previos page menu page next page


صحيفه نور ج 11 صفحه 172

تاريخ: 11/10/58

بيانات امام خمينى در ديدار با گروهى از بانوان آذربايجان‏

اينها (اخلالگران) با وسائل مختلف اغفال مى‏كنند

بسم الله الرحمن الرحيم‏

اشكال اين است كه آنهائى كه آشنا نيستند به وضع آذربايجان و به حالات مردم غيور تبريز، آنهائى كه نمى‏دانند تبريز و آذربايجان هميشه طرفدار اسلام و كشور بودند كه قشرهائى از خارج كشور و مردم بيرون هستند، اشكال اين كارها اين است كه در خارج منعكس مى‏شود كه آذربايجان اينطور شد، تبريز اينطور اختلافات شد. شما خودتان كه آگاهيد و ماها آگاه هستيم، مى‏دانيم كه اين جمعيتى كه در اينجا اينطور شرارت‏ها را مى‏كنند، اينها يك اشخاصى هستند كه هر جا يك صدائى بلند مى‏شود، از اطراف جمع مى‏شوند آنجا و آنوقت يك دسته اشخاصى كه آگاه نيستند، مردمى هستند، خوب هستند، لكن از روستاها، از اهل دهات كه توجه ندارند به عمق مسائل كه اينها چه نقشه‏اى دارند، اينها مى‏روند اينها را با وسائل مختلف اغفال مى‏كنند، آنوقت يك آشوب بپا مى‏كنند، يك كارهائى كه برخلاف اسلام است، برخلاف نهضت اسلامى است، آنها را وادار مى‏كنند آن كارها را بكنند و در خارج منعكس كنند به اينكه آذربايجانى‏ها اينطورند يا آذربايجان اينطور است. اگر مرزهاى خودشان را مشخص مى‏كردند كه ما چه اشخاصى هستيم و چه مى‏خواهيم، اين اشكال خيلى نداشت، چه مى‏خواهيم‏شان.

دشمنان از اسلام ضربه ديدند و سيلى خوردند

ما از اول انقلاب تا حالا فهميديم كه اين اشخاص چه مى‏خواهند، اين اشخاص مى‏خواهند كه اسلام نباشد. يك دسته‏اى هستند كه از اول انقلاب اينها در فكر اين بودند كه اين جمهورى اسلامى در ايران تحقق پيدا نكند و لهذا ديديد كه از آراء مردم جلوگيرى مى‏كردند. يك دسته‏اى بعضى صندوق‏ها را آتش زدند، با اسلحه جلوگيرى كردند از رأى دادن بعض جاها و بعد هم قدم به قدم با جمهورى اسلامى مخالفت كردند و حالا هم مخالفند. مطلبشان معلوم است كه اين است و چرا اينطور است، آنها هم باز معلوم است، براى اينكه آن اشخاص از ريشه‏هاى آنها هستند و همدست با آنها هستند، آنها از اسلام ضربه ديدند، سيلى خوردند از اسلام، نمى‏خواهند كه اسلام در خارج تحقق پيدا بكند، لكن مرز خودشان را معين نمى‏كنند كه ما كى هستيم، ما چه جور اشخاص هستيم، از اين جهت اين خطر براى‏

صحيفه نور ج 11 صفحه 173

آذربايجان هست كه در خارج بگويند كه آذربايجان اينطورى است و اين را بايد جوان‏هاى آذربايجانى، آقايان از آذربايجان كارى بكنند كه اين خطر مخالفت با اسلام برداشته شود. آذربايجانى كه هميشه طرفدار اسلام بوده، براى هر قضيه‏اى پيشقدم بوده، براى رفع ظلم پيشقدم بوده است، آذربايجانى كه در صدر مشروطيت ستارخان و باقرخانش آن زحمات را كشيد، بعد خيابانى آن كارها را كرد، در زمان ما از آذربايجان قيام شد و بر ضد رضاخان. مرحوم آميرزا صادق آقا مرحوم انگجى و بعضى ديگر از علماء آذربايجان قيام كردند، تبعيد شدند، مدت‏ها تبعيد بودند در خارج، شايد در سنقر بود يا سقز بود، يك همچو جائى. آذربايجان هميشه در صف اول واقع بوده است براى مخالفت با اشرار، براى پيشبرد اهداف اسلام. آنوقت يك دسته‏اى، خوب، اشرار هم، در هر طايفه‏اى چند نفر از اشرار هم هست، لكن از اطراف جمع مى‏شوند، اعلام مى‏كنند كه ما هم ملحق شديم، آنوقت گروه فرقان مثلاً، يك گروهى كه تروريست هستند و مثل آقاى مطهرى را مى‏كشند و اعلام مى‏كنند، آقاى قاضى را مى‏كشند و آن چريك‏هاى كمونيست وقتى بنا شد كه يك همچو جمعيتى باشند كه رفقاشان اينها باشند، آنهائى كه متصل به آنها مى‏شد اينها باشند، يعنى اينهائى كه اسلام به خودش راه نمى‏دهد، اسلام راه نداده به خودش، اسلام به اين راه نداده، اينها آمدند در قبال جمهورى اسلام، يك جمعيتى كه محل نماز جمعه را آتش مى‏زنند. يك وقت مخالفت يك دسته با دسته ديگر است، از آثار هر كارى معلوم است اينكه چكاره‏اند اينها، آن كه محل خطبه امام جمعه را، محل عبادت مسلمين را آتش بزند، به نمازگزارها حمله مى‏كند و زخمى مى‏كند و چه مى‏كند، خوب، اينها معلوم است كه وضع روحى‏شان چيست. كارهاى آدم انعكاس روحش است. از اينطور كارها، اينطور شرارت كه به عبادتگاه خدا حمله بكنند، آتش بزنند محلى را كه نماز خدا در آنجا انجام مى‏گيرد، حمله كنند به عبادتگاه مردم، به جائى كه مردم نماز مى‏خواهند بخوانند، خوب اينها، از اينها معلوم مى‏شود كه اينها سنخ روحشان چه است و عقائدشان چه است. بايد آذربايجان خودش را از اين لكه‏اى كه مى‏خواهند به او بچسبانند مبرا كند، تبرئه كند خودش را از مردمى كه با اين اسم‏ها، اسم‏هائى كه اصلاً مربوط به انسانيت و اسلام نيست، دارند يك همچو كارى مى‏كنند كه خلق آذربايجان را آلوده كنند. اين يك مسأله مهمى است براى آذربايجان، آذربايجانى كه در طول تاريخ مخالفت كرده است با اينها. زمان سابق كه ايران را گرفته بودند و پيشه‏ورى آن بساط را درست كرد، آذربايجانى نجات داد ايران را، يك جمعيتى كه هميشه خدمتگزار اسلام بوده‏اند.

جوان‏هاى آذربايجان بايد نگذارند كه اين لكه به دامن آنها بچسبد

حالا براى خاطر اينكه يك دسته‏اى به هواهاى نفسانى خودشان دارند آنها را لكه‏دار مى‏كنند، آذربايجان بايد خودش را از اينها نجات بدهد، بايد خودش را از اين عيبى كه برايش درست مى‏كنند، لكه‏اى كه برايش مى‏چسبانند، بايد نجات بدهد خودش را. جوان‏هاى آذربايجانى بايد نگذارند كه اين لكه به دامن آنها بچسبد و در خارج اشخاصى كه نمى‏دانند، به اسم آذربايجان يك همچو مسائلى تمام‏

صحيفه نور ج 11 صفحه 174

بشود و ما اميدواريم كه اينهائى كه براى رسيدن به مقاصدى كه طرحش از خارج دارد ريخته مى‏شود، خارج است كه اينها را راه مى‏برد، راهنمائى مى‏كند، آذربايجان از خارج بايد به اين توجه داشته باشد و ما اميدواريم كه خداوند تأييد كند مسلمان‏ها را و تأييد كند شماها را و من بايد از شما بانوان محترم تشكر كنم كه از راه دور در هواى سرد آمديد و در اين منزل محقر در زحمت واقع شديد. خداوند شماها را انشاءالله در پناه خودش حفظ كند و به سعادت و رفاه و سلامت برساند و دشمن‏هاى اسلام را محو كند و آثار آنها را از بين ببرد.

والسلام عليكم و رحمة الله‏


previos page menu page next page