صفحه 42 از 208 نخستنخست ... 323839404142434445465292142 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 411 تا 420 , از مجموع 2079

موضوع: صحيفه نور

  1. #411
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 5 صفحه 235

    تاريخ: 12/1/58

    پيام راديو تلويزيونى امام پس از انجام رفراندم جمهورى اسلامى

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    خداوند تعالى وعده فرموده است كه مستضعفين ارض را به اميد خودش و توفيق خودش بر مستكبرين غلبه دهد و آنها را امام قرار دهد. وعده خداوند تعالى نزديك است. من اميدوارم كه ما شاهدين وعده باشيم و مستضعفين بر مستكبرين غلبه كنند، چنانچه تاكنون غلبه كردند. تاكنون اين راهى را كه پيموديم براى تبعيت از اسلام و احكام اسلام بوده است و اسلام را ما بايد به علام معرفى كنيم. اگر چنانچه آنطور كه اسلام است به عالم معرفى بشود، عالم توجه به اسلام پيدا كند. متاع مسلمين، متاع ذيقيمتى است لكن بايد عرضه بشود.

    من از عموم ملت ايران تشكر مى‏كنم كه در اين رفراندم شركت كردند و راى قاطع خودشان را كه بايد گفت صد در صد پيروزى بوده است و راى داده شده است، به طور قاطع راى خودشان را دادند و به جمهورى اسلامى هم راى دادند، چنانچه قبلاً هم اين راى را داده بودند. ما احتياجى نمى‏ديديم در اين مساله رفراندم، لكن چون براى قطع بعضى حرف و بهانه‏ها بنابراين شد كه رفراندم بشود و بهانه گيرها فهميدند به اينكه مساله آنطور كه خيال مى‏كردند نيست و ملت با اسلام است، ملت با روحانيت اسلام است، ملت مى‏خواهد كه قرآن كريم در ايران عمل بشود و بحمدالله با شوق و شعف و شور و عشق همه اقشار ملت در سرتاسر ايران راى خودشان را به جمهورى اسلامى دادند و نه چيزهاى ديگر. جمهورى اسلام است كه مى‏تواند همه مقاصد ايرانى را انجام دهد. جمهورى اسلام است كه احكام مترقى او بر تمام احكامى كه در ساير قشرها و ساير مكتب‏هاست تقدم دارد.

    ما مى‏بينيم كه مدعيان دموكراتيك و دموكراسى صحبت مى‏كنند، ادعا مى‏كنند لكن مكتب‏هاى آنها در شرق يك نحو است و در غرب يك نحو. در شرق با ديكتاتورى عظيم مردم آنجا مصادف هستند و در غرب هم همين طور. ما مى‏بينيم كه بعضى از اشخاص كه ادعا مى‏كنندكه ما حقوق بشر را ملاحظه مى‏كنيم و جمعيت‏هاى حقوق بشر در طول اين 50 سال كه دولت غاصب پهلوى و پسر پهلوى بر اين ملت غلبه كرد و بر اين ملت با غصب، تمام چيزهاى ملت را برد، در طول اين 50 سال جوانان ما در زندان‏ها بسر بردند و چه بسا جوانانى ما داشتيم كه در حبس پاى آنها را اره كردند و آنها را روى تاوه‏ها بو دادند و تا آن زمان آخر هم اينها در حبس و شكنجه بودند. دژخيمان شاه سابق آنها را از هستى ساقط كردند و اين مدعيان همراهى با حقوق بشر در اين طول مدت نديديم كه يك صحبتى

    صحيفه نور ج 5 صفحه 236

    بكنند، يك استنكارى بكنند. ما ديديم كه رئيس جمهور آمريكا با اين شاه سابق ظالم بدبخت همراهى مى‏كرد و پشتيبانى مى‏كرد. پشتيبانى از دژخيمى كه تمام هستى ما را به باد داد و نديديم كه مدعيان جامعه حقوق بشر استنكار كنند بر رئيس جمهور آمريكا، لكن حالا كه اين دژخيمان به دام ملت افتاده‏اند و ملت خواهد از آنها انتقام بكشد فرياد و ابشراى اينها بلند شده است. نمى‏توانم من جز اين بدانم كه اينها دست نشانده دژخيمان هستند. اينها دست نشانده ابرقدرت‏ها هستند، نه اينكه اينها براى حقوق بشر فعاليت مى‏كنند. من توقع اين را داشتم كه جامعه حقوق بشر اگر راست مى‏گويد و طرفدار حقوق بشر است به ما اعتراض كند كه اينها را چرا نگاه داشتيد. اين دژخيمان را بايد همان روز اول كشته باشيم، نه اينكه آنها را ما نگاه داشتيم و در زندان‏ها الان هستند و حبس‏هاى ما هم مثل حبس هاى سابق نيست. حبس‏هائى است كه در آنها اشخاص به هيچ وجه مورد اهانت حتى نيستند. اينها به ما اعتراض مى‏كنند كه چرا اينها را محاكمه كرديد، اصلاً معنى ندارد محاكمه مجرم، محاكمه مجرم يك امرى است كه مخالف با حقوق بشر است. حقوق بشر اقتضا مى‏كند كه ما آنها را همان روز اول كشته باشيم براى اينكه مجرمند و معلوم است كه اينها مجرم هستند. آن كه بايد براى او وكيل گرفت، آن كه بايد به ادعاى او گوش كرد او متهم است نه مجرم. اينها متهم نيستند بلكه مجرم هستند.اينها اشخاصى بودند كه در خيابان‏ها مردم را كشته‏اند، زجر دادند و همه ذخائر ما را از بين برده‏اند. آيا آنهائى كه در خيابان‏هاى شهرهاى مختلف ايران كشته شدند اينها بشر نبودند؟ اينها حقوق ندارند؟ آيا مدعيان طرفدارى از حقوق بشر نسبت به اينها كه كشته شدند چرا طرفدارى نمى‏كنند؟

    چرا به ما اشكال مى‏كنند كه شما چرا دژخيمان را مى‏كشيد؟ ما در عين حال كه اينها را مجرم مى‏دانيم و بايد فقط هويت آنها ثابت بشود و بايد آنها را همين كه هويتشان ثابت شد كشت. نصيرى همين كه هويتش ثابت شد كه نصيرى است بايد كشت معذلك او را چند روز نگه داشتند محاكمه كردند و اقرارات او را ثابت كردند و او را كشتند. آيا جامعه حقوق بشر تصور نمى‏كند كه مجرم را بايد كشت براى حقوق بشر؟ براى اينكه حق خواهى كنيم از بشر؟ بشرهائى كه اينها كشتند، زجر دادند و از بين بردند. ما اينها را معذلك محاكمه مى‏كنيم و محاكمه كرديم و لكن اعتقاد ما اين است كه مجرم محاكمه ندارد و بايد كشت لكن من متاسفم از اينكه باز غربزدگى در ماها هست و ما ترس از اين داريم كه مبادا در روزنامه‏هاى غرب چيزى بنويسند و مثلاً مجلات غرب يك كلمه‏اى بنويسند. آنها التبه با عدل و انصاف مخالفند و آنها موافق حقوق بشر نيستند. آنها حقوق اشخاص ابرقدرت را حفظ مى‏كنند به اسم حقوق بشر. در هر صورت ما بحمدالله در اين رفراندم فاتح شديم و حرف‏هائى كه در مجلات خارج نوشته شد و چيزهائى كه گفته شد همه باطل از كار در آمد و بحمدالله ملت ما قريب به صددرصد راى به جمهورى اسلامى دادند و از اين به بعد بر عهده ملت است كه اين جمهورى اسلامى را پياده كند.

    در جمهورى اسلامى بايد تمام مسائل كه در ايران هست متحول بشود. در جمهورى اس

  2. #412
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 5 صفحه 240

    تاريخ: 13/1/58

    بيانات امام خمينى در جمع گروه فلسطينى و اسقف كاپوچى

    وحدت كلمه و اتكال به خدا عامل غلبه ملت بر طاغوت‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من از شما تشكر مى‏كنم كه براى تفقد از من و از ملت مستضعف ما به ايران آمديد تا از نزديك وضع نهضت ما را ببينيد. شما اگر در زمان سلطنت طاغوتى آمده بوديد وضع را طور ديگر مى‏ديديد، خيابان‏هاى ما را از كشته‏ها فرش مى‏ديديد، زندان‏هاى ما را از مستضعفين و از علما و از روشنفكران مملو مى‏ديديد، مطبوعات ما را در حال سانسور و اختناق مى‏ديديد، ملت ما را زير بار ظلم و جور مى‏ديديد. مامورين شاه در همه شوون مملكت ما دخالت مى‏كردند و مامور بودند از طرف اجانب و از طرف ابرقدرت‏ها خصوصا آمريكا كه با ملت ما آن كنند كه كردند. ملت ما را در حدود پنجاه و چند سال اين پدر و پسر به خاك و خون كشيدند. شما اگر در آنوقت آمده بوديد به ايران، ايران را يك قتلگاه عمومى مى‏ديديد و تمام ايران را يك زندان عمومى مى‏ديديد. الان آمده‏ايد كه ملت ما بحمدالله با بيدارى، اتكال به خداى تبارك و تعالى، وحدت كلمه بر طاغوت پيروز شد. بر طاغوتى كه تمام قدرت‏ها را داشت و تا دندان مسلح بود و از اجانب استظهار مى‏كرد و آنها پشتيبان او بودند و ملت ما هيچ نداشت جز قوه ايمان و اراده آهنين. با وحدت كلمه وقدرت ايمان ما برابر قدرت‏ها غلبه كرديم و آنها را به عقب رانديم. شما در وقتى آمديد كه ما بحمدالله جمهورى اسلامى را به راى عمومى رسانديم. شما در وقتى آمديد كه ملت ما به اكثريت قريب به اتفاق راى به جمهوريت اسلامى دادند و از آن پيرمردهاى هشتاد ساله، معلولين، اشخاصى كه در بيمارستان‏ها بودند، اشخاصى كه با چرخ مى‏آوردند آنها را پاى صندوق، همه و همه راى دادند بر جمهوريت اسلام، اين نبود جز اينكه ملت ما اسلام را براى خودش يك پايگاه آزادى و استقلال مى‏داند و لهذا باعشق و علاقه به آن راى بدهند. شما در وقتى وارد شديد به مملكت ما كه آثار آن ديكتاتورى‏ها مرتفع شده است، اگر در آنوقت آمده بوديد چيزهاى عجيب مى‏ديديد و الان كه آمده‏ايد در امان، بين برادرهاى خودتان آمده‏ايد و هيچ كس به شما تعرض نمى‏كند. در آن زمان امكان نداشت كه شما پيش من بيائيد يا اين برادرهاى ديگر پيش من بيايند،امكان نداشت كه يك اجتماعى ما داشته باشيم، امكان نداشت كه بتوانيم صداى خودمان را درآوريم، شكايت خودمان را به عالم برسانيم و لهذا ما در خارج از مملكت خودمان شكايت‏هاى خودمان را به

    صحيفه نور ج 5 صفحه 241

    عالم رسانديم. ما در پاريس در صورتى كه من ميل نداشتم در آنجا باشم لكن حوادث طورى شد كه در پاريس ما مسائل خودمان را به تمام عالم رسانديم و زير پاى اينها را سست كرديم. شما در وقتى آمديد كه ما بحمدالله به پيروزى رسيديم و اعلام كرديم جمهوريت اسلام را.

    دستورات اسلام جامع كليه ابعاد مادى و معنوى بشريت

    در جمهوريت اسلام تمام آزادى‏ها هست،

  3. #413
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 5 صفحه 243

    تاريخ: 15/1/58

    بيانات امام خمينى در جمع گروهى از مردم

    با عشق و علاقه در انتخاب وكلاى متدين، فاضل و امين بكوشيد

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    از خداوند تعالى توفيق شما آقايان را خواستارم. به همت شما زن و مرد، كوچك و بزرگ، جمهورى اسلامى برقرار شد و تقريبا اتفاق آراء بود از - بيست هزار - بيست ميليون راى، 150 هزار، صدو چهل و پنج هزار نفى بود، آن هم يك تقلباتى در صندوق‏ها شده بود، منجمله در قم يك زن تقلب كرده بود و قريب نيم ساعت قبل از شروع كردن، تقلب كرده بود، از كرمانشاه هم بعضى گفتند آمدند - كه تقلب شده است، والا آراء همه بايد با جمهورى اسلامى باشد اگر چنانچه ساير اقشار مملكت حتى منحرفين از اسلام هم بدانند كه اسلام چيست، بدانند كه برنامه اسلام چه هست همه - شان به اسلام روى مى‏آورند، مگر آنهائى كه دست نشانده امريكا يا ساير ابرقدرت‏ها هستند. اينهائى كه الان در ايران مشغول فتنه هستند اينهااز اسلام هيچ اطلاع ندارند و به حسب آنطورى كه من مى‏فهمم اينها مرتبط به آمريكا هستند ولو اينكه اسمشان برخلاف است و ملت ما بايد اينها را رد بكنند و اعتنائى به آنها نكنند و خودشان در همين سيل جمعيت ايران منحل خواهند شد. شما جوان‏ها و شما مرد وزن انشاءالله در انتخاباتى كه در پيش داريم براى مجلس موسسان كه قانون اساسى جمهورى اسلامى را آنها بايد تصويب كنند، همانطور كه رو آورديد با عشق و علاقه به جمهورى اسلامى و راى داديد بر جمهورى اسلامى، در آنجا هم بايد با عشق و علاقه در هر شهرى، در هر استانى، با عشق و علاقه تعيين كنيد اشخاص فاضل و اشخاص امين را، اشخاص متدين امين فاضل را براى اينكه بروند در مجلس موسسان و قانون اساسى جمهورى اسلامى را تصويب كنند. انشاءالله خداوند به شماها و همه ملت ما خير و عافيت عنايت كند و انشاءالله بتوانيم برنامه اسلام را پياده كنيم. الان لفظ امت، لفظ جمهورى اسلامى است، باز معنايش نيامده است. ما بايد راه‏هائى را طى كنيم تا متحواى جمهورى اسلامى در ايران پياده بشود. دعا كنيد انشاءالله موفق بشويم و اسلام را زنده كنيم و احكام اسلام را زنده كنيم. خداوند به همه شما توفيق و سعادت عنايت كند.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

  4. #414
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 5 صفحه 244

    تاريخ: 16/1/58

    بيانات امام خمينى در جمع گروهى از اقشار مختلف مردم

    اين رفراندم يك رفراندم اسلامى بود نه سياسى

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من بايد از شما آقايان، شما جوانان برومند تشكر كنم. شماها در اين ماجرايى كه در قم اينهمه خسارات وارد شده بود و در ايران هم، پايدارى كرديد و الحمدالله دشمن را عقب زديد. باجديت شما جوان‏ها رفراندم بحمدالله به طور آبرومند، به طور بى سابقه انجام شد. اين رفراندم در دنيا نظير نداشت يك مملكت 35 ميليونى، 20 ميليون پاى صندوق حاضر بشود، در هيچ مملكتى سابقه ندارد. در رفراندم‏هايى كه در اين مدت‏ها در ايران شده است مى‏گفتند 6 ميليون شركت كرده‏اند و ما همان وقت فرستاديم و تفتيش كردند كه اينها چه مى‏گويند گفتند 2 هزار نفر. رفراندم ديگرى هم بود كه آنها هم چيزى نبود. اين رفراندم يك رفراندم اسلامى بود، نه يك رفراندم سياسى. مردم براى اسلام خون مى‏دهند، نه براى سياست، براى سياست اسلامى. ملت ما به واسطه اتكاء به اسلام اين نهضت را پيش برد. ملت ما عاشق شهادت بود با عشق به شهادت پيش رفت اين نهضت، اگر چنانچه اين عشق و علاقه نبود هرگز ما در مقابل آنهمه قدرت پيروز نمى‏شديم. پيروزى ما دنبال اين بود كه همه اسلامى بوديد همه توجه به ديانت داشتيد، در رفراندم همه عشق داشتيد به اينكه در اين صندوق‏ها راى بيندازيد آنهايى كه موفق به راى انداختن نشدند بچه‏هايى كه كمتر از 16 سال داشتند و اين توفيق برايشان حاصل نشد نگران بودند و آنها هم مى‏خواستند راى بدهند. اين راى شما راى صد در صد بود بايد گفت راى صد در صد بود در 20 ميليون، صدوچهل هزار، صد و چهل و چند هزار مخالف يا ممتنع، اين توفيق صد در صد است و من از شما كه زحمت كشيديد و اين صندوق‏ها را حفظ كرديد و براى اسلام و براى كشور خودتان زحمت كشيديد من تشكر مى‏كنم. خداوند شما را توفيق عنايت كند. خداوند به شما سعادت بدهد.

    اميد ما به همت والاى شما جوانان است

    البته مرحله‏هاى ديگرى هم داريم كه اميد ما به شما جوانان است مرحله راى گيرى براى وكلاى مجلس موسسان، راى گيرى براى وكلاى مجلس شورا، اين دو مرحله را هم ما پيش داريم كه بعد برويم سراغ مرحله‏هاى ديگر ومن در همين دو مرحله هم باز همه اميدم به شما جوان هاست، جوانهاى ايران،

    صحيفه نور ج 5 صفحه 245

    جوانهاى همه كشور و من اميدوارم كه با همت والاى شما جوان‏ها در آن دو مرحله پيروز بشويم و وكلايى كه وارد مجلس موسسان مى‏كنيم وكلاى اسلامى باشند، وكلاى امين باشند، فضلاى ملت باشند و همين طور در مجلس شورا. بعد از اين مرحله مجلس موسسان است براى اينكه قانون اساسى را راى به آن بدهند و آنجا هم شما آقايان بايد البته مجلس خودتان است، كشور خودتان است، اسلام خودتان است در آنجا هم بايد زحمت بكشيد و موجبات تشكر ما را فراهم كنيد.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

  5. #415
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 5 صفحه 246

    تاريخ: 16/1/58

    بيانات امام خمينى در جمع گروهى از كاركنان بانك‏هاى سراسر كشور

    اشاره به بى نظير بودن رفراندم جمهورى اسلامى از جهات كمى و كيفى‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من هم به دوستان خودم به آقايان تبريك عرض مى‏كنم كه بحمدالله با رفراندمى كه در ايران واقع شد كه نظير آن در تاريخ تاكنون نبوده است هم از حيث كميت كه در يك جمعيت 35 ميليونى، 20 ميليون موافق باشد، هم در كيفيت كه مردم با عشق و علاقه دنبال راى دادن باشند. اين در دنيا بى‏نظير بوده است و بعدها هم كم نظير. من به شما تبريك اين سعادت را، تبريك اين عيد بزرگ را، من عرض مى‏كنم.

    تكيه بر اهميت تصويب قانون اساسى و انتخاب وكلاى فاضل

    لكن اين نكته‏اى را كه بايد عرض كنم اين است كه ما باز كارمان دنباله دارد. ما بعد از اين مجلس موسسان داريم، بايد مجلس موسسان تاسيس بشود و در آنجا وكلاى ملت بروند و قانون اساسى جديد را تصويب كنند. اين يك امرى است كه همانطور كه راى به جمهوريت اسلام، همانطور كه آن اهميت داشت اين هم اهميت دارد، بايد شما آقايان و همه ملت اين نهضت را به همين طور كه تاكنون آمده است حفظ كنيد و اين شور و شعف را نگه داريد تا از اين مرحله‏ها بگذريد. همه ما در واقع وكلائى كه مى‏خواهيم بعدها انتخاب كنيم انتخاب افاضل، انتخاب امناء ملت، انتخاب كسانى كه نه چپگرا هستند و نه راستگرا، انتخاب اشخاصى كه به اسلام ارج مى‏گذارند، انتخاب اشخاصى كه هيچ نسبت به مصالح اسلام و مسلمين فروگذارى نمى‏كنند بايد ما يك همچو اشخاصى را انتخاب كنيم و به مجلس موسسان بفرستيم كه قانون اساسى اسلامى ما را آنها تصويب كنند و بعد از آن هم باز يك مرحله ديگرى است كه در اين دولت موقت بايد عمل بشود و آن اين است كه مجلس شوراى ملى بايد انشاءالله درست بشود، نه مثل مجلس‏هاى اين پنجاه و چند سال كه به ملت هيچ ارتباط نداشت، ملت هيچ اطلاع نداشت، وكلاى خودش را نمى‏شناخت و اينها وكيل يك نفر بودند و آن يا رئيس جمهور امريكا و يا سلطان وقت و يا سلطان وقت به تبع سفارتخانه‏ها چنانچه شاه سابق گفت اين معنا را كه ليست را از سفارتخانه‏ها مى‏آوردند و ما وكيل تعيين مى‏كرديم همانطورى كه آنها مى‏خواستند. انشاءالله ديگر اين مسائل نيست در كار، انشاءالله آن مسائل ديگر عود نمى‏كند. لكن با همت ملت و با

    صحيفه نور ج 5 صفحه 247

    همبستگى ملت شما ديديد كه اين همبستگى كه داشتيد و اين وحدت كلمه كه داشتند و همه‏تان با هم جمهورى اسلامى را مى‏خواستيد، بر قدرت‏هاى شيطانى غلبه كرديد و از اين به بعد هم اگر حفظ كنيد اين قدرت را، اگر حفظ كنيد اين وحدت كلمه را، خداوند باشماست. اگر حفظ كنيد اين وحدت كلمه و اتكال به خدا را، هم در مجلس موسسان پيروز خواهيد شد و هم در مجلس شورا پيروز خواهيد شد. نگذاريد كسانى كه بدخواه اين ملتند درباره مجلس موسسان يا درباره مجلس شورا دخالت كنند، نگذاريد اشخاصى در مجلس موسسان وارد بشوند كه خيرامت را نمى‏خواهند بلكه خير اشخاصى را مى‏خواهند كه ظالم هستند، نگذاريد در مجلس شورا اشخاصى بروند كه آنها با قدرت بزرگ پيوستگى دارند. بايد ملت با اختيار خود واراده خود، با امتيار خود و انتخاب خود اشخاص صالح را، اشخاص متقى را، اشخاصى را كه براى ايران كار مى‏خواهند بكنند، به نفع ايران كار مى‏كنند آنها را بايد تعيين بكنيد تا اين سه تا مرحله تمام بشود.

    آبادانى مملكت و ساختن ايرانى اسلامى به همت جوانان

    بعد از اين مرحله باز كارها داريم و آن ساختن ايران است، همه را بايد ساخت، همه اين قشرهائى كه الان موجود است باز در آن يك صورت طاغوتى هست، يك محتواى طاغوتى در آنها هست،الان بانك‏ها باز به همان صورت طاغوتى هست، ربا در بانك‏ها هست، فرض كنيد كه در ساير قشرها هم فرهنگ باز يا فرم غربى است يا فرم شرقى است، يكى از اين فرم هاست و باز باقى مانده است اين چيزهايى كه از سابق بوده است. البته پنجاه و چند سال آنها زحمت كشيدند بلكه بيشتر، سابق هم، سابق بر اين سلسله هم باز زحمت‏ها كشيده‏اند تا اينكه مردم را از آن راهى كه داشتند،از آن طريقه‏اى كه داشتند منحرف كردند، جوان هاى ما را منحرف كردند. الان نبايد زحمت بكشيم تا اين نيروى جوانى را باز متحول كنيم و به صورت يك انسان فاضل، يك انسان اسلامى، يك انسانى كه براى كشور خودش مفيد است بايد به اين متحول بشود و اين از همه قشرها متوقع است، يك قشر نمى‏تواند اين كارها را انجام بدهد. اين آشفتگى هايى كه الان در ملت ما هست، در مملكت ما هست و به ارث به ما رسيده است خرابه‏اى اين بايد آباد بشود لكن به همت همه، شما جوان‏ها با همت خودتان بايد اين راه را پيش ببريد و اين نهضت را حفظ كنيد. البته راجع به بانك‏ها بايد يك تحولى در آن پيدا بشود و انشاءالله با تدريج خواهد شد.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته‏

    
    previos page menu page next page
    

  6. #416
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 5 صفحه 252

    تاريخ: 17/1/58

    بيانات امام خمينى در ديدار با پرسنل نيروى هوائى ارتش جمهورى اسلامى

    اگر انسان خودش راپيروز ادراك كند شكست مى‏خورد

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من از همه ملت ايران و خصوص شما د رجه داران و سربازان نيروى هوائى تشكر مى‏كنم و سعادت و سلامت همه را از خداوند تبارك و تعالى مسئلت مى‏كنم. ما بايد اين واقعيت را ادراك و لمس كنيم كه ما باز پيروز نشديم. پيروزى نهائى، تا پيروزى نهائى راه زيادى داريم. اگر انسان خودش را پيروز ادراك كند ورشكست مى‏شود. پيروزى سستى مى‏آورد لكن اگر انسان خود شرا در بين راه ببيند و براى هدف نهائى در حركت باشد، آن حركت قوت مى‏آورد. ما در بين راه هستيم و البته پيروزى به اين معنا كه دست ستمكارها را از كشورمان خارج كرديم و خودمان الان در كشورمان هستيم به اين معنا البته حاصل است لكن آشفتگى‏هائى كه الان در مملكت هست، قشرهائى كه مفسد هستند و در بين مردم مفسده مى‏كنند، ريشه‏هاى فاسد رژيم، ريشه‏هاى فاسد اجانب، آنهائى كه براى اجانب و در خدمت اجانب براى ملت ما زحمت و تعب پيش مى‏آورند، اينها هستند و ما بايد با تمام قوت و قدرت در مقابل آنها ايستادگى كنيم و آنها را هم از مملكت خودمان برانيم.

    همه با هم با نيروى خدائى و اسلامى اين كشور را نجات بدهيد

    برادرهاى من توجه داشته باشيد كه ايران از خود شماست و ايرانى بايد براى ايران زحمت بكشد. همه طبقات بايد باهم دوست باشند. مثل سابق نيست كه بين طبقات جدائى باشد، بين نيروهاى نظامى با مردم جدائى باشد آنها با نظر بد به اينها نگاه كنند و اينها به نظر بد به آنها نگاه كنند. وقت آن است كه همه نيروهاى خدائى و اسلامى باشد و خداوند حكومت كند در اين ملت و با دست خداوند ما پيش برويم. شما همه با هم همصدا و همزبان باشيد و اين آشفتگى‏هائى كه الان به دست اجانب و عمال آنها در اطراف مملكت ايجاد شده است، اين آشفتگى‏ها را با هم و با قدرت الهى از بين ببريد و تسلط پيدا كنيد بر اوضاع كشور از خودتان هست، ملت از خودتان هست، ارتش از خودتان هست، همه با هم هستيد، برادر هستيد، بايد همه با هم به پيش برويد و اين مملكت آشفته را نجات بدهيد. از خداوند تبارك و تعالى سلامت و سعادت همه شمارا خواستارم.

    
    previos page menu page next page
    

  7. #417
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 5 صفحه 248

    تاريخ: 16/1/58

    بيانات امام خمينى در ديدار با نمايندگان فرهنگيان قم

    خوف استعمارگران خبيث از اتحاد بين اقشار ملت

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    از شما آقايان متشكرم كه براى تفقد از من تشريف آورديد، و از اين امر كه توفيق حاصل شده است كه ما با آقايان مواجه باشيم. در اين سالهاى بسيار طولانى، ما از هم جدا بوديم و دستگاه خبيث استعمار كوشش كردند كه بين اقشار ملت جدائى بيندازند، آنها از اتفاق ما خوف دارند و حالا كه لمس كرده‏اند اين اتفاق چه هنرى دارد، حالا خطر براى ما بيشتر است. آنها سابق كه همين احتمال را مى‏دادند كه اتحاد بين اقشار براى اينها مضر باشد، جديت كردند كه روحانيون را از مردم جدا كنند، قشر اساتيد را از روحانيون، بازارى‏ها را از دانشگاه، اقشار ملت را از هم فاصله بيندازند، يك فاصله‏اى كه همه به هم بدبين باشند. دانشگاهى بدبين باشد به روحانى، روحانى بدبين باشد به دانشگاهى، همه با هم بدبين باشند به بازارى، بازارى به روحانى. آنوقت كه احتمال اين را مى‏دادند كه اگر اينها با هم باشند منافع آنها به خطر مى‏افتد، آنها جديت داشتند بر اينكه اين قشرها را از هم جدا كنند.

    جيره خواران شكست خورده استعمار در صدد تفرقه بين مردم هستند

    حالا كه در اين نهضت لمس كردند اين معنا را كه وحدت ملت با اتكاء به خداى تبارك و تعالى آنها را عقب و دست آنها را كوتاه كرد از منافع ما، الان خطر بيشتر است، يعنى آنها در پى شيطنت بيشتر هستند و كارمندهايشان، آنهائى كه جيره خوار آنها هستند، با لباس‏هاى مختلف، با طرزهاى مختلف در بين ملت مى‏خواهند جدائى بيندازند و الان ملاحظه ميكنيد كه در همه اقطار مملكت يك دستجاتى كه جيره خوار آنها هستند مشغول كار شده‏اند كه اين حكومت را نگذارند آرام باشد و نگذارند متحد باشد. اينها در اين رفراندم همچو شكست خوردند كه الان ديوانه شدند.

    بى سابقه بودن اين رفراندم از لحاظ كميت و كيفيت

    يك همچو رفراندمى در تمام دنيا سابقه ندارد. در همه دنيا همچو رفراندمى سابقه ندارد. سى و پنج ميليون جمعيت، در صورتى كه شانزده سال به بالا راى بايد بدهند، بيست ميليون بيشتر،

    صحيفه نور ج 5 صفحه 249

    يك قدرى بالاتر راى بدهند و از بيست ميليون و قدرى بالاتر، صد و چهل و چند هزار مخالف. در صورتى كه در قم كه ما بوديم، آمدند گفتند كه يك زنى تقلب كرده است، و تقريبا شايد اين هشتاد رايى كه در قم انداختند يك مقداريش هم راجع به آن تقلب مى‏شود و گرنه قومى صددرصد موافق اسلام هستند، قومى نمى‏شود مخالف اسلام باشد. اين هشتاد راى يا از خارج، خوب در قم از خارج هم بودند، يا از خارج اين عناصر فاسده هستند، يا آن تقلبى كه آن زن كرده است در بعضى جاهاى ديگر هم شايد شده باشد. امروز از كردستان هم گفتند كه آمده‏اند، بعضى از كرمانشاه هم آمده‏اند كه در آراء اينجا هم تقلب شده است، والا آنجا هم راى بيشتر بود. ما توقع صد درصد داشتيم البته، ولكن اين هم صد در صد است، صد در صد. در صورت اينطور است. در بين اينها (در يك روزنامه بود ديدم كه يا كسى نقل كرد كه) يك نفر گريه مى‏كرد و از او پرسيدند علت گريه را، گفت من اشتباه كردم و راى منفى دادم، در صورتى كه مى‏خواستم راى مثبت بدهم و من جهنمى شدم. در هر صورت دو مساله هست يك مساله عدد است كه در تاريخ همچو عددى نمى‏توانند نشان بدهند كه از سى‏وچند ميليون جمعيت، بيست ميليون راى بدهند، يك جهت هم كيفيت است كه بالاتر است. يك وقت اين است كه مردم مى‏روند راى مى‏دهند، يك وقت علاقه و عشق دارند. اين شانزده ساله كمترها كه بعضى شان اينجا پيش من هم آمدند به قدرى ناراحت بودند از اينكه چرا ما نبايد راى بدهيم. اينها از اينكه راى نداده‏اند و نبايد راى بدهند،از اين ناراحت بودند و مردم با يك عشق و علاقه‏اى راى دادند كه اين كيفيت هم هيچ سابقه ندارد. پس رفراندم ما نه در كيفيت سابقه دارد و نه در كميت.

    آتشى را كه خدا افروخته است، روشن نگهش داريم

    بعدها هم اگر اين عشق و علاقه اسلامى محفوظ بماند، در ساير چيزها هم همين طوريم. واگر خداى نخواسته اين عشق و علاقه اسلامى يك وقت سستى پيدا كند و محفوظ نماند، آنوقت نمى‏دانم چه خواهد شد. البته ما مراحلى پيش داريم. مرحله مجلس موسسان در پيش است و مرحله انتخابات هم در پيش است و ديگر زمان سابق نيست كه به ما تحميل بكنند. ما خودمان هستيم، با پاى خودمان مى‏رويم و راى مى‏دهيم، نه كسى به ما تحميل مى‏كند و نه زورگوئى هست در كار، عشق و علاقه، اگر اين عشق و علاقه‏اى كه در رفراندم بود باقى‏اش بداريم يعنى نهضت را افروخته نگه بداريم نگذاريم خاموش بشود، اگر اين باقى بماند در آن دو مرحله هم ما برد داريم و وكلائى كه مى‏خواهيم بفرستيم به مجلس موسسان و بعد هم به مجلس شورا، وكلائى هستند، مى‏شوند كه صد در صد ملى، متدين، نه منحرف به چپ و نه منحرف به راست هيچ نباشند، از خودمان باشند و مصالح خودمان را در نظر بگيريم.

    واگر خداى نخواسته سستى پيدا بشود، آنوقت البته خطر هست كه آن وكلاى غير صالح هم به ما تحميل كنند، يعنى بروند به مجلس. در هر صورت آنى كه الان مهم ماست اين است كه اين آتشى كه افروخته شده و اين را خدا افروخته است، اين بشر نمى‏تواند، يك آتشى است كه خدا افروخته است،

    صحيفه نور ج 5 صفحه 250

    اين آتش كه با تاييد خدا افروخته شده است، مانگهش داريم، افروخته نگهش داريم. مادامى كه اين آتش هست و افروخته است، ما پيروز هستيم و اگر خداى نخواسته اين افسرده بشود و رو به افسردگى برود، من خوف دارم كه باز برگرديم به يك مراحل بدى و يك مراحلى كه مثل سابق باشد. خدا نكند يك همچو روزى پيش بيايد، و انشاءالله پيش نخواهد آمد. خداوند انشاءالله همه شما را تاييد كند.

    تبديل مراكز آموزش و پرورش به مراكز فساد، از كارهاى رژيم سابق

    و البته تكليف من اين است كه وقتى يك قدرى راحت بشويم درس بگويم، طلبه‏ها را نصيحت كنم و با طلبه‏ها سر و كار داريم اينها را نصيحت كنم و تكليف شما آقايان اين است كه اين جوان‏ها را بار بياوريد به طورى كه پرورش كنند، همان آموزش تنها نباشد. سابق نه آموزش بود، نه پرورش يعنى نمى‏گذاشتند، وضع را جورى كرده بودند كه هم جلوى معلومات جوان‏هاى ما را مى‏گرفتند و نمى‏گذاشتند رشد بكنند و هم جلو پرورش را كه پرورش صحيح نكنند. اينهمه مراكز فساد كه در ايران ايجاد كردند، همه چيزهائى كه براى آموزش و پرورش بود اينها تبديلش كردند به مراكز فساد مثلا فرض كنيد سينما، سينما يك جائى است كه براى آموزش است، براى پرورش است، راديو، تلويزيون، همه اينها تا وقتى كه رسيد اينجا به دست اينهائى كه مامور بودند از طرف غير كه وطن را به اين حال در آورند و ماموريت براى وطنشان داشتند، اينها را منقلب كردند به يك چيزى كه بر خلاف بود. حالا از اين به بعد بايد، همه اينها بايد يك دستگاه پرورش باشد، يك دستگاه آموزش باشد، راديو همين طور، تلويزيون همين طور، تاتر همين طور، همه اينها.

    تربيت جوانان بايد اسلامى و با توجه به مسائل روز باشد

    اسلام با خود اينها مخالف نيست، اسلام مى‏خواهد اينها را مهذب كند يعنى در خدمت اسلام، در خدمت تربيت جوان‏ها قرار بدهد و ما هم كه ماموريم اين جوان‏هائى را كه دست ما هستند و با آنها رابطه داريم اينها را بايد تربيت اسلامى، تربيت دينى و متوجه به مسائل روز كنيم. جورى باشد كه از اول اين بچه‏ها و جوانها مسائل روز دستشان باشد و بفهمند كه بايد چه بكنند در آتيه. در پهلوى علم بايد اين پرورش باشد و شما آقايان البته موظفيد كه اين كار را بكنيد، و در همه قشر ايران، همه معلمين، همه دانشمندان بايد اين كار را بكنند كه بعد از يك مدتى ايران متبدل بشود به يك چيز ديگرى.

    در تربيت صحيح اسلامى خيانت منتفى مى‏شود

    شما ملاحظه بكنيد الان ما وقتى كه با تمام قشرها ملاحظه مى‏كنيد كه يك دولت صالحى درست بكنيم، هر چه مى‏گرديم پيدا نمى‏شود. سه تا، چهار تا، پنج تا آدم پيدا مى‏شود كه اينها هم از همه جهات جامع نيستند. چرا؟ براى اينكه در اين پنجاه و چند سال كوشش شد كه نگذارند اين انسان درست

    صحيفه نور ج 5 صفحه 251

    بشود، نگذارند يك رجال فهميده صحيح درست بشود. سابق، شايد قبل از اين، مسائل اينطورها نبوده، اما حالا اينطور است. ما الان در يك وضعى واقع شديم كه نه نيروى انسانى صحيحى داريم و نه اقتصاد و ساير چيزها و از همه بالاتر همين است كه ما نيروى انسانى‏مان كم است. در هر اداره‏اى كه بخواهيم، الان كلاه كلاه مى‏كنند. در اين وزارتخانه‏ها كلاه كلاه مى‏كنند. نه اينكه مى خواهند نشود، نمى‏توانند. البته همه ميل دارند به اينكه وزارتخانه‏اى كه دستشان است صالح باشد، خوب باشد. اينها اشخاص امينى هستند لكن از باب اينكه ندارند اشخاص، از باب اينكه نيست، فاقدند، از اين جهت كلاه به كلاه مى‏كنند و بعضى وقت‏ها هم بد از كار در مى‏آيند. اين بايد با كوشش همه اقشار، خصوصا آنهائى كه معلم هستند، در دانشگاه‏ها استاد هستند، در دبيرستان‏ها، در دبستان‏ها، از همان اول كه بچه‏ها تحويلشان داده مى‏شود بايد مسوول تربيت اينها باشند، مشغول اين باشند كه اينها را تربيت كنند، يك تربيت صحيح اسلامى كه در تربيت صحيح اسلامى همه چيز است. يعنى يك مسلم اگر چنانچه همانطورى كه اسلام مى‏خواهد بزرگ بشود اين ممكن نيست كه به مملكت خودش خيانت بكند، ممكن نيست كه به برادر خودش، به همسايه خودش، به همشهرى خودش، به يك آدم غريبه خيانت بكند، اصلا خيانت منتفى مى‏شود. ما بايد كوشش كنيم كه افراد صالح درست بكنيم. من از خداى تبارك و تعالى توفيق شما آقايان را مى‏خواهم و سلامت همه را طالبم.

    
    previos page menu page next page
    

  8. #418
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 5 صفحه 253

    تاريخ: 17/1/58

    بيانات امام خمينى در جمع دانش‏آموزان دبستان امام زمان كاشان و انجمن اسلامى جوانان خوزستان

    با همت والاى شما جوانان نهضت به پيروزى رسيد

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    درود به شما ملت بزرگ ايران و شما جوانان غيور هوشمند. سلام بر همه شما. خداوند شما را سعادتمند بفرمايد. با همت والاى شما جوانان و تمام اقشار ايران اين نهضت به اين مرتبه رسيد. همت والاى شما بود كه پيروز شديم و ريشه فساد را از ايران تا حدودى بيرون آورديم و انشاءالله از اين به بعد هم با همت والاى شما جوان‏ها تتمه اين ريشه فساد از بيخ و بن كنده خواهد شد. شما بوديد كه در همه كشور، همه جاى ايران خون داديد، شهيد داديد و اين نهضت را بارور كرديد و شمابايد باشيد كه در همه ايران با همت والاى خود و با گرم نگه داشتن اين نهضت، مسائلى كه بعد پيش مى‏آيد،به پيروزى برسانيد. شما بوديد كه با فداكارى اسلام را از دست اجنبيان و دشمنان اسلام نجات داديد و شما هستيد كه بايد با وحدت كلمه و قدرت، اسلام را از دست اين اشخاص خيانتكار كه در بين قشرهاى ملت تخم نفاق مى‏پاشند نجات دهيد. مجال به اين انسان هاى ظاهرى حيوان ماب ندهيد، اينها را مجال ندهيد كه در بين شما ريشه كنند، خداوند شما را تاييد كند.

    ضرورت حضور دائمى جوانان متعهد در صحنه

    ما در مرحله بعد مجلس موسسان داريم كه بايد با همت والاى شما، اشخاص فاضل دانشمند امين كه به ايران وفادار باشند و به اسلام متعهد، در مجلس موسسان بروند تا اينكه قانون اساسى اسلامى را تصويب كنند و بعد از آن باز مجلس شورا داريم كه با همت والاى شما جوانان ايرانى بايد اشخاص متنور و اشخاص امين و صادق در مجلس شورا بروند كه مقدرات شما را بر طبق خواسته خداى متعال پياده بكنند. شما در اين مراحل بايد همانطورى كه تاكنون باشور و شعف كارها را پيش برديد از اين به بعد هم كه ملت، خود شما هستيد و كشور مال خود شماست و اجنبى دخالت نمى‏نمى‏تواند بكند و ديگر سازمانى كه به شما تعدى بكند نخواهد بود و نخواهد وجود پيدا كرد، به خواست خداى تبارك و تعالى بايد براى سازندگى ايران همت كنيد، نگذاريد اين نهضت خاموش بشود، نگذاريد اين شور و شعفى كه در ملت براى احقاق حق خودش بپا شده است رو به سستى برود. خداوند شماها را تاييد كند. خداوند به شما سعادت دنيا و آخرت عنايت كند. استفاده از احكام اسلام، هم دنيا دارد و هم آخرت.

    صحيفه نور ج 5 صفحه 254

    برقرارى جمهورى اسلامى كه با اتفاق آراء ملت تقريبا برقرار شد و انشاءالله احكام اسلامى هم دنبال آن برقرار مى‏شود براى رفاه حال همه طبقات خصوصا كارگران، دهقانان، طبقه ضعيف، براى همه است و اسلام براى آنها بيشتر از ساير طبقات حق قائل است.

    از خداوند تعالى مسئلت مى‏كنم كه همه ما را به وظائف خودمان آشنا كند.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

  9. #419
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 5 صفحه 255

    تاريخ: 17/1/58

    بيانات امام خمينى در جمع پرسنل صنايع نظامى و اهالى قم

    انسجام اقشار و گستردگى نهضت در كليه نقاط ايران يك امر الهى است

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من در اواخر اوقاتى كه در پاريس بودم توجه به يك مطلبى پيدا كردم كه راجع به پيشرفت اين نهضت خيلى دلخوش شدم و اين مطلب را در پاريس هم بر اشخاص و اجتماعاتى كه مى‏شد، تذكر دادم و آن اين بود كه در انقلاباتى كه در دنيا واقع مى‏شود كم اتفاق مى‏افتد يا اتفاق شايد نيفتاده باشد كه اينطور باشد كه يك مطلبى را كه در مركز مملكت مى‏گويند، همين مطلب در كوره ده‏هاى دور افتاده هم باشد و آن مطلبى را كه روشنفكران مى‏گويند، همان را مردم بازار و كوچه و دهقان و كشاورز هم همان را خواستار باشد. من در آنوقت اطلاع پيدا كردم و بعضى را هم كه از ايران مى‏آمدند پيش من، به من اطلاع مى‏دادند كه قضيه خواست ملت ايران يك خواستى است كه گسترش پيدا كرده حتى در آن قراء و قصبات دور افتاده‏اى كه از همه جهات دورند. يك نفر كه همين اواخر آمد پيش من گفت كه من از دهات كمره و دهات چاپلق و لرستان، آنجاها رفتم و ديدم و از آنجاها گردش كردم و ديدم و مى‏آيم اينجا، و او گفت كه تمام دهاتى را كه من ديدم، ديدم كه صبح كه مى‏شود، آن آخوند ده جلو مى‏افتد و مردم ده دنبال او راه مى‏افتند و راهپيمائى مى‏كنند، و اسم از يك جائى برد كه من آنجا رفتم (قريه حسن فلك) اين در اطراف كمره هست و قلعه‏اى است كه شايد مثلا آنوقتى كه من ديدم ده پانزده خانوار در آن زندگى مى‏كردند، كوچك بود و در كنار يك كوهى واقع شده بود و از آبادى‏ها دور بود. اين شخص گفت من آنجا هم رفتم، آنجا همان حرف‏ها را مى‏زدند كه در تهران مى‏زدند اين از گسترشى كه در همه جاى ايران بوجود آورد، و يك گسترش ديگرى كه راجع به گروه‏ها و جماعات بود، بچه‏هاى دبستان يا كوچكتر از آنها همين وردى را كه همه مردم مى‏گفتند، اينها هم مى‏گفتند. كارگرها، كارفرماها، معلمين اجزاء دادگسترى، ملاها طلبه‏ها، روشنفكران، همه يك مطلب مى‏گفتند و با هم بودند. من اين را اينطور فهميدم كه يك دست غيبى در كار است، انسان هر چه هم بخواهد يك مثلا روشنگرى داشته باشد و هر چه هم بخواهد يك همچو امرى واقع بشود، به اين گسترش نمى‏تواند واقع بشود، من اينطور فهميدم كه خداى تبارك و تعالى در اين مساله نظر دارد و از آنجا اطمينان برايم پيدا شد كه پيروزى هست، البته به اين زودى و به اين سهلى را نمى‏توانستم حدس بزنم. وقتى هم كه شاه سابق از ايران رفت و دنبالش آن دولت بختيار آمد كه خيلى هم بى عقلى كرد، من هم نصيحتش كردم گوش نداد، من

    صحيفه نور ج 5 صفحه 256

    عازم آمدن شدم به اين نكته كه ديدم از طرف آمريكائى‏ها دارد فعاليت مى‏شود. در همان جا كه ما بوديم مى‏آمدند كه شما حالا نرويد، زود است. از طرف دولت ايران هم فعاليت مى‏كردند كه حالا نيائيد شما، حتى به وسيله رئيس جمهور فرانسه يك پيامى براى من دولت ايران فرستادكه حالا زود است، حالا زودرس است اين آمدن يك قدرى، صبر كنيد يك قدرى. من اينطور حدس زدم كه اينها مى‏خواهند تجهيز كنند، اينها مى‏خواهند ما را آنجا نگه دارند و خودشان كارهايشان را انجام بدهند، جورى بشود كه ديگر كار از دست ما بيرون برود، من جديت كردم كه من بايد بروم كه ديديد كه فرودگاه را بستند، من گفتم هر وقت كه باز شود من بايد بروم، ثانياً بستند، من گفتم كه هر وقت باز شد مى‏رويم، بالاخره ما آمديم. من در تمام اين مدت، از اين اواخر كه ديگر اينطور به ذهنم آمده بود، اين معنى را يك مطلب الهى تلقى مى‏كردم و حالا هم همين معنا است كه يك ملت رنجديده كه هيچ نداشت در دستش، يك ملتى كه وضعش اينطور بود كه براى خودش حق اعتراض قائل نبود، شما ملاحظه مى‏كرديد كه اگر يك پاسبان مى‏آمد در بازار تهران مى‏گفت كه چهارم آبان است بايد بيرق بزنيد، احدى به خودش اجازه اينكه بگويد نه نمى‏داد، در مقابل پاسبان نمى‏شد بگويد نه، اجازه به خودشان نمى‏دادند كه بگويند نه، اين تحول روحى در بين ملت پيدا شد كه در ظرف يك سال و يك قدرى بالاتر، آن ملت آنطور متحول شد به يك ملتى كه در خيابان ريخت و گفت كه مرگ بر شاه، حتى يكى از دوستان من مى‏گفت كه در شيراز من توى خيابان بودم كه ديدم يك صاحب منصبى در آنجا بود كه بچه‏ها جمع شده بودند دورش و به او مى‏گفتند مرگ بر كى، زنده باد كى، اين همين طور مانده بود در آنجا وقتى كه مرا ديد گفت كه بيا و مرا از دست اين بچه‏ها نجات بده، بعد ايستاد رو به قبله و دستش را اينطور كرد (نزديك گوش آورد ) و بلند آنچه را كه بچه‏ها مى‏خواستند گفت و خودش را نجات داد. اين يك مطلبى نيست كه يك شخص، يك جمعيت جسمانى بتواند بكند، اين را خدا كرده است.

    تحول اسلامى و روحيه فداكارى موجب غلبه ما شد

    اين كار، كار الهى بود و اين هم براى اين بود كه اجتماع ما، اين جمعيت ما جورى شده بود و متحول شده بودند، كه اين تحول باز تحول اسلامى بود، جورى شده بودند كه شهادت را براى خودشان يك فوز عظيم دانستند. - يك جوان - من در نجف بودم، يك جوان خيلى زيبا و در سن بين بيست تا سى آمد پيش من و مرا قسم داد كه شما دعا كنيد كه من شهيد بشوم. اين روحيه مادرهائى كه دو، سه تا از بچه‏هايشان را داده بودند، وقتى كه به ما مى‏رسيدند مى‏گفتند كه اين فداى اسلام و من باز يكى دارم كه آن هم باز مى‏خواهم شهيد بشود. يك همچو روحيه فداكارى يعنى همان روحيه‏اى كه در زمان رسول الله (ص) براى مردم پيدا شده بود و در ظرف نيم قرن مسلمين را بر تقريباً دنياى آن روز غلبه داد، اين روحيه در ملت ما پيدا شده بود كه خودشان را با شوق و اشتياق مى‏خواستند فدا بكنند، آنچه ما را غلبه داد اين روحيه بود، فلسفه نبود، جهان بينى نبود، اسلام شناسى نبود، هيچ اين حرفها نبود، اين‏

    صحيفه نور ج 5 صفحه 257

    روحيه كه در ملت پيدا شد و اين تحركى كه پيدا شد يك مطلب غيبى بود كه در ظرف مدت كوتاهى كى همچو تحول روحى در جمعيت پيدا شد و ما تا اينجا كه آمديم، با اين تحول روحى همراه هستيم و اين رفراندم را كه شما ديديد و جلويش - آن - شكست آن ابر قدرتها را كه ديديد، اينها همه را ما بايد خارق عادت بدانيم، يك ملتى كه هيچ ابزار نداشت و هيچ اسلحه نداشت (حالا يك چند تا تفنگ دست مردم مى‏بينيد) اين ملت بى اسلحه بى - ابزار بر يك قدرتى كه تا دندان مسلح بود و دنبالش هم امريكا بود كه مى‏گفت ما پشتيبانى مى‏كنيم، انگلستان هم كه تصريح مى‏كرد، شوروى هم بود منتها عاقل تر بود، اين قدرتى كه پشتوانه‏اش هم اين قدرت‏هاى ابرقدرت بود به دست همين جمعيتى كه توى خيابان و بازار فرياد مى‏كردند، به دست اينها از بين رفت، البته ارتش هم كمك كرد، اما بعد از اينكه اينها فريادهايشان را كردند آنها را متحول كردند، ارتش را از اين فداكارى كه به خيال خودشان براى آن مردك داشتند، منحرف كرد به اين طرف، يك عده‏اى كه البته از آن بزرگ‏ها بودند كه فرار هم كردند مع الاسف بسيارشان و بعضى‏شان گرفتار هم شده‏اند، ديگران هم متحول شدند، آنها برگشتند به اين طرف، نيروى هوائى همين طور نيروهاى ديگر، همين طور هوانيروز، همين طور همافران، اينها متحول شدند. اين تحولات هم كه در آنها پيدا شد باز يك امر عادى نبوده كه اينطور متحول كرد يك ارتشى را، متحول كرد كه بتوان بر خلاف شاه كه مثلاً چيز ارتشداران است، بر خلاف او قيام بكنند اينها همه بر خلاف يك امر عادى واقع شد، غير عادى بود.

    ملت ما تا اين وحدت كلمه را دارند و تا اين اخلاص را به اسلام دارند، اين اخلاص به اسلام كه خودشان را فدائى براى اسلام مى‏كنند و اسلام را همه چيز خودشان مى‏دانند، تا اين معنا محفوظ است ما بايد مطمئن باشيم كه پيروزيم و ما همه بايد اين معنا را حفظ بكنيم. شماها در بين كارگرها، در بين قشرهائى كه محروم بودند و انشاءالله اميدورايم كه نباشند ديگر، اين روحيه را تقويت كنيد، اين روحيه اسلامى را تقويت كنيد، به آنها بفهمانيد كه قدرت‏ها را خدا شكست و اين اخلاص شما بود كه خون خودتان را فدا كرديد، اين را حفظش كنيد.

    اگر اعتقادمان اين باشد كه پيروز شديم، رو به سستى خواهيم رفت اگر خداى نخواسته اين روحيه را از دست بدهيم، خودمان را حالا پيروز بدانيم و هر كدام برويم سراغ كار خودمان، انسان تا توى راه دارد مى‏رود قدرت دارد، اين كاروان‏ها تا توى راه دارند مى‏روند قدرت دارند و وقتى به منزل رسيدند قدرتشان تمام مى‏شود، روحيه انسان هم اينطورى است، شما سوار اتومبيل شديد و از شهرى به شهرى رفتيد، اگر انسان مقصدش ده فرسخ است، در سر نه فرسخى رو به خستگى مى‏رود وقتى مى‏رسد آنجا ديگر افتاده است. ما اگر چنانچه اعتقادمان اين باشد كه پيروز شديم، ديگر رو به سستى مى‏رويم و ما پيروز نشديم. ما مانع‏ها را حالا يك مقدارى رفع كرديم، ريشه‏هاشان هم هنوز باقى است.

    صحيفه نور ج 5 صفحه 258

    شلوغكارى‏هاى عمال امريكا با اسم فدائى خلق

    شما الان مى‏بينيد كه تمام اين قوائى كه بيرون رفتند و شكست خورده‏اند، الان در فعاليتند، امريكا به اين زودى دست از سر ما بر نمى‏دارد، انگليس هم دست از سر ما بر نمى‏دارد، شوروى هم دست بر نمى‏دارد، اينها همه در صدد هستند كه نقاط ضعف در ما پيدا بشود از آن نقاط ضعف ما را بكوبند. آنهائى كه عاملين آنها هستند و پيوسته‏هاى به آنها هستند كه من اعتقادم اين است كه اكثراً آمريكائى هستند و اسمشان هم فدائى خلق است، اينها از آن طرفى كم هست در ميانشان، اينها را آمريكائى‏ها درست كردند براى اينكه توى جمعيت‏ها بروند و توى كارگرها بروند و تبليغات بكنند كه چه و فلان. اگر چنانچه ما انشاءالله برسيم به اسلام، برسيم به احكام اسلام، بتوانيم قدرت داشته باشيم اسلام را آنطورى كه هست در خارج پياده بكنيم، خواهيد ديد كه هيچ يك از ملل دنيا آنطورى كه اسلام آزادى طلب است نيست، آن قدرى كه اسلام در صدد اين است كه طبقه ضعيف را ملاحظه بكند و يك طبقه توحيدى درست بكند ديگران نيستند، آن دموكراسى كه در اسلام است در ساير جاها نيست. اسم در ساير جاها هست. يعنى هياهو و سر و صدا هست و تبليغات هست، همين معنى دموكراسى را كه اسم مى‏برند، از اين طرف و آن طرف صدا مى‏كنند، در امريكا هم همين صداهاست و در انگلستان هم همين صداهاست، در شوروى هم همين صداها هست، لكن وقتى كه ما ملاحظه مى‏كنيم مى‏بينيم كه همان مسائل ديكتاتورى در همه‏شان هست، ديكتاتورى در شوروى كمتر از ديكتاتورى در امريكا نيست و كمتر از ديكتاتورى شاه ما نيست، همه ديكتاتورند، منتها مى‏خواهند توده‏ها را بازى بدهند اين الفاظ را رويش مى‏گذارند، اين الفاظ فريبنده رويش مى‏گذارند براى اينكه مردم را بازى بدهند. شما ملاحظه بكنيد چه مى‏خواهند الان اين عمال اينها، الان اينها كه دارند شلوغ مى‏كنند و مى‏گويند ما براى خلق مى‏خواهيم خودمان را فدائى خلق بكنيم، چه مى‏خواهند اينها. اگر اينها فدائى ملتند ملت كه همه‏شان آمده و مى‏گويند جمهورى اسلامى، اگر اينها فداى خلق و طرفدارى خلق را دارند، خوب اينها هم بيايند، اگر براى اين است كه زندگى اينها اداره بشود، خوب الان همه قوا در صدد هستند (اگر اين شلوغى‏ها را كنار بگذارند) اينجا زندگى اينها را مرفه كنند، و اين خلق است و اين مردم كه همه مى‏گويند جمهورى اسلامى. در اين رفراندم كه شما ديديد كه در دنيا همچو رفراندمى سراغ داريد كه از سى و پنج ميليون، بيست ميليون بيشتر پاى صندوق بروند راى بدهند و از بيست ميليون و چند صد هزار مخالف داشته باشند؟ اصلاً در دنيا يك همچو چيزى سابقه ندارد بعدها هم غير آن اشتياق اسلامى اگر در مردم باشد يك همچو چيزى سابقه دارد؟ آنوقت ببينيد اشتياقى كه مردم داشتند براى راى دادن، آن علاقه و اشتياقى كه مردم داشتند كه پاى صندوق‏ها بروند، اين را شما مشاهده كرديد كه با چه اشتياقى، با چه علاقه‏مندى رفتند راى دادند كه اين هم بى سابقه بوده، اينها ديگر از ما چه مى‏خواهند، اگر اينها منافع خلق را مى‏خواهند، خوب اينها مهلت بدهند تا ما درست كنيم، اينها نمى‏گذارند، الان همين‏هائى كه به اسم فدائى خلق و نمى‏دانم چه توى مردم افتاده‏اند، همين‏ها مانع مى‏شوند از اينكه براى اين خلق يك زندگى درست بشود، براى اينكه‏

    صحيفه نور ج 5 صفحه 259

    اينها شلوغ مى‏خواهند بكنند و دستور دارند از بالاترها كه من بيشترش اعتقادم هست كه از امريكاست. اينها دستور دارند كه با اين صورت بين مردم تفرقه بيندازند، نگذارند كه آن معنائى كه در اسلام است، آن محتواى اسلام را نگذارند بين مردم پياده شود. آنها از آن معنا مى‏ترسند كه اگر اسلام در اين ممالك اسلامى به آن معنائى كه هست پياده بشود اينها ديگر نقش ندارند در ملتهاى اسلام، اينها از اين مى‏ترسند و مى‏خواهند نگذارند اين معنا بشود اينها ديگر نقش ندارند در ملت‏هاى اسلام، اينها از اين مى‏ترسند و مى‏خواهند نگذارند اين معنا بشود و الا اگر اين افرادى كه الان در ايران هستند و شلوغ مى‏كنند و نمى‏گذارند آرامش پيدا بشود، اگر براى خلق و براى مردم فداكارى مى‏خواهند بكنند بيايند كمك كنند. اگر اينها آزادى مى‏خواهند كه ما آزادى داريم مى‏دهيم، ديگر الان اختناقى در كار نيست، همه دارند حرف‏هايشان را مى‏زنند. اگر اينها رفاه خلق را مى‏خواهند بايد مهلت بدهند و بيايند كمك كنيم و با هم، همه با هم كمك كنيم و رفاه خلق را درست كنيم. اگر اينها شلوغى مى‏خواهند چنانچه مى‏خواهند، براى اين نيست كه براى ملت باشد براى ملت كه شلوغى حالا فايده ندارد، جز خونريزى كه فايده ندارد، براى ملت آن فايده دارد كه حالا همه با هم باشند، جمعيت‏ها همه با هم باشند و همه اين مملكتى كه خرابه شده و دست ما دادند، بسازند. اگر اينها مى‏خواهند شلوغ بكنند كه امريكائى‏ها دوباره برگردند به اينجا، خوب تلكيف ما اين است كه با اينها معارضه بكنيم، تكليف همه ايرانى‏ها اين است.

    نصيحت به اخلالگران

    ما آنها را نصيحت مى‏كنيم، ما علاقه داريم كه همه افراد ملت ما در رفاه باشند، نصيحت به آنها مى‏كنيم كه بيائيد، شما چه مى‏خواهيد؟ بيائيد، همانى را كه شما مى‏خواهيد، در اسلام بيشترش هست، همان معانى كه شما ادعا مى‏كنيد، اسلام نقشه‏اش را دارد، اسلام پياده كرده يك وقتى اين را، اسلام يك وقتى حكومتى داشته است كه حاكمش را، قاضيش مى‏خواهد كه بيا يهودى عليه تو ادعا كرده، بيا مى‏رود آنجا، با كمال ادب كنار يهودى مى‏نشيند وقتى هم كه قاضى مى‏گويد يا ابالحسن مى‏گويند نه، به من نگو ابالحسن براى اينكه بايد با من مساوى صحبت كنى شما همچو دموكراسى در دنيا اطلاع داريد كه رئيس دولت را قاضى منصوب از قبل خودش، رئيس دولت را احضار كند و او حاضر شود و بعد قاضى بر ضد او حكم كند و او هم قبول كند و تسليم بشود؟ چه مى‏خواهيد بگوئيد؟ اين روساى كرملين اينطور هستند؟ اين روساى امريكا اينطور هستند؟ اين روساى انگلستان اينطور هستند؟ يا ادعا هست؟ مى‏شود يك وقتى مثلاً يكى از روساى اينها را كسى بخواهد در محكمه كه بيائيد يك كسى به شما ادعا دارد، يا گفتن همان و اعدام آن آدم همان؟ اينها چه مى‏خواهند، اينها شلوغى مى‏خواهند، اينها نيتشان حسن نيست، نيست فاسد دارند، اينها مى‏خواهند اين مملكت را دوباره برگردانند به همان حال اول كه ارباب‏ها بيايند و همه چيز ما را ببرند و براى ما هيچ نگذارند. شما حالا ملاحظه مى‏كنيد كه اين قدرتى كه اين مردك داشت و اين تبليغاتى كه اينها داشتند، اين سرپوشى بود اين سرپوش برداشته شد، مى‏بينيد كه ايران هيچ محتوا نداشت. الان هر جا دست بگذاريد خالى است،

    صحيفه نور ج 5 صفحه 260

    زراعت ما را كه از بين بردند كه هيچ ما ديگر نداريم، مگر حالا همت كنند و به واسطه همت حالا يك كارى بشود و امسال از شايد ده پانزده سال پيش از اين مى‏گويند تا حالا مثل امسال نبوده است براى اينكه يك قدرى به مردم مهلت داده شده است. همه چيز ما الان از دست رفته است، اينها با هو و جنجال و تبليغات كه هر وقت كه فرض كنيد شما راديو را باز كرديد تبليغاتى بود كه براى آريا مهر بود، همه‏اش راجع به تبليغات بود، تبليغات پوچ ماموريت براى وطنم اين را درست مى‏گفت، اما مامور بود كه وطن را به حالى كه الان هست برساند و همه را انجام داد.

    اگر وحدت كلمه و اسلاميت را حفظ كنيم تا آخر پيروزيم

    ما اگر چنانچه اين وحدت كلمه و اين خاصيت كه عبارت از اسلاميت است كه در آن همه چيز هست، اگر اين را ما حفظش بكنيم تا آخر با پيروزى هستيم و اگر خداى نخواسته يا اينها اخلال بكنند و ما شل بيائيم و جلويشان را نگيريم و ملت جلويش را نگيرد و يا خودمان خيال كنيم كه پيروز هستيم و به سستى گرايش پيدا بكنيم من خوف اين را دارم كه خداى نخواسته با فرم ديگر همان مسائل پيش بياورند، البته با فرم شاهنشاهى ديگر نمى‏گويند، براى اينكه اين شكست خورده است، اين را مى‏دانند كه قابل عمل نيست، يك فرم ديگرى رويش مى‏گذارند، بلدند آنها، مطالعات دارند. اگر ما ايستادگى كنيم و قدرتى كه الان در دستمان است كه قدرت ملت است حفظ كنيم، وحدت كلمه را حفظ كنيم، همه پيروز خواهيم شد و اگر خداى نخواسته اين حفظ نشود خوف اين مطلب هست كه دوباره ما را برگردانند به آن حال و اگر خداى نخواسته ما را شكست بدهند اين دفعه اينها لمس كرده‏اند وحدت ايران را و قدرت اسلام را لمس كرده‏اند، پيشتر مى‏گفتند احتمال را مى‏دهم، علم بود پيشتر، حالا لمس است، لمس كرده‏اند كه ايران با قدرت اسلام و وحدت كلمه پيش برد، قطع مى‏كنند همه چيز ما را، اين دفعه ديگر قطع مى‏كنند همه قدرت‏ها را، نه روشنفكر مى‏گذارند در عالم بماند و در ايران بماند و نه كسى ديگر را مى‏گذارند گذارند، تمام را خواهند سركوب كرد. ما بيدار باشيم، نگذاريم اين پيش بيايد و نگذاشتن به اين است كه همه با هم، همه با هم كمك بكنيم، كارگر با كارفرما كمك بكند و همه با هم با انصاف رفتار كنند، با انسانيت رفتار بكنند، با رحم و مروت رفتار بكنند و نگذارند اين نهضت خاموش بشود، تا انشاءالله آن معنائى كه مقصد اصلى ماهاست برسيم. خداوند انشاءالله همه شما را موفق كند و به سعادت برسيد.

    
    previos page menu page next page
    

  10. #420
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 5 صفحه 261

    تاريخ: 17/1/58

    بيانات امام خمينى در ديدار با بانوان كرمانشاه و دزفول

    از مجاهدات زن‏ها، مردها تشجيع شدند

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    خانم‏ها كه از راه دور آمدند خوش آمدند. ما از خانم‏ها بسيار متشكر هستيم، از بانوان همه ايران. بانوان همه ايران جمهورى اسلامى حق دارند. آنها در اين نهضت سهيم هستند. بايد بگويم كه آنها در صف اول واقع هستند براى اينكه مردها هم از آنها شجاع شدند، از مجاهدات آنها تشجيع شدند. شماها به اسلام خدمت كرديد و بعد از اين هم انشاءالله خدمت مى‏كنيد. شماها مردان و زنان شير در ايران تربيت مى‏كنيد. دامن شما دامن عصمت و عفت و عظمت است. شماها موظف هستيد كه اولاً خودتان را خوب تربيت كنيد، اسلامى تربيت كنيد، انسانى تربيت كنيد، مجاهد تربيت كنيد. ما با مجاهده شما و همه طبقات اين نهضت را تا اينجا پيش برديم و جمهورى اسلامى را اعلام كرديم.

    لزوم انتخاب افراد مؤمن و نافع اسلام براى مجلس مؤسسان

    و از اين به بعد باز احتياج به شما داريم، احتياج براى مجلس مؤسسان كه راى بدهيد و اشخاصى كه اسلامى هستند، متعهد هستند، چپى و راستى نيستند، براى ايران مى‏خواهند زحمت بكشند، و بعد هم براى مجلس شورا كه در اين وقت همه آزادانه راى مى‏دهيد و مرد و زن، آزاد راى مى‏دهند. مثل زمان سابق نيست كه فقط كلمه آزاد مردان و آزاد زنان بود و همه در اختناق بسر مى‏بردند. اسلام شما را آزاد كرده است، اسلام مرد و زن را آزاد فرموده است و همه آزادند. راى بايد بدهيد، منتها اشخاصى را انتخاب كنيد كه براى اسلام، براى كشور منتج باشند، نافع باشند، خائن نباشند. خداوند شماها را انشاءالله عزت و سعادت هم در دنيا و هم در آخرت عنايت فرمايد. سلام و درود بر شما شير زنانى كه در صف اول مجاهده بوديد. خداوند شماها را حفظ كند.

    
    previos page menu page next page
    

صفحه 42 از 208 نخستنخست ... 323839404142434445465292142 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/