صفحه 46 از 208 نخستنخست ... 364243444546474849505696146 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 451 تا 460 , از مجموع 2079

موضوع: صحيفه نور

  1. #451
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 6 صفحه 17

    تاريخ 26/1/58

    بيانات امام خمينى در جمع پرسنل پادگان‏هاى فرح آباد و لشگرك

    رمز پيروزى نهضت، وحدت كلمه و اتكال به خدا و استقبال از شهادت بود

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    جوانان غيور خوش آمديد. درود بر شما جوانان برومند، درود بر شما كه در اين روز با ما مواجه هستيد و من نيروى شجاعت شما را از نزديك مشاهده مى‏كنم. عزيزان امروز من به شما تبرك مى‏گويم، دو تبريك، يكى تبريك اينكه طاغوت رفت و برگشتن ندارد، اختناق دفن شد و برگشتن ندارد، بستگى به اجنبى قطع شد و برگشتن ندارد. تبريك دوم، تبريك جمهورى اسلامى، اسلامى كه تمام اقشار در آن زندگى به رفاه بكنند، اسلامى كه همه آزاد باشند، اسلامى كه استقلال را براى ما حفظ كند، اسلامى كه طبقات ضعيف را برومند كند، اسلامى كه طرفدار مستضعفين هست. من به شما تبريك مى‏گويم اين اسلام را، لكن شرط آن اين است كه با هم وفادار باشيم و همه سرباز اسلام باشيم. رمز پيروزى امروز ما اين است كه اتكا به خداى تبارك و تعالى داشتيم. رمز پيروزى ما اين است كه جنبه فقط سياسى نبود، فقط براى نفت و امثال اينها نبود، جنبه، جنبه معنوى بود، اسلامى بود، جوانان ما آرزوى شهادت مى‏كردند، جوانان ما شهادت را استقبال مى‏كردند همانطور كه در صدر اسلام سربازهاى اسلام شهادت را استقبال مى‏كردند. سربازان ما از شهادت باك ندارند براى اينكه مردن را يك چيز فنا شدن نمى‏دانند. سربازان ما شهادت را سعادت مى‏دانند و براى اين سعادت كوشش مى‏كنند. رمز پيروزى، اتكاء به قرآن و اين شيوه شيعه مقدس كه شهادت را استقبال مى‏كردند، بوده، خوف در دل آنها نبود، در عين حال كه تانك‏ها و مسلسل‏ها به روى آنها آتش مى‏گشود آنها استقبال مى‏كردند، خوف نداشتند. مشت بر تانك غلبه كرد، مشت بر مسلسل غلبه كرد مشت بر ابرقدرتها غلبه كرد. اين رمز را حفظ كنيد، اين رمز پيروزى را تاحفظ كنيد پيروز هستيد. ملت ما تا با خداست پيروز است. ملت ما تا پناهگاه او اسلام است پيروز است. پرچم قرآن تا برفراز سر ملت ماست پيروز است. اين رمز را حفظ كنيد، توجه داشته باشيد كه نهضت‏هاى سابق نهضت‏هايى بود كه يا سياسى بود يا نيمه اسلامى. نهضت امروز تمام اسلامى است، نهضت امروز براى خداست، همه فرياد مى‏زنند اسلام، همه فرياد ميزنند جمهورى اسلام. اين رمز است كه ما را پيروز كرد و شما هم اين رمز را حفظ كنيد.

    صحيفه نور ج 6 صفحه 18

    هوشيارى جهت مقابله با تبليغات سوء و توطئه‏هاى دست نشاندگان‏

    توجه داشته باشيد كه شياطين در بين همه طبقات منتشر شده‏اند كه براى ارباب‏هاى خود راهى باز كنند، اينها مى‏خواهند همان بساط سابق را اوج بدهند. شما توجه داشته باشيد كه آنها را در بين خودتان راه ندهيد، دفع كنيد آنان را. شما بدانيد كه با اسلام مى‏توانيد مستقل باشيد و با اسلام مى‏توانيد آزاد باشيد. قرآن شما را آزاد قرار داده است و قرآن استقلال شما را بيمه كرده است. كسانى كه در بين شماها رخنه مى‏كنند و مى‏خواهند تبليغات سوء بكنند يا به اسم دلسوزى براى كارگران با به اسم‏هاى ديگر، اينها خائن به ملت ما هستند، اينها براى كارگران هيچ دلسوزى ندارند، اينها مى‏خواهند مملكت ما آشفته باشد و مملكت ما گل آلود باشد و از گل آلود و آب گل آلود ماهى بگيرند، اينها دست نشاندگان آمريكا يا غير آمريكا هستند و اينها هستند كه مى‏خواهند باز ما را به آن اختناق و به آن وابستگى برگردانند. بيدار باشيد برادران من، بيدار و هوشيار باشيد. مخالفت با ارتش محمدى، مخالفت با اسلام است شما نظاميان، شما ارتشيان از ما هستيد، برادرهاى عزيز ما هستيد، فرزندان عزيز و برومند ما هستيد و ما از شما هستيم. ملت ما پشتيبان شماست و شما پشتيبان ملت. شما حافظ استقلال مملكت هستيد و هر كس با شما مخالفت كند با استقلال مملكت مخالفت كرده، با اسلام مخالفت كرده. من اعلام مى‏كنم كه اگر كسى با ارتش ما مخالفت امروز بكند با اسلام مخالفت كرده است، با پيغمبر اسلام مخالفت كرده است. امروز ارتش، ارتش طاغوتى نيست، ارتش محمدى است.

    و من به شما برادران سفارش مى‏كنم كه حفظ نظم را در پادگان‏هاى خود بكنيد، حفظ نظام را به همانطور كه سابق بوده است بكنيد، از بزرگ‏ها حرف شنوى بكنيد، اخلال نكنيد و همين طور راه ندهيد كسانى را كه مى‏خواهند در نظام شما اخلال بكنند. اينهامخالف حيثيت مملكت ما هستند. شما حيثيت مملكت مارا خودتان بايد حفظ كنيد و حفظش به اين است كه نظام را حفظ كنيد و آن چيزى كه در قانون نظام است شما بايد حفظ كنيد و ما پشتيبان شما و شما پشتيبان ما باشيد و ملت پشتيبان همه باشد و ما اين راه را كه تا نيمه آمده‏ايم تا آخر انشاءالله برويم و ديگر اجازه ندهيم كه ديگران در مقدرات مملكت ما دخالت كنند و با مشت به دهان اشخاصى بزنيم كه اجانب را مى‏خواهند بر ما مسلط كنند. خداوند شماها را حفظ كند و سعادتمند كند در دنيا و آخرت

    والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته‏

    
    previos page menu page next page
    

  2. #452
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 6 صفحه 38

    تاريخ 29/1/58

    بيانات امام خمينى در جمع گروهى از فرهنگيان رفسنجان

    اين دست غيب الهى بود كه همه مردم بلاد از دهات تا شهرهاى بزرگ همه يك كلمه را مى‏گويند

    بسم الله ارحمن الرحيم‏

    اين حقيقتى است كه بايد اعتراف كرد كه قلعه محكمى بود كه احتمال فتح او نمى‏شد و فتح شد و دژ عظيمى بود كه احتمال شكستن او نمى‏رفت و شكسته شد. ملتى با نداشتن هيچ ابزار و ساز و سلاح بر ابر قدرت‏ها و بر قدرت شيطانى كه تا دندان مسلح بودند غلبه كرد لكن اين من نبودم كه اين غلبه را نصيب شما كرد اين خداى تبارك و تعالى بود. من در پاريس كه بودم و مى‏شنيدم كه تمام مردم بلاد از آن اقصا بلاد تا مركز، از دهات كوچك تا شهرستان‏هاى بزرگ همه با هم متحد شدند و همه يك كلمه مى‏گويند و آن اينكه سلسله پهلوى نه و جمهورى اسلامى آرى. من آنجا اينطور فهميدم كه اين دست، دست غيب است. انسان نمى‏تواند اين وحدت را تحصيل كند. انسان‏ها شعاع فعاليتشان محدود است ممكن است يك شهر را، يا يك استان را ممكن است كه به وحدت كلمه برساند ممكن است كه يك گروه از مردم را وحدت كلمه درشان ايجاد كند لكن يك كشور سى و چند ميليونى با اختلاف گروه‏ها، با اختلاف آمال و آرزوها، با اختلاف فهم و شعور آنها همه با هم مجتمع شدند و همه با هم دست به هم دادند و يك مطلب را خواستند، اين نيست الا اينكه دست غيبى در كار است، خداى تبارك و تعالى به وسيله امام زمان سلام الله عليه من از آنوقت ياس در من هيچ وقت نبوده است لكن از آن وقت بسيار اميدوار شدم كه اين مطلب به پيروزى خواهد رسيد، البته اين معنا كه پيروزى به اين سهلى و به اين زودى نصيب بشود، يك ملتى كه هيچ ندارد در مقابل يك قدرت شيطانى، با اينكه مثل آمريكا و انگلستان به صراحت و شوروى هم پشتيبانى داشتند، همه قواى شيطانى دست به دست هم داده بودند در مقابل يك مشت ملت، لكن اينجا قواى رحمانى در كار بود، با خداى تبارك و تعالى هيچ كس نمى‏تواند ستيزه كند، اينجا دست غيبى الهى بود و تا اين دست هست و تا اين عنايت الهى هست شما پيروزيد.

    براى حفظ نهضت در برابر اخلال تفرقه افكنان و تبليغات شياطين بيدار باشيد

    همت كنيد كه اين نهضت را به همانطور كه هست، اين نهضت را به همين گرمى كه هست حفظ

    صحيفه نور ج 6 صفحه 39

    كنيد. اگر بخواهيد به يك مملكت مستقل، آزاد، به يك كشورى كه خودش روى پاى خودش بايستد و كارهاى خودش را اداره كند، بخواهيد به يك همچو كشورى برسيد و پيروز بشويد و تا آخر پيروزى را ادامه بدهيد، بايد اين رمز پيروزى را حفظ كنيد. رمز پيروزى توجه به خدا بود. اشخاصى مى‏آمدند از جوان‏هاى برومند پيش من و مرا قسم مى‏دادند كه شما دعا كنيد ما شهيد بشويم. اين عنايت خدا بود. اين تحول، تحولى بود كه به دست بشر نمى‏نشد انجام بگيرد. در ملت يك تحول روحى پيدا شد. يك تحول باطنى پيدا شد، اين تحول باطنى به دست خدا بود، با عنايت خدا بود. يك ملتى كه در چند وقت پيش از اين اگر پاسبانى مى‏آمد در بازار و مى‏گفت بايد تعطيل كنيد يا بايد بيرق بزنيد، كسى براى خودش حق قائل نبود كه مخالفت كند، به‏اندك وقتى به آنجا رسيد كه ريختند در خيابان‏ها و مرگ بر فلان گفتند، اعتنا به توپ و تانك و مسلسل نكردند، اعتنا بر قواى شيطانى نكردند اين تحول، تحول الهى بود. كارى كنيد كه اين تحول از بين نرود. اينكه الان به دست آورديد و ملت ما به دست آوردند اين از بين نرود، وحدت كلمه را حفظ كنيد، توجه به خدا را تقويت بدهيد روح خودتان رامتوجه به خدابكنيد.شياطينى كه‏دربين شمامى خواهند تفرقه بيندازند طرد كنيد. آنها را يا ارشاد كنيد اگر قابل باشند و يا طرد كنيد.آمريكا باز چشمش به ايران است، به نفت ايران است،به مخازن ايران است، به اين زودى نميتواند اغماض كند و ساير ممالك. شما اگر بخواهيد اين چشم‏ها را كور كنيد واين دست‏ها را قطع كنيد، بايد با همين رمزى كه تاكنون پيش آمديد از اين به بعد هم اين رمز را حفظ كنيد، اين كليد را حفظ كنيد. آن رمز توجه به خدا، همه يك مطلب و آن اسلام، همه يك مطلب و آن،شرك نه، اسلام آرى. اگر اين رمز از دست ما خداى نخواسته گرفته بشود، اگر اين شياطين كه الان عمال آمريكا و ممالك ديگر در بين مردم هستند و آشوب مى كنند، نمى‏گذارند زراعت ما، كشاورزى ما به جريان بيفتد، نمى‏گذارند كارخانه‏هاى ما به جريان بيفتد، نمى‏گذارند مدارس ما باز بشود، اگر اين عناصر در بين شما باشند و خداى نخواسته رخنه كنند و شما منفعل از حرف‏هاى آنها بشويد و جوان‏هاى ما غفلت كنند و توجه به آنها بكنند و تبعيت از آنها بكنند و در خيابان‏ها راه بيفتند، تظاهر بكنند در زمانى كه تظاهر نبايد بكنند، اگر خداى نخواسته اين اشخاص فعالى كه با الهامات شيطانى مردم را مى خواهند منحرف كنند موفق بشوند من خوف آن دارم كه بساط برگردد به حال اول، من خوف آن دارم كه باز اختناق پيش بيايد، من خوف آن دارم كه باز استقلالى كه ما تحصيل كرديم از دست ما برود. عزيزان من بيدار بشويد، اينها كه در بين طبقات مردم افتاده‏اند بشناسيد، اينها اگر چنانچه غمخوار ملت هستند، چرا نمى‏گذارند ملت آرام باشد؟ چرا نمى گذارند رفراندم انجام بگيرد؟ رفراندم كه امر ملى بود، چرا صندوق‏ها را آتش زدند؟ چرا مردم را منع مى كردند؟ تحريم مى‏كردند رفراندم را؟ رفراندم كه مال ملت بود، آن كه ديگر مربوط به طاغوت نبود، مربوط به اجانب نبود، مربوط به ملت بود، چرا اين كار را مى كردند؟ كشاورزى را چرا نمى‏گذارند به جريان بيفتد؟ افتادند دور دهات وفساد مى كنند و نمى‏گذارند كه به جريان بيفتد. كارخانه‏هاى ايران را چرا نمى‏گذارند اينها به جريان بيفتد؟ براى اينكه اگر اينها به جريان بيفتد آرامش پيدا مى شود، اگر آرامش پيدا شد دست ارباب‏ها قطع خواهد شد اينها

    صحيفه نور ج 6 صفحه 40

    مى خواهند دست آنها باز باشد، اينها مى خواهند باز برگردانند به همان زمان ولو با يك فرم ديگر، البته شاهنشاهى ديگر قابل عود نيست لكن به صورت‏هاى شيطانى ديگر. بيدار بشويد، توجه داشته باشيد، هر كسى در هر جا هست توجه داشته باشد به اينكه اين عناصر را طرد كند.

    فرهنگ اساس ملت است، اساس مليت يك ملت است

    انشاءالله بعد از اينكه استقرار پيدا كرد حكومت اسلامى،نقيصه‏ها را همه با هم بايد رفع بكنيم كه در راس آنها فرهنگ است. فرهنگ اساس ملت است، اساس مليت يك ملت است، اساس استقلال يك ملت است و لهذا آنها كوشش كرده‏اند كه فرهنگ ما را استعمارى كنند. كوشش كردند كه نگذارند انسان پيدا بشود، آنها از انسان مى ترسند، از آدم مى ترسند. كوشش كردند در اين سال‏هاى طولانى و خصوصاً در اين پنجاه و چند سال كه رجال در ايران پيدا نشود. تحصيلات را به طورى قرار دادند كه رشد تحصيلى و انسانى پيدا نشود. ما را همچو ترساندند، همچو با تبليغات خودشان ماها را ترساندند كه از خودمان مى ترسيديم، به خودمان اعتماد نداشتيم. اگر يك كسى مريض مى‏شد مى گفتيم بايد برود به خارج در صورتى كه طبيب داشتيم. همچو با ما رفتار كردند و ما را لرزاندند و ما را تهى كردند كه اگر مى خواستيم يك زمين، يك راهى را اسفالت كنيم مى گفتيم بايد از خارج بياوريم با اينكه داشتيم. بايد ارتش ما را خارجى‏ها اداره كنند، بايد نفت ما را خارجى‏ها بيايند اداره كنند با اينكه ما داشتيم. همه چيز آن براى اين بود كه ما را از آنكه بوديم تهى كردند، مغزهاى مارا شستشو كردند،اعتماد به نفس را از بين بردند در ما. جوان‏ها را با اعتماد به نفس، با استقلال نفسانى بار بياوريد. معلم‏ها!جوان‏ها را مستقل، آزاد بار بياوريد، متعمد به نفسشان كنيد. ما همه چيز داريم لكن آنها ما را همچو كردند كه خيال كنيم هيچ نداريم. ما ديديم كه با مشت تهى آنها را عقب زديم و توانستيم. پس توانائى داريم. مائى كه از يك سرهنگ مى ترسيديم، از يك پاسبان مى ترسيديم، ديديد كه بچه‏هاى ما هم اعتنايى ديگر به تانك و توپ نكردند. پس ما داريم چيز ما خدا داريم. تا اعتماد به خدا هست، تا توجه به خدا هست، تا اينكه اين روحيه شجاعت در شما هست پيروز خواهيد بود. من از خداى تبارك و تعالى سلامت و سعادت همه اقشار ملت را خواهانم و من دعاگو و خدمتگزار همه شما هستم.

    والسلام عليكم و رحمه الله

    
    previos page menu page next page
    

  3. #453
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 6 صفحه 41

    تاريخ: 30/1/58

    پاسخ امام خمينى به تلگرام حسن البكر رئيس جمهور عراق‏

    جناب آقاى احمد حسن البكر رئيس جمهورى كشور عراق‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    پيام مودت آميز آن جناب در مورد استقرار جمهورى اسلامى و اصل و موجب تشكر شد. نهضت انفجارى ايران در اثر ديكتاتورى و اختناق و فشار رژيم پهلوى هشدارى بود براى همه مستكبرين در مقابل مستضعفين.

    من اميدوارم همه دولت‏ها با ملت‏هاى خود با مسالمت رفتار كنند. دولت‏ها بايد در خدمت ملت‏ها باشند و ملت‏ها پشتيبان آنان، تا آسايش براى همگان باشد. عاقبت اختناق‏ها انفجار است و آن نه صلاح ملت است و نه صلاح دولت. خداوند تعالى توفيق سلم و سعادت به همه عنايت فرمايد.

    والسلام و عليكم‏

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  4. #454
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 6 صفحه 42

    تاريخ: 30/1/58

    بيانات امام خمينى در جمع كاركنان پالايشگاه‏هاى اصفهان و شيراز

    عامل پيروزى، نيروى اسلام بود، نيروى‏ايمان جوانان به اسلام و خداى تبارك و تعالى بود

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    عامل پيروزى، نيروى اسلام بود، نيروى‏ايمان جوانان به اسلام و خداى تبارك و تعالى بود من از همه شما آقايان كه از مناطق دور تشريف آورده‏ايد براى تفقد از ما و همبستگى با ملت ايران تشكر مى كنم. من لازم است كه بعضى تذاكرات راعرض كنم. ماتااينجاكه‏بحمدالله پيروزمندانه آمديم بايد بفهميم كه با چه نيرو اين پيروزى دست آمد، اگر ندانيم چه نيروئى بود، براى آتيه خطرناك است و اگر بدانيم چه نيروئى بود و اهتمام نكنيم براى حفظ آن، براى آتيه كشور ما خطرناك است. نيروى پيروزمندانه، نيروى اسلام بود، نيروى‏ايمان جوانان ما به اسلام و به خداى تبارك و تعالى بود، توجه به مقصد واحد كه آن اسلام و جمهورى اسلام و احكام اسلام بود و فداكارى ملت ما براى اسلام، و شهادت را فوز عظيم دانستن رمز پيروزى بود. ما اگر وحدت كلمه نداشتيم، هر يك، يك مقصدى داشت، هر گروهى به طرفى مى‏كشيدند، ممكن نبود بر اين قوه شيطانى و قدرت‏هاى بزرگ كه در دنبال او بود پيروز شويم. اجنبى‏ها فهميدند كه ما با قدرت واحد كه قدرت‏ايمان است و وحدت كلمه و اجتماع گروه‏هاى مختلف در يك كلمه پيروز شديم و آنها خوف اين را دارند كه دست آنها تا ابد قطع شود، در صدد بر آمدند كه اين رمز را از دست ما بگيرند و ما را از اين سلاح بزرگ اسلامى خلع كنند. عمال آنها در اقشار ملت راه افتادند و مفسده مى كنند، دانشگاه‏ها را تعطيل مى كنند، دانشسراها را با توطئه تعطيل مى‏كنند، كشاورزى را نمى‏گذارند راه بيفتد، فرهنگ را نمى‏گذارند صورت اسلامى پيدا بكند، صنايع را نمى‏گذارند راه بيفتد. اينها بودند كه مى‏خواستند رفراندم را نگذارند تحقق پيدا بكند، اينها بودند كه بعضى صندوق‏هاى رفراندم را آتش زدند و به بعضى صندوق‏ها حمله كردند و رفراندم را تحريم كردند و اينها فهميدند كه در بين ملت جائى ندارند و ملت ما با وحدت كلمه و با قدرت الهى وايمان، بر همه مشكلات تا اينجا پيروز شده است، مى‏خواهند نگذارند پيروزى ما به ثمر برسد. اينها هوادار ملت نيستند، اينها براى كارگر و براى دهقان نمى‏خواهند خدمت كنند، اينها دشمن كارگر و دهقان هستند و به صورت دوست در آمده‏اند تا نگذارند براى آنها عمل مثبت انجام بگيرد. آيا رفراندم بر خلاف مسير ملت بود كه آنها مخالفت مى‏كردند؟ آيا كشاورزى بر خلاف مسير ملت است كه اينها مخالفت مى كنند؟ آيا راه‏انداختن صنايع و كارخانه‏ها بر خلاف مسير ملت است كه

    صحيفه نور ج 6 صفحه 43

    اينها مخالفت مى كنند و با جديت جلوگيرى مى‏كنند؟ آيا خانه‏سازى برخلاف مسير ملت است كه در بين ملت حرف‏هاى نالايق پخش مى‏كنند؟ شما از اعمال اينها بفهميد كه اينها مفسد هستند و اينها عمال خارجى و مستعمرين هستند و مى‏خواهند ما را از مسير خودمان خارج كنند. مستعمرين لمس كردند اين معنا را كه ما با وحدت كلمه پيروز شديم و آنها نتوانستند اين عنصر فاسد را در ايران نگه دارند، با آنهمه جديت.

    تاكيد بر هوشيارى ملت در مقابل آشوبگرى‏هاى عمال اجانب و جلوگيرى از توطئه‏ها

    از اين به بعد بايد شما بيدار باشيد، هوشيار باشيد، نگذاريد اينها در بين صفوف شما رخنه كنند و نگذارند شما به مقصد خودتان برسيد. اينها نظر صحيح ندارند، اينها دلسوز ملت نيستند، اينها عمال اجانب هستند كه با صورت‏هاى فريبنده در بين اقشار ملت به راه افتادند و نمى‏گذارند ايران يك آرامشى پيدا بكند تا اينكه براى همه اقشار زندگى مرفه تهيه شود. اينها مى‏خواهند با گل آلود كردن آب ماهى بگيرند براى اجانب، اينها مى خواهند باز چپاولگرى‏ها را اعاده بدهند، اينها مى‏خواهند باز اختناق را برگردانند، همه چيزها را به باد بدهند. شما آقايان، شما جوان‏ها، شما اقشار ملت آن رمزى را كه به آن رمز پيروز شديد حفظ كنيد و آن حفظ وحدت كلمه است. اختلاف را كنار بگذاريد، با هم برادروار، با هم با يك صدا به پيش برويد و آن استقرار حكومت عدل اسلامى براى همه، عدالت براى همه. اين مفسدين بايد بدانند كه اين براى ملت ما مضر است و براى خودشان هم مضر است. اين تفرقه‏افكنى ملت ما را به باد خواهد داد، اگر موفق بشوند خداى نخواسته. لكن بايد بدانند كه ما با ملايمت، تا موقعى كه محتاج به ملايمت است، با آنها رفتار ميكنيم و آن وقت كه تكليف براى ما پيدا شد به طور ديگر عمل خواهيم كرد و در يك روز حساب را پاك خواهيم كرد.

    من از شما آقايان، از تمام ملت ايران، از تمام اقشار ايران، از دانشجويان محترم، از تجار، از كارگران، از كار فرمايان از همه ملت خواستارم كه حفظ كنند وحدت كلمه را، نگذارند اينها در بين اقشار شما تفرقه بيندازند. دقت كنند كه اينها عمال خارجى هستند و مى‏خواهند با بهانه‏هاى مختلف آشوب بپا كنند. در اين چند روز ديديد كه با بهانه بسيار مبتذل كه خود آن آقا با آن مخالف بود در خيابان‏ها ريختند و مدارسى را تعطيل كردند و مردم را اغفال كردند.

    براى اينكه آشوب بپا شود. آنها متوجه باشند كه قدرت اين را ندارند كه تفرقه ما بين ما و آقايان ديگر بيندازند و آقايان با هوشيارى جلوى اين تفرقه‏ها را مى‏گيرند. شما ملت مأموريد كه با هوشيارى جلوى اين تفرقه‏ها را بگيريد. جوانان عزيز ما در دانشگاه و در ساير مدارس موظفند كه از اين توطئه‏ها جلوگيرى كنند. عزيزان من اين توطئه‏گرى‏ها بر ضد انقلاب است و اينها كه توطئه ميكنند بر ضد انقلاب هستند، تهمت‏ها كه ميزنند براى تفرقه، ضد انقلاب است. انقلاب اسلامى را حفظ كنيد و اين نهضت را گرم نگه داريد. خداوند تمام شما را حفظ كند و ملت ما را به سعادت و سلامت برساند.

    
    previos page menu page next page
    

  5. #455
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 6 صفحه 44

    تاريخ: 1/2/58

    بيانات امام خمينى در جمع دانشجويان دانشسراهاى كرمانشاه و همدان

    ضرورت پرداختن به مسائل اصولى از قبيل سمپاشى‏ها و انحرافات‏

    اعوذ بالله من الشيطان الرجيم

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    توفيق و سعادت همه اقشار ملت و شما خانم‏ها و آقايان حاضر در اينجا را از خداوند مى‏خواهم. شما الان قبل از مسائل اصولى به مسائل فرعى پرداخته‏ايد، مسائل اصولى ما الان در بين داريم، تا آن مسائل اصولى حل نشود مسائل فرعى حل نخواهد شد. اين مسائل به آن مى‏ماند كه در آن وقتى كه ما همه با هم براى شكستن سد محكم خارجى‏ها و عمال آنها فرياد مى‏زديم، شما حرف درست شدن دانشگاه يا درست شدن حوزه‏ها را بزنيد، در آن وقت بى‏موقع بود حالا هم همين طور. شما الان گرفتار مسائلى هستيد كه اگر چنانچه آن مسائل حل نشود، اين مسائل نخواهد حل شد. شما الان گرفتار انحرافاتى هستيد كه دامن مى‏زنند و مى‏خواهند مملكت ما را منحرف كنند و باز به حال سابق برگردانند. تا اين انحراف و اين خيانت‏ها منقطع نشود و از بين نرود، مسائل فرعى اصلاح نمى‏شود. شما الان اين مسائل را كه گفتيد و طرح كرده‏ايد، اين براى وقتى است كه ما بر اجانب غلبه پيدا كرده باشيم و آنها را عقب رانده باشيم. ما الان در بين راه هستيم، ما نرسيديم به مقصد، سمپاشى‏ها در بين است، جدا كردن ملت از علما يكى از آن چيزهائى است كه سمپاشى است. مسائلى كه شما طرح كرديد، اين مسائل در موقع خودش مفيد و الان مضر است. الان اگر چنانچه اين مسائل را ما بخواهيم تعقيب كنيم، بعضى از اين مسائل اسباب اين مى‏شود كه تفرقه در بين ملت حاصل بشود. ما مى‏خواهيم كه اين مسائل را در موقع خودش با فرصت حل بكنيم. الان وقتى است كه ما بايد مسائل اصلى را و آن قطع ايادى اين اجانب كه الان در بين كشور ما به طور گسترده‏اى هست قطع بكنيم بايد اين را فكر بكنيم الان غير از آن، فكر كردن در مسائل ديگر، فكر كردن در فروعى است كه تا اصل درست نشود، نخواهد درست شد.

    توطئه و افساد عمال خارجى به اميد ممانعت از اجراى اصلاحات‏

    شما ملاحظه مى‏كنيد كه همه مشكلاتى كه ما داشتيم در زمان سابق و رژيم فاسد، الان بخواهيم اصلاح كنيم، مشكل تراشى مى‏شود، مدرسه‏ها را به هم مى‏زنند، جوان‏هاى ما را نمى‏گذارند تحصيل

    صحيفه نور ج 6 صفحه 45

    كنند، هر روز به يك بهانه آنها را به خيابان مى‏كشند، زراعت را نمى‏گذارند، كشاورزى را نمى‏گذارند كه تحقق پيدا بكند، مى‏روند و فساد مى‏كنند و جلوگيرى از زراعت مى‏كنند، اقتصاد ما را نمى‏گذارند سالم باشد، كارگر ما را نمى‏گذارند كار بكند، كارخانه‏هاى ما را نمى‏گذارند به جريان بيفتد. اينها چه كسانى هستند؟ اينها آيا دلسوز ملت هستند كه نمى‏خواهند اين مملكت آرامش پيدا بكند؟ آيا مى‏شود اصلاحى بدون آرامش؟ مى‏شود در حال جنگ اعصاب و جنگ خارجى و به هم خوردن همه اوضاع، قضاياى، مشكلات ما حل بشود؟ مى‏شود با اين خرابكارى‏ها كه اينها در تمام اطراف مملكت ما شروع كرده‏اند، گاهى در كردستان، گاهى در بلوچستان، گاهى در جاهاى ديگر مشغول فساد شده‏اند، مى‏شود با اين امر اصلاح بشود؟ مى‏شود يك امرى كه پنجاه و چند سال است به هم خورده است، يك مملكتى كه پنجاه و چند سال است رو به خرابى رفته است، فوراً اصلاح بشود؟ مى‏شود بدون مهلت اين مسائل حل بشود؟ اينها، اين عمال خارجى مهلت نمى‏دهند، اينها نمى‏گذارند كه يك مهلتى پيدا بشود و اشخاص متفكر كارها را انجام بدهند. اينها با صورت مختلف، با تبليغات سوء مانع هستند از اينكه آرامش پيدا بشود و تا آرامش پيدا نشود هيچ اصلاحى‏

    امكان ندارد. تا آرامش پيدا نشود كارخانه‏ها به راه نمى‏افتد، تا آرامش پيدا نشود كشاورزى اصلاح نمى‏شود، تا آرامش نباشد فرهنگ ما اصلاح نمى‏شود، تا آرامش نباشد روحانى ما اصلاح نمى‏شود. اين مسائل را الان طرح كردن جز اينكه يك تفرفه‏اى بيندازيد چيزى نيست. مساله اصلى را جلو بيندازيد. جوانان! عزيزان من! بانوان! آقايان! همه متوجه باشيد دست‏ها در كار است، توطئه‏ها در كار است، از خارج الهام مى‏گيرند كه نگذارند اين مملكت آرامش پيدا بكند، نگذارند اصلاحات حاصل بشود. شما ملاحظه مى‏كنيد كه، خانه‏سازى براى كشاورزان و براى كارگران يك كار خلاف ملى است؟ همين را هم دارند مخالفت مى‏كنند، همين خانه‏سازى را هم دارند مخالفت مى‏كنند. آيا رفراندم يك امرى بود كه غير ملى بود، مربوط به خارجى‏ها بود؟ دولتى دخالت در او داشت؟ دست قدرتى در آن دخالت داشت؟ چرا نمى‏گذاشتند رفراندم تحقق پيدا بكند؟ چرا تحريم كردند رفراندم را؟ چرا صندوق‏ها رادر بعضى جاها آتش زدند؟ براى اينكه نمى‏خواهند يك مملكت آرام باشد، نمى‏خواهند ملت به حال خودشان سرنوشت خودشان را در دست بگيرند. اگر ملت سرنوشت خودشان را در دست بگيرد نمى‏گذارد كه آمريكا همه چيز او را ببرد و شوروى از آن طرف، آمريكا از آن طرف، انگلستان از آن طرف، نمى‏گذارند همه نيروهاى جوانى ما به‏

    هدر برود و آنها نمى‏خواهند اين را.

    توجه به علاج خيانت‏ها و پرهيز از تفرقه و تشتت‏

    الان تمام افكار بايد متوجه اين معنا باشند كه دست اين خائن‏ها را كوتاه كنيد. اين كارهائى كه اينها در اطراف مملكت مى‏كنند با اسم‏هاى مختلف، با بهانه‏هاى مختلف، اينها را ما بايد علاج بكنيم. بعد از اينكه اين علاج شد، وقت اين است كه فروع را ما وارد بشويم و كارهاى ديگرى را بكنيم. تا ريشه اجنبى در اينجاست و تا ريشه‏هاى عفونت بار رژيم سابق هست و تا رژيم سابق به ريشه‏هاى فاسد

    صحيفه نور ج 6 صفحه 46

    خودش در اينجا هست هيچ كار انقلابى نمى‏توانيد بكنيد. ما در بين انقلاب هستيم و بايد ريشه اينها را از بين ببريم. ما نرسيده‏ايم به پيروزى تا اينكه برسيم بعد از به پيروزى رسيدن آن مسائل پيش مى‏آيد. ما الان در بين راه هستيم، ما الان در حال مبارزه هستيم و آقايان ملتفت باشند، توجه داشته باشند، اذهان شما را منحرف نكنند به فروع و به اسم اينكه براى كارگر كار بكنيد، براى مدارس چه بكنيد، اينها چيزهائى است كه آنها مى‏خواهند نشود لكن تقاضايشان اين است كه حالا به صورت‏هاى مختلف طرح بكنند كه نگذارند آرامش در ايران پيدا بشود والا ما شروع به خانه‏سازى مى‏خواهيم بكنيم، آنها مانع هستند. دولت مى‏خواهد كشاورزى را به راه بيندازد، كارخانه‏ها را به راه بيندازد، آنها مانع هستند. دولت مى‏خواهد كشاورزى را به راه بيندازد، كارخانه‏ها را به راه بيندازد، آنها مانع هستند. اين موانع را اول از بين ببريد. اول بايد دشمن را از بين برد، بعد طرح‏ها را داد. من از خداى تبارك و تعالى يارى همه آقايان را و همه دانشجويان را و همه محترمين بلاد را خواستار هستم و از همه تقاضا دارم كه اين تفرقه‏افكنى‏ها را از دست بدهند و نگذارند اشخاصى در بين آنها بياييد و تفرقه بيندازند با صورت‏هاى ظاهر الصلاح و با واقع توطئه‏گرى.

    و السلام عليكم و رحمه الله و بركاته‏

    
    previos page menu page next page
    

  6. #456
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 6 صفحه 47

    تاريخ: 1/2/58

    بيانات امام خمينى در جمع عشاير ايلام‏

    قطع دست فتنه انگيزان يك تكليف الهى - اسلامى‏است

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    قطع دست فتنه‏انگيزان يك تكليف الهى اسلامى است من از اين شور و شعف شما جوان‏ها و متدينين، در هر نقطه هستيد تشكر مى‏كنم. شما با اين شور و شعف، نهضت اسلامى را به پيش رانديد و من از خداى تبارك و تعالى مى‏خواهم كه اين شور و شعف باقى باشد و اين نهضت را به آخر برسانيد. شما جوانان ملت، شما اقشار ملت به اسلام وفادارى كرديد و دست اجانب را كه در كشورتان سلطه داشت قطع كرديد و من از خداى تبارك و تعالى مى‏خواهم كه اين ريشه‏هاى گنديده‏اى كه از آن رژيم مانده است با دست تواناى ملت و جوانان برومند ما قطع شود. ما راه را به آخر نرسانديم، ما تاكنون اسلام را به آنطور كه هست پياده نكرديم، تا اينجا كه ما رسيديم فقط دست چپاولگران را و دست اجانب را تا حدودى از كشور خودمان و از خزائن خودمان قطع كرديم و دزدهاى كشور را بيرون رانديم ولى توطئه‏ها باز هست، ريشه‏هاى فاسد باز هست و بايد با همت شما جوانان ملت اين توطئه خنثى شود و اين دست‏هاى فتنه‏انگيز قطع شود. شما در هر جا كه هستيد، ملت ايران در هر جا كه هست، در هر شهرى كه هست، در هر ده و قريه‏اى كه هست، با كمال دقت مواظب اعمال فتنه‏انگيزان باشد، اينها در بين اقشار آمدند و مى‏خواهند شما و ما را باز تحت فشار و اختناق قرار دهند و ارباب‏هاى خود را بر ما مسلط كنند. ما همه مكلفيم به تكليف الهى اسلامى كه با هم اين نهضت را حفظ كنيم و اين قدرت الهى را نگذاريم تشتت پيدا بكند و دست آنهائى كه مى‏خواهند بين ما تفرقه بيندازند قطع كنيم. ما همه موظفيم به حسب احكام اسلامى كه فتنه‏گران را از كشور خودمان برانيم و آنها را در بين صفوف خودمان راه ندهيم. شما برادران و خواهران بيدار باشيد و توجه كنيد اين اشخاص كه مى‏خواهند بين شما با اسماء مختلف، با بهانه‏هاى مختلف تشتت بيندازند، توجه به اين داشته باشد كه كيد آنها را خنثى كنيد، اينها هر روز به يك بهانه مردم را از هم جدا مى‏كنند، هر روز با يك توطئه بين صفوف ملت را تفرقه مى‏اندازند، در دانشگاه‏ها مى‏روند و با بهانه‏هاى غير انسانى، به صورت انسانى آنها را تجهيز مى‏كنند تا بر خلاف نهضت ما راهپيمائى كنند، اينها سوء نظر دارند در اين مسائل، حسن نظر ندارند با اسلام، موافق نيستند با علماى اسلام موافق نيستند با كشاورزها، موافق نيستند با كارگرها، موافق نيستند با ملت ما، به هيچ وجه موافق نيستند و لهذا هر چه جهات اصلاحى است مى‏خواهند نگذارند انجام بگيرد، مى‏خواهند

    صحيفه نور ج 6 صفحه 48

    نگذارند براى اين ملت رفاه حاصل بشود، مى‏خواهند نگذارند مملكت آرامش پيدا بكند، تا اينكه دولت بتواند كارهاى خودش را، كارهاى اصلاحى خودش را انجام دهد، مى‏خواهند نگذارند كشاورزى ما رشد پيدا بكند مى‏خواهند ما را هميشه جيره‏خوار آمريكا قرار بدهند كه همه چيز ما از آمريكا بيايد، مى‏خواهند نگذارند فرهنگ ما رشد پيدا بكند و آدم پيدا بشود در ايران تا اينكه كيد آنها را خنثى كند، مى‏خواهند نگذارند اقتصاد ما سالم بشود، مى‏خواهند نگذارند ارتش ما مستقل بشود، اينها كيدهائى است كه به الهام از آمريكا و امثال آمريكا در ايران مشغول توطئه است. شما بايد بيدار باشيد، فقط راى به جمهورى اسلامى كفايت نمى‏كند، اينها خودشان را در رفراندم همچو ضعيف ديدند، همچو وحشتناك شده‏اند كه به خيال توطئه‏هاى دقيق‏تر افتاده‏اند، شما بايد توطئه‏هاى آنها را با كمال دقت ملاحظه كنيد. جوانان دانشگاهى ما گول اين قشر مفسد و فاسد را نخورند، از حرف‏هاى زرق و برق‏دار آنها گول نخورند، تحت تاثير حرف‏هاى به ظاهر صحيح و در واقع توطئه‏گر واقع نشوند، تمام جوانان ما موظفند كه اين نهضت را حفظ كنند و كيد خائنين را خنثى كنند.

    هشدار به عشاير غيور در مورد نفوذ خائنين و توطئه شياطين

    تمام عشاير ما، از پشت كوهى‏ها تا غير آنها موظفند كه اين نهضت را حفظ كنند. اگر خداى نخواسته خللى در اين نهضت واقع بشود، آماده باشيد خداى نخواسته براى اختناق بالاتر و براى پيوستگى بالاتر و براى زحمت و ذلت بالاتر و براى زجر جوانانمان و كشتار جوانانمان، بيشتر بيدار باشيد، برادران بيدار باشيد، برادران من هوشيار باشيد، نگذاريد يك مشت از خدا بى‏خبر بين شما رخنه كنند و صفوف فشرده شما را به هم بزنند، نگذاريد به اسم اينكه ما با كشاورز موافقيم، كشاورزى ما رابه تباهى بكشند و براى آمريكا بازار درست كنند، نگذاريد براى اينكه بگويند ما با فرهنگ موافقيم، فرهنگ ما را استعمارى قرار بدهند و نگذارند رشد بكنيم، نگذاريد اينها تضعيف كنند كميته‏هاى اسلامى را، نگذاريد اينها تضعيف كنند پاسداران انقلاب اسلامى را نگذاريد اينها تضعيف كنند ارتش اسلامى را، نگذاريد تضعيف كنند ژاندارمرى اسلامى را، نگذاريد تضعيف كنند كلانترى‏ها و شهربانى را. اينها همه در خدمت اسلام هستند و اين شياطين مى‏خواهند اينها را تضعيف كنند. من به شما ملت ايران اخطار مى‏كنم كه خطر در كار است و جلوگيرى كنيد. اين شياطين كه هر روز غائله درست مى‏كنند غائله‏هاى آنها را خفه كنيد. خداوند همه شما را سلامت و سعادت و عزت عنايت كند، خداوند دست خائنين را قطع كند خداوند دست اجانب را از مملكت‏ها قطع كند.

    والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته

    
    previos page menu page next page
    

  7. #457
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 6 صفحه 49

    تاريخ: 1/2/58

    بيانات امام خمينى در جمع اعضاى هيأت نمايندگى عاليرتبه روحانى عربستان سعودى

    مساجد، مراكز جنبش‏ها و حركت‏هاى اسلامى

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    اولا تشكر مى‏كنم از اين و فد و از امام محترم و از ملت حرمين شريفين رياض و از جلالت ملك كه شما را براى تفقد از ما اينجا فرستاده است. مسجد در اسلام و در صدر اسلام هميشه مركز جنبش حركت‏هاى اسلامى بوده. از مسجد تبليغات اسلامى شروع مى‏شده است و از مسجد حركت قواى اسلامى براى سركوبى كفار و وارد كردن آنها در بيرق اسلام بوده است. هميشه در صدر اسلام مسجد مركز حركات و مركز جنبش‏ها بوده است. شما كه از اهالى مسجد و از علماى مساجد هستيد، بايد پيروى از پيغمبر اسلام و اصحاب آن سرور كنيد و مساجد را براى تبليغ اسلام و حركت اسلاميت و براى قطع ايادى شرك و كفر و تاييد مستضعفين در مقابل مستكبرين قرار بدهيد.

    وحدت كلمه رمز پيروزى مسلمين از صدر اسلام تا امروز

    ما به خواست خداى تعالى با آنكه بى‏ساز و برگ بوديم و ملت ما در دستش از تفنگ و آلات جنگى چيزى نبود، به واسطه قدرت‏ايمان و وحدت كلمه بر قواى طاغوتى غلبه كرديم. و من اميدوارم همه ملت‏هاى اسلامى بپا خيزند و با وحدت كلمه و با توجه به اسلام و قدرت‏ايمان بر اجانب و بر كسانى كه مى‏خواهند اين ملت‏ها را هميشه در تحت اختيار و سلطه خود داشته باشند غلبه كنند. رمز پيروزى مسلمين در صدر اسلام وحدت كلمه و قوت‏ايمان بود. قوت‏ايمان بود كه يك لشكر ضعيف را بر امپراطورى‏هاى بزرگ عالم غلبه داد و سى نفر به قيادت خالد ابن وليد بر شصت هزار نفر لشكر پيشقراول روم غلبه كرد. اين قدرت اسلام بود كه پيش مى‏برد و ما مسلمين بايد با قدرت اسلام، اسلام را پيش ببريم. بايد با قواى كفر به قدرت اسلامى مبارزه كنيم و دست تبهكاران را از ممالك خودمان دور كنيم. اگر وحدت كلمه اسلامى بود و اگر دولت‏هاى و ملت‏هاى اسلام به هم پيوسته بودند معنا نداشت كه قريب يك ميليارد جمعيت مسلمين زير دست قدرت‏ها باشند. اگر اين قدرت، قدرت بزرگ الهى منضم بشود به قدرت‏ايمان و همه باهم برادرانه در راه اسلام قدم بردارند، هيچ قدرتى بر آنها غلبه نخواهد كرد.

    صحيفه نور ج 6 صفحه 50

    اسرائيل، جرثومه فساد

    مع‏الاسف بااختلافاتى كه در مناطق ديده مى‏شد و خصوصا در مناطق عربى اين موجب شده است كه اسرائيل با جمعيت كمى كه دارد در مقابل اعراب با آن جمعيت كثير و ساز و برگ كثير ايستادگى كند. اگر جلوى اين جرثومه فاسد گرفته نشود، طمع او بر تمام منطقه است و او قناعت نمى‏كند بر فقط فلسطين و مسجد اقصى و همه جا را مى‏خواهد غلبه كند. بر مسلمين و بر دولت‏هاى اسلامى است كه باهم متحد بشوند و اين جرثومه فساد را از بن و بيخ بركنند و كسانى كه پشتيبانى آنها را مى‏كنند، اجازه ندهند كه پشتيبانى كنند. من از خداى تبارك و تعالى قدرت اسلام و عظمت اسلام و مسلمين را و وحدت كلمه آنها را خواستارم.

    حكومت سابق ما براى اينكه خدمت بكند به ارباب‏هاى خودش، همه طور در اينجا فجايع كرد و در خصوص زائرين بيت‏الله الحرام مضيقه‏هائى ايجاد كرد و گاه نسبت به مسوولين دولت سعودى چيزهائى گفت كه شايد پيش ايرانى‏ها يك ناراحتى‏هائى از آنها هم حاصل شد و ما پس از رفتن او و قطع يد غاصبه او متوجه اين هستيم كه در سال‏هاى آتيه، مملكت سعودى با ايرانى‏هائى كه براى زيارت بيت‏الله و حرمين شريفين مى‏آيند، چه نحو عمل خواهد كرد. ايرانى‏ها نظر به اين معنا دوخته‏اند كه با برادران خودشان چه نحو عمل خواهد شد. و من اميدوارم كه اكنون كه دست ظلم از اين مملكت كوتاه شده است و تبليغات سوئى كه مى‏كردند از بين رفته است برادرهاى ما باهم برادر باشند و رفتار آنها رفتارهاى برادرانه باشد و براى حجاج بيت الله تسهيلات فراهم كنند و از خداى تبارك و تعالى اين توفيق را خواستارم.

    قوت‏ايمان و اتحاد، عامل موفقيت مسلمان‏ها

    تاريخ بايد سرمشق ما باشد و ما وقتى كه تاريخ را نگاه مى‏كنيم تحولاتى كه پيدا شده است در اسلام و در مسلمين، هر جا كه قوت‏ايمان در كار بوده است و مردم و مسلمين به قوت‏ايمان حركت مى‏كردند، نصر با آنها همراه بوده است و هر وقت براى رسيدن به آمال دنيائى بوده است نصر از آنها فرار مى‏كرده است. تعليمات انبيا و تعليم نبى اكرم صلى الله عليه و آله و سلم اين است كه با قدرت‏هاى معنوى، شما مى‏توانيد پيش ببريد. آن قوه‏هاى معنوى كه پشت سر مسلمين بود و ملائكه الله كه قدرت معنوى بود، موجب شد كه مسلمين در كمتر از نيم قرن بر همه معموره دنيا سلطه پيدا كنند. ما بايد از تاريخ عبرت بگيريم، آن وقت كه يك دولت قوى ما داشتيم مثل دولت عثمانى، در مقابل شوروى، در مقابل ژاپن مى‏ايستاد و گاه غلبه مى‏كرد. دشمنان ما وقتى سلطه پيدا كردند، اين مملكت پهناور را تكه تكه كردند و هر كدام را به دست يكى از عمال خودشان دادند و بين آنها مع‏الاسف تفرقه‏انداختند و اين موجب شد كه مسلمين و اسلام ضعيف شد و مستعمرين به ما غلبه كردند. ما بايد از اين امور عبرت بگيريم و دولت‏هاى ما از اين معانى و از اين امر تاريخى عبرت بگيرند و اختلافات خودشان را رفع كنند. اگر

    صحيفه نور ج 6 صفحه 51

    اينها با هم مجتمع بشوند يك قدرتى خواهند داشت كه هيچ قدرتى با آنها معارضه نمى‏كند، البته به شرطايمان كامل. و من از خداى تبارك و تعالى مى‏خواهم كه‏ايمان ما را وايمان دولت‏هاى ما را وايمان ملت‏هاى ما را قوى كند و با عنايت خودش با ما همراهى كند كه ما بر مشكلات خودمان سلطه پيدا كنيم و از شما و دوستان شما باز هم تشكر مى‏كنم.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

  8. #458
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 6 صفحه 52

    تاريخ: 1/2/58

    بيانات امام خمينى در جمع پرسنل واحدهاى نيروى زمينى و ژاندارمرى و مردم تبريز

    ملت ايران، پاسداران اسلام و قرآنند

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من از مجاهدات خستگى ناپذير اقشار ملت ايران تشكر مى‏كنم. مجاهدات ايران نه تنها روى مذهب شيعه را سفيد كرد، كه روى اسلام را سفيد كرد بلكه روى بشريت را سفيد كرد. آنها كه داد از حقوق بشر مى‏زنند كارى براى بشر انجام نداده‏اند. آنها كه داد آزادى لفظا مى‏زنند، اين جبهه‏هاى مختلف براى انسان‏ها كارى انجام نداده‏اند. آن كه كار انجام داد و مبدا است از براى اينكه بشريت را نجات بدهد مجاهدات ملت ايران است. مجاهدات ملت ايران با اتكا به اسلام و توجه به خداى متعال ما را نجات داد و از اين به بعد نجات خواهد داد.

    مجاهدات شما جوانان و مسلمين برومند ايران، همه طبقات كه با وحدت كلمه دست اجانب را كوتاه كرديد الگوئى است براى همه مستضعفين. من اميدوارم كه همه مستضعفين كه زير بار مستكبرين هستند به واسطه اين مجاهدات شما به خود بيايند و خودشان را نجات بدهند. شما پاسداران اسلام هستيد. ملت ايران پاسدار اسلام است و همانطور كه در صدر اسلام، اصحاب رسول اكرم و ارتش رسول اكرم پاسدار اسلام و قرآن بود، امروز ملت ايران اين معنا را و اين افتخار را دارد. همه براى اسلام، همه براى جمهورى اسلام فرياد زدند، همه اسلام را خواستند و دست اجانب را از مملكت خودشان با صداى الله اكبر قطع كردند. با نداشتن هيچ ابزار جنگى لشكرهاى عظيم طاغوتى را، ارتش طاغوتى را، كسانى كه از اجانب دنبال سر او بودند، اينها با الله اكبر از بين بردند.

    امروز قواى نظام و انتظامى در خدمت اسلامند

    ارتش ما، آنهائى كه پاك بودند، آلوده نشده بودند به چيزهائى كه، كثافاتى كه طاغوت داشت، برگشتند به سوى ملت و با ملت شدند. الان ارتش ما، ژاندارمرى ما، همه اينها، قواى انتظامى ما، شهربانى ما، در خدمت اسلام است و آنچه مربوط به طاغوت بود دفن شد و دفن مى‏شود. امروز شما آزاديد و هيچ خوف از ستمكاران نداريد و خوف از دولت‏ها نداريد چون دولت‏هااسلامى است و خيانت نمى‏كنند و جباريت نمى‏كنند.

    صحيفه نور ج 6 صفحه 53

    شكستن صف روحانيت شكستن اسلام است‏

    امروز اشخاصى كه ديده‏اند در راس اين قوا، روحانيت بوده است و روحانيت در همه اقشار ملت، مقدم بر همه اقشار در اين نهضت قيام كرده است و ساير ملت دنبال او به واسطه قرآن مجيد قيام كرده است، در صدد بر آمدند كه با روحانيت معارضه كنند. آنهائى كه هيچ در اين نهضت خطى نداشتند امروز از روحانيت انتقاد مى‏كنند مى‏گويند روحانيت نباشد. اين خيال خامى است براى اشخاص خام يا براى اشخاص خائن. روحانيت در راس ما هست و ما تبع روحانيت هستيم، ملت ما تبع روحانيت است و اگر روحانيت در كار نبود اين نهضت به ثمر نمى‏رسيد - روحانيت مردم را - من به همه كسانى كه براى كشور خودشان كار مى‏خواهند بكنند و علاقه به كشور خودشان دارند نصيحت مى‏كنم كه اين صف الهى را نشكنيد، شكستن اين صف شكستن قرآن است، شكستن اين صف شكستن اسلام است. اگر بيرق اسلام در راس ملت ما نباشد، تا آخر، تا آخر برده و كاركن ديگران خواهند بود. آنهايى كه براى كشور خودشان علاقه‏مند هستند اين سد را نشكنند و نمى‏توانند بشكنند. ملت، ملت با روحانيت است. آن كه به اسلام علاقه دارد، به كارمندان اسلام هم علاقه دارد. اگر بعضى كسانى كه به طور قاچاق وارد شدند در روحانيت، فسادى دارند، به روحانيت مربوط نيست. آنها مطرودند ولى آنهايى كه به واسطه الهام از ديگران يا به واسطه كج فهمى خودشان خيال كردند كه اين دژ محكم را مى‏توانند بشكنند در اشتباهند. اين دژ، دژ الهى است. اين سد، سد خدايى است. پشتوانه اين، امام زمان سلام الله عليه است. اين حرف‏هاى نامربوط را كنار بگذارند، ملت نمى‏تواند تحمل بكند، هى آخوند ارتجاعى نگوئيد، غلط است اين حرف، كشور شما را مى‏برند اگر اين آخوندها نباشند. ما همه ديديم كه در همه بلاد، معممين، معممين متعهد در راس مردم بودند و مردم را وادار كردند به اينكه نهضت كنند و مردم هم اطاعت كردند. اين دژ را خيال نكنيد مى‏توانيد بشكنيد. اسلام را نشكنيد، قرآن را نشكنيد. ملاحظه حرف‏هاى خودتان را بكنيد، عاقلانه حرف بزنيد، به اسلام خيانت نكنيد. من از همه اقشار ملت متواضعانه تشكر مى‏كنم. من در خدمت شما هستم. روحانيت در خدمت اسلام و در خدمت ملت است. اين سد را حفظ كنيد تا كشور شما حفظ بشود.

    اقشار ملت ناآگاهانه ملعبه دست ديگران نشوند

    من به همه اقشار ملت سفارش مى‏كنم كه به خود آيند و توجه كنند كه ناآگاه اسباب دست ديگران نشوند. آنهايى كه دم از حقوق بشر مى‏زنند كارى نكنند كه حقوق ما از بين برود. آنهايى كه دم از دموكراتيك مى‏زنند كارى نكنند كه آزادى ما از دست برود و نمى‏توانند بكنند. من به آنها اخطار مى‏كنم كه سر جاى خودتان بنشينيد، نكنيد كارى كه براى ما تكليف الهى پيدا بشود.

    من از خداى تبارك و تعالى سلامت و سعادت تمام اقشار ملت را خواهان و اميد اين دارم كه با وحدت كلمه و با اتحاد و با حفظ جهت الهى در خدمت قرآن باشيم و با دست واحد به مشكلات خودمان غلبه بكنيم.

    والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته

    
    previos page menu page next page
    

  9. #459
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 6 صفحه 54

    تاريخ: 2/2/58

    بيانات امام خمينى در جمع گروهى از افراد قواى انتظامى و ژاندارمرى

    تاكيد بر حفظ نظام و سلسله مراتب

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من از تمام جناح‏هاى قواى انتظامى و از شما جوانان برومند ژاندارمرى تشكر مى‏كنم. شما از اين به بعد نيروى اسلامى هستيد، ژاندارمرى اسلام هستيد، ايران از شماست و شما از ايران. ما همه پاسداران اسلام، پاسداران كشور هستيم. من از طرف ملت پيوند خودم را و ملت را به قواى انتظامى اعلام مى‏كنم. قواى انتظامى از ماست و ما از آنها. قواى انتظامى حافظ استقلال كشور ماست و ما پشتيبان آنها و ملت ما پشتيبان آنهاست. در بين ما اگر تفرقه‏اى بيندازند، بر ضرر كشور است. بايد همه هوشيار باشيد نگذاريد تفرقه واقع بشود. ملت هوشيار باشد كه بين آنها و قواى انتظامى فرقى حاصل نشود. قواى انتظامى بيدار باشند كه بين آنها و ملت جدائى نيفتد، در بين خودشان بايد حفظ نظام و سلسله مراتب را بكنند اگر بخواهند خدمت به كشور و اسلام بكنند بايد انتظامات را حفظ كنند و سلسله مراتب را حفظ كنند.

    پيوند ميان قواى انتظامى و ملت به بركت اسلام

    ما همه از شما هستيم و شما از ما و همه پاسداران اسلام و همه برادر و مثل زمان طاغوت نيست كه بين ما و شما را جدائى‏انداختند. اجانب بودند كه خواستند قواى انتظامى از ملت جدا، مردم را از قواى انتظامى مى‏ترساندند. قواى انتظامى از ماست نبايد ما از آنها بترسيم و نبايد آنها از ما. هيچ هراسى در كار نيست، برادر هستيم برادرها از هم نمى‏ترسند، همه در خدمت هم هستند. ما همه در خدمت اسلام و اميد است كه تمام شما با قدرت و قوت و عظمت حفظ ثغور و حدود مملكت را بكنيد و حفظ نظم در بين جامعه ما مرهون خدمت‏هاى شما باشد.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

  10. #460
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    previos page menu page next page

    صحيفه نور ج 6 صفحه 55

    تاريخ: 2/2/58

    بيانات امام خمينى در جمع عشاير نيريز فارس و نمايندگان ستاد نيروى هوايى

    روحانيون و عشاير، سدى عظيم در مقابل اجانب

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    اين عشاير ايران يكى از بهترين خزائن ملت است و در زمان رضاشاه به امر اجانب مامور شد كه عشاير را در هر جا كه هست سركوبى كند. براى اينكه مطالعاتى كه كرده بودند اجانب، يكى از چيزهائى كه ممكن بود جلوى اجانب را بگيرد و نگذارد كه اينها به طرف ايران رخنه بكنند، عشاير بودند. اينها با هر احتمالى يك سدى درست مى‏كردند كه جلوى آن متحمل را بگيرند. احتمال مى‏دادند كه روحانيون از مقاصد آنها جلوگيرى مى‏كنند، رضاخان را واداشتند به اينكه با روحانيون بجنگد. همان طور كه ديديد، يعنى شايد شما اكثرا يادتان نباشد ولكن من يادم است و پيرمردها يادشان است، ديديد كه با روحانيون چه كردند به طورى كه در همين مدرسه فيضيه نمى‏توانستند طلبه‏ها توى حجره‏هاى خودشان روز بمانند. آنها مجبور بودند كه قبل از آفتاب بروند به باغات و آخر شب برگردند براى اينكه اگر در مدرسه بودند، مى‏آمدند پاسبان‏ها مى‏ريختند مدرسه و مى‏بردند آنها را و خلع لباس مى‏كردند، حبس مى‏كردند و چه مى‏كردند و با بزرگان، از روحانيون هم مخالفت‏هاى زياد شده، گرفتاريهاى زياد آنها داشتند. به حبس عده‏اى رفتند، بعضى را كشتند روى همين احتمال كه روحانيون يك سدى باشند در مقابل اجانب، عشاير هم يك سد ديگرى بود كه اينها خيال اين را مى‏كردند عشاير اگر در ايران باشند (همين طور هم بود) قدرت عشاير باشد، از باب اينكه اينها توجه به اسلام دارند ممكن است كه جلوى مقاصد آنها را بگيرند. از اين جهت عشاير را يكى پس از ديگرى خلع سلاح كردند و از محل خودشان بيرون كردند و به قول خودشان تخته قاپو كردند و اين مسائلى كه براى همه عشاير پيش آوردند و هر چه توانستند اين ذخائر ملت ما را، اين ذخائر انسانى را، هر چه توانستند اين ذخائر را چپاول كردند، از بين بردند.

    مى‏ديدند كه مجالس، مجالسى كه در ايران تشكيل مى‏شود، مجالس وعظ و خطابه و مجالس روضه احتمال داشت كه براى اينها ضرر داشته باشد، جلوى آن را گرفتند. ما ديديم كه در تمام ايران ديگر مجلس روضه‏اى يك وقت نبود. و در قم بعضى از آقايان، آقاى صدوقى يزدى مجلس روضه‏اى قبل از اذان صبح داشت كه اول اذان ديگر تمام شده باشد. مجالس را بكلى از بين بردند، مساجد و ائمه مساجد و مراجع و هر چه بود، اينها از بين بردند يعنى نگذاشتند ديگر اين قوه فعاله قوه داشته باشد و

    صحيفه نور ج 6 صفحه 56

    مع‏الاسف آن روز ملت را هم جورى بار آوردند، تبليغاتشان طورى در ملت تاثير كرد كه ملت هم بسيارى از آنها، البته نه همه، بسيارى از قشرهاى ملت هم مخالف شدند با روحانيت و تبليغات آنها تاثير كرد به اينكه اينها را معرفى كردند به اينكه اينها انگليسى هستند. اصلاً خود انگليسى‏ها اينها را اينجور معرفى كردند يعنى عمال انگليس توى مردم مى‏افتادند كه اين آخوندها انگليسى هستند، اين آخوندها كذا هستند، دربارى‏اند، انگليسى هستند كه مردم را از اينها جدا بكنند، در هر صورت همه اقشار ملت را از اينها، از هم جدا كردند با اسماء مختلف عشاير از اشرار هستند و بايد سركوبى بشوند و بايد چه بشوند و اينها چه دزدند اينها عشاير، مردم محترم، فرض كنيد در هر جائى چهار تا هم چيز هست لكن اينها غرضشان اين حرف‏ها نبود، غرض اين بود كه كارى كه مى‏كنند و عشاير را خلع سلاح مى‏كنند، در نظر ملت يك چيز صحيحى جلوه بدهند چنانچه عمامه اهل علم را كه بر مى‏داشتند در نظر ملت يك چيز صحيحى جلوه بدهند چنانچه گفتند اينها انگليسى هستند، اينها بايد بروند سراغ كارشان. اينها كردند اين كارها را و همه اقشار را از هم جدا كردند. قشر روحانيين را از دانشگاهها جدا كردند، به روحانيون گفتند كه دانشگاه‏ها يك مردم بى‏دينى هستند يك دسته فكلى بى‏دين مضر، به اينها مى‏گفتند آخوندها درباريند، يك دسته مردم دربارى هستند كه هميشه كار مى‏كنند براى ديگران و چه اينها را از هم جدا مى‏كردند.

    نياز مبرم به وحدت كلمه

    والحمدلله اخيرا اين انفصال‏ها كم شد و اميد است كه تمام بشود، اگر بگذارند. در اين نهضت كه ما، ملت ما پيروز شد، براى اين بود كه اين اختلافات يك قدرى منسى شد همه توجه به يك مطلب پيدا كردند كه بايد يك جمهورى اسلامى، يك حكومت اسلامى باشد و قشر روشنفكر و قشر متقدم و متجدد و بازارى و ساير اقشار همه با هم دست برادرى دادند تا اين كار را انجام دادند، همه هم با هم توجه به اسلام كردند لكن الان ما احتياجمان به اين وحدت كلمه بيشتر از آنوقت‏هاست. آنوقت يك مسائل، نارضايتى‏هائى از دستگاه بود كه مردم را مجتمع كرد، حتى آنهائى هم كه خيلى علاقه به اسلام نداشتند لكن نارضائى را داشتند از دستگاه، آنها هم با آنهائى كه علاقه داشتند با هم دست به هم دادند و چون همه اقشار ناراضى بودند، آن نارضايتى اسباب اين شد كه يك وقتى صدائى بلند شد و همه جمع شدند و الان احتياج به اين وحدت كلمه بيشتر است براى اينكه آن نارضايتى‏هائى كه از دستگاه بود، خوب دستگاه كه الان نيست، حالا ديگر فروكش كرد و حالا به واسطه تبليغات سوئى كه باز شروع شده است، همان دستگاه‏هائى كه سابقا شروع مى‏شد، حالا نارضايتى‏ها را آوردند روى دولت فعلى، آن نارضايتى‏ها كه پيشتر داشتند و آنهمه مردم زجر كشيدند ديگر حساب اين را نمى‏كنند كه اين زجرها تمام شد، اين حبس‏هائى كه ابرار را مى‏گرفتند و حبس مى‏كردند تمام شد، آن گرفتارى‏ها الان نيست، حالا آمدند اطراف دوره مى‏گردند مى‏خواهند نارضايتى ايجاد كنند از اين نهضت كه اين نهضت چه كرد، يكى از

    صحيفه نور ج 6 صفحه 57

    مى‏كند براى شما؟ اين هم دولت اسلامى، اين هم جمهورى اسلامى، باز هم شما همان وضع سابق را داريد. نه اينكه اينها ندانند مساله را، مى‏دانند مساله را، غرض دارند، مى‏خواهند نشود مطلب، مى‏دانند كه تا حالا چه شده، يك چيزى شده است كه دنيا سابقه نداشته است، قدرتى را شكست داده‏اند كه امكانش پيش مردم، پيش دولت‏هاى خارج، پيش متفكرين خارج، برايشان تصورش نمى‏شد كه همچو چيزى بشود، امر غير ممكن مى‏دانستند. مى‏دانند كه آن دستگاه ظلم كه همه جا، در اعماق مملكت ما هم دستشان دراز بوده و هم ظلم مى‏كردند، مى‏دانند آن را كه آن ظلم‏ها تمام شد، الان كسى نيست كه به مردم ظلم بكند و آنكه هست اين است كه ظالم‏ها را مى‏گيرند آنهائى كه ظلم كرده‏اند مى‏گيرند محاكمه مى‏كنند اما كسان ديگر را هيچ كارى ندارند، آزادند. ما الان در اين مجلس آزاد نشسته‏ايم با هم صحبت مى‏كنيم در صورتى كه قبلاً امكان نداشت، يك همچو مجلسى هيچ امكان نداشت، اينها مى‏دانند كه خيلى چيز شده لكن نمى‏خواهند بعدها بشود، متاسفند از اينكه شده است، تاسفشان براى اين است كه دست ارباب‏ها كوتاه شده است.

    روابط ما با آمريكا، روابط يك مظلوم با يك ظالم است

    در يكى دو روز پيش از اين در روزنامه بود كه سناى آمريكا به اتفاق آرا اين اعدام‏هائى كه در ايران شده است محكوم كردند. آنهائى كه طرح داده يكى از دوستان اسرائيل است كه خودش هم از صهيونيست‏هاست. خوب معلوم است كه سناى آمريكا بايد محكوم كند ما را، شكى ندارد، ما مى‏دانيم كه اينها ما را محكوم مى‏كنند، دولت آمريكا هم ما را محكوم مى‏كند منتها حرفش را نمى‏زند، مجالس آمريكا هم ما را محكوم مى‏كنند براى اينكه آن داغى كه به دل آمريكا وارد شده است به واسطه اين نهضت، به دل هيچ كس وارد نشده است، هيچ كدام از ممالك به‏اندازه اين استفاده نمى‏كردند. بايد ما محكوم باشيم. توقع اينكه سناى آمريكا مثلا موافق با ما باشد، توقع بيجايى است. توقع اينكه خير، اعدام‏هاى ما را محكوم نكنند، اين توقع بيجاست، ما همچو توقعى از آمريكا نداريم، خصوصا كه خوب، دولت ايران از اسرائيل نفت را قطع كرده و تا آخر هم نمى‏دهد به او ديگر، او هم از دوستان نزديك آمريكاست و سناى آمريكا، ما توقع نداريم كه دولت آمريكا به ما چيز كرده بود كه اگر چنانچه اين اعدام‏ها ادامه پيدا بكند، در روابط ايران با آمريكا يك قدرى خطر مى‏افتد، الهى كه به خطر بيفتد ما روابط با آمريكا مى‏خواهيم چه بكنيم، روابط ما با آمريكا، روابط يك مظلوم با يك ظالم است. روابط يك غارت شده با يك غارتگر است. ما مى‏خواهيم چه كنيم.آنها ميل دارند، كه با ما روابط، آنها احتياج دارند كه با ما روابط داشته باشند، ما چه احتياجى به آمريكا داريم، آمريكا آن طرف دنياست، آنها مى‏خواهند كه بازار داشته باشند اينجا، آنها باز طمع دارند كه نفت ما را بخورند. ما كه، اسلام كه بنا ندارد كه ظلم به ديگرى بكند مظلوم هم نخواهد شد. البته سناى آمريكا ما را محكوم مى‏كند، مجالس انگلستان هم ما را محكوم مى‏كنند، مجالس شوروى هم ما را محكوم مى‏كنند، ما محكوم همه قشرها هستيم. آن كارى كه در ايران واقع شد كارى است كه همه قشرهاى ظالم و مستكبر با آن

    صحيفه نور ج 6 صفحه 58

    مخالفند، ما هيچ توقع نداريم كه دولت آمريكا يا ساير دول ابرقدرت، آنهائى كه مى‏خواهند منابع ما را ببرند، حالا كه ما دست آنها را كوتاه كرده‏ايم بيايند تشكر هم بكنند، البته نبايد هم بكنند، خيلى هم اظهار تاسف بايد بكنند. اگر از كشتن هويدا آمريكا اظهار تاسف نكند، خوب اين از يك نوكر پانزده سال يا بيشتر خودش كه از دستش رفته است اظهار تاسف نكرده، اين بيوفائى است به نوكر، اگر از اينكه شاه را ما مى‏خواهيم محاكمه كنيم، مى‏خواهيم محكوم كنيم يا اعدامش كنيم، آنها اظهار تاسف نكنند و اظهار تاثر نكنند، از يك نوكرشان قدردانى نكرده‏اند، قدردانى از يك نوكرى كه همه ذخائر ما را تقديم آمريكا كرده، اين است كه تاسف، اظهار تاسف بكند.

    ميزان، نظر ملت‏هاى مظلوم است

    بايد ديد كه مظلوم‏ها چه مى‏گويند، بايد ببينيم كه ملت آمريكا چه مى‏گويند، دولت آمريكا معلوم است شكست خورده و زخمى است مار زخمى است و شكست خورده، سناى آمريكا شكست خورده، او اظهار تاسف مى‏كند، بايد ديد كه خود ملت آمريكا چه مى‏گويند، آنها هم همين منطق را دارند؟ آنها ندارند اين منطق را، ملت‏ها اينجور نيستند. بايد ديد كه ملت‏هاى مظلوم چه مى‏گويند، نظر ملت مظلوم نسبت به اين اشخاصى كه اعدام شده چه است. سناى آمريكا كه در آن تا حالا قتل و غارتى واقع نشده بود همه‏اش نفع بود، در مقابل اينكه همه‏اش براى او نفع بود و حالا آنهائى كه نفع رسان هستند و از بين رفته‏اند البته متاسف است اما بايد ديد كه آنهائى كه تحت ظلم واقع شده‏اند، ملت‏هائى كه تحت ظلم و ستم واقع شده‏اند يا از ناحيه آمريكا يا از ناحيه شوروى يا از ناحيه انگلستان و يا از ناحيه حكومت‏هاى خودشان كه دست نشانده آنهاست، اينها در اين مسائل چه مى‏گويند. بايد ديد مظلوم در اين مسائل چه مى‏گويد، نه ظالم، ظالم هميشه ميخواهد كه ظلم بكند، عمالش ظلم بكنند، مظلوم‏هاى عالم يا آنهائى كه انسانند چه مى‏گويند.

    شرافت از ديدگاه غارتگران!!

    آن دست نشانده‏هاى آنها را، البته اقشار مختلفه دست نشانده هست سنا از يك طرف هست و - نمى‏دانم چيز - آن جمعيت حقوق بشر از يك طرف هست و از اين جمعيت‏هائى كه خودشان درست كرده‏اند براى بازى دادن مردم، آنها همه متاسفند، ما ميدانيم كه همه متاسفند. اينها بايد عزا بگيرند براى اينكه مى‏دانند چه از دست داده‏اند، نوكرها را از دست داده‏اند، چه نوكرهائى، در كشتن هويدا اظهار تاسف زياد بود. بايد ديد كه كى اظهار تاسف كرده، آنهائى كه اظهار تاسف كرده‏اند با چه منطق اظهار تاسف كرده‏اند، يك كسى كه سيزده سال نخست وزير ايران بود و همه كارها با امر نخست وزير بايد بشود، همه اين كشتار با امر نخست وزير شده است آنوقت يك ملت مظلوم دستش به اين آدم رسيده و يك نفر آدم فاسد را در مقابل چند صد نفر، چندين هزار نفر اشخاص صحيح كشته شده است، باز هم آنها البته بايد اظهار تاسف كنند. آنها، آنهائى كه آنها كشتند، اصلاً به حساب نمى‏آورند براى

    صحيفه نور ج 6 صفحه 59

    اينكه يك ملتى است، بگذاريد كشته بشود تا ما نفتش را ببريم. آنها كشتارى كه اينها كردند به حساب نمى‏آورند، حساب نمى‏كنند كه يك بشرى كشته شده است، مى‏گويند يك عده‏اى كه مانع از استفاده‏هاى ماست بگذاريد كشته بشود و انسان را در مقابل منافع خودشان هيچ مى‏دانند. در يك جائى كه من بودم راجع به اوضاع ايران چيز مى‏شد و اوضاع ايران چطور است و سفارتخانه‏ها ممكن است و آنوقتى كه ممكن است كه سفارتخانه چه بشود، يكى كه صاحب يك سفارتخانه‏اى بود مى‏گفت كه ما براى اينكه سفير يا اشخاصى كشته بشود، اهميتى نمى‏داديم ولى مبل‏هاى ما خيلى اهميت دارد، اين مبل‏هائى كه ما آنجا داريم آنها اهميت دارد، يك نفر آدم رسمى، يك نفر آدم رسمى اين حرف را زد كه ما اهميت نمى‏دهيم، مبل‏هاى‏مان بيايد، وضعشان اين است ديگر آدم مادى جز به ماديگرى فكر نمى‏تواند بكند نمى‏تواند فكر بكند، اصلاً شرف را اينها نمى‏توانند بفهمند يعنى چه، همه شرف را به اين مى‏دانند كه مبلشان خيلى خوب باشد. همه شرافت را، شرافت به اين مى‏دانند كه چندين دستگاه مثلاً عمارت داشته باشند، عمارتش چه جورى باشد، انسانيت اصلاً فكرش را نمى‏كنند تو خط اين نيستند. اگر اينها در خط اين مسائل بودند، خوب اين همه‏آدم از ايران كشته شد، اين همه‏متفكرين، روحانيين، ابريا، مظلوم‏ها، زن، بچه، كوچك، بزرگ توى اين خيابان‏ها خونشان ريخته شد، اين اهميتى نداشت، هيچ وقت تاسفى، تاسف ندارد اينكه، خوب يك دسته كشته شده‏اند، اينها مانع از استفاده‏هاى ما بودند، اما هويدا وقتى كشته مى‏شود صدايشان در مى‏آيد، تاسف مى‏خورند، اينهائى كه كشته شده‏اند، بيايند مطالعه كنند اينها چه كسانى هستند كه كشته شده‏اند، ببينند اينها چه كسانى هستند، اينها هر كدام چند نفر را كشته‏اند، هر كدام وادار كردند به قتل چند نفر آدم، چه بيچارگى براى اين ملت درست كردند اينها.

    نجابت و ادب اسلامى از ويژگى‏هاى ملت ايران‏

    ملت ما نجيب است، ملت ما اسلامى است و الا همان روز اول همه اينها را با هر چه بود غارت كرده بودند و از بين برده بودند ولى ملت ما ملتى است كه ادب اسلامى دارد، آنهائى هم كه همه خيانت‏ها را كردند باز با آن خشونت‏هائى كه آنها با بشر مى‏كنند اينها نكردند. وقتى آمدند حبس‏هاى ايران را ديدند، رفتند گفتند حبس‏ها خوب است، مطابق با تمدن است، مطابق با دموكراتيك است، براى اينكه منطق، منطق انسانى است. يك منطق انسانى، يك منطق اسلامى نمى‏تواند غير از اين باشد. اگر خود آنها غلبه كرده بودند بر ما، هيچ يك ما الان نبوديم. اگر هويدا به ما غلبه كرده بود ديگر ما اينجا ننشسته بوديم، شما هم نبوديد.

    اسلام مى‏خواهد ماديت را مهار كند

    اينها فكر نمى‏كنند كه در دنيا يك چيزى، معنوياتى هم موجود است، چيز ديگرى هم ما داريم غير از عمارت و غير از اتومبيل و غير از اين مسائل، غير از اين قدرت حيوانى يك چيزهاى ديگرى هم در عالم مطرح است، اصلاً فكر اين مساله در ذهن امثال كارتر نمى‏آيد، فكر نمى‏تواند بكند، اين

    صحيفه نور ج 6 صفحه 60

    سناتورى كه اعتراض كرده است به اين اعدام‏ها، اصلا نمى‏تواند ادراك كند اين معنا را كه غير از اين حيوانيت يك چيز ديگرى هم در عالم هست، اگر انسان فكر بكند كه يك مسائل ديگرى هم در دنيا مطرح است، اين همه‏نظرش را به اين نمى‏كند كه حالا كه اين به ما نفت را به رايگان داده است، به ما خدمت كرده است و آدمكشى‏اش هم خدمت به ما بوده است، اين مطلب همين است، ما چون منفعت بايد ببريم، اصلاً تمام، غير از اين مطرح نيست چيزى در اسلام، همچو مسائل اصلا مطرح نيست، مساله ماديات به اين معنائى كه اينها مى‏گويند، مطرح نيست، اسلام ماديت را تبع معنويت مى‏كند، مى‏خواهد ماديت را مهار كند، معنوى، صورت معنوى به آن بدهد. لشكر اسلام قبل از اينكه توجه به ماديت بكنند، به معنويات توجه مى‏كردند، روى معنويات شمشير مى‏كشيدند، اشخاص فاسد را جلويش را مى‏گرفتند. جنگ‏هاى اسلام را ببينيد كه با چه اشخاصى، با چه قشرهائى بوده است، براى منفعت بوده؟ وقتى هم، آن وقتى هم كه در جنگ حنين بود كه يا يكى ديگر از جنگ‏ها، وقتى هم كه غلبه كردند، هر چه بود حضرت رسول دادند به خود همان مشركين، اصلاً ماديت مطرح نيست در اسلام. خوب، زندگى پيغمبر اسلام را، زندگى اميرالمومنين سلام الله عليه را مطالعه كنند ببينند اينها چه جور زندگى كردند، حكومت هم كه كردند چه جور حكومت كردند، چه وضعى داشته حكومتشان. آنى كه اسلام است توجهش به ماديت توجه تبعى است، همه توجه معنويات است ان الله تعالى ما نظر در روايت هست كه ما نظر الى عالم طبيعت يا الى الجسم منذ خلقه نظر لطف، معنويات را ميزان گرفته‏اند، البته آنهائى كه نمى‏فهمند فقط همان چشم حيوانى دارند، همه ادراك، ادراك حيوانى است، چشم، چشم حيوانى است، ادراك، ادراك حيوانى است، نمى‏تواند ادراك اين مطلب را بكند كه هويدا را كشتن تاسف ندارد، اين همه چيزش روى همين مسائل حيوانى چرخ مى‏زند طعمه است، اين ممالك بايد طعمه آمريكا باشد، هر كه بهتر اين صيد را مى‏كند، در نظر سناى آمريكا نشان مى‏گيرد، هركه جلوگيرى مى‏كند از اين طعمه، در سناى آمريكا محكوم است، غير از اين نمى‏توانند ادراك بكنند، اينجور از اول تربيت شده‏اند. اينها هم كه حقوق بشر را طرح مى‏كنند، آنها هم همين است آنها هم غير از همين طبيعت و غير از همين ماديت ادراك ندارند، نمى‏توانند بفهمند. معنويات را اصلا نمى‏توانند بفهمند، البته آنهائى كه معنويات دارند در نظر آنها محكومند. آنهائى كه دفاع از مملكتشان مى‏كنند، آنهائى كه جانى‏ها را كشتند آن هم هيچ زجر نبوده است فقط يك قصاص بوده است. اين هويدا در آنجا كه بود روزنامه هم مى‏خواند به من اطلاع مى‏دادند كه خيلى حالش خوب است كه اگر يكى از ماها در حبس هويدا بوديم آن عمل را مى‏كردند كه با همه حبسى‏ها مى‏كردند، آن زجرها را مى‏دادند كه با همه حبسى‏ها مى‏دادند لكن وقتى مسلمان همين آدم جانى را مى‏گيرد و حبس مى‏كند به دستور اسلام نبايد زجرش بدهد محاكمه‏اش مى‏كنند، جانى هست مى‏كشندش. ما يك آدم برى را، اسلام يك آدم‏برى را نمى‏كشد، يك آن حبس قائل نيست اسلام براى كسى كه گناه ندارد، يك ساعت حبس قائل نيست. آنها هم كه گناهكارند يك فحش نبايد به آنها بدهند، يك سيلى نبايد به آنها بزنند.

    صحيفه نور ج 6 صفحه 61

    ملت ايران قائم به خودش ايستاده است‏

    بله، تبليغات الان زياد است در خارج. در روزنامه‏هاى‏شان، در مجله‏هاى‏شان نوشته‏اند كه خمينى همه زن‏ها را گفته است كه سينه‏هاى‏شان را ببرند، اين فقط سه مورد اتفاق افتاده بعد مردم مخالفت كردند. اين تبليغات، البته آن كه مى‏خواهد، خمينى را مخالف با منافع خودش مى‏داند بايد اين را خردش كند در خارج، آنجاها اين حرف‏ها را ميزنند. حالا فرض كنيد من هم خرد بشوم، ديگران هستند، همچو نيست كه ملت ايران حالا احتياج به خمينى داشته باشند. احتياج به هيچ كس ندارد، خودش است، خودش الان ايستاده قائم است خودش بالنفسه، بيخود آنها خيال مى‏كنند كه اگر ما هم از بين برويم، بكشند يا منحط كنند، مساله خوابيده است و دوباره آنها برمى گردند و نفت ما را مى‏برند و همه خزائن ما را غارت مى‏كنند. نخير، ديگر گذشته است اين مطلب. نمى‏توانند اين كار را بكنند. هر جا هر حمالى هم كه در اين ايران هست الان ايستاده مقابل اينها، دانشگاهى ايستاده، روحانى ايستاده، بازارى ايستاده، كاسب ايستاده - عرض مى‏كنم كه - دهقان ايستاده، كارگر هم ايستاده. اگر حالا يك اختلافى هم بين اينها پيدا بشود همين از شيطنت اين قشرى است كه منفعتش از دست رفته است.

    همه مى‏خواهند با شيطنت قشرها را از هم جدا كنند

صفحه 46 از 208 نخستنخست ... 364243444546474849505696146 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/