صفحه 97 از 208 نخستنخست ... 478793949596979899100101107147197 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 961 تا 970 , از مجموع 2079

موضوع: صحيفه نور

  1. #961
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 11 صفحه 199

    تاريخ: 15/10/58

    مصاحبه خبرنگار مجله تايم با امام خمينى‏

    سؤال: احساسات ضد امريكائى در ايران وسيع است، امريكائيان هم به نوبت خود از ايران عصبانى هستند، دورنماى روابط دو جانبه را پس از قطعنامه شوراى امنيت چگونه مى‏بينيد؟

    جواب: احساسات ايرانيان عليه ملت امريكا نبوده، بلكه دولت آمريكاست. ما سال‏ها از بى‏عدالتى فرياد مى‏زديم و از اختناق شكايت داشتيم. اما امريكا شاه را بر تخت نشاند يعنى در 1941 متفقين او را به جاى رضاخان كه نوكر انگليس بود نشاندند و دولت امريكا در برابر مخالفت مردم ايران پيوسته از او حمايت كرد. شاه همه منابع ما را غارت كرد، شرف ملى ما، سرمايه‏هاى ما، استعدادهاى جوانان ما را بر باد داد، بدين ترتيب ايرانيان نمى‏توانند نظر خوبى به دولت امريكا داشته باشند و اخيراً ملت ما به اين نتيجه رسيد كه دولت كارتر، به اصطلاح سفارتخانه خود را به صورت پايگاهى براى جاسوسى و توطئه عليه ايران درآورده است. جاسوسان تحت عنوان مأموران سفارت فعاليت مى‏كردند و اكنون كه ملت ما اين حقيقت را دريافته، امريكا را دشمن شماره يك خود مى‏شناسد. به عقيده ما، ملت امريكا به خاطر رفتار دولتشان در ايران، به هيچ وجه قابل سرزنش نيستند. اگر امريكا بخواهد از طريق دخالت نظامى يا محاصره اقتصادى و يا شيوه‏هاى ارعاب، ما را از عدالت محروم كند، هرگز بحران حل نشده و در انديشه مردم باقى خواهد ماند. مردم امريكا نبايد بگذارند كارتر چنين شيوه‏اى را ادامه دهد، در غير اينصورت ملت ما متدرجاً تصور خواهد كرد كه مردم امريكا هم در سوءنيت كارتر نسبت به ايران سهيمند. راه ديگرى كه در برابر دولت امريكا وجود دارد اين است كه به اقدامات ناصوابى كه در ايران كرده اعتراف كند. از ديدگاه ما راه حل بحران، تحويل شاه مخلوع به ايران و اقداماتى براى جبران ضايعاتى است كه ديكتاتورى او بر ملت وارد آورده است. البته ضايعاتى جبران ناپذير هم وجود دارد منجمله شهادت صد هزار نفر در مبارزه عليه شاه، نيرو و استعدادهاى انسانى كه در راه سرنگونى او به كار گرفته شد قابل اعاده نيست، اما ما انتظار پس دادن ثروت‏هائى را داريم كه از اين ملت غارت كرده است. در صورتى كه ملت ايران قانع شود كه رئيس جمهور شايسته‏اى به جاى كارتر مايل به انجام عمل ناروا عليه ما نيست، مى‏تواند رفتارى عادى با امريكا داشته باشد،

    صحيفه نور ج 11 صفحه 200

    آن نوع روابطى كه ما با ديگر كشورها داريم.

    سوال: اينكه بيشتر كشورهاى عالم گروگان گيرى را محكوم كرده‏اند، ترديدى در شما در مورد موضعتان پديد نمى‏آورد؟

    جواب: بيشتر كشورهائى كه اين كار را كرده‏اند، زير فشار امريكا بوده است. ما مى‏خواهيم به همه دنيا نشان دهيم كه قدرت‏هاى فائقه را هم مى‏توان به نيروى ايمان شكست داد. ما در برابر دولت امريكا با همه قدرتش مقاومت مى‏كنيم و از هيچ قدرتى نمى‏ترسيم.

    سؤال: آيا مى‏دانيد كه شما ايران را منزوى كرده‏ايد؟ حتى ملت‏هاى اسلامى هم گروگان گيرى را محكوم كرده‏اند. شما امريكا را از ايران بيرون كرده ايد ولى چه كسى مى‏تواند شما را از فشار شوروى رها سازد؟

    جواب: ما امريكا را بيرون كرديم كه دولتى اسلام به وجود آوريم، نه اينكه شوروى را جانشين آن كنيم. شعارهاى ملت ما اين حقيقت را جلوه گر مى‏سازد. ما مرتباً گفته‏ايم نه غرب و نه شرق. اگر روزى شوروى به ما فشار آورد، با همان نيروئى با آن مقابله خواهيم كرد كه به ما امكان بيرون راندن امريكا را داد يعنى نيروى ايمان.

    سؤال: شما بايد قبول كنيد كه امريكا هرگز شاه را تحويل ملت ايران نخواهد داد. اگر ترديدى داريد، معلوم است كه امريكا را نشناخته ايد. اگر سازمان ملل حاضر به تحقيق در شكايات شما شود، گروگان‏ها را آزاد خواهيد كرد؟ در عين حال آيا همه ديكتاتورى‏هاى عالم بايد مورد تحقيق سازمان ملل قرار گيرند؟

    جواب: ما امريكا را خوب مى‏شناسيم و مى‏دانيم كه مى توانيم در برابرش مقاومت كرده و از شرفمان دفاع كنيم. مانشان داده ايم كه در برابر بيعدالتى بزرگ او كه پناه دادن شاه است مى‏توانيم مقاومت كنيم. ما بايد بر آمريكا غلبه كنيم و او را در همه منطقه شكست دهيم. خروج شاه از امريكا معما را حل نمى‏كند. يك سازمان بين المللى بايد تلاش‏هاى جدى را صورت دهد تا امريكا را وادار به تحويل شاه خائن به ايران كند. اين سازمان بايد ثروتى را كه شاه غارت كرده، به صاحبان اصليش كه ملت ايرانند، برگرداند. چنين سازمانى همچنين بايد همه ديكتاتورها را محاكمه كند. ما تسليم بى‏عدالتى نخواهيم شد و با ستمكاران كنار نخواهيم آمد.

    صحيفه نور ج 11 صفحه 201

    سؤال: اگر بحران گروگان‏ها حل شود، آيا پيش بينى عادى شدن روابط نظير از سر گرفتن خريد اسلحه و معاملات تجارتى را از آمريكا مى‏كنيد؟

    جواب: ما با هر نوع معامله‏اى كه مصالح مسلمين را آسيب رساند مخالفيم. پيوندهاى تجارتى و ديگر مبادلات، مادام كه به مصلحت ملت ما باشد براى ما مورد قبول است. در عين حال دولت مسؤول امضاى چنان موافقت نامه‏هائى است نه من.

    سؤال: اقتصاد ايران زنده نشده، فقيران جنوب تهران مثل گذشته‏اند، نيروهاى مسلح احتمالاً نمى توانند از ايران در برابر حمله دفاع كنند، فعاليت سياسى عادى به چشم نمى‏خورد، با توجه به اين خصوصيات نبايد بگويم كه انقلاب موفق نشده است؟

    جواب: ممكن است همه اين مشاهدات درست باشد اما انقلاب موفق بوده است، حتى اركان انقلاب محكم تر شده است. اين حقيقتى است كه ملت ما به انقلاب عادت كرده‏اند و امروز همه انقلابى و آماده شهادت هستند. من جداً اعلام مى‏كنم كه ماتوانيم به آسانى در برابر تجاوز آمريكا بايستيم. امريكا ممكن است ما را شكست دهد ولى نه انقلاب ما را و به همين دليل است كه من به پيروزى خودمان اطمينان دارم. دولت امريكا مفهوم شهادت را نمى‏فهمد. ما با چنين روحيه‏اى است كه همه مشكلات ايران را حل مى‏كنيم. به شعارهاى مردم نگاه كنيد كه مى‏گويند، كارتر نمى‏داند منطق شهادت چيست. بايد به شما بگويم كه ضايعاتى كه با آن روبرو هستيم زائيده پنجاه سال خيانت خاندان پهلوى است و حداقل بيست سال ترميم آن طول مى‏كشد. آزادى و جمهورى اسلامى برقرار شده اما استقلال كامل نيازمند قطع وابستگى به شرق و غرب است و آن هم هدفى است كه ما به آن خواهيم رسيد.

    سؤال: پاره‏اى اوقات شما با صدور اعلاميه‏هائى به مردم مى‏گوئيد چه كار بكنند و در عين حال وقتى كه مى‏خواهيد از مسووليت اجتناب كنيد مى‏گوئيد من نمى‏توانم كارى بكنم، اين در اختيار مردم يا دانشجويان است؟

    جواب: اين حقيقتى است كه من هم مثل ديگران نظرم را ابراز كرده و در مورد آنچه كه بايد انجام شود اظهار نظر مى‏كنم اما شما نبايد ترديدى داشته باشيد كه گروگان‏ها در دست دانشجويانند.

    سؤال: آيا هرگز در مورد چيزى اشتباه كرده‏ايد؟

    جواب: فقط محمد رسول الله و ديگر پيامبران و ائمه اشتباه نمى‏كردند، هر كس ديگرى اشتباه مى‏كند.

    
    previos page menu page next page
    

  2. #962
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 11 صفحه 189

    تاريخ: 14/10/58

    بيانات امام خمينى در جمع اساتيد دانشگاه تهران‏

    دنباله هر انقلابى احتراز از مشكلات امكان ندارد

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من از توجه شما آقايان دانشمندان به مسائل محل احتياج تشكر مى‏كنم و اميدوارم كه با همت والاى همه قشرها، خصوصاً دانشگاهى‏ها و دانشمندان، متفكرين، مشكلات كم كم رفع بشود، البته مشكلات زياد است و دنباله هر انقلابى هم احتراز از مشكلات امكان ندارد، لكن من به شما آقايان مژده مى‏دهم به اينكه اين انقلاب اسلامى از تمام انقلاباتى كه در دنيا اتفاق افتاده است بهتر است و ضايعاتش كمتر و آن چيزى كه به دست آمده و اميد است زودتر به دست بيايد، بيشتر. مهم اين است كه انقلابات ديگر نوعاً از يك قوه جباره‏اى منتقل مى‏شد به يك قوه جباره ديگر، كودتا واقع مى‏شد يا احزاب، مثلاً يك حزبى تقويت مى‏شد و به طور كودتا يك رژيمى را از بين مى‏بردند و يك رژيمى ديگر مى‏آمد در كار كه هر دو آنها شبيه به هم بودند، يك قدرت طلبى بود.

    سرنيزه مى‏تواند يك مردمى را سركوب كند، لكن نمى‏تواند مستقر باشد

    الان شما مى‏بينيد كه در افغانستان كه ما الان فعلاً مورد ابتلائمان است، كودتا مى‏شود، لكن كودتاهايى است كه يك قدرتمندى به وسيله قدرتمند ديگر مى‏آيد روى كار، بعد او مى‏رود يك قدرتمند ديگر مى‏آيد روى كار و ملت هيچ، ابداً رضايت از اين امور ندارد، ملت‏ها كار ندارند به آن. الان ملت افغانستان با اين انقلابى كه در اغتشاشى كه در افغانستان اتفاق افتاده و آنى كه از طرف شوروى تقويت مى‏شود و اصل كودتا، كودتاى شوروى است، نه كودتاى آن شخص، قبل از سركار آمدن آن شخص، آن قواى شوروى وارد شد به افغانستان و وارد شد و حكومت را از بين برد، نه اينكه حكومت او بيايد، به رغم حكومت، اينها آمدند و افغانستان را گرفتند و قبضه كردند و حكومتش يك حكومت فاسدى بود، آن حكومت فاسد را بردند، يك حكومت فاسدترى به جاى او گذاشتند و الان هم افغانستان در قبضه آنهاست برخلاف ملت و همه اشخاصى كه متفكرند و همه دولت‏هائى كه وابسته به خود شوروى نيستند اين امر را محكوم كردند و سفير شوروى همان چند ساعت بعد از آن كارى كه كرده بودند آمد اينجا و مانده بود اينجا تا وقتى كه من همين وقت‏ها ملاقاتش كردم، اين گفت: من يك پيامى آوردم و پيامش را ذكر كرد و همين مطالب بود كه اشخاص خارجى آمده بودند و در افغانستان مشغول به مثلاً

    صحيفه نور ج 11 صفحه 190

    اخلال بودند و مخالف با ملت بودند و دولت افغانستان از شوروى خواست كه بيايد اين كار را بكند و آن هم بنا دارد بيايد، در صورتى كه آمده بودند و از بين برده بودند او را، من از او پرسيدم كه آن خارجى كه شما مى‏گوييد كى هست؟ كدام خارجى‏ها آمدند؟ با تمجمج گفت: پاكستان، بعد من برايش قصه‏اى را گفتم كه اساس مسائل ما هم همان قصه است، گفتم اگر شما خيال كنيد كه با سرنيزه بتوانيد يك ملتى را خاضع كنيد و استقرار هم پيدا بشود اين اشتباه است، سرنيزه مى‏تواند يك مردمى را سركوب كند، بكشد، چه بكند، لكن نمى‏تواند مستقر باشد، ملت اگر يك چيزى خواستند، نمى‏شود به خلاف ميل ملت هميشه يك كارى را انجام داد و اگر رژيمش با حكومت با ملت، دو رژيم باشد ملت مسلم باشد، حكومت كمونيست باشد، اين نخواهد درست شد و شما همچو اميدى نداشته باشيد، با بودن يك ملتى به حال نظام اسلامى و آمدن يك حكومتى براى اين ملت به نظام ديگرى مثل كمونيست است اين مى‏شود اول شماها بريزيد و بكشيد (و چنانچه دارند همين كار را مى‏كنند) و مردم را سركوب كنيد، لكن اين استقرار نمى تواند پيدا كند.

    در دنيا ما نداريم يك همچو انقلابى كه دنبالش آزادى باشد

    و عمده اين است كه حكومت‏ها نمى‏توانند بفهمند تكاليف خودشان را راجع به ملت‏ها، حكومت‏ها هر چه روى كار آمدند، تقريباً آمدند براى سركوبى ملت‏ها، در صورتى كه حكومت يك ملت (خصوصاً در آنجاهائى كه دعوى دموكراسى و امثال ذلك مى‏كنند) براى خدمت مردم است نه براى سركوبى مردم، لكن مابينيم حكومت‏ها اينطور نيستند. اين حكومت‏هائى كه ما با ايشان مواجه بوديم و ديديم كه همه مى‏دانيد وضعشان چه بوده و اين حكومت‏هاى همجوار ما هم مى‏دانيد كه همه اينطور هستند كه يك دسته اقليتى با قدرت و سرنيزه و پشتيبان داشتن از خارج مى‏آيند و يك ملتى را سركوب مى‏كنند تا آن اندازه‏اى كه بتوانند ملت‏ها بيدار بشوند. از آن جمله مسأله ايران بود، كه ايران مبتلا بود به يك حكومتى كه با سرنيزه انگليسى‏ها اول و با سرنيزه اين قواى ثلاثه، اين متفقين و در ادامه‏اش با سرنيزه امريكا به اين ملت مسلط شد و رساند كار را به آنجاهائى كه همه ديديد. لكن اينطور نبود كه اين نهضت ايران يك قدرتمندى باشد ضد يك قدرتمند ديگر كه آن قدرتمند با سرنيزه بيايد اين قدرتمند را خارج كند و خودش با سرنيزه سركوبى كند، اين يك نهضتى بود كه از متن ملت بپا شد، نهضت، نهضت ملى بود، يعنى ملت از زن و مرد، از بچه و بزرگ همه قيام كردند و اين حكومت جائر را از بين بردند، اين يك امتيازى است بين اين نهضت اسلامى ايران با نهضت‏هاى ديگر كه اين صددرصد ملى بود، يك شخصى كه سرنيزه دستش باشد، بيفتد جلو، همه مردم را بكشاند با توپ و تانك، يك توپ و تانك ديگرى را بكوبد، اين نبود، ملت در مقابل يك دولت ايستاد و هيچ هم توپ و تانكى نداشت، همه‏اش فرياد و تظاهر. اتكال به خدا بود، از اين جهت اين امتياز هست كه مال ملت هست اين، اين نهضت نه كودتاست و نه اينكه يك قدرتى قدرت ديگر را از بين برده باشد، يك ملتى يك قدرتى را از بين برده، يك ملتى در صورتى كه نه نظامى بود، نه تعليمات نظامى داشته و

    صحيفه نور ج 11 صفحه 191

    نه چيزى، دانشگاهى بودند و يا دانشجو بودند و يا طلبه بودند و يا زن بودند و يا مرد، مثلاً بازارى بودند و اينها هيچ كدام تعليمات نظامى نداشتند و ابزار نظامى نداشتند و ابراز نظامى هم دستشان نبود، لكن همه بودند، وقتى همه بودند، يك قدرت ملت، يك قدرت الهى بود و نكته ديگر، اينكه همه هم قيام كرده بودند، يك چيز مى‏خواستند و آنكه حكومت عدل مى‏خواستند، حكومت اسلام مى‏خواستند، اين آمال همه بود، آن بچه‏هائى كه تازه زبان باز كرده بودند از مادرهاشان ياد گرفته بودند و مى‏گفتند جمهورى اسلامى زن و مرد و آنهائى كه مطلع بودند، همه مى‏گفتند ما حكومت اسلامى مى‏خواهيم. پس اين نهضتى كه در ايران شده است به واسطه اين دو نكته كه يكى نهضت از متن ملت و يكى هم عقائد اسلامى و براى اسلام، اين اسباب اين شده كه اين نهضت وقتى جلو رفت ديگر شروع نكرد به سركوبى مثل الان شما وضع افغانستان را ببينيد به مجرد اينكه حكومت حالا، حكومت امين را زده زمين، حالا افتاده به آدمكشى، طياره‏هاى شوروى بالاى سر ملت افغانستان و قواى چهل و پنجهزار كه مى‏گويند قواى شوروى مجهز توى شهر ريختند و دارند چه مى‏كنند البته آنها مقاومت دارند مى‏كنند و بالاخره پيروزى با ملت است انشاءالله، اينجا اينجور نبود. اينجا بعد از اينكه همه، ديگر اين يك چيزى است كه ما همه شاهد بوديم بعد از اينكه قوا شكسته شد و شاه اول رفت و شاه مخلوع اولى رفت و دنباله‏اش هم بعد رفت و اينها بعدش بنا نداشتند به اينكه بريزند تو خانه‏هاى مردم، سركوب كنند مردم را، طياره بيايد و چه، براى آنكه آن ملت بود همه با هم بودند ديگر يك قدرتى نيامده بود روى كار به ضد ملت، ملت بودند همه با هم رفيق و برادر.

    بنابراين، اين يك خاصيتى بود در اين نهضت ما كه براى اين خاصيت دنبالش ديگر اين آدمكشى‏ها شروع نشد، كه چند هزار جمعيت، در يكى از اينها در افغانستان گفتند بيشتر از سه هزار در يك محل، بيشتر از سه هزار را كشتند، يك مسجد كه دويست و پنجاه نفر مشغول نماز بودند و افراد ديگرى هم در كار بودند، همه‏شان را با چيز كشتند اينجا اين حرف‏ها نبود در كار، براى اينكه اينجا يك قدرتى با يك قدرتى مواجه نبود، يك ملتى با يك قدرت مواجه بود، ملت ديگر بعد از اينكه غلبه كرد، براى كى چيز بكند، تا پنج ماه هم تقريباً، يك آزادى در اين مملكت بود كه در هيچ انقلابى در دنيا نبود، فرانسه را مى‏گويند كه از همه ممالك مثلاً اقدم يا زودتر است به تمدن، فرانسه بعد از اينكه انقلاب در آن پيدا شد اينقدرها آدم كشته شد، الان هم باز معلوم نيست آنطور استقرا پيدا كرده باشد، اينطور آزادى باشد. اينجا بعد از اينكه اين سد شكسته شد، پشت سر سد يك آزادى مطلق، تمام فرودگاه‏ها باز بود، بنابر اين نبود كه يك چيزى كه بشود فرودگاه باز باشد، همه جاها را مى بستند، تمام مخابرات را كنترل مى‏كردند، قطع مى‏كردند بين آنجا و همه جا و تمام فرودگاه‏ها بسته مى‏شد، تمام مطبوعات قدغن مى‏شد، توقيف مى‏شد، در كودتاهائى كه بوده است و در انقلاباتى كه بوده، اينطور بوده كه پشتش يك اختناقى بوده است كه بالاتر از هر اختناقى، اختناق دنبال كودتا بوده، دنبال انقلاب بوده و همه ديديد كه دنبال سر اين انقلاب يك آزادى مطلق بوده، يك آزادى بود كه شروع كردند اشخاص مفسد و فاسد استفاده از آن كردند. تا پنج ماه همه چيز آزاد بود، همه روزنامه‏ها و همه مقالات و همه

    صحيفه نور ج 11 صفحه 192

    گويندگان و همه چيزها و همه راه‏ها هم باز بود، حالا هم كه باز است. بعد از چند ماه معلوم شد كه خوب، اين مطبوعات همچو نيست، يك مطبوعاتى باشد كه مثلاً يك دسته‏اى يك عقائدى دارند مى‏خواهند آن عقائد را ذكر بكنند معلوم شد يك توطئه‏هائى دارند اينها و از اسرائيل كه دشمن بشريت است اينها دارند ارتزاق مى‏كنند و توطئه دارند. بعد از اين هم يك دسته‏اى از چند تا روزنامه، براى اينكه محاكمه بشوند، ببينند كه اينها چرا اين كارها را مى‏كنند چيز شد. اما كشتار دستجمعى، و آن مسائل هيچ نبود. چند نفر از اينهائى كه پنجاه سال مشغول هرزگى بودند و مشغول كشتن و وادار كردن به كشتن بودند، يك عده معدودى از اينها را آوردند محاكمه كردند، بعد از اينكه معلوم شد كه اينها اينطور بودند، چند نفر كشتند و چقدرها را چه كردند، اينها را به جزاى خودشان رساندند. در دنيا ما نداريم يك همچو انقلابى كه دنبال سرش اينجورى با انسانيت رفتار شده باشد، آزادى داده شده باشد، نداريم ما يك همچو چيزى و اين براى اين بود كه از ملت بود و براى اسلام بوده، ملت خودش را موظف مى‏دانست به اينكه كار خلاف نكند، خوب، البته در يك همچو جمعيت سى و چند ميليونى هستند، خوب، يك عده‏اى هم هستند كار خلاف مى‏كنند هميشه بوده و حالا هم هست و از زمان سابق هم بوده تا حالا، اما اينطور نبوده است كه يك كشتار دستجعى، آن اشخاصى كه غلبه كردند يك كشتار دستجمعى بكنند، آن اشخاص كه غلبه كردند يك اختناق فوق العاده پيش بياورند، اين حرف‏ها نبوده در كار و عمده‏اش همين بوده كه مال ملت بوده و براى اسلام بود. اين مسأله‏اى بود كه فرق هست مابين اين نهضت و نهضت‏هاى ديگر از اين جهت كه نهضت ملى است و اسلامى.

    اگر ما به تمدن فاسد غرب پشت كنيم خودكفا خواهيم شد

    مى‏بينيد شما كه همه قشرها الا يك دسته‏هاى كوچكى كه فاسد هستند و آنها از خارج الهام مى‏گيرند همه مشغول اينها شدند، همه احساس اين معنا را مى‏كنند كه ما بايد براى كشورمان يك كارى بكنيم، دانشگاه هم مشغول همين كار است، دانشسراها هم مشغول همين كار هستند، رعيت‏ها هم مشغول همين زراعت هستند. در دو روز پيش از اينكه رعيت‏هاى اطراف قم آمده بودند با بيل‏هاشان (جالب هم بود) و فرياد هم مى‏زدند كه ما خودمان مى‏خواهيم چيز خودمان را درست بكنيم و كشاورزى خودمان را، كشاورزها مشغولند، لكن مى‏دانيد كه يك مملكتى كه خوب لااقل حالا از سابق بوده، لااقل پنجاه سال كوشش شده در فساد، نه اينكه همين مشغول كار خودشان بودند و كارى نداشتند، به رعيت كارى نداشتند، به ملت، نخير كار داشتند، كوشش كردند كه از همه جهات اين مملكت را به آسيب برسانند، در دانشگاه‏ها يك جور، به يك وسيله، يك دانشگاه استعمارى درست كرده بودند براى ما كه جوان‏هاى ما وقتى آنجا مى‏رفتند، وقتى كه بيرون مى‏آمدند به نفع ديگران بيشتر صحبت مى‏كردند تا به نفع خودشان، تربيت اينطور مى‏خواستند بكنند و هر جا را دست گذاشتيد مى ديديد كه خرابى كردند. هر جا به يك قسمى، در اين توده‏هاى مردم ايجاد اختلافات، كم كارى، نگذارند مردم كار بكنند و مى‏خواهند وابسته به غير باشند، ما را وابسته به غير ما. عقيده مان اين شده است كه

    صحيفه نور ج 11 صفحه 193

    غير از غرب ديگر كسى نيست، جائى نيست كه بشود، ما بايد وابسته باشيم يا به شرق و يا به غرب. آدم خوب‏هاى ما مى‏گفتند به غرب وابسته باشيم، براى اينكه اين مقدار ادراكشان نبود كه نه، ماتوانيم خودمان بايستيم كار بكنيم، خودمان مى‏توانيم سرپا بايستيم، ما ترجيح مى دهيم به اينكه از اين تمدنى كه ما را فاسد دارد مى‏كند دست برداريم و برسيم به يك زندگانى بسيط انسانى.

    اگر ما يك همچو چيزى پيدا بكنيم واز اين تمدن مفسد و فاسد پشت بكنيم به آن، خودمان كم كم خودكفا خواهيم شد. آن كه ما را نمى‏گذارد به اينكه در هر قشرى كه داريم خودكفا باشيم، وابستگى است كه ما به آنها داريم. وقتى بنا شد كه قبله يك ملتى غرب باشد، روبه آنجا مى‏ايستد و حرف مى‏زند. آتاتورك عكسش، من در آنوقت كه در تركيه بودم، من مجسمه‏اش را ديدم كه مجسمه‏اش اين بود، دستش را اينطور دراز كرده بودند، گفتند آنهائى كه آنجا بودند، كه دستش را طرف غرب دراز كرده است و مى‏گفت كه همه چيز از آنجا بايد باشد و يكى از دانشمندان به اصطلاح ما كه در زمان سابق بود و بعد هم فوت شد، او در ايران گفته بود كه ما تا همه چيزمان انگليسى نشود نمى‏توانيم درست كنيم خودمان را. يك همچو مغزهائى كه همه چيز را آنجا مى‏دانند ودامن زده با تمام تبليغاتى كه بوده است در عرض اين سال‏هاى طولانى به اينكه به ما باور بدهند و تحميل كنند به ما كه خودمان آدم نيستيم، تحميل كردند به ما، تا يكى دلش درد مى‏گيرد برود اروپا، يكى مى‏خواهد چند تا كلمه چيزى ياد بگيرد برود اروپا، شما اگر اينهائى كه رفتند اروپا و تحصيل به خيال خودشان كردند بياوريد به آن كسى كه صحيح در اينجا تحصيل كرده باشد (والا اينجا هم تحصيل صحيحى براى ما درست نكردند) اگر مقايسه كنيد مى‏بينيد كه اينكه رفته اروپا، رفته تفريح بكند، رفته كاغذ بگيرد بيايد اينجا، تحميل مردم بشود اجازه بگيرد، اجازه تحميل به مردم، آن ديپلمى را كه به جوان‏هاى ما مى‏دهند خيلى آسانتر و زودتر است از آنكه به خودشان مى‏دهند، براى اينكه خودشان مى‏خواهند دانشمند بشوند، ما را مى‏خواهند نگذارند، ما را همچو كردند كه هر چه هست از آنجاست و خودتان هيچ چيز نيستيد. اين را بايد به خودمان اثبات كنيم كه ما هم آدميم، كه ما هم هستيم در دنيا، كه شرق هم يك جائى است، همه‏اش غربى نيست، شرق هم يك جائى است كه خزائنش بيشتر از همه جا و متفكرينش بيشتر از همه جا بوده است. تا آنوقتى كه ما را اسير كردند، طب از شرق رفته به غرب، تمدن از شرق رفته به غرب، لكن مع‏الاسف قضايا چه شده است و دسته بندى‏ها چه جور بوده و تبليغات چه بوده است كه ما را به عقب زدند به طورى كه ما خودمان را هيچ مى‏دانيم. اين را كراراً من گفتم، فاستونى را در كارخانه اصفهان مى‏بافتند پشتش مى‏نوشتند انگليسى، براى اينكه تا انگليسى نباشد بازار هم نمى‏خرد آن را. من و شما هم نمى‏خريم، بايد انگليسى باشد تا بخريم، خيابان‏هاى ما اگر مى‏خواهد چه بشود، خيابان روزولت، آن روزولتى كه ما را به اين مصيبت نشاند و آمدند اين مرد را به قولى كه خودش گفت: من را صلاح ديدند كه باشم اينجاً و خدا لعنتشان كند كه همچو صلاحديدى را كردند، باز خيابان بايد خيابان روزولت، خيابان چرچيل، خيابان كذا. شما برويد بگرديد در همه خيابان‏هاى غرب، من كه نمى‏دانم اما من گمان ندارم كه اسم يكى از سلاطين در آنجا باشد، مگر اينكه بخواهند بازى بدهند ما را، گاهى

    صحيفه نور ج 11 صفحه 194

    اينطورى است كه بخواهند بازى بدهند ما را، يكى‏آنجا بگذارند. شما بيائيد صد تا اينجا درست كنيد ما ر اينطورى كردند كه بكلى در همه معلومات خودمان را بستيم و معلومات ديگران را نه، معلومات صادراتى، اگر يك معلوماتى، كه معلومات واقعى بود كه ما حالا به اين روز نبوديم. معلومات صادراتى يعنى آنكه نتواند به درد ما بخورد آنى كه نتواند ما را به مرتبه كذا برساند، لكن اسم زياد بود، تبليغات، دروازه تمدن كذا. شما مى‏دانيد مائى را كه اين آقا به دروازه تمدن رسانده! حالا كه رفته مى‏بينيد چيست، وضع چيست، وضع ما چيست، هيچى نداريم، همه خزائنمان را بردند، هر چه نفت داشتيم بردند و ايشان هم وعده كرده بود تا بيست سال ديگر ما نفت داريم و از خورشيد استفاده مى‏كنيم، البته اگر ايشان بودند تا بيست سال ديگر شايد نفت نداشتيم ديگر، ولى بحمدالله داريم نفت، دزدى وقتى در آن نباشد هست.

    مطالعات كارشناسان خارجى براى غارت منابع كشور

    در هر صورت اين خاصيتى كه در اين انقلاب هست كه اسلامى است و ملى، اين خاصيت اسباب اين شده است كه همه شما آقايان را وادار به كار كرده هر چه كار ازتان بيايد مى‏كنيد براى اينكه مى‏بينيد كار براى خودتان است، نه براى غير منزل خودتان. شما الان ايران را منزل خودتان مى‏دانيد، قبل از اين مى‏گفتيد براى چه من كار كنم، خوب من كار كنم كه آمريكا ببرد. در صنعت نفت فرض كنيد كه ما كار كنيم كه امريكا ببرد، براى چه بكنيم اما حالا مى‏بينيد مال خودتان است. بله در همه جا حالا يك ريشه‏هائى از آنها باقى مانده كه مى‏خواهند ما كار كنيم و امريكا ببرد. اين اشخاصى كه خودشان را معرفى مى‏كنند كه‏فرض كنيد براى ملت و براى خلق و براى بساط، اينها دارند كوشش‏كنند به اينكه ما كار كنيم خارجى‏ها ببرند، اينها كوشش‏شان اين است، لكن به اسم اينكه نه اينطور نيست، مى‏خواهيم ملت چه باشد، ملت،خواهيم چه باشد، يك ملتى كه همه ايستادند رأى به يك قانونى دادند، مخالفت مى‏كنند، مى‏گويند كه اين دموكراسى نيست، دموكراسى غير از اين است كه مردم خودشان سرنوشت خودشان را دست بگيرند، كجاى دنيا اينقدر دموكراسى هست كه براى قانون اساسى، دو دفعه مردم رأى بدهند، كجاى دنيا شما سراغ داريد كه براى يك قانون دو دفعه رأى بدهند، يك دفعه رأى بدهند به اشخاص خبرگانى كه بيايند اين را ببينند و چه بكنند، يك دفعه ديگر هم، همه‏شان رأى بدهند به خود آن قانون، باز هم آقايان مى‏گويند اين محل اشكال است، ملت يك چيزى يك چيزى را كه خواسته، شما اگر بگوئيد محل اشكال است، شما مى‏خواهيد تحميل كنيد، شما ديكتاتور هستى كه مى‏خواهى تحميل كنى، قضيه هم اين نيست كه حالا اينها دلشان مى‏خواهد يك مجلس كذائى باشد و يك مثلاً رژيم كذايى، قضيه اين است از اين يك رژيم كه به دست خود ملت و با اسلاميت پيش بيايد مى‏ترسند. اين خارجى‏ها همه چيز ما را مطالعه كردند، اينها يك جانورهاى عجيبى هستند، همه چيز ما را مطالعه كردند، يعنى آمدند كارشناس‏هاشان تمام بيابان‏هاى ما را آنوقت كه اتومبيل نبود با شتر مى‏رفتند، با شتر و ساربان مى‏رفتند، تمام اين بيابان هائى

    صحيفه نور ج 11 صفحه 195

    بود كه درجاهائى كه مثلاً كاروان‏ها مى‏رفتند، اينها مى‏رفتند از بيابان‏ها، از جاهاى ديگر نقشه برمى داشتند و آن چيزهائى كه زيرزمين بود، اينها با چيزهائى كه داشتند مى‏فهمند اينجا چيست. در همدان كه بودم يكى از دوستان من يك صفحه بزرگى را آورد من ديدم كه گفت نقشه همدان است. نقشه همدان و حومه همدان، بزرگ بود، در نقشه ديدم كه يك نقطه‏هاى زيادى در آن هست، گفت اين نقشه مال خارجى‏ها است، اين نقطه‏هائى است كه يك چيزى در آن هست، اين نقطه‏هائى كه گذاشتند جاهائى است كه اينها كشف كردند يك چيزى در اين محل، يك چيزى پيدا مى‏شود، اينها علاوه بر اينكه زمين‏هاى ما را تفحص كردند و همه چيزش را تحت نظر قرار دادند و مى‏دانند ما چه داريم، علاوه بر اين قشرهاى ملت ما را مطالعه كردند.

    در بختيارى‏ها رفتند، آنجا يك نفر آدم رفته چند سال مانده آنجا در بختيارى‏ها مطالعه كرده كه اينها را چطور مى‏شود رام كرد، چطور مى‏شود برانگيخت، روحيات اينها چه جور است، در بلوچستان هم رفتند، در كردستان هم رفتند، همه جا، ممكن است يك نفر هم باشد كه كردها ندانند، غير كرد، خيال كنند كرد است. گاهى وقت‏ها يكى از آنها پيدا شده، عمامه سرش بوده، آخوند شده، همه جا رفتند اينها و همه انگيزه‏هائى كه در يك ملتى ممكن است منشا يك امرى بشود، اينها مطالعه‏اش را كردند، قبلا اينها مطالعه داشتند لكن خارجى، و عينى چيزى به دست‏شان نيامده بود، آنطورى كه بايد بيايد، مطالعات بود و عمليات بود.

    اسلام و وحدت كلمه اقشار مردم، دو نقطه اساسى و مورد حمله اجانب‏

    شما ملت بزرگ، آن مطالعات آنها را عينيت داديد، يعنى آنها بعد از مطالعاتشان به اينجا رسيده بودند كه آن چيزى كه مضر است، اسلام است برايشان و وحدت كلمه ملت، اگر همه ملت يكى بشود و همه اسلامى باشند، اين نمى‏گذارد آنها زندگى شان درست بشود، اين دو نقطه را اينها به آن حمله كردند زمان رضاشاه به اسلام حمله كردند و به روحانيت حمله كردند، آن كردند، آن كردند كه كسانى اگر يادشان باشد ديدند، كسانى كه نديدند در تاريخ بعدها ببينند، چون تاريخ هم نمى‏توانست بنويسد، بعدها شايد بيايد در تاريخ و در زمان ما هم با فرم ديگر، اساس اين بود كه اسلام را ببرند، تاريخ اسلام را به اسم اينكه ما خودمان يك كذائى هستيم، تاريخ اسلام را مى‏خواست از بين ببرد، موفق نشد، همه چيز را اينها مى‏خواستند از بين ببرند موفق نشدند. همه چيز را اينها مى‏خواستند از بين ببرند، اسلام را ضعيفش كنند و مردم را از آنهائى كه كار براى اسلام مى‏كردند يا كارشناس اسلام بودند جدا كنند، به اسم اينكه اينها مرتجع هستند. از اين طرف هم دانشگاهى‏ها يك دسته فكلى آنجا نشستند براى خودشان چه مى‏كنند به ما مى‏آمدند اينطور تزريق مى‏كردند كه اينها يك دسته بى‏دين و ريش تراش و فكلى، به شما مى‏آمدند از آن طرف مى‏گفتند اينها يك دسته انگليسى‏اند. اينها، همان عمال انگليسى مى‏آمدند مى‏گفتند اينها يك دسته انگليسى‏اند. اينها، همان عمال انگليسى مى‏آمدند مى‏گفتند آخوندها، اين آخوندها انگليسى‏اند، انگليسى‏ها اين حوزه‏ها را درست كردند، من خودم با

    صحيفه نور ج 11 صفحه 196

    گوشم شنيدم گفت: انگليسى‏ها نجف و قم را - انگليسى‏ها - درست كردند، مى‏خواستند وحدت كلمه‏اى كه امكان داشت بين اين دو قشر متفكر پيش بيايد، نگذارند.

    خدا خواست كه در يك برهه از زمان، اين دو قشر با هم شدند، هر دو يك قصد داشتند، هر دو يك مطلب داشتند.

    و حالا باز همان قضايا مى‏خواهند پيش بياورند، باز دانشگاهى‏ها را از مدارس قديمه جدا كنند، حزب‏ها پيش بياورند و گروه‏هاى فراوان كه همه با هم مختلف باشند و مع‏الاسف ملتفت نيستيم، عمق مسائل را نمى‏توانيم درك كنيم كه در ظرف يك سال كمتر دويست تا گروه در يك مملكت پيدا شد و دويست تا حزب اظهار وجود كردند، اين يعنى چه! اين چه بوده، چيست اينطور مى‏شود، دويست تا گروه در اينجا پيدا بشود، هر چه گروه‏ها هم زيادتر بشود اختلافات زيادتر مى‏شود.

    اصل حزب بازى را به نظر من كه در صدر مشروطيت حزب را در ايران درست كردند، حزب بازى را براى همين درست كردند كه نگذارند اين ملت با هم آشتى كند. براى اينكه حزب را مى‏ديدند كه اينجا بناى اينها اين است كه وقتى اين حزب شد حزب عدالت و اين حزب شد حزب دموكرات كه درصدر مشروطه بوده، اينها با هم دشمنند. اين براى آن مى‏زند، اين براى او مى‏زند، احزاب در خارج اينجور نيستند، اگر نمايش بدهند كه اينجور هستند براى اينكه كلاه سر ما بگذارند، اگر نمايش بدهند كه اينها اختلاف دارند، اختلاف اساسى ندارند، اينها كلاه سر ما مى‏خواهند بگذارند تا ما اختلاف پيدا بكنيم، مثل يك بچه‏اى ما را حساب مى‏كنند كه يك توپ مى‏اندازند ميدان كه سرگرم كنند مردم را.

    ما با تمدن مخالف نيستيم با تمدن صادراتى مخالفيم‏

    اگر شما آقايان و همه ملت بخواهند استقلال خودشان را، (و مى‏خواهند) بخواهند آزادى خودشان را، بايد اول افكارشان را آزاد كنند، افكار ما الان در قيد و بند است حالا هم هست انشاءالله بشود الان يك نهضت، يك نهضت فكرى هم شد الان، لكن بايد اين را تتميم كرد، نهضت شماهائى كه در دانشگاه هستيد و دانشمند هستيد و متفكر هستيد، اين جوان‏هاى ما را يك جورى بار بياوريد كه خودشان بفهمند كه خودشان يك چيزى اند، نگويند كه ما بايد جور غرب باشيم، شرقى باشند، اگر از غرب هم صنعتى مى‏آيد، ياد بگيرند، اما غربى نشوند، ياد گرفتن مسأله، يك چيزى است و مغز را غربى كردن و از خودش غافل شدن، مسأله ديگر است.

    ما با تمدن مخالف نيستيم با تمدن صادراتى مخالفيم تمدن صادراتى ما را به اين روز نشانده است.

    آزادى صادراتى! آزادى است كه بچه‏هاى ما را به فحشاء كشاند و مراكز فساد هر چه خواست زياد شد به اسم آزادى، همه مطبوعات ما در خدمت آنها بودند براى اينكه اين بچه هاى ما را، اين جوان‏هاى ما را از دانشگاه منصرف كنند و به فحشاء بكشند. در عين حالى كه دانشگاه باز يك

    صحيفه نور ج 11 صفحه 197

    دانشگاه مطبوع نبود، باز همين مقدارش هم دوست نداشتنداينها باشد. اينها جوان‏هاى ما را از آنجائى كه مركز كار است، براى فعاليت است، بيرون بردند، به مراكزى بردند كه تنبل پرور است، تمام مراكز فحشاء تنبل پرور است، آدم را تنبل مى‏كند.

    يك كسى كه عادت كرد كه شب برود به سينما، آن سينماها، نه سينماهاى آموزنده، آن سينماهائى كه همه‏اش براى اين بود كه ما را تخدير كند، اين وقتى عادت كرد به آن مراكز يا به آن مراكز فحشائى كه لابد شنيديد كه در تهران چقدر بوده، بين تهران و شميران چقدر بوده است وقتى بنا شد جوان‏هاى ما كشيده شدند به آنجا، يعنى عضو فعاله‏اى كه بايد يك مملكت را اداره بكند مهمل بشود، هروئين را اينطور ترويج كردند كه همه قشر مملكت پر از هروئين شده است و شده بود، اين همچو نبود كه خود به خود شده باشد. اين نقشه بود، وقتى بنا شد يك جوانى كه قدرت فعاله يك مملكت هست مبتلاى به هروئين بشود مى‏شود هيچ، مهمل مى‏شود، اينها ما را مهمل مى‏خواستند بكنند كه هر چه از ما ببرند و هر بازى سر ما درآورند ما هيچ نفهميم، اصلاً فكر اين نباشيم كه چرا بايد بشود، آدم هروئينى و آدم ترياكى و آدم مثلاً دنبال فحشاء رفتن، فكرش نمى‏آيد به اينجا كه نفت ما را چرا مى‏برند. كى برد، كى مى‏خورد، به فكر اين‏آيد. آن فقط فكرش اين است كه چه وقت، وقت اين است من ترياك بكشم يا چه وقت، وقت اين است بروم در آن مركز، يا چه وقت، وقت هروئين است. اصلا فكر آن قضيه نمى‏آيد و اينها همين نقشه را داشتند كه جوان‏هاى ما را از اين افكارى كه بايد با آن افكار ما برسيم به يك مطلبى، بازدارند و آن فعاليتى كه بايد جوان ما، طبقه جوان ما داشتند از دستش بگيرند مهمل بارش بياورند. هر چه بخواهند بكنند و ما حرفش را نزنيم، لكن خدا نخواست به دادشان رسيد، خدا نخواست اينطور بشود و در بين راه، خدا دريافت شما را و شما حفظ كنيد اين را.

    همه مملكت بايد مشغول بشوند براى اصلاح خودشان‏

    جوان‏هاتان را تربيت كنيد به يك تربيتى كه فعال باشد، همه براى اين نباشد كه يك چيرى را بگيرند. آقا اين مصيبت است كه همه دانشگاه‏ها زحمت بكشند براى اينكه هى ميز اشغال كنند، چيست، كار نيست، بروند بنشينند آنجا حقوق بگيرند، خوب سابق اين بود ديگر، ادارات ما الان هم خراب است. اينطور بود كه فرض كنيد اداره‏اى كه اين مى‏شد با صد نفر اداره بشود با پانصد نفر، هزار نفر اداره مى‏شد. صد نفرش كار او از مى‏آمد، به طور اهمال هم بازو باقى‏شان حقوق مى‏گرفتند و آنجانشستند تفريح مى‏كردند. يكدفعه هم در تلويزيون نشان دادند، آن وضع اداره را نشان داد، يك دفعه، وضع همين بود، اينها مى‏خواهند اينطور درست بكنند دانشگاه را، دانشگاه بايد عالم درست بكند نه ادارى، ادارى يك مسأله كوچكى است حالا يك احتياجى هست به او، البته بايد بروند آنجا، اما دانشگاه بايد عالم درست كند، دانشگاه بايد اشخاصى را درست كند كه مملكت خودش را اداره كند از حيث علميت، اداره كند از حيث فرهنگ، نه اينكه غايت آمال اين باشد، يك چيزى دستش بيايد برود در يك اداره‏اى بنشيند مهمل، كار هم بود، خوب، اما كار نيست توى ادارات، يك اداره كه نمى‏تواند

    صحيفه نور ج 11 صفحه 198

    اينهمه جمعيت را بپذيرد، جز اين است كه آنجا بودجه مملكت را بيخودى صرف بكنند، خودشان هم مهمل بار بيايند. يك قوه فعاله مهمل بار مى‏آيد و بودجه مملكت را از بين مى‏برد. اينها بايد اصلاح بشود. من، آخر عمر من است اما شما جوانيد، اصلاح كنيد اينها را، اصلاح كنيد اينها را اگر بخواهيد مستقل باشيد، اين چيزها را درصدد برآئيد اصلاحش بكنيد. همه مملكت بايد مشغول بشوند براى اصلاح خودشان، اول اصلاح آدم‏ها بكنند كه مقدم بر همه چيز است، دانشگاه‏ها را مركز تربيت قرار دهيد علاوه بر دانش، تربيت لازم است، اگر يك دانشمندى تربيت نداشته باشد مضر است. خيانت مى‏كند و آن كسى كه با علم خيانت بكند، با دانشمندى خيانت بكند خطرش بيشتر از ساير مردم هست. دانشگاهى‏ها را تربيت بكنيد، دانشگاهى‏ها تربيت بكنند، اين دانش آموزان را، اينها قابل تربيتند، اگر تربيتشان كرديد درست و حسابى، مى‏توانند اداره كنند، شما بعدها بايد اين مملكت را با اين جوان‏ها اداره بكنيد. بخواهيد مستقل باشيد و انشاءالله همه خواهيد آزاد باشيد و همه مى‏خواهيد. بايد شماهائى كه اهل دانشگاه و تربيت اهل تعليم هستيد، جوان‏ها را تربيت كنيد و تعليم، همراه تعليم تربيت باشد. خداوند انشاءالله همه‏تان را حفظ كند، همه موفق باشيد مويد باشيد. من تاآنقدر كه هستم خدمت مى‏كنم به شما، آنقدر كه مى‏توانم، البته من كه نمى‏توانم خدمت صحيح بكنم آنقدر كه مى‏توانم مى‏كنم.

    والسلام عليكم و رحمةالله و بركاته‏

    
    previos page menu page next page
    

  3. #963
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 11 صفحه 202

    تاريخ: 15/10/58

    بيانات امام خمينى در ديدار با نمايندگان ارامنه ايران‏

    كارشكنى مستكبرين و سلاطين جور در تحقق مكاتب الهى - توحيدى‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    مكتب‏هاى الهى - توحيدى از اولى كه در بين بشر بوده است مع‏الاسف به واسطه كارشكنى‏هاى مستكبرين، آنطور كه بايد پياده نشده است. بخصوص مذهب حضرت عيسى سلام الله عليه كه به دست يك طايفه هائى افتاده است، يك تحريف‏هائى شده است و يك چيزهائى كه سزاوار حضرت مسيح نيست ذكر شده است و بدتر از او سلاطينى كه خودشان را به مذهب مسيح بسته‏اند و مسيحى نبوده‏اند، مانع شدند از اينكه تعليمات حضرت مسيح تحقق پيدا بكند. اگر تعليمات انبياء حضرت مسيح در مسيحيين، حضرت موسى در كليميين، حضرت رسول اكرم(ص) در مسلمين، آنطورى كه آنها مى‏خواستند تحقق پيدا مى كرد، اين گرفتارى‏هائى كه الان براى همه بشر در همه جا هست پيش نمى آمد. الان شما مى‏بينيد كه دولت‏هاى بزرگ با اسم مسيحيت، با اسم انتساب به مكتب حضرت مسيح سلام الله عليه چه جنايت‏ها در عالم مى‏كنند، چنانچه سران ممالك اسلامى هم با اينكه مسلمان هستند و با اسم اسلام بلكه چه جناياتى كه نمى‏كنند. شما ديديد كه محمدرضا در اينجا اظهار اسلاميت مى‏كرد و قرآن طبع مى‏كرد و اظهار تعهد به اسلام مى‏كرد، معذلك با اسلام آنطور كه همه ديديد. و امثال كارتر هم، نظير او در مسيحيت مى‏رود دعا مى‏خواند، در كليسا مى‏رود وادار مى‏كند كه دعا بخوانند، لكن برخلاف تعليمات حضرت مسيح، آنهمه ظلم، آنهمه جنايت در دنيا مى‏كند. مذهب‏ها از اول گرفتار اين طاغوت‏ها بودند.

    رسالت انبيا در به تسليم كشانيدن انسان و رهانيدن از سركشى‏

    از اولى كه مذهب‏ها در عالم پيدا شده است جفتش يك طاغوتى يا طاغوت‏هائى هم بوده‏اند و صاحبان مذاهب كوشش كردند براى اينكه مردم را آدم كنند. اين انسانى كه اگر سرخود باشد از همه سركش‏تر و بدتر است، انبيا از اول خدا فرستاده كه اينها را از آن سركشى بيرون بياورند، مهار كنند، لكن انبيا هم آنطورى كه مى‏خواستند موفق نشدند، معذلك همان مقدارى هم كه موفق شدند الان سلامت دنيا هر چه باشد به تابع مذاهب است كه هست. الان هم توده‏هاى مردم آنجاهائى كه كليمى هستند توده‏هاشان، نه آن سران، آنجائى كه مسيحى هستند توده‏هاى مردم، نه سران شان، آنجائى كه

    صحيفه نور ج 11 صفحه 203

    مسلمين هستند همين طور توده‏هاى مردم از باب اينكه يك مقدار از تعليمات انبيا را به آن تعهد دارند، باز اين سلامتى كه در دنيا هست كه اگر نبود اين كوشش انبيا، بدتر از همه حيوانات به هم مى‏ريختند، اين سلامتى كه الان در دنيا هست، اين مقدارى كه هست كه اگر سران ... مهار كرد، ساير مردم سلامتند، اين باز هم همين مقدار از سلامت كه هست در اثر كوشش انبياست. كوشش انبيا اسباب اين شده است كه در هر مذهبى و ملتى افراد بسيار زيادى هستند كه ...كردن مذهب انبيا را، از بسيارى از جناياتى كه بشر اگر همين طور بود مرتكب مى‏شد، آنها مرتكب نمى‏شوند، اين كوشش انبياء است. اگر اين كوشش از انبيا نبود آنوقت معلوم مى‏شد چه خبر است اين دنيا. مع‏الاسف در هيچ عصرى نديديم كه مردم با اسلام آنطورى كه هست آشنا باشند.

    نابودى ظلم در سايه تحقق جمهورى اسلامى‏

    شما گمان نكنيد كه الان ما باز يك مملكت داريم به معناى حقيقى‏اش. اسلام اگر چنانچه تحقق پيدا بكند انشاءالله، آنوقت شما خواهيد ديد كه با ساير اقوام چه خواهند كرد و با آنها با چه سلمى، با چه مسالمتى، با چه محبتى رفتار خواهند كرد. خوب، اين رئيس، حضرت امير سلام الله عليه است كه وقتى مى‏شنود كه يك زن ذمى را كه يهودى شايد بوده است، اين را خلخال از پايش لشكر كذا درآوردند، آنقدر ناراحت مى‏شود كه مى‏گويد اگر انسان بميرد در يكى همچو امرى، سزاوار است. يك همچو حكومتى است و اگر چنانچه يك حكومت اسلامى به آنطور كه اسلام مى‏خواهد، آنطورى كه خداى تبارك و تعالى مى‏خواهد در ايران و در ساير جاها تحقق پيدا بكند، ديگر ظلم درش بسته مى‏شود، تعديات درش بسته مى‏شود، حكومت‏ها ديگر نمى‏توانند ظلم كنند و نمى‏كنند و ارتشى‏ها و ساير قواى انتظامى همه در خدمت هستند. دعا كنيد كه اينطورى كه ما مى‏خواهيم بتوانيم موفق بشويم و بتوانيم كه اسلام را عرضه كنيم و ... كه اينهائى كه الان در اطراف مملكت ما به آشوبگرى مشغول هستند و اعتقاد به هيچ مذهبى ندارند، اينها اصلاح بشوند يا از بين بروند تا يك حكومت اسلامى صحيح محقق بشود كه براى همه شما، براى همه بشر اسلام خوب است. خداوند همه شما را توفيق بدهد و مويد باشيد.

    
    previos page menu page next page
    

  4. #964
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 11 صفحه 204

    تاريخ: 15/10/58

    بيانات امام خمينى در جمع اعضاى انجمن اسلامى كاركنان وزرات صنايع و معادن‏

    وابستگى اقتصادى موجب وابستگى سياسى و نظامى است‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    ايران امروز محتاج به كار است حتى من اين اجتماعاتى كه در اينجا و در بيرون منزل مى‏شود خيلى صحيح نمى‏دانم براى اينكه نبايد اينها از كار دست بردارند و همه‏اش باب تظاهر باشد، تظاهر البته در پيشرفت امور مملكت يك تقويت روحى مى‏كند لكن دائمى نبايد باشد، بايد كار بكنند مردم، كشاورز مشغول كشاورزى باشد، آنهائى كه كارخانه دارند مشغول توليد باشند، صنايع كوچك و بزرگ مشغول كار باشند، افراد خودشان را موظف بدانند كه امروز مملكت احتياج دارد، يك مملكتى كه الان اقتصادش شكست خورده است محتاج است، نگذارند كه اين احتياج باقى باشد كه ما در هر چيزمان كه آن رژيم ما را مبتلا كرد به وابستگى اين ادامه پيدا بكند. البته يك وابستگى است كه رژيم سابق ايجاد كرد در ايران، به اسم اصلاحات ارضى، زراعت را اوضاعش را به هم زد و با وابستگى در زراعت و در اين چيزها كه ارزاق عمومى است، دامدارى را در اينجا ضايع كردند، از بين بردند، ما محتاج به اين هستيم كه گوشت از خارج بياوريم و هكذا.

    اگر ما يك وابستگى اقتصادى داشته باشيم اين موجب اين مى‏شود كه وابستگى سياسى هم پيدا بكنيم و وابستگى نظامى هم حتى پيدا بكنيم مملكت مان باز برگردد به آن حالى كه سابق بود، ما حالا مى‏خواهيم مملكت مال خودمان باشد و حالا مملكت مال خود مردم است، در حالى كه مملكت مال خودمان هست، يك عده‏اى افتاده‏اند توى مردم تحريك مى‏كنند تحريكات زياد مى‏كنند، كشاورزى را به حال اينكه نگذارند تحقق پيدا بكند، در آوردند، به حال تعطيل دارند در مى‏آورند، كارخانه‏ها را همين طور، نمى‏گذارند كه آرام باشد اين مملكت، تا اينكه صنايعش راه بيفتد، كارخانه‏هايش راه بيفتد، زراعتش راه بيفتد و صنعتش ترقى بكند.

    تحريكات عناصر خرابكار و مزدور به منظور ايجاد اعتصاب و هرج و مرج در مملكت عمده اين است كه عده‏اى كه نمى‏خواهند اين مملكت‏

    استقرار پيدا بكند و نمى‏خواهند كه جمهورى اسلامى انسانى در ايران پيدا بكند و نمى‏خواهند كه جمهورى اسلامى انسانى در ايران پيدا بشود، اينها درصددند كه در هر جا بروند يك خرابكارى

    صحيفه نور ج 11 صفحه 205

    بكنند. هر جا انسان نظر مى‏كند يك دسته ديگر را، جوان‏ها هم زود باور، به مجرد اينكه يك نفر آدم مى‏آيد يك چيزى مى‏گويد قبول مى‏كنند از او و نتيجه‏اش اينكه اعتصاب مى‏كند، از كار كنار مى‏رود، اين اعتصاب پشت سر هم ضربه مى‏زند به اين مملكت، به اين اقتصاد ضربه مى‏زند، به اقتصاد ما - ضربه مى‏زند به اقتصاد ما ضربه مى‏زند به حيثيت مملكت ما، اينها نمى‏فهمند اين را كه اعتصاب در هر جا، هر كس در هر جا، ارتش‏روى اعتصاب هست، در كارخانه‏ها مى‏روى اعتصاب هست، مدرسه‏اعتصاب مى‏كنند، دانشجوها اعتصاب مى‏كنند، همه، هر قشرى، حالا ديگر اين معنى رسم شده است كه هر قشرى اعتصاب كند، اينها نمى‏فهمند اين معنا را؟ اين اعتصاب‏ها حيثيت يك مملكتى را از بين مى‏برد و به خارج مى‏فهماند اين معنا را و آنها كه بايد دامن به آن بزنند دامن مى‏زنند، ابر قدرت‏ها دامن مى‏زنند به اين معنا كه بگويند كه يك مملكت متزلزلى است، محتاج به اين است كه اداره بشود، يك نفر بياورند اداره‏اش كند، نمى‏فهمند اينها؟ توجه به اين ندارند كه اينهائى كه مى‏آيند براشان نطق مى‏كنند و وادارشان مى‏كنند به اعتصاب و يك دسته هم دنبالش مى‏افتند داد و فرياد، اين مملكت را نمايش مى‏دهند كه يك مملكتى است كه آرامش ندارد، متزلزل است، حكومتى مركزى نيست در كار.

    اين چه دستى است كه جوان‏ها را وادار مى‏كنند تا به علماء اسلام بدگوئى كنند؟

    اين چه دستى است در كار؟ اين چه دستى است كه در بين مردم است كه دارد از هر طرف مى‏كوبد اسلام را؟ اين چه دستى است كه در بين مردم است كه جوان‏ها را وادار مى‏كند كه به علماء اسلام بدگوئى مى‏كنند، هر جا مى‏رويم مى‏بينيم يك دسته جوان بازيخورده، يك دسته ملا را عقب زده و عرض مى‏كنم كه چه مى‏كند، ارتجاع، آنها را مى‏داند، از اين الفاظ نامعلوم كه پيش آمده، اينها نفهميدند كه چه دستى در كار است كه دارند بين خود شماها در هر شهرى، بين خود افراد شهر دارند به هم مى‏زنند، نمى‏فهمند كه اين انعكاسش در خارج از ايران چيست، نمى‏دانند كه بعد از اينكه منعكس شد كه ايران نمى‏تواند خودش را اداره كند، يك قلدرى را مى‏آورند كودتا مى‏كند، پدر همه‏تان را در مى‏آورد، نمى‏فهمند اين را، چرا بايد اينطور؟ چرا جوان‏هاى ما اينقدر خوابند؟ چرا ضعيف الادراكند اينها؟ چرا عمق مسائل را درك نمى‏كنند؟

    يك نفر آدم با اسم اسلام و با اسم قرآن و با اسم چه، بدون اينكه اطلاعى از اسلام داشته باشد، بدون اينكه اطلاعى از قرآن داشته باشد مى‏رود مردم را وادار مى‏كند به اعتصابات و فحاشى به علماء، فحاشى به مراجع، فحاشى به همه. آخر نمى‏دانند اينها كه اين اسباب اين است كه در خارج گفته بشود مملكتى است ثبات ندارد بايد ثبات به مملكت داد، نمى‏دانند، دشمن‏ها احاطه كردند الان به اين مملكت و چون آن منافعى كه مى‏خواهند از مملكت ببرند نمى‏برند احاطه كردند كه نگذارند اين مملكت آرامش پيدا كند، دنبالش يك كودتا بكنند، يك بساط درست كنند، چرا جوان‏هاى ما اينقدر خوابند؟ چرا گوش به حرف افرادى مى‏دهند كه اطلاعات از اسلام ندارند به اسم اسلام دارند اسلام را مى‏كوبند.

    صحيفه نور ج 11 صفحه 206

    بايد يك قدرى بيدار بشوند، يك قدرى توجه بكنند به مسائل، حالا وقت اعتصاب است؟ يك مملكتى كه از آن طرف گرفتار، از آن طرف گرفتار، تمام مجاورين با ما مخالف، حالا وقت اين است كه هر جوانى، هر دسته برسند يك جا اعتصاب كنند؟

    امروز اعتصاب حرام است شرعاً. اينهائى كه اعتصاب مى‏كنند خائن به اسلامند، دست بردارند از اين الواطى‏ها، دست بردارند از اين بساط، بازى نخورند اينقدر از اين مردمى كه مى‏خواهند استفاده از شما ببرند - يك نفر آدم - از شما استفاده مى‏خواهند، از اين اشخاص جوان كه پاكدل هستند، اشخاص صيادى هستند كه مى‏خواهند استفاده از شما ببرند با اينكه اعتصاب كنيد، با اينكه هياهو كنيد، با اينكه جلو چه بكنيد، اينها مى‏خواهند استفاده ببرند از شما، اينها مى‏خواهند از شما استفاده كنند، شما هم غافل از مسائل هستيد، اعتصاب مى‏كنيد، دعوى مى‏كنيد، جاروجنجال‏كنيد، نطق مى‏كنيد، فحش مى‏دهيد، يك مملكت بى‏ثبات معرفى مى‏كنيد، مملكت بى‏ثبات قيم لازم دارد، قيمش يا بايد آن طرفى‏ها باشد، يا بايد آن طرفى‏ها باشد و شما را ببرند بيرون كنند از اينجا، نمى‏فهمند اينها را. اين چه مصيبتى است كه در اين مملكت پيش آمده، اين چه برنامه‏است كه براى شما ريختند از طرفين، از همه طرف برنامه ريختند، مدام شلوغ مى‏كنند، هر جا يك اعتصاب، هر جا يك جنبش، هر جا يك فساد، هر روز يك اجتماع، يك نطق و چه و چه و چه، فحاشى به اين و آن، بدگوئى به علماء بدگوئى به كسان ديگر، اين چه معنائى است كه ما گرفتارش هستيم در اين مملكت، چرا بايد اوضاع يك مملكت اينطور باشد؟ چرا بايد خود اهل مملكت به جان هم افتاده باشند؟

    به خلاف موازين اسلام مال مردم را مصادره مى‏كنيد

    امروزى كه همه بايد با هم باشيد، همه بايد دست به دست هم بدهيد، همه بايد با اجتماع، همه بايد با تعهد به احكام اسلام باشيد، برخلاف موازين اسلام فحاشى مى‏كنيد، برخلاف موازين اسلام مال مردم را مصادره مى‏كنيد، برخلاف موازين اسلام مى‏ريزيد توى صحراها كشت مردم را چه مى‏كنيد، باغات را عرض مى‏كنم كه‏مى بريد. همه‏اش خلاف موازين اسلام هست، شما را وادار مى‏كنند، جوان‏ها را وادار مى‏كنند به اين امر، يك دستى پشت پرده است كه شماها را حركت مى‏دهد به اينطور حركت‏ها و اثبات كند كه ايران قابل نيست كه خودش مستقل باشد. هرج و مرج باشد، هرج و مرج ايجادباشد، الان يك هرج و مرجى است در سرتاسر ايران، انسان مى‏بيند هرج و مرج است، خوب چرا بايد اينطور باشد، چرا بايد بيدار نشويد، چرا جوان‏هاى ما سر عقل نيايند؟ امروزى كه ما با يك مملكت، مملكتى با يك قدرت بزرگى مواجه هستيم، بايد در هر شهر بريزيد شماها به جان هم به اسم ارتجاع علماتان را بكوبيد؟! به اسم نمى‏دانم چه باغات مردم را تصرف كنيد؟! خانه‏هاى مردم را برويد بگيريد؟! زن و بچه مردم را از خانه‏هاشان بيرون كنيد؟! آخر اين چه وضعى است كه شماها داريد؟ چرا بايد شماها به احكام اسلام متعهد نباشيد، اين اسلام بود كه شماها را تا اينجا رساند، اين اسلام بود كه محمدرضا را از خانه‏هاى شما بيرون كرد، از مملكت شما بيرون كرد، حالا برخلاف

    صحيفه نور ج 11 صفحه 207

    موازين اسلام پشت به اسلام داريد مى‏كنيد و خدا مى‏داند كه اگر پشت به اسلام كنيد، همچو سيلى به شما مى‏زند كه تا ابد بيدار نشويد. يك قدرى به خود بيائيد، برگرديد به احكام اسلام. ما انقلاب كرديم هر چه دلمان بخواهد بكنيم؟! ما انقلاب كرديم گوش نمى‏دهيم، نه به دولت گوش مى‏دهيم، نه به ملا گوش‏دهيم و نه به هيچ كس؟! چون انقلاب كرديم، انقلاب از - غير اسلام به - اسلام به غير اسلام؟! مگر شما از - اسلام به غير اسلام انقلاب كرديد كه الان هر كارى مى‏خواهيد بكنيد؟ شما از غير اسلام به اسلام انقلاب كرديد، رژيم اسلام پيش بياوريد، گردن بنهيد به رژيم اسلامى.

    در نظام توحيدى با توجه به خدا سلسله مراتب رعايت مى‏شود

    در ارتش برويد مى بينيد كه شوراها درست كردند و يك ارتش توحيدى، ارتش توحيدى، آن هم توحيدى اصلاً نمى‏داند مرد كه يعنى چه. يك كسى، يك كمونيست آمده بيخ گوشش اين را گفته ترويج كرده، ارتش توحيدى يعنى ديگر يك ارتشى كه هيچ نظام نداشته باشد، هيچ نظمى نداشته باشد، هيچ بالا و پائينى نداشته باشد، اين معنايش اين است كه ارتش نمى خواهيم، مسأله نظام توحيدى معنايش اين است كه همه‏شان دنبال حكم خدا باشند، همه توجه به خدا داشته باشند، هر كس هر كارى بكند براى خدا بكند، اين نظام توحيدى است، يعنى همه يكى است، جوش خوردند به هم. آن نظامى كه اين براى خودش مى‏كشد، آن براى خودش مى‏كشد و اين به آن فحش مى‏دهد، آن به آن بد مى‏گويد، نظام توحيدى نيست، آن نظامى كه پائين از بالا اطاعت نمى‏كند، بالا به پائين ظلم مى‏كند اين توحيدى نيست، اين نظام شيطانى است، نه نظام الهى نظام الهى بايد همه جهاتش محفوظ باشد، لكن همه متوجه به خدا، ارتشش پائين از بالا خدمت بكند، اطاعت بكند، بالا به پائين محبت بكند و ظلم نكند و همه براى خدا باشد، كشاورزش براى خدا باشد، دانشگاهش براى خدا مشغول كار باشد. اين نظام توحيدى است. نه اين نظام توحيدى اين نيست كه چنان هرج و مرج است، درجه دار اطاعت از افسر نكند و سرباز هم اطاعت از درجه دار و از افسر نكند و شهربانى هم هرج ومرج باشد، از رئيس شهربانى هم هيچ كس اطاعت نكند و ژاندارمرى هم همين طور و از دولت هم هيچ اطاعت نكند. يك مملكت وحشى اى، الان اسم يك مملكت وحشى دارند مى‏گذارند، آخر به داد اين مملكت برسيد اى جوان‏ها! اى متوجهين! اى اشخاصى كه براى ديانت مى‏خواهيد كار بكنيد و شما را منحرف مى‏كنند به راه ديگر!

    معذلك به شما توصيه مى‏كنم كه حفظ كنيد وحدت خودتان را، و به شما مژده مى‏دهم كه معذلك پيروز هستيد، اين خرابكارها به جهنم مى‏روند و شما جوان‏هاى عزيز راه‏تان راه خداست، براى خداست و پيروز خواهيد شد انشاءالله، موفق باشيد.

    من از خواهرها، از برادرها تشكر مى‏كنم و توصيه مى‏كنم به اينكه هر كارى مى‏كنيد، خدا را در نظر بگيريد، هر كارى مى‏كنيد براى خدا باشد و توجه به مبدا خير باشد و خداى تبارك پشتيبان شما خواهد بود انشاءالله.

    والسلام عليكم و رحمةالله و بركاته‏

    
    previos page menu page next page
    

  5. #965
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 11 صفحه 208

    تاريخ: 15/10/58

    بيانات امام خمينى در جمع خواهران فرهنگى استان گيلان‏

    عقب ماندگى فرهنگى و اقتصادى ميراث شوم رژيم پهلوى‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من اين مسائل و مشكلاتى كه شما گفتيد، مى‏دانم و اينطور نيست كه اختصاص به طرف شما داشته. همه جا مشكلات دارد و بعد از هر انقلابى اين مشكلات هست. يك كشورى كه لااقل در اين پنجاه و چند سال كه ما شاهد بوديم آنطور به هم ريخته و خراب و آشفته و همه چيزش عقب مانده و اقتصادش ورشكسته تقريباً و همه چيزش را عقب رانده و فرهنگش يك فرهنگ فاسد استعمارى، يك همچو كشورى الان به دست شما افتاده است و به دست ملت. كشورى كه پنجاه و چند سال لااقل در طول تاريخ از همه اطراف كوشش كردند كه عقب مانده باشد و آشفته، شما اميد اين را هم نداشته باشيد كه به مجرد اينكه آن سد بزرگ شيطانى شكسته شد ما به بهشت موعود برسيم. ما به يك خرابه رسيده‏ايم، يك خرابه‏اى كه فرهنگش سال‏هاى طولانى لازم دارد تا عوض بشود. مغزها كه در آن رژيم تربيت شده است به تربيت خاصى، طول يك نسل مى‏خواهد تا اينكه تغيير بكند. همه چيز بايد تغيير بكند. فرهنگ هم از امور مهمى است كه در راس امور تقريباً واقع شده است. اينطور نيست كه مطالب معلوم نباشد واينطور نيست كه در استان گيلان تنها مشكلات باشد. هر جا شما برويد همين مسائل هست منتها كم و زياد دارد و از مشكلات خودتان كه مشاهده مى‏كنيد، اطلاع بيشتر داريد، از مشكلات ديگر كمتر و هر گروهى كه مى‏آيند همان مشكلات منطقه خودشان كه مشاهدشان هست ذكر مى‏كنند و گمان مى‏كنند كه جاهاى ديگر اينطور نيست. اين تبليغاتى كه در طول مدت سلطنت اينها و خصوصاً دومى انجام گرفته است باور براى مردم آورده است كه يك مملكتى كه در آستانه تمدن بزرگ است دست ماست، منتها هر جمعيتى در منطقه خودشان ديدند اينطور نيست لابد خيال كردند منطقه‏هاى ديگر اينطور شده و بعد نوبت مى‏رسد. عليهذا هر جا مى‏آيند مشكلاتشان را مى‏گويند، آن چيزهائى كه در زندگى ابتدائى لازم دارند. حالا شما در گيلان ديگر مبتلاى اينكه آب بايد برويد از يك فرسخ بياوريد و مبتلاى به همين كه در اطراف خود تهران، در حاشيه تهران هست كه اين زن‏ها (آنطورى كه من در نجف كه بودم اين را براى من نوشته بودند كه شايد بيشتر از سى تا محل است در اين حاشيه تهران يعنى از تهران است، از حاشيه هست، بعضى‏شان هم در خود متن است كه اينها مبتلاى به اين هستند كه اينهائى كه حاشيه هستند نه آب دارند، نه اسفالت دارند، نه فرهنگ دارند، هيچ چيز ندارند) اين

    صحيفه نور ج 11 صفحه 209

    زن‏هاى بيچاره بايد بروند از پله‏هاى زياد، بيشتر از پنجاه تا بروند بالا كوزه‏هايشان را آب كنند از اين پله‏ها باز گردند بيايند براى اين بچه‏هائى كه توى آن زاغه نشسته‏اند. اين ابتلائات همه جا هست. در بعضى از نقاط ايران طورى است كه آب انبار بايد داشته باشند كه اين آب باران جمع بشود در آن و براى تابستان‏شان آب باران داشته باشند، حتى يك همچو آب انبارى ندارند. نجف كه بودم، بعضى اهل خير مى‏آمدند و اظهار مى‏كردند كه اينها لازم دارند و ما هم كمكى، با اجازه كمك مى‏كرديم و اين كارها را مى‏كردند. شما گمان نكنيد كه شما فقط مبتلاى به اين نقيصه‏ها هستيد. يك نقيصه عمومى است براى همه كشور و اين نقيصه بايد رفع بشود و اين نقيصه با همت همه ملت بايد رفع بشود، يعنى اگر يك نقيصه در يك جا بود، خوب، دولت قدرت داشت كه آن يك جا را زود درست بكند اما در سرتاسر كشور حتى در مركز، وقتى اين نقيصه در سرتاسر كشورهست يك مملكت وسيع سى و چند ميليونى و فاقد تقريباً همه چيز، بايد اين رفع بشود و اين بايد به دست ملت رفع شود. همانطورى كه پيروزى ملت تحصيل شد، شما همه، مردها، بچه‏ها، بزرگ‏ها، كوچك‏ها، شهرى‏ها، دهاتى‏ها، همه با هم مجتمع بشوند و پيروزى را تحصيل كردند، لكن بعد از اينكه پيروزى را تحصيل كردند ديدند همه تبليغات سابق حرف بوده است، هيچ ما نداريم، تمدن بزرگ تمامش صحبت بوده است براى اينكه دلگرم كنند مردم را و اغفال كنند مردم را و همه چيزش را ببرند و اين كار را هم كردند و بردند و خوردند و حالا هم كه اين پيروزى اولى كه اين قدم اول برداشته شده و اينهمه آشفتگى‏ها هست باز مجال نمى‏دهند.

    كارشكنى قدم به قدم توطئه گران در ممانعت از تحقق جمهورى اسلامى‏

    اين ريشه‏هاى فاسدى كه در مملكت هست و اين توطئه‏هائى كه در همه هست مجال نمى دهد كه يك فكر اساسى بشود و آن فكرهاى اساسى كه دارد مى‏شود پياده بشود. خوب شما ديروز كه آمديد قم مشاهد قم بوديد كه قم مركز علم است و مركز اسلام است، يك وقت مى‏بينيد كه يك همچو توطئه‏اى هست كه اين توطئه مربوط به قم تنها نبوده است، در همان حالى كه قم يك همچو مسائلى بوده، تبريز هم در همان حال بوده است و از يك دست بوده، يعنى توطئه بوده و توطئه هم اختصاص به اينجا ندارد، با خارج هم روابط هست. الان ما گرفتار اين هستيم كه اين كشور را از دست ديگران كه بيرون كرديم، بتوانيم حفظش كنيم. همه قوه‏ها بايد دنبال اين معنا باشد، همه افكار دنبال اين معنا باشد كه اين توطئه‏هائى كه هست اينها خنثى بشود و يك استقرارى براى كشور حاصل بشود. شما ديديد كه در هر قدمى كه اين كشور مى‏خواست براى يك پيشرفت (پيشرفت راجع به اصل تاسيس حكومت كه در درجه اول است) هر قدمى كه مى‏خواست بردارد، مخالفت‏ها شروع شد و توطئه‏ها و كارشكنى‏ها در همه جا. الان هم اين آشفتگى تازه‏اى كه در قم و در تبريز تحقق پيدا كرد براى اين است كه آن قدمى كه مى‏خواهند باز ملت بردارند كه تعيين رئيس جمهور است، اين را نگذارند. يك نقشه حساب شده است كه قدم به قدم هر چه مى‏خواهند يك كارى را انجام بدهند، در آن قدم كارشكنى مى‏كنند و الحمدلله

    صحيفه نور ج 11 صفحه 210

    شكست مى‏خورند، لكن در قدم بعد هم دست بردار نيستند باز همان مسائل پيش مى‏آيد. حالا كه رئيس جمهور مى‏خواهد تعيين بشود و مردم مى‏خواهند با فكر آزاد، با رأى آزاد يك كسى را تعيين كنند، باز اين توطئه‏ها پيش آمده است، چنانچه قبلاً كه قانون اساسى را مى‏خواستند طرح ريزى كنند، آن مسائل پيش آمد. آنوقت كه مجلس خبرگان تأسيس شد باز كارشكنى كردند، ديدند كه تصويب شد قانون اساسى، باز كارشكنى مى‏كنند و باز تعقيب مى‏كنند و همين‏ها هستند كه روابط با خارج، با ديگران دارند و قدم به قدم با جمهورى اسلامى مخالفت مى‏كنند و حالا اين مخالفتى كه، آشفتگى كه تازه ديديد، اين روى زمزمه رياست جمهور است و در اين هم شكست مى‏خورند، لكن اينها دست بر نمى‏دارند. بعد از مجلس شورا كه مى‏خواهند مردم وكيلشان را معين كنند منتظر مصيبت‏هاى زيادتر باشيد، آنجا ديگر آشفتگى بيشتر خواهد شد، لكن بايد با قدرت، هيچ مايوس نباشيد، هيچ اين آشفتگى‏ها شما را مأيوس نكند. آن روزى كه ما بايد، به آن مسائل اساسى مى‏رسيم و بعد انشاءالله اين مسائل دوم را شروع مى‏كنيم.

    با اراده مصمم و با تمام قوا در استقرار اصول حكومت اسلامى جديت كنيد

    اگر ما بخواهيم حالا قوا را صرف بكنيم، همه قوا را صرف بكنيم براى اين سازندگى‏ها، براى فرهنگ كه در رأس است و براى همه چيز، اين مسائل اساسى آسيب ممكن است به آنها برسد. الان وقتى است كه همه افكار، همه فعاليت ها، همه اراده‏ها مصمم باشد و فعاليت‏ها شروع بشود براى اينكه اين سنگر هم ما پيش ببريم و يك رئيس جمهور به آنطورى كه قانون اساسى تعيين كرده است و شرائطش را ذكر كرده است، خوب آنطور تعيين كنيم و بعدش هم آنوقتى كه مقتضى بشود، مجلس شوراى ملى تاسيس بشود كه اركان حكومت مستقر باشد. حالا يك حكومت لغزان داريم، يك حكومت كه باز استقرار ندارد، براى اينكه قانون اساسى مان مورد تأييد ملت شد، لكن باز رئيس جمهور و مجلس شورا لازم داريم. الان اگر بخواهيد افكار را متوجه بكنيد به اين مسائلى كه دست دوم است و از آن مسائل غفلت بكنيد، خوب، احتمال اين است كه يك رئيس جمهور، يك وقتى آنها كه در صددند و اشخاصى منحرف كه درصددند كه يك منحرفى را مثلاً فرض كنيد تعيين كنند و جا بزنند، يك منحرفى كه شايد در طول مدت حياتش هم خودش را ملى جازده، چنانچه ديديد مثل بختيار كه در جبهه ملى و نمى‏دانم از طرفدارهاى دكتر مصدق و اينها ده بيست سال اينجا حفظش كردند و ملى، بعد هم ديديد چه جنايتكارى از كار درآمد و الان هم مشغول هست. يك آدمى كه به آمريكا چيز مى‏كند كه دخالت نظامى مثلاً بكن (شايد گفته است) و قضيه اقتصادى را روى قاعده گفته است كه نه، بايد ايران را در چيز اقتصادى قرار بدهى آدمى كه مى‏گويد ملى، خودش را ملى حساب مى‏كند آنوقت تاييد مى‏كند كه امريكا اين كار را بكند. اينها دارند، يك همچو اشخاصى ذخيره دارند، يك اشخاصى خودشان را اگر ما غفلت بكنيم جا بزنند و يك مقامى را بگيرند، يا در مجلس شورا اشخاصى وارد بشوند كه آن اهميتش خيلى بيشتر است و اصل اساسى رااز بين ببرند. حالا بايد همه شماها، همه خواهرها،

    صحيفه نور ج 11 صفحه 211

    همه برادرها، همه قوا بايد مجتمع بشوندبراى اينكه اين دو مرحله را بگذرانيم مرحله تعيين رئيس جمهور و بعد هم انشاءالله مجلس شوراى ملى كه يك حكومت مستقرى، اسكلت حكومت تحقق پيدا بكند و بعد برويم سراغ اينكه محتواى اين چه بايد باشد. محتوا الان يك محتواى غربى تقريباً بايد گفت هست، نه غربى غربزدگى، يك غربى وارداتى كه اين اجناس كه خودشان نمى‏خواهند صادر مى‏كنند، فرهنگى كه خودشان نمى‏خواهند و نمى‏پذيرند براى ما صادر مى‏كنند، يك همچو چيزهائى است الان در كار. لكن ما بايد حكومت‏مان را اساسش را درست كنيم بعد برويم سراغ محتوا در درجه دوم، نه اينكه حالا نبايد اصلاً در اين كارها دخالت بكنيم، لكن نبايد از آن اصل و آن اساس غافل باشيم. گاهى وقت‏ها است كه براى خاطر توجه به فروع، آدم از اصل عقب مى‏ماند. بايد كارى بكنيم كه از آن اصل عقب نمانيم، اصل قضيه كه عبارت از استقرار يك حكومت مستقر تامى است اسلامى و صحيح اين تحقق پيدا بكند، آنوقت بعد از اينكه اصل تحقق پيدا كرد برويم سراغ فروعش. همانطورى كه در اسلام هم از اول كه اسلام را آوردند و يا انبياء ديگر، اديان خودشان را آوردند، اول دنبال اين بودند كه مشرك‏ها را متوجه بكنند به اصول، اصول را اول پيشنهاد مى‏كردند بعد كه اصول را پا بر جا مى‏كردند مى‏رفتند سراغ فروعش، آن چيزهائى كه شاخه‏هاى او هست. الان هم ما مبتلاى به اين مسأله هستيم كه راجع به اصل دارند كارشكنى مى‏كنند. همين توطئه ديروز قم (كه دنباله هم دارد) همين توطئه به نظر مى‏رسد كه براى اين است كه اين قضيه اصلاً پيش نرود و بعد هم منتظر اين هستيم كه توطئه‏هاى زيادتر در قضيه شوراى ملى، مجلس شوراى ملى باشد. اينكه عرض مى‏كنم، نه اينكه مى‏گويم نبايد حالا فرهنگ هيچ دست به آن زد، الان هم بايد جديت كرد و مشغول هم هستند، مشغول طرح ريزى و مشغول اين مسائل هستند، نه اينكه خيال كنيد نيستند، لكن خوب اين مجال مى‏خواهد، لكن اينكه من عرض مى‏كنم اين است كه تمام فكرتان را متوجه.....

    
    previos page menu page next page
    

  6. #966
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 11 صفحه 212

    تاريخ: 16/10/58

    بيانات امام خمينى در جمع معلولين انقلاب اسلامى و پرستاران آنان‏

    چيزى كه براى خدا از دست داديد، پيش خدا محفوظ است‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    خداوندا! تو مى‏دانى كه من در چه حالى هستم كه اين منظره را مى‏بينم. من چطور اين منظره‏هائى كه برادرهاى ما، خواهرهاى ما، بچه‏هاى ما، براى اسلام اعضاى خودشان را از دست داده‏اند، سلامت خودشان را از دست داده‏اند، چطور اين منظره‏ها را من تحمل كنم؟ من چطور اين بچه را كه اينجا ايستاده و معلول است، در اول بچگى معلول شده است، ما چطور تحمل كنيم؟ خدايا! آنها كه براى ما اين مصيبت‏ها را بار آوردند به جزاى خودشان برسان، خدايا! اين ابرقدرت‏ها كه براى رسيدن به قدرت، ولو چند سالى ديگر، اين جنايت‏ها را در دنيا ببار آوردند تاديبشان كن. با دست قدرت خود آنها را به جاى خود بنشان. برادرهاى من! خواهرهاى من! بچه‏هاى عزيز من! من مى‏دانم كه شما در رنج هستيد و من هم شريك شما در رنج هستم. من هم مثل يك برادرى كه برادرش و خواهرش در رنج است، مثل يك پدرى كه اولادش در رنج است، من هم شريكم، با شما در رنج، لكن آنچه كه رنج‏ها را آسان مى‏كند، دردها را تخفيف مى‏دهد، آنچه كه بر همه ما آسان مى‏كند اين مسائل را، اين است كه اين امور براى خدا انجام گرفت. شما براى خدا قيام كرديد و براى خدا مجروح شديد و بسيارى از برادرها و خواهرهاى شما هم براى خدا مقتول شدند. آن چيزى كه براى خدا از دست داديد جائى نمى‏رود، پيش خدا محفوظ است دنيا وسيله است براى عالم‏هاى ديگر و خداوند براى شما مهيا مى‏كند مقام‏هائى كه اگر ديگران ببينند آنها هم آرزو مى‏كنند كه مثل شما بودند.

    ملت مهيا باشد در مقابل شياطينى كه مانع رشد نهضت ما هستند

    ملت ما الان در حال حركت است باز به منزل نرسيده است. انقلاب ما در حال رشد انقلابى است لكن به مقصد نرسيده است. ملت ما با مشكلاتى روبروست كه بايد با قدرت و با هم پيوستگى و با حفظ ايمان و تصميم و اراده، اين مشكلات را بركنار بزند. مشكلات سابق زياد بود و با قدرت شما ملت عزيز عقب رفت و حل شد، مشكلات ديگرى هم كه هست انشاءالله حل خواهد شد. اين امورى كه واقع مى‏شود و از اول تا حالا واقع شده است، از اشخاصى واقع مى‏شود كه نمى‏خواهند ببينند نهضت ما به ثمر رسيده است و نمى‏خواهند بگذارند كه به ثمر برسد. اينها اشخاصى هستند كه قدم به قدم با اين

    صحيفه نور ج 11 صفحه 213

    نهضت مخالفت كردند و كارشكنى كردند و حالا هم كه قضيه تعيين رئيس جمهور در دست اجر است، باز مشغول همان توطئه‏ها هستند و نمى‏خواهند رئيس جمهور تعيين بشود و بعد هم كه شكست در اينجا خوردند و رئيس جمهور تعيين شد، راجع به تعيين وكلا باز هم همين بساط هست، شما مهيا بشويد ملت ما مهيا باشند كه در هر قدمى كه براى اصلاح و براى پيشبرد اسلام و نهضت اسلامى بر مى‏دارند، شياطينى كه نمى‏خواهند اسلام به ثمر برسد و نمى‏خواهند جمهورى اسلامى برقرار بشود به مخالفت خودشان ادامه مى‏دهند. عازم باشيد، مجهز باشيد براى اينكه مقابله كنيد با اين قشرهائى كه مانع از رشد نهضت ما هستند، مهيا باشيد كه تحمل بكنيد. با صبر و بردبارى انقلابى تحمل بكنيد اين مصيبت‏ها را، تحمل بكنيد اين توطئه‏ها را و به پيش برويد كه خداى تبارك و تعالى با شماست و پيروزى نصيب ملت ايران است انشاءالله.

    ما مى‏خواهيم يك حكومت عدل اسلامى شبيه صدر اسلام پيدا بشود

    ما چيزى نمى‏خواهيم، ما حرفى نداريم الا اينكه يك ملتى كه در طول تاريخ در شكنجه و اختناق بوده است و در اين سنوات اخير، آخر مرتبه شكنجه و اختناق و جنايتكارى و چپاولگرى خارجى‏ها و داخلى‏ها بر اين ملت سايه افكنده است، ما مى‏خواهيم اينها نباشند، ما مى‏خواهيم مردم ما آزاد باشند، تحت فشار و تحت سلطه ديگران و داخل و خارج نباشند، ما مى‏خواهيم مملكتمان از خودمان باشد، مستقل باشد و تحت رهبرى ديگران نباشد، ما مى‏خواهيم مخازن مملكت ما از خودش باشد، ما مى‏خواهيم در اين مملكت خودمان كار بكنيم و خودمان نتيجه كار را ببريم، ما مى‏خواهيم يك حكومت عدل اسلامى، يك حكومت شبيه حكومت‏هاى صدر اسلام پيدا بشود و ما مى‏خواهيم كه ملت ما در رفاه و آسايش باشند. اينهائى كه در قدم به قدم مخالفت مى‏كنند، آنها چه مى‏گويند؟ به اسم اينكه ما طرفدار ملت هستيم، با اين مسائل مخالفت مى‏كنند، در عين حالى كه اينها مصالح ملت ماست، شما بيدار بشويد اى ملت عزيز كه دشمن در كمين است و ما بين راه هستيم. ما اين گردنه‏ها را هم بايد طى كنيم و انشاءالله دشمن را تا آخر به عقب برانيم و كشور شما مال خود شما، خداوند انشاءالله به اين مجروحين، به اين معلولين شفا عنايت كند و خداوند اجر و صبر عنايت كند.

    والسلام عليكم و رحمةالله و بركاته‏

    
    previos page menu page next page
    

  7. #967
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 11 صفحه 214

    تاريخ: 16/10/58

    بيانات امام خمينى در جمع فرماندهان ارشد ارتش جمهودى اسلامى‏

    لزوم عمل نمودن مسوولين به وظائف خود، جهت حفظ نهضت از آسيب‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    شما امروز از قواى انتظامى جمهورى اسلامى هستيد، با ديروزتان فرق دارد، ديروز خواه ناخواه از رژيم طاغوت بوديد و حالا از رژيم اسلام هستيد و بين اين دو تا همانطورى كه به حسب واقع فرق دارد يكى رژيم شيطان است، يكى رژيم الله. آنهايى هم كه منتسب به اين دستگاه هستند با آنهائى كه پيشتر بود فرق مى‏كند، فرق اين است كه امروز بايد همه گروه‏هائى كه مربوطند به جمهورى اسلامى، چه دولت و دستگاه‏هاى ادارى و چه ارتش و ژاندارمرى و شهربانى و پاسدارها و اينها كه قواى انتظامى هستند كه اشخاصى هستند، گروه‏هائى هستند كه بالاصاله مربوط به جمهورى اسلامى هستند، اينها بايد اعمالشان هم، افعالشان هم، عقائدشان هم و اخلاقشان هم مناسب باشد با جمهورى اسلامى، آن اخلاقى كه سابقاً مثلاً بعضى‏ها داشتند كه مناسب بود با طاغوت، اگر خداى نخواسته از او در نفوس آثارى هست اين آثار را بايد مجاهده كنند تا زدوده بشود، يعنى الان شما آقايان مسؤوليت زياد داريد و عملتان هم يك عمل شريف است، عمل شريفى است كه اسكلت جمهورى اسلامى بسته بوجود شماهاست و مسووليتتان زياد است، براى اينكه اگر سابق يك كارى از شما خداى نخواسته انجام مى‏گرفت مى‏گفتند در رژيم طاغوتى بايد اينجورى باشد، اما اگر حالا خداى نخواسته يك مسأله‏اى كه بر خلاف رويه اسلام است انجام بگيرد گفته مى‏شود كه ارتش اسلامى هم همين است و شما مى‏دانيد كه قلم‏ها و زبان‏هاى خائنى هستند و با آن چشم‏هاى خيانتكار مراقب هستند كه يك چيز پيدا بكنند از يك گروهى، از گروه‏هاى اسلامى و اين را زيادش كنند و كم كم برسند به اينكه خوب، اين رژيم هم رژيم طاغوتى است مثل آن رژيم. همين امروز صبح من در يك مجله‏اى كه مربوط به بختيار بود اينجا آورده بودند من ديدم كه ايشان مى‏گويد اين رژيم هم رژيم طاغوتى است و مشغول چپاولگرى و مشغول كذا هست و در يكى از نوشته‏ها بود كه الان در ايران بعضى جاها حكومت نظامى است براى اينكه از اين رژيم برگشتند و حالا دارند با فشار و زور و با چيز مردم را دارند رام مى‏كنند. خوب، اينها چيزهايى است كه در خارج ايران اينها منعكس مى‏كنند. حالا كه چيزى دستشان نيست اينطور مى‏گويند، اگر يك وقت يك بهانه‏اى به دستشان بيايد، ما آنطورى كه بايد عمل كنيم عمل نكنيم، اين بهانه اسباب اين مى‏شود كه آن قلم‏هائى كه مى‏خواهند بشكنند اين نهضت را و نمى‏توانند

    صحيفه نور ج 11 صفحه 215

    ببينند كه يك رژيم‏اسلامى در كار هست، آنها مشغول فعاليت مى‏شوند و آلوده مى‏كنند اين نهضت را. ما بايد اين مكتب خودمان را حفظشان بكنيم، يعنى الان اين مكتب اسلام دست ماها و شماست و اين مكتب بايد محفوظ باشد. ماها كارى نكنيم كه به مكتبمان ايراد بگيرند، آنهائى كه مى‏خواهند ايراد بگيرند به مكتب ايراد مى‏گيرند براى اينكه با مكتب بد هستند. يك مكتبى كه مى‏بينند اين قابل دوام است، وقتى هرج و مرج بود و مكتبى تو كار نبود، اين چيزى نبود، اما اينها كه يك مسأله مكتبى دارند مى‏بينند هست و قابل دوام، به مكتب ايراد مى‏گيرند و ما موظفيم كه اين مكتب را حفظش كنيم كه اگر حفظ نكنيم آسيب بر مى‏دارد. بايد كارى بكنيم كه آسيب برندارد و آن كار اين است كه اگر چنانچه در هر جا هستيم به وظائفى كه آنجا هست عمل بكنيم. اگر يك كشورى همه اشخاصى كه در آنجا هستند وظيفه شناس بودند و به آن وظيفه و كارى كه به او محول است، خوب انجام بدهد، آن كشور زود اصلاح مى‏شود. اگر ارتش افرادش وظيفه شناس باشند، يعنى بدانند كه اين وظيفه اين است، خصوصاً حالا كه براى اسلام است، وظيفه اسلامى اين است و اگر ژاندارمرى هم همين طور و پاسدارها هم همين طور، پاسبان‏ها هم همين طور، اين زود اصلاح مى‏شود و اگر چنانچه خداى نخواسته از زير باز وظيفه بخواهند در بروند، خيال كنند كه حالا كه آزاد شد هر كارى آدم دلش بخواهد بكند، هر كارى از دستش آمد و بخواهد بكند، روى وظايف عمل نكند، اين منتهى به هرج و مرج مى‏شود و آسيب مى‏بيند.

    تبليغات اجانب جهت بد جلوه دادن انقلاب ايران در افكار عمومى دنيا

    آنها الان در صددند كه اثبات كنند به خارج كه ايران استقرار ندارند، ايران هرج و مرج است، و مى‏خواهند كه يك وقت بخواهند يك دخالتى بكنند، افكار عمومى دنيا را مهيا كرده باشند براى آن كار، الان مشغول همين هم هستند و همه تبليغاتشان براى همين معناست كه منعكس بكنند كه ايران الان به وضع هرج و مرجى دارد مى‏گذرد، در هيچ جا يك نظمى نيست، در هيچ جا وظيفه شناسى نيست، هر كه هر كارى دلش بخواهد بكند. اين براى ما بسيار وظيفه‏آور است، براى ما بسيار سنگين تمام مى‏شود كه ما را جورى معرفى بكنند در دنيا كه به آنها حق بدهند كه با قواى انتظامى بيانيد براى تربيت ما، كانه ما يك جمعيتى هستيم كه تربيت نداريم، يك جمعيتى هستيم كه هرج و مرج طلبيم، يك جمعيتى هستيم كه نظمى تو كارمان نيست و لا علاج بايد يك قيمى بيايد براى اينكه ما را تربيت كند، اين دردناك است براى يك كشورى كه نهضت اسلامى كرده، از اين جهت وظيفه اسلامى است و سنگين ولى بايد عمل كرد. انشاءالله خداوند شما را تاييد كند، موفق باشيد و من اميدوارم كه سالم و سعادتمند و با قدرت جلو برويد، انشاءالله پيروز هستيد.

    والسلام عليكم و رحمةالله و بركاته‏

    
    previos page menu page next page
    

  8. #968
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 11 صفحه 216

    تاريخ: 17/10/58

    بيانات امام خمينى در جمع اعضاى جهاد سازندگى اردستان و قم‏

    ملت با يارى كردن دولت، در امر سازندگى كشور تلاش مى‏كند

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من بعد از اين نهضت و انقلابى كه نسبتاً الحمدلله به پيروزى رسيد و قدم اول را ملت بزرگ ما برداشت، در اين كارهائى كه به دست ملت انجام گرفت، از جهاد سازندگى خيلى خوشم مى‏آيد. هر وقت كه تلويزيون نشان مى‏داد كه خواهرها و برادرها از همه طبقات مشغولند به يك عملى براى كشور خودشان، من خوشحال مى‏شدم. بايد شماها توجه داشته باشيد كه نگاه نكنيد هى به اينكه اداره چه مى‏كند، دولت چه مى‏كند. آنها مشغولند منتها نمى‏توانند آنقدرى كه ايران احتياج دارد آنها عمل كنند. ايران مال خود شماست و خود شما بايد او را بسازيد و اگر همه ملت در اين امر سازندگى همت نكند، كارها زمين مى‏ماند. انتظار اينكه يك دسته‏اى انجام بدهند تا ما انجام بدهيم، يا كارشكنى كسى نكند البته حالا در هر گوشه و كنارى براى كارشكنى مهيا هستند، اين ملت است كه بايد اين كارها را انجام بدهد. مثلاً ملاحظه كنيد كه سابق، در رژيم سابق كه همه‏اش حرف بود، يكى هم راجع به بيسوادى و اينها وقتى رفتند معلوم شد كه مبارزه‏اى نكردند، بله آن كارى كه كردند اين است كه با سوادى را نگذاشتند ترقى بكند، نه بيسوادها را سواددار كردند. اين هم اگر منتظر بشوند آقايان، منتظر اين بشوند كه دولت اين كار را انجام بدهد، نمى‏تواند انجام بدهد. الان تقريباً در صد شايد هشتاد (من اطلاع درست ندارم) بيسواد ما داريم، يا شايد مثلاً شصت، شصت و پنج، همچو چيزهائى مى‏گويند. من اطلاعى ندارم، اما مى‏دانم كه بيسواد زياد هست. افغانستان و ايران بايد به حسب اينطور امور جلو باشد. بيسواد در آن كم هست، سوادى كه مى‏گويم يعنى همين خواندن و نوشتن و اين چيز، آن هم كه ما مى‏خواهيم كه همه ايران انشاءالله سواد پيدا بكنند، نمى‏خواهيم همه دكتر بشوند، خوب چيز غير معقولى است، يا همه مهندس بشوند، مى‏خواهيم يك مملكتى همه بتوانند آن مقصود خودشان را بنويسند، امضاء كنند، چه بكنند. من گاهى در نجف كه بودم گاهى حرم مشرف مى‏شدم، كه افغانى‏ها آمده بودند براى زيارت خواندن، مى‏ديدم همه از رو مى‏خواندند، كتاب دعا را باز مى‏كردند از رو مى‏خواندند، شايد مثلاً از سى چهل نفر كه آنجا بودند يك نفرشان شايد از رو نمى‏خواند، شايد هم او خواندنش را تمام كرده بود، اما همه‏شان از رو مى‏خواندند، اينجور نبود كه، آن هم طبقه پايين بودند به اصطلاح اينها، و ما هنوز داريم كه اين هم به همت همه واقع بشود. اگر منتظر باشيد به اينكه دولت با سواد بكند،

    صحيفه نور ج 11 صفحه 217

    نمى‏تواند باز همان حرف‏هاى سابق. دولت هم حالا اقدام كرده‏اند، وزارت آموزش اقدام كردند و خوب هم اقدام كرده‏اند. اما مسأله، مسأله نيست كه بتوانند اينها چه بكنند.

    تبليغات سوء اجانب عليه استقرار جمهورى اسلامى‏

    همين طور در جهاد سازندگى، سازندگى يك مملكتى كه از دست رفت و خراب است، اين نمى‏شود با دست دولت انجام بگيرد يا دست يك قشرى انجام بگيرد. اين را، همه مردم بايد مملكت را امروز از خودشان بدانند و همه با هم همت كنند، يك مملكتى انشاءالله درست بكنند به دست خودشان. لكن چيزى كه الان مهم است اين است (اين را من از باب اينكه نگران هستم برايش كراراً هم گفتم اين را به اشخاصى كه اينجا آمدند، باز هم عرض مى‏كنم) كه الان دست‏هائى در كار هست، اكثراً از طرف امريكا و ديگران هم همين طور، از شوروى و از ساير جاها هم همين طور، يعنى اينهائى كه به اين مملكت ما طمع استفاده دوخته‏اند، دارند و چشم اين دارند كه ما كارى بكنيم، اينها ببرند و مخازن ما را ببرند و حالا هم دستشان كوتاه شده است و انشاءالله تا آخر هم كوتاه هست. اينها الان در فكر اينند كه نگذارند اين ايران يك استقرارى پيدا بكند، يك نظام صحيحى پيدا بكند، در هر جا مثلاً دقت كنيد، در جهاد سازندگى هم از اين قشرها پيدا مى‏شوند كه خودشان را جا مى‏زنند و در دانشگاه هم هستند، در همه جا هستند، در كارخانه‏ها هم زياد هستند. اين به نظر من مى‏آيد كه يك نقشه و توطئه‏اى است كه براى اينكه استقرار در ايران و نظم در ايران پيدا نشود. در ارتش مى‏روند نمى‏گذارند كه انتظامات صحيح پيدا بشود، در ژاندارمرى مى‏روند، آنجا را هم مانع مى‏شوند، در شهربانى هم همين طور، در سپاه پاسداران هم پيدا مى‏شود، در دانشگاه زيادند و همه جا اينها هستند، حاضرند و اينها براى اين جهت نقشه دارند. به نظر من اينطور مى‏رسد كه اين است كه در داخل ما را، اين ضربه را به ما بزنند كه ما اغتشاش در خودمان پيدا كنيم، يك انتظامى...... اختلافات باشد و يك هرج و مرجى باشد، بريزند خانه هر كس را غارت كنند، بريزند زمين هر كس را غارت كنند، اموال هر كسى را ببرند، نگذارند يك استقرارى پيدا بكند، از آن طرف دشمن‏هاى اين ملت، دشمن‏ها با قلم‏هاى خودشان و با افكارى كه دارند و طرح‏هائى كه دارند در مطبوعات خارجى و رسانه‏هاى گروهى خارجى، اغتشاشات ايران را، اختلافات ايران را، اينها را يكى‏اش را چند مقابل كنند و در خارج منعكس كنند كه ايران مثل يك بچه صغيرى مى‏ماند كه محتاج به قيم هست، باز نرسيده به بلوغ كه خودش، خودش را نگه دارد. نقشه محتمل است اين معنا باشد كه در خارج منعكس بكنند كه ايران هرج و مرج است و همه به جان هم ريختند و همه گروه‏ها در هر جا بروى يك اختلافات هست اين را اسباب دست قرار بدهند كه ايران قابل اين نيست كه خودش را اداره كند، بايد يكى ديگر اداره‏اش كند. اگر خداى نخواسته يك دخالت نظامى بخواهند بكنند، يك كودتا بخواهند بكنند، موجه نشان بدهند به خارجى‏ها، به دنيا موجه نشان بدهند كه ما براى خاطر حفظ ملت، ملت نمى‏توانست خودش را نگه دارد، ما بايد حفظش كنيم، اين صغير را ما بايد قيم برايش تعيين كنيم.

    صحيفه نور ج 11 صفحه 218

    آزادى مطبوعات و احزاب، دستآورد ماهيت اسلامى انقلاب است‏

    در عين حالى كه تمام انقلاباتى كه در دنيا پيدا شده هيچ كدام بهتر از ايران نبوده، دنبال سر انقلابات، ميليون، ميليون و نيم كشته مى‏شوند (براى من صورتش را آورده‏اند) اين انقلاباتى كه واقع شده است، دنبال سرش يك ميليون، يك ميليون و نيم كشتار، دو ميليو حبس، در كشور را مى‏بستند به همه جا. الان هم هر جا كه شما نگاه كنيد كه يك انقلابى واقع شده است و يك كودتائى واقع شده، يك چيزى واقع شده، در كشورشان را به خارج بستند، همه فرودگاه‏ها را ممنوع كردند، تمام مطبوعات را قدغن كردند كه نبايد منتشر بشود. براى مردم اختناق پيش آوردند، اختناق فوق آن اختناق‏هائى كه سابق بوده و گاهى هم به مجردى كه اين پيروز شده، قتل عام ايجاد كردند، شروع كردند به كشتن مردم، هر كه احتمال مى‏دادند كه يك چيزى باشد مى‏كشتند، نه اينكه يك كسى را، يك شهرى را قتل عام مى‏كردند. و انقلاب ما از باب اينكه اسلامى بود، از باب اينكه از ملت بود، انقلابى نبود كه يك قدرتى به يك قدرت غلبه كند، يعنى يك قدرت نظامى، يك كودتائى شده باشد، اين حرف‏ها نبود، متن نهضت از خود مردم جوشيد، از خود مردم، بين زن و مرد و انقلاب هم اسلامى بود، اسلام اينها را وادار كرد كه يك همچو انقلابى بكنند، همچو انقلاب اسلامى كه از متن ملت بجوشد، دنبالش ديگر اين مسائل كم است، هست، اما كم است و لهذا ديديد كه دنبال اين انقلاب، تمام راه‏ها و همه جاها هم باز بود، هيچ - يك - جائى را جلويش نگرفتند، تمام روزنامه‏ها و احزاب آزاد شد، آزاد آزاد و كشتار نسبت به مردم هيچ نبود در كار، آنطورى كه آنجا بساط درست مى‏كردند نبود، بله آنهائى كه كشتار كرده بودند گرفتند بعضى‏شان را محاكمه كردند و بعد از محاكمه به جزاى خودشان رساندند، اما اينطور نبود كه همين طور درو كنند مردم را، يك ميليون جمعيت را بكشند، اين حرف‏ها نبود در كار و اينطور مسائل در عين حالى كه در ايران نبوده است و بايد گفت ايران آرامترين انقلاباتى كه در دنيا واقع شده. انقلابات ديگر با يك سال و دو سال و سه سال اينها درست نمى‏شود، جنگ بايد بشود، اينقدر خونريزى، چه، چه، يك سال، دو سال جنگ بشود تا بعد يك قدرتى بر قدرت ديگر پيروز بشود. اينجا آنجائى بود كه انقلاب بود، واقعاً انقلاب بود. مرحوم قرنى به من گفت كه سه ساعت و نيم، سه ساعت و نيم غلبه كرد ملت بر رژيم. يعنى آنوقتى كه آنها كودتا مى‏خواستند بكنند در تهران ما بوديم و آنها بنا داشتند كودتا بكنند و جلويش گفتند روز هم بايد بيرون نيائيد، حكومت نظامى را روز قرار دادند. آن حكومت نظامى روز را خدا خواست كه شكسته شد. آنها به من بعد گفتند كه اينها بنا داشتند كه كودتا بكنند و خيابان‏ها را وقتى كه مردم نيستند، خيابان‏ها را همه را بگيرند و شبش كودتا بكنند، مردم كه ريختند در خيابان‏ها اينها اين طرحى كه داشتند خنثى شد و ايشان مى‏گفت كه آنكه جنگ بين ملت و دولت واقع شد و رژيم واقع شد سه ساعت ونيم بود، در صورتى كه جاهاى ديگر الان شما مى‏بينيد كه افغانستان چند سال است كه همه مسائل هست و حالا هم معلوم نيست كى ختم بشود براى اينكه آنجا يك كودتائى است. كودتا يك نفر آدم بخواهد انجام بدهد، يك قدرتى مى‏خواهد يك ملتى را از بين ببرد، اما يك ملت خودش آمده است و خودش آمده و حريفش را بيرون كرده، ديگر خود ملت

    صحيفه نور ج 11 صفحه 219

    ما با خود ملت كه كارى ندارد.

    ملت متوجه توطئه‏ها و كارشكنى‏هاى دشمنان باشد

    حالا هم اشخاصى در بين اين ملت هست كه الهام از خارج مى‏گيرند البته اقليت هم هستند، لكن اشخاصى هستند كه با هر زبانى با مردم مى‏توانند صحبت بكنند و شيطنت بكنند. بايد ملت ما توجه به اين توطئه داشته باشد كه توطئه‏اى كه محتمل اين است كه ما را به هم بريزند، حتى در جهاد سازندگى بروند يك كارهائى بكنند كه آنجا هم يك اختلافى بشود، نگذارند كار عمل بشود، در دبيرستان بروند در چيز بروند دانشگاه بروند، هر جا بروند و ما را به هم بريزند، دائماً شلوغى و دائماً اعتصاب و دائماً راهپيمائى و دائماً كارشكنى براى دولت و ملت، تا منعكس بكنند در خارج كه اينها نمى‏توانند خودشان را اداره بكنند، بايد يك كسى برود اداره كند اينها را. ملت بايد توجه داشته باشد به اين توطئه و از اختلافات دست بردارند. آخر براى چى ما با هم اختلاف داشته باشيم، سر چى اختلاف داشته باشيم، براى چى به جان هم بريزيم، چرا ما خودمان، خودمان را از بين ببريم. بايد ملت متوجه باشد كه چيزهائى كه اسباب اختلاف هست اصلاً ايجاد نكنيم، اشخاصى كه مى‏خواهند ايجاد اختلاف بكنند موعظه‏شان كنند، نصيحت‏شان كنند، اگر گوش نكردند آنها را طردشان بكنند، نگذارند اختلاف حاصل بشود، نگذارند جورى وانمود بشود كه اين ملت ملتى نيست كه قابل اين باشد كه آزاد باشد، حالا كه آزاد شده ببينيد به جان هم ريختند، قابل آزادى نيست - چيزى كه - ملتى كه قابل آزادى نيست، بايد يكى بيايد، يك رضاخانى را پيدا كنند (و اينها دارند، از اين چيزها دارند) يك رضاخانى را پيدا بكنند. امروز به اسم اينكه اين آدم ملى هست، به اسم اينكه يك آدم از اين چيزها، از اين عنصرها، اينها دارند كه بيست سال، سى سال اين را با يك صورت مليت و با يك صورت دلسوزى نگه دارند، آن روزى كه مى‏خواهند كار را انجام بدهند، به صورت مليت، به صورت چه انجام بدهند و توجه به اين معنا را بايد داشته باشند ملت ما. امروز كه روز حساسى است براى اينكه ما مى‏خواهيم رئيس جمهور تعيين بشود، امروز مى‏بينيد كه با اين حساسيت باز مشغول شدند به توطئه‏ها و مشغول شدند به خرابكارى‏ها، در قم ديديد، در آذربايجان هم هست، در جاهاى ديگر هم هست. فردا كه شما مى‏خواهيد انشاءالله وكلاى خودتان را تعيين بكنيد، بدانيد كه اغتشاشات بيشتر ايجاد مى‏كنند، بساط بيشتر در مى‏آوردند. بايد توجه داشته باشد ملت به اينكه مبادا منعكس بشود، كارى بكنيم كه منعكس بشود اينها با هم نمى‏توانند بسازند، اينها به جان هم ريختند و بايد يكى برود.... كارها بگيرد، تربيتشان بكند. اين به اين است كه از كارهائى كه، از حرف‏هائى، از نوشته‏هائى ....، از نطق‏هائى، از شعارهائى كه اسباب اختلاف مى‏شود، از اينها پرهيز بكنند. نبايد امروز شعار بدهند بر ضد اين، بر ضد او، بر اينطور چيزها، اين شعارها صحيح نيست، نبايد بكنند، بايد كارى بكنند كه مستقر بشود. اين حكومت، بر قرار بشود و ما اين دو قدم هم كه اسكلت يك حكومتى است، اين دو قدم هم برداريم، قدم تعيين رئيس جمهور انشاءالله و قدم دوم وكلا. و بايد ملت متوجه باشد كه من چون بناى دخالت ندارم،

    صحيفه نور ج 11 صفحه 220

    متوجه باشند خودشان كه اشخاصى كه صحيح‏اند، اشخاصى كه متدينند، اشخاصى كه ملى هستند، اشخاصى كه چپ و راستى نيستند، از افراد، اينها را تعيين بكنند در رئيس جمهور همانطورى و در وكلاشان هم همين طور و مهم الان اين است كه از اين اختلافات و از اين شعارها و از اين - عرض مى‏كنم كه - چيزهائى كه موجب اختلاف مى‏شود دست بردارند، مشغول بشوند به اينكه همين طور بسازند ايران را و ايران امروز محتاج به كار است، كارخانه‏ها احتياج به كار دارند، محتاج به سازندگى است.

    هر قدمى كه براى كشور اسلامى برمى داريد پيش خدا محفوظ است‏

    خداوند انشاءالله شماها را حفظ كند، شما جوان‏ها را حفظ كند كه همچو همت والائى داريد كه مى‏رويد در جهاد سازندگى و زحمت مى‏دهيد به خودتان، لكن براى خداست اين. شما هر قدمى كه الان برداريد براى كشور اسلامى پيش خدا محفوظ است، خيال نكنيد كه اين قوه‏هاى شما هدر مى‏رود. قواى انسانى وقتى هدر مى‏رود كه براى خدا نباشد وقتى كه قوا براى خدا كار بكند هدر نمى‏رود، پيش خداست و اين سازندگى شما انشاءالله خودتان ساخته مى‏شويد به آنطورى كه خداى تبارك و تعالى امر فرموده است و انبيا را براى او فرستاده كه هم اين جهاد، جهاد نفسى باشد و هم سازندگى براى ملت. خداوند همه شما را موفق و مويد بدارد و من دعاگوى همه‏تان، خدمتگزار همه هستم. سلامت باشيد انشاءالله.

    والسلام عليكم و رحمةالله و بركاته‏

    
    previos page menu page next page
    

  9. #969
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 11 صفحه 221

    تاريخ: 17/10/58

    بيانات امام خمينى در جمع راهپيمايان كفن‏پوش اليگودرز

    آمريكا از اسلام سيلى خورده است‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من امروز شنيدم كه آقايان از اليگودرز پياده تشريف آوردند و اظهار كردند كه ما حاضريم كه - اينها - براى حفاظت تو پاسدارى كنيم. من متشكرم از عواطف آقايان، و از زحمات شما تقدير مى‏كنم لكن راضى نيستم كه آقايان اينجا تشريف داشته باشند. تشريف ببرند و انشاءالله مشغول كارشان بشوند. آمريكا نه دخالت نظامى مى‏كند در ايران و نه حصر اقتصادى مى‏تواند بكند، توطئه امريكا اين است كه در داخل كشور ما كارى بكند كه ما نتوانيم اين راهى را كه گرفته‏ايم برويم، توطئه داخلى و به دست اشخاصى كه در داخل كشور هستند و از كاركنان آنها هستند. نقشه اين است كه ايران را جورى نمايش به خارجى‏ها بدهند كه نه دولت مى‏تواند اداره كند آنجا را و نه ملت قابل اين است كه آزاد باشد. در هر جا غائله بپا مى‏كنند اين شياطين و در همه كشور چه در دانشگاه و چه در شهرستان‏ها و چه در دادسراها، چه در مراكز قدرت، مراكز انتظامى، همه جا با يك توطئه مى‏خواهند آشوب بپا كنند و نگذارند استقرار پيدا كند حكومت. الان كه وقت اين است ملت با هم مجتمع باشد و اين دو مرحله ديگرى كه اساس حكومت اسلامى است به طور شايسته انجام بدهد، يكى قضيه تعيين رئيس جمهور و يكى هم قضيه مجلس شوراى ملى، باز توطئه‏ها اوج گرفته است، توطئه‏ها براى اينكه نگذارند رئيس جمهور تعيين بشود و بعد هم توطئه براى اينكه نگذارند مجلس شوراى ملى بر قرار بشود، براى اينكه با بر قرار شدن اين دو مرحله هم اسكلت حكومت اسلامى تحقق پيدا مى‏كند و اينها از حكومت اسلامى مى‏ترسند. امريكا ضربه از اسلام خورده است و از اسلام مى‏ترسد، ضربه از اين جوان‏هائى كه براى اسلام قيام كردند و جان دادند و فداكارى كردند و از اسلام اين ضربه مى‏ترسد از اين جهت، تفرقه افكنى دارد مى‏كند كه نگذارد اجتماعى كه با وحدت كلمه، مقاصد خودشان را تا اينجا پيش بردند، بين راه آنها را فلج كند. نقشه اين است. صحبت از دخالت نظامى و حصر اقتصادى صحبت است و بعيد نيست براى اين باشد كه اذهان را منصرف كند از آنى كه اساس است. شماها بايد توجه داشته باشيد و اين توطئه شيطانى كه از همه توطئه‏ها بالاتر است و او اين است كه مى‏خواهند ما را به جان هم بريزند و در داخل نگذارند يك استقرارى پيدا بكند اين نظام اسلامى.

    شما جوان‏ها كه زحمت كشيديد و از راه‏هاى دور، در اين سرما و در آن سرماهائى كه در محل

    صحيفه نور ج 11 صفحه 222

    خودتان هست آمديد و از اطراف آمديد، از همه جا اينجا آمديد، من تشكر مى‏كنم و شما را هشيار مى‏كنم به اينكه از تفرقه به هر صورتى كه هست پرهيز كنيد، هر چيزى كه موجب تفرقه مى‏شود از او پرهيز كنيد، هر شعارى كه موجب تفرقه مى‏شود از او پرهيز كنيد، هر تحصنى كه موجب تفرقه مى‏شود از او پرهيز كنيد، هر راهپيمائى كه موجب تفرقه مى‏شود از او پرهيز كنيد. شما امروز احتياج داريد به وحدت كلمه، امروز بيشتر از ديروز احتياج داريد به فردا بيشتر از امروز. اين وحدت كلمه خودتان را حفظ كنيد، از خداى تبارك و تعالى تبعيت كنيد كه فرموده است: واعتصموا بحبل الله جميعاً ولا تفرقواً همه به ريسمان بزرگ الله كه اسلام است بپيونديد و تفرقه نكنيد. تفرقه موجب اين مى‏شود كه نتوانيد مملكت خودتان را به رشدى كه بايد برسد برسانيد، نتوانيد حكومت اسلامى را به طورى كه شايسته است در دنيا، در كشور خودتان متحقق كنيد و آنها در صدد همين معنا هستند. آنهائى كه نمى‏خواهند اسلام تحقق پيدا بكند، آنهائى كه مى‏خواهند جمهورى اسلامى در ايران تحقق پيدا كند. كشورهائى كه از اسلام مى‏ترسند، از جمهورى اسلامى مى‏ترسند، از صدور اين جمهورى اسلامى از اين كشور به كشورهاى ديگر مى‏ترسند، آنها در صددند كه شما را در بين راه متوقف كنند و نگذارند پيش برويد. شما به هوشيارى، بيدارى از تفرقه بكلى پرهيز كنيد.

    براى نيل به خودكفائى تلاش كنيد

    و امر ديگر اينكه مملكت شما احتياج به كار دارد، مملكت خرابى است كه محتاج به اين است كه ساخته بشود و ساختن مملكت به دست شماهاست. هر كس در هر جا هست اشتغال به كار پيدا كند و كار را خوب انجام بدهد. نبايد ما در ارزاقمان محتاج به خارج باشيم. مملكت وسيعى كه براى صد و پنجاه ميليون جمعيت كافى است (به حسب آنطورى كه گفته مى‏شود) الان سى و پنج ميليون نفر زندگى مى‏كند و مملكت بيشتر از اين گنجايش دارد، زمين‏هاى وسيع داريد، آب داريد، بركات آسمانى داريد، قدرت داريد، قوه داريد، جوان هستيد، جوان داريد، عيب است از يك مملكت اسلامى كه محتاج باشد در ارزاقش، آن هم به دشمن‏هاى خودش. امريكا كه دشمن ماست ما اگر محتاج به او باشيم براى ما سرشكستگى است. كارى بكنيد كه خودكفا بشويد و خودتان را از اين زمين خدا و از اين آب خدا ارزاق خودتان را بيرون بياوريد و اميد است انشاءالله كه صادرات داشته باشيد شما.

    خداوند انشاءالله شما را حفظ كند و من باز از زحمات شما تشكر مى‏كنم و دعا مى‏كنيم براى شما و خدمتگزار شما هستم.

    
    previos page menu page next page
    

  10. #970
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 11 صفحه 223

    تاريخ: 18/10/58

    بيانات امام خمينى در ديدار با راهپيمايان كفن‏پوش لاهيجان و همدان‏

    توطئه‏ها و كارشكنى قدم به قدم عوامل فساد

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    درود بر شما جوانان كه در اين هواى سرد و راه‏هاى سرد پياده آمديد تا از نزديك با هم ملاقات كنيم. من از زحمات شما برادران متشكرم و به شما دعا مى‏كنم. خداوند شماها را براى اسلام حفظ كند و اسلام با قدرت شما به پيش برود.

    برادرها! امروز روز حساسى است براى كشور ما، مشكلاتى براى كشور ما پيش آمده و در دست پيش آمدن است. در اين موقع كه براى ملت ايران طرح تعيين رئيس جمهور شده است، باز عوامل فساد توطئه مى‏كنند كه اين قدم را نگذارند پيش برويم چنانچه قبلاً در قدم‏هائى كه مى‏خواستيم برداريم توطئه مى‏كردند و كارشكنى مى‏كردند.

    امروز هم همان عناصرى هستند، كارشكنى مى‏كنند و بعد هم كه مى‏خواهيد وكلاى خودتان را به مجلس شورا بفرستيد تا استقرار تام جمهورى اسلامى محقق بشود، باز هم مى‏خواهند اين تفاله‏هاى رژيم سابق و الهام بگيرهاى از امريكا و غير امريكا باز فعاليت كنند و نگذارند. شما برادرها بيدار باشيد و همانطور كه از اول با قدرت كامل و با توجه به خدا و با مشت محكم سد را شكستيد و تا اينجا با پيروزى آمديد، از اينجا به بعد هم با همان مشت محكم، با همان اراده مصمم اين راه با بايد برويد و انشاءالله جمهورى اسلامى را با محتواى جمهورى، با احكام اسلام در ايران، و اميد است كه در ساير جاها برپا كنيد و بيرق توحيد را بر فراز مملكت خودتان و ساير ممالك افراشته كنيم.

    شما خودتان بايد پاسدار اسلام باشيد

    توجه به توطئه‏ها داشته باشيد، توجه به نفاق افكنى‏ها، توجه به امورى كه اسباب تفرقه مى‏شود، خصوصاً در اين دهه آخر صفر بايد بسيار متوجه باشيد كه مبادا اينها از اين اجتماعات سوءاستفاده كنند و مبادا خداى نخواسته تفرقه بين شما، درگيرى بين شما ايجاد كنند كه هر تفرقه‏اى امروز و هر ندائى كه بر خلاف مصلحت شماها باشد، بر خلاف مصلحت اسلام است. شما خودتان بايد پاسدار اسلام باشيد، همانطورى كه تحمل اين زحمت را كرديد و از راه‏هاى دور و هواى سرد پياده آمديد، بايد تحمل زحمت كنيد و تا رسيدن به پيروزى نهائى همه با هم باشيد و با هم فكر كنيد و با هم راجع به اين‏

    صحيفه نور ج 11 صفحه 224

    مسائل مشورت كنيد.

    در خودكفائى كشور بكوشيم‏

    خداوند همه شما را انشاءالله نصرت بدهد و با پيروزى انشاءالله پيش ببريد و مملكت را خودتان در دست بگيريد و براى خودتان خدمت كنيد و من اميدوارم كه همانطور كه اين آقا گفتند سطح كشاورزى را بالا ببريد تا محتاج به دشمن‏ها نباشيم. احتياج به دشمن دردناك است، ما محتاج باشيم كه در گندم‏مان، در برنج‏مان در ساير غذاهامان به دشمن‏هاى خودمان مثل امريكا، اين امر دردناكى است كه بايد ملت ما اين امر را طورى كنند كه انشاءالله خودكفا شويم و انشاءالله صادرات هم داشته باشيم.

    والسلام عليكم و رحمةالله‏

    
    previos page menu page next page
    

صفحه 97 از 208 نخستنخست ... 478793949596979899100101107147197 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/