صفحه 124 از 208 نخستنخست ... 2474114120121122123124125126127128134174 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1,231 تا 1,240 , از مجموع 2079

موضوع: صحيفه نور

  1. #1231
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 14 صفحه 133

    تاريخ: 28/12/59

    بيانات امام خمينى در جمع رئيس و نمايندگان مجلس شوراى اسلامى

    امروز تمام ملت ما در صحنه گرفتارى‏ها و در صحنه جنگ حاضرند و خود را در جبهه مى‏بينند

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    البته در اين سالى كه به ما گذشت ماجراهاى زياد، گرفتارى‏هاى زياد براى ملت ما رخ داد ولى من به نظرم مى‏رسد تا گرفتارى‏ها نباشد، سختى‏ها نباشد، جنگ‏ها نباشد و كشتار دادن‏ها و ساير اثرات آن نباشد، انسان از آن خمودى و از آن راحت طلبى كه در ذاتش هست بيرون نمى‏آيد. البته جنگ و لو احق آن بسيار ناگوار بود براى ملت ما لكن درازاى او جوان‏هاى ما آنهائى كه در جبهه‏ها مى‏گذرانند و مردمى كه جنگ را لمس مى‏كنند، آنچنان مقاومتى از خودشان به خرج دادند كه متوقع نبود، و اين از بركات زحمت‏ها و ناگوارى‏ها و جنگ ولو احق جنگ بود. اگر در يك رژيم هائى كه ملت شركت نداشتند با دولت در همه امور و حاضر در صحنه نبودند در همه گرفتارى‏ها و زحمت‏ها، جنگى واقع مى‏شد، فقط در يك كنارى بود، بدون اينكه تحركى از خود ملت و جوان‏هايى كه احتياج به تحرك دارند واقع مى‏شد و اين جنگ بى‏فايده بود. و اما امروز كه تمام ملت ما نه فقط جوان‏ها و آنهائى كه در جبهه‏ها هستند، بلكه پيرمردها و پيرزن‏ها و دختر بچه‏هاى نابالغ در صحنه گرفتارى‏ها و در صحنه جنگ حاضرند و همه خود را در جبهه مى‏بينند. من وقتى كه در تلويزيون مى‏بينم اين بانوان محترم را كه اشتغال دارند به همراهى كردن و پشتيبانى كردن از لشكر و از قواى مسلح ارزشى براى آنها در دلم احساس مى‏كنم كه براى كسى ديگرى نمى‏توانم اينطور ارزش قائل بشوم. آنها كارهائى كه مى‏كنند يك كارهائى است كه دنبالش توقع اينكه يك مقامى داشته باشند يا يك پستى را اشغال كنند يا يك چيزى را از مردم خواهش كنند هيچ اين مسائل نيست، بلكه سربازان گمنامى هستند كه در جبهه‏ها بايد گفت مشغول به جهاد هستند و ما اگر فايده‏اى از اين جمهورى اسلامى نداشتيم، الا همين حضور ملت به همه قشرهايش در صحنه و نظارت همه قشرها در امور همه، اين يك معجزه‏اى است كه جاى ديگر من گمان ندارم تحقق پيدا كرده باشد و اين يك هديه الهى است كه بدون اينكه دست‏هاى بشر در آن دخالت داشته باشند، خداى تبارك و تعالى به ما اعطا فرموده است. و ما بايد قدر اين نعمت را بدانيم و اقتدا كنيم به اين زن‏ها و بانوان و بچه‏هاى پشت جبهه و آنهائى كه در خود شهرهاى مخروبه نيمه مخروبه حاضرند. ماها بايد از اينها اخلاق اسلامى و ايمان و توجه به خدا را ياد بگيريم. ماها

    صحيفه نور ج 14 صفحه 134

    ممكن است كه كارهائى كه حتى خيلى هم مفيد است، براى جامعه بكنيم، لكن براى خودمان مفيد نباشد. ممكن است كه ماها كارهائى انجام بدهيم كه به صلاح جامعه است و جامعه از آن استفاده كند و جامعه را به پيش ببرد، لكن ما را به عقب ببرد و در پيشگاه خداى تبارك و تعالى نه اينكه اجرى نداريم، بلكه انحطاط پيدا بكنيم.

    ما بايد از اين قشرهاى توده‏اى مردم كه بى‏توقع به كشور خدمت مى‏كنند و به همه شما هم دارند خدمت مى‏كنند به آنها اقتدا بكنيم و خودمان را اصلاح بكنيم. اگر ما هم آن روحيه را پيدا مى‏كرديم آنوقت كارهامان همه يك وجهه پيدا مى‏كرد، و افراد اگر كارهايشان به وجهه واحد باشد يعنى مقصد خدا باشد توجه به او، انسان را وادار به كار بكند، هيچ اختلافى متصور نيست. تمام چيزهائى كه بشر به آن مبتلا هست اينها از خود آدم است. تمام يعنى كارهائى كه به دست بشر انجام مى‏گيرد بلكه كارهائى هم كه از غيب به ما وارد مى‏شود، چه بسا اينهمه زلزله‏ها و سيل‏ها و طوفان‏ها براى اين باشد كه ما خودمان را اصلاح نكرديم. ما اگر چنانچه خودمان را اصلاح كنيم و اينهائى كه مؤثرند در بين توده‏ها، اينهائى كه مردم نظر مى‏كنند ببينند كه اينها چه مى‏كنند آنها هم تبعيت كنند. ما اگر آن اشخاصى كه مورد توجه مردمند و مردم اعمال آنها را و اقوال آنها را تحت نظر دارند، اگر چنانچه وجهه واحد باشد، شما كه صحبت مى‏كنيد براى خدا باشد، او هم كه مى‏شنود براى خدا باشد، او كه مى‏نويسد، او هم همين طور، هيچ اختلافى نخواهد واقع شد. اگر اختلاف نظر هم باشد، با طرز الهى حل مى‏شود، نه با طرز شيطانى. عمده اصلاح همان مركز خود است. همه مصيبت‏هاى ما از خود ماست، و بايد اصلاح از خود ما شروع بشود. من توقع نداشته باشم كه خودم اصلاح نشده بخواهم ديگرى را اصلاح كنم. اين خيال باطل است. اگر چنانچه خود آن گوينده اصلاح شده باشد، مى‏تواند ديگران را اصلاح بكند.

    يكى از ادله محكم اثبات كمال مطلق، همين عشق بشر به كمال مطلق است

    و اين بشر يك خاصيت‏هائى دارد كه در هيچ موجودى نيست، منجمله اين است كه در فطرت بشر طلب قدرت مطلق است، نه قدرت محدود، طلب كمال مطلق است، نه كمال محدود. علم مطلق را مى‏خواهد، قدرت مطلقه را مى‏خواهد و چون قدرت مطلق در غير حق تعالى تحقق ندارد، بشر به فطرت حق راخواهد و خودش نمى‏فهمد، يكى از ادله محكم اثبات كمال مطلق همين عشق بشر به كمال مطلق است. عشق فعلى دارد به يك كمال مطلق نه به توهم كمال مطلق، به حقيقت كمال مطلق. عاشق فعلى بدون معشوق فعلى محال است. در اينجا توهم و ساختن نفسى تاثير ندارد براى اينكه فطرت دنبال واقعيت كمال مطلق است نه دنبال يك توهم كمال مطلق، تا كسى مى‏گويد بازيخورده است. فطرت بازى نمى‏خورد. در فطرت همه بشر اين است كه كمال مطلق را مى‏خواهد و براى خودش هم مى‏خواهد و همه بشر انحصار طلب است، كمال مطلق را مى‏خواهد كه خودش داشته باشد و اين كمال مطلق آنجائى كه همه پيدا بكنند يك مى‏شوند، متعدد نيست تا اينكه آنجا ديگر انحصار باشد همه يك است. شما تصور كنيد كه اگر يك نفر، فرض كنيد حكومت يك شهرى باشد در قلبش راضى نيست

    صحيفه نور ج 14 صفحه 135

    براى اينكه مى‏بيند كه دلش مى‏خواهد كه حكومت يك استان باشد وقتى استاندار شد باز راضى نيست دلش مى‏خواهد كه تمام يك كشور در دست او باشد، بعد كه به دستش آمد راضى نيست مى‏خواهد كه كشورهاى ديگر هم تحت سلطه او باشد شما مى‏بينيد كه الان اين دو قدرتى كه در عالم هست، در زمين است اين دو قدرت هيچ كدام راضى به آن ابرقدرتى خودشان نيستند. دولت آمريكا مى‏خواهد كه روسيه شوروى نباشد و خودش باشد، شوروى هم مى‏خواهد كه آمريكا نباشد و خودش باشد و توهم اين را مى‏كنند كه كافى است برايشان و حال اينكه اگر تمام زمين را به يكى بدهند مى‏رود دنبال اينكه ندارد، قانع نمى‏شود به آنچه دارد دنبال آن چيزى است كه ندارد براى اينكه عشق به كمال مطلق دارد عشق به قدرت مطلقه دارد اگر تمام عالم را، تمام اين كهكشان‏ها و تمام اين سيارات و ثوابت و هر چه هست در تحت سلطه يك نفر بيايد باز قانع نمى‏شود براى اينكه اينها كمال مطلق نيست، تا نرسد به آنجائى كه اتصال به درياى كمال مطلق پيدا نكند و فانى در آنجا نشود برايش اطمينان حاصل نمى‏شود بذكر الله تطمئن القلوب نه به رياست جمهورى و نه به نخست‏وزيرى و نه به قدرت قدرت‏هاى بزرگ و نه به دارابودن همه ملك و ملكوت، آنى كه اطمينان مى‏آورد و نفس را از آن تزلزل كه دارد و خواهش كه دارد بيرون مى‏آورد، آن ذكر الله است، نه ذكر الله به اينكه در لفظ، ما لا اله الا الله بگوئيم ذكر الله كه در قلب واقع مى‏شود ياد خدا، توجه به او بذكر الله تطمئن القلوب و بعد در آيات ديگر مى‏فرمايد كه يا ايتها النفس المطمئنه، ارجعى الى ربك راضية مرضية فادخلى فى عبادى و ادخلى جنتى اگر انسان بخواهد خصوصيات اين آيه شريفه را اين آيات شريفه را بگويد طولانى است لكن من يك اشاره به آن مى‏كنم و آن اينكه آن توجه به نفس مطمئنه است يعنى آن نفسى كه ديگر هيچ خواهشى ندارد رسيده است اينطور نيست كه حالا نخست‏وزير شده مى‏گويد اين كم است بايد رئيس جمهور بشوم، رئيس جمهور شده است مى‏گويد اين كم است من بايد رئيس جمهور كشورهاى اسلامى باشم، اينجا رسيده مى‏گويد اين كم است، به هر جا برسد كم‏است. تمام عالم را اگر يك لقمه كنند و به دست او بدهند وقتى فكر مى‏كند مى‏بيند نقيصه دارد، خواهش غير اين است، آنوقت مطمئن مى‏شود كه به كمال مطلق برسد. كمال مطلق آن وقتى است كه يا ذكر او باشد غير او نباشد در كار. توجه به رياست، توجه به سلطنت، توجه به عالم ماده توجه به عالم‏هاى ديگر به غيب به شهادت هيچ نباشد، ياد منعطف شده باشد به ياد خدا آنجا نفس مطمئن مى‏شود آنوقت است كه مورد اين خطاب واقع مى شود كه يا ايتها النفس المطمئنه اى نفسى كه به آنجا رسيدى كه مطمئن شدى، از لغزش بيرون رفتى و توجه ندارى به جاى ديگر يا ايتها النفس المطمئنه ارجعى الى ربك حالا ديگر هيچ جا ديگر براى تو نمى‏شود تو راجع شو برگرد به خداى خودت، ربك، رب، نفس مطمئنه فادخلى فى عبادى نه عباد الله، عباد صالحين، هيچ نه عبادى با اين ريزه‏كارى، وقتى كه واقع شدى در اينكه در عباد واقع شدى آنوقت فادخلى جنتى نه الجنته، آن جنت مال ديگران است آن جنت با همه عرض و طولش مال عباد صالح است عبادى نيست مال عبادى آنچه ديگر هيچ نيست جز عبادت آن هم عبادت هو وقتى آنجا رسيدى، ادخلى جنتى جنت لقاء ، جنت ذات نه جنت ديگران، جنت شما هم كه انشاءالله همه وارد بشويد در آن جنت با

    صحيفه نور ج 14 صفحه 136

    اين جنت فرق دارد. آن جنت عباد صالح، عباد الله الصالحين است، اما اين جنتى است، جنتى كه انتساب به هيچ چيز ندارد الا به هو. آن وقت نفس مطمئنه وارد شده است در يك منبع نور، در يك كمال مطلق و رسيده است به آن چيزى كه عاشق او بود، به هيچ چيز عشق ندارد خيال مى‏كند قدرت‏هاى بزرگ خيال مى‏كنند كه اينها قدرت رسيدن به زمين و هر چه در اينهاست كافى‏شان است. دليل بر اينكه كافى نيست مى‏بينيد كه در فطرت همه هست كه يك قدرتى من داشته باشم كه هيچ محدود به حدى نباشد اگر به آن بگويند كه خوب حالا همه قدرت ملك و ملكوت را دارى لكن يك قدرت ديگرى هم هست، مى‏خواهى يا نمى‏خواهى جواب مثبت است. هيچ كس نيست كه بگويد همه قدرت‏هائى كه در عالم هست، عالم ملك و ملكوت و جبروت هست هر چه كه هست به تو دادم و تو فرمانفرماى عالم ملك و ملكوت شوى لكن يك چيز ديگرى هست بالاتر از اين مى‏خواهى يا نه نمى‏خواهى؟ مى‏گويد مى‏خواهم فطرت انسانى مى‏گويد مى‏خواهم، هيچ كس از شما و هيچ كس نيست كه وقتى عرضه به او داشتند بگويد من نمى‏خواهم. يك كسى عالم به همه علوم دنيا و آخرتى هست تمام علوم در اين محفظه‏اش موجود است، به او بگويند يكى علوم ديگرى هم در يك عالم ديگرى هست آن را مى‏خواهى يا همين بس است ديگر هيچ فطرتى نيست كه بگويد بس است. مى‏گويد ايكاش كه بود، ايكاش كه به ما مى‏رسيد. آنجائى كه تمام مى‏شود و ايكاش‏ها تمام مى‏شود؟ آنجائى است كه انسان به علم مطلق برسد و فانى بشود اين قطره در آن دريا، پس شما كه در اين عالم هستيد و خيال مى‏كنيد كه من اگر فلان را داشتم كافى بود بدانيد كه كافى نيست، ممكن است كه آن چيزى را كه شما تخيل مى‏كنيد كه مى‏خواهيد آن يك چيزى باشد يك نفر آدم عادى مى گويد يك خانه‏اى داشته باشيم و يك زندگى مثلاً بخور و نميرى تا نرسيده است خيال مى‏كند اين را مى‏خواهد همچنين كه رسيد او يك چيز بزرگترى را مى‏خواهد تا نرسيدند به آنكه رياست جمهورى بهتان برسد مى‏گوئيد كه اين را مى‏خواهم، همچى كه رسيديد به اينجا مى‏بينيد نه اين نيست آنيكه من مى‏خواهم اين نيست بالاتر را مى‏خواهيد آن هم كه رفته بالاتر شما مى‏بينيد كه الان فرض كنيد كه رئيس جمهور آمريكا نصف قدرت اين سياره را دارد و خيال مى‏كند كه اينكه كم است آنيكه من مى‏خواهم اين نيست خيال مى‏كند كه اگر شوروى را هم شكست بدهد و منزوى كند و همه اين سياره در تحت قدرت او بيايند بس است اين نمى‏فهمد كه اينجور نيست، اين نمى‏فهمد كه عاشق خداست نه عاشق دنيا، دليل اين است كه وقتى رسيد به آنجا مى‏بيند كافى نيست اگر به او گفتند در سياره مشترى هم يك چيزهائى هست مى‏خواهى به او برسى هيچ ممكن نيست كه بگويد نه، مى‏گويد آرى. هيچ سير نمى‏شود انسان. دنبال اين نباشيد كه خيال كنيد ما رسيديم به اينجا خوب، خوب است الحمدلله. اختلافاتى كه پيدا مى‏شود براى همين است كه اشتباهاتى هست. اشتباه در مقصد است مقصد فطرت را نداريم ما نديديم ما نمى‏دانيم ما كتاب فطرت را نخوانده‏ايم، ما چون آشنا به كتاب فطرت نيستيم خيال مى‏كنيم كه ما مى‏خواهيم كه برسيم به يك قدرتى و در انحصار ما باشد اين قدرت، وقتى رسيديد مى‏بينيد آنكه من مى‏خواستم اين نيست در دل باز آشفتگى هست و آشفتگى رو به تزايد هم مى‏شود يعنى الان اگر كه فرض كنيد كه به فلان رئيس

    صحيفه نور ج 14 صفحه 137

    جمهور آمريكا بگويند به اينكه خوب شما چه مى‏خواهيد، عاشق چه هستيد، ميل داريد چه بكنيد، همش اين است كه شوروى كه يك خارى در چشم من است اين نباشد. به آن هم بگويند چى؟ مى‏گويد، آمريكا يك خارى در چشم من او نباشد. نمى فهمند اينها كه نه‏آن قدرت آمال است نه‏آن قدرت يك چيز ديگر است. در تمام فطرت‏ها بلا استثنا - تمام فطرت‏ها بى‏استثنا - عشق به كمال مطلق است عشق به خداست، عذاب براى اين است كه ما نمى‏فهميم. ما جاهليم عوضى مى‏گيريم مسائل را اگر روى همين فطرت ما پيش برويم به كمال مطلق مى‏رسيم اينكه انسان را معذب خواهد كرد اين است كه كمال را عوضى گرفته است. خيال مى‏كند كمال رئيس شدن است رئيس اداره شدن است. رئيس اداره كه مى‏شود، مى‏بيند اينكه كم است اداره چه است رئيس يك كشور شدن است وقتى رسيد سراغ كشور ديگر آن هم وقتى رسيد مى‏رود سراغ ديگرى همه عالم را به او بدهند باز سير نمى‏شود براى اين است كه كمال مطلق آرزوى انسان است فطرت انسان فطرت الله التى فطر الناس عليهاً كه اين فطرت توحيد است فطرت كمال مطلق است تا آنجا نرسيد هى مى‏خواهيد، دنبال يك گمشده‏اى شما هستيد عوضى مى‏گيريد آن گمشده را، ماها همه عوضى مى‏گيريم. هر كس خيال مى‏كند اينكه آن چيزى كه ديگرى دارد كاش مال من بود وقتى پيش ديگرى مى‏رود مى‏گويد آن چيزى كه آن دارد كاش پيش من بود هر دوشان هم برسند به آن مطلب مى‏بينند نه اين آن نبود دنبال چيزى شما هستيد كه آن كمال مطلق است يعنى همه در فطرتشان خداست و اين اثبات مى‏كند كه يك همچو كمال مطلقى تحقق دارد. عشق فعلى محال است بى‏عاشق فعلى، بى‏معشوق فعلى از ادله محكم نبوت كمال مطلق است پس اينقدر دنبال اين ورق و آن ورق و اين جبهه و آن جبهه و اين طرف و آن طرف نگرديد. زحمت ندهيد خودتان را شما سير نخواهيد شد دنبال اين برويد كه شما را يك چيزى كه شما را شاداب كند، مطمئن كند نفس شما را. هر چه زيادتر دست‏تان بيايد تزلزل زيادتر مى‏شود. انسان فطرتش اين طورى است. چون كمال مطلق را مى‏خواهد، عوضى گرفته است وقتى كه اينجا را گرفت مى‏بينند اين نيست، يك چيز زيادترى من مى‏خواهم ديگر رئيس جمهور آمريكا ديگر قانع نيست به اينكه يك كشور، دو تا كشور، ده كشور مال او باشد. شما قانعيد كه يك اداره ديگرى را دست‏تان بدهند چون حالا نمى‏دانيد كه، اما وقتى اگر هر يك از شما را به جاى رئيس آمريكا بگذارند يا شوروى بگذارند همان آشوبى كه زيادتر الان در دل آنها هست و در دل شما شعله‏اش كمتر است همان آشوب در قلب شما زيادتر مى‏شود و اگر همه دنيا را به شما بدهند آشوب زيادتر خواهد شد، تزلزل زياد مى‏شود آنى كه انسان را از تزلزل بيرون مى‏آورد آن ذكر خداست، ياد خداست كه تزلزل‏ريخته مى‏شوند، اطمينان پيدا مى‏شود، وقتى اطمينان پيدا شد و ذكر خدا و ياد خدا شد آنوقتى است كه مخاطب مى‏شود به اين خطاب يا ايتها النفس المطمئنه در روايتى است كه خطاب به حضرت سيدالشهداست آنوقت است كه به شما مى‏گويند كه فادخلى فى عبادى نه فى عبادالله نه فى عبادات ديگر، فى عبادى همان يك عنايت خصوصى است مال خودم، اين بشر مال خودش است وقتى اينطور شد جنتش هم، فرق دارد با جنت‏هاى ديگر. شما خيال نكنيد كه بهشت شماها و ماها مثل بهشت رسول الله است خير، آن وضع

    صحيفه نور ج 14 صفحه 138

    ديگر است، جنتى است، الجنه مال همه انشاءالله، لكن وقتى به آنجا رسيد جنتى است ديگر، ديگر دل جاى ديگر نمى‏رسد پس دنبال چه مى‏گرديد شماها كه با قلم‏تان با زبانتان، با چه‏تان كوشش مى‏كنيد كه مثلا يك چيزى دستتان بيايد شما خيال مى‏كنيد كه درست مى‏شود مطلب دستتان كه آمد ديگر مطمئن مى‏شويد نه وقتى دستتان آمد زيادتر متزلزل مى‏شويد نگرانى‏ها بيشتر مى‏شود براى اين درويشى كه يك گوشه‏اى نشسته و فرض كنيد كه يك لقمه نانى پيدا مى‏كند تشويش خاطر كمتر است از رئيس جمهور آمريكا. او تشويش خاطرش زيادتر است نا آسوده‏تر است، متزلزل‏تر است، نگران‏تر است. انسان خودش حجاب است اگر خودتان را از بين برداشتيد تمام نگرانى‏ها تمام مى‏شود كارى بكنيد نگرانى‏ها رفع بشود نه زياد كنيد نگرانى‏ها را. هر چه برويد جلو نگرانى‏ها زياد مى‏شود كارى بكنيد كه اين پرده‏هائى كه بين شما و بين خداى تبارك و تعالى است اينها ريخته بشود و پرده بزرگ خودتان هستيد، انسان خودش حجاب است، تو خود حجاب خودى. فكر بكنيد بخواهيد اطمينان قلبى پيدا كنيد، بخواهيد آسايش داشته باشيد نه تزلزل و نگرانى انسان در همين دنيا هم اين نگرانى‏ها، تو جهنم انسان را نگه مى‏دارد اين نگرانى‏هائى كه براى انسان است اينها يك بعدى از جهنم است كوشش كنيد اين نگرانى‏ها رفع بشود، رفع شدن نگرانى‏ها به اين نيست كه يك پست اگر داريد دو تا داشته باشيد، نه اضافى نگرانى است. كارى بكنيد كه اين وحشت نفسى كه در انسان هست، اين نگرانى و اين چيزهائى كه دنبال اين خودخواهى‏هاست، اينها رفع بشود، خودتان را از بين برداريد خودتان حجابيد اگر خودتان را از بين برداشتيد تمام نگرانى‏ها تمام خواهد شد. همه اين نگرانى‏ها را آدم خيال مى‏كند كه من دارم كوشش مى‏كنم و مى‏خواهم در اين پست باشم. براى خدا مى‏خواهم اين كار را بكنم اين خيالاتى است كه انسان مى‏كند، انسان چون خودش را خيلى دوست دارد، خيال مى‏كند كه هر كارى كه مى‏كند خوب است و هر كارى كه مى‏كند براى خداست، لكن اگر خودش را عرضه كند به يك كسى كه خدا را مى‏شناسد، آنوقت به او مى‏فهماند كه نه كار تو براى خودت بوده همه كارها براى خودت است اگر رسيدى به آنجائى كه اين خود را كنار بگذارى و كار بكنى اين كار را براى خود نيست قهراً وقتى خود نباشد ديگر نزاع هم نيست دعوا هم نيست. انبيا با هم نزاع نداشتند، همه انبيا اگر جمع بشوند در يك جائى با هم هيچ اختلافى ندارند براى اينكه وجهه، وجهه واحد است و خود كنار رفته است ديگر خودى در كار نيست. جزنا و هى الخامده اين در روايتى است كه مى‏فرمايد كه ما از اين صراط اين صراط را مى‏گويند كه در متن جهنم است يعنى رو نيست كه اينكه آب از زيرش مى‏رود وسط است مثل يك پلى كه وسط آب غرق شده باشد پل در آن، صراط محيط هست جهنم بر صراط و شما بايد از آنجا عبور كنيد نه اينكه آن بالا هست و ما مى‏افتيم تويش خير، وسط است اگر چنانچه توانستيد عبور كنيد. مؤمن وقتى كه مى‏خواهد عبور كند عبور بايد بكند، جهنم هم هست برايش لكن جهنم صدا مى‏كند كه نور من را دارى از بين مى‏برى زود رد شو. در روايات ماست كه انبيا، كه ائمه عليهم السلام فرموده‏اند اين راجع به همه اولياست ديگر، كه ما از

    صحيفه نور ج 14 صفحه 139

    صراط گذشتيم در صورتى كه خاموش بود جهنم جز ناوهى الخامده براى اينكه اين خمود از خود شروع مى‏شود وقتى جهنم در خود آدم خامد است آن جهنم هم برايش خامد است آن جهنمى كه به ما مى‏رسد آنى است كه از خودمان درست كرديم هيچ چيز ما نمى‏بينيم اضافه از آنكه خودمان كرديم، ذلك بما كسب ايديكم ما خودمان درست كرديم جهنم، در روايت است كه پيغمبر اكرم وقتى به معراج رفتند ديدند كه در بهشت يك دسته‏اى هستند كه مشغول كار هستند گاهى هم مى‏ايستند گاهى هم مشغول مى‏شوند سؤال كرد از جبرئيل كه اينها چه است قصه چه است؟ گفته بود اينها اعمال مردم است وقتى كه اينجا مى‏رسد مصالح هست اينها عمل مى‏كنند وقتى آنها از كار باز مى‏مانند اينها هم رها مى‏كنند هيچ چيز از خارج به شما نمى‏رسد هر چه هست از خود شماست و كوشش كردند انبيا و خداى تبارك و تعالى همه انبيا را فرستاده براى اينكه شما را از اين ورطه نجات بدهد از اينكه خودتان داريد درست مى‏كنيد از اينكه خودتان مهيا كرديد براى آن عالم. همه انبيا آمده‏اند كه ما را نجات بدهند از اين چيزى كه خودمان با دست خودمان درست كرديم و كم مؤفق شدند كه هواهاى نفسانى ما غلبه كرد بر دعوت‏هاى آنها. مقصودم از اين مزاحمت اين بود كه گمان نكنند ابرقدرت‏ها و گمان نكنند دولتمردها و گمان نكنند هيچ كس از افراد كه من قانعم به اينكه حالا بشوم فلان رئيس. آشوبى كه در قلب شماست بيشتر مى‏شود حالائى كه اين حد را داريد اگر به آن يك قدرى توجه كنيد و قانع بشويد آشوب هست اما كم است وقتى هر چه زيادتر شد آشوب زيادتر مى‏شود، نگرانى‏ها زيادتر مى‏شود پس چرا انسان دست و پا بزند براى زياد كردن آشوب خودش براى اينكه ناراحتى خودش را زياد بكند دست و پا بزند براى اينكه مثل عنكبوت تار دور خودش بتند تمام كارهائى كه ما مى‏كنيم مثل همين عنكبوت‏ها در آن عالم ظاهر مى‏شود كه ما خودمان داريم با دست خودمان خودمان را به بند مى‏كشيم چرا مى‏خواهيد اين مقام را پيدا كنيد كه اين مقام براى شما يك چيزى است كه صورتش مشوه است در آنجا. چرا دنبال اين هستيد كه زحمت‏هاى خودتان را زياد كنيد؟ سلمان هم حكومت مدائن بود وقتى سيل آمد و زلزله آمد سيل آمد، سيل آمد، پوستى كه زيرش بود برداشت رفت بالا گفت نجعل مخففون من چيزى ندارم كه آب ببرد يك پوستى هست آن هم برداشتم، حاكم آنجا بود. اما آنهائى كه زياد كردند، روى هم گذاشتند، روى هم گذاشتند، چه اموال دنيا را روى هم گذاشتند و چه رياست‏ها را روى هم گذاشتند آنجا آنهائى هستند كه در آن عالم گرفتارى‏شان زياد است و چرا ما اينقدر زياد كنيم گرفتارى‏ها را. براى نجات اسلام از شر اين قدرت‏ها همه كوشش كنيم ما براى اين ملت عمل بكنيم ما تمام هممان را صرف كنيم كه اين كشورى كه به اين حال در آمده است و همه هم با ما دشمن هستند اين را نجاتش بدهيم و همه به فكر نجات باشيم نه به فكر اينكه براى خودمان باشد. براى نجات يك بشر، براى نجات يك ملت، براى نجات اسلام از شر اين قدرت‏ها همه كوشش كنيم، شما اگر يك خانه هم داشته باشيد بخواهيد تدبير كنيد اين خانه را، تا زن و مرد و بچه و كلفت و اينهائى كه هستند، همفكر نباشند، نمى‏توانيد يك خانه را اداره كنيد. يك كشور را وقتى‏

    صحيفه نور ج 14 صفحه 140

    بخواهيد اداره بكنيد، اگر همفكر نباشيد، اگر همت همه اداره اين نباشد، اگر همه در فكر مردم باشيد، آنها عباد خدا هستند، بنده‏هاى خدا هستند اينهائى كه در مرزها دارند كشته مى‏شوند و اينهائى كه گرفتار اوضاع جنگ هستند و اينهائى كه آواره شدند و در اين زمين‏ها و در اين چادرهاى بى همه چيز دارند زندگى مى‏كنند. اينها بنده‏هاى خدا هستند و از ماها از من افضلند و محتمل است كه از شماها هم افضل باشند چرا ما به فكر آنها نباشيم؟ فكر نجات امت نباشيم؟ چرا يك ذره از آن چيزى كه در دل انبيا بود در دل ما نباشد ولعلك باخع نفسك شايد تو مى‏خواهى خودت را هلاكت كنى! غصه مى‏خورد از بس براى اين مردم، غصه پيغمبر براى اين كفار بود، اين كفار، غصه مى‏خورد كه اينها نمى‏فهمند دارند چه مى‏كنند، اينها دارند براى خودشان جهنم مى‏سازند. چرا ما يك ذره‏اى، يك بارقه كوچكى از اين نفس‏هاى مطمئنه شريف در قلب‏مان نباشد كه براى اين امت كار بكنيم نه براى خودمان؟ اگر همه كوشش كنيد كه براى امت كار بكنيد همه چيز اصلاح مى‏شود، همه ما بناى‏مان بر اين باشد كه اين سال جديد انشاء الله كه به خير برايتان باشد. بياييد به فكر اين باشيم كه ما براى اين امت هر كارى مى‏خواهيم بكنيم، اين مقام را براى امت خرج كنيم اين پست را براى امت بگيرم. اگر اين مطلب حاصل بشود، ولو به يك مرتبه نازلش هم باشد، اين سال جديد سال صلح و سال صفا واقع مى‏شود. و من اميدوارم كه خداوند دست ما را بگيرد و ما را به وظايف خودمان آشنا كند و عيوب نفسانى ما را به ما بفهماند و راه نجات از آن نفسانيات را به ما هدايت كند.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

  2. #1232
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 14 صفحه 141

    تاريخ: 29/12/59

    پيام امام خمينى به ملت ايران در آستانه سال نو

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    در آستانه سومين سال جمهورى اسلامى و روزهاى بزرگداشت والاترين شخصيت اسلام حضرت صديقه كبرا سلام الله عليها كه با خواست خداوند متعال نقشه شوم ابر قدرت‏هاى شرق و غرب كه كمر به نابودى اسلام بزرگ و شكست جمهورى اسلامى بسته بودند و تنها راه موفقيت خود را در ايجاد اختلاف بين توده‏هاى عظيم ملت شريف پنداشته و مى‏پندارند تا از اين توطئه شيطانى ايجاد ياس و نااميدى در قشرهاى ميليونى بنمايند و به مقاصد شوم خويش برسند نقش بر آب شد و دولتمردان محترم، جناح‏هاى وابسته به اجانب و تفاله‏هاى عقب مانده آنان را كه در سرهاى بى‏ايمان خود، و با اسم‏هاى گوناگون حتى به اسم اسلام، آن هم آمريكائيش در صفوف مسلمانان و مؤمنان به خداى بزرگ و اسلام عزيز رخنه كرده و حكومت به اصطلاح خلقى و جمهورى دموكراتيك را طرح ريزى نموده بودند شناسائى نموده و دست برادرى به هم داده‏اند تا در سايه وحدت و اتفاق، نقشه شيطانى آنان را باطل و اميد طمأنينه را به ملت برگردانند و توطئه‏گران اصلى و دنباله‏روهاى آنان را در اين مرحله نيز مأيوس نمودند. اين سال جديد را به تمام ملت شريف بخصوص شهداى زنده و بازماندگان آنان و آسيب‏ديدگان عزيز تبريك عرض مى‏كنم و پيروزى اسلام را بر كفر و قواى مسلح جمهورى اسلامى را بر قواى گول خورده بعث كافر عراق و ساير وابستگان به غرب و شرق كه چشم طمع بر نابودى اسلام و جمهورى اسلامى و سلطه همه جانبه بر ذخاير كشور عظيم‏مان دوخته‏اند از خداوند متعال خواستارم. اينك مطالبى را كه به صلاح امت مسلمان و خصوص ملت انقلابى ايران به نظر مى‏رسد تذكر مى‏دهم، باشد كه ملت عزيز با به كار بردن آن به پيروزى نهائى و افراشته شدن پرچم پرافتخار اسلام و برچيده شدن بساط ظلم و ستمگرى نايل آيد:

    1 - اخيراً به واسطه حوادثى ملت ما از دشمن‏هاى اصلى، چه ابر قدرت شرق و چه غرب كه در رأس همه آنها آمريكاى جهانخوار است و تمام بدبختى‏هاى بشر از جنايات آنان است و ما در حال جنگ با آنان هستيم و تمام گرفتارى و كمبودهائى كه در كشور ما به چشم مى‏خورد از آنان است، غفلت نموده و مى‏رفت تا دشمن حقيقى از ياد برود و به جاى آن دشمنى‏هاى خانگى بنشيند كه با خواست خداوند متعال اين حيله هم در هم شكست و ما نبايد فراموش كنيم كه تقريباً ملت قهرمان ما با خيانتكاران سراسر دنيا طرف است و لازمه چنين مبارزه‏اى بايد بيش از اينها گرفتارى داشته باشد. در

    صحيفه نور ج 14 صفحه 142

    جنگ دوم بين‏الملل با آنكه ما طرف جنگ نبوديم آنچنان قحطى شد كه نان و مايحتاج عمومى به سختى پيدا مى‏شد و اكنون كه ما در جنگ چنانى هستيم بايد ملت ما تحمل لوازم مبارزه با قدرت‏هاى بزرگ را داشته باشد و با دولت همكارى كند و به تبليغاتى كه از جانب منحرفين مى شود اعتنا نكند تا پيروزى نهايى را به دست آورد.

    2 - چه نيكوست كه اين سال جديد را سال رحمت و عطوفت و برادرى اعلام كنيم و كوشش نمائيم در تأليف قلوب و از خداوند رحمان بخواهيم كه قلوب ما را به هم نزديك و ما را به نعمت اخوت اسلامى مفتخر و از پرتگاه افتراق و خودبينى و خودخواهى كه پايانش در اين جهان ذلت و اسارت و در آن جهان ظلمت و جهنم است نجات بخشد

    برادران و خواهران اسلامى! اگر استقلال و آزادى و جمهورى اسلامى را مى‏خواهيد و همان را كه در به دست آوردن آن جوانان عزيز خود را فدا كرديد و رنج و فشار جنگ تحميلى را تحمل كرديد، كوشش كنيد در اين سال جديد از قيد شيطان نفس بيرون آئيد و با پيوند جديد و وحدت كلمه و پناه به زير پرچم پر افتخار اسلام عزيز، خود و اسلام عزيزتر از خويش را از آسيب و شر ابرقدرت‏ها و تفاله‏هاى وابسته به آنان نجات و با اعتصام به حبل‏الله بر قدرت‏هاى شيطانى غلبه كنيد.

    3 - از عموم ملت عظيم‏الشأن و خصوص دولتمردان مى‏خواهم كه از تجربه تلخى كه از اختلاف بعد از اتحاد اول پيروزى كه در ماه‏هاى اخير به اوج خود رسيد و روزگار را بر همه تاريك و تلخ كرد، عبرت بگيرند و بر آن باشند كه مدتى هم تجربه برادرى و اتحاد را به كار برند و با محبت و رحمت همكارى و همفكرى را اگر چه با تكليف هم باشد، پيشه خود قرار دهند و به كمك هم براى ساختن كشور بشتابند و نسبت به يكديگر با عفو و اغماض رفتار نمايند. اگر خداى نخواسته از آن بد ديدند، فرصت فراوان است و ميدان باز، ولى مطمئن باشند كه وعده خداوند متعال بر آن دست است كه اخوت ايمانى و دوستى و محبت با يكديگر موجب نجات است.

    4 - از عموم علماى عظيم‏الشأن و ائمه جمعه و جماعات تقاضا دارم كه با ديده رحمت و عطوفت به جمهورى اسلامى و متصديان امور نظاره كنند و با ارشاد و موعظه حسنه، خطاكاران را تربيت كنند و كجى‏ها را راست فرمايند كه اين شيوه انبياء عظام و اولياء خداوند است و تأثير موعظه حسنه در نفوس بسيار زيادتر است از عيب‏جوئى و بدگوئى و ممكن است قلم‏ها و زبان‏هاى عيب‏جو در بعضى از نفوس عصيان بياورد و به جاى اثر مثبت و نيكو اثر منفى و بد به جا گذارد و به جاى اصلاح، موجب افساد شود. بايد حضرات اعلام بدانند كه با وجود اشتباه و خطا در متصديان امور آثار نيك و مثبتى كه در كشور به دست متصديان و به كمك ملت عزيز انجام گرفته بسيار بيشتر است از اشتباهات و خطاها و چنانچه تمام قلم‏ها و زبان‏ها به ارشاد آنان به كار افتد و با ديده رحمت و سنت انبيا (عليهم صلوات الله) با آنان رفتار شود، به زودى با تأييد خداوند رحمان، امور اصلاح و نقيصه‏ها مرتفع مى‏شود.

    5 - از متصديان امور در جمهورى اسلامى خصوصاً قشر روحانى تقاضا دارم كه در تدبير امور

    صحيفه نور ج 14 صفحه 143

    كشور و حل و فصل قضايا از خط اسلام به طور دقيق پيروى كرده و تحت تأثير گروه‏گرائى و طرفدارى از قشرى و مخالفت با قشرى ديگر قرار نگرفته و با عدل اسلامى و عطوفت متوقع از جمهورى اسلامى با مردم و مراجعين رفتار و حكومت اسلامى را در انظار واژگونه جلوه ندهند و از سوء رفتار و كاغذبازى‏هاى رژيم سابق شديداً احتراز نمايند كه جمهورى اسلامى وديعه ايست الهى به دست همه ملت خصوصاً شما و مسؤوليت شما نزد خالق و خلق بسيار است.

    6 از فرهنگيان و متصديان تعليم و تربيت و قضات و متصديان دادگسترى و دادگاه‏هاى انقلاب مى‏خواهم كه به مأموريت بزرگى كه به آنان سپرده شده و مسؤوليت عظيمى كه به عهده گرفته‏اند توجه نمايند كه با انحراف فرهنگ، كشور به انحراف كشيده مى‏شود و نوباوگان و جوانان كه اميد ملت اسلام هستند اماناتى بس بزرگ و شريفند كه خيانت در آن خيانت به اسلام و كشوراست و اين نوباوگان و جوانان كه در آتيه، سرنوشت كشور به دست آنان است و بايد تربيت صحيح اسلامى در جميع مدارس به طور جدى اجرا شود تا كشور از آسيب مصون گردد. و دستگاه‏هاى دادگسترى و دادگاه‏هاى انقلاب و قضاوت دستگاه بسيار امر مهمى است كه سر و كار با جان و آبرو و مال ملت دارد و اهميتى كه اسلام به قضاوت داده است به كمتر چيزى داده است. امروز دستگاه دادگسترى و دادگاه‏هاى انقلاب پاسبان آبرو و حيثيت جمهوى اسلامى و اسلام است و انحراف در قضا مردم را از اين دستگاه مأيوس و به جمهورى اسلامى و روحانيون بدبين مى‏نمايد. مسؤولان بالاى قضائى موظفند در نهادهاى مذكور نظارت كامل داشته و از انحرافات جلوگيرى نمايند و روحانيونى كه در امر قضا گماشته شده‏اند بدانند كه بالاترين مسؤوليت را به عهده گرفته و انحراف به هر نحو از آنان متوقع نيست و با آنان سخت‏گيرى خواهد شد.

    از مسؤولين مى‏خواهم كه وضع زندان‏ها را تحت نظر قرار دهند و سفارش اكيد كنند كه با زندانيان رفتار اسلامى - انسانى كنند و چه نيكوست كه گويندگان متعهد در زندان‏ها حاضر شده و آنان را تحت تربيت اسلامى اخلاقى قرار دهند و لازم است كه در حفظ سلامت بيشتر و بهداشت بهتر آنان برنامه‏هايى داشته باشند كه زايد بر سختى زندان از سختى‏هاى ديگر رنج نبرند و با صلاحديد رؤساى زندان اجازه ملاقات بيشترى دهند، خصوصاً در اين ايام، كه گناهكاران نيز افرادى هستند همچون خود ما.

    7 - شوراى انقلاب فرهنگى لازم است با كوشش فراوان و افزايش گروه‏هاى متعهد و متخصص كار خود را به نتيجه رسانده و در باز شدن دانشگاه‏ها در اين سال حد اعلاى توان خود را به كار برند. از خداوند توفيق آنان را براى اين امر مهم خواهانم.

    8 - از قواى مسلح، ارتش، ژاندارمرى، سپاه پاسداران، شهربانى، بسيج، قواى مردمى، عشاير، پيشمرگان و غير آنان كه در جبهه‏ها به فداكارى در راه اسلام و كشور عزيز اشتغال دارند، اميدوارم كه با تمام جديت و پشتيبانى يكديگر و وحدت كلمه و انسجام كامل و پيروى از فرماندهان، دلاورانه كشور عزيز اسلامى را از لوث وجود مهاجمين وابسته به قدرت‏هاى جهنمى پاك و با هجوم به

    صحيفه نور ج 14 صفحه 144

    لشكر كفر آنان را مجال پايدارى ندهند و بر فرماندهان قواى مسلح است كه با در نظر گرفتن نيرو درنگ را جايز ندانسته، فرصت را از دست ندهند كه خداوند متعال با قواى اسلامى است.

    9 - اينجانب پشتيبانى خود و ملت شجاع مبارز را از تمام قواى مسلح تكرار مى‏كنم و به آنان اطمينان مى‏دهم كه فداكارى آنان مورد قدردانى و افتخار ملت است و فرماندهان قواى مذكور در زير پرچم پر افتخار اسلام و مورد حمايت ملت بزرگ ايران مى باشند و من عهده‏دار حمايت آنان مى‏باشم. لازم است تذكر دهم كه گوش به شايعه‏پراكنى‏هاى مشتى بى‏وطن نداده و بااطمينان خاطر به سلحشورى خود ادامه دهند.

    10 - من متواضعانه از ملت عزيز مى‏خواهم كه پشتيبانى خود را از قواى مسلح ادامه داده و كشور عزيز اسلامى را با حمايت بى‏دريغ خود از آسيب دهر نگاه داريد. و نيز اكيداً تقاضا مى‏كنم كه از آوارگان جنگى كه با هجوم كفار بعثى عراق عزيزان و خانمان خود را از دست داده‏اند حمايت برادرانه و خواهرانه خود را ادامه دهيد و نگذاريد اينان تلخى آوارگى را احساس نمايند. رحمت خدا بر شما خواهران و برادران ارزشمند كه با همت بزرگ خود، هم پشتوانه جنگ تحميلى بوده و هم ياران وفادار آوارگان جنگى و البته دولت هم تمام كوشش را در اين امر انسانى نموده و مى‏نمايد لكن حمايت ملت موجب تقويت روحى قواى مسلح و دولت خواهد بود.

    11 - اكنون كه نقشه‏هاى شوم دشمنان خارجى و داخلى اسلام و مسلمين با بيدارى و وفادارى ملت و دولت باطل گرديد و توطئه‏هايشان براى اختلاف بين دولتمردان كه در نتيجه اختلاف بين قشرهاى ملت مى‏شد با هوشيارى ملت عزيز خنثى شد، از راه شايعه افكنى و تبليغات بى‏پايه كه به خيال خامشان موجب دلسردى و بى تفاوتى ملت سلحشور اسلامى گردد مشغول به فعاليت مذبوحانه شدند كه به گمان باطل خود ملت را از صحنه خارج و اسلام و مسلمين را به پرتگاه هلاكت بكشند و راه را براى اربابان ستمگر خويش صاف نمايند، بر ملت هوشيار و عزيز است كه به شايعات و قلم‏هاى مسموم كه مع‏الاسف گاهى به دست دوستان جاهل نيز مى‏باشد اعتنا نكنند و اسلام عزيز را كه از دسترنج زحمت‏هاى طاقت‏فرساى پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و اصحاب كبارش به ما رسيده است با بيهوده‏گويى مشتى توطئه‏گر و جاهل از دست ندهند.

    12 - به متفكران و روشنفكران و قلمداران، چه به اسلام وفادار و چه به كشور و ميهن علاقه مند و چه به شرف و ارزش انسانى پايبند مى‏باشند و چه در فاجعه آوارگان بى‏سرپرست و راندگان از منازل و شهرها و روستاهاى خود بى‏تفاوت نيستند و احساس رنج مى‏كنند، تذكر مى‏دهم كه مخالفت بعضى از شما با حكومت اسلامى براى شما نفعى ندارد و شما از آن بهره‏اى نخواهيد برد و جز با تعويق پيروزى نهايى و ادامه جنگ، كشور و ملت خود را به خرابى و هلاكت مى‏كشانيد و راهى براى دشمنان ايران و اسلام باز مى‏كنيد نتيجه‏اى نخواهيد برد پس به خود آئيد و در اين جهاد مقدس با ملت همفكر و همقدم باشيد تا پيروزى به دست آيد و شما از شرف پيروزى نيز بهره‏مند شويد و مردانگى را در حمايت از ملت و ستمكشان بدانيد.

    صحيفه نور ج 14 صفحه 145

    13 - اميد است امسال سال حكومت قانون باشد. در اسلام همه كس حتى پيامبر عظيم‏الشان صلى‏الله عليه و آله در مقابل قانون بى‏امتياز در يك صف هستند و احكام قرآن و اسلام بر همه جارى است و شرف و ارزش انسان‏ها در تبعيت از قانون است كه همان تقواست و متخلف از قانون مجرم و قابل تعقيب است و بر دستگاه‏هاى قضايى است كه از متعديان به جان و شرف و مال بندگان خدا دفاع كنند و آنان را به سزاى خود بنشانند. و من براى چندمين بار اعلام مى‏كنم كه هر گروه و شخصى اگرچه از بستگان و اقرباى اينجانب باشند، خود مسؤول اعمال و اقوال خود هستند و اگر خداى نخواسته تخلف از احكام اسلام كردند، دستگاه قضايى موظف است آنان را مورد تعقيب قرار دهد و هر كس و هر دستگاه، چه قضات شرع و چه دادگاه‏ها و چه غير اينها، هر كس تعديات خود را به اسم من و يا به انتساب به من اجرا كنند مجرم و مفترى است. و اخيراً درود بى پايان خود را تقديم مجاهدان اسلام و شهداى راه حق و معلولان و آوارگان جنگرده مى‏نمايم و رحمت واسعه خداوند را براى همگان از پيشگاه مقدس پروردگار مسئلت مى‏نمايم و از درگاه مقدسش تقاضا مى‏نمايم كه اين سال جديد را بر همه مسلمين و مستضعفين جهان و بر ملت عزيزمان مبارك گرداند و اين سال را سال پيروزى اسلام قرار دهد.

    والسلام على عبادالله الصالحين

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  3. #1233
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 14 صفحه 146

    تاريخ: 1/1/60

    پيام راديو تلويزيونى امام خمينى به مناسبت حلول سال نو

    آن روز مبارك است بر ما كه سلطه جهانخواران بر ملت‏هاى مستضعف شكسته شود

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من اين سال نو را به همه مسلمين جهان و ملت‏هاى مظلوم تحت فشار ابر قدرت‏ها و ملت شريف رزمنده ايران تبريك عرض مى‏كنم. مبارك باد بر شما ملت بپاخاسته و بيدار كه تمام توان خودتان را در مقابل قدرت‏هاى بزرگ كه همه بسيج شده‏اند بر ضد شما، به ميدان آورديد و همانطور كه در اول نهضت با هم همدست و متحد بوديد، امروز هم در اين سال جديد هم با هم هستيد و من اميدوارم كه بيشتر از پيش با هم برادر و همفكر و هم رزمنده باشيد.

    آن روز مبارك است بر ما كه سلطه جهانخواران بر ملت مظلوم ما و بر ساير ملت‏هاى مستضعف شكسته شود و تمام ملت‏ها، سرنوشت خودشان را به دست خودشان بگيرند و دولت‏ها بيدار بشوند و ببينند كه با داشتن آنهمه ابزار و آنهمه انسان و قواى انسانى و آنهمه اراضى و سيع و ذخاير زيرزمينى، براى اينكه ما توجه نكرديم به دستورات اسلام كه بين همه مسلمان‏ها عقد اخوت بسته است و همه را دعوت به اعتصام به حبل الله و پيروى از خط اسلام مى‏فرمايد، نكرديم. و من اميدوارم كه در اين سال جديد هم ملت ما و دولت ما و همه آنهائى كه در اداره كشور دخالت دارند، از لشكرى و كشورى‏ها همه با هم برادر باشند و اين نعمت بزرگى كه در قرآن كريم او را نعمت اخوت ذكر مى‏فرمايد و همين نعمت اخوت را موجب اين مى داند كه ما از همه گرفتارى‏ها نجات پيدا كنيم. من در اين سال جديد اميدوارم كه همه با هم برادر باشند و همه با هم در مصالح اين كشور پيش بروند و دست قدرت‏ها را از كشور خودشان كوتاه كنند. و همه مسلمين جهان توجه بكنند به اين آياتى كه در قرآن كريم براى وحدت مسلمين نازل شده است و مسلمين را دعوت به وحدت و اعتصام به حبل الله كه همان اسلام است فرموده است، همه توجه كنند و اين سال نو را با مباركى و ميمنت در زير پرچم پرافتخار اسلام و دستورات نورانى خداى تبارك و تعالى مجتمع بشوند و دست قدرت‏هاى بزرگ را كه هيچ فكر نمى‏كنند الا براى مصالح خودشان و چپاول كردن ذخائر ملت‏هاى ضعيف، با هم باشند همه، تا اين دست‏هاى چپاولگر قطع بشود و ملت‏ها و دولت‏هاى اسلامى همه با هم مجتمع باشند، همه با هم برادر باشند، برابر باشند.

    صحيفه نور ج 14 صفحه 147

    اميدواريم امسال سال اخوت ايمانى و و حدت كلمه وعود به اوايل نهضت باشد

    حكومت‏ها در فكر سلطه بر ملت خودشان و سركوبى ملت خودشان نباشند و ملت در فكر خنثى كردن اعمال دولت نباشند، اگر آنها به اسلام برگشتند و توجه به احكام اسلام كردند، همانطورى كه ملت ما با دولتش، با همه ارگان هاى دولتى دوست هست و نه ارگان‏هاى دولتى مى‏خواهند بزرگى به ملت بفروشند، سلطه‏گرى كنند به ملت و نه ملت در صدد اين است كه به دولت خودش يك كارى بكند كه خنثى بشود اعمالش ، همه با هم هستند و همه با هم انشاء الله اين كشور را به پيش مى‏برند و نمى‏گذارند كه قدرت‏هائى كه در كمين نشسته‏اند و تفاله‏هاى آنها در بين كشور ما هم هست، اينها نمى‏گذارند اينها بتوانند كارى انجام بدهند. و ما اميدواريم كه امسال سال اخوت ايمانى و وحدت كلمه وعود به اوايل نهضت باشد، همانطورى كه مى‏بينيم كه بحمدالله هست باز تحكيم بشود اين وحدت و تمام افراد اين مملكت درصدد اين باشند كه براى اين كشور خدمت كنند و خدمتگزارى به اسلام و كشور اسلامى داشته باشند تا اينكه اين سال بر همه ما نوروز باشد و بر همه ما مبارك باشد و پيروزى اسلام در اين سال انشاء الله تحقق پيدا بكند و تمام اقليت‏هائى كه در اين كشور هستند، اقليت مذهبى كه در اين كشور هستند و رسمى هستند، در زير لواى اسلام با رفاه و آسودگى زندگى كنند.

    دولت با تمام قوا مشغول اين است كه امور را پيش ببرد

    و انشاء الله اين آثار شوم جنگ نابكار صدامى كه دست نشانده قدرت‏هاى بزرگ است از بين برود و تمام كشور ما توجه به اين معنا داشته باشند كه آثار جنگ البته اين مسائل هست و ما همه اين آثار را از دشمن‏ها مى‏دانيم، نه از دوست ها. دولت با تمام قوا مشغول اين است كه امور را به پيش ببرد و مردم را در رفاه نگه دارد، لكن آثار جنگ است. در آن سالى كه متفقين آمدند به ايران، من خوب ياد دارم كه در قم كه ما بوديم تقريباً تمام دكان‏هاى نانوايى بسته شده بود و قحطى وجود پيدا كرده بود كه حتى يك روز كه اواخر امور بود من با يك بچه‏اى كه همراه من بود داشتيم مى‏رفتيم، يكدفعه اين بچه به من گفت آى نون، كه نان را، مدت‏ها بود نان سنگك را نديده بود. شما مى‏دانيد كه ما الان در حال جنگ هستيم و به حسب حال جنگ، آن هم جنگ با تمام ابر قدرت‏ها و آن هم اينكه ما را محصور كردند. مدت‏هاست ما محصور اقتصادى هستيم و مشغول جنگ هستيم، معذلك با كوشش خود ملت و با كوشش دولت اينجا باز رفاه نسبى هست و من اميدوارم كه اين جنگ به زودى تمام بشود و لشكر اسلام بر كفر غلبه كند و انشاء الله اين مملكت يك مملكت با رفاهى، يك مملكت با سعادتى باشد كه ملت‏هاى ما، ملت ما در اين كشور با سعادت و سلامت باشند و خداوند متحول كند قلوب و ابصار ما را، بصيرت ما را به يك قلوب نورانى و يك بصيرت واقعى كه مسائل را درست ارزيابى كنيم. و كسانى كه مى‏خواهند اين ملت را مى‏خواهند كه سست كنند و مى‏خواهند به واسطه تبليغات سوئى كه اخيراً بيشتر مى‏كنند كه اين مملكت در آن كارى نشده است، اين مثل رژيم سابق است، مثل اوقاتى است كه

    صحيفه نور ج 14 صفحه 148

    آنها بودند اين تبليغات،از كمبودى‏ها تبليغ مى‏كنند، از وضع اقتصادى انتقاد مى‏كنند، اينها توجه ندارند كه در عين حالى كه ما در اين دو سال تمام توانمان صرف اين شده است كه اين قدرت بزرگ را نگذاريم دخالت كنند و تفاله‏هاى آنها را نگذاريم به اين ملت ظلم كنند، معذلك در همين مدت كوتاه از تمام زمانى كه مدرسه ساخته شده است و اين پنجاه سالى كه آنها راجع به كارهائى كه كرده‏اند، اسفالت‏هايى كه كرده‏اند، ساختمان‏هائى كه كرده‏اند، اين دو سال چندين برابر آن بوده است، لكن كوردلان اينها را به حساب نمى‏آورند و مى‏گويند دولت نمى‏تواند كار بكند و اسلام نمى‏تواند اداره بكند مملكت را. اين اسلام است كه امروز اداره مى‏كند مملكت را و اين اسلام است كه تمام افراد اين مملكت را دور خودش جمع كرده است و نمى گذارد كه اين جنگ تأثير سوء خودش را زيادتر از اين مقدار كه در آن محيطها هست انجام بدهد.

    مملكت ما در اين سال، مملكتى باشد كه فقط قانون حكم كند

    و من اميدوارم كه خداوند اين سال را، سال رحمت، سال بركت، سال صفا، سال برادرى، سال برابرى قرار بدهد و تمام ملت و دولت و دست‏اندركارها تماماً مجتمع باشند و با هم اين كشور را به سلامتى و سعادت، همه چيزهائى كه احتياج دارد تهيه كنند و كارسازى كنند و از كارهاى ناشايستى هم كه در كشور واقع مى‏شود و اين لازمه يك انقلاب است جلوگيرى كنند و مملكت ما در سال آينده و در اين سال، در همين سالى كه هستيم مملكتى باشد كه قانون فقط حكم كند. هيچ كس غير قانون حكم نكند و تمام مجرى قانون باشند و كسى در حدود غير قانونى عمل نكند و همه در حدود خودشان عمل كنند و انشاء الله سعادت و سلامت براى تمام مسلمين و براى خصوص كشور ما و كشور عراق باشد كه اين جرثومه فساد كنار برود و مسلمين عراق و ايران آزاد باشند. و اميدوارم كه سعادت و سلامت براى همه باشد و انشاء الله فلسطين آزاد بشود و بيت المقدس، آن كه مسجد همه مسلمين است به حال اول برگردد و آنهائى كه به مسلمين ظلم و ستم مى‏كنند انشاء الله خداوند دفع شر آنها را بكند.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

  4. #1234
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 14 صفحه 149

    تاريخ: 9/1/60

    تلگرام امام خمينى به آيت الله ربانى شيرازى

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    جناب حجت‏الاسلام والمسلمين آقاى ربانى شيرازى دامت افاضاته

    از سوء قصد به جنابعالى مطلع شدم. اين نحو برخورد با روحانيون متعهد، برنامه منحرفين بوده و هست و غرض آنان خارج نمودن جمع كاردان و متعهد از صحنه است. غافل از آنكه به حكم تاريخ روحانيون آگاه در تمام صحنه‏هاى سياسى پيشقدم بوده‏اند و ترور اشخاص نمى‏تواند آنان را مأيوس كند و راه را براى بدخواهان به اسلام و كشور باز كنند. بحمدالله جنابعالى از اين سانحه نجات پيدا نموديد و اميد است به زودى صحت خود را باز يافته و به خدمت به اسلام و مملكت ادامه دهيد.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

    روح‏الله‏الموسوى‏الخمين

    
    previos page menu page next page
    

  5. #1235
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 14 صفحه 150

    تاريخ: 11/1/60

    بيانات امام خمينى در جمع نمايندگان انجمن‏هاى اسلامى مدارس سراسر كشور

    شما دو تعهد داريد: يكى اسلامى بودن خودتان، يكى اسلامى كردن آنجائى كه اين انجمن‏ها در آنجا هست

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من نسبت به انجمن‏هاى اسلامى همه كشور، اعم از انجمن‏هاى اسلامى دبيرستان‏هاى سراسر كشور يا ساير انجمن‏هاى اسلامى كه در همه جا بحمدالله تحقق پيدا كرده است، چند كلمه‏اى صحبت دارم: يكى اينكه اين نامگذارى، كه انجمن اسلامى در هرجا باشد، اين يك تعهدى است از طرف انجمن نسبت به اسلام و آن تعهد اسلامى بودن و اسلامى كردن است. فقط اسم نيست كه گروهى دور هم جمع بشوند و اسم خودشان را انجمن اسلامى بگذارند، اين يك تعهد است كه شما براى خاطر اسلام در سرتاسر كشور و در تمام جاهائى كه در آنجا از اسلام هست همه چيز، شما متعهديد كه اسلامى باشيد و اسلام را در آنجاها كه هستيد پياده كنيد. پس شما دو تعهد داريد: يكى اسلامى بودن خودتان، يكى اسلامى كردن آنجائى كه اين انجمن‏ها در آنجا هست. راجع به اسلامى كردن خودتان دو تا مطلب هست: يكى اينكه توجه به اين معنا باشد كه در اين انجمن‏ها اشخاص منحرف، غيرمتعهد به اسلام بلكه دشمن اسلام نباشد. آنهائى كه نمى‏خواهند اسلام در اين كشور تحقق پيدا بكند و از اسلام سيلى خورده‏اند، آنها در همه جاهائى كه با اسم اسلام يك انجمنى هست، يك مساجدى هست، و جاهاى ديگر، اينها كوشش دارند كه در آنجاها نفوذ كنند. تكليف انجمن‏هاى اسلامى، چه در مدارس و چه در ساير جاهاى كشور كه بحمدالله همه جا هست، تكليف اولى اين است كه اشخاصى كه در اين انجمن‏ها وارد مى‏شوند شناسائى شده باشند، سابقه قبل از انقلابشان و در انقلاب چه كردند و چه بودند و قبل از انقلاب اينها داخل چه امرى بودند و چه كارهائى‏كردند، خانواده‏هاى اينها خانواده‏هاى متعهد به اسلام است؟ خود اين فرد قبل از انقلاب متعهد به اسلام بوده است بعد از انقلاب هم به همان حال باقى مانده است؟ يا نه ممكن است كه يك اكثريتى از اين انجمن‏ها اشخاص متعهد، سالم، مؤمن به انقلاب و مؤمن به اسلام باشند، لكن اگر يك اقليت ولو دو نفر هم در بين انجمن‏ها، هر انجمنى، منحرف باشد، يك وقت مى‏بينيد كه همان دو نفر منحرف انجمن اسلامى را به انحراف مى‏كشند و انجمن اسلامى آنجائى را كه مى‏خواهد اسلامى بكند رو به انحراف مى‏برد اين يكى از مهمات انجمن‏اسلامى است. شايد مكرر اين مطلب به من گفته شده است كه در انجمن‏هاى اسلامى

    صحيفه نور ج 14 صفحه 151

    اشخاصى هستند كه اسلامى نيستند، اشخاصى هستند كه به اسم اسلام و صورت اسلام در اين انجمن آمدند و مى‏خواهند انحراف ايجاد كنند. اين يكى از وظايف انجمن‏هاست كه بايد توجه داشته باشند اين اشخاصى كه در اين انجمن‏ها وارد مى‏شوند چه جور اشخاصى هستند. سوابق‏شان را، لواحق شان را، خانوادگى شان را بايد بررسى بكنيد و آنوقت فرد را بپذيريد، اينطور نباشد كه شما بدون توجه يك وقت اشخاصى كه انحراف دارند، اشخاصى كه تعهد به اسلام ندارند، اشخاصى كه با اسلام دشمن هستند، مخالف هستند، اينها وارد بشوند و خداى نخواسته اصل انجمن اسلامى را به فساد بكشند و اصل آن ارگانى كه اين انجمن‏ها براى اصلاح آنها تحقق پيدا كرده است، يك وقت رو به فساد برود. اين يكى از تكاليف شماهاست كه به همه آنهائى كه انجمن‏هاى اسلامى را بوجود مى‏آورند، اين بايد بسيار توجه به آن بشود، يك جهت ديگر راجع به اسلامى بودن خود اين انجمن‏هاست. اسلام ابعاد مختلفى دارد كه اگر يك نفر يا يك جمع بخواهند واقعاً مسلم باشند، بايد تمام ابعاد را در نظر بگيرند. اسلام يك بعد، بعد عقائد است، عقائد اسلامى. بايد انجمن‏هاى اسلامى عقائد اسلامى را داشته باشند، اينطور نباشد كه يك فرد يا افرادى پايبند به عقائد اسلامى نباشند و انجمن اسلامى درست كرده باشند. اگر معتقد به تمام اصول اسلام نباشند، اينها نمى‏توانند انجمن اسلامى تشكيل بدهند يا اسلام را بخواهند پياده بكنند. و يك بعد ديگر، اخلاق اسلامى است. چه بسا اشخاصى عقائد اسلامى را به حسب واقع هم تا حدودى دارند لكن اخلاق اسلامى را ندارند. آن چيزى كه مهم است براى شما كه انجمن اسلامى تشكيل مى‏دهيد و خصوصاً براى شما حاضرين كه انجمن‏هاى اسلامى دبيرستان‏ها را متكفل هستيد و دوستان شما متكفل هستند، اين يك امر بسيار مهمى است كه شما عهده‏دار شديد. و بايد شما از خودتان شروع كنيد و خودتان را به اخلاق اسلامى آرايش بدهيد و از اخلاقى كه برخلاف اسلام است، تحرز كنيد، براى اينكه شما مى‏خواهيد در دبيرستان‏هائى كه هستيد اسلام را در آنجا پياده كنيد، نمى‏خواهيد كه فقط يك اسمى باشد كه ديگران چون انجمن دارند پس ما هم انجمن داشته باشيم. شما مى خواهيد كه اسلام را در دبيرستان‏ها، كه بسيار اهميت دارد پياده كنيد و اين تابع اين است كه خود شما هم عقائد اسلامى‏تان صحيح باشد و هم اخلاق اسلامى داشته باشيد. چنانچه يكى از بعدهاى ديگر، اعمال اسلامى است، تعهد به ظواهر اسلام، به او امر و نواهى اسلام و عمل كردن به احكام اسلام است. اگر چنانچه آن جمعيتى كه تشكيل انجمن اسلامى دادند خداى نخواسته در اعمال، انحرافى داشته باشند، اينها نمى توانند بگويند كه ما انجمن اسلامى هستيم و آمديم كه اسلام را در اينجا كه هستيم پياده بكنيم. اول بايد از خودتان شروع كنيد. هر كسى از خودش بايد شروع كند و عقائد و اخلاق و اعمالش را تطبيق با اسلام بدهد و بعد از اينكه خودش را اصلاح كرد، آنوقت دنبال اين باشد كه ديگران را اصلاح كند، و خصوصاً شما كه در دبيرستان‏ها هستيد و همه آنهائى كه سر و كارشان با بچه‏ها، نوباوگان، جوانان هست، اين يك عهده بزرگى است براى شما كه شما در آنجاها كه هستيد مى‏خواهيد كه دبيرستان را با هر چه در دبيرستان هست، به صورت اسلامى در بياوريد. و اين يك تعهد بزرگى است و آنهائى كه در آنجا هستند، در

    صحيفه نور ج 14 صفحه 152

    دبيرستان‏ها هستند، در دبستان‏ها هستند، بعد هم در دانشگاه‏ها وارد مى شوند، اينهائى هستند كه آتيه يك كشور در دست آنهاست و اگر آنها به طور تعهد اسلامى، اخلاق اسلامى تربيت شدند و به جامعه تحويل داده شدند، آنها مى‏توانند كه يك كشور را اصلاح كنند و از استقلال كشور دفاع كنند.

    با تعهد به اسلام امكان ندارد كه بروند و وابسته به غير بشوند

    تمام اين امورى كه فاسد است، چه امورى كه در رژيم سابق واقع مى‏شد از حيث وابستگى به قدرت‏هاى اجنبى و چه آنهائى كه خودشان طرفدار بودند كه وابسته كنند اين ملت را و اين كشور را به كشورهاى ابر قدرت، اينها تمام براى اين است كه تعهدهاى اسلامى را اينها نداشتند. اگر چنانچه يك فرد يا افرادى اسلام را بدانند چى است، اسلام را بفهمند نسبت به قدرت‏هاى ديگر چه جور بايد معامله كنند، استقلال كه در اسلام بايد باشد توجه به آن بكنند، با تعهد به اسلام امكان ندارد كه بروند و وابسته به غير بشوند، آن هم غيرى كه برخلاف اسلام است و دشمن اسلام است. تمام گرفتارى‏هاى ما براى همين است كه رجال ما در سابق، چه آنهائى كه در مجلس بودند و چه آنهائى كه دولت را در دست داشتند و چه آنهائى كه ارتش را در دست داشتند در سابق، قضيه اسلام پيش آنها مطرح نبود اكثراً چون مطرح نبود، آنهائى كه در تربيت بچه‏ها وارد بودند اصلاً كارى به اينكه اين بچه تربيت اسلامى بشود تا يك روح بزرگ پيدا بكند كه تحت سلطه اجانب واقع نشود و تحت سلطه داخل هم واقع نشود، وقتى اينها خودشان تعهد اسلامى نداشتند، بچه‏هاى ما هم همانطور تربيت مى‏شوند. گروه گروه در دانشگاه‏ها مى‏رفتند و گروه گروه از دانشگاه‏ها بيرون مى‏آمدند و از اسلام خبرى نبود و از تعهد اسلامى و اخلاق اسلامى خبرى نبود.

    بايد شماها كه انجمن اسلامى در دبيرستان‏ها تشكيل مى‏دهيد، خود شما الگو باشيد

    بايد شماها كه انجمن اسلامى در دبيرستان‏ها تشكيل‏دهيد، بعد از اينكه خودتان توجه داشته باشيد به اسلام و تعهد داشته باشيد به احكام اسلام و اخلاق اسلام و اعمال اسلامى، بايد خود شما الگو باشيد، از براى اينكه بچه‏ها با عمل شما تربيت بشوند و شما دعوت كنيد آنها را با اعمال خودتان به اسلام و اخلاق و اعمال اسلامى. اگر اين خدمت بزرگ را شما بكنيد و تمام كسانى كه سرو كارشان با جوان هست، سر و كارشان با كودك‏ها هست، اينها متعهد به اسلام باشند و متعهد به احكام اسلام باشند، كه در احكام اسلام تمام چيزهائى كه در اداره يك كشور احتياج به آن هست، هست در اسلام، اسلام را اگر كسى تعهد به آن داشته باشد، امكان ندارد كه او زير بار ظلم برود، زير بار وابستگى به كفار برود، خودش را تابع كفار قرار بدهد. تمام اين فسادها براى اين است كه اسلام در اين كشورها به آن معنائى كه هست، تحقق پيدا نكرده و آنهائى كه تربيت جوان‏ها و بچه‏ها و بزرگ‏ها و آنهائى كه در دبستان يا بالاتر هستند، آنها تربيت صحيح نشدند، و بعد در جامعه كه آمدند و كشور را در تحت سيطره خودشان در آوردند، يك اشخاص غير متعهد بودند و ابائى از اين نداشتند كه كشور خودشان وابسته به

    صحيفه نور ج 14 صفحه 153

    غير باشد و احتياج به خارج داشته باشد.

    بايد كوشش كنيد كه جوان‏ها و نيمسال‏ها و خردسال‏ها را مستقل از حيث افكار و فرهنگ بار بياوريد

    شما حالا بايد از اول شروع كنيد و قصدتان بر اين باشد كه خودتان مستقل در همه چيز باشيد، در فرهنگ مستقل باشيد، در صنعت مستقل باشيد، در زراعت مستقل باشيد. وقتى كه بناى بر اين معنا گذاشتيد و با اين عزم وارد ميدان شديد، مى‏توانيد كه كشور خودتان را نجات بدهيد و كشور خودتان را مستقل كنيد و بيمه كنيد استقلال كشور خودتان را براى هميشه. الان ما اول كارمان هست، ما با يك كشورى وارد شديم به يك كشورى وارد شديم كه همه چيزش وابسته به اجانب بود. تمام كارهائى كه در اينجا مى‏شد تقليد از خارج بود. اگر مدرسه تأسيس مى‏كردند، يك مدرسه وابسته بود و اگر چنانچه نظامى تربيت مى‏كردند، يك نظامى وابسته بود. مى‏گويند كه در آنوقتى كه كندى را ترور كردند، در مدرسه‏هاى ما براى اين بچه‏هاى كوچك يك شعرهاى عزا درست كردند، عزا براى كندى گرفتند. و امروز كه يك برادر ديگر او را ترور كردند، حالا چه اين ترور موفق باشد يا نباشد، و به حال ما هم فرقى نمى‏كند، حالا اينطور نيست كه ديگر برايش عزا بگيرند. در هر صورت، شما بايد متحول بشويد از آن رژيم و آن ريشه‏هائى كه دوانده بود در همه جا (همه جاى كشور را آنها منقلب كرده بودند به يك اخلاق وابسته) بايد كوشش كند ملت ايران و كوشش كنند آنهائى كه با جوان‏ها و با نيمسال‏ها و با خردسال‏ها سر و كار دارند، كوشش كنند كه اينها را مستقل از حيث افكار و مستقل از حيث فرهنگ بار بياورند اينها هستند كه بعدها اين كشور را در دست مى‏گيرند و اگر شما اينها را تربيت خوب بكنيد، هر كارى كه آنها بكنند، براى شما ثواب دارد.

    شما به واسطه همين اسمى كه روى خودتان گذاشتيد مسؤول هستيد

    در هر صورت، شما يك تكليف بزرگى عهده داريد. انجمن‏هاى اسلامى در هر جا كه هستند، اين اسمى كه روى خودشان گذاشتند، تكليف مى‏آورد براى آنها. يك روز از شما سؤال مى‏شود كه شما، انجمن اسلامى اسم خودتان را گذاشتيد، لكن به اسلام تعهد نداشتيد. اگر خداى نخواسته انحرافى در شما باشد يا بگذاريد انحرافى در انجمن‏ها باشد، يا بگذاريد انحرافى در تعليماتى كه مى‏خواهد بشود، بشود، شما به واسطه همين اسمى كه روى خودتان گذاشتيد مسؤول هستيد. سؤال مى‏شود كه تو كه گفتى من داخل انجمن اسلامى هستم، چرا خودت اسلامى نبودى و چرا بچه‏هائى كه در تحت تربيت معلمينى كه شما در آنجا بوديد، تربيت شدند اسلامى نشدند و چرا انحراف در اين انجمن‏هاى اسلامى بوده است؟

    در هر صورت، ما همه مكلف هستيم و همه اين بار سنگين و امانت بزرگى كه به عهده ما هست، و آن اسلام است و آن كشور اسلامى، اين بار سنگين را ما بايد به مقصد برسانيم. و ما بايد تماممان چه

    صحيفه نور ج 14 صفحه 154

    دولت و چه ملت، و خصوصاً كسانى كه سرو كار شان با جوان‏ها و بچه‏ها هست، اين يك امانت بزرگى است به عهده همه شماها و همه ما كه ما اين امانت را به آنجائى كه بايد برسد برسانيم و اسلام را انشاء الله در تمام نواحى اين مملكت پياده كنيم و خودمان از خودمان شروع كنيم و ديگران را هم انشاءالله دعوت كنيم.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

  6. #1236
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 14 صفحه 159

    تاريخ: 12/1/60

    فرمان امام خمينى به آيت الله مهدوى كنى

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    جناب حجت الاسلام آقاى حاج شيخ محمدرضا مهدوى كنى دامت افاضاته

    جنابعالى را به نمايندگى خويش تعيين نمودم تا با نماينده‏اى كه جناب آقاى بنى‏صدر و نماينده ديگرى كه جناب حجت الاسلام آقاى بهشتى و جناب حجت الاسلام آقاى هاشمى رفسنجانى و جناب آقاى رجائى تعيين مى‏نمايند، موارد تخلفات از حقوق قانونى هر يك رسيدگى بنمايند و نيز در زمان جنگ كه زمانى استثنائى است به اقوال و اعمال هر كس كه موجب اختلاف و تشنج در كشور مى‏شود رسيدگى بنمايند و نيز در همين زمينه، مطبوعات و رسانه‏هاى گروهى را مورد بررسى قرار دهيد تا هر كس و هر چه به حسب رأى اكثريت متخلف و تخلف به شمار آمد، در مرتبه اول به آنان تذكر دهيد تا در اصلاح خود بكوشند و در مرحله بعد به وسيله رسانه‏هاى گروهى به مردم شريف كشور معرفى و در تمام موارد فوق به دادستان كل كشور گزارش دهيد و دادستان كل كشور شرعاً موظف است تا با بيطرفى كامل، پس از طى كردن مراحل قانونى موافق موازين شرعى و قانونى با آنان عمل نمايند. انتظار مى‏رود كه آنچه را به عهده آقايان گذاشته شده است كه يك تكليف شرعى است، قاطعانه و بدون غمض عين عمل نمايند. لازم به تذكر است كه براى اتحاد بيشتر بين نمايندگان، هيچ كدام از سه نماينده در خارج از جلسه، حق بازگوكردن نظر خود و اظهار مخالفت با رأى اكثريت را كه موجب تضعيف هيات گردد، نداشته و در صورت تخلف كه موجب جنجال است، دادستان كل كشور با خود نماينده متخلف چون سايرين عمل خواهد نمود. لازم است نمايندگان و افرادى كه آنان را تعيين مى‏نمايند و همه نويسندگان و گويندگان براى حل معضلات جامعه، دست در دست يكديگر دهند و در حدود قانونى وظائف خويش براى پيشبرد مقاصد عالى اسلام تلاش نمايند.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

    روح‏الله‏الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  7. #1237
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 14 صفحه 155

    تاريخ: 12/1/60

    پيام امام خمينى به مناسبت سومين سالروز تأسيس جمهورى اسلامى

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    درود بى‏پايان بر ملت انقلابى ايران كه با قيام خود دست جنايتكاران خارج و داخل را قطع و جمهورى اسلامى را پايه‏گذارى نمود. رحمت خداوند تعالى بر شهداى راه استقلال و آزادى و جمهورى اسلامى و درود بر رزمندگان شجاع در جبهه‏هاى غرورآفرين دفاع از ميهن عزيز و اسلام بزرگ. سلام بر آوارگان و خانواده‏هاى شهدا و بركت خدا بر پشتيبانان پشت جبهه‏ها در سراسر ايران. آغاز سومين سالروز رسميت جمهورى اسلامى كه با پشت سر گذاشتن مشكلات بزرگ و توطئه ابر قدرت‏ها و قدرت‏هاى شيطانى كه در رأس آن آمريكاى جنايتكار است، با سرافرازى ملت عظيم الشان و قدرت نهادهاى انقلابى و نيروهاى مسلح سلحشور با پيروزى حق بر باطل و اسلام بر كفر به خواست خداوند متعال، اين يار مستضعفان و پناهگاه مظلومان، بر همه مبارك باد. ما هم اكنون در موضع قدرت با وحدت كلمه و توحيد مقصد، با دشمنان جهانخوار و خود فروختگان بى‏وطن مواجه هستيم. ما در سال قبل با توطئه آمريكا و آلت بى‏اراده او، سادات، كه با پناه دادن شاه مخلوع، در صدد غائله راه انداختن و شاه معدوم را وسيله قرار دادن بود، مواجه بوديم كه با تأييد خداوند تعالى شاه با فضاحت به گورستان و توطئه‏گران با رسوايى به زباله‏دان تاريخ رهسپار شدند. و در اين سال، با شاخه فاسد و ريشه جنايتكارتر غرب و شرق مواجه مى‏باشيم و بحمدالله تعالى اين جنگ تحميلى موجب انسجام هر چه بيشتر ملت رزمنده ما گرديد. دولت بعث عراق كه با حساب‏هاى غلط خود و فريب محركين آن به دام افتاده است و راه پس و پيش ندارد، زيرا از يك سو ملت عراق بدان پشت كرده و آن را به تزلزل كشانده است و از سوى ديگر قواى مسلح شجاع ايران او را در تنگنا قرار داده است، با حركات مذبوحانه و تشبثات همه جانبه، در صدد است تا خود را از اين دام كه به دست خائن خود فراهم نموده است نجات دهد و به خيال خام خود حيثيت به باد رفته خود را اعاده كند و بر جنايات بيسابقه خود بر ملت شريف عراق و ايران پرده فريب كشد، غافل از آنكه دير شده است و او نيز چون شاه مخلوع و پشتيبانان او، در همان گورستانى رود كه آنان رفته‏اند. اليس الصبح بقريب صدام و پشتيبانان ستمگر او بايد بدانند كه در اين سال، انسجام و قدرت ارتش شجاع و سپاه پاسداران غيور و ساير قواى مسلح نظامى و ملى اسلامى ما بيش از سال‏هاى پيش است و ملت رزمنده ما بيش از سابق پشتيبان آنان هستند و داوطلبان شهادت در راه خداوند متعال روز به روز افزايش يافته و منتظر فرمان

    صحيفه نور ج 14 صفحه 156

    الهى هستند. امروز متفكران ملت بزرگ ما، در اثر محاصره‏ء اقتصادى، مغزهاى خود را به كار انداخته‏اند و نقصان‏هاى موجود را به طور چشمگيرى رفع و زيان‏هاى ناشى از محاصره را با كوشش شبانه روزى خود به مقدار زياد جبران نمودند. امروز دولت ايران با پشتيبانى ملت، قويتر و سر سخت تر در مقابل دشمنان ايستاده است. صدام جنايتكار و دوستان او بايد بدانند كه جنايات وارد بر عراق و ايران به دست سردمداران جنايتكار او، به ميزانى نيست كه به حساب آيد. خسارات مالى كه بالغ بر صدها ميليارد تومان مى‏باشد و جنايات انسانى نيز كه از خسارات مالى بسيار بزرگتر است، بهترين جوانان عزيز ما را كه مى‏بايست در راه اعتلاى اسلام در سراسر جهان و كشور عزيز كوشش مى‏كردند، شهيد و ارتش عراق را كه لااقل مى‏بايست با دشمن اعراب، اسرائيل جنايت پيشه به جنگ برخيزد و قدس را نجات دهد، به تجاوز به كشورى كه جز به اسلام فكر نمى‏كند وادار و به هلاكت رساندند. بايد جهانيان بدانند كه امروز كشور ايران مثل ابر قدرت‏ها و يا رژيم‏هاى فاسد دست نشانده ابر قدرت‏ها نيست كه يك اقليت زورگو و قلدر بر يك اكثريت مظلوم تحت سلطه حكومت كنند و مقدرات آنان را به دست بگيرند، بلكه ايران امروز يك ملت است كه دسته اى از آن خدمتگزارانى هستند كه تدبير امور كشور و دفاع از آن را با اراده ملت به عهده دارند و ملت نيز خود را عهده دار پشتيبانى از آنان مى‏داند. چنانچه در طول مدت پيروزى انقلاب، سراسر كشور عزيز از زن و مرد، كوچك و بزرگ، در مشكلات دولت و ارتش، سهيم و در رفع آنها همقدم و همفكر بودند و در جنگ تحميلى و چه در جبهه و چه در پشت جبهه تمام ملت در دفاع از كشور سهيم مى‏باشند و اراده چنين ملتى در سرنوشت كشور و در جنگ و صلح تعيين كننده است و كسانى كه به عنوان حسن نيت، پاى در ميان گذاشته و رفت و آمد مى‏كنند، اگر حقيقتاً بشر دوست و با حسن نيت و به حكم اسلام به اين امر قيام نموده اند، بايد با رسيدگى كامل، ظالم را از مظلوم و غارتگر را از غارت شده و جانى را از كسى كه بر آن جنايت واقع شده است شناسايى نموده و معرفى نمايند.

    ملت ما در مقابل حق و عدالت تسليم است، چنانچه در مقابل ظلم و جور ايستاده است. ما انتظار داريم تا هياتى به تجاوزات و جنايات رسيدگى كامل نمايد و ظالم و متجاوز را معرفى نموده و با آن، طورى عمل كنند تا عبرتى براى متجاوزان به حقوق بشر گردد و با اين شيوه نيز مى‏توان صلح و آرامش را به جهان برگرداند.

    غمض عين از جنايتكاران و ناديده گرفتن جنايات ستمگران، راه را براى ظالمان باز و دنيا را به هلاكت خواهد كشاند. اكنون به حكم اداى وظيفه خدمتگزارى به ملت شريف، لازم است تذكراتى گرچه تكرارى است، بدهم:

    1 - به تمام گروه‏ها و سازمان‏ها و احزاب و دستجات در سراسر ايران اعلام مى‏شود كه اگر سلاح خود را تحويل دهند و اظهار ندامت كنند، به آنان تأمين داده مى‏شود و مى‏توانند برادر وار در كشورشان زندگى نمايند و آنچه گذشته است، مورد عفو است و اگر به جنايات خود ادامه دهند، روزى كه پشيمان شوند، به حكم اسلام، از آنان پذيرقته نخواهد شد و من مطمئن هستم كه به زودى روز

    صحيفه نور ج 14 صفحه 157

    پشيمانى براى آنان خواهد آمد. شما مخالفان جمهورى اسلامى در اين دو سال بايد درك كرده باشيد كه نمى‏توانيد با ملتى كه در راه كشور و اسلام از جان گذشته است، مقابله كنيد و پس از رنج‏ها و زحمت‏ها و جنايات، ناچار تسليم خواهيد شد. پس بهتر آن است كه هر چه زودتر به ملت بپيونديد و از گرايش به شرق و غرب خوددارى نماييد و برگشت خود را به آغوش ملت و اسلام اعلام نماييد تا مورد حمايت ملت قرار گيريد.

    2 - در اين چند روز كه اظهار مخالفت‏ها بحمدالله كاهش پيدا كرد و روزنامه‏ها تعطيل و از ايجاد اختلاف دستشان كوتاه بود و پس از انتشار نيز اكثر آنها از دامن زدن به اختلافات تا حدى خوددارى نموده‏اند و گوش ملت از هياهوهايى كه به وسيله گروه‏هاى منحرف ايجاد مى‏شد آسوده بود و در جبهه‏هاى جنگ، مبارزان شجاع از اين جهت آسوده خاطر و فرماندهان، با دلگرمى مشغول فعاليت بودند، بحمدالله تعالى پيروزى‏هاى چشمگيرى نصيب ايران گرديد. بنابراين لازم‏است كسانى كه به كشور و اسلام و ملت علاقه‏مند هستند، اين راه نجات را كه راه حق و مرضى خداوند متعال است، ادامه دهند و از كوچكترين اختلافات يا دامن زدن به آن كه راه شيطان و مخالف رضاى حق تعالى است احتراز نمايند تا در دنيا و آخرت سعادتمند شوند و كشور راه سازندگى را پيش گيرد.

    3 - بر جميع سخنرانان، چه در محيطهاى باز و چه بسته و تمام نويسندگان، تكليف حتمى شرعى است كه حتى به طور اشاره و كنايه، از گفتار و نوشته‏هاى اختلاف انگيز اجتناب نمايند كه امروز اختلاف براى امت اسلامى، سم كشنده است و بايد بدانند كه ايجاد اختلاف در محيط حاضر، جز تبعيت از نفس اماره و شيطان درونى و خدمت به ابر قدرت‏ها خصوصا امريكاى جهانخوار، نيست و از منكرات بزرگى است كه شيطان به اسم اسلام، بر زبان‏ها و قلم‏ها جارى مى‏كند و بايد بدانند كه انقلاب اسلامى تاب تحمل آن را ندارد و متخلف را مجازات خواهد كرد. دادستان كل كشور موظف است تا به اين طريقه خطرناك خاتمه دهد. سخنرانى‏هاى سالم و سازنده در محيطهاى سالم غير متشنج، براى ايجاد وحدت و تفاهم و جلوگيرى از اختلاف و تشنج، مفيد و موجب رضاى خداست.

    4 - من براى روحانيت كه نگهبان اصيل اسلام است نگران هستم و خوف آن دارم كه كسانى كه كفالت امرى از امور كشور را دارند، خصوصاً دادگاه‏ها و كميته‏ها و دادستانى‏ها با رفتار بعضى از آنان ولو به واسطه عدم توجه به موازين اسلامى، وجهه روحانيت اين سنگر اسلام، پيش ملت مشوه بشود و با شايعه‏سازى‏ها و تهمت‏ها از طرف مخالفين با اسلام يا با روحانيت، يك امر جزئى، چندين برابر به نمايش گذاشته شود و متأسفانه بعضى از علما، بى‏توجه به مسائل، به خيال پشتيبانى از اسلام تحت تأثير شايعات واقع شده و يكسره به انتقاد از جمهورى اسلامى و از تمام دادگاه‏ها و همه ارگان جمهورى اسلامى برخاسته و به دشمنان اسلام و قرآن كريم ناآگاهانه كمك و شريك جرم گروهك‏هاى منحرف مى‏شوند. اينجانب جداً از رئيس ديوانعالى و دادستان كل كشور و انقلاب و شورايعالى قضائى مى‏خواهم هيات‏هاى مركب از اشخاص عادل، مؤمن و متعهد تشكيل دهند تا دادگاه‏هاى كشور را رسيدگى نمايند و قضات غير صالح و دادستان‏هاى منحرف را كنار گذاشته و اگر

    صحيفه نور ج 14 صفحه 158

    به مال و يا آبروى اشخاص تعدى نموده‏اند محاكمه نمايند. سستى در اين امر مهم و مسامحه در آن، خطر عظيمى است براى جمهورى اسلامى كه هر چه بگذرد، ناراحتى زياد و خطر افزون مى‏شود.

    5 - گاهى شنيده مى‏شود كه بعضى از پاسداران در بعضى از نقاط كشور از طريق اعتدال و شرع خارج و از مأموريت قانونى خود، تجاوز و در امورى كه مربوط به دادگاه‏ها يا نهادهاى ديگر مى‏باشد، دخالت ناروا مى‏كنند. بر روساى پاسداران در سطح كشور است تا از اين نحو دخالت‏ها كه خلاف قانون و خلاف طريقه اسلام است، جلوگيرى و خوددارى نمايند و اگر بعضى اشخاص، اين نحو دخالت‏ها مى‏كنند و ممكن است از گروه منحرف در بين آنان رخنه كرده باشند، آنان را تصفيه نموده و اگر خلاف انجام داده اند، تحويل دادگاه‏ها نمايند. بر شورايعالى سپاه لازم است اين حركات را تحت نظر گرفته و نگذارند تا اين ارگان فداكار مؤمن و متعهد، حيثيت خود را در بين ملت از دست بدهد. نفوذ افراد بعضى از گروه منحرف و اعمال خلاف عقل و شرع آنان، خداى نخواسته اين جوانان عزيز انقلابى را بد نام مى‏كند. بر رؤساى سپاه پاسداران است كه در سراسر كشور از انحرافات اشخاص جلوگيرى نمايند.

    6 - لازم است دولت بيش از پيش كمك‏هاى لازم را به كشاورزى و كشاورزان بكند و در اين امر از هيچ كوششى خوددارى ننمايد و از پيچ و خم‏هاى ادارى كه موجب تأخير در اين امر حياتى است جلوگيرى نمايد و در اين موضوع، به استاندارها در سطح كشور سفارش اكيد نمايد كه امر كشاورزى در كشور ما، از اهم امور است و هدايت و اجراى آن به وجه صحيح، اساس اقتصاد كشور است.

    7 - از عموم ملت عزيز مى‏خواهم كه از شايعه‏ها كه از طرف گروه‏هاى وابسته به رژيم سابق و يا ابر قدرت ها پخش مى‏شود، بى‏اعتنا بگذرند و به اكاذيب آنان گوش نكنند. اكنون كه مخالفين انقلاب از توطئه‏هاى گذشته مأيوس شده‏اند، به شايعه‏سازى و دروغپردازى كمر بسته و مى‏خواهند مردم را از اين راه مأيوس كنند و كشور را به دامان چپ و يا راست بكشانند. از خداوند متعال سعادت و پيروزى اسلام را در اين سال جديد مسئلت مى‏نمايم و اميد است كه با قدرت كامل خود، اين كشور اسلامى را از شر بدخواهان حفظ فرمايد. سلام و درود بر ملت بزرگ و در جهت خداوند و درود بر شهيدان و آسيب ديدگان در راه اسلام.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  8. #1238
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 14 صفحه 160

    تاريخ: 13/1/60

    بيانات امام خمينى در جمع خانواده‏هاى شهدا و معلولين جنگ تحميلى

    بسم الله الرحمن الرحيم

    انالله و انا اليه راجعون

    خوزستان، دين خودش را به اسلام ادا كرد. خوزستان براى اسلام و براى ارزش‏هاى انسانى و براى شرافت خود و كشور خود كوشش كرد و كوشش مى‏كند و مردانه ايستاده است و شهداى بزرگوار خود را نزد خداى تبارك و تعالى فرستاد. خوزستان در اين عرصه، اسوه است از براى ساير اهالى كشور، غرب و جنوب اسوه هستند از براى ساير كشور. اينها كه در مناظر ما هستند، اين شهدا كه تصوير مباركشان در پيش ماست، اينها به سوى خدا شتافتند و لبيك گفتند به دعوت اسلام و سعادت را براى خودشان تحصيل كردند و شرافت و عزت را براى غرب و جنوب، بلكه براى همه ايران، بلكه براى بشريت. آنچه كه مايه تسلى ماها هست در اين مصيبت‏ها كه همه با هم شركت داريم اين است كه ما از خدا هستيم و به سوى خدا بر مى‏گرديم. ما از خود چيزى نداريم، هر چه داريم اماناتى است كه خدا به ما عنايت فرموده است و انالله ما همه مال خدا هستيم، ملك خدا هستيم، و عاقبت به سوى او بر مى‏گرديم. سعادت را آنها تحصيل كردند كه شتافتند با اختيار خودشان و با جهاد خودشان و با رزمندگى خودشان در مقابل كفر ايستادند و جان خودشان را تسليم خدا كردند و برگشتند به خداى تبارك و تعالى با سعادت و آبرو. ما همه خواهيم مرد، لكن آنها سعادت را براى خودشان و شرافت را براى وطنشان تحصيل كردند كه در مقابل لشكرهاى كفر براى دفاع از اسلام و براى دفاع از كشور اسلامى ايستادند و فداكارى كردند و به سوى خدا شتافتند. انسان كه بايد اين راه را برود و مردنى است، چه بهتر كه اين سعادت را تحصيل كند و امانت را به صاحب امانت بسپرد، موت اختيارى، شهادت، رسيدن به خدا در لباس شهيد و با ايده شهدا. در بستر مردن، مردن است و چيزى نيست، لكن در راه خدا رفتن شهادت است و سرفرازى و تحصيل شرافت براى انسان و براى انسان‏ها. شما اهالى غرب و جنوب خوزستان و ساير مرزهاى كشور در مقابل ستمكاران و مهاجمان به اسلام ايستادگى كرديد و همچون شهداى صدر اسلام شهيد تقديم كرديد و از شما شهداى بسيار براى ملت باقى ماند و شرافت اين ملت را بيمه كرديد و خداى تبارك و تعالى از شما راضى باشد و اسلام براى شما سرفرازى قائل است و ملت پشتيبان شما و ساير رزمندگان است و شهادت هائى كه حاصل شده و

    صحيفه نور ج 14 صفحه 161

    شهدايى كه شما تقديم كرديد به اسلام، شهداى همه ملت است و مصيبت‏ها براى همه ملت است و سرافرازى براى همه ملت. خودش به سعادت اين جوان‏هاى عزيز برومند كه عكس‏هاى بعضى از آنها در اين مجلس حاضر است و موجب تأثر و سرفرازى است.

    آنچه از دنياست فانى و آنچه براى خدا تقديم مى‏شود باقى و ابدى است

    من به شما اهالى خوزستان و ساير مرز نشينانى كه مورد تهاجم واقع شديد تبريك عرض ميكنم و تذكر مى‏دهم به شما دو جمله از كتاب خدا را لاتاسوا على مافاتكم و لا تفرحوا بمااتيكم اين تعليم خداى تبارك و تعالى است به انسان‏ها از اول تا آخر كه در پيشامدها اگر چنانچه پيشامدى بود كه براى شما ضررى داشت، به حسب ظاهر و چشم‏هاى ظاهر بين، شما محزون نباشيد كه اينها ضرر نيست، نه تأسف بخوريد و نه محزون باشيد و آن چيزى كه از دستتان رفته است، براى اينكه به ظاهر از دست رفته است و در واقع آنها باقى هستند و براى شما شرافت تحصيل كرده‏اند و نه فرحناك باشيد براى چيزهائى كه به دست مى‏آيد از دنيا، براى آنكه آنچه از دنياست فانى است و آنچه براى خدا تقديم مى شود باقى و ابدى است و اين شهدا زنده هستند و در پيش خداى تبارك و تعالى عند ربهم يرزقون آنهاالان در درگاه خداى تبارك و تعالى روزهاى معنوى و روزهاى هميشگى را به آن نائل شدند و آنچه كه از خدا بود تقديم كردند و آنچه كه داشتند و آن جان خودشان بود تسليم كردند و خداى تبارك و تعالى آنها را پذيرفته است و مى‏پذيرد و ماها عقب مانديم. ما بايد تأسف بخوريم كه نتوانستيم اين راه را برويم.

    اينها پيشقدم بودند و رفتند و به سعادت خود رسيدند و ما عقب مانديم و نتوانستيم در اين قافله سير كنيم و در اين راه راهرو باشيم. ما از خدا هستيم همه، همه عالم ازخداست، جلوه خداست و همه عالم به سوى او برخواهد گشت، پس چه بهتر كه برگشتن اختيارى باشد و انتخابى و انسان انتخاب كند شهادت را در راه خدا و انسان اختيار كند موت را براى خدا و شهادت را براى اسلام. خداوند تمام شهداى در راه اسلام را و تمام كسانى كه در راه اسلام معلول شدند، در راه اسلام خانمان خودشان را از دست دادند، در راه اسلام به آوارگى رسيده‏اند، خداوند تمام آنها را به سعادت‏هاى ابدى برساند. اين مصيبت‏ها بر همه ما وارد است و آن شرافتى كه اين جوان‏ها تحصيل كردند، براى انسانيت است، شرافت انسانى است، ارزش انسانى را آنها به ثبوت رساندند، خدايشان رحمت كند و خدايشان بپذيرد. و من به تمام كسانى كه بازمانده‏اند، باز مانده‏اند در اين، بازماندگان اين شهدا، به همه آنها، هم تسليت عرض مى كنم و هم تبريك . مبارك باد بر اهالى خوزستان و بر اهالى جنوب و غرب، اين خدمتگزارى و اين جان نثارى و اين پايدارى. كسانى كه در اينجا رفت و آمد دارند و براى اين طرفى‏ها صحبت مى‏كنند از روحيه عظيم بزرگ شما اهالى خوزستان و اهالى جنوب و غرب صحبت‏هاى زياد مى‏كنند و شما را به اين روحيه بزرگ ستايش مى‏كنند و من اميدوارم كه ملت ايران با اين روحيه بزرگى كه دارد به تمام قدرت‏هاى فاسد غلبه كند و من اميد اين دارم كه به زودى كشور ما از لوث اين

    صحيفه نور ج 14 صفحه 162

    جنايتكاران پاك شود و دوستان ما در هر جا هستند به محل خودشان برگردند. و تنفر و عيب بر دشمنان اسلام و دشمنان شما و رحمت و عزت و شرف بر شما برادران و خواهران و رحمت بر شهداء شما.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

  9. #1239
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 14 صفحه 163

    تاريخ: 16/1/60

    تلگرام امام خمينى به آيت الله العظمى مرعشى نجفى

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    حضرت آيت الله آقاى آقا سيد شهاب الدين مرعشى نجفى دامت بركاته - اسپانيا

    تلگرام تبريك آنجناب به مناسبت روز دوازده فروردين سالروز جمهورى اسلامى واصل و موجب تشكر گرديد. از خداى تعالى شفاى كامل جنابعالى و مراجعت به وطن مألوف را مسئلت دارم.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

    روح‏الله‏الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  10. #1240
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 14 صفحه 164

    تاريخ: 16/1/60

    بيانات امام خمينى در جمع گروهى از گودنشينان و اقشار مختلف جنوب شهر تهران

    طبقه محروم بود كه اين نهضت را به ثمر رساند

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    گروه‏هاى مختلفى در اينجا حاضرند و من براى اينكه شايد غفلت كنم از اسم بعض از گروه‏ها از اين جهت معذورم كه هريك، هر يك را اسم ببرم. همه ملت اسلام و تابع قرآن و از گروه زحمتكشان اين كشور هستيد. انقلاب اسلام، اين انقلاب مهم اسلامى رهين كوشش‏هاى اين طبقه است، طبقه محروم، طبقه گودنشين، طبقه‏اى كه اين نهضت را به ثمر رساند و توقعى هم نداشت. من شما طبقه را، گودنشينان را، از آن كاخ نشينان بالاتر مى‏دانم (اگر آنها لايق اين باشند كه با شما مقايسه بشوند.) من وقتى كه در حال انقلاب مى‏ديدم كه يك پيرمردى از آن گودنشين‏ها از آن منزل محقر خرابه بيرون مى‏آمد و مى‏گفت كه ما با بچه‏هايمان صبح كه مى‏شودرويم براى تظاهر، يك موى شما بر همه آن كاخ نشين‏ها و آنهائى كه در اين انقلاب هيچ فعاليتى نداشتند، بلكه كارشكنى هم تا آن اندازه كه مى‏توانستند مى‏كردند و الان هم هر مقدار كه بتوانند مى‏كنند، يك موى شما بر همه آنها ترجيح دارد، بلكه مقايسه يك موى شما به آنها نبايد صحيح باشد.

    شما اين انقلاب را به ثمر رسانديد و گروه هائى كه در سر تأسر كشور اين انقلاب را به ثمر رساندند، همان زن و مرد محروم و همان‏هايى كه مستضعف هستند و كاخ‏نشين‏ها آنها را استضعاف مى‏كنند و اينها ثابت كردند كه كاخ‏نشين‏ها هستند كه ضعيفند پوسيده‏اند و براى اين ملت هيچ كارى نكرده‏اند و نخواهند كرد. اين دانشگاه بود، جوان‏هاى دانشكاه كه آنها هم از محرومين و مستضعفين‏اند و اين طبقه محروم جامعه بود كه از همه رفاه‏ها محروم بود لكن قلبش مملو از عشق به اسلام و ايمان بود و با آن عشق و با آن ايمان اين حركت را دنبال كرد و شهيد داد و در مقابلش چيزى مطالبه نكرد. آنهائى كه هيچ خطى در اين ميدان نداشتند و جز خرابكارى از آنها كارى ساخته نيست و الان هم در گوشه و كنار كشور مشغول به خرابكارى هستند، آنها بودند كه كنار نشسته بودند و منتظر اين بودند كه يك طرف غلبه كند و آنها بيايند و بهره‏بردارى كنند، ميوه چينى كنند. وقتى كه ديدند كه جمهورى اسلامى آنطور ميوه چينى‏هائى را كه اينها مى‏خواهند موافق برنامه‏اش نيست، آنها هم مشغول به خرابكارى شدند و هر جا كه يك خرابى پيش آمد، آنها تأييد كردند، يا وارد شدند در كردستان، در بلوچستان. الان هم كه در جنوب و غرب ما گرفتارى جنگ را داريم، همان‏ها هستند كه نمى‏گذارند كه

    صحيفه نور ج 14 صفحه 165

    اين ملت توجه بكند، به جنگ و مشغول به تبليغات هستند در خيابان‏ها و در كوچه‏ها و محله‏ها. شما هستيد كه كشور را از دست ابر قدرت‏ها نجات داديد و اين طبقه عزيز محروم كه در ازاء خدمتش غير از خدا از كس ديگرى چيزى نمى‏خواهد و ما همه رهين ملت شما هستيم و اگر لايق باشيم، خدمتگزار شما. شما بوديد كه در ميدان‏ها، در خيابان‏ها اجتماع كرديد و با مشت‏گره كرده در مقابل توپ و تانك و مسلسل و اينها ايستاديد و با ايستادگى و شجاعت، زن و مرد شما، بزرگ و كوچك شما فداكارى كرد و شهيد داد تا غلبه كرد و الان هم كه در جبهه‏ها جنگ هست باز اين طبقه محرومند كه در تلويزيون نشان مى‏دهد مشغول خدمت هستند. آن كاخ‏نشين‏ها يك شاهى خدمت در اين جنگ نكردند و نخواهند كرد. آنها اگر مشغول افساد و فساد نباشند، بى‏تفاوت هستند. و بحمدالله من بايد از نيروهائى كه در جنگ هستند، تشكر كنم و تقدير. و ديروز يك شجاعت بى‏سابقه‏اى نيروى هوائى به خرج داد و جنگنده‏هاى اينها تا آخرين نقطه عراق رفت و آنها را در آنجا سركوب كرد. من بايد از قبل همه ملت، اميدوارم كه ملت اين حق را به من داده باشد، كه از همه اين جنگنده‏ها و همه اين خدمتگزارها كه دارند در سرحدات جان خودشان را فداى اسلام و كشور مى‏كنند تشكر كنم و ملت پشتيبان آنهاست و بحمدالله ديروز يك شجاعت نمونه‏اى به خرج دادند و بدون اينكه خسارتى بر خودشان وارد بشود، كوبيدند عراق را و فهماندند كه اگر چنانچه خوف اين نبود كه اشخاص بيگناه يك وقت در اين امور پايمال بشوند (به ملت عراق اينها علاقه دارند) اگر اين خوف نبود، به دولت عراق مى‏فهماندند كه او لايق اين نيست كه در مقابل اين جوان‏هاى ما ايستادگى كند. ديروز كه اين فرماندهان ارتش اينجا بودند، وقتى مى‏خواستند بروند، آقاى فكورى فرمانده نيروى هوائى به طور مخفى به من گفتند كه ما يك كارى مى‏خواهيم بكنيم و ذكر نكردند كه آن كار چيست و بعد معلوم شد كه اين كار بسيار مهم انجام گرفت و گوشمال سختى به صداميان زدند.

    و همين طور نيروى زمينى و پاسدارها و همه در اين مسائل فعاليت شجاعانه‏اى مى‏كنند و مورد تقدير ملت هستند، آنها هم از طبقه محرومند، همه اين خلبان‏ها و همه اين پاسدارها و همه اين ژاندارمرى و ارتش، همه آنها هم از اين طبقه هستند. پس انقلاب ما مرهون اين طبقه هست،اين طبقه هستند كه اين نهضت را بپا كردند و قيام كردند و به پيش بردند و همين طبقه هستند كه الان در سرحدات مشغول فداكارى هستند و همين طبقه هستند كه براى ملت ما ارزش ايجاد مى‏كنند و شجاعت آنها به همه دنيا ثابت مى‏كند كه اين طبقاتى كه مشغول به فعاليت هستند، در شجاعت فوق آن چيزى است كه تصور مى‏كنند.

    ما امروز نيز شاهد فداكارى‏هاى طبقه محروم هستيم

    ما هر روز شاهد يك پيروزى‏هائى در جبهه‏ها هستيم كه همه اينها سرتاسر اين جبهه‏ها را هستند آنجاها و فعاليت مى‏كنند و آنها هم از همين طبقه محروم و لكن طبقه فوق همه طبقات هستند، چنانچه شما هم و همه كسانى كه زن و مردى كه در پشت جبهه هستيد، همه مشغول به فداكارى و مشغول به جنگ هستيد، آنها در جبهه جنگ مى‏كنند و شما در پشت جبهه و اين از خصوصيات انقلاب اسلامى است،اين از خصوصيات اسلام

    صحيفه نور ج 14 صفحه 166

    است، اين از چيزهائى است كه اسلام تعليم كرده است بر شما و شما از روز اول قيام كرديد و براى اسلام قيام كرديد و الان هم چون حكومت خودتان را اسلامى مى‏دانيد و ارتش خودتان را اسلامى مى‏دانيد از اين جهت همه با هم بدون اينكه در فكر اين باشيد كه يك افتخارى براى خود شخص خودتان ايجاد كنيد، مشغول هستيد به فداكارى و شايد در دنيا نظير نداشته باشد اين نحوى كه در ايران، ملت از ارتش پشتيبانى مى‏كند در دنيا شايد بى‏نظير باشد و شايد در طول تاريخ هم نظيرى برايش نتوانيم پيدا بكنيم كه بچه‏هاى كوچك و جوان‏هاى نيمسال و زن‏ها، پيرزن‏ها، عروس‏ها، دامادها همه با هم در اين جبهه حاضرند و صحنه جنگ صحنه‏اى است كه ملت همه در آن حاضر هستند، من اميدوارم كه شما ملت بزرگ و شما ملتى كه محروم هستيد لكن پيش خدا عزيز هستيد، گمان نكنيد كه كاخ‏نشين‏ها بسيار مرفه هستند، آنها دل هايشان لبريز از تزلزل است، آنها قلب‏هايشان آرام نيست، تزلزلى كه در بين كاخ‏نشين‏ها هست، در بين كوخ‏نشين‏ها نيست، آرامشى كه اين طبقه محروم دارند، آن طبقه‏اى كه به خيال خودشان در آن بالاها هستند ندارند.

    شما اگر توجه كنيد، قدرت‏هاى بزرگ را ببينيد، مى‏بينيد كه آنقدر اضطرابى كه در سران قدرت‏هاى بزرگ هست در شما اشخاصى كه براى خدا عمل مى‏كنيد و از خدا مى‏خواهيد اجر را، در شما اين اضطراب نيست، اين يك نعمتى است كه خدا به شما داده و شايد ماها هم نتوانيم درست بفهميم نعمت خفيه الهى را. نعمت طمأنينه، نعمت آرامش، نعمت سكينه قلب، اطمينان قلب، در شما گروه‏ها و در گروه‏هاى به نظر آنها مستضعف هست و در آن بالاها نيست آن بالاها همه اضطراب است در كاخ‏هاى بزرگ نشستند و غصه مى‏خورند، شما در كوخ‏ها نشستيد و آن غصه‏ها را نداريد. اين از الطاف خداست بر شما و من اميدوارم كه خداوند تبارك و تعالى عنايتش را بر سر شما ملت عزيز و همه ملت‏هاى اسلامى مستدام دارد. انشاء الله به زودى اين مستكبرين به جاى خودشان بنشينند و آنهائى كه به شما ظلم كردند و ستم و هجوم كردند، انشاءالله خداوند آنها را فانى كند.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

صفحه 124 از 208 نخستنخست ... 2474114120121122123124125126127128134174 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/