صفحه 98 از 208 نخستنخست ... 4888949596979899100101102108148198 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 971 تا 980 , از مجموع 2079

موضوع: صحيفه نور

  1. #971
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 11 صفحه 225

    تاريخ: 18/10/58

    بيانات امام خمينى در جمع گروهى از مردم اروميه‏

    امروز اسلام گرفتار نقشه‏هاى شوم ابرقدرت‏هاست‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    سلام بر شما برادران خواهران آذربايجان. درود بر شما مردم غيرتمند آذربايجان غربى و سلام بر اهالى اروميه. شما زحمت كشيديد و از راه دور در اين هواى سرد آمديد به قم و در اين منزل محقر با من روبرو بشويد و مطالب خودتان را بفرمائيد و من هم بعض كلمات را عرض كنم.

    برادرهاى من! امروز روزى است كه اسلام گرفتار ابرقدرت‏هاست و براى اسلام عزيز و ميهن شما نقشه‏هاى شوم كشيده‏اند. امروز روزى است كه اسلام محتاج به همه قشرهاى ملت و شما مردم غيرتمند است. اسلام عزيز براى ما و همه اقشار حق دارد و منت دارد و ما بايد از عهده حق اسلام و كشور اسلامى‏مان بيرون بيائيم. ما قدم‏هاى كوچكى برداشته‏ايم و قدم‏هاى بزرگى مانده است كه بايد برداريم. در اين قدم‏هاى كوچك مواجه با مخالفت‏هائى از طرف بازماندگان رژيم سابق و الهام گيرندگان از اجانب شديم و در اين قدم‏هاى بعد هم خواهيم شد و الان مبتلا هستيم و بايد با همت ملت بزرگ ايران و با همت شما آذربايجانى‏هاى عزيز، اين گرفتارى‏ها رفع بشود. الان مملكت ما احتياج به آرامش دارد، احتياج به اين دارد كه يك آرامش سرتاسرى پيدا بشود تا رئيس جمهور و مجلس شورا با هم تعيين بشود و بعد برويم سراغ فروع قضيه و ساختن يك ايران نوين. اسكلت اسلام، الان باز در اين رژيم مستقر نشده است، بايد اين اسكلت مستقر بشود تا بعد دنبال آشفتگى‏ها برويم. اين آشوب‏ها كه ملاحظه مى‏كنيد در اطراف ايران هست، اينها توطئه‏هائى است براى اينكه نگذارند مملكت ما يك استقرار پيدا بكند.

    اسلام امانتى است كه الان به دست ما رسيده‏

    برادران من! در فكر اسلام باشيد. اسلام امانتى است كه الان به دست ما رسيده، اسلام خون‏ها ديده است و جنايت‏ها بر اسلام و بر پيكر اسلام واقع شده است تا به دست ما رسيده است و ما بايد آن را حفظ كنيم. بايد نگذاريم كه اسلام عزيز در خارج به دست اشخاصى كه غرضمند هستند و مى‏خواهند اسلام را طور ديگر عرضه كنند و وانمود كنند، بايد همه ما به هم طورى عمل كنيم كه نقشه‏هاى آنها خنثى شود. بايد از اين اختلافاتى كه هست و ايجاد مى‏كنند و در هر جا، هر گوشه‏اى از

    صحيفه نور ج 11 صفحه 226

    اين مملكت مشغول ايجاد اختلاف هستند، بايد خود ملت جلوگيرى كند و نگذارد اين توطئه‏ها ثمر پيدا كند. لازم است همه شما برادرهاى عزيز در هر جا كه هستيد و با هر شغلى كه هستيد، همان انقلاب اولى و شور انقلابى اولى را كه داشتند حفظ كنيد. امروز احتياج به آن شور انقلابى از ديروز بيشتر است. ما به منزل نرسيده‏ايم و در بين منزل و در گردنه‏هاى اين منزل طولانى، دزدهائى هستند كه مى‏خواهند ما را نگذارند به منزل برسيم. بايد به دست شما جوان‏هاى غيور و همه قشرهاى ملت توطئه‏ها شكسته شود. بايد بعد از اينكه اين گردنه‏ها را طى كرديم و انشاءالله رئيس جمهور را تعيين كرديم و انشاءالله مجلس شورا را تاسيس كرديم، همه با هم اين كشور را بسازيم كارگر، كاسب، تاجر، ادارى، فرهنگى، وزارتخانه‏ها، تمام قشرهائى كه در اين كشور به هر صورت زندگى مى‏كنند، بايد همت كنند و مملكت خودشان را خودشان بسازند، منتظر نباشيد كه از دولت، فقط از دولت شروع بشود، همه شروع كنيد، مملكت مال خود شماست، مثل سابق نيست كه شما همه منافعتان به دست ديگران به خارج مى‏رفت و همه مخازنتان با دست خائنان به خارج از مملكت‏تان صادر مى‏شد. امروز كشور مال شماست و شما بايد سرنوشت خودتان را به دست بگيريد و الان از اختلافات احتراز و بعد هم با هم، همه با همت والا براى خدا و براى رضاى ولى امر سلام‏الله عليه همه با هم دست برادرى داده و اين كشورى كه خرابه شده و به دست ما دادند و خودمان تعمير كنيم. من باز از شما برادرها و خواهرهاى آذربايجانى تشكر مى‏كنم و اميدوارم كه همه‏تان با سلامت و سعادت به مقصد عالى انسانى و اسلامى برسيد.

    والسلام عليكم و رحمةالله و بركاته‏

    
    previos page menu page next page
    

  2. #972
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 11 صفحه 227

    تاريخ: 19/10/58

    بيانات امام خمينى در جمع طبقات مختلف مردم غيور اروميه و مناطق ديگر

    ما مكلفيم تا جمهورى اسلامى را متحقق سازيم‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    سؤال كرديد كه تكليف ما الان چه هست و اين سؤال همه قشرها هست كه ما الان كه در اين مرحله رسيديم تكليف چيست؟ شما مى‏دانيد كه الان از خيلى جهات كشور ما حساسترين مرحله حيات خودش را دارد مى‏گذراند، از يك طرف با قدرت‏هاى بزرگ مواجه هست، با آمريكا، با شوروى هم كه الان در افغانستان هست و قدرت‏هاى بزرگ تقريباً با كشور ماست، از يك طرف موقعى است كه مى‏خواهيد شما رئيس جمهور را تعيين كنيد و بعد هم انشاءالله وكلايتان را و در اين موقع تمام دستجاتى كه نمى‏خواهند اسلام تحقق پيدا بكند، نمى‏خواهند جمهورى اسلامى تحقق پيدا كند، نمى‏خواهند اين كشور به حال عادى برگردد و سرنوشت خودش را خود اهالى كشور به دست بگيرند، اينها راه مى‏افتند و توطئه مى‏كنند. و در يك چنين موقع حساسى اينكه تكليف است اين است كه بايد ما بعض از آشفتگى‏هائى كه در محل خودمان هست عجالتاً، موقتاً صرف نظر كنيم و اين دو مرحله را بگذرانيم، مرحله تعيين رئيس جمهور كه الان دست‏هائى در كار است كه نگذارند و مرحله تعيين وكلا كه مجلس شورايى بخواهند محقق بشود و اين هم بدتر از اين خواهد شد و شلوغى‏ها را زيادتر خواهند دامن زد، اينها مى‏خواهند يك استقرارى در اين مملكت نباشد و ما مكلفيم كه كوشش كنيم كه يك استقرارى باشد كه اين مراحل را ما بگذرانيم. در كشور ما، اين كشور ما، يك كشورى بشود كه جهات، اسكلتش محقق شده باشد.

    الحمدلله قانون اساسش خوب به تصويب رسيد، ملت هم رأى دادند و ديدند كه چقدر كوشش شد كه نگذارند و بحمدالله اصل جمهورى اسلامى هم ملت رأى دادند و آنوقت يك اشخاصى مى‏خواستند نگذارند، حالا هم هر چه ما نزديك تر مى‏شويم به پيروزى، اينها مصمم‏تر مى‏شوند در اينكه بشكنند، اينها قدم به قدم دارند زندگى خودشان را از دست مى‏دهند و دست و پا مى‏زنند كه حيات خودشان را، حيات جنايتكارى خودشان را ادامه بدهند و ما مكلفيم كه نگذاريم اين توطئه‏ها رشد پيدا بكند و نگذاريم كه اينها مسلط بشوند به اينكه بروند مثلاً در دهات، در جاهاى، جاهائى كه زياد مى‏توانند تبليغ بكنند، تبليغ بكنند كه آشوب بپا كنند، نگذارند اين جمهورى اسلامى تحقق پيدا بكند. چنين نيست كه من باب اتفاق، اتفاق افتاده باشد كه همان ساعتى كه تقريباً در قم آن آشوب بلند

    صحيفه نور ج 11 صفحه 228

    مى‏شود، در تبريز هم اين نمى‏شود بى‏رابطه باشد، اين يك توطئه‏اى است كه با يك حسابى انجام مى‏گيرد و الا به همان لحظه، با همان وضعى كه در قم، در آن روز جمعه در قم، قبل از ظهر با همان ترتيبى كه اينجا شروع كردند، در تبريز شروع كردند، يعنى كانه يك جمعيت بودند با چماق و با چيز ديگر، يك جمعيت بودند كه آنجا و اينجا با هم شروع كردند به شلوغكارى و اين براى اين بود كه الان مى‏بينند كه اگر چنانچه رئيس جمهور هم تعيين بشود، خوب يك مرتبه پيروزى است براى ملت، نگذاريم اينها پيدا بشود، بعد هم مى‏گويند اگر چنانچه مجلس شورا تحقق پيدا بكند، پيروزى ملت است، اين هم مى‏خواهند نگذارند.

    توطئه اين است كه ما را سرگرم به بعض مسائل بكنند

    الان اگر ما سرگرم بشويم به مسائل ديگر، از اين مسأله باز مى‏مانيم، اينكه من به شما آقايان تذكر مى‏دهم و از آقايان مى‏خواهم كه بلادشان كه رفتند، در محلشان كه رفتند به مردم تذكر بدهند، آن اين است كه، توطئه اين است كه ما را سرگرم به بعض مسائل بكنند، آن مسائل را ما غفلت از آن بكنيم. اگر ما از آن مسائل اصلى غفلت بكنيم، مثلاً فرض كنيد اگر براى رئيس جمهورى ما موفق نشويم كه يك رئيس جمهورى با يك آراء زيادى، مثلاً ملت موفق نشود كه چه بشود، خوب، اين منعكس مى‏شود در خارج كه مملكت ايران جورى است كه نمى‏تواند رئيس جمهورش را تعيين كند، چنانچه اگر موفق نشده بوديم به اينكه قانون اساسى را رأى به آن بدهيم و ملت رأى به آن بدهند، باز اين يك چيزى مى‏شد كه مملكت ايران باز نرسيده به آن حدى كه براى خودش يك نظمى تهيه كند. توجه داشته باشيد كه مبادا ما را در خارج از كشورمان متهم كنند به اينكه اينها رشد ندارند، اين يك مطلبى بسيار مهم است، آنها دارند كوشش مى‏كنند به اينكه، يعنى آن تفاله‏هاى رژيم سابق، آن اشخاصى كه وابسته به خارج هستند كوشش مى‏كنند كه اينجا هم بزنند اوضاع را، آنهائى كه در خارج نشسته‏اند و مى‏خواهند مسائل را آنطورى كه دلشان مى‏خواست منعكس كنند، آنها در خارج منعكس مى‏كنند به اينكه ايران آشوب است، ايران به هم ريخته است، يكى اينجا واقع مى‏شود، ده تا آنجا گفته مى‏شود، كم كم يك چنين مطلبى در دنيا منعكس مى‏شود كه ايران ثبات ندارد، استقرار ندارد، رشد سياسى تا حالا پيدا نكردند، اينها براى آزادى لايق نيستند، اين را مى‏خواهند، مى‏خواهند موجه كنند اين مطلب را كه اگر دخالت نظامى كردند، دنيا مقابلشان نايستد، چرا؟ بگويد، براى اينكه ملتى بود كه نظامى نداشت، به هم ريخته بود و متزلزل بود و در معرض اين بود كه بكلى از بين برود، ما ديديم كه اينها رشد ندارند، يك رژيمى را پيش آورديم، به اينها رشد بدهد، سرپرستشان باشد، اين از مسائل بسيار مهم حالاى ما هست، اين مسائل ديگرى كه مى‏گويد حكومتمان چه هست و نمى‏دانم رئيس جمهورمان چه هست، اينها مسأله دوم است.

    اينها مسأله دوم است، اينها كه شما مملكتتان را مستقرش كرديد. آنوقت بايد برويم سراغ اينكه زراعتمان چه هست، خانه‏مان چه جورى است - عرض مى‏كنم - كشتمان چه جور هست، رئيس مثلاً

    صحيفه نور ج 11 صفحه 229

    كذامان چه جور هست - اينها - آنوقت بايد تمام قواتان را اينجا بياوريد، آنها هم البته در درجه دوم، آنها هم بايد گفته بشود، آنها هم بايد اصلاح بشود اما غفلت از اين نكنيد كه يك وقت شما را بدون اينكه توجه داشته باشيد، از آن مسلك اصلى و مقصد اصلى باز دارند و متوجه كنند به يك مقصد ديگرى، از آن راهى كه مى‏خواستيد برويد، شما را برگردانند به يك راه ديگرى، اين يك مسأله بسيار مهمى است كه اگر ما اين غفلت را بكنيم و از آن راه برگرديم به يك راه معوجى، اساس مسلك از دست ما مى‏رود، يك وقت اساس مطلب در معرض خطر است، يعنى اساس كشور در معرض خطر است، يك وقت اساس نه، اما خوب حكومت كجا غلط است، فلان مثلاً كجا چه مى‏شود، اينها بعد از استقرار اساس مطلب و مستحكم شدن اساس كشور، آنها آسان است.

    تغيير يك رئيس فوجى، تغيير يك حكومتى - عرض مى‏كنم - رفتن يك روحانى يك جائى، اينها يك مسائلى است كه جزئى است و آسان، غفلت نكنيد از اينكه در اطراف اين مملكت، الان هر جا شما برويد در اطراف اين مملكت، دستجات مختلف همه دنبال اين مطلبند كه مردم را نگذارند آن راهى را كه بايد، بروند، هر جا به يك جور، هر جا يك جور غائله بلند مى‏كنند كه نگذارند مردم راه مستقيمى كه بايد بروند كه برسند به اساس مطلب، يعنى منتهى بشوند به اينكه مملكتشان جورى شده است كه ديگر همه چيزش تمام است، يعنى اساسش، همانطورى كه اگر ما رأى نداده بوديم به اصل جمهورى اسلامى يا مى‏رفتيم سراغ اينكه خوب حالا حكومت اينجا چه جورى است و فرض كنيد شهربانى آنجا چه جورى است، غلط بود، الان كه شما مى‏خواهيد اساس را درست كنيد كه رئيس جمهور مى‏خواهيد تعيين كنيد، الان همه قوا بايد متوجه اين بشود كه توطئه‏هائى كه مى‏شود كه نگذارند رئيس جمهور تعيين بشود و غوغا خواهد شد، اين را بدانيد كه مهيا باشيد، همه جا خواهند يك غوغائى كرد، متوجه باشيد كه شما را ديگر برنگردانند از راه مستقيم به يك راه ديگرى، خودشان غوغا كنند و فائده ببرند، همه متوجه اين مسأله باشيد، همه جا. الان وقت اينكه من كسالت دارم نيست، وقت اينكه من در محلم مثلاً فرض كنيد كه فلان قضيه واقع مى‏شد، الان وقتش نيست، اين وقت دارد، اين را كراراً من عرض كردم، اگر يك وقت خداى نخواسته يك زلزله‏اى در يك شهرى بيايد، شما هيچ فكر اين هستيد كه من حالا خانه‏ام وضعش چه جورى است يا زندگى؟ همه مى‏رويد براى اينكه اين زلزله زده‏ها را بيرون بياوريد، هيچ در فكر اين نيستيد كه حالا من وضعم چيست. شما آنوقتى كه در حال نهضت بود كه مى‏خواستيد اين مرد فاسد را كه همه چيز را فاسد كرده، از كشورتان فاسد كرده بيرون كنيد، تو خيابان‏ها مى‏رفتيد، پشت بام مى‏رفتيد، پائين، بالا فرياد مى‏زديد، هيچ فكر اين بوديد كه رئيس شهربانى چه جور است؟ هيچ فكر نبوديد، اگر آنوقت فكر اين بوديد، اين پيروزى‏ها را پيدا نمى‏كرديد، اينكه پشت كرديد به همه مقاصد خودتان و رو كرديد به دشمن، دشمن را بيرون كرديد. حالا هم همه مقصدهاى جزئى را كه داريد رها كنيد برويد سراغ اين دو مرحله، اين مرحله را تمام بكنيد و بعد از اينكه اين دو مرحله تمام شد، آنوقت اساساً بايد اين مملكت همه چيزش درست بشود.

    خيال نكنيد كه فقط اروميه شما اينطورى است، همه جا اينطورى است، همه جا يك مقدارى از

    صحيفه نور ج 11 صفحه 230

    آن تفاله‏هاى سابق باقى مانده، پاكسازى يك مملكتى كه در طول تاريخ خراب بوده و اين پنجاه سال خرابتر بوده و اين سى سال اخير ديگر بدتر از همه وقت شده، خرابى اين محتاج به طول زمانى است.

    اينها جوان‏هاى ما را ضايع كردند كه اين يك عمر لازم دارد كه يك جوانى كه ضايع شد در اين رژيم، ترياكى شد در اين رژيم، شارب‏الخمر شد در اين رژيم، عادت به سينماهاى فاسد كرد، عادت به اين مراكز فحشا كه همه را درست كرده بودند با نقشه براى اينكه نگذارند جوان‏هاى ما يك جوان‏هاى محكمى از كار درآيند كه بتوانند مقابل آنها بايستند، اين محتاج به اين است كه يك، مدت‏ها طول بكشد تا يك تحول حاصل بشود.

    اين تحولى كه الان حاصل شده، يك تحول معجزه آسائى است آقا، يك مملكتى كه جوانش مشغول بود به فرض كنيد كه تعيش، سايرين هم مشغول، هر كسى به كار خودش مشغول بود و در ذهنشان نمى‏آمد كه مى‏شود يك همچو كارى انجام بگيرد، خدا خواست كه، يكدفعه ملت را متبدل كرد به يك چيز ديگرى، همه ايستادند در مقابل اين دشمن و همه اين را پيش بردند، جوان‏ها از آن مراكز كشيده شدند به خيابان‏ها، مردم از بازار و كسبشان دست برداشتند كشيده شدند به خيابان‏ها، حتى آن پيرمردهاى زاغه‏نشين با اولادشان آمدند به خيابان‏ها و فرياد كردند، با فرياد و مشت و با سنگ و يا اينها، بر آنها، تانك‏ها و آن بساطى كه آنها داشتند، موفق شدند و اين يك چيز خدائى بود، يك چيزى نبود كه بشر بتواند اين مسائل را درست كند، خدا اين كار را كرد. حالا باز شما بايد همه با هم متوجه باشيد به اينكه مملكت اسلامى الان دست شما امانت است، تا حالا موظف نبوديد، از باب اينكه طاغوت بود بر شما مسلط، ما چه كنيم الان ديگر چه كنيم ندارد.

    الان يك مملكتى است، دست ملت هست، اين ملت موظف است اين مملكت اسلامى را سروسامان به آن بدهد، سروسامان به آن دادن اين است كه هر اختلافى هر جا مى‏خواهد پيدا بشود، خفه كنند آن اختلاف را، نگذارند اختلاف پيدا بشود. هر جا مى‏خواهند اين اشخاصى فساد بكنند، بشناسانند آنها را، بگيرندشان، تسليمشان كنند به دادگاه، يك مسأله‏اى است عمومى بايد انجام بگيرد. ننشينند شما براى اينكه دولت براى شما چكار بكند، رئيس شهربانى چكار بكند، خودتان هستيد، مال خودتان هست مملكت، خودتان بايد حفظش كنيد، بگذاريد اين مرحله هم انشاءالله پيش برود، بعد كه پيش برود، يك آرامشى قهرى حاصل مى‏شود، يعنى آنها ديگر طمعشان تقريباً بريده مى‏شود (قهراً يك آرامش ممكن است كه انشاءالله بشود) و آنوقت هم با همت همه بايد درست بشود، يك مملكتى نيست كه بتواند يك كسى، شما بنشينيد كه دولت انجام بدهد، دولت هم يك افرادى هستند مثل شما، آنها هم قدرت يك همچو زيادى ندارند، آنها هم افرادند، همه بايد با هم دست به هم بدهيم، نه مرد تنها، خانم‏ها هم همين طور، طبقه واحدند، همه طبقات بايد دست به هم بدهند تا يك خرابه‏اى كه برايشان گذاشتند آباد كنند و زندگى‏شان را در آنجا اداره كنند. خداوند انشاءالله همه شما را حفظ كند و موفق باشيد.

    والسلام عليكم و رحمةالله و بركاته‏

    
    previos page menu page next page
    

  3. #973
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 11 صفحه 238

    تاريخ: 20/10/58

    بيانات امام خمينى در جمع نمايندگان سازمان‏هاى آزاديبخش جهان‏

    غير قابل شمارش بودن خيانت‏ها و جنايات رژيم پهلوى‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من تشكر مى‏كنم از آقايان كه آمدند از نزديك اوضاع اين ملت ما را ببينند گر چه نمى‏توانند ببينند. ملت ما اخيراً پنجاه و چند سال گرفتار دو حاكم غير قانونى و جائر كه يكى از طرف انگليس‏ها بر ما تحميل شد و آن رضاخان بود و يكى هم از اجانب دولت‏هاى سه گانه كه يكى از آنها انگليس و يكى آمريكا و يكى شوروى بود و در طول اين پنجاه سال جناياتى كردند بر اين و خيانت‏هائى كردند بر اين ملت كه در چند روز و چند سال نمى‏تواند كسى احصاء كند. بعضى از جنايات و خيانت‏هاى اينها در دست نيست، كسى اطلاع ندارد، فقط خودشان اطلاع دارند و بعضى نزديكانشان كه آنها هم در دست نيستند. بنابراين شما كه آمديد نمى‏توانيد آثار جرم را در اين مدت آنطور كه بوده است و آثار خيانت را آنطور كه بوده است ببينيد همين قدر است كه بشنويد يا بعض معلولين ما هم كه حاضر در آن قضايا بودند شايد ديده باشيد.

    تا شرق مكتب اسلام را پيدا نكند نمى‏تواند با غرب مقابله كند

    بايد عرض كنم كه تا ملت شرق خودش نفهمد اين معنا را كه خودش هم يك موجودى است، خودش ملتى است، شرق هم يك جائى است، نمى‏تواند استقلال خودش را به دست بياورد. اينها در طول زمان‏هاى بسيار طولانى با تبليغات بسيار زياد حتى به دست خود قشرهاى ملت‏ها، خود حكومت طورى كردند كه ملت شرق خودش را بكلى در مقابل غرب و در مقابل ابرقدرت‏ها باخته است و گم كرده خودش را، مكتبش را گم كرده. مكتب بزرگ اسلام كه راس همه مكاتب است و در شرق است شرق او را گم كرده است، تا اين مكتب را پيدا نكند شرق و نفهمد مكتبش چه است و خودش چه است و خودش هم يك موجودى است و كشورش هم يك كشورى است، نمى‏تواند مقابله كند با غرب براى اينكه هر جور مقابله‏اى كه بكند، آنها روى آن تبليغاتى كه دارند اين مقابله را خنثى مى‏كنند. شماها فكر اين را بكنيد كه مملكت خودتان را هر كدام در هر جا كه هستيد بيدار كنيد، ملت خودتان را بفهمانيد كه شما هم يك موجودى هستيد، شما هم مكتب داريد، شما هم ذخائر داريد، شما هم همه چيز داريد و آنها از دست شما همه چيز را گرفته‏اند و از همه بالاتر اينكه انحراف در ملت‏ها

    صحيفه نور ج 11 صفحه 239

    پيش آوردند، جوان‏ها را منحرف كردند. يك انحراف مكتبى است كه مكتب‏هاى خود شرق را، مكتب بزرگ اسلام را منحرفاً به مردم تحويل دادند، عرضه كردند، آنكه اسلام است نبود و چيز ديگرى مبتذل در دست مردم دادند و آن مكتب‏هاى مبتذلى كه در خود آنجاها هم كه اين مكتب‏ها بوده است شكست خورده‏اند، در اينجاها او را ترويج كردند، به طورى كه جوان‏هاى ما شيفته آن مكتب‏ها شدند.

    ايجاد مراكز متعدد فساد به منظور سلب هويت و قدرت تفكر جوانان‏

    يك مطلب ديگر اينكه ابواب فساد را به روى جوان‏هاى ما باز كردند و دامن زدند. ما كه شاهد مملكت خودمان هستيم و مى‏دانم ممالك شما هم همين است، ما كه شاهد هستيم مى‏بينيم مراكز فسادى كه در مملكت ما هست و جوان‏هاى ما به آن مراكز فساد كشيده شدند و هويت خودشان را از دست داده‏اند، زياد است كه گفته مى‏شود و مسلم اينطور است كه مركز فساد در تهران بيشتر از كتابخانه است. ما را تهى كردند از همه چيز، جوان‏هاى ما را تهى كردند از آن خاصيتى كه بايد نيروى جوانى داشته باشد، خواستند نيروى جوانى ما را از دست ما بگيرند و بعد از اينكه اين نيروها گرفته شد خزائن ما، ذخائر ما را ببرند و جوان‏هاى ما بى‏تفاوت باشند. در زمان رژيم سابق همين حال را پيش آورده بودند، جوان‏هاى ما را به مراكز فساد كشيدند، تبليغات راجع به فسادهاى اخلاقى عملى به قدرى زياد بود كه تمام روزنامه‏ها، تمام مجلات در اين باب كار مى‏كردند و همين طور راديو، تلويزيون، همه اينها مجهز بودند براى اينكه جوان‏هاى ما را از بين ببرند و نيروى جوانى را از آنها سلب كنند.

    و يك باب واسع ديگر قضيه مخدرات مثل هروئين و خمر و ترياك و ساير اينها كه باز اينهم يك باب واسعى بود كه كشانده بودند جوان‏هاى ما را به مراكزى كه مورد اين معانى بود، براى اينكه اين جوان‏ها هر چه به سرشان بيايد سؤال نكنند كه براى چه. چرا را از جوان‏هاى ما بگيرند، جوان در فكر اين نباشد كه نفت او را كى مى‏برد و چرا مى‏برد، ذخائر او را مى‏برد و چرا مى‏برد، اختناق هست در مملكت و چرا اختناق هست، آزادى مسلوب است و چرا مسلوب است. اينها نقشه‏هائى بوده است كه براى ما كشيده بودند و براى شماها هم، براى همه مملكت‏هاى شما هم، اين نقشه‏ها يكنواخت در همه جا بوده است.

    اين تحول و وحدت كلمه‏اى كه در ايران پيدا شد بايد الگوئى باشد براى همه ملت‏ها

    بنابراين كوشش كنيد و كوشش كنند كسانى كه علاقه به كشورشان، كسانى كه علاقه دارند به ملتشان، كسانى كه علاقه دارند به اسلام، كوشش كنند كه اين مسائلى كه به صورت مصائب در اين مملكت‏هاى ما پياده شده است بزدايند، مغزهاى منحرف را برگردانند به حال سابق، تربيت كنند جوان‏ها را. دانشگاه‏ها اگر علاقه دارند به اسلام، اگر علاقه دارند به كشورشان، اگر علاقه دارند به ملتشان، جوان‏ها را تربيت صحيح بكنند، از اين غربزدگى نجاتشان بدهند و همه جاها و همه كس بايد دنبال اين مطلب باشند و حكومت‏ها كه مع‏الاسف كمترشان هست كه در فكر اين مسائل باشند بايد اگر

    صحيفه نور ج 11 صفحه 240

    چنانچه علاقه به اسلام دارند، علاقه به كشور دارند، علاقه به ملت دارند كيفيت اعمالشان را تجديدنظر بكنند، اينطور كه تاكنون عمل شده است، دست بردارند.

    كشورهاى شرقى، كشورهاى اسلامى، يك كشورهاى وسيع غنى‏اى هست، ديگران محتاج به شما هستند، ابرقدرت‏ها محتاج به شما هستند، سلاحى كه در دست شما هست اگر يك روز از آنها قطع كنيد، آنها مطيع شما مى‏شوند. مع‏الاسف بعضى حكومت‏هاى ما، هم ذخائر ما را دادند و هم اطاعت از آنها كردند. بايد يك تحولى پيش بيايد، يك تحولى كه مردم مثل مردم صدر اسلام بشوند. ما يك نيم تحولى در مملكتمان پيش آمد كه مردم شبيه شدند تا يك حدودى به آن مردم صدر اسلام و همه پيروزى ما دنبال اين معنا و اين تحول پيش آمد كه مردم همانطورى كه در صدر اسلام جوان‏هاى مسلمين آرزوى شهادت مى‏كردند، در ايران هم اين آرزو پيدا شد و شايد هر روز جوان‏هائى به ما مراجعه مى‏كنند و مى‏گويند دعا بكنيد كه ما شهيد بشويم. اين تحولى كه پيدا شد در ايران و اين وحدت كلمه‏اى كه در ايران پيدا شد و اين توجه به اسلام كه در ايران پيدا شد بايد يك الگوئى باشد از براى همه ملت‏ها.

    اگر چنانچه اين تحول پيدا بشود و همه رو به اسلام بياورند و همه رو به يك نقطه باشند و آن نقطه اسلام با اين جمعيت زيادى كه دارند، با اين تجهيزاتى كه دارند، با اين سلاح‏هائى كه دارند مثل نفت و غير نفت اينها آقائى بايد بكنند در دنيا و مع‏الاسف نمى‏گذارند اينها را اينطور بشوند. تحول لازم است، بايد همه كوشش كنند، همه كوشش كنيد كه اين تحول را به دست بياوريد و ملت خودتان را برگردانيد به يك ملتى كه هوشيار باشد. توجه داشته باشد كه ديگر وقت اينكه همه باز دنبال يك ممالك ديگرى باشند و پيرو يك قدرت‏هاى بزرگ باشند، آنوقت گذشته است. حالا ملت‏ها ديگر كم كم بيدار مى‏شوند، ملت ما بيدار شده است منتها الان اشخاصى كه باز بسته به همان‏ها هستند در سر راه ايستاده‏اند و مى‏خواهند نگذارند كه ما به نهضت خودمان ادامه بدهيم و اين خيال خامى است كه آنها مى‏كنند و نهضت ما پيروز است و نهضت ما جلو خواهد رفت و اميدوارم كه خداوند همه مسلمين را بيدار كند و همه مسلمين با هم متحد بشوند، برادر باشند، اختلافات را دست بردارند، حكومت‏ها اختلافات را دست بردارند، ملت‏ها با هم باشندو خداوند انشاءالله اين مشكلات را رفع كند تا مسلمين يد واحده باشند و خداوند با جماعت است.

    والسلام عليكم و رحمةالله و بركاته‏

    
    previos page menu page next page
    

  4. #974
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 11 صفحه 231

    تاريخ: 20/10/58

    بيانات امام خمينى در جمع دانشجويان مسلمان پيرو خط امام مستقر در لانه جاسوسى آمريكا

    بى‏نظم جلوه دادن جمهورى اسلامى، از توطئه‏هاى اجانب براى شكست نهضت‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    خداوند شما جوان‏ها را كه متعهد به اسلام هستيد، حفظ كند و توفيق شما را هر چه بيشتر به هدف‏هاى اسلامى. آنچه كه من مى‏فهمم و احتمال زياد مى‏دهم اين است كه امريكا نه دخالت نظامى در ايران مى‏خواهد بكند و نه حصر اقتصادى، اگر هم حصر اقتصادى بكند، ناجح نمى‏شود، خودش هم مى‏داند، لكن از راه اساسى‏تر پيش آمدند و آن راه اين است كه ما را از باطن خودمان آسيب‏پذير كند و ما را بگنداند از باطن خودمان، از اول هم بناشان بر همين معناست. شايد در انقلاب‏هائى كه واقع مى‏شود آنهائى كه مى‏خواهند نفع ببرند يا ضررى كشيدند كه مى‏خواهند جبران كنند، نفعشان اين باشد كه خود انقلاب را در باطن خودش آسيب برسانند.

    الان همه دست‏ها در كار اين معنا هستند، شايد اين صحبت‏هايى كه در خارج مى‏كنند به اينكه ما دخالت نظامى مى‏كنيم يا حصر اقتصادى مى‏كنيم، شايد براى اين معنا باشد كه اذهان ما را منصرف كنند به آن طرف و از آن چيزى كه در كشور خودمان دارد مى‏گذرد غافل كنند. شما غافل از اين شياطين نباشيد كه اينها مطالعه كرده هستند، ماها تازه وارد اين ميدان‏ها شديم، شماها تازه وارد اين ميدان‏ها شديد و بر حسب آن حس انسانى هم كه داريد آن شيطنت‏ها كه در آن هستند كمتر وارد هستيد، اينها مطالعه كردند، نه ده سال و نه سال، در طول تاريخى كه راه پيدا كردند مطالعه كردند، نه مطالعه فقط كشورها را، يعنى مخازن اينجاها را، اين هم يك مطالعه طولانى در آن شده، قبل از اينكه اتومبيل و طياره و اينطور مسائل پيدا بشود، اينها كارشناس‏هاشان را مى‏فرستادند در شرق و وجب به وجب اين مملكت‏ها را گردش مى‏كردند، با شتر مى‏رفتند اين بيابان‏ها را، با قافله‏ها مى‏رفتند اين بيابان‏ها را گردش مى‏كردند و هر جائى كه يك چيزى پيدا مى‏شد يادداشت مى‏كردند، نقشه بر مى‏داشتند، اين يك سرى كارشان كه بفهمند در كشور شما چه دارد، مخازن شما چى هست، اين مال حالا نيست، اين مال، از سابق كه راه باز كردند دنبال اين قضيه هستند. و يك مطلب ديگرى كه شايد به آن بسيار اهميت مى‏دادند اين بود كه مطالعه در حال مردم ايران بكنند يا مردم شرق بكنند، حالا ما ايران مورد بحثمان هست، اين عشاير ايران، عشاير بختيارى، عشاير خوزستان، (خيلى عشاير دارد در ايران) توى اين عشاير، اشخاصى مى‏فرستادند براى مطالعه كه اينها چه جور وضعى دارند، چطور مى‏شود اينها را

    صحيفه نور ج 11 صفحه 232

    تحريك كرد، از تحرك بازداشت، اين، مطالعات طولانى كردند در اين باب و در افراد ديگر، غير عشاير، مطالعات دارند، احزاب را چه جورى بايد درستش كرد و چه جورى به جان هم انداخت، مطالعات اينها زياد است و ما بايد الان تمام توجه‏مان را به اين مطلب كه اينها الان نقشه اين معنا را دارند طرح مى‏كنند و مشغول اين معنا هستند كه در خود ايران افراد را، جمعيت‏ها را به جان هم بريزند و بعد منعكس كنند به اينكه اين ايران، يك جمعيتى هستند كه نظمى در آنها نيست، حكومتى ندارند. الان اگر ملاحظه كرده باشيد اين روزنامه‏هاى خارج را (كه ماحصلش پيش من مى‏آيد) هم خود آنها، روزنامه نويس‏هاشان، هم اينهائى كه مربوط به آن دستگاه سابق بودند، اين مسائل راهى مى‏گويند، الان معلوم نيست كه مركز قدرت كجا هست، الان معلوم نيست كه كى ايران را دارد تنظيم مى‏كند امورش را، كى دارد اين قافله را به جلو مى‏برد؟ هى اول به طور ترديد، معلوم نيست قضيه چيست، بعد هم اينكه يك مملكتى هست كه همين چند روز، همين چند وقت نفس‏هاى آخرش را دارد مى‏كشد. بختيار در يكى از نوشته‏هائى كه شايد ديشب من ديدم يا صبح ديدم كه خمينى دارد آن نفس‏هاى آخر را مى‏كشد و اين كشور چه مى‏شود. اينها بناى اين دارند كه در باطن خود ما، با دست خود مردم، اينجا يك صورتى پيش بياورند، يك حالى را پيش بياورند و آن حال اينكه منعكس كنند در خارج كه هيچ نظامى در ايران حكمفرما نيست. هيچى نيست در هيچ جاى ايران، در ارتش ايران نظام نيست، در پاسبان‏هاى ايران نظام نيست، در ژاندارمرى نظام نيست، در هيچ جا يك نظمى در كار نيست، كه روى اين زمينه اگر يك وقتى بخواهند كه دخالت نظامى بكنند، موجه باشد. يعنى به اين معنا كه بگويند كه يك مملكتى است كه آزادى برايشان زود است، حالا اينها رشد اينكه آزادى را احساس كنند، استقلال هم برايشان زود است - براى مردم - خارج با قلم‏هاى مسموم هم كه دارند هى اضافه‏اش مى‏كنند كه ببينند، آزادى داده شده است به اين مملكت و هرج و مرج در مملكت هست، الان همه چيزش به هم ريخته است و بعد موجه بشود اين، براى اينكه اگر يك وقتى يك دخالتى بخواهند بكنند، در خارج بگويند كه خوب، يك ملتى بوده است كه بايد حفظش كرد و اين ملت كه بايد حفظش كرد، نظم ندارد و با بى‏نظمى دارد، تباه مى‏شود، ما سرپرستى مى‏خواهيم بكنيم از اين ملت كه رشد ندارد، محتاج به قيم است.

    دشمنان چون از اسلام سيلى خوردند قدم به قدم با ما مخالفت مى‏كنند

    ملت ما بايد فكر اين مطلب باشند، قوياً فكر اين باشند، از خارج نترسيد، تا داخل يك آسيبى نبيند، از خارج نبايد ترسيد، از داخل بترسيد.

    شما ببينيد در هر قدمى كه برداشتيم و ملت برداشت براى تحكيم حكومت، در آن قدم شروع شد به مخالفت، مى‏خواستند مردم رأى بدهند براى جمهورى اسلامى، براى مردم بود، مردم مى‏خواستند بدهند، يك دسته كه مى‏خواستند نشود اين مطلب، افتادند به اين طرف و آن طرف براى اينكه جلوگيرى كنند از جمهورى اسلامى، حتى بعضى از صندوق‏ها را شكستند، بعض جاها را آتش زدند با قواى خودشان، با اسلحه جلوگيرى كردند از رأى دادن، آن قدم را ملت پيش برد و آنها هم مفتضح

    صحيفه نور ج 11 صفحه 233

    شدند ولى دست برنداشتند. بعد كه بنا بود كه قانون اساسى تدوين بشود، آنهائى كه ارباب قلم بودند با قلم شروع كردند اشكالتراشى كه نه حالا، چى هست، بعضى‏ها مى‏گفتند همان قانون سابق باشد، بعضى مى‏گفتند خوب، آن قانون باشد بعضى از موادش را تغيير بدهيد. و براى تعيين خبرگان كارشكنى شد، بعد كه مجلس درست شد، باز اين قدم هم ملت رفت و خبرگان خودش را تعيين كرد. در طول مدتى كه آنها مشغول بودند به بررسى قانون اساسى، اينها هم مشغول بودند به اينكه اشكال كنند اين ملى نيست. يك چيزى كه خود ملت تعيين كرده، اين مى‏گفتند ملى نيست بايد حتما موافق اقليتى باشد تا ملى بشود، همين طور تا آنوقتى كه بنا بود رأى بدهند مردم به خود قانون اساسى، شروع كردند باز كارشكنى، كارشكنى‏ها از اطراف، حالا كه ملت مى‏خواهد رأى بدهد به رئيس جمهور، حالا مى‏بينند اين قدم اگر پيش برود، يك قدم ديگر هم پيش برود، استقرار حكومت زيادتر مى‏شود، شروع كردند به كارشكنى. غائله‏اى در تبريز، يك غائله در قم، در تهران، در همه جا، مى‏خواهند نگذارند كه اين جمهورى اسلامى تحقق پيدا بكند، منتها از اول شروع كردند و اينها همين طور قدم، قدم. هر قدمى ملت پيش برود آنها قدم بعد را شروع كردند، مايوس نشدند، الان هم مايوس نيستند، اينها در صددند كه نگذارند اين رئيس، مردم خودشان بايد تعيين كنند، نگذارند تعيين بشود، صد و بيست و چهار نفر بيايند و داوطلب بشوند براى رئيس جمهور، معلوم است معنايش چيست، صد و بيست و چهار نفرى كه مردم اكثرشان را نمى‏شناسند، شايد ده‏تاشان را بيشتر مردم نشناسند بين اينها، اشخاصى كه بى‏عقل هم هست، مى‏گويند هست، من نمى‏دانم، اما مى‏گويند اشخاص منحرف هم هست، اين براى چيست؟ صد و بيست و چند نفر كانديد، واقعاً اينها اعتقادشان اين است؟ احتمال اين را مى‏دهند كه پيش ببرند؟ احتمال مى‏دهند كه يك جمعيت زيادى به آنها رأى بدهند؟ نمى‏خواهند اخلال كنند؟ اخلال است، اين خود اخلال است، يك مملكتى، صد و چند نفرى رئيس جمهور مى‏خواهند بشوند، صد و چند نفرى آدمى كه بعضى‏هاشان مثل اينكه مثلاً بارفروشند، يك همچو مسائلى در آن هست، من نمى‏دانم درست، نمى‏شناسم من، اين خودش يك نحوه اخلالى است كه در يك كشورى، صد و بيست و چند نفر، اينها داوطلب بشوند براى اينكه مى‏خواهند رئيس جمهور بشوند و بعد هم خواهيد ديد به اين مثلاً تبليغاتى كه بايد بكنند، خواهيد ديد چه گروه‏هائى تبليغات مى‏كنند، نه از باب اينكه برسند به رئيس جمهور، از باب اينكه نگذارند رئيس جمهورى پيدا بشود و لااقل اخلال كنند به اندازه‏اى كه منعكس كنند در خارج كه اينها يك همچو جمعيتى، ايران يك همچو كشورى هست، صد و بيست و چند نفر مى‏خواهند رئيس جمهور بشوند و همه هم به جان به هم ريختند و بعد خواهيد ديد كه اينها چه بساطى سر هم در مى‏آورند. اينها همه اخلالگرى هست و ما از اين مسائل، اكثر جوان‏هاى ما از اين مسائل غافل بشوند، بعد خدا مى‏داند كه در قضيه مجلس شورا چه خواهد شد و مى‏دانيم كه بدتر از همه است براى اينكه حدود مثلاً فرض كنيد دويست نفر مى‏خواهند وكيل بشوند، شايد چندين هزار نفر خودشان را منتخب كنند و - رئيس - مى‏خواهند نگذارند يك مطلبى بشود، يك وقت اين بود كه يك اشخاصى، ما مواجه يك اشخاصى بوديم، اينها واقعاً راه را، راه ما را صحيح نمى‏دانستند، خودشان يك راه

    صحيفه نور ج 11 صفحه 234

    صحيحى داشتند، خوب، يك چيزى بود، مى‏نشستند صحبت مى‏كردند اين راه درست است يا آن راه، يك وقت اين است كه قضيه اين نيست، قضيه اين است كه اينها از يك نقطه مى‏ترسند و آن اسلام است و از يك جمعيت مى‏ترسند، آنهائى كه به اسلام اطاعت دارند، آنهائى كه در راه اسلام فعاليت مى‏كنند. اين سيلى كه ابرقدرت‏ها از ايران خوردند، از اول عمرشان تا حالا نخورده بودند اين سيلى را.

    اين نصرت الهى را خدا نصيب ملت كرد

    جنگ جهانى، جنگ بود بين دو تا قدرت بزرگ، يك قدرت اين طرف بود، يك عده‏اى از دولت‏ها اين طرف بودند، يك قدرت آن طرف بود و يك عده‏اى از قدرتمندها آنجا با توپ و تفنگ و چيزهائى كه آن وقت بود به جان هم ريختند. هم در جنگ اول، من هر دو آنها را يادم هست و شماها نبوديد، آن وقت‏ها هم در جنگ اينطور بود كه دو تا قدرت بودند كه مقابل هم ايستاده بودند، زدند تو سر هم تا يكى غلبه كرد، هم در جنگ دوم كه باز دو تا قدرت با هم، يعنى دو گروه از قدرت با هم اختلاف كردند، زدند، همه چيز كردند و از بين بردند. ايران را قضيه اين نبود كه دو گروه قدرتمند مقابل هم ايستاده باشند، يك گروه بودند، يك جمعيتى بودند، يك دولت‏هائى بودند، همه قدرت‏ها دست آن بود، شاه مخلوع بود با تمام قدرت، امريكا دنبالش، شوروى دنبالش و ساير كشورها و مع‏الاسف كشورهاى اسلامى.

    من در پاريس كه بودم مواجه بودم با اين مسائل، از همه بيشتر امريكا دنبال اين بود كه آن وقتى كه آن مردك بود، آن مخلوع بود، آن وقت اصرار داشتند، بعدش كه جانشين بدتر از خودش تقريباً بود، آنوقت دنبال مى‏كردند كه اخيراً مى‏گفتند نرويد شما ايران، ايران الان زود است - الان - برويد، دشمن‏هاى ما براى ما صلاحديد مى‏كردند كه شما صلاحتان نيست حالا برويد ايران. اينها از اين قدرت ملت، ملتى كه ابزار جنگى نداشت و تعليمات نظامى هم نداشت، با تعليمات نظامى اين دست، اين طرف تعليمات نظامى نداشتند، يك دسته بازارى بودند، يك گروه زياد بانوان بودند، يك گروه زياد جوان‏ها بودند، دانشگاهى بود، بازارى بود، چه بود كه اينها هيچ كدامشان تعليمات نظامى نديده بودند، طرف ما تعليمات نظامى داشتند، ماها اين طرف ابزار جنگى نداشتيم، حالا چهار تا تفنگ، جزء غنائمى است كه شما از آنها گرفتيد و الا دست شما نبود، يك چيزى كه با آتش زدن مثلاً لاستيك و اين در مقابل مسلسل و توپ چيزى مى‏شود، اينها البته مسأله نيست كه خدا خواست، اين نصرت‏هاى الهى را ما از آن غافليم. در همين قضايا، چون يك ملتى بود مظلوم و يك ملتى بود كه قيام كرده بود براى خدا، فرياد مى‏زد ما جمهورى اسلامى مى‏خواهيم، فرياد مى‏زد كه ما ظلم نمى‏خواهيم خدا تاييد كرد ملت را، يعنى يك نصرت‏هائى به اين ملت عنايت كرد كه در تاريخ مگر در صدر اسلام ديگر نبود يك ملتى همه قدرت‏ها دست او، دست طرف مقابل، لكن يا بترسد استعمال كند، يا وقتى فرمان بدهد، از او فرمان نبرند، خدا يك ترسى در دل اينها انداخت كه همان ترس اسباب اين شد كه براى ما

    صحيفه نور ج 11 صفحه 235

    يك نصرتى حاصل شد، يك نصرتى بود خودش.

    گاهى لشكر اسلام را با همين رعب، رعب مى‏انداختند در دل آنها، منتشر مى‏شد توى لشكر كه اين عرب‏ها آدم مى‏خورند، اين رعبى در دل اينها مى‏افتاد كه نتوانند مقابله كنند، اين در اين قضيه‏اى كه براى ما اتفاق افتاد، اين مسأله بود كه خدا تاييد كرد اين ملت را و هيچ كس غير خدا نبود كه كارى انجام بتواند بدهد، اين بود كه يك اجتماع در يك مطلب، سى و چند ميليون جمعيت همه يك مطلب بگويند، همه يك راه بروند، مگر اين مى‏شود، كسى مى‏تواند همچو كارى بكند، مگر با تبليغات مى‏شود اين كار را كرد، انسان بيست سال تبليغ مى‏كند، يك بازار تهران را نمى‏تواند قبضه كند، در چند وقت تقريباً يكدفعه ما ديديم كه سرتاسر ايران حرف‏هاشان يك چيز است.

    من كه پاريس بودم يك كسى آمد از ايران پيش من (حالا هم يادم نيست كى بود) گفت كه من رفتم به اطراف، در ايران كه بودم، دهات آن جاپلق و كمره و آنجاها كه من اطلاع ازشان دارم، حتى يك جائى را گفت كه من آنجا را خودم رفته‏ام، يك ده، نه، يك قلعه‏اى بود، يك قلعه توى كوهى است، گفت كه همه جاى آنجاها كه ما رفتيم صبح كه مى‏شد، آخوندش توى ده جلو مى‏افتاد و مردم ده هم دنبالش تظاهر مى‏كردند و به من گفت من رفتم در آن قلعه حسن فلك كه يك قلعه كوچكى است رفتم آنجا ديدم آنها همان را مى‏گويند كه تهران مى‏گويند، من در پاريس اميدوار شدم به اينكه ما انشاءالله پيروز هستيم. وقتى بنا شد يك ملت اينطورى قيام بكند، اين يك دست غيبى در كار است، اين نمى‏شود كه با تبليغ و با صحبت، آخوند منبر برود يك چيزى بگويد، نمى‏شود، اين قضيه‏اى بود كه خدا مى‏خواست و ما پيروز شديم و بحمدالله و اميدوارم كه پيروز بشويم تا آخر.

    براى برقرارى نظم، تا استقرار رژيم اسلامى همه اسلامى كار كنيد

    لكن اين توجه بايد براى ملت ما باشد كه اينها مهم‏شان اين است كه در همين داخل ما را آسيب بزنند، آسيب بردار كنند، اين يك نقشه بود كه قم و تبريز با هم شروع كردند، نقشه است اينكه به همان وضعى كه قم شروع كرد، به همان وضع شروع كرد و در همان ساعت قبل از ظهر روز جمعه به يك وضع خاصى شروع شد به اخلالگرى و در تبريز همان وقت با همين وضع خاص يعنى مثل اينكه همين گروه دو تا شدند، يك دسته اينجا به همين وضع اينجا شروع شد، كه معلوم است يك توطئه‏اى بوده است كه در نظر دارند اينها و الان هم در تبريز همين هست. الان هم به من اطلاع دادند كه دارند باز مجهز مى‏شوند اينها، مى‏خواهند كه نگذارند يك استقرارى در اين مملكت پيدا بشود تا منعكس بشود به خارج كه اينها، قابل اين نيستند كه آزادى داده بشود و ما بايد با تمام كوشش‏مان، كوشش كنيم كه اين نقشه را خنثى كنيم، يعنى هر كه در هر جا هست خوب كار كند، اسلامى كار كند، اتكائش به اسلام باشد، شما در همان محلى كه هستيد، اسلامى كار كنيد، اين خواهرها در هر جا كه هستند، اسلامى كار كنند، كشاورزها در محل خودشان اسلامى كار كنند، وقتى بنا شد همه جا اسلامى كار كنند نظم پيدا مى‏شود، انتظام پيدا مى‏شود، اگر در ارتش به طور اسلامى عمل بشود، در ژاندارمرى، در شهربانى، در

    صحيفه نور ج 11 صفحه 236

    پاسدارها، در همه جا به يك نظم كار بشود، به يك جور كار بشود، كار پيش مى‏رود. الان مملكت شما - الان - فعلاً احتياج دارد كه همان نهضتى كه اول داشتيد و هيچ كدام فكر اين چيزهائى كه خودتان مى‏خواستيد نبوديد، آن وقتى كه در خيابان مى‏رفتيد و فرياد مى‏زديد الله اكبر و بايد برود اين رژيم، ابداً به فكر اين نبوديد كه نهارمان امروز چى هست - يا امروز چى هست - يا امروز چه جورى است، هيچ به فكر اين نبوديد، معلوم است اگر بوديد نمى‏شد، اينطور بود كه دنبال هر انقلابى اين هست، بعد كه رسيد به يك قدم، پيروزى به نظرتان آمد. ما حالا پيروزيم الحمدلله، حال كه پيروز برگشتيد به وضع خودتان، ببينيد كه وضع‏تان چه جورى است، به وضع خودتان برگشتيد ديديد كه خوب، نابسامانى هست، اينها شروع كردند به ايجاد ناراحتى، در اين موقع ايجاد ناراحتى كردند، هى رفتند پيش كارخانه‏دارها كه ببينيد به شما حقوق مى‏رسد، به آنها زيادتر مى‏رسد، خانه شما چطور است، خانه آنها چطور است، رفتند بين كشاورزها همين طور، رفتند در دبيرستان، در جاهاى ديگر همين طور، هر جا توانستند رفتند، حالائى كه دنبال انقلاب است و ناراحتى شروع مى‏شود ناراحتى را دامن زدند، زيادش كردند و حالا هم مشغولند به همين امر.

    الان وظيفه ملت ما هر كدام در هر جا هست اين است كه همان نهضتى كه از اول بود كه متوجه به اين نبود كه من حالا چى دارم يا چى ندارم، همان را ادامه بدهد تا وقتى مستقر بشود حكومت، الان بين يك راه هستيم و متزلزل، ما كه نرسيديم به نقطه اعلى، ما الان رسيديم به جايى كه بعضى از ابزار حكومت درست شده، قانون اساسى‏اش رأى داده شده است، اصل جمهورى اسلامى رأى داده شده است، حالا، نه رئيس جمهورى داريم، نه مجلسى داريم، مجلس بايد همه كارها را انجام بدهد. استقرار ندارد الان مملكتمان، بايد ما كارى بكنيم كه با همان نهضتى كه تا حالا آمديم. اين را نگهش داريم تا بتوانيم ما اين مراحل بعد را به سلامت طى بكنيم، اگر بنا باشد كه از حالا شروع كنيم به اختلاف سر رئيس جمهور و سر - عرض بكنم - آنهائى كه بايد در مجلس بروند، منتخب بشوند وكلا، اگر ما شروع كنيم به اختلاف و يك اختلاف دامنه‏دارى كه در يك حكومت‏هاى مثلاً ..... بوده است، هم بوده اين اختلافات و حالا كه يك حكومت مستقرى نيست، چند صد سال آنوقت شد و زمينه از صد و بيست و چند نفر رئيس جمهور - عرض مى‏كنم - زمينه معلوم است كه مى‏خواهند چه بكنند. اگر ما غفلت كنيم از مطلب و ندانيم، نفهميم اين معنا را كه اين توطئه هست، صد و بيست و چند نفر خودشان نرفتند سراغ اين كار، صد و بيست و چند نفر را وادار كردند به اينكه بروند و خودشان را منتخب كنند براى اينكه شلوغى ايجاد كنند و بعد هم از وكلا خدا مى‏داند چه خواهد شد. اگر ما چشممان را باز نكنيم و هر كس در هر جا هست عملش را اسلامى نكند و نهضتش را باز نيمه رس نداند، نرسيدن به آخر، بداند كه ما بين راهيم و بين راه باز هم راهزن‏ها هستند، الان هم مشغولند.

    بقيه نهضت را با حفظ ايمان و وحدت كلمه به پيش ببريد

    بايد همه جوان‏ها، همه جا در تبليغاتشان، در گفتارشان، در صحبت‏هاشان تنبه بدهند مردم را، كه

    صحيفه نور ج 11 صفحه 237

    آقا با هم بشويد، الحمدلله هستند، با هم خوب هم هستند، لكن بايد زيادترش كرد، بايد كارى كرد كه آنها طمعشان را ببرند از اينكه مملكت را مى‏توانند ببلعند. آنها هم باز الان طمع دارند و از رو نمى‏روند، لكن ما بايد كارى بكنيم و همه‏مان موظفيم كه كارى بكنيم كه اين اجتماعى كه بود و اين وحدت كلمه‏اى كه بود و مهمتر، اين ايمانى بود كه با آن ايمان پيش برديم، به پيش برديد شما، آن محفوظ باشد تا انشاءالله با همين گرمى و تنور گرم ما اين دو تا نان را هم بپزيم، نان رئيس جمهور و نان قضيه انتخابات، وقتى اين دو تا هم از اين تنور درآمد آنوقت باقى‏اش ديگر آسان هست انشاءالله.

    خداوند همه شما را تاييد كند، موفق باشيد و سلامت باشيد و دعا به همه‏تان مى‏كنم و اميدوارم كه شما هم غافل نباشيد از اينكه توجه به خدا داشته باشيد، همه چيز از آنجاست، هيچ چيز از ماها نيست، هر چه هست به او متوسل بشويد و پيش مى‏رويد انشاءالله.

    والسلام عليكم و رحمةالله و بركاته‏

    
    previos page menu page next page
    

  5. #975
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 11 صفحه 241

    تاريخ: 20/10/58

    بيانات امام خمينى در جمع كاركنان بيمارستان سهاميه و كشتى گيران ارتش جمهورى اسلامى ايران‏

    مردم با روح اسلامى در اين مملكت پيش رفتند

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من از خواهران و برادرانى كه در اين اطاق كوچك جمع شدند و با روح‏هاى بزرگ بحمدالله مجتمعند تشكر مى‏كنم و من اميدوارم كه كشور ايران مايه افتخار اسلام باشد و اميدوارم كه خواهرها و برادرهاى ما امروز كه زير پرچم اسلام هستند، به وظايف اسلامى آنطور عمل كنند كه مايه افتخار همه ما باشند. شما خواهرها اميدوارم كه در محلى كه هستيد با حسن نيت براى اسلام، براى سربلندى عمل كنيد و همانطورى كه مشغول كار ارجمندى هستيد، مشغول تهذيب نفس خودتان هم باشيد كه از شما به كسانى كه آنجا مراجعه به شما مى‏كنند سرايت كند، خلق خوب، نفسانيت خوب، اعمال خوب. ما امروز احتياج داريم به اينكه همه‏مان يك راه انسانى را پيش بگيريم كه كشورمان اين ادعائى را كه دارد جمهورى اسلامى است، شاهد هم بر اين ادعا داشته باشد. البته حالا جمهورى اسلامى است رژيم ايران به حسب رأى ملت، لكن محتواى آن هم از هر جهت اسلامى باشد، به طورى كه هر جا قدم بگذاريد مثل اينكه قدم در يك عبادتگاه گذاشتيد. بيمارستان‏ها همچو باشد كه در خدمت خدا باشد و ارتش همچو باشد كه در خدمت خدا باشد. من اميدوارم كه همانطور كه گفتيد پرچم جمهورى اسلامى را در مملكت‏هاى ديگر هم به اهتزاز درآوريد، اميدوارم كه همه مستضعفين زير پرچم اسلام به مستكبرين غلبه كنند و زمين را كه خداوند ارث آنها قرار داده است از دست چپاولگرها بگيرند و آنطورى كه شايسته است و دستور اسلام هست به آن عمل كنند. و اميدوارم كه پهلوان‏هاى عزيز ما همه جا سربلند باشند و همه جا با يك روح انسانى، يك روح اسلامى، يك نفس مهذب عمل كنند كه هر جا بروند علاوه بر اينكه در پهلوانى مقدم بر ديگران باشند در اخلاق و در آداب و در انسانيت مقدم بر همه باشند. و من اميدوارم كه با دست همه خواهرها و برادرها اسلام در ايران تحقق پيدا بكند، احكام اسلام در همه جا پياده بشود، اخلاق اسلامى در همه محقق بشود، يك كشور نمونه‏اى به دنيا عرضه بشود كه كشور وقتى رژيم اسلامى شد اينطور است وضعش. و الان مى‏دانيد كه قشرهاى مختلفى درصدد هستند كه نگذارند اين جمهورى اسلامى به ثمر برسد.

    الان كه ملت مى‏خواهند رئيس جمهور براى خودشان تعيين كنند، الان مى‏بينيد كه چه بساطى در همه جا درست كردند. در آذربايجان، در قم، در تهران، در مراكزى كه مراكز حساس است و مراكز

    صحيفه نور ج 11 صفحه 242

    اسلامى است كه بايد اسلام از اينجاها به جاهاى ديگر برسد، اين قشرهاى نادان كه بسيارى از آنها از روى نادانى است، در تحت تأثير يك اشخاصى كه الهام از خارج مى‏گيرند، الهام از دشمن‏هاى كشور مى‏گيرند، اينها به كارهائى دست مى‏زنند تا ايران را در خارج بدنام كنند و اسباب اين بشوند كه گفته بشود كه يك مملكتى است كه نمى‏تواند خودش را اداره كند. در صورتى كه همه مى‏دانيد و همه مى‏دانند كه هيچ انقلابى از اين انقلابى كه در ايران واقع شد بهتر نبود و از همه انقلاب‏هاى دنيا آرامتر و پرمحتواتر است و اين است كه اسلامى است و مردم با روح اسلامى در اين مملكت پيش رفتند و قشر آن اشخاصى كه برخلاف مسير ملت بودند و اشخاصى كه چپاولگر بودند، اشخاصى كه خائن بودند آنها را كنار گذاشتند و بيرون كردند و مجازات كردند و بحمدالله مملكت دست خود ملت است، دست ديگران از آن كوتاه است و من اميدوارم كه با وحدتى كه حفظ بشود در همه قشرها، باز هم قدم‏هاى ديگرى را به پيش ببريد و انشاءالله مملكت مال خودتان باشد و خودتان اداره كنيد.

    بهترين وظيفه از براى همه مردم اين است كه هر كس مشغول هر كارى هست آن را با صفاى نيت، با حسن نيت براى براى خدا خوب انجام بدهد. اگر همه ملت يك همچو روحيه‏اى پيدا بكنند زود كشور ما نجات پيدا مى‏كند. و خداوند انشاءالله همه شما را حفظ كند و موفق باشيد و از همه شما هم تشكر مى‏كنم دعاگوى همه هستم، خدمتگزار همه هستم.

    والسلام عليكم و رحمةالله و بركاته‏

    
    previos page menu page next page
    

  6. #976
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 11 صفحه 243

    تاريخ: 20/10/58

    بيانات امام خمينى در جمع گروهى از اهالى مشهد و شهرستانهاى ديگر

    وظيفه مردم است كه توطئه اخلالگران را خنثى كنند

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من از شما آقايان كه از راه دور و از مركز ولايت و از محل قدس ملكوتى آمديد تشكر مى‏كنم. چه سعادتى داريد كه چشم‏هاى شما به آن بارگاه عظيم ملكوتى باز مى‏شوند و در آن حرم شريف مركز علم و مركز ملائكه الله مى‏رويد و ما حسرت آن را داريم. من حسرت يك چنين توفيقى را دارم كه خداى تبارك و تعالى موفق كند ما را كه به پايبوس آن بارگاه معظم بيائيم، لكن چه كنم، چه بايد كرد كه دست‏هاى اجير و اقدامات ناشايسته اشخاصى كه از خارج هدايت مى‏شوند مانع از آن است كه كشور ما يك آرامشى داشته باشد و من بتوانم از اين محل خارج بشوم و به زيارت آن بارگاه، موفق. دعا كنيد در آن مركز سعادت، در آن معبد ملائكه الله كه خداوند اين مملكت را آرام كند و توفيق بدهد كه اهالى اين مملكت بتوانند به آن تكاليفى كه خداى تبارك و تعالى براى آنها معين فرموده است عمل كنند.

    برادران من! ما در يك موضع حساسى واقعيم. عزيزان من! چشم‏ها را باز كنيد و توجه‏تان به اوضاع كشورتان باشد و اين توطئه‏هاى اجنبى را در اين كشور خنثى كنيد. غفلت نكنيد كه مصالح كشور در كار است. اسلام امانتى است پيش شما، امروز به دست شما امانت گذاشته شده‏است و اگر غفلت كنيد از وظيفه الهى انسانى خودتان، غفلت كنيد از آن وظائفى كه بايد داشته باشيد ممكن است خداى نخواسته پشيمانى‏هائى پيش بيايد كه جبران نداشته باشد. اين اشخاص فاسد در اطراف كشورتان مشغول به توطئه هستند و وظيفه خود مردم است كه توطئه آنها را خنثى كنند. البته آن اراده صميمانه‏اى كه ملت ما دارد و با عزم جزمى كه جوان‏هاى ما دارند، توطئه‏ها همه خنثى و همه توطئه‏گرها دفن خواهند شد، لكن ممكن است كه توطئه‏ها اسباب تأخير بشوند و بايد هوشيارانه از آن جلوگيرى كرد.

    شما آقايان كه از مشهد، از بروجرد و از شمال، سلماس، جاهاى ديگر تشريف آورده‏ايد، همه‏تان وقتى كه به محل خودتان رفتيد، رفقاى خودتان را، دوستان خودتان را آشنا كنيد به وظائف خودشان و آن وظيفه حتميه شرعيه كه از اختلافات احتراز كنند و همه در صف واحد براى اسلام و براى جمهورى اسلامى و براى تعيين رئيس جمهور و براى تعيين وكلاى شورا، همه با هم اتحاد كنند و نگذارند اخلالگران در اين امور اخلال كنند. خداوند همه شما را توفيق و سعادت عنايت فرمايد.

    والسلام عليكم و رحمةالله و بركاته‏

    
    previos page menu page next page
    

  7. #977
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 11 صفحه 244

    تاريخ: 1023/58

    اخطار شديد امام خمينى به شوروى‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    چند روز قبل ورقه‏اى در تبريز منتشر شده بود كه در آن آمده بود خمينى تقاضاى كمك نظامى از شوروى نموده. من تصور كردم اين يك دروغ فاحشى است كه يك نفر غرضمند نوشته و منتشر نموده و قابل توجه نيست لكن امشب در راديو تلويزيون به وسيله خبرگزارى پارس از خبرگزارى فرانسه چنين آمده بود كاردار شوروى در مكزيك اعلام كرد اتحاد شوروى آماده است به ايران كمك كند تا اين كشور بتواند در برابر تحميل آمريكا عليه خود مقاومت كند. وى گفت كمك نظامى نيز از كمك‏هاى شوروى به ايران خواهد بود. كاردار شوروى در مكزيك تصريح كرد اين كمك‏ها در صورتى در اختيار ايران قرار خواهد گرفت كه دولت ايران و خمينى خواستار آن شوند و بعد بعضى مطالب نامربوط گفته بود. شوراى انقلاب جمهورى اسلامى و وزارت خارجه موظف هستند كه به سفارت شوروى ابلاغ كنند كه كاردار شوروى در مكزيك را تقبيح نمايند و از تكرار اين نوع مطالب توهين‏آميز جلوگيرى كنند. اينجانب و دولت ايران اجازه نمى‏دهيم كه دولت شوروى و دولت‏هاى ديگر دست به اين مطالب بى‏اساس كه توهين به مقدسات ما و به ملت شريف ايران است بزنند. بايد آمريكاى جنايتكار و شوروى بدانند كه ما با تمام قدرت در مقابل تجاوز هر دولتى به كشور ما ايستاده و از ميهن عزيز و اسلام بزرگ تا سر حد جان دفاع مى‏كنيم تكرار اين مطالب موجب مى‏شود كه ملت غيور ما دست به كارى بزنند كه موجب تأسف شود و ممكن است در روابط دولتين تجديد نظر شود.

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  8. #978
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 11 صفحه 245

    تاريخ: 24/10/58

    فرمان امام خمينى به حجت الاسلام خامنه‏اى‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    خدمت جناب مستطاب سيد الاعلام و حجت الاسلام آقاى حاج سيد على خامنه‏اى دامت افاضاته‏

    چون حضور جناب مستطاب حجت الاسلام و المسلمين آقاى منتظرى دامت افاضاته در حوزه مقدسه قم لازم بود و ايشان انصراف خودشان را از امامت جمعه تهران اعلام نمودند، جنابعالى كه بحمدالله به حسن سابقه موصوف و در علم و عمل شايسته هستيد به امامت جمعه تهران منصوب مى‏باشيد. از خداوند متعال توفيق جنابعالى را در ارشاد و هدايت مردم خواستارم.

    والسلام عليكم و رحمةالله‏

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  9. #979
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 11 صفحه 246

    تاريخ: 26/10/58

    پاسخ امام خمينى به سؤال درباره تبليغات رياست جمهورى‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    به اطلاع هموطنان عزيز برسانيد كه عكس اينجانب دليل بر تاييد كسى نبوده چنانچه دليل بر عدم تاييد هم نمى‏باشد.

    
    previos page menu page next page
    

  10. #980
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 11 صفحه 247

    تاريخ: 1/11/58

    نظر امام خمينى در مورد ترميم اصل 12 قانون اساسى‏

    بسمه تعالى‏

    ترميم اين اصل و بعضى اصول ديگر كه در متمم قانون اساسى نوشته مى‏شود و تصويب آن در صلاحيت ملت است و به رفراندم گذاشته مى‏شود، از نظر اينجانب بلامانع است.

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

صفحه 98 از 208 نخستنخست ... 4888949596979899100101102108148198 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/