previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 181
تاريخ: 26/2/58
پيام امام خمينى در جمعى از بانوان مشهد
بسم الله الرحمن الرحيم
اختناقى كه در زمان اين پدر و پسر بود در طول تاريخ ايران سابقه نداشت من قبلاً بايد از شما بانوان محترمه كه در اين آفتاب گرم، زير آفتاب سوزان نشستهايد عذر بخواهم و تشكر كنم. من در خارج كه بودم و همين طور داخل، آن فعاليتهاى ارزنده بانوان مشهد را مىشنيدم و بايد فخر كنم به همچو خانمها، به همچو بانوان. من در عين حال كه مىبينم شما در زحمت گرما هستيد مختصراً دو سه كلمه با شما عرض مىكنم. ما از كارهائى كه دولتها يا صاحبان قدرت انجام مىدهند آن چيزهائى كه نقطه ابهام ممكن است داشته باشد كشف مىكنيم. رضا شاه آمد، كودتا كرد و ايران را، دولت ايران را ساقط كرد و خودش جانشين شد، بعد هم محمدرضا. اينها كارهائى كردند كه بعضى از آن كارها ابتدائاً شايد به نظر اشخاص غافل يك كار مثبت مفيد بود و كارهاى ديگرى كردند كه با اسم اصلاح، با اسم تمدن انجام دادند، كارهائى را كه فسادش كشف شد مثلا اصلاحات ارضى. اصلاحات ارضى ابتدائاً خيلى سر و صدا كردند كه (ما مىخواهيم براى دهقانان چه، ديگر رعيت و اربابى از بين رفت، دهقان شدند، همه چه) از اين حرفهائى كه در روزنامهها نوشتند، در راديوها گفتند در نطقها پخش كردند كه مردم را گول بزنند لكن حالا ما فهميديم، قبلاً هم مىدانستيم، حالا ملت فهميد كه قضيه اصلاحات نبود نمىخواستند دهقان را آزاد كنند، نمىخواستند دهقان و طبقه مستمند را به نوائى برسانند بلكه مقصد اين بود كه ايران را بازارى كنند از براى آمريكا و كشاورزى ايران را تباه كنند تا محتاج بشود ايران به آمريكا در همه چيز كه الان باز اين احتياج به خارج هست. صحبت از اصلاحات ارضى بود لكن فهميديم كه به فساد كشيدند مملكت را. يا مثلاً (آزادى براى قشرها، براى زنها، براى مردها، آزاد زنان، آزاد مردان!!) ما و شما همه ديديد كه در زمان اين پدر و پسر آن اختناقى بود كه شايد در طول تاريخ ايران سابقه نداشت، نه مرد آزاد بود و نه زن، همه در اختناق بودند، همه در رنج بودند. يك روز جشنها بر پا مىشد كه ما كاپيتولاسيون را لغو كرديم (زمان رضاخان) يك روز حرفها زده مىشد و در روزنامهها، در نطقها براى اينكه مملكت پيش رفته است، يك وقتى همان معنا را باز برقرار مىكردند و مصونيت مىدادند به آمريكائىها. اين تابع اين بود كه قدرتمند چه بكند، هر چه آن قشر قدرتمند يك كارى مىكرد ديگران دنبال او هياهو مىكردند، در مجلس دست نشانده هياهو مىشد و مداحى مىشد.
صحيفه نور ج 6 صفحه 182
قضيه (كشف حجاب) قضيهاى نبود كه اينها بخواهند براى خانمها خدمت بكنند از جمله چيزهائى كه در زمان رضاخان به تبع آتا ترك انجام گرفت يكى اتحاد شكل بود و يكى كشف حجاب. آنوقت اين اتحاد شكل و اين كشف حجاب را در بوق و سرنا، بلند گوهاى آنها چه تعريفهائى كردند، چه مداحىهائى كردند. از آخوند كه مخالف با اين مسائل بود چه تكذيبهائى كردند، چه شعرهائى گفتند، شايد شعرهايش را بعضىاش را شنيده باشيد، چه شعرهاى هجوى مىگفتند و گفتنى نيست. بعد ديديم كه قضيه كشف حجاب قضيهاى نبود كه اينها بخواهند براى خانمها خدمت بكنند، اينها مىخواستند كه براى اين طبقه هم با زور آزمائى و با فشار، با زور اين قشر را هم نابود كنند، آن ماثرى كه اينها دارند، آن خدمتهائى كه اين قشر مىخواهند به ملت بكنند، آن خدمتهاى ارزندهاى كه بانوان ما عهدهدار آن هستند، آن از دستشان گرفته بشود و نگذارند اينها آن خدمت اصيلى كه بايد بكنند و آن تربيت بچهها كه بعدها مقدرات مملكت به دست آنهاست اينها نگذارند كه اين خدمت انجام گرفته بشود، مبادا بچهها در دامن اينها تقوا پيدا بكنند، در دامن اينها تربيت اسلامى بشوند، تربيت ملى بشوند و بعد در دبستانها كه آمدند و بعد در دبيرستانها كه رفتند نتوانند آنها با تبليغاتى كه آنجا مىكنند و استادهائى كه از خودشان آنجا مىگذارند و مبلغينى كه در آنجا دارند نتوانند اينها را برگردانند، از اين جهت نقشه اين بود كه اين بانوان را از آن مقام اصيل بزرگى كه دارند كنار بزنند و به خيال خودشان نيمى از اين جمعيت ايران را آزاد كنند. ديديد كه چه جور آزاد كردند، من ديدم كه، شماها شايد اكثراً يادتان نباشد، من ديدم كه چه كردند با اين بانوان محترم ايران، چه فشارها آوردند، با چه سرنيزهها اين كار بيجا را انجام دادند و بعد هم خواستند نتيجه بگيرند كه كار اصيل را از دست اينها بگيرند و تربيت اولاد را اينها نتوانند بكنند. اينها اگر وارد بشوند در شغلهاى مثلاً ديگر، شغلهاى غير اساسى نمىتوانند به طور اصالت رفتار كنند. البته شغل براى زن، شغل صحيح براى زن هيچ مانعى ندارد لكن نه آنطورى كه آنها مىخواستند، آنها نظرشان به اين نبود كه زن يك اشتغالى پيدا بكند، نظرشان به اين بود كه زن را مثل مردها هم، زنها را و مردها را از آن مقامى كه دارند منحط كنند نگذارند يك رشد طبيعى از براى قشر زن پيدا بشود يا يك رشد طبيعى از براى قشر مرد، نگذارند بچههاى ما تربيت صحيح بشوند و لهذا از آن اول جلويش را گرفتند، دامن بانوان كه مركز تربيت اطفال است محروم شد بسياريش از اين. بعد در دبستانها بچهها رفتند آنجا هم با تبليغات سوئى، با كتابهاى منحرفى آنها را منحرف كردند بعد در دانشگاه كه رفتند عمال خود آنها نگذاشتند رشد صحيح بكنند، نگذاشتند دانشمندان صحيح تربيت بشود، اشخاص ملى صحيح، اشخاص اسلامى صحيح تربيت بشود. ما از آن كارهائى كه اينها كردند كه ديديم برضد مليت ما، برضد مصالح كشور ما بود مثل قضيه كاپيتولاسيون، مثل قضيه عرض مىكنم كه كشاورزى، مثل ساير قضايا، مىفهميم كه اصل اساس بر اين بود كه انحراف درست كنند، اساس بر اصلاحات نبود اساس اين بود كه نگذارند يك مملكتى رشد بكند و لهذا از آن مىفهميم كه آن كشف حجابى كه رضاخان به تبع تركيه و به تبع غرب و به ماموريتى كه داشت، آن بر خلاف مصلحت مملكت ما بود و ما ديديم كه عضو فعالى كه
صحيفه نور ج 6 صفحه 183
كار از او مىآيد، آن كه در اين نهضت خدمت كرد شماها بوديد، شما بوديد كه با همين وضعى كه الان اينجا حضور داريد با همين وضع در خيابانها ريختيد و به نهضت ما كمك كرديد. آنهائى كه تربيت شده آنها بودند اگر هم دخالت كردند، باز يك قشرىشان بود كه نزديك بودند به آنطورى كه شماها هستيد، آنهائى كه تربيتشان آنطور بود، آنها كارى به اين مسائل نداشتند همانطورى كه بعضى از مردها در اين نهضت هيچ دخالت نداشتند حالا آمدهاند خواهند كه استفاده كنند. حالا كه اين طبقه مستضعف، اين طبقهاى كه ديگران ضعيف مىشمردند و بحمد الله قوى بودند، اين طبقهاى كه اينها مىگويند طبقه سوم و اينها طبقه اول هستند و آنها طبقه جهنمى سوم بلكه هفتم، اينها بودند كه براى كشور كار كردند، اينها اين سد بزرگ را شكستند، اين طبقه بودند كه راه را باز كردند، حالا آقايان از آمريكا و اروپا سرازير شدند به اينجا و مىخواهند استفاده كنند. بعضى بانوان هم كه هيچ دخالت در اين مسائل نداشتند حالا سر اين خوان يغما خيال خودشان اين است كه استفاده كنند. الان هم شما طبقهاى كه خداوند حفظتان كند، خداوند سعادت به شما بدهد شما هيچ توقعى نداريد شما همان خدمتگزار براى اسلام بوديد، حالا هم هستيد هيچ كدام توقع نداريد به اينكه چه بشويد و چه بشويد، خدمت را شما كرديد و بعد هم شما مىكنيد، آن توقع دارهاى بيجا كه هيچ به اين امور كار نداشتند يك نفر كشته ندادند آنها حالا آمدند يكى مىخواهد وزير بشود، يكى مىخواهد وكيل بشود، يكى مىخواهد چه بشود. اين يك خيال خامى است به سر اينها. خوب است كه در كارهاى خودشان تجديد نظر بكنند.
اين طبقه محروم بودند كه اين نهضت را به پيش راندند
اين يك خيال باطلى است كه ديگران زحمت بكشند و شما آرام باشيد و در محل خودتان يا در خارج و حالا بيائيد و بخواهيد زحمت ديگران را از آن منفعت، شما ببريد. اول كسى كه حق به اين ملت پيدا كرد همين جمعيت هستند كه الان اينجا نشستند و آن جمعيتى كه اينها نماينده آنها هستند از بانوان محترم مشهد و ساير بانوان ايران. در مردها هم همان طبقه كارگر و همان طبقه كشاورز و همان كاسبهاى جزء و همان اشخاصى كه در دانشگاهها هستند و محروم، در قشرهاى ما هستند و محروم، اينها بودند كه اين نهضت را به پيش راندند و حالا هم اينها توقع شان اينقدرها نيست كه آنها هست. آن توقع دارها آنهائى هستند كه هيچ كارى نكردند، آنها حالا آمدهاند مىخواهند مثلاً فرض كنيد رئيس جمهور بشوند، آنها حالا آمدهاند مىخواهند نخست وزير بشوند، آنهائى كه بلندگوى همين دستگاه بودند حالا مىخواهند كه يك كارى انجام بدهند دوباره در اينجا بيايند. انقلابى شدهاند همه، امروز هر كس مىآيد پيش ما مىگويد كه ما مبارزبوديم من مىبينم، مىدانم دروغ دارد به من مىگويد لكن خوب من چه بگويم به اين آدم. (ما در آن زمان مبارز بوديم ما حبسها ديديم چه ديديم) از اين گزافگوئىها، خيال مىكنند كه من بى اطلاعم. خوب من اطلاع دارم كه شما آنوقت همهتان يا بسياريتان نوكر بوديد، بسياريتان كارهايتان براى آنها بود حالا آمدهايد انقلابى شدهايد. خير شما انقلابى نيستيد و نخواهيد بود. هر روزى كه خداى نخواسته يك تقى بلند بشود و يك شكستى خداى
صحيفه نور ج 6 صفحه 184
نخواسته پيدا بشود شما از آن اشخاصى هستيد كه فوراً جلو مىآئيد و مىگوئيد زنده باد كذا. ما شماها را مىشناسيم، خودتان را اصلاح كنيد، يك قدرى توجه داشته باشيد. ما بايد براى اين طبقه كارگر و كارمند كه طبقه ضعيف هستند، طبقهاى هستند كه شماها اينها را پائين مىدانيد و اينها از همه شما بالاتر و بلند مقامتر هستند، بايد دولتها براى اينها كار بكنند. شما كه آلات والوف داريد و در بانكها داريد و در خارج داريد و در داخل داريد و شركتها داريد و تجارتها داريد، شماها چه گوئيد؟ اينهائى كه هيچ چيز ندارند و در اين امور دخالت كردند، خدا مىداند آن روزى كه من در تلويزيون ديدم كه نمايش مىداد اين زاغهنشينان تهران را، وقتى پرسيد از يكىشان كه خوب شما اينجا چه مىكنيد گفت ما صبحها كه مىشود با بچههامان مىرويم به تظاهر. اين زاغهنشين بيچاره تظاهر كرده است و اين پيروزى را آورده است، دولتها براى اين زاغهنشين يك كارى بكنند، شماها كه كنار نشسته بوديد حالا آمديد خواهيد كه استفاده كنيد، استفادهچىها بروند سراغ كارشان. خداوند انشاء الله اين طبقه را حفظ كند، خداوند شما بانوان عزيز محترم را حفظ كند، خداوند به شما سعادت عنايت كند. شما از قبل من به همه بانوان مشهد كه از طرف آنها نمايندگى داريد سلام برسانيد. من خدمتگزار همه شما هستم.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)