previos page menu page next page
صحيفه نور ج 7 صفحه 269
تاريخ: 12/4/58
بيانات امام خمينى در كاركنان سازمان مبارزه با اعتياد
لزوم جلوگيرى از خريد و فروش مواد مخدر و مبارزه با مطلق فساد
بسم الله الرحمن الرحيم
اصل قضيه مبارزه با فساد مطلقاً و با اين قسم از فساد كه اعتياد باشد، هيچ اشكالى ندارد و مطلبى است كه بايد بشود و بايد هم دولت و اشخاصى كه مىتوانند كمك كنند كه اين فساد برداشته شود، در اين هيچ اشكالى نيست و هر عقلى و هر عاقلى اين معنا را تصديق دارد كه با اينطور فسادها كه جوانهاى ما را به نيستى تقريباً مىكشاند بايد مبارزه بشود و آنهائى كه معتاد هستند بايد آنها را در مراكزى، از اعتياد بيرون بياورند و بالاتر، جلوگيرى از فروش و خريد و پخش اينگونه مواد بسيار لازم است، از نظر شرع، اين كار هم بايد بشود. من حالا كيفيت اينكه چه جور است و وضعش چه جور است اينها را ديگر من الان اطلاعى ندارم، اگر آقايان مثلاً يك برنامهاى دارند و آن برنامه موافق با مصالح است و موافق با همين قضيه است كه براى جلوگيرى از اعتياد و براى اينكه معتادين را معالجه بكنند، بسيار امر صحيحى است و لازم است. البته فساد در اين مملكت هم منحصر به اعتياد نيست، به اعتياد و اينطور فسادها دامن زدند، زياد كردند، اصل برنامه اين بوده است كه جوان ما را به فساد بكشند. اينها براى اينكه مبادا يك قدرتى يك وقتى در مقابلشان قيام كند، هر جا كه احتمال قدرتى مىدادند آن را با تمام قوا سركوب كردند. احتمال مىدادند كه روحانيت جلوى آنها را بگيرد، زمان رضاخان هر كه يادش است مىداند كه با روحانيت چه كردند و بعدش هم به آن طرز نبود، به طرز شيطنتگرى بدترى درزمان اين يكى بود. دانشگاه را احتمال مىدادند كه يك وقتى در مقابل اينها بايستيد، دانشگاه را هم با طرحهائى نگذاشتند كه دانشگاه صحيح براى اين مملكت باشد مردم را احتمال مىدادند كه اگر اتكا بكنند به اسلام يا اتكا كنند به روحانيت بلكه بتوانند بدبين بكنند به اصل همه مكتب توحيدى و اسلامى. از اين جهت تبليغات دامنه دارى كه بايد گفت چند ساله طورى كرده بود كه جوانهاى مااشخاصى كه درست، به عمق مسائل سياسى نمىرسيدند، اينها هم باورشان آمده بود كه اسلام يا هر مكتب توحيدى بر خلاف مسير ملتهاست و جلوگيرى از رشد انسانى مىكند، جلوگيرى از تمدن مىكند. اگر يادتان باشد در زمان محمدرضا و در اوائل اين نهضت يك وقتى در يكى از كلامش گفت كه اين معممين، روحانيون مىخواهند كه مملكت برگردد به حال سابق، حتى كسى
صحيفه نور ج 7 صفحه 270
سوار اتومبيل هم نشود، سوا ر طياره هم نشود، اينها با اين هم مخالفند، اينها مىخواهند مثل همان سابق مثلاً با الاغ اين طرف و آن طرف بروند. همان وقتى كه بعضى مراجع با طياره رفته بودند به مشهد، همان وقت هم ايشان همين حرف را مىزد كه ما هم بالاى منبر گفتيم همين حرفى كه اين مىزند الان بعضى مراجع با طياره رفتند مشهد، چطور اين حرف را مىزند؟ روحانيت با فساد مخالف است نه با تمدن. اين رژيم بود كه به اسم تمدن فساد را رايج كرد، مراكز فحشا در تهران آنطورى كه مىگويند بيشتر از مراكز كتابفروشى بود، مشروب - فروشى از كتابفروشى مىگويند در تهران زيادتر بوده، حالا البته انشاءالله نيست.
آن كسى كه در سرحدات شلوغ كارى مىكند و آن كسى كه هروئين را در مملكت رواج مىدهد هر دو طبق يك نقشه براى شكست اين نهضت عمل مىكنند.
اينها مىخواستند كه هر قوهاى كه احتمال بدهند كه در مقابل اجانب و اربابها مىايستد و هر فكرى را كه احتمال بدهند كه اين فكر در مقابل آنهاست، اگر بتوانند فكر را از آنها بگيرند. فكر را چطور بگيرند؟ با اعتياد به مشروبات، با اعتياد به هروئين و امثال اين مخدرات كه فكر انسان را مىگيرد، انسان را از ميان تهى مىكند و مراكز فحشائى كه سرتاسر مملكت بود، مراكز فسادى كه سرتاسر مملكت بوده، خوب، اين هم جوانها را مشغول مىكرد به امور شهوانى كه بكلى افكار را از دستشان مىگرفت. اين يك برنامه اى بود كه روى يك حساب دقيق اين كارها انجام مىگرفت. و الان روى يك حساب دقيق دارد يك كار ديگر انجام مىگيرد. شماگمان نكنيد كه، همين طورى الان صد تا گروه پيدا شده، صد تا گروه اظهار وجود كرده، صد تا بيشتر مىگويند اظهار وجود كردهاند، اين همين طورى نيست صد گروه در يك مملكتى اظهار وجود كنند، يعنى صد گروه با هم اختلاف پيدا بكنند، يعنى صد گروه با اسلام مخالف باشند، بيشترشان، اين همين طورى نيست كه من باب اتفاق هر گروهى دلشان خواسته، خير، يك دستى در كار است كه يا اينها دانسته هستند كه خيانتكارند چنانچه بسياريشان اينطورند يا ملتفت نيستند و توجه به مسائل سياسى ندارند. در يك موقعى كه همه قدرتها جمع شد با هم و ملت را با هم منسجم كرد، الان كه وقت اين است كه نتيجه گرفته بشود و سازندگى بشود، در اين موقع آمدند گروههاى مختلف، دستجات مختلف، احزاب مختلف، هر كسى يك طرفى يك گروه درست كرد، بسياريشان در مقابل نهضت و در مقابل اسلام و بسياريشان هم اسم اين را نمىبرند لكن واقعش همين طور است. اينها يك مسائلى است كه حساب كردند رويش خارجىها، حساب كردند رويش آنهائى كه مطالعه كردند در افكار و در عادات ما، در جمعيتهاى ما. آنها از هر راهى مىخواهند نگذارند كه اين نهضت به ثمر برسد و تا بتوانند ازاين شلوغكارى شلوغكارىهايى كه در مرزها و در جاهاى ديگر مىشود، نتيجه بگيرند. الان يك جمعيتى آمدهاند اينجا كه خرمنهاى ماراآتش زدند و يامشغول آتش زدن خرمن هستند. فرض كنيد كه يك دستهاى هستند كه اينهائى كه آتش مىزنند خرمنها را، اولاً نمىگذاشتند كشت
صحيفه نور ج 7 صفحه 271
بكنند، بعد نمىگذاشتند برداشت بكنند، حالا هم كه خرمن كردند، آتش مىزنند واين همان گروهى هستند كه مىگويند ما طرفدار مردم هستيم، طرفدار خلق. طرفدارى از خلق را به اينطور مىدانند كه نگذارند زراعت كنند، بعد هم نگذارند اينها زراعتشان را بردارند، بعد هم اگر خرمن كردند خرمنها را آتش بزنند. اين طرفدارى آنهاست كه مثل تمدن بزرگ شاه است. طرفدارى آنها اين است كه اين ملت را بخواهند ضعيف نگاه دارند اين ملت را بخواهند فقير نگه دارند، اين ملت را مختلف و متشتت قرار بدهند تا اينها مشغول به اين كار هستند، آنها بيايند قبضه بكنند همه چيز مارا. به هر حال از چيزهاى مهمى كه دراين باب بوده همين قضيه موادمخدر بود كه با حساب، مواد مخدره مىآيد نه اين است كه يك قاچاقچى اين كار را مىكند يا قاچاقچىهائى، خير، اينها حساب دارد، اينها روى حساب فهميدند دانشگاه را بايد چطورى نگذارند عمل بكند، مدارس علمى را بايد چه جورى نگذارند كار بكند عرض كنم كه جوانها را چه جورى بايد نگذارند كه مفيد براى جامعه باشند و نگذارند رشد بكنند و يك قسمش هم همين است كه با اعتياد، با هروئين و با ترياك و امثال ذالك اين كارها را رواج بدهند. اينها يك مسائل حساب شده است، شما اينها را پاى چهار تا قاچاقچى حساب نكنيد، اين قاچاقچىهاى بزرگ اين كارها را مىكنند، اين دستهاى خارجى دارد اين كارها را مىكند، اينطور نيست كه اين مفسدههائى كه الان در ايران دارد مىشود مثلاً شما اين را پاى يك جمعيتى حساب بكنيد كه شلوغكار هستند. نخير، اين روى حساب صحيح دقيق، پيش خودشان حساب شده است. بايد اين مملكت كه بناست اسلامى بشود و اگر انشاءالله اسلامى بشود، دست اينها ديگر تا آخر كوتاه است، نه به نفتش مىتوانند دست بزنند، نه به مساش و نه به ساير چيزهايش. اينها مىخواهند كه نگذارند اين نهضت به آخر برسد. تا مىتوانستند همه جمع شدند كه نگذارند محمدرضا برود، همه قوا جمع شدند كه نگذارند او برود. خوب، نشد، ملت قيام كردند و نشد، بعد كه او رفت جمع شده بودند كه بختيار را نگه دارند كه آن هم تالى اوست، او هم يكى از نوكرهاست. بعد كه آن هم ملت خارجش كرد و اين چيزها كوشش مىكردند كه باشد، بعد از اينكه يك عدهاى حتى اشخاص محترم هم كوشش كردند به اينكه بماند، خود او بعدش كوشش كرد به اينكه بختيار باشد و بعد از كوشش به اينكه اين چيز يا شوراى سلطنتى باشد و ما انتخابات را درست كنيم. اينها همه يك چيزهائى است كه هى تزريق مىكردند كه يك اشخاص بىاطلاعى از آنها قبول مىكردند و طرح مىدادند. ملت قبول نكرد اين حرف را از آنها، همه اينها را زد كنار. حالا كه همه زدند كنار و از آن جهت هم مأيوس هستند و بعد آمدند سراغ انتخابات، انتخابات را منع مىكردند، يك دسته تحريم مىكردند، بعضىها تحريم كردند قضيه رفراندم را، بعضىها تحريم كردند رفراندم را و بعضىها آتش زدند، گروهى آتش زدند صندوقها را، باسلاح نگذاشتند مردم رأى بدهند، خوب، اينجا هم شكست خوردند و مردم رأى دادند، رأيى كه در دنيا سابقه نداشت، اكثريتى كه در دنيا سابقه نداشت. دادند اينها. از اين هم دستشان كوتاه شد، بعد آمد سراغ قانون اساسى. باز بنا كردند يك كارشكنى كردن كه نه، بايد مجلس مؤسسان باشد اگر مجلس مؤسسان نباشد چه و چه خواهد شد، براى اينكه نگذارند جلو برود از اين هم دستشان كوتاه شده، حالا افتادند
صحيفه نور ج 7 صفحه 272
دنبال همين كه همين هيأت هم نگذارند درست بشود، آنطور چيزها. اينها، اصلاً تمام اينها يك نقشههاى حساب شده است، نه آن كسى در سرحدات و اينها به اسم مثلاً كمونيستى و به اسم نمىدانم كذا شلوغكارى مىكنند، اينطور است كه دست خودشان است كه آمدهاند مىكنند، نه اينكه هروئين و رواج هروئين در سرتاسر مملكت يك چيز همين طورى شده و من باب اتفاق شده است، نه، اينها همه روى نقشه است، نقشه كشيدهاند اينها كه نگذارند اين نهضت به ثمر برسد، چه بكنند. از همه اطراف خرابكارى. يكى از خرابكارىهايشان همين است كه جوانها را نگذارند يك جوان صحيح بار بيايد و اگر يك نهضتى بشود، از اين نيروى جوانى بايد استفاده بشود، نگذارند اين نيروى جوانى به ثمر برسد. بنابراين، خوب مسألهاى است كه همه جوانب بايد جلوگيرى بشود و البته همه جوانب را هم همه كس نمىتواند، هر دستهاى بايد يك گوشهاش را بگيرند و درست بكنند. يك دسته مبارزه با مواد مخدره بكنند، يك دسته مبارزه با مشروبات بكنند، يك دسته مبارزه - عرض بكنم - با فسادهاى ديگر بكنند و همين طور تا انشاءالله بلكه اين نهضت به ثمر برسد و دولت اسلامى آنطورى كه اسلام فرموده است نه آنطورى كه هواهاى نفسانى بخواهد بكند. آنى كه اسلام فرموده است اگر انشاءالله اين تحقق پيدا بكند، سعادت براى اين ملت و ساير ملتها، انشاءالله كشيده مىشود به ساير ملتها، انشاءالله.
و من توفيق شما را در اين مجاهدت از خدا مىخواهم و البته هركس هم بتواند كمك بكند به شما، كمك به امر خيرى است لكن اصل حالا تشكيلاتتان چه جور است و وضع چه جورى است، اينها را ديگر من اطلاعى ندارم. آن كليات را من عرض كردم.
والسلام عليكم و رحمة الله وبركاته
previos page menu page next page
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)