صفحه 27 از 208 نخستنخست ... 172324252627282930313777127 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 261 تا 270 , از مجموع 2079

موضوع: صحيفه نور

  1. #261
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 113

    تاريخ: 10/10/57

    مصاحبه امام خمينى با خبرنگار مجله انگليسى زبان لبنانى

    سؤال: پيش بينى شما براى ايران سال 1979 چيست؟

    جواب: آنچه مسلم و قطعى است، اين است كه اوضاع ايران جز با سقوط شاه و برچيده شدن رژيم سلطنتى و استقرار حكومت اسلامى آرام نمى‏گيرد. امروز عليرغم قدرت نظامى جهنمى شاه اين ملت ايرانند كه ابتكار عمل را در دست دارند و از اين جهت قدم به قدم رژيم حاكم ايران و حاميانش را عقب نشانده‏اند و در ماه‏هاى آينده به يارى خداى تعالى شاهد پيروزى‏هاى درخشانترى خواهند بود.

    سؤال: به نظر شما، تحت چه اوضاع و احوالى يك نوع سازش با شاه ممكن مى‏گردد؟ مثلاً مى‏پذيريد كه اصلاحى در قانون اساسى بشود كه بنابر آن، شاه مانند پادشاه انگليس به عنوان مظهرى در راس دولت بماند؟

    جواب: اولاً سازش با يك فرد جانى مانند شاه، خيانت به ملت ايران و اسلام است و در ثانى ملت ايران در رفراندم تاسوعا و عاشورا با اكثريت قريب به اتفاق، قاطعانه شاه و رژيم سلطنتى را محكوم كرده و خواستار برقرارى جمهورى اسلامى شده است و هيچ كس حق ندارد با شاه كه از سلطنت مخلوع است، سازش كند و يا اساس سلطنت را بپذيرد، چه شخص محمدرضا پهلوى در اين مقام باشد يا ديگرى و به همين دليل، قانون اساسى كه رژيم ايران را سلطنتى مى‏شناسد، چون از نظر ملت رژيم سلطنتى مردود است، از اعتبار ساقط است و بايد قانون اساسى جديدى تدوين شود.

    سؤال: آيا شما كناره گيرى شاه را به نفع پسرش مى‏پذيرد؟

    جواب: هيچ فردى از دودمان پهلوى مورد قبول ملت نيست و نه تنها در مقام سلطنت بلكه در هيچ مقام دولتى هم حق ندارند دخالت كنند.

    صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 114

    سؤال: آيا فكر مى‏كنيد دامنه حوادث ايران به تركيه نيز كشيده شود؟

    جواب: نهضت مقدس ايران، نهضت اسلامى است و از اين جهت بديهى است كه همه مسلمين جهان تحت تاثير آن قرار مى‏گيرند.

    سؤال: فكر مى‏كنيد در كوشش‏هايتان براى سرنگون كردن شاه، چه دولتى به شما كمك مى‏كند؟

    جواب: ملت ايران با اراده آهنين خود، تنها با اتكاء به نيروى الهى قيام كرده است و در اين نهضت به هيچ دولتى متكى نيست و به خواست خداى تعالى با حفظ استقلال در نهضت خود، شاه را سرنگون خواهد كرد. وظيفه همه دولت‏هاى اسلامى در درجه اول و ساير دولت‏ها كه مايلند در آينده با ملت ايران روابط حسنه داشته باشند، اين است كه ملت مظلوم و قهرمان ايران را در رسيدن به اهدافش يارى كنند و تاكنون هيچ دولتى از ملت ايرن دفاع نكرده است.

    سؤال: شما به عنوان رهبر مخالفين، روابط جارى خود را با دول و افراد زير چگونه توصيف مى‏كنيد؟ 1- دستگاه كارتر2- دولت روسيه 3- دولت چين 4- دولت عراق 5- كشورهاى عرب توليد كننده نفت 6- سادات 7- اسرائيل 8- ياسر عرفات و جنبش فلسطين.

    جواب: رئيس جمهورى آمريكا با حمايت‏هاى بى‏دريغ خود از شاه و اهانت‏هائى كه به ملت ايران نموده است، در صف دشمنان ايران قرار گرفته است و روسيه شوروى هم اگر چه نه در حد آمريكا، ولى تاكنون نه تنها شاه را محكوم نكرده بلكه از او حمايت هم كرده است و از تحريف نهضت مقدس اسلامى ايران خوددارى نكرده است. رئيس كشور چين وقيحانه از روى كشتگان ما عبور كرد و در كاخ ظلم از اقدامات مترقيانه او هم ستايش نمود. دولت عراق هم زير فشار شاه، از اقدامات هر كس كه در خاك عراق به نفع ملت ايران انجام دهد جلوگيرى مى‏كند. سادات هم با اقدامات خود عليه مصالح مسلمين و كشورهاى عرب و برادران فلسطينى، مطرود جهان عرب و اسلام است. اسرائيل از نظر اسلام و مسلمين و تمامى موازين بين المللى، غاصب و متجاوز است و ما كمترين اهمال و سستى را در پايان دادن به تجاوزات او جايز نمى‏دانيم. و من در فرصت‏هاى مناسب از اقدامات و تلاش‏هاى ياسر عرفات براى بدست آوردن حقوق فلسطينى‏ها و برگرداندن اراضى اسلامى به مسلمين حمايت كرده‏ام.

    صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 115

    سؤال: آيا شما از يك حكومت غير نظامى تحت رياست كريم سنجابى در پست نخست وزير، به عنوان راه حلى براى بحران ايران حمايت مى‏كنيد؟

    جواب: با وجود شاه هيچ راه حلى امكان پذير نيست.

    سؤال: آيا دعوت شما به اعتصاب بى‏پايان در صنعت نفت است و يا تا وقتى است كه شاه كنار برود؟

    جواب: بله، تا وقتى است كه شاه كنار برود. شاه نفت ما را براى تحكيم خودش بدون هيچ مجوزى به امريكا مى‏داد و از پول آن اسلحه امريكائى كه به هيچ درد ملت ايران نمى‏خورد مى‏خريد. اصولاً نفت تاكنون پشتوانه حكومت غاصبانه شاه بود و من حكم كردم كه ديگر صادر نشود و اعتصاب تا رفتن شاه ادامه دارد و بعداً ما نفت را به هر كشورى كه مايل باشيم مى‏فروشيم.

    سؤال: تحت چه شرايطى، اگر شما همچو مقتضياتى را منطقى مى‏بينيد، ارتش شاهنشاهى به ضد شاه خواهد شد؟

    جواب: هم اكنون طبق اخبار واصله، مخالفت سربازان و افسران با شاه و دستورات فرماندهان خود روز افزون است. سربازها از خدمت ارتش فرار مى‏كنند، در بسيارى موارد فرماندهان خود را كشته‏اند و بسيارى از آنها هم كه در ارتش باقى مانده‏اند، موافق با كشتار شاه نيستند و طبيعى است كه شاه آخرين اميدهاى خود را به ارتش از دست بدهد.

    
    previos page menu page next page
    

  2. #262
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 116

    تاريخ: 10/10/57

    بيانات امام خمينى در مورد تباهكارى‏هاى هيات حاكمه

    نقش هيات حاكمه در اصلاح و افساد شؤونات مملكتى ملت‏ها

    اعوذ بالله من الشيطان الرجيم

    بسم الله الرحمن الرحيم

    بدبختى و خوشبختى ملت‏ها بسته به امورى است كه يكى از مهمات آن، صلاحيت داشتن هيات حاكمه است. اگر چنانچه هيات حاكمه، كسانى كه مقدرات يك كشور در دست آنهاست، اينها فاسد باشند، مملكت را به فساد مى‏كشند، همه بعدهاى مملكت را رو به نيستى و فساد مى‏برند. شما ملاحظه مى‏فرمائيد كه در اين پنجاه سالى كه ما بوديم و ديديم كه آن كه در راس واقع شده بوده است ولو به قيد حق، فاسد بوده است و دنبال او مجالسى كه در ايران بوده است اكثراً افراد غير صالح در آن بودند. در اوايل امر، خوب، عده‏اى هم صالح بودند لكن در اقليت بودند. دنبال او دولت‏ها (كه بايد مقدرات كشور را دست بگيرند) غير صالح بودند. و دنبال آن آنهائى كه در راس ادارات بودند و مقدرات يك اداره را در دست داشتند آنها هم اكثراً غير صالح بودند. از اين غير صالح‏ها نمى‏شود يك مملكت صالح و يك كشور صحيح ايجاد كرد. ما ديديم كه در همين دوران آخر پانزده سال نهضت اشخاصى سركار بودند، پانزده سال در كارهاى حساس كه يكى از آن نخست وزيرى بود و يكى سازمان امنيت، بعد از پانزده سال كه اينها هر كارى خواستند كردند، حالا آمدند و اين رئيس سازمان امنيت را گرفتند به اينكه اين در اين پانزده سال كارهاى خلاف كرده، نخست وزير اين پانزده سال را هم گرفتند كه اينها چپاول كردند و كارهاى خلاف كردند. خود آقاى شاه هم بعد از اين زمان آمده است اعتراف مى‏كند كه من كار خلاف كردم. خود اينها دارند اعتراف مى‏كنند، خود او آمده است و مى‏گويد كه من اشتباهاتى كردم، خطاهايى كردم. خود اينها رئيس سازمان امن را كه پانزده سال به اين مردم تعدى كرده است حالا به اعتبار اينكه اختلاس كرده است و خلاف كرده است گرفتند. خود اينها نخست وزيرى كه پانزده سال تقريباً در اين مملكت حكومت كرده است حالا گرفتند و مى‏گويند چه. اگر مهلت دست اينها باشد بعد از پانزده سال ديگر هم اينهائى كه حالا سركار هستند مى‏آيند مى‏گيرند آنها را.

    صلاحيت يك هيات حاكمه و يك اشخاصى كه كارهاى حساس در دستشان هست اين موجب يك صلاحيتى در عموم مى‏شود و اگر هيات حاكمه و همين طور آنهائى كه مقدرات مملكت دستشان است، آنهائى كه ارتش را اداره مى‏كنند و از روساى ارتش هستند، اگر اينها مردم صلاحيتدارى بودند

    صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 117

    روزگار ما به اينجا نمى‏رسيد و من هم حالا اينجا ننشسته بودم براى شما صحبت كنم، شما هم حالا اينجا وقتتان را صرف اين كارها نمى‏كرديد. اينكه من دست از كار خودم برداشتم (كه طلبگى بود) و آمدم اينجا، براى اين است كه ما يك حكومت صالح نداشتيم و يك قدرت صالحه در كار نبود و مملكت را كشاندند رو به نيستى و تمام چيزهائى كه اميد به آن مى‏شد پيدا بكنى اينها تباه كردند. احكام اسلام را تباه كردند، زراعت ما را از بين بردند، بانك‏ها همه خلافكار بودند (اكثراً) وزارتخانه‏ها دست آدم‏هاى ناصالح اداره مى‏شد، مجلس‏ها، مجلس‏هاى قلابى فرمايشى بود، وكيل مردم نبودند اينها.

    حمايت و پشتيبانى ابرقدرت‏ها از شاه

    ما كه آمديم اينجا براى اينكه فرياد خودمان را (البته از اول نظر به اين نبود كه من اينجا بيايم لكن اينطور شد، به واسطه كجروى خود دولت اينطور شد و بعد هم فهميدند كه صحيح نبوده كارشان. پس ما چه كنيم) به خارج برسانيم و به آنها بفهمانيم كه ما گرفتار چه بوديم و اين دولت‏هايى كه حالا هم از شاه طرفدارى دارند مى‏كنند، اينها چه مردمى هستند، اينها چه اشخاص كج فكرى هستند، چه اشخاصى هستند كه اصلاً به فكر اينكه يك جمعيت سى و چند ميليونى زير دست و پاى اينها دارد از بين مى‏رود نيستند. الان هم كه همه چيزها فرو ريخته است و ديگر براى شاه چيزى نمانده است. همه گذاشتند و رفتند، اين را تنها گذاشتند با يك حال وحشتناكى، حالا هم باز دارند تائيد مى‏كنند اين ابرقدرت‏ها. بعضى از اين ابرقدرت‏ها حالا هم دارند باز تائيد مى‏كنند، مثل اينكه از يك مرده‏اى تائيد كنند. گذشته وقت اينكه ديگر تائيد بشود.

    انتخابات فرمايشى مجلسين و سرسپردگى شاه به اجانب

    تمام قوانينى كه در اين پنجاه سال گذشته است و تمام مجالسى كه در اين پنجاه سال تاسيس شده است هيچ يك از اينها مطابق قوانين نبوده. هيچ مجلسى تاكنون ما نداشتيم كه موافق قوانين باشد، حتى در اوايل سلطنت رضاخان كه يك قدرى قدرتش كم بود، در تهران فقط كه مركز بود يك آزادى به مردم داده بودند، يك آزادى فى‏الجمله كه وكلائى تعيين كند و آن وكلاى تهران بودند كه مخالفت مى‏كردند، مثل مرحوم مدرس و يك عده‏اى كه تبع ايشان بودند، لكن در شهرستان‏هاى ديگر وكلا را خودشان تعيين مى‏كردند و خودشان هم آرا براى مردم درست مى‏كردند و خودشان آرا را مى‏ريختند در صندوق و هر چه بود دست خودشان، دست فرماندارهائى كه در آنجا يا ارتشى كه در آنجا بود يا شهربانى‏هائى كه بودند كه همه عمال خودشان بودند، آرا را شب‏ها درست مى‏كردند و پر مى‏كردند اين صندوق‏ها را از آراء آنى را كه دلشان مى‏خواست. يك مجلسى كه همه وكلاى آن ملى باشند و در مقدرات مملكت ما بخواهند دخالت كنند و مصالح و مفاسد را تشخيص بدهند ما نداشتيم از اول، منتها من از اول امر را ياد دارم، شماها اين دوره‏هاى اخير را اطلاع داريد، از همين دوره‏هاى اخير دوره‏هاى سابق را هم بفهميد، همين بود قصه. الان كه شما ملاحظه مى‏كنيد

    صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 118

    مجلس سنا، مجلس شورا، دولت، از اين مسائل صحبت مى‏شود، تمام اينها ياغى‏اند، تمام اينها محاكمه بايد بشوند. اول اشكالى كه بر وكلا هست اين است كه شما مى‏دانيد كه ملت دخالت در انتخابات ندارد، چرا توى مجلس مى‏رويد؟ شما كه مى‏دانيد كه منصوب از قبل آمريكا يا شوروى يا اينها هستيد، شما كه شاه خودش مى‏گويد كه ليست را مى‏فرستادند (و حالا براى خودش خيال مى‏كند نمى‏فرستند) (ليست را از طرف سفارتخانه‏ها و وكلاى ما را خود آنها تعيين مى‏كردند) اين دارد اقرار مى‏كند كه چند سال پيش از اين يعنى زمان پدر من و اوايل زمان من، اين تصديق به اين است، اين طرز اعتراف شاه به اينكه ليست‏ها را، مى‏خواهد از خودش تعريف كند كه نه حالا اينطور نيست، بسيار خوب حالا اينطور نيست لكن چند قدم جلوتر اينطور بوده است يعنى من در زمانى كه، قبل از اين به اصطلاح انقلاب سفيد و قدرتمندى در مقابل همه قدرتمندها!! قبل از اين ليست را مى‏فرستادند و ما هم تسليم مى‏شديم. پس شما اول خائن اين مملكت هستيد به اعتراف خودتان، كسى كه حفظ مقام را مى‏خواهد بكند با اينكه خيانت هم بكند. اين خيانت به ملت نيست كه ليست سفارت آمريكا يا سفارت انگلستان را يا شوروى را قبول مى‏كند و به دولتش هم تحميل مى‏كند به اينكه همين‏ها بايد وكيل بشوند؟ اين خيانت به مملكت نيست؟ اين خيانت به قانون اساسى نيست؟ اول اشكال به خود ايشان به حسب اعتراف خودش اين است كه شمائى كه آمدى نشستى اينجا مى‏گويى (من اعليحضرت هستم، همه كارها را من بايد انجام بدهم) شما ليستها را گرفتيد و مطابق آن دستور اجانب رفتار كرديد. اين خيانت نبوده؟ عذر دارى در مقابل اين خيانت؟ برويد كنار بگوئيد كه من چنين خيانتى نمى‏كنم مى‏روم كنار. احمدشاه در اين چيز آخرى كه گذاشتندش كنار، براى اينكه يك قراردادى بود كه وقتى كه رفت در خارج، در سر ميز عرض مى‏كنم مهمانى قرار داد را دادند دستش كه امضاء كند، امضاء نكرد، از همانجا اساس بيرون رفتن او و آمدن رضا شاه نقشه‏اش كشيده شد كه اين به درد ما نمى‏خورد كه قرارداد ما را امضاء نمى‏كند. شما هم مى‏توانستيد كه اين قراردادها را امضاء نكنيد، بيش از اين بود كه برويد؟ كسى كه براى حفظ مقام خودش خيانت به يك ملت مى‏كند اين لياقت نداشته از اول براى سلطنت، اين از اول خودش، خودش را خلع كرده اگر ما تصديق كنيم كه سلطنتى بوده است در كار والا ما كه او را تصديق نداريم وقتى بنا شد كه اينطور باشد و ما هم مى‏دانيم كه - بفرمائيد كه خير. حالا ديگر قدرتمند شده است ايشان و در مقابل شوروى و انگلستان و اين آمريكا و اينها ايستاده است و حالا ديگر ليست را از سفارتخانه‏ها نمى‏آورند لكن ليست را شما خودتان تهيه مى‏كنيد و وكلا را هم خودتان تهيه مى‏كنيد. اين وكلاى ملت است؟ اين خيانت به مملكت نيست؟ اين خيانت به قانون اساسى نيست؟ وقتى بنا شد كه مجلس اينطورى باشد، يا به فرمايش سفارتخانه‏ها باشد يا به فرمايش شاه و دار و دسته‏هاى شاه باشد (فرقى نمى‏كند) بنا شد اينطورى باشد، مجلس رسمى نيست، مجلس ملى نيست، مجلس شوراى ملى نيست. مجلس شوراى ملى معنايش اين است كه ملت يك وكلائى را آزادانه تعيين كنند و آنها بنشينند دركارهاى مملكت مشورت كنند. ملت هيچ دخالت نداشته است در تعيين اينها. وقتى ملت دخالت نداشته است، اين مجلس، مجلس فرمايشى غير ملى است، غير قانونى است، هر چه

    صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 119

    در اين مجلس گذشته است غيرقانونى است، هر دولتى را اين مجلس تاييد كرده است يا بكند غيرقانونى است.

    ماموريت شاه براى افساد در تمام شئوونات مملكتى

    وقتى كه مقدرات مردم دست خودشان نباشد و هر كس را آنها دلشان مى‏خواهد يك نفر آدم غير صالح اينها را تعيين كرده است. يك نفر از رجال سياسى از يك رجل ارتشى نقل كرد كه اين شاه يك تخصصى دارد در بد انتخابى، مى‏گفت كه اگر پنج نفر فاسد در مملكت پيدا بشود اين انگشت روى هر پنج نفر مى‏گذارد و آنها را مى‏خواهد انتخاب كند. اين براى اين است كه خودش فاسد است. آدم فاسد نمى‏تواند يك نخست وزير صالح معرفى كند. نمى‏تواند يك آدم فاسد يك مجلس صالح را تاييد كند، براى اينكه اگر مجلس صالح شد، جلوى مفاسد را مى‏گيرد كه خود اين مبداء همه مفاسد است. اگر يك نخست وزير صالحى يا يك دولت صالحى باشد، گوش به حرف شاهى كه بخواهد برخلاف مصالح عمل بكند نمى‏دهد. اگر آدم فاسد باشد، يك هيات دولت فاسد درست مى‏كند، يك مجلس فاسد درست مى‏كند، دنبال او فرهنگ فاسد، نظام فاسد، اقتصاد فاسد بد، همه اينها دنبال بدى او هستند، از اينجا شروع مى‏شود همه اينها. اگر آن مرد، آن كسى كه در آن نقطه بالا به خيال خودش واقع شده، يك آدم صلاحيتدارى باشد، يك آدمى باشد كه به فكر ملت باشد، يك آدمى باشد كه بستگى به غير را عار بداند براى خودش، يك نفر مسلمى باشد كه، مسلمانى باشد كه تحت فرمان خدا باشد، كه نبايد زير بار اجانب برود، نبايد فرمانبردار اجانب باشد، اگر يك چنين آدمى رئيس يك مملكت بشود، تمام مملكت را همان اصلاح مى‏كند. تمام مملكت ما كه به فساد كشيده شده، براى اينكه آن كه نخست وزير را به حسب قانونشان فرض كنيد بايد تعيين بكند يك آدم فاسدى است، يك كسى كه به فكر خودش و دنبال فكر خودش باشد، تعيين مى‏كند. آن نمى‏تواند يك آدم صالح را در راس قرار بدهد، براى اينكه مخالف با آن چيزى است كه او فكر مى‏كند، دزديهايش را مى‏گيرد. او نمى‏تواند يك فرهنگ صحيحى درست بكند و طرفدار يك فرهنگ صحيح باشد، براى اينكه فرهنگ صحيح مخالف با آن اغراضى است كه آنها دارند. اگر ما يك فرهنگ صحيح داشتيم كه كارها اينطور نمى‏شد. نمى‏گذارند كه هيچ جهتى از جهات مملكت ما اصلاح بشود و تمام مفاسد زير سر آن نقطه اول است. يعنى آمريكا يك نفر را مأمور كرده براى اين و ماموريت براى وطنش داده. اينكه مى‏گويد كتاب ماموريت براى وطنم، راست مى‏گويد اين، اين مامورش كرده براى وطنش كه اين وطن را به اين حال برساند كه حالا مى‏بينيد. عدم صلاحيت شاه، دولت و مجلس آقا امروز اطلاع دادند كه نمى‏دانم در تهران كشته، در خراسان كشته، در كجا كشته. اينها افتاده‏اند به جان مردم براى كشتن اين مردى كه كه دارد نفس آخر را مى‏كشد و مى‏خواهد برود، باز تا

    صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 120

    يك قتل عام‏هائى نكند دلش آرام نمى‏گيرد. وقتى بناشد يك مملكتى به اين صورت در آمد كه آنهائى كه مقدرات اين مملكت در دستشان است صلاحيت براى اين مقام ندارند، وكيل صلاحيت براى اين مقام ندارد، وكلائى كه شاه تعيين كند كه نمى‏تواند آدم باشد اين وكيل، نمى‏تواند صالح باشد او. اگر به انتخاب مردم باشد مردم آدم خوب مى‏خواهند، مردم آدم صالح مى‏خواهند. اگر مردم آزاد باشند خودشان يك شخصى كه بدانند كه مرد صالح خوبى است تعيين مى‏كنند، آنها ديگر نمى‏روند دنبال بدها. آن كسى كه دنبال بد مى‏رود آن هست كه بد است، بد دنبال بد است يعنى آن كسى كه چيزهاى خودش، استفاده‏هاى خودش بسته به اين است كه مأمور بد داشته باشد. اگر مأمور خوب داشته باشد ممكن نيست كه بتواند كارهايش را اجرا بكند، اجراء دستورهائى كه مطابق با ميل خودش است، براى استفاده‏هاى خودش يا استفاده‏هاى اجانب، نمى‏شود الا به مأمورهاى بد، انتخاب مى‏كند بدها را، غير صالح‏ها را سركار مى‏گذارد. مجلس را انتخاب كردند اشخاصى را گذاشتند غير صالح، قهراً مجلس غير صالح به دولت غير صالح راى خواهند داد. مجلسى كه براى مملكت و مصلحت مملكت ما نيست، دولتى كه براى مصلحت ما نيست پيش مى‏آورد، نمى‏شود غير از اين، محال است غير از اين.

    اصلاح اساس مملكت در براندازى سلسله پهلوى و انتخاب صلحا براى اداره امور مملكتى

    تا اساس اصلاح نشود، تا آن نكته اول يعنى تا آن سلسله نروند فايده ندارد. بايد اينها بروند سراغ كارشان، بروند در آن جزيره كه خريده، تازه خريدند، هشت هكتار خريدند و برايش همه چيز درست كردند، همه دار و دسته‏اش هم آنجا هستند، يعنى عائله‏اش آنجا هستند، خودش هم حالا مى‏خواهد برود آنجا و يك زندگى به خيال مردم اشرافى و به حسب واقع مرگ وار.

    تا اينطور نشود و مقدرات مملكت شما دست خودتان نيفتد، آزادانه نتوانيد براى خودتان يك رئيس درست كنيد، قهراً ملت اگر بخواهد رئيس جمهور درست كند رضاخان را قرار نمى‏دهد، محمدرضا را قرار نمى‏دهد - نمى‏دانم - امثال اينها را قرار نمى‏دهد، قهراً مى‏گردد دنبال يك نفر آدم صالح كه به درد مملكتش بخورد، به درد دل مردم برسد يك همچو آدمى را قرار مى‏دهد. قهراً وقتى كه رئيس جمهور يك مملكتى آدم صالح شد دنبال اين مى‏رود كه مملكت را به صلاح بكشد، اگر هيات دولتى مى‏خواهد درست بكند، قهراً آدم صالح، آدم صالح را مى‏خواهد. نمى‏خواهد دزدى كند تا اينكه يك دزدى را بياورد كه با او رفيق بشود، مى‏خواهد يك مملكت را اصلاح بكند. مى‏گردد دنبال اشخاصى كه صالح هستند با خودش همدست بكند تا اينكه مملكت را اصلاح بكند. قهراً وقتى يك دولت صالح پيش آمد مردم را آزاد مى‏گذارند براى انتخابات. قهراً وقتى انتخابات آزاد شد، مردم، مردم كه همه غير صالح نيستند، مردم اكثرشان صالحند، مردم خوبى‏اند، دلشان مى‏خواهد مملكتشان صحيح باشد، سالم باشد، اقتصادشان صحيح باشد، همه چيز را دلشان مى‏خواهد، از خدا مى‏خواهند كه صلحائى بالاى سرشان باشد. قهراً وقتى كه انتخابات آزاد شد و اين اشخاص غير صالح دخالت درآن

    صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 121

    نكردند، در مجلس اشخاص صالح مى‏روند. وقتى اشخاص صالح در يك مجلسى رفتند، دولت صالح بپا شد، رئيس جمهور صالح شد، اين مخالف مصلحت مملكت عمل نخواهد كرد. از آنجا بايد شروع كرد، از آن بالا بايد شروع كرد. اختيار مملكت را به دست يك نفر آدمى كه براى مملكت خدمت مى‏خواهد بكند، نه براى جيب خودش خدمت كند، مى‏دهند. اينها براى جيبشان خدمت كردند. شما ملاحظه كرديد اين ليستى را كه بانك ملى، بانك‏ها چيز كردند (اين همه آن نيست، اين يك قدرى از آن است، خيلى از آن را هم اينها اطلاع ندارند.) ظاهراً قلمى كه مربوط به خود ايشان باشد سه بيليارد است، سه بيليارد و هفتصد نمى‏دانم ميليون چقدر، دلار. اين آنهايى است كه تازه بردند، آنهايى كه قديم برده بودند نمى‏دانم چقدر هست، من و شما نمى‏توانيم تا آخر هم مطلع بشويم. اگر يك نفر آدم صالح را ما دنبالش رفتيم، هى مى‏گويند كه خوب، چه مى‏خواهيد بكنيد، ما مى‏خواهيم اين كار را بكنيم. اين كارى است كه ما مى‏خواهيم بكنيم. ما مى‏خواهيم كه اختيار تعيين رئيس جمهور دست مملكت، خود اجزاء مملكت باشد. نتيجه چه مى‏شود؟ كه اهالى يك مملكتى با خودشان دشمن نيستند، اجانب هم نمى‏توانند تمام اهالى مملكت را تحت چيز قرار بدهند، اجانب اين كار را مى‏كنند كه يك شاه دزد بالاى سر اينها مى‏گذارند، آن هم يك دولت فاسد بالاى سر اينها مى‏گذارد، مجلس را هم يك مجلس فاسد درست مى‏كنند، ادارات هم آنهائى كه بايد اينها درست بكنند، اشخاص فاسد هستند، (البته ادارات مردم بسيار صالح زياد است در ادارات، بعضى از آنها هستند كه جيب‏ها را پر كردند) وقتى اينطور شد فاسد مى‏شود. ما مى‏گوئيم نه.

    تعيين سرنوشت مملكت و حفظ منافع ملت با نظارت و شركت آنان در انتخابات

    برنامه ما اين است كه رجوع كنيم به آراء عمومى، به آراء مردم، قواى انتظامى را كنار بگذاريم، خود مردم را، محول كنيم تنظيم انتخابات را به دست خود جوان‏هاى مردم، در هر شهرى جوان‏ها خودشان، كه قواى انتظامى، شهربانى، شهردارى، همه كنار بروند، آن كسى كه دخالت خواهد بكند براى حفظ صندوق آرا و امثال ذلك، خود ملت باشد. در هر شهرى به حسب اقتضاى آن شهر عده‏اى را معتمدين آن شهر، مطلعين و دلسوزهاى براى مملكت عده‏اى را تعيين كنند كه نظارت كنند در اين، حفاظت كنند اين صندوق‏ها و نظارت كنند آرا را. مردم يكى را تعيين كنند براى اين كه رئيس جمهور باشد ما هم رايمان را علناً به مردم اظهار مى‏كنيم كه آقا آن كه من مى‏خواهم اين است، شما ميل داريد به اين راى بدهيد، ميل نداريد، خودتان آزاديد. قهراً مردم وقتى آزاد هستند، يك نفر صالح را انتخاب مى‏كنند و آراء عمومى نمى‏شود خطا بكند. يك وقت يكى مى‏خواهد يك كارى بكند اشتباه كند، يك وقت يك مملكت سى ميليونى نمى‏شود اشتباه بكند. كسى بگويد خوب لعل يك آدم غلطى را گذاشتند، اگر غلطى را گذاشتند، قدم اول را كه برداشت همين ملت عزلش مى‏كنند، تمام شد ما مى‏گوئيم كه بايد رئيس يك مملكتى را خود ما، خود جمعيت، خود ملت تعيين كند. قهراً وقتى كه يك ملتى مى‏خواهد يك كسى را براى سرنوشت مملكت خودش تعيين كند، اين يك آدم صحيح را تعيين

    صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 122

    مى‏كند نه يك آدم فاسدى را و قهراً اشتباه در سى ميليون جمعيت نخواهد شد. ما هم تبليغات خودمان را در وقت انتخابات مى‏كنيم، ما هم كانديداى خودمان را مى‏گوئيم در باب رئيس جمهور، مى‏گرديم پيدا مى‏كنيم، مراجعه مى‏كنيم به همه جا، پيدا مى‏كنيم يك نفرى كه صالح است براى اين كار، يعنى دزد نيست، نمى‏خواهد جيب خودش را پر بكند، امتحان داده در كارهائى كه كرده است، شناخت داريم نسبت به او، او را معرفى مى‏كنيم كه آقا اين، ولو از طايفه حمال‏ها باشد، صحيح باشد، البته مطلع هم بايد باشد ولو از طبقه سوم باشد. دنبال اشراف نمى‏رويم كه اشراف را تعيين كنيم، دنبال آدم صالح مى‏رويم. اين آدم صالح وقتى كه در راس واقع شد، اين آدم صالح، دولت صالح پيش مى‏آورد، دولت غلط نمى‏آورد پيش، دولت فاسد نمى‏آورد. انتخابات مجلسين هم آزاد، دست مردم و خود مردم نظارت مى‏كنند در آن. يك مجلسى ملى كه نه مربوط به سفارت شوروى باشد، نه مربوط به سفارت انگليس باشد، نه مربوط به سفارت آمريكا باشد، نه براى منافع او سينه بزند، نه براى منافع او. يك همچو مجلسى را بوجود آوريم انشاءالله و بعدش كه يك چنين مجلسى بوجود آمد قهراً هم اگر يك مطلبى بخواهد در آن، در يك همچو مجلسى مثلاً دويست نفرى بگذرد، دويست تا آدم صالح كه براى مملكت ما دلسوز است، دزد نيست، نمى‏خواهد جيبش را پر بكند، نمى‏خواهد عنوان پيدا بكند، خواهد كه خدمت بكند به اين مردم، اگر چنانچه يك همچو مجلسى براى ما پيدا شد، مصالح مملكت را در نظر مى‏گيرد، اگر يك چيزى آوردند بگذرد، يك قراردادى ما بين يك دولتى با دولت ما آوردند بگذرد، مى‏برند آن را آنجا نگاه مى‏كند اول خود دولت صالح نظر مى‏كند اگر چنانچه فاسد باشد ردش مى‏كند بعد اگر چنانچه او ندانست، نتوانست بفهمد و آورد در مجلس، در مجلس نظر مى‏كنند و مصلحت و مفسده ملت را مى‏خواهند بجا بياورند درست مى‏كنند. اين مصالح مملكت ما يا صددرصد يا نود درصد حاصل خواهد شد. ما يك همچو چيزى مى‏خواهيم، يك چيز دورى - از چيز نيست.

  3. #263
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 126

    تاريخ: 12/10/57

    پيام امام خمينى به مناسبت وقايع مشهد، قزوين، كرمانشاه و ساير بلاد

    بسم الله الرحمن الرحيم

    درود بر ملت مظلوم ايران، رحمت خداى متعال بر مردم شجاع و آگاه كه براى احقاق حق خود قيام نموده و تا پاى جان و مال ايستاده‏اند. سلام بر اهالى محترم مشهد مقدس و قزوين و كرمانشاه و سراسر ايران كه در اين روزها با مصيبت‏هاى گوناگون و وحشيگرى‏هاى دژخيمان شاه و دولت ياغى نظامى و حكومت سفاك روبرو شده و با دادن هزار كشته و زخمى دلاورانه مقاومت كرده و مى‏كنند. قتل عام‏هاى پياپى و وحشتناك و سفاكانه كه جز به دستور شاه خائن كه خود را در حال نزع مى‏بيند و از تشبثات و دولت‏هاى جنگ و آشتى مايوس و از پشتيبانى‏هاى غير انسانى قلدرهاى بين المللى طرفى نيست، نمى‏تواند باشد. اين چند روز آخر عمر اين جنايتكار از خطرناكترين لحظات تاريخ كشور ماست. ملت مظلوم و شريف ايران بايد در مقابل باقيمانده جنايات شاه پايدارى كند تا به خواست خداوند تعالى پيروزى نهائى را به دست آورد.

    اتهاماتى را كه راديو ايران با كمال بيشرمى به ملت نسبت داده است، نظير جنايات وحشيانه سينماركس آبادان، تنها به دست جنايتكاران حرفه‏اى شاه مى‏تواند باشد. اينان از هيچ جنايتى براى استفاده تبليغاتى روگردان نمى‏باشند. فرم جنايات و طرز تبليغات شهادت مى‏دهد كه دست جنايتكار دستگاه ظلم كه بدين گونه وحشيگرى‏ها عادت دارند، در كار بوده است.

    ملت‏ها يكى پس از ديگرى آگاه مى‏شوند كه كشور ما با چه رژيمى روبروست و نظام شاهنشاهى كه ملت شريف ما با رفراندم مكرر خود خصوصاً در روزهاى تاسوعا و عاشورا آن را محكوم نمودند چه بوده است و اگر خداى نخواسته به عمر خود ادامه دهد چه خواهد شد. رفراندم ما را جز عمال شاه و طرفداران ظلم، همه ملت‏هاى آزاديخواه جهان قبول كردند و خبرنگاران و روزنامه‏هاى خارج كشور ثبت نمودند غير قانونى بودن دولت‏هاى غاصب را كه به امر شاه ياغى و راى مجلس‏هاى غير قانونى سر كار آمدند، طبقات مختلف ملت از علماى اعلام و دانشگاهيان تا كارگران و كشاورزان، از اعضاى ادارت و وزراتخانه‏ها تا اصناف مختلف و ساير اقشار محترم، يكپارچه اعلام نمودند. بنابراين اعانت به حكومت ياغى و پرداخت ماليات، پول آب و برق و تلفن و ساير كمك‏ها به دولتى كه شاه سر كار آورد، خيانت به ملت و مخالفت با حكم خداى تبارك و تعالى است و بر كارگران و كارمندان محترم و

    صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 127

    مبارز آب و برق و تلفن است كه پيوند خود را با هموطنان شجاع و بى‏پناه خود مستحكم‏تر نموده و به هيچ وجه دستورات دولت ياغى را در مورد قطع آب و برق و تلفن اطاعت نكنند و با همكارى‏هاى بى‏دريغ با برادران و خواهران مظلوم خود دين خود را به اسلام و مسلمين ادا نمايند.

    اكنون لازم است تذكراتى بدهم:

    1- اينجانب براى جلوگيرى از تبليغات دولت غاصب هياتى را براى رسيدگى در امور نفت اعزام نمودم و به شرايطى دستور استخراج نفت براى مصرف داخل را دادم. اگر چه اهل اطلاع مى‏گويند مخازن بسيارى در كشور براى مصارف داخلى موجود است و دولت قحطى مصنوعى ايجاد كرده است و گفته مى‏شود شب‏ها تا صبح مامورين نظامى نفت مخازن را مى‏برند و معلوم نيست چه مى‏كنند. در ضمن من از كاركنان شركت نفت كه در اين امر خير با اين هيات همكارى نموده‏اند تشكر مى‏نمايم.

    2- لازم است علماى اعلام بلاد و خطباى محترم به كشاورزان عزيز كشور تذكر دهند كه امسال در كشت موادغذائى خصوصاً گندم همت فراوان كنند و از كشت چيزهايى كه دولت مجرم به اجانب مى‏دهد احتراز نمايند. از اين خائنان بعيد نيست كه قحطى مصنوعى بوجود آورند. من از مردم ايران تقاضا دارم كه در اين امور به كشاورزان محروم كمك نمايند.

    3- از كسبه و تجار و اصناف محترم تقاضا دارم كه قيمت موادغذايى و اجناس خود را بالا نبرند و به مردم مظلومى كه در حال مبارزه‏اند اجحاف ننمايند كه اجحاف در همه حال مردود است و در اين موقع حساس اين عمل به نفع دستگاه ظلم و مخالف رضاى خداوند تبارك و تعالى است. لهذا من به طور لزوم مى‏خواهم كه از قيمت عادلانه تجاوز نكنند و در صورت امكان به مردم بى‏بضاعت تخفيف دهند كه كمك موثرى به نهضت اسلامى خودشان و موافق انصاف و مرضى خداوند تعالى است. از خداوند تعالى توفيق ملت مبارز ايران را در رسيدن به اهداف انسانى اسلامى‏مان خواستارم.

    والسلام عليكم ورحمه الله وبركاته

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  4. #264
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 128

    تاريخ 13/10/57

    مصاحبه امام خمينى با خبرنگار روزنامه اكسپرس

    سؤال: حضرت آيت الله! شما خواستار دولت اسلامى هستيد، ممكن است بگوئيد برنامه اين دولت چه خواهد بود؟

    جواب: ما در اولين زمان لازم برنامه خود را اعلام خواهيم كرد ولى مهمترين وظيفه دولت آينده اين است كه هر چه سريعتر شرايط انتخابات آزاد را فراهم كند، از قبيل آزادى مطبوعات به معناى واقعى كه با ذكر تمامى واقعيات و حقايق و آگاه ساختن مردم به همه مسائل و آشكار نمودن جنايات پشت پرده سلسله پهلوى و تمامى كسانى كه در اين جنايات با آنان همدست بوده‏اند و محاكمه و مجازات آنان، تا ديگر نتوانند با عوض كردن چهره خود مردم را فريب دهند و در همين مدت برگرداندن تمامى ثروت‏هائى كه به وسيله جنايتكاران به خارج كشور منتقل شده است و آزاد كردن همه زندانيان سياسى و راهنمائى و تشويق جامعه به فداكارى براى ترميم ويرانى‏هاى دولت‏هاى گذشته و تلاش صادقانه در جهت ساختن بناى حكومت و جامعه جديد، جلوگيرى قاطعانه از هدر رفتن مخازن كشور مخصوصاً نفت و فروش آن به قيمت عادلانه و صرف پول آن در تجديد حيات اقتصادى و نيازهاى فورى و ضرورى مردم و ده‏ها وظيفه سنگين و خطير كه دولت آينده با آن روبرو است و جز با گذشت و فداكارى و صداقت و همكارى عمومى امكان پذير نيست. حساس‏تر از همه بهبود بخشيدن به وضع طبقات محروم بخصوص آسيب ديدگان در طول مبارزات اخير، آماده كردن فورى كليه مراكز علمى و فرهنگى از مدارس تا دانشگاه‏ها براى شروع تحصيلات، تصفيه سريع ارتش از عناصر خائن و بازگردان استقلال ارتش، جلوگيرى از ورود كالاهاى تجملى، تشويق و كمك‏هاى فورى براى توسعه كشاورزى و دامدارى.

    سؤال: به نظر شما كدام كشور اسلامى است كه بهترين شكل دولتى را دارا مى‏باشد و چرا؟

    جواب: شكل دولت‏ها چندان اهميت حياتى در حفظ دموكراسى و تامين هر چه بيشتر آرمان‏هاى انسانى ملت ندارد، هر چند كه بعضى از آنها نسبت به اشكال ديگر ترجيح دارد ولى آنچه مهم‏

    صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 129

    است ضوابطى است كه اگر در افرادى كه براى قبول مسووليت انتخاب مى‏شوند رعايت شود و نيز ضوابطى كه عمل و رعايت آنها بايد براى دولت‏ها غير قابل اجتناب شناخته شود، بوجودآمدن جامعه‏اى مترقى و پيشرو را مى‏توان جداً اميدوار بود و همين مساله مهم است كه امروز در دنيا مورد توجه نيست و ما با تكيه بر اسلام مى‏خواهيم به يارى خداى تعالى حقيقتى خيره‏كننده را به دنيا معرفى كنيم.

    سؤال: از خسته شدن مردم در مقابل مشكلات روزانه نمى‏ترسيد؟

    جواب: ملت دلير و با استقامت ايران در طول مبارزات قهرمانانه خود در اين سال‏ها بخصوص در يك سال اخير نشان داده است كه هر چه سختى‏ها و مشكلات در اين راه بيشتر مى‏شود، روحيه او قويتر و اراده او استوارتر مى‏شود زيرا كه روز به روز به درستى و حقانيت راه خود كه راه خداست بيشتر مومن‏تر مى‏شود.

    سؤال: آيا شما به طرفدارانتان دستور به ملايمت و مدارا داده‏ايد؟

    جواب: ما تاكنون هنوز دستور خشونت نداده‏ايم و هميشه ملت ما در برابر تانك و توپ و مسلسل با دست خالى و تنها با مشت گره كرده ايستاده است ولى اگر قدرت‏هاى جهنمى استعمارى دست از حمايت خود از آدمكشان ايران كه شاه در راس آنهاست برندارند، ما هم با شيوه‏هاى ديگر در برابر آنها رفتار خواهيم كرد.

    سؤال: آيا امكان آشتى با شاه وجود دارد؟

    جواب: نه، هرگز ممكن نيست.

    سؤال: راجع به رفتار آمريكا چه فكر مى‏كنيد؟

    جواب: دولت و رئيس جمهورى امريكا تاكنون درست مانند يك دشمن با ملت ايران رفتار كرده‏اند، سال‏ها غارت منافع كشور ما و تحميل هزينه‏هاى سنگين مستشاران نظامى و پايگاه‏هاى نظامى از يك طرف و از طرف ديگر، سرمايه‏گذارى‏هاى سنگينى كه حداكثر سوء استفاده‏ها را از تمامى امكان وسيع كشور و ملت ما كرده است و امروز هم شاه و عمال او را در كشتار بيرحمانه مردم ما تشويق و حمايت مى‏كند و بر ملت امريكاست كه رئيس جمهورى خود را

    صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 130

    وادار كنند روش خود را تغيير دهد.

    سؤال: راجع به روش فرانسه چه فكركنيد؟

    جواب: اخبارى كه از ايران و بعضى از اتباع فرانسوى ساكن ايران و يا بعضى از فرانسوى‏هايى كه به ايران سفر كرده‏اند، مى‏رسد، همه حكايت از خوشرفتارى مردم ايران با فرانسوى‏ها مى‏كنند و لابد اين ابراز محبت‏ها از طرف مردم ايران به دليل روشى است كه فرانسه در برابر آنان اتخاذ كرده است.

    سؤال: روزنامه نيويورك تايمز 2 ژانويه، تاييد مى‏كند كه ليبى به شما كمك كرده است،اگر حقيقت دارد، اين كمك به چه شكل بوده و تا چه اندازه؟ و آيا كشورهاى ديگر شما را كمك كرده‏اند؟

    جواب: ما از هيچ دولتى تاكنون كمك نگرفته‏ايم و اين مطلب كذب محض است.

    
    previos page menu page next page
    

  5. #265
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 131

    تاريخ: 14/10/57

    مصاحبه امام خمينى با خبرنگار سى. بى. اس

    سؤال: حضرت آيت‏الله خمينى! از آنجا كه بختيار كانديداى نخست وزيرى است، آقاى بختيار گفته كه هر موقع كه حضرتعالى مايل باشيد، مى‏توانيد به ايران برگرديد. آيا شما هيچ تصميمى براى بازگشت به ايران در آينده نزديك داريد؟

    جواب: تاكنون تصميمى نگرفته‏ام.

    سؤال: حضرت آيت‏الله! آيا هيچ نوعى از حكومت كه شاه هم در آن حضور داشته باشد، مورد قبول شما مى‏تواند باشد؟

    جواب: خير.

    سؤال: حضرت آيت‏الله! در بعضى از محافل آمريكائى، شما متهم هستيد كه ضد آمريكائى هستيد و آيا به نظر حضرتعالى اگر شاه ساقط بشود، دليلى براى ترس آمريكائى‏ها وجود دارد؟

    جواب: اگر معناى ضديت با آمريكا اين است كه ما نمى‏خواهيم وابسته به آمريكا باشيم، آرى ما ضد آمريكائى هستيم و اگر ترس آمريكا از اين است، آرى بايد بترسند.

    سؤال: آيا دليلى دارد كه دولت آمريكا از سقوط شاه بترسد؟ چرا كه اين دولت حمايت از شاه كرده است.

    جواب: آرى، چون آمريكا با وجود شاه، همه چيز ايران را مى‏برد و با رفتن شاه،اين ديگر ميسر نيست، ولى آمريكا به دليل اينكه از شاه حمايت كرده است، پس از سقوط شاه چه مى‏كند، اين ديگر به ما مربوط نيست. ما هر كسى پول بهتر بدهد با او وارد معامله مى‏شويم، البته مسائل انسانى و معنوى هم در مد نظر ما هست.

    سؤال: گفته مى‏شود كه شاه برنامه دارد كه براى تعطيلات كوتاهى از مملكت خارج بشود، آيا اين امر حضرتعالى را قانع مى‏كند و موجباتى براى پايان دادن به اعتصابات و تظاهرات خواهد بود؟

    صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 132

    جواب: خير، رفتن شاه كفايت نمى‏كند، بايد رژيم به هم بخورد و تمام چيزهائى كه مربوط به سلطنت است، بايد از بين برود تا ما راضى شويم يعنى ملت راضى شود.

    سؤال: بنابراين مشروطه سلطنتى يا چيزى شبيه به آن، قابل قبول شما نيست؟

    جواب: خير، مشروطه سلطنتى منظور ما نيست.

    
    previos page menu page next page
    

  6. #266
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 133

    تاريخ: 14/10/57

    مصاحبه امام خمينى با خبرنگاران خارجى

    سؤال: حضرت آيت‏الله! چه موقعى تصور مى‏فرمائيد يك انتخابات آزاد بعد از رفتن شاه و اعلام حكومت جديد در ايران برگزار شود؟ و آيا تحت حكومت اسلامى هيچ محدوديتى براى احزاب سياسى چپ و كمونيست‏ها وجود دارد يا نه؟

    جواب: انتخابات بايستى بعد از اينكه تكليف حكومت معلوم شد، برگزار شود ولى انتخابات براى مجلس موسسان، بدون مهلت انجام خواهد گرفت. كسانى كه خرابكار نباشند حق راى دارند.

    سؤال: نظر شما در مورد آمريكا چيست؟ شما فرموده‏ايد كه كشورهائى كه از شاه حمايت كنند، از اين زمان به بعد با آنها روابطتان خوب نخواهد بود و تا زمانى كه دولت‏هاى حامى سركار باشند، با آنها قطع رابطه خواهيد كرد. آيا اين بدين معناست كه تا كارتر در آمريكا سر كار است، شما با آمريكا دشمن خواهيد بود؟

    جواب: ما تا ايشان با ملت ايران مخالفت مى‏كند، از شاه حمايت مى‏كند، با او مخالف هستيم اما با ملت آمريكا هيچ مخالفتى نداريم.

    سؤال: تا به حال دولت آمريكا با تمام نيرو پشتيبان شاه بوده، آيا با رفتن شاه روابط شما با آمريكا خوب خواهد شد؟

    جواب: بعد از رفتن شاه و تشكيل دولت، اين مسائل مورد مطالعه قرار خواهد گرفت.

    سؤال: در صورتى كه شاه از ايران خارج بشود، آيا دولت آتى او را به عنوان دشمن ملت ايران براى بقيه عمرش تلقى خواهد كرد يا اجازه خواهد داد او و خانواده‏اش به خاك ايران برگشته و مانند يك تبعه ايرانى زندگى كنند؟

    صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 134

    جواب: شاه جنايتكار است و بايستى بر اساس اصول اسلامى محاكمه شود. آنها مجرم هستند و بايد محاكمه شوند.

    سؤال: بنابراين مساله اين نيست كه او براى هميشه از ايران خارج شود بلكه مساله، محاكمه اوست؟

    جواب: بله، او بايستى محاكمه شود، چه برود، چه بماند.

    سؤال: آيا شوراى سلطنت مورد قبول شماست؟

    جواب: خير، مورد قبول ملت نيست.

    سؤال: آيا آيت الله و دولت جديد، سياست خود را نسبت به اسرائيل و آفريقاى جنوبى تغيير خواهند داد؟ آيا مساله فروش نفت ايران در گذشته و حال بر اساس موضع سياسى كشور خريدار نفت، نسبت به ايران خواهد بود؟

    جواب: اسرائيل غاصب است و هيچ‏گونه رابطه‏اى بين ايران و يك مشت غاصب وجود ندارد. چه كسى حاضر است به يك كشور نژادپرست جنايتكار نفت بفروشد.

    سؤال: تحت حكومت اسلامى، شاه به چه مجازاتى محكوم خواهد شد؟

    جواب: ملت خوب مى‏داند كه جرم شاه چيست و مجازاتش كدام است؟

    سؤال: در گذشته گفتيد شاه بايد برود، حالا مى‏فرمائيد بايستى محاكمه شود.كدام يك؟

    جواب: هميشه نظر من اين بوده است كه بايستى محاكمه شود. ترك كردن و نكردنش چيزى را عوض نمى‏كند.

    سؤال: پس از تظاهرات عظيم، ارتش كماكان به شاه وفادار است. بعضى از عناصر ارتش هم ديده مى‏شود كه خيلى خشونت نشان مى‏دهند (حتى يك نوع خطر يا احتمال كودتا وجود دارد) آيا در اين مورد شما هيچ خطرى براى راه حل مذهبى خود احساس نمى‏كنيد؟ آيا خطر كودتا را عليه جنبش اسلامى حس نمى‏كنيد؟

    صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 135

    جواب: بر فرض اينكه كودتا بشود، ملت مخالف است. همانطور كه حكومت و دولت نظامى شكست خورد، كودتاى نظامى نيز شكست خواهد خورد.

    سؤال: ماه‏هاى متمادى است كه مردم در خيابانها هستند، به طورى كه كشور كاملا فلج شده، آيا خطر خسته شدن اكثريت مردم وجود ندارد؟ آيا اين احتمال وجود ندارد كه عليه شما برخيزند و عليه شما يك موج انقلابى تازه‏اى بوجود آيد؟

    جواب: اين خيلى بعيد است.

    سؤال: در خيابان صداى الله اكبر و درود بر خمينى شنيده مى‏شود ولى اينها هنوز هيچ كدام برنامه سياسى نيست. شما مرتب از جمهورى اسلامى صحبت كرده‏ايد كه مطلبى خيلى كلى است. آيا ممكن است رؤوس كلى اين نظام و سرنوشت سومين كشور صادر كننده بزرگ نفت را ترسيم كنيد؟

    جواب: قانون ما اسلام است و مدون است، چيزى نيست كه ما بخواهيم برايشان تعيين كنيم.

    
    previos page menu page next page
    

  7. #267
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 136

    تاريخ: 15/10/57

    مصاحبه امام خمينى با تلويزيون سى. بى. اس

    سؤال: حضرت آيت‏الله! ما گزارشات مستمرى دريافت كرده‏ايم كه شاه به زودى كشور را ترك مى‏كند يا ترك كرده است. آيا شما دولتى را كه به دست بختيار تشكيل مى‏شود به رسميت خواهيد شناخت و به تظاهرات پايان خواهيد داد؟

    جواب: ما با بودن رژيم سلطنتى، هيچ دولتى را به رسميت نخواهيم شناخت.

    سؤال: حضرت آيت‏الله! شما فرموده بوديد كه شاه بايد كشور را ترك كند اما حالا مى‏فرمائيد كه او بايستى كه بر طبق قوانين اسلامى محاكمه و مجازات شود و اگر محكوم شود حداقل محكوم به زندان ابد خواهد بود. آيا اين به اين معناست كه شاه يك فرارى محسوب خواهد شد اگر از كشور خارج شود؟

    جواب: بله، ايشان بايد محاكمه بشود و اگر چنانچه فرار هم بكند هر جا باشد بايد محاكمه بشود و اقل چيزى كه بر اوست، علاوه بر اينكه بايد جرائمى را كه مرتكب شده جبران بكند، حبس ابد است، ولى همه مى‏دانند كه او دست به كشتارهاى عمومى زده است و بايد اعدام بشود.

    سؤال: حضرت آيت‏الله! اگر چنانچه بختيار مورد قبول حضرتعالى نيست، چه كسى هست؟ و آيا شما خودتان ليستى از كسانى كه مسؤوليت‏ها را در دست بگيرند در اختيار داريد؟

    جواب: ما اشخاصى را در نظر داريم ولى تا پايان كار از معرفى كردن آنها معذوريم.

    سؤال: حضرت آيت‏الله! اگر رژيم مورد نظر جنابعالى روى كار بيايد، آيا سياست نفتى ايران در چهارچوب روابط اوپك خواهد بود؟ و يا اينكه امريكا همچنان مثل زمان شاه، به عنوان يك مشترى خوب نفتى براى شما تلقى خواهد شد؟

    صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 137

    جواب: راجع به اوپك بعد از تشكيل حكومت مطالعه خواهد شد و متخصصين تصميم خود را خواهند گرفت، اما امريكا تاكنون مشترى خوبى نبوده است، براى اينكه پول نمى‏داده است.

    سؤال: حضرت آيت‏الله! چه موقع شما به ايران باز خواهيد گشت؟

    جواب: هر وقت صلاح دانستم.

    سؤال: آيا اكنون صلاح مى‏دانيد؟

    جواب: امروز، خير.

    
    previos page menu page next page
    

  8. #268
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 138

    تاريخ: 15/10/57

    مصاحبه امام خمينى با خبرنگار بى‏بى سى

    سؤال: اكنون كه شاه قبول كرده است كه برود (گرچه براى مدتى نامشخص) آيا دعوت بختيار را در مورد بازگشتن به ايران قبول خواهيد كرد؟

    جواب: من هر وقت مقتضى بدانم، خودم به ايران خواهم رفت و رفتنم متوقف به دعوت كسى نيست، چه دعوت بشود يا نشود.

    سؤال: آيا از نظر شما نقش قابل قبولى در آينده براى شاه وجود دارد؟

    جواب: هرگز، او نقشى ندارد.

    سؤال: نقش آتى شما در امور كشور چيست؟

    جواب: من همان كسى كه قبلاً بودم، بعداً هم هستم، من مردم و حكومت را هدايت مى‏كنم.

    سؤال: شما از بازسازى ايران و تاسيس جمهورى اسلامى صحبت كرده‏ايد، براى ما مشكل است مقصود شما را درك كنيم، عملاً چگونه به اين هدف دسترسى پيدا خواهيد كرد؟ و زندگى مردم ايران چگونه عوض خواهد شد؟

    جواب: قضيه تغيير زندگى نيست، قضيه اين است كه تاكنون مردم تحت فشار شاه بودند و مملكت هم استقلال نداشته است، ما مى‏خواهيم كه مملكت را مستقل كنيم و به مردم هم آزادى بدهيم و حكومت جمهورى اسلامى هم يك جمهورى است مانند ساير جمهورى‏ها و لكن قانونش قانون اسلامى است.

    سؤال: بعضى از منتقدين ادعا مى‏كنند كه شما مسائل مدرن و پيچيده و مسائل جامعه صنعتى آينده را

    صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 139

    (كه ايران به سوى صنعتى شدن مى‏رود) به خوبى در نمى‏يابيد و همچنين انتقاد مى‏كنند كه شما مدت زيادى از ايران دور بوده‏ايد. به اين انتقادات چگونه پاسخ مى‏دهيد؟

    جواب: البته ما براى قضاياى پيچيده كارشناس داريم، ولى ما آنچه را درك مى‏كنيم، اين است كه شاه ظالم است و خائن و به مملكت و ملت خيانت كرده است، اين ديگر يك مطلب واضحى است كه همه مى‏دانند. ما مى‏دانيم كه مملكت ما استقلال ندارد و اجانب در همه امور مملكت ما دخالت مى‏كنند. اين هم كه مطلب معلومى است ما براى استقلال و آزادى مبارزه مى‏كنيم.

    سؤال: غير مسلمانان تصويرى مملو از بيرحمى از جامعه اسلامى دارند، تنبيه‏هائى براى جرايم نسبتاً كوچك و يا قطع يد، چنانكه نمونه‏اى از آن را در پاكستان و عربستان مى‏بينيم. گفته مى‏شود كه اين قوانين وحشيانه هستند، نظر شما چيست؟

    جواب: آنهائى كه نظر سوء نسبت به اسلام دارند از باب اين است كه اسلام را درك نكرده‏اند. حكومت اسلامى تاكنون در كار نبوده، حكومت اسلامى در صدر اسلام بود و هيچ وحشتى هم در زمان حكومت على بن ابيطالب سلام‏الله عليه نبود و مردم در امان بودند. اين حكومت‏هاى فعلى است كه مردم را به وحشت انداخته و هيچ گونه امنيتى در آن نيست و مردم را دسته دسته مى‏كشند. ذائقه تلخى كه مى‏گوئيد، از اين حكومت‏هاست، نه از حكومت اسلامى كه رفتارى عادلانه و منصفانه دارد.

    سؤال: بسيارى از زنانى كه در ايران به سطحى از آزادى و تحصيل رسيده‏اند، از اين ترس دارند كه به يك رژيم مذهبى مرتجع بازگشت داده شوند، شما براى اطمينان خاطر آنان چه مى‏گوئيد؟

    جواب: اسلام به زنان آزادى داده است و اين دولت و شاه است كه آزادى را از آنان سلب كرده است و آن را از هر جهت به بند كشيده است.

    سؤال: سؤال‏ى كه مجبورم بكنم اين است كه بسيارى از منتقدين غربى به شما مى‏گويند كه شما رهبر مذهبى‏اى هستيد كه دستتان به خون بسيارى از مردم رنگين است. آيا شما هيچ از اين بابت احساس پشيمانى و ندامت نمى‏كنيد كه هزاران نفر در خيابان‏هاى ايران به واسطه فرمان‏هاى شما مبنى بر اعمال مستقيم عليه رژيم، جان خود را از دست داده‏اند؟ و يا فكر مى‏كنيد كه هيچ راه حلى جز اين وجود نداشت؟

    صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 140

    جواب: اين دست شاه است كه تا مرفق به خون ملت ما رنگين است. ما دفاع از حق خودمان مى‏كنيم و هر انسانى حق دارد كه از حق خود دفاع كند، بنابراين ما طالب آزادى و استقلال هستيم و اين شاه است كه مردم را وحشيانه مى‏كشد.

    سؤال: وقتى كه به ايران برگشتيد، نظرتان راجع به تأمين نفت اسرائيل و آفريقاى جنوبى چه خواهد بود؟

    جواب: اسرائيل در حال جنگ با مسلمين است و غاصب سرزمين‏هاى برادران ما مى‏باشد، ما به آن نفت نخواهيم داد، كشورهاى ديگرى كه روش عادلانه با ما داشته باشند، از نفت برخوردار خواهند شد.

    
    previos page menu page next page
    

  9. #269
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 141

    تاريخ: 16/10/57

    تذكر چند مطلب مهم جهت سرنگونى شاه، به ملت شجاع و بيدار ايران‏

    بسم الله الرحمن الرحيم

    به عموم ملت شجاع و بيدار ايران (ايدهم الله تعالى) هشدار مى‏دهم كه بار ديگر توطئه خطرناك از طرف عمال شاه خائن و طرفداران غارتگران بين المللى در دست اجراست تا رژيم منحط شاهنشاهى را حفظ و شاه را به قدرت شيطانى رسانده، به غارتگرى نفتخواران و سلطه اجانب ادامه دهند. اينان مى‏خواهند با پايمال نمودن خون شهيدان راه خدا و وطن، كشور ما را با نيرنگ‏هاى گوناگون زير يوغ استعمار و سلطنت ديكتاتور پهلوى نگه دارند. اينان مى‏خواهند از شاه در حال نزع و سقوط، يك ديكتاتور خون آشام با قدرت سابق بسازند و به ما تحميل كنند. اينان مى‏خواهند با بعضى كارهاى جزئى و فريبنده مثل آزادى مطبوعات و وعده انحلال ساواك و تظاهر به دين مبين اسلام، قدرت را به شاه جانى برگردانند تا در خدمت اجانب، هستى كشور را به غارت داده و به نسل و حرث رحم نكنند و اسلام و مذهب را براى هميشه سركوب كنند. به ملت ايران هشدار مى‏دهم كه اينان از قدرت اسلام و ملت شجاع ايران و روحانيت بيدار مطلع شده‏اند و توطئه‏اى در دست اجراست تا اين قدرت‏هاى الهى را سركوب كنند.

    ملت آگاه ايران! شجاعانه مبارزات خود را ادامه دهيد كه اگر لحظه‏اى غفلت كنيد تمام خون‏هائى كه در راه اسلام و آزادى داده‏ايد هدر مى‏رود و چنان ضربه‏اى به شما وارد مى‏كنند كه نفس‏هايتان قطع و فريادهاى حقتان در گلو شكسته شود. من به عموم ملت دلير اعلام مى‏كنم كه رژيم سلطنتى غير قانونى و مجلسين غير ملى و غير قانونى و حكومت غاصب غير قانونى و ياغى است. اطاعت از اين دستگاه، اطاعت از طاغوت و حرام است. اطاعت از شاه مخلوع و دولت ياغى، جرم است در قانون و حرام است در شرع. آيا ملت و قواى انتظامى مى‏دانند كه به حسب اطلاع مطبوعات خارجى، شاه در آستانه خروجش تنها بيش از هزار ميليون ليره انگليسى از ايران خارج كرده است و حساب ديگر پول‏هاى خارج شده او با خداست. اينك چند مطلب را لازم مى‏دانم تذكر دهم:

    1- كارمندان وزارتخانه‏ها، وزراء فاسد غير قانونى را نپذيرند و از آنان اطاعت نكنند و در صورت قدرت به وزارتخانه‏ها راه ندهند كه اين امر تكليف شرعى آنان و خدمت به كشور ملت است

    صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 142

    و اطاعت از آنان مخالفت با ملت و اسلام است.

    2- ملت از دادن ماليات، مطلقاً و از دادن پول آب و برق و تلفن خوددارى كنند و از آنچه اعانت به دولت است، احتراز كنند كه اعانت به دولت غاصب حرام و موجب غضب خداوند است.

    3- علماء اعلام بلاد و خطباء محترم و طلاب غيور، قضات و وكلاء محترم دادگسترى، اساتيد محترم دانشگاه و دانشگاهيان بازاريان، اصناف، كارگران، كشاورزان، سياسيون محترم و ساير اقشار ملت، مخلوع بودن شاه و غير قانونى بودن مجلسين و دولت را اعلام مى‏فرمايند كه اگر سستى كنند، ممكن است توطئه بر ضد كشور و ملت به نتيجه برسد كه همگى مسئوول آن خواهيم بود و بايد همه بدانيم كه در اين روز حساس همه مسؤول خداى بزرگيم.

    4- فروشندگان مواد غذائى از گرانفروشى خوددارى كنند كه اين عمل مخالف رضاى حق تعالى است و در اين موقع حساس و گرفتارى مردم، ضربه‏ايست بر پيكر نهضت اسلامى.

    5- از كمك به كارگران و كسبه صنفى كه بر اثر اعتصابات ضرر كرده‏اند، غفلت نشود و از وجوه شرعيه مجازند به آنان كمك نمايند.

    اينجانب روز دوشنبه نهم صفر 99 را براى شهداء مشهد و قزوين و كرمانشاه و ساير بلاد، روز عزاى عمومى اعلام مى‏كنم و از خداوند تعالى مسئلت مى‏كنم كه اين روز را آخرين روز عزاى ملت شريف قرار دهد.

    والسلام عليكم ورحمه الله وبركاته‏

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  10. #270
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 143

    تاريخ: 16/10/1357

    مصاحبه امام خمينى با گروهى از جوانان ارمنى مقيم فرانسه‏

    نماينده گروه: ما دو نفر لبنانى و بقيه فرانسوى هستيم. قبل از هر چيز مى‏خواستيم پشتيبانى خودمان را از مردم ايران و خوشحالى از اينكه مورد قبول واقع شد كه خدمتتان برسيم اعلام كنيم.

    امام: انشاءالله موفق باشيد. در ايران ما هم ارامنه زيادند. در آنجا هم آنها مشغول به زراعت و كسب‏اند.

    نماينده گروه: يك سال و نيم است كه يك روزنامه‏اى را ارمنى‏هاى مقيم فرانسه چاپ مى‏كنند و از بدو تأسيس، اين روزنامه تا به حال وقايع ايران را دنبال كرده است و رهبرى شما را در طى نهضت اخير به وضوح مطالعه كرده‏اند و مى‏خواستند اگر اجازه بفرمائيد چند سؤال از خدمتتان بكنند.

    سؤال: شما طى بياناتتان فرموديد كه حكومت جمهورى اسلامى بنا خواهيد كرد. آيا ممكن است بفرمائيد موقعيت ارامنه در حكومت اسلامى آينده چگونه خواهد بود؟ با در نظر گرفتن اينكه ارامنه مسيحى هستند.

    جواب: بله، ارامنه كه در آنجا هستند سابقه دارند و هميشه اينها وضعشان مثل ساير مردم بوده كه در ايران بودند و مشغول زراعت و كسب و كارند.بعدها هم آنها از همه آزادى‏ها بهره خواهند برد و با آنها با كمال عدالت رفتار خواهد شد.

    سؤال: معذرت مى خواهم از اينكه مجدداً اين سؤال را مطرح مى‏كنم، ارمنى‏هاى دنيا از خودشان مى‏پرسند كه آيا در حكومت اسلامى آينده ايران، ارامنه در اجراى مذهب خودشان و آئين مذهبى خودشان و در داشتن مدارسشان و در صحبت كردن به زبان ارمنى مجاز خواهند بود؟ جواب: مجازند. مجازند.

    
    previos page menu page next page
    

صفحه 27 از 208 نخستنخست ... 172324252627282930313777127 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/