صفحه 110 از 208 نخستنخست ... 1060100106107108109110111112113114120160 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1,091 تا 1,100 , از مجموع 2079

موضوع: صحيفه نور

  1. #1091
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 12 صفحه 244

    تاريخ 21/4/59

    بيانات امام خمينى در جمع گروهى از نمايندگان سازمان پيشمرگان مسلمان كرد

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من از اين جوان‏هاى پيشمرگ كه به راستى اثبات كردند كه فداكار اسلام هستند و لشكر پيغمبر اسلام هستند، تشكر مى‏كنم. من به شما علاقه دارم، علاقه يك مسلم با مسلم و يك پدر با فرزند، و شما را دعا مى‏كنم. از وقتى كه شما قيام كرده‏ايد در مقابل اشرار و در مقابل اشخاص كه مى‏خواستند نهضت اسلامى را سركوب كنند، من از شما با تمام قوا پشتيبانى و هم دعا كردم. خداوند شما را انشاءالله براى اسلام حفظ كند و شما جوان‏ها را در پيشگاه خداى مقدس، خداى بزرگ آبرومند كند. شما مى‏دانيد كه ما غرضى در اين مسائل نداشتيم جز اينكه حكومت جبار برود تا به جاى آن حكومت اسلام برگردد. اينهائى كه در طول اين مدت چه در كردستان و چه در جاهاى ديگر با اين نهضت مقابله كردند، اشخاصى بودند كه از اسلام اطلاعات نداشتند و نمى‏خواستند حكومت اسلام برقرار باشد. شما از طرز و شيوه حركات اينها بهتر مى‏دانيد كه عمال غير بودند. از كيفيت سلاح‏هائى كه داشتند شما ديديد كه اين سلاح‏ها از كجا مى‏آمد. شما محكم و مستحكم باشيد كه براى اسلام داريد كار مى‏كنيد مثل سربازهاى صدر اسلام هستيد، شما باكى از اينكه شكست بخوريد نداشته باشيد براى اينكه براى لشكر اسلام هيچ وقت شكست نيست، شهادت شكست نيست، پيروزى هم شكست نيست. شما يا پيروز مى‏شويد و يا شهيد، در هر دو جهت پيروزى با شماست. من اميدوارم كه اين ريشه‏هاى فساد كه يك مقدارى از آنها از رژيم سابق هستند و يك مقدارى هم از اين افرادى هستند كه الهام از خارج مى‏گيرند، نتوانند كارى انجام بدهند.

    شما ديديد در اين دو سه روزى كه گذشت بنابود يك كودتائى مثلاً همه طرفه بكنند، خداى تبارك و تعالى با ما همكارى كرد و كشف شد و بسيارى از اين جنايتكاران گرفتار شدند و بسيارى از آنها در تعقيبشان هستند و باندهائى هم داشتند انشاءالله اين حكومت اسلام مستقر بشود تا دنيا بداند كه حكومت اسلامى يعنى چه. خداوند انشاءالله به شما توفيق عنايت كند و در همه جهان موفق باشيد. و ما اميدواريم كه كردستان را قبل از اينكه به جاهاى ديگر عنايت شود، به آنجا عنايت شود و دولت اسلام هم بنا بر همين دارد كه كردستان را انشاءالله آباد كند و مثل سابق نباشد كه حرف بود و خرابى. اميدواريم كه اين دفعه ديگر حرف نباشد و همه جهات مملكت اصلاح بشود. انشاءالله خدا به شما جوان‏ها سلامتى عنايت كند و شما را براى اسلام ذخيره قرار بدهد و موفق و مؤيد كند.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

  2. #1092
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 12 صفحه 226

    تاريخ: 20/4/59

    بيانات امام خمينى در جمع روحانيون و ائمه جماعات تهران و شهرستانها.

    دشمنان اسلام مقصدشان اين است كه روحانيت را پيش ملت ضعيف كنند

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    آقايان اگر بفرمايند، من راحت‏تر مى‏شوم، بفرمايند بنشينند، از اينكه آقايان در اين هواى گرم و جاى تنگ و گرم هستند معذرت مى‏خواهم از آقايان. اينجا منزل خود شماست و من هم خدمتگزار خود آقايان. اميدوارم خداى تبارك و تعالى به همه آقايان و به همه ملت توفيق بدهد كه اين مشكلاتى كه در پيش است با همت همه مرتفع شود.

    من يك كلمه بايد با علما و فضلا و ائمه جماعات و سنخ روحانيت در سطح كشور صحبت كنم، يك كلمه هم با ملت. آن چيزى را كه با آقايان روحانيون در ميان مى‏گذارم اين است كه شما مى‏دانيد كه توطئه‏ها از همه اطراف هست و رو به افزايش است لكن از اين توطئه‏هائى كه منتهى به سلاح و قواى مسلح و اينها، هيچ باكى نيست. آنها را خداى تبارك و تعالى همراهى مى‏كند چنانچه كرد و مى‏بينيد. همين امروز هم يكى از علماى جماران آمد و قصه‏اى را نقل كرد كه از آن قصه هم من فهميدم كه عنايت خدا با ماست. ايشان فرمودند كه يك خانه‏اى را در ظاهراً شميرانات اين آقايانى كه در كميته بودند و پاسدارها و اينها، به عنوان اينكه شنيده بودند اينجا قمارخانه است، رفته بودند به عنوان اينكه در اين قمارخانه را ببندند، وقتى هم رفتند ديدند كه بله بساط قمار و مشروبات و اينها هم هست يكى از پاسدارها رفته است پشت آنجا كه برود ببيند اينجا چه خبر است، يك سگى همچو حمله كرده به او كه او را وادار كرده كه برود در زير زمين، وقتى رفته در زير زمين ديده يك مقدار زيادى اسلحه و امثال ذلك زياد هست كه شايد بعد در راديو و اينها اطلاع بدهند به ملت. گفتم به آن آقا با هدايت سگ اين واقع شده. اين سگ مامور است، همه عالم مامورند. آن روز باد و شن مامور بود امروز هم در اين قصه سگ مامور بوده است كه اين پاسبان را ملزم كند كه برود كشف بكند. از اين امور خوفى نداشته باشيد، ملت ما هم از اين امر خوف نداشته باشند و حماقت مال اينهائى است كه در عين حالى كه ديدند كه آن رأسشان با آنهمه قدرت كه در دست داشت بالفعل و با آنهمه پشتوانه‏هائى كه از همه گروه‏هاى خارج و داخل داشت. در مقابل ملت و در مقابل تاييد خداى تبارك و تعالى از ملت ما، نتوانست كارى بكند. حالا كه آنها رفتند و رو به جهنمند، اين عده بيچاره‏اى كه براى خاطر يك دنياى كمى، فانى، مى‏خواهند توطئه بكنند و آن هم اينطور توطئه‏اى كه معلوم است كه اگر چنانچه موفق به كشفش هم

    صحيفه نور ج 12 صفحه 227

    نشده بوديم و قيام هم كرده بودند، خفه مى‏كردند آنها را، اين خوفى ندارد. آن توطئه‏هائى كه از اول نهضت يعنى پيروزى ما، پيروزى شما شروع شده است و باز هم در كار است، آن را بايد آقايان توجه به آن داشته باشند. اينها از همه فرصت‏ها و از همه ابعاد مى‏خواهند استفاده بكنند، مثلاً يكى از مسائلى كه دست خارج در آن هست و شياطين داخلى، اين است كه انتظامات را وارد كنند كه محفوظ نباشد و به هم بخورد. در كميته‏ها، در انجمن اسلامى كه در همه سطح كشور هست و در دادگاه‏ها و پيش پاسدارها و پاسبان‏ها و قواى مسلح ديگر يك جور تزريقاتى مى‏شود كه نتيجه آن تزريقات و تبليغات اين است كه انسجام ملت را از دستش بگيرد و ملت ما را معرفى كند به دنيا كه اينها اصلاً تحت هيچ نظامى نيستند، اينها نظام ندارند، اينها حكومت جنگلى دارند تا اينكه مصحح پيدا بشود پيش ابر قدرت‏ها براى اينكه يك ولى اى براى ما بفرستند. داخل را به هم مى‏زنند، انجمن‏هاى اسلامى يك كارهائى مثلاً گاهى بچه‏هايشان، جوان‏هايشان انجام مى‏دهند كه موجب به هم ريخته شدن اوضاع است يا كميته‏ها، سر تا سر كشور بعضى از جاها كه بعضى اشخاص درشان نفوذ كرده است وادار مى‏كنند كه آنها هم يك كارهائى بكنند كه موجب يك اختلالى بشود در نظم. جهاد سازندگى هم اشخاصى در آن نفوذ كرده و مى‏كنند كه آنها هم كارى انجام بدهند كه مردم را از خودشان متنفر كنند و در دادگاه‏ها هم گاهى بعض اشتباهاتى مى‏شود كه آن هم موجب نارضايتى است. اينها مى‏خواهند شما را، مقصدشان اين است كه روحانيت را پيش ملت ضعيف كنند و انسجام بين اين قوايى كه بايد باشد و انتظامى كه بايد در يك مملكتى براى اداره‏اش باشد، اين انسجام را به هم بزنند و فرض كنيد كه هر چه قدرت هم داشته باشند قواى انتظامى و مسلح، اگر منسجم نباشند كارى ازشان نمى‏آيد. تا سپاه پاسداران، ژاندارمرى، ارتش، شهربانى و ساير قواى مسلح باهم منسجم نباشند و همه از يك راه نروند، نمى‏توانند يك توطئه‏هايى كه هست و ممكن است يك وقت واقع بشود نمى‏توانند آن را خنثى كنند و خفه كنند. چنانچه اگر بين روحانيون، تمام طبقاتى كه روحانيت شامل آنهاست از علما و فقها، از محصلين، از خطبا، ائمه جماعات، همه، اينها اگر چنانچه آن وظايفى كه محول به خودشان است آن وظايف را فراموش كنند و يك راه ديگرى كه محول به آنها نيست بروند، اين هم يك خلاف نظمى است و اين خلاف نظم موجب اين مى‏شود كه اولاً شما را در بين ملت يك جور ديگرى غير از آنكه واقعيت هست معرفى كنند و ملت را از شماها كم كم جدا كنند. همين مسأله‏اى كه در اوايلى كه رضا خان آمد و كودتا كرد و بعد مستقر شد، همان برنامه‏ها دارد حالا شروع مى‏شود. اين خطاب من به همه علما و تمام روحانيون به كلمه عام و به همه ملت است. اگر چنانچه با هشيارى و با توجه كامل و تفكر كامل توجه نكنند به اين توطئه، اين موجب اين مى‏شود كه ملت و روحانيت از هم جدا بشوند و روحانيت نتواند آن كارى كه به عهده اوست انجام بدهد و اگر چنانچه يك وقتى آنها فرصت كنند، از همين معنا، از جداشدن ملت از روحانيت استفاده كنند و كارهاى سابق را اعاده كنند، همان نقشه‏اى كه من خوب يادم هست كه در زمان رضاخان بود و آن نمايش دادن روحانيت به يك صورت غير صحيح و جدا كردن مردم از روحانيت. در اوايل زمان رضاخان كه قدرتش مستقر شد يكى

    صحيفه نور ج 12 صفحه 228

    از امورى كه او انجام داد همين بود كه روحانيت را در بين مردم هى كم كم مى‏خواست از بين ببرد. از شوفرها شروع كرده بودند، در آن زمان شوفرها يك آلت دستى بودند كه يكى از علما براى من نقل كرد (خدا رحمتش كند) كه من در اراك بودم و مى‏خواستم بيايم به تهران يا قم، اتومبيل به من اجاره نمى‏دادند و آن شوفر گفت كه ما به دو طايفه بنا داريم كه اتومبيل كرايه ندهيم و آنها را سوار نكنيم، يكى فواحش و يكى معمم. اين از دست شوفرها در آن زمان. حالا هم من نمى‏دانم چه جورى است كه باز شوفرها را كشيدند در كار با اينكه شوفرها حالا غير آنوقت هستند، البته حالا هم متعهدند اكثراً انشاءالله لكن بعضى از آنها شروع كردند، تبليغاتى در آنها شده است، يك دسته بندى‏هائى شده است كه حالا هم اهل علم را بعضى از شوفرها سوار نمى‏كنند. اين همان توطئه‏اى است كه از اول انگليس‏ها درست كرده بودند و حالا هم عمال همه قدرت‏هائى كه با شما مخالفند. شما يك توجه بايد داشته باشيد و ملت هم يك توجه. توجه شما اين است كه از حدود وظايف شرعيه خودتان و روحانى تجاوز نكنيد.

    ضرورت حضور فعال روحانيون در صحنه سياست همراه با حفظ حوزه فقاهت

    روحانيون همه، ملت همه بايد حاضر باشند در مسائل سياسى، حضور داشته باشند. اينكه بعض از عناصر حالا هم گاهى مى‏گويند كه روحانيون بروند توى مجلس‏ها، توى مدرسه‏هاى خودشان و مشغول كارشان باشند و ماها بايد وارد اين كارها باشيم، اين يا از بى‏توجهى به عمق مسائل است كه من بايد بگويم بعضى‏شان بى‏توجه هستند و يا اينكه عمال همان‏ها هستند كه در زمان رضاخان يك همچو كارهائى را مى‏كردند و در طول تاريخ تقريباً حدود سيصد سال اينقدر تزريق كردند بر اين ملت و بر خود روحانيون كه شما نبايد در سياست دخالت بكنيد كه خود آقايان هم باورشان آمده بود. اگر يك مطلبى مثلاً راجع به يك امر سياسى كه به نفع ملت بود اينها مى‏خواستند دخالت بكنند، يك قشر از خود روحانيت مى‏گفتند اين يك امر سياسى است به ما چه. خودشان را كنار كشيده بودند يعنى كنارشان زده بودند اينها را، باورشان آورده بودند كه روحانيون بايد فقط بروند مسأله بگويند آن هم بعضى مسائل، نه همه مسائل. مسائل اگر همه‏اش باشد كه بيشتر كتب فقه، كتب سياست است لكن باورشان آمده بود اين، مردم هم اين را باور كرده بودند و اين تبليغاتى بود كه از آنوقتى كه پاى غربى‏ها باز شد در ايران، مطالعاتشان را كردند، به آنجا رسيد كه اين جمعيت خطرناكند و بايد اينها را كنار زد و مشغول به خودشان كرد و ملت را هم بايد از اينها جدا كرد، اگر يكى از اينها بخواهد وارد بشود در يك امر سياسى، ملت با اينها موافقت نكند براى اينكه امر سياسى است به شما چه. در عين حالى كه بايد همه قشرهاى ملت و خصوصاً روحانيت حاضر باشند در سياست كشور و توجه داشته باشند به مسائلى كه در كشور مى‏گذرد، چه در مجلس و چه در دولت و ديگران، در عين حال بايد آن شغلى را كه دارند از آن دست بر ندارند، گمان نكنند به اينكه ما بايد، (آنوقت اين گمان بود) كه ما هيچ نبايد دخالت بكنيم حالا اين باشد كه ما شغلمان فقط دخالت است. خير، در آنوقت هم اين كار صحيح نبوده براى ما و شما، حالا هم اين كار صحيح نيست. شما بايد پست‏هاى خودتان را محكم نگه داريد، ائمه جماعت بايد

    صحيفه نور ج 12 صفحه 229

    اين مساجد را محكم نگه دارند و خطبا بايد منابر را محكم نگه دارند و فقه را در حوزه‏هاى علميه مثل قم و مشهد و امثال اينها و همين طور نجف بايد فقاهت را حفظ كنند. حوزه‏ها بايد حوزه فقاهت باشد. اين حوزه‏هاى فقاهت بوده است كه هزار و چند سال اين اسلام را نگه داشته است. اين مشى‏اى بوده است كه از زمان قديم، از زمان ائمه هدى تا زمان ما، مشى‏اى بوده است كه علماء ما داشته‏اند و آن حفظ فقاهت. نبايد حالا شما فكر كنيد كه حالا كه بايد امور سياست هم ما دخالت بكنيم پس به فقاهت كار نداشته باشيم، خير، بايد حوزه‏هاى فقاهت به فقه خودشان به همان ترتيبى كه سابق بود هيچ تخطى نكنيد، به همان ترتيبى كه سابق تحصيل مى‏كرديد فقه و مقدمات فقه را، محكم فقاهت را حفظ كنند و ائمه جماعت محكم مساجد خودشان را و ارشاد ملت را حفظ كنند و خطباى ملت هم بايد منابر خودشان را و موعظه‏هاى خودشان را و ارشاد خودشان را حفظ كنند و در عين حال مراقب اوضاع مملكت خودشان باشند، چنانچه اهل بازار بايد بازار خودشان را حفظ كنند لكن مراقب باشند. اينطور نباشد كه ما يك وقت خداى نخواسته از آن اصلى كه اساس حفظ اسلام است رو بر گردان بشويم و حوزه‏ها به فقاهت كم توجه بشوند. اين فقها هستند كه حصون اسلام هستند و حفظ كردند اسلام را. بايد حوزه عنايتشان به فقه و فقاهت از همه چيز بيشتر باشد. اگر حوزه فقاهت خداى نخواسته از بين برود يا سست بشود، رابطه ما بين فقها و ملت قطع مى‏شود، اين حوزه فقاهت است كه رابطه را محفوظ نگه داشته است. اگر يك اشخاصى آمدند در حوزه‏ها و پيشنهاد كردند كه فقه لازم نيست مثلاً به اين طول و تفصيل باشد و فلان و بيائيم يك چيزهاى ديگر را هم چه بكنيم، اينها اشتباه مى‏كنند يا مامورند. فقه به همان قوت اوليه بايد باقى باشد. حوزه‏هاى فقاهت، هم فقاهت را داشتند و هم يك جمعى هم معقول و ساير علوم را تحصيل مى‏كردند. علماء اخلاق بودند در حوزه‏ها كه مردم را و علما را و اهل علم را دعوت به مسائل اخلاقى مى‏كردند، اهل معنويت و عرفان بودند كه اشخاصى را دعوت مى‏كردند به آنطور و كارهاى خودشان را انجام مى‏دادند، لكن فقاهت كه اساس است سرجاى خودش بود و بايد باشد و مسجدها را بايد محكم آقايان بگيرند و نگهش دارند. دلسرد نشويد از حرف‏هائى - را - كه اين عمال خارجى در بين مردم منتشر مى‏كنند. بايد در عين حالى كه حضور داريد در صحنه سياست و هر واقعه‏اى كه واقع مى‏شود شما توجه بايد داشته باشيد كه اين واقعه آيا به نفع ملت است يا نه، لكن حوزه‏هاى فقاهت را به همان قوت خودش حفظ كنيد. اين فقه هست كه اسلام را حفظ كرده و تا آخر حفظ مى‏كند انشاءالله. و از اين شغلى كه داريد و از اين راهى كه داريد منحرف نشويد و برويد يك كارهائى كه شما نبايد بكنيد، مثلاً يك معممى چهار تا هم پاسدار داشته باشد و يا هر كارى دلش مى‏خواهد بكند، يك كسى هم يك كميته درست كند و چند تا پاسبان و هر كارى مى‏خواهد بكند. اينها يك طرحى است كه ريخته‏اند براى اينكه شما را از صحنه خارج كنند، وارد يك صحنه‏اى مى‏كنند كه شما را بكلى خارج كنند، همچو مى‏كنند كه هى بيايند فرياد بزنند كه امان از اين آخوندها كه در كميته‏ها هستند و در دادگاه‏ها هستند و اينها كه حتى آنها اگر دو تا، سه تا قضيه برخلاف واقع شد آنها هم كه قضاياى زياد است و صحيح واقع مى‏شود، پايمال مى‏كند. بايد در عين حالى كه هر كسى به شغل

    صحيفه نور ج 12 صفحه 230

    خودش بايد مشغول باشد و هر كسى بايد همان كارى كه دارد خوب انجام بدهد لكن حاضر باشد در مملكت و غايب نباشد از سياستى كه در مملكت مى‏گذرد، توجه داشته باشد كه اگر يك وقت مثلاً يك جمعيتى يا يك فردى، يا حكومتى پايش را كج گذاشت، همه اعتراض كنند و نگذارند كه واقع بشود، يا يك افراد غير صحيحى را اگر چنانچه در ماموريت‏هائى گذاشتند و آقايان و علماء بلاد مى‏دانند كه اين فاسد است خودشان نروند سراغش، اطلاع بدهند به آنجاهائى كه بايد اينها را تغيير بدهند و از آنها بخواهند كه تغيير بدهند. اگر خودشان بروند، ولو يك آدم فاسدى را خود آقايان بفرستند يا بروند و آن فاسد را از آنجا بيرون كنند، اين موجب وهم مى‏شود براى اهل علم، اينها بايد ارشاد كنند دولت را، ارشاد كنند به اينكه اين مامورى كه اينجا فرستادى اشتباه بوده است و دولت را وادار كنند، مجلس را وادار كنند تا اينكه اصلاح بشود. خودشان اگر بخواهند مستقيماً دخالت بكنند، موجب اين مى‏شود كه در بين مردم موهوم بشوند و شما حفظ حيثيت خودتان برايتان واجب است. هر مومنى حفظ عرض خودش برايش واجب است لكن علما بيشتر مامورند به اين امور، حجت بر علما تمامتر است. اين وظيفه ماهاست كه بايد هر كسى شغل خودش را محترم بشمارد، دلسرد نشود امام جماعت از جماعتش، اهل منبر از منبرش و عرض مى‏كنم كه مراجع از مرجعيتشان، علماء بلاد از مسائلى كه خودشان دارند. اينها بايد حفظ كنند آن چيزهائى كه مال خودشان است و حاضر باشند براى امور سياسى.

    مسجد محلى است كه از مسجد بايد امور اداره بشود

    و آنى كه به ملت عرض مى‏كنم اين است كه توجه داشته باشد ملت كه دشمن‏هاى اسلام و دشمن‏هاى كشور شما از هر راهى استفاده مى‏خواهند بكنند. اين راه‏هائى كه خوب، ديده‏ايد كه واضح است كه توطئه بكنند و مثلاً شلوغى‏ها بكنند و فسادها بكنند، اينها را كه مى‏دانيد، راه ديگرى كه الان در نظر آنهاست اين است كه اين مراكزى كه مربوط به ربط روحانيت و ملت است، اين مراكز را سست بكنند و كم كم از بين ببرند، وسوسه كنند به اينكه اين آخوندها كه از آنها كارى نمى‏آيد، رويد توى مسجد چه كنيد؟ برويد راهپيمائى كنيد. خوب، راهپيمائى سرجاى خودش اما مسجد محلى است كه از مسجد بايد امور اداره بشود. اين مساجد بود كه اين پيروزى را براى ملت ما درست كرد. اين مراكز حساسى است كه ملت بايد به آن توجه داشته باشند، اينطور نباشد كه خيال كنند كه حالا ديگر ما پيروز شديم ديگر مسجد مى‏خواهيم چه كنيم. پيروزى ما براى اداره مسجد است. ما اگر نماز نباشد و آداب اسلامى نباشد، چه داعى داريم كه بيائيم خودمان را به مهلكه بيندازيم و وارد اين امور بشويم؟ ما براى اسلام اين كارها را مى‏كنيم و شما، شما ملت براى اسلام قيام كرديد و براى اسلام اينهمه زحمت كشيديد و داريد مى‏كشيد. مراكزى كه مراكز بسط حقيقت اسلام است، بسط فقه اسلام است و آن مساجد است، اينها را خالى نگذاريد. اين يك توطئه است كه مى‏خواهند مسجدها را كم كم خالى كنند. يك چهار نفر آدمى كه معلوم نيست اصلاً به مسجد و به اسلام و به اينها اعتقادى داشته باشد يا معلوم

    صحيفه نور ج 12 صفحه 231

    است كه ندارد، امام جماعت ايستاده آنجا نماز مى‏خواهد بخواند اينها هم چند نفر بر مى‏دارد مى‏آيد آن طرف يكى‏شان مى‏ايستد جلو، باقى‏شان نماز مى‏خوانند، اين نماز نيست، با اين نماز مى‏خواهند اسلام را بشكنند. روحانيون بايد حفظ حيثيت خودشان را بكنند و خداى نخواسته كارى نكنند و خداى نخواسته كارى نكنند كه بين ملت يك طور ديگرى وجهه روحانيت نمايش داده بشود و مردم موظفند كه مساجد خودشان را، مراكزى كه مربوط به روحانيت است حفظ كنند. همان نقشه زمان رضاخان الان شروع شده است. آنوقت هم يكى يكى آمدند، كم كم، كم كم آمدند وارد شدند، شعر، ايشان شروع كرد شعر گفتن: تا آخوند و قجر هست در اين مملكت، اين كشور دارا به جائى نمى‏رسد شاعرشان اينطور مى‏گفت. حالا من شعرش را نمى‏خواهم بخوانم. مقالاتى كه مى‏نوشتند مقالاتى بود كه به ضد روحانيت بود و آنوقت با كمال وقاحت مى‏نوشتند و تبليغات مى‏كردند، همه گروه‏ها را وادار كرده بودند كه به ضد اين طايفه انجام وظايف خودشان را بدهند يعنى وظايف انگليس‏ها را آنوقت. اصلاً رضاخان را آورده بودند براى اينكه اين را تشخيص داده بودند كه يك آدم قلدرى است و اول هم يك نفر روزنامه نويس را، سيد ضياء را همراهش آوردند و بعد هم او را بيرونش كردند و خود اين را گذاشتند كه يك آدم قلدرى است مى‏تواند كارها را انجام بدهد. اولاً سواد ندارد، چيزهاى سياسى را نمى‏داند و ثانياً آدم قلدرى است هر كارى به او بگويند مى‏كند. اين در آنوقت اين نقشه‏اى كه آنها كشيده بودند و احتياط اين بود كه مبادا آخوندها يك كارى بكنند، حالا كه ديدند آخوندها با دعوت خودشان و با همراهى همه قشرهاى ملت از دانشگاه گرفته تا بازار تا كارگر و تا كشاورز، همه اينها با هم بودند و يك همچو كار بزرگى را كردند، حالا بيشتر از آنوقت درصدد هستند. اگر آنوقت يك طرحى بود براى اينكه مبادا يك همچو چيزى بشود، حالا فهميدند كه يك همچو چيزهائى مى‏شود. حالا فهميدند كه اگر چنانچه آخوند و دانشگاهى و ديگر قشرها با هم باشند يك همچو كار بزرگى، يك همچو كارهاى بزرگى مى‏كنند. حالا بيشتر درصدد هستند كه ملت را از اين طايفه جدا كنند و دانشگاه را از مدرسه جدا كنند و بلكه همه قشرها را با هم بدبين كنند و به جان هم بيندازند.

    همه اقشار ملت براى حفظ اسلام آماده و مجهز باشند

    امروز وظيفه هست براى همه ما، ملت ما بايد اين وظيفه را انجام بدهد. امروز روزى است كه قدرت‏هاى بزرگ با توطئه‏هاى داخل و خارج مى‏خواهند اين نهضت را بكلى به هم بزنند و اسلام را كه الان از آن ضربه ديدند زير پا بگذارند و قطع كنند ريشه‏هاى او را. امروز همه اهالى مملكت ما و كشور ما بايد به حال آماده باش باشند. نرويد سراغ زمين و - نمى‏دانم - اين چيزهائى كه مال دنياست، اينقدر دنبال اين چيزها نرويد شما بايد اسلام را حفظ كنيد، در پناه اسلام همه اين چيزها را هم داشته باشيد. اگر اسلام را از دست شما بگيرند، خيال نكنيد كه اسلام را كه گرفتند يك ملتى مى‏گذارند و يك مليتى كه اين آقايان ملت گراها، هى دهن خودشان را پر مى‏كنند، ملت، ملت! اگر اسلام را از دست شما گرفتند و آخوند و ملت را جدا كردند، شما چهار نفر ملى نمى‏توانيد هيچ كارى بكنيد، اگر بين شما

    صحيفه نور ج 12 صفحه 232

    امثال بختيار نباشد و حال اينكه ممكن است باشد. اينقدر تفرقه ايجاد نكنيد اى آقايان نويسندگان! اينقدر تضعيف نكنيد روحانيت را اى آقايان روشنفكران! اينقدر مملكت را از اين طرف به آن طرف نكشيد تا اينكه خداى نخواسته بيايند همه‏تان را عذرتان را بخواهند. با هم باشيد، آماده باشيد، ملت بايد آماده باشد براى اين امورى كه دارد پيش مى‏آيد كه آن روزى كه خداى نخواسته فرض كنيد فانتوم آنها آمد و اينجا را خراب كرد و من هم رفتم سراغ كارم، ملت دستش باز و با مشت محكم حفظ بكند اسلام را. روحانى، بازارى كارگر، كشاورز، كارمند، قواى مسلح، همه بايد حال آماده باش داشته باشند ما اگر حالا در بين راه كه هستيم و اينهمه توطئه الان هست، اگر فراموش كنيم نهضت را، اگر فراموش كنيم انقلاب را و برويم سراغ كارمان، هر كدام برويم سراغ شغلى كه داريم و حاضر نباشيم در صحنه سياست و خودمان را مجهز نكنيم براى حفظ اين مملكت اسلامى و حفظ اسلام، خداى نخواسته يك وقت به كارهاى بد خواهد رسيد و ممكن است كه البته نمى‏توانند انشاءالله كه كارى انجام بدهند، لكن تاخير مى‏توانند بيندازند. شما ببينيد كه الان هر كارى كه مى‏خواست در اين مملكت انجام بگيرد، يك جبهه‏هائى در مقابلش ايستاد كه نگذارد، شلوغكارى كردند لكن نتوانستند. من نمى‏گويم كه مى‏توانند، نمى‏توانند. اگر اين فانتوم‏ها هم بلند شده بود كه اينها مى‏خواستند چه بكنند، پدر اينها را در مى‏آوردند.

    مگر ملت ما حالا ديگر نشسته آنجا كه يك فانتوم و دو فانتوم كارى انجام بدهد. اين احمق‏ها نفهميدند اين را كه با چهار تا مثلاً سرباز (سربازها كه با اينها موافق نيستند) با چهار نفر از اين درجه داران مثلاً و امثال اينها نمى‏شود يك مملكت سى و پنج ميليونى كه همه مجهز هستند، اينها بتوانند فتح كنند. اينها غلط فكر كردند، اينها نفهميدند كه شوروى با همه قدرتى كه دارد و با همه ابزارى كه دارد و با همه سلاح‏هاى مدرنى كه دارد، در افغانستان پوزه‏اش به خاك ماليده شده است. در عين حالى كه (حضار: توطئه چپ و راست كوبنده‏اش روح الله هست) (امام: صبر كنيد، صبر كنيد خواهش مى‏كنم، شماها كوبنده هستيد، روح الله كى هست) اينها يك حماقتى است منتها بعضى جوان‏ها، بيچاره‏ها، نفهم‏ها اينها را وادار مى‏كنند يك همچو كارى بكنند، يك همچو كارهائى كه همين دو، سه روز مثلاً بود. خوب، اينها نمى‏فهمند كه اگر چنانچه فرضاً هم شما از پايگاه همدان پا شده بوديد و آمده بوديد و فرض كنيد چند تا جا هم كوبيده بوديد، شما بالاخره بايد زمين هم بيائيد يا همان آسمان مى‏مانيد؟ ما از اين امور نمى‏ترسيم ما از قشرهاى خودمان مى‏ترسيم، از خودمان. اگر چنانچه شما آقايان و همپالگى‏هاى شما، صنف روحانيت همه (ايدهم الله تعالى) اگر چنانچه كارهائى خداى نخواسته انجام بدهيد كه از چشم ملت بيفتيد، ولو در دراز مدت، آن روز است كه فانتوم لازم نيست ديگر، خود ملت شما را كنار مى‏زند و ملت هم بى‏هادى نمى‏تواند كارى انجام بدهد و آنها ولو حالا تهيه براى چندين سال ديگر هم باشد كار خودشان را آنوقت مى‏توانند انجام بدهند. من خوفم اين است كه ما نتوانيم، روحانيت نتواند آن چيزى كه به عهده اوست صحيح انجام بدهد. من خوف اين را دارم كه به واسطه بعضى تبليغات، حوزه‏هاى علمى از آن كار اساسى كه حفظ فقاهت است سستى بكنند و كم كم فقه منسى بشود و در دراز مدت اينها نتيجه بگيرند. شما اين را خيال نكنيد كه آنها خيلى

    صحيفه نور ج 12 صفحه 233

    دستپاچه‏اند كه همين دو، سه روز اين كارها را انجام بدهند، اگر توانستند، حالا، اگر نتوانستند نقشه مى‏كشند كه در پنجاه سال ديگرى كار خودشان را انجام بدهند، دست بر نمى‏دارند. و از نقشه‏هاى مهم همين است كه قشرهاى ملت را از هم جدا كنند و مهم اين است كه روحانيت را از ملت جدا كنند. اينها ضربه‏اى كه از روحانيت خوردند از هيچ كس نخوردند براى اينكه ضربه را مى‏گويند كه ديگران هم كه زدند به ما، اينها وادارشان كردند، مسجدها مردم را وادار كرد، پس بايد مسجدها را ما شروع كنيم بشكنيم. اينكه مى‏آيند مسجدها را مى‏خواهند خلوت كنند و بيچاره جوان‏ها و متدينين ما هم اشتباهاً به خطا مى‏روند، اين است كه مسجدها كم‏كم امسال يك قدرى ماه رمضانش كمتر باشد، سال ديگر يك خرده كمتر، بعد از ده سال، پانزده سال ديگر چه بشود. آنها عجله ندارند، به تدريج هر چه شد. شما بايد هشيار باشيد كه مسجدهايتان و محراب‏هايتان و منبرهايتان را حفظ كنيد و بيشتر از سابق، شمائى كه اين معجزه را از مسجد ديديد، حالا بايد برويد دنبال اين مركز معجزه، نه رها كنيد او را شمائى كه از اسلام يك همچو معجزه‏اى ديديد كه همه قدرت‏ها را به هم شكست، نه فقط ابرقدرت‏ها را، قدرت‏هاى ديگر را هم به هم شكست، شمائى كه از، ملت ما كه از اسلام اين معجزه را دارد نبايد در اسلام سستى كند. فرضاً چهار نفر پاسبان هم، پاسدار هم يك خلافى كردند لكن همين پاسدارها هستند كه - اين - كشف كردند اين توطئه را، چرا قدر اينها را نمى‏دانيد؟ چرا اگر يكى‏شان يك جائى خلاف كرد مى‏گوئيد پاسدارها اينجور؟ يك آقائى يك كارى، يك آخوندى يك كارى كرد، يك شخصى يك كارى كرد، مى‏گويند آخوندها اينطور. اين همان نقشه است كه پاسدار را و ارتش و ژاندارمرى را و قواى مسلح را و شما را از هم جدا كند و از چشم ملت بيندازد تا آنها وقتى كارى مى‏خواهند بكنند نه قوه روحانى در كار باشد كه مردم را هدايت كند و بسيج كند و نه قواى مسلح باشند كه كارى انجام بدهند، همه را مقابل هم نگه دارند.

    امروز، روزى است كه بايد تمام قدرت‏ها هماهنگ باشند و همه حفظ نظم بكنند كه اگر نظام به هم بخورد، وضعيت به هم مى‏خورد و همه خودشان را فدايى اسلام بدانند و در هر جا هستند آماده باشند براى وقتى كه شب فرض كنيد آمدند و بمباران كردند، آماده باشند كه بيايند بيرون و اينهائى كه بعد از اينكه بنزين‏هايشان تمام شد بايد بيايند پائين، قتل عامشان كنند. اگر شما مهيا باشيد نرويد سراغ - هر كسى نرود سراغ - اختلافاتى كه خودشان دارند با هم، شما بين راه هستيد اختلاف‏ها را كنار بگذاريد يك روزى براى اختلافات هم - اگر خداى نخواسته بخواهيد اختلاف كنيد - هست باز، امروز، روزش نيست، امروز، روزى نيست كه انجمن‏هاى اسلامى انتظامات را خداى نخواسته به هم بزنند يا فرض كنيد پاسدارها به هم بزنند يا ژاندارمرى به هم بزند. همه هماهنگ باشيد. اگر هم با هم يك حساب‏هائى داريد، بگذاريد كنار اين حساب‏ها را، شما اگر دو نفر باشيد با هم يك نزاعى داشته باشيد و خداى نخواسته زلزله بيايد، شما باز مى‏نشينيد آنجا به اختلاف؟! نه، رها مى‏كنيد و پا مى‏شويد سراغ دفاع از خودتان. اين ابرقدرت‏ها در ايران زلزله راه انداختند نرويد سراغ كارهاى خصوصى خودتان و اختلافاتى كه خودتان با هم داريد، نرويد سراغ اين، مجهز باشيد. - اگر مجهز باشيد، همانطورى

    صحيفه نور ج 12 صفحه 234

    كه در اوايل انقلاب بوديد، حالا هم باشيد و مسجدها را محكم نگه دارد و پر جمعيت كنيد.

    من امروز بايد بگويم كه تكليف است براى مسلمان‏ها، حفظ مساجد امروز جزء امورى است كه اسلام به او بسته است. ماه مبارك رمضان و بعد از ماه مبارك رمضان هم، مسجدها را آباد كنيد. من در مكه كه مشرف بودم يك روز مى‏خواستم يك كتابى بخرم كه براى آن كتابفروش هم فايده داشت، ايستاده بودم، اذان گفتند يكدفعه رها كرد گفت كه: سنة الحنفيه ديگر با من حرف نزد رفت سراغ نماز، در مدينه بازار را كه من ديدم بسته بود، يعنى باز بود لكن هيچ كس نبود، مى‏رفتند سراغ نماز، چرا شما نمى‏رويد سراغ نماز؟ چرا ظهر كه مى‏شود بازار را رها نمى‏كنيد كه برويد سراغ نماز؟ اگر برويد سراغ نماز، احياء كنيد اين سنت سياسى اسلام را، همانطورى كه در روز جمعه حالا بحمدالله مى‏رويد، روز غير جمعه هم برويد مساجد را پر كنيد. اگر اين مسجد و مركز ستاد اسلام قوى باشد ترس از فانتوم نداشته باشيد، ترس از آمريكا و شوروى و اينها نداشته باشيد. آن روز بايد ترس داشته باشيد كه شما پشت بكنيد به اسلام، پشت كنيد به مساجد.

    انشاءالله خداوند همه شما را موفق و مويد كند و اسلام و مسلمين را حفظ كند و دست اجانب را كوتاه كند از اين كشور.

    والسلام عليكم ورحمه الله وبركاته

    
    previos page menu page next page
    

  3. #1093
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 12 صفحه 245

    تاريخ: 22/4/59

    فرمان انتصاب حجت الاسلام محمد حسن قديرى به نمايندگى امام و امامت جمعه در كوهپايه

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    جناب حجت الاسلام آقاى شيخ محمد حسن قديرى دامت افاضاته‏

    طبق درخواستى كه از طرف اهالى محترم محل شده بود و تقاضا داشتند جنابعالى آنجا برويد، مقتضى است دعوت آنان را بپذيريد و ضمن انجام اين مسافرت به امور مذهبى و مسائل شرعى مرم منطقه نيز رسيدگى نموده و در رفع نابسامانى‏ها و كمبودها سعى كافى مبذول داريد و در رفع مشكلات نيز به هر نحو صلاح مى‏دانيد بكوشيد. ضمناً جنابعالى را به امامت نماز جمعه در آن محل منصوب نموده تا انشاءالله تعالى جهت حفظ وحدت و همبستگى اهالى محترم اين فريضه بزرگ الهى را اقامه نموده و مردم را به وظايف اسلامى و انقلابى كه دارند آشنا سازيد. موفقيت همگان را از خداى تعالى مسئلت دارم.

    والسلام عليكم و رحمه الله

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  4. #1094
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 12 صفحه 235

    تاريخ: 21/4/59

    بيانات امام خمينى در جمع گروهى از اعضاى جامعه زنان انقلاب اسلامى منطقه شميران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامى

    كودتا در يك كشورى واقع مى‏شود كه حكومت آن جداى از مردم باشد

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    از خانم‏ها و آقايان تشكر مى‏كنم كه در اين موقع كه نزديك ماه مبارك رمضان است در اينجا اجتماع كردند و ما با چند كلمه‏اى از آنها هم قدردانى مى‏كنيم و هم بعضى مسائل را در ميان مى‏گذاريم و هم راجع به ماه مبارك رمضان چند كلمه عرض مى‏كنيم. اين اشتباه است كه مخالفين جمهورى اسلامى درصدد برآمده‏اند براى اين كارهاى بچه گانه و شرارت مآبانه. اينها مقايسه كرده‏اند جمهورى اسلامى ايران را به حكومت‏هاى ديگر كه گاهى حكومتى مى‏آيد و يك حزبى يا يك فرد ارتشى‏اى با يك عده قيام مى‏كند و آن حكومت را از بين مى‏برد و يك حكومتى به جاى او مى‏نشاند يا يك رژيمى را از بين مى‏برد يك رژيم ديگرى مى‏آورد. اينها مقايسه حكومت اسلام را و نهضت اسلامى را با ساير نظام‏ها و با ساير حكومت‏ها عوضى گرفتند و لهذا هم گروه‏هائى كه توجه ندارند به عمق اين انقلاب و هم بعضى از افراد سياسى و ارتشى و اينهائى كه به خيال خودشان مى‏خواستند كه در اين سفره هم مثل سفره قبل يك حظ وافرى داشته باشند و دستشان در دزدى و در كارهاى خلاف باز باشد و حالا اميدشان كم كم دارد قطع مى‏شود دست به يك همچو كارهائى مى‏زنند بدون توجه به عمق مسائل. كودتا در يك كشورى كه واقع مى‏شود آن كشورى است كه يك حكومتى دارد و جداى از مردم و مردم هيچ كارى به آن حكومت ندارند يا ناراضى هستند كه غالباً هم ناراضى هستند. اينجا يك تضاد و تعارضى بين سران كشور و حزب‏ها مثلاً يا صاحب منصب‏هاى لشكرى يا اشخاص سياسى كشور واقع مى‏شود و ملت حضور ندارند در آنجا، اينها حضور ملت را نمى‏فهمند يعنى چه، يا مى‏فهمند و از بس كه حب جاه دارند و حب مال دارند دست و پا مى‏زنند كه شايد، شايد در يكصد احتمال يكى بتوانيم. اينها نمى‏دانند كه فرق است ما بين قيام‏هاى سياسى، قيام‏هاى ملى، قيام‏هائى كه براى آمال دنيايى است با اين نهضت اسلامى. نهضت اسلامى ايران ابداً نه مليت و مليت گرائى خصوصاً به آن معناى فاسدش در آن دخالت داشت و دارد و نه احزاب سياسى و طبقه روشنفكر و اين مسائلى كه در ساير جاها هست، اين نهضت از نفس توده مردم، از نفس توده زن و مرد مردم بلند شد و به همانطور كه مردها وارد ميدان بودند بانوان محترم هم وارد بودند بلكه حظ اينها و زحمات اينها بيشتر از مردها بايد گفت بود براى اينكه وقتى كه بانوان مى‏آيند در ميدان، قوه مردها دو چندان مى‏شود يا ده چندان مى‏شود، مردها

    صحيفه نور ج 12 صفحه 236

    نمى‏توانند ببينند كه خانم‏ها در ميدان آمده‏اند و آنها كنار بروند. يك توده مسلم، يك سى و پنج ميليون جمعيت - به استثناى چند صد تا آدم‏هاى منحرف - مؤمن به خدا، مؤمن به اسلام، مؤمن به قرآن كريم، يك سى و پنج ميليون همصدا، با ايمان به خدا و قرآن كريم برخاستند از جا. در هر خانه‏اى برويد مى‏بينيد كه همان مسائل نهضت هست تمام حرف‏هائى كه بيشتر بين خانم‏ها هم با هم در مجالس بوده است به طورى كه من اطلاع پيدا كرده‏ام يا مردها در مجالسشان بوده تمام آن مسائل برگشت يكدفعه به مسائل سياسى. تمام طبقات كشور، زن و مرد و بزرگ و كوچك يكوقت مسائلشان برگشت به مسائل سياسى، حتى گاهى بعضى بچه‏هاى كوچكى كه در منزل ما هم مى‏آيند گاهى اينها هم وقتى كه بازى مى‏كنند بازى سياسى مى‏كنند يكى‏شان نقش رئيس جمهور را، يكى شان نقش مثلاً يكى ديگر را همين طورى. يك همچو واقعه‏اى كه در ايران واقع شد اين عمقش را بايد اين اشخاص كه نظر دارند بفهمند قضيه چيست؟ در چه موقع بود در طول اين پنجاه سالى كه خوب، بسيارى يادشان هست يا ده، بيست سالى كه همه‏تان يا اكثرتان يادتان هست چه وقت بود كه همانطورى كه مردها وارد در ميدان نبرد بودند، زن‏ها هم وارد بودند، زن‏ها هم جلو مى‏افتادند، زن هم بچه‏هاى كوچكشان را به آغوش مى‏كشيدند و اگر دو تا بود يكى‏اش هم دستش را مى‏گرفتند و وارد مى‏شدند در تظاهرات و در مقابل اين توپ و تانك و امثال اينها. چه وقت در ايران شماها و ما يادمان هست كه اينطور انسجام باشد بين گروه‏هاى مختلف ملت و اينطور در امور كشورى و سياسى همه حضور داشته باشند. اگر يك وقتى يك قصه‏اى هم در كشور واقع مى‏شد حتى مردها هم، يك محله تهران اصلاً مطلع از اين چيزها نمى‏شدند خانم‏ها هم بى‏تفاوت بودند، مردم هم بى‏تفاوت بودند، آنها هم كه مطلع مى‏شدند بى‏تفاوت بودند. اين حضورى كه الان تمام قشرهاى ملت دارند اين حضور هيچ وقت نبوده است. همه افراد ملت الان در مسائل سياسى و مسائل اجتماعى حاضرند و خودشان را موظف مى‏دانند، اگر يك مطلبى واقع بشود كه برخلاف موازين باشد اينطور نيست كه بى‏تفاوت باشند، مردم كار نداشته باشند، خانم‏ها هم مشغول كار ديگرى باشند خير، اينجور نيست. حالا شما خانم‏ها كه خداوند تاييدتان كند و شما پاسدارها كه خداوند همه‏تان را تاييد كند با هم حاضريد در صحنه. اين اشخاصى كه خيال كردند كه يك كودتائى بكنيم و يك چند نفر را بكشيم و يك مثلاً جاهائى را بكوبيم اينها خيال مى‏كنند كه يك جاست مركز، يك محله است مركز يا چند محله است مركز يا چند محله است مركز. اگر فرض كنيد آن محل، آن محل كوبيده بشود همانطورى كه در كودتاهاى ديگر وقتى آن رأس را كوبيدند ديگر، ديگران كم كار داشتند يا كار نداشتند حالا هم اينطورى است، حالا همه خانه‏ها مركز است، همه افراد ملت ما سپاه اسلام هستند. مساله، مسأله عقيدتى است نه مسأله مادى. خانم‏ها براى اينكه يك چيزى مثلاً دستشان بيايد يا يك فرض كنيد كه صاحب منصب بشوند نمى‏آيند بيرون خودشان و بچه‏هايشان را به كشتن بدهند، اين اسلام و قرآن است كه خانم‏ها را آورده است بيرون و همدوش مردها بل جلوتر از مردها وارد در صحنه سياست كرده. همه خانه‏هاى اين ملت خانه اميد ماست. اينها گمان مى‏كنند با كوبيدن يك خانه يك نفر را يا صد نفر را يا يك دويست، پانصد نفر را كشته كارها تمام است. مرد و زن اين كشور همه پاسدار اسلام هستند، مساله،

    صحيفه نور ج 12 صفحه 237

    مسأله عقيده است نه مساله، مسأله ماديت و به دست آوردن يك چيزى تا اينكه بيائيد بگوئيد كه خوب، وقتى نمى‏شود ديگر برويم كنار، خير مسأله عقيده است، دفاع از اسلام، تا آن آخر فردى كه زنده است بايد دفاع بكند يا سى و پنج ميليون جمعيت بايد از بين بروند، كشورى ديگر نيست تا اينكه كودتائى باشد و هرگز نخواهد اينطور شد، اينها اشتباه دارند، نمى‏فهمند. هى روشنفكرهايشان دعواى فهم و سياست مى‏كنند و عرض مى‏كنم كه جبهه‏هاى اين طرف، آن طرفشان هى ادعاى اين مسائل را مى‏كنند و ارتشى‏ها هم كه يك طبقه‏شان باز توجه به مسائل ندارند اينها و همه كور فهمى‏شان از اين است كه اين عمق مسأله را نفهميده‏اند، باز نفهميده قدرت اسلام را، اينها باز توجه به اين معنا ندارند. اين پاسدارها را كى رفته دعوتشان كرده كه بيائيد پاسدارى كنيد؟ اين كميته‏هاى از سرتاسر كشور را كى رفته دعوتشان كند كه بيائيد كميته درست كنيد؟ اين دانشجو و دانشمند و نمى‏دانم اجزاء ديگر اين كشور را كى رفته بسيج‏شان كرده؟ اين بانوان را كى بسيج كرده كه در همه شوون كشور دخالت مى‏كنند و دخالت بجائى هم مى‏كنند؟ اينها را كسى، اينها را خدا دعوت كرده است، اينها لبيك براى خدا دارند مى‏گويند. يك مملكت اينطورى را خيال نمى‏شود كرد كه كسى بتواند يك همچو مملكتى را با كشتن يك عده‏اى، فرضاً هم شما بكشيد فرضاً هم فانتوم‏هائى بيايد و اين محل و آن محل، آن محل را بكوبد. مگر اينجا الان قيامش به مثلاً فلان آدم است؟ خير، مسأله اينها نيست، همه اشتباه اينها اين است كه اسلام را نمى‏شناسند از باب اينكه نبودند توى اسلام تا بفهمند چه خبر است، شايد تاريخ اسلام هم اينها اصلش بنا دارند نخوانند، از بس با اسلام مخالفند شايد تاريخ اسلام را دلشان نخواهد بخوانند، اينها نفهميده‏اند كه در اسلام چه گذشته است. در تاريخ اسلام چه وقايعى اتفاق افتاده، اسلام چه جور پيش رفته است، همه چيز را به همين جهات مادى و به همين جهات به قول خودشان سياسى دست چندم كه دست اينها هست مقايسه مى‏كنند از اين جهت يك وقت يك همچو كارهائى مى‏كنند يا دعوت يك همچو كارهائى. اسلام اين كار را انجام داد. مگر غير اسلام مى‏توانست يك مملكتى را از اول تا آخر، از بچه تا بزرگ بسيج كند براى يك مطلب؟ اينها هر كدام يك مقاصد عليحده داشتند قبل از اين نهضت، هر كس يك كار عليحده داشت كارى به اين مسائل نداشتند، آن كه همه اينها را به هم پيوند داد و بسيج عمومى كرد آن اسلام بود كه كرد. اسلام را بروند بشناسند ببينند چى هست تا ديگر اينطور خطاكارى‏ها را نكنند. ما فرض مى‏كنيم كه آمدند و اين چند نفر از سران موثر اين كشور را از بين بردند مگر ملت ايران براى نخست وزير و براى فلان آدم و فلان آدم قيام كرده است؟ مگر قيام در دست كسى هست؟ مگر كسى مهار قيام اين كشور در دستش هست؟ همه، همه هستند، اشخاصى كه خودشان در اين مسائل وارد هستند، همه ملت وارد در اين مسائل هستند. اين اشتباه بايد رفع بشود تا به اين خطاها نيفتد و بعد هم به اين محاكمه كشيده نشوند، اين اشتباه را رفع بكنند همه گروه‏ها، همه گروه‏هاى سياسى و همه گروه‏هاى روشنفكر و همه گروه‏هاى مختلفى كه در اين كشور هست اين اشتباه را رفع بكنند، توجه به اين معنا داشته باشند كه مسأله كودتا در كجا مى‏شود نتيجه پيدا كند، در كجا نمى‏شود، بفهمند كه قضيه

    صحيفه نور ج 12 صفحه 238

    بسيج عمومى يك ملت از مركز گرفته تا سرحدات هر جا بروى يك كلمه هست، هر جا مى‏رفتى صحبت بود از اينكه جمهورى اسلامى مى‏خواهيم مگر بشر مى‏تواند يك همچو بسيجى را بكند الا به تمسك به كتاب و سنت. آن مغزهاى با ايمان است كه قيام كردند، آن مغزهائى است كه الان هم وقتى جوان‏هايشان، چه جوان‏هاى از بانوان و چه جوان‏هاى از مردها وقتى با من ملاقات مى‏كنند كراراً، نه يك دفعه و نه ده دفعه، از نجف كه بودم تا اينجا حالا هم همين طور است هى از من مى‏خواهند كه شما دعا كنيد ما شهيد بشويم من هم دعا مى‏كنم كه پيروز بشويد. يك همچو، يك همچو مغز با ايمانى و يك همچو قلب نورانى را مگر ممكن است با كودتا از بين برد؟ اين اشتباه را اينها از خودشان رفع كنند و توجه كنند به ماهيت نهضت اسلامى و به ماهيت اسلام و به ماهيت كتاب كريم و به ايمان، اگر توجه به اين مسائل بكنند ديگر نه آن كسى كه بخواهد با شلوغ كردن، دانشگاه را به هم زدن، دست به اين كارها مى‏زند و نه آن كسى كه فرض كنيد كه مى‏خواهد يك تظاهرى بكند و يك كارى بكند. اينها اگر ماهيت مسأله را بفهمند و بفهمند كه پيشرو اين قضيه اسلام است، امام اين قضيه، امام زمان است، اگر اين را بفهمند كه اين مغزهاى سى و پنچ ميليون جمعيت ايران نورانى است و به نور اسلام زنده است در فكر اين نمى‏افتند كه ما برويم يك عده‏اى را بكشيم و بعد زمام را دستمان بگيريم مگر مى‏شود يك همچو چيزى، بله، آنجائى كه زمام همين بود كه يك رده بالايى بود و حكومت مى‏كرد به مردم، مردم هم هيچ كارى نداشتند آن رده بالا، يك رده ديگرى مى‏آمدند آنها را كنار مى‏زدند، آنها مى‏شدند آنها، همان اما قضيه اين نيست كه ما يك رده‏اى داشته باشيم و يك بالا و پائينى، همه، همدوشند، برادر و خواهرند همه و همه خودشان را سهيم مى‏دانند در اين مسائل، براى اينكه اسلام هست اسلام اختصاص به يك شخص - دانه شخصى - ندارد، ايمان است، ايمان مربوط به يك كسى - دانه كسى - ندارد، خانه به خانه بايد اين اشخاص كه خيال كردند، خانه به خانه بايد بروند و جنگ كنند آن هم در همه كشور نه در تهران، تهران را اگر چنانچه فرض بكنيد، فرض محال كه شما تهران را تسخير كنيد ساير مملكت قيام كردند برخلافتان، آنها مى‏آيند تهران را از دست شما مى‏گيرند. بايد يك ابزارى بياورد آمريكا و يك اشخاصى بياورد آمريكا يا ساير كسانى كه مى‏خواهند، خيال مى‏كنند در اينجا بايد يك كارى انجام بدهند كه سى وپنج ميليون جمعيت را از صحنه بيرون كند. آن چه ابزارى است كه مى‏تواند سى و پنج ميليون جمعيت زن و مرد كه همه مجهز و همه حاضر در قضايا هستند اين بخواهد از صحنه بيرون كند؟ اين امر محالى است. كسى را كه خدا به ميدان آورده نمى‏تواند بختيار از ميدان خارج كند يا كارتر از ميدان خارج كند. كسى كه اعتياد دارد نمى‏تواند كودتا بكند حرف است، اينها حرف است كه مى‏زنند كه بنا بود كه بيايد، كى بيايد؟ آن اگر دو ساعت از وقتش بگذرد آنطور كه مى‏گويند خوب، كى بايد؟ عمده همين است كه اسلام را نمى‏شناسند، خيال مى‏كنند اسلام يك رژيمى است مثل رژيم آمريكا، مثل رژيم شوروى. شوروى و امريكا همان رده بالا هستند، مردم ديگر، مردم كشور خودش برخلافش هستند. آن رده بالا يك حكومتى مى‏كنند و يك زورى مى‏گويند و يك چرايى مى‏كنند در مملكت. مردم ديگر حاضر قضايا نيستند اينطور نيست كه مردم ديگر مثل ايران

    صحيفه نور ج 12 صفحه 239

    حاضر باشند در مسائل سياسى، بانوانشان همه حاضر باشند. اسلام را اگر بشناسند و بفهمند اين اسلام چى هست و يك قدرى تاريخ اسلام و قضايائى كه در صدر اسلام واقع شد، شما ببينيد در يك جنگى كه واقع شده است و قتى كه يك قلعه‏اى را بسته بودند و كفار در آن نشسته بودند و خوب، آن وقت هم كه وسايلى نبود كه بروند بالا و بمباران كنند بايد اين قلعه فتح بشود، خوب، ديوارهاى بلند و كذا. يكى از سردارهاى اسلام گفت كه: نيزه‏ها را زير سپر بگذاريد من مى‏نشينم روى سپر، من را بالا كنيد تا بروم به ديوار برسم مى‏روم آنجا با آنها در داخل جنگ مى‏كنم، در را باز مى‏كنم. يك نفر براى يك جمعيتى كه يك قلعه را داشتند همين كار را كردند، اين نيزه‏ها را زير سپر گذاشتند او نشست روى سپر با اين نيزه‏ها بلند كردند تا به برج رسيد، به ديوار رسيد آن شخص رفت در آنجا و جنگ كرد و در را باز كرد. اين اسلام است كه اين كار را مى‏كند، اين ايمان است كه اين كار را مى‏كند. اين قشرهاى مختلفى كه انحراف دارند خوب است يك قدرى مطالعه كنند در اسلام، خوب است يك قدرى مطالعه كنند در تاريخ اسلام، خوب است يك قدرى بفهمند كه معنى ايمان چيست.

    در ماه مبارك رمضان خودتان را تقويت كنيد به قواى روحانى

    ماه مبارك رمضان نزديك شد و در اين ماه مبارك خودتان را تقويت كنيد به قوت‏هاى روحانى. در يك حديث است كه پيغمبر اكرم فرمودند كه ماه رمضان آمد، اقبال كرد آمد، در ضمنش مى‏فرمايند كه دعيتم الى ضيافه الله ضيافت‏هاى خدا با ضيافت‏هاى مردم اين است فرقش كه وقتى شما را يك اشخاصى دعوت بكنند به يك مهمانى وقتى برويد در آن مهمانى به حسب فراخور حال يك چيزهائى براى خوردنى و يك چيزهائى براى تفريح و اين چيزهاست. ضيافت خدا در ماه رمضان يك شعبه‏اش روزه است، آن ضيافت خداست، يك شعبه‏اش روزه است و يك كار مهمش كه مائده غيبى و آسمانى است قرآن است. شما دعوت شده‏ايد به مهمانى خدا و شما در ماه رمضان مهمان خدا هستيد. مهماندار شما، شما را وادار كرده است به اينكه روزه بگيريد. اين راه‏هائى كه به دنيا باز است و شهوات هست و اينها را، اينها را سدش كنيد تا مهيا بشويد براى ليله القدر ماه شعبان مقدمه است براى ماه مبارك رمضان كه مردم مهيا بشوند براى ورود در ماه مبارك رمضان و ورود در ضيافه الله . شما وقتى كه مى‏خواهيد به مهمانى برويد خوب، يك وضع ديگرى غالباً البته، يك وضع ديگرى خودتان را درست مى‏كنيد. لباس تغيير مى‏دهيد و يك طور ديگرى وارد مى‏شويد آنطورى كه در خانه هستيد يك تغييرى مى‏دهيد، ماه شعبان براى اين است كه همان مهيا بودنى كه مى‏خواهيد مهمانى برويد، خودتان را مهيا مى‏كنيد و سرو ظاهرتان را، سر و صورتتان را يك قدرى فرق مى‏گذاريد با آنوقتى كه در خانه هستيد، در ضيافت خدا، ماه شعبان براى مهيا كردن اين افراد است، مهيا كردن مسلمين است براى ضيافت خدا. عددش آن مناجات شعبانيه است. من نديده‏ام در ادعيه، دعائى را كه گفته شده باشد همه امام‏ها اين را دعا مى‏خواندند. در دعاى شعبانيه اين هست كه من يادم نيست كه در يك دعاى ديگرى ديده باشم كه همه ائمه اين را مى‏خواندند. اين مناجات شعبانيه براى اين است كه

    صحيفه نور ج 12 صفحه‏240

    شما را، همه را مهيا كند براى ضيافة الله

    آن كه سبكبار مى‏كند انسان را و از اين ظلمتكده بيرونش مى‏كشد ادعيه است

    يك كج فهمى‏هائى در انسان هست كه اين كج فهمى‏ها گاهى خيلى زياد مى‏شود. اينها دعا را نمى‏فهمند چى هست لهذا خيال مى‏كنند كه حالا ما خوب، قرآن را مى‏گيريم دعا را رها مى‏كنيم. اينها نمى‏فهمند كه دعا اصلاً چى هست، مضامين ادعيه را نرفته‏اند ببينند كه چى هست به مردم چى مى‏گويد، چه مى‏خواهد بكند، اگر نبود در ادعيه الا دعاى مناجات شعبانيه، كافى بود براى اينكه امامان ما، امامان بحقند. آنهائى كه اين دعا را انشاء كردند و تعقيب كردند. تمام اين مسائلى كه عرفا در طول كتاب‏هاى طولانى خودشان - يا - يا خودشان گويند در چند كلمه مناجات شعبانيه هست، بلكه عرفاى اسلام از همين ادعيه و از همين دعاهائى كه در اسلام وارد شده است از اينها استفاده كرده‏اند و عرفان اسلام فرق دارد با عرفان هند و جاهاى ديگر. اين دعاهاست كه به تعبير بعضى از مشايخ ما قرآن، مى‏فرمودند كه قرآن، قرآن نازل است، آمده است به طرف پائين و دعا از پائين به بالا مى‏رود اين قرآن صاعد است. معنويات در اين ادعيه، آنى كه انسان را مى‏خواهد آدم كند، آنى كه اين افرادى كه اگر سرخود باشند از همه حيوانات درنده‏تر هستند اين ادعيه با يك زبان خاصى كه در دعاها هست اينها اين انسان را دستش را مى‏گيرد و مى‏بردش به بالا، آن بالايى كه من و شما نمى‏توانيم بفهميم، اهلش هستند. يكدفعه آدم مى‏بيند كه كسروى آمد و كتابسوزى، مفاتيح الجنان هم جزو كتاب‏هائى بود كه سوزاند، كتاب‏هاى عرفانى را هم سوزاند. البته كسروى نويسنده زبردستى بود ولى آخرى ديوانه شده بود يا يك مغزى است كه اين مغز بسيارى از شرقى‏ها اينطورى هست كه تا يك چيزى، چهار تا كلمه‏اى ياد مى‏گيرند ادعاشان خيلى بالا مى‏شود. كسروى آخرى ادعاى پيغمبرى مى‏كرد، نمى‏توانست به آن بالا برسد آنجا را مى‏آورد پائين. اين كتاب مفاتيح الجنان يك كتابى است كه مال حاج شيخ عباس قمى نيست شيخ عباس قمى، او جمع كرده اينها را - در ادعيه را جمع كرده در آنجا. اين آدمى كه كتاب مفاتيح الجنان را سوزانده يا يك روزى براى سوزاندن امثال كتاب م

  5. #1095
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 12 صفحه 246

    تاريخ: 27/4/59

    فرمان امام خمينى به حجت الاسلام توسلى محلاتى

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    خدمت جناب حجت الاسلام آقاى حاج شيخ محمدرضا توسلى محلاتى دامت افاضاته

    براى هر چه بهتر برپائى فريضه عظيم حج و رسيدگى به كليه امور مربوط به اين فريضه الهى و براى هر چه بيشتر اسلامى كردن كاروان‏ها و آنچه مربوط به اداره آنهاست، جنابعالى را به سمت سرپرست حجاج بيت‏الله الحرام تعيين نمودم تا با همكارى جناب حجت الاسلام آقاى حاج سيد على هاشمى گلپايگانى و با مشورت مقامات صالحه، هيأتى از افراد صالح و متعهد و با ايمان انتخاب و با همكارى آنان كليه امور مربوط به حج را تحت نظارت قرار دهيد، در ضمن در صورتى كه كار امور حج با يكى از ادارات از قبيل هلال احمر و غيره بستگى پيدا كرد بايد مسؤولين منتخب ادارات دولتى با تاييد و تصويب شما بوده باشد و شما موظف هستيد تا اشخاصى مسلمان و متعهد را براى اين كار انتخاب نمائيد. اميدوارم محتواى عظيم انسانى، روحانى، سياسى، اجتماعى حج را به بهترين وجه در نظر داشته و حجاج عزيز را از بعد اجتماع انقلابى ساليانه اسلام مطلع گردانيد. لازم به تذكر است كه تمام آثار شرك و طاغوت از مقدمات اين سفر بزرگ بايد حذف گردد. انشاءالله موفق و مويد باشيد.

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  6. #1096
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 12 صفحه 247

    تاريخ: 28/4/59

    فرمان امام خمينى به برادر مرتضى رضائى

    بسمه تعالى‏

    فرماندهى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى شما مورد تاييد است و لازم است با جديت مواظبت كنيد كه احكام اسلام در سپاه پاسداران به مورد اجرا گذاشته شود. والسلام.

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  7. #1097
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 12 صفحه 248

    تاريخ: 28/4/59

    بيانات امام خمينى در ديدار با فرمانده جديد سپاه پاسداران انقلاب اسلامى

    پيروزى قطعى در سايه سيطره اسلام بر همه دستگاه‏ها

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    اساساً اين انقلاب و اين نهضت، بر اساس اسلام است يعنى ما هيچ تز ديگرى، هيچ امر ديگرى را غير از اسلام نمى‏پذيريم و اين قواى انتظامى اعم از سپاه پاسداران و ژاندارمرى و ارتش و ديگران، بايد خودشان را با اسلام منطبق كنند. افرادى كه آن ديد اسلامى را ندارند يعنى نپذيرفتند اسلام را، اين اشخاص را بايد تصفيه كنند. اشخاصى كه ديد اسلامى دارند، پذيرفته‏اند اسلام را، لكن در عمل، عمل اسلامى ندارند، سر خود كارهايى كه خودشان مى‏خواهند مى‏كنند، اينها هم بايد هدايت بشوند و اگر چنانچه مأيوس شدند سران از اينكه هدايت تأثير بكند، تصفيه بشوند. بالاخره آن كه مردم را برانگيخت اسلام بود هيچ قدرت ديگرى قادر به اين نبود كه يك ملت سى و پنج ميليونى را به يك راه ببرد، هيچ قدرتى قابل نبود نمى‏توانست و لهذا ما در طول تاريخ كه ديده‏ايم، آنهائى هم كه خودمان يادمان هست مثل قضيه نفت چون اسلامى نبود، ملى تنها بود به اسلام كارى نداشتند، از اين جهت نتوانستند كارى انجام بدهند، كارهاى نصفه كاره اى هم كه انجام دادند، بعدش از دستشان گرفته شد و رفت كنار. اگر اسلام در كار باشد و مكتب اسلام در كار باشد در اين قشر نظامى و غيرنظامى ما پيروز خواهيم شد. و اگر مكتب را ما فراموش بكنيم و هر كس بخواهد دنبال كار خودش باشد و فكر خودش باشد، اين آسيب‏پذير خواهد بود و لهذا بر همه ما، بر همه روساى ارتش، روساى پاسداران، روساى ژاندارمرى، روساى شهربانى و همه روشنفكران و همه نويسندگان لازم است كه ما همه را به يك وجه، به يك وجه سوق بدهيم، اين ملت را ما به سوى اسلام و به سوى الله سوق بدهيم. اگر يك همچو كارى انجام بگيرد كه اسلامى بشود همه دستگاه‏ها، پيروزى ما داريم، هيچ اشكال نيست كه ما پيروز خواهيم شد. اما اگر متشتت بشود، در هر جايى عليحده يك‏سازى بزنند، مثلاً سپاه پاسداران خودش عليحده، هيچ كار ندارد به ژاندارمرى، مثلاً مخالفت هم حتى مى‏كند، يا به ارتش گاهى هم مثلاً مخالفت بكند، يا آن دستگاه ديگر يك مخالفتى و روبه‏رويى باشد، بايد ما آماده اين باشيم كه ولو در دراز مدت شكست بخوريم.

    صحيفه نور ج 12 صفحه 249

    لزوم هماهنگى ميان قواى مسلح

    از مسائل مهمى كه اعتقاد دارم و مى‏گويم بايد حتماً بشود، هماهنگى است بين اين قوايى كه قواى مسلحند، از هم جدا نشوند، با هم باشند. ديگر راهش و ترتيبش كه هماهنگ بشوند، بايد خودشان فكر بكنند و آقايانى هم كه از طرف من در آنجا هستند همفكرى بكنند كه اينها را هماهنگ بكنند. اينطور نباشد كه اگر يك مسأله‏اى خداى نخواسته پيش آمد، اين يك راهى برود، آن يك راه ديگرى برود كه موجب شكست بشود.

    جديت در پياده كردن محتواى اسلام و تضفيه عناصر ناصالح

    از مهمات مسأله اين است كه اولاً اسلامى بشود همه چيز و ظواهر اسلام بايد در آنجا حكمفرما باشد. اينكه بعضى‏ها عقيده دارند كه حالا ظواهر را كار نداشته باشيم و برويم سراغ مكتب، اينها بر خلاف اسلام است. آن چيزى كه هست اين است كه بايد ظواهر در اين پادگان‏هاى ارتشى و در آن مراكزى كه شما هستيد و پاسدارها هستند ظواهر بايد محفوظ باشد، يعنى امروز كه ماه مبارك رمضان است همه اينها روزه‏دار باشند، آنهائى كه واجب است برايشان روزه بگيرند، روزه‏دار باشند، نماز بخوانند در آنجا و كارهاى منكر در آنجا به هيچ وجه نباشد ضوابط اسلام بايد محفوظ باشد جمهورى اسلامى معنايش اين است والا اگر يك جمهورى باشد، اسمش جمهورى اسلامى باشد لكن وقتى كه برويم در ژاندارمرى ببينيم از اسلام خبرى نباشد، در سپاه پاسداران بيائيم مثلاً از آن خبرى نباشد، ارتش برويم خبرى، ادارات خبرى نباشد، اين جمهورى اسلامى نيست، اين يك لفظ غلطى است كه گذاشتند روى، روى جمعيتى كه و روى مملكتى كه دارد همان به طور طاغوت اداره مى‏شود. ما بايد اين محتواها را با جديت اصلاح بكنيم. افراد ناصالح را اگر چنانچه واقعاً برخلاف مكتب هستند، از اول بايد كنارشان زد و اگر چنانچه يك وقت خداى نخواسته خيانتى هم كردند، بايد به دادگاه سپردشان و افرادى كه مكتبى هستند يعنى فكرشان فكر اسلام است لكن عملشان برخلاف است، اينها را بايد هدايت كرد اگر هدايت شدند كه شدند، اگر هدايت نشدند، بعد از چندى كه ديديد فايده ندارد كنارشان بگذاريد، تصفيه ان بكنيد.

    تأكيد بر حفظ نظم و انسجام براى جلوگيرى از تزلزل

    و از مهمات اين است كه نظم در كار باشد يعنى اگر چنانچه نظام نباشد در كار و امور تحت يك نظامى انجام نگيرد اين تزلزل ايجاد مى‏كند. اگر بنا باشد كه فرض كنيد كه سپاه پاسداران اطاعت نكنند از رئيسشان، همه اينها اطاعت نكنند از آن فرمانده كل، در ژاندارمرى همين طور، در آنجا همين طور و خودشان بخواهند هر كدامى يك راهى بروند، اين اسباب اين مى‏شود كه يك قواى مسلح متزلزل بشود و با تزلزل قواى مسلح مملكت متزلزل است. بنابراين يكى از مهمات اين است كه نظم را حفظ بكنند يعنى بشناسند آن كه رئيس فوج است، آن كه رئيس لشكر است، آن كه رئيس پاسداران

    صحيفه نور ج 12 صفحه 250

    است. اين را همه به نام اسلام بشناسندش به اينكه لازم است اطاعت از او بكنند. حالا مثل زمان طاغوت نيست كه اگر خواستم اطاعت مى‏كنم، اگر هم ظاهرى نخواستم در باطن اطاعت نكنم. حالا مسأله، مسأله اسلام است. اسلام باطن و ظاهر همه را دارد مى‏بيند، خداى تبارك و تعالى محيط باطن و ظاهرها هست، آنى هم كه در باطن مخالفت بكند، آن هم مخالفت خدا را كرده است. اين هم يكى از مسائل مهمى است كه در ارتش و در سپاه پاسداران و در همه قواى انتظاميه و قواى مسلحه، در همه اينهمه بايد مراعات بشود.

    يكى از مسائل مهم هم اين است كه گاهى در بين همين پاسداران انقلاب كه من اينها را بسيار دوست دارم و بسيار به آنها محبت دارم و من از آنها متشكرم و ملت ايران اصل هر چه دارد از اين سنخ جمعيت دارد، گاهى اينها در بينشان اشخاصى نفوذ مى‏كنند يك كارهايى انجام مى‏دهند كه موجب هتك حرمت سپاه پاسداران است مثلاً مى‏روند خودشان يك چند نفرى حالا تشخيص دادند كه آنجا فلان آدم، بدآدمى است، مى‏روند مى‏گيرندش، مى‏روند فرض كنيد باغش را مى‏گيرند، مى‏روند زمينش را مى‏گيرند اينطور كارها اسباب اين مى‏شود كه مشوش كند امور را. اين برخلاف نظام اسلام است، بر خلاف نظام عرض مى‏كنم جمهورى اسلامى است. اينطور چيزها بايد جداً جلويش گرفته بشود كه پاسدار بدون امر دادستان كل، بدون امر عدليه نتواند دخالت بكند در امور، نرود دخالت بكند در امور. اينطور نباشد كه حالا ببيند يك قدرتى دارد هر كارى دلش مى‏خواهد بكند. اين معنى هرج و مرج و طاغوتى معنايش همين است كه بى‏نظم و بى‏انضباط يك كارى را انجام بدهد. اين هم يكى از مهماتى است كه شما بايد در سپاه پاسداران با جديت و همراهى با ايشان كه در آنجا هستند و ساير اشخاصى كه در آنجا هستند و با شما همكارى مى‏كنند، جداً از اين مسأله در سرتاسر ايران جلوگيرى بكنيد يعنى اگر يك پاسدارى يا پاسدارانى رفتند در يك جائى و بدون در دست داشتن حكم مثلاً دادگاه‏ها بروند خودشان خودسر، زمينى بگيرند، باغى بگيرند، مالى تصرف كنند، اشخاصى را - عرض بكنم - بازداشت بكنند، اين بايد ازشان بازخواست بشود و خواسته بشوند آنها و تأديب بشوند آنها.

    بنابراين اگر بخواهند مملكت ايران يك مملكتى باشد كه بتواند روى پاى خودش راه برود و بتواند انشاءالله آتيه خودش را به طور شايسته انجام بدهد و اصلاح بكند، اول بايد اين قواى مسلح تحت نظم بيايند و تحت انضباط بيايند، چه آنهايى كه در سپاه پاسداران واردند و چه آنهايى كه در ساير قواى چيز، اينها بايد تحت نظام بيايند، تحت انتظام بيايند و شرعيت خودشان را حفظ بكنند و اسلاميت خودشان را حفظ بكنند تا انشاءالله كارها انجام بگيرد. و باز هم تكرار مى‏كنم اين را كه همكارى قواى انتظاميه، از واجبات شرعيه است و متفرق شدنشان خلاف شرع است يعنى هر كسى عليحده بخواهد چه بكند ممكن است كه البته نظر مختلف يك وقتى باشد اما بايد بنشينند، رؤسايشان بنشينند با آن اشخاصى هم كه من نماينده دارم در آنجا بنشينند، اگر يك اختلاف نظرى دارند، حل بكنند. اينطور نباشد كه يك وقت يك صدايى اگر درآيد ببينيم پاسدارها يك كارى انجام دادند

    صحيفه نور ج 12 صفحه 251

    عليحده و ژاندارمرى يك كارى عليحده، ارتش يك كار عليحده، انسجام نداشته باشد. بايد اين قوا منسجم و هماهنگ باشند و اين با جديت شما و آقاى محلاتى كه در آنجا هستند و آقاى خامنه‏اى كه در آنجا هستند و آقايان ديگر كه در جاهاى ديگر هستند و مشورت بين خود شماها بايد اينها انجام بگيرد. و اما اين كلمه‏اى كه گفتيد كه مى‏خواهند كه من دخالت بكنم، من كه نمى‏توانم در همه امور دخالت بكنم، بالاخره من اشخاص دارم، بايد اشخاص دخالت بكنند. من مثلاً حالا شما را تاييد مى‏كنم كه در سپاه پاسداران باشيد و در رأس باشيد اين معنى دخالت من است، معنى اين است كه شما اگر كارى آنجا انجام بدهيد من انجام داده‏ام در آنجا، آنها اگر بخواهند شنوائى از من بكنند بايد از شما شنوائى بكنند.

    و همين طور سايرين از آن كسى كه من قرار دادم وقتى كه اطاعت بكنند، همان اطاعت از من است و همان دخالت من است. اينطور نيست كه هر كدام، عليحده باشند. فرض كنيد كه آقاى رئيس جمهور را من قرار دادم براى اينكه رئيس كل قوا باشد و آن چيزى را كه من قرار دادم اگر چنانچه با آن موافقت بكنند موافقت با من است و من خودم مستقيماً نمى‏توانم همه امور را دخالت بكنم من بايد بالاخره اشخاص را قرار بدهم و يك نظمى ايجاد بشود.

    سفارش در حفظ امانت الهى به دور از اغراض نفسانى

    در هر صورت يك مملكتى است مال همه شماها، همه ما مسؤول هستيم در اين امرى كه براى حفاظت كشورمان هست و شما بينيد كه الان در معرض اينطور كارهايى است كه شده است و بعدها هم خواهد شد. ما مكلفيم از طرف خداى تبارك و تعالى كه اين امانتى كه به ما داده شده است و آن كشور اسلامى است و اسلام است و جمهورى اسلامى است حفظش بكنيم، در اين امر هيچ سستى به خودمان راه ندهيم، هيچ مسائلى شخصى در كار نباشد، هيچ اغراض نفسانى در كار نباشد، همه ما با هم برادر و با هم براى حفظ يك امانتى كه خدا به دست ما داده است و سپرده است و هم سفارش مى‏كنم به همه اشخاصى كه در هر جا صحبت مى‏كنند يا فرض كنيد كه قلمفرسايى مى‏كنند كه تضعيف قواى انتظامى، سپاه پاسداران، تضعيف اسلام است، تضعيف لشكر اسلامى تضعيف اسلام است، تضعيف ژاندارمرى تضعيف اسلام است، تضعيف - عرض مى‏كنم - ساير قواى مسلح و انتظامى تضعيف اسلام است و اين به آن معنا نيست كه نبايد آن اشخاص فاسد بيرون بروند، اشخاص فاسد بايد حتماً به دادگاه سپرده بشوند، در هر جا باشند و هر مقامى، آنها بايد به دادگاه سپرده بشوند و آنهايى كه اسلامى هستند و روى خط اسلام دارند عمل مى‏كنند، آنها بايد تمام گويندگان و نويسندگان، چه از قشر روحانى و چه از قشر غير روحانى، اينها را تقويت بكنند. يك كلمه تضعيف اينها، تضعيف اسلام است و حرام است و جايز نيست. بنابراين اميدوارم كه شماها همه موفق باشيد، مويد باشيد و اين امانت را حفظ كنيد. و ما يك عالم ديگرى داريم كه همه آنجا حاضر مى‏شويم و از همه ما بازخواست مى‏شود، يعنى يك خدشه‏اى اگر ما وارد كنيم به جمهورى اسلامى، فردا آنجا در محضر خداى تبارك و تعالى از ما بازخواست خواهد شد و بازخواست شديد خواهد شد.

    صحيفه نور ج 12 صفحه 252

    كمترين جزاى مفسد، به حكم قرآن قتل است

    توجه به اين مسائل لازم است همه آقايان بكنند و كسانى كه خداى نخواسته يك انحرافاتى دارند اگر قابل اصلاحند با موعظه، با نصيحت، با هدايت اينها را اصلاح بكنند و اگر نيستند، پاكسازى بكنند و آنهايى كه در اين مسائل، در اين مسأله آخر همراه بودند با اين خيال فاسد كودتا، تمام اينها به حسب حكم قرآن حكمشان قتل است بلا استثناء يك استثناء درشان نيست، هيچ كس حق ندارد كه يك كسى را عفوش بكند، يك كسى را مسامحه با او بكند. اينها به حكم اسلام و حكم قرآن فاسد و مفسد هستند و چهار حكم در قرآن هست كه از همه كوچكتر كشتن است. و اميدوارم انشاءالله همه شما با سلامت و صحت و عافيت اين راه را برويد و اين راه مستقيم را انشاءالله طى بكنيد. خداوند حفظتان كند انشاءالله.

    
    previos page menu page next page
    

  8. #1098
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 12 صفحه 253

    تاريخ: 29/4/59

    بيانات امام خمينى در جمع اعضاى شوراى عالى قضائى

    ما در پيشگاه ملت جواب بايد بدهيم

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من هر روزى كه از اين انقلاب مى‏گذرد توجه به اين معنا بيشتر پيدا مى‏كنم كه ملت ما انقلابى عمل كردند و ما نكرديم. ما يا مقصريم يا قاصر، و در هر دو جهت آن، در پيشگاه ملت جواب بايد بدهيم. مردم ريختند همانطور كه مى‏دانيد اين جرثومه فساد را بيرون كردند و به پيروزى نسبى رسيدند. وقتى كه امر دست ماها افتاد، هيچ كدام انقلابى عمل نكرديم. و اگر چنانچه ما تجربه داشتيم يعنى يك انقلابى كرده بوديم و از بين رفته بوديم و يك انقلاب ديگر كرده بوديم، اينطور عمل نمى‏كرديم. ما با بى‏تجربگى اين انقلاب را ايجاد كرديم يعنى ملت كرد و ما با بى‏تجربگى آن كارهاى انقلابى كه بايد در اول انقلاب بشود، با مسامحه گذرانديم و همان مسامحه هم موجب شد كه اين گرفتارى‏ها را تا حالا پيدا كرديم و از اين به بعد هم داريم، مگر اينكه انقلابى جبران كنيم. ما ملاحظه مى‏فرمائيد، الان كه مدت‏هاست يا عزاى عمومى اعلام مى‏كنيم يا تشييع جنازه مى‏رويم يا راهپيمائى مى‏كنيم براى كشتارهائى كه شده است، يا مجلس عزا منعقد مى‏كنيم. كار ما اين شده است كه در اين مملكت پاسدارهاى ما اينطور قتل عام مى‏شوند و اينطور كشته مى‏شوند و اين براى اين است كه ما انقلاب را آنطور كه بايد راه نبرديم اگر راه برده بوديم، اگر آن روزى كه مى‏خواستند در كردستان بروند براى مذاكره، من به آنها تذكر دادم كه اگر بخواهيد مذاكره، بايد با موضع قدرت برويد، اول بايد ارتش و پاسدارها و اينها احاطه كنند آنها را، محاط قرار بدهند، بعد شما برويد صحبت كنيد. مسامحه شد، اين اسباب اين شد كه آن گرفتارى طولانى براى ما پيش آمد و آنقدر ضايعه واقع شد و الان هم مى‏بينيد كه ضايعه پشت سر ضايعه. همين چند روز چقدر جمعيت از پاسداران شهيد شدند و اين همه‏اش براى اين است كه ما دو دسته بوديم يك دسته‏مان از مدرسه آمده بوديم وارد شده بوديم و يك دسته‏مان از خارج آمده بوديم و وارد شده بوديم. نه ما آن تجربه انقلابى را داشتيم و نه آنها آن روح انقلابى را و لهذا از اول هم كه ما به حسب الزامى كه من تصور مى‏كردم، دولت موقت را قرار داديم خطا كرديم. از اول بايد يك دولتى كه قاطع باشد و جوان باشد، قاطع باشد بتواند مملكت را اداره كند، نه يك دولتى كه نتواند، منتها آنوقت ما نداشتيم فردى را كه بتوانيم، آشنا نبوديم بتوانيم انتخاب كنيم، انتخاب شد و خطا شد و حالا هم كه دولت مى‏خواهد در مجلس شورا دولت ايجاد بشود، حالا ما بايد اين مطلب را به مجلس

    صحيفه نور ج 12 صفحه 254

    شورا اعلام كنيم كه بايد يك دولت متدين تمام، صد در صد اسلامى و قاطع، يك نفر وزير اگر مثل بعضى از اين وزرا كه الان هستند باشد، اينها نپذيرند، تمام وزرا يكى يكى بايد بررسى بشود، وزير متدين صد در صد انقلابى، مكتبى و قاطع. اگر چنانچه ما دولتمان باز مثل سابق باشد و آنطور وضع و آنطور ديد را داشته باشد، ما بايد عزاى اين نهضت را بگيريم و پيروزى ما امكان ندارد و لهذا ما بايد اين اشتباهات سابق را جبران كنيم. اگر ما آن خطا را نكرده بوديم كه هى آمدند به من گفتند، هى گفتند، هى گفتند اين مصلحت انديشان كه اينهائى كه، سازمان‏هائى كه نكشته‏اند آدم و چه نكرده‏اند، اين عفو بشود اين عفو بر خطا واقع شد و اينها ريختند مشغول توطئه شدند. يك جمعيتى كه در دست ما بودند رهايشان كرديم، يك دسته‏اى را كه بايد بگيريم ديگر نگرفتيم.

  9. #1099
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 12 صفحه 258

    تاريخ 30/4/59

    بيانات امام خمينى در جمع اعضاى شوراى نگهبان

    شوراى نگهبان بايد ناظر بر قوانين مجلس باشد

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    شما ناظر بر قوانين مجلس بايد باشيد و بايد بداند كه به هيچ وجه ملاحظه نكنيد. بايد قوانين را بررسى نمائيد كه صد در صد اسلامى باشد. به هيچ و جه گوش به حرف عده‏اى كه مى‏خواهند يك دسته كوچك مردم ما خوششان بيايد و به اصطلاح مترقى هستند، ندهيد، قاطعانه با اينگونه افكار مبارزه كنيد. خدا را در نظر بگيريد. اصولاً آنچه كه بايد در نظر گرفته شود خداست، نه مردم. اگر صد ميليون آدم، اگر تمام مردم دنيا يك طرف بودند و شما ديديد كه همه آنان حرفى مى‏زنند كه بر خلاف اصول قرآن است بايستيد و حرف خدا را بزنيد و لو اينكه تمام بر شما بشورند. انبيا همين طور عمل مى‏كردند، مثلاً موسى در مقابل فرعون مگر غير از اين كرد؟ مگر موافقى داشت؟ بحمدالله مجلس ما مجلسى است اسلامى و قوانين خلاف اسلام تصويب نخواهد شد ولى شما وظيفه داريد ناظر باشيد. خلاصه گوش به حرف طبقه مرفه مترقى ندهيد. خدا انشاءالله با ماست. اگر ما عملمان براى خدا باشد، خدا ما را موفق مى‏كند.

    سپس يكى از فقهاى شوراى نگهبان راجع به تغيير نام مجلس شورا گفت، كه امام در پاسخ فرمودند. اين تغيير نيز چون ماده‏اى تصويب نشده است كه نام مجلس، مجلس شوراى ملى باشد، بلكه تازه مجلس مى‏خواهد نامى براى مجلس شورا انتخاب كند و انتخاب مى‏نمايد. چقدر بگويم از اين حرف‏ها نترسيد. اينها حالا كه ديدند نمى‏توانند به طور كلى منكر اسلام شوند مى‏خواهند نام اسلامى به آن اضافه كنند، بعداً نام اسلامى را حذف كنند و بروند سراغ حرف‏هاى خودشان. محكم باشيد و به چيزى به جز اسلام و قرآن اصولاً فكر نكنيد.

    
    previos page menu page next page
    

  10. #1100
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 12 صفحه 259

    تاريخ: 31/4/59

    بيانات امام خمينى در جمع گروهى از نمايندگان مهاجرين نوسود و فرماندار و فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامى شهرستان پاوه.

    همه مسلمان‏هاى شيعه، سنى، حنفى، حنبلى و اخبارى با هم برادر هستند

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    يك دسته از مسلمانان شيعه هستند و يك دسته‏اى از مسلمانان سنى، يك دسته حنفى و دسته‏اى حنبلى و دسته‏اى اخبارى هستند. اصلاً طرح اين معنا، از اول درست نبود. در يك جامعه‏اى كه همه مى‏خواهند به اسلام خدمت كنند و براى اسلام باشند، اين مسائل نبايد طرح شود. ما همه برادر هستيم و با هم هستيم منتها علماى شما يك دسته فتوا به يك چيز دادند و شما تقليد از علماى خود كرديد و شديد حنفى، يك دسته فتواى شافعى را عمل كردند و يك دسته ديگر فتواى حضرت صادق را عمل كردند اينها شدند شيعه. اينها دليل اختلاف نيست، ما نبايد با هم اختلاف و يا يك تضادى داشته باشيم. ما همه با همه برادريم. برادران شيعه و سنى بايد از هر اختلافى احتراز كنند. امروز اختلاف بين ما، تنها به نفع آنهائى است كه نه به مذهب شيعه اعتقاد دارند و نه به مذهب حنفى و يا ساير فرق. آنها مى‏خواهند نه اين باشد نه آن، راه را اينطور مى‏دانند كه بين شما و ما اختلاف بيندازند. ما بايد توجه به اين معنا بكنيم كه همه ما مسلمان هستيم و همه ما اهل قرآن و اهل توحيد هستيم و بايد براى قرآن و توحيد زحمت بكشيم و خدمت بكنيم. اميدوارم كه شما در اين جمهورى كه مال خودتان است به يك دسته خاص، چون جمهورى اسلامى است هيچ خدشه‏اى واقع نشود. موفق و مؤيد باشيد. و البته راجع به اين مسائلى كه در كردستان و يا در اطراف منطقه شما هست اين مسائل حل مى‏شود و مى‏آيند اصلاح مى‏كنند و تمام مى‏شود. من دعاگوى تمام شما هستم و اميدوارم كه همه ما در زير سايه اسلام و بيرق توحيد، با هم مقابل آنهائى كه برادرهاى ما را در آنجا بازى دادند و كشاندندشان به جاهاى ديگر بايستيم و البته اعلام شده است كه هر كدام به آغوش اسلام برگردند و اسلحه را زمين بگذارند، از خود ما هستند و همانطور كه من اسلحه ندارم دعاگوى شما هستم آنها هم اسلحه نداشته باشند. هيچ ابداً اختلافى نيست و ديگر تعرضى بوجود نخواهد آمد. موفق باشيد انشاءالله.

    
    previos page menu page next page
    

صفحه 110 از 208 نخستنخست ... 1060100106107108109110111112113114120160 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/