previos page menu page next page


صحيفه نور ج 7 صفحه 147

تاريخ: 28/3/58

بيانات امام خمينى در جمع بانوان مكتب الزهرا و اعضاى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى قم

بانوان ايران در اين نهضت پيشقدم بودند

بسم الله الرحمن الرحيم

من از شما بانوان محترم تشكر مى‏كنم كه از راه دور آمديد و با من ملاقات كرديد. من دعا به شما مى‏كنم كه خداوند همه را سعادتمند كند و تشكر مى‏كنم كه در اين نهضت پيشقدم بوديد. بانوان ايران در اين نهضت پيشقدم بودند و مثل بانوان صدر اسلام بودند و نهضت ما به واسطه آنها به پيش رفت و اميدوارم كه اين نهضت به واسطه شما به پيش برود.

اين قدرت ايمان بود كه شما را به خيابان‏ها كشيد

چيزى كه هم به بانوان و هم به آقايان برومند كه عمرتان، وقت‏تان را، جوانى‏تان را صرف داريد مى‏كنيد در راه اسلام و اين اسلام است شما را در نيمه‏هاى شب كه جوان بايد بخوابد شمارا بيدار نگه مى‏دارد و اين ايمان است كه جوانى كه از مورد مطمئن بيايد در مورد خطرناك، از رختخواب منزلش كه هم مطمئن است و هم محل خواب است بيايد در كوچه‏ها، در خيابان پاسدارى كند در صورتى كه هم خواب از چشمش رفته است و هم احتمال خطر است، اين يك خدمت ارزش‏دارى است كه شما الزامى به اين معنا نداريد، خودتان آمديد. ارزش اين خدمت اين است كه بدون اينكه كسى شما را الزام بكند به اينكه اين خدمت را كنيد خودتان انتخاب كرديد كه خدمت را بكنيد، چنانچه بانوان هم در همين معنا شريكند كه در وقتى كه همه خطرها بود، هم شما در خيابان رفتيد، هم آن بانوان محترمه و هيچ كس هم شما را الزام نكرده بود كه بيائيد بريزيد در خيابان و برويد پشت بام‏ها الله اكبر بگوئيد و مورد اصابه گلوله مثلاً بعد واقع شويد. اين قدرت ايمان است كه شماها را به خيابان‏ها كشيد و بانوان را به خيابان‏ها و ارزش عمل همين است. يك وقت اين است كه يك سازمانى است كه اين سازمان الزام دارد انسان به اينكه برود بيرون خودش را به خطر بيندازد، يك وقت اين است كه نه، يك سازمانى كه او را ملزم كند نيست، داوطلب است براى اينكه برود و خدمت كند. اينكه ارزش به خدمت و عمل زياد مى‏دهد همين معناست كه با همه مشكلات و با همه خطرها در اول نهضت همه‏تان به خيابان رفتيد و مقابل توپ و تانك بدو ن اينكه كسى شما را الزام كرده باشد و حالا هم همه به همين حاضريد و داريد شما پاسدارى مى‏كنيد و ارزش اين پاسدارى خيلى زياد است و من اميدوارم كه همه ما و همه شما را

صحيفه نور ج 7 صفحه 148

خداوند از پاسداران اسلام قرار بدهد، خدمت امام زمان باشيد.

قدرت ايمان را براى رسيدن به جمهورى اسلامى حفظ كنيد

همه چيزى كه الان مهم است اين است، همين پاسدارى كه شما مى‏كنيد و بانوان هم همين پاسدارى كه كرديد و نهضت را رسانديد به اينجا و يك امر اعجازى را، معجزه‏آميزى را تحقق كرديد و قدرت بزرگى را شكستيد. همين قدرت ايمان بايد باز هم محفوظ بماند.

اگر چنانچه بخواهيد روى آن مقصدى كه شما از اول آمديد و اسلام را خواستيد، جمهورى اسلام را خواستيد، اگر بخواهيد جمهورى اسلامى به همه معنا كه دارد، با همه محتوا كه دارد، در خارج تحقق پيدا بكند بايد كه ا ز حالا به بعد هم همان ايمان را، همان قدرت ايمان را حفظ كنيد، با هم باشيد. همه فكرها، همه فكر اينكه جمهورى اسلامى محقق بشود. جمهورى اسلامى‏فقط به اين نيست كه بگوئيم ما جمهورى اسلامى مى‏خواهيم رأى بدهيم. رأى دادن اسباب اين نمى‏شود كه جمهورى اسلامى تحقق داشته باشد. بله، البته الان رسماً ايران جمهورى اسلامى‏است، لكن جمهورى اسلامى، احكام اسلامى بايد در او جارى بشود، يعنى در هر جاى ايران، در اداراتش، در وزارتخانه‏ها، در بازارش، در محله‏هايش، در دانشگاهش، در دادگسترى، همه جا بايد اسلام باشد.

آنكه ملت ما مى‏خواهند و خداى تبارك و تعالى مى‏خواهد كه ما باشيم اين است كه ما همه جاى مملكت را به صورت اسلامى در بياوريم، در صورتى كه در زمان طاغوت همه جا خراب بود، حالا هم باز خرابى هست. بنابراين ما الان باز بين راه هستيم، باز به مقصد نرسيديم. كسى كه بين راه است بايد تمام نظرش به اين باشد كه به مقصد برسد. من مى‏دانم كه در بين همه قشرها يك اختلالاتى هست، يك نابسامانى‏هائى هست، اينطور نيست كه نه، من ندانم. خوب هر روز آنطور كه شما آمديد و مشكلاتتان را مى‏گوئيد، تقريبا ماهر روز مبتلا هستيم و از اطراف مى‏آيند و مشكلات را مى‏گويند و ما مى‏دانيم كه مشكلات زياد است و در بين ارتش مشكلات زياد است، در بين ژاندارمرى مشكلات زياد است، در شهربانى زياد است، در خود پاسدارها زياد است، در كميته‏ها زياد است، در راديوها زياد است، همه اينها چيزى نيست كه معلوم نباشد، ما مى‏دانيم كه اشكالات زياد است و بعد از هر انقلابى اين اشكالات هست، نمى‏شود كه يك انقلابى واقع بشود آن هم يك همچو انقلاب بزرگى، يك همچو انقلابى كه در غرب مى‏گويند كه اين اعجاز واقع شده است حساب اين انقلاب حساب‏ها را از هم باطل كرد، يك همچو انقلابى واقع بشود. آنوقت پنجاه و چند سال هم دست‏هاى ناپاك خارج و داخل خراب كرده باشند، هر چه منفعت داشته به جيب زدند و يك مملكت خرابه‏اى گذاشتند. بعد از انقلاب با اين خرابى مملكت توقع اين نيست كه همچو كه شد و اينها رفتند همه چيزها درست بشود.

اگر هر كسى در هر پستى هست آنجا را خوب اداره كند مملكت خوب مى‏شود

الان همه ما دست به هم بدهيم همه با هم دست به هم بدهيم و با هم اين خرابه‏ها را آبادش كنيم و

صحيفه نور ج 7 صفحه 149

اينكه مى‏گويم همه ما با هم، براى اين است كه هر كس در هر پستى است آنجا خوب اداره كند. شما متوقع اين نباشيد كه همه كارها را من بكنم، من هم متوقع نباشم كه شما همه كارها را بكنيد. من به اين طلبگى كه دارم اين شغل خودم را خوب اداره كنم، شما هم كه پاسبان هستيد هر يك‏تان پاسبانى خودتان را خوب انجام بدهيد، اين خانم‏ها كه شغل ديگرى دارند، اين شغل خودشان را خوب انجام بدهند، وزارتخانه‏ها هم شغل خودشان را خوب انجام بدهند، دهقان‏ها هم شغل خودشان را خوب انجام بدهند، كارگرها هم شغل خودشان را خوب انجام بدهند. وقتى بناشد همه قشرها اسلامى باشند، همه فكرشان اين باشد كه يك مملكت اسلامى را اداره بكنند، يك كشور اسلامى كه حالا جمهورى اسلامى است اداره‏اش بكنند، خرابى‏ها را ترميم بكنند. ما يك قشرمان نمى‏تواند خرابى‏ها را ترميم بكند، همانطورى كه شما نمى‏توانيد همه ايران را پاسدارى بكنيد ما هم نمى‏توانيم همه ايران را مثلاً صحيح اداره بكنيم . همه ما بايد همه جمعيت ايران، همه ايران را، شما در قم هستيد پاسدار هستيد، هر كس اين پاسدارى را كه مى‏كند خوب انجام بدهد، با صداقت انجام بدهد، با امانت انجام بدهد، براى خدا انجام بدهد. من هم كه يك طلبه هستم طلبگى خودم را همين طور، آقا هم كه آقا هستند آقائى خودشان را و همه قشرها وقتى كه آن كارى كه دستشان هست خوب انجام بدهند، يك مملكت خوب مى‏شود. مملكت عبارت است از اين آب و خاك، جمعيتش هم عبارت از اين ملت است اين آب و خاك است، اين ملت است. اين ملت وقتى همه‏شان دست به هم دادند، يعنى هر كدام در آن محلى كه هست آنجا را خوب اداره بكند، باغبان باغ است باغ را خوب اداره بكند، كشاورز هم در صحرائى كه هست كشاورزيش خوب اداره بكند، نخست وزير هم در نخست وزيريش خوب اداره بكند، وزراء ديگر هم همين طور، اداره ديگر هم همين طور، پاسبان هم همين طور، همه اگر بنا شد كه با چنين نظرى تو كار باشند و همانطورى كه همه‏تان با يك فرياد الله اكبر كنديد يك كوه بزرگ را و ساقط كرديد يك امپراطورى دو هزار و پانصد ساله را و اين ايمان بود كه اين كار را كرد و اين اسلام بود كه اين كاررا كرد، اينجا راهم مى‏توانيد.

بعد از متمركز شدن اصول، همه امور به جاى خود عمل شود

الان مملكت دست خودتان است، خودتان مى‏توانيد اداره‏اش بكنيد به شرط اينكه الان كه اصول، يعنى قانون اساسى الان بناست درست بشود بايد بعدش مجلس شوراى ملى درست بشود، رفراندم درست بشود، الان كه اين اصول در دست است و شياطين دنبال اين هستند كه هر كسى را وادار كنند كه اشكالاتى درست بكنند، اشكالاتش توجهش مى‏دهند، مى‏روند پيش دهقانان مى‏گويند كه كو اينكه، حالا هم جمهورى اسلام، اسلام شد كه براى شماكارى نكرد. مثل اينكه همچو كه گفتند جمهورى اسلامى‏يك خرابى‏هائى يكدفعه خودرو سبز مى‏كند. يا بيايند به پاسدارها بگويند (كه گفت) خوب حالا جمهورى اسلامى شد، الان اين چيزها ى مختلفى كه اينجا هستند، اين اشخاص بدى كه هستند، انتصابات بدى كه هست، همه را متوجه كنند به يك چيزهائى كه غير آن مسأله است كه الان ما دنبالش

صحيفه نور ج 7 صفحه 150

برويم. اين نظير اين مى‏ماند كه آن روزى كه شما كه همه با هم داشتيد الله‏اكبر مى‏گفتيد و مى‏خواستيد بشكنيد اين سد را بيايند به شما بگويند كه مثلاً اداره فلان رئيسش چه جورى است. بگو حالا وقت اين حرف نيست، حالا وقت اين است كه برويم و بشكنيم. حالا همين است. الان وقت اين است كه نه اين خانم‏ها به اشكالات خودشان، داخلى خودشان توجه كنند و نه شما برادرها به اشكالات خودتان و داخلى خودتان توجه كنيد و نه من و نه آقا و نه ديگران. الان تا اين اصول مستقر نشده، يعنى ما يك مملكتى مى‏خواهيم تا باشد، آنوقت بگوئيم كه پاسدارش كى و ملايش كى و بانوانش كى و چه. الان وقت اين است كه ما مى‏خواهيم اين مملكت را مستقلش، آزادش، قانون اسلامش، همه چيزها درست بشود. وقتى كه تا دو سه ماه ديگر انشاءالله اين مطلب پيش رفت، جمهورى يعنى رئيس جمهور هم درست شد، قانون هم تصويب شد، رفراندم هم شد، مجلس شوراى ملى هم درست شد كه ديگر تزلزل توى كار نباشد، الان يك حكومتى است كه انتقالى است، حكومت آمده است كه انتقال قدرت را بدهد به كس ديگرى كه اين قدرت متمركز بشود، وقتى متمركز شد، همه اين امور به جاى خودش عمل مى‏شود. حالا هم الان در عين حال كه حكومت انتقالى است بايد خوب يك كارهاى اساسى دارند مى‏كنند، حالا همين سازندگى كه بناست مى‏كنند، همين خانه‏سازى كه بناست بكنند، همين پل‏سازى و خيابان‏ها و همه اينها را مشغولند.

شياطين درپى آنند كه نگذارند قانون اساسى تصويب شود

اما الان آنى كه مهم است اين است، آن اصل را فراموش نكنيم، اصل اين است كه الان مى‏خواهند قانون اساسى درست بكنند، شياطين افتادند كه نگذارند. همه بايستيم در مقابلشان كه ما نخير، مى‏خواهيم. اين طرح خوبى است، همين را مى‏خواهيم. ما مجلس مؤسسانى كه غربى‏ها مى‏گويند، نمى‏خواهيم. ما همين معنائى كه دولت گفته است و زود انجام مى‏گيرد، نه آنى كه يك سال، دو سال، سه سال شايد طول بكشد كه خداى نخواسته يك وقت اين تزلزل اسباب اين بشود كه به هم بخورد اينها. الان وقت اين معناست و من مى‏دانم كه چيزهائى كه شما گفتيد كه ما تنها نيستيم، همه هستند كه ناراحتى دارند، اما ناراحتى را بگذارند براى يك وقت ديگر، يك قدرى تأمل كنيد و بگذاريد براى وقت ديگرى.

الان هر كدام هر پستى كه داريد محكم دنبالش را بگيريد و محكم انجام وظيفه بكنيد و اين وظيفه، وظيفه‏اى است كه براى خداست، نه كسى شما را الزام كرده و نه خيلى چيزى است كه شما به طمع آن باشيد. چيزى تو كار نيست، يك مشت فقرا، يك مشت از مستمندها، الان مسائل الهى اهميتش زياد است و ما انشاءالله اميدواريم كه همه مان با هم اسلام را پياده كنيم و همه قشرها اسلامى شوند. وقتى بشود عدالت اسلامى، عدالت اسلامى براى همه است، يك فردى اين نيست كه به فرد ديگر تقدم داشته باشد، مگر اينكه تقوا داشته باشد. خدا همه شما را انشاءالله حفظ كند، موفق كند. من به همه شما دعا مى‏كنم و من خدمتگزار همه شما هستم. خدا همه‏تان را انشاءالله حفظ كند.

والسلام عليكم و رحمة الله وبركاته


previos page menu page next page