صفحه 41 از 208 نخستنخست ... 313738394041424344455191141 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 401 تا 410 , از مجموع 2079

موضوع: صحيفه نور

  1. #401
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 5 صفحه 207

    تاريخ: 4/1/58

    پيام امام خمينى به مناسبت رفراندم جمهورى اسلامى

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    خدمت عموم ملت مبارز و شجاع ايران ايدهم الله تعالى‏

    در اين موقع بسيار حساس كه سرنوشت كشور و اسلام عزيز تعيين مى‏گردد، هموطنان عزيز با شورى بيشتر از گذشته در رفراندم شركت نمايند. امروز اهمال در شركت در رفراندم و سردى و سستى در اين امر حياتى موجب هدر رفتن خون شهيدان و به تباهى كشيدن كشور و اسلام عزيز است. دوستان آگاه من! روز رفراندم موقع نتيجه از زحمات چندين ساله است.

    آنچه لازم است تذكر دهم شركت زنان مبارز و شجاع سراسر ايران در رفراندم است. زنانى كه در كنار مردان بلكه جلوتر از آنان در پيروزى انقلاب اسلامى نقش اساسى داشته‏اند توجه داشته باشند كه با شركت فعالانه خود، پيروزى ملت ايران را هر چه بيشتر تضمين كنند. شركت در اين امر براى مرد و زن از وظايف ملى و اسلامى است.

    شما همه آزادانه به هر چه مى‏خواهيد راى بدهيد من خود به جمهورى اسلامى راى مى‏دهم و تقاضاى برادرانه از شما دارم كه به من در اين امر اسلامى كمك كنيد. لازم است جوانان غيور از توطئه و خيانت در آراى مردم جلوگيرى كنند و از صندوق‏هاى آراء با امانت حفاظت كنند. از خداوند تعالى پيروزى اسلام و صيانت كشور اسلامى را خواستارم. والسلام عليكم

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  2. #402
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 5 صفحه 208

    تاريخ: 5/1/58

    پيام امام خمينى به مناسبت صلح ننگين مصر و اسرائيل خطاب به ملل مسلمان جهان

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    اينجانب بيش از 15 سال است كه خطر اسرائيل غاصب را گوشزد كرده‏ام و به دول و ملل عرب اين حقيقت را اعلام نموده‏ام. اكنون با طرح استعمارى صلح سادات و اسرائيل اين خطر بيشتر و نزديكتر و جدى‏تر شده است. مصر با قبول اين صلح وابستگى خود رابه دولت استعمارگر آمريكا آشكارتر نمود. از دوست شاه سابق ايران بيش از اين نمى‏توان انتظار داشت. ايران خود را همگام با برادران مسلمان كشورهاى عربى دانسته و خود را در تصميم‏گيرى‏هاى آنان شريك مى‏داند. ايران صلح سادات و اسرائيل را خيانت به اسلام و مسلمين و برادران عرب مى‏داند و موضع‏هاى سياسى كشورهاى مخالف اين پيمان را تاييد مى‏كند.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  3. #403
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 5 صفحه 209

    تاريخ: 5/1/58

    بيانات امام خمينى در جمع گروه تبليغات قم

    قم، مركز نشر فرهنگ تشيع

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من خوشحالم كه بعد از سالهاى طولانى در ميان شما رفقا، جوانان هستم. من هميشه در فكر ايران و در فكر وطن خودم، قم، بودم و هستم و دعاگويم. شما مى‏دانيد كه قم مركز تشيع از زمان حضرت صادق سلام الله عليه، حدود آن زمان مركز تشيع بوده است و از قم تشيع به ساير جاها رفته است. علم هم از قم به جاهاى ديگر منتشر شده است و بحمدالله شجاعت و زحمت در راه اسلام و فداكارى هم از قم منتشر شد. قم مركز همه بركات است، خدا شماها قمى‏ها را براى ما حفظ كند و همه ايران را براى همه.

    تبليغ و شركت فعالانه تمامى اقشار در امر رفراندم سرنوشت‏ساز

    مى‏دانيد كه ما باز راه‏هاى طولانى داريم و در اين راه طولانى همه با هم بايد شركت داشته باشيم تا بتوانيم كار را انجام بدهيم و به انجام برسانيم. بايد در رفراندم تبليغ كنيد كه همه كس، همه قشرها، زن و مرد، از جوان شانزده ساله تا پيرمرد در اين رفراندم شركت كنند. زن‏ها شركت كنند. هيچ كس اهمال نكند. اين سرنوشت ما در اين رفراندم تحقق پيدا مى‏كند، يا اسلام انشاءالله و يا خداى نخواسته غير اسلام، يا جمهورى اسلام و يا خداى نخواسته طرح‏هاى ديگرى كه شياطين ممكن است اين طرح‏ها را داشته باشند. بايد مردم ايران عموما و شما جوان‏ها در قم پاسدارى كنيد از اين صندوق‏هائى كه گذاشته مى‏شود كه مبادا يك كسى تصرف بيجا كند، خيانت بكند. من از خداى تبارك و تعالى توفيق شماها را مى‏خواهم.

    سوء استفاده‏هاى تبليغاتى طاغوت از دستگاه‏هاى سمعى و بصرى

    شما بايد بدانيد كه اين دستگاه‏هائى كه الان اسم برديد و بعضى از شما يا شما مشغول آن هستيد، اينها دستگاه هاى آموزشى بايد بشود. در زمان طاغوت همه اين دستگاه‏ها، دستگاه‏هائى بود كه جوان‏هاى ما را خواب مى‏كرد، ملت ما را بيهوده روشى تبليغ مى‏كرد، همه را مى‏خواست از سرنوشت خودشان غافل كند، در صورتى كه سينما براى اين مقاصد شومى كه اينها در اين مدت

    صحيفه نور ج 5 صفحه 210

    طولانى طرح‏ريزى كردند نبوده. اينها چيزهائى است كه آموزشى است. راديو و تلويزيون يك دستگاه آموزشى است، سينما يك دستگاه آموزشى است، بايد دستگاه‏ها را به طور مسالمت، به طور صحيح، به طور سليم اداره كرد.

    عمده‏ترين مساله، اصلاح و رشد معنويات مملكت است

    من از خدا مى‏خواهم كه از اين به بعد ايران، يك ايران منزه باشد. يك ايرانى باشد كه همانطور كه انشاءالله مادياتش اصلاح مى‏شود، معنوياتش اصلاح بشود. عمده معنويات يك مملكت است. ما را از معنويات دور كرده‏اند، نگذاشتند رشد معنوى بكنيم و من از خدا مى‏خواهم كه معنويات ما را رشد بدهد، توجه ما را به خداى تبارك و تعالى.

    رمز پيروزى نهضت، اتكال به الله و حفظ وحدت كلمه

    پيروزى ما براى اين بود كه همه رو به خدا كردند و پيروزئى كه قدرت اسلام است حفظ كنيم و وحدت كلمه را. گمان نكنيد كه حالا تمام شد مطلب و دوباره برگرديد به حالات اوليه، خير، تمام نشده است و الان بايد وحدت را حفظ كنيد واين نهضت را با گرمى، اين نهضت را با تمام قوا حفظ كنيد. خداوند همه شما را سعادتمند كند، دنيا و آخرت همه شما را تعمير كند. سلام بر شما.

    
    previos page menu page next page
    

  4. #404
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 5 صفحه 211

    تاريخ: 5/1/58

    بيانات امام خمينى در جمع گروهى از نمايندگان عشاير لرستان

    رژيم سر سپرده پهلوى،عامل استعمار فرهنگى و اقتصادى

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    دوستان من خوش آمديد. خداوند شما را در پناه خودش حفظ كند. من مى‏دانم كه شماها هم مثل ساير اقشار ملت در اين پنجاه و چند سال زير حكومت طاغوتى چه كشيديد. ما همه در تحمل ظلم و چيزهايى كه دولت طاغوتى به اين ملت وارد آورد شريك بوديم و بحمدالله با كمك همه اقشار ملت و عشاير محترم ايران اين پيروزى تا اينجا حاصل شد و البته الان ما يك مقدار زيادى در پيش رو داريم كه خرابى‏هائى است كه رژيم طاغوتى سابق براى ما به ارث گذاشته است. اينها تمام حيثيات ملى ما و خزائن ما را بردند و چپاول كردند، دست اجانب را در ايران بازگذاشتند، پايگاه براى دولت‏هاى ابرقدرت در ايران درست كردند، خزائن ما را به باد دادند، دامدارى ما را ممنوع كردند، ملى كردند به اصطلاح خودشان جنگل‏ها و مراتع ما را، لكن مراتع خوب ما را به ديگران دادند، جنگل‏هاى ما را به ديگران و به اجانب دادند، زراعت و كشاورزى ما را فلج كردند، خزائن ما را به باد فنا دادند، ملت ما را عقب مانده نگه داشتند، مدارس و فرهنگ ما را استعمارى كردند و الان ما با يك اقتصاد فلج... و با دانشگاه‏هاى غير صحيح و يك اقتصاد ورشكسته روبرو هستيم لكن اميد است به همت همه ملت، اقشار همه ملت، عشاير محترم ايران، تمام اقشار ملت، اين بار سنگين به منزل برسد.

    وحدت كلمه را با جلوگيرى از تبليغات سوه و طرد تفرقه افكنان حفظ نمائيد

    من اميدوارم كه شما آقايان آگاهانه وحدت كلمه خودتان را حفظ كنيد، اختلافات بين عشاير را ريشه كن كنيد. ريش سفيدهاى شما وساطت كنند بين جوانان عشاير و آنها را با هم اصلاح بدهند. اگر چنانچه خداى نخواسته اختلافى بين امت حاصل بشود من خوف اين را دارم كه باز به فرم ديگر مسائل تازه عود كند و شما تلخى اين مسائل را چشيديد نگذاريد اين مسائل عود كند.

    با هم باشيد. همه اقشار با هم باشند. روستاهايى را كه شما در آنجا ساكن هستيد حفظ كنيد، از شر اشرار حفظ كنيد. اگر كسانى بين شما آمدند و اختلاف اندازى كردند آنها را طرد كنيد. از تبليغات سوئى كه به نفع اجانب مى‏كنند جلوگيرى كنيد.

    صحيفه نور ج 5 صفحه 212

    ملت برادروار به جمهورى اسلامى راى بدهند

    الان مملكت از خود شماست و دولت از خود شماست و دولت در خدمت شما هست و من در خدمت همه شما هستم و من از خداى تبارك و تعالى خواستارم كه عزت و سعادت شماها را با قدرت اسلام حفظ كند. شماها برادران ما هستيد و ما برادران شما هستيم و همه ملت با هم برادرند و بايد با هم اين راه را طى بكنند و به جمهورى اسلام راى بدهند و بعد هم انشاءالله بدانيد كه تابع قوانين اسلام است، راى بدهند و بعد هم انشاءالله جمهورى اسلامى برقرار بشود و گرفتارى‏هاى ما بلكه ترميم بشود. خداوند همه شما را حفظ كند.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

  5. #405
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 5 صفحه 213

    تاريخ: 7/1/58

    بيانات امام خمينى در ميان گروهى از اهالى تبريز

    مردم آذربايجان هميشه در راس قيامها بوده‏اند

    اعوذ بالله من الشيطان الرجيم

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    برادران تبريزى من! خوش آمديد، عزيزان من! به منزل خودتان آمديد. من نسبت به همه شما خدمتگزارم، من به همه شما محبت دارم، شما همه برادران من، فرزندان من هستيد. من از مجاهدات شما در اين نهضت تشكر مى‏كنم. من از گرفتارى‏هايى كه براى ملتمان و خصوصاً آذربايجان پيش آمده است متاسفم. من مى‏دانم كه در دوره سابق بر ملت ما، بر شما چه گذشت.

    ملت ما بحمدالله قيام كرد و آذربايجان هميشه در راس قيام‏ها بود، پيشقدم بود در قيام‏ها و در اين نهضت هم بحمدالله آذربايجان پيشقدم بود. خداوند آذربايجان را براى ما حفظ كند. خداوند ملت ما را همه با هم پيوند بدهد.

    وحدت كلمه و اتكال به خدا رمز پيروزى است

    ما همه برادر هستيم و همه با هم بايد باشيم. رمز پيروزى ما همين وحدت كلمه و هم پيوستگى ما به هم بود. رمز پيروزى ما توجه به خداى تبارك و تعالى و پاسدارى اسلام بود. اين رمز را حفظ كنيد، اين وحدت را حفظ كنيد، اين همبستگى را حفظ كنيد، اين توجه به اسلام را حفظ كنيد. خداوند شما را پيروز كند بر همه امور.

    همه با هم با اتكال به خدا و قطع مابقى ريشه‏هاى فساد،نهضت را تداوم بخشيد

    ما الان باز پيروزى مطلق بر ايمان حاصل نشده است. ما نصف راه را رفتيم. الان مملكت ما باز آشوب است، آشفته است. مفسدين در اطراف مملكت شلوغكارى مى‏كنند. بايد به همت شما جوان‏ها، هر كدام در هر جا كه هستيد، مرزهاى اين مملكت را حفظ كنيد، دست خرابكارها را كوتاه كنيد. شما بوديد كه پيروزى را تا اينجا رسانديد و شما بايد باشيد كه پيروزى را به آخر برسانيد. دولت ما تنها نمى‏تواند اين كار را انجام بدهد، روحانيون ما تنها نمى‏توانند اين كار را انجام بدهند، بايد همه با هم باشند، دولت با ملت، ملت با دولت. الان دولت ديگر دولت اسلامى است دولت سابق نيست كه دولت

    صحيفه نور ج 5 صفحه 214

    طاغوتى بود. دولت اسلامى است. دولت از خود شماست و شما از خود دولت هستيد. ارتش از خود شماست و شما از خود ارتش هستيد. ارتش بايد پشتيبان شما باشد، شما بايد پشتيبان ارتش باشيد. همه بايد با هم اين نقيصه‏هايى كه الان در ايران هست پر كنيم. همه بايد با هم برادر باشيم. همه بايد با هم اين نهضتى كه تاكنون حاصل شده است به آخر برسانيم. اگر خداى نخواسته اين نهضت سستى پيدا بكند و ما برويم دنبال كار خودمان و بى‏تفاوت بشويم راجع به مقدرات مملكت خودمان، من خوف آن را دارم كه خداى نخواسته باز مسائل سابق برگردد يا خداى نخواسته آن خيانت و جنايت‏هابه مملكت ما برگردد. ما بايد همه با هم باشيم و همه با هم اين نهضت را به پيش ببريم، اينكه به واسطه وحدت كلمه ما و اتكال به خداى تبارك و تعالى اتكال به قرآن مجيد، ما اين نهضت را به آخر برسانيم، و اين ريشه‏هاى فاسدى كه در مملكت ما بقيه‏اش باقى مانده است تا يك حدودى، اينها را بكلى از بيخ و بن در آوريم، و مملكت در دست خود شما، براى خود شما، مقدرات مملكت به دست خود شما باشد، براى خود شما باشد.

    حدود و ثغور خود را حفظ و مانع تبليغات سوءمفسدين شويد

    من از خداى تبارك و تعالى پيروزى شما را خواستارم و من از شما خواهشمندم كه تشريف ببريد به محل خودتان و در آنجا حفظ كنيد حدود و ثغور خودتان را و حفظ كنيد همه جهات خودتان را و نگذاريد كه اشخاص مفسد در بين جامعه پيدا بشوند و تبليغات سوء بكنند.

    ما اميدواريم كه امر كردستان هم با صلح و صفا آرام بگيرد، و همه ما با هم برادر باشيم. ما با كردستانى‏ها هم برادر هستيم، با آذربايجان هم برادر هستيم، با همه حدود و ثغور اينجا برادر هستيم و همه با هم مى‏خواهيم كه يك مملكت اسلامى با احكام اسلامى باشد كه به هيچ كس جور نشود، به هيچ كس ظلم نشود، حكومت نتواند تعدى بكند، ارتش نتواند تعدى بكند، همه با هم باشيم و همه با هم پيش برويم، خداى تبارك و تعالى شما جوان‏ها را براى ما حفظ كند، و شما برادرها را براى ما نگهدارى كند.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

    صحيفه نور ج 5 صفحه 215

    تلاش گسترده استعمار به منظور جداسازى مسلمين از يكديگر

    اعوذ بالله من الشيطان الرجيم

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    از بركات اين نهضت يكى اين است كه ما با اين چهره‏هائى كه ناآشنا گذاشتند ما را با آنها، انشاءالله آشنا بشويم و آشنا شديم.

    دولت‏هاى تابع استعمار كوشيدند تا اينكه طبقات مختلف ايران را از هم جدا كنند، بلكه در يك دايره وسيعى مسلمين را از هم جدا كنند، دولت اسلامى را از هم جدا كنند و در هر ناحيه‏اى قشرهاى آنجا را از هم جدا كنند، روحانيون را از طبقات ديگر جدا كنند.

    شما آقايان كه پزشك هستيد و اطبا هستيد، بهتر از ما مى‏دانيد كه اينها به سر ما چه آوردند. شما شاهد اين مصيبت‏ها بيشتر از ما بوديد و ما همه با هم شريكيم در اينكه در اين پنجاه و چند سال شاهد مصيبت‏هاى زياد بوديم و اگر جوان‏ها از اول اين سلسله را ياد ندارند لابد اين اواخر را مطلع هستند و ما كه از اول اطلاع داريم و شاهد قضايا بوديم و در قم بوديم و ديديم در اولى كه اينها آمدند روى كار و رضاخان آمد روى كار با اين مردم چه كرد، با همين ملت قم چه كرد، با بانوان ما چه كرد، با علماى ما چه كرد، با طلاب ما چه كرد. اينها فضايائى است كه اگر بخواهد كسى بنويسد بايد يك كتاب بنويسد.

    من گاهى كه مباحثه داشتم در مدرسه فيضيه و چند نفرى بودند، يك روز ديدم كه يك نفر است پرسيدم گفت: قبل از آفتاب اينها بايد بروند در باغات براى اينكه مامورين مى‏آيند دنبالشان و آنها را مى‏گيرند قبل از آفتاب مى‏رفتند در باغات شهر و بعد آخرهاى شب بر مى‏گشتند به محل ما. خودمان اگر يك جلسه خصوصى مى‏خواستيم داشته باشيم به طور متفرق و از كوچه‏هاى پس كوچه‏هاى بايد برويم و چند نفر با هم مجتمع بشويم و در دل بكنيم. شما نمى‏دانيد كه با بانوان قم چه كردند اينها، يك رئيس نظميه بود كه نمى‏دانم حالا هست يا از بين رفته است كه اين آنطور با بانوان عمل مى‏كرد كه از قرارى كه گفتند يك روز دماغش خون آمده بود و نشسته بود خون دماغش داشت مى‏چكيد چشمش افتاد به يك زنى كه چادر دارد يا روسرى دارد اعتنا به خون نكرد و پريد به او. اينطور با چيزها عمل مى‏كردند و شما شاهديد كه در اين آخر اينها با اين ملت چه كردند، چه كشتارهائى در تمام شهرستان‏ها كردند، در خود قم چه مصيبت‏هائى به بار آوردند.

    صحيفه نور ج 5 صفحه 216

    مصيبت خود باختگى در مقابل بيگانگان

    و يكى از مصيبت‏هاى بزرگى كه براى اين ملت بار آوردند اينكه ملت را نسبت به خودشان هم بدبين كردند. اين معنا كه ما اگر يك مريض پيدا بكنيم در تهران، الان هم مى‏گويند كه اينجا نمى‏شود، برويد به مثلا انگلستان، برويد به پاريس. اين يك مطلبى است كه از دست آنها براى ما پيدا شده است، يعنى ما خودمان را باختيم در مقابل آنها، شما گمان مى‏كنيد كه در آنجا اطباى آنها همچو هستند كه اگر كسى برود آنجا چه خواهد شد. همين مريض‏هائى كه در اينجا اگر يك دقتى بكنند معالجه مى‏شوند وقتى بروند آنجا معلوم نيست درست معالجه بشوند، اينطور نيست كه اطباى آنها يك معجزه‏اى مى‏كنند و اطباى ما اينطور نيستند.

    اين يك مطلبى است كه براى تبليغاتى كه اينها كردند ما به خودمان هم حتى سوءظن پيدا كرديم، يعنى خودمان هم باختيم خودمان را، شما گمان نكنيد كه اينجا اطبايش، ايران اطبايش كمتر از اطباء آنجا باشد. الان بسيارى از اطبا كه در امريكا هستند ايرانى هستند گفتند شايد قريب پانصد تا يا بيشتر طبيب ايرانى هست كه اگر طبيب‏هاى ايرانى بيايند، اختلال پيدا مى‏كند در آمريكا. اينطور نيست كه اينهائى كه رفتند و تحصيل كردند و يا در همين جا تحصيل مى‏كنند اينها كمتر از آنها باشند، نخير اينها هم همانطور هستند، اينها هم مثل آنها يا بهتر از آنها هستند. ما در آنجا هم كه بوديم گاهى مثلا گرفتارى پيدا مى‏كرديم اطبا را مى‏ديديم و خيلى از آن‏ها چيزى كه فوق‏العاده باشد من كه نفهميدم و اشخاصى هم كه رفتند باز با همان حال مرض برگشتند، اينجا جوابشان دادند رفتند آنجا، آنجا هم همين حال بوده است. اين براى اين است كه اينها جديت كردند در اين سالهاى طولانى كه ما را تهى كنند از مغز خودمان، يعنى ما را همچو غربزده كنند كه چيزهائى هم كه پيش خودمان بهتر است به آن سوءظن پيدا كنيم و عقيده‏مان اين باشد كه نه اينطور خوب نيست، خوب است كه آنطور باشد. حال اينكه مساله اينطور نيست و همچو نيست كه آنها در اين مسائل عقلى يا در مسائل طبى خيلى جلو باشند، خوب، بله هستند اما نه اينطورى كه ما توهم مى‏كنيم.

    پيوند و اتحاد اطبا و روحانيون از بركات نهضت اسلام

    بنابراين يكى از بركاتى كه در اين نهضت هست اين است كه ماها را با هم مواجه كرده است. ما از هم دور بوديم و اين هم باز دست اجانب بود كه ماها را از هم دور كرده بود. با اينكه ما با شما همكاريم، ما طبيب روحانى هستيم، شما طبيب جسمانى، همه طبيب انسان هستيم، ما بايد با هم متصل باشيم مثل يك بدن كه روح دارد و جسم دارد، روحانيين و اطبا هم يك بدن هستند كه يكى آن جنبه است، يكى اين جنبه لكن مع الاسف ما تا حالا يك همچو اجتماعى را غير از اين آخرى در تهران هم ( البته اطباء مى‏آمدند) اين اجتماعات را ما قبلا نداشتيم، نه با شما نداشتيم با دانشگاهى‏ها هم نداشتيم، با قضات هم نداشتيم، با وكلا هم نداشتيم، يكى از بركات اين نهضت اين است كه ما مواجه حالا مى‏شويم با شماها و حرف‏هايمان رابا هم مى‏زنيم.

    صحيفه نور ج 5 صفحه 217

    ما مى‏خواهيم كه اين ايران ما تاكنون كه زير دست و پاى اجانب بوده و همه مخازن ما را بردند، همه حيثيات ما را بردند، نيروهاى ما را يا عقب راندند يا ما را نسبت به نيروهاى خودمان طورى كردند كه بدبين بشويم، ما مى‏خواهيم از حالا به بعد انشاءالله ورق برگردد و ما دست آنها را كوتاه كنيم و دست ظالم‏ها را كوتاه كنيم. بحمدالله دست اين ظالم كوتاه شد و البته همه مخازن ما را برد و دستش كوتاه شد و من اميدوارم كه بتوانيم از چنگش بيرون بياوريم. و عرض مى‏كنم كه منتها اين نكته الان بايد معلوم باشد كه ما تا آخر نرفتيم، باز ما نصف راه هستيم، همه ريشه‏هاى استعمار را ما بيرون نياورديم، استبداد الان رفته است از بين يعنى الان كسى نيست كه به ما زور بگويد، به شما زور بگويد، نه دولت اسلامى زورگو هست و نه ما ديگر سازمان امنيتى داريم كه از ترسش مثلا بعضى‏ها خوابشان نبرد و يا فرض كنيد كه شهربانى و اينها يا نظامى‏ها اينها هيچ كدام، الان همه در خدمت ملت هستند و در خدمت اسلام هستند. از اينها الحمدلله ديگر ممنون هستيم و نمى‏ترسيم ولكن استعمار باز ريشه‏هايش هست، يعنى توطئه‏هايش هست الان.

    جمهورى اسلامى نويد دهنده آزادى و استقلال‏

    الان در اين حالى كه ما مى‏خواهيم برويم رفراندم كنيم و انشاءالله بعد از دو روز ديگر رفراندم خواهد شد، در همين حال اينها توطئه دارند مى‏بينند كه يا نگذارند يا يك شلوغى بكنند يا يك دزدى بكنند يا يك كارى بكنند نگذارند اين كار انجام بشود. بايد همه ملتفت باشيد، توجه داشته باشيد كه اين كيد آنها را خنثى كنيد و جوان‏هاى شما و اشخاص ديگرى كه هستند در قم، در ساير بلاد بايد با هم مجتمع بشوند و قرار بر اين بگذارند كه از صندوق‏ها و اطراف صندوق‏ها حفاظت كنند اگر چنانچه اشخاص نابابى آمدند و خواستند شلوغ كند تودهنى به آنها بزنند نگذارند كه شلوغ بكنند تا انشاءالله رفراندم به طور صحيح انجام بگيرد و اگر رفراند م انشاءالله به طور صحيح انجام بگيرد، آنها عددى نيستند عدد با شماست با مسلمين است و همه جمهورى اسلامى را مى‏خواهند و من اميدوارم كه جمهورى اسلامى براى ما يك نويد آزادى و استقلال بياورد و ما انشاءالله از اين قيد و بندها خارج بشويم و انشاءالله ايران متحول به يك صورت ديگرى غير از آن صورتى كه تاكنون داشته است و غربزده بوده است تاكنون داشته است و تحت حمايت ديگران به قول خودشان بوده است، انشاءالله هم استقلال حقيقى پيدا بكنيم و هم آزادى انشاءالله حفظ كنيم و عمده اين است كه اين نهضت را نگه داريم.

    اينكه ما را تا اينجا آورده است اين نهضت بوده است كه متكى به همه مردم و بالاتر اينكه اسلامى بوده است، متكى به ايمان بوده يعنى همه مردم با هم گفتند كه ما اسلام را مى‏خواهيم و ما رژيم كذا را نمى‏خواهيم. اين معنا را بايد حفظ كرد، اگر انشاءالله اين معنا را حفظ بكنيم تا آخر خواهيم پيروز شد و اگر خداى نخواسته سستى بشود سردى بشود در اين معنا، من خوف اين را دارم كه سردى و سسستى ماها يك وقت خداى نخواسته اوضاع برگردد و اگر خداى نخواسته برگردد، از آن

    صحيفه نور ج 5 صفحه 218

    برگشت‏هائى‏ست كه ديگر ما رفته‏ايم از بين، ولى من اميدوارم كه برنگردد و با همت همه آقايان و خدمتگزارى همه ما به ملت خودمان و به ملت اسلام انشاءالله ما پيروز باشيم و تا آخر پيروز باشيم، همه با هم جلو برويم، انشاءالله.

    خداوند شما همه را حفظ كند و ما همه را آشنا به وظائف خودمان بكند و من از شما پزشك‏ها تشكر مى‏كنم كه در اين نهضتى كه شده و در اين زحمت‏هائى كه براى رفقاى خودتان پيدا شده و براى اهل شهرتان پيدا شده، زحمت كشيديد و رنج ديديد. معلوم است كه كسانى كه شاهد بودند به اينكه مثلاً زخمى‏ها چقدر بوده است، جوانها چقدر بوده است، چقدر اينها در زحمت بودند يا كشته‏ها چقدر بوده، اينها در رنج بيشترند از اينهائى كه مى‏شنوند اينطور بوده. شما شاهد بوديد و ما مى‏شنيديم اين مطالب را. خداوند به شما انشاءالله عزت و سلامت و قدرت عنايت كند. سلام بر شما.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

  6. #406
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 5 صفحه 219

    تاريخ: 9/1/58

    بيانات امام خمينى در ميان اقشار مختلف مردم

    توصيه به شركت فعالانه مردم در رفراندم سرنوشت ساز جمهورى اسلامى

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    در آستانه رفراندم لازم است تذكر دهم كه اين رفراندم سرنوشت ملت ما را تعيين مى‏كند. اين رفراندم يا شما را به آزادى و استقلال مى‏كشد و يا مثل سابق به اختناق و پيوستگى. اين رفراندم چيزى است كه همه ملت ما بايد در آن شركت كنند. من توصيه مى‏كنم به همه ملت كه در اين رفراندم كه سرنوشت ملت ما و كشور ما و مذهب ما را تعيين مى‏كند شركت كنيد، اهمال نكنيد، تنبلى نكنند، بعضى به كارهاى ديگر اشتغال پيدا نكنند، فردا از همان وقت كه اعلام شد براى رفراندم همه از خانه‏ها بيرون بياييد و همه بشتابيد براى راى دادن و سرنوشت خودتان را تعيين كردن.

    راى من جمهورى - اسلام است - اسلامى است و من تقاضا دارم كه كمك كنيد به اسلام، كمك كنيد به كشور خودتان، كمك كنيد به ملت خودتان و به جمهورى اسلامى راى بدهيد. آزاديد لكن با آزادى سرنوشت خودتان را تعيين كنيد. همه قشرها بايد راى بدهند و شركت كنند و همه قشرها آزادند در راى دادن. تمام قشرها به حقوق خودشان خواهند رسيد. برادرهاى سنى ما مثل ما هستند، با ما هيچ فرقى ندارند در حقوق، حقوق همه آنها داده خواهد شد. شركت كنند آنها هم در آنچه سرنوشت آنها را تعيين مى‏كند، به حرف اشخاصى كه بين آنها مى‏خواهند تفرقه بيندازند، مى‏خواهند به اسم سنى و شيعه بودن بين ما برادرها را جدايى بيندازند و منافع ما را به جيب ديگران بكنند، به حرف اينها اعتنا نكنيد. فردا همه، شيعه و سنى و اقليتهاى مذهبى همه بيايند و راى بدهند و كشور خودشان را از اين گرفتارى و آشفتگى رهايى بخشند. همه اقشار ملت با ملت شريك هستند در حقوق و همه به آنها داده خواهد شد. اقليت‏هاى مذهبى در اسلام احترام دارند، حقوق دارند، حقوق آنها داده خواهد شد. در عمل به مذهب، به مذهب خودشان، در راى دادن براى وكلاى خودشان آزادند، همه اقشار آزاد هستند و اين معنا كه بين شماها پخش مى‏كنند كه روحانيون مى‏خواهند حق شما را نگذارند به شما برسد بدانيد كه اين خيانتى است كه اينها مى‏كنند به ملت ما. روحانيون در راس آنها هستند كه حقوق را، حقوق شماها را محترم مى‏شمارند. روحانيون تابع قرآن و اسلام هستند. قرآن و اسلام احترام براى شما قائل هست و شما را مثل برادر مى‏پذيرد. با ما همراهى كنيد، با ملت خودتان همراهى كنيد دست از كشتار برداريد، دست از تفرقه‏اندازى برداريد، با قواى انتظاميه همراهى كنيد،

    صحيفه نور ج 5 صفحه 220

    با قدرت‏هاى دولت همراهى كنيد. پشتيبان دولت خودتان باشيد. دولت، دولت اسلامى است. ارتش، ارتش اسلامى است. با ارتش خودتان رفاقت داشته باشيد. ارتش در خدمت شماست، دولت در خدمت شماست، ما در خدمت شما هستيم.

    تبليغات تفرقه‏افكنانه عمال آمريكا به منظور سلطه مجدد اجانب بر ملت و كشور

    من از خداوند تعالى مسئلت مى‏كنم كه شما ملت شريف را در هر قشرى كه هستيد سعادتمند كند و شما ملت شريف را در هر قشرى كه هستيد از زير بار اختناق و از زير بار اجانب آزاد كند. ما همه با هم بايد اين نهضت را حفظ كنيم.

    اگر خداى نخواسته در راى دادن اهمال كنيد من خوف آن دارم كه باز مسائل سابق عود كنند. اگر به حرف تفرقه‏اندازها گوش كنيد من خوف آن را دارم كه دو مرتبه با فرم ديگر همان معانى كه سابق از آن فرار مى‏كرديد دوباره مبتلاى به آن بشويد.

    برادرهاى ما! عزيزان ما! دست از تفرقه برداريد، به حرف اشخاصى كه انحراف دارند گوش ندهيد، اينها عمال امريكا هستند به صورت چپ گراييى، اينها مى‏خواهند همان مخازن ما را باز به امريكا بدهند، اينها مى‏خواهند همان مسائل سابق را با فرم ديگر پياده كنند. اگر اينها به ملت، براى ملت ارج قائل هستند، اگر اينها به ملت دلسوز هستند، براى ملت دلسوز هستند، ملت الان تمام بپا خواسته و مى‏خواهد راى بدهد، مى‏خواهد راى به جمهورى اسلام كه همه جهات را اصلاح مى‏كند بدهد، چرا اينها تفرقه مى‏اندازند؟ سابق مى‏گفتند كه اختناق است و با اختناق مخالفيم و براى ملت كار مى‏كنيم، اجنبى هست و با اجنبى مخالفيم و براى ملت كار مى‏كنيم. حالا نه اختناقى هست نه اجنبى هست، حالا شماها مواجه‏ايد با يك ملتى كه همه‏شان طالب يك مطلب هستند، شما هم با آنها همراهى كنيد. اگر چنانچه شما صلاح ملت را مى‏خواهيد، همراهى كنيد با ملت. اگر همراهى نكنيد، معلوم مى‏شود صلاح ملت را نمى‏خواهيد، معلوم مى‏شود مى‏خواهيد تفرقه بيندازيد و اجانب را بر ما مسلط كنيد.

    خداوند انشاءالله با همه شما با سلامت و با رحمت رفتار فرمايد. فردا همه از خانه بيرون بيائيد و همه راى بدهيد به جمهورى اسلامى. من تقاضا دارم كه همه راى بدهيد به جمهورى اسلامى، البته آزاد هستيد هر چه خواستيد راى بدهيد و اين كه در اين ورقه‏هاى آرى و نه هست شما مى‏توانيد در نه هر فرمى را كه مى‏خواهيد در آن بگنجانيد، لازم نيست كه همان نه باشد، شما حق داريد، مى‏توانيد كه در آن ورقه بنويسيد جمهورى دموكراتيك، بنويسيد رژيم سلطنتى، هر چه خواستيد بنويسيد مختار هستيد لكن البته رفراندم به معنى آرى و نه است. انتخاب نيست رفراندم است، رفراندم آرى و نه است لكن شما مختاريد كه انتخاب كنيد و يكى از - آنچه - چيزهائى كه مى‏خواهيد بنويسيد. خداوند همه ملت ما را حفظ كند از شر اجانب و عقل بدهد به اقشارى كه دارند تفرقه مى‏اندازند بين مسلمين، در صورتى كه مسلمين همه با هم دوست، همه با هم رفيق و اسلام حق همه اقشار ملت را ملاحظه كرده است و شما براى شكرگزارى از اينكه از اين اختناق بيرون رفتيد و از اين

    صحيفه نور ج 5 صفحه 221

    سلطه طاغوتى خارج شده ايد بيائيد در خيابان‏ها و در بيرون از منازل و راى بدهيد. شما آزاديد كه به هر چه بخواهيد راى بدهيد لكن رفراندم معنايش آرى و نه است و لكن شما آزاد هستيد. به همين نكته هم توجه كنيد كه نه معنايش رژيم سلطنتى نيست، نه معنايش اين است كه جمهورى اسلامى را نمى‏خواهيد. بعد مى‏شود كه شما رژيم سلطنتى خواستيد و نه گفتيد مى‏شود كه جمهورى مطلق خواستيد و نه گفتيد و مى‏شود كه جمهورى دموكراتيك خواستيد و نه گفتيد.نه معنايش رژيم سلطنتى نيست كه از آن فرار كنيد.

    عنايت اسلام نسبت به حقوق زنان بيشتر از مردان است

    در هر صورت شما مختاريد كه آرى بگوييد يا نه" بگوييد يا هر چه دلتان مى‏خواهد در ورقه بنويسيد كسى جلوى شما را نمى‏گيرد و اما اينكه پخش كردند در بين مردم به اينكه حقوق زن‏ها را اسلام نمى‏دهد و بعد از رفراندم چه خواهد شد، اين هم جزو همان‏هاست كه عمال اجانب دارند اين مسائل را طرح مى‏كنند و عمال اجانبند كه دارند به اشكال مختلفه بين ملت ما جدايى مى‏اندازند و نمى‏خواهند اين رفراندم تمام بشود، و شايد اميد اين را داشته باشند كه رژيم سلطنتى باز باقى باشد يا يك رژيم ديگرى پيش بياورند. در هر صورت همانطورى كه حقوق مردها در اسلام مطرح است، حقوق زنها، اسلام به زن‏ها بيشتر عنايت كرده است تا به مردها، اسلام زن‏ها را بيشتر حقوقشان را ملاحظه كرده است تا مردها. اين هم معنا كه بعد از اين چه خواهد شد، زن‏ها حق راى دادن دارند. از غرب بالاتر است اين مسائلى كه براى زن‏ها قائل هستيم حق راى دادن دارند، حق انتخاب دارند، حق انتخاب شدن دارند. همه اينها هست تمام معاملاتشان به اختيار خودشان هست و آزاد هستند، اختيار شغل را آزاد هستند، البته در شرق براى مردها يك محدوديت‏هائى هست كه آن محدوديت‏ها به صلاح خود مردها هست و آن محدوديت‏ها، يعنى در آن جاهائى كه مفسده هست براى مرد، از قماربازى جلوگيرى مى‏كند اسلام، از شرابخوارى جلوگيرى مى‏كند اسلام، از هروئين جلوگيرى مى‏كند اسلام، براى اينكه مفسده دارند.

    براى همه يك محدوديت‏هائى هست، محدوديت هايى شرعى و الهى، محدوديت‏هايى است كه به صلاح خود جامعه است، نه اين است كه براى جامعه يك چيزى مثلا نافع بوده است كه محدوديت برايش ايجاد كرده‏اند.

    ما قول مى‏دهيم به شما كه در حكومت اسلامى همه، همه و همه آزاد، همه و همه به حقوق حقه خودشان خواهند رسيد و تمام اين مسائلى كه طرح مى‏كنند قبل از رفراندم و مشغول شده‏اند به فعاليت، اينها به نفع اجانب است و بيائيد و مملكت خودتان را نجات بدهيد. فردا همه با هم مى‏رويم پاى صندوق و من خودم پاى صندوق مى‏روم و راى خودم را مى‏دهم. همه شما با هم به پيش، انشاءالله براى درست كردن يك كشور آزاد، يك كشورى مستقل، كشورى كه براى خودمان باشد و خودمان در آن زحمت بكشيم و خودمان استفاده بكنيم.

    والسلام عليكم و رحمة الله وبركاته‏

    
    previos page menu page next page
    

  7. #407
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 5 صفحه 222

    تاريخ: 9/1/58

    بيانات امام خمينى در جمع همافران بخش كامپيوترى نيروى زمينى

    اهداف شيطانى رژيم طاغوتى ازطرح اختلاف ميان ملت و روحانيت‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    درود بر شما جوانان نيرومند. سلام بر شما سربازان اسلام. من از شما تشكر مى‏كنم كه در صف اسلام دين خودتان را به اسلام ادا كرديد و خواهيد كرد. چرا ما را از شما دور نگه داشتند؟ چرا در مدت پنجاه سال ما شما را نبايد ببينيم و شما ما را نبايد ببينيد؟ جز اين بود كه ما مى‏خواستيم شما را مستقل، آزاد و مملكت شما دست خودتان اداره بشود؟ كشور شما به دست خودتان اداره بشود؟ و آن‏ها نمى‏خواستند اين مسائل را و لهذا روحانيت را از شما جدا كردند و شما را از روحانيت. چرا اينها مى‏خواستند با اسلام شما آشنا نباشيد؟ چرا اينها مى‏خواستند با روحانيت روبرو نشويد؟ آنها اسلام را مخالف مصلحت خودشان مى‏دانستند. روحانيت را مخالف حرف‏هائى كه مى‏خواستند بزنند مى‏دانستند. آنها مى‏خواستند مخازن ما را ببرند، اسلام و روحانيت مخالف حرف‏هائى كه مى‏خواستند بزنند مى‏دانستند. آنها مى‏خواستند مخازن ما را ببرند، اسلام و روحانيت مخالف بود. آنها مى‏خواستند ارتش ما را تبع ارتش اجنبى قرار دهند، اسلام و روحانيت مخالف بود. روحانيت مخالف بود با اين رژيم طاغوتى. از اول كه اين رژيم پيدا شد، قيام‏هاى پى در پى روحانيت كه از اصفهان، از آذربايجان، از طاغوتى از ساير بلاد ايران، از خراسان، قيام‏هاى پى در پى نشان دهنده اين مطلب بود كه روحانيت با اين رژيم مخالف بود، چرا مخالف بود؟ براى اينكه اين رژيم، رژيم شيطانى بود و در نظر داشت مملكت ما را عقب نگه دارد. چرا مملكت ما را نگذاشتند جلو برود؟ چرا نيروهاى انسانى ما را نگذاشتند شكوفا بشود؟ براى اينكه آنها از انسان مى‏ترسند. اجنبى‏ها نمى‏خواهند در اين بلاد انسان باشد، آنها مى‏دانند كه اگر يك انسان متعهد باشد نمى‏گذارد اينها آنطور كه مى‏خواهند عمل كنند نمى‏گذارند كه همه چيز ما را به باد بدهند. آنها نگذاشتند دانشگاه‏هاى ما شكوفائى پيدا كند، آنها حوزه‏هاى دينى ما را نگذاشتند به اعمال خودشان براى اسلام و براى مسلمين دنبال كنند.

    راى من و هر مسلمان ديگرى جمهورى اسلامى است

    شما جوانان كه تاكنون در اين نهضت شركت داشتيد، من به شما درود مى‏فرستم، لكن نيمه راه است، راه باز باقى مانده است. شما جوان‏ها، شما نيروهاى جوان بايد اين نيمه راه ديگر را هم با قدرت پيش ببريد. بايد با وحدت كلمه، با اسلام، با ايمان، از اين نهضت تا اينجا كه آمده‏ايد، از اينجا به

    صحيفه نور ج 5 صفحه 223

    بعد هم جلو برويد. بايد همه ريشه‏هاى استبداد و ريشه‏هاى استعمار را از اين مملكت بكنيد. بايد اين مملكت را پاكسازى كنيد. اين مملكت عقب مانده است، اين مملكت اقتصادش ورشكسته است، اين مملكت الان آشفته است، به نيروى شما جوان‏ها بايد اين مملكت اصلاح بشود. ما همه مسوول هستيم، ما همه بايد دنبال اين كار را بگيريم تا به آخر برسانيم.

    الان از فردا شروع مى‏شود به رفراندم و همه‏پرسى، همه شما موظف هستيد كه برويد و راى بدهيد، آزاد هستيد در راى دادن لكن من رايم جمهورى اسلامى است و هر مسلمى هم رايش جمهورى اسلامى است و شما جوانان مسلم رايتان جمهورى اسلامى است و برويد راى خودتان را در صندوق‏ها بريزيد و من اميدوارم با اقامه جمهورى اسلامى همه مسائل ما علاج بشود. من اميدوارم خداى تبارك و تعالى به شما جوانان عزت وسلامت، سعادت عنايت فرمايد. من از خداى تبارك و تعالى استقلال كشور خودمان را و آزادى خودمان را مسئلت مى كنم. شما جوان‏ها كه در اين مدت زحمت كشيديد و از حالا به بعد هم وظيفه داريد، شما ذخيره ما هستيد و من خدمتگزار شما هستم.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

  8. #408
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 5 صفحه 224

    تاريخ: 19/1/58

    بيانات امام خمينى در جمع گروهى از قواى نظامى جمهورى اسلامى ايران

    دو خاصيت بارز مومنين عبارت است از رحمت در ميان خودشان و شدت در مقابل اجانب

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    چقدر موجب افتخار است كه جوان برومندى در مملكت ما، در خدمت اسلامند. چقدر من شاد هستم از اينكه ما با هم در يك مجلس مجتمع هستيم و يك محيط محبت است.

    ديروز هم من با يك دسته از آقايان كه آمده بودند (از ارتشى‏ها) اين مطلب را گفتم و حالا هم بايد عرض كنم - يك فرق بين - يكى از فرق‏هاى بين دولت‏هاى غير اسلامى، دولت‏هاى طاغوتى و دولت اسلامى اين است و بايد هم اين باشد كه در دولت‏هاى اسلامى، محيط محيط محبت است، محيط برادرى است، نه ارتش با مردم جدا هست و نه مردم با ارتش، جدا نيستند و نه يك محيط رعب در كار هست.

    خداى تبارك و تعالى براى مومنين كه در خدمت اسلام هستند دو خاصيت نقل مى‏فرمايد يكى اينكه بين خودشان محيط محبت است رحماءبينهم با هم دوست هستند، رحيم هستند، همه به ديگرى محبت دارند، در مقابل غير، اشداء، در مقابل كفار و در مقابل اجانب شديد هستند، محكم، بين خودشان دوست و رفيق هستند.

    حركات و سكنات بزرگمرد عالم حضرت امير (ع) سرمشقى براى دولت اسلامى

    شما ملاحظه كنيد، بزرگتر مرد عالم كه بعد از رسول الله حضرت امير (ع) در حالى كه مملكت چندين مقابل مملكت ايران بوده است، آنوقتى كه ايشان خلافت داشتند، از مصر و تمام عربستان و عراق و ايران و مقدارى از اروپا زير سلطه ايشان بوده است، وقتى كه ما ملاحظه مى‏كنيم رفتار يك همچو سردار بزرگ، يك همچو رئيس دولت با مردم خودش، با اشخاصى كه بين خودشان هستند، ملاحظه مى‏كنيم كه چه جور ايشان رفتار مى‏كرده است، زندگيش پائينتر مى‏خواسته باشد از همه افرادى كه در مملكتش زندگى مى‏كنند، مى‏فرمايد شايد در يمامه در سرحدات، يك كسى باشد كه گرسنه باشد. آنوقت ايشان به خودشان اينطور سختى مى دهند به طورى كه خانواده ايشان نگران بودند از اينطور زندگى كه ايشان مى‏كنند و ايشان، همين رئيس دولت، يك - چيز - غذاى زبرى كه داشته

    صحيفه نور ج 5 صفحه 225

    است، توى يك ظرفى مى‏كرده است، سر آن را مهر مى‏كرده است مبادا سر اين را باز بكنند و داخلش يك روغنى بكنند، يك چيزى بكنند، با مردم چه جورى بود؟

    شب‏ها به طورى كه نقل شده است، دور مى‏گرديدند تنها و بر دوش مباركشان غذا حمل مى‏كردند دور خانه‏ها به اشخاصى كه يتيم بودند، فقير بودند - چه بودند - تقسيم مى‏كردند و اين معلوم نبود، الا بعد از اينكه فوت شدند - شهادتشان - شهيد شدند آنوقت معلوم شد - و در - طورى كه نقل كردند، در يكى از منازل كه رفتند، چند تا بچه كوچك در آن منزل بود، بعد از اينكه گريه مى‏كردند، بچه گرسنه بودند، بعد از اينكه رفتند و خودشان غذا دادند به آنها، بعد چه كردند، بعد حضرت شروع كرد براى آنها - يك - يك كارى كرد كه اينها را بخنداند، حتى مثل اينكه مثلا صداى شتر كرد، گفت من آمدم اينجا، اينها گريه مى‏كردند، دلم مى‏خواهد حالا كه مى‏روم، اينها خندان باشند. در زندگى روزمره‏اش با مردم همچو بود كه شنيده بود كه در يك لشگرى كه از معاويه ظاهراً آمده بود، در يك جائى، يك خلخالى را از پاى يك زن يهودى در قلمرو امارت ايشان و خلافت ايشان - يك خلخالى را از پاى يك زن يهودى بيرون آوردند، همچو ناراحت مى‏شود كه مى‏فرمايد كه اگر انسان (قريب به اين معنا) بميرد، اين كارش عيبى نيست، نبايد اشكال گيرى كنند. بين خودشان رحيم، دوست و رفيق به طورى كه هيچ رعبى در آن محيط نبوده است، اگر يك كسى وارد مى‏شد بر آن همچو نبود كه حشمتى داشته باشد بترسد، ترس توى كار نبوده است، عدل بوده است. در حكومت عدل، هر كسى بايد از خودش - بايد - بترسد اينكه نبايد تخلف كند والا از سرباز مملكت عدل، از ارتش مملكت عدل، از شهربانى مملكت عدل هيچ ترس نيست براى اينكه همه با محبت با مردم رفتار مى‏كنند.

    همين حضرت امير سلام الله عليه كه رفتارش با داخله اينطور بود و مثل يك نفر عمله گاهى كار مى‏كرد، خودش همان وقتى كه بيعت كردند با آن، آن اسباب كارش را برداشت و رفت يك قناتى را داشت خودش مى‏كند، بعد هم كه آب داد، وقفش كرد. اين آدم كه وضعش اينطور بود، وقتى در مقابل دشمن مى‏ايستاد، فرياد كه مى‏كرد، دل‏ها را چه مى‏كرد، شمشير را كه مى‏كشيد - از اينور - وقتى (مى‏گويند كه ضربات على يكى بوده)، از اينور كه مى‏زد و نيم پاره مى‏شد، از اينور هم مى‏زد دو تا مى‏شدند، شدت داشتند در مقابل آنها.

    اين حال سرباز اسلامى است كه بين خودشان محبت، محيط، محيط محبت، همين طور كه الان ما، اين محيطى كه الان ما نشستيم، يك محيط محبتى است ديگر، قبل از اين نه آقاى سرتيپ در يك همچون مجالس، اينطور اجتماع با ما گاهى در پاريس مى‏آمدند - اما - نه ايشان در يك همچون مجالس و نه شما در اين مجالس بوديد، نه شما با اينها مجتمع، همه را جورى كرده بودند كه همه را از هم جدا كرده بودند و بدبين كرده بودند، اگر يك نفر وارد بازار مى‏شد مردم مى‏ترسيدند، مردم را ترسانده بودند، چرا؟ اين چرا، در محيط اسلام، مملكت اسلامى، رعب نيست و در محيط طاغوت رعب است براى اينكه محيط اسلامى نه شخص اولش و نه سردارهايش، با مردم جورى نكردند كه از مردم بترسند، با مردم محبت كردند، مردم همه برادر او هستند، خدمتگزارش هستند، همان طورى كه

    صحيفه نور ج 5 صفحه 226

    اينها خدمت به مردم مى‏كنند، مردم همه خدمت به آنها مى‏كنند. در يك همچون محيطى كسى ترس ندارد، لازم نيست كه ايجاد رعب بكنند اما در محيط طاغوتى از باب اينكه با مردم بدرفتارى مى‏كردند، مال مردم را خوردند، اذيت كردند به مردم، از مردم مى‏ترسيدند، چطور بكنند كه از اين ترس نجات پيدا بكنند. و مبادا چه بكنند، ايجاد يك محيط رعب مى‏كنند، محيط را يك محيط وحشت آور درست مى‏كنند كه مبادا يك كسى...

    خدمت به مردم مايه آرامش قلبى و راحتى وجدان دو گل وقتى آمده بود اينجا، ظاهرا دو گل بود كه با شاه با هم رفته بودند توى بازار، خوب، شاه خيلى جرات نمى‏كرد بيرون بيايد، اين بيرون آمده بود رفته بود توى جمعيت ولى خوب، نمى‏ترسيد از آنها مردم به او كارى نداشتند اما خود او مى‏ترسيد كه، چرا مى‏ترسيد؟ براى اينكه به مردم بد كرده، وقتى آدم به كسى بد بكند، از آنها مى‏ترسد بد بكنند به آن. اين يك مطلب كلى است، يك سرمشق كلى است براى همه ما كه بايد با اهلى، با رعيت مملكت با افراد مملكت رفتارمان رفتار برادرانه و رحمت آميز باشد رحماءبينهم اينها هم تبادل رحمت مى‏كنند، اين رحمت به او، رحمت به اين، اين محبت به او و او محبت به او و همين جمعيت اگر در مقابل ديگران بايستند، خصم بايستند محكم و شديد هستند اشداء على الكفار ، اين يك دستور كلى است كه اگر بخواهيد وقتى منزل مى‏رويد با حال آرام بى دغدغه شب به روز بياوريد، با مردم خوبى كنيد، وقتى با مردم خوبى كرديد، محبت كرديد، خدمتگزار مردم بوديد، وقتى كه برويد شب منزل آرامش براى قلبتان هست، وجدانتان ناراحت نيست.

    اينهائى كه مردم را اذيت مى‏كنند وجدانشان ناراحت است، اينطور نيست كه بروند راحت، يك نفر را كشتند و راحت بروند، نخير ناراحتند منتها البته بعضى‏ها وقتى كم‏كم زياد شد، عادت مى‏كنند، اين ديگر يك درنده مى‏شود، اين ديگر آدم نيست. بخواهيد كه زندگى مرفه، مرفه بودن زندگى به اين نيست كه پارك چند طبقه آدم داشته باشد، چه بسا اشخاصى پارك‏هاى چند طبقه دارند لكن زندگيشان جهنم است. الان شما زندگى محمد رضا را چه جور مى‏بينيد؟ همه وسايل آسايش برايش هست لكن آسايش دارد؟ يك آن آسايش دارد؟ ندارد.

    آسايش انسان به اين است كه روح انسان راحت باشد. روح انسان وقتى كه راحت شد اگر يك ناهار، هر جورى باشد، اين با آن مى‏سازد و اصلا ناراحتى را ادراك نمى‏كند. راحتى انسان به اين است كه انسان وضع روحيش را جورى بكند كه با اين وضع روحى آسايش برايش پيدا بشود و اين به اسلامى شدن است. اگر انسان اسلامى بشود، تربيت كند خودش را به تربيتهاى اسلامى، ارتش تربيت كند خودش رابه اينكه براى مردم خدمتگزار باشد، نه ايجاد رعب بكند، ايجاد رحمت بكند به طورى كه همين طور كه حالا ما همه با هم هيچ كدام از هم نمى‏ترسيم، نه من از ايشان نه ايشان از من، هيچ كدام از هم ترسى نداريم، اين محيط محبت است، اين محيط محبت را حفظ كنيد. ايران را يك محيط محبت كنيد، به دست شما پاسدارها، شما ارتش، آن ژاندارمرى، آن پاسبان، همه و همه، اگر همه

    صحيفه نور ج 5 صفحه 227

    با هم يك وضع اسلامى - انسانى پيدا بكند، محيط يك محيط محبت مى‏شود، همه به هم خدمتگزار مى‏شوند. در اين نهضت شايد آنوقتى كه مردم مشغول بودند به مخالفت، خوب، ديديد كه يك وضع انسانى پيدا شده، يك تحول پيدا شده بود، يك تحول پيدا شده كه سرباز وقتى كه مى‏آمد توى كوچه‏ها، مردم گل به او مى‏ريختند، آن گريه مى‏كرد و به آنها اظهار محبت مى‏كرد.

    اين تحول روحى است كه خداى تبارك و تعالى اين تحول را مرحمت فرموده بود، اين تحول روحى را حفظش بكنيد، اين محبت را بين خودتان و اقشار ملت حفظ بكنيد ولى در مقابل مخالفين، در مقابل اعداء، در مقابل مفسدين شديد باشيد، محكم، مثل يك سدى در مقابل آنها،نرم در مقابل هموطن‏هاى خودتان، در مقابل برادرهاى خودتان، همين كه دستور اسلام است، قرآن اين را مى‏فرمايد و همانطور كه روساى اسلام اينطور بودند. خود رسول الله (ص) ايشان خودشان در جنگ‏ها، خودشان وارد ميدان نمى‏شدند كه آدم بكشند، وضع اينطور بوده است كه نبى رحمت بودند، حتى يك نفر را مى‏گويند كشته نشده است به دست ايشان لكن حضرت امير با آن وضعى كه در جنگ داشته است، از آنها نقل كرده‏اند كه ما در شدائد پناه مى‏برديم به ايشان، يك همچو - كه - آن سردار بزرگ كه در دنيا نظير ندارد. به حسب نقل - كرده‏اند - كه از ايشان مى‏شد، مى‏فرمايد كه - شدائد - وقتى جنگ شديد مى‏شد ما پناه مى‏برديم به رسول الله. يك همچو قوه‏اى بود است، قدرت الهى بوده. قدرت الهى بوده. اين يك دستور كلى است كه آن زمان، آنها كرده‏اند و به سعادت رسيدند و به سعادت رسانده‏اند.

    رعايت نطم و استفاده از آزادى در حدود ضوابط

    در اين زمان ما بخواهيم سعيد باشيم، بخواهيم به سعادت برسيم بايد عمل بكنيم همه با هم دوست و رفيق، سرباز با درجه دار، درجه دار با افسر، با ارشد، رفيق باشد لكن اطاعت بكنند، اطاعت مساله‏اى، رفاقت مساله‏اى ديگر، بالائى‏ها پائينى را به چشم رحمت نگاه كنند، پائينى‏ها به بالائى اطاعت بكنند. اگر بخواهند يك مملكتى محفوظ بماند بايد ارتش روى ديسپلينى كه دارد، محفوظ بماند، روى آن نظمى كه دارد روى نظم رفتار كند اگر بخواهد به هم بريزد حتى حالا من آزاد شده‏ام، نخير زير بار كسى نمى‏روم نه، اين خلاف آن آزادى است كه خدا مى‏خواهد. آزادى در حدود ضوابط است. من آزادم حالا، من آزادم سيلى بزنم به ايشان نه آزاد نيستى. من آزادم اطاعت از مثلا، از فرماندارم نكنم نه اين آزادى نيست. در حدود قواعد و قوانين آزادى هست يعنى شما ديگر از كسى الان اينجا كه نشسته‏ايد، ديگر نمى‏ترسيد، اگر قبل از اين بود، شما خوف اين را داشته‏ايد كه از اينجا پايتان...، جمع نمى‏توانستيد بشويد اينجا، حالا اگر هم آمديد، خوف اين را داشتيد كه از اينجا رفتيد بيرون، اين ساواكى‏ها، اين بيرون نباشند، شما را بگيرند و ببرند و بودند و گرفتند و مى‏بردند.اين به اين معنا الحمدلله ما الان آزاديم الان لكن معناى آزادى اين نيست كه من هر كارى دلم بخواهد، بكنم.

    اين را باز هم گفته‏ام كه خداى تبارك و تعالى ما را به اين آزادى امتحان مى‏كند، به اين نعمتى كه

    صحيفه نور ج 5 صفحه 228

    به ما داده است كه از همه نعمت‏ها بالاتر است، الان ما را امتحان مى‏كند كه ببيند با اين آزادى، ما چه مى‏كنيم، با آزادى رفتار مى‏كنيم خداپسند؟ يا سوءاستفاده از آزادى مى‏كنيم؟ اگر سوءاستفاده از آزادى كرديم، از امتحان درست در نيامديم و اگر استفاده صحيح كرديم از آزادى، مرضى خداست و انشاءالله خداوند نعمتش را حفظ مى‏كند به ما.

    برادرهاى من! برادرهاى من ! توجه داشته باشيد، اين نعمتى را كه خدا به شما داده حفظش كنيد. يك نعمتى به شما داده، آن نعمت آزادى، نعمت استقلال، اين نعمت را حفظش كنيد و آن به اين است كه همه با هم دوست و رفيق و همه با هم بين خودتان رحيم و بر ديگران شديد. آنهائى را كه مى‏خواهند چپاولتان كنند، مشت تو دهنشان مى‏زنيد، آنهائى كه با شما رفيقند، دست برادرى مى‏دهيد و صورت هم را مى‏بوسيد.

    انشاءالله خداوند همه شما را تاييد كند (انشاءالله حضار) و همه شما در لشگر امام زمان (سلام الله عليه) صف باشيد.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

  9. #409
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 5 صفحه 229

    تاريخ: 9/1/58

    بيانات امام خمينى در ميان بعضى از افسران و مأمورين راهنمائى و پليس تهران

    تشكر از پليس و قواى انتظامى

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من از شما تشكر مى‏كنيم. انشاءالله خداوند شماها را حفظ كند. من از همه طبقات ملت تشكر مى‏كنم، من از قواى انتظامى تشكر مى‏كنم، از شما پليس‏هاى محترم كه الان در خدمت اسلام هستيد و در خدمت طاغوت نيستيد، تشكر مى‏كنم. خداوند شماها را حفظ كند.

    ما همه بايد در خدمت اسلام باشيم، همه بايد در خدمت كشور باشيم. كشور ما را اينها عقب راندند و ما بايد جبران كنيم. شما پليس‏ها الان پليس امام زمان هستيد و بايد به وضع اسلامى عمل بكنيد. با مردم مثل سابق عمل نشود، الان مثل سابق نيست. الان كشور، كشور اسلامى است و آداب و رسوم، آداب و رسوم اسلامى بايد باشد. كشورى است كه بايد حكومت در خدمت مردم باشد، پليس در خدمت مردم باشد، تحميل بر مردم نباشد.

    من از خداى تبارك و تعالى خواهانم كه همه ماها را به وظائف خودمان آشنا كند. شماها برادر من هستيد. من در خدمت ملت هستم و من اميدوارم كه در اين رفراندمى كه تا چند روز ديگر مى‏شود همه اقشار ملت راى بدهند و من اميدورام كه راى به جمهورى اسلام بدهند كه جمهورى اسلام سعادت اين دنيا و آن دنيا را براى ما تامين خواهد كرد.

    خداوند شماها را حفظ كند. جوانان ملت را حفظ كند. شما پليس‏ها را كه الان ديگر پليس اسلام هستيد در پناه خودش حفظ كند.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته‏

    
    previos page menu page next page
    

  10. #410
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 5 صفحه 233

    تاريخ: 12/1/58

    اعلاميه امام خمينى در رابطه با رفراندم جمهورى اسلامى

    ونريد ان نمن على الذين استضعفوا فى الارض و نجعلهم الائمه و نجعلهم الوارثين صدق الله العظيم‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من به ملت بزرگ ايران كه در طول تاريخ شاهنشاهى كه با استكبار خود آنان را خفيف شمردند و بر آنان كردند آنچه كردند، صيمانه تبريك مى‏گويم. خداوند تعالى بر ما منت نهاد و رژيم استكبار را با دست تواناى خود كه قدرت مستضعفين است در هم پيچيد و ملت عظيم ما را ائمه و پيشواى ملتهاى مستضعف نمود و با برقرارى جمهورى اسلامى وراثت حقه را بدانان ارزانى داشت. من در اين روز مبارك، روز امامت امت و روز فتح و ظفر ملت، جمهورى اسلامى ايران را اعلام مى‏كنم. به دنيا اعلام مى‏كنم كه در تاريخ ايران چنين رفراندمى سابقه ندارد كه سرتاسر مملكت با شوق و شعف و عشق و علاقه به صندوق‏ها هجوم آورده و راى مثبت خود را در آن ريخته و رژيم طاغوتى را براى هميشه در زباله‏دان تاريخ دفن كند.

    من از اين همبستگى بيمانند كه جز مشتى ماجراجو و بيخبر از خدا، همه و همه به نداى آسمانى و اعتصموا بحبل الله جميعاً لبيك گفتند و با تقريبا اتفاق آراء به جمهورى اسلامى راى مثبت دادند و رشد سياسى و اجتماعى خود را به شرق و غرب ثابت كردند، تقدير مى‏كنم. مبارك باد بر شما روزى كه پس از شهادت جوانان برومند و داغ دل مادران و پدران و رنج‏هاى طاقت‏فرسا،دشمن غول صفت و فرعون زمان را از پاى در آورديد و با راى قاطع به جمهورى اسلامى، حكومت عدل

صفحه 41 از 208 نخستنخست ... 313738394041424344455191141 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/