previos page menu page next page
صحيفه نور ج 9 صفحه 37
تاريخ: 13/6/58
بيانات امام خمينى در جمع روحانيون اهل سنت گنبد
خرابى و ويرانى همه جاگير، ميراثى از رژيم 2500 ساله
بسم الله الرحمن الرحيم
يكى از بركات اين نهضت، اجتماع علماى اين حدود، آن حدود، علماى تشيع و علماى تسنن در زير يك سقف، يك سقف كوچك، تا مسائلى كه ما داريم و خلاف آن مسائل دارد تبليغ مىشود به گوش آقايان برسانيد. ديروز چنانچه من قبلا هم اعلام كردم شايد همه شنيده باشيد يك تلگرافى با امضاى 18 نفر از ائمه جماعت مهاباد يا مهاباد و اطراف و رونوشت به پانزده نفر از مقامات آمد و در آن اين بود كه ما اهالى كردستان در اين نهضت شريك بوديم و زحمت كشيديم و حالا اشخاصى ذهن شما را مشوش كردند و نسبت به اهالى كردستان بدبين كردند و شما همه ايرانىها را بر ضد كردستان بسيج كرديد. خوب من مىدانم كه علماى آنجا همچو چيزى نمىگويند. اين يك مطلبى است كه يا ائمه جماعت را اسمشان را نوشتهاند آنها هم بى اطلاعند، يا با سر نيزه رفتند آنجا و گفتند بايد اين را امضاء كنيد و نمىتوانستند نكنند. ما مىخواستيم ببينيم كه علماى كردستان و اهالى كردستان و علماى ساير بلاد ما كه برادران ما هستند و اهل سنت هستند، تا حالا چه مطلبى ديدند كه در اين پنج، شش ماهى كه جمهورى اسلامى هست كه نسبت به كردستان، بلوچستان، سيستان، ساير جاها يك عملى شده باشد كه بر خلاف باشد، بر خلاف مصالح آنها باشد يا يك امتيازى در اين مدت گذاشته شده باشد بين اهالى كردستان يا بلوچستان با اهالى تهران. يك گرفتاريهايى شما داريد و همه قشرهاى مملكت دارند كه هر كدام همان محيط خودشان را ديدهاند، مشاهده كردهاند و گرفتارىهاى خودشان را ديدهاند و شايد در ذهنشان اين آمده باشد كه جاهاى ديگر اينطور نباشد. من در اين مدتى كه اينجا بودم و گروههاى مختلف آمدهاند، چه از كردستان، چه از جاهاى ديگر، از بختيارى، از قشقايى، از همه اينها، اين گروههاى مختلف آمدهاند اينجا و هر دستهاى ادعا كردهاند كه آن قدرى كه به ما ظلم شده است به ديگران نشده، آن قدرى كه ما عقب مانده هستيم ديگران نيستند، ما نه آب داريم، نه اسفالت داريم و نه برق داريم، نه كذا. من به آنها گفتم به اينكه آقا شما محيط خودتان را مىبينيد، شما برويد جاهاى ديگر هم ببينيد، ببينيد آنها دارند و شما نداريد، يا همه نداريد؟ اصلا بنابر اين بوده كه نداشته باشيد. من نمىگويم برويد عشاير را ببينيد، دور دستها را، حالا به شما عرض مىكنم شما برويد تهران، اين محلهايى كه در دور و بر تهران الان واقع است كه من در نجف بودم، يك كاغذى به من نوشته بودند و
صحيفه نور ج 9 صفحه 38
صورت محلها را نوشته بودند، در ذهن من اين است كه حدود سى تا محل نوشته بودند كه در تهران هست، اينها نه آب دارند، نه برق دارند و نه اسفالت دارند و نه خانه دارند. خانه هم ندارند. اگر تلويزيون را ملاحظه كرده باشيد، من يك دفعه، يك دفعه، دو دفعه، تلويزيون را كه اين را نشان مىدادند نگاه كردم هفت، هشت، ده نفر بزرگ و كوچك مثلا از يك سوراخى در مىآيند كه اينها اسمش را خانه گذاشتهاند. يك سوراخى بود يك عده بچه و بزرگ و به من گفتند كه اينجا، اگر بخواهد اين مثلا زنى كه مادر اين بچههاست آب براى اين بچهها بياورد، بايد كوزه را بردارد پنجاه پله، چند پله زيادتر از اين گودال برود تا برسد به آنجائى كه شير آب است، كوزه را آب كند و برگردد. در زمستان شما ملاحظه كنيد كه چه خواهد شد. شما خيال نكنيد كه اطراف شما خراب است، اين خرابى است كه همه جا بوده و اين ارثى است كه به ما رسيده است.
تلاش دولت با تصويب بودجههاى متفاوت به منظور بازسازى مملكت
در جمهورى اسلامى كوشش دارند مىكنند براى اينكه آباد كنند لكن اينقدر خراب است كه به اين زودى نمىشود آباد كرد. الان - در - براى كردستان، خوب، يك بودجه چهارصد و پنجاه ميليون تومانى تصويب كردهاند و يك هياتى هم بناست بروند براى آنجا. براى هر يك از اين استانهايى كه هستش مثل بلوچستان، سيستان، فلان، براى هر كدام هم يك روز نفت را كه چهار صد ميليون، شايد چهار صد و پنجاه ميليون آن هم باشد، آن هم قرار دادهاند براى تعمير آن جا يعنى درست كردن مدرسه، درست كردن زمينها، درست كردن خانه، درست كردن كشاورزى. همه اينها مسالهاى است كه در فكر هستند. اينطور نيست كه بيفكر باشند، در فكر هستند لكن خوب، الان جمهورى اسلامى يك بچه پنج ماهه است، شش ماهه است، از يك بچه شش ماهه آن هم اسم بردن يك خرابى دو هزار و پانصد ساله اولا و پنجاه و چند ساله اخير كه همه ما شاهد، البته همه كه من مىگويم آنهائى كه سنشان سن من است والا شما آقايان همان زمان پسر را يادتان است، زمان پدر را كمتان هستيد كه يادتان باشد. اسم بردن از يك خرابى كه همه دست به هم داده بودند براى اينكه بچاپند و ببرند و اين ملت را عقب نگه دارند و فرهنگ را عقب نگه دارند و - عرض كنم كه - اقتصاد را به تباهى بكشند و مردم را ناراضى و چه بكنند لكن هياهوهى كردند، هى مىگفتند ما چه كرديم و چه كرديم، چه مىكنيم، مملكت كذا درست مىكنيم، تمدن بزرگ مىكنيم. من تا حالا چند دفعه به آقاى نخست وزير كه آمدند اينجا و ساير وزرا بودند، گفتم كه آقايان شما كار مىكنيد و حرف نمىزنيد و تبليغ نمىكنيد. كار كردند اينها لكن تبليغ نكردند. كار هم مىخواهند بكنند لكن نمىگويند كه ما چه مىخواهيم بكنيم. تازه آقاى نخست وزير ديروز مثلا اين كار آخرى را كه تصويب، اينكه براى هر استانى يك روز نفت كه تقريبا چهار صد ميليون يا چهار صد و پنجاه ميليون تومان است، تازه ايشان گفتند. نه اين است كه كار نكردند، كار مىكنند، مشغولند، همه مشغولند، با حسن نيت هم مشغولند لكن كار، اينقدر آشفتگى است كه نمىتوانند بكنند. آنوقت اين دموكراتها كه اين كاغذ را درست كردند، اين تلگراف را درست كرده
صحيفه نور ج 9 صفحه 39
بودند و يا به اسم آقايان اسم گذارى كرده بودند يا الزام كرده بودند كه آقايان چيز بكنند كه البته بعد خودشان نسخ آن را خواهند داد انشاءالله.
در اسلام اصل بر برادرى و برابرى است
اين مردمى كه، مثلا پاسدارها و ارتشى و ژاندارمرى را كه ما بسيج كرديم براى آنجا، براى چه بسيج كرديم؟ بسيج كرديم كه كردها را سركوب كنند؟ يا بسيج كرديم كه آنهايى كه آمدند كردها را سركوب كنند، سركوب كنند. اگر بسيج كرده بوديم كه كردها را سركوب كنند، خوب وقتى كه آنها مىرفتند آنجا خوب بود آن كردهائى كه آنجا باشند سركوب كنند، چطور آن كردها را هم با آغوش باز پذيرفتند، هم اينها آنها را، هم آنها دارند تشكر مىكنند از وضع معاشرت اينها با آنها. همين ديشب در راديو راجع به آقاى چمران بود كه از آن تعريف كرده بودند كه چقدر با ما خوشرفتارى مىكند. لشكر اسلام است ديگر، لشكر اسلام كه بدرفتارى نمىكند. آن كه بدرفتارى مىكند مىخواهد جيب خودش و جيب اربابانش را پر كند و آن، اين حزبها و اين سران اينها هستند كه مىخواهند اين كار را بكنند. آنها خرابى كردند. ما فرستاديم كه خرابى آنها را نگذاريم بشود، ترميم كنيم آنها حالا فريادشان در آمده است كه چه شده است كه شما كردستان را داريد، سنىها دارند، شيعهها چه مىكنند. سنى و شيعه مطرح نيست در اسلام، كرد و فارس مطرح نيست، در اسلام همه برادر با هم هستيم الان همهمان با هم نشستيم، برادر هستيم. ما با شما دشمنيم؟ شما با ما دشمن هستيد؟ نيستيم هيچ كدام.
اسلام برادرى است، برابرى است. بنابر اين آنكه شما مىبينيد كه در آنجاها كم كار شده است براى اينكه از بس كار زياد است. در جاهاى ديگر هم كار كم شده است. كار زياد است مشكلات زياد است. طرح الان هست، هم براى اطراف شماست هم براى اطراف كردستان هم بلوچستان هم ساير جاها. طرحها هست، تصويب هم شده است و انشاءالله عمل خواهند كرد، خواهند كرد اگر اين مفسدين بگذارند. خوب كار كردن بايد يك محيط آرام باشد تا بشود در كردستان يك كارى كرد وقتى محيط را اينطور متشنج مىكنند، مىريزند مريضخانه خراب مىكنند، مريضخانه را به آتش مىكشند، سر اين اشخاصى كه مجروح بودند سرشان را مىبرند، اينقدر آدم را كشتهاند، اينقدر مردم را در مضيقه گذاشتند، خوب با اين وضع كه نمىشود كار كرد. حالا انشاءالله وقتى شر اينها كنده شد كارها شروع مىشود و انشاءالله همه چيز مطابق ميل آقايان عمل خواهد شد .
previos page menu page next page
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)