صفحه 111 از 208 نخستنخست ... 1161101107108109110111112113114115121161 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1,101 تا 1,110 , از مجموع 2079

موضوع: صحيفه نور

  1. #1101
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 12 صفحه 260

    تاريخ: 1/5/59

    نامه بنى صدر به محضر امام خمينى

    بنى صدر طى ارسال نامه اى به محضر امام امت، حجت الاسلام حاج سيد احمد خمينى را براى مقام نخست وزيرى پيشنهاد مى‏كند و از امام در اين مورد نظرخواهى مى‏نمايد.

    پاسخ امام:

    بسمه تعالى‏

    بنا ندارم اشخاص منسوب به من متصدى اين امور شوند. احمد خدمتگزار ملت است و در اين مرحله با آزادى بهتر مى‏تواند خدمت كند.

    والسلام عليكم‏

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  2. #1102
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 12 صفحه 261

    تاريخ: 3/5/59

    بيانات امام خمينى در جمع جانشين ستاد مشترك و فرماندهان نيروهاى سه گانه ارتش جمهورى اسلامى

    ما امروز در همه ارگان‏هاى دولتى احتياج به تقويت داريم

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من بسيار متأسفم از اينكه گاهى به واسطه خيانت يا ندانم كارى‏هاى بعضى از ارتشى‏ها، اين بهانه به دست اشخاص فاسد مى‏دهد كه ارتش را تضعيف كنند. ما امروز در همه ارگان‏هاى دولتى و ملى احتياج به تقويت داريم. اين مسائلى كه گاهى مى‏شود، تضعيف ارتش و ژاندارمرى و قواى مسلح است، اين از جانب ملت نيست، اين از جانب آن گروهى‏هاى است كه مى‏خواهند تضعيف كنند روحيه همه ارتش را و همه ملت را كه دنبال اين اگر خداى ناكرده مطلبى واقع شود، آنها تضعيف شوند و اين موجب تأسف است. و امروز مملكت ما با اين وضعى كه دارد احتياج به همفكرى دارد و همكارى احتياج به نظم دارد اگر در يك كشورى نظامش تحت قواعد و تحت مسائلى كه در نظام مطرح است، از اينكه فرمانده وقتى فرمان داد بايد اطاعت شود، فرمانداه كل قوا وقتى امرى كرد بايد اطاعت شود، فرماندهان هنگ‏ها و يا ساير جاها وقتى امر كردند بايد اطاعت شود، اگر اين معنا نباشد در نظام، اين نظام نيست ديگر. اگر يك نظامى خودش بين خودش يك بى‏نظمى‏ها باشد، اگر قواى مسلح در بين خودشان هماهنگى نباشد، ما نيز توقع نداشته باشيم كه كشور ما به پيش برود. تمام اين مسائل را براى ما پيش مى‏آورند. صد نفر يا دويست نفر فرض كنيد كه در يك گروهى وقتى فاسد شدند و خيالى داشتند، در عين حالى كه خود ارتش با قدرت جلو آنها را گرفته است و كشف اينطور توطئه‏ها را كرد و همين طور پاسدارها هم كمك كردند و همه با هم اين توطئه را خنثى كردند، نبايد در نظر اشخاص بيايد كه ارتش ما چطور است. اين ارتش ما همان است كه خودش اين كار را كرده و همان است كه خودش كردستان را و جاهاى ديگر را به قوه خودش و با هماهنگى با سپاه پاسداران كارها را انجام داده‏اند. من متأسفم از اينكه هر جا انسان نگاه مى‏كند و دست مى‏گذارد اشخاصى هست در آن و يك عده اقليت‏هايى هستند در آن كه مى‏خواهند ضايع كنند آنها را، حتى در مجلس، دولت كه مى‏خواهند تعيين كنند، يك جور برخوردهايى من مى‏بينم كه اين برخوردها، برخوردهايى نيست كه موافق با صلاح كشور باشد و موافق با اسلام باشد. ما امروز اگر چنانچه همه اين ارگان‏ها به هم جوش نخورند و همه با هم همدست نباشند، بايد در انتظار مصيبت باشيم. بايد ارتش با كمال قدرت كار بكند و تمام قوايى كه در تحت نظم هستند و در تحت قواى بالا هستند و در تحت درجه دارها و افسرهاى بالا هستند و

    صحيفه نور ج 12 صفحه 262

    فرماندهان هستند، اينها بايد اطاعت بكنند. امروز اطاعت از بالا دست‏ها يك امر شرعى است، يك مطلبى نيست كه مثل سابق باشد بتوانند از زير آن در بروند و مانعى نداشته باشد. امروز يك كسى است كه بالاى سر همه است و آن خداى تبارك و تعالى است كه همه چيز را در ظاهر و باطن مى‏بيند. اگر بخواهد اين مملكت از اين آشفتگى‏هايى كه حالا مثلاً هست جلوگيرى بكند، جز اينكه هم قواى مسلح با هم و هم مجلس با دولت، با رئيس جمهور، با امثال ذلك با هم، اگر چنانچه تشريك مساعى با هم نكنند نبايد توقع داشته باشند كه مملكت به پيروزى نهائى برسد. ما كه الان پيروزى نهائى را به دست نياورده‏ايم.

    براى پاكسازى توطئه‏گران مفسد بايد همه دست به دست هم بدهند

    ما الان يك قدرتى را كه مانع بود از اينكه ما هر كارى را بكنيم، از بين برده‏ايم. در آن هم، هم ارتش سهيم بوده است، هم سپاه پاسداران و هم ملت و هم ساير قواى انتظاميه سهيم بوده‏اند در اين امر. ما نبايد اين چيزى كه اينها سهيم بوده‏اند در آن، قدرشناسى نكنيم. ما بايد قدرشناسى بكنيم. اگر يك وقتى در بين مثلاً روحانيون كه داراى مثلاً چقدر جمعيت است، اگر بنا شد صد نفر از آنها ساواكى از كار در آمدند، نبايد روحانيون را ما بشكنيم. اگر در بين مثلاً فرض كنيد كه ارگان‏هاى ديگر دولتى يك يا چند نفر ساواكى بمانند، نبايد ما بگوئيم، همه آنجا را بگوئيم كه برخلاف هستيد. البته در يك رژيمى كه تقريباً پنجاه، شصت سال حكومت كرده است و مغزها را به جورى تربيت كرده است كه مطابق ميل خودشان باشد، توقع اين نيست كه فوراً جمع كنند و همه چيز درست شده باشد، توقع اين است كه الان همه با هم دست به هم بدهند تا اينكه هم پاكسازى بشود و هم شناسائى بشوند اشخاصى كه مثلاً در صدد توطئه هستند يا بوده‏اند و آنهايى كه شناسايى شدند، خودشان تحويل بدهند اين را. كراراً من گفته‏ام كه اگر چنانچه مثلاً در ارتش اشخاصى هستند كه برخلاف موازين هستند يا توطئه‏اى در كار دارند، يا از طاغوت هستند، يا اعتقادات آنها مضر است، يا عمل آنها عمل فاسد است، خود ارتش بايد آنها را پاكسازى بكند و اگر دادگاه بخواهند از ارتش، بايد ارتش اطاعت كند و خود دادگاه‏ها هم مستقيماً نروند، پاسدارها هم مستقيماً نروند. نبايد يك هرج و مرجى پيش بيايد كه ما براى هرج و مرج از بين برويم.

    بايد قوا همه با هم باشند و مراتب محفوظ باشد و سلسله مراتب محفوظ باشد و قدرت‏ها همه با هم باشند، از بالاها حرف شنوى كنند، از رئيس كل قوا حرف شنوى كنند، از رئيس‏هايى كه هر كدام قوايى دارند حرف شنوى كنند تا يك مملكتى بشود با نظم. خارجى‏ها مى‏خواهند كه ما اينطور باشيم كه هيچ نظمى نداشته باشيم و مثل جنگل با هم رفتار بكنيم تا اينكه بهانه به دست بياورند كه اينها احتياج دارند كه اينجا قيم برايشان معين كنند. ما بايد الان با هوشيارى، تمام ملت دنبال سر دولت و رئيس جمهور و ارتش و ژاندارمرى و پاسبان‏ها و پاسدارها باشد و همت ملت، و يك مملكتى كه ملتش دنبال سر قواى انتظامى و قواى مسلحش باشد هيچ آسيبى نمى‏بيند.

    صحيفه نور ج 12 صفحه 263

    اگر چهار نفر آدم در جائى فاسد شد اين دليل نيست كه همه فاسدند. خوب در بين روحانيون هم فاسد هست، حالا بايد بگوئيم كه همه روحانيون فاسدند؟! در بين تجار هم فاسد هست، حالا بايد بگوئيم همه تاجرها فاسدند؟! البته در هر جمعيتى يك اشخاص فاسد هست. البته ارتش موظف است كه پاكسازى بكند و اهمال نكنند كه اين اشخاصى كه با ما نظر دارند، نظر سوء دارند و مى‏خواهند توطئه كنند (بگوئيد ارتش اعتنائى ندارد به اينكه پاكسازى شود) براى اينكه تضعيف كنند ارتش را، ارتش بايد پاكسازى بشود. خودتان بايد شناسائى بكنيد و همين طور ژاندارمرى بايد شناسائى بكند و همين طور پاسدارها و همه. اين يك مسأله‏اى است عمومى و يك مملكتى است مال همه شماها. مملكت الان مال خود شماست اينطور نيست كه مثل سابق باشد كه شماها زحمتش را بكشيد، منافعش را امريكا و شوروى ببرند. حالا شما هر زحمتى بكشيد، منافعش را ملت شما و خود شما مى‏بريد.

    ما بايد خودمان را فانى كنيم تا مكتبمان پيش برود

    بنابراين بايد همه اين قوا با هم مجتمع بشوند و همه تقويت بكنند همديگر را. مجلس بايد تقويت بكند همه قواى مسلحه را، دولت را، رئيس جمهور را تقويت بكند، رئيس جمهور هم بايد تقويت بكند اينها را. ارتش بايد از رئيس جمهور اطاعت بكند چون رئيس كل قواست، رئيس جمهور هم بايد با آنها پدرانه رفتار بكند. اسلام است، اسلام وضعش غير از آن چيزهاى ديگرى است كه مى‏خواهند قدرت نمائى بكنند و خودنمايى بكنند و هر كس خودش را نمايش بدهد. ما همه بايد خودمان را فانى كنيم و همه ما دنبال اين باشيم كه مكتبمان پيش برود، نه دنبال اين باشيم كه خودمان پيش ببريم. ما فردى نداريم، ما هر چه هستيم مكتبمان هست. وقتى مكتب مطرح است من و شما و آقا و ديگران، همه ارگان دولتى و همه اينها بايد خود را كنار بگذارند دنبال مكتب باشند، خودشان را فانى كنند در مكتبشان همانطور كه در صدر اسلام بوده است. صدر اسلام اين مسائل نبوده است كه هر كسى بخواهد خودش را پيش ببرد، هر كسى مى‏خواسته مكتبش را پيش ببرد. از اين جهت پيش هم بردند، در عين حال كه ضعيف بودند قواى بزرگ را از بين بردند.

    حالا الحمدلله شما قوى هستيد، سى و پنج ميليون جمعيت پشت سر شماست، شما از چه مى‏ترسيد، از هيچ چيز نبايد بترسيد. سى و پنج ميليون جمعيت امروز پشت سر شماست كه اگر خداى نخواسته اگر صدايى در يك جائى بلند بشود اين سى و پنج ميليون جمعيت همه با هم همصدا پشتيبانى مى‏كنند از شما. بنابراين نبايد ما بترسيم از اينكه توطئه در كار است. باز هم توطئه در كار است، باز هم هست. نخير هيچ توطئه‏اى، هيچ كارى نمى‏توانند بكنند. اينها همه قدرت خودشان را روى هم گذاشته‏اند و الحمدلله شكست خورند و رفتند سراغ كارشان و بعد هم به اين زودى‏ها نمى‏توانند خودشان اجتماع كنند، دنبال اين هستند كه يك سوراخى پيدا بكنند و فرار كنند. نترسيد از اينكه گفته مى‏شود باز هم توطئه است يا فرض كنيد بختيار در خارج است. اينها مى‏خواهند روحيه‏ها را سست كنند و ما را تضعيف كنند و به واسطه تضعيف اگر يك وقتى بعد از پنج سال ديگر توانستند يك

    صحيفه نور ج 12 صفحه 264

    كارى بكنند، ما ضعيف باشيم.

    براى پيشرفت كشور بايد در عين همراهى با هم، هر كس وظيفه قانونى‏اش را انجام دهد

    لكن وقتى يك ملت همراه است با هم، امروز قضيه، قضيه ملت است، شما به عنوان ملت هستيد، شما الان جدا از ملت نيستيد، شما آن هستيد كه وقتى وارد مى‏شويد پيش ملت، براى شما گل مى‏بارند و ملت هم اين است كه شما به او نمى‏خواهيد زور بگوئيد، شما با ملت برادر هستيد و همه با هم هستيد. بايد همه اين قوا دستشان را به هم بدهند. اين يك واجب شرعى است براى همه.

    يك واجب شرعى است براى وكلاى مجلس كه با دولت و با رئيس جمهور همراهى كنند، اين يك تكليف شرعى است براى رئيس جمهور و دولت كه بايد با مجلس همزبان باشند و هماهنگ باشند. اگر هماهنگ باشيم ما برده‏ايم و اگر بنا باشد هر كس از يك طرف بدود، او بخواهد خودش را نمايش بدهد و او بخواهد خودش را نمايش بدهد، هر كس بخواهد يك طرف برود، پاسدارها بخواهند فرض كنيد دخالت در ژاندارمرى بكنند، ژاندارمرى بخواهد دخالت در كار پاسدارها بكند، آنها بخواهند در ارتش دخالت بكنند، كميته‏ها بخواهند در جاهاى ديگر دخالت بكنند، فاسد مى‏شود كار. هر كسى بايد كار خودش را خوب انجام بدهد. اگر يك مملكتى همه گروه هايى كه هستند، همه جاهائى كه اشخاص هستند و گروه‏ها هستند، كار خودشان را خوب انجام دهند، يك مملكت منظم مى‏شود، يك مملكتى مى‏شود كه پيشرفت مى‏كند اما اگر بخواهد هر كس در كار ديگرى دخالت بكند، من بيايم در كار شما دخالت بكنم شما بيائيد در كار من دخالت كنيد، نه من مى‏توانم كارم را انجام بدهم نه شما مى‏توانيد كارتان را بكنيد. اين يك وظيفه شرعى الهى است كه من به همه مى‏گويم، نه مخصوص شما، براى همه است اين، براى پاسدارهاست، براى پاسبان‏هاست، براى ارتش است، براى ژاندارمرى است، براى مجلس است، براى دولت است، براى رئيس جمهور است. اين يك مسأله شرعى است. همه مكلفند شرعاًبه اينكه اين كار را انجام بدهند و اين چيزى كه من مى‏گويم اين است كه لازم است اين و بايد بشود، هر كدام به وظايف قانونى خود بايد عمل كنند. قانون براى همه وظيفه معين كرده. اگر يكى دست از قانون بردارد و بخواهد دخالت به كار ديگرى بكند، برخلاف شرع عمل كرده و آنوقت ممكن است كه برخلاف شرع وقتى عمل كرد از باب نهى از منكر نسبت به او كارى انجام دهند. آقاى رئيس جمهور همان كارى كه قانون برايش معين كرده، آن همان كارهاى مهمى كه قانون براى او آورده، آن كار را خوب انجام دهد. مجلس آن وظايفى را كه قانون برايش معين كرده همان را درست بكند، ديگر مجلس دخالت نكند در اجراء قوه مجريه و قوه قضائيه. قواى قضايى سرجاى خود كار قضايى را انجام دهند و اين كار مهمى است. قواى مقننه بايد كار تقنينيه شان را انجام بدهند و اين كار مهمى است. دولت مجرى است و بايد كار خودش را انجام بدهد و اين كار مهمى است. ارتش بايد كار خودش را انجام بدهد به آن حدودى كه موظف است و اين كار مهم است. اگر بنا باشد هر كدام در كار

    صحيفه نور ج 12 صفحه 265

    يكديگر دخالت بكنيم كه اين مملكت نمى‏شود. يك بازارى بيايد در ارتش دخالت بكند، يك بازارى در فتوا دخالت بكند، نمى‏شود، نمى‏شود اين. ارتش بيايد در فتوا دخالت بكند، اهل فتوا بيايند در ارتش دخالت بكنند، اين معنايش اين است كه هيچ كدام كار خودشان را نمى‏توانند انجام دهند.

    در عين حالى كه از همه شما تشكر مى‏كنم لكن به شما تذكر مى‏دهم كه نظم را حفظ كنيد، سربازها نظم را حفظ كنند، پاسدارها نظم را حفظ كنند، پاسبان‏حفظ بكنند، اگر نظم حفظ نشود مملكت ما ممكن است خداى نخواسته آسيب ببيند و من اميدوارم كه ديگر آسيبى براى اين مملكت واقع نشود براى اينكه ما براى خدا مى‏خواهيم انجام وظيفه كنيم و خدا را همه در نظر داشته باشيد. خدا حاضر است، ناظر است، اعمالتان را مى بيند. شما تنبه پيدا كنيد از اينهائى كه در اين مملكت آن قدرت‏ها را به خرج دادند و آن فسادها را، حالا هم در بستر بيمارى افتاده‏اند الان برايشان مرگ عروسى است. توجه داشته باشيد به اينكه يك عالم ديگرى در كار است. ما مسؤول هستيم پيش خداى تبارك و تعالى ما امانت داريم الان، اسلام و كشور اسلامى امانت است پيش ما، اين امانت را هر يك از ما اگر بخواهيم يك خلافى در آن بكنيم خيانت است و جواب بايد بدهيم. در پيش اسلام اين نباشد كه هر كدام ديگرى را بكشيم، هر كدام مفسده ديگرى را، فساد ديگرى را بگوئيم. بايد همه ما دست به دست هم بدهيم، هم پاكسازى با كمال قدرت و هم دوستى و مهربانى با كمال قدرت. انشاءالله خدا همه شما را حفظ كند موفق و مويد باشيد و اينكه مملكت تان را خودتان انشاءالله به پيش ببريد. پيش خدا همه ما روسفيد باشيم انشاءالله.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

  3. #1103
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 12 صفحه 266

    تاريخ: 5/5/59

    بيانات امام خمينى در جمع علما و روحانيون مناطق تركمن صحرا، گنبد، كلاله، مراد تپه و گاليكش

    جمهورى اسلامى بايد بر وفق موازين شرعى باشد

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    يكى از بركات اين نهضت اين است كه ما سابقاً با آقايان، علماء بزرگى كه در اطراف كشور بودند، ملاقات نمى‏كرديم و نمى‏شناختيم ولى حالا از نزديك مى‏آيند ملاقات و زيارتشان مى‏كنيم و به آنها دعا مى‏كنيم و از آنها هم دعاخواهيم. آنچه كه راجع به اين گروه‏هائى كه به عناوين مختلف در اطراف شما هستند، نوشتيد، مع الاسف اينها در همه ايران هستند و اينطور كه احساس مى‏شود در بين اينها اشخاصى هستند كه مى‏خواهند كارى بكنند كه اين نهضت را در بين مردم ايران بد جلوه بدهند. ما همانطورى كه تاكنون قلم‏ها و صحبت‏ها به صورتى واقع مى‏شده است كه مى‏خواسته‏اند اين نهضت را در خارج از كشور بد جلوه بدهند، حالا مى فهميم اين گروه‏هاى مختلفى كه در اطراف، به اسم‏هاى مختلف مشغول فعاليت هستند و به اصطلاح خودشان گروه‏هاى اسلامى هستند، افراد غير اسلامى در آنان وجود دارد و بناى آنها بر اين است كه در خود كشور هم مردم را به نهضت بدبين كنند. بايد وقتى كه مجلس شروع به كار كرد، مسائل و كارهاى شما، اين گروه‏ها، در مجلس انعكاس پيدا كند و مجلس آنها را بخواهند، از آنها باز خواست نمايند. اين منحصر به گنبد و اطرف گنبد نيست، هر جايى كه الان آنها مشغول فعاليت هستند، گاهى فعاليت‏هاى برخلاف موازين شرع صورت مى‏گيرد.

    جمهورى اسلامى بايد بر وفق موازين شرعى باشد. الان از طرف آيت الله آقاى گلپايگانى، آقازاده‏شان آمده بود اينجا، ايشان هم راجع به اين مسائل ناراحت هستند، ساير علماء اسلام هم ناراحت هستند. بايد مجلس رسيدگى كند و افرادى كه بناى آنها بر اين است كه به اسم اسلام كارهايى انجام دهند كه برخلاف اسلام است و يا موافق با ماركسيسم و كمونيسم است، جلوى آنها را بگيرد. دولتى كه حالا انتخاب خواهد شد بايد افرادى باشند كه به اسلام عقيده داشته باشند و گرايش به مكتب هاى انحرافى نداشته باشند. در هر صورت مسائلى است كه بايد درست طرح كند و مجلس رسيدگى نمايد و اگر چنانچه چيزى برخلاف موازين شرع از مردم اخذ شده است، برگردانند و اگر اشخاصى بر خلاف اسلام عمل كرده اند، تربيت و بازخواست شوند. اميدوارم كه انشاءالله در اين مجلس كه اكثراً افرادش مردم صالحى هستند و شوراى نگهبان هم از علما هستند، به اين امور رسيدگى كنند و طرح‏هايى كه دولت مى‏دهد و چه طرح هايى كه دولت قبلاً داده است بايد در مجلس رسيدگى بشود، هر

    صحيفه نور ج 12 صفحه 267

    طرحى كه مخالف با اسلام است بايد رو بشود. اميدوارم مجلس به اين امور رسيدگى كند. من هم پيشنهاد به آنها مى‏كنم كه رسيدگى صحيح كنند و هر يك از پيشنهاداتى كه قبلاً شده و آن چيزهايى كه گذشته است، اينها بخوانند و مطالعه كنند و شوراى نگهبان هم مواظبت بكند كه هيچ كلمه‏اى مخالف با اسلام نباشد. ما مى‏خواهيم جمهورى اسلامى و اسلام باشد. اميدوارم كه همه شما موفق باشيد و در اين ماه مبارك رمضان از بركات ليلةالقدر محروم نباشيد. خداوند همه شما را انشاءالله حفظ بكند.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

  4. #1104
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 12 صفحه 268

    تاريخ: 12/5/59

    بيانات امام خمينى در ديدار با اسقف هيلارين كاپوچى

    آقاى پاپ بايد طرفدار مظلومان باشد، نه ظالمان
    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    اين دفعه دومى است كه آقاى پاپ براى من كاغذ مى‏دهند و اشخاص را مى‏فرستند. دفعه اول براى آن لانه جاسوسى بود كه جوان‏هاى عزيز ما اطلاع پيدا كردند كه اين مركزى كه در ايران به اسم سفارت آمريكا هست سفارتخانه نيست و اشخاصى كه در آنجا هستند اشخاص ديپلمات نيستند بلكه جاسوسانى هستند كه در يك مركز جاسوسى متمركز هستند و براى ضرر ملت ما، كشور ما در آنجا مجتمع هستند و آقاى پاپ شايد ندانسته توصيه كردند براى آنها و من در آنوقت مفصل تنبهاتى به ايشان دادم. و اين دفعه براى مدارس خودشان به اسم مدرسه انديشه كاغذ نوشته‏اند و رسول فرستاده‏اند و از ما سفارش خواسته‏اند براى اينكه مدارسشان در اينجا باشد. ما با نصارى و با يهود و با ساير اقشار ملت‏ها هيچ دشمنى نداريم و از مدارس به هيچ وجه جلوگيرى نمى‏كنيم، مادامى كه مدرسه باشد و براى تعليم و تعلم باشد، حالا چه تعليم و تعلم دستورات مسيح عليه‏السلام يا دستورات ديگران، لكن اگر ما فهميديم كه در ايران مدارس طور ديگرى هست، آنجا هم نظير همان لانه جاسوسى است، نمى‏توانيم تحمل كنيم كه در مملكت ما به اسم تعليم و تربيت و به اسم مدارس، يك امور ديگرى انجام بگيرد و البته اين با دولت است كه در اين موضوع تأمل كند و اين موضوع را درست بررسى كند. اگر چنانچه مدارس، مدارس همانند، براى تعليم و تربيت هستند، هيچ ممنوعيتى ايجاد نخواهد شد و اگر چنانچه خداى نخواسته اين مدارس هم يك وضع ديگرى دارند و به اسم مدارس هستند، آن هم ملت ما تحمل مى‏كند و ما نمى‏توانيم تحمل كنيم.

    و من بايد اين مطلب را براى آقاى پاپ به وسيله شما پيام بدهم كه شما آيا از اوضاع اين آمريكا و اين اشخاصى كه خودشان را منتسب كرده‏اند به مسيحيت بى‏اطلاع هستيد يا اينكه مطلع هستيد و بدون اينكه توجهى به آن بكنيد از آن مى‏گذريد؟ آيا شما مطلع هستيد كه ما پنجاه سال در تحت سلطه انگليس و آمريكا تمام هستى‏مان به باد رفت؟ شما توجه داريد به اينكه كشور ما در تحت سلطه‏اى كه توسط رضاخان، انگليس‏ها به ما تحميل كردند و توسط محمدرضا كه انگليس‏ها و آمريكائى‏ها و شوروى‏ها به ما تحميل كردند، اينها چه كردند با مملكت ما، با كشور ما؟ شما آيا داد مظلوم‏ها را هيچ وقت بناى‏تان هست كه گوش كنيد؟ يا همان فرياد ظالم‏ها را به آن ترتيب اثر مى‏دهيد؟ شما مى‏دانيد كه با

    صحيفه نور ج 12 صفحه 269

    اين جوان‏هاى ما، با اين دخترها و پسرهاى دانشجوى ما الان آمريكا چه مى‏كند و پليس آمريكا با آنها چه كرده است؟ مى‏دانيد كه خائن‏هائى كه مى‏خواستند در امريكا بر ضد كشور مظلوم ما ميتينگ بدهند و تظاهر كنند پليس امريكا حمايت از آنها كرد و آنها كارهاى خودشان را كردند و وقتى دانشجويان مسلمان ما كه مى خواستند آنها هم يك تظاهرى بكنند و مظلوميت ملت ما را برسانند پليس آمريكا چه كرد با آنها؟ آيا آقاى پاپ مى‏دانند كه الان جوان‏هاى ما در غل و زنجيرند با دنده‏هاى شكسته، بعضى در حال بيهوشى هستند و دخترهاى جوان ما در حبس، در غل و زنجير هستند و بعضى در حال بيهوشى؟ ايشان اين مسائل را اصلا توجه به آن دارند؟ توجه به اين دارند كه حضرت مسيح عليه‏السلام با بشر چه جور بود و شما كه مدعى نيابت از او هستيد توجه به اين مسائل هيچ نمى‏كنيد؟ كاش يك پيكى هم براى كارتر ايشان مى‏فرستادند. كاش شما را مى‏فرستادند با يك نامه اى پيش كارتر كه با اين جوان هايى كه مى‏خواهند احقاق حق بكنند،خواهند مظلوميت ملت ما را اظهار كنند، آنها را گرفته‏اند و از حبسى به حبس ديگر مى‏برند و دست و پاى آنها را غل زده اند، زنجير زده‏اند و دنده آنها را با چكمه شكسته‏اند و الان هم آنها در زير زنجير آنها و در زير چكمه دژخيمان كارتر و امريكا از بين دارند مى‏روند. من چطور جواب ملت را بدهم كه ملت ما اگر بگويند كه اين روحانيت مسيح در خدمت ابرقدرت هاست، ما چطور جواب آنها را بدهيم؟ من متأسفم كه نمى‏توانم جواب اينها را بدهم براى اينكه اگر من بخواهم دفاع كنم از روحانيت مسيح، علائمى كه در كار است، شواهدى كه در كار است ملت ما براى ما آن شواهد را به رخ ما مى‏كشند. چرا بايد ايشان در اين مدت طولانى كه ما در زير رنج بوديم و جوان‏هاى ما را در خيابان‏هاى ايران مى‏كشتند و خون آنها را روى آسفالت‏ها جارى مى‏كردند ايشان يك كلمه سفارش اينها را نكنند؟ اين تبعيض را چرا ايشان قائل هستند؟ مگر حضرت مسيح تعليماتش تعليمات تبعيضى است؟ مگر حضرت مسيح با يك طايفه خوبند و آن ثروتمندان؟ و با طايفه ديگر بد هستند و آن مظلومان و اشخاصى كه بيچاره و فقير هستند؟ كه شما داريد اين كار را مى‏كنيد. من مى‏دانم كه مذهب مسيح اين نيست و هر كس كه دنبال مسيح باشد بايد حامى مظلومان باشد و بايد با ابرقدرت‏ها مقابله كند، همانطورى كه كسى كه تابع مذهب اسلام است بايد با ابرقدرت مخالفت كند و مظلومان را از زير چنگال اينها بيرون بياورد. چرا بايد آقاى پاپ احوالى از اين دخترها و پسرهايى كه امروز، الان كه من دارم با شما صحبت مى‏كنم در حبس‏ها و زنجيرها و گرفتارى‏ها و شكنجه‏ها بسر مى‏برند، ايشان يك كلمه راجع به اين مسائل صحبت نكنند؟ چرا نبايد به اين اشخاصى كه خودشان را مسيحى مى‏دانند و خودشان را اهل كليسا مى‏دانند يك كلمه نگويند كه كه شما مسيحى هستيد چرا اين كارها را مى‏كنيد؟ من جواب اين مظلوم‏ها را چه بدهم؟ اينها كه به ما اشكال مى‏كنند كه شما طرفدار روحانيت هستيد و اين روحانيت هيچ كلمه‏اى در مقابل قدرت‏هاى بزرگ و ظلم‏هايى كه بر مردم مى‏شود، بر مظلومين مى‏شود، حتى ظلم‏هائى كه بر خود اشخاصى كه در آمريكا هستند مى‏شود، يك كلمه صحبت نمى‏شود و يك پيام فرستاده مى‏شود و يك رسول فرستاده نمى‏شود لكن وقتى كه يك لانه جاسوسى را ما مى‏گيريم كه جاسوسيتش مسلم است، ايشان رسول مى‏فرستند و نامه مى‏فرستند و

    صحيفه نور ج 12 صفحه 270

    حالا هم كه مدارس اينجا، مدارس علمى‏شان اينجا هست و اشخاص مى‏گويند (من اين را مطلع الان نيستم) اشخاص كه رفته‏اند و ديده‏اند مى‏گويند اينجا هم مركز تعليم و تعلم نيست بلكه مركز ديگرى است، الان ايشان حالا باز نامه فرستاده‏اند و سفارش كرده‏اند. مگر ما با علم مخالفيم؟ مگر ما با تعليمات مخالفيم؟ مگر ما با مدارس مخالفيم؟ با مدارس نصارى، با مدارس زرتشتى، با مدارس يهود ما كى مخالف هستيم؟

    اما اگر مدارس جور ديگرى باشند، ما نمى‏توانيم تحمل بكنيم. ايشان اول بايد ببينند اين مدارس چه بوده است، بفرستند اشخاص را مشاهده كنند كه اين مدارس چه وضعى داشته است كه دولت ما نتوانسته تحمل كند و البته اين با دولت است لكن آنچه كه من به شما مى‏گويم كه به آقاى پاپ بگوئيد اين است كه شما رويه خودتان را كه روحانى هستيد عوض كنيد و با مظلومين و با اشخاصى كه زير چكمه امريكا دارند از بين مى‏روند و با اين دختر و پسرهاى جوان ما كه الان در حبس‏هاى آمريكا بسر مى‏برند و آنها را از يك حبسى به حبس ديگر و اخيراً در يك سلول‏هاى منفرد آنها را حبس كرده‏اند، بپرسند چرا اين كار شده است. چرا گوشمان نمى‏شنود يك وقت از آقاى پاپ كه طرفدارى مظلومينى كه مال ايران هست يا افرادى كه در خود مملكت آمريكا هست و تحت ظلم و شكنجه هستند يك بازخواستى نمى‏كند؟ شما از قول من به ايشان سلام برسانيد و بگوئيد كه اين رويه را طرد بكنيد، شما طرفدار مظلوم باشيد، شما طرفدار باشيد از اشخاصى كه چپاول شده‏اند، مظلومند، زير چكمه هستند، شما از اين جوان‏ها و دخترها و پسرهاى ما كه الان در زير چكمه دژخيمان آمريكا هستند طرفدارى كنيد، به اين اشخاصى كه اظهار تبعيت از شما مى‏كنند دستور بدهيد كه اينها را رها كنند. ما نمى‏توانيم ديگر زير بار امريكا برويم. امريكا اگر تمام افراد ما را هم از بين ببرد، ديگر نمى‏تواند در اينجا بيايد منافع خودش را جبران كند و منافع خودش را تأمين كند و ملت ما را به ستم و زور در تحت شكنجه و اختناق قرار بدهد. امريكا بايد اين را بداند كه ديگر گذشته است از اينكه او خيال بكند كه مى‏تواند باز در ايران با اين شيطنت‏ها برگردد و آقاى پاپ هم سفارش كند به اين امريكا كه نكنند اينطور با بشر، اينطور دژخيمى نكنند با بشر، اينطور ظلم نكنند به بشر. بشر اشخاصى هستند كه عبادالله هستند، بندگان خدا هستند، با بندگان خدا اينطور نكنند، اينقدر ظلم نكنند، اينقدر ستم نكنند. من اميدوارم كه آقاى پاپ به وظيفه دينى خودشان، به وظيفه مسيحيت خودشان عمل كنند و اين كارهايى كه دژخيمان امريكا مى‏كنند و پليس امريكا مى‏كنند جلوگيرى كنند. و ما در مقابل امريكا ايستاده‏ايم تا آخر و نخواهيم گذاشت امريكا باز برگردد يا آن اشخاصى كه تبع او هستند برگردند و ملت ما تا آخرين نفس براى دفاع از حق حاضر است و تحت بار ظلم نخواهد رفت.

    والسلام على من اتبع الهدى

    
    previos page menu page next page
    

  5. #1105
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 12 صفحه 271

    تاريخ: 15/5/59

    بيانات امام خمينى به مناسبت روز جهانى قدس

    اگر مسلمين با هم اتفاق پيدا بكنند هيچ مصيبتى پيش نمى‏آيد

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    روز قدس را بايد مسلمان‏ها زنده نگه دارند. من كراراً راجع به طمع اسرائيل تنبه داده‏ام كه اسرائيل اينطور كه اكتفا كند به آن زمين‏هائى كه غصب كرده است، حالا ديديد كه پايتخت خودش را در قدس قرار داده است. و تمام اين چيزهائى كه از آمريكا و از طرفدارهاى حقوق بشر و از اين محافل و مجالسى كه در خارج هست، اينها تمام يك شعرهاى غير موزون است و لهذا مى‏بينيد كه انكار مى‏كنند و اسرائيل هيچ اعتنا نمى‏كند، تنبه مى‏دهند، اسرائيل آنها را محكوم مى‏كند. اين براى اين است كه مسأله، مسأله جدى نيست اينطور نيست كه آمريكا جداً مخالف باشد با اينكه پايتخت اسرائيل در قدس باشد و معذلك اسرائيل بتواند يك همچو كارى بكند، اينها همه يك مانورهائى است كه مى‏دهند، يا مثلاً مجالس حقوق بشر و مجالس ديگرى كه از همين ابواب هست در آنجا، در آن ممالك هست، اينها همه دستشان توى هم است و براى چاييدن ما مسلمين و كسانى كه در آسيا، در افريقا، در آنجا هستند، و مع الاسف مسلمين متنبه نمى‏شوند.

    ملت‏ها بايد خودشان راجع به اين مسائل قيام كنند براى اينكه دولت‏ها هم غالباً الا كمى اگر باشد آنها هم دستشان با همان ابرقدرت‏ها توى هم هست و لهذا مى‏بينيد كه اينطور جناياتى كه از آمريكا واقع مى‏شود، مسلمان‏ها يعنى دولت‏هاى اسلامى هيچ از خودشان گرايشى نشان نمى‏دهند، گاهى هم اگر يكى‏شان يك چيزى بگويد، يك حرفى است، بيش از يك حرف نيست. الان شما ديديد كه امريكا با اين جوان‏هاى عزيز ما، با اين دخترها، با اين پسرها، با اين دانشجوهاى عزيز چه رفتار وحشيانه كرد و آنها چه شجاعتى در مقابل پليس آمريكا از خود نشان دادند و در مقابل همه قدرت‏هائى كه آنجا بود و همه پليس‏ها و همه دستگاه‏هاى انتظامى، اينها با مشت گره كرده ايستادند، تحمل كتك‏ها را كردند، تحمل جنايت‏هاى امريكا را كردند لكن از آن مسأله اى كه پيش آنها مسأله بود، اصلاً نگذشتند. مسلمين بايد از اين جوان‏ها، از اين جوان‏هائى كه از ايران در خارج هست، چه در انگلستان و چه در اروپا و چه در امريكا هست، تنبه پيدا كنند كه بايد چه كرد. ما دولت‏ها را ازشان مأيوس هستيم لكن ملت‏ها ميزانند، ملت‏ها در مقابل اين جنايتى كه امريكا كرده است و اخيراً هم انگلستان نسبت به اين جوان‏هاى غيور ما، چه نشان دادند؟ چه عكس‏العملى نشان دادند؟ اگر در بلادى باز عكس‏العملى

    صحيفه نور ج 12 صفحه 272

    بود، از جوان‏هاى ايرانى و گاهى هم از آنها بود اما ملت‏ها خيلى عكس‏العملى نشان ندادند و اين براى اين است كه ملت‏هاى اسلامى باز تنبه به اين پيدا نكردند كه تعليمات اسلام چى است.

    اسلام همه مسلمان‏ها را وادار مى‏كند به اينكه با هم متفق باشيد، اختلاف نداشته باشيد، اگر اختلاف داشته باشيد، فشل مى‏شويد و رنگ و بويتان از بين مى‏رود و مع‏الاسف - با اينكه - ما مى‏بينيم كه ما هر چه مصيبت پيدا كرديم از سال‏هاى طولانى تا حالا از اين اختلافاتى بوده است كه در داخل خودمان بوده. دولت‏هائى كه، دولت‏هاى ممالك اسلامى، نه دولت‏هاى اسلامى، من مى‏توانم بگويم دولت اسلامى، چطور من به دولت عراق بگويم دولت اسلامى؟ چطور من به دولت مصر بگويم دولت اسلامى؟ اين دولت‏هائى كه در ممالك اسلامى هستند، اينها را مى‏بينم كه بر ضد مسلمين، بر ضد اين مسلمينى كه الان در ايران مقابل امريكا و مقابل شوروى ايستاده‏اند، آنها پايگاه درست مى‏كنند براى امريكا كه بيا حمله كن به مسلمين. ما چطور مى‏توانيم امثال سادات را كه پايگاه درست مى‏كند و دعوت مى‏كند از امريكا كه هجوم كنند به ايران و به مملكت اسلامى، چطور ما مى‏توانيم اين را مسلم بدانيم؟ و چطور مى‏توانيم عراق را، دولت عراق را مسلم بدانيم در صورتى كه اسلحه مى‏فرستند به ايران و دائماً ايران را دارد مورد هجوم قرار مى‏دهد و براى امريكا دارد كار مى‏كند؟ و من گمانم اين است كه امريكا، شوروى را هم بازى داده. شورورى الان به عراق كمك مى كند در صورتى كه عراق آمريكائى است، نه شوروى. كمك‏ها را از او مى‏گيرد كه به ايران صدمه وارد كند و راه را براى امريكا باز كند نه اينكه مى‏خواهد راه را براى شوروى باز كند. امريكا بازى داده اين شوروى را هم و آنها اسلحه مى‏دهند كه براى امريكا كار مى‏كنند. آنها به خيال اينكه اين اسلحه را كه مى‏دهند به نفع شوروى هست و حال آنكه نيست به نفع شوروى. و در هر صورت مسلمين اگر چنانچه با هم اتفاق پيدا بكنند و وحدت كلمه پيدا بكنند، نه قضيه قدس پيش مى‏آيد و نه قضاياى افغانستان پيش مى‏آيد و نه قضايائى كه براى مسلمين در جاهاى ديگر پيش مى‏آمد و پيش مى‏آيد، پيش مى‏آيد.

    تا يك دولت اسلامى به تمام معنا روى كار نيايد ما بايد باز همين گرفتارى‏ها را داشته باشيم

    بايد تا كى ملت‏هاى مسلم هم در غفلت باشند؟ چرا اين ملت‏ها در مقابل اين ابرقدرت‏ها قيام نمى‏كنند؟ ايران قيام كرد، الان هم دو سال است كه مى‏گذرد بر امر و تمام قدرت‏ها هم مخالفت كردند معذلك ايران سر جاى خودش هست و ايستاده است و ابداً اعتنا به اين هياهو نمى‏كند و همه كارهائى هم كه اينها كردند فلج كرده. خوب همين كودتائى كه تمام اين دولت‏هاى اطراف و آن دولت‏هاى بزرگ دست در آن داشتند و لكن نتوانستند كارى بكنند، چرا؟ براى اينكه مساله، مسأله ملت است. اگر دولت شاه بود و امريكا مى‏خواست كودتا بكند فوراً مى شد اما حالا مسأله، مسأله ملت است يعنى اينطور نيست كه دولت و ملت دو تا باشند، اينطور نيست كه مثل دولت عراق باشد كه ملت با او دشمن است، مثل دولت مصر باشد كه ملت با او دشمن است. اينجا ملت اسلامى است كه حكومتش اسلامى است و

    صحيفه نور ج 12 صفحه 273

    ملت با اين حكومت موافقند، از اين جهت توطئه‏ها را خود ملت به دست مى‏آورد. خود اين سربازها توطئه‏هائى كه در داخل سربازخانه‏ها انجام مى‏گيرد به دست مى‏آوردند و گزارش مى‏دهند. پاسدارها همه دنبال اين مطلب هستند كه اين توطئه‏ها را خنثى كنند و خود ملت است كه ناظر است، در همه جا ناظر است و الان هم در همه اطراف، اين جنايتكارها را به تدريج پيدا مى‏كنند و معرفى مى‏كنند و خودشان مى‏گيرند و تحويل مى‏دهند. اگر دولت‏ها بفهمند اين معنا را كه اگر اينها با ملت خودشان درست رفتار كنند و ملت همراه آنها باشد چه خواهد شد، اگر اين خوفى كه اين ابرقدرت‏ها ايجاد كردند در اين دولت ها بفهمند كه در دولت ايران هم اين اخافه‏ها هميشه بوده است و حالا هم هست لكن دولت فعلى ايران ديگر گوش به اين حرف‏ها مى‏دهد، اگر بفهمند كه طرفدارى ملت از يك دولتى چه معنا دارد، بفهمند اين معنا را كه اگر ملت‏ها را دلشان را به دست بياورند و حكومت بشود يك حكومتى كه مال خود ملت باشد، از خود ملت جوشش كند و عقائد، عقائد اسلامى باشد، احكام، احكام اسلامى باشد و زير سايه اسلام بخواهند زندگى بكنند و ملت‏هائى كه به اسلام عقيده دارند همراه آنها بشوند، آنوقت مى‏فهمند كه هيچ يك از دولت‏هاى بزرگ نمى‏توانند كارى انجام بدهند چنانچه در اينجا نتوانستند. تا الان دو مرتبه، سه مرتبه به حسب تظاهر، هى قيام كردند يا چيز كردند كه كودتائى بكنند يا بريزند در ايران لكن فشل شدند و دائماً هم در صدد هستند، نه اين است كه در صدد نيستند، لكن من مطمئنم و اطمينان مى‏دهم به ملت خودمان كه نمى‏توانند كارى انجام بدهند. ملت بايد توجه داشته باشد كه تا توجه به خدا دارد، تا توجه به اسلام دارد، تا خدمتگزار اسلام است كسى نمى‏تواند به او آسيبى برساند، مگر كه اين حيثيت از دستشان برود. بايد اين جهت اسلاميت را - خالص اسلاميت - حفظ كند. اين ملى‏گراها و اينها كه هى فرياد ملى ملى مى‏زنند، همين‏هائى هستند كه بعضى‏شان در اين كودتا هم دخالت داشتند، بر ضد اين مملكت خودشان براى ديگران، همين‏ها هستند كه بعضى‏شان به طورى كه شواهد هست دخالت در اين امر داشتند. اين جهات مختلفه، گروه مختلفه‏اى كه در ايران هست و هى داد خلق را مى‏زنند و داد اينكه ما چطور هستيم، اينها هم همين‏هائى هستند كه در اين مسائل دخالت داشتند، اينها هم همين‏هائى هستند كه مى‏روند در امريكا اين جوان‏هاى عزيز ما كه گرفتار هستند، همين اشخاص كه دعوى خلقيت و - نمى‏دانم - چه مى‏زنند، همين‏ها آنجا مى‏روند به آنها مى‏گويند اى مرتجعين. اينها چه جمعيت‏هائى هستند؟ در داخل اين كارها را مى‏كنند، در خارج اين كارها را مى‏كنند. تا ملت‏ها بيدار نشوند و اين ريشه‏ها را نكنند و تا يك دولتى كه دولت اسلامى باشد به تمام معنا، دولتى باشد كه متعهد باشد به احكام اسلام، دولتى باشد كه غربزده نباشد، به اسلام گرايش داشته باشد، روى كار نيايد ما بايد باز همين گرفتارى‏ها را داشته باشيم.

    تمام مقصد ما مكتب ماست

    مجلس بايد به تمام قوه اى كه دارد و قوه او از همه قوه‏ها بالاتر است و تمام مسلمين واجب است بر آنها كه پشتيبانى كنند از دولت و از ملت و از مجلس بالخصوص، بايد با تمام معنا كوشش كند كه

    صحيفه نور ج 12 صفحه 274

    افرادى كه سركار مى‏آيند، نخست‏وزير، ساير وزرا و ساير كسانى كه كارهاى مهم را دارند، از اشخاص مسلمان متعهد، متوجه به كارهائى كه در دنيا مى‏شود، مدبر، لكن متعهد به اسلام، متعهد به مكتب. مكتب بزرگترين چيزى است كه از براى ما مطرح است، نبايد راجع به مكتب يك كلمه‏اى كسى بگويد اشتباه مى‏كنند اگر مى‏گويند مكتب چطور. تمام مقصد ما مكتب ماست و مسلمان‏هاى ما براى مكتب ماست كه اينطور قدرت دارند و اينطور در مقابل ديگران مى‏ايستند. اگر چنانچه ساير ممالك اسلامى هم مكتب خودشان را حفظ كنند، اين مكتب اسلام را، اگر مكتب اسلام را حفظ بكنند مطمئن باشند كه هيچ قدرتى به آنها آسيب نمى‏رساند. و اگر ما مكتب خودمان را حفظ نكنيم، كه يكى از تعليمات مكتب ما اين است كه متفق با هم باشيم، هر يك از اين گروه‏ها يا هر يك از اين افراد كه بر ضد آن رفيق خودش يك كلمه‏اى بگويد، از مكتب خارج شده است و به درد - اصلاً - ايران ديگر نمى‏خورد. هر كدام از اينها كه ديگرى را بخواهند تضعيف كنند، مجلس بخواهد يكى ديگر را تضعيف كند يكى ديگر بخواهد مجلس را تضعيف كند، دولت بخواهد مجلس را تضعيف كند، مجلس بخواهد دولتش را تضعيف بكند، رئيس جمهور بخواهد مجلس را تضعيف كند، مجلس بخواهد رئيس جمهور را تضعيف كند، تمام اينها بر خلاف مكتب اسلام است، مخالفت با اسلام است. بايد اين آقايان همانطورى كه مدعى هستند اسلامى هستيم، واقع مطلب اين است كه بايد در علمشان، در قولشان، در خطابه‏هايشان، در حرف‏هايشان، در نوشته‏هايشان، در روزنامه‏هايشان نشان بدهند كه ما مسلمان هستيم. اين چه مسلمانى است كه هر روزنامه‏اى كه مال يك طايفه است به طايفه ديگر فحاشى مى‏كند؟ ما چى جواب اين مردم را بدهيم كه هى مى‏آيند از من الان وقت خواسته‏اند از بازار تهران كه بيايند بگويند اين چه خبر است، كه اين آقايان چه‏شان است با هم. اين آقاى رئيس جمهور با مجلس، مجلس با رئيس جمهور چرا، چرا اينطور رفتار مى‏كنند؟ چرا بايد اينطور باشد كه صداى مردم دربيايد؟ من نصيحت به آنها مى‏كنم، من از لسان اسلام به آنها نصيحت مى‏كنم كه با هم اختلاف نكنيد. شما اگر اختلاف بكنيد راه را براى ديگران باز مى‏كنيد، شما اختلاف با هم نداشته باشيد. سر چه اختلاف مى‏كنيد؟ چه ميراثى هست كه شما مى‏خواهيد قسمت كنيد و سرش اختلاف مى‏كنيد؟ اينهمه مردم جوان‏هايشان را دادند، ميراث براى شما گذاشتند كه اختلاف با هم بكنيد و اينطور توى سر هم بزنيد و اينطور فساد ايجاد كنيد؟! يك قدرى با هم رفيق باشيد، دوست باشيد، برادر باشيد. آقاى رئيس جمهور افرادى كه به درد جامعه اسلامى ما بخورد، به درد مكتب ما بخورد بايد تهيه كند، معرفى كند يعنى نخست‏وزير را او تهيه مى‏كند بايد يك شخصى باشد كه همه آن صفاتى كه من گفته‏ام درش باشد كه در راس همه صفات، مكتبى بودن است. فكر بكند، فكر مكتب اسلام، در صدد باشد كه اسلام را تقويت بكند، در صدد باشد كه احكام اسلام را پياده بكند، نه در صدد اين باشد كه مليت را احيا بكند. آنهائى كه مى‏گويند ما مليت را مى‏خواهيم احيا بكنيم، آنها مقابل اسلام ايستاده‏اند، اسلام آمده است كه اين حرف‏هاى نا مربوط را از بين ببرد. افراد ملى به درد ما نمى‏خورند افراد مسلم به درد ما مى‏خورند. اسلام با مليت مخالف است. معنى مليت اين است كه ما ملت را مى‏خواهيم و مليت را مى‏خواهيم و اسلام را

    صحيفه نور ج 12 صفحه 275

    نمى‏خواهيم. آن مرديكه در خارج گفت كه اول من ايرانى هستم، ملى هستم دوم ايرانى هستم سوم اسلام. اين اسلام نيست، تو سوم هم اسلامى نيستى.

    روز قدس فرصتى براى قيام يكپارچه ملت‏هاى مسلمان عليه مفسدين‏

    بايد آقايان توجه كنند، تمام مسلمين توجه بكنند، روز قدس روزى است كه بايد تمام ملت‏هاى اسلام با هم توجه بكنند و اين روز را زنده نگه دارند. اگر يك هياهوئى از تمام ملت‏هاى مسلمين بلند بشود، روز جمعه آخر ماه مبارك كه روز قدس است همه ملت‏ها قيام بكنند، همين كه حالا همان تظاهرات، همان راهپيمائى‏ها را بكنند اين مقدمه مى‏شود از براى اينكه انشاءالله جلوى اين مفسدين را ما بگيريم و كلك اينها از بلاد اسلام كنده بشود. ما، هى سست مى‏گيريم، مسلمان‏ها هى سست مى‏گيرند، ملت‏ها بيطرف مى‏مانند كم قيام مى‏كنند و نهضت مى‏كنند، كم تظاهر مى‏كنند راجع به اين امور. اسرائيل وقتى كه ديد خوب ملت با هم مخالف هستند و دولت مصر هم كه همراه اوست، برادر است و عراق هم كه با اينها برادر هست، وقتى اين چيزها را ديد هى قدم به قدم پيش مى‏رود و شما مطمئن باشيد كه اگر سست بگيريد، اينها تا فرات خواهند بروند، اينها همه اينجا را ملك خودشان مى‏گويند هست. شما بايد محكم بايستيد در مقابل اينها و اگر چنانچه مسلمين، ملت‏هاى مسلم بايستند در مقابل اينها و اگر دولت‏هايشان بخواهند مخالفت كنند، مشت توى دهنشان بزنند چنانكه ايران مشت در دهن محمدرضا زد، محمدرضا از همه دولت‏هاى مسلمين، از همه آنها قويتر بود و از همه آنها پشتوانه‏اش بيشتر بود معذلك ملت ما قيام كرد و اسلام را وجه نظر خودش قرار داد و الله اكبر را فرياد كشيد و اين قدرت را از بين برد و قدرت‏هاى ديگر را هم و تا آخر هم همه قدرت‏ها اگر روى هم باشند نمى‏توانند آسيب به يك همچو ملتى برسانند.

    يك همچو ملتى كه ما داريم به اين صفا، به اين خوبى كه در همه قضايا پشتيبان دولتشان هستند، پشتيبان رئيس جمهورشان هستند، پشتيبان مجلسشان هستند حيف است كه اين ملت را ما عواطفشان را جريحه‏دار كنيم و ما بنشينيم با هم مخالفت كنيم، نه خدا را خوش مى‏آيد از اين و نه ملت را. ملت ناراحت است از اين كار. اين روزنامه‏هايتان را جلويش را بگيريد. آقايان روزنامه‏هائى كه به آنها مربوط است جلويشان را بگيرند. اين عذر نمى‏شود كه ما روزنامه‏ها را نمى‏دانيم چه نوشته است. نخير اين عذر نيست، بايد روزنامه‏ها را ببينند چه نوشته‏اند. خودش نمى‏رسد، خود آقايانى كه مثلاً در مجلس هستند يا آقايانى كه در خارج مجلس هستند نمى‏رسند بخوانند، روزنامه‏ها را يك كس ديگر را وادار كند كه بخوانند، روزنامه‏ها ببينند چه است. در روزنامه مشغول فتنه‏انگيزى هستند و مشغول اين هستند كه دولت را با رئيس جمهور، مجلس را با رئيس جمهور، رئيس جمهور را با مجلس مخالف كنند و اين يك توطئه‏اى است كه در روزنامه‏ها ايجاد شده است و بايد خود آقايان جلويشان را بگيرند قبل از اينكه ملت جلويش را بگيرد، قبل از اينكه خود ملت بيايد و بى‏ملاحظه از كسى تمام اين روزنامه‏ها را خفه كند خودشان جلويش را بگيرند.

    صحيفه نور ج 12 صفحه 276

    و در مجلس هم آقايان با هم باشند، رفيق باشند، همه مسلمان هستيم همه بايد دوست با هم باشيم، مسلمين يد واحده بايد باشند، اينقدر در مجلس با هم اختلاف نداشته باشند، جهات شرعى را حفظ بكنند، جهات اخلاقى را حفظ بكنند، هى اين به او بدگوئى كند او به او بدگوئى كند، خوب، اين اسباب ناراحتى مسلمان‏ها هست. آقايان مى‏گويند، مسلمان‏ها مى‏گويند خوب ما خون بچه‏هايمان را داده‏ايم يك قبرستان در اينجا پر است از جوان‏هاى ما، قبرستان‏هاى شهرستان‏ها پر از جوان‏هاى ما هست كه در راه اين مملكت و در راه اين اسلام اينها كشته شده‏اند حالا كه اينها كشته شده‏اند گويا آقايان آمده‏اند از خارج و از داخل حالا با هم نشسته‏اند دعوا مى‏كنند. سر چه ميراثى دعوا مى‏كنيد؟ ميراث پدر كدامتان است؟ يك قدرى آرام باشيد، يك قدرى توجه كنيد به مسائل، هر وقت هر كدام صحبت كنيد به ضد ديگرى نباشد و اين خلاف آداب اسلام است خلاف آداب مسلمين است، خلاف انسانيت است، خلاف مشى انبيا و مشى اوليا هست. نكنيد اين كار را، يك قدرى آرام باشيد، يك قدرى هواى نفس را كنار بگذاريد، اشتها را كنار بگذاريد. تمام گرفتارى ما سر اين هواى نفسى است كه ما داريم، اعدى عدو انسان اين نفس انسان است كه در بين جنبين است، اين اعدى عدو انسان است. يك قدرى جلويش را بگيريد؟ يك قدر مهار كنيد.

    ترغيب مسلمانان جهان به اتحاد بر عليه اسرائيل

    خداوند انشاءالله ما را موفق كند به اينكه يك روزى برويم و در قدس نماز بخوانيم و مسلمان‏ها اميدوارم كه روز قدس را بزرگ بشمارند و در همه ممالك اسلامى در روز قدس در روز جمعه آخر ماه مبارك تظاهر كنند، مجالس داشته باشند، محافل داشته باشند، مسجد داشته باشند، در مساجد فرياد بزنند. وقتى يك ميليارد جمعيت فرياد كرد، اسرائيل نمى‏تواند، از همان فريادش مى‏ترسد. اگر همه مسلمينى كه در دنيا هستند الان هستند كه قريب يك ميليارد هستند، اگر در روز قدس همه بيرون بيايند از خانه، فرياد كنند مرگ بر امريكا و مرگ بر اسرائيل و مرگ بر شوروى، همين قول مرگ بر شوروى براى آنها مرگ مى‏آورد. جمعيتشان يك ميليارد، ذخائرشان اينهمه زياد كه همه دولت‏ها محتاج به ذخائر شما هستند معذلك شما را وادار مى‏كنند با هم مختلف باشيد اختلاف كنيد و ذخائرتان را ما ببريم و هيچ كدام صحبت نكنيد. خوب است يك مقدار ملت‏هاى غير ايران از ايران سرمشق بگيرند و از اين ملت نجيب عزيز ما، و خوب است يك قدرى از اين جوان‏هائى كه در امريكا و در انگلستان و در بلاد غرب هستند و تظاهر مى‏كنند و در مقابل پليس مى‏ايستند و آنها را غل و زنجير مى‏كنند در حال غل هم فرياد مى‏زنند و احقاق حق مى‏خواهند بكنند يك قدرى ما متنبه بشويم و ما تعليم بگيريم از اين جوان‏ها كه آنها براى اسلام فرياد مى‏كنند و ملت‏ها بيطرف هستند كانه آنها براى اسلام دارند فرياد مى‏كنند و ما اينجا با هم اختلاف مى‏كنيم و انصافاً انصاف نيست.

    صحيفه نور ج 12 صفحه 277

    هى نگوئيد من، بگوئيد مكتب من‏

    خداوند همه‏تان را توفيق بدهد و همه مسلمين را توفيق بدهد كه با هم يداً واحده بشوند و خصوصاً ملت ايران را توفيق بدهد و اين نهادهائى كه هستند و در دولت و در مجلس و در ساير جاها به اينها توفيق بدهد كه با هم تفاهم كنند و با هم باشند تا اينكه اين ملت آسيب نبيند. اگر خداى نخواسته آسيبى ديد، روى ماها سياه است و روى دولت‏ها و روى اشخاصى كه در رأس هستند، در دنيا سياه است در آخرت هم سياه است. به خود باشند، براى خدا قيام كنند، براى خدا آرام باشند، براى خدا به هم نپرند، براى خدا اين نگويد كه توطئه بر عليه من است آن يكى بگويد توطئه بر عليه من است. نه، توطئه خارجى عليه افراد نيست افراد قابل توطئه نيستند، عليه اسلام است، افراد قابل نيستند كه امريكا توطئه كند به ضد - اين - اين آدم يا توطئه كند به ضد آن آدم. آمريكا مى‏فهمد چه هست، امريكا به ضد اسلام است او از اسلام صدمه خورده است، نه از افراد، نه از فرد، او از اسلام سيلى خورده است، او از ملتى كه مى‏گويد اسلام، سيلى خورده است، نه از من سيلى خورده و نه از آقاى رئيس جمهور سيلى خورده و نه از اشخاصى كه در مجلس هستند و نه دولت‏ها، هيچ كدام، از ما سيلى نخورده است، از اين زاغه‏نشين‏ها سيلى خورده است، از اين ملت سيلى خورده و او در صدد است، اگر توطئه كند بر ضد ملت توطئه مى‏كند نه اينكه بر ضد من يا برضد تو يا بر ضد آن. خير، اين حرف‏ها نيست در كار. اينقدر خودنمائى نكنيد اين اشتباه است. انسان بايد توجه به خدا داشته باشد و خودش را در مكتبش فانى كند، هى نگويد من، بگويد مكتب من. هر وقت مى‏گوئيد، مكتب من بگوئيد. از پيغمبرها بشنويد اين مطلب را، از اولياء خدا تعليم بگيريد كه هميشه دنبال مكتب بوده‏اند، نه دنبال خودشان، نه خودشان زرق و برق دنيائى داشته‏اند و نه اينقدر توجه به نفس داشتند كه من چه كردم و من چه كردم، خير، اين حرف‏ها نبوده‏آنها - از آنها بايد تعليم بگيريم و آدم بشويم. آدم، وقتى مى‏شود كه خودش را هيچ نبيند و هر چه مى‏بيند خدا ببيند و هر چه هم هست اوست الله نور السموات والارض تمام قدرت‏ها مال اوست و تمام نورها مال اوست و همه چيز از اوست و ما هيچ هستيم و اين معنا را بايد ادراك بكنيم.

    اگر چنانچه مسلمين ادراك بكنند كه ما از خدا هستيم و براى خدا بايد باشيم، ديگر آسيب نمى‏بينند، ديگر اسرائيل قدمش را باز پيش نمى‏آورد و ما بايد جديت كنيم كه اسرائيل را برانيم از اين زمين‏هاى اعراب نه اينكه بگوئيم در بيت المقدس چيزت را قرار نده، خير و نبايد گول بخوريم از آمريكا و از اين مجالسى كه درست كرده‏اند و تعزيه گردانى مى‏كنند براى خوردن ما، از آنها گول بخوريم. هر كس بايد خودش قيام، مسلمين بايد خودشان قيام كنند در مقابل اينها، دنبال اين نباشند كه دولت‏هايشان يك كارى بكنند، دولت‏ها كارى نمى‏كنند، خودشان بايد بكنند، دنبال اين نباشند كه در آغوش آن يكى برويم براى نگهدارى ما از آن يكى، خير، همه گرگ هستند و همه شما را مى‏خورند بايد خودتان را حفظ كنيد، توجه به خدا بكنيد، توجه به اسلام بكنيد و براى خدا و براى اسلام قيام بكنيد و براى خدا و براى اسلام به پيش برويد و پيروز هستيد انشاءالله.

    والسلام عليكم ورحمه الله وبركاته

    
    previos page menu page next page
    

  6. #1106
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 12 صفحه 278

    تاريخ: 18/5/59

    بيانات امام خمينى در جمع اعضاى شركت كننده در كنگره، آزادى قدس

    مشكل مسلمين حكومت‏هاى مسلمين است

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    اين ماه مبارك رمضان بر همه مسلمين مبارك باد و مبارك آن روزى است كه مسلمين با احساس وظيفه بتوانند بر مشكلات خودشان غلبه كنند.

    مشكل مسلمين فقط قدس نيست، اين يكى از مشكلاتى است كه مسلمين دارند. افغانستان مگر از مشكلات مسلمين نيست؟ پاكستان مگر از مشكلات مسلمين نيست؟ تركيه مگر از مشكلات مسلمين نيست؟ مصر مگر از مشكلات مسلمين نيست؟ عراق مگر از مشكلات مسلمين نيست؟ بايد ما تحليل كنيم كه مشكلى كه در همه اقطار مسلمين هست، از كجا پيدا شده است؟ و راه حلش چيست؟ چرا مسلمين در همه جاى دنيا تحت فشار حكومت‏ها و ابرقدرت‏ها هستند و راه حل اين مسأله چيست؟ تا اينكه هم رمز پيروزى بر همه مشكلات به دست بيايد و هم قدس و افغان و ساير بلاد مسلمين آزاد بشوند.

    مشكل مسلمين، حكومت‏هاى مسلمين است. اين حكومت‏ها هستند كه مسلمين را به اين روز رسانده‏اند، ملت‏ها مشكل مسلمين نيستند، ملت‏ها با آن فطرت ذاتى كه دارند، مى‏توانند مسائل را حل كنند لكن مشكل، دولت‏ها هستند. شما سرتاسر ممالك اسلامى را وقتى كه ملاحظه كنيد كم جائى را مى‏توانيد پيدا بكنيد كه مشكلاتشان به واسطه حكومت‏هايشان ايجاد نشده. اين حكومت‏ها هستند كه به واسطه روابطشان با ابرقدرت‏ها و سرسپردگى‏شان با ابرقدرت‏هاى چپ و راست، مشكلات را براى ما و همه مسلمين ايجاد كرده‏اند. اگر اين مشكل از پيش پاى مسلمين برداشته بشود، مسلمين به آمال خودشان خواهند رسيد و راه حلش با دست ملت‏هاست.

    علماى همه بلاد اسلامى بايد مردم را بيدار كنند

    شما ديديد كه مشكل ما كه از مشكلات ديگران بيشتر بود و قدرت شيطانى شاه مخلوع از همه قدرت‏ها بيشتر بود و طرفداران او، ابرقدرت‏ها و همه حكومت‏هاى اسلامى و غيراسلامى بودند، ملاحظه كرديد كه حل اين مشكل به پناه بردن به يك كشورى يا يك قدرتى يا يك ابرقدرتى نبود. حل مشكل را خود ملت كردند. ملت ما متحول شد از خوف به شجاعت و از يأس به اطمينان و از توجه خود

    صحيفه نور ج 12 صفحه 279

    به توجه به خدا و از تفرقه به اجتماع. اين تحول، تحول معجزه آسا اسباب اين شد كه اين مشكل بسيار بزرگ را، مشكلى را كه شايد همه جا و همه دنيا محال مى‏دانستند حلش را، حل كند شما گمان نكنيد كه ايران داراى سلاح بود، ايران سلاحش سنگ بود، چوب، مشت، لكن سلاح معنوى داشت، سلاح معنويش ايمان به مكتب، ايمان به خداى تبارك و تعالى و توكل به مبداء قدرت و وحدت كلمه. حالا كه مى‏بينيد دست ملت ما، يعنى غيرنظامى‏ها تفنگ است، اين تفنگى است كه به غنيمت از بستگان شاه به دستشان افتاده والا تفنگى در كار نبود، ايمان بود. ملت از مركز گرفته تا سرحدات هر كجا برويد، يك كلمه مى‏گفتند. آن روز اين گروه‏هاى فاسد مفسد زير خاك بودند، مثل حيواناتى كه در سوراخ بودند و ميدان مال ملت بود. از مركز تا سرحدات هر جا مى‏رفتى، حتى بچه‏هاى كوچك صدايشان بلند بود كه ما اسلام را مى‏خواهيم جمهورى اسلامى را مى‏خواهيم، مريض‏هائى كه در بستر در بيمارستان بودند هم همين منطق را داشتند، جوان‏ها هم همين منطق را، دانشگاه و مدرسه هم همين منطق، زن‏ها و مردها هم منطقشان همين بود. از آن خواب گرانى كه ما را ابرقدرت‏ها خوابانده بودند و غفلت از همه مسائلى كه بايد به آن توجه داشت، كرده بوديم ناگاه بارقه‏اى از جانب خداى تبارك و تعالى پيدا شد و ما را بيدار كرد و اين مشكل به نظر همه محال را، حل كرد. مشكل شاه مخلوع ودار و دسته او بود و حل مشكل به دست خود ملت بود. نه يك تفنگ از خارج براى ملت ما آمد و نه يك حكومت خارجى به ما كمك كرد. بلكه آنها مخالف ما بودند، عراق سرسخت مخالف با ما بود، كويت سرسخت مخالف با ما بود و مصر هم كه حالش را مى‏دانيد و ساير ممالك را دولت‏هايشان را مى دانيد، در عين حالى كه همه قدرت‏ها يك طرف صف آرائى كرده بودند و ملت ما با دست خالى يك طرف، ملت ما هجوم كرد و اين سد كه خيال مى‏كردند ممتنع است شكستش، شكستند.

    بايد كارى كرد كه ملت‏ها هر جا هستند، ملت‏ها بفهمند تكليف خودشان را. اگر بخواهيد و بخواهند و دانشمندها بخواهند، علماى همه بلاد اسلامى و دانشگاه‏هاى همه بلادهاى اسلامى بخواهند حل مشكله اسلام و ممالك اسلامى بشود، بايد مردم را بيدار كنند. اين مردمى كه با تبليغات چند صد ساله، به آنها باور آورده بودند كه نمى‏شود با امريكا يا با شوروى مخالفت كرد و الان هم باور ملت‏هاى ديگرى هست، بايد اينها به ايشان فهماند كه مى‏شود. بهتر دليل بر اينكه يك امرى ممكن است، وقوع اوست و اين امر واقع شد در ايران. دولت‏هاى ديگر، ملت ديگر گمان نكنند كه ايران از آنها عده و عده بيشتر داشت، خير. شايد در عشاير عراق بيشتر از ايران اسلحه باشد لكن مغزهاى اينها را به واسطه تبليغات دامنه‏دارى كه شده است، شستشو كرده‏اند و از اسلام مأيوس كردند و اين مغزها را پر كردند از اينكه با اين ابرقدرت‏ها نمى‏شود طرف شد. اين از چيزهائى است كه با تبليغات خود آنها و عمال آنها در داخل ممالك تحقق پيدا كرده است. بايد آنهائى كه در همه ممالك هستند، آنهائى كه دلشان براى ملت‏ها مى‏تپد، آنهائى كه به اسلام اعتقاد دارند و براى اسلام مى‏خواهند خدمت كنند، هر كدام در محل خودشان، ملت خودشان را بيدار كنند تا ملت خودشان، خودشان را كه گم كرده‏اند، پيدا كنند. ملت‏ها خودشان را گم كردند، مملكت خودشان را گم كردند، هر چه در ذهنشان وارد مى‏شود،

    صحيفه نور ج 12 صفحه 180

    اينكه نمى‏شود با اين قدرت‏ها طرف شد، اينها چه‏ها و چه خواهند كرد. بايد از مغز ملت‏ها اين نمى شودها را بيرون كرد و به جاى آن مى شودها را گذاشت. نه مى‏شود اين كار را كرد. يك ميليارد جمعيت تقريباً، جمعيت مسلمين با دارا بودن آنهمه امكانات و آن سرزمين‏هاى وسيع و آن مخازن زيرزمينى وسيع و آن پشتوانه اسلامى الهى نبايد در ذهنشان بيايد كه نمى‏شود. اين قدرت بزرگ شيطانى شوروى كه با تمام قوا افغانستان را مى‏خواهد خفه كند، نتوانسته است. ملت اگر يك چيزى را بخواهند، نمى‏شود تحميل شان كرد. بايد ملت را بيدار كرد تا بخواهند. ملت ما هم قبل از بيست سال خواب بود، توجه نداشت. از بيست سال به اين طرف هى گفتند، گويندگان گفتند، علما گفتند، دانشگاهى‏ها گفتند، كم كم رسيد به تظاهر، كم كم رسيد به ريختن در خيابان‏ها، كم كم رسيد به الله اكبر، و قدرت بزرگ شيطانى در مقابل الله اكبر نتوانست بماند و همه مى‏خواستند بماند. من مطلع بودم همه قدرت‏ها مى‏خواستند كه‏اين نوكرى كه براى همه‏شان خدمتگزار بى‏چون و چراست، در ايران بماند تا منافعشان را ببرند و هر چه ما ذخائر داريم آنها به رايگان ببرند، لكن ملت وقتى نخواهد، نمى‏شود. بايد ملت را بيدار كرد كه آن چيزى را كه خيال مى‏كرد نبايد بخواهد، بخواهد و آن امرى را كه به خيالش نمى‏شود، بيدارش كرد كه مى‏شود و ملت از دولت‏هاى خودشان بخواهند كه تسليم بشوند والا همان كارى را كه ملت ايران كرد، با آنها بكنند تا حل مشكل بشود. حل مشكل بدون اينكه اين اشخاصى كه سر راه ايستادند و مانع هستند از اينكه مشكلات حل بشود، اينها را بايد از بين راه بردارند. هر جا شما برويد، در هر كشورى از كشورهاى اسلامى نه، بلكه همه كشورهاى دنيا اين سران قوم هستند كه مانع هستند از رشد فكرى و معنوى و مادى ملت‏ها، اين سران كشورها هستند كه وابستگان خودشان را در دانشگاه‏ها معلم مى‏كنند و معلم‏هاى دانشگاه جوان‏هاى ما را خراب مى‏كنند. مانع، اين حكومت‏هاست، حكومت‏ها با اختلاف مراتب، حكومت‏ها جلوى رشد جوان‏هاى ما را گرفتند و جلوى پيشرفت مسلمين را.

    ملى گرائى اساس بدبختى مسلمين است

    آنهائى كه، آن قدرت‏هاى بزرگى كه مطالعه كردند روى كار ما سال‏هاى طولانى، صدها سال فرستادند و مطالعه كردند روى گروه‏ها، روى افراد، روى اشخاص مطالعه كردند، حتى روى زمين جنگل‏ها و همه جا، در جامعه ما اين را يافته‏اند كه اسلام است كه مى‏تواند جلويشان بايستد. از اين جهت آن چيزى كه از همه چيز براى آنها مطرح است، اسلام است و آن چيزى كه سر راه اسلام قرار دادند، اين حكومت‏هاى فاسدند. با دست حكومت‏هاى فاسد و با تبليغ حكومت‏هاى فاسد، اين نژادپرستى‏ها و گروه‏پرستى‏ها در بين مسلمين رشد كرده است. عرب‏ها را در مقابل عجم‏ها و ترك‏ها قرار دادند و عجم‏ها را در مقابل عرب‏ها و ترك‏ها را در مقابل ديگران و همه نژادها را در مقابل هم. اينكه من مكرر عرض مى‏كنم كه اين ملى‏گرائى اساس بدبختى مسلمين است، براى اين است كه اين ملى‏گرائى، ملت ايران را در مقابل ساير ملت‏هاى مسلمين قرار مى‏دهد و ملت عراق را در مقابل

    صحيفه نور ج 12 صفحه 281

    ديگران و ملت كذا را در مقابل كذا. اينها نقشه‏هائى است كه مستعمرين كشيده‏اند كه مسلمين با هم مجتمع نباشند. در عراق، حكومت عراق، حكومت سابق‏تر از اين حكومت، - كه اين بدتر از آن است - اينها طرح مى‏كردند كه ما مى‏خواهيم مجد بنى‏اميه را احيا كنيم در مقابل اسلام. اسلام كه آمده بود همه مجدها را فانى كند در مجدالله، اينها مى‏گفتند ما مجد بنى‏اميه را بايد احيا كنيم و اين چيزى نبود كه شعور اينها برسد، تلقينى بود كه ابرقدرت‏ها مى‏كردند كه اسلام متفرق بشود، مسلمين با هم متفرق بشوند، دشمن هم بشوند. در ايران از سال‏هاى طولانى اشخاص بى اطلاع از اساس مسائل، ولو فرض كنيد بعضى‏شان مغرض نبودند، اينها هم هى طبل مليت را كوبيدند، همان مليتى كه مى‏خواست اساس اسلام را در ايران برچيند.

    اسلام آمده است كه همه نژادها به هم‏اند، مثل دنده‏هاى شانه مى‏مانند، هيچ كدام بر هيچ كدام تفوق ندارند، نه عرب بر عجم و نه عجم بر عرب و نه ترك بر هيچ يك از اينها و نه هيچ نژادى بر ديگرى و نه سفيد بر سياه و نه سياه بر سفيد، هيچ كدام بر ديگرى فضيلت ندارند. فضيلت با تقواست، فضيلت با تعهد است، با تعهد به اسلام است. اينها تبليغاتى بوده است كه، تلقيناتى بوده است كه از ابرقدرت كه مى‏خواستند ما را بچاپند شده است و مع الاسف بعضى اشخاص مسلمان صحيح هم، باورشان آمده است. در چندين سال قبل محتمل است، گمان مى‏كنم زمان رضاخان بود يك مجمعى درست كردند و يك فيلم‏هائى تهيه كردند و يك اشعارى گفتند و يك خطابه‏هائى خواندند براى تأسف از اينكه اسلام بر ايران غلبه كرده، عرب بر ايران غلبه كرده. شعر خواندند، فيلم به نمايش گذاشتند كه عرب آمد و طاق كسرى را، مدائن را گرفت و گريه‏ها كردند. همين ملى‏ها، همين خبيث‏ها گريه مى‏كردند، دستمال‏ها را درآوردند و گريه كردند كه اسلام آمده و سلاطين را، سلاطين فاسد را شكست داده و اين معنا در هر جا به يك صورتى به ملت‏ها تحميل شده است. در ممالك عربى، عرب بايد چه باشد. اين تلقين است، اين مخالف با قرآن است. در ممالك غير عربى هر كدام خودشان را بايد، ملت خودشان بايد جلو باشد اين برخلاف تعليمات اسلام است، اين آنى است كه اين ابرقدرت‏ها آرزويش را مى‏كنند و كردند و عمل كردند. وقتى اينها غلبه كردند، در جنگ دوم غلبه كردند بر عثمانى، عثمانى را تكه تكه كردند، شايد قريب پانزده تا كشور كردند و هر كدام يك نوكرى از خودشان بالاى سرش گذاشتند، مع الاسف آنهائى كه اساس مطلب را مطلع نبودند، آنها هم اين مسائل را اهميتى به آن نمى‏دادند و الان هم نمى‏دهند.

    ما تا به اسلام برنگرديم، مشكلاتمان سر جاى خودش هست

    مشكل ما الان دولت‏هاى ماست، مشكل اسلام دولت‏هاى اسلامى هستند، اين مشكل بايد حل بشود. اگر دولت‏هاى اسلامى به خود بيايند و گرايش كنند به اسلام و از عربيت برگردند به اسلاميت و از تركيت برگردند به اسلاميت، حل مى‏شود مسائل، و اگر چنانچه آنها نكنند، اين مشكل هست تا وقتى ساير كشورها مثل ايران بشوند. ايران با مشت، اين مشكل را حل كرد و بايد همه كشورها با مشت

    صحيفه نور ج 12 صفحه 282

    خودشان اين مشكل را رفع كنند. ما نبايد بنشينيم كه حكومت‏هاى ما كارى براى ما انجام بدهند. حكومت‏هاى ما براى خودشان هستند، اين حكومت‏هائى كه در بلاد مسلمين هست، اينها به اسلام هيچ كارى ندارند، اگر يك دفعه اسلام بگويند، براى اين است كه شما را بازى بدهند. اسلام صدام هم مثل اسلام محمدرضا خان است، اسلام آن مصرى هم، سادات هم، مثل اسلام صدام است. اين يك اسلامى است كه در لفظ گفته مى‏شود، لكن پايگاه درست مى‏كند و مى‏گويد ما همراه هم مى‏شويم، برويم ايران را از بين ببريم. ايران يعنى چه؟ يعنى يك مملكت اسلامى. با كافر هم عهده مى‏شود براى كوبيدن مسلمين، اين فرم اسلام آقاى سادات، اسلامش اين فرم است و آقاى صدام هم اسلامش اين فرم است كه مى‏گويد اسلام، مى‏گويد مسلم، مى‏گويد چه. مى گويد ما با ملت ايران، در بعضى از نطق‏هايش گفته كه با ملت ايران ما كارى نداريم، ما همراه هستيم، با حكومت ايران هم همراهيم، اما روزى نمى‏شود الا اينكه سرحدات اين ملت را، سرحدات اين مملكت را به آتش و توپ‏هاى كذا مورد تجاوز قرار مى‏دهد. اين يك فرم اسلامى است، اسلام وارداتى از آمريكا و وارداتى از شوروى. ما تا به اسلام برنگرديم، اسلام رسول الله، تا به اسلام رسول الله برنگرديم، مشكلاتمان سرجاى خودش هست، نه مى‏توانيم قضيه فلسطين را حلش كنيم و نه افغانستان را و نه ساير جاها را. ملت‏ها بايد برگردند به صدر اسلام، اگر حكومت‏ها هم با ملت‏ها برگشتند كه اشكالى نيست و اگر برنگشتند، ملت‏ها بايد حساب خودشان را از حكومت‏ها جدا كنند و با حكومت‏ها آن كنند كه ملت ايران با حكومت خودش كرد تا مشكلات حل بشود والا هى ما روز قدس بگيريم، فرياد بزنيم، هى آقايان اجتماع كنند و حرف بزنند، فرياد و حرف جلوى آنها را نمى‏گيرد، بلى گاهى مى‏گيرد منتها ما حرف هم نمى‏زنيم.

    اگر در روز قدس تمام ملت‏ها قيام مى‏كردند و فرياد مى‏زدند، نمى‏توانست آن حكومت احمق جلوى فريادشان را بگيرد، يك جمعيت كمى قيام مى‏كنند. اگر در روز قدس تمام كشورهاى اسلامى، ملت‏ها همه برخيزند و فرياد بزنند، نه براى قدس تنها، براى همه ممالك اسلامى، پيروز خواهند شد. ما با فرياد محمدرضاخان را بيرونش كرديم، شما خيال مى‏كنيد با تفنگ بيرون كرديم؟ با فرياد، با الله اكبر، اينقدر الله اكبر بر مغز اينها كوبيده شد كه خودشان را باختند و فرار كردند از اين مملكت رفتند. مسلمين بايد فرياد بزنند، گمان نكنند كه فرياد و شعار فايده ندارند، نخير شعار فايده دارد اما اگر همه فرياد بزنند، فرياد من تنها هيچ چيز نيست، فرياد يك محله، يك شهر هيچ چيز نيست، شما ببينيد فريادهائى كه حالا از ايران بلند مى‏شود منحصر به تهران، قم، اهواز نيست، يك وقت مى‏بينيد كه سپاه پاسداران امر مى‏كند به تمام ملت كه فلان شب برويد بالاى پشت بام الله اكبر بگوئيد، همه اطاعت مى‏كنند. در قبل از اين انقلاب مگر مى‏شد كه يك دسته‏اى بگويند برويد بالاى منبر، گوش كنند به او؟ مدرسين محترم قم مى‏گويند كه فلان روز بايد راهپيمائى بشود، همه ملت راهپيمائى مى‏كنند. و همين طور بايد ملت‏ها اينطور بشوند كه وقتى يك گروه‏شان گفت كه فلان عمل را انجام بدهيد، اين را يك فرمانى بدانند كه از بالا صادر شده و بايد عمل كنند. ملت ما حالا اينطور شده، ما ميل داريم ملت‏ها همه اينطور بشوند.

    صحيفه نور ج 12 صفحه 283

    ما مى‏خواهيم معنويت انقلاب اسلامى‏مان را به جهان صادر كنيم

    ما كه مى گوئيم انقلاب ما مى‏خواهيم صادر كنيم مى‏خواهيم اين را صادر كنيم، مى‏خواهيم اين مطلب را، همين معنائى كه پيدا شده، همين معنويتى كه پيدا شده است در ايران، همين مسائلى كه در ايران پيدا شده، ما مى‏خواهيم اين را صادر كنيم. ما نمى‏خواهيم شمشير بكشيم و تفنگ بكشيم و حمله كنيم. عراق با ما الان مدت‏هاست دارد حمله مى‏كند و ما هيچ حمله‏اى به آنها نمى‏كنيم، آنها حمله مى‏كنند ما دفاع مى‏كنيم، دفاع لازم است. ما مى‏خواهيم كه اين انقلابمان را، انقلاب فرهنگى‏مان را، انقلاب اسلامى‏مان را به همه ممالك اسلامى صادر كنيم و اگر اين انقلاب صادر شد، هر جا صادر بشود اين انقلاب، مشكل حل مى‏شود.

    شما كوشش كنيد كه اينطورى كه ايران انقلاب كرد و اينطورى كه ايران الان هم حاضر براى همه چيز است، ملت‏هاى خودتان را بيدار كنيد. آنهائى كه براى اسلام دلشان مى‏سوزد، آنهائى كه براى كشورشان دلشان مى سوزد، ملت‏هاى خودشان را بيدار كنند تا اين تحولى الهى كه در ايران پيدا شد، در آنجاها بيدار بشود. هر جا پيدا بشود حل مسأله است، ديگر آنوقت نترسيد كه چهار تا فاسد بيايد مسجدالاقصى را بگيرد، آنوقت ديگر ترس نكنيد، حل است مساله، اما وقتى يك ملتى، دو طايفه، ده طايفه صد طايفه مى‏شوند و هر كدام به خلاف ديگرى هستند و حكومت‏ها هم اينجور حكومت‏ها هستند، ديگر توقع نداشته باشيد كه با اين طرز فكر و با اين طرز حكومت بتوانيد غلبه كنيد. بايد تعليمات اسلام را گرفت و همانطورى كه اسلام دستور داده است كه مومنين، همه مومنين در همه جا برادر هستند و امر كرده است به اينكه اعتصام به حبل‏الله بكنيد و متفرق از هم نشويد و دستور داده است به اينكه تنازع با هم نكنيد والا فشل مى‏شويد، مسلمين وقتى مى‏توانند از گير ابرقدرت ها و از گير حكومت‏هاى فاسد خودشان خلاص بشوند كه اين امر خدا را اجابت كنند، اين دعوت الهى است، از صدر اسلام، تا آخر اين دعوت را اجابت كنند، اگر دعوت را اجابت نكنند و هى بخواهند بگويند كه آقا بيائيد بكنيد اين كار را، تا اين دعوت اجابت نشود، كار از ما نمى‏آيد. كار وقتى از ما ساخته است كه اسلامى فكر كنيم و به قرآن و اسلام گرايش پيدا كنيم، به تعليمات صدر اسلام عمل كنيم و من اميدوارم كه شما عزيزانى كه از اطراف آمديد براى روز قدس، موفق بشويد و همه مسلمين موفق بشوند و انشاءالله يك روزى همه مسلمين با هم برادر و همه ريشه‏هاى فاسد از همه بلاد مسلمين كنده بشود و اين ريشه فاسد اسرائيل از مسجد الاقصى و از كشور اسلامى ما كنده بشود و انشاءالله تعالى با هم برويم و در قدس نماز وحدت بخوانيم انشاءالله.

    والسلام عليكم و رحمة الله وبركاته‏

    
    previos page menu page next page
    

  7. #1107
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page
    

    صحيفه نور ج 12 صفحه 284

    تاريخ: 20/5/59

    بيانات امام خمينى در جمع نمايندگان و سفراى كشورهاى اسلامى به مناسبت عيد فطر

    مبارك آن روزى است كه تمام دولت‏هاى اسلامى با ملت‏ها با هم باشند

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    اين عيد سعيد مبارك فطر را به همه مسلمين جهان و به شما آقايان كه در اينجا حاضر هستيد، تبريك عرض مى‏كنم، و مبارك آن روزى است كه تمام دولت‏هاى اسلامى با ملت‏ها با هم باشند و همه با هم همصدا و همه با هم، هم مقصد و اسلام را در همه جا زنده كنند و همه ممالك اسلامى متحد شوند تا اينكه دست ابرقدرتها را از ممالك خودشان قطع كنند.

    و من حالا مى‏خواهم يك قدرى از ويژگى‏هاى اين انقلاب اسلامى كه در ايران واقع شده است به شما عرض مى‏كنم و ما مى‏خواهيم كه همه ممالك اسلامى اين ويژگى‏ها را داشته باشد و اين فضايى كه در ايران تحقق پيدا كرده است در همه ممالك اسلامى باشد و اين انقلاب صادر بشود به همه ممالك اسلامى و همه مستضعفان جهان در مقابل مستكبران بايستند و مسائل خودشان را اخذ كنند و حق خودشان را بگيرند و بايد بدانند كه حق گرفتنى است و الا نخواهند اعطاء كرد.

    من بعضى از ويژگى‏هاى انقلاب را به شما آقايان و كسانى كه مى‏شنوند كلام من را، عرض مى‏كنم تا ببينند كه آيا اين وضع بهتر است يا اوضاعى كه در جاهاى ديگر هست. شما به من بگوئيد كهن در كجاى ممالك اسلامى و غير اسلامى اينطور است كه رئيس جمهور از همين مردم و در دامن همين مردم باشد و هر روز و در ماه مبارك، هر شب برود توى جمعيت‏هاى متفرق و مردم را ارشاد كند بدون اينكه خوفى در دلش باشد.

    ما مى‏ديديم كه در زمان حكومت غاصب شاه مخلوع، اگر اين آدم مى‏خواست در يكى از خيابانهاى تهران ظاهر بشود و قبل از اينكه او بخواهد بيرون برود، مأمورهاى ساواك تمام خيابانهارا و تمام خانه‏هاى اطراف خيابانهارا خالى مى‏كردند و مأمور مى‏گذاشتند و محافظت مى‏كردند براى اينكه او از ملت نبود، او در مقابل ملت بود. و الان رئيس جمهور كه در رأس واقع شده است، در هر مجلسى كه او را دعوت كنند مى‏رود، در هر شهرى كه از او تقاضا كنند مى‏رود و مردم را ارشاد مى‏كند بدون اينكه يك ذره خوف در دل او باشد براى اينكه ملت را از خودش مى‏داند و ملت هم او را از خودش مى‏دانند، برادر هستند، رئيس جمهور با ادنى شخصى كه در ايران زندگى مى‏كند برادر است و مردم با هم برادرند و پشتيبانى مى‏كنند. و همين طور در كدام مملكت شما سراغ داريد كه رئيس مجلس

    صحيفه نور ج 12 صفحه 285

    منبر برود و مردم را هدايت كنند، و در ماه مبارك شايد بيشتر از سى تا منبر - شايد - رفته باشد و مردم را هدايت كرده باشد؟ و در كجا شماسراغ داريد كه رئيس ديوانعالى كشور، يك عالمى باشد كه برود مردم را هدايت كند و مردم هم از او هدايت بشوند؟ و همين طور دادستان كل كشور و همين طور وزير كشور و همين طور ساير ارگانى كه هستند با كمال اطمينان بدون اينكه از كسى خوف داشته باشند براى اينكه مبادى خوف در كار نيست، همه پشتيبان هستند، همه برادر هستند. و در كجا سراغ داريد كه مجلس شوارى آنجا مثل مجلس شوراى اسلامى ما باشد؟ در سابق، زمان شاه مخلوع سابق و رضاخان مطرود، مجلس پر بود از دوله‏ها، ممالك‏ها، سلطنه‏ها، متملكين، اشراف، طرفدارهاى شرق و غرب، نوكرهاى ممالك اجنبى. والان در مجلس شوراى ما يك چهره پيدا نمى‏كنيد كه از اين طبقه اشراف باشد، از اين طبقه بالا باشد، همه از همين مردم هستند كه در بين بازار راه مى‏روند و از همين جمعيت هستند، عده‏اى‏شان از علما و فقها هستند و عده‏اى‏شان از چهره‏هاى متدين هستند و مجلس شوارى اسلامى ما - نظير - الان در هيچ جا نظير ندارد. چنانچه ساير نهادهاى دولتى ما اينطور است. و در كجا شما سراغ داريد كه ارتشش اينطور ملى و در بين مردم باشد كه وقتى در بين مردم ارتش برود يا ژاندارمرى برود يا سپاه پاسداران برود گل براى او نثار كنند و تظاهر كنند براى او؟ و آنها هم از باب اين است كه از همين مردم هستند، از همين جعميت هستند و تمام جاهائى را كه شما ملاحظه كنيد، همه چون از خود ملت هستند از اين جهت با ملت اينطور روبرو مى‏شوند. و در كجاى دنيا شما سراغ داريد كه از باطن ملت، بدون اينكه هيچ كسى دعوت كند، اينقدر كميته، اينقدر دادگاه، اينقدر پاسدار كه خون خودشان را در راه اين كشور، و در راه اسلام فدا مى‏كنند بدون اينكه كسى آنها را دعوت كرده باشد، در سرتا سر كشور، اين سپاه پاسداران، اين كميته‏ها، اين دادگاه‏ها همه براى همين اسلام و براى همين كشور خدمت مى‏كنند. و در كجاى دنيا سراغ داريد كه ملت آنچنان در خدمت اسلام باشد، آنچنان در خدمت دولت اسلامى باشد كه هر وقت غائله‏اى پيش بيايد خود ملت پيشقدم است و پشتيبانى مى‏كند؟

    ما كه مى‏گوئيم انقلابمان را مى‏خواهيم صادر كنيم و به همه كشورهاى اسلامى بلكه به همه كشورهائى كه مستكبرين بر ضد مستضعفين هستند، مى‏خواهيم يك همچو وضعيتى پيش بياوريم كه دولت يك دولت زورگوى جبار آدمكش امثال ذلك نباشد و ملت يك ملتى نباشد كه دشمن با دولت است. ما مى‏خواهيم بين ملت‏ها و دولت‏ها آشتى بدهيم، دولتها اگر توجه بكنند و يا مطالعه كنند وضع ايران را و ببينند ملت ايران با دولت چه وضعى دارد، گمان ندارم كه آنها تحت تأثير واقع نشوند. البته قلم‏هاى مسموم خارج، قلم‏ها و نوشته‏ها و مطبوعات خارجى، رسانه‏هاى گروه خارجى همه بر ضد ايران و بر ضد دولت و ملت ايران تبليغات مى‏كنند لكن شما كه داخل اين كشور هستيد مى‏دانيد كه تبليغات آنها براى چه هست. براى اين است كه اين ملت و دولت با هم شده اند. وقتى ملت و دولت با هم شد، قشرهاى روحانى و قشرهاى دانشگاه‏ها و ساير قشرها، ارتشى و اشخاصى ديگر همه با هم هستند و همه يك فكر مى كنند، البته منافع ابرقدرت‏ها ديگر نمى‏شود تعيين بشود، يك حكومتى نمى آيد

    صحيفه نور ج 12 صفحه 286

    روى كار كه براى يك ابرقدرتى يك كلمه بگويد، اگر يك وكيل، يك نخست وزيرى يك كلمه راجع به منافع ممالك ديگر، منافع اجنبى‏ها حرف بزند، همين ملت است كه در مقابلش مى‏ايستد و نمى‏گذارد. ما ميل داريم كه همه ممالك اسلامى همه كشورهاى اسلامى، همه كشورهاى مستضعفين دنيا اينطور بشود كه يك جمعيت باشند، در بين خود اين جمعيت و در بين همين جمعيت، نخست وزير، رئيس جمهور، مجلس، افراد ديگرى كه در بنگاه‏هاى دولتى هستند تعيين بشوند تا آسيب بردار نباشد.

    روحانيت بعضى ممالك با تكفير ما دانسته يا ندانسته در خدمت ابرقدرت‏ها هستند

    ما علاوه بر اينكه گرفتار امريكا هستيم و گرفتار شوروى هستيم گرفتار بعضى اشخاصى كه دعوى اسلامى مى‏كنند، بعضى‏ها كه در راس روحانيت بعضى ممالك واقع هستند، گرفتار آنها هم هستيم، آنها هم ما را تكفير مى كنند، آنها هم كلمات ما را تعبير مى‏كنند و دنبالش تكفير مى‏كنند. اينها را اگر چنانچه واقعاً خطاكار هستند، خوب است كه مطالعه كنند، بفهمند دارند چه مى‏گويند و به نقع چه كسى كار مى كنند و اگر متعمد هستند و در مقابل يك كشور اسلامى، در مقابل يك كشورى كه كوشش مى كند كه بين همه برادرها را متصل كند و همه را باهم آشتى بدهد و ماقبل از بيست سال به اين طرف، دنبال اين معنى بوديم كه ممالك اسلامى همه با هم برادر باشند، اين او را تكفير نكند، او، او را تكفير نكند، اينهائى كه اينطور سمپاشى مى‏كنند و مع‏الاسف در لباس مفتى هستند و يا مفتى اعظم هستند، اينها نمى‏دانند كه اين كارها بر ضد اسلام و بروفاق ميل ابرقدرت هاست؟ اينها نمى‏دانند كه دانسته يا ندانسته براى ابرقدرت‏ها دارند خدمت مى‏كنند؟ چطور اينها در مقابل سادات و آن همه جناياتى كه سادات كرده است اينقدرها نمى‏ايستند و تكفيرى ما نشديم از آنها؟ اما، ما كه از امام مهدى كه قوه اجرائى اسلام است صحبت مى كنيم و ميگوئيم كه عدل در زمان او فراگير خواهد شد و از طرف خود آنها هم همين معنا هست كه: يملا الارض قسطا و عدلا بعد ما ملات ظلما و جوراً ما كه راجع به آن مى گوئيم و مى گوئيم كه انبياء موفق نشده‏اند اجرا كنند مقاصد خودشان را و خداوند در آخر زمان كسى را مى‏آورد كه اجرا كند مسائل انبياء را، اين بيچاره‏ها براى خدمت به اجانب يا نفهميده تأويل مى كنند كه فلان گفته است كه حضرت مهدى تكميل مى كند شريعت را. اين بسيار ناگوار است براى ما. ما حضرت مهدى را يكى از افرادى مى‏دانيم كه تابع اسلام است، تابع پيغمبر اسلام است لكن تابعى است كه نور چشم پيغمبر اسلام است و اجرا مى‏كند اين مطالبى را كه حضرت رسول اكرم(ص) فرموده است. چرا بايد اينها را حجاز، در كويت، در بعضى جاهاى ديگر تاويل كنند حرف‏ها را و بر ضد يك مملكت اسلامى كه كوشش دارد همه برادرها با هم مجتمع كند و كوشش دارد دست ابرقدرت‏ها را از سر اين ممالك اسلامى كوتاه كند، آنها در خدمت ابرقدرت‏ها دانسته يا ندانسته هستند و مى‏خواهند تفرقه بين مسلمين بيندازند. اينها نميدانند كه نبايد تفرقه بين مسلمين انداخت و برخلاف نص قرآن است؟ اينها مطلع نيستند يا اينكه در خدمت خداى نخواسته، ابرقدرت‏ها هستند؟ ما مى‏خواهيم كه هم همه ممالك اسلامى اولا در محيطى كه خودشان هستند، به حسب حكم اسلام بين‏

    صحيفه نور ج 12 صفحه 287

    حكومت و بين مردم مخالف نباشد و همه با هم باشند و همه متحد بشوند تا اينكه آسيبى براى اينها واقع نشود. شما ديديد كه ما وقتى كه در ايران ملتمان اتحاد پيدا كرد، چه قدرت بزرگى را شكست داد. ما مى‏خواهيم كه يك ميليارد جمعيت دنيا- اينطور- از مسلمين اينطور با هم متحد بشوند. اگر متحد بشوند، نه قضيه قدس ديگر باقى مى‏ماند و نه قضيه افغانستان و نه قضاياى ديگر و اگر چنانچه وعاظ السلاطين بگذارند و اتحاد ما را به هم نزنند، انشاء الله پيروز خواهيم شد و دول اسلامى و ممالك اسلامى پيروز خواهند شد. من از خداوند تبارك و تعالى عظمت اسلام و مسلمين و وحدت كلمه اسلام و مسلمين را خواهان هستم و اين عيد سعيد را باز هم به همه مسلمين و همه كشورهاى اسلامى تبريك عرض مى كنم.

    والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته

    
    previos page menu page
    

  8. #1108
    afsanah82
    مهمان

    جلد سيزدهم

    
    جلد سيزدهم
    

    صحيفه نور ج 13 صفحه 1

    تاريخ: 20/5/59

    بيانات امام خمينى در جمع نمايندگان سفراى كشورهاى اسلامى به مناسبت عيد فطر

    مبارك آن روزى است كه تمام دولت‏هاى اسلامى با ملت‏ها با هم باشند

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    اين عيد سعيد مبارك فطر را به همه مسلمين جهان و به شما آقايان كه در اينجا حاضر هستيد، تبريك عرض مى‏كنم. و مبارك آن روزى است كه تمام دولت‏هاى اسلامى با ملت‏ها با هم باشند و همه با هم همصدا و همه با هم، هم مقصد و اسلام را در همه جا زنده كنند و همه ممالك اسلامى متحد شوند تا اينكه دست ابر قدرت‏ها را از ممالك خودشان قطع كنند.

    و من حالا مى‏خواهم يك قدرى از ويژگى‏هاى اين انقلاب اسلامى كه در ايران واقع شده است، به شما عرض كنم و ما مى‏خواهيم كه همه ممالك اسلامى اين ويژگى‏ها را داشته باشد و اين فضايى كه در ايران تحقق پيدا كرده است در همه ممالك اسلامى باشد و اين انقلاب صادر بشود به همه ممالك اسلامى و همه مستضعفان جهان در مقابل مستكبران بايستند و مسائل خودشان را اخذ كنند و حق خودشان را بگيرند و بايد بدانند كه حق گرفتنى است و الا نخواهند اعطاء كرد.

    من بعضى از ويژگى‏هاى انقلاب را به شما آقايان و كسانى كه مى‏شنوند كلام من را، عرض مى‏كنم تا ببينند كه آيا اين وضع بهتر است يا اوضاعى كه در جاهاى ديگر هست. شما به من بگوئيد كه در كجاى ممالك اسلامى و غير اسلامى اينطور است كه رئيس جمهور از همين مردم و در دامن همين مردم باشد و هر روز و در ماه مبارك، هر شب برود توى جمعيت‏هاى متفرق و مردم را ارشاد كند بدون اينكه خوفى در دلش باشد.

    ما مى‏ديديم كه در زمان حكومت غاصب شاه مخلوع، اگر اين آدم مى‏خواست در يكى از خيابان‏هاى تهران ظاهر بشود و قبل از اينكه او بخواهد بيرون برود، مأمورهاى ساواك تمام خيابان‏ها را و تمام خانه‏هاى اطراف خيابان‏ها را خالى مى‏كردند و مأمور مى‏گذاشتند و محافظت مى‏كردند براى اينكه او از ملت نبود، او در مقابل ملت بود، و الان رئيس جمهور كه در رأس واقع شده است در هر مجلسى كه او را دعوت كنند مى‏رود، در هر شهرى كه از او تقاضا كنند مى‏رود و مردم را ارشاد مى‏كند بدون اينكه يك ذره خوف در دل او باشد براى اينكه ملت را از خودش مى‏داند و ملت هم او را از خودش مى‏دانند، برادر هستند، رئيس جمهور با ادنى شخصى كه در ايران زندگى مى‏كند برادر است و مردم با هم برادرند و پشتيبانى مى‏كنند. و همين طور در كدام مملكت شما سراغ داريد كه رئيس مجلس

    صحيفه نور ج 13 صفحه 2

    منبر برود و مردم را هدايت كنند، و در ماه مبارك شايد بيشتر از سى تا منبر شايد - رفته باشد و مردم را هدايت كرده باشد؟ و در كجا شما سراغ داريد كه رئيس ديوان عالى كشور، يك عالمى باشد كه برود مردم را هدايت كند و مردم هم از او هدايت بشوند؟ و همين طور دادستان كل كشور و همين طور وزير كشور و همين طور ساير ارگانى كه هستند با كمال اطمينان بدون اينكه از كسى خوف داشته باشند براى اينكه مبادى خوف در كار نيست، همه پشتيبان هستند، همه برادر هستند. و در كجا سراغ داريد كه مجلس شوراى آنجا مثل مجلس شوراى اسلامى ما باشد؟ در سابق، زمان شاه مخلوع سابق و رضاخان مطرود، مجلس پر بود از دوله‏ها، ممالك‏ها، سلطنه‏ها، متملكين، اشراف، طرفدارهاى شرق و غرب، نوكرهاى ممالك اجنبى. و الان در مجلس شوراى ما يك چهره پيدا نمى‏كنيد كه از اين طبقه اشراف باشد، از اين طبقه بالا باشد، همه از همين مردم هستند كه در بين بازار راه مى‏روند و از همين جمعيت هستند، عده‏اى‏شان از علما و فقها هستند و عده‏اى‏شان از چهره‏هاى متدين هستند و مجلس شوراى اسلامى ما نظير الان در هيچ جا نظير ندارد، چنانچه ساير نهادهاى دولتى ما اينطور است. و در كجا شما سراغ داريد كه ارتشش اينطور ملى و در بين مردم باشد كه وقتى در بين مردم ارتش برود يا ژاندارمرى برود يا سپاه پاسداران برود گل براى او نثار كنند و تظاهر كنند براى او؟ و آنها هم از باب اين است كه از همين مردم هستند، از همين جمعيت هستند و تمام جاهائى را كه شما ملاحظه كنيد، همه چون از خود ملت هستند از اين جهت با ملت اينطور روبرو مى‏شوند. و در كجاى دنيا شما سراغ داريد كه از باطن ملت، بدون اينكه هيچ كسى دعوت كند، اينقدر كميته، اينقدر دادگاه، اينقدر پاسدار كه خون خودشان را در راه اين كشور و در راه اسلام فدا مى‏كنند بدون اينكه كسى آنها را دعوت كرده باشد، در سرتاسر كشور، اين سپاه پاسداران اين كميته‏ها، اين دادگاه‏ها همه براى همين اسلام و براى همين كشور خدمت مى‏كنند. و در كجاى دنيا سراغ داريد كه ملت آنچنان در خدمت اسلام باشد، آنچنان در خدمت دولت اسلامى باشد كه هر وقت غائله‏اى پيش بيايد خود ملت پيشقدم است و پشتيبانى مى‏كند؟

    ما كه مى‏گوئيم انقلابمان را مى‏خواهيم صادر كنيم و به همه كشورهاى اسلامى بلكه به همه كشورهائى كه مستكبرين بر ضد مستضعفين هستند، مى‏خواهيم يك همچو وضعيتى پيش بياوريم كه دولت يك دولت زورگوى جبار آدمكش امثال ذلك نباشد. و ملت يك ملتى نباشد كه دشمن با دولت است. ما مى‏خواهيم بين ملت‏ها و دولت‏ها آشتى بدهيم، دولت‏ها اگر توجه بكنند و يا مطالعه كنند وضع ايران را و ببينند ملت ايران با دولت چه وضعى دارد، گمان ندارم كه آن‏ها تحت تأثير واقع نشوند. البته قلم‏هاى مسموم خارج، قلم‏ها و نوشته‏ها و مطبوعات خارجى، رسانه‏هاى گروه خارجى همه بر ضد ايران و بر ضد دولت و ملت ايران تبليغات مى‏كنند لكن شما كه داخل اين كشور هستيد مى‏دانيد كه تبليغات آنها براى چه هست. براى اين است كه اين ملت و دولت با هم شده‏اند. وقتى ملت و دولت با هم شد، قشرهاى روحانى و قشرهاى دانشگاه‏ها و ساير قشرها، ارتشى و اشخاصى ديگر همه با هم هستند و همه يك فكر مى‏كنند، البته منافع ابرقدرت‏ها ديگر نمى‏شود تأمين بشود، يك حكومتى نمى‏آيد

    صحيفه نور ج 13 صفحه 3

    روى كار كه براى يك ابرقدرتى يك كلمه بگويد، اگر يك وكيل، يك نخست وزيرى يك كلمه راجع به منافع ممالك ديگر، منافع اجنبى‏ها حرف بزند، همين ملت است كه در مقابلش مى‏ايستد و نمى‏گذارد. ما ميل داريم كه همه ممالك اسلامى همه كشورهاى اسلامى، همه كشورهاى مستضعفين دنيا اينطور بشود كه يك جمعيت باشند، در بين خود اين جمعيت و در بين همين جمعيت، نخست وزير، رئيس جمهور، مجلس، افراد ديگرى كه در بنگاه‏هاى دولتى هستند تعيين بشوند تا آسيب بردار نباشد.

    روحانيت بعضى ممالك با تكفير ما دانسته يا ندانسته در خدمت ابرقدرت‏ها هستند

    ما علاوه بر اينكه گرفتار امريكا هستيم و گرفتار شوروى هستيم، گرفتار بعضى اشخاصى كه دعوى اسلامى مى‏كنند، بعضى‏ها كه در رأس روحانيت بعضى ممالك واقع هستند، گرفتار آنها هم هستيم، آنها هم ما را تكفير مى‏كنند، آنها هم كلمات ما را تعبير مى‏كنند و دنبالش تكفير مى‏كنند. اينها را اگر چنانچه واقعاً خطا كار هستند، خوب است كه مطالعه كنند، بفهمند دارند چه مى‏گويند و به نقع چه كسى كار مى‏كنند و اگر متعمد هستند و در مقابل يك كشور اسلامى، در مقابل يك كشورى كه كوشش مى‏كند كه بين همه برادرها را متصل كند و همه را با هم آشتى بدهد و ما قبل از بيست سال به اين طرف، دنبال اين معنى بوديم كه ممالك اسلامى همه با هم برادر باشند، اين او را تكفير نكند، او، او را تكفير نكند، اينهائى كه اينطور سمپاشى مى‏كنند و مع الاسف در لباس مفتى هستند و يا مفتى اعظم هستند، اينها نمى‏دانند كه اين كارها بر ضد اسلام و برو فاق ميل ابرقدرت‏هاست؟ اينها نمى‏دانند كه دانسته يا ندانسته براى ابرقدرت‏ها دارند خدمت مى‏كنند؟ چطور اينها در مقابل سادات و آنهمه جناياتى كه سادات كرده است اينقدرها نمى‏ايستند و تكفيرى ما نشديم از آنها؟ اما، ما كه از امام مهدى كه قوه اجرائى اسلام است صحبت مى‏كنيم و مى‏گوئيم كه عدل در زمان او فراگير خواهد شد و از طرف خود آنها هم همين معنا هست كه: يملا الارض قسطا و عدلا بعد ما ملات ظلما و جورا ما كه راجع به آن مى‏گوئيم و مى‏گوئيم كه انبياء مؤفق نشده‏اند اجرا كنند مقاصد خودشان را و خداوند در آخر زمان كسى را مى‏آورد كه اجرا كند مسائل انبياء را، اين بيچاره‏ها براى خدمت به اجانب يا نفهميده تأويل مى‏كنند كه فلان گفته است كه حضرت مهدى تكميل مى‏كند شريعت را. اين بسيار ناگوار است براى ما. ما حضرت مهدى را يكى از افرادى مى‏دانيم كه تابع اسلام است، تابع پيغمبر اسلام است لكن تابعى است كه نور چشم پيغمبر اسلام است و اجرا مى‏كند اين مطالبى را كه حضرت رسول اكرم (ص) فرموده است. چرا بايد اينها را حجاز، در كويت، در بعضى جاهاى ديگر تأويل كنند حرف‏ها را و بر ضد يك مملكت اسلامى كه كوشش دارد همه برادرها با هم مجتمع كند و كوشش دارد دست ابرقدرت‏ها را از سر اين ممالك اسلامى كوتاه كند، آنها در خدمت ابرقدرت‏ها دانسته يا ندانسته هستند و مى‏خواهند تفرقه بين مسلمين بيندازند. اينها نمى‏دانند كه نبايد تفرقه بين مسلمين انداخت و برخلاف نص قرآن است؟ اينها مطلع نيستند يا اينكه در خدمت خداى نخواسته، ابرقدرت‏ها هستند؟ ما مى‏خواهيم كه هم همه ممالك اسلامى اولاً در محيطى كه خودشان هستند، به حسب حكم اسلام بين

    صحيفه نور ج 13 صفحه 4

    حكومت و بين مردم مخالف نباشد و همه با هم باشند و همه متحد بشوند تا اينكه آسيبى براى اينها واقع نشود. شما ديديد كه ما وقتى كه در ايران ملتمان اتحاد پيدا كرد، چه قدرت بزرگى را شكست داد. ما مى‏خواهيم كه يك ميليارد جمعيت دنيا اينطور از مسلمين اينطور با هم متحد بشوند. اگر متحد بشوند، نه قضيه قدس ديگر باقى مى‏ماند و نه قضيه افغانستان و نه قضاياى ديگر و اگر چنانچه وعاظ السلاطين بگذارند و اتحاد ما را به هم نزنند، انشاء الله پيروز خواهيم شد و دول اسلامى و ممالك اسلامى پيروز خواهند شد. من از خداوند تبارك و تعالى عظمت اسلام و مسلمين و وحدت كلمه اسلام و مسلمين را خواهان هستم و اين عيد سعيد را باز هم به همه مسلمين و همه كشورهاى اسلامى تبريك عرض مى‏كنم.

    والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته‏

    
    menu page next page
    

  9. #1109
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 13 صفحه 5

    تاريخ: 21/5/59

    بيانات امام خمينى در جمع نمايندگان مجلس شوراى اسلامى

    مقايسه چهره نورانى مجلس شوراى اسلامى با مجالس دوران قبل از انقلاب

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    انشاء الله خداوند اين عيد سعيد را بر همه مسلمين و خصوص ملت مسلم ايران مبارك كند. اين چهره مجلس اسلامى ماست و اگر چنانچه از صدر مشروطه (الا شايد دوره اول) تا قبل از اين مجلس ملاحظه كنيد، اينجا جاى آن وكلا نبود، وكلائى كه ازطبقه اشراف و از طبقه ثروتمند و مرفه، و حاضر نبودند دريك مجلس چند تايشان با هم جمع بشوند و حاضر نبودند در يك مجلس اينطور مسجدى بنشينند و هر كدام در كاخ‏هاى بلند (الا بعضى‏ها كه آنها هم از سنخ شما بودند) زندگى مى‏كردند، امكان نداشت كه يك مواجهه‏اى بين من طلبه با آن تيپ‏هاى اشرافى و اعيانى و داراى كذا و كذا اتفاق بيفتد فرضاً از اينكه گوش بدهند به اينكه يك طلبه به آنها چه مى‏گويد. اين از بركات نهضت است، بركات اسلام است كه همه نهادهايشان اسلامى و مردمى است. مجلس مردمى اين است پيشتر اسمش را گذاشته بودند مجلس ملى، ملت راه داشت بر آن مجلس؟ در آن مجلس از ملت‏ها، از خود ملت كسى بود كه راه پيدا بكند آنجا؟ خصوصاً در اين دهه‏هاى آخر يك نفر از شما در آنجا راه نداشت و جاى شما در آنجا نبود اخلاقاً، كه عندالله نبود، به واسطه علوشان شما و به واسطه اينكه آنها طاغوتى بودند، شما راه نداشتيد بر آنجا. ما امروز مواجهيم با يك چهره‏هاى اسلامى كه به غير از اسلام و به غير از مناقع مملكت خودشان فكر نمى‏كنند و من اميدوارم كه اين مجلس كه مركب از اين طبقه انسانى ملت است، چه آنهائى كه مسلم هستند و چه آنهائى كه باز برادرهاى ما هستند و از اقليت‏ها هستند، اين چهره‏ها، چهره‏هائى است كه مال ملت است و امروز ملت راه پيدا كرده است به مجلس و ديروز، در گذشته، ملت هيچ خبرى از مجلس نداشت و هيچ عملى نمى‏توانست انجام بدهد. اين موجب شكر است در درگاه خدا، همه تشكر كنيم از يك همچو نعمتى كه نصيب ما شده است و اين تنها مجلس نيست كه تحول پيدا كرده است، از طاغوت به اسلاميت و انسانيت، ساير نهادهاى دولتى هم، چه قواى مسلحه و چه سايرين از قبيل وزرا و امثال اينها، آنها هم همين طور هستند. الان ملت ما مى‏تواند ادعا كند كه ما در همه امور ناظريم. من خيلى از مجالس را ياد دارم و در بعضى از مجالس هم رفتم، به عنوان تماشاچى يك دانه از امثال شما در مجلس نبود، الا مثلاً مثل زمانى كه مرحوم مدرس آنجا بود يا آن در اول كه ما آنجا را ديگر نديديم، آن دوره‏هاى اول، دوره كه بودند باز از اشخاصى كه نظير شما بودند. آن چيزى كه

    صحيفه نور ج 13 صفحه 6

    مى‏خواهم عرض كنم اين است كه حيف است كه چهره نورانى مجلس در آن يك چيزهائى واقع بشود كه مخالف زى شما آقايان است.

    موعظه به نمايندگان محترم مجلس در رعايت اصل تفاهم و حل و فصل مسالمت آميز مشكلات‏

    من معذرت مى‏خواهم كه چند كلمه‏اى موعظه كنم شما را، شما محتاج به موعظه نيستيد لكن تذكر، برادرها، خودش يك امرى است يكى از عذاب‏هائى كه در جهنم اهل جهنم به آن مبتلا هستند، خصام اهل النار است و يكى از نعمت‏هائى كه اهل بهشت متنعمند آن اخوانى كه، اخوانا على سرر متقابلين. آن برادرى و محبت كه بين اهل بهشت است يكى از نعمت‏هاى بزرگ خداست و آن خصامى كه در جهنم است، يكى از عذاب‏هائى است كه بر اهل جهنم است كه دائم توى سر هم مى‏زنند. و اهل معرفت مى‏گويند كه هر چيزى كه در بهشت و در جهنم ظهور پيدا مى‏كند سابقه ندارد، از خود آدم است. در روايت هم است اينكه زمين بهشت و جهنم قاع است، هيچ چيز ندارد صاف است و در يك روايتى كه سابقاً من ديدم (حالا نمى‏دانم تمام معنايش درست چه جور است) اين است كه گاهى در بهشت يك اشخاصى، ملائكه الله مشغول يك بنا مى‏شدند و گاهى مى‏ايستادند. ظاهراً پيغمبر اكرم شايد در شب معراج اين را ملاحظه فرمودند، سؤال كردند از جبرئيل اين چرا گاهى مى‏ايستند و گاهى كار مى‏كنند. عرض كرد كه اينها اعمالى كه مردم مى‏كنند، مادامى كه اشتغال دارند به عمل خير اينها مصالحشان محقق مى‏شود و مشغول بنا مى‏شوند، آنوقتى كه آنها مشغول اين كار نيستند آنها هم. در هرصورت يك مسأله‏اى است اين در پيش اهل معرفت كه تمام چيزهائى كه در جهنم و بهشت هست اين از خود ماست. اينطور نيست كه خداى تبارك و تعالى يك آتشى تهيه كرده است كه ما را بسوزاند، ما خودمان تهيه مى‏كنيم در قرآن هم هست كه اينها اعمال شماست كه رد به خودتان مى‏شود. ما مى‏توانيم خودمان را در اين عالم راجع به اين محكى كه از دو تا آيه شريفه استفاده مى‏شود بشناسيم كه آيا اهل نار هستيم يا اهل بهشت. اگر كارهايمان روى خصام باشد، دشمنى، يك وقت اين است كه انسان در يك مسأله‏اى صحبت مى‏كند، مباحثه مى‏كند خوب بين اهل علم و طلبه‏ها متعارف است، گاهى وقتى‏ها به فرياد مى‏كشد مطلب، به داد و قال مى‏كشد مطلب لكن وقتى كه مباحثه تمام شد، برادرند. بعد از مباحثه اينطور نيست كه اين مباحثه اسباب دشمنى باشد، دو تا دوستند و دو تا رفيقند، سر يك مطلبى، مطالبى آن، آن طرف مطلب را مى‏گيرد و آن، آن طرف مطلب و اتفاقاً اين يك ورزشى است كه دربين طلبه‏ها هست و يك ورزش علمى است كه قوى مى‏كند آنها را. در ساير طبقات شايد نيست اينطور ورزش. اينها تاحد جنگ و دعوا با هم مقابل مى‏شوند مرحوم آقاى آسيد

    صحيفه نور ج 13 صفحه 7

    احمد زنجانى رحمه الله نقل مى‏كردند كه در روزنامه ملانصر الدين كه قفقاز طبع مى‏شده، او عكسى انداخته بوده از دو تا طلبه، دو تا اهل علم، يكى اين طرف، يك آن طرف نشسته و دعوا كرده‏اند و دندان يكى بيرون افتاده و كفش يكى هم بالاى سر آن يكى است و او براى انتقاد از اين طايفه اين را نوشته بود، اين را عكسبردارى كرده بود و او نمى‏دانست كه در عين حالى كه گاهى وقت‏ها به اين مسائل هم مى‏رسد لكن به مجرد اينكه مباحثه تمام مى‏شود، با هم مى‏شوند رفيق و با هم دوست و برادرند. ما اگر چنانچه در مسائلى كه پيش مى‏آيد، در هر وضعى كه باشد، البته مسائل زياد الان در مجلس طرح مى‏شود و شما بعدها هم مواجه هستيد با مسائل زيادى كه براى ملت است و هر كسى نظر دارد و هر كسى اجتهاد دارد، هر كسى بايد مسائل را طرح بكند و بگويد، اما همانطورى كه طلبه‏ها مسائل را مى‏گويند، كه منتهى به اين نشود كه حالا كه من مخالف با شما هستم در نظر و شما مخالف من هستيد در نظر، اين منتهى به اين بشود كه نه، ما دو تا خصم و دو تا دشمن با هم هستيم. اگر اينطور باشد كه واقعاً خداى نخواسته روى خصام باشد بايد ما خودمان را بشناسيم به اينكه ما اهل ناريم، براى اينكه خصام اينجا آن خصام را مى‏آورد. و اگر چنانچه ايمان در كار باشد، برادرى در كار باشد و با برادرى و حسن نيت، رفاقت، مسائل طرح بشود همه بايد نظر خودشان را بدهند و هيچ كدام هم برايشان حتى جايز نيست كه يك چيزى را بفهمند و نگويند، بايد وقتى مى‏فهمند اظهار كنند، اين مؤافق هر كه باشد، باشد. مخالف هر كس هم باشد، باشد براى اينكه شما وكيل مردم هستيد امين مردم هستيد امين و وكيل بايد مسائلى كه طرح مى‏شود آن مقدارى كه مى‏تواند و مى‏فهمند اظهار كنند لكن به طور خصومت، به طور تنازع و خصومت نباشد، هر چه بتوانند آرامتر لكن حالا صدا هم بلند شد، باشد، اما آن صدائى كه از طلبه‏هاى توى مدرسه بلند مى‏شود دنبالش هيچ ابدا اثرى از خصومت نيست، دو تا رفيق، دو تا دوست هستند كه سر يك مسأله علمى مى‏رسد كار به آنجائى كه اين فرياد سر او مى‏زند، او فرياد سر او مى‏زند، لكن به مجرد اينكه مباحثه تمام شد همان دو تا برادرند كه بودند، همان دو تا دوستند كه بودند، هيچ ابدا ديگر دنباله ندارد كه آن مطالب را او گفته، اين مطلب را ما، با هم برادريم، مطالب با هم دعوا دارند، مسائل كه طرح مى‏شود آن مسائل با هم اختلاف دارند، اما آنهائى كه مسائل را طرح مى‏كنند مسائلشان بايد با هم اختلاف داشته باشد نه خودشان، خودشان دوست، رفيق و برادر ولى مسائل را بايد طرح بكنند و اشكال دارند بكنند و طرح بكنند مسائلى كه روى مصالح اسلام است، روى مصالح كشور است و آن مقدارى كه مى‏توانند بررسى بكنند و آن مقدارى كه قدرت دارند نظر بدهند لكن بعد از اينكه مجلس تمام شد همانطورى كه بعد اينكه مباحثه طلبه‏ها تمام شد مى‏نشينند با هم چاى مى‏خورند و رفيق و دوست هستند، آنها هم همين طور باشند. لازم نيست كه انسان وقتى كه در يك مطلبى مخالف يك كس ديگرى است، دشمن او هم باشد. همه مسلمان، همه مؤمن، همه اهل اين كشور و همه مصلحت اين كشور را مى‏خواهيد و ما و شما هم مصلحت اسلام را مى‏خواهيم و هم مصلحت اين اشخاصى كه در دار الاسلام زندگى مى‏كنند و تحت لواى اسلام هستند، از نمايندگانى كه ساير اقليت‏ها هستند و مصالح آنها. اسلام اقتضاى اين را مى‏كند كه مصالح همه در نظر گرفته بشود و على

    صحيفه نور ج 13 صفحه 8

    السواء هم در نظر گرفته بشود. همه اهل اين مملكت هستند حق دارند در اين مملكت و شما هم وكلاى اين مملكت هستيد و خدمت مى‏خواهيد بكنيد، هر يكى‏تان وكيل همه هستيد و هر يكى‏تان بايد مصالح همه مملكت را در نظر بگيريد. بنابراين بهترين مباحثه‏ها همين مباحثه برادرهاست با هم كه كارشان، اگر اختلافى هم دارند، برادرى حل مى‏كنند، نه به طور خصمانه و البته من مى‏دانم كه بسيارى از اشخاص هستند كه اينها بسيار منزه و مبرا هستند و اكثريت شما هم همين طور است و من اميدوارم كه همه‏تان اينطور باشيد. من كه همه را نمى‏شناسم لكن من چهره‏ها را مى‏بينم كه همه‏شان از همين ملت و از همين جمعيتى كه در اين مملكت هستند، هستند. هيچ از آن بالاها نيامده‏اند اينجا تا بخواهند يك مقاصدى داشته باشند (كه) غير مقاصدى ملى و اسلامى. از اين جهت من اميدوارم كه اين مجلس، خدمت بزرگ بكند و انشاء الله كارها را به آسانى به پيش ببرد و هماهنگى كنند با دولت، با رئيس جمهور، با ساير ارگان‏هائى كه هستند. همه‏تان مى‏خواهيد يك مطلبى پيش برود، نه آقاى رئيس جمهور نمى‏خواهند كه اين مملكت خداى نخواسته آشفته باشد، رئيس يك مملكت كه نمى‏خواهد آن مملكت آشفته باشد و نه وكلاى مجلس مى‏خواهند كه اين مجلس آشفته باشد، براى اينكه شما همه مملكت هستيد، مملكت از خود شماست، نمى‏شود كه يك كس براى خودش طرح خلاف بزند، و نه وزرائى كه هستند و بودند و بعدها هم انشاء الله خواهند بود، اينها هم همه‏شان نظرشان به اين است كه اسلام را تقويت كنند، احكام اسلام را پياده كنند، براى اين مملكت خدمت بكنند. وقتى بنا شد همه با هم، به حسب عقايد يكى هستند، همه مى‏خواهند خدمت بكنند، همه مى‏خواهند كه اين مملكت را به پيش ببرند، همه مى‏خواهند كه اين جرثومه‏هاى فاسدى كه در مملكت هست قطع بكنند، همه يك راه مى‏خواهند بروند، اين ديگر تخاصمى در كار نيست و نخواهد بود. اگر بله فرض كنيد كه يك طايفه‏اى بودند و آمده بودند در مجلس و مى‏خواستند مقاصد شوم خودشان را يا مقاصدى كه به تبع آن ابر قدرت‏ها به خدمتگزارى به آنها بود، مى‏خواستند انجام بدهند، آنوقت دعوا مى‏شد، آنوقت بايد هم حقيقتاً بشود، آنوقت مخاصمه هم صحيح بود براى اينكه مخاصمه با آن اشخاصى كه توطئه‏گر هستند، اشخاصى كه مى‏خواهند مجلس را به هم زنند، مى‏خواهند مملكت را به هم بزنند اين لازم است و بايد باشد، بعد از اينكه نمى‏شود اينها را با هدايت، و مأيوس هستيد كه اينها را با هدايت مى‏توانيد كه به راه صحيح وادار كنيد. و اما شماها كه همچو مقصدى در كار نداريد، من يقين دارم كه هيچ يك از شماها بنايتان نيست كه اين مملكت را به هم بزنيد، همه مى‏خواهيد مملكت آرامى باشد كه برادرهاى شما در اين مملكت زندگى آرام داشته باشند، زندگى مرفه داشته باشند و همه مى‏خواهيد كه دست اجانب از اين مملكت كوتاه باشد و كوتاه خواهد بود انشاء الله و همه مى‏خواهيد كه يه اين مملكت خدمت بكنيد، خودتان هم از سنخ همان جمعيت هستيد، نه از آن طبقه‏هاى بالائى كه هيچ خبر از پائين ندارند و هيچ اطلاعى ندارند كه به اين پائين دست‏ها چه مى‏گذرد. شما خودتان از بين همين جمعيت‏ها آمده‏ايد و مى‏دانيد كه چه مى‏گذرد به اين مردمى كه در اين كشور هستند، به اين زاغه‏نشينان چه مى‏گذرد، خودتان هم زندگيتان هم همانطورهاست، با يك قدر اختلاف مختصر. بنابراين آن چيزى كه لازم است براى

    صحيفه نور ج 13 صفحه 9

    همه ماها و همه شماها و همه ملت و همه كسانى كه اداره اين مملكت را مى‏خواهند بكنند، اين است كه با هم تفاهم داشته باشند، اگر مسأله‏اى را برخلاف مى‏بينند و بخواهند و بنشينند و حل كنند و صحبت كنند. در مجلس اگر چنانچه يك مطلبى را مى‏بينند كه دارد خلاف واقع مى‏شود، صحبت كنند، بنشينند مشورت كنند با رفقايشان و من اميدوارم كه انشاء الله با خوشى و خوبى طليعه اين باشد كه پيروزى نهائى را انشاء الله پيدا كنيد.

    ناتوانى قدرت مجهز به سلاح‏هاى مدرن و آتشين در مقابل ايمان و انسجام يك ملت‏

    و هيچ خوفى ما از ابر قدرت‏ها نداريم و در عين حالى كه دستمان از همه آن سلاح‏هاى آدمكش كذا كوتاه هست لكن ايمانمان ما را وادار مى‏كند كه نترسيم و خوف نداشته باشيم و يك ملتى وقتى يك مطلبى را همه با هم خواستند، نمى‏شود تحميلشان كرد تحميل در وقتى است كه همه نخواهند، متفرق بشوند، اگر متفرق شدند آنوقت جاى اين مى‏شود كه يك دسته‏اى به دسته ديگر يك مطلبى را تحميل كنند، اما اگر چنانچه اينها با هم مجتمع باشند نه ديگر در بين خودشان تحميلى هست براى اينكه جاى تحميل ديگر نمى‏ماند و نه ديگران مى‏توانند تحميل بكنند. قدرت‏ها هر چه هم بزرگ باشند، وقتى مقابله با ملت مى‏شوند نمى‏توانند كارى بكنند. من شايد يك دفعه ديگر اين را گفته باشم كه سفير شوروى آمد پيش من گفت كه دولت افغانستان از ما خواسته است كه برويم آنجا و چه بكنيم. من متوجه نبودم كه اينها كار را كرده‏اند حالا آمده‏اند دارند مى‏گويند، دولتى هم در كار نبوده دولت هم بعد خودشان درست كرده‏اند، لكن به او گفتم كه اين اشتباه است از شما، ممكن است براى شما كه قدرتمند هستيد، يك كشورى را بگيريد، اين آسان است براى شما، قواى زياد داريد، خوب مى‏ريزيد اما يك ملت را نمى‏توانيد مهار كنيد. شما وقتى وارد شديد در آن جا نمى‏توانيد پيش ببريد و مزاحمت براى شما همچو ايجاد مى‏شود كه فشل مى‏شويد. لكن كارى كرده بودند و بنا هم داشتند بكنند. نه اين بود كه مى‏خواستند حالا استمزاج كنند، از من اجازه بگيرد شوروى كه مملكت اسلامى را برويم بگيريم. مطلب اينطورى است كه يك ملتى وقتى كه همه با هم باشند، پشتيبان هم باشند، برادر با هم باشند، اين قدرت‏هاى بزرگ بر فرض اينكه بيايند و با توپ و تانكشان هر كارى مى‏خواهند بكنند لكن وقتى وارد شدند، در ملت هم هضم مى‏شوند، ملت آنها را هضم مى‏كند. و ما ابدا از اين توطئه‏ها نمى‏ترسيم و مضافاً به اينكه به نظر من اينكه حالا هى مى‏آيند و صحبت مى‏كنند، بعضى‏ها آمده‏اند هى گفته‏اند كه يك توطئه خيلى بزرگتر در كار است از كجا تا كجا چه شده است و از كجا تا كجا چه شده است به نظر من درست نيست، توطئه به اين معنا نيست الان، لكن بايد با كمال دقت مراقبت بشود. بايد ارتش ما، ژاندارمرى ما، سپاه پاسداران ما بايد با كمال دقت و همه ملت، همه ملت الان سپاه اسلام هستند بايد مراقبت كنند، بايد رفت و آمدهاى مشكوك را تحت نظر بگيرند و به مجرد اينكه ملت ديد يك رفت و آمد مشكوكى است اطلاع بدهند. در محله‏ها ديدند كه رفت و آمدى در يك خانه‏اى هست و

    صحيفه نور ج 13 صفحه 10

    غير عادى است، اطلاع بدهند فوراً، آنها هم فوراً كنترل كنند اين چيزها را. در عين حالى كه همه اينها بايد بشود لكن مطمئن باشيد كه نتوانند كارى بكنند و نمى‏توانند اين مملكت را به آن آسيب برسانند. و ما بعد از اينكه همه مسائل را ما مفروض بگيريم، فرض بگيريم كه اينها آمدند و همه به قول خودشان همه ملاها را كشتند و همه مومنين را از بين بردند، ما از چه ميترسيم؟ ما از يك جائى كه اين وضع را دارد منتقل مى‏شويم به يك جائى كه بهتر از اينجاست، چرا ما بترسيم؟ من نمى‏گويم ما غلبه به آنها مى‏كنيم لكن ما غلبه ايمانى داريم بر آنها، ما همان منطقى را داريم كه در صدر اسلام بود كه اگر آنها را بكشيم به بهشت مى‏رويم اگر آنها ما را بكشند باز هم ما به بهشت مى‏رويم. اين منطق اهل ايمان است. آن كه ايمان به خداى تبارك و تعالى دارد، آن كه قرآن را به آن ايمان دارد، منطقش اين است كه ما ضرر نمى‏كنيم، هيچ طرف قضيه ضرر نيست اگر چنانچه كشته بشويم، لباسمان را عوض كرديم لباس بهترى پوشيديم و اگر چنانچه بكشيم يك غير انسانى را از دنيا بيرون كرديم. بنابراين ما ترسى از چيزى نداريم ولى معذلك شما مطمئن باشيد كه نخواهد شد. ملت اسلامى است و براى خدا داريد كار مى‏كنيد. ملت ما براى خداست كه دارند كار مى‏كنند. آنهمه جوان‏ها را دادند براى خدا بود هيچ براى چيز ديگرى نبود، و تعقل ندارد كه يك كسى جوانش را بدهد براى اينكه يك خانه پيدا كند با فرض كنيد كه شب يك غذاى خوبى، اين معقول نيست، اينها براى خدا آمدند به ميدان و همين مطلب در ذهنشان بود كه ما براى خدا داريم كار مى‏كنيم و اجرمان را هم از خدا مى‏خواهيم هيچ طلبى هم هيچ كداممان از هم نداريم همه براى خدا انشاء الله كار كرده باشيم و بكنيم و از خداى تبارك و تعالى اجرش را بخواهيم و خداى تبارك و تعالى خواهد داد يا اينجا و آنجا، يا آنجا. خداوند انشاء الله همه شما را مؤفق كند و من بحق خدمتگزار شما هستم و اين چند لحظه‏اى كه از عمر من باقى است من در خدمت شما هستم و خداوند انشاء الله شما را به كمال معرفت برساند و دشمن‏هاى اين كشور و اين اسلام را انشاء الله يا هدايت كند و يا اينكه به جز ايشان برساند.

    والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته‏

    
    previos page menu page next page
    

  10. #1110
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 13 صفحه 11

    تاريخ: 22/5/59

    پيام امام خمينى در تجليل از شهداى پاسدار كردستان (پاوه)

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    سلام بر شهداى پاسداران انقلاب اسلامى و تمامى نيروهاى مسلح متعهد اسلامى، سلام بر خانواده‏هاى عزيز و قهرمان پرورآنان. درود خداوند بر خانواده‏هاى شهدائى كه با صبر و شكيبائى و مقاومت و با تقديم عزيزان خود به خدا و اسلام بزرگترين حماسه‏هاى تاريخ معاصر را ترسيم كرده و مى‏كنند. درود بر پاسداران اسلام كه با خون خود و مشت‏هاى گره كرده خويش انقلاب اسلامى را به ثمر رساندند. درود بر تمام نيروهاى مسلح و متعهد اسلامى كه با گرايش به انقلاب مقدس ايران و پشتوانه ملت عزيز كاخ ستمگرى را واژگون كردند. ملت شريف ايران از شما خانواده‏هاى عزيز شهداى پاسدار قدر دانى مى‏كند و بالاتر از اين تقديرى است كه از بارگاه مقدس خداوند متعال نصيب شما و همه شهداى اسلام و وابستگان آنان خواهد شد. شهداى انقلاب بزرگ چون شهدائى صدر اسلام در پيشگاه مقدس ربوبى ارزشمند و مورد عنايت حق تعالى و اولياى اسلام ارزشمند خواهد بود. اينجانب به عنوان يك خدمتگزار و دعاگوى حقير، خود و ملت را مرهون اين عزيزان مى‏دانم و از خداوند بزرگ طلب مغفرت مى‏نمايم. تاريخ، فداكارى اين جوانان غيور و متعهد را فراموش نمى‏كند و نام نامى ملت عظيم ايران در صفحات تاريخ ضبط و در چهره دهر ضبط است والسلام عليكم و على عبادالله الصالحين‏

    
    previos page menu page next page
    

صفحه 111 از 208 نخستنخست ... 1161101107108109110111112113114115121161 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/