صفحه 52 از 208 نخستنخست ... 24248495051525354555662102152 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 511 تا 520 , از مجموع 2079

موضوع: صحيفه نور

  1. #511
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 6 صفحه 168

    تاريخ: 24/2/58

    بيانات امام خمينى در جمع گروهى از مسلمانان پاكستانى و هندى‏

    تكليف بر گسترش نهضت مستضعف در مقابل مستكبر

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    ما اميدواريم، ما اميد آن داريم كه همه اقشار ملت‏هاى مستضعف به هم بپيوندند. ما از خداى تبارك و تعالى مى‏خواهيم در تمام اقشار عالم بيدار شوند. مسلمين از تفرقه، از اختلاف دست بردارند. من اميدوارم كه شما جوانان پاكستانى كه به ديدار من آمديد و هم پيوستگى خود را با نهضت ما اعلام داشتيد، همه موفق و سالم باشيد. بايد اين نهضت در تمام عالم، نهضت مستضعف در مقابل مستكبر در تمام عالم گسترده شود. ايران مبداء و نقطه اول و الگو براى همه ملت‏هاى مستضعف، ملت‏هاى مستضعف ببينند كه ايران با دست خالى و با قدرت‏ايمان و با وحدت كلمه و تمسك به اسلام در مقابل قدرت‏هاى بزرگ ايستاد و قدرت‏هاى بزرگ را شكست داد. ساير اقشار ملت‏ها به اين رمز اسلامى، به اين رمزايمانى اقتدا كنند. در تمام اقشار عالم مسلمين بپا خيزند بلكه مستضعفين بپا خيزند وعده الهى كه مستضعفين را شامل است و فرمايد كه ما منت بر مستضعفين مى‏گذاريم كه آنها امام بشوند در دنيا و وارث باشند، امامت حق مستضعفين است، وراثت از مستضعفين است، مستكبرين غاصبند، مستكبرين بايد از ميدان خارج بشوند. ما مستكبرين ايران را از صحنه بيرون كرديم و به جاى آن مستضعفين نشستند.

    وحدت كلمه و اتكال به خدا رمز نيل به پيروزى نهائى

    قشرهاى كمى كه هست و مشغول توطئه هستند، انشاء الله به همين زودى منقطع خواهند شد. آنها گمان باطل كردند كه مى‏توانند در مقابل يك ملت بپاخاسته توطئه كنند، توطئه آنها مدفون خواهد شد لكن به شرط اينكه مستضعفين وحدت كلمه را از دست ندهند اقشار با هم باشند. همانطورى كه تا اينجا همه باهم بودند و نهضت را با وحدت كلمه و اتكال به خداى عالم به اينجا رساندند و سدهاى بزرگ را شكستند، از اين به بعد هم با هم باشند، رمز را حفظ كنند، كليد پيروزى را حفظ كنند. اگر اين رمز كه وحدت كلمه اتكال به خداى عظيم، توجه به اسلام بزرگ باشد، محفوظ بماند، اگر اين رمز را حفظ كنند، پيروزى با آنهاست، پيروزى نهائى.

    صحيفه نور ج 6 صفحه 169

    خداوند، ولى و خارج كننده مومنين از ظلمات به نور

    پيروزى نهائى وقتى است كه اسلام به همه ابعاد و به همه احكامش در ايران پياده شود و پيروزى بالاتر آنكه در همه اقطار عالم، اسلام حكومت كند. اسلام مايه سعادت بشر است. اسلام براى انسان سازى آمده است، براى اين آمده است كه انسان‏ها را، آدم‏ها را از ظلمات بيرون كند و به نور برساند. خداوند ولى مومنين است و آنها را از ظلمات خارج مى‏كند و به درياى نور وارد مى‏كند آنهائى كه كافر هستند، طاغوت پيشواى آنهاست، آنها را از نور بيرون مى‏برد و به ظلمت فرو مى‏برد. شما مومنين، شما جوانان مومن ايرانى، پاكستانى ساير اقشار كه‏ايمان داريد، خداوند وعده فرموده است كه شما را از همه ظلمت‏ها، از همه گرفتارى‏ها خارج كند و به نور برساند آن هم نور الهى الله نور السموات و الارض. الله ولى الذين امنوا يخرجهم من الظلمات الى النور. الله نور السموات و الارض .

    از همه ظلمت‏ها، از همه گرفتارى‏ها خارجتان مى‏كند و به نور الهى مى‏رساندتان، آن نورى كه روشن كننده همه ابعاد انسان‏هاست، آن نورى كه تابش او تمام عالم را بوجود آورده است. شما توجه به اسلام و تعليمات اسلامى داشته باشيد، اقشارى كه در بين شما مى‏خواهند اختلاف بيندازند دست رد به سينه آنها بزنيد، اينها عمال طاغوت، اينها مى‏خواهند شما را از نور خارج كنند و به ظلمات وارد كنند، اينها مخالف خدا هستند، طاغوت هستند، عمال طاغوت هستند، اين ريشه‏هاى گنديده را بكنيد. خداوند همه شما را تأييد كند. خداوند مسلين را آشناى به وظائف اسلامى خودش بكند، خداوند تمام مسلمين را ائمه عالم قرار بدهد.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

  2. #512
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 6 صفحه 170

    25/2/58

    بيانات امام خمينى در جمع كارگران و صاحبان كوزه‏پزخانه‏هاى تهران و حومه

    اهداف مزدوران خائن از دسيسه‏سازى ميان كارگران كارخانه‏ها

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    حالا ما از اين جمعيتى كه با صورت‏هاى مختلف افتاده‏اند توى مردم نمى‏گذارند شما كارتان را انجام بدهيد، ما از اينها مى‏پرسيم كه خوب، ما مى‏خواهيم براى ضعفا، براى آنهائى كه خانه ندارند، براى آنهائى كه نمى‏توانند خانه تهيه كنند، براى اين زاغه‏نشين‏هاى اطراف تهران كه وضعشان اينطورى است مى‏خواهيم خانه درست كنيم، آقايان هم خواهند كه كمك كنند (آنقدرى كه بتوانيد تخفيف بدهيد و كمك بكنيد) اينها چه مى‏گويند؟ اينها دلسوز ملتند؟! اينها فدائى ملتند؟! اينها براى ملت مى‏خواهند كار بكنند؟! خوب، اگر براى ملت بخواهند كار بكنند بيايند و كمك بكنند.

    فخارها دارند عمل مى‏كنند و تخفيف مى‏دهند، خوب، شما بيائيد كمك كنيد، بيائيد تبليغ كنيد، بيائيد به اين كارگرها بگوئيد كه خوب، حالا كه مى‏خواهند براى مستمندان كار كنند شما زيادتر كار بكنيد، كمتر مزد بگيريد.

    اينها خائنند آقا، اينها دستشان، دست اربابانشان از مملكت ما كوتاه شده، مى‏خواهند كه دست آنها را باز بكنند والا يك مساله ملى، يك مساله‏اى كه براى طبقه ضعيف است، خانه‏سازى براى طبقه ضعيف است، براى ثروتمندها كه كسى خانه نمى‏سازد، براى اين زاغه‏نشين‏هاى اطراف تهران و اطراف شهرستان‏هاى ديگر، براى كارگرهائى كه خانه ندارند و بيچاره‏اند، خانه‏سازى براى اينهاست، عوض اينكه اينها هم بيايند كمك كنند، بيايند اينها هيچ تبليغ كنند، كمك كنند و هماهنگ كنند تا اين بيچاره‏ها به اين خانه برسند، نمى‏گذارند كه اين كار انجام بشود. البته مى‏خواهند نگذارند، ولى غلط مى‏كنند و انجام مى‏گيرد اين كار، اما من مى‏خواهم معرفى‏شان بكنم، شما از آنها بپرسيد كه آقايان كه آمده‏ايد توى اين كارخانه‏ها و به اين كارگر مى‏گوئيد كار نكن، پول مى‏دهى كه كار نكند (مى گويند پول هم مى‏دهند كه كار نكنند) اين پول كه در جيب تو است، از همانى است كه از آمريكا آمده يا از شوروى آمده است. اين پول از آنهاست كه به جيب تو كردند كه مى‏كنى به جيب اينها، تو كه پول ندارى، تو براى پول دارى مى‏دوى. تو كه پول ندارى اگر پول داشتى كه اين كارها را نمى‏كردى.

    اين پولى است كه آنها مى‏دهند كه شما نگذاريد اين كارخانه‏ها كار بكنند، نگذاريد اين مسكين‏ها خانه پيدا بكنند تا صدا بلند بشود، اين انقلاب بشود، تا ما دوباره بيائيم و همه نفت‏هاى شما را ببريم و همه

    صحيفه نور ج 6 صفحه 171

    جواهراتتان را ببريم و همه معادن زيرزمينى‏تان را ببريم و جنگل‏هايتان را ببريم و مراتعتان را ببريم و همه چيزتان را ببريم.

    اينها خائنند، اينها بدتر از اين خائن‏هائى هستند كه آدم كشتند، اينها دارند حيثيت اين ملت را از بين مى‏برند لكن اگر اين حس انسانيت، اين حس مقاومت در شما موجود باشد كه براى اين ضعفا دلسوز باشد و ملاحظه بكنيد، آن روزى كه توى خانه‏تان راحت نشسته‏ايد ملاحظه بكنيد كه آن فردى كه با هفت هشت نفر عائله توى اين زاغه نشسته است، در سرماى زمستان بر او چه مى‏گذرد، در گرماى تابستان بر او چه مى‏گذرد، يك خرده‏اى فكر اين معنا را بكنيد و براى اينها و براى خداى تبارك و تعالى، رضاى خداى تبارك و تعالى، براى اينها تخفيف بدهيد، براى اينها زحمت بكشيد. انشاء الله با حفظ اين انسانيت و تعاون پيش مى‏بريد، پيروز مى‏شويد.

    من انشاءالله اميدوارم كه اگر حفظ بشود اين نهضت ما، اين حس تعاون، نيفتند يك دسته استفاده جو، حالا كه مثلاً يك وقتى يك قدرى آرام شده، اينها بيفتند استفاده كنند، گرانفروشى و - نمى‏دانم - قاچاقگرى و اين حرف‏ها، اگر نكنند اينطور و روى موازين انسانى و روى انصاف عمل بكنند من اميدوارم كه حكومت عدل اسلامى آنطورى كه ما مى‏خواهيم، آنطورى كه خداى تبارك و تعالى مى‏خواهد تحقق پيدا بكند و براى همه رفاه و سعادت، هم در اينجا و هم در آنجا فراهم بشود.

    مدرس قدرتمند بود براى اينكه الهى بود

    اين عكسى كه ملاحظه مى‏كنيد، شخصى است كه ملك الشعرا گفته است كه از زمان مغول تا حالا مثل اين شخص در عالم نيامده، يعنى مرحوم مدرس. اين حرف اوست. آنى كه ما خودمان ديديم تنها آدمى كه در مقابل رضاخان قلدر ايستاد اين است، اين شخص است، يك روحانى كه لباسش از ساير اشخاص كمتر بود و كرباس به تن مى‏كرد، آنوقت وقتى كه شعر گفته بودند، براى تنبان كرباس مدرس، آن فاسد شعر گفته بود، او در مقابل قدرت بزرگ رضاخان ايستاد و آن كه هجوم كرده بود به مجلس كه مجلس را چه بكند و زنده باد زنده باد رضاخان مى‏گفتند ايستاد و گفت كه مرده باد او و زنده باد من.

    يك چنين مرد قدرتمندى بود براى اينكه الهى بود براى خدا مى‏خواست كار بكند، نمى‏ترسيد. خداوند انشاءالله او را رحمت كند و شما را هم توفيق بدهد كه اين اشرار را عقب بزنيد.

    
    previos page menu page next page
    

  3. #513
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 6 صفحه 172

    تاريخ: 25/2/58

    بيانات امام خمينى در جمع اعضاى هيأت بازرگانان ايرانى

    مدافعان دروغين حقوق بشر، چشم خود را بر جنايات رژيم سابق بسته‏اند

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    البته آنهائى كه منافع خودشان را در خطر مى‏بينند يا منافع ارباب‏هاى خودشان را، از اين نهضت به هر صورتى كه باشد شكايت دارند و با هر توطئه‏اى مى‏خواهند اين نهضت را خاموش كنند. گاهى به بهانه حقوق بشر از اين اعدام‏هائى كه در ايران شده است انتقاد مى‏كنند و اين را يك امر خشونت آميز مى‏دانند. اينها در ايران نبودند ببينند چه شد و در پنجاه سال و بيشتر بر ايران چه گذشت و بر جوان‏هاى ما اخيراً چه گذشت، لكن اطلاع دارند، همچو نيست كه اينها بى‏اطلاع باشند. اينها مطلع هستند كه شاه سابق و شاه جلوتر با ايران چه كرد و جنايات اين دو تا مرد يا نامرد به ايران چه بود، خيانات اينها را اينها اطلاع دارند. اين جمعيتى كه ادعا مى‏كنند جمعيت حقوق بشر و حالا براى حقوق بشر دارند سينه مى‏زنند كه چرا اين عده را كه تا حالا كشته شده است چرا كشته شد، اين يك خشونتى است اينها خشونت‏هائى كه در عصر اين پدر و پسر بود ناديده گرفتند، آن قتل‏هائى كه به دست عمال اينها واقع شد و گاهى هم به دست خود محمدرضا واقع شد آنها را اصلش نظرى به آن ندارند. نه آنوقت كه ملت ايران آنجور ابتلاء داشت و آنطور اينها غارت و قتل مى‏كردند يك كلمه گفتند و از حقوق بشر اسم بردند و نه در آخر كه تمام جناياتى كه در ايران واقع مى‏شد در ظرف تقريباً دو سال آخر كه همه ملت‏ها اطلاع بر آن پيدا كردند و ملت ايران آنطور گرفتار شد كه جوان‏هاى ما را در خيابانها و دستجمعى كشتند. پانزده خرداد را اينها اصلش ذكرى از آن نمى‏كنند. پانزده خرداد به طورى كه گفته‏اند (من در حبس بودم لكن آنطورى كه براى من بعد از بيرون آمدن گفتند) قريب پانزده هزار نفر را آنها كشتند و از قرارى كه باز گفتند خود محمد رضا با هليكوپتر عامل قتل هم بوده است خودش. اينها، اين طرفدارى‏هاى حقوق بشر، اين پانزده هزار جمعيتى كه در يك روز كشته شد اينها را مثل اينكه بشر نمى‏دانند يا بشر مى‏دانند و براى آنها حقوق قائل نيستند. اگر اينها بشر هستند و حقوق دارند و اين شصت هزار نفر يا بيشترى كه در اين چند صباح در اين چند ماه از ايران كشته شد، از بهترين جوان‏هاى ما كشته شد، از همه طبقات، طبقه روحانيين، طبقه دانشگاهى، طبقه تجار، ادارى، همه جور جمعيتى، دهقان، كارگر كشته شد اينها اصلش به روى خودشان نمى‏آوردند كه اين كارها شده است، هيچ ما نديديم كه فريادى از اينها در آيد كه خير، چرا حقوق بشر را ملاحظه نمى‏كنيد، چرا اينقدر

    صحيفه نور ج 6 صفحه 173

    آدم مى‏كشيد، حالا كه ما اين جنايتكارها را كه هر كدامشان، بعضى از اينها چندين نفر آدم را كشته‏اند يا آنطور اينها را شكنجه داده‏اند كه در زير شكنجه مردند يا پاهاى آنها را اره كردند يا آنها را در تاوه گذاشتند و بو دادند، از همه طبقات، در زندان‏ها آنطور عمل كردند كه يك شب را من در آن حبس كه بودم صداى ضجه و ناله اشخاصى كه چه مى‏كردند خودم مى‏شنيدم كه بعد كه آمدند اين حبسى‏ها يعنى صاحبان حبس پيش من آمدند، اعتراض كردم و گفتم زندان‏ها بايد جاى تربيت باشد نه جاى اينطور وحشيگرى‏ها. گفتند نه، اين چيزى نبوده، اين يك سربازى بود كه فرار كرده بود يك سيلى به او زدند. در صورتى كه شايد بيشتر از يك ساعت، شايد شكنجه مى‏كردند و من فرياد مى‏شنيدم.

    آنها كه تاكنون مجازات شده‏اند قتال و مفسد فى‏الارض بوده‏اند

    اين طرفدارهاى حقوق بشر، اين حقه بازها كه مى‏خواهند همه منافع ماها را بدهند به ارباب‏هايشان، آن روز خفه شده بودند قلم‏هايشان شكسته بود. حالا كه ما اينها را پيدا كرديم و چند تايشان را كشتيم، محاكمه كرده‏اند و اقرار كرده‏اند به اينكه چه كردند و چه كردند (پرونده‏هايشان معلوم است كه چه كردند) حالا صدايشان در آمده. در عين حال كه مساله اينطور است و آنهائى كه تاكنون كشته شدند اشخاص فاسد و مفسد و بسياريشان قاتل و قتال و مفسدالارض بودند، معذلك ما اخيراً يك قدرى تضييق كرديم دائره اين جنايات را، يك قدرى تخفيف داديم، كه كسانى كه ثابت شده قاتل هستند يا كسانى كه شكنجه كردند و به قتل منتهى شده است، يا كسانى كه امر كرده‏اند كه دستجمعى مردم را بكشند، اينها را گفتيم حالا از اين به بعد اينها مورد اعدام باشند، ديگرانى كه شكنجه كردند و اينها، البته آنها هم اعدام نمى‏شوند لكن به جزاى خودشان مى‏رسند، به حبس يا تعزيز و اينطور چيزها، يك كسى كه پاى كسى را اره كرده لكن نمرده، آن كه پايش اره كرده، اين را نمى‏شود ما بگوئيم كه تو بسم الله تشريف ببريد و اهلاً وسهلاً خوب اين بايد به مجازات برسد. اگر آن آدمى كه پايش را اره كردند پيدا بشود، پاى او را به حسب حكم شرع بايد اره بكند، قصاص. اگر آن آدمى را كه آنجور شكنجه كردند الان ما پيدا كنيم و ببينيم كه مى‏خواهد اين هم تقاص كند، ما به او اجازه مى‏دهيم كه برود تقاص بكند.

    اين براى حقوق بشر است. خوب، اين بشر حق دارد آن بشر هم حق دارد. اين بشر سلامت اين را سلب كرده است، حق اين است كه سلامت او را سلب كند. اين بشر يكى را كشته است، حق ورثه او اين است كه او را بكشند. ما ورثه را پيدا نكنيم، حق حاكم است كه او را بكشد. ما تا حالا كه اين عده‏اى كه كم هم بودند تعداد زيادى نبودند، اين عده را دادگاه‏هاى انقلابى كشته‏اند، اينها براى احقاق حقوق بشر اينها را كشته‏اند. اينهائى كه ادعاى حقوق بشر مى‏كنند و براى القانيان هياهو مى‏كنند و يا براى هويدا هياهو مى‏كنند، اينها هستند كه حقوق بشر را پايمال دارند مى‏كنند.

    پانزده سال اين هويدا يا سيزده سال تقريبا اين هويدا نخست‏وزير بود و تمام جنايات گردن نخست وزير است. ما هر نخست وزيرى كه در آن عصر پيدا شد، اگر پيدا كنيم، مثل شريف امامى، مثل

    صحيفه نور ج 6 صفحه 174

    بختيار، محكوم به قتلند اينها. بختيار خودش اقرار كرد كه به امر من قتل واقع شد. اينها عامل قتلند به اينطور كه وادار كردند جمعيت را به قتل عام. اينها مفسدند، اينها فاسدند. ما براى حقوق بشر اين كار را داريم انجام مى‏دهيم و اين جمعيتى كه صدا مى‏كنند كه حقوق بشر، حقوق بشر، اينها عمال استعمارند. اصل اين جمعيت‏هائى كه در آمريكا يا در جاهاى ديگر درست شده است به عنوان جمعيت حقوق بشر، جمعيت كذا و كذا اينها را همه آنها درست كرده‏اند براى اينكه حقوق بشر را ضايع كنند. اين همه‏خيانت اين مرد نانجيب به ايران كرده است و اين همه‏قتل و غارت كرده است، حالا كه مى‏گويند اين بايد به قتل برسد (حالا هم كه حكمى صادر نشده براى قتل محمد رضا لكن صادر مى‏شود، اگر چنانچه ما پيدايش بكنيم، او بايد كشته بشود) اينهائى كه مى‏گويند حقوق بشر، حالا صدايشان در آمده و اظهار تاسف مى‏كنند.

    اظهار تاسف آمريكا و اسرائيل براى محمدرضا و القانيان‏

    البته آمريكا بايد اظهار تاسف بكند، براى اينكه محمد رضا يك نوكر بسيار خوبى براى آمريكا بود كه همه منافع ما را به كام آمريكا كرد، ايران را فقير كرد و همه را داد به آمريكا و به رفقاى او، او البته بايد اظهار تاسف بكند. البته بايد اسرائيل اظهار تاسف بكند از مرگ القانيان براى اينكه القانيان، اين مردى كه اينقدر جنايت كرده در اينجا و اينقدر خيانت كرده و اموال اين ملت را به اسرائيل داده، اين البته بايد اظهار تاسف بكند لكن بايد واقعيت را ببينيم چيست، آيا واقعيت اين است كه ما داريم حقوق بشر را ضايع مى‏كنيم؟

    ما در حبس‏ها سفارش كرده‏ايم كه حتى به اين اشخاص شكنجه‏گر يك كلمه درشت نگويند

    ما در تمام اين مدتى كه اين حكومت ما، اين حكومت ايران الان هست، در تمام اين مدتى كه چيز است و تمام مدت بعد از انقلاب، آن بعد از انقلابى كه در انقلاب‏ها آنقدر مى‏كشتند، يك نفر آدمى كه بى‏جرم كشته شده باشد، بيايند و بگويند، بيايند بگويند اين جرم نداشت، يك آدمى. آنطورى كه فوج فوج جوان‏هاى ما را مى‏گرفتند به عنوان اينكه كتاب توى خانه تو است، به عنوان اينكه اعلاميه تو خانه تو است، به عنوان اينكه با كسى كه اعلاميه دارد يا در كتابفروشى تو يك دانه كتاب رساله پيدا مى‏شود، با اين عنوانها مى‏گرفتند، مى‏بردند، شكنجه مى‏دادند، مى‏كشتند.

    شما در تمام اين مدتى كه اين نخست وزير، نخست وزير اسلامى آمده است روى كار، يكى را پيدا بكنيد كه در اين دادگاه انقلاب يا در نخست وزيرى يا در ارتش يا در جاى ديگر در اين حكومت بدون جرم يك نفر را گرفته باشند يك روز حبس كرده باشند، به يك كسى فحش داده باشند. اين جمعيت حقوق بشر متوجه نيستند اينها را، يا مى‏دانند و خودشان را به كرى مى‏زنند؟ خائنند اينها، اينها مى‏خواهند ما را باز زير بار همان چيزهائى كه سابق‏ها بود بكشند. ما به اين حرف‏ها گوش نمى‏دهيم. ما

    صحيفه نور ج 6 صفحه 175

    براى احقاق حق بشر، براى حقوق بشر، تا حالا اين جمعيتى كه كشته شده است براى احقاق حقوق بشر بوده است و دادگاه‏هاى ما با دقت و با همه جور چيزى كه بودند و اشخاص امين بوده‏اند اين كار را كرده‏اند از اين به بعد باز يك قدرى تخفيف داده شده است كه، يك قدرى مثلاً ما به آن حدت نباشد، بعدها هم زيادتر تخفيف داده مى‏شود لكن ما با همين، همين اشخاصى كه اينطور شكنجه كردند، اينطور آدم كشتند، ما در حبس‏ها سفارش كرديم كه حتى به اين يك كلمه درشت نگويند. من اعلام كردم اين را، اعلاميه داده‏ام كه حبسى را در حكومت اسلامى ولو هر چه مجرم باشد، حبسى را حق ندارند با اينكه گرسنگى بدهند، حق ندارند به اينكه او را شكنجه بكنند، حق ندارند كه يك كلمه درشت به او بگويند، آنقدرى كه حقش اين است كه محاكمه‏اش بكنند، هر طور جرمى كه دارد به آن جرم چيزش بكنند، جزاء به او بدهند، بيشتر از اين نه، زائد بر اين نه. يك حبس اينطورى كه اين شكنجه‏گرها را اگر يكى از ماها گرفتار آنها مى‏شد و نسبت به آنها يك تو گفته بوديم آنطور با ماها رفتار مى‏كردند. اين شكنجه‏گرها الان در حبس ما موجودند، الان در حبس ايران اينها موجودند، آمدند ديدند از خارج و گفتند مطابق با تمدن است اينطور چيز، اينطور حبس.

    اينها (جمعيت‏هاى حقوق بشر) مزدورانى هستند كه مى‏خواهند حقوق بشر را پايمال كنند

    بيايند و ببينند. همان جا در خارج نشسته‏اند و اجرت مى‏گيرند و فرد مى‏گيرند و قلم را برداشتند و همين طور دارند چيز مى‏نويسند به عنوان حقوق بشر. اينها اشخاصى هستند كه مى‏خواهند حقوق بشر پايمال بشود، نه اينكه مى‏خواهند حقوق بشر را استفاده كنند و بگويند حقوق بشر. اينها، جوان‏هاى ما اين همه‏كشته شدند، اين همه‏زجر ديدند، برايشان هيچ حق قائل نيستند، براى ما، ما را انسان اينها مى‏گويند نيستند، اينها ما را بشر مثل اينكه نمى‏دانند، آنوقت چهار نفر را ما اعدام كرديم براى اينكه پانزده سال، ده سال زجر داده‏اند، كشته‏اند، قتل عام كردند، ريختند توى خيابان‏ها به قتل عام، خوب شما همه ديديد اين را و همه ديدند اين را، آنها مطلعند از اين معنى، نه اينكه آنجا نشسته‏اند و بى‏خبر هستند، همين طورى كه جزئيات حالا را مطلعند، جزئيات سابق هم مطلع بوده‏اند، مطلعند لكن خيانتكارند، بى‏انصافند، بشر نيستند اينها، اينها يك مزدورانى هستند كه مى‏خواهند حقوق بشر را پايمال كنند. تا حالا اينطور شده است و بحمدالله - ما - تا يك قدرى جزاى بعضى از آنها (البته هستند باز هم) داده شده است، لكن الان توطئه‏ها هست، الان همان اشخاصى كه اهل اين كارها بوده‏اند يك مقدارى‏شان هستند و مشغول توطئه هستند مى‏خواهند دوباره كار را از سر بگيرند، اينهائى كه مشغول توطئه هستند، اينهائى كه مى‏خواهند دوباره مسائل را به حال اول برگردانند، دوباره يك ملت را به زير بار بكشند. دوباره يك ملت را ذليل كنند، دوباره حقوق يك ملت را به باد فنا بدهند، اينها را ما اگر پيدايشان بكنيم البته به جزا مى‏رسانيم و انشاءالله پيدايشان مى‏كنيم.

    صحيفه نور ج 6 صفحه 176

    چه شد اين حقوق بشرى‏ها راجع به (شهادت) آقاى مطهرى يك كلمه ننوشته‏اند و نگفته‏اند؟

    اين وضع حقوق بشرى‏هاى مادى است، اينهائى كه مثل آقاى مطهرى كه اذيتش به يك مور نرسيده است، من قريب بيست سال اين مرد را مى‏شناسم، يك آدم به آن سالمى، يك آدم به آن ادب، به آن انسانيت، اين را محكوم به قتلش مى‏كنند. چرا؟ چه كرد آقاى مطهرى؟ كى را كشته؟ چه كرده؟ اين بشر نيست؟! اين انسان فيلسوف، عالم، فقيه، اين بشر نيست؟ اين بشر را اينطور مى‏كشند بدون اينكه يك جرمى داشته باشد. جرم آقاى مطهرى چه بوده؟ چه كرده بود؟ جرم قرنى چه بود؟ اينها چه جرمى كرده بودند كه مستحق قتل بودند؟ حالا هم ليست دارند براى كشتن يك عده‏اى. خيال مى‏كنند كه با كشتن آقاى مطهرى يا با كشتن امثال آقاى مطهرى اين نهضت خاموش مى‏شود و دوباره حقوق ملت ما پايمال مى‏شود و دوباره چه، چه شد. خوب، راجع به آقاى مطهرى اين حقوق بشرى‏ها يك كلمه ننوشته‏اند و نگفته‏اند، ما كه نشنيده‏ايم كه بگويند، اين بشر نيست؟! اعتراض نكردند، هيچ نگفتند، محكوم نكردند آن كسى را كه كشته است، حالا نمى‏شناسندش آقا، خوب آن طائفه‏اى كه اين كار را كرده است. چرا محكوم نكرده‏اند. حالا اگر ما قاتل آقاى مطهرى را پيدا بكنيم او را مجازات بدهيم، قصاص بكنيم، آنوقت صدايشان در مى‏آيد كه خشونت است. اين خشونت نيست كه شب بدون جهت؟! آخر يك وقت يك آدمى بود كه كارى كرده بود، جز تعليم و تعلم اين مرد كارى نداشت، يك آدمى كه من قريب به بيست سال است او را مى‏شناسم و مطلع از وضع و حال او هستم و مى‏دانم كه اذيت به كسى نكرده، يك آدمى كه زحمت براى اين ملت كشيده است، يك آدمى كه كتاب‏نويس بوده است، يك آدمى كه فيلسوف و متفكر بوده مستحق قتل است كه اين را كشتند؟! اين جمعيت حقوق بشر كجا هستند كه يك كلمه نمى‏گويند. حالا ما اگر آن كسى كه اين را كشته است پيدا كنيم و بكشيم، يكدفعه سر قلم حقوق بشر باز شود و شروع مى‏كنند به نوشتن و به چيز كردن كه خشونت است، ايران خشونت است، حقوق بشر را ملاحظه نمى‏كند. اينها چه جمعيتى هستند، من نمى‏دانم چه تربيتى اينها دارند، چه حيواناتى اينها هستند. اين وضع دنياى مادى است، اين وضع، اين حقوق بشرى‏ها مادى‏اند، اين وضع دنياى مادى است كه غير از منافع مادى و غير از منافع ارباب‏هاى خودشان هيچ چيز را ملاحظه نمى‏كنند چون مطلع بر هيچ چيزى نيستند، همه را غمض عين مى‏كنند تا آنجائى كه منفعت خودشان را در خطر مى‏بينند فريادشان بلند مى‏شود. اين خاصيت تربيت‏هاى مادى است و اين نحو حكومتى كه الان هست، خاصيت تربيت‏هاى اسلامى است، معنوى است.

    حدود الهى براى حفظ حقوق بشر است

    تربيت است، جامعه بايد تربيت بشود، حدود الهى براى تربيت جامعه است، نه براى انتقامجوئى اگر قاتل را نكشند، قتل زياد مى‏شود و فى القصاص حيوه در قصاص زندگى است. اگر ما در قصاص را ببنديم، هر كسى بكشد كارش نداشته باشيم، قتل زياد مى‏شود، زندگى مردم از بين

    صحيفه نور ج 6 صفحه 177

    مى‏رود، هركس دلش خواست هر كسى را مى‏كشد. قصاص براى اين است كه زندگى بشر تامين بشود، تربيت است، براى مصلحت جامعه است، تمام حدود الهى براى مصلحت جامعه است. اگر آن آدمى كه فلان كار را مى‏كند و در شرع برايش فلان جزا را قرار داده‏اند، اگر اين جزا نباشد، امثالش زياد مى‏شود.آن كسى كه رفته مثلاً با زن كسى چه كرده است، اگر چنانچه اين را جزا به او ندهند اين فحشا زياد مى‏شود. جلو فحشا را بايد گرفت. دزدها را مى‏گرفتند و مى‏بردند توى حبس آنجا تعليم دزدى مى‏كردند مى‏گفتند كلاس باز شده براى كيفيت جيب برى، چگونه و چه جور جيب برى، چه جور بهتر است. اگر چهار تا دزدى كه روى موازينى كه البته هست، بگيرند و جزاى آنها را بدهند، دست دزدى از ايران قطع مى‏شود، از عالم قطع مى‏شود. چهار نفر دزد را به آنطورى كه شارع فرموده است، آن شارعى كه راضى نيست به يك بشر، به يك بشر، به يك بشر كه هيچ به يك حيوان ظلم بشود امر مى‏كند كه بايد اين كه اين جرم را كرده است اين حد را هم بخورد، اين براى اين است كه مصلحت بشر را دارد ملاحظه مى‏كند، براى حفظ حقوق بشر است. حدود الهى براى حفظ حقوق بشر است. بشر همه حق حيات دارند.اگر نكشند آن آدم جانى را و آن آدمى كه آدم كشته است آدمكشى زياد مى‏شود. اگر جرم دزدى، به جرم دزدى چهار نفر را كه دزدى كرده‏اند و رفتند منزل مردم را برده‏اند و از بين برده‏اند مالش را، جزا به آنها ندهند، اين، اين جنايت زياد مى‏شود. گرفتن و بردن توى حبس نگه داشتن و چيز به آنها دادن، در همان جا هم باز جيب برى را تعليم و تعلم كردن، اين اسباب زياديش مى‏شود. اين را حبس نبايد كرد بايد همان جرمى كه گفتند بكنند و رهايش كنند برود، ديگر نمى‏شود. اگر آن كسى كه به نواميس مردم چيز كرده است، با آن شرايطى كه دارد بياورند بكشندش، زياد نمى‏شود ديگر اين. حق بشر را دارد اسلام ادا مى‏كند. شما كه فرياد حقوق بشر را مى‏زنيد مى‏خواهيد حقوق بشر را ضايع كنيد و پايمال كنيد. شما اين همه‏بشر كشته شده است، حق ندارند؟! دو تا بشرى كه اين همه را كشته حالا كشتن خلاف حق بشر است؟! آخر اين حرف است در عالم، منطق است اين منطق؟ ما اميدواريم كه يك حكومت اسلامى عدل بتوانيم ايجاد كنيم، دعا كنيد بشود انشاء الله آنوقت مردم عالم مى‏فهمند كه حكومت اسلامى يعنى چه، چى هست. الان ماهيتش مجهول است الان نمى‏دانند كه وضع حكومت اسلامى چه جورى است خيال مى‏كنند كه نه، اگر اسلام آمد ديگر همه زن‏ها را مى‏كنند توى اتاق و درش را مى‏بندند، ديگر همه مردم را. خوب، تبليغات است.

    اگر حكومت اسلامى تحقق پيدا كند، دست اجانب از ممالك اسلامى قطع مى‏شود

    پيش از اين يهودى‏ها آمده بودند اينجا. گفته بودند به اين يهودى‏ها، به اينها، به اين جمعيتى كه اگر چنانچه اين نهضت پيش برود و حكومت، حكومت اسلامى بشود، همه يهودى‏ها را از بين مى‏برند، همه را مى‏كشند. به آنها گفتم كه خوب، نهضت پيش برد، الان هم پيش برده، به شما يهودى‏ها تا حالا يك كسى تو گفته؟ اذيت كرده شما را؟ خوب اينها مى‏خواهند كه با اين حرف‏ها، و با اين مفت‏گوئى‏ها نهضت را نگذارند برسد و حكومت اسلامى تحقق پيدا نكند، براى اينكه اگر حكومت اسلامى تحقق

    صحيفه نور ج 6 صفحه 178

    پيدا كند، ديگر دست اجانب از ممالك اسلامى قطع مى‏شود و آنها خواهند كه دستشان باز باشد، ديگر امثال محمد رضاى پهلوى نمى‏تواند سلطنت و رياست بكند و آنها مى‏خواهند اين باشد تا اينكه براى آنها هر جورى دلشان مى‏خواهد عمل بكند. انشاءالله اين حكومت تحقق پيدا بكند و مزه حكومت اسلامى را كه چند صباحى در صدر اسلام بوده است (كم بوده است نگذاشتند آنوقت هم) مزه حكومت اسلامى را مردم بفهمند يعنى چه.

    با وحدت كلمه و حفظ اسلاميت نهضت، ما پيروز هستيم

    و حالا تكليف ما چيست؟ تا حال اين شكايت‏هائى است كه ما از حقوق بشرى‏ها داريم. الان تكليف ما چيست؟ تكليف ما، الان زياد تكاليف ما داريم، طبقات مختلف تكاليف مختلف دارند. يك تكليف عمومى هست و آن اينكه همه ما با همه قدرت و قوت كه داريم سعى كنيم كه اين نهضت محفوظ بماند، اين وحدت كلمه محفوظ بماند، اين خدائى بودن نهضت محفوظ بماند كه همه براى اسلام كار بكنند. همين كه ما را تا حالا آورده و پيروز كرده است كه چون براى اسلام بود، وحدت كلمه بود، همه ملت براى اسلام قيام كردند و پيروز شدند، خداوند تأييد كرده. الان تكليف همه ما اين است كه سعى بكنيم و هر چه قدرت داريم، هر فردى هر مقدارى كه قدرت دارد سعى بكند كه اين وحدت كلمه و اين اسلاميت نهضت محفوظ بماند، اگر اين محفوظ ماند ما پيروزيم، هيچ شك نكنيد. اگر ما وحدت كلمه‏مان و اسلاميت، اين دو تا اگر محفوظ بماند، فساد مى‏كنند و توطئه مى‏كنند همه را از بين مى‏بريم اما شرط همين است كه همه مردم، همه ملت با هم دست به هم بدهند و اين نهضت را حفظش بكنند. اين يك هديه‏اى است كه خداى تبارك و تعالى به ما عنايت كرده است، ما اين هديه و امانت را اگر چنانچه حفظ كرديم و خيانت به آن نكرديم پيروزيم. اگر خداى نخواسته خيانت به اين معنا كرديم آنوقت خوف اين است كه خداى نخواسته برگردد حالمان به حال اول و بدتر.

    مملكت احتياج به كار دارد

    اقشار مختلف از مردم تكاليف مختلف دارند. الان ما مى‏بينيم كه گفته مى‏شود در ادارات كم كارى است، در كارخانه‏ها كم كارى است. اين خيانت به يك مملكتى است. الان وقت اين است كه كار را زياد بكنند، نه كار را كسر بكنند. ما الان مواجه با يك مشكلاتى هستيم در اين مملكت. اقتصاد ما يك اقتصاد ضعيفى است. الان همه اموال را برداشته‏اند و غارت كردند و رفتند. كشاورزى ما الان كشاورزى صحيح نيست. الان وقت اين است كه اين ملت كه تا الان رنج ديده است و با رنج به دست آورده است اين هديه الهى را كار را زياد كنند، نه كار را كم بكنند. در ادارات كم كارى چرا الان مملكت ديگر براى خودتان است بايد كار بكنيد. در كارخانه‏ها كار كم كردن چرا، سستى چرا، بيكارى چرا، مال خودتان است بايد كار بكنيد. در زراعت چرا كم كارى بشود. كسانى كه در اين قشرها هستند

    صحيفه نور ج 6 صفحه 179

    بايد كار بكنند، هر مقدارى كه مى‏توانند كار بكنند. اگر بتوانند، زيادتر از سابق كار بكنند و كسر نگذارند. مملكت احتياج به كار دارد، احتياج به كشاورزى دارد وزارتخانه‏ها احتياج دارند كه كار بكنند، كار بشود، معطل نكنند مردم را.

    گرانفروشى، خيانت است به مملكت اسلامى‏

    بيائيم سراغ تاجر و بازرگان و كاسب و اين سنخ جمعيت. الان روزى است كه بايد به اين ملتى كه در طول زمان تاريخ زندگى اين پدر و پسر و بعد هم در حال انقلاب كه بازارها تقريباً حدود يك سال و نيم يا چقدر يا تعطيل بود يا نيمه تعطيل بود و بسيارى از مردم ضعيف، ضعيف‏تر شدند، امروز روزى نيست كه استفاده‏چى‏ها راه بيفتند و بخواهند استفاده كنند. روز حمايت است امروز. از برادرانشان بايد حمايت كنند نه اينكه يك جنسى را كه به ده تومان مى‏خرند به صد تومان بفروشند. گرانفروشى امروز خيانت است به يك مملكت اسلامى، اين خيانت را نكنند اينها، يك قدرى با مردم ملايمت كنند. برادران خودتان هستند، با اين برادرهائى كه خون داده‏اند، شما تاجرهاى محترم كه نبوديد در اين ميدان‏ها، من كه مى‏دانم شماها نبوديد، آنهائى كه بودند اين كاسب جزء بود و اين حمال بود و اين كارگر بود و اين طلبه بود و اين عرض مى‏كنم دانشگاهى بود كه همه فقيرند، اين طبقه بودند كه اين نهضت را پيش بردند و خون خودشان را و جوانان خودشان را دادند و اين نهضت را پيش بردند. حالا انصاف است كه يك تاجر معتبرى كه داراى يك كارخانه كذاست، داراى كذا و كذاست و آن بالاها نشسته و تماشا كرده و اينها خون خودشان را داده‏اند و پيش برده‏اند، حالا همراهى نمى‏كند؟ اجحاف كند با اين طايفه؟ يك قيمت اجناس را همچو بالا ببرد كه اين ضعفا نتوانند بخرند، زندگى‏شان مختل بشود؟ خوب، بايد اينها برادرهاى خودشان، با آنهائى كه در اين راه زحمت كشيده‏اند، اهل وطنشان هست، اهل دينشان هست، با اينها بايد همراهى كنند، گرانفروشى نكنند، نگذارند يك وقتى ما روى تكليف‏هاى الهى باهاشان عمل بكنيم، خودشان جلوگيرى كنند از مسائل. يك روز اگر ما يك تكليف الهى عمل بكنيم، كارشان زار است، نگذارند اينطور بشود. اين هم يك باب است كه مال يك طايفه. يك طايفه هم اين قاچاقچى‏ها، هروئين فروش و قاچاقچى و اسلحه قاچاق مى‏آورد، اين هم يك درد و بلائى است كه به جان اين ملت الان افتاده است و اينها درجه اول خائنين هستند به اين مملكت. ترياك آوردن و پخش كردن بين مردم، هروئين آوردن و پخش كردن بين جوان‏هاى ما، ملت ما را اين از بين خواهد برد. اينها خودشان قبل از اينكه اين عذاب الهى برايشان بيايد، قبل از اينكه آن شلاق الهى به آنها بخورد، خودشان ملاحظه بكنند و نكنند و ترك كنند. اين جنايت است، اين كشيدن جوان‏هاى برومند ماست به از بين رفتن، اين فساد نسل است، نسل را فاسد مى‏كند. كاسبى مگر قحط است كه انسان هروئين فروشى بكند. كاسبى ديگر بكن، قاچاقچى باشد، برو كار ديگرى بكن، آن هم قاچاق هروئين و ترياك و قاچاق اسلحه از خارج كه يك وقت به دست دشمن‏ها بيفتد و مملكت را به

    صحيفه نور ج 6 صفحه 180

    هم بزند. اين هم يك باب است. يك باب هم قضيه زراعت است كه بايد آن كسانى كه زراعت مى‏كردند و حالا به حسب يك جهاتى فرار كردند از آنجا و آمدند و بازيشان دادند و آوردند و در اطراف شهرها اسكانشان كردند با آن وضع، برگردند سراغ زراعت خودشان، زمين‏هاى خودشان. اينها الان ديگر آزادند زراعت بكنند و دولت هم به قيمت خوب ازشان مى‏خرد.

    اينها بايد، ما الان وضعمان طورى است كه همه‏مان بايد كمك بكنيم به اين كشور، همه بايد دلسوزى بكنيم براى اين ملت. ملتى است كه مثل ملت جنگزده، جنگزده است واقعاً، ملتى است كه در خيابان‏ها جنگ كردند، مگر جنگ غير از اين بود منتها آنها توپ و تانك داشتند اينها مشت داشتند و اراده قوى. يك ملت جنگزده، يك ملت خيانت زده، يك ملت جنايت زده، يك ملتى كه فقيرش كردند و رفتند، انصاف نيست كه حالا اقشار مختلفى كه دستشان به دهنشان مى‏رسد با اين ملت باز همان كارى را بكنند كه آنها مى‏كردند به صورت ديگر، همان خيانت‏هائى كه آنها كردند، آنها مى‏بردند مى‏كشتند تو حبس‏ها و اينها، اينها با هروئين مى‏كشند، اينها بدتر از قبل است. بايد ما بيدار بشويم آقا، بايد موافق اسلام عمل كنيم، انسان باشيم و بايد انصاف داشته باشيم. دردها زياد است و من اميدوارم كه خداى تبارك و تعالى همانطورى كه تا حالا با رحمت خودش با ما عمل كرده است، باز هم با رحمت خودش عمل بكند كه ما بتوانيم اين نهضت را به آخر برسانيم و مملكت خودمان را از چنگال اجنبى‏ها نجات بدهيم و اشخاص خائن را هم به سزاى خودشان برسانيم. انشاء الله خداوند همه شما را حفظ كند، موفق باشيد، سلامت باشيد، براى مملكت خودتان خدمت بكنيد.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

  4. #514
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 6 صفحه 181

    تاريخ: 26/2/58

    پيام امام خمينى در جمعى از بانوان مشهد

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    اختناقى كه در زمان اين پدر و پسر بود در طول تاريخ ايران سابقه نداشت من قبلاً بايد از شما بانوان محترمه كه در اين آفتاب گرم، زير آفتاب سوزان نشسته‏ايد عذر بخواهم و تشكر كنم. من در خارج كه بودم و همين طور داخل، آن فعاليت‏هاى ارزنده بانوان مشهد را مى‏شنيدم و بايد فخر كنم به همچو خانم‏ها، به همچو بانوان. من در عين حال كه مى‏بينم شما در زحمت گرما هستيد مختصراً دو سه كلمه با شما عرض مى‏كنم. ما از كارهائى كه دولت‏ها يا صاحبان قدرت انجام مى‏دهند آن چيزهائى كه نقطه ابهام ممكن است داشته باشد كشف مى‏كنيم. رضا شاه آمد، كودتا كرد و ايران را، دولت ايران را ساقط كرد و خودش جانشين شد، بعد هم محمدرضا. اينها كارهائى كردند كه بعضى از آن كارها ابتدائاً شايد به نظر اشخاص غافل يك كار مثبت مفيد بود و كارهاى ديگرى كردند كه با اسم اصلاح، با اسم تمدن انجام دادند، كارهائى را كه فسادش كشف شد مثلا اصلاحات ارضى. اصلاحات ارضى ابتدائاً خيلى سر و صدا كردند كه (ما مى‏خواهيم براى دهقانان چه، ديگر رعيت و اربابى از بين رفت، دهقان شدند، همه چه) از اين حرف‏هائى كه در روزنامه‏ها نوشتند، در راديوها گفتند در نطق‏ها پخش كردند كه مردم را گول بزنند لكن حالا ما فهميديم، قبلاً هم مى‏دانستيم، حالا ملت فهميد كه قضيه اصلاحات نبود نمى‏خواستند دهقان را آزاد كنند، نمى‏خواستند دهقان و طبقه مستمند را به نوائى برسانند بلكه مقصد اين بود كه ايران را بازارى كنند از براى آمريكا و كشاورزى ايران را تباه كنند تا محتاج بشود ايران به آمريكا در همه چيز كه الان باز اين احتياج به خارج هست. صحبت از اصلاحات ارضى بود لكن فهميديم كه به فساد كشيدند مملكت را. يا مثلاً (آزادى براى قشرها، براى زن‏ها، براى مردها، آزاد زنان، آزاد مردان!!) ما و شما همه ديديد كه در زمان اين پدر و پسر آن اختناقى بود كه شايد در طول تاريخ ايران سابقه نداشت، نه مرد آزاد بود و نه زن، همه در اختناق بودند، همه در رنج بودند. يك روز جشن‏ها بر پا مى‏شد كه ما كاپيتولاسيون را لغو كرديم (زمان رضاخان) يك روز حرف‏ها زده مى‏شد و در روزنامه‏ها، در نطق‏ها براى اينكه مملكت پيش رفته است، يك وقتى همان معنا را باز برقرار مى‏كردند و مصونيت مى‏دادند به آمريكائى‏ها. اين تابع اين بود كه قدرتمند چه بكند، هر چه آن قشر قدرتمند يك كارى مى‏كرد ديگران دنبال او هياهو مى‏كردند، در مجلس دست نشانده هياهو مى‏شد و مداحى مى‏شد.

    صحيفه نور ج 6 صفحه 182

    قضيه (كشف حجاب) قضيه‏اى نبود كه اينها بخواهند براى خانم‏ها خدمت بكنند از جمله چيزهائى كه در زمان رضاخان به تبع آتا ترك انجام گرفت يكى اتحاد شكل بود و يكى كشف حجاب. آنوقت اين اتحاد شكل و اين كشف حجاب را در بوق و سرنا، بلند گوهاى آنها چه تعريف‏هائى كردند، چه مداحى‏هائى كردند. از آخوند كه مخالف با اين مسائل بود چه تكذيب‏هائى كردند، چه شعرهائى گفتند، شايد شعرهايش را بعضى‏اش را شنيده باشيد، چه شعرهاى هجوى مى‏گفتند و گفتنى نيست. بعد ديديم كه قضيه كشف حجاب قضيه‏اى نبود كه اينها بخواهند براى خانم‏ها خدمت بكنند، اينها مى‏خواستند كه براى اين طبقه هم با زور آزمائى و با فشار، با زور اين قشر را هم نابود كنند، آن ماثرى كه اينها دارند، آن خدمت‏هائى كه اين قشر مى‏خواهند به ملت بكنند، آن خدمت‏هاى ارزنده‏اى كه بانوان ما عهده‏دار آن هستند، آن از دستشان گرفته بشود و نگذارند اينها آن خدمت اصيلى كه بايد بكنند و آن تربيت بچه‏ها كه بعدها مقدرات مملكت به دست آنهاست اينها نگذارند كه اين خدمت انجام گرفته بشود، مبادا بچه‏ها در دامن اينها تقوا پيدا بكنند، در دامن اينها تربيت اسلامى بشوند، تربيت ملى بشوند و بعد در دبستان‏ها كه آمدند و بعد در دبيرستان‏ها كه رفتند نتوانند آنها با تبليغاتى كه آنجا مى‏كنند و استادهائى كه از خودشان آنجا مى‏گذارند و مبلغينى كه در آنجا دارند نتوانند اينها را برگردانند، از اين جهت نقشه اين بود كه اين بانوان را از آن مقام اصيل بزرگى كه دارند كنار بزنند و به خيال خودشان نيمى از اين جمعيت ايران را آزاد كنند. ديديد كه چه جور آزاد كردند، من ديدم كه، شماها شايد اكثراً يادتان نباشد، من ديدم كه چه كردند با اين بانوان محترم ايران، چه فشارها آوردند، با چه سرنيزه‏ها اين كار بيجا را انجام دادند و بعد هم خواستند نتيجه بگيرند كه كار اصيل را از دست اينها بگيرند و تربيت اولاد را اينها نتوانند بكنند. اينها اگر وارد بشوند در شغل‏هاى مثلاً ديگر، شغل‏هاى غير اساسى نمى‏توانند به طور اصالت رفتار كنند. البته شغل براى زن، شغل صحيح براى زن هيچ مانعى ندارد لكن نه آنطورى كه آنها مى‏خواستند، آنها نظرشان به اين نبود كه زن يك اشتغالى پيدا بكند، نظرشان به اين بود كه زن را مثل مردها هم، زن‏ها را و مردها را از آن مقامى كه دارند منحط كنند نگذارند يك رشد طبيعى از براى قشر زن پيدا بشود يا يك رشد طبيعى از براى قشر مرد، نگذارند بچه‏هاى ما تربيت صحيح بشوند و لهذا از آن اول جلويش را گرفتند، دامن بانوان كه مركز تربيت اطفال است محروم شد بسياريش از اين. بعد در دبستان‏ها بچه‏ها رفتند آنجا هم با تبليغات سوئى، با كتاب‏هاى منحرفى آنها را منحرف كردند بعد در دانشگاه كه رفتند عمال خود آنها نگذاشتند رشد صحيح بكنند، نگذاشتند دانشمندان صحيح تربيت بشود، اشخاص ملى صحيح، اشخاص اسلامى صحيح تربيت بشود. ما از آن كارهائى كه اينها كردند كه ديديم برضد مليت ما، برضد مصالح كشور ما بود مثل قضيه كاپيتولاسيون، مثل قضيه عرض مى‏كنم كه كشاورزى، مثل ساير قضايا، مى‏فهميم كه اصل اساس بر اين بود كه انحراف درست كنند، اساس بر اصلاحات نبود اساس اين بود كه نگذارند يك مملكتى رشد بكند و لهذا از آن مى‏فهميم كه آن كشف حجابى كه رضاخان به تبع تركيه و به تبع غرب و به ماموريتى كه داشت، آن بر خلاف مصلحت مملكت ما بود و ما ديديم كه عضو فعالى كه

    صحيفه نور ج 6 صفحه 183

    كار از او مى‏آيد، آن كه در اين نهضت خدمت كرد شماها بوديد، شما بوديد كه با همين وضعى كه الان اينجا حضور داريد با همين وضع در خيابان‏ها ريختيد و به نهضت ما كمك كرديد. آنهائى كه تربيت شده آنها بودند اگر هم دخالت كردند، باز يك قشرى‏شان بود كه نزديك بودند به آنطورى كه شماها هستيد، آنهائى كه تربيت‏شان آنطور بود، آنها كارى به اين مسائل نداشتند همانطورى كه بعضى از مردها در اين نهضت هيچ دخالت نداشتند حالا آمده‏اند خواهند كه استفاده كنند. حالا كه اين طبقه مستضعف، اين طبقه‏اى كه ديگران ضعيف مى‏شمردند و بحمد الله قوى بودند، اين طبقه‏اى كه اينها مى‏گويند طبقه سوم و اينها طبقه اول هستند و آنها طبقه جهنمى سوم بلكه هفتم، اينها بودند كه براى كشور كار كردند، اينها اين سد بزرگ را شكستند، اين طبقه بودند كه راه را باز كردند، حالا آقايان از آمريكا و اروپا سرازير شدند به اينجا و مى‏خواهند استفاده كنند. بعضى بانوان هم كه هيچ دخالت در اين مسائل نداشتند حالا سر اين خوان يغما خيال خودشان اين است كه استفاده كنند. الان هم شما طبقه‏اى كه خداوند حفظتان كند، خداوند سعادت به شما بدهد شما هيچ توقعى نداريد شما همان خدمتگزار براى اسلام بوديد، حالا هم هستيد هيچ كدام توقع نداريد به اينكه چه بشويد و چه بشويد، خدمت را شما كرديد و بعد هم شما مى‏كنيد، آن توقع دارهاى بيجا كه هيچ به اين امور كار نداشتند يك نفر كشته ندادند آنها حالا آمدند يكى مى‏خواهد وزير بشود، يكى مى‏خواهد وكيل بشود، يكى مى‏خواهد چه بشود. اين يك خيال خامى است به سر اينها. خوب است كه در كارهاى خودشان تجديد نظر بكنند.

    اين طبقه محروم بودند كه اين نهضت را به پيش راندند

    اين يك خيال باطلى است كه ديگران زحمت بكشند و شما آرام باشيد و در محل خودتان يا در خارج و حالا بيائيد و بخواهيد زحمت ديگران را از آن منفعت، شما ببريد. اول كسى كه حق به اين ملت پيدا كرد همين جمعيت هستند كه الان اينجا نشستند و آن جمعيتى كه اينها نماينده آنها هستند از بانوان محترم مشهد و ساير بانوان ايران. در مردها هم همان طبقه كارگر و همان طبقه كشاورز و همان كاسب‏هاى جزء و همان اشخاصى كه در دانشگاه‏ها هستند و محروم، در قشرهاى ما هستند و محروم، اينها بودند كه اين نهضت را به پيش راندند و حالا هم اينها توقع شان اينقدرها نيست كه آنها هست. آن توقع دارها آنهائى هستند كه هيچ كارى نكردند، آنها حالا آمده‏اند مى‏خواهند مثلاً فرض كنيد رئيس جمهور بشوند، آنها حالا آمده‏اند مى‏خواهند نخست وزير بشوند، آنهائى كه بلندگوى همين دستگاه بودند حالا مى‏خواهند كه يك كارى انجام بدهند دوباره در اينجا بيايند. انقلابى شده‏اند همه، امروز هر كس مى‏آيد پيش ما مى‏گويد كه ما مبارزبوديم من مى‏بينم، مى‏دانم دروغ دارد به من مى‏گويد لكن خوب من چه بگويم به اين آدم. (ما در آن زمان مبارز بوديم ما حبس‏ها ديديم چه ديديم) از اين گزافگوئى‏ها، خيال مى‏كنند كه من بى اطلاعم. خوب من اطلاع دارم كه شما آنوقت همه‏تان يا بسياريتان نوكر بوديد، بسياريتان كارهايتان براى آنها بود حالا آمده‏ايد انقلابى شده‏ايد. خير شما انقلابى نيستيد و نخواهيد بود. هر روزى كه خداى نخواسته يك تقى بلند بشود و يك شكستى خداى

    صحيفه نور ج 6 صفحه 184

    نخواسته پيدا بشود شما از آن اشخاصى هستيد كه فوراً جلو مى‏آئيد و مى‏گوئيد زنده باد كذا. ما شماها را مى‏شناسيم، خودتان را اصلاح كنيد، يك قدرى توجه داشته باشيد. ما بايد براى اين طبقه كارگر و كارمند كه طبقه ضعيف هستند، طبقه‏اى هستند كه شماها اينها را پائين مى‏دانيد و اينها از همه شما بالاتر و بلند مقام‏تر هستند، بايد دولت‏ها براى اينها كار بكنند. شما كه آلات والوف داريد و در بانك‏ها داريد و در خارج داريد و در داخل داريد و شركت‏ها داريد و تجارت‏ها داريد، شماها چه گوئيد؟ اينهائى كه هيچ چيز ندارند و در اين امور دخالت كردند، خدا مى‏داند آن روزى كه من در تلويزيون ديدم كه نمايش مى‏داد اين زاغه‏نشينان تهران را، وقتى پرسيد از يكى‏شان كه خوب شما اينجا چه مى‏كنيد گفت ما صبح‏ها كه مى‏شود با بچه‏هامان مى‏رويم به تظاهر. اين زاغه‏نشين بيچاره تظاهر كرده است و اين پيروزى را آورده است، دولت‏ها براى اين زاغه‏نشين يك كارى بكنند، شماها كه كنار نشسته بوديد حالا آمديد خواهيد كه استفاده كنيد، استفاده‏چى‏ها بروند سراغ كارشان. خداوند انشاء الله اين طبقه را حفظ كند، خداوند شما بانوان عزيز محترم را حفظ كند، خداوند به شما سعادت عنايت كند. شما از قبل من به همه بانوان مشهد كه از طرف آنها نمايندگى داريد سلام برسانيد. من خدمتگزار همه شما هستم.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

  5. #515
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 5 صفحه 185

    تاريخ: 26/2/58

    پيام امام خمينى به مناسبت روز زن

    اعوذ بالله من الشيطان الرجيم

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    فردا روز تولد صديقه طاهره فاطمه زهرا سلام الله عليهاست، روز زن است. تمام ابعادى كه براى زن متصور است و براى يك انسان متصور است در فاطمه زهرا سلام الله عليها جلوه كرده و بوده است يك زن معمولى نبوده است، يك زن روحانى، يك زن ملكوتى، يك انسان به تمام معنا انسان، تمام نسخه انسانيت، تمام حقيقت زن، تمام حقيقت انسان. او زن معمولى نيست، او موجود ملكوتى است كه در عالم به صورت انسان ظاهر شده است، بلكه موجود الهى جبروتى در صورت يك زن ظاهر شده است. پس، فردا روز زن است. تمام هويت‏هاى كمالى كه در انسان متصور است و در زن تصور دارد، تمام در اين زن است. و فردا همچو زنى متولد مى‏شود كه تمام خاصه‏هاى انبيا در اوست، زنى كه اگر مرد بود نبى بود، زنى كه اگر مرد بود به جاى رسول الله بود. پس، فردا روز زن است. تمام حيثيت زن و تمام شخصيت زن فردا موجود شد. معنويات، جلوه‏هاى ملكوتى، جلوه‏هاى الهى، جلوه‏هاى جبروتى، جلوه‏هاى ملكى و ناسوتى همه در اين موجود مجتمع است. انسانى است به تمام معنا انسان، زنى است به تمام معنا زن. از براى زن ابعاد مختلفه است، چنانچه براى مرد و براى انسان. اين ورق صورى طبيعى نازل‏ترين مرتبه انسان است و نازلترين مرتبه زن است و نازلترين مرتبه مرد است. لكن از همين مرتبه نازل حركت به سوى كمال است. انسان موجود متحرك است، از مرتبه طبيعت تا مرتبه غيبت، تا فنا بر الوهيت. براى صديقه طاهره اين مسائل، اين معانى حاصل است. از مرتبه طبيعت، شروع كرده است، حركت كرده است، حركت معنوى، با قدرت الهى، با دست غيبى، با تربيت رسول الله (ص) مراحل را طى كرده است تا رسيده است به مرتبه‏اى كه دست همه از او كوتاه است، پس، فردا تمام جلوه زن تحقق پيدا كرده است، و زن به تمام معنا متحقق است. فردا روز زن است. مع‏الاسف زن در دو مرحله مظلوم بوده است: يكى در جاهليت. در جاهليت، زن مظلوم بود و اسلام منت گذاشت بر انسان، زن را از آن مظلوميتى كه در جاهليت داشت بيرون كشيد. مرحله جاهليت مرحله‏اى بود كه زن را مثل حيوانات بلكه پائين‏تر از او، زن در جاهليت مظلوم بود. اسلام زن را از آن لجنزار جاهليت بيرون كشيد در يك موقع ديگر در ايران ما زن مظلوم شد و آن دوره شاه سابق بود و شاه لاحق بود، با اسم اينكه زن را مى‏خواهند آزاد كنند ظلم كردند به زن. ظلم‏ها كردند به زن، زن را

    صحيفه نور ج 6 صفحه 186

    آن مقام شرافت و عزت كه داشت پائين كشيدند، زن را از آن مقام معنويت كه داشت شئى كردند. به اسم آزادى، آزاد زنان و آزاد مردان، آزادى را از زن و مرد سلب كردند. زن‏ها و جوانان ما را فاسد الاخلاق كردند. شاه براى زن اين خاصيت را قائل بود كه گفت، زن بايد فريبا باشد، البته با آن نظر حيوانى كه او داشت، با آن نظر جسمانى، مادى، حيوان پست كه او داشت زن را نظر مى‏كرد بايد فريبا باشد. از مقام انسانيت زن را فرو كشيد به مرتبه يك حيوان. به اسم اينكه براى زن مى‏خواهد مقام درست كند زن را از مقام خودش پائين‏تر آورد. زن را مثل يك عروسك درست كرد، در صورتى كه زن انسان است، آن هم يك انسان بزرگ. زن مربى جامعه است. از دامن زن انسان‏ها پيدا مى‏شوند. مرحله اول مرد و زن صحيح، از دامن زن است. مربى انسان‏ها زن است. سعادت و شقاوت كشورها بسته به وجود زن است. زن با تربيت صحيح خودش انسان درست مى‏كند و با تربيت صحيح خودش كشور را آباد مى‏كند. مبداء همه سعادت‏ها از دامن زن بلند مى‏شود. زن مبدا همه سعادت‏ها بايد باشد و مع‏الاسف زن را بصورت يك لعبه در آوردند اين پدر و پسر و خصوصاً اين پسر، آنقدر جنايات كه به زن كردند به مردان نكردند. زن مبدا همه خيرات است. شما ديديد، ما ديديم كه زن در اين نهضت چه كرد. تاريخ ديده است كه چه زن‏هايى در دنيا بوده است و زن چيست. تاريخ دور است، ما خود ديديم كه چه زن‏هايى تربيت كرده است اسلام، چه زن‏هايى در اين عصر اخير قيام كردند و آنها كه قيام كرده‏اند همين زن‏هاى محجوبه جنوب شهر، قم و ساير بلاد اسلامى بودند، آنها كه به تربيت آريا مهرى تربيت شدند ابداً در اين امور دخالت نداشتند، آنها تربيت‏هاى فاسد شده بودند، از تربيت‏هاى اسلامى آنها دور نگه داشتند. اينهايى كه تربيت اسلامى داشتند خون دادند، كشته دادند، به خيابان‏ها ريختند، نهضت را پيروز كردند. ما نهضت خودمان را مديون زن‏ها مى‏دانيم. مردها به تبع زن‏ها در خيابان‏ها مى‏ريختند، تشويق مى‏كردند زن‏ها مردان را، خودشان در صف‏هاى جلو بودند. زن يك همچو موجودى است كه مى‏تواند يك قدرت لايزال، يك قدرت شيطانى را بكشد. اين زن را در اين دوره رضاخان و محمد رضاخان منحط كردند از مقام خودش، مرد را هم منحط كردند، جوان‏ها را هم منحط كردند. مراكز فحشا الى ما شاء الله براى جوان‏هاى ما درست كردند. به اسم آزادى، به اسم پيشرفت، به اسم تمدن، جوان‏هاى ما را به فحشا كشيدند. به اسم آزادى، همه آزادى‏ها را از ماها سلب كردند. آنهايى كه زمان رضاخان را درك كرده‏اند مى‏دانند چه مى‏گويم، آنها ديدند كه چه كردند با ما و چه كردند با زن‏هاى محترمه ما. آنها كه زمان محمدرضا را درك كردند، آنها هم مى‏بينند. با اسم‏هاى فريبنده، با الفاظ بزك كرده مملكت ما را رو به خرابى بردند. بالاتر از همه، بالاتر از همه جوان‏هاى ما را فاسد كردند. نيروى انسانى ما را به عقب نشاندند. زن در زمان محمدرضا و رضا پهلوى عنصر مظلومى بود و خودش نمى‏داند، آنقدر كه ظلم در اين دو زمان شد در زمان جاهليت معلوم نيست، شده باشد. آنقدر كه انحطاط براى زنها در اين قرن بشر معلوم نيست كه در قرن جاهليت شده باشد. در هر دو قرن مظلوم بوده‏اند زن‏ها، آنوقت اسلام آنها را از اسارت بيرون آورد و در اين زمان هم اميدوارم كه اسلام باز دست آنها را بگيرد و از غرقاب ذلت‏ها و مظلوميت‏ها نجات بدهد. اى زن‏هاى محترم بيدار بشويد،

    صحيفه نور ج 6 صفحه 187

    توجه كنيد، بازى نخوريد، گول اين شياطين كه مى‏خواهند شما را به ميدان بكشند، گول اينها را نخوريد، اينها فريبنده‏اند، اينها دنبال فريبا هستند، مثل شاه ملعون. به اسلام پناه بياوريد، اسلام براى شما سعادت ايجاد مى‏كند. فردا روز زن است، روز زنى است كه عالم به او افتخار دارد، روز زنى است كه دخترش در مقابل حكومت‏هاى جبار ايستاد و آن خطبه را خواند و آن حرف را زد، آن حرف‏ها را زد كه همه مى‏دانيد. زنى كه در مقابل يك جبارى ايستاد كه اگر نفس مردها مى‏كشيدند همه را كشتند و نترسيد و ايستاد و محكوم كرد حكومت را، يزيد را محكوم كرد يزيد فرمود تو قابل آدم نيستى، تو انسان نيستى. زن يك همچو مقامى بايد داشته باشد. زن‏هاى عصر ما بحمدالله شبيه به همان‏ها هستند، ايستادند در مقابل جبار با مشت گره كرده، بچه‏ها در آغوششان و به نهضت كمك كردند. خداوند ما را از شر شياطين نجات بدهد، خداوند جوانان ما را از شر اين شياطين انسى نجات بدهد. خداوند بانوان ما و دوشيزگان ما را از شر اينها نجات بدهد. سلام بر همه شنوندگان.

    
    previos page menu page next page
    

  6. #516
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 6 صفحه 188

    تاريخ: 26/2/58

    پاسخ امام خمينى به تلگرام. آيت الله خادمى

    بسمه تعالى

    خدمت جناب حجت الاسلام و المسلمين آقاى خادمى دامت بركاته تلگرام تسليت آن جناب در مورد شهادت مرحوم حجت الاسلام و المسلمين استاد مطهرى واصل گرديد. تلگرافات ديگرى نيز به همين مناسبت از طرف اصناف محترم و ساير طبقات اصفهان واصل شده، مراتب تشكر و سلام اينجانب را به عموم آقايان محترم ابلاغ فرمائيد. از خداوند تعالى موفقيت و سعادت همگان را خواستاريم

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  7. #517
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 6 صفحه 189

    تاريخ: 26/2/58

    بيانات امام خمينى در جمع اقشار مختلف مردم و عشاير خرم آباد لرستان‏

    مستضعفين در همه طول تاريخ به كمك انبيا برخاسته‏اند

    اعوذ بالله من الشيطان الرجيم

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    تمام اديان آسمانى از بين توده‏ها برخاسته است و با كمك مستضعفين بر مستكبرين حمله برده است. مستضعفين در همه طول تاريخ به كمك انبياء برخاسته‏اند و مستكبرين را به جاى خود نشانده‏اند. در اسلام پيغمبر اكرم از بين مستضعفين برخاست و با كمك مستضعفين، مستكبرين زمان خودش را آگاه كرد يا شكست داد. مستضعفين بر تمام اديان حق دارند، مستضعفين به اسلام حق دارند زيرا در طول تاريخ 1400 ساله اين جمعيت بودند كه كمك كردند دين اسلام را، ترويج كردند از دين اسلام. رژيم‏هاى شاهنشاهى و مستكبرين وابسته به آن رژيم، هميشه راه آنها غير راه اسلام بوده است و با مبارزه با اسلام زندگى منحوس خود را ادامه مى‏دادند. مستضعفين بودند كه دنبال انبيا بودند، دنبال علما بودند، دنبال اوليا بودند. نهضت ما هم با مستضعفين پيش رفت، مستكبرين يا فرار كردند يا در منازل خود نشستند. آنهائى كه امروز براى استفاده نامشروع مى‏خواهند سر اين سفره بنشينند كجا بودند آن روز كه مستضعفين خون خود را مى‏دادند، يا در بيغوله‏ها بودند و يا در خارج. اين مستضعفينند كه نهضت ما را به پيش بردند، اينها هستند كه خون خود را ريختند. جوانان دانشگاهى، جوانان مدارس قديم، جوانان بازارى، عشاير محترم، اين طبقه بودند كه با قيام خود رژيم منحوس را به عقب نشاندند و دست نفتخواران مفتخوار را قطع كردند.

    ظلم و ستم رژيم پهلوى گريبانگير تمامى اقشار ايران

    از خيانت هائى كه رژيم سلطنتى پهلوى به اسلام كرد و به ايران، تخته قاپو كردن عشاير بود، اين پشتيبانى، اين پشتيبان اسلام را او خواست بگيرد، عشاير و ايلات ما را خواست به شكست برساند تا وحدت ملى ما از دست برود، تا وحدت اسلامى ما از دست برود. در طول سلطنت جائرانه اين پدر و پسر تنها شما بختيارى‏ها نيستيد كه گرفتار ظلم و ستم بوديد و گرفتار كمبودى‏ها، تمام عشاير ايران، تمام اقشار ايران اين گرفتارى را داشتند و با زحمت و رنج دست به گريبان بودند. تنها كشاورزى شما از بين نرفته است، كشاورزى تمام ايران از بين رفته است. تنها شما مظلوم نبوديد، همه ايران مظلوم

    صحيفه نور ج 6 صفحه 190

    بود. ايران يك محبسى بود و در آن 35 ميليون جمعيت حبسى. الان بحمد الله تعالى همه از حبس بيرون آمديد و با شكرانه اين نعمت بايد صبر انقلابى داشته باشيد، مهلت بدهيد جمهورى اسلام مستقر بشود، تمام شما به حقوق خودتان خواهيد رسيد انشاء الله.

    اراده آهنين ملت آنطور نيست كه بتوان با اين حركات مذبوحانه به او شكست داد

    اسلام طبقه‏اى را بر طبقه ديگر ترجيح نداده است. اسلام گرايش ماديگرى ندارد. اسلام تمام طبقات را مساوى دانسته است فقط به تقوا مردم را بر ديگرى، بر ديگران ترجيح داده است. لكن ما الان مبتلا هستيم به گرفتارى‏هاى زياد، به خرابى‏هاى زياد كه بايد با دست قدرتمند تمام طبقات و به خصوص عشاير، اين گرفتارى‏ها رفع بشود. كوشش كنيد كه آرامش پيدا بشود در كشورتان. دنباله‏هاى رژيم با اسم‏هاى مختلف مى‏خواهند آرامش نگذارند تحقق پيدا بكند چون مى‏بينند با آرامش ملت به حق خود مى‏رسد و دست آنها كوتاه مى‏شود. الان كه شكست خودشان را ديدند در رفراندم، شكست قطعى خودشان را ديدند، حس كردند توجه ملت را به اسلام، لمس كردند شكست خودشان را، به كارهاى مذبوحانه، به جنبش‏هاى مذبوحانه دست زدند، بزرگان ما را ترور مى‏كنند و گمان مى‏كنند با ترور كار آنها درست مى‏شود. اين ترور ثابت كرد كه ملت ايران هر چه خون ببيند و هر چه رنج ببيند قويتر مى‏شود.اراده آهنين ملت ما آنطور نيست كه بتوان بااين حركات مذبوحانه به او شكست داد. ملت ما راه خودش را يافته است و از پا نمى‏نشيند تا اينكه اسلام عزيز را پياده كند، تا آنكه دست همه خائنان را قطع كند، تا آنكه مفتخواران را از مفتخوارى منع كند. شما اى برادران! اى برادران عشايرى من! آگاه باشيد، نگذاريد تبليغات سوء اينها در جوانان شما تاثير كند، اينها را راه ندهيد در بين خودتان كه با تبليغات خودشان بخواهند باز مسائل سابق را برگردانند و آمريكا را بر خزائن ما مسلط كنند. اينها پيوستگان به آمريكا هستند با هر صورتى كه هستند. سلام و درود من بر عشاير ايران و سلام و درود من بر عشاير بختيارى.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

  8. #518
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 6 صفحه 191

    تاريخ: 26/2/58

    بيانات امام خمينى در جمع كاركنان روزنامه كيهان

    نقش مطبوعات در تربيت جامعه و انعكاس آرمان ملت

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    نقش مطبوعات در كشورها منعكس كردن آرمان‏هاى ملت است. مطبوعات بايد مثل معلمينى باشند كه مملكت را و جوانان را تربيت مى‏كنند و آرمان ملت را منعكس مى‏كنند. در مملكتى كه آن همه خونريزى شد و آن همه ملت ما خون دادند تا اينكه يك جمهورى اسلامى موافق آراء اكثريت قريب به اتفاق محقق شد و دست خائنين كوتاه گرديد و دست چپاولگران قطع شد، اگر مطبوعات در مطبوعات بخواهند باز به پشتيبانى از جنايتكاران و خيانتكاران چيزى بنويسند، اين مطبوعات ما نيست، اين خيانت است. بايد مطبوعات آنچه كه ملت مى‏خواهند بنويسند، نه آنچه كه بر خلاف مسير ملت است. مع الاسف در بعضى از مطبوعات چيزهائى كه بر خلاف مسير ملت است و برخلاف آمال جامعه ملت است منعكس مى‏شود و ما تاكنون به مسامحه رفتار كرده‏ايم و من اميدوارم كه مطبوعات را خود صاحبان مطبوعات اصلاح كنند.

    من از شما كارمندان و كارگران روزنامه كيهان تشكر مى‏كنم كه با اراده صميمانه و با عزم مصمم جلوى اشخاصى كه بر خلاف مسير ملت مى‏خواهند بروند گرفتيد. گفتيد كه شايد كيهان امروز موافق ميل ملت نباشد، كيهان امروز موافق ميل ملت است. ملت روزنامه‏اى را خواهد كه مطابق آراى خودش، مطابق آراى ملت، مطابق خواسته‏هاى ملت رفتار كند، مقاله‏نويسى نمى‏خواهد، قصه‏نويسى نمى‏خواهد، چيزهائى را مى‏خواهد كه مطابق مسير ملت باشد. بايد جديت كنيد، مسائلى را بنويسند كه موافق مسير ملت باشد.

    همه رسانه‏هاى تبليغاتى بايد خودشان را اصلاح كنند

    خون‏هاى ملت ما را هدر ندهند، ملت ما زحمت كشيده‏اند، ملت ما خون داده‏اند، بخواهند باز با اباطيل برگردانند به حال اول، اين قابل تحمل نيست. ما تا آنجا صبر مى‏كنيم كه توطئه نباشد و اگر خداى نخواسته توطئه باشد، صبر نخواهيم كرد، تحمل نخواهيم كرد. بايد خودشان را اصلاح كنند، همه رسانه‏هاى تبليغاتى بايد خودشان را اصلاح كنند كه خداى نخواسته بر خلاف مسير ملت نروند، گمان نكنند كه باز مى‏شود آن دستگاه سابق را برگرداند ديگر گذشت آن مسائل و آنها دفن شده‏اند.

    صحيفه نور ج 6 صفحه 192

    خداوند شماها را توفيق عنايت كند و من از شما متشكرم كه در اينجا آمده‏ايد و از نزديك من شما را ملاقات كردم و اميدوارم كه روزنامه را خودتان اداره كنيد و آنطور كه دلخواه ملت است درج كنيد در آن.

    قلم آزاد است مسائل را بنويسد لكن نه اينكه توطئه برضد انقلاب بكند

    مطبوعات در عين حال كه يك موسسه محترم و بسيار موثرند لكن بايد روى موازين مطبوعاتى و خدمت به ملت رفتار كنند. آزادى قلم و آزادى بيان معنايش اين نيست كه كسى بر ضد مصلحت كشور قلمش آزاد است كه بنويسد، برخلاف انقلابى كه مردم خون پايش داده‏اند بنويسد، همچو آزادى صحيح نيست. قلم آزاد است كه مسائل را بنويسد لكن نه اينكه توطئه بر ضد انقلاب بكند. بيان آزاد است كه مطالبى اگر دارد بنويسد آن هم مطالبى كه به او داده مى‏شود، از همه اشخاص بنويسد بدون توطئه. وقتى ما ديديم كه در يك روزنامه‏اى از يك اشخاصى مطالب نوشته مى‏شود كه اينها عمال اجانب هستند و خواهند مملكت ما را باز به خرابى بكشانند، از آن طرف مقالاتى و مطالبى كه راجع به مسائل نهضت است، راجع به مسائل اسلام است، يا تحريف مى‏شود يا نوشته نمى‏شود، اينطور مطبوعات را ما نمى‏توانيم برايش احترام قائل بشويم. براى مطبوعاتى ما احترام قائل هستيم كه بفهمد آزادى بيان و آزادى قلم يعنى چه. گفته مى‏شود كه مردم آزادند، يعنى آزاد است انسان كه بزند سر مردم را بشكند؟! آزاد است كه قانون شكنى بكند؟! آزاد است كه برخلاف مسير ملت عمل بكند؟! آزاد است كه توطئه بكند بر ضد ملت؟! اينها آزادى نيست. در حدود قوانين، در حدود كارهاى عقلايى آزاد است. و ما در بعضى مطبوعات، حالا من اسم مطبوعات را نمى‏برم لكن در بعضى مطبوعات مى‏بينيم كه اينها از آزادى سوء استفاده مى‏كنند، به گمان اينكه يا به خيال اينكه آزادى است مى‏خواهند از مردم آزادى را سلب كنند. اين مردم با اين زحمتى كه در اين سالهاى طولانى كشيده‏اند و با اين خون‏هائى كه در اين دو سال اخير داده‏اند مى‏خواهند آزاد باشند، بعضى مطبوعات مى‏خواهند اينها را ازشان سلب آزادى بكنند، به اسم آزادى قلم بر خلاف مسير ملت عمل بكنند. دست اشخاصى كه مى‏خواهند اختناق در ملت ايجاد بكنند، مى‏خواهند چپاولگرى كنند، بعضى مطبوعات دست آنها را دارند باز مى‏كنند و اين معنى آزادى نيست اين معنى خيانت است. اينكه داده مى‏شود به ملت آزادى است، نه خيانت، آزادى قلم است، نه خيانت قلم، آزادى بيان است، نه بيان خائنانه.

    توصيه به مطبوعات در خدمت به انقلاب و انعكاس آمال ملت

    بايد مطبوعات در خدمت كشور باشند، نه برضد انقلاب كشور. مطبوعاتى كه بر ضد انقلاب كشور هستند اينها خائن هستند. مطبوعات بايد منعكس كننده آمال و آرزوى ملت باشند، مسائلى كه ملت مى‏خواهند، آنها را منعكس بكنند، البته آزادند كه يك مطلب ديگرى هم كه كسى مى‏گويد منعكس كنند لكن در توطئه آزاد نيستند. ما از بعضى مطبوعات توطئه مى‏فهميم براى اينكه مى‏بينيم كه مسائلى

    صحيفه نور ج 6 صفحه 193

    كه به ضد انقلاب است با آب و تاب و با تفسير و طول مى‏نويسند، مسائلى كه وفق انقلاب است يا نمى‏نويسند يا بااشاره رد مى‏شوند. اينطور مطبوعات مورد قبول ملت نيست و مردم نمى‏خرند يك همچو روزنامه‏هايى را و اگر گفته بشود بهشان كه اين روزنامه اينطور است، مردم خودشان نمى‏خرند. مردم آزادند در اينكه نخرند چنين روزنامه‏اى را، وقتى روزنامه خريده نشد روزنامه بسته مى‏شود، همانطورى كه بعضى روزنامه‏ها وقتى مردم نخريدند خودش بسته شود.

    شما از اين به بعد توجه به اين معنا داشته باشيد كه به روى همين مسير ملت رفتار كنيد، همانطورى كه ملت دارد مى‏رود رفتار كنيد نه اينكه به اسم آزادى قلم بر خلاف مسير ملت مشى بكنيد. آنهايى كه، بعضى از اين كسانى كه جزء هيات تحريريه‏اند و مى‏دانيد كه اينها اصلاح نمى‏شوند و اينها نمى‏توانند اصلاح بشوند، اينها عمال غير هستند، اينها خواهند دست اجانب را باز به مملكت ما باز بكنند، آنها را بايد كنار بگذاريم و نويسنده زياد است،نويسنده ديگرى وارد كار بشود.

    تمام رسانه‏ها مربى يك كشور هستند، بايد تربيت كنند كشور را

    در هر صورت تمام رسانه‏ها مربى يك كشور هستند، بايد تربيت كنند كشور را، افراد يك كشور را و بايد خدمت كنند به ملت. روزنامه از ملت است و براى ملت است و چنانچه برخلاف مسير ملت بخواهد يك روزنامه‏اى يا چيز ديگرى رفتار بكند، خود ملت با او مخالفت مى‏كنند. لازم هم نيست كه مخالفتش اين باشد كه بريزد و بزند و بشكند، نه، اينها اين كار را نمى‏كنند، لكن روزنامه براى خواننده است وقتى خواننده نباشد روزنامه نيست. راديو براى اين است كه گوش كنند مردم، وقتى راديو را درش را بستند و هيچ كس گوش نكرد راديو نيست. در هر صورت اين چيزها به خدمت ملت است، نه برخلاف مسير ملت. هر نويسنده‏اى كه بر خلاف مسير ملت بخواهد بنويسد، اين اسباب اين مى‏شود كه روزنامه بدنام بشود، گفته بشود كه اين روزنامه ملى نيست، اين روزنامه براى اجانب است و اين البته برخلاف مصلحت روزنامه است و برخلاف شغل روزنامه‏نويسى است. روزنامه‏نويس بايد حفظ كند احترام خودش را و حفظ احترام اين است كه روى مسير ملت رفتار كند، خدمتگزار به ملت باشد. اگر چنانچه برخلاف مسير ملت و برخلاف خواست ملت عمل بكند، اين پيش ملت ديگر احترام ندارد. اين نصيحتى است كه من به شما كه حالا آمديد اينجا مى‏كنم و البته از اين كار شما هم كه اعتصاب كرديد سابق و با هم اعتصاب كرديد و با اعتصاب، كار خودتان را انجام داديد من متشكرم. انشاءالله موفق باشيد.

    و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته‏

    
    previos page menu page next page
    

  9. #519
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 6 صفحه 194

    تاريخ: 27/2/58

    بيانات امام خمينى در جمع گروهى از بانوان

    زن، مظهر تحقق آمال بشرى‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    مى‏بينيم كه مسائلى روز بزرگ و اجتماع عظيم و محل مبارك، روز ولادت زهراى مرضيه كه روز زن است، روز پيروزى زن است و روز نمونه زن در عالم است. زن نقش بزرگى در اجتماع دارد. زن مظهر تحقق آمال بشر است. زن پرورش ده زنان و مردان ارجمنداست. از دامن زن مرد به معراج مى‏رود. دامن زن محل تربيت بزرگ زنان و بزرگ مردان است. روز بزرگى است، يك زن در دنيا آمد كه مقابل همه مردان است، يك زن به دنيا آمد كه نمونه انسان است، يك زن به دنيا آمد كه تمام هويت انسانى در او جلوه‏گر است. پس روز، روز بزرگى است، روز شما زنان است.

    زنان ايران پيشقدم در جهاد با جان و مال‏

    زنان در عصر ما ثابت كردند كه در مجاهده همدوش مردان بلكه مقدم بر آنانند. زنان ايران، هم مجاهدات انسانى عظيم كرده‏اند و هم مجاهدات مالى. اين طبقه محترم زن‏ها كه در جنوب تهران و در شهر قم و در ساير شهرها هستند، همين خانم‏هاى محجبه، همين‏ها كه مظهر عفاف هستند، در نهضت پيشقدم بودند و در ايثار مال هم پيشقدم. ايثار كردند جواهرات و طلاهايى كه دارند، براى مستضعفين، عمده در اين امور آن قصد پاك است. خداوند چند آيه براى چند قرص نان كه حضرت امير سلام الله عليه و عائله‏اش صدقه دادند، چندين آيه، چند آيه نازل فرمود. اين آيات براى قرص نان نيست، اين آيات براى اخلاص، براى آنكه براى خدا بود. ارزش اعمال به معنويات اعمال است. خواهرهاى ما كه در عصر نهضت شركت داشتند ارزش اعمال آنها بيشتر بود از ارزش اعمال مردها، آنها از پرده‏هاى عفاف بيرون آمدند و با پرده عفاف با مردان همصدا شدند و پيروزى را تحصيل كردند و حالا هم با قصد خالص آنچه كه در ايام عمر تهيه كردند براى مستمندان دادند. اين ارزش دارد، متمكنين اگر ميليون‏ها بدهند، به قدر ارزش اين نيست. پس روز زن، روز با اهميتى است و امروز روز زن است و امروز روز مخدرات است و اجتماع عظيم، اجتماع از اقشار مختلفه آنهايى كه نمى‏توانستند با هم مجتمع باشند، آنهايى كه اختناق نمى‏گذاشت با هم مجتمع شوند، همه با هم مجتمع شدند، همه با هم، برادر و خواهر، برادر و خواهروار مجتمع شدند در مكان مقدس، مكان مقدس فيضيه،

    صحيفه نور ج 6 صفحه 195

    محلى كه علم از آنجا به همه اقطار سرازير مى‏شود، محلى كه احكام الهى در آن بيان‏شود، از آن علم به همه جا رفت و از علم جهاد به همه جا. زن و مرد قم نمونه‏اند در علم و در عمل، زن ومرد ايران نمونه‏اند در علم و در عمل. در جوار حضرت فاطمه معصومه سلام الله عليها و روز ولادت صديقه عليها سلام واجتماع امت اسلامى بر محلى كه از اسلام است.

    تا قيام شما براى خداست پيروز هستيد

    دوستان من! اين اجتماع را، اين وحدت را حفظ كنيد. شياطين در صدد اختلاف انداختن هستند، اين وحدت كلمه را حفظ كنيد. اين قيام لله را حفظ كنيد. تا قيام شما براى خداست پيروز هستيد. آنان كه به عناوين مختلف در صدد تفرقه هستند خيانت به ملت مى‏كنند، خيانت به كشور مى‏كنند، خيانت به اسلام كنند، با هوشيارى فعاليت و توطئه‏هاى آنها را خنثى كنيد. اينها كه بين اقشار ملت در اطراف مملكت آشوب مى‏كنند و در صدد اختلاف انداختن هستند، عمال خارجى هستند، عمال آمريكا هستند، جيره‏خوار آنها هستند، از آن طرف مرزها پول مى‏آيد پيش اينها و اينها بين كارگرها تقسيم مى‏كنند كه كار نكنيد كه كارخانه‏ها راه‏نيفتد، كشاورزها را مانع مى‏شوند از اينكه به شغل خودشان ادامه دهند. اى كارگران محترم! اى كشاورزان عزيز! به كار خود ادامه دهيد، از اختلاف كلمه دست برداريد. امروز روزى است كه همه بايد براى اسلام و براى كشور خودتان كار كنيد، همه مكلف هستيد. اينها كه جلوگيرى از كار شما كنند، مى‏خواهند براى ارباب‏هاى خودشان راه باز كنند! مى‏خواهند ما را باز به آن ذلت زحمت بكشند. خداوند شما را از شر آنان حفظ كند. خداوند اسلام و مسلمين را پيروز فرمايد. خداوند به ما قدرت تفكر بدهد. خداوند به شما سعادت و سلامت عنايت فرمايد. والسلام عليكم و رحمة الله وبركاته‏

    
    previos page menu page next page
    

  10. #520
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 6 صفحه 196

    تاريخ: 28/2/58

    بيانات امام خمينى در جمع گروهى از عشاير جوانمرد و اورامانات

    در پنجاه و چند سال حكومت غاصب سلسله پهلوى به اقشار ملت چه گذشت‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من از برادرانم متشكرم كه از راه دور آمده‏اند كه از نزديك با هم صحبت كنيم و مطالبى كه مورد نظر است به گوش يكديگر برسانيم. آقايان مى‏دانند كه در اين پنجاه و چند سال حكومت غاصب سلسله پهلوى به اقشار ملت چه گذشت. شما مرزنشين‏ها در مرز مورد تجاوز و تعدى بوديد و آنهائى كه در مركز بودند، در مركز مورد تعدى بودند، منتها هر كس در هر جا كه هست آن تعديات آنجا را خوب ادراك مى‏كند، ماها كه اينجا هستيم، در طول مدت سلطنت غاصبانه اينها، اينجا را مشاهده كرديم و از مرزها چند خبرى گاهى شنيده مى‏شد لكن اطلاع صحيح نداشتيم. شما آقايان هم كه در مرزها بوديد همان مرزها را و محل خودتان را و گرفتارى‏ها را مى‏دانستيد و مشاهده مى‏كرديد لكن از اين مراكز اطلاعى نداشتيد مگر اينكه آن چيزى كه مى‏شنيديد. همه اقشار ملت در زحمت و رنج بودند، همه گرفتار بودند.

    وحدت كلمه زير لواى اسلام و پرچم توحيد حاصل شد

    در اين دو سال اخير كه ظلم آنها اوج گرفت و ملت هم كم كم طاقتش تمام شد و قيام كرد، نهضت كرد، يك نهضت اسلامى براى اسلام، براى احياى سنت رسول الله (ص) و يك وحدتى به خواست خداى تبارك و تعالى در همه جا از مرزها گرفته تا مراكز، از شهرستان‏ها تا دهات و قصبات، يك وحدت كلمه حاصل شد و اين وحدت كلمه زير لواى اسلام و پرچم توحيد حاصل شد كه اگر اسلام نبود و يك جنبش ملى، فرض كنيد يك جنبش سياسى بود، به اين طور گسترش نمى‏شد. جنبش‏هاى سياسى، جنبش‏هاى ملى از باب اينكه به اسلام ارتباطى ندارد، در يك محدوده كوچكى يك اشخاص محدودى گسترش پيدا مى‏كنند اينطور گسترش كه بچه‏هاى كوچك تا پيرمردها احزاب، قشرهاى مختلف بدون اينكه يك طايفه‏اى بين طايفه‏اى باشد، اين نهضت گسترش پيدا كرد اين نبود الا اين اراده خداى تبارك و تعالى، براى اينكه ملت اسلام را مى‏خواست، همه، در هر جا كه ملاحظه كرديد مى‏گفتند كه ما جمهورى اسلامى مى‏خواهيم، ما سلسله پهلوى نمى‏خواهيم، از اين جهت اين نهضت پيش برد و يك مطلبى كه همه، همه متفكرين، سياسيون محال مى‏دانستند، به اراده خدا تحقق پيدا كرد و

    صحيفه نور ج 6 صفحه 197

    الان كه ما با هم مجتمع هستيم همه درقم و شما از مرز، بدون اينكه خوفى از كسى داشته باشيد از سازمان امنيتى و از ارتشى و از دولتى خوف داشته باشيد آمديد با ما در اين اطاق مجتمع شديد.

    هوشيارى در مقابل توطئه منحرفين و ريشه‏هاى گنديده رژيم سابق‏

    و اين از بركات اين پيشرفت است كه اين سد طاغوتى شكسته شد و قشرهاى ظالمانه فرو ريخت و ما آزاد شديم و مملكت ما از دست چپاولگرها هم بيرون رفت مهمش. حالا كه ما آزاد شديم و مملكتمان را از دست ديگران گرفتيم آنها آرام نمى‏نشينند، آنها الان در صدد هستند كه توطئه‏هائى بكنند، يك اشخاصى را مامور كردند كه در اطراف مملكت طرف شمابيايند يك چيزى بگويند، در تهران يك جور، در خوزستان يك طور، در كردستان يك طور، در بلوچستان يك طور، در خراسان، در كرمان، اينها مأمورهايى هستند كه از طرف اجانب منتشرند الان و يك ريشه‏هائى از همان رژيم سابقند و يك مقدار هم از همين منحرفين با اسم‏هاى مختلف، اينها مأمورند كه نگذارند مملكت آرام باشد، اختلاف ايجاد كنند هر جا به يك صورتى، طرف مرزها كه برادرهاى ما در آنجا هستند به صورت اين مذهب و آن مذهب اختلاف ايجاد مى‏كنند، در آنهائى كه لسانشان ترك است، با آنهائى كه لسانشان كرد است، با آنهائى كه لسانشان فارس است به عنوان عشيره‏اى، به عنوان اينكه اين گروه با آن گروه دو زبان دارند، دو فرهنگ دارند، از اين راه، كردستان عليحده، آذربايجان عليحده، خراسان عليحده، به اين اسباب مختلف و تشبثات مختلفه مى‏خواهند كه بين برادرها را به هم بريزند. درتهران كه هم بيائيد مى‏بينيد كه به يك صورت‏هاى ديگرى مى‏ريزند توى دانشگاه‏ها، نمى‏گذارند دانشگاه‏ها باز بشود، هر چند روزى يك بهانه‏اى درست مى‏كنند با اين بهانه يك تظاهراتى مى‏كنند و يك اجتماعى مى‏كنند و يك اختلافاتى مى‏خواهند ايجاد بكنند. الان كه ما و شما برادرها با هم نشستيم اينجا، بايد با هم درد دلمان را بگوئيم كه چى است درد ما و درمان چى است. درد فعلى ما همين ريشه‏هائى است كه، ريشه‏هاى گنديده‏اى كه از رژيم سابق مانده است و مشغول مفسده هستند، در كارخانه‏ها مى‏روند نمى‏گذارند كارخانه‏ها به كار بيفتد، در صحراها و بيابان‏ها و كشاورزى مى‏روند نمى‏گذارند كشاورزى به‏راه بيفتد، بين رعايا اختلاف مى‏اندازند در هر جا به يك صورتى اينها دارند اختلاف مى‏اندازند. اين درد است اگر اين درد خداى نخواسته علاج نشود، من خوف اين را دارم كه همان مسائلى كه ما پنجاه و چند سال به آن مبتلا بوديم و همه شما تلخى آن را چشيديد به صورت بدترى باز برگردد به صورت غير صورت شاهنشاهى يك صورت ديگرى، يا اگر بتوانند به همان صورت. من خوف اين را دارم كه اگر ما علاج اين مصيبت را، اين درد را نكنيم همان مسائل برگردد دوباره، همان سازمان امنيت و همان مأمورين دولت و همان بساط كه امكان نداشت براى ما يك همچو روزى با هم بنشينيم صحبت كنيم. اگر رژيم سابق بود حالا شما همه توى حبس بوديد، از دم اين در كه آمده بوديد همه را گرفته بودند و بعد هم ريخته بودند ما را برده بودند. به شكرانه اين نعمتى كه خداى تبارك و تعالى به ما اعطا فرمود و ما را بر طاغوت غلبه داد و براى علاج اين دردى كه الان هست، هيچ چيز علاج نيست و هيچ

    صحيفه نور ج 6 صفحه 198

    چيز شكرانه اين نعمت نيست الا اينكه ما با هم برادروار مجتمع باشيم.

    (قيام لله) تنها موعظه خداوند تبارك و تعالى‏

    دو مطلب را در نظر بگيريد: يكى وحدت كلمه كه همه با هم باشيد و يكى براى خدا بودن كه قياممان و نهضتمان براى خدا باشد. خداى تبارك و تعالى دستور داده است به رسول اكرم (ص) كه بگو به امت ما كه من يك موعظه دارم فقط يك دانه موعظه و آن اين است كه براى خدا قيام كنيد، قيام كنيد براى خدا. (اعظكم بواحده ان تقوموالله) اگر چنانچه يك نفر هستيد و مى‏خواهيد براى خدا قيام كنيد، قيام كنيد. براى خدا باشد، اگر اجتماعى هم هست قيامتان براى خدا باشد. اين موعظه‏اى است كه خداى تبارك و تعالى به وسيله وحى براى ما ملت فرستاده و فرموده همين يك موعظه را من دارم. توى اين موعظه همه چيز هست اگر چنانچه ملت قيام بكند و قيام براى خدا باشد اين ملت پيروز است. الان ما بايد به اين دستور الهى رفتار كنيم و اين نهضت كه تا اينجا رسانديد و بحمد الله قيام را كرديد و تا حالا هم آنطورى كه من‏فهمم لله بود يعنى همه‏مان اسلام را خواستيم، اين مطلب را ما بايد نگهش داريم يعنى اين يك مسأله‏اى است الهى، مكلفيم ما، مائى كه مسلمان هستيم، تابع دستورات خدا هستيم، مكلفيم كه اين نهضت را كه براى خدا بود حفظش كنيم، حفظش به اين است كه با كمال هوشيارى ملاحظه كنيد كه اينهائى كه مى‏آيند و مى‏گويند كه شما باكى دو طايفه‏ايد، شما كردستانى هستيد، آنها لرستانى هستند، آنها كجا، با كمال هوشيارى ببينيد كه اينها كى هستند، چرا اين حرف را حالا مى‏زنند يك ملتى كه همه با هم پا شدند مى‏خواهند زندگى خودشان را اداره كنند، مى‏خواهند دست اجانب را از مملكت خودشان كوتاه كنند و كوتاه هم كردند، آنى كه حالا مى‏آيد مى‏گويد كه شما سنى هستيد شيعه هستند، شما كردستانى هستيد و آنها لرستانى هستند و شما جبهه گذا هستيد، در شهرها هم شما جزء چه حزبى هستيد، فلان توى چه حزبى هست، اينها را ما بايد با هوشيارى دقت كنيم، ملاحظه كنيم، مطالعه كنيم در حالشان كه اينها از كجا الهام مى‏گيرند كه مى‏آيند مردم را نمى‏گذارند آرام باشند، اينها را كى وادار مى‏كند، پشت پرده چه دستى هست كه اينها را وادار مى‏كند كه (نگذاريد كارخانه‏ها راه بيفتد) در صورتى كه اگر كارخانه‏ها راه بيفتد، خوب، زندگى روزمره مردم اداره مى‏شود (نگذاريد كشاورزى تحقق پيدا كند) اگر كشاورزى تحقق پيدا كند به صلاح ملت است. چه اشخاصى اينها هستند؟ از كجا اينها الهام ميگيرند؟ از كجا آمدند؟ از آن طرف مرز بسيارى از اينها در آنوقتى كه شلوغ شد و انقلاب شد و و جلو افتادند مسلمين و ريشه اينها را خواستند بكنند، اين اشخاصى كه تهيه شده بودند براى آشوب، هى از آن طرف مرزبا تذكره‏هاى ساختگى و امثال ذلك، خيلى‏شان اينجورى آمدند، يك اقشارى هم بودندكه در خود آنجاها بودند و از تتمه همان دستگاه بودند و جيره‏خوار آنها بودند، ديدند كه الان خطر برايشان هست وقتى دست ارباب‏ها كوتاه شد، نوكرها هم محروم شوند، اينها هستند كه افتادند توى جمعيت، بين شما مى‏آيند يك حرف را زنند، بين دسته ديگر مى‏روند ديگر مى‏روند يك حرف مى‏زنند، آذربايجان يك جور حرف

    صحيفه نور ج 6 صفحه 199

    مى‏زنند، كردستان يك جور حرف مى‏زنند، هر جا يك طور. ماها اگر تحت تاثير اينها واقع بشويم كه دنبال آنى را كه آنها مى‏خواهند كه همه به هم بريزند و برادرها بريزند به جان هم، اگر يك همچو چيزى بشود، آنها قدرت پيدا مى‏كنند و از پشت خنجر مى‏زنند به ما.

    رفتار برادرانه و حفظ وحدت كلمه از دستورات مهم اسلام‏

    ما بايد همه با هم توجه به اين بكنيم كه همانطورى كه اسلام فرموده‏است (واعتصمو ا بحبل الله حميعاً ولاتفرقوا) همه با هم دست به هم بدهيد و اعتصام به حبل خدا بكنيد و براى خدا اجتماع كنيد و تفرقه نباشد در كار، از تفرقه بترسيد، همه‏مان، اين مساله واضحى است كه امروز آنچه ما را پيش برد اين وحدت كلمه بود، تفرقه اين وحدت كلمه را از بين مى‏برد، وقتى كه از بين برد اين رمزى كه رمز پيروزى ما بود از دستمان گرفته مى‏شود، گرفته كه شد شكست مى‏خوريم. اگر خداى نخواسته ما در اين نهضت شكست بخوريم ديگر ايران به حال استقلال بر نخواهد گشت، ديگر ايران به حال آزادى بر نخواهد گشت براى اينكه يك نمونه بود اين نهضت، يعنى شايد در طول تاريخ يك همچو نهضتى تحقق نداشته است. اين يك امر نمونه‏اى بود و يك چيزى نيست كه بشود تكرار بشود، دوباره از سر گيرد، كسى بتواند يك همچو نهضتى را ايجاد بكند، بايد آنوقت ما تن در بدهيم به اسارت تا آخر، نسل‏هاى بعد هم همين طور تا آخر. بنابراين عقل و دين و وجدان انسان اقتضاء مى‏كند همانطور كه اسلام فرموده است كه همه برادريد، (المومنين اخوه) برادرند همه، همانطور كه اسلام دستور داده است كه شماها برادريد با هم، بايد به برادرى رفتار كنيد يعنى اگر دو تابرادر را يك كسى به او حمله بكند، دوتائى با هم آن را دفع و نابود مى‏كنند. الان ما مورد حمله اين قشر قليلى كه از اينها مانده است هستيم، حمله‏شان يك حمله سياسى است كه بريزند نگذارند ما مجتمع بشويم، متفرق از هم باشيم. شماها بايد بيدار بشويد، همه باهم دست برادرى بدهيد و براى خاطر قرآن، براى خاطر حفظ احكام خدا، براى خاطر خدا دست از اختلافات و حرفهائى كه اينها منتشر مى‏كنند دست برداريد، همه با هم برادروار اين اقشار را هم بيرون بريزيم، همه با هم در هم در يك محيط انسانى اسلامى آرام زندگى بكنيم. من از خداى تبارك و تعالى خواستارم كه همه مسلمين را در هر جا هستند ارشاد كند، همه مسلمين را در هر جا هستند سعادتمند كند، وحدت كلمه را بين همه مسلمين در هر جا هستند متحقق گرداند و خصوصاً برادرهاى ايرانى ما.

    در مرزهائى كه شما هستيد مسووليت زيادتر هست‏

    از خدا مى‏خواهم كه اين برادرهاى ايرانى ما را هم هوشيار كند، هم توجه به ايشان بدهد كه گوش به اين حرفهائى كه اينها مى‏آيند مى‏زنند، اينها همه غرض دارند، مرض دارند، گوش به حرف اينها ندهند، همه باهم برادروار انشاء الله به زندگى خودشان ادامه بدهند و آنجا در سر حدات شما، در مرزهايى كه شما هستيد مسؤوليت در مرز خيلى زيادتر هست، چنانكه در مركز هم زياد است. اينجا يك‏

    صحيفه نور ج 6 صفحه 200

    نحو مسؤوليتى است براى اهل مركز، آنجا يك نحو مسؤوليتى است براى اهل مرز. مرزنشين‏ها به وظيفه شرعى مرزنشينى‏شان عمل بكنند و مركزنشين‏ها به وظيفه شرعى مركزنشينى‏شان عمل بكنند تا انشاءالله با وحدت كلمه و رفع اختلافات و نبودن اختلافات و نترسيدن، اينها مى‏ترسانند، منتشر كرده بودند كه مسلمانان مى‏خواهند يهودى‏ها را قتل عام كنند، چند روز پيش از اين يهودى‏ها روسايشان آمده بودند اينجا، گفتيم كه خوب، شما ديديد كه مسلمان‏ها پيروز شدند، يهودى‏ها هم دارند زندگى‏شان را مى‏كنند، به يهودى‏ها كارى ندارند. اينها مى‏خواهند نگذارند كه دو نفر با هم باشند و ما بايد علاج كنيم اين درد را به اينكه در مقابل آنها بايستيم و با هم باشيم. از خداى تعالى خواستارم كه همه مسلمين را در هر جا هستند ارشاد كند، همه مسلمين را در هر جا هستند سعادتمند كند، وحدت كلمه را بين همه مسلمين در هر جا هستند متحقق فرمايد و خصوصاً برادرهاى ايرانى ما.

    و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

صفحه 52 از 208 نخستنخست ... 24248495051525354555662102152 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/