previos page menu page next page


صحيفه نور ج 15 صفحه 35

تاريخ: 4/4/60

بيانات امام خمينى در ديدار با حجت الاسلام كروبى سرپرست بنياد شهيد، خانواده شهيد مازندرانى و اعضاى هيأت تحريريه و كاركنان ماهنامه شاهد

ملت ايران يك جهشى كرد و در همه جهات تحول حاصل شد

بسم الله الرحمن الرحيم‏

بايد خيلى جوانها و دانشمندها و آنهائى كه نويسنده و گوينده هستند، خيلى كوشش كنند كه آن كدورت‏هائى را كه در ذهن جوانهاى ما در طول حكومت آن نظام فاسد پيدا شده است، جبران كنند.

البته به خواست خدا ملت ايران يك جهشى كرد كه در همه جهات تحول حاصل شد. آنهمه جوانى كه يا معطل مانده بودند و يا نيروى خودشان را نمى‏توانستند صرف كنند و كلمه حقى را بگويند و يك دسته از جوانهاى ما هم مع‏الاسف كشيده شده بودند به يك انحرافاتى، والحمدلله اين انقلاب كه حاصل شد و زندانها شكسته شد و تقريبا يك اكثريت قاطعى از ملت ايران راه صحيحى را طى مى‏كنند.لكن خيلى لازم است كه كوشش شود و در اين مورد آنچه كه بيش از همه در فرهنگ مردم تاثير مى‏گذارد، مجله و فرم مجله است، براى اينكه مجله و نحوه ارائه آن خيلى تاثير دارد. اين حتى خودش اگر مجله را هم نخواند، ورق زدن مجله، اين خودش در روحيه‏اش تاثير مى‏كند. شما ديديد زمانى كه مجلات دست منحرفين بود، همان نوشتن و صفحه‏ها در آنها تاثير داشت. يك جوانى كه مجله را ورق مى‏زند، در روحيه‏اش تاثير مى‏گذارد. اگر مى‏خواند، همه چيز انحرافى گذاشته بودند و همه چيز را وارونه مى‏كردند.فكرها را مقيد كرده بودند در يك محدوده‏هائى و نمى‏گذاشتند كه جوانى كه تازه ميخواهد وارد شود در جامعه، فكر آزاد داشته باشد و خودش مسائل را بررسى كند. اين كودك از دبستان گرفته تا هر كجا برود، تحت تاثير اين معلم‏ها و... آنهاست. از بچگى بچه تحت تاثير واقع مى‏شود و حتى وارد دانشگاه مى‏شد يك مصيبت بالاتر. وقتى چنين شد از دانشگاه كه مى آيد بيرون نمى‏تواند براى كشور مفيد باشد. اينكه اينها همه اصرار داشتند دانشگاه را منحرف كنند، حسابشان صحيح نبود، زيرا وقتى بنا شد دانشگاه و جاهاى مثل دانشگاه، انحراف در كارش ايجاد شود، دانشگاه نمى‏تواند افراد با استقلال فكرى تربيت كرده و دردها را درمان كند. وقتى تبليغات همه جانبه در دانشگاه، مجلات، نوشته‏ها، روزنامه‏ها... همه وسائل انحرافى بود، مجله‏اى نبود كه در آن چيز صحيحى باشد و بى پرده مطلبى بگويد، ممكن است در پرده گفته باشد، ولى اين اسباب اين نمى‏شد كه اكثريت روزنامه‏ها و مجله‏هائى كه در درست آنها بود و همه براى اين بود كه شهوات و خواسته‏هاى

صحيفه نور ج 15 صفحه 36

حيوانى را در جوانان بيشتر كند. در شيراز در ملاء عام كار جنسى انجام دادند و عقد بين دو پسر و اينها مسائلى بود، مقدمه بود كه اين مسائل را در جامعه گسترش دهند و اين ملت همه چيزش را از دست بدهد. خداوند خواست كه نجات بدهد اين ملت را و البته آنها دست بردار نيستند. آنها ايران را از جهات مختلف، هم شوروى، هم آمريكا و هم انگليس، شرق و غرب طمع دارند. خداوند خواست كه ملت را نجات بدهد وگرنه مى‏ديديد كه كار به كجا مى‏كشيد. طمع به ايران و مخازن آنها، مخازن ايران بيش از آن است كه اطلاع داريد.

براى كسب استقلال، بايد مهياى مقابله با اجانب باشيم

سفرى به همدان رفتم و يكى از آقازاده‏هاى همدان پيش من آمد و يك ورقه بزرگ آورد كه مال همدان بود، تمام جاهائى كه در همدان هست، دهات، روستاها در آن ثبت بود و نقطه‏هائى به شكل‏هاى مختلف در آن ديده مى‏شد. پرسيدم اين نقطه‏ها چيست؟ گفت: هر نقطه علامت اين است كه چيزى، معدنى هست، مس هست، نفت هست، طلا هست و عكسبردارى كردند. نقطه‏ها علامت چيزى هستند. و اين را شنيده‏ايد كه وقتى اتومبيل نبود آنها مى‏آمدند در ايران و با شتر حركت مى‏كردند، حتى كويرهاى اينجا را ديده‏اند و از همه چيزهايى كه داريم آنها مطلع هستند. كسى نمى‏داند كه چه مجموعه‏اى در اين هست و بايد مجهز باشيم براى مقابله. اگر بخواهيم مستقل باشيم، بايد مهيا باشيم كه با همه چيز مقابله بكنيم. و اينها با همه جهازاتى كه دارند، مى‏خواهند ما را به يك صورتى در بياورند كه بى ثبات باشيم. اينها اينطورى شما را دعوت مى‏كنند، البته صورت شاهنشاهى نيست، مى‏دانند مردم از آن استقبال نمى‏كنند. يك فرم ديگر، يك فرم اسلامى مثل اسلام بعضى از كشورها درست مى‏كنند و افراد آن رژيم را از خود قرار ميدهند.خيلى هم صحيح به نظر مى‏آيد، خيلى به اسلام ابراز عقيده هم مى‏كنند و آنها نمى‏روند كسى را كه اسلام را قبول ندارد بياورند، كسى را مى‏آورند كه بگويد اسلام را قبول دارم. اينها از مملكتى كه همه چيزش اسلام باشد مى‏ترسند نسل‏هائى كه از مدارس و دانشگاه‏ها بيرون مى‏آيند، اگر اينطورى (اسلامى) تربيت شدند، بايد آنها بروند. وقتى دانشگاه‏ها بسته شد، چه افرادى مهم مخالفت كردند. سابق وقتى دانشگاه دست ما نبود، ديديد چه حيواناتى بيرون آمد. در همين دانشگاه اگر كسى خواست نماز بخواند، رويش نمى‏شد و در پنهان نماز مى‏خواند. و اينكه اينها اظهار داشتند دانشگاه باز شود، از اول معلوم بود مسائل آنها اين نيست كه دلشان براى اسلام بسوزد. بايد چشم‏ها را باز كنيم و اشخاص را مطالعه كنيم. اين صورتى كه مرا گاهى رنج مى‏داد، آنها در صدد بودند رفراندم كنند و يا رفراندم قانون اساسى را تحريم كنند. سنخ رفراندم‏هاى دكتر مصدق كه رفراندم اينطور بوده يك صندوق براى مخالف و يك صندوق براى موافق مى‏گذاشتند و پاى صندوق مخالف، يك دسته از اشرار بودند و جزء مخالفين يك الاغ را آورده بودند كه راى بيندازد. چنين رفراندمى را شكل دادند و قانون اساسى را آمريكائى درست كردند. بعضى از اين روحانيون را (بيش از بيست سال تجربه كردم) اينها مى‏خواستند اين قشر را كنار بگذارند و يك قشرى بياورند كه

صحيفه نور ج 15 صفحه 37

مسلمان باشد ولى در نظرش آمريكا باشد، ولى چون از شوروى مردم وحشت دارند، آنها را كنار بگذارند و به طرف آمريكا جذب بكنند. ما خيلى محتاج به زحمت هستيم و من اين نگرانى را داشتم و مصمم هستم كه يك وصيتى بنويسم و در آن شرح بدهم كه اينها از كجا مى‏خواهند شروع كنند و آنها فرصت شان نبود و خواستند از حالا شروع كنند، ولى نشد. نه مجلس به درد مى‏خورد و نه شوراى نگهبان و نه قضات .گفت همه اينها بيدين هستند. بنى صدر بارها به من گفت: اين دولت را كنار بگذاريم. مى‏خواست مرا ديكتاتور كند و من مى‏خنديدم و مى‏گفتم اگر قدرت دارى خود شما اين كار را بكنيد. اينها جاهلند، اينها بيدين هستند، اينها قرار داشتند مجلس خبرگان را منحل كنند و مى‏گفتند برگرديم به 22 بهمن. بايد بگويم همه غلط است و برگرديم به 22 بهمن و آنوقت شروع كنيم. نه مجلس و نه هيچ چيز ديگر و نه جمهورى اسلامى داشته باشيم و راى بگيرند، جمهورى دموكراتيك باشد، يا اسلامى، يا اسلامى دموكراتيك. حتى متدينين مى‏گفتند. لفظ دموكراتيك را بگذاريد. وقتى ما آمديم ديديم كه مى‏خواهند از اول منحرف كنند و ما گفتيم همين اسلام را مى‏خواهيم. .. ناشيگرى كردند و خواستند رفراندم كنند، ولى نمى‏دانستند مردم چه هستند. فكر كردند اينها كه سوت مى‏زنند توده مردم هستند.

وحدت اشرار از صدور انقلاب اسلامى

در هر حال دست از ما بر نمى‏دارند.بايد جوانهاى ما، نسل فعلى، نسل آينده را تربيت كنند. اين نسل را نمى‏توانند الان ذهنش را ببندند. اصرارشان اين است كه دانشگاه باز شود، مى‏گويند متخصص نداريم، مى‏گويند اينها مخالف علمند. كى بيشتر از قرآن، از علوم صحبت كرده است؟ ما روزنامه لازم داريم ولى روزنامه انقلاب اسلامى لازم نداريم. ما مجله مى‏خواهيم ولى مجله‏هائى كه مثل مجله‏هاى رژيم سابق باشند احتياج نداريم. متخصص مى‏خواهيم ولى متخصص مثل شريف امامى نمى‏خواهيم. در هر صورت مساله، مساله محققى نبود. مساله، مساله دانشگاه نبود. مساله، مساله مطبوعات نبود و مساله آزادى نبود. مساله اين بود كه وحشتزده بودند كه جاى ديگر اينطور شود. اين وحشت هست كه اگر اين سرايت كند به ساير كشورهاى اسلام و حتى اين انقلاب به آمريكا و سياهان آمريكائى منتهى شد، اينها، اين وحشت را دارند و اينكه مى‏گفتند نمى‏شود بدون آمريكا نفس كشيد، ولى ما چند سال است كه بدون امريكا نفس‏كشيم. اينها مى‏ترسند مبادا اين مطلب ايران در جاى ديگر برود، مثلا در عراق و كويت برود. آنهائى كه به خارج رفته‏اند گفتند كه آنجا مهياست كه انقلاب آنجا محقق شود.

بايد مجهز شويد به تربيت نسل آينده

در هر صورت مجله نويسى آسان است ولى مجله صحيح نوشت مشكل است. چهار عكس، چهار مقاله و چهار شعر و چهار تا فكاهى، اين آسان است تخصص نمى‏خواهد. بايد مجله راه بيندازيد كه وقتى جوانها باز مى‏كنند شكل و صورت و عكس‏هاى مجله و تيترهاى مجله طورى باشد مقابل‏

صحيفه نور ج 15 صفحه 38

آنكه پنجاه سال ما را به نابودى كشيد. شما بايد جبران آن خرابى پنجاه سال را بكنيد. پنجاه سال جامعه ما هر مجله‏اى را باز كردند و يا گوش به راديو و تلويزيون دادند همه انحرافى بود، همه براى اين بود كه از جوانها مبادا جوان صحيحى ساخته شود، كه خداوند به داد شما رسيد و مسائل جهش پيدا كرد. اينها دنبال اين هستند كه انقلاب را برگردانند به جاى اولش. هر كس مجله مى‏خواهد بنويسد بايد مجهز باشد كه اين نسل آينده را تربيت كند. براى نسل آينده فكرى بكنيد. اسلام همه نسل‏ها را مكلف مى‏داند. پيغمبر اسلام مكلف بودند براى همه نسل‏ها. همچنين مكلفيم كه براى نسل‏هاى آينده كار كنيم. بايد تربيت ما از اولاد در خانه و دبستان و دبيرستان‏ها باشد. انشاء الله موفق باشيد كه مجله‏تان تربيت كننده باشد. زياد نوشتن نباشد، خوب نوشتن باشد.

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته‏


previos page menu page next page