، دفعه سوم، لكن نتوانستند اينها، حالا همه چيز شما محكم شده و پاتان محكم روى زمين هست و كشور خودتان در دست خودتان و اشخاصى كه از طرف خودتان هست، است. وقتى كه همه آنها بودند شما پيش برديد، حالا كه همه رفتند از چه مى‏ترسيد؟ كى را ما داريم ديگر؟ ارتشمان از خودمان است،سپاه پاسدارانمان از خودمان است،قواى ديگر مسلح مان از خودمان است، مردم هم با آنها برادر هستيد و با هم هستند در خوبى و بدى. وقتى مساله اينطور است كى مى‏تواند كه در اين كشور بتواند يك كارى بكند؟ اصلا چه معنا دارد كودتا در يك همچو كشورى؟ كى،

    صحيفه نور ج 15 صفحه 100

    كى كودتا مى‏تواند بكند؟ يك دسته‏اى در پاريس نشسته‏اند و منتشر ميكنند كه ما از پاريس داريم راه مى‏افتيم مى‏آئيم براى ايران. خوب، تشريف بياوريد راه باز است. اگر شما مى‏توانستيد كارى بكنيد چرا رفتيد؟ كسى كه فرار كرده حالا مى‏گويد ما ديگر با هم منسجم شديم. كى‏ها منسجم شده‏اند؟ آخر ما كه مى‏شناسيم شما را، ملت ما كه مى‏دانند كه شماها كى هستيد. حالا ما ديگر با هم منسجم شديم و بنا داريم، راه افتاديم، ميگويند راه افتاديم ما، راه افتاديم و داريم مى‏آئيم.

    ملت بايد از كيد آمريكا غافل نباشد

    ملت بايد توجه داشته باشد، البته اينها حرف‏هاى لاطائلى است كه گفته مى‏شود، لكن معذلك ملت بايد بيدار باشد. از كيد آمريكا غافل نباشد. اينها خودشان قابل آدم نيستند. اگر اينها قابل آدم بودند وضعشان اينطور نمى‏شد. اينها از ملت بريده بودند و نمى‏دانستند چه بكنند و فرار كردند، رفتند. اما آمريكائى كه سيلى خورده است از شما، آمريكائى كه دل بسته بود به ايران و نفت ايران و ذخائر ايران، اين آمريكا را شما بيرونش كرديد. غافل نباشيد كه يك قدرتى است و دارد، يك بست و بندهائى هست و يك همچو كارهائى يك وقتى مى‏خواهد بكند، لكن تا شما بيداريد و زنده‏ايد و ايستاده‏ايد كارى نمى‏توانند بكنند. اينطور نيست كه آمريكا يك لشگرى از آمريكا راه بيندازد بيايد ايران بخواهد خرابكارى بكند. آمريكا با دست همين‏ها مى‏خواهد كار بكند. نقشه‏اش هم اين است كه با همين‏هائى كه در پاريس و در جاهاى ديگر جمع شدند، يك همچو كارهائى راه بيندازد. بايد ملت ما توجه داشته باشد با همان قدرت ايمانى كه داشت، با همان قدرت اسلامى كه داشت كه خودش را براى خداداند و خودش را فداى اسلام مى‏كند بايستد و متوجه باشد كه اگر در صحنه باشيد و بايستيد و هر كدام وظيفه خودتان بدانيد كه حفظ بكنيد كشور خودتان را و برادران خودتان را حفظ بكنيد، هيچ قدرتى نمى‏تواند اين كار را بكند. مهم اين است كه شما ايستاده باشيد و قائم به امر باشيد و حكومت را از خودتان جدا ندانيد و ننشينيد به اينكه همه كارها را بايد حكومت بكند. يا بايد ارتش بكند. خير، ارتش هم وظيفه دارد، شما هم داريد، من هم دارم، حكومت هم وظيفه دارد، معممين هم وظيفه دارند، وكلا هم وظيفه دارند، همه دارند. حفظ اسلام، ديگر ننوشته بر پيشانى ارتش كه بايد حفظ كند.

    اسلام را همه بايد حفظ كنيم

    اسلام را همه بايد حفظ كنيم. واجب است بر همه ما، همه شما كه اگر توطئه‏اى ديديد و اگر رفت و آمد مشكوكى را ديديد، خودتان توجه كنيد و اطلاع بدهيد. يك بيچاره‏اى به من نوشته بود كه شما كه گفتيد كه همه اينها بايد تجسس بكنند يا نظارت بكنند، خوب، در قرآن مى‏فرمايد كه: ولا تجسسوا راست است، قرآن فرموده است، مطاع هم هست امر خدا، اما قرآن حفظ نفس آدم را هم فرموده است كه هر كسى بايد لاتقتلوا انفسكم . اين اشكال را به سيدالشهدا بكنيد. وقتى كه اسلام در خطر است همه شما موظفيد كه با جاسوسى حفظ بكنيد اسلام را. احكام اسلام براى مصلحت مسلمين

    صحيفه نور ج 15 صفحه 101

    است، براى مصلحت اسلام است، اگر ما اسلام را در خطر ديديم، همه مان بايد از بين برويم تا حفظش كنيم. اگر دماء مسلمين را در خطر ديديم، ديديم يك دسته دارند توطئه مى‏كنند كه بريزند و يك جمعيت بيگناهى را بكشند، بر همه ما واجب است كه جاسوسى كنيم. بر همه ما واجب است كه نظر كنيم و توجه كنيم و نگذاريم يك همچو غائله‏اى پيدا بشود. حفظ جان مسلمان بالاتر از ساير چيزهاست، حفظ خود اسلام از جان مسلمان هم بالاتر است. اين حرف‏هاى احمقانه‏اى است كه از همين گروه‏ها القا مى‏شود كه خوب، جاسوسى كه خوب نيست.جاسوسى، جاسوسى فاسد خوب نيست اما براى حفظ اسلام و براى حفظ نفوس مسلمين واجب است. ما الان يك امانتى در دستمان هست و آن اسلام است عذر نداريم به اينكه ما بنشينيم كنار بگوئيم ديگران بروند حفظش بكنند. امانت مال ديگران نيست. اين امانت، امانتى است كه خدا پيش، براى همه ما هست، نگهدارش همه ما هستيم، نمى‏توانيم بنشينيم بگوئيم كه دولت اين كار را بكند، نمى‏توانيم بنشينيم بگوئيم ارتش اين كار را بكند. وقتى كشور اسلام مورد تهديد دشمن‏هاى اسلام هست دفاع از كشور اسلام و نواميس مسلمين بر همه ما، بر تمام ما واجب است، با همه كوشش واجب است. وقتى يك همچو مطلبى پيش آمد و شما هم بحمد الله همه كشور ما، هم زن و مردش آماده براى اين مساله هستند، ديگر خوف اين نيست كه از پاريس يك دسته راه بيفتند بيايند چه بكنند يا از يك جاى ديگر مى‏خواهند بيايند چه،نه،اين خوفى نيست. يك دفعه هم تجربه‏اش را كردند و صدام را رها كردند تا پريد به ايران و سيلى‏اش را هم خورد. الان هم بيچاره گرفتار اين است كه چطورى از زير اين بار فرار كند. ما هيچ وقت سر دعوا با كسى نداشتيم، ما براى حفظ اسلام دفاع بايد بكنيم، براى حفظ مملكت اسلامى دفاع بايد بكنيم. او حمله كرده است و آمده است و شهرهاى ما را گرفته است و خرابكارى دارد مى‏كند، بر همه ما واجب است كه اين شر را از سر مسلمان‏ها دفع كنيم. ما وارد كشور آنها نشديم كه ما مجرم باشيم، آنها مجرمند كه وارد شدند. يك كسى، دزدى مى‏آيد منزل يك كسى، اگر اين دزد بايد دفعش كنند، دزد تقضير كار است يا آن كه دفع كرده؟ صاحبخانه كه تقصير ندارد، دزد آمده اين هم بايد دفعش كند. حتى اگر به كشتن او هم منجر بشود بايد دفعش بكند، مجرم اوست. اينهائى كه در سرحدات ولو فرض بكنيد كه اينهائى كه به سرحدات حمله ميكنند به ما، ولو فرض كنيد كه مسلمان هستند، لكن چون حمله كردند دفاع واجب است و كشتن آنها تا دفعشان واجب است. نه اينكه ما سر جنگى داريم، ما مى‏خواهيم عالم در صلح باشد. ما مى‏خواهيم همه مردم، همه مسملمين و غير مسلمين همه در صلح و صفا باشند، لكن معنايش اين نيست كه اگر يك كسى بخواهد بريزد در منزل يك كسى و تعدى كند، ما بگوئيم كه سر صلح داشته باشيد و تن بدهيد به ظلم. نه، همانطورى كه ظلم حرام است، انظلام و تن دادن به ظلم هم حرام است. دفاع از ناموس مسلمين و جان مسلمين و مال مسلمين و كشور مسلمين يكى از واجبات است. ما داريم به اين واجب عمل مى‏كنيم، كشور ما دارد به اين واجب عمل مى‏كند، آنها در جبهه و ديگران در پشت جبهه دارند به اين واجب عمل مى‏كنند. آن كه مى‏آيد و فرض كنيد كه يك ماده منفجره‏اى را مى‏خواهد پرت كند يك جائى، اگر او را گرفتند و حبسش كردند و اگر هم كار را كرده است يك وقت

    صحيفه نور ج 15 صفحه 102

    او را كشتند، اين دفاع است، اين فساد را از بين بردن است، اين دفع فساد است. آن كه اين كار را دارد مى‏كند مفسد است، نه شمائى كه داريد دفع مى‏كنيد او را. شما كه نمى‏خواهيد كه در يك خانه اى ماده منفجره بريزيد، شما ميخواهيد كه در منزلتان آن ريخته نشود. اين به اين است كه اين اشخاصى كه گول خوردند موعظه كنيم ما، دائما هم موعظه مى‏كنيم كه اين جوانها را گول زدند، خودشان رفتند دارند آب سرد مى‏خورند و اين جوانها و بچه‏ها را گول زدند، تا اينها آمدند دارند خرابكارى مى‏كنند و خودشان را گاهى به كشتن مى‏دهند و خودشان را به زحمت وا مى‏دارند. ما اگر هر كس بيايد و توبه كند، توبه‏اش را، خدا توبه‏اش را قبول مى‏كند. ما فرض بكنيم كه يك كسى هم چون آدم را كشته ولى دمش بايد او را بكشد باز ميل داريم كه توبه كند و لااقل آن دنيايش صحيح باشد. ما ميل داريم همه صلح و صفا باشد. همه عالم در صلح و صفا باشند. ما اگر قدرت داشتيم، اصلا باروت را از بين مى‏برديم و قواى منفجره را از بين مى‏برديم كه اقلا خالى بشود از اين جنايت‏ها. ما نمى‏خواهيم با كسى دعوا بكنيم، نه با عراق دعوا داريم و نه با فرض كنيد جاهاى ديگر دعوائى ما نداريم، آنها دعوا دارند، وقتى دعوا دارند تو دهنى مى‏خورند و خوردند، حالا هم از هر جائى هم همچو چيزى پيدا بشود همين مردمند و همين پاسداران هستند و همين ارتش است و همين جوانهاى زن و مرد ما، از هر جا تعدى بشود تو دهنى مى‏خورند.

    ما كه اسلام را خواستيم و مى‏خواهيم، اسلام اجازه نمى‏دهد كه ما تعدى كنيم به يك كشورى، لكن فرموده است كه اگر به شما تعدى كردند، بزنيد تو دهنشان، اگر يك دسته‏اى از مسلمين را، در جنگ‏هاى سابق اين هست، اگر يك دسته‏اى از مسلمين را كفار سپر قرار دادند، فرض كنيد كه عراق فاسد يك دسته‏اى از مسلمين بيگناه را سپر قرار داد و پشت آنها ايستاد كه بريزد ايران را بگيرد، بر ما واجب است كه مسلمان و غير مسلمانش را بكشيم. مسلمان‏ها شهيد هستند و به بهشت مى‏روند و كافرهايش كافرند و به جهنم، دفاع واجب است.

    و تا شما هستيد بحمد الله و تا سپاه پاسداران هستند بحمد الله و تا ارتش هست و تا ملت متعهد به اسلام و فداكار براى اسلام هست اين جمهورى هست و اين خرابكارى‏هائى كه مى‏بينيد اينها چيزى نيستند. خداوند انشاء الله به همه شما سلامت و سعادت عنايت كند و دست ستمكاران را قطع كند و لشكر ايران را پيروز كند.

    والسلام عليكم و رحمه الله

    
    previos page menu page next page
    

  5. #1305
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 15 صفحه 103

    تاريخ: 31/5/60

    بيانات امام خمينى در ديدار با رئيس جمهور، نخست وزير و اعضاى هيأت دولت

    اسلام از ما توقع دارد و بايد اين دين را ادا كنيم‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    مطالبى كه جنابعالى و آقاى نخست وزير گفتند همه‏اش مطالب صحيح است و من هم اميدوارم انشاء الله كه موفق بشويد در اين ماموريت،لكن مردم به جاى برنامه دادن، عمل مى‏خواهند. هيچ ديگر شماها عذرى نداريد و ما هيچ كدام ديگر عذرى نداريم. در طول اين مدت هى عذرهائى بود و واقعا هم عذر بود. مردم دين خودشان را به جمهورى اسلامى تاكنون ادا كردند، به تكليف خودشان مردم عمل كردند، اشكال در ماهاست بايد ما جواب مردم را بدهيم. مردم به آقاى رئيس جمهور به آن شور و به آنطور راى دادند و بحق هم راى دادند براى اينكه آقاى رئيس جمهور را از خودشان مى‏دانند، كسى نيست كه، من خيلى از حكومت‏ها را يادم هست، حكومت يك خمين كه يك قصبه بود، حكومت ولايت ثلاث كه مركزش گلپايگان بود، اين حكومت‏ها وقتى كه راه مى‏افتند، جلوشان يك كسى بود كه يك عصائى هم دستش بود و اشخاصى هم اطراف بودند هر جا مى‏رفتند آنطور يال و كوپال داشتند لكن در عمل همه‏اش ظلم بود، همه‏اش تعدى به مردم، يال و كوپال‏ها را درست كردند براى براى اذيت مردم. من بچه بودم كه حكومت گلپايگان يك نفر آدم شرع هم بود، يكى از متدين‏ترين افرادى كه سراغ داشتم اين را از توى اتاقى كه نشسته بودند وقتى كه حكومت با آنها با خشونت صحبت مى‏كرد و ما بيرون بوديم، نمى‏دانم حالا آنجا صحبت چه بود، ايشان مى‏ديدند، كشيدند آن مرد محترم را آوردند توى حياط پايش را بستند به چوب و كتك زدند به او. وضع اينطور بود، وضع زمان بعد هم كه به اينطور نبود به طور بدتر بود. حالا بحمد الله هى گفته مى‏شود كه خوب چه شده است، چه شده است، اينها نمى‏دانند چه شده است و يا مى‏دانند و مى‏خواهند شيطنت كنند.اينها رئيس جمهورشان اين آقاست و نخست وزيرشان اين آقا و وزير كشورشان آن آقا،ساير وزراشان اين آقا، نه آن بساط حكومت حتى خمين را دارند تا برسد به آنجايى كه عين الدوله چه كرد و فرض كنيد كه ديگران چه بساطى داشتند. خوب، اين يك كارى شده است كه عين الدوله‏هايى كه در هر محلى بودند مردم را كباب مى‏كردند و آنهمه ظلم مى‏كردند و حكومت‏هاى اينها اجاره‏اى بود يعنى در تهران اين كه راس بود آن خراسان را به يك كسى تيول مى‏كرد و اصفهان را به يك كسى، اين به حسب اختلاف سعه از آنها پول مى‏گرفت و اين مختار بود برود آنجا كه كسى كه مثلا آنوقت بيست هزار تومان مى‏داد و بيست هزار تومان آنوقت‏

    صحيفه نور ج 15 صفحه 104

    دو سه ميليون حالا بود، اين بايد برود بيست هزار تومان اين آقا را بدهد يك بيست هزار تومان هم براى خودش تهيه كند، ديگر هرچه مردم مى‏خواستند كه شكايت كنند بنابراين بود كه ديگر شكايت‏ها را گوش ندهد. آن حاكم بيست هزار تومان را آنجا بدهد برود آنجا فعال مايشاء،هرچه مردم شكايت كنند، ديگر مردم مايوس شدند كه شكايت بكنند و شكايت هم نمى‏كردند مردم. حالا وضع اينطور شده است كه يك وضع اسلامى است يعنى از خود مردمند و از خود جامعه برخاسته‏اند و براى خود جامعه مى‏خواهند عمل بكنند و همه شان هم بحمد الله مسلمان و متعهد و بنابراين دارند كه خدمت بكنند. خوب، اين حرف‏ها همه درست اما در مقام عمل بايد يك عمل مثبت نشان داده بشود. اين مردم زحمت كشيدند در اين مدت، غالبا فداكارى كردند و اينقدر هم توقع ندارند كه چه بشود اما خوب اسلام از ما توقع دارد و ما بايد ادا كنيم اين دين را. مردم جانشان را، بچه‏هايشان را، جوان‏هايشان را فدا كردند و معذلك خوب به شما راى دادند، وكلايشان به آقايان وزرا... خودشان به ايشان، اينها كار خودشان را كردند و انصافا از اول انقلاب تا حالا آن كه كار خودش را صد در صد صحيح انجام داد ملت بود، صد در صد كار خودش را خوب انجام داد يعنى در همه مشكلات با دولت موافقت كرد، در كجا شما سراغ داريد كه جنگ در يك طرف بشود و از آن طرف مملكت خود مردم پا بشوند بروند كمك كنند پا بشوند در پشت جبهه وسايل فراهم كنند اينها يك نمونه‏هايى است كه مال اسلام است، مردم چون متعهد بودند و مسلم بودند و عقائد اسلامى داشتند خودشان را موظف مى‏دانستند كه كشورشان را حفظ كنند و كمك كنند به آقايان. حالا نوبت آقايان است كه در مقابل اينهمه زحمتى كه آنها كشيدند و محبتى كه آنها كردند و فداكارى كه آنها كردند حالا نوبت آقايان است كه من نمى‏گويم جبران، آنها نكردند براى اينك يك چيزى بگيرند از شما، اما وجدان اقتضاى اين را مى‏كند كه در همه جا كارها به نفع مملكت و به نفع اسلام و به نفع اين جمعيت‏ها و خصوصا اين مستمندان كه در همه كشور هستند بايد همه دست به هم بدهيد و اينطور نباشد كه مثلا آقاى رئيس جمهور كنار بنشيند و محول كند به دولت، و نيستند اينطور، من مى‏دانم همه اينطور نيستند. آقاى رئيس جمهور هم از خود ملت است و مملكت خودش هست و براى خودش كار مى‏كند. همه وزارتخانه‏ها هم هر چه مى‏توانند وقتى ديدند لازم است به يكديگر كمك كنند به اوضاع بيايند كمك بكنند. اجنبى نيستند از هم كه او بخواهد كار او را بشكند او بخواهد كار او را بشكند يا كمك به او نكند مردم هم حاضرند كه وقتى يك مشكلى را ديدند براى هر يك از شما مردم حاضرند به اينكه عمل بكنند، نوبت، نوبت شماست كه بايد اين دين را به اين مردمى كه شما را نشاندند سر اين مسند دين خودتان را عمل بكنيد ادا كنيد به مردم.

    افراد كار شكن در وزارتخانه‏ها بايد شناسائى و كنار گذاشته شوند

    و يكى از مسائل مهم قضيه افرادى است كه در وزراتخانه‏هاست، افرادى كه ممكن است باشد هست البته، كه اينها علاوه بر اينكه خدمت نمى‏كنند كارشكنى هم مى‏كنند هست الان اين، يك دسته‏اى هستند كه اينها فقط براى اينكه چيزى گيرشان بيايد و يك حقوقى گيرشان بيايد و يك قدرى نق

    صحيفه نور ج 15 صفحه 105

    بزنند و يك قدرى هم كارشكنى بكنند، پا بشوند بروند منزلشان. اينها بايد شناسائى بشود درست. و اين افراد كنار گذاشته بشود و هر طورى ديگر كه البته صلاح ميدانيد به تدريج البته.

    سفارتخانه‏ها آبروى كشور اسلامى ما هستند

    البته مساله سفارتخانه‏ها كار مهمى است. سفارتخانه‏ها از اول كه جمهورى اسلامى بپا شد من از آن روز اول به وزراى خارجه كه شدند يكى بعد از ديگرى اين مطلب را هى گفته‏ام اين سفارتخانه‏ها بايد تصفيه بشود، بايد درست بشود، آنها. كسانى كه رفته‏اند و ديدند و آمدند، آنها مى‏گويند كه اينها همان بساط سابق را دارند. چند وقت پيش از اين يكى آمده بود گفته بود همان بساط سابق را دارند گاهى فرق مختصرى كرده. اين سفارتخانه‏ها آبروى كشور اسلامى ماست، اگر آنجا بد باشد، مردم آنها را، آن مردم خارج آنها را نگاه مى‏كنند وقتى ديدند كه يك سفارتخانه اى در وفق دولت اسلامى نيست، بر وفق اسلام نيست، وضعش همان وضع طاغوتى است از آن قياس مى‏كنند كه خوب داخل هم همين است فرق نمى‏كند. يكى از مهمات اين است كه البته با آقاى وزير خارجه است كه اين كارها را انجام بدهند و جديت كنند در اين امر. قضيه وزارت ارشاد كه از مهمات است، در وزارت ارشاد، بايد ارشاد بكنند مردم را، بايد تبليغ بكنند اسلام را، بايد عمل بكنند به مسائلى كه اسلام را ترويج مى‏كند. و همه وزارتخانه‏ها،وزارت كشور از وزارتخانه‏هاى بسيار وسيع است بحمد الله در راسش هم آقاى مهدوى واقع شدند كه خوب ما از سابق ايشان را ارادت داشتيم و حالا هم ارادت داريم و بعدها هم ارادت خواهيم داشت به ايشان. و ايشان هم بايد يك قدرى با فعاليت ديگرى و زيادترى و الان ديگر كسى نيست كه عذر بياورد كه من مى‏خواستم بكنم و فلانى نگذاشت، سابق عذر مى‏آوردند كه ما وزير خارجه نتوانستيم درست كنيم و واقعا هم اين هم يكى از مصيبت‏ها بود كه خوب تا آخر وزارت خارجه درست نشد و ساير كارها هم هى كارشكنى مى‏شد.

    مقام براى خدمت به مردم است

    الان اين مسائل بحمد الله نيست، اختيار دست خود شماهاست و شماها بايد براى اين ملت خدمت كنيد و خودتان را خدمتگزار مردم بدانيد. اگر در ذهنتان بيايد كه، بياوريد كه من وزيرم و بايد مردم از من چه بكنند بدانيد اصلاح نشديد.

    در ذهنتان حتى خلجان بكند، آقاى رئيس جمهور در ذهنش خلجان بكند كه من شخص اول مملكت هستم و چه و كذا، اين اصلاح نشده است خلجانش هم از شيطان است. آن خلجانش هم، او عمل نمى‏كند اما در ذهنش اين خلجان را هم بيرون كند. و همين طور هر يك شماها خدمتگزار اين مملكت هستيد، خدمتگزار اين ملت هستيد و براى اين ملت هم شكرانه اينكه اين دست تعدى متعدى‏ها قطع شد و رژيم منحوس شاهنشاهى كه از اول غلط بوده از بين رفت و مملكت دست شماها افتاد كه از خود مردم هستيد و با خود مردم هستيد، مهم اين است در مقابل عمل هم وزارتخانه‏ها را درست تصفيه

    صحيفه نور ج 15 صفحه 106

    كنيد. ببينيد افرادى كه واقعا مى‏خواهند نگذارند كارها انجام بگيرد، خواهند مردم را ناراضى كنند، هستند. البته اشخاصى كه بنايشان بر اين است كه ناراضى كنند، اينها را بايد تصفيه بكنيد و بخواهيد هم كه در هر عملى رضايت همه مردم را به دست بياوريد اين امكان ندارد، بالاخره در هر عملى اگر تصفيه باشد، يك دسته تصفيه شده مخالف مى‏شوند يك دسته رفقاى تصفيه شده مخالف مى‏شوند. شما همان نظرتان به اين باشد كه تكليف شرعى الهى خودتان را كه مقامى را داريد و بايد به اين مقام خدمت كنيد. اين آلت است براى خدمت به مردم، خودش چيزى نيست، اگر خدمت به مردم كرديد، مقام براى شما صلاحيت دارد، خوب است و اگر نشد مقام چيزى نيست. من دعا مى‏كنم انشاء الله خداوند شماها را موفق كند، مويد كند و كابينه‏اى كه بحمد الله شايد در طول تاريخ ما همچو كابينه‏اى به اين صحت و به اين خوبى و با اين چهره‏هاى نورانى نداشتيم حالا انشاء الله نورافشانى كنند و مردم را هم برسند بهشان و خصوصا طبقه مستضعفين را كه بايد به آنها رسيدگى بشود، در هر امرى از امور رسيدگى بشود، با حفظ موازين اسلامى و شرعى به همه امور رسيدگى بشود.

    والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

  6. #1306
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 15 صفحه 107

    تاريخ: 2/6/60

    بيانات امام خمينى در جمع گروهى از افسران و درجه داران شهربانى جمهورى اسلامى و اعضاى انجمن‏هاى اسلامى دانشجويان خارج از كشور

    براى خاطر قطع ايادى ستمكاران دنيا از ايران، ما مورد ظلم زياد واقع شديم‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    از قرار مذكور از برادرهاى خارج از كشور هم، از پاكستان و اندونزى و بعضى جاهاى ديگر هم، اينجا تشريف دارند و اميدوارم كه اين سفرى را كه آنها كرده‏اند به طور شايسته در مسائل ايران و گرفتارى‏هاى ايران توجه كنند و كشورهاى خودشان را مطلع كنند.

    ما در اين انقلاب پيروزى‏هاى فوق تصور داشتيم و مظلوميت‏هاى زياد. بزرگترين پيروزى تحول يك رژيم دو هزار و پانصد ساله مستكبر و ستمگر به يك رژيم اسلامى كه در راه اسلام مى‏خواهد قدم بردارد و انشاء الله بردارد و براى خاطر همين پيروزى عظيم كه به دست ملت و برادرهاى ارتشى و ژاندارمرى و پاسبان‏هاى شهربانى كه همه متصل شده‏اند به ملت و اين پيروزى را به دست آوردند، براى خاطر همين پيروزى كه دنبالش قطع ايادى ستمكاران دنيا از ايران و اميد آنكه از جهان باشد، ما مورد ظلم زياد واقع شديم. ظلم از طرف ابرقدرت‏ها كه منافع خودشان را از دست داده‏اند در ايران و از دست رفته احتمال مى‏دهند در ساير كشورهاى اسلامى و كشورهاى مستضعف هست از آنها خيلى بعيد نبود براى اينكه آنها از اسلام سيلى خورده‏اند و اين سيلى را نمى‏توانند تحمل كنند، از اين جهت به مخالفت با ما برخاسته‏اند و به مخالفت با رژيم جمهورى اسلامى كه تمام مقصدش اين است كه احكام اسلام را در اين كشور پياده كند.اين سيلى كه خورده‏اند آنها، موجب اين شد كه از همه اطراف به ما هجوم بياورند و ايادى خودشان را از داخل و خارج تجهيز كنند براى سركوبى اين جمهورى اسلامى يعنى براى سركوبى اسلام. آنها به حسب موازين خودشان به خودشان حق مى‏دهند كه مخالفت كنند.

    مقابله با اسلام به اسم روحانيت اهل سنت

    لكن ما از طرف برادرهاى اسلامى مان هم و كسانى كه دست پرورده ديگران هستند و آنها را ما برادر حساب نمى‏كنيم، از آنها هم مورد ظلم و ستم واقع شديم. منجمله تبليغات دامنه دارى كه از طرف بعض روحانيينى كه به ظاهر روحانى و در واقع اجير دولت‏ها در ممالك اسلامى،بعضى از آنهائى كه‏

    صحيفه نور ج 15 صفحه 108

    شايد از رژيم شاه هم بهره بردارى مى‏كردند، در طول اين مدتى كه جمهورى اسلامى راه خودش را گرفته و به پيش مى‏رود آنها ساكت ننشسته‏اند و با اسم اسلام با اسلام طرف شدند، مقالات نوشتند. آنهائى كه براى بگين تبليغ مى‏كنند و براى صهيونيسم و به نفع آنها، براى جمهورى اسلامى ما و عليه ما تبليغ مى‏كنند با اسم روحانيت اهل سنت. در صور تى كه روحانيون اهل سنت، اين قشر مزدور را از خودشان نبايد حساب كنند، لكن ما مورد ظلم نسبت به از طرف اينها هم واقع شديم. البته اين صحبت‏هائى كه آنها مى‏كنند و در خارج پخش مى‏كنند ارزشى آنقدر ندارد، حتى پيش آنهائى كه آنها را وادار مى‏كنند به اين معانى، لكن اين برادرهاى ما كه از ممالك ديگر در اينجا حاضر هستند و آمده‏اند راجع به جمهورى اسلامى تحقيقات بكنند خوب است يك مقدارى زيادتر بمانند و يك تحقيقاتى بيشتر بكنند.

    از اولى كه اين جمهورى اسلامى در ايران تحقق پيدا كرد تاكنون اينها مطالعه كنند و ببينند كه چه مى‏گويد و چه مى‏خواهد.آيا ملتى كه از اول فرياد زده است كه ما اسلام را مى‏خواهيم و جمهورى اسلامى را ميخواهيم و با فرياد الله اكبر و لااله الا الله بدون اينكه ساز وبرگ صحيحى داشته باشد غلبه كرده است بر آنهائى كه به اسلام اعتقاد نداشتند يا بر ضد اسلام عمل مى‏كردند آيا باز سزاوار است كه در بين مسلمين كسى پيدا بشود كه مدعى اسلام است و مدعى روحانيت اسلامى، با يك همچو رژيمى كه تمامى همش به اين است كه اسلام را در اين مملكت پياده كند و در ساير ممالك تبليغ كند، با اين بايد مخالفت كرد؟

    ما اسرائيل را قابل آدم نمى‏دانيم تا اينكه با او ربطى داشته باشيم

    ما توقع نداريم از امثال سادات وصدام كه سر سپرده كشورهاى قدرتمند هستند و سر سپرده آمريكا هستند و در مملكت اسلامى پايگاه براى كفار و براى ستمگران و براى آمريكا مى‏سازند و اجازه مى‏دهند كه بسازند. ما از آنها توقع نداريم، براى اينكه آنها به اسلام اعتقادى ندارند و آنها نوكرند، نوكر آمريكا هستند و هر چه او امر كند عمل مى‏كنند. چنانچه اين هجومى كه به كشور اسلامى كردند بدون هيچ بهانه، به امر قدرتهاى بزرگ و خصوص آمريكا انجام گرفت. از آنها ما توقعى نداريم، البته آنها بايد با طرق مختلف با ما مخالفت كنند و ما هم نشستيم اينجا كه مخالفت‏هاى آنها را خنثى كنيم و گوش كنيم. آنها براى يك كشورى كه از اول با اين طايفه صهيونيسم ملعون مخالفت كردند و ما كه قبل از اين انقلاب در زمان رژيم منحط پهلوى دائما مخالفت كرديم با آن رژيم فاسد، آنها ما را متهم مى‏كنند به اينكه ما از اسرائيل اسلحه مى‏آوريم. ما اسرائيل را قابل آدم نمى‏دانيم تا اينكه با او ربطى داشته باشيم. ما بيش از بيست سال است كه در هر جا صحبت شده است، در هر جا اعلاميه پخش شده است يكى از امورى كه در راس مسائل ما بوده است اسرائيل بوده است و ستمگرى اسرائيل، در صورتى كه بسيارى از سران ممالك اسلامى يك قدم همراه نبودند كه مخالفت با اسرائيل كنند.

    صحيفه نور ج 15 صفحه 109

    همين صدامى كه اين بساط را درست كرد و با آنطور كه مى‏گويند با نظر خودش براى نجات از اين ننگى كه بار آورده و حمله به ايران اسلامى كرده است و به شكست رسيده است، براى سرپوش روى اين جنايت اسرائيل را وادار مى‏كند كه يك مركزى را كه آنها دارند، آن مركز را بمباران كنند تا يك وسيله‏اى بشود براى اينكه گفته بشود اسرائيل مخالف با صدام است، مخالف با دولت بعث عراق است. دنبال او يك بهانه‏اى پيدا مى‏كنند، يك بهانه پوچى پيدا ميكنند كه خير، اسرائيل با صدام مخالف است لكن با ماها پيوند دارد. اين يك حرف پوچ بچگانه است كه به خيال خودشان مى‏خواهند ما را در بين ممالك اسلامى طرفدار اسرائيل حساب كنند. در صورتى كه ما از اولى كه در اين امور و در اين نهضت وارد شديم، يكى از مسائل مهم ما اين بود كه اسرائيل بايد از بين برود و آنها نمى‏توانند كه يك همچو مطلب فاسدى را به كرسى بنشانند، لكن اين برادرهايى كه از خارج از كشور آمده‏اند اينجا، بررسى كنند اين مسائل را، ببينند كه ما با سلاح اسرائيل مى‏خواهيم جنگ بكنيم يا با سلاح ايمان جنگ مى‏كنيم.

    ما امروز كشورمان يك كشور اسلامى است و منسجم و همه قواى مسلحه ما با هم منسجم و با ملت هم منسجم. شما الان اين برادرهاى شهربانى ما را مى‏بينيد كه در بين روحانيينى كه با آنها در تماس هستند آمده‏اند اينجا و زير يك سقف، روحانيين و شهربانى مجتمع شده‏اند و خدمتگزارى خودشان را به اسلام و به كشور اسلامى اعلام ميكنند و البته هم در همين راه هستند و من از خداى تبارك و تعالى توفيق همه قواى مسلح را مى‏خواهم و بخصوص شهربانى كه خدمتگزار در شهرهاست و البته بايد بيشتر از اين خدمت كند و من اميدوارم كه موفق بشود.

    كاخ سفيد اعلام كرد كه از اين منافقين بايد پشتيبانى كرد

    و اين گرفتارى‏هاى جزئى كه در سطح كشور هست و در بين شهرها هست و اين دزدهائى كه طرفدارى آنها را امريكا مى‏كند و اعلام مى‏كند كه بايد امريكا طرفدار اين منافقين باشد، اينها را انشاء الله به زودى شرشان از ايران كنده بشود و هيچ اينها قابل ذكر نيستند. اينها يك دزدهائى هستند كه گاهى يك جايى يك چيزى منفجر مى‏كنند. كارى كه يك دزدى مى‏كند، اينها هم او را مى‏كنند، هياهوشان خيلى است، صحبت خيلى مى‏كنند ولى واقعيتى اينها ندارند. البته ما بسيار متاثريم از اين جوانهائى كه از اينها گول خورده‏اند و خودشان و عائله خودشان و زندگى خودشان را براى اينهائى كه امريكا اعلام مى‏كند كه طرفدارى از اينها لازم است، تباه مى‏كنند.

    ما براى اين متاثر هستيم و از آنها باز مى‏خواهيم كه دست ازاين امريكائى‏هائى كه با صورتهاى مختلف در كشور ما ظاهر مى‏شوند و شده‏اند برداريد و بيائيد وارد اسلام بشويد كه ضد هر قدرت فاسد است اينها مدعى از اول ادعاى اين را مى‏كردند كه ما مسلمان هستيم و براى اسلام كذا. و من هم از آن اول فهميدم كه دروغ ميگويند و بعد هم ما مخالف با امريكا هستيم، اينها. اين هم معلوم بود دروغش لكن امريكا فاش كرد اين مطلب را، اعلام كرد، كاخ سفيد اعلام كرد كه از اين

    صحيفه نور ج 15 صفحه 110

    منافقين بايد پشتيبانى كرد. و اين آدمى كه و اين آدم‏هائى كه مى‏گفتند كه ما مخالفيم با اين كشورهاى ستمگر، در كشورهاى ستمگر رفته‏اند و با اسلام مى‏خواهند مخالفت كنند، با ملت خودشان مى‏خواهند مخالفت كنند، لكن اينها هيچ ديگر عنوانى ندارند در اين كشور، حرف مى‏زنند، مقاله مى‏نويسند لكن در اينجا هيچ جاى پائى ندارند.اگر داشتند، اگر از اين مملكت يك عشر راه هم مى‏داشتند، مى‏ماندند اينجا لكن اينطور نيست و اينها راهى ديگر براى اينكه بيايند در اين كشور ندارند و همان جاها بايد مقاله بنويسند و هياهو بكنند و با ارباب‏هاى خودشان بست و بند كنند به خيال اينكه كارى ازشان مى‏آيد و كارى ازشان نمى‏آيد.

    و من از همه ملت ايران خواستار هستم كه باهوشيارى توجه كنند به اين خرابكارى‏هايى كه اينها مى‏كنند و پند بگيرند از آن مادرى كه پسر خودش را آورد و محاكمه كرد كه آن يكى از نمونه‏هاى اسلام است و ديگران هم اينطور باشند. نصيحت كنند اول اولادهاى خودشان، برادرهاى خودشان، فرزندان خودشان را و اگر نپذيرفتند، آنها را معرفى كنند تا به وظيفه اسلامى خودشان و به وظيفه ايمانى و ملى خودشان عمل كرده باشند.

    و من از تمام قواى مسلح خواستارم كه انسجامشان همانطورى كه تاكنون بوده است از حالا به بعد هم منسجم‏تر بشوند و مخصوصا شهربانى در شهرهايى كه هست در تمام كشور، قدرت خودش را زياد كند و پرسنل خودش را قوى كند و با اين اشرارى كه دزد هستند و مردم را گاهى مى‏كشند و روحانيون را گاهى مى‏كشند، با اينها مقابله كنند و اينها را بفهمند كجا هستند و بررسى كنند و انشاء الله شر اينها را از اين كشور بكنند، گرچه اينها چيزى نيستند كه ذكرى از آنها بشود.

    بحمد الله الان كشور ما تمام ارگان‏هائى كه بايد درش تحقق پيدا بكند پيدا كرده است و تمام ارگان‏ها با هم منسجم هستند و آن چيزى را كه ديگران مى‏خواستند كه بين سران اين كشور اختلاف ايجاد كنند و دولت را با مجلس مقابل كنند، قوه قضائى را با ديگران، آنها نتوانستند و امروز تمام ارگان‏هاى دولتى با هم منسجم و مقصد اسلام و تمام قواى مسلح با هم منسجم و مقصد اسلام و ايران و تمام ملت با آنها همراه و همفكر و يك همچو ملتى كه تمام ارگان‏هايش با هم منسجم هستند، اين ديگر آسيب بردار نيست.

    و من اميدوارم كه توجه همه افراد ملت ما در اين معنا باشد كه تا وحدت خودشان را حفظ كنند آسيب نخواهند ديد و دشمنان شما دنبال اين هستند كه اختلاف ايجاد كنند و نتوانستند و انشاء الله نمى‏توانند.

    و اين يك مشت جوان گول خورده انشاء الله بيدار مى‏شوند و به دامن اسلام و ملت بر مى‏گردند و حالا كه خيانت سران خودشان را به كشور فهميدند و امريكائى بودن آنها را به صراحت فهميدند ديگر عذرى ندارند كه آنها را طرفدار اسلام يا طرفدار ملت بدانند، اينها بايد برگردند به دامن اسلام و راه توبه باز است. اگر خود آنها پيشقدم بشوند و بيايند، قبل از اينكه آنها را بگيرند، به دامن اسلام برگردند، توبه آنها مقبول است و من اميدوارم كه اين امر تحقق پيدا بكند و آن سرانى هم كه در خارج

    صحيفه نور ج 15 صفحه 111

    هستند و فاسد هستند اگر چنانچه آنها هم توجه بكنند و راه خطاى خودشان را بفهمند باز راه توبه هست گرچه مى‏دانم كه آنها توبه نمى‏كنند. و من از خداى تبارك و تعالى سلامت و سعادت همه كشورهاى اسلامى و سعادت همه قواى مسلح اسلام و ايران و سلامت همه برادران را از خداى تبارك و تعالى خواستارم و اميدوارم كه پرسنل شهربانى هم با توجهى كه از طرف روحانيون به آنها هست تمام نقيصه‏ها را رفع كنند و ايران را براى خودشان به طور شايسته تقويت كنند تا طمع ديگران ببرد از اين كشور و انشاء الله كشور مستقل و آزاد براى خود شما باشد.

    والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته‏

    
    previos page menu page next page
    

  7. #1307
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 15 صفحه 112

    تاريخ: 9/6/60

    بيانات امام خمينى در جمع اقشار مختلف مردم به مناسبت شهادت برادران: محمد على رجائى و دكتر محمد جواد باهنر

    منطق ملت ما، منطق قرآن است‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    منطق ما، منطق ملت ما، منطق مومنين، منطق قرآن است، نا لله و انا اليه راجعون با اين منطق هيچ قدرتى نمى‏تواند مقابله كند. جمعيتى كه، ملتى كه خود را از خدادانند و همه چيز خود را از خدا مى‏دانند و رفتن از اينجا را به سوى محبوب خود،مطلوب خود مى‏دانند، با اين ملت نمى‏توانند مقابله كنند. آن كه شهادت را در آغوش، همچون عزيزى مى‏پذيرد، آن كوردلان نمى‏توانند مقابله كنند. اينها يك اشتباه دارند و آن اينكه شناخت از اسلام و شناخت از ايمان و شناخت از ملت اسلامى ما ندارند. آنها گمان مى‏كنند كه با ترور شخصيت‏ها، ترور اشخاص مى‏توانند با اين ملت مقابله كنند و نديدند و كور بودند كه ببينند كه در هر موقعى كه ما شهيد داديم ملت ما منسجم‏تر شد.

    ملتى كه قيام كرده است در مقابل همه قدرت‏هاى عالم، ملتى كه براى اسلام قيام كرده است، براى خدا قيام كرده است، براى پيشرفت احكام قرآن قيام كرده است اين ملت را با ترور نمى‏شود عقب راند. آنها گمان مى‏كنند كه افكار مومنين و ملت بپاخاسته ما همچون افكار غربزده‏ها و غرب است كه جز به دنيا فكر نمى‏كنند و جز متاع دنيا جا نمى‏بينند، اينها هم آنطورند.

    ملتى كه از اول، از صدر اسلام پيشوايان آن جان خودشان را فدا كردند براى هدف خودشان كه آن خدا و اسلام است، به اين مسائل و به اين امور از بين نخواهند رفت و سستى نخواهند داشت. ملت ما، ملت عزيز ما در تاريخ خوانده است كه على ابن ابيطالب سلام الله عليه با دست يكى از همين منافقين، با دست يكى از همين اشخاصى كه بصورت، اسلام و از اسلام جدا بودند فرق مباركش شكافت. ملت ما چون على ابن ابيطالب را فدا كرده است از براى اسلام، فدا كردن امثال اين شهدا براى ملت ما يك مساله مهم نيست، گرچه خود واقعه و خود اين افرادى كه شهيد شده‏اند در نظر همه ما عزيز و ارجمندند و آقاى رجائى و آقاى باهنر هر دو شهيدى هستند كه با هم در جبهه‏هاى نبرد با قدرت‏هاى فاسد هم جنگ و همرزم بودند و مرحوم شهيد رجائى به من گفتند كه من 20 سال است كه با آقاى باهنر همراه بودم، و خداوند خواست كه با هم از اين دنيا هجرت كنند و به سوى او هجرت كنند.كسى كه هجرت را به سوى خدا ميداند و شهادت را فوز عظيم مى‏داند و شهدايى كه در صدر اسلام و از صدر اسلام تاكنون داده است عاليتر و بالاتر از تمام افرادى هستند كه در اين قرن موجودند مثل

    صحيفه نور ج 15 صفحه 113

    على ابن ابيطالب سلام الله عليه و حسن ابن على سلام الله عليه و حسين ابن على و اصحاب او سلام الله عليهم و ساير ائمه ما عليهم السلام، آنها همه عمر خودشان را صرف كردند تا اسلام را حفظ كنند و ماهم تمام عمرمان را بايد صرف كنيم تا اسلام را كه به دست ما سپرده است حفظ كنيم.

    من در عين حال كه شهادت اين دو بزرگوار براى من بسيار مشكل است در عين حال مى‏دانم كه آنها به رفيق اعلى متصل شده‏اند و براى آنها آرامش هست و اينطور گرفتارى‏هايى كه الان براى ما هست ديگر براى آنها نيست و آنها رسيدند به مطلوب خودشان و از اين جهت به آنها و به خانواده‏هاى آنها و ملت اسلامى تبريك عرض مى‏كنم كه چنين شهدايى تقديم مى‏كنند. در عين حالى كه مصائب اينها مشكل است براى ما، لكن كشور ما و ملت ما با تمام قدرت ايستاده‏اند تا همچو شهدايى تقديم كنند و هيچ راه عقب نشينى ندارند و فكر نمى‏كنند به سستى. آن كوردلانى كه گمان كرده‏اند كه جمهورى اسلامى با نبود چند نفر از بين خواهد رفت و سقوط خواهد كرد، آنها افكارشان، افكار اسلامى نيست و از اسلام خبرى ندارند و از ايمان اطلاعى ندارند و افكارشان، افكار مادى و براى دنيا كار مى‏كنند و به هواى دنيا هستند.

    بايد ديد كه اينهايى كه اينطور كارها را انجام مى‏دهند انگيزه آنها چيست. انگيزه آنها اين است كه براى اين ملت بعد يك دسته ديگرى از صنف خودشان بيايند و حكومت كنند ؟اينها مگر نشناخته‏اند اين ملت را كه كسى كه انحراف دارد از اسلام و كسى كه سركرده تروريست‏ها هستند، كسانى كه سر كرده اينها هستند و اينها را وادار به خرابكارى مى‏كنند در بين ملت جاى ندارند.

    ما حكومتمان و افرادى كه در راس حكومت بودند چون از همين مردم هستند و از اشخاصى نيستند كه از آن بالاها، يعنى آن پائين‏ها آمده باشند و حكومت كرده باشند بر ملت، از اين جهت ملت ما آرام است، دلش مطمئن است به اينكه وقتى كه اين شهدا نباشند، به جاى آنها داوطلبانى براى شهادت حاضر به صحنه هستند. ما در عين حال كه براى اين شهدا متاثر هستيم و اينها اشخاص ارزنده‏اى براى ملت و ما و براى جمهورى ما بودند لكن ما باز در صف‏هاى دنبال آنها افراد داريم و اشخاص متعهد داريم و اشخاص مومن متعهد به اسلام داريم و دنبال او ملت داريم و ملتى كه هيچ گونه عقب نشينى در اين مسائل نخواهد كرد و با اين ترتيب جمهورى اسلامى آسيبى نخواهد ديد.

    جمهورى اسلامى ما وضعى دارد كه ملت، خود را از دولت مى‏دانند

    در زمان‏هاى سابق، زمان رژيم‏هايى كه در سابق بودند، رژيم‏هاى سلطنتى وضع اينطور بود كه اگر يك سلطانى كشته مى‏شد يا مى‏مرد كشور به هم مى‏خورد. نكته او اين بود كه آن سلطان و عمال آن سلطان به قدرى ظلم كرده بودند بر مردم و بر توده‏هاى ميليونى مردم كه به مجرد اينكه او از بين مى‏رفت خود مردم قيام مى‏كردند بر ضد حكومت، لكن جمهورى اسلامى ما وضعى دارد كه خود ملت يك فردى را مى‏آورند و خود ملت يك فردى را كنار ميگذارند و خود ملت وقتى كه يك فردى شهيد شد به جاى او باز يكى را انتخاب مى‏كنند و خود را از دولت مى‏دانند و دولت را از خود مى‏دانند و خود را از

    صحيفه نور ج 15 صفحه 114

    رئيس جمهورى مكتبى مى‏دانند و رئيس جمهورى مكتبى را از خود ميدانند از اين جهت ولو اينكه رئيس جمهور شهيد بشود، نخست وزير شهيد بشود و هر مقامى شهيد بشود، ملت ما هيچ خم به ابرو نمى‏آورند و كسانى ديگر را به جاى آنها انتخاب مى‏كنند.

    الان سرتاسر كشور ما را اگر چنانچه ملاحظه كنيد، تهران با آن جمعيت كثيرى كه الان در نزديك دانشگاه متمركز هستند و ساير شهرها هم مثل تهران، مابين اين جمهورى و جمهورى‏هاى عالم و مابين اين دولت و دولتهاى سابق اين كشور مى‏توانيد حكومت كنيد كه چه فرق‏ها هست. اگر صدر اعظمى در زمان سابق كشته مى‏شد امكان نداشت كه مردم، توده مردم، بازار مردم هيچ عكس العملى از خود نشان بدهند الا سرور، الا مسرت.

    و امروز كه يك نفر از ما و دو نفر شهيد معظم از ما رفته است سرتاسر كشور ما به عزا نشسته است و سرتاسر كشور ما انسجام خودش را حفظ مى‏كند و حفظ كرده است و فردا كه اعلام مى‏كنند براى انتخاب رئيس جمهور، همه اين مردم براى انتخاب حاضرند.

    من مى‏دانم كه در خارج الان عنصرهايى كه با اين جمهورى اسلامى بلكه با اسلام مخالف هستند و بوق‏هاى خارج و تبليغاتى، خواهند گفت كه اين دو نفر كه شهيد شدند ايران به هم مى‏خورد و خواهند گفت كه در عزاى اينها مردم بى تفاوت بودند و يا خوشحال بودند و آنها با اينكه مى‏دانند، كوردلانه اينطور انتشارات و تبليغات را انجام مى‏دهند. الان ببينيد كه سرتاسر كشور ما امروز در سوگ هستند و در همه خيابان‏ها و كوچه‏ها، بازارها در سوگ نشسته‏اند و الان كه به من اطلاع داده‏اند گفتند جمعيت بيشتر از آنوقتى است كه 72 تن شهيد شدند.

    ملت ما اينطور است اگر بعد از اين هم خداى نخواسته اشخاصى شهيد بشوند ملت ما همين ملت است و نهضت ما همين نهضت. و آن عمده اين است كه كارى كه براى خداست، نه براى افراد، نه براى اشخاص، نه براى شخصيت‏ها، اين كار ركود نمى‏كند با رفتن افراد و با رفتن شخصيت‏ها. كشورى از رفتن شخصيت‏هاى خود تزلزل پيدا مى‏كند كه ملت او و افراد آن ملت دل به شخص بسته باشند، دل به اشخاص بسته باشند، اما كشورى كه دل او به خدا پيوسته است و براى خدا قيام كرده است و از اول، نه شرقى و نه غربى و جمهورى اسلامى را ندا داده است و با بانگ الله اكبر صغير و كبير و زن و مردش در صحنه حاضر شده‏اند و اين نهضت را و اين انقلاب را بپا كرده‏اند، همين ملت هستند، براى اينكه خدا هست. رجائى رفت، ديگران اگر نيستند خدا هست. در جنگى كه در صدر اسلام بود، ندا در دادند منافقين به اينكه پيغمبر شهيد شد، لكن بعضى گفتند اگر شما پيغمبر را مى‏پرستيد، شهيد شد، به شهادت او ترتيب اثر بدهيد و اگر خدا را مى‏پرستيد خدا هست ولو پيغمبر رحلت بفرمايند. امير المومنين سلام الله عليه جان خودش را فدا كرد براى اسلام و شهيد شد و اسلام به جاى خودش بود. امام حسين سلام الله عليه خود و تمام فرزندان و اقرباى خودش را فدا كرد و پس از

    صحيفه نور ج 15 صفحه 115

    شهادت او اسلام قويتر شد.

    با رفتن شهدايى با اينكه بسيار ارزشمند بودند و هستند، با رفتن شهدا در عين حال كه ما متاثر هستيم، لكن چون ما توجه‏مان به خداست و براى خداست و ملت ما براى خدا قيام كرده است، با رفتن اشخاص هيچ سستى به خودشان راه نمى‏دهند و گرفتار اين خطا نيستند كه افراد يك مساله‏اى را ايجاد مى‏كنند.

    ابن ملجم از عاملين بمب گذارى مردتر است

    خداى تبارك و تعالى از اول با شما بوده است و مادامى كه شما در صحنه باشيد و انشاء الله هستيد و خواهيد بود، خداى تبارك و تعالى شما را پشتيبانى مى‏كند شما قوى خواهيد بود. قواى مسلحه ما در جبهه‏هاى جنگ بايد توجه بكنند كه آنها براى خدا مى‏جنگند نه براى رئيس جمهور و براى نخست وزير و براى ديگران، آنها دل را قويتر كنند و هر چه اشخاص فاسد به اين كشور صدمه وارد مى‏كنند آنها قويتر در مركز خودشان مشغول به مجاهده و مبارزه باشند. و گمان نكنيد كه اينها از روى قدرت يك همچو كارهايى را انجام مى‏دهند، يك بمب در يك جا منفجر كردن، يك بچه 12 ساله هم مى‏تواند او را بگيرد يك جايى بگذارد و خود او منفجر بشود، اين قدرتى نيست، اين كمال ضعف است. من ابن ملجم را از اينها مردتر مى‏دانم براى اينكه او آمد و در حضور مردم كار خودش را كرد و خداوند او را لعنت كند، و اينها آن مردانگى آن نامرد را هم ندارند و به طور دزدى يك كارى انجام مى‏دهند و خودشان را اصلا ظاهر نمى‏كنند. اينهايى كه از اينجا فرار كردند و از خارج دستور مى‏دهند كه مردم را اقتيال كنند و به طور دزدكى بكشند، اينها تز نامردهاست. من اميدوارم كه كشور ما به همان طورى كه در مقابل همه قدرت‏ها ايستاد و ايستادگى كرد و زن و مردش و جوان و پير مردش و بچه و بزرگش در مقابل، مشت‏ها را گره كرد و ايستاد و قدرت‏هاى بزرگ را از مملكت راند و به جهنم فرستاد، انشاء الله الان هم در صحنه هستند و همه اينها ايستاده‏اند در مقابل اينطور گرفتارى‏ها صبر مى‏كنند و منطق اينها اين است كه از خدا هستيم و به سوى خدا مى‏رويم. ما كه از خدا هستيم و همه چيز ما از خداست، در راه خدا داريم صرف مى‏كنيم و باكى نداريم و اينطور نيست كه گمان كنيم كه از اينجا كه رفتيم ديگر خبرى نيست. آنها بايد بترسند كه قيامت را هم در همين جا خيال مى‏كنند كه هست، بعثت را هم در همين جا خيال مى‏كنند و آن را بعثت امت مى‏دانند نه بعثت انبيا، و قيامت را هم منكر هستند. آنها بايد بترسند كه مرگ حيوانى را بر مرگ انسانى ترجيح مى‏دهند. و اما جوانهاى ما و سردمداران ما كه براى شهادت حاضر و آغوش را باز كردند براى شهادت، اينها باكى از شهادت ندارند و ملت ما از اين شهادت بسيار ديده است و در اين چند سال اخير صدها شهيد داده و هزاران شهيد و هزاران معلول، و پايدار ايستاده است و امثال اين آقايان كه شهيد شده‏اند در عين حال كه در نظر ما بسيار ارجمند هستند، لكن آنها پيش خدا رفتند و ما به جاى آنها اشخاص داريم مكتبى، انسانى كه به شهادت فكر مى‏كند و داوطلب شهادت است.

    صحيفه نور ج 15 صفحه 116

    و من اميدوارم كه ملت ما انسجام خودش را بيشتر كند و در صحنه بيشتر از سابق حاضر باشد و امثال اين تفاله‏هائى كه مانده‏اند از رژيم سابق و از اشخاصى كه فرار كرده‏اند، اينها را انشاء الله با نظارت خودشان و با نظر خودشان هر جا ديدند معرفى كنند و قواى انتظامى و نظامى‏ها و خصوصا شهربانى بيشتر قيام كند به امر انتظامات و نظام و ساير چيزها. و اميدوارم كه شما پيروز باشيد و شما پيروز هستيد.

    والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

  8. #1308
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 15 صفحه 117

    تاريخ 10/6/60

    بيانات امام خمينى در جمع مردم سوگوار كشورمان و گروهى از مسلمانان سازمان اماميه پاكستان

    اساس اين است كه مستكبران جهان احساس خطر كرده‏اند

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من به ملت ايران و ساير ملت‏هاى مستضعف جهان در اين قضايائى كه مخالفين اسلام براى اسلام مى‏خواهند پيش بياورند هشدار ميدهيم كه بايد هر چه اين قضايا و اين خرابكارى‏ها حجمش زياد مى‏شود، حجم انسجام ملت‏هاى مستضعف و مستضعفان جهان بيشتر بشود. اساس اين است كه مستكبران جهان، كسانى كه از اين ممالك اسلامى و از ممالك مستضعف بهره بردارى مى‏كردند و مى‏كنند، احساس خطر كرده‏اند و چون كه ايران را احساس كردند كه مبدا قيام عمومى مسلمين و مستضعفان است تمام قواى خودشان را چه در تبليغات و چه در خرابكارى متمركز كردند در ايران. و بايد تمام برادرهاى ما در همه اقطار عالم كه از قرارى كه گفته شد بعضى از برادرهاى پاكستانى اينجا آمده‏اند تمام برادرهاى ايمانى كه خداوند تعالى در قرآن كريم آنها را برادر خوانده است توجه كنند به اينكه اگر اين نقطه بروز مخالفت با همه قدرت‏ها خداى نخواسته آسيب ببيند، اسلام تا سال‏هاى طولانى منزوى خواهد شد. و چون همه برادرهاى ايمانى ما، در همه جا علاقه به اسلام دارند و اسلام را براى زندگى در اين عالم و در آن عالم مفيد و تنها پايگاه مى‏دانند توجه كنند به اينكه تمام قدرت‏هاى عالم چه در سطح تبليغاتى و چه در سطح خرابكارى و علوم نظامى قدرتشان را روى هم گذاشته‏اند كه اين نقطه‏اى كه از اينجا شروع شد براى قطع ايادى مستكبران جهان شرقى و غربى، اين را در همين جا خفه كنند و نگذارند جاهاى ديگر توجه به اينجا داشته باشد.از خوف اينكه همانطور كه در ايران دستشان قطع شد از سلطه‏هاى همه جانبه و از ذخائر ايران، در جاهاى ديگر هم بشود.

    همانطور كه آنها مجهز شدند براى سركوبى اين انقلاب اسلامى در ايران از اين خوفى كه دارند، بايد همه برادران اسلامى ما در هر جا كه هستند و در هر كشورى كه هستند، بلكه تمام مستضعفان جهان كه در زير سلطه قدرت‏هاى شيطانى و زير چكمه نظاميان قدرت‏هاى شيطانى سركوب شده‏اند، بايد تمام آنها متوجه باشند و توجه به اين معنا داشته باشند كه اين نقطه بروز مخالفت را حفظ كنند. اگر خداى نخواسته اين نقطه‏اى كه از اينجا شروع شده است، مخالفت با تمام ابرقدرت‏ها و با تمام شياطين عالم، اگر اين نقطه خداى نخواسته ركود پيدا بكند يا شكست بخورد، شكست همه مستضعفين جهان و همه مسلمين جهان و شكست اسلام در تمام ممالك اسلامى خواهد شد. و اگر چنانچه اين

    صحيفه نور ج 15 صفحه 118

    قدرتى كه از ناحيه خدا به اين ملت اعطا شد و توانائى آن را پيدا كرد كه تمام قدرت‏هاى مجهز بر ضد ملت را خنثى كند و همه دست‏ها را از ذخائر خودش و از ملت خودش قطع بكند، اگر اين محفوظ بماند اميد اين است كه اين مطلب در همه ممالك اسلامى و در همه جائى كه مستضعفين جهان تحت سلطه مستكبرين بودند، در همه جا اين مساله انجام بگيرد.

    انقلاب ايران انقلاب غير وابسته است، بر اساس اسلام و نظير انقلاباتى كه بدست انبيا انجام مى‏گرفت

    در ايران اگر چنانچه بينندگان خارج و داخل توجه كنند، ايران يك كارى انجام داد كه در تاريخ نظير ندارد. تمام انقلاباتى كه واقع شده است يك وابستگى به شرق و غرب داشته است و تمام انقلاباتى كه واقع شده است در بين راه مشكلات بسيار بزرگ داشته‏اند و دارند لكن انقلاب ايران، انقلاب غير وابسته است، يك انقلاب دولتى نيست، يك انقلاب ارتشى نيست، يك انقلاب حزبى نيست، يك انقلاب ملى است لكن بر اساس اسلام، انقلاب اسلامى است نظير انقلاباتى كه در طول تاريخ به دست انبيا انجام مى‏گرفت كه وابستگى در كار نبود، الا يك وابستگى و آن وابستگى به مبدا وحى و وابستگى به خداى تبارك و تعالى.

    ايران از همان بدو انقلاب و از قبل از بدو انقلاب كه شالوده انقلاب ريخته مى‏شد، مسير، مسير انبياء بوده، مسير، مسير راه مستقيم نه شرقى و نه غربى بوده و جمهورى اسلامى بود و تا كنون هم ملت ما به همان مسير باقى است و هر چه امور ناگوار، بلكه هر چه چيزهائى كه تلخ است در ذائقه‏ها واقع مى‏شود، اين مسير اسلامى محفوظ است و اين مسير به جلو مى‏رود و قدرتمندتر به جلو مى‏رود. و هر وقت كه احتمال اين داده مى‏شود كه در بين ملت يك ضعف و خطورى حاصل شده باشد، خداى تبارك و تعالى يك مساله‏اى پيش مى‏آورد و يك امرى را به خواست خودش ايجاد مى‏كند كه ملت را بيدارتر و قويتر و منسجم‏تر مى‏كند.

    هر چه عزيزان اين ملت را ترور مى‏كنند، ملت ما آگاه‏تر مى‏شود

    البته اين قضايايى كه واقع شده است در طول اين انقلاب و خصوصا اين دهه‏هاى آخر، اين قضايا براى ما ناگوار و براى ملت ما سوگ‏آور است براى اينكه اشخاصى كه ما از دست مى‏دهيم هر يك از آنها يك ذخايريست و يك ذخيره‏اى است براى كشور ما و براى اسلام ما، هر يك اينها مردانى هستند كه به تنهائى نظير يك جمعيت هستند، متعهد و متوجه به خدا، اينها كه در آن 7 تير شهيد شدند و اينها كه در اين زمان اخير شهيد شدند اينها هر كدام براى ملت ما بسيار ارزنده بودند و خدمتگزارانى بودند كه هر كدام از آنها يك جمعيت بودند و متعهد بودند و به اسلام معتقد بودند. لكن در عين حال هر يك از آنها كه از بين رفت، چه فردى و چه اجتماعى، ملت ما قويتر شد و انسجام ملت بيشتر شد و بيدارى آنها زيادتر شد و اطلاع آنها بر مقاصد شوم آن قدرت‏هاى بزرگ و

    صحيفه نور ج 15 صفحه 119

    مقاصد شوم اين انگل‏هائى كه براى آنها كار مى‏كنند بيشتر واضح شد.

    آنهائى كه دعوى خدمت به خلق مى‏كردند و فدائى بودند و مجاهد براى خلق، ملت ما ديد كه اينها يك جنايتكارانى هستند كه بر ضد خلق هستند و به نفع قدرت‏هاى بزرگ تاكنون كار كرده‏اند و لهذا بينيم كه بعض سران اينها وقتى كه محكوم به مرگ مى‏شوند در رژيم سابق، قدرت‏هاى بزرگ جلوگيرى از مرگ آنها مى‏كنند و وقتى كه در اينجا شكست مى‏خورند و به خارج فرار مى‏كنند، دولت‏ها و ابرقدرت‏ها و دستگاه‏هاى تبليغاتى همه جانبه عالم از آنها حمايت مى‏كنند و بر ضد ايران آنها را ترويج مى‏كنند و از آنها نگهدارى مى‏كنند. و اين به ملت ما درست روشن كرد كه اينهائى كه ادعاى اين مى‏كردند كه براى آزادى ايران و براى رفع گرفتارى‏هاى ايران و براى استقلال ايران مى‏خواهند خدمت بكنند، تمام اين ادعاها، ادعاهاى پوچ بود و مشت آنها در بين راه باز شد و همه صحبت‏هائى كه تا كنون كرده بودند، خود آنها بدست خودشان بر باد دادند و تمام ادعاهائى كه در سال‏هاى طولانى و اخيرا بيشتر مى‏كردند خودشان آن ادعاها را باطل كردند و وسيله اين شد كه قبر خودشان را، خودشان كندند و در بين ملت ديگر نه آبروئى دارند و نه حيثيت و هر چه كه تبليغات خارجى براى ترويج آنها زيادتر ميشود، آبروى آنها بيشتر ريخته مى‏شود و هر چه خرابكارى مى‏كنند در داخل كشور و عزيزان اين ملت را ترور مى‏كنند يا آتش ميزنند، يا خراب مى‏كنند سقف‏هارابر روى آنها، مشت آنها پيش ملت ما بازتر مى‏شود و ملت ما آگاه‏تر مى‏شود.

    ملت ما يك ملت آگاه متعهد اسلامى هستند كه ديگر امكان ندارد از تبليغات سوئى كه در همه كشورهاى خارجى و مخالف با اسلام انجام مى‏گيرد در اين ملت اثر بكند و من اميدوارم كه در ملت‏هاى ديگر هم اين تبليغات سوء اثر نكند و اين بوق‏هائى كه بر ضد كشور ما و بر ضد انقلاب اسلامى ما به راه افتاده است و از ترس اينكه مبادا اين انقلاب به جاى ديگر هم سرايت بكند در دست و پا افتاده‏اند من اميدوارم كه ملتها بيدار بشوند و توجه داشته باشند كه تمام اين تبليغات براى اين است كه اسلام را در همين جا خفه كنند و نگذارند اسلام به آن معنائى كه هست، به آن معناى لاشرقيه و لاغربيه در جاهاى ديگر هم پياده بشود.

    و لهذا ملت ما عازم و جازم و مستقيم و مدافع ايستاده است و از منافع اسلام دفاع مى‏كند و اگر چنانچه هر كس و هر شخصيتى هم شهيد بشود در اين ملت اثرى جز اينكه منسجم‏تر بشود و بيشتر تقويت روحى بشود ندارد. همانطورى كه در صدر اسلام اگر چنانچه آن اشخاص متعهد كشته مى‏شدند، مردم و لشكر اسلام قويتر مى‏شدند و به پيش مى‏رفتند و ملت ما از باب اينكه به غيراسلام نظر ندارد و خودش را متوجه به خدا كرده است و در راه خدا به پيش رود، از اين امور مادى كه اسباب سستى در افراد مى‏شود، آنها از اين امور برى هستند و انشاء الله تعالى تمام اين كثافات كارى‏ها و خرابكارى‏هائى كه در ايران مى‏شود، به دست خود مردم و ملت با ترتيب قانونى اينها از بين خواهند رفت.

    صحيفه نور ج 15 صفحه 120

    با موازين قانونى و موازين اسلامى با اسرا عمل بكنيد

    و من يك كلمه مى خواهم عرض كنم و آن اينكه تمام محاكمى كه هستند و تمام دست اندر كارانى كه هستند اين مطلب را توجه بدهند كه مبادا يك وقت اينطور شرارت‏هايى كه در ايران مى‏شود مثل يك همچو قصه ناگوارى كه براى ما پيش آمد و دو نفر از بهترين جوانان و بهترين كاركنان ايران از بين رفت، مبادا يك وقت كنترل خودشان را از دست بدهند و زائد بر آنچه حكم خداست و قانون اسلام است عمل كنند. مبادا اين اسباب اين بشود كه خشونت زياد با اسيرها بكنند و با زندانى‏ها بكنند و بدون دقت، بدون توجه يك وقت افرادى را بگيرند كه خداى نخواسته گناهكار نبوده‏اند و گرفتار شده‏اند.

    اسلام و مسلمين بايد، مسلمين بايد همانطورى كه اسلام هست با تانى، با طمانينه، بدون اينكه دست و پاى خودشان را گم بكنند به كار خودشان ادامه بدهند و با اسرا رفتار خوب بكنند و آنچه كه قانون اسلامى اقتضا مى‏كند با آنها عمل بكنند و هرگز با عصبانيت و با دستپاچگى كارى را انجام ندهند و به طور متانت و طمانينه بر موازين قانونى و بر موازين اسلامى با آنها عمل بكنند. مبادا يك وقت شهادت عزيزان ما اسباب اين بشود كه با شدت عمل بيشتر از آن مقدارى كه بايد با آنها عمل بشود، عمل بكنند. با زندانيان رفتار خوب مى كنند و بيشتر كنند و با اسرا رفتار خوب مى‏كردند و مى‏كنند و بيشتر كنند و محاكم با قدرت هر چه تمامتر به كار خودشان ادامه بدهند و مردم و ملت با قدرت تمام هر چه بيشتر توجه كنند و اين كسانى كه توطئه‏گر هستند توجه كنند و به محاكم صالحه و به مقامات انتظامى اطلاع بدهند، آنها هم با موازين قانونى و اسلامى عمل بكنند و مفسدين را به جزاى خودشان برسانند و كسانى كه بيگناه هستند از حبس خارج كنند و على اى حال رفتارها، رفتارهاى اسلامى باشد. جمهورى، جمهورى اسلامى است، رفتارها حتى با كسانى كه قاتل شناخته شدند رفتار اسلامى باشد ولو اينكه با شدت عمل و شدت ديد آنها را به جزاى خودشان برسانند، اما فقط همان رساندن به جزا باشد و تعدى زيادتر نشود.

    من اميدوارم كه خداوند تبارك و تعالى عنايت خودش را بر اين ملتى كه مظلوم بوده است در طول تاريخ و مى‏خواهد از زير بار ظلم و ستم خارج بشود و مى‏خواهد از زير بار ستم ابرقدرت‏ها خارج بشود و مورد هجمه ابرقدرتها و انگل‏هاى ديگر هستند، خداوند آنها رااز شر دشمنان و دشمنان بشريت و اسلام نجات بدهد، همه را موفق كند و همه مسلمين راموفق كند كه به احكام اسلام مو به مو عمل كنند و مخالفين اسلام را از صحنه بيرون كنند.

    والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

  9. #1309
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 15 صفحه 121

    تاريخ: 11/6/60

    پاسخ امام خمينى به تلگرام تسليت آيت الله العظمى نجفى مرعشى

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    حضرت مستطاب آيت الله آقاى حاج سيد شهاب الدين نجفى مرعشى دامت بركاته

    تلگرام تسليت حضرتعالى در مورد شهادت رئيس جمهور محبوب و نخست وزير عزيز و اصل و موجب تشكر گرديد.

    ملت ايران با اين شهادت‏ها منسجم‏تر مى‏گردند ولى اين ضايعات وظيفه حوزه‏هاى علميه را در قبال مسئوليتشان روشن‏تر گرداند.

    از خداوند تعالى سلامت و توفيق آنجناب را خواستارم.

    والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  10. #1310
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 15 صفحه 122

    تاريخ: 15/6/60

    پيام امام خمينى به مناسبت شهادت حجت الاسلام قدوسى و سرهنگ وحيد دستگردى

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    انا لله و انا اليه راجعون

    با كمال تاسف و تاثر حجت الاسلام شهيد قدوسى به دوستان شهيد خود پيوست. شهيدى عزيز كه ساليان دراز در خدمت اسلام بود و اخيرا مجاهدات او در راه انقلاب بر همگان روشن است. اينجانب ساليان طولانى از نزديك با او سابقه داشتم و آن بزرگوار را به تقوا و حسن عمل و استقامت و مقاومت و تعهد در راه هدف شناختم. شهادت بر او مبارك، و فود الى الله و خروج از ظلمات به سوى نور بر او ارزانى باد. راهى است كه بايد پيمود و سفرى است كه بايد رفت، چه بهتر كه در حال خدمت به اسلام و ملت شريف اسلامى شربت شهادت نوشيدن و با سرافرازى به لقاءالله رسيدن و اين همان است كه اولياء معظم حق تعالى آرزوى آن را مى‏كردند و از خداى بزرگ در مناجات خود طلب مى‏كردند. گوارا باد شربت شهادت بر شهداى انقلاب اسلامى و خصوص شهداى اخير ما كه با دست جنايتكار منفورترين عناصر پليد به جوار رحمت حق شتافتند و افتخار براى اسلام و ننگ و نفرت براى دشمنان دژخيم ملت شريف آفريدند.

    اينجانب شهادت دادستان كل انقلاب و سرهنگ وحيد دستگردى كه در راس شهربانى و قواى انتظامى در حال انجام وظيفه بودند بدين تحفه الهى نائل شدند را به ملت ايران و به حوزه علميه قم و به قواى مسلح تبريك و تسليت عرض مى‏كنم و از خداى تعالى رحمت براى آنان و صبر و شكيبائى براى خانواده محترمشان خواستارم.

    ننگ و خسران بر كسانى كه گمان مى‏كنند با اين شرارت‏ها ملت شريف ايران را كه براى اقامه عدل اسلامى قيام نموده‏اند از صحنه مبارزه با كفر خارج نمايند و تن به عار وذلت ابرقدرتهاى جنايتكار مى‏دهند. اين كوردلان شكست خورده نمى‏بينند كه مادران و پدران و فرزندان و همسران اين شهدا چون قهرمانان صدر اسلام به شهادت اينان افتخار مى‏نمايند و چون كوهى درمقابل حوادث ايستاده‏اند. گوئى اينان از شدت ياس به جنون كشيده شده‏اند و چو ن خود را مطرود ملت مسلمان مى‏بينند از ملت ايران انتقام مى‏كشند.

    از خداوند تعالى هدايت براى جوانان گول خورده و خذلان براى سران از خدا بى‏خبر آنها خواستارم.

    سلام و درود بر شهيدان راه حق. رحمت بر شهداى اخير اسلام. والسلام على من التبع الهدى

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

صفحه 131 از 208 نخستنخست ... 3181121127128129130131132133134135141181 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/