صفحه 123 از 208 نخستنخست ... 2373113119120121122123124125126127133173 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1,221 تا 1,230 , از مجموع 2079

موضوع: صحيفه نور

  1. #1221
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 14 صفحه 102

    تاريخ: 7/12/59

    بيانات امام خمينى در جمع اعضاى انجمن اسلامى وزارت دفاع و نمايندگان پرسنل اداره سياسى - ايدئولوژيك نيروى زمينى ارتش و نمايندگان سازمان جوانان جمعيت هلال احمر جمهورى اسلامى‏

    بايد اجتماعات بدنى در راه يك اجتماع روحانى و عقلانى باشد

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من اميدوارم كه اين اجتماعات ابدان منتهى بشود به اجتماع ارواح و مهم آن است. تشكيل سمينارها بسيار خوب است و دعوت به وحدت بسيار مهم است، لكن بايد اين سمينارها و اجتماعات بدنى در راه يك اجتماع روحانى و يك اجتماع عقلانى و يك اجتماع روحى و يك اجتماع مقصد باشد. كافى نيست كه ما و شما در يك محفلى جمع بشويم و در جاهاى ديگر هم همين طور، لكن آن مقصدى كه مقصد اسلام است و مورد امر خداى تبارك و تعالى است و همه انبيا براى آن مقصد آمده‏اند، آن مقصد غفلت بشود. بايد گفتارها، انسان را برساند به معنويات و برساند به توحيد كلمه و كلمه توحيد. آسان است كه ما سمينار و مجامع درست كنيم و در آن مجمع‏ها همه قشر اشخاص باشند، از روحانى، از نظامى و از انجمن‏هاى اسلامى، اين امرى است كه آسان است، لكن اين امر براى رسيدن به مقصود كافى نيست، بايد اين اجتماعاتى كه مى‏شود، دنبال او و در خود او كوشش بشود به اينكه آن وحدت حقيقى كه لازمه يك امت مسلمان است و مورد توجه پيغمبران عالم است و مورد امر خداى تبارك و تعالى است، آن امر را دنبال كنيم كه حاصل بشود و در طبقات متعارف ملت و ملت‏ها اين وحدت آسانتر است تا طبقات بالا، به اصطلاح بالا. براى اينكه انسان يك موجود است كه اگر چنانچه مهار نشود و سر خود بار بيايد و يك علف هرزه‏اى باشد و تحت تربيت واقع نشود، هر چه بزرگتر بشود به حسب سال و بلند پايه‏تر بشود به حسب مقام، آن جهات روحى تنزل مى‏كند و آن معنويات تحت سلطه شيطان، شيطان بزرگ كه همان شيطان نفس است واقع مى‏شود. جوان‏ها جديدالعهد هستند به ملكوت عالم و نفوسشان پاكتر است و هر چه بالاتر بروند اگر چنانچه مجاهده نكنند و تحت تربيت واقع نشوند، هر قدمى كه به بالا بردارند و هر مقدارى كه از سنشان بگذرد، بعيدتر مى‏شوند از ملكوت اعلى و اذهانشان كدورتش بيشتر مى‏شود و لهذا تربيت‏ها بايد از اول باشد. از همان كودكى تحت تربيت انسان قرار بگيرد و بعد هم در هر جا كه هست يك مربى‏هائى باشند كه تربيت كنند انسان را و تا آخر عمر هم انسان محتاج به اين است كه تربيت بشود.

    صحيفه نور ج 14 صفحه 103

    اگر انسان‏ها در كلمه مبارك الله مجتمع بشوند، به همه مقصدهاى عالى مى‏رسند

    انبيا هم كه آمده‏اند از طرف خداى تبارك و تعالى، براى همين تربيت بشر و براى انسان سازى است. تمام كتب انبيا خصوصاً كتاب مقدس قرآن كريم كوشش دارند به اينكه اين انسان را تربيت كنند براى اينكه با تربيت انسان، عالم اصلاح مى‏شود، آنقدر كه انسان غير تربيت شده مضر است به جوامع، هيچ شيطانى و هيچ حيوانى و هيچ موجودى آنقدر مضر نيست و آنقدر كه انسان تربيت شده مفيد است براى جوامع، هيچ ملائكه‏اى و هيچ موجودى آنقدر مفيد نيست. اساس عالم بر تربيت انسان است، انسان عصاره همه موجودات است و فشرده تمام عالم است و انبيا آمده‏اند براى اينكه اين عصاره بالقوه را بالفعل كنند و انسان يك موجودى الهى بشود كه اين موجود الهى تمام صفات حق تعالى در اوست و جلوه‏گاه نور مقدس حق تعالى است.

    كوشش كنيد كه اجتماعاتى كه مى‏كنيد و سمينارهائى كه درست مى‏كنيد معنويت در آن باشد، در همه جا توجه به تربيت انبيا داشته باشيد. شما در قرآن كريم در اول سوره قرآن كريم مى‏خوانيد كه الحمدلله رب العالمين كلمه ربوبيت را و مبداء تربيت را در اول قرآن طرح مى‏كند و ما را مكلف فرموده‏اند كه در هر شبانه روز چندين مرتبه اين را در ركعات نماز بخوانيم و توجه داشته باشيم به اينكه مسأله تربيت و ربوبيت كه درجه اعلاى آن مخصوص به خداى تبارك و تعالى است و دنبال آن منعكس مى‏شود در انبياء عظام و به وسيله آنها به ساير انسان‏ها، اين در آن پايه از اهميت بوده است كه دنبال لله ، رب العالمين مربى عالمين آمده است و باز در همين سوره مى‏خوانيد كه غايت تربيت، حركت در صراط مستقيم و منتهى اليه اين صراط مستقيم، كمال مطلق است، الله است. دعوت شده است كه ما تحت تربيت انبيا برويم و تحت تربيت بزرگان از اوليا واقع بشويم تا آنها ما را هدايت كنند به راه مستقيم و هر روز چندين مرتبه از خداى تبارك و تعالى بخواهيم كه ما را هدايت كند به صراط مستقيم، نه راه چپ و نه راه راست. غيرالمغضوب عليهم ولا الضالين ما بايد توجه به اين معنا داشته باشيم كه موجودى هستيم كه اگر خودرو بار بيائيم بدترين موجودات و منحطترين موجودات هستيم و اگر چنانچه تحت تربيت واقع بشويم و صراط مستقيم را طى بكنيم، مى‏رسيم به آنجا كه نمى‏توانيم فكرش را بكنيم، آنجائى كه بحر عظمت است، بحر كبريايى است. اين سمينارها بايد دنبالش تفكر باشد، دنبالش تدبر باشد، دنبالش اين باشد كه توجه بكنيم به وحدت كلمه و آن وحدت كلمه، الله است، در الله مجتمع بشويم. اگر انسان‏ها در كلمه مباركه الله مجتمع شدند و همه بت‏ها را شكستند، به همه مقصدهاى عالى مى‏رسند، چه مقاصدى كه در اين دنيا هست براى بشر و اجتماعات بشر و چه مقاصدى كه مقاصد بالاتر است و در عالم ديگر هست.

    آنچه ما را با دست تهى پيروز كرد اين اجتماع ابدان و ارواح بود

    ما تجربه كرديم در اين دو سه سال كه آنوقت كه توجه به خداى تبارك و تعالى مجتمعاً نداشته‏ايم و لو يكى يكى هم داشتيم نتوانستيم كارى انجام بدهيم. زير بار ظلم‏ها و ستم‏ها و فشارها بوديم و

    صحيفه نور ج 14 صفحه 104

    چپاولگران عالم به ما از هر طرف حمله كرده بودند و ما در قبضه آنها و كسانى كه وابسته به آنها بودند گذرانديم روزگار بزرگى را و با فاجعه‏اى را، و ديديم كه اين قيامى كه ملت ايران كرد و نهضتى كه ملت ايران كرد و كم كم از تفرقه به وحدت رو آورد و مقصد واحد و ابدان مجتمع و ارواح مجتمع ابدان در خيابان‏ها، در همه بلاد كشور از روستاها گرفته تا مركز، ابدان مجتمع و ارواح مجتمع، ابدان در خيابان‏ها ريختند و خواست آنها اسلام و خدا بود و دست رد به سينه ظلم زدند و ظالم را و ستمكار را و همه اشخاصى كه مى‏خواستند اين كشور را چپاول كنند و چپاول كردند در سال‏هاى طولانى و داشتند ادامه مى‏دادند به اين چپاولگرى. خداى تبارك و تعالى عنايت فرمود و ما و شما و همه ملت، هم در ابدان مجتمع شديم و هم در ارواح، هم اجتماعاً از زن و مرد و بزرگ و كوچك به خيابان‏ها ريختند، ملت ما و هم مقصد يكى بود و فرياد همه الله اكبر بود و فرياد همه اين بود كه مرگ بر اشخاصى كه ستمگرند و اشخاصى كه چپاولگرند و ما اسلام را مى‏خواهيم، جمهورى اسلامى را مى‏خواهيم كه جمهورى اسلامى در آن، هم آزادى هست و هم استقلال. ما بايد از اين اجتماعى كه در ايران حاصل شد و اين تحول بزرگى كه حاصل شد اين را سرمشق خودمان قرار بدهيم و از ياد نبريم. توجه داشته باشيم كه آنچه ما را پيروز كرد، آنچه ما را با دست تهى پيروز كرد، اين اجتماع ابدان و اجتماع ارواح و وحدت كلمه و وحدت مقصد بود. و همين مردم در بيست سال پيش از اين، همين‏ها بودند و لكن مورد تعدى اجانب و مورد تعدى آنهائى كه نوكرهاى اجانب بودند، بودند و كارى نمى‏توانستند بكنند، همين مى‏بودند كه به عنايت خداى تبارك و تعالى متحول شدند به يك موجود آسيب‏ناپذير با وحدت همه جانبه در روح و در جسم همين‏ها بودند كه از آن حالت به حالت ديگر متحول شدند و پيروزى را با اين حال به دست آوردند آن هم پيروزى كه معجزه‏آسا بود، پيروزى كه احتمالش را داده نمى‏شد كه بتوانند در اين مدت كم با اين زحمت هائى كه در مقابل آن چيزى كه به دست آورده‏اند، باز ناچيز شما بجا آورديد، آن چيزى را كه در دنيا اسمش بايد معجزه باشد. بنابراين ما همه بايد توجه كنيم و همين تابلو بزرگى كه سرتاسر ايران هست و منعكس است در آن الله اكبر و آزادى و استقلال و جمهورى اسلامى، همان در نظر ما باشد و سرمشق ما باشد و تا آخر و در نسل‏هاى آتيه ايضاً منتقل بشود همين مطالب از شما به نسل‏هاى آتيه تا انشاءالله در هيچ وقت از تاريخ نتوانند ديگر بر ما سلطه پيدا بكنند و اين مطلب در شما مهم است و در كسانى كه دولتمردان هستند مهم است بيشتر، اهميتش بيشتر است آنها بايد توجه داشته باشند كه سند پيروزى ما همين وحدت كلمه و همين توحيد كلمه بوده است و آنها بايد بدانند كه رسيدن هر يك از آنها به هر مقامى براى خاطر همين ملتى است كه بپا خاستند و وحدت كلمه را ايجاد كردند و با هم يك كلمه گفتند و آن آزادى، استقلال، جمهورى اسلامى و همه همين مقصد را داشتند. در آنوقت اشخاص خودشان منسى بودند، هيچ يك به فكر خودشان نبوده‏اند، همه آنها به فكر مقصد بوده‏اند. اگر چنانچه در طول روز نهار هم گيرشان نمى‏آمد توجه نداشتند، اصلاً گرسنگى را نمى‏توانستند بفهمند و بى لباسى را فهميدند، شايد بسيارى از آنها كفش‏هايشان، كلاه‏هايشان و اينها از بين مى‏رفت يا بچه‏هايشان گم مى‏شد هيچ توجه به

    صحيفه نور ج 14 صفحه 105

    اين معنا نداشتند. از خود فانى شدن و در مقصد باقى ماندن، همين معناست، همين بود كه در ايران شد و شما از خود هجرت كرديد و به خدا پيوستيد و خود را فراموش كرديد و اين فراموشى از خود، اين مقدمه براى كمال انسان است، بايد همه بدانند و دولتمردان بيشتر بدانند كه تا در خود فرو مى‏روند انسان نيستند، وقتى كه خود را فراموش كردند و در مقصد عالى انسانى فرو رفتند، انسان بزرگند و همه موجودات اينطور هستند و همه انسان‏ها اينطور هستند و اين غايت خلقت است و غايت مقصد انبيا هست.

    امسال از تشريفات نوروز كم كنيد

    برادران من! عزيزان من! توجه كنيد و همه ملت، سرتاسر كشور توجه كنند كه ما امروز در يك موضع حساس واقع هستيم. ما امروز تمام قدرت‏هاى دنيا به ضد ما قيام كرده‏اند و توطئه‏ها از هر طرف متوجه به ما شده است، در داخل و در خارج. و شما اگر چنانچه توجه به اين معنا بكنيد و همه ملت ما توجه به اين معنا بكنند، مى‏دانند كه اگر بخواهند آزاد باشند و اگر بخواهند مستقل باشند و اسير نباشند، بايد همه آنها از آن مقاصد شخصى كه دارند ولو با يك مدت كمى بگذرند تا اينكه اين توطئه‏ها از بين برود و همه مقصد واحد داشته باشند. و آنهائى كه در رأس هستند بيشتر مكلفند و ماهائى كه در اينجا هستيم هم مكلف هستيم و من يك جهتى هم مى‏خواهم تذكر بدهم و آن اينكه شما مى‏دانيد كه الان ما جوان‏هايمان در مرزها آنقدر فداكارى دارند مى‏كنند و ما چقدر جوان داديم از دست و چقدر معلول داريم و چقدر مبتلا داريم و چه خانواده‏هائى از منزل‏هاى خودشان بيرونشان كردند و الان در اطراف كشور هستند و هر شهرى، نمى‏شود گفت كه در يك شهرى چندين جوان از آن شهيد نشده است يا معلول نشده است. در يك همچو مصيبتى كه بر ما وارد شده است و البته مصيبتى است كه دنبال آن انشاءالله همه بزرگى‏ها و همه بزرگوارى‏ها براى ملت ما خواهد بود، لكن من مى‏خواهم تقاضا كنم از تمام كسانى كه در ايام عيد - به اصطلاح خودشان - نوروز مى‏خواهند تشريفات داشته باشند امسال اين تشريفات را كم كنند، يا نكنند. انصاف نيست كه خانواده‏هاى زيادى مصيبت برايشان وارد شده است، جوان‏ها را دادند و معذلك با آن قدرت ايستاده‏اند، انصاف نيست كه آنها، خانواده‏ها در مصيبت باشند و ديگران در عشرت. انسانيت اقتضاى اين را مى‏كند، اسلاميت اقتضاى اين را مى‏كند، انصاف اقتضاى اين را مى‏كند كه ما كارى نكنيم كه در قلب اين مادرها، در قلب اين خواهرها، در قلب اين پدرهائى كه جوان‏هاى خودشان را از دست داده‏اند يك آزردگى ايجاد كنيم. اگر بنا باشد كه ما و كسانى كه مى‏خواهند در ايام عيد خداى نخواسته يك تشريفاتى زيادى و يك كارهاى زيادى كه مناسب بوده است پيشتر با عيد، حالا انجام بدهند، يك قدرى توجه بكنند ببينند كه اگر خود آنها مبتلا بوده اند به داغ يك جوانى و همسايه آنها در عشرت بود به آنها چه مى‏گذشت. شما بدانيد كه برادرهاى شما، فرزندان اين ملت، برادرهاى افراد اين ملت، داغديده هستند، جوان داده هستند و مصيبت كشيده، هر چه هم شجاع باشند و هستند، معذلك مصيبت جوان است. شما توجه كنيد كه در نزديكى شما، در شهر شما پنجاه نفر جوان مرده و عائله‏هاى زياد، مصيبت ديده هستند و شما در بازار برويد و چيزهائى

    صحيفه نور ج 14 صفحه 106

    تهيه كنيد و عيش و عشرت را به راه بيندازيد، اين مناسب با مقام انسانيت شما نيست، مناسب با مقام اسلاميت شما و برادرى شما نيست. من تقاضا مى‏كنم كه امسال يك قدرى سبك بگيريد اين چيزها را، امسال به جاى اينكه براى فرزندان خودتان چيزهائى غير ضرورى تهيه كنيد به جاى اين، براى اين معلولينى كه در بيمارستان‏ها الان هستند و براى آوارگانى كه در سرتاسر كشور جا و منزل ندارند و محتاج به اين هستند كه به آنها سركشى بشود، به آنها سركشى كنيد، برادرى خودتان را اثبات كنيد و هم مذهبى خود و هم دينى خودتان را اثبات كنيد. شما فرض كنيد كه چند روزى هم سفر كرديد و به عيش و عشرت برگزار كرديد، بالاخره اين سفر چند روز است و تمام مى‏شود اما آن اثرى كه اين سفرها و اين عشرت‏ها و اين عيش‏ها و اين عيد گرفتن‏ها در قلب خسته مادرها و خواهرها مى‏گذارد، آن اثر باقى است و آن خداى تبارك و تعالى اين قلوب را كه در حضور او اثر بر آن واقع شده است توجه به آن دارد. من از خداى تبارك و تعالى خواهانم كه ما را به تكاليف خودمان، به وظائف خودمان آشنا كند.

    ما بايد همه سرباز اسلام باشيم و همه با هم هماهنگ

    از خداى تبارك و تعالى وحدت كلمه را خواهان هستم و باز تذكرى به ارتش و ژاندارمرى و ساير قواى مسلحه، پاسدارها، عشائر كه همه اينها فرزندان اسلام هستند و همه اينها فداكارى دارند مى‏كنند در راه اسلام، سفارش مى‏كنم، تقاضا مى‏كنم كه همه با هم يك آهنگ باشند اگر بنا باشد كه هر دسته عليحده خودشان بخواهند در جنگ يك كار مستقل انجام بدهند بدانند كه پيروزى دير خواهد بود و اما اگر همه هماهنگ باشند و تحت فرماندهى واحد باشند و همه خودشان را سرباز اسلام بدانند، جدائى امروز بين ملت ما و ارتش نيست و ملت ما و پاسدار نيست و بايد جدائى بين آنها هم نباشد. اصلاً طرح اينكه من سپاهى هستم و آن ژاندارمرى و آن ارتشى، طرح اين مطلب الان در مملكت ما صحيح نيست ما بايد همه سرباز اسلام باشيم و همه ما با هم هماهنگ و همانطور كه مى‏بينيد كه سرتاسر كشور ما جوان‏ها و زن‏ها، پيرزن‏ها، پيرمردها با هم دارند به شما خدمت مى‏كنند و به ارتش و قواى مسلحه دارند خدمت مى‏كنند و همه با هم هستند. همه مقصدشان اين است كه اين ارتش و اين سپاه و ساير قواى مسلح در آنجا آرامش داشته باشند، از حيث چيزهائى كه بايد به آنها برسد تا اشتغال داشته باشند به خدمت، همانطورى كه در پشت جبهه اين جوان‏ها و پيرها و زن‏ها و مردها با هم مجتمع هستند و با وحدت كلمه دارند كار انجام مى‏دهند و همه هماهنگ هستند در اين مسأله، شما هم كه در جبهه‏ها هستيد و جانفشانى مى‏كنيد و در حضور خدا براى خدا داريد كار مى‏كنيد، براى خدا با هم باشيد و هماهنگ باشيد و همه، همه را از خود بدانيد و جداى از خود ندانيد.

    از خداوند تعالى سلامت و سعادت همه ملت را، همه ملت‏هاى اسلامى را و همه كسانى كه براى اسلام مشغول خدمت هستند خواهانم و انشاءالله همه شما در اين جنگى كه همه هستيد پيروز باشيد خداى تبارك و تعالى پشتيبان همه باشد.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

  2. #1222
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 14 صفحه 107

    تاريخ: 10/12/59

    بيانات امام خمينى در جمع اعضاى هيات بررسى كننده جنگ تحميلى عراق عليه ايران و دبير كل كنفرانس اسلامى

    تهى بودن شعارهاى سران كشورهاى اسلامى از شعور و محتوا، عامل اصلى گرفتارى مسلمين

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    ضمن تشكر از اينكه آقايان آمدند از نزديك ايران را ببينند و مسائلى كه در ايران هست مشاهده كنند، اگر فرصت يك همچو امرى داشته باشند يا علاقه به اينكه تشخيص بدهند ظالم را از مظلوم، متعدى را از آن كسى كه به او تعدى شده است. من اگر بخواهم مسائلى كه در ايران بوده است و هست و مصائبى كه بر اين ملت گذشته است به طور اجمال هم بخواهم بگويم اين اسباب اين مى‏شود كه من سلامت خودم را از دست بدهم و شما هم وقتتان اقتضا ندارد و لهذا بعضى از مسائل را من به شما مى‏گويم و من اميدوارم كه مسلمين و خصوصاً سران مسلمين از شعار به اسلام كه يك پوششى است براى عدم عمل بر احكام اسلام دست بردارند و به اسلام به حسب آنچه كه هست فكر كنند و عمل كنند. تاكنون گرفتارى مسلمين و ملت‏مظلوم اسلامى اين بوده است كه سران آنهابه شعارهاى اسلامى اكتفا مى‏كردند و در پوشش شعار مقاصد ديگرى كه داشتند اجرا مى‏كردند و من اميدوارم كه ملت‏هاى اسلامى و خصوصاً دولت‏هاى آنها از اين شعار منتقل بشوند به شعور و عمل به اسلام و قرآن كرديم .

    شرحى براى انواع ظلم‏ها و ستم‏ها و خيانت‏هاى وارد آمده به ملت مظلوم ايران توسط ابرقدرت

    شما در كشورى آمديد كه 2500 سال تحت فشار و اختناق بوده است و زير چكمه سلاطين جور به اسم عدالت، به اسم تمدن، به اسم انسان خواهى واقع شده است. و شما در كشورى آمديد كه بالفعل آنها مى‏خواستند، مظلومين ما مى‏خواستند از تحت فشار ظلم بيرون بيايند و خودشان استقلال و آزادى را تحصيل كنند و پس از سال‏هاى طولانى كه در تحت فشار بودند و آزاد به هيچ وجه نبودند و با اسم اسلام و با اسم ترقى - در - كشورشان به دست عمال قدرت‏هاى بزرگ شرق و غرب پايمال شده است و هواهاى نفسانيه اين كسانى كه وابسته بودند به كشورهاى ابرقدرت مجال اينكه اين ملت ما يك نفس بكشد در آزادى، به آنها ندادند. شما در كشورى آمديد كه پس از اينكه قريب 60 هزار شهيد داد و بيش از صد هزار معلول گذاشت و قريب پنجاه هزار خانواده‏هاى بى‏سرپرست به جا

    صحيفه نور ج 14 صفحه 108

    گذاشت آمديد و در اين كشور واقع شده‏ايد كه اين مصيبت‏ها را داشته است و شما در كشورى آمديد كه بالفعل قريب يك ميليون و نيم آواره جنگى دارد كه آنها را از شهرهاى خودشان و منازل خودشان بيرون تاختند و همه انواع ظلم را بر اين ملت و بر اين آوارگان سزاوار دانستند و شما در كشورى آمديد كه ظالم‏ها، ستمگرها به واسطه بستگى‏اى كه دارند به قدرت‏هاى بزرگ وارد شدند در اين كشور و از مرزهاى ما ناگهان گذشتند و شهرهاى، بعضى شهرهاى ما را به ظلم غصب كردند و تمام جوان‏هاى ما را و كسانى كه در آن جبهه بودند يا كشتند و يا بعضى‏شان را به اسارت بردند و شما در كشورى آمديد كه ملت مظلوم ما به جرم اينكه مى‏خواهد به اسلام خدمت كند و به اسلام برگردد و دست قدرت‏هاى بزرگ را كه برخلاف موازين انسانى - اسلامى در اينجا به فعاليت مشغول بودند قطع كند و حكومت جائر را از بين ببرد و حكومت دلخواه خودش در اين كشور اقامه بكند و تحت لواى اسلام زندگى بكند و ابر قدرت‏ها براى اينكه نمى‏خواهند ملت‏هاى اسلامى و دولت‏هاى اسلامى مجتمع بشوند و مى‏ترسند از اينكه قريب يك ميليارد جمعيت اسلامى و مسلمين با هم باشند و مى‏ترسند از اينكه همه اينها تحت لواى اسلام باشند، به ما از هر طرف حمله كردند، حمله نظامى، توطئه كودتا و اخيراً هم حمله نظامى به دست يك نفر سرسپرده به اسم صدام حسين. شما در كشورى وارد شده‏ايد كه مظلوم با ظالم مقابل است، متعدى و متجاوز، مقابل است با يك اشخاصى كه ظلم مى‏كنند و ستمگر هستند. شما اسم ملت عراق و ايران را نبايد ببريد، ملت ايران و عراق برادرند و هر دو با هم هستند و هر دو ملت دشمن اين حكومت عراق هستند. شما بايد اگر بخواهيد اسلام را از شعار بالاتر حساب كنيد بايد بيائيد و ببينيد كه در شهرهاى ما به جوان‏هاى ما، به زن‏هاى ما، به اطفال ما چه گذشته است و شهرهاى مخروبه ما كه آثار جرم است الان هست. شما اگر بخواهيد از شعار اسلامى به شعور اسلامى منتقل بشويد و دولت اسلامى اگر بخواهند از شعار به شعور، باب واقعيت و عمل منتقل بشوند بايد دست از هواهاى خودشان بردارند و دست از ستمگرى بردارند و به ملت‏ها بپيوندند.

    صلح بين اسلام و كفر معنا ندارد

    شما اگر در اينجا بمانيد مدتى و از آن تبليغاتى كه بر ضد ايران شده است گوش‏هاى خودتان را يك قدرى تخليه كنيد و در ايران واقع بشويد و مسائل ايران را ببينيد و مقاصد ملت ايران و دولت ايران را ببينيد كه آيا اينها اسلام را مى‏خواهند و به اسلام پناه مى‏خواهند ببرند يا اينكه خير، اينها مى‏خواهند گروه‏گرايى كنند، ملت‏گرائى كنند و فرس را مى‏خواهند ببرند به بالا و عرب را مى‏خواهند بياورند به پايين. شما و اشخاصى كه در كنفرانس طائف بودند هشتاد دقيقه به حرف‏هاى صدام گوش كرديد كه در اين هشتاد دقيقه يك دقيقه مطابق رضاى خدا حرف نزد، اگر چنانچه اسمى از اسلام برد، اسلامى بود كه از اروپا و از آمريكا براى او هديه آوردند، نه اسلامى كه از مدينه و حجاز براى او آمده است و براى همه. شما هشتاد دقيقه گوش كرديد به اراجيفى كه او در عين حال كه در كشور ما واقع شده است و لشكر او در كشور ما مشغول آدمكشى است، خودش مى‏گويد كه ايران متجاوز است و شما

    صحيفه نور ج 14 صفحه 109

    سؤال نكرديد از او كه تجاوز ايران كجاست؟ آيا الان ما در مملكت عراق داريم جنگ مى‏كنيم يا در مملكت ايران داريم جنگ مى‏كنيم؟ اگر در مملكت ايران جنگ مى‏كنيم تجاوز مال عراق است اگر ما يك روز به عراق حمله كرديم تجاوز مال ما هم هست اما اگر ما دفاع مى‏كنيم از حقوق ملت و دفاع مى‏كنيم از اسلام و دفاع مى‏كنيم از حقوق عراق و دفاع مى‏كنيم از مسلمين نبايد كنفرانس طائف ساكت بنشيند و نبايد شما به اين وضع فكر كنيد كه دو تا ملت با هم در مقابل هستند. ملت عراق همانطورى كه ملت ايران انزجار دارد از اين حكومت، ملت عراق بيشتر انزجار دارد براى اينكه ملت عراق علمايى از دست دادند، جوان‏هايى از دست دادند، پير مردها و جوان‏ها و بچه‏هايى را از دست دادند همه به دست اين رژيم فاسد. شما اگر بخواهيد به اسلام فكر كنيد بايد آيات قرآن را منشاء قرار بدهيد، بايد همانطورى كه دستور داده آيه قرآن كه اگر چنانچه يك طايفه‏اى از مسلمين بر فرض اينكه مسلم باشند اينها، يك طايفه‏اى از مسلمين به طايفه‏اى ديگر هجوم بكند، به همه مسلمين واجب است كه با او قتال كنند، شما به همين يك واجب الهى عمل بكنيد ما بيشتر از شما توقعى نداريم. شما به همين يك واجب كه خدا امر فرموده است به شما و به همه مسلمين كه اگر چنانچه يك طايفه اى از مسلمين به طايفه ديگر تجاوز كرد بايد با او مقاتله كنيد، تجاوز را ببينيد و بفرستيد، اگر خودتان وقت نداريد، يك نمايندگانى تعيين كنيد بفرستيد در سرحدات در بلادى كه مورد تجاوز اينهاست مشاهده كنند، بفرستيد در قبرستان‏هايى كه براى ما آنها تشكيل دادند و قبرهايى كه ما از شهدا داريم بفرستيد و آوارگانى كه ما از شهدا داريم و از مردم ستمديده غرب و جنوب داريم آنها را ببينند و ببينند كه آيا - آنها - تجاوز ما كرده‏ايم يا تجاوز آنها كردند. اگر تشخيص داديد كه ما تجاوز كرده‏ايم با ما جنگ كنيد و اگر تشخيص داديد كه آنها تجاوز كرده‏اند با آنها جنگ بكنيد. صلح بين اسلام و كفر معنا ندارد. هيچ مسلمى نبايد خيال كند كه بين اسلام و مسلم، بين غير اسلام و غير مسلم بايد صلح ايجاد بشود. بايد حكم خدا - چيز بشود - عمل بشود، بايد ما همه تابع قرآن كريم باشيم.

    در ايران ملت حكومت مى‏كند و اظهار نظر در امور با اوست

    شما گمان نكنيد كه در ايران امروز يك حكومت مستبد است كه بتواند صلح بكند با كسى كه ملت با او مخالف است و يك رئيس جمهور مستبد است كه بتواند با ديگران صحبت كند و يك شخص مستبد است كه بتواند برخلاف ميل ملت اينجا عملى بكند. اينجا آراء ملت حكومت مى‏كند، اينجا ملت است كه حكومت را در دست دارد و اين ارگان‏ها را ملت تعيين كرده است و تخلف از حكم ملت براى هيچ يك از ما جائز نيست و امكان ندارد. شما بايد اگر مأموريتى داريد براى اينكه اين آتش جنگ را بخوابانيد كه آن هم آمال همه مسلمين است بايد متجاوز را به پاى ميز محاكمه بكشيد و متجاوز را تأديب كنيد و افرادى كه در مملكت ما هستند به كنار بفرستيد و از صدام بخواهيد، تحكيم كنيد بر او كه او از كشور ما برود بيرون و لشكر او تجاوز خودش را دست بردارد و بعد از اينكه تجاوز را دست برداشت يك هيأت بين‏المللى در اينجا باشد و آن هيأت بين‏المللى كه در يك جائى تشكيل شد

    صحيفه نور ج 14 صفحه 110

    رسيدگى كنند به جناياتى كه شده است، اگر ما جنايتكار هستيم ما را تأديب كنند و اگر صدام جنايتكار است صدام را تأديب كنند. اين طريقه اسلام است، اسلام به ما دستورات صحيح داده است و ما را گفته است كه همه با هم باشيم و تفرق نداشته باشيم، از شعار بيرون برويم و به حسب واقع با هم باشيم و اكتفا نكنيم به اينكه يك اجتماعاتى، يك سمينارهايى تقرير كنيم و بدون اينكه يك واقعيتى در آن تحقق پيدا كند. شما توجه كنيد به اين معنا كه آيا اين چيزى كه كنفرانسى كه در طائف تشكيل شد آيا راجع به مظلومينى كه ما داريم و مظلومينى كه در فلسطين هست و مظلومينى كه در لبنان هست آيا چه عملى كردند، آيا چه كارى براى مسلمان‏هاكردند. فقط ما اجتماع كنيم كه ما مسلمان هستيم و فرياد بزنيم اسلام را، اين فرياد را فقط ماها نمى‏زنيم اين فرياد را بيشترش را محمدرضا مى‏زد و بيشترش را صدام مى‏زند و بيشترش را اشخاصى كه الان بر اسلام و بر حكومت‏هاى و بر ملت‏هاى اسلامى سلطه بيجا دارند و ظالمانه دارند اين فرياد را همه مى‏كشند لكن بايد شماها اگر بخواهيد بررسى كنيد واقعاً و اگر حسن نيت داريد و آمديد براى اينكه آتش را خاموش كنيد بايد به حكميت بنشينيد و بايد سرحدات را ببينيد، آن طرف را ببينيد و اين طرف را ببينيد، بايد ملت‏ها را ملاحظه كنيد، ملت عراق را ببينيد كه آيا ملت عراق اين حكومت را قبول دارد يا نه؟ و ملت ايران را هم ببينيد كه آيا ملت ايران اين حكومت را قبول دارد؟ اين رئيس جمهور را قبول دارد؟ اين نخست وزير را قبول دارد؟ اين مجلس را قبول دارد؟ اگر چنانچه ملت‏ها مقبول بود پيش‏شان اينها، پس اينها حكومت قانونى هستند و اگر غير مقبول بود حكومت غير قانونى هستند و بايد دنيا حكومت غير قانونى را اگر راست مى‏گويند كه بايد حكومت، ملت حكومت كنند، اگر صحيح مى‏گويند كه حقوق بشر بايد مراعات بشود، بايد رجوع كنند به ملت‏ها و ما حاضريم كه شما بيائيد در اينجا رفراندم كنيد و مناظره قرار بدهيد بر رفراندم كه آيا اين حكومت و اين مجلس و اين رئيس جمهور را شما قبول داريد يا قبول نداريد و با يك ترتيبى هم برويد عراق و بدون سرنيزه كه در سر نيزه در كار نباشد، اختناق در كار نباشد، آنجا هم يك رفراندم بكنيد ببينيد كه آيا ملت عراق هم همانطورى كه ملت ايران مى‏گويند، قبول دارند يا نه. اگر ملت ايران حكومت ايران را طرد كرد و رئيس جمهور را و مجلس را طرد كرد بايد بگوئيد آنها كنار بروند و بايد ملت خودش عمل بكند و اگر طرد نكرد برويد عراق آنجا هم همين طور رفراندم كنيد و بگوييد كه مردم آيا قبول دارند اين حزب را؟ قبول دارند اين مجلس حزبى را؟ قبول دارند اين صدام را؟ و اين رئيس جمهور به اصطلاح خودشان را؟ يا قبول ندارند؟ اگر قبول دارند آنوقت بنشينيد با هم مصالحه كنيد و اگر آنها هم قبول ندارند ما هم قبول نداريم، هيچ كس قبول ندارد او را مگر يك دسته‏اى كه همراه او هستند و مگر آمريكا و مگر شوروى. اگر همين باشد مسأله ، اجتماعات شما اثرى ندارد و صحبت‏هاى ما و صحبت‏هاى شما به جايى نخواهد رسيد.

    همه بايد به تحت بيرق اسلام و تحت پرچم اسلام برويم، لكن نه به طور شعار، به طور واقع و به طور حقيقت. اگر به طور حقيقت تحت پرچم اسلام رفتيم آنوقت مى‏توانيم فعاليت بكنيم و اما اگر تشريفاتى باشد، يك روز در طائف يك تشريفاتى باشد، يك روز هم در ايران يك تشريفاتى باشد،

    صحيفه نور ج 14 صفحه 111

    يك روز هم يك جاى ديگر، تا آخر همين طور خواهد بود و مسلمين تحت فشار اجانب تا آخر خواهند بود و ما مظلوم خواهيم بود تا آخر و شماها هم مظلوم خواهيد بود تا آخر. آن روزى مى‏توانيم ما و شما از تحت سيطره ظلم، ظلم قدرت‏هاى بزرگ بيرون برويم كه با يك ميليارد جمعيت و با آنهمه ذخائرى كه ما داريم خودمان را پيدا كنيم و اسلام را پيدا كنيم و توجه به اسلام بكنيم و با فرمان خدا عمل بكنيم. اگر با فرمان خدا عمل بكنيم خداى تبارك و تعالى ما را نصرت خواهد كرد ان تنصرواالله ينصركم و يثبت اقدامكم .

    والسلام عليكم و رحمة الله

    
    previos page menu page next page
    

  3. #1223
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 14 صفحه 112

    تاريخ: 10/12/59

    بيانات امام خمينى در جمع كاركنان مدرسه عالى، شهيد مطهرى و اعضاى انجمن‏هاى اسلامى دانش‏آموزان مدارس دخترانه دامغان و سمنان

    جديت كنيد كه در آن مدرسه كه هستيد تحصيل كنيد و بالاتر از تحصيل، تهذيب اخلاق

    بسم الله الر حمن الر حيم

    من اميدوارم كه خواهران و برادرانى كه در مدرسه عالى شهيد مطهرى رحمة الله هستند و مشغول تحصيل و تبليغ هستند، توجه داشته باشند كه مدرسه به اسم شهيدى است كه براى اسلام مفيد بود و نوشته‏هاى او و گفتار او مربى جوانان ما هست و بايد باشد. شما خواهرها و برادرها كه در اين مدرسه هستيد برنامه‏تان را آنطور تنظيم كنيد كه از بين شما مطهرى‏ها يا يك مطهرى پيدا بشود، عزمتان جزم اين معنا باشد و توجهتان به خدا و اعمالتان خالص براى خداى تبارك و تعالى و جديت كنيد كه در آن مدرسه كه هستيد تحصيل كنيد و بالاتر از تحصيل، تهذيب اخلاق. اسلامى باشيد و علوم اسلامى را با نفوس اسلامى تكميل كنيد و در كنار تحصيل جدى بر احكام اسلام و معارف اسلاميه تهذيب اسلامى داشته باشيد. مدرسه‏هاى علمى و دينى و تمام مدارسى كه در آن تحصيل مى‏شود چه تحصيلات علوم دينى باشد يا تحصيلات ديگر باشد، در رأس برنامه‏هايشان در اين جمهورى اسلامى بايد اين معنا باشد كه مهذب باشند قبل از اينكه عالم هستند، مهذب باشند قبل از اينكه محصل هستند. در مدارس، همه مدارس سرتاسر كشور لازم است كه اشخاصى كه مهذب هستند و علماء و گويندگانى كه راه حق را تا آن اندازه كه قدرت داشتند پيموده‏اند در اين مدارس بروند و حوزه اخلاقى و حوزه تهذيب و حوزه معارف اسلامى تشكيل بدهند كه در كنار تحصيلات علمى، تهذيب اسلامى و اخلاق اسلامى باشد، كه اگر تهذيب اسلامى در مدارس نباشد چه مدارس دينى و چه مثل دانشگاه و ساير دانشگاه‏ها كه اينها هم باز مدارس اسلامى و دينى هستند بايد توجه كنند كه معلمانى كه در اين مدارس هستند و كسانى كه در اين مدارس تبليغ مى‏كنند يا صحبت مى‏كنند اشخاصى باشند كه صددرصد اسلامى و معتقد به احكام اسلام و عقائد اسلامى باشند كه كسانى كه پيش آنها تربيت مى‏شود تربيت‏هاى اسلامى با تهذيب اسلامى باشد و شما بدانيد كه اگر چنانچه عالم، هر عالمى باشد، تهذيب اسلامى پيدا نكرده است و اخلاق اسلامى پيدا نكند براى اسلام مضر است كه نافع نيست. آنقدرى كه اسلام، از زبان و قلم اشخاصى كه تعهد به اسلام نداشته‏اند و انحراف داشته‏اند كشور ما

    صحيفه نور ج 14 صفحه 113

    صدمه ديده است كه از توپ و تانك و از محمد رضا و پدرش صدمه نديده است. صدمه اينها صدمه روحى است، صدمه روحى بالاتر از صدمات جسمى است. اگر چنانچه عالم مهذب نباشد ولو اينكه عالم به احكام اسلام باشد ولو اينكه عالم به توحيد باشد اگر مهذب نباشد براى خودش و براى كشورش و براى ملتش و براى اسلام ضرر دارد كه نفع ندارد. اگر بخواهيد خدمتگزار اسلام باشيد خدمتگزار ملت اسلامى باشيد و اسير در دست ابر قدرت‏ها و آنها كه پيوند با ابرقدرت‏ها دارند نباشيد، بايد دانشگاه و فيضيه و همه آنها كه مربوط به دانشگاه هستند و همه آنها كه مربوط به فيضيه هستند در رأس برنامه‏هاى تحصيلى‏شان برنامه اخلاقى و برنامه‏هاى تهذيبى باشد تا فرآوردهاى آنها امثال مرحوم مطهرى رحمةالله را به جامعه تسليم كند و اگر خداى نخواسته برخلاف باشد آنوقت افراد مقابل اين افراد را به جامعه مى‏فرستد و اينها جامعه را به فساد مى‏كشند و مردم را به اسارت.

    منشاء تمام بدبختى‏ها، اساتيد غير متعهد و وابسته هستند

    آنقدر كه كشور ما از دانشگاه و فيضيه صدمه ديده است از جاهاى ديگر نديده است. بايد هر دوى اينها مهذب باشند و علماى اسلام و اساتيد دانشگاه با هم پيوند داشته باشند، تفاهم داشته باشند كه اين دو محل را محل اسلامى كنند و معلم‏هايى كه انتخاب مى‏شوند در دانشگاه بخصوص و در ساير جاها معلم متعهد باشند و معلم‏هايى باشند كه نه فكر آنها طرف شرق باشد و نه دست آنها طرف غرب دراز باشد. اگر چنانچه در بين معلمين ما شرقى يا غربى باشد اين كشور ما يا گرايش به شرق پيدا مى‏كند يا گرايش به غرب پيدا مى‏كند و از محتواى جمهورى اسلامى كه شعارش نه شرقى و نه غربى است تهى مى‏شود و اعتناى به اينكه بعضى از اشخاص مى‏گويند كه نبايد اينطور تهذيب‏ها بشود و بايد آزاد و سرخود هر كس هر جا مى‏خواهد برود و هر معلمى بخواهد جوان‏ها و بچه‏هاى ما را هر جور تربيت كند اين انحراف است بر خلاف تعاليم عاليه اسلام است. اسلام آنقدر كه به تهذيب اين بچه‏هاى ما و جوان‏هاى ما كوشش دارد به هيچ چيز كوشش ندارد. اسلام اصلاً براى آدم ساختن آمده است و اين مكتب انحرافى آدم را از آدميتش بيرون مى‏كند و كشور مارا به جايى مى‏رساند كه يا پناه به شرق و كمونيست ببرد يا پناه به غرب و آمريكا. و منشاء تمام اين بدبختى‏ها اين اساتيدى بودند كه متعهد نبودند و زير دست آنها افرادى بيرون آمدند كه آن افراد جامعه ما را به هلاكت رساندند و پيوند مملكت ما را و سران مملكت ما را با شرق يا با غرب متصل كردند. مهمتر چيزى كه براى كشور ما لازم است تعهد اسلامى و تهذيب اسلامى است كه اگر اين يك سنگر صحيح بشود و سنگر دانشگاه و فيضيه يك سنگر اسلامى باشد، ديگر ساير ملت به اين طرف يا آن طرف نخواهند گرائيد و با صراط مستقيم راه انسانيت و راه اسلاميت و راه استقلال و راه آزادى را طى مى‏كنند. و من از خداى متعال خواستارم كه توفيق به همه شما خواهران و برادران بدهد و همه شما در راه هدف كه همان اسلام است، در راه هدف اعلى كه الله است قدم برداريد و ديگران را به همان راه هدايت كنيد كه اين راه مستقيم انسانيت است و خداى تبارك و تعالى ما را هدايت كند به اين صراط مستقيم.

    والسلام عليكم

    
    previos page menu page next page
    

  4. #1224
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 14 صفحه 114

    تاريخ: 12/12/59

    بيانات امام خمينى در جمع اعضاى هيأت تحريريه و سرپرست و كاركنان روزنامه ميزان

    ميزان اعمال ما پيش خداست

    بسم الله الرحمن الرحيم

    من از شما آقايان تقدير مى‏كنم و بنابراينكه ميزان، ميزان عدل الهى باشد. و از روزنامه شما و از شما تشكر و تقدير مى‏كنم كه خيال داريد راهى را برويد كه راه اسلام باشد و آنچه كه عرض مى‏كنم اين است كه شما لفظى را انتخاب كرده‏ايد كه بايد به محتواى آن لفظ پايبند باشيد. لفظ ميزان، همان ميزانى كه بعدها در منتهى‏اليه سير، به آن منتهى مى‏شويد، اگر اين لفظ محتواى واقعى خودش را نداشته باشد، شما در ميزان گرفتار هستيد كه با اسم ميزان ، با اسم حديد و اين اسم‏هائى كه از آيه شريفه، عرض كرديد، نتوانستيد و يا نخواستيد محتواى او را در خارج محقق كنيد و اگر خداى نخواسته برخلاف ميزان يك وقت در روزنامه شما چيزى منعكس بشود، متوجه باشيد كه انعكاسش در آن ميزان نيز هست. ميزان اعمال ما پيش خداست، زيرا هر حرفى كه از ما صادر مى‏شود در ميزان اعمال ما منعكس مى‏شود. ولى بناى اين عالم بدين گونه است كه اگر شما پيش استالين هم برويد، آن ميزان را خودش قرار مى‏دهد و اگر پيش آمريكا هم برويد، او ميزان را خودش قرار مى‏دهد و هيچ كدام نمى‏گويند حرف ما ميزان نيست. به طور كلى بشر خود را محور همه چيز قرار مى‏دهد، هر چه من خواستم و گفتم، آن صحيح است و اين برخلاف آن ميزانى است كه در آنجا هست، واضح و آشكار همه چيز روشن مى‏شود، قلب‏ها در آنجا همه اسنادشان منعكس مى‏شود و آنجا ديگر اين نيست كه بتوانيم يك مطلبى بگوئيم و ادعا كنيم و در عمل خلافش را بكنيم و بعد هم توجيه بكنيم. آنجا اينطور نيست.

    شما كه ميزان را براى روزنامه خودتان كه كلمه شريفى است انتخاب كرده‏ايد بايد توجه كنيد به اينكه اين ميزان طورى از كار در بيايد كه در آن ميزان كه ميزان حق است، خلاف نباشد و توجه به اين داشته باشيد كه از اين بيمارى كه همه ما به آن مبتلا هستيم و بيمارى عمومى است يعنى الا من عصمه الله تعالى سرتاسر انسان‏ها به اين بيمارى مبتلا هستند و اين بيمارى منيت است، خودخواهى است كه انسان تا آن آخر هم به اين خودخواهى‏اش گرفتار است مگر به مدد انبياء عليه‏السلام و با مدد خداى تبارك و تعالى از اين بيمارى و مرض نجات پيدا كنيم و يا لااقل بيمارى كم شود. شما هم به آن توجه داشته باشيد كه يك وقت نشود كه شما بگوئيد كه ما و هيچ كس نه، منم و هيچ كس نه، اين مرض در

    صحيفه نور ج 14 صفحه 115

    باطن آدم هست، اينطور نيست كه كسى بتواند بگويد كه نه، در نفس من خودخواهى نيست. اين خودخواهى هست منتها كم و زياد دارد. اشخاصى دنبال اين هستند كه خودشان را معالجه كنند و اشخاصى هم نمى‏خواهند.

    عدل از هر كس صادر بشود عدل است و جرم و جور از هر كس صادر بشود جرم است

    شما كه حالا اين وصف را انتخاب كرده ايد كه مى‏خواهيد ميزان بين حق و باطل را در روزنامه‏تان منعكس كنيد، توجه داشته باشيد كه خداى ناخواسته برخلاف تعهدى كه با اين اسم پيدا كرده‏ايد نباشد. عدل و حق را ملاحظه كنيد. عدل از هر كس صادر بشود عدل است و جرم و جور از هر كس صادر بشود جرم است و انسان كامل آن است كه آن چيزى كه از خودش صادر مى‏شود اگر باطل است دنبال اين باشد كه اصلاحش بكند و ابايى از آن نداشته باشد كه اقرار به باطلش بكند. البته نه اينكه معصيتى كه در خفا كرده است بيايد علناً بگويد، اين حرام است. فرض كنيد در اين روزنامه ميزان كه شما منتشر مى‏كنيد در مقاله اى يا سرمقاله‏اى اشتباهى شده است و برخلاف آن چيزى كه ميزان اقتضا مى‏كند شده است، قدرت روحى انسان صحيح اين است كه بتواند در همان اول بنويسد كه من اشتباه كرده‏ام، هر كس اين قدرت را پيدا كند مالك خودش است و اگر اين قدرت در انسان نباشد مالك خودش نيست، شيطان مالك اوست شما توجه به اين معنا بكنيد حال كه روزنامه شما اين اسم را انتخاب كرده است در اين راه كوشش كنيد. در بين شما جوانان و پيران هستند و طرز فكر جوان‏ها با پيرها فرق مى‏كند. شما اگر ديديد جوانى به واسطه تندى كه دارد و مقاله‏اى نوشته است كه موجب آزردگى جمعيتى مى‏شود و يا موجب تفرقه مى‏گردد، به پيرها عرضه كنيد تا اصلاح كنند.

    زبان‏ها و قلم‏ها را بر عليه دشمن به كار بگيريد

    بايد به اين معنا توجه بشود كه حتى‏الامكان آنقدرى كه لازم است، خصوصاً در اين موقع كه ملت و كشور ايران مبتلا به گرفتارى‏هائى است همه بايد كوشش كنند تا نه تنها اين گرفتارى‏ها را زياد نكنند بلكه گرفتارى‏ها را كم كنند، سعى كنند دعواها زياد نشود تا همه قلم بشود چماق و همه زبان‏ها خنجر. ما بايد كوشش كنيم حتى‏الامكان كار كنيم تا نگويند ايران كشورى است كه نمى‏تواند خودش را اداره كند، بزرگانشان اينها هستند كه ريخته‏اند به جان هم و پايين‏ترهايشان هم همين طور، در حالى كه مملكتشان در معرض خطر است، جنگ داخلى راه انداخته‏اند، پس اينها رشد ندارند زيرا در موقعى كه دشمن به آنها حمله كرده است، بايد زبان‏ها و قلم‏هايشان را نه تنها غلاف كنند بلكه بر عليه دشمن به كار گيرند. همه مى‏دانيم دشمنان همشان اين است كه ما را به جان هم بيندازند و بعد منعكس كنند كه اينها مى‏توانند كشور را اداره كنند و به قيم احتياج دارند و بعد به ما حمله كنند و دنيا را هم كه مهيا كرده‏اند كه ما نمى‏توانيم ايران را اداره كنيم پس ديگر كسى نيست كه اينها را محكوم كند، اصولاً آنها مى‏گويند ما براى انساندوستى وارد ايران شده‏ايم.

    صحيفه نور ج 14 صفحه 116

    ما بايد سعى كنيم مشكلات را كم كنيم و روزنامه ميزان به مناسبت اينكه اين اسم را انتخاب كرده است بيشتر مسؤول است چون افرادى كه در اين روزنامه هستند به اسلام تعهد دارند، بيشتر مسؤول مى‏باشند. شايد روزنامه مردم چنين تعهدى را نداشته باشد و هر چه دلش بخواهد بگويد و ادعا هم نكرده كه من متعهدم، البته لفظش هست، ولى واقعش كه چنين نيست، ولى ميزان كه كلمه ميزان را عدل براى خودش قرار داده است و مى‏خواهد به موازين شرعيه عمل نمايد، در پيشگاه خدا مسؤول است فردا خدا به شما مى‏گويد شما اين كلمه را انتخاب كرديد و خداى نخواسته اگر عمل موافق با ميزان نباشد، شما رياكار هستيد. على اى حال اين مطلبى است كه نه تنها من به شما بلكه به همه اشخاصى كه متصدى تبليغات مى‏باشند و ساير افرادى كه قلم در دست دارند و يا گوينده مى‏باشند عرض كرده‏ام كه ما اگر عقل سياسى هم داشته باشيم، بايد همگى دست در دست يكديگر گذاريم تا بتوانيم راه برويم، امروز، هم امريكا مى‏خواهد ما را زير سلطه خودش قرار دهد و هم شوروى. حال كه ما همه، طعمه گرگ‏هاى دنيا هستيم و همه مى‏خواهند ما را شكار كنند ما بايد با عقل و تدبير و قلم و حق و همه چيز با يكديگر همكارى كنيم، به يكديگر كمك كنيم تا كارها درست شود، كمك كنيم تا اين كشور، خودش را بتواند اداره كند. باز مى‏گويم توجه داشته باشيد كه همه ما در محضر خدا هستيم، اينجا محضر خداست. آنوقت كه قلم در دست مى‏گيريد و مى‏خواهيد بنويسيد بدانيد كه فكر شما، زبان شما، قلب شما، قلم شما همه در محضر خداست. خداوند به همه شما توفيق دهد و همه ما را موفق به عمل الهى خودمان كند. انشاءالله

    
    previos page menu page next page
    

  5. #1225
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 14 صفحه 117

    تاريخ: 13/12/59

    بيانات امام خمينى در جمع اعضاى هيأت بررسى كننده جنگ تحميلى عراق عليه ايران

    حاكميت قلوب ميان دولت و ملت اساس همگامى آنان در اداره امور كشور است

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من لازم مى‏دانم كه به شما آقايان كه در رأس بعضى از كشورهاى اسلامى هستيد نصيحت كنم. شما كوشش كنيد كه حكومت بر قلوب كشورهاى خودتان بكنيد، نه حكومت بر ابدان. و قلوب از شما كناره بگيرند. مسلمين اگر بخواهند موفق بشوند و از زير تعهدهاى اجانب و سلطه آنها بيرون بيايند، حكومت‏هاى آنها بايد كوشش كنند كه قلوب ملت خودشان رابه دست بياورند. حكومت بر قلوب، يك حكومت شيرين است به خلاف حكومت بر ابدان كه قلوب با آنها نباشد. شما ديديد كه ايران با اينكه يك مملكت كم جمعيتى است لكن براى اينكه قلوب ملت با حكومت موافق بود و موافق هست، الان در همه گرفتارى‏هايى كه حكومت دارد، در همه گرفتارى‏ها ملت كوشش مى‏كند كه همقدم باشد با آنها و مقاصد دولت را به پيش ببرد. ما در اين جنگى كه ناگهان به ما تحميل شد و آنها گمان مى‏كردند كه با يك ارتش مقابل هستند، آن هم به خيال خودشان يك ارتش ضعيف و آشفته، ديديد كه اشتباه كرده بودند و حساب‏هاى آنها صحيح نبود براى اينكه آنها نه حساب ارتش فعلى ما را كرده بودند و نه حساب ملت را. ارتش فعلى ما و همين طور ساير قواى نظامى و مسلح ما، امروز غير از زمان طاغوت بود. زمان طاغوت دل‏ها همراه نبود و مردم با ابدان به زور همراهى مى‏كردند و در اين زمان دل‏ها همراه است و حكومت بر دل‏هاست. رئيس جمهور ما بر دل‏هاى مردم حكومت مى‏كند و نخست وزير ما و مجلس ما همه بر دل‏هاى مردم حكومت مى‏كنند، از اين جهت الان كه لشكر ما و ارتش ما در جبهه‏ها مشغول به جنگ و دفاع هستند، تمام كشور ما يكپارچه به جنگ مشغولند، به همراهى با ارتش و همراهى با قواى مسلحه مشغول هستند و شايد هر روز يا اكثر روز جوان‏هائى اينجا بيايند و با گريه بخواهند كه عازم به جبهه‏ها بشوند براى شهادت، حتى پيرمردهاى ضعيف هم اين آرزو را دارند و بچه نارس هم اين آرزو را دارند و اين براى اين است كه دراين كشور، اسلام حكومت مى‏كند و حكومت اين كشور حكومت بر ابدان نيست، حكومت بر قلوب است. قلوب مردم با كسانى كه در اين كشور حكومت مى‏كنند همراه است و ملت است كه حكومت مى‏كند.

    صحيفه نور ج 14 صفحه 118

    بر قلوب مردم حكومت كنيد، نه ابدان آنها

    شما آقايان كوشش كنيد، شما سران كشورها كوشش كنيد و به‏ديگر سران كشور هم سفارش كنيد كه آنها هم نظير ايران حكومت بر قلوب مردم بكنند. اشكال مسلمين اين است كه در بسيارى از حكومت ها، حكومت بر ابدان است آن هم با فشار و لهذا موفق نيستند. اگر ما حكومت بر ارواح بكنيم و سران كشورهاى اسلامى حكومت بر ارواح بكنند و قلوب ملت‏ها را به دست بياورند، با اين كثرت جمعيت و با اين مخازن زياد اينها آسيب پذير نخواهند بود، و بر همه كشورهايى كه بخواهند به آنها تعدى كنند، مقابله مى‏كنند. و هيچ كشورى با ملت‏ها نمى‏تواند مقابله كند، كشورها با دولت‏ها مقابله مى‏كنند و با ارتش‏هائى كه قلوب مردم با آنها نيستند. شما كوشش كنيد و به دوستان خودتان بگوئيد كه كوشش كنند كه قلوب مردم را به دست بياورند همانطورى كه در صدر اسلام قلوب مردم متوجه به حكومت بود. حكومت صدر اسلام، حكومت بر قلوب بود و لهذا با جمعيت‏هاى كم بر امپراطورى‏هاى بزرگ غلبه كردند. شما كه، الان بحمدالله جمعيت مسلمين قريب يك ميليارد است و چرا بايد با اينكه يك ميليارد جمعيت ما داريم قدس ما را صهيونيست‏ها ببرند و حكومت‏هاى ديگر را هم در تحت سلطه قرار بدهند در صورتى كه اينها اگر با هم مجتمع باشند، حكومت بزرگى خواهند بود. هر كدام در محل خودشان حكومت بر محل خودشان و همه با هم زير بيرق اسلام باشند و انشاءالله من اميدوارم كه اين نصيحت را بپذيريد كه اين صلاح دين و دنياى شما و ما و مسلمين است.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

  6. #1226
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 14 صفحه 119

    تاريخ: 14/12/59

    بيانات امام خمينى در جمع گروهى از مسؤولان و روحانيون دفتر تبليغات اسلامى حوزه‏هاى علميه قم و مشهد

    جهانخواران روحانيت را منزوى كردند تا هر چه مى‏خواهند بر سر ملت‏ها بياورند

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    با اينكه وقت كم است و تقريباً گذشته است لكن من چند كلمه با شما روحانيون و شما برادران و فرزندان اسلام در ميان مى‏گذارم. دست‏هاى مرموز جهانخواران به وسيله اشخاص و گروه‏هايى كه در قشرهاى ملت‏هاى اسلامى نفوذ كرده‏اند، در طول ساليان دراز يك برنامه‏اى را انجام دادند و مع الاسف انجام گرفت و ثمرات خبيث خودش را هم تحويل ملت‏ها داد و آن اين معنا كه روحانيون بايد در مساجد و در حجره‏ها و در زاويه‏ها منزوى باشند و تمام كار آنها اين است كه پيرمردانشان از منزل تا مسجد و از مسجد به منزل بروند و كنار از جامعه و بى‏توجه به چيزهايى كه بر جامعه مى‏گذرد باشند و حتى دخالت روحانيين در امور اجتماعى و سياسى كشور يك ننگى بود و خلاف عدالت و مقام روحانيت. وظيفه جوان‏هاى روحانى هم خزيدن در گوشه مدارس و حجره‏هاى مرطوب و فقط تحصيل علوم، آن هم نه آنى كه مربوط به جامعه است و نه آنكه مربوط به سياست جامعه، حتى لباس جندى جزء چيزهائى حساب مى‏شد كه اگر روحانى آن لباس را به تن كند، از عدالت خارج مى‏شود، و دخالت در امور سياسى يك وضعى تعبير شده بود كه اين برخلاف روحانيت است و فلان آقا كه سياسى است، ديگر نبايد در جرگه روحانيت باشد. اين امرى بود كه براى منزوى كردن روحانيت و كشاندن آنها را به گوشه‏هاى انزوا و حجره‏هاى مدارس و گوشه‏هاى مسجد طرح‏ريزى شده بود و به باور اكثر از روحانيون و اكثر قريب به اتفاق ملت واقع شده بود. اگر يك امرى كه مربوط به سياست، مربوط به اجتماع، مربوط به گرفتارى سياسى و اجتماعى اسلام و كشور اسلام بود روحانيين نبايد دخالت كنند. اين امر را از اروپا گرفته بودند كه آنها هم روحانيت خودشان را منزوى كرده بودند تا هر كارى كه مى‏خواهند به سر ملت‏ها بياورند و كسى نباشد چرا بگويد. در اينجا هم، در مملكت ما و در بلاد ديگر اسلامى هم همين نقشه بود و روحانيين اگر دخالت در يك امر سياسى مى‏كردند، ملت به آنها ايراد مى‏گرفت و خود روحانيين هم ايراد مى‏گرفتند. آنها بايد منعزل باشند از سياست و از گرفتارى‏هاى اسلام مسلمين و اين امور بايد به دست سلاطين و وابستگان به آنها سپرده بشود. اين يك نقشه‏اى بود كه سال‏هاى طولانى كشيده شده بود و استفاده‏هاى بزرگى هم كردند. اگر اين نقشه نبود يا به ثمر نرسيده بود، كشور ما و كشورهاى اسلامى كه روحانيين‏شان بايد در امور كشور دخالت‏

    صحيفه نور ج 14 صفحه 120

    كنند و بايد سياست مدن را در رأس برنامه‏هاى خودشان بگذارند، كشورهاى اسلامى اين گرفتارى‏ها را پيدا نمى‏كرد. آنها خوب فهميده بودند كه اين طايفه كه پيش مردم هستند و نفوذ دارند و كليد باب ملت هستند، بايد به طورى عمل بشود كه ملت هم اجازه ندهد به اينها كه در امور سياسى دخالت كنند و خودشان هم باورشان بيايد كه نبايد در امور سياسى دخالت كنند. همانطورى كه غربى‏ها اين مطلب را نسبت به كليسا انجام دادند و كليسا منعزل بود و شد از ملت‏ها، اين امر در اينجا به دست آنها انجام گرفت و ما را به اينجا رساند.

    براى دخالت در امور سياسى، اجتماعى و مشكلات مسلمين مهيا باشيد

    امروز كه يك تحول بزرگى در ملت پيدا شده است و خداى تبارك و تعالى به اين ملت عنايت فرموده است و اين تحول را به قدرت خود ايجاد فرموده است، در روحانيين هم اين تحول حاصل شده است و الان در صف مجاهدين جهاد مى‏كنند و كشته مى‏دهند و شهيد مى‏دهند و با سلاح صلاح در بين توده‏هاى مردم ظاهر مى‏شوند و آن سد عدم دخالت روحانى در امور اجتماعى و سياسى و جنگى شكسته شد و بحمدالله شما آقايان و همه علماى بلاد و همه طلاب و روحانيين بلاد حاضر در صحنه هستند و همراه با برادران سپاهى خودشان و برادران ارتشى خودشان در جبهه‏ها مى‏روند و فداكارى مى‏كنند.

    برادران عزيز من! فرزندان اسلام! توجه داشته باشيد كه باز يك جريانى در كار است كه شما را منعزل كنند از اين امرى كه در او هستيد، مبادا گروه‏ها يا آنهايى كه نمى‏خواهند روحانيون در اين كشورها نفس بكشند شما را اغفال كنند و برگردانند به كنج‏هاى مدارس و منزوى كنند در حجره‏ها. شما همانطورى كه علم را بايد بياموزيد و تقوا در رأس برنامه شما باشد، مهيا بودن از براى دخالت در امور سياسى و امور اجتماعى و دخالت در مشكلات مسلمين و حاضر بودن از براى دفاع از كشور اسلامى بايد كوشش كنيد. همين معنايى كه براى روحانيين نقشه كشيده بودند، براى جوان‏هاى غير روحانى، چه دانشگاهى‏ها و چه ساير جوان‏ها با طرزهاى ديگرى نقشه كشيدند تا آنها در ميدان سياست حاضر نباشند و در امورى كه كشور احتياج به آن دارد دخالت نكنند. عده كثيرى كه در دانشگاه‏ها و در مدارس بودند با گماردن معلمين و اساتيدى كه بسيارى از آنها بر خلاف مسير اسلام و بر خلاف مسير ملت اسلامى بودند جوان‏هاى ما را از آن راه منحرف مى‏كردند و آنها را مانع مى‏شدند از اينكه براى اسلام زحمت بكشند. بدبين كرده بودند آنها را به روحانيت و روحانيت را به آنها. دو جبهه تشكيل شده بود جبهه روحانيت و جبهه دانشگاه و از همين دو جبهه شدن آنها استفاده مى‏كردند و الحمدلله اين سد هم شكسته شد و روحانى در كنار دانشگاهى و دانشگاهى در كنار روحانى مشغول به فعاليت و مشغول به امور سياسى، امور اجتماعى و امور جنگى هستند. مبادا در بين شماها كسى بيايد و از دانشگاه بخواهد انتقاد كند و نبادا در بين دانشگاهى‏ها بروند و از روحانيت انتقاد كنند اين انتقاد از اينها و انتقاد از آنها نه براى نفع شماست و نه براى نفع آنها، بلكه براى نفع ابرقدرت‏هاست. آنها به

    صحيفه نور ج 14 صفحه 121

    اين زودى دست از اين كشورهاى اسلامى برنمى دارند و از ايران، كه سرچشمه‏هاى نفت ما به جيب آنها بود و تمام مخازن ما به نفع آنها بودند و تمام اشخاصى كه از آنها كارى انجام مى‏گرفت به نفع آنها بودند، اينها الان دست‏شان كوتاه شده است و به اين زودى از ما دست برنمى‏دارند.

    عزيزان من! برادران من! خواهران من! تمام قشرهاى ملت توجه بكنيد كه جريان‏هائى در كار است كه روحانيين را در چشم مردم يك نحو ديگرى كه هستند جلوه بدهند و مردم را از روحانيت جدا كنند و دانشگاه را از روحانيون جدا كنند و مقاصد خودشان را انجام بدهند ولو با يك رژيمى كه به طور سالوسى در ملت ايجاد كنند، يعنى يك رژيم به صورت صد در صد اسلامى و بيشتر از شما فرياد وا اسلاما بكشد لكن در باطن منافق باشد و در باطن برخلاف مصالح كشور عمل كند. امروز حيله‏هاى شيطانى قدرت‏هاى بزرگ در كار است كه ملت را از روحانيت جدا كند و ملت را و اينها را از ملت جدا كند و اينها را از دانشگاه‏ها جدا كند و از قشر جوامع ملت جدا كند و اين همان نقشه‏اى است كه آنها مى‏خواهند كه روحانيين منزوى بشوند در حجرات و در مساجد و آنها كارهاى خودشان را انجام بدهند. اينهائى كه از روحانيون انتقاد مى‏كنند كجا هستند؟ در كدام زاويه هستند كه وقتى انقلاب شد ريختند و اسلحه‏ها را به غارت بردند و الان هم اسلحه‏ها در دست آنهاست و آن روز كه جنگ بود آنها كنار نشستند و منتظر اينند كه عراق يا قدرت ديگرى غلبه كند و آنها ملحق به آنها بشوند. روحانيين ما در صحنه حاضرند، شهداى آنها الان در مقابل چشم من بسياريشان يا بعضى‏شان حاضرند و خود جوان‏هاى روحانى با اسلحه از جنگ برگشتند. آنهايى كه انتقاد از روحانيين مى كنند، در كدام جبهه رفتند؟ كدام شهيد را دادند؟ بياورند عرضه كنند. آنها اسلحه‏ها را غارت كردند و نشسته‏اند كه شكست به ايران بدهند. و آنهايى كه، خوبان آنها اگر در بينشان باشد مى‏خواهند استفاده، خودشان، بكنند و آنهايى كه خون داده‏اند آنها به كنار بروند و آنها، منافعى كه اينها به دست آورده‏اند آنها - ببرند و آنها كه منحرفين هستند نه اسلام را قبول دارند و نه روحانيت را و نه دانشگاه را. با رفتارتان اسلام را آنطور كه هست عرضه كنيد بايد توجه داشته باشيد، بايد دانشگاه‏ها و مدارس و همه جا توجه داشته باشند، دانشگاه پيوند خودش را با فيضيه محكم كند و فيضيه محكم كند پيوستگى خودش را به دانشگاه. شما دو قشرى هستيد كه اگر شما اصلاح بشويد اصلاح مى‏شود ملت‏ها و اگر خداى نخواسته شما اصلاح نشويد يا منزوى بشويد مملكت‏تان و كسانى كه مى‏توانند در مملكت كارى بكنند منزوى خواهند شد و قدرت‏هائى كه منافع خودشان را از دست داده‏اند به ميدان مى‏آيند و يك حكومت وجيه المله مى‏آورند روى كار و آن حكومت وجيه المله تمام چيزهاى ما را به باد فنا خواهد داد. شما برادران و عزيزان من همانطورى كه الان سلاح در دستتان است بايد در دست ديگر صلاح باشد، بايد شما صلحا باشيد، بايد شما رفتارى بكنيد كه اسلام را آنطور كه هست عرضه كنيد. شما

    صحيفه نور ج 14 صفحه 122

    بدانيد كه اگر خداى نخواسته از روحانيين و از كسانى كه ملبس به لباس روحانى هستند، مطلبى كه بر خلاف دستورات اسلام است صادر بشود، روحانيت را با اين اعمال منزوى خواهيد كرد و قلم‏ها بر ضد شما به كار مى‏افتد و شما را از ملت جدا مى‏كنند و ملت را از شما جدا مى‏كنند و به سر اين كشور آن مى‏آورند كه در زمان رضاخان و پسرش آمد.

    اين اسلام، امروز در دست همه ماها سرتاسر كشورهاى اسلامى و خصوصاً ايران كه جمهورى اسلامى - انسانى را در اين كشور اعلام كرده است امانت است، امانت بزرگ است. اين امانت به دست ماهاست و اگر چنانچه به اين امانت خيانت بكنيم خيانت به اسلام است، خيانت به احكام نورانى خداست و خيانت به ملت‏هاى ضعيف است. توجه كنند روحانيون در سرتاسر كشور، چه جوان‏ها كه در ميدان‏ها مى‏روند و فداكارى مى‏كنند و چه آنهائى كه در مدارس مشغول تحصيل علوم هستند و چه آنهايى كه مشغول به تدريس هستند و چه آنهايى كه ائمه جمعه و جماعات هستند و چه آنهايى كه در دادگاه‏ها و مقامات قضايى هستند و چه آنهايى كه در كميسيون‏ها و جاهاى ديگر هستند، توجه كنند كه اسلام در دست شما طايفه بالخصوص امانت است و انحراف شما ولو بعضى از شما موجب مى شود كه اشخاصى كه با شما و با اسلام دشمن هستند با قلم خودشان و گفتار خودشان به شما حمله كنند و يك مطلب را بزرگ كنند، مجاهدات شما را يك كلمه از آن گفته نشود، لكن انحراف شما دائماً گفته بشود و به گوش مردم خوانده بشود، مردم را از مجاهدات شما اغفال كنند، از زحماتى كه از 15 خرداد تاكنون بر شما وارد شده است و بزرگان شما را برده‏اند در حبس‏ها و زجرها و اينها انجام دادند كارهائى كه با دزدان آنطور انجام نمى‏دهند، اينها را ذكرى از آنها نديدم بكنند. قلم‏ها راجع به اين مسأله شكسته است اما اگر در يك دادگاهى يك كارى بشود كه مثلاً در نظر آنها انحراف باشد يا خداى نخواسته به حسب واقع انحراف باشد، آنها، عمال آنها، دور بيفتند و اين طرف و آن طرف و تبليغ كنند كه اين ديكتاتور آخوندى در كار است، ديكتاتور روحانى در كار است. اين كلمه، كلمه‏اى است كه دشمن‏هاى اسلام درست كرده‏اند و مى‏خواهند كه روحانيون را كنار بگذارند و روحانى برود گوشه مسجد و مسائل اسلامى را، نه آنكه مربوط به جامعه است، نه آنكه مربوط به مشكلات جامعه و اسلام است بلكه مسائل ديگر را، عبادى را فقط انجام بدهند، لكن ديگران در صحنه باشند و آن كنند به ما كه محمدرضا كرد.

    تكليف ملت است كه تبعيت از روحانيون بكند

    بايد بيدار بشويد شما، بايد ملت بيدار بشوند، ملت ما در خيابان‏ها، در بازارها، در ساير نقاطى كه هستند، در كارخانه‏ها، در صحراها مشغول به خدمت هستند، بيدار باشند كه اينكه گفته مى‏شود ديكتاتورى آخوندى اين كلمه‏اى است كه به باطل گفته مى‏شود براى مقصد باطل‏تر، والا پيدا كنند آنها اين روحانيونى كه ديكتاتورى مى‏كنند. اگر ديكتاتورى معنايش اين است كه احقاق حق مظلوم را از ظالم مى‏كنند و اگر ديكتاتورى معنايش اين است كه در دادگاه‏ها امثال نصيرى‏ها را از بين مى‏برند،

    صحيفه نور ج 14 صفحه 123

    اين چيزى است كه اسلام كرده است و امرى است كه با امر اسلام انجام مى‏گيرد و اگر ديكتاتورى معنايش اين است كه تحميل به ملت چيزى را مى‏خواهند بكنند، مى‏خواهند با قدرت ملت را آزار بدهند و مقاصد خودشان را انجام بدهند، اين يك دروغ واضح است كه بايد مردم از اشخاصى كه اين را مى‏گويند، بگيرند آنها را و از آنها بپرسند كه اين كدام يك است و چه كرده است و چه كار ديكتاتورى انجام داده است، تا بفهمند ريشه اين مطلب از كجاست. شما آقايان تكليف داريد كه كارهايى كه انجام مى‏دهيد، در تمام قشرهاى از روحانيت كه در ملت هستند و مشغول خدمت هستند كارهاى آنها بر وفق موازين شرعيه باشد و هيچ تخلف از موازين شرعيه نشود تا بهانه به دست دشمن ندهد. اين تكليف شماست كه تخلف از احكام اسلام نكنيد و انشاءالله نمى‏كنيد و تكليف ملت است كه تبعيت از روحانيون بكند و حرف‏ها و تبليغاتى كه بر ضد روحانيت مى‏شود گوش به آن ندهد. و پيگيرى كند اگر يك جايى گفتند، ببينند كه آيا اين ديكتاتورى كه آنها مى‏گويند در كجا واقع شده است. آيا رئيس مجلس ما يك ديكتاتور است و دارد ديكتاتورى مى‏كند؟ يا مقامات ديگرى كه در كشور هستند؟ كدام يك از اينها مشغول ديكتاتورى هستند؟ يا زبان‏هاى غير متعهد اشخاص دارند ديكتاتورى مى‏كنند و مى‏خواهند روحانيت را تضعيف كنند و جمهورى اسلامى را تضعيف كنند. زبان‏هائى كه برخلاف مصالح اسلام به روحانيت حمله مى‏كنند بدون يك حجت شرعى، يا به جمهورى اسلامى حمله مى‏كنند بدون يك دليل واضح، اينها زبان‏هائى هستند كه گويندگان آنها ديكتاتورند و مى‏خواهند روحانيت را از صحنه بيرون كنند و آنوقت يك حكومتى به دست بياورند كه اين حكومت موافق ميل آقاى ريگان باشد يا مطابق ميل شوروى باشد.

    اسلام بدون روحانيت مثل كشور بدون طبيب است

    من به همه روحانيين سرتاسر كشور اعلام خطر مى‏كنم، من به همه ملت اعلام خطر مى‏كنم. به روحانيون اعلام خطر مى‏كنم كه اگر چنانچه خداى نخواسته در بين شما كسى است كه برخلاف موازين اسلام عمل مى‏كند، او را نهى كنيد و اگر نپذيرفت از جرگه روحانيت اخراج كنيد. اگر نكنيد اين كار را، خداى نخواسته صورت روحانيت كه عز اسلام است اين را مشوه مى‏كنند و با مشوه كردن صورت روحانيت، اسلام به انزوا خواهد كشيد. اسلام بدون روحانيت مثل كشور بدون طبيب است. گويندگان شما و دانشمندان شما بايد توجه داشته باشند كه حوزه‏ها را با تدبير، با نصيحت و همين طور جاهاى ديگرى كه روحانيين مشغول كارهايى هستند، آنها را با تدبير و با نصيحت وادار كنند به اينكه خداى نخواسته از آنها چيزى صادر نشود كه بهانه به دست آنهايى كه مى‏خواهند شما را از صحنه خارج كنند بيفتد و قلم‏ها به كار برود و خدمت‏هاى شما ناچيز و ناديده گرفته بشود و لغزشى اگر در يكى از شما يا در دو تا از شما پيدا شد به حساب روحانيت بگذارند. بايد تهذيب بشويد شما، خودتان را تهذيب كنيد و كسانى كه در حوزه‏ها هستند، اساتيدى كه در حوزه هستند كوشش كنند كه حوزه‏ها مهذب باشد. و اعلام خطرى را كه به ملت مى‏كنم اين است كه جريانى در كار است كه روحانيت را

    صحيفه نور ج 14 صفحه 124

    كنار بگذارند و جريانى در كار است كه شما را از روحانيت جدا كنند و آن كنند به سر ملت كه در زمان محمدرضا آمد، منتها به يك صورت ديگرى. بيدار بشويد اى ملت! و بيدار بشويد اى روحانيت! و بيدار بشويد اى دانشگاهيان! و بيدار بشويد اى كارگران! اى كارمندان! اى بزرگان! اى كوچكان! اى زن‏ها! اى مردها! بيدار بشويد و اين جريان را خنثى كنيد و نگذاريد ملت شما و مملكت شما انحراف پيدا كند از آن راهى كه شما داريد كه راه اسلام و راه خدا و خط رسول اكرم (ص) است.

    امروز بايد دست از تمام اختلافات برداريم، اين يك تكليف شرعى - الهى است

    من يك كلمه هم تكرار مى‏كنم و مكرر گفته‏ام و آن كلمه براى اشخاصى است كه متصدى امور مملكت هستند از رئيس جمهور تا هر جا كه باشد و هر كس كه باشد و هر ارگانى كه اشتغال به يك كارى در اين كشور داشته باشد، از ارتشى‏ها و ژاندارمرى و سپاه پاسداران و پاسبان‏ها و همه عشاير و قشرهايى كه از ملت هستند و مشغول خدمت هستند، به همه آنها اين كلمه را مى‏گويم كه توجه كنيد كه شما را دارند مى‏كشند به سوى اختلاف. توجه نداريد به اين مطلب مى‏آيند پيش اين دسته از آن دسته شكايت مى‏كنند. اشخاصى در مرزها هستند و در آنجاهايى كه جوان‏هاى ما دارند خون خودشان را مى‏دهند، مى‏روند و مى‏خواهند پاسدارها را از ارتش جدا كنند و ارتش را از پاسدارها و هر دو را از ژاندارمرى و بين خود ارتش قشرهاى مختلفى درست كنند و اختلاف بين خود ارتش هم بيندازند. توجه كنند كه اينهايى كه به عنوان خيرخواهى پيش آقاى رئيس جمهور مى‏روند و حرف‏هايى از ديگران مى‏زنند، اينها شياطينى هستند به صورت انسان و در سيرت شيطان. و آنهايى كه پيش اجزا دولت مى‏روند، پيش نخست وزير مى‏روند، پيش ديگران مى‏روند و از آقاى رئيس جمهور انتقاد مى‏كنند اينها هم شيطان‏هايى هستند به صورت انسان و در سيرت شيطان. آنهايى كه مى‏خواهند بين شماها اختلاف بيندازند، دشمنى ايجاد كنند، مى‏خواهند كه اين مملكت را به دست غير بسپارند همه شما را از بين ببرند و يك دولتى به دست امريكا يا به دست شوروى در اين مملكت ايجاد كنند. عقل سياسى اقتضا مى‏كند كه ما امروز با آن اشخاصى كه در رويه هم حتى با ما مخالفت دارند لكن در اصل مقصد با ما موافقند، باملت موافقند مسيرشان مسيرملت است، عقل سياسى اقتضا مى‏كند كه ما امروز دست از تمام اين اختلافات برداريم تا اين مملكت را آرام كنيم و اين مقصدى اصلى كه ما داريم و آن اينكه اسلام در اين مملكت پياده بشود و جمهورى اسلامى با محتواى حقيقى خودش در اينجا پياده بشود، موفق بشويم انشاءالله. من به همه، به همه آنها عرض مى‏كنم كه شما دست از اختلافات برداريد اينطور نباشد كه هر كدام در يك اجتماعى كه پيدا كرديد، بر ضد ديگران صحبت كنيد اينطور نباشد كه هر كدام قلم به دست گرفتيد بر ضد ديگران قلمفرسايى كنيد. همه شما اميدوارم كه به اسلام معتقد و به جمهورى اسلامى متعهد باشيد و در اين صورت همه شما مسيرتان يك مسير است ولو عقايدتان در بعضى از امور، رويه‏هاتان اختلاف دارد لكن امروز وقت اعمال رويه‏هاى مختلف نيست. من اين را از همه كسانى كه متصدى امرى هستند، چه آقايانى كه در مجلس هستند و چه

    صحيفه نور ج 14 صفحه 125

    آقايانى كه در جاهاى ديگر متصدى امر هستند، من به آنها با كمال اخلاص سفارش مى‏كنم كه اين يك تكليفى است شرعى، الهى و تخلف او خلاف مسير اسلام است.

    ما همه پشتيبان ارتش هستيم

    ما همه پشتيبان ارتش هستيم و ما همه پشتيبان فرماندهان ارتش هستيم و اگر كسى بگويد كه ملت با ارتش نيست اين يك دروغ واضح است كه شاهدش اين است كه ارتش كه در آنجا دارد خدمت مى‏كند، تمام مردم اين ملت دنبال او دارند به آنها خدمت مى‏كنند. آنهايى كه مى‏گويند ارتش و روحانيت با هم مخالف هستند دروغ مى‏گويند براى اينكه همين روحانيون عزيزند كه از بلاد مختلف و الان از قم و مشهد دو مركز بزرگ علمى در اينجا حاضرند با تفنگ‏ها، كه هم شهيد داده‏اند و هم مجروح البته و الان آمده‏اند اينجا و بعد هم انشاءالله مى‏روند و انشاء الله پيروز مى‏شوند. همه ملت بايد پشت سر ارتش باشد و آنها جبهه را نگهدارى كنند، پاسدارها و پاسبان‏ها و ژاندارمرى و ارتش. همه آنها و ساير قواى مسلح و غيرنظامى و آنها همه در آنجا با هم هماهنگ باشند و ملت هم پشت سر آنها باشد تا اينكه انشاءالله اين جنگ تحميلى به آخر برسد و انشاءالله با پيروزى شماها به پيش برويد. و من به شما و تمام نسل‏هايى كه بعد از شما و ما خواهند آمد هشدار مى‏دهم كه ملت و روحانيت، دانشگاه و روحانيت از هم جدا نشوند كه جدا شدن اينها از هم هلاكت ملت و هلاكت اسلام و هلاكت كشور است.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

  7. #1227
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 14 صفحه 126

    تاريخ: 16/12/59

    پاسخ امام خمينى به تلگرام حضرت آيت الله العظمى گلپايگانى در مورد وقايع 14 اسفند

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    حضرت آيت الله آقاى گلپايگانى دامت بركاته

    پس از اهداى تحيت و سلام، تلگرام جنابعالى كه از نگرانى آن حضرت در قضاياى شوم دانشگاه در روز پنج شنبه 14/12/59 حكايت مى‏كرد و اصل، تلفن‏هاى بسيارى در دنباله جنايت منحرفين از اطراف نيز واصل گرديد. به جنابعالى و عموم ملت شريف اطمينان مى‏دهم كه با خواست خداوند تعالى با اينگونه مخالفت‏هاى با اسلام، برخورد شديد خواهد شد و به دستگاه قضائى گفته‏ام كه قضيه را تحقيق و مجرمين را شناسائى و محاكمه كنند و نتيجه را به اينجانب اطلاع دهند تا تكليف آنان به حسب موازين اسلامى معين شود. بايد گروه‏ها و دسته‏هاى منحرف سياسى و غير سياسى بدانند كه من با احساس تكليف، با آنان برخورد اسلامى و حدود اسلامى مى‏كنم و به شرارت‏هاى ضد اسلامى خاتمه مى‏دهم. از جنابعالى اميد دعاى خير دارم. حضرتعالى مردم را دعوت به آرامش فرمائيد.

    والسلام عليكم و رحمة الله

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  8. #1228
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 14 صفحه 127

    تاريخ: 16/12/59

    تلگرام امام خمينى به آيت الله حاج شيخ بهاءالدين محلاتى

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    حضرت آيت الله آقاى شيخ بهاءالدين محلاتى دامت بركاته

    از قرارى كه شنيده شد جنابعالى در اثر نقاهت در بيمارستان تشريف داريد، اين خبر موجب تاثر گرديد. اينجانب براى صحت و سلامتى آن جناب دعا كرده و شفاى كامل و طول عمر جنابعالى را از خداى تعالى مسئلت مى‏نمايم.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  9. #1229
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 14 صفحه 128

    بيانيه امام خمينى خطاب به مردم و مسئولين كشور

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    به اطلاع عموم مى‏رساند براى صيانت كشور و جمهورى اسلامى در اين موقع حساس و براى حفظ مصالح اسلام و مسلمين مطالب زير ابلاغ مى‏شود:

    1 - معيار در اعمال نهادها قانون اساسى است و تخلف از آن براى هيچ كس چه متصديان امور كشورى و لشگرى و چه اشخاص عادى جائز نيست و متخلف به مردم معرفى مى‏شود و مورد مؤاخذه قرار مى‏گيرد. بنابراين دخالت هر يك از مقامات در امور مربوط به مقامات ديگر بر خلاف قانون است و دخالت كننده به مردم معرفى مى‏گردد.

    2 - مقامات فعلى، رياست جمهورى، دولت رياست ديوانعالى، دادستانى كل كشور، مجلس شوراى اسلامى، شوراى نگهبان، قانونى مى‏باشند و كسى حق ندارد در مصاحبه‏ها و نطق‏ها و رسانه‏ها به يكى از اين مقامات توهين و يا آنان را تضعيف نمايد و متخلف به ملت معرفى و مورد مؤاخذه قرار مى‏گيرد.

    3 - به همان نحو كه آقاى رئيس جمهور را به فرماندهى كل قوا منصوب نمودم، بايد ايشان را به اين مقام بشناسند و فرماندهان قواى مسلح از ايشان بر طبق مقررات اطاعت كنند.

    4 - شوراى دفاع به نحوى كه در قانون اساسى است، مأمور مى‏شود و نمايندگان اينجانب آقاى خامنه‏اى و آقاى چمران مى‏باشند.

    5 - مسائل دفاع در شورا مطرح و رسيدگى مى‏شود و پس از تصويب، تصميم در اجرا با فرماندهى كل قواست و قواى مسلح بايد اوامر ايشان را اجرا نمايند.

    6 - براى رسيدگى به شكايات نسبت به مسائل جنگ و ساير مسائل مورد اختلاف بين مقامات جمهورى اسلامى، هيأتى تعيين خواهد شد مركب از يك نماينده از طرف رئيس جمهور و يكى از طرف ديگر و يكى از سوى اينجانب كه كوشش در حل شكايات نمايند و رأى اكثريت هيأت مذكور معتبر است و در صورت تخلف يكى از مقامات، بايد متخلف را به مردم معرفى كنند و مورد مؤاخذه قرار گيرد.

    7 - چون در سخنرانى‏هاى رئيس جمهور، نخست وزير، رئيس ديوانعالى كشور، رئيس مجلس شوراى اسلامى، گروه‏هاى منحرف و مخالف با جمهورى اسلامى توطئه كرده و موجب فساد مى‏شوند،

    صحيفه نور ج 14 صفحه 129

    اينان تا پايان جنگ تحميلى سخنرانى نكنند. مصاحبه‏هاى سالم و سازنده و ارشادى مانع ندارد.

    8 - از آنجا كه روزنامه‏ها و راديو تلويزيون عاملى مهم براى ارشاد يا تفرقه و نفاق هستند، هيأت 3 نفرى فوق، آنها را دقيقاً مورد بررسى قرار مى‏دهند و در صورتى كه 2 نفر از هيأت مذكور، آنها را مضر تشخيص دهند، مراتب را به مردم ابلاغ و به دادستانى كل كشور اطلاع مى‏دهند تا به وظيفه قانونى عمل كند.

    9 - اكيداً از مقامات رسمى خواستارم تا با كمك يكديگر مشكلات كشور را حل نمايند و برادرانه با يكديگر همكارى نمايند.

    10 - ائمه جمعه و جماعات ايدهم‏الله تعالى در خطبه‏ها و منابر و ساير گويندگان كوشش فرمايند كه آرامش در كشور برقرار باشد و از هر سخنى كه موجب نگرانى مردم و تفرقه شود خوددارى نمايند و مردم را در پشتيبانى از ملت و تمام ارگان جمهورى اسلامى و نهادهاى انقلابى و قواى مسلح و مردمى تشويق فرمايند.

    والسلام

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  10. #1230
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 14 صفحه 130

    تاريخ: 25/12/59

    بيانات امام خمينى در جمع بانوان عضو مؤسسه 12 فروردين قم

    نقشه اين بود كه با توطئه كشف حجاب، فاسد كنند جامعه را

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    درود بر شما بانوان معظم كه با نصيحت‏هاى خودتان مى‏خواهيد ما را به راه راست واداريد. درود بر بانوان سراسر كشور كه در اين نهضت شريف، معلم مردان بودند و حالا هم به همان نحو باقى ماندند. ايادى اجانب، اين قشر محترم كه ساختمان صحيح كشورها به دست تواناى آنها بجاست كوشيدند كه از شما بانوانى كه بايد ايران را بسازيد و بايد مردان را بسازيد عروسك‏هائى درست كنند و دست ملعبه‏هاى فاسد بسپارند و بحمدالله موفق نشدند. نقشه اين بود كه اين قشر موثر كه از دامن آنها زنان و مردان موثر تربيت مى‏شود طورى كنند كه اطفال خودشان را از دامن‏هاى خودشان برانند و در جاهاى ديگرى كه اطفال در آنجا جمع مى‏شوند انباشته كنند و شما را از مهر مادرى و آنها را از سرپرستى مادرانشان جدا كنند كه نتوانند اين افرادى كه بايد در دامن‏هاى شما تربيت بشوند، از شما جدا بشوند و نتوانند براى كشور خودشان و براى اسلام عزيز عمل كنند. نقشه اين بود كه با توطئه كشف حجاب مفتضح در زمان قلدر نافهم، رضاخان، اين قشر عزيز را كه جامعه را بايد بسازند تبديل كنند به يك قشرى كه فاسد كنند جامعه را و اين نقشه نه اختصاص به شما بانوان داشت بلكه جوانان مرد را هم همين طور بكشانند به مراكز فساد و آنطور كه مى‏خواهند آنها را تربيت كنند كه اگر چنانچه كشورشان به دست هر كس بيفتد بى‏تفاوت باشند يا مؤيد.

    اگر اين نهضت و انقلاب اسلامى هيچ نداشت جز اين تحولى كه در بانوان و در جوانان ما پيدا شد اين يك امرى بود كه كافى بود براى كشور ما، اينهائى كه در گوشه و كنار به گوش اشخاص مى‏خوانند كه اين انقلاب كارى انجام نداد اينها اشخاصى هستند كه اين تحولى كه در شما پيدا شده است چون مضر به حال آنها و قدرت‏هاى چپاولگر است اين را چيزى حساب نكنند و با تبليغات سوءشان بخواهند به شما بباورانند، باور بياورند كه چيزى نشده است. چه بهتر از اين كه در يك همچو جلسه‏اى كه شما بانوان هستيد و فعاليت اخلاقى و زحمت‏هاى همه جانبه براى مستمندان و براى آوارگان مى‏كشيد، از اين تحول بهتر چه؟ اگر در رژيم سابق بود، نه اين اجتماعات بانوان بود و نه اين فعاليت همه جانبه آنها كه نيمى از جمعيت در ايران هستند و اين نيم آن نيم ديگر را هم تربيت مى‏كند، نقش زن در جامعه بالاتر از نقش مرد است براى اينكه زنان، بانوان علاوه بر اينكه خودشان

    صحيفه نور ج 14 صفحه 131

    يك قشر فعال در همه ابعاد هستند قشرهاى فعال را در دامن خودشان تربيت مى‏كنند. خدمت مادر به جامعه از خدمت معلم بالاتر است و از خدمت همه كس بالاتر است و اين امرى است كه انبيا مى‏خواستند و مى‏خواستند كه بانوان قشرى باشند كه همه آنها تربيت كنند جامعه را و شيرزنان و شيرمردانى به جامعه تقديم كنند، لكن آنهائى كه مى‏خواهند اين كشور را از همه مواهب محروم كنند، از مواهب اسلامى، اخلاقى، اعمال صالحه و آنها را به مراكز فساد بكشانند، آنها هستند كه الان كه شما وارد شديد در جامعه و خدمت به جامعه، مى‏بينند كه نقشه‏هاى آنها نسبت به بانوان و نسبت به مردان باطل شده است. از اين جهت فرياد آنها بلند است كه چيزى نشده است و اين زمان مثل زمان رژيم سابق است و هيچ تغييرى با زمان رضاخان و پسرش نكرده، اينها تبليغاتى است كه برخلاف آن چيزى كه مشاهد است براى همه بانوان سرتاسر كشور و مردان سرتاسر كشور كه آن تحولى كه در انسان‏ها پيدا شده، و آن ارزشى كه امروز در كشورهاى اسلامى و خصوصاً در كشور ايران پيدا شده است اين است كه در رژيم سابق‏شان و مرتبت عبارت از آرايش مهوع و لباس‏هاى كذا و منزلگاه‏هاى كذا بود و امروز ارزش، ارزش انسانى است، ارزش اخلاقى است، ارزش انسانى است كه به واسطه همين تحول در قشر بانوان ديگر آنهائى كه با آرايش‏هاى فاسد و لباس‏هاى فاخر مى‏خواستند فخر فروشى كنند در بين جامعه نسوان ما محكومند و خجالت زده‏اند. آن روز بانوان اسلامى ما خجلت مى‏كشيدند كه با لباس اسلامى و لباسى كه در او مراعات شده باشد، طبقات ضعيف هم اگر اين كار را مى‏كردند، خجالت مى‏كشيدند در بين قشرهاى فاسد مرفه بروند. امروز امر بعكس است و يكى از اين اشخاصى كه داراى آنطور كارهاى فاسد و آرايش فاسد و خودنمائى‏هاى مفسد بودند آنها احساس شرم مى‏كنند در بين شما. اين تحول يك تحولى است كه بالاترين تحول است در جامعه، جامعه ما از بانوان زمان يعنى بعضى بانوان زمان محمدرضا و رضا برگشتند به يك بانوانى كه زينب گونه شدند و تابع فاطمه. آن روز تابع آرايش اروپائى بودند و بايد از اروپا طرح لباس بيايد امروز تابع مكتب هستند و آنچه اسلام بپسندد مقبول است و اين يك تحولى است كه بالاترين تحولات است در جامعه ما. نگه داريد اين تحول را، توجه كنيد به اينكه دست‏هاى فاسد و قلم‏هاى فاسد و گفتارهاى فاسد شما را به اغفال نكشاند و شما را برنگرداند به حال سابق. اين راه را شما ادامه بدهيد و توده‏هاى ميليونى مردان ما هم ادامه بدهند و مى‏دهند و توده‏هاى ميليونى بانوان ما هم ادامه بدهند و مى‏دهند و هيچ توجه به صحبت‏ها و قلم‏ها و سخنرانى‏هائى كه مى‏شود نكنيد و خودتان مستقل فكر كنيد و تابع افكار ديگران نباشيد و خودتان براى كشور خودتان كوشش كنيد كه مفيد باشيد و شما هدايت كنيد مردان را و هدايت كنيد و نصيحت كنيد دولتمردان را، شما مادران خوبى براى اطفال باشيد و ناصحان خوبى براى جامعه و زحمتكشان خوبى براى مستمندان، و هستيد بحمدالله. شما جامعه‏اى كه در سرتاسر كشور الان مشغوليد براى همه امورى كه كشور ما احتياج به آن دارد، سرپرستى اطفالى كه بى‏پناه هستند و خدمت به مستمندان و رفتن پيش آوارگان و مستمندان و دلجويى كردن از آنها، اين خدمت ارزشمند است و پيش خداى تبارك و تعالى بسيار ارزش دارد.

    صحيفه نور ج 14 صفحه 132

    بايد اختلافات از بين برود و اخلاق اسلامى انسانى را در تمام قشرها توسعه بدهند

    و خداوند شما را و همه بانوان را و همه مردان را هدايت كند كه به همين راه مستقيمى كه شماها مى‏رويد آنها هم بروند و همان راه صحيحى كه بدون غل و غش و بدون هواى نفس شماها دنبال كرديد قشرهايى كه در ايران هستند، همه همان راه را بروند، و شما و همه ملت توجه كنيد كه اين صحبت‏هائى كه مى‏شود و اشتباهاتى كه گاهى از دولتمردان مى‏شود اينها آنقدر چيزى نيست كه به جمهورى اسلامى ما لطمه وارد كند و من از خداى تبارك و تعالى مى‏خواهم كه زوردتر بين قشرهائى كه اختلاف بينشان هست چه در بالا و چه در توده جمعيت اين اختلافات از بين برود و همه با هم دنبال اين باشند كه اين كشور را به راه مستقيم هدايت كنند و اين كشور را آباد كنند و اخلاق اسلامى انسانى را در تمام قشرها توسعه بدهند. من سفارشم به تمام قشرهاى ملت از بانوان گرفته تا جوانان و مردان اين است كه شما راجع به اين مسائلى كه در ايران طرح مى‏شود فكر نكنيد كه بايد حتماً شما هم اختلاف با هم پيدا بكنيد. اختلافات رده بالا رفع مى‏شود انشاءالله و شماها هم دامن به اختلاف نزنيد، دامن زدن شما به اختلافات باعث مى‏شود كه رده‏هاى بالا هم اختلافاتشان را نتوانند حل كنند. و اما اگر چنانچه تودهاى مردم با هم باشند و گوش به مسائلى كه در رده‏هاى بالا طرح مى‏شود ندهند و خودشان توجه كنند كه با وحدت كلمه مى‏توانند اين جامعه را به سعادت خودش برسانند و اختلاف كلمه شايد خداى نخواسته موجب اين بشود كه عنايت خاص خدا كه به شما سايه افكنده بود يك وقت خداى نخواسته برداشته بشود و كشور شما آن شود كه در سال‏هاى طولانى مبتلاى به آن بوديد. اگر چنانچه اختلافاتى بين طبقات افراد باشد و اين اختلافات موجب شود كه خداى نخواسته در جنگ مغلوب شويم يا خداى نخواسته طول بكشد حل اين مشكل، اين گناهش به گردن آنهائى است كه دامن به اختلافات مى‏زنند و تشنج در كوچه و بازار ايجاد مى‏كنند. مسلمين، مؤمنين معتقدين به خداى تبارك و تعالى مجال ندهند به اين قشرهائى كه در بين مردم هستند و از تفاله‏هاى رژيم سابقند و همين طور از اشخاصى كه در بين اينها هستند از فاسد و مفسد، اگر چنانچه به اينها گوش بدهند، اينها مى‏خواهند شما را به دامن غرب يا به دامن شرق بكشانند بيدار باشيد كه اختلافات را خودتان رفع بكنيد. و اگر اختلافى هست، آنها را موعظه كنيد كه دست از اختلافات بردارند و من از خداى تبارك و تعالى سعادت ملت‏هاى اسلامى و سعادت شما بانوان و همه بانوان اسلام و سعادت همه قشرهاى ملت را مى‏خواهم و از خداى تبارك و تعالى پيروزى لشكر اسلام و قواى مسلحه اسلام را بر قواى كفر مسألت مى‏كنم. خداوند شماها را سعادتمند كند و در خدمت به همنوعان خودتان توفيق دهد.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته‏

    
    previos page menu page next page
    

صفحه 123 از 208 نخستنخست ... 2373113119120121122123124125126127133173 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/