صفحه 23 از 208 نخستنخست ... 131920212223242526273373123 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 221 تا 230 , از مجموع 2079

موضوع: صحيفه نور

  1. #221
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور، جلد سوم، صفحه 267

    تاريخ: 6/9/57

    مصاحبه امام خمينى با تايمز انگلستان

    سؤال: حضرت آيت الله! شما وضعيت كنونى كشورتان را چگونه مى‏بينيد؟

    جواب: اوضاع كنونى كشور بر ضد شاه اوج گرفته و انشاءالله نزديك است كه به نتيجه قطعى برسد كه رفتن شاه و برقرارى يك حكومت عادلانه است.

    سؤال: چه آينده‏اى براى شاه در نظر گرفته ايد؟ آيا او بايد برود و يا اينكه او مى‏تواند به صورت سلطنت باقى بماند؟

    جواب: شاه به صورت مقامى در سلطنت باقى نخواهد ماند و ما هم هرگز چنين اجازه‏اى را نمى‏دهيم و اما رفتن او در صورتى است كه فرار كند والا ملت ايران او را دستگير نموده و محاكمه كرده و مجازاتش مى‏نمايد.

    سؤال: دلائل اصلى شما براى مخالفت با شاه چيست؟

    جواب: خيانت‏هاى بيش از حد شاه در تمام زمينه‏ها دليل اصلى مخالفت ما با اوست. او سال‏هاى زيادى برخلاف تمام موازين قانونى حكومت كرده است. كشتارهاى بيش از حد او، وابستگى او به اجانب، هدم استقلال كشور به تمام ابعاد، حكومت غاصبانه او را محكوم مى‏كند. ملت او را نمى‏خواهد. او بايد برود.

    سؤال: آيا نظر داريد كه اعلان جهاد كنيد؟

    جواب: الان خير، لكن اگر چنانچه اينطور باشد كه اجانب از او پشتيبانى كنند و مبارزات به طول بيانجامد، در اين امر تجديد نظر مى‏كنيم.

    صحيفه نور، جلد سوم، صفحه 268

    سؤال: آيا صحت دارد كه شما اعلان فرموده‏ايد كه در تاسيسات نفت خرابكارى كنند؟

    جواب: خير، خرابكارى را اجازه نداده‏ام لكن اگر چنانچه قرار باشد كه نفت ما را تا آخر ببرند ممكن است يك كارهائى بشود كه نتوانند ببرند.

    سؤال: ممكن است با توجه به بعضى جزئيات بفرمائيد كه حكومت اسلامى چيست؟

    جواب: حكومت اسلامى يعنى يك حكومت مبتنى بر عدل و دموكراسى و متكى به قواعد و قوانين اسلام و بيش از اين فعلاً وقت ندارم.

    سؤال: چه تغييراتى در نظر داريد كه در ايران آينده بدهيد؟

    جواب: خرابى‏هائى كه شاه كرده ترميم مى‏كنيم و نقائصى كه اصولا" از نظام شاهنشاهى به وجود آمده است اصلاح مى‏كنيم و تمام چهار چوب‏هاى پوسيده و بى‏محتوايى را كه در طول اين پنجاه سال مردم را به غربزدگى كشانده است خراب مى‏كنيم و حكومتى مبتنى بر عدل و انصاف نسبت به همه اقشار وطن مى‏سازيم و از مردم مى‏خواهيم تا بر پايه‏هاى اسلامى خويش تكيه زنند و بر غرب و غربزدگان كه موجب نابودى فرهنگ آنان شده است پشت پا زنند. خود را از وابستگى نظامى، اقتصادى، اجتماعى، سياسى و فرهنگى به هر وسيله شده است نجات مى‏دهيم، البته خوب مى‏دانيم كه با چه گرفتارى‏هائى روبرو خواهيم شد ولى تقريباً بايد از صفر شروع كنيم.

    
    previos page menu page next page
    

  2. #222
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور، جلد سوم، صفحه 269

    تاريخ: 7/9/57

    مصاحبه امام خمينى با لوژورنال - فرانسه

    سوال: آيا آروزى پيوستن ارتش را به مردم داريد؟ آيا مطمئن هستيد كه ارتش طرفداران شما را سركوب نخواهد كرد در صورتى كه فرمان جهاد بدهيد؟

    جواب: در ميان ارتش فرماندهانى هستند كه از شاه پشتيبانى مى‏كنند و خود آنان در غارتگرى و چپاول شريك جرم شاه هستند. بديهى است كه اينان حساب خودشان را از مردم جدا كرده‏اند و هرگز به مردم نمى‏پيوندند و ليكن سربازان و افسرانى كه با مردم پيوند دارند و خود آنان از وجود رژيم شاه رنج مى‏برند، دير يا زود به مردم مى‏پيوندند و از آثار اين پيوستن است (طبق اخبار واصله) خودكشى بعضى از سربازان و افسران و گاهى هم بعد از كشتن فرماندهان خود، و نيز اخبار اعدام بعضى از سربازان و افسران به دست رژيم كه گاهى گفته مى‏شود اعدام بعضى از سربازان افسران به دست رژيم انجام شده است ولى آنچه مسلم است شاه با تكيه بر ارتش و با سركوبى مردم نمى‏تواند به حكومت خود ادامه دهد.

    سؤال: سياست نفتى جمهورى اسلامى چه خواهد بود؟ سطح توليد نفت در حد حاضر باقى خواهد ماند؟ قراردادهاى بسته شده از طرف رژيم قبل، سر جاى خود باقى خواهد ماند؟ موضع شما در مورد قيمت نفت چيست؟

    جواب: آنچه از هم اكنون مى‏توان گفت اين است كه ما چاه‏هاى نفت را نمى‏بنديم و ليكن چوب حراج هم بر آن نمى‏زنيم ولى كسى هم نمى‏تواند بر ما تحميل كند كه استفاده كردن ما از نفت، فقط بايد از طريق فروش آن به ديگران باشد. چرا ما نتوانيم به جاى پول نفت، خود آن را در اقتصاد كشور جا بدهيم. و اما در مورد سطح توليد و يا قيمت آن و نيز در مورد قراردادهاى بسته شده، دولت آينده كه منتخب نمايندگان واقعى مردم است، بايد تصميم بگيرد.

    سؤال: جمهورى‏اى كه شما مى‏خواهيد تشكيل دهيد، اسلامى خواهد بود، بنابراين آيا خواهيد پذيرفت كه در راس آن قرار گيريد؟

    صحيفه نور، جلد سوم، صفحه 270

    جواب: اولاً اين مردم هستند كه بايد افراد كاردان و قابل اعتماد خود را انتخاب كنند و مسئوليت امور را به دست آنان بسپارند وليكن من شخصاً نمى‏توانم در اين تشكيلات مسووليت خاصى را بپذيرم و در عين حال هميشه در كنار مردم ناظر بر اوضاع هستم و وظيفه ارشادى خود را انجام مى‏دهم.

    
    previos page menu page next page
    

  3. #223
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور، جلد سوم، صفحه 251

    تاريخ: 4/9/57

    بيانات امام خمينى پيرامون عمق جنايات و خيانت‏هاى شاه در ابعاد مختلف

    مقصد نجات امت است‏

    بسم الله الرحمن الرحيم

    مقصد هر چه بزرگتر باشد، رنج در راه آن هر چه زياد باشد، بايد انسان تحمل كند و آسان‏تر است. اگر مقصد شما آقايان همين امور دنيائى باشد، رنج‏هايتان به هدر مى‏رود و اگر مقصد خدا باشد، نجات بندگان خدا باشد، نجات يك ملت ضعيف مظلوم باشد، رنج‏ها هر چه زيادتر باشد هدر نميرود، يك چيزى كه براى خداست هدر نمى‏رود. اين قوه‏هائى كه صرف در راه اين ملت مظلوم مى شود، براى نجات خلق خدا هست، براى رفع ظلم هست، براى قطع يد اجانب از بلاد مسلمين هست. اين قوايى كه در اين راه صرف مى‏شود يا صرف شده است خيال نشود كه هدر رفته است، اينها محفوظ هستند. الان شما مواجهيد، ملت ايران، ملت اسلام مواجهند با يك قواى شيطانى كه بر مقدرات آنها سال‏هاى طولانى است كه تسلط پيدا كردند و بلاد مسلمين كم كم به فكر افتاده‏اند كه خودشان را نجات بدهند و من جمله ايران است كه حالا مدتى است در فكر اين است كه نجات بدهد خودش را از دست اجانب، از دست قواى شيطانى و در اين راه رنج‏ها برده است و چون مقصد بسيار بزرگ است، مقصد نجات يك امت است، مقصد آن است كه اين بيچاره‏ها كه زير بار ستم و ظلم اجانب با توسط حكومت‏هاى جائرانه، با وساطت سلسله پهلوى جائر در رنج بودند و در عذاب بودند، مقصود اين است كه نجات اينها حاصل بشود و مملكت از دست كفار نجات پيدا بكند، از دست اجانب نجات پيدا بكند و مملكت بشود از خود شما و ذخائر مملكت از خود شما.

    ايجاد پايگاه تسليحاتى براى آمريكا در ازاى ذخائر ملت

    اينكه مى‏بينيد هى فرياد مى‏زنند از اينكه بودجه كم است، كسر آمد، نه اين است كه درآمد ايران كم است، درآمد ايران زياداست لكن دست‏هايى در كار است كه نمى‏گذارد تامين بشود، خورنده‏هايش زيادند. نفت الان يك بودجه بسيار زيادى است و يكى از خيانت‏هايى كه الان شاه بر ملت ما مى‏كند اين است كه اين ذخيره‏اى كه بايد براى سال‏هاى بسيار طولانى براى نسل‏هاى آتيه محفوظ بماند و زندگى بكنند با همين ذخائر، اين آدم خواهد كه در ظرف 20 سال، 30 سال، همه‏اش را به حلقوم آمريكا بكند و در ازايش هم چيزى دريافت براى منفعت ملت نكند. اينكه كسر مى‏آيد بودجه، يكى‏اش

    صحيفه نور، جلد سوم، صفحه 252

    براى همين معناست كه اين بودجه خورده شود. شما ملاحظه مى‏كنيد كه 18 ميليارد دلار پول نفت را اسلحه خريدند 18 ميليارد دلار اينها اسلحه خريدند و باز هم خرند، اگر مهلتشان بدهند باز هم خواهند خريد، و اين اسلحه‏ها چى هستند؟ خيال مى‏كنيد كه ما محتاج به 18 ميليارد اسلحه هستيم براى تنظيم امورمان؟ خير مساله اينها نيست، چون رقيب آمريكا كه شوروى است توجه دارد به مسائل، اينها به عنوان اينكه ما پول نفت را داريم تحويل مى‏دهيم، به اين عنوان همين اسلحه‏هايى كه هيچ به درد ايران نمى‏خورد مى‏آورند در ايران و پايگاه براى خود آمريكا درست مى‏كنند يعنى نفت ما را مى‏خورند و به جاى آن براى خودشان پايگاه درست مى‏كنند، به اسم دادن پول نفت براى خودشان پايگاه درست مى‏كنند. اگر پول نفت را به ما ارز مى‏دادند و پولش را مى‏دادند، زيادتر بود از اداره دولت و اداره ملت. اين پول‏ها براى ملت ما كافى است منتها آنقدر خورده مى‏شود، آنقدرش كه آمريكا مى‏آورد و عوضش آهن به ما مى‏دهد، آهنى براى خودش، نه براى ما، يك مقدارى هم كه داده شود به حلقوم آقاى محمدرضا خان و عائله و آن كسانى كه به او مربوط هستند و آنهايى كه مى‏خواهند خدمت به او بكنند و مردم را مى‏كشند براى حفظ او، كه مى‏گويند 60 هزار نفر (اينطور نوشته بودند) 60 هزار نفر اينهائى‏اند كه مربوط به عائله سلطنتى هستند، مربوط به عائله سلطنتى يعنى آنهايى كه بايد از اين سفره بخورند، بخورند و كار نكنند، بخورند و بيعارى كنند. خورنده خيلى زياد است نه اينكه عائدات كم است.

    شاه، مجرى طرح آمريكايى اصلاحات ارضى

    اين عائدات نفت كه بايد صرف خود مملكت بشود، صرف اين فقرايى كه در مملكت هستند بشود، اينها براى اصلاً برق و اسفالت و اينها در خود تهران تمام نشده، برق و آسفالت و آب كه يك چيزهاى اولى است حالا، باز خود تهران ندارد. خود تهران بعضى محله‏هايش چيزى ندارد، آب ندارند، بايد بيايند سر اين شيرهايى كه هست. اين زاغه‏نشين‏هايى كه الان در تهران هستند يا چادرنشين‏هايى كه در تهران هستند و حدود بيست، سى محله هستند كه صورتشان را براى من داده بودند و الان پيش من نيست، اينها زندگيشان عجيب است، آنطورى كه نوشته بودند براى من، اينها همان‏ها هستند كه آقا گفتند: (مادهقان‏ها را از زير بار نمى‏دانم آزاد مى‏كنيم، ارباب و رعيتى به هم خورد و ديگر دهقان شدند همه و همه چه شدند). اين زاغه‏نشين‏هايى كه در اطراف تهران و در خود تهران و محلات تهران الان ساكن هستند و يا آن كه حالش خيلى خوب است يك خانه گلى درست كرده است خودش با 10 نفر، 15، 5 نفر، 6 نفر عائله، باقى ديگر با چوب و با نمى‏دانم از نى و با اينطور چيزهايى كه تا حالا براى ما تفصيلش را نوشته بودند، حدود 20، 30 تا محل را اسم برده بودند، فلان جا، فلان جا، فلان جا، اينها زاغه‏نشين هستند و يا چادرنشين هستند يا يك خانه‏هايى اينطورى درست كرده‏اند. نوشته بود كه در اين اينها در اينطور شرايط هستند كه بعضى‏شان منزل‏هايشان در يك گودالى واقع هست كه بايد تا لب خيابان كه خواهد بيايد، نمى‏دانم پنجاه تا، صدتا (خيلى زياد

    صحيفه نور، جلد سوم، صفحه 253

    نوشته بود من يادم نيست الان) بايد پله طى بكنند تا بيايند به لب خيابان، آنجا يك جايى كه شير آب است بيايند آب بردارند. اين زن بيچاره‏اى كه مى‏خواهد براى بچه‏هايش آب ببرد بايد كوزه را بردارد از اين گودال در اين زمستان، در اين برف، در اين سرما از اين پله‏ها برود بالا برسد به خيابان به آن شير آب و يك كوزه آب را پر كند و ببرد براى بچه‏هايش. زندگى، خيال نكنيد كه حالا زندگى ايرانى‏ها مرفه است آنطورى كه در بوق‏هايشان مى‏گويند، يك دسته خاصى هستند كه يا نور چشمى‏ها هستند يااشخاصى هستند كه وابسته‏اند، اينها هستند كه يك قدرى مرفه هستند، باقى مردم اينطور نيست كه خود تهران اينطور است كه 20، 30 محله دارد اينطور اشخاص ضعفا، همين‏هايى كه در دهات مشغول زراعت بودند، زراعتشان را به اسم اصلاحات ارضى به هم زدند، ديدند كه نمى‏توانند زندگى كنند آنجا، كوچ كردند بيچاره‏ها آمدند به اطراف تهران براى اينكه با كارى، با نمى‏دانم كسبى، يك كارى، يك حمالى بكنند، يك چيزى پيدا كنند كه بچه‏هايشان نميرند، اصلاحات ارضى كه ايشان كردند اين بود يعنى آمريكايى كه مى‏خواست، اين نقشه آمريكايى بود براى ملت‏هاى اين طرف كه يكى آن هم ايران بود، يك نقشه‏اى بود براى اينكه بازار درست كند براى آمريكا. آمريكا گندمش زياد بود، گاهى وقت‏ها آتش مى‏زدند، گاهى وقت‏ها به دريا مى‏ريختند، بهتر از اين چى بود كه زندگى ايرانى‏ها را به هم بزنند و زراعت ايران را به هم بزنند و كشاورزى بكلى از بين برود. حالا يك مملكتى كه يك استانش كافى بود براى تمامش و باقيش بايست به فروش برود، يك آذربايجان اگر چنانچه سابقاً بوده زراعت مى‏شد كافى بود براى همه ايران، مابقيش بايد به فروش برود، به خارج برود، صادر بشود، حالا اينطور كه ملاحظه مى‏كنيد همه چيزش وارد مى‏شود از خارج. دامداريش را به هم زدند، كشاورزيش را به هم زدند، همه زندگى را به هم زدند. مراتع ما را، مراتع سرسبز خوب ما كه بعضى مراتعش را اشخاص كارشناس كه آمدند ديدند، گفتند بهترين مراتع براى دامدارى است، در دنيا از اين مرتع بهتر نيست، اين را به يك دسته‏اى دادند كه يكى‏اش ملكه انگلستان است از قرارى كه به من نوشته بودند و يك عده ديگرى از آن مفتخورها، به آنها داده‏اند، اجاره دادند به اصطلاح خودشان. دامدارى را از بين بردند، حالا ملت ايران با گوشت‏هاى عرض مى‏كنم كه يخ زده نجس دارند زندگى مى‏كنند كه از بلاد ديگرى مى‏آورند برايشان، يخ زده، خراب، فاسد و حرام ميت است در صورتى كه ايران يك ناحيه‏اش وقتى كه دامدارى حسابى بود كافى بود براى همه ايران و مابقى‏اش بايد صادر بشود.

    همكارى شاه با اسرائيل دشمن اسلام و مسلمين

    حالا شما همه چيز را از خارج وارد مى‏كنيد، هر چه هست يا از اسرائيل مى‏آيد (دشمن اسلام) خدا مى‏داند كه اين مرد نسبت به اسلام چه خيانت‏ها كرده است، اسرائيل كه دشمن اسلام است، با مسلمين الان در جنگ است، اين از همان اول اين را شناختند، از اول، از بيست و چند سال پيش از اين، حدود سى سال، بيست و پنج سال پيش از اين اسرائيل را كه در جنگ بود با مسلمين، اينها به رسميت شناختند

    صحيفه نور، جلد سوم، صفحه 254

    مى‏زند براى محمدرضا خان، براى بقايش، اسرائيل است كه مى‏گويد نفت ما را از بين مى‏رود، براى اينكه نفت او را اينها دارند مى‏دهند، يعنى نفت بلاد مسلمين را مى‏دهند به دشمن مسلمين كه جنگ كند با مسلمين. يك همچو خائنى است اين مردك، نفت ما را با تانكرهاى خودشان، با وضع خودشان مى‏رسانند به آنها، آنهايى كه با همين نفت جنگ مى‏كنند با مسلمين و غصب كردند زمين‏هاى مسلمين را عرض بكنم همه چيز مسلمين را از بين بردند، فلسطين را چه كردند، بيت المقدس را غصب كردند. اين يكى از خيانت‏هايى است كه اين مرد به اسلام و مسلمين كرده است كه در ايران هم همين طور اينطورى كه به من اطلاع داده‏اند، بهترين زمين ايران دست اسرائيلى‏هاست. بهترين زمين دست اين يهودى‏هاى اسرائيلى است كه آنها كار مى‏كنند لكن منافعشان را آنها دارند مى‏برند.

    شاه، كهنه نوكرى براى حفظ منافع اجانب

    دهقان‏هاى ما بايد بيايند در تهران، زندگيشان آنطور باشد كه گفته‏اند و انسان تا نبيند، هر كه را نبيند، مطلب را نرود بررسى كند نمى‏فهمد چه خبر است اينها چه كرده‏اند. اين مال خود تهران كه پايتخت است، از اينجا وقتى بيرون برويد و در شهرهاى ديگر و در دهات ديگر برويد، آنجا چه خبر است خدا مى‏داند چه خبر است، آب ندارند، بهدارى نيست، در خود رزونامه‏ها نوشتند بيست تا ده هست كه يك بهدارى در آن نيست، يك طبيب ندارد، آب ندارند. در روزنامه اطلاعات يك كيهان يك وقت ديدم در چند سال پيش از اين كه اينها از بى‏آبى اينقدر بى‏آب هستند كه صبح وقتى اين بچه از خواب بيدار مى‏شود تراخم دارد، چشمش بسته است و چشمش را كه به هم بسته است مى‏خواهند چشمش را باز كنند، مادرش را با بول آن را، اين چيزش مى‏كند تا چشمش باز بشود. يك همچو زندگى ملت ما در دست اين آدم دارد. پول‏ها رامى‏برند و در خارج براى خودشان ويلا درست مى‏كنند و اين كلمه را مكرر گفتم ولى باز هم عرض مى‏كنم كه (نوشته بود به من، حالا در يك مجله‏اى بوده است كه يادم نيست اينها نوشته بود كه من خواندم اين را يا در يك چيزى بود كه براى من خواندند آن را) يك ويلايى براى خواهر اين شاه، يك كدام ازاين خواهرانش يك ويلايى خريده‏اند (به چه قيمت، آن را من يادم نيست اما نوشته بود) كه 6 ميليون دلار يعنى 35 ميليون تومان خرج، 6 ميليون دلار خرج گلكارى آنجا شده است، يك همچو ويلايى از پول كى؟ ما كه رضاخان را مى‏شناختيم وقتى كه آمد اينجا يك آدم لختى بود، يك سرهنگى بود كه آمد اينجا. يك نفر از آقايان كه نوارهايش را براى من فرستاده بود و من گوش كردم كه چه كردند در اين اسفالت كه قرارداد كردند، نوشته بود كه هر مترى نميدانم چقدر، چند صد دلار خرجش كردند يعنى خوردند و درست نكردند. ما الان هيچ نداريم، ما لختيم، بيچاره اگر اين هم برود تا مدت‏هاى زياد بايد زحمت بكشند كه اين خرابى‏هايى كه اين كرده جبران بكنند، اگر بتوانند. (اگر ايشان برود زمين و زمان به هم مى‏خورد! زمين و آسمان به هم مى‏خورد! اگر ايشان برود ثبات ناحيه به هم مى‏خورد!) كدام ثبات ناحيه به هم مى‏خورد؟ بله اگر ايشان بروند ژاندارم نيستند براى خليج و اينها، چون با پول ملت ما براى حفظ منافع آمريكا لشكر مى‏فرستد حفظ

    صحيفه نور، جلد سوم، صفحه 255

    كنند آن خليج و امثال ذالك را. اگر ايشان برود مملكت ما درست مى‏شود، اداره مى‏شود، صحيح اداره مى‏شود، هر كس بيايد صحيح‏تر از آن اداره مى‏كند. اگر ايشان برود خلاء مى‏شود؟! چه خلايى مى‏شود؟ خوب يك دزدى برود، يك نفرآدم صحيح‏تر بيايد سر جايش، اين خلاءاست؟! يك آدم صحيح‏تر مى‏آيد جايش، ما نداريم آدم صحيح؟! ايران اصلاً ديگر ندارد كسى را كه جاى آقاى محمدرضا خان را بگيرد؟! ايشان چه مى‏كند كه ديگران نمى‏كنند؟ ايشان دزدى مى‏كند، ديگرى نمى‏كند. خلاء چيست؟ اينها همه تبليغاتى است كه اينها مى‏كنند. با هر زبانى كه بتوانند تبليغ مى‏كنند كه اين را نگهش دارند و نگه داشتنش براى اين است كه يك دسته داخلى مى خواهند از قبل او بخورند، يك دسته بيشترش هم خارجى‏ها خواهند به توسط او منافع مملكت ما را ببرند و غارت كنند. ما را بهتر از او كسى نيست كه غارت كند زيرا اين نوكرى است كه از همه نوكرها بهتر است، اگر يك نوكر بهتر پيدا كنند فوراً اين را كنارش مى‏زنند لكن بهتر از اين كسى نيست، نوكرى كرده و كهنه نوكر است اين.

    تكليف ما، تبليغ و روشنگرى بر عليه دستگاه‏هاى تبليغاتى اجانب

    البته كار بزرگ است، مشكل است لكن اهميتش زياد است يعنى يك ملتى با يك قدرت‏هايى مى‏خواهد مقابله كند كار بزرگ است، مشكل هم است لكن براى اين است كه اسير است در دست ديگران، مى‏خواهد كه اين اسارت، قيد اسارت را بشكند. كار مهم است، وقتى مهم است ولو طولانى باشد، ولو مشكل باشد بايد درست بشود. تو باران شما هستيد، خوب با شديد، ديگر بالاخره بايد يك كار بشود. شما اگر يك تظاهرى هم ميكنيد، يك روشنگرى مى‏كنيد، خداوند توفيق‏تان بدهد، حالا باران هم مى‏خوريد، خوب بالاخره براى خداست، براى نجات ملت ايران است و همه‏تان مكلفيد مكلفيم به اينكه اين تبليغاتى كه در خارج شده و دارد مى‏شود و بعضى از اين روزنامه‏هاى خارجى از آنها ارتزاق مى‏كنند و بر ضد ملت ايران و بر وفق آقاى محمدرضا خان چيز مى‏نويسند، روشنگرى كنيد شماها در مقابل آنها، شما هم روشنگرى كنيد، شما هم به هر كسى رسيديد بگوئيد مسائل را كه ايران وضعش اينطورى است، صداى ايران نه از باب اينكه خيلى آزادى دارند بلند است صدايشان بلند است كه ما آزادى مى‏خواهيم، از باب اينكه آزادى ندارند. كى آزادى دارد؟ مطبوعات ما الان تعطيل است چندين وقت است كه تعطيل است، چرا تعطيل است؟ براى اينكه سانسور است، آنها مى‏گويند سانسور نبايد باشد. هر جا را مى‏روى الان تعطيل است، هر جا را مى‏روى اعتصاب است براى اينكه مردم مى‏بينند كه دارد از بين مى‏رود يك مملكتى در دست اينها. ادارات مطلعند كه چه مى‏گذرد منتها بيچاره‏ها نمى‏توانستند صحبت كنند، حالا، حالا اعتصاب كنند. هر جا بروى اعتصاب است، مريضخانه اعتصاب است، طبيب اعتصاب است، در دادگسترى نمى‏دانم وكيل اعتصاب مى‏كند، قاضى اعتصاب مى‏كند، هر جا بروى اعتصاب است، برق اعتصاب است، همه چيز اعتصاب است، چرا؟ خيلى در رفاه هستند كه اعتصاب كنند؟! خيلى كارشان خوب است و آزاد هستند؟! آزادى زياد به ايشان دادند به قول كارتر كه اينها همه در اعتصاب هستند و در زحمت هستند؟! يا نه مى بينند كه‏

    صحيفه نور، جلد سوم، صفحه 256

    اعتصاب بكنند يك مدتى، يك مدتى فلج كنند اين كارها را بهتر از اين است كه اعتصاب نكنند و هميشه گرفتار باشند. بايد اعتصاب بكنند تا اينكه رفع بشود اين گرفتارى‏ها. ما مكلف هستيم مثل همه يعنى بايد همه ما دنبال مطلب باشيم و اگر بتوانيم با روزنامه‏نگارها مصاحبه كنيم ، مسائل ايران را بگوئيم، نتوانيم مصاحبه كنيم، رفقا داريم در آمريكا، در اينجا، در انگلستان، در هر جا رفقا داريم، آشنايان داريم، در بين آشنايان به ايشان بگوئيم، چند نفر ايستاده‏اند توى مدرسه دارند با هم صحبت مى‏كنند، شما هم بگوييد آقا مساله ايران اين است درد ايرانى‏هائى كه الان قيام كرده‏اند اين است، خيانت‏هايى كه اين مردمك كرده است به مردم، اين است، نه آن روزنامه‏ها يا مجلاتى كه در خارج بعضى وقت‏ها منتشر مى‏شود و بر ضد ايران صحبت مى‏كند، اين مسائل نيست مسائل نيست، مسائل اين است كه اين دارد همه حيثيت ايران را به باد داده است.

    استقلال، آزادى، جمهورى اسلامى، خواسته همه ملت‏

    - ايران آزادى - همه مردم دارند داد مى‏كنند ما آزادى مى‏خواهيم، ما استقلال مى‏خواهيم، ما حكومت عدل مى‏خواهيم حكومت اسلامى مى‏خواهيم. حكومت اسلامى حكومت عدل است، ديگر اين دزدى‏ها تويش نيست، اگر يك حكومت عادل صحيح پيدا بشود، همه چيز ما اداره مى‏شود. ان شاءالله خداوند همه‏تان را توفيق بدهد، موفق باشيد، سلامت باشيد. من باز تكرار مى كنم از اينكه آقايان مى‏آيند اينجا از راه‏هاى دور و ما جايى كه آنها را پذيرايى كنيم نداريم معذرت مى‏خواهم. خدا همه‏تان را حفظ كند، موفق باشيد انشاءالله.

    والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته‏

    
    previos page menu page next page
    

  4. #224
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور، جلد سوم، صفحه 271

    تاريخ: 8/9/57

    فرمان امام خمينى به مهندس بازرگان در مورد رسيدگى به اوضاع شركت نفت

    بسم الله الرحمن الرحيم

    جناب آقاى مهندس مهدى بازرگان

    پس از اهداء سلام و تحيت، به طورى كه مسموع هستيد، كارگران و كارمندان محترم شركت نفت به منظور همكارى و همگامى با مبارزات ملت مسلمان ايران به منظور جلوگيرى از صدور نفت به خارج، دست به اعتصاب زده‏اند اما دولت حاكم و غير قانونى نظامى با تهاجمات سبعانه خود و اعمال زور و ارعاب مى‏خواهد اين اعتصاب را جهت ادامه غارت نفت بشكند و همچنين در حاليكه نفت و فرآورده‏هاى نفتى براى مصارف داخلى توليد مى‏شود و يا موجود مى‏باشد، از پخش آن در داخل جلوگيرى نموده و سعى مى‏نمايد تا فشار و ناراحتى‏هاى بيشترى را براى مردم فراهم آورد. براى مقابله با اين برنامه‏هاى دولت غاصب و تامين نيازهاى مردم در داخله تحقق شرائط زير لازم است:

    1- نظاميان و مامورين انتظامى از مناطق و مراكز نفتى بيرون بروند و دخالتى در امور مربوطه ننمايند و از ايجاد هرگونه ارعاب در ميان كاركنان خوددارى نمايند.

    2- نفت و فرآورده‏هاى نفتى فقط به‏اندازه مصرف داخلى توليد شود و از صدور نفت به خارج تا سقوط رژيم غير قانونى جلوگيرى كامل به عمل آيد.

    3- ارتش و نظاميان حق احتكار موادنفتى را كه براى مصرف داخلى توليد مى‏شود ندارند و از آن بايد جلوگيرى شود.

    با توجه به مراتب بالا، مقتضى است جنابعالى كه در اداره منابع عظيم نفت داراى سوابق و تجارب فراوان هستيد، يك هيئت پنج نفرى مركب از حجت الاسلام جناب آقاى حاج شيخ اكبر هاشمى رفسنجانى و جناب آقاى مهندس مصطفى كتيرائى و دو نفر ديگر را با نظر خودتان و مشورت آقايان تعيين نمائيد، اين هيئت تحت سرپرستى جنابعالى مناطق نفتى را بازرسى نموده و در امر توليد نفت با احراز شرائط ذكر شده در بالا نظارت بنمائيد و ضمن ابلاغ مراتب ايران از كارگران زحمتكش و كارمندان محترم، عده لازم را به بازگشت به سر كار و ادامه توليد نفت در حد مصارف داخلى دعوت فرمائيد و آن شرائط بالا را به كارمندان و كارگران تذكر بدهيد كه اگر دولت غاصب هر يك از شرائط بالا را نقض نمود، جريان نفت به كلى قطع گردد و به ساير اعتصاب كنندگان ملحق گردند و بدين ترتيب مسووليت عواقب قطع نفت به عهده دولت غاصب و غير قانونى خواهد بود و از

    صحيفه نور، جلد سوم، صفحه 272

    مديريت نفت نيز انتظار داريم كه در اين امر مهم و حياتى و در اين مرحله حساس كنونى با اين هيئت همكارى صادقانه و همه جانبه بنمايند.

    از خداوند متعال استقلال و عظمت كشور و توفيق ملت را براى به دست آوردن آزادى و استقلال خواستارم.

    والسلام عليكم

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  5. #225
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page
    

    صحيفه نور، جلد سوم، صفحه 273

    تاريخ: 10/9/57

    مصاحبه امام خمينى با خبرنگار آمريكائى

    سؤال: حضرت آيت الله خمينى! شما در بيانيه خودتان به مردم ايران خطاب كرده‏ايد كه در اول محرم كه از فردا آغاز مى‏شود، با هر وسيله ممكن، براى سرنگونى رژيم اقدام بكنيد، منظور شما از (با هر وسيله ممكن) چيست؟

    جواب: اعتصابات است، تظاهرات است، نطق‏ها و بيانات سر منبر است. ماه محرم، ماهى است كه مردم آماده‏اند براى شنيدن مطالب حق والان مطلب حق ما قضيه‏اى است كه پيش داريم كه آزادى و استقلال است و ماه محرم را معين كرديم كه راجع به اين مسائل صحبت بكنند و مجالسى داشته باشند و اگر چنانچه منع كردند، آنها بريزند در خيابان‏ها و تظاهر كنند.

    سؤال: آواى شما چگونه به گوش ميليون‏ها نفر از طرفداران شما در ايران مى‏رسد؟

    جواب: مردم، طرفدار من هستند و اين مسائل، مسائلى مردمى است كه مربوط به خودشان است و آنها خود را موظف مى‏دانند مطالب ما را به همه جا برسانند.

    سؤال: چگونه مطالب شما به دست مردم مى‏رسد؟ آيا يك سلسله مراتبى در فرماندهى وجود دارد كه آنها مطمئن باشند كه اين مطالب، فرمايشات خود حضرتعالى است؟

    جواب: مردمى مورد اطمينان هستند كه به ما اتصال دارند و ما به آنها اطمينان داريم و به وسيله آنها مى‏رسد.

    سؤال: چنانچه روش‏هاى مسالمت‏آميز و روشهاى سياسى كنونى به نتيجه نرسيد، آيا شما دستور خواهيد داد كه طرفداران شما بجنگند و واقعاً اسلحه بردارند؟

    جواب: ما حتى الامكان ميل داريم كه با مسالمت تمام بشود و با همين ترتيب كه الان ملت ايران مشغول

    صحيفه نور، جلد سوم، صفحه 274

    هستند كه مهمترين آن اعتصابات و تظاهرات است كه در ماه محرم هم زيادتر خواهد شد و اگر چنانچه به نتيجه نرسيد، ممكن است كه تجديد نظر كنيم.

    سؤال: حتى اگر چنانچه اين به معنى اين باشد كه طرفداران خودتان را بفرستيد در جلوى گلوله‏هاى شاه؟

    جواب: البته طرفدارهاى ما نمى‏خواهند جلوى گلوله‏ها بروند، آنها مى‏خواهند حق خودشان را استيفا كنند و مسالمت هم مى‏كنند، لكن آن شاه است كه امر مى‏كند به كشتن آنها و براى احقاق حق، اين امرى است ضرورى.

    سؤال: شاه در اين ماه‏هاى اخير، كوشش زيادى به كار برده تا به طرق مختلف با يك مصالحه‏اى، با شما و مخالفين خودش كنار آيد آيا به نظر حضرتعالى، زمان اين مصالحه فرا نرسيده است تا بتوانيد جلوى كشتار تعداد زيادى از طرفداران خودتان را بگيريد؟

    جواب: اگر او راست مى‏گويد كه مى‏خواهد مصالحه كند، به خواست ملت عمل كند و آن اين است كه او برود مشغول كار ديگر بشود، لكن او درست نمى‏گويد و نمى‏خواهد مصالحه كند، او مى‏خواهد اغفال كند مردم را و بعد از آن بدتر از اول رفتار كند.

    سؤال: دولت شاه گفته است كه ما در دو شهر ايران مقاديرى اسلحه كشف كرده‏ايم، آيا اين به اين معناست كه شما و طرفدارانتان اسلحه جمع كرده‏ايد؟

    جواب: طرفداران ما مشغول هستند براى مهيا شدن در مقابل ظلم، لكن حالا دولت ايران راست بگويد من نمى‏دانم.

    صحيفه نور، جلد سوم، صفحه 275

    سؤال: حضرت آيت الله! آيا خود شما مطلع هستيد كه طرفدارانتان مسلح شده‏اند؟

    جواب: به ما گفته‏اند كه ما مى‏خواهيم مهيا بشويم و من هم اجازه مهيا شدن را داده‏ام.

    سؤال: از كجا شما اين اسلحه‏ها را به دست مى‏آوريد؟

    جواب: نمى‏دانم.

    سؤال: اينجور به من تفهيم شده كه بعضى از اين اسلحه‏ها، از جبهه آزاديبخش فلسطين مى‏آيد، آيا اين حقيقت است؟

    جواب: اطلاعى ندارم.

    سؤال: آيا باعث تعجب شما نخواهد شد كه اين اسلحه‏ها از طرف فلسطينى‏ها آمده باشد؟

    جواب: نمى‏دانم.

    سؤال: آيا اين درست است كه شما طرفدار اهداف جبهه آزاديبخش فلسطين هستيد؟

    جواب: ما طرفدار مظلوم هستيم، هر كس در هر قطبى كه مظلوم باشد، ما طرفدار آنها هستيم و فلسطينى‏ها مظلوم هستند، و اسرائيلى‏ها به آنها ظلم كرده‏اند، از اين جهت ما طرفدار آنها هستيم.

    سؤال: اگر چنانچه شاه برود و دولت مورد نظر حضرتعالى بيايد روى كار، چه تغييراتى در روابط دولت شما با اسرائيل رخ خواهد داد؟

    جواب: ما اسرائيل را رد خواهيم كرد و هيچ رابطه‏اى با او نخواهيم داشت، او دولت غاصب است و با ما دشمن.

    سؤال: اين به اين معنى است كه اسرائيل از ايران نفت دريافت نخواهد كرد؟

    جواب: نخواهد كرد.

    سؤال: اگر دولت مورد نظر شما بيايد سر كار، چه تغييراتى در روابط دولت شما با آمريكا بوجود خواهد آمد؟

    جواب: ما نمى‏خواهيم به آمريكا ظلم بكنيم و نمى‏خواهيم زير بار ظلم آمريكا برويم، كارهائى كه كرده‏اند، ظلم به ما بوده كه آن را تحمل نخواهيم كرد. ما روابط دوستانه با همه ملت‏ها داريم و دولت‏ها هم اگر با ما به طور احترام رفتار كنند، احترام متقابل را داريم.

    صحيفه نور، جلد سوم، صفحه 276

    سؤال: آمريكائى‏ها چه بلائى به سر شما آورده‏اند كه شما به آنها اعتراض مى‏كنيد؟

    جواب: دولت‏هاى آمريكائى، بزرگترين خيانتى كه به ما كردند اين است كه اين دودمان پهلوى را به ما تحميل كردند و مخازن ما را به دست اين دودمان برده‏ند و به جاى آنچيزى كه به درد ملت بخورد نداده‏اند ارتش ما را در تحت حمايت خودشان قرار داده‏اند كه بر ضد ملت قيام كنند و پايگاه‏هائى درست كرده‏اند در ايران كه مخالف با استقلال ما بوده است و ما با بودن حكومت اين شاه هيچ وقت نمى‏توانيم زندگى بكنيم و آمريكاست كه از او پشتيبانى مى‏كند و الان هم رئيس جمهور آمريكا پشتيبانى خودش را مكرر اعلام مى‏كند يك ملتى كه براى احقاق حق خودش، براى آزادى و استقلال قيام كرده است، رئيس جمهور آمريكا تعبير مى‏كند كه اينها مردم پست و رذلى هستند و اين منطق آقاى كارتر است و ما از ملت آمريكا مى‏خواهيم كه به اين آقاى كارتر بگويند كه ملتى كه مظلوم است، ملتى كه تحت فشاراست، ملتى كه آزادى و همه آزادى ها از او سلب شده، ملتى كه استقلال ندارد، ملتى كه كشته ميدهد، ملتى كه ظالمين بر او غلبه كرده‏اند، اينها مى‏خواهند براى خود احقاق حق بكنند، فرياد مى‏زنند ما آزادى مى‏خواهيم، ما استقلال مى‏خواهيم، آيا يك همچنين چيزى پستى و رذلى است كه كارتر تعبير مى‏كند؟ ما اميدواريم كه روساى خودشان را مواخذه كنند، ما ميل نداريم كه در بين ملت‏هاى مسلمان، ملت آمريكا به نحوى بشود كه از نظرها بيفتد و ملت آمريكا را يك ملت ظالم بدانند، در صورتى كه اگر ملت آمريكا با ما همراهى كند، از آنها تشكر هم خواهيم كرد.

    سؤال: قراردادهاى نظامى به مبلغ 22 ميليارد دلار بين ايران و آمريكاست، اگر چنانچه دولت شما بر سر كار بيايد، شما با اين قراردادها چكار خواهيد كرد؟

    جواب: ما اينها را خلاف مصالح مملكت مى‏دانيم. يكى از جناياتى كه شاه به ما كرده اين است كه اينطور قراردادهائى كه برخلاف مصلحت ملت ما بوده است بسته و ما كليه قراردادهائى را كه برخلاف مصلحت ملتمان باشد برايشان ارزش قائل نيستيم و اگر قراردادى باشد كه انصاف داشته باشد و براى ما فائده‏اى داشته باشد، آن قرارداد را تصويب مى‏كنيم.

    سؤال: چه قراردادهائى مفيد هستند و چه قراردادهائى مفيد نيستند؟

    جواب: اين مساله‏اى نيست كه من حالا بتوانم بگويم كه چه قراردادهايى مفيدند. هر كس مى‏داند اين قراردادها را كه بسته‏اند، نفت ما را گرفته و در ازاى آن، اسلحه‏هائى كه به هيچ وجه به درد ما نمى‏خورد، داده‏اند. اين نوع قراردادها مضرند براى ملت ما. قرارداد مفيد اين است كه

    صحيفه نور، جلد سوم، صفحه 277

    قراردادى مى‏بندند چيزهائى كه براى ايران مفيد است، بدهند، چيزهائى كه براى زراعت و صنعت ايران مفيد است، بدهند. آن چيزهائى كه اصلاً فائده‏اى براى ايران ندارد، اينها قراردادهاى غير مفيد هستند.

    سؤال: ازهارى راجع به پايگاه‏هاى نظامى صحبت كرده، شما در صورت قدرت يافتن، مى‏خواهيد دولت اين پايگاه‏ها را ببندد؟

    جواب: اين پايگاه‏ها برخلاف مصلحت ماست، البته بعدها كارشناس‏ها در اين امر بايد نظر بدهند.

    سؤال: آيا اخيراً از طرف آمريكائى‏ها يا از طرف مقامات رسمى آمريكا، هيچ گونه تماسى با شما وجود داشته است؟

    جواب: خير ابداً.

    سؤال: آيا دولت آمريكا كوشش مى‏كند كه شما را نديده بگيرد؟

    جواب: نمى‏دانم.

    سؤال: براى رياست دولت ايران، به ما اينجور گزارش داده‏اند كه شما آن كس را كه بعداً بايستى از طرف شما كانديدا بشود، انتخاب كرده‏ايد، قوياً چنين است؟

    جواب: در نظر داريم كه انتخاب كنيم.

    سؤال: آيا شما تصور مى‏فرمائيد يا مورد توجه داريد كه دولت مورد نظر شما از طريق يك خونريزى‏هاى عظيم بخصوص در ماه آينده روى كار بيايد؟

    جواب: خير، ابداً، ما ميل به خونريزى نداريم، ما مى‏خواهيم مطلب با مسالمت تمام بشود.

    
    previos page menu page
    

  6. #226
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض جلد چهارم

    جلد چهارم
    
    menu page next page
    

    صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 1

    تاريخ: 10 / 9 / 57

    مصاحبه امام خمينى با خبرنگار آمريكايى

    سؤال: حضرت آية الله خمينى! شما در بيانيه خودتان به مردم ايران خطاب كرده‏ايد كه در اول محرم كه از فردا آغاز مى‏شود، با هر وسيله ممكن براى سرنگونى رژيم اقدام بكنيد منظور شما از با هر وسيله ممكن چيست؟

    جواب: اعتصابات است، تظاهرات است، نطقها و بيانات سر منبر است ماه محرم ماهى است كه مردم آماده‏اند براى شنيدن مطالب حق و الان مطلب حق ما قضيه‏اى است كه در پيش داريم كه آزادى و استقلال است و ماه محرم را معين كرديم كه راجع به اين مسائل صحبت بكنند و مجالسى داشته باشند و اگر چنانچه منع كردند، آنها بريزند در خيابانها و تظاهر كنند.

    سؤال: آواى شما به گوش ميليونها نفر از طرفداران شما در ايران مى‏رسد؟

    جواب: مردم، طرفدار من هستند و اين مسائل، مسائلى مردمى است كه مربوط به خودشان است آنها خود را موظف مى‏دانند مطالب ما را به همه جا برسانند.

    سؤال: چگونه مطالب شما به دست مى‏رسد؟ آيا يك سلسله مراتبى در فرماندهى وجود دارد كه آنها مطمئن باشند كه اين مطالب، فرمايشات خود حضرتعالى است؟

    جواب: مردمى مورد اطمينان هستند كه به ما اتصال دارند و ما به آنها اطمينان داريم و به وسيله آنها مى‏رسد.

    سؤال: چنانچه روشهاى مسالمت‏آميز و روشهاى سياسى كنونى به نتيجه نرسيد، آيا شما دستور خواهيد داد كه طرفداران شما بجنگند و واقعاً اسلحه بردارند؟

    جواب: ما حتى الامكان ميل داريم كه با مسالمت تمام شود و با همين ترتيب ملت ايران مشغول

    صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 2

    هستند كه مهم‏ترين آن، اعتصابات و تظاهرات است كه در ماه محرم زيادتر خواهد شد و اگر چنانچه به نتيجه نرسيد، ممكن است كه تجديد نظر كنيم.

    سؤال: حتى اگر چنانچه اين به معنى اين باشد كه طرفداران خودتان را بفرستيد در جلوى گلوله‏هاى شاه؟

    جواب: البته طرفداران ما نمى‏خواهند جلوى گلوله‏هاى بروند آنها مى‏خواهند حق خودشان را استيفا كنند و مسالمت هم مى‏كنند، لكن آن شاه است كه امر مى‏كند به كشتن آنها و براى احقاق حق، اين امرى است ضرورى.

    سؤال: شاه در اين ماه‏هاى اخير كوشش زيادى به كار برده تا به طرق مختلف با يك مصالحه‏اى با شما و مخالفين خودش كنار آيد، آيا به نظر حضرتعالى، زمان اين مصالحه فرا نرسيده است تا بتوانيد جلوى كشتار تعداد زيادى از طرفداران خويش را بگيريد؟

    جواب: اگر او راست مى‏گويد كه مى‏خواهد مصالحه كند، به خواست ملت عمل كند و آن اين است كه او برود و مشغول كار ديگرى بشود لكن او درست نمى‏گويد و نمى‏خواهد مصالحه كند، او مى‏خواهد اغفال كند مردم را و بعد از آن بدتر از اول رفتار كند.

    سؤال: دولت شاه گفته است كه ما در دو شهر ايران مقاديرى اسلحه كشف كرده‏ايم آيا اين به اين معنى است كه شما و طرفدارانتان اسلحه جمع كرده‏ايد؟

    جواب: طرفداران ما مشغول هستند براى مهيا شدن در مقابل ظلم لكن حالا دولت ايران راست بگويد، من نمى‏دانم.

    سؤال: حضرت آيت الله! آيا خود شما مطلع هستيد كه طرفدارانتان مسلح شده‏اند؟

    جواب: به ما گفته‏اند كه مى‏خواهيم مهيا بشويم و من هم اجازه مهيا شدن داده‏ام.

    سؤال: از كجا شما اين اسلحه‏ها را به دست مى‏آوريد؟

    جواب: نمى‏دانم.

    صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 3

    سؤال: اينجور به من تفهيم شده كه بعضى از اين اسلحه‏ها از جبهه آزدايبخش فلسطين مى‏آيد، آيا اين حقيقت دارد؟

    جواب: اطلاعى ندارم.

    سؤال: آيا باعث تعجب شما نخواهد شد كه اين اسلحه‏ها از طرف فلسطينى‏ها آمده باشد؟

    جواب: نمى‏دانم.

    سؤال: آيا اين درست است كه شما طرفدار اهداف جبهه آزدايبخش فلسطين هستيد؟

    جواب: ما طرفدار مظلوم هستيم هر كسى در هر قطبى كه مظلوم باشد، ما طرفدار آنها هستيم و فلسطينى‏ها مظلوم هستند و اسرائيلى‏ها به آنها ظلم كرده‏اند از اين جهت ما طرفدار آنها هستيم.

    سؤال: اگر چنانچه شاه برود و دولت مورد نظر حضرتعالى بيايد روى كار، چه تغييراتى در مورد روابط دولت شما با اسرائيل رخ خواهد داد؟

    جواب: ما اسرائيل را رد خواهيم كرد و هيچ رابطه‏اى با او نخواهيم داشت، او دولت غاصب است و با ما دشمن.

    سؤال: اين به اين معنى است كه اسرائيل از ايران نفت دريافت نخواهد كرد؟

    جواب: نخواهد كرد.

    سؤال: اگر دولت مورد نظر شما بيايد سر كار، چه تغييراتى در روابط دولت شما با آمريكا بوجود خواهد آمد؟

    جواب: ما نمى‏خواهيم به امريكا ظلم بكنيم و نمى‏خواهيم زير بار ظلم امريكا برويم، كارهائى كه كرده‏اند، ظلم به ما بوده كه آن را تحمل نخواهيم كرد. ما روابط دوستانه با همه ملت‏ها داريم و دولت‏ها هم اگر با ما طور احترام رفتار كنند، احترام متقابل را داريم.

    صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 4

    سؤال: امريكائى‏ها چه بلائى به سر شما آورده‏اند كه شما به آنها اعتراض مى‏كنيد؟

    جواب: دولتهاى امريكائى، بزرگترين خيانتى كه به ما كردند اين است كه اين دودمان پهلوى را به ما تحميل كردند و مخازن ما را به دست اين دودمان برده‏اند و به جاى آن، چيزى كه به درد ملت بخورد نداده‏اند. ارتش ما را تحت حمايت خودشان قرار داده‏اند كه بر ضد ملت قيام كنند و پايگاه‏هائى درست كرده‏اند در ايران كه مخالف با استقلال ما بوده است و ما با بودن حكومت اين شاه هيچ وقت نمى‏توانيم زندگى و آمريكاست كه از او پشتيبانى مى‏كند و الان هم رئيس جمهورى آمريكا پشتيبانى خودش را مكرر اعلام مى‏كند. يك ملتى كه براى احقاق حق خودش، براى آزادى و استقلال قيام كرده است، رئيس جمهور آمريكا تعبير مى‏كند كه اينها مردم پست و رذلى هستند و اين منطق آقاى كارتر است و ما از ملت آمريكا مى‏خواهيم كه به اين آقاى كارتر بگويند كه ملتى كه مظلوم است، ملتى كه تحت فشار است، ملتى كه آزادى و همه آزادى‏ها از او سلب شده، ملتى كه استقلال ندارد، ملتى كه كشته مى‏دهد، ملتى كه ظالمين بر او غلبه كرده‏اند، اينها مى‏خواهند براى خود احقاق حق بكنند، فرياد مى‏زنند ما آزادى مى‏خواهيم، ما استقلال مى‏خواهيم، آيا يك چنين چيزى پستى و رذلى است كه كارتر تعبير مى‏كند؟ ما اميدواريم كه روساى خودشان را مؤاخذه كنند. ما ميل نداريم كه در بين ملتهاى مسلمان، ملت آمريكا به نحوى بشود كه از نظرها بيفتد و ملت آمريكا را يك ملت ظالم بدانند، در صورتى كه اگر ملت آمريكا با ما همراهى كند، از آنها تشكر هم خواهيم كرد.

    سؤال: قراردادهاى نظامى به مبلغ 22 ميليارد دلار بين ايران و آمريكاست، اگر چنانچه دولت شما بر سر كار بيايد، شما به اين قراردادها چكار خواهيد كرد؟

    جواب: ما اينها را خلاف مصالح مملكت مى‏دانيم. يكى از جناياتى كه شاه به ما كرده اين است كه اينطور قراردادهايى كه بر خلاف مصلحت ملت ما بوده است بسته و ما كليه قراردادى باشد كه انصاف داشته باشد و براى ما فائده‏اى داشته باشد آن قرارداد را تصويب مى‏كنيم.

    سؤال: چه قراردادهائى مقيد هستند و چه قراردادهائى مفيد نيستند؟

    جواب: اين مساله‏اى نيست كه من حالا بتوانم بگويم چه قراردادهائى مفيدند. هر كس مى‏داند اين قراردادها را كه بسته‏اند نفت ما را گرفته و در ازاى آن، اسلحه‏هاى كه به هيچ وجه به درد ما نمى‏خورد. داده‏اند. اين نوع قراردادها مضرند براى ملت ما قرارداد مفيد اين است كه

    صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 5

    قراردادى مى‏بندند چيزهائى كه براى ايران مفيد است. بدهند چيزهائى كه براى زراعت و صنعت ايران مفيد است، بدهند آن چيزهائى كه اصلاً فائده‏اى براى ايران ندارد اينها قراردادهاى غير مفيد هستند.

    سؤال: از هارى راجع به پايگاه‏هاى نظامى صحبت كرده شما در صورت قدرت يافتن مى‏خواهيد دولت اين پايگاه‏ها را ببندد؟

    جواب: اين پايگاه‏ها بر خلاف مصلحت ماست البته بعدها كارشناس‏ها در اين امر بايد نظر بدهند.

    سؤال: آيا اخيراً از طرف آمريكائى‏ها يا از طرف مقامات رسمى آمريكا هيچ گونه تماسى با شما وجود داشته است؟

    جواب: خير، ابداً

    سؤال: آيا دولت آمريكا كوشش مى‏كند كه شما را نديده بگيرد؟

    جواب: نمى‏دانم

    سؤال: براى رياست دولت ايران، به ما اينجور گزارش داده‏اند كه شما آن كس را كه بعداً بايستى از طرف شما كانديدا بشود، انتخاب كرده‏ايد، قوياً چنين است؟

    جواب: در نظر داريم كه انتخاب كنيم.

    سؤال: آيا شما تصور مى‏فرمائيد يا مورد توجه داريد كه دولت مورد نظر شما از طريق يك خونريزى‏هاى عظيم بخصوص در ماه آينده روى كار بيايد؟

    جواب: خير، ابداً، ما ميل به خونريزى نداريم، ما مى‏خواهيم مطلب با مسالمت تمام بشود.

    
    menu page next page
    

  7. #227
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 6

    تاريخ: 11/9/57

    مصاحبه امام خمينى با تلويزيون سراسرى ايتاليا

    سؤال: شما بيش از پيش به صورت مركز اتحاد همه نيروها در آمده‏ايد، چرا چنين شده است ؟ و چرا شاه نمى‏تواند اين وضع را كنترل كند؟ جواب: در ايران آنچه وجود دارد فقط نيروهاى اقشار و طبقات ملت است كه همه در جهت از بين بردن رژيم شاه بيش از پيش متحد شده‏اند و مرا نيز به عنوان يك خادم خود تلقى مى‏كنند. ملت در طول ساليان گذشته، ماهيت شاه را به خوبى شناخته است و بيش از اين فريب اعمال و اقوال او را نمى‏خورد. بنابراين ملت در مقابل شاه متحداً قيام كرده و شاه ديگر قادر به كنترل اوضاع نيست.

    سؤال: وضع كنونى به كجا مى‏انجامد؟ چه راه خروجى را پيشنهاد مى‏كنيد؟ جمهورى اسلامى چيست؟ جواب: نهضت اسلامى كنونى ايران به عنوان اولين هدف، از بين بردن سلطنت را قرار داده و براى آرامش در ايران و ثبات منطقه جز اين راهى نيست. ملت براى آينده مملكت و جايگزينى اين رژيم بايد راه و رسمى را انتخاب كند كه مورد موافقت و علاقه مجموع جامعه باشد و اين جمهورى اسلامى است. اساس كار يك جمهورى اسلامى تامين استقلال مملكت و آزادى ملت‏ها و مبارزه با فساد و فحشا و تنظيم و تدوين قوانين است كه در همه زمينه‏هاى اقتصادى، سياسى، اجتماعى و فرهنگى با توجه به معيارهاى اسلامى، اصلاحات لازم را به عمل آورد كه اين اصلاحات با مشاركت كامل همه مردم خواهد بود و هدفش قبل از هر چيز، از بين بردن فقر و اصلاح شرايط زندگى براى اكثريت قاطع مردم ماست كه از همه جهت مورد ظلم واقع شده‏اند.

    سؤال: آيا علايقى از طرف نيروهاى نظامى نسبت به حركت شما ابراز شده است؟ آيا فكر مى‏كنيد كه ارتش، بيشتر بى‏طرف شده است؟ يا حتى امكان جهت دادن پيدا كرده است ؟ آيا فكر مى‏كنيد كه خطر آن هست كه يك كودتاى نظامى به جاى جمهورى اسلامى، جاى شاه را بگيرد؟

    صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 7

    جواب: در تحليل نهايى، ارتش نيز از همين مردم است و از هم اكنون نيز مشكلاتى در داخل آن ايجاد شده است. اميد ما آن است كه ارتشيان به خود آمده و به صفوف مردم بپيوندند. به هر صورت ايجاد يك كودتاى نظامى چيزى را تغيير نمى‏دهد و تا روزى كه يك جمهورى اسلامى واقعى ايجاد نگردد، مبارزات مردم ادامه خواهد يافت.

    سؤال: آيا فكر مى‏كنيد كه جنگ داخلى در ايران صورت بگيرد؟ آيا خونريزى به نفع مردم است ؟

    جواب: اين سلطنت است كه خون‏هاى مردم بيگناه را مى‏ريزد و تمامى دولت‏هاى جهان نيز از آن پشتيبانى كرده‏اند. حال، مردم نيز قيام كرده‏اند و اين حق مسلم آنهاست كه با اين رژيم به هر ترتيب مبارزه كنند تا بتوانند در آينده از هر گونه خونريزى بيهوده جلوگيرى نمايند. اصولاً جنگ داخلى موقعى صورت مى‏گيرد كه مردم به دو دسته تقسيم شده باشند ولى مردم ايران يكپارچه عليه شاه و براى ايجاد يك جمهورى اسلامى متحدند و بنابر اين هيچ گونه امكان جنگ داخلى در ايران وجود ندارد.

    سؤال: آيا فكر مى‏كنيد كه استعفاى شاه ضرورت دارد؟ آيا امكان مصالحه‏اى وجود دارد و آيا ديدار فرستاده‏هاى او را رد كرده‏ايد؟ جواب: از بين رفتن سلطنت ضرورت دارد و هيچ نوع مصالحه‏اى با رژيم فعلى امكان پذير نيست و تا كنون نيز كسى به عنوان فرستاده رژيم فعلى به ما مراجعه نكرده است و در صورت مراجعه نيز پذيرفته نخواهد شد.

    سؤال: فكر مى‏كنيد تلاش‏هاى شاه در برگرداندن ايران به يك جامعه صنعتى مدرن بايد ادامه يابد و يا تعديل گردد؟ ايران چگونه بايد منافع ارضى خود را بسيج كند؟ آيا فكر مى‏كنيد كه ايران بايد از فروش گاز به شوروى و نفت به غرب خوددارى كند؟

    جواب: آنچه در سلطنت پهلوى و بخصوص در زمان شاه حاضر انجام شده است جز از بين بردن اقتصاد و صنعت و كشاورزى چيزى نبوده است، تلاش آنها را نوسازى و تبديل ايران به يك جامعه صنعتى ناميده‏اند. آنچه مورد نظر ماست يك نوسازى واقعى مبنى بر نيازهاى اساسى اكثريت قاطع و فقير مردم است. از منابع ارضى، با توجه به نيازهاى جامعه ما به طور كامل و در رابطه با ساير ملت‏هاى جهان استفاده خواهد شد. آنچه در زمينه اقتصادى مورد نظر ماست، جلوگيرى از غارت منابع ملت ماست، نه قطع رابطه اقتصادى با كشورهاى جهان

    صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 8

    و درست در بين چهارچوب يك معامله عادلانه است كه نفت و گاز نيز به خريداران آن عرضه خواهد شد و مهمتر آنكه منافع حاصله از فروش منابع ارضى بايد به مصرف پيشرفت‏هاى اقتصادى ما برسد و در اين جهت ما قطعاً با جهان صنعتى در رابطه كامل خواهيم بود ولى حق تصميم گيرى براى جهتى كه اقتصاد ما انتخاب خواهد كرد، به عهده خود ما خواهد بود.

    سؤال: روابط آينده ايران با آمريكا چگونه خواهد بود؟ آيا دولت رئيس جمهور كارتر، اثر نهضت اخير را در ايران درك كرده است ؟ آيا فكر مى‏كنيد كه روابط ايران و آمريكا بايد تغيير كند و در چه جهت ؟

    جواب: روابط ما با آمريكا و همچنين با ساير كشورهاى جهان بر اساس احترام متقابل خواهد بود. ما براى امريكا حق تعيين سرنوشت خودمان را قائل نخواهيم بود. آنچه تا به حال دولت‏هاى گذشته در آمريكا و اكنون دولت آقاى كارتر انجام داد و مى‏دهد، نشان مى‏دهد كه هنوز به تمام وسايل متوسل مى‏شوند كه اين سلطنت را براى تامين منافع خودشان حفظ كنند و لذا هنوز حالت خصمانه نسبت به نهضت اسلامى كنونى دارند، تا وضع به اين منوال است نظر ما نيز نسبت به سياست آمريكا، نظرى منفى است و البته ما حساب ملت آمريكا را با دولت آمريكا جدا كردند و مى‏كنيم و از ملت آمريكا مى‏خواهيم كه از نهضت اسلامى ايران پشتيبانى كنند. روابط فعلى ايران و آمريكا، روابط ارباب و نوكرى است كه قطعاً بايد به يك رابطه سالم تغيير پيدا كند. سؤال: آيا فكر مى‏كنيد سال‏هاى تبعيدى شما مى‏رود كه پايان يابد؟

    جواب: براى من مكان مهم نيست بلكه هدفم مبارزه در راه رهائى مردم از قيد و بند استعمار و استبداد است، چه در داخل و چه در خارج ايران باشد

    
    previos page menu page next page
    

  8. #228
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 9

    تاريخ: 11 / 9 / 57

    پيام امام خمينى به ملت ايران به مناسبت كشتار وحشيانه رژيم در آستانه ماه محرم

    بسم الله الرحمن الرحيم

    بار ديگر دست جنايتكار شاه از آستين خيانتكار دولت ياغى نظامى بيرون آمد و ملت ايران را در آستانه ماه محرم، ماه مقابله اسلام و حق و عدالت با جنود شيطان و طاغوت، به خاك و خون كشيد. بار ديگر سفاكان خونخوار و دزدان غارتگر و چپاولچيان بى‏وطن، به فرزندان قرآن و اسلام و نوباوگان وطنخواه ملت شريف ايران، حمله وحشيانه آغاز نموده و نهال‏هاى ثمربخش انسانيت را با مسلسل و توپ و تانك درو كردند.

    اخبار طاقت فرساى سراسر ايران عزيز تا اين ساعت كه يك روز از محرم نگذشته است، روح و جان اينجانب را معذب نمود. اخبار اين شب و روز، معرف ابعاد جنايت‏هاى شاه و دولت ياغى است و نيز نشان دهنده شجاعت و شهامت بى‏مانند ملت غيور است.

    اكنون دشمنان اسلام و ايران و هواداران رژيم يزيدى، در مقابل هواداران قرآن و اسلام و مخالفان سرسخت رژيم طاغوتى ابوسفيانى صف‏بندى نموده و مى‏خواهند شعار اسلامى و حسينى را كه براى احياى اسلام و به دست آوردن آزادى و استقلال و برقرارى حكومت قرآن، به جاى سلطه شيطان و حكومت قانون عدل در مقابل حكومت جنگل است، با مسلسل‏ها و توپ و تانك‏ها كه از خون دل ملت محروم تهيه شده است، جواب دهند. غافل از آنكه ملتى كه با بيدارى و هوشيارى به پا خاسته و نهضت اصيلش را وظيفه شرعى الهى تشخيص داده است، به اين سلاح‏هاى زنگ زده، با تمسخر مى‏نگرد.

    اين ملت، شيعه بزرگترين مرد تاريخ است كه با تنى چند، نهضت عظيم عاشورا را برپا نمود و سلسله اموى را براى ابد در گورستان تاريخ دفن نمود و به خواست خداى تعالى، ملت عزيز و پيرو بحق امام عليه‏السلام با خون خود، سلسله ابليسى پهلوى را در قبرستان تاريخ دفن مى‏نمايد و پرچم اسلام را در پهنه كشور بلكه كشورها، به اهتزاز در مى‏آورد.

    كشتار دسته جمعى بزرگ دارندگان شهداى راه حق، ننگى است بر پيشانى شاه خائن و هواداران داخلى و خارجى او و افتخارى است براى ملت بزرگ ايران كه با مشت گره كرده خويش، در مقابل اسلحه‏هاى مدرن ايستاده و پايه‏هاى قصر ظلم و ستم را متزلزل نموده است.

    من از راه دور، درود بى‏پايان خود را به ملت عظيم تقديم مى‏نمايم و در غم و شادى با آنان

    صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 10

    شريك و به آنان وفا دارم. من از مسلمان‏ها براى اين امر انسانى كه ملت ما براى آن قيام نموده، استمداد مى‏كنم. من از عموم مسلمين در اين نهضت اسلامى كه براى نجات اسلام و كشور اسلامى برپا شده است يارى مى‏خواهم. من آنان را كه با سكوت مرگبار و احياناً با اعمال خود از شاه خيانتكار پشتيبانى مى‏كنند، نصحيت مى‏كنم كه به ملت مظلوم كه براى اسلام خون مى‏دهد و فداكارى مى‏كند، بپيوندند و با هواى نفسانى و شيطانى خود مخالفت كنند. ملت ايران پيروز است، چه شاه با سرنيزه به سلطه غيرقانونى خويش ادامه دهد، يا ندهد.

    افتخارات ملت ما در پيشگاه با عظمت خداوند تعالى به ثبت رسيد. پايدارى شما عزيزان من در راه حق و ابطال باطل، ملت‏هاى جهان را تكان داد و ملت‏هاى مظلوم، از جنبش شما راه خود را يافتند و رضاى خداوند بزرگ را كه از همه چيز بالاتر است، تحصيل كرديد.

    من از سربازان سراسر كشور خواستارم كه از سربازخانه‏ها فرار كنند، اين وظيفه‏اى است شرعى كه در خدمت ستمكار نبايد بود. من از پدر و مادرها و عائله صاحب منصبان تقاضا دارم كه آنان را از كمك به شاه خائن و اطاعت از صاحب منصبان خدمتگزار به شاه و اجانب، باز مى‏دارند، و از درجه داران خواستارم كه به ملت خود بپيوندند و افتخار خدمت به مسلمين را احراز كنند.

    من بايد از اعتصاب همگانى كه در اين نهضت اسلامى و به پشتيبانى ملت برپاست، تشكر كنم. اين اعتصابات پر ارج اگر چه پر زحمت است لكن در پيشبرد هدف‏هاى انسانى ملت نقش مهمى دارد.

    اعتصابات بزرگ خود را هر چه بيشتر ادامه دهيد، دستگاه اين خائنين ياغى را فلج كنيد، اعانت به اين خائنان، حرام و مخالف رضاى خداست. اطاعت از آنان به هر عنوان، ضديت با اسلام و خداى اسلام است. اعتصاب شركت نفت و جلوگيرى از هدر دادن مال عظيم ملت، اطاعت خداست.

    اعلاميه مدرسين بزرگ و فضلاى عالى مقام حوزه علميه قم دامت بركاتهم براى روز همبستگى ملت با اعتصابات موسسات دولتى و غير دولتى بالخصوص شركت نفت، مورد تاييد اينجانب است. من نيز به عنوان يك فرد از اين ملت، همبستگى خود را با آنان اعلام مى‏دارم.

    در اين موقع حساس كه سرنوشت ملت ما بايد تعيين شود، هركس در در هر مقامى كه هست، اگر سستى كند و از پشتيبانى نهضت شانه خالى كند، مطرود پيشواى عظيم ما، امام عصر عجل الله تعالى فرجه الشريف است و بر ملت لازم است او را طرد كنند و عذرى از او نپذيرد. اگر كسى از سياسيون، با بودن شاه خائن در صدد به دست گرفتن حكومت باشد، مطرود و مخالف اسلام است و بر ملت است كه او را ترك كنند.فرصت طلبان به جاى خود بنشينند كه پايگاهى ندارند.

    شاه اگر به دست ملت رشيد نيفتد، تنها يك راه دارد و آن بركنارى از ياغيگرى و سلطنت غاصبانه است.

    اكنون در اين موقع حساس مسئووليت مراجع عظام و علماى اعلام بلاد دامت بركاتهم و خطباى محترم دامت افاضاتهم بسيار بزرگ است و در پيشگاه خداوند تعالى همه و همه مسئووليم. سستى و سهل‏انگارى، كمك به دستگاه ظالم و به هدر دادن خون مظلوم است و موجب انهدام مصالح عاليه

    صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 11

    اسلام و كشور اسلام است.

    من از همه طبقات محترم كه در اين ماه مبارزه تاسى به امام امت سلام الله عليه نموده‏اند تشكر مى‏كنم. خدا با شماست و قرآن كريم پناهگاه ملت.

    والسلام على من اتبع الهدى

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  9. #229
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 12

    تاريخ 11/9/57

    مصاحبه امام خمينى با خبرنگار راديوى كانادا

    سؤال: آيا حضرت آيت الله نگران اين نيستند كه اگر شاه خلع شود، روسيه شوروى در ايران دخالت كند؟

    جواب: خير، هيچ نگرانى نيست. وضع ايران به صورتى است كه روسيه شوروى نمى‏تواند دخالت كند.

    سؤال: اگر چنانچه شاه خلع شود، چه كسى رهبرى را در دست خواهد داشت؟ جواب: بعداً معلوم مى‏شود، به عللى اكنون نمى‏توانم نام ببرم.

    سؤال: چه تعدادى از افراد را حضرت آيت الله تصور مى‏كنند بايد قربانى از بين رفتن شاه بشوند؟

    جواب: تا شاه چه تعدادى را بكشد.

    سؤال: ارتش ايران را آمريكايى‏ها تعليم داده‏اند و نسبت به شاه وفادار هستند، چنانكه شاه سقوط كند چه كسى ارتش را كنترل مى‏كند؟

    جواب: بعضى از افراد طبقه اول ارتش به شاه وفادارند ولى رده‏هاى بعد اينطور نيستند.

    سؤال: چرا حضرتعالى به جاى يك كشور اسلامى به فرانسه آمديد؟

    جواب: بعضى از كشورهاى اسلامى با داشتن ويزا از ورودم جلوگيرى نمودند. لذا صلاح دانستم كه در كشور فرانسه موقتاً سكونت گزينم تا كشورهاى اسلامى را براى اين موضوع مطالعه نمايم و در آينده به كشورى اسلامى كه بدانم در آنجا مى‏توانم به فعاليت‏هاى الهى خود ادامه دهم خواهم رفت.

    
    previos page menu page next page
    

  10. #230
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 13

    تاريخ 11/9/57

    بيانات امام خمينى در مورد اهميت و نتايج قيام لله در پاريس

    شاه، بر باد دهنده نيروهاى مادى و معنوى ملت

    بسم الله الرحمن الرحيم

    ما كه سال‏هاى طولانى با حكومت شاه مخالفيم و باز بعضى‏ها خودشان را به نفهمى مى‏زنند و در گوش خودشان را مى‏گيرند، ما يك چنين عنصرى را شناخته بوديم، يك همچو موجودى كه هر روز براى ملت ايران مصيبت درست مى‏كند و جوان‏هاى ما را به خاك و خون مى‏كشد. از اول كه مخالفت شد، البته مخالفت اينطور درجه به درجه بالا آمد، هى هر چه ظلمش زيادتر شد مخالفت زيادتر شد تا اينكه رسيد به جايى كه ديديم همه چيز ما را به باد داد، همه مخازن ملى ما را به ديگران داد، همه نيروهاى فعال ما را نگذاشت ترقى بكند، فرهنگ ما را عقب راند، همه چيز ما را به باد داد. حالا كه اوج گرفته است مخالفت ملت و همه برخلاف او قيام كرده‏اند، حالا يك ديوانه‏اى شده‏است كه هيچ انسان نمى‏تواند تصور كند كه چه وضعى از براى حكومت او، از براى خود او يك دسته سرباز را آورده است و دولت تشكيل داده، يك عده اشخاص جانى دولت تشكيل داده‏اند كه همه‏شان شبيه به خودش هستند و اينها را مسلط كرده است بر مملكت ما و در اين بيست و چهار ساعت كه از ماه محرم مى‏گذرد اعداد كشته‏ها را بعضى‏ها قلم‏هاى درشت مى‏گويند. (من كه حالا نمى‏توانم بفهمم).

    از دو مبدا تاكنون خبر رسيده است كه حدود بيست هزار نفر كشته‏هاى اين بيست و چهار ساعت بوده است كه حالا بعدش چه خواهد شد. من نمى‏دانم. من نمى‏توانم باور بكنم كه يك چنين عددى باشد لكن از دو مبدا تا حالا يك همچو اطلاع رسيده است، البته كمتر هم گفته شده است.

    چه جرمى بوده؟ چه كرده است اين ملت ؟ جز اينكه خوب، يك حرف صحيح مى‏زنند و آن اينكه ما يك حكومت عادل مى‏خواهيم، يك حكومتى مى‏خواهيم كه منافع مملكت مان خرج خود مملكت بشود. ما مرتب مى‏گوئيم حكومت اسلامى، آقايان خيال مى‏كنند حكومت اسلامى از آن طرف دنيا مى‏آيد، يك چيزى است كه هيچ كس نمى‏تواند تصورش را بكند، ما مى‏گوييم كه يك دزدى را برداريد يك صحيح‏العملى را جاى او بگذاريد اين خيلى مهم است؟!

    اسلام براى حكومت شرط قرار داده، بايد عادل باشد، بايد امين باشد، يك حكومت امينى سركار بيايد، احكام اسلام باقيش را همه مى‏دانند. ما كه مى‏گوييم حكومت اسلامى، براى اينكه يك همچو چيزى در كار نباشد، يك همچو موجودى تمام سرنوشت يك ملت را در دست نگيرد. اينها قريب

    صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 14

    پنجاه سال است كه اين مملكت را همه چيزش را از بين بردند، اينها را آمريكايى‏ها آوردند سركار و الان ديگر در مشت آنهاست براى اينكه همه جهاتى كه در ايران هست، چه از نيروهاى فعاله آدمى و چه از مخازن زيرزمينى و چه آن اموال روى زمينى، همه اينها به باد فنا مى‏رود يا در جيب آنها مى‏رود يا در جيب همين طايفه مى‏رود. حالا كه چندين بيليون پول را از ايران خارج كرده‏اند كه صورت‏هايش را آوردند و ما ديديم (لابد شماها هم ديديد) حالا تازه به فكر اين افتادند كه بعد از اينكه بردند و خوردند و از بين بردند به فكر اينكه: (نه ديگر نبايد بيرون ببريم) كدام را نبايد بيرون ببريد؟ بردند تمام شد. آنكه مربوط به شاه و مربوط به كسانى كه از دارودسته شاه بود اين خائن‏ها بردند. هشتصد ميليون هر كدامشان، دويست ميليون، سيصد ميليون دلار، دويست ميليون دلار، پانصد ميليون دلار، چقدر دلار بردند. يك صورت خيلى بلندى آوردند ما هم ديديم كه چه اشخاصى بردند، از نظامى گرفته، از دربارى گرفته، از وزرا گرفته تا اجزاء سازمان امنيت گرفته، همين كه همه حول و حوش خودش بودند و اين ملت را غارت كردند، پول‏هايشان را در بانك‏ها گذاشتند، حالايى كه مى‏بينند احتمال اين است كه يك وقتى جلويشان را بگيرند پول‏هايشان را نقل كردند به خارج.

    استمداد و توبه شاه حربه‏اى براى حفظ سلطنت

    ملت ايران نبايد بگذارند كه خود اينها بروند، خود اينها را بايد بيخ گلويشان را بگيرند پول‏ها را از آن‏ها درآورند. اينها همه‏اش از ملك ملت ماست كه به جيب اينها رفته. شاه اگر كنار هم برود بايد بيخ گلويش را بگيرند، آنكه خورده‏است بگيرند از او، اين جناياتى كه كرده بايد عوضش را از او بگيرند و تلافى كنند. اينهمه آدم كشته‏اند، حالا اعلى حضرت ديگر توبه كرده‏اند! اين توبه آقاست! اين توبه‏اى كه چند روز پيش از اين براى بازى دادن مردم، يك دسته هم خودشان را به بازى خوردن مى‏زنند نه اينكه نمى‏فهمند از باب اينكه يا مسامحه كارند يا منافعى دارند آنها، خودشان را به بازى خوردن مى‏زنند يك وقتى و لهذا پيشنهاد مى‏كنند كه خوب، آخر ايشان مى‏گويد من توبه كردم خوب ديگر چه مى‏گوييد شماها؟ اين توبه كرده، آمد به پيشگاه ملت و از علماء اعلام عذر خواست و گفت: (ما اشتباهات ديگر بعد از اين نمى‏كنيم) اين آقايى كه مى‏گويد ما ديگر اشتباهات نمى‏كنيم و ما ديگر تكرار نمى‏كنيم اعمال سابق را، اين است كه الان مى‏بينيم كه در اين بيست و چهار ساعت اينها چه كردند با ملت ما و الان چه مى‏كنند را، من ديگر نمى‏دانم. بدانيد كه حتماً كه الان مشغولند، هر روز تلفن از خارج مى‏آيد و آقايان كه تلفن را مى‏گيرند اين است كه جاهاى مختلف گفته‏اند كشتار هست در آنها، در شهرستان‏ها و همه خيابان‏هاى تهران الان پر است از اينها و بسيارى از شهرهاى ايران الان همه منقلب هستند. اين كماندوها و اين كولى‏ها را كه همين سازمان امنيت بپا مى‏كرد و امثال اينها را آوردند در شهرها و ريختند و اين همان كلمه‏اى است كه خود او هم گفته كه من اگر بخواهم بروم، ايران را به يك تل خاك در مى‏آورم مى‏روم.اين الان فهميده كه بايد برود، الان دارد همان مطلب را عمل مى‏كند.

    صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 15

    مطالعه و تحقق در تاريخ اسلام راهگشاى ملت در پيشبرد انقلاب

    در هر صورت ماها كه الان اينجا هستيم بايد خودمان را بسازيم. اگر يك ملتى بخواهد مقاومت كند براى يك حرف حقى، بايد از تاريخ استفاده كند، از تاريخ اسلام استفاده كند ببيند كه در تاريخ اسلام چه گذشته و اينكه گذشته سرمشق است از براى ما. حضرت سيدالشهدا با يك عدد كمى حركت كردند و مقابل يزيد كه خوب يك حكومت قلدرى بود، يك حكومت مقتدرى بود و اظهار اسلام هم مى‏كرد و از قوم و خويشهاى خود اينها هم بود، در عين حالى كه اظهار اسلام مى‏كرد و حكومتش به خيال خودش حكومت اسلامى بوده، خليفه رسول الله به خيال خودش بود لكن اشكال اين بود كه يك آدم ظالمى است كه بر مقدرات يك مملكت بدون حق تسلط پيدا كرده است. اينكه حضرت ابى عبدالله عليه السلام نهضت كرد و قيام كرد با عدد كم در مقابل اين، براى اينكه گفتند تكليف من اين است كه استنكار كنم، نهى از منكر كنم. اگر يك حاكم ظالمى بر مردم مسلط شد، علماء ملت، دانشمندان ملت بايد استنكار كنند، بايد نهى از منكر كنند. در عين حالى كه دانست، يعنى به حسب قواعد هم معلوم بود، به حسب قواعد هم يك عده كمى كه آنوقتى كه همراه ايشان همه با هم بودند، مى‏گويند چهار هزار نفر بودند لكن شب هم آنها رفتند، يك عدد بسيار كم هفتاد، هشتاد نفرى، هفتاد و دو نفرى ماندند، در عين حال او تكليف مى‏ديد براى خودش كه بايد او با اين قدرت مقاومت كند و كشته بشود تا به هم بخورد اين اوضاع، تا رسوا بكند اين قدرت را با فداكارى خودش و اين عده‏اى كه همراه خودش بود. او ديد كه يك حكومت جائرى است كه بر مقدرات مملكت او سلطه پيدا كرده است، تكليف خودش را، تكليف الهى خودش را تشخيص داد كه بايد نهضت كند و راه بيفتد برود و مخالفت بكند و اظهار مخالفت و استنكار بكند، هر چه خواهد شد. در عين حالى كه به حسب قواعد معلوم بود كه يك عدد اينقدرى نمى‏تواند با آن عده‏اى كه آنها دارند مقابله كند لكن تكليف بود.اين يك سرمشقى است كه از براى شما و ما، كه اگر عددمان هم كم بود بايد باز استنكار كنيم براى اينكه يك كسى آمده است و سلطنت اسلامى ايران را گرفته است. جايى كه بايد امير المومنين بنشيند اين نشسته، جايى كه بايد امام حسين بنشيند اين نشسته، سلطنت دارد مى‏كند به خيال خودش و اظهار اسلام هم مى‏كند، يزيد هم مى‏كرد، معاويه هم مى‏كرد، آنوقت جماعت هم خواندند، امام جماعت هم بودند. در مقابل يك كسى كه مسند اسلام را غصب كرده است، حكومت اسلامى را غصب كرده، بر مقدرات مسلمين حكومت مى‏خواهد بكند. اگر اين خيانتكار هم نبود غاصب بود، غصب كرده بود مقام را، اين مقام براى اشخاصى است كه شرائطى دارد، اسلام شرائط معين كرده براى آن كسى كه بايد تكفل امور مسلمين را بكند. اگر اين نفت‏هاى ما را به باد نداده بود و مراتع ما هم از بين نبرده بود و زراعت ايران را هم از بين نبرده بود و فرهنگ ايران را هم از بين نبرده بود و ارتش ايران را هم ضايع نكرده بود و اقتصاد ايران را هم به هم نزده بود و همه جهات ايران را هم به هم نزده بود باز هم يك آدم يك غاصبى بود كه استنكار لازم داشت كه شما نبايد به او حكومت بدهيد حالا كه همه اين صفات را دارد و همه اين كارها را هم كرده، همه جهات ايران را به هم زده است.

    صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 16

    همانطورى كه سيدالشهدا سلام الله عليه تكليف شرعى الهى مى‏خواست عمل بكند، غلبه بكند تكليف شرعيش را عمل كرده، مغلوب هم بشود تكليف شرعيش را عمل كرده، قضيه تكليف است، قضيه اين است كه مقابل يك نفرى كه دارد همه حيثيات اسلام و مسلمين را مى‏برد و سلطه پيدا كرده است بر مقدرات مسلمين و سلطه مى‏دهد كفار را بر بلاد مسلمين، ارتش ايران را به دست مستشارهاى امريكا مى‏سپارد، مخازن ايران را به جيب اين و آن مى‏كند، فرهنگ ايران را ضايع كرده، ايران به يك شكل نمونه درآمده يك همچو آدمى كه بر مسندى نشسته است كه بايد مثل امام حسين سلام الله عليه بنشيند، اين استنكار لازم دارد، يعنى بر همه مردم لازم است كه اين را به او بگويند كه بيا پايين از اين مسند، همه مكلف هستند.

    سستى در نهضت، خيانت به اسلام و مسلمين است

    الان كه ملت ايران قيام كرده است و در مقابلش ايستاده، بر همه علما، بر همه مراجع، بر همه كسبه و تجار، بر همه روشنفكران، بر همه احزاب لازم است كه همراه اين سيل حركت بكنند تا اينكه اين آشغال‏ها را از بين ببرند. اگر يكى تباهى بكند در اين امر، سستى بكند، هركس مى‏خواهد باشد، سستى بكند، اين خيانتكار است، اين به مسلمان‏ها خيانت كرده، به اسلام خيانت كرده. اگر يكى يك كلمه همراهى با اين آدم بكند، اين خائن است، به اسلام خيانت كرده است. براى اينكه يك آدمى است كه به اسلام دارد خيانت مى‏كند، يك آدمى كه دارد همه حيثيات اسلام را مى‏برد، يك آدمى كه همه مخازن ما را و اين ملت را فقير كرده است.

    مخازن و اموال مسلمين در اختيار اسرائيل غاصب.

    اين را شما بدانيد كه اگر اين چند سال ديگر باشد، نفت شما را كه دارد مى‏دهد به امريكا همين طورى، در مقابلش چى مى‏گيرد؟ در مقابلش هيچ چيز، چيزى كه به درد مملكت ما بخورد نمى‏گيرد، بلكه چيزى است كه مضر است به حال مملكت ما، پايگاه درست مى‏كند براى امريكا، اين مخزن را كه از بين برد، مخازن ديگر را هم يكى بعد از ديگرى از بين مى‏برد، مراتع را به يك دسته‏اى داده، جنگل‏ها را به يك دسته‏اى داده به اسم مليت، آب‏ها را خشك كرده يك جاهايى، ماهى را به دست كسى ديگر داده، همه چيزى كه داشتيم ما، ايشان تحويل ديگران داده. يك زراعت داشت ايران، آن زراعتش را هم از بين برد، ايشان به اسم اصلاحات ارضى زراعتش را هم از بين برد. الان كشاورزى ما نداريم در ايران. آن كه كشاورزى صحيح مى‏كند در ايران، در بعضى از نقاط عبارت از اسرائيلى‏ها هستند كه زمين‏هاى خوب را به دست آنها داده است و حالا هم از قرارى كه گفتند اسرائيلى‏ها هستند كه آمدند ايران و دارند اين كشتار را مى‏كنند. اينها از اسرائيلى‏ها هستند، در ازاء خدمت‏هايى كه شاه به آنها كرده است، يعنى نفت را شاه به آنها داده است در مقابل مسلمين كه در جنگ اسلام هستند با يهودى‏ها، ايشان نفتش را كمك مى‏كند، حالا در ازاء كمكى كه ايشان كرده، آنها هم درازايش، كماندوهاى

    صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 17

    اسرائيل، آنهايى كه فنون آدمكشى را خوب مى‏دانند الان در ايران مى‏گويند آنها آمدند، اين آدم‏هايى كه مى‏كشند جرات نمى‏كنند به سربازهاى خودشان بگويند، از آنها آدم گذاشتند براى كشتن. الان يك آدمى است كه هر چه را دست بگذارى خيانت است يا جنايت.

    مخالفت با شاه، يك تكليف شرعى است.

    همه ما، همه مسلمين، همه علما، همه روشنفكرها، همه سياسيون، هر كس هست تكليف شرعى الهيش اين است كه با اين مخالفت كند. هر كس مخالفت نكند، برخلاف تكليف شرعى الهى عمل كرده، برخلاف شرافت عمل كرده، آدم شريف ديگر نمى‏توانيم بگوئيم او را، آدم پست و رذل است. هر كس كمك كند به اين، مثل كارتر و امثال اينها، اينها هم خيانتكار هستند، به يك ملت خيانت دارند مى‏كنند. يك ملت است الان كه ايستاده و مى‏گويد كه ما آزادى مى‏خواهيم، ما چه مى‏خواهيم، در مقابلش اينطور كشتار مى‏كنند. يك آدم جانى را نمى‏خواهند، مى‏گويند نمى‏خواهيم، باز با مسلسل مى‏گويند نه حتماً بايد بخواهيد. سلطنتى كه بايد اگر صحيحش هم باشد (صحيح كه نيست، اگر صحيحش هم باشد) به حسب قانون بايد ملت اعطاء كند، ملت مى‏گويد نه، حالا با سرنيزه مى‏گويند بايد بگويى آرى.

    قيام براى خدا پشتوانه‏اى الهى دارد

    ماها بايد خودمان را بسازيم يعنى توجه كنيم به اينكه بزرگ‏هاى ما، پيشواهاى ما چه كرده‏اند، براى اسلام چه كرده‏اند، براى مسلمين چه كرده‏اند، چه مى‏خواستند بكنند. پيغمبر اكرم كه سيزده سال در مكه رنج كشيد، حبس بود، زجر كشيد، توهين شد، هزار جور فشار بود، در آنجا صبر كرد، صبر كرد و دعوت كرد اشخاصى را، بعد هم كه ملاحظه فرمود كه نمى‏شود در آن جا كار را پيش برد هجرت كردند به مدينه. در آنجا خوب، افرادشان يكسرى آمدند جمع شدند، ده سال هم كه در آنجا بودند تمام همشان بر اين بود كه با اين قلدرها جنگ بكنند و اينهايى كه ظالم بودند، اينهائى كه منافع ملتها را مى‏خواستند بخورند، با اينها جنگ كرد تا اينها را آن مقدارى كه شد ساقط كرد ولى صبر مى‏كرد. اين مسلمين كه در آنوقت جنگ مى‏كردند، جنگ‏هايشان جنگ‏هايى بود كه وقتى انسان تاريخ را مى‏بيند تعجب مى‏كند چطور اينها با اين عدد كم آنطور شهامت داشتند.

    در يكى از جنگها يكى از صاحب منصب‏ها گفت كه در آن طلايه جنگ كه پيشقدم‏هايشان بودند، پيشقراول‏ها بودند، شصت هزار نفر بودند، گفت كه ما سى نفر مى‏شويم، يكى من، بيست و نه نفر ديگر با من همراهى كنيد تا برويم سراغ اينها، ما سى نفرى اين شصت هزار را بزنيم تا بفهمند. هشتصد هزار نفر هم اصل اردوى روم بود، گفتند: آخر با سى نفر نمى‏شود. بالاخره باز چك و چاك كردند تا حاضرش كردند كه شصت نفر باشند، براى هر هزار نفر يك نفر رفتند و شكستند، شبيخون زدند و شكستند براى اينكه قوه داشتند، يك قوه‏اى بود در آنها، قوه اعتقاد به خدا. اعتقاد به خدا پيدا

    صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 18

    بكنيد قوه پيدا مى‏كنيد. اگر چنانچه ما پشتوانه‏مان عبارت از خدا باشد ديگر ترس ندارد، اگر براى دنيا باشد بايد خيلى هم بترسيم. خوب، براى دنيا مى‏خواهم دست بياورم، چرا دنيايم را بدهم براى دنيا؟ آن كسى كه جوانش را مى‏دهد، اگر پشتوانه‏اش خدا باشد چيزى از جيبش نرفته براى اينكه رضاى خدا را به دست آورده، زندگى بالاتر پيدا كرده. آن كسى كه جانش را مى‏دهد، اگر براى خدا باشد، پشتوانه‏اش خدا باشد از جيبش چيزى نرفته اما اگر دنيا باشد اين حياتش داده است، تمام شد، تمام شد نه اينكه تمام شد، نخير اگر چنانچه براى دنيا باشد، آنجا برايش چيزهاى ديگر هم هست.

    جديت كنيد كه كارهايتان براى خدا باشد، قيامتان لله باشد (اعظكم بواحده ان تقوموالله مثنى و فرادى) موعظه يك موعظه است، يك موعظه، مى‏فرمايد كه به آنها بگو كه يك موعظه من دارم يعنى خدا يك موعظه دارد به شما، اين است كه قيام كنيد براى خدا، قيامتان براى خدا باشد، نه قيامتان براى پيدا كردن يك عنوانى - نمى‏دانم يك جاهى، يك مقامى يا يك پولى، يك چه، نه اينطور نباشد. اگر قيام براى خدا باشد، پشتوانه خدا باشد يك طمانينه‏اى در نفس پيدا مى‏شود كه ديگر شكست توى آن نيست، يك حالت نفسانى در انسان پيدا مى‏شود براى اينكه به يك قدرت لايزال متصل شده است. آن كسى كه براى تبعيت از ذات مقدس حق تعالى حركت مى‏كند، اين مثل يك قطره‏اى كه پشتوانه‏اش دريا، درياى غيرمتناهى، ماها چيزى نيستيم خودمان، قطره، از قطره هم كوچكتر هستيم اما اگر چنانچه متصل بشويم به آن دريا، درياى غير متناهى، حكم همان دريا را پيدا مى‏كنيم.(و ما رميت اذ رميت و لكن الله رمى) خدا به پيغمبر مى‏فرمايد كه تو آن وقتى تير انداختى، تير تو انداختى لكن تو نينداختى خدا انداخت يعنى دست تو دست خداست، البته تيرانداختن تو تير انداخنن خداست براى اينكه تو خودت را متصل كردى به او تو ديگر خودت چيزى نيستى، هر چه هست اوست، وقتى هر چه هست او باشد ديگر (ماريت اذرميت). (رميت) لكن (مارميت) تو انداختى و تو نينداختى. تو انداختى، خوب به حسب صورت من انداختم اما اين دست، دست خدا بوده است. آنهايى كه با تو بيعت كردند (انما يبايعون الله) بيعت با او بيعت با خداست براى اينكه متصل شده به يك قدرت لايزال، متصل شده به خدا، حالا كه اينطور شده است كه دست او را با آن بيعت مى‏كنند، خداى تبارك و تعالى مى‏فرمايد كه: آنهايى كه با تو بيعت كردند با خدا بيعت كردند، با همين دست با خدا بيعت مى‏شود براى اينكه اين دست ديگر دست خود نيست اين دست، دست اوست. خوب البته اين يك مقامى است كه براى من و شما ميسور نيست اما براى خدا كاركردن كه ميسور است و يك وقت همه چيز نمى‏بيند مگر خدا، حركت نمى‏كند مگر لله، اراده نمى‏كند مگر آن اراده خدا باشد، سير نمى‏كند مگر سير الله باشد، راه، راه اوست نه خودش، خودش هيچ، خودش هيچ، همه او، خودش را از بين مى‏برد، جاى او يك قدرت لايزال مى‏نشيند. يك وقت اينطور است اين (مارميت اذرميت ولكن الله رمى) يا يك مرتبه‏اى بالاتر از اين هم هست. يك وقت نه، اينطور نيست لكن باز براى خداست. شما براى خدا قيام مى‏كنيد. شما نهضت‏تان براى خداست، براى اين است كه احكام خدا جريان پيدا بكند. مقصد نداريد كه حالا به يك نوايى برسيد و در اينجا يك مثلاً فرصت طلبى باشد حالا به يك نوايى

    صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 19

    برسيد، اين نيست لكن مى‏بينيد كه دين خدا در معرض خطر است، بندگان خدا كه خدا عنايت به آنها دارد، بندگان خدا در معرض خطر هستند، بندگان خدا در عذاب هستند از دست يك ظالم، شما براى نجات بندگان خدا، نه نجات عمو و پسر عمو، نجات بندگان خدا، بندگان خدا الان در عذاب هستند، الان در معرض خطر هستند، شما كمك كنيد به آنها، به كمك تبليغاتى در اينجا، الان مى‏توانيد تبليغات بكنيد، مصاحبه بكنيد، اگر هر كدام مى‏توانيد، مصاحبه مطبوعاتى بكنيد، مسايل ايران را بگوييد اما نظرتان، پشتوانه‏تان خدا باشد، براى خدا قيام كنيد. يك نفرى هم كه باشيد قيامتان قيام‏لله وقتى باشد، قيام براى خدا باشد، آنوقت ارزش دارد يعنى ارزش الهى دارد، فرادى باشد يا مثنى (انما اعظكم بواحده ان تقوموا لله مثنى و فرادى) خودتان را متصل كنيد به آن درياى لايزال و كارهايتان را كارهاى الهى كنيد، توجه به احكام خداى تبارك و تعالى داشته باشيد. اين نهضت‏ها براى اين است كه احكام خدا جارى بشود. اينهمه نهضتى كه هست كه حالا سال است كه نهضت شده است، اين براى اين است كه حكم خدا در دنيا جارى بشود، حكم شيطان از اين دنيا بيرون برود. در ايران حكم شيطان جارى است، مى‏خواهند حكم خدا جارى باشد. شما كوشش كنيد كه در خودتان احكام خدا را جارى كنيد، تعبد داشته باشيد، اعمالى كه خداى تبارك و تعالى فرموده است انجام بدهيد، خودتان را الهى كنيد. يعنى تابع، چون و چرا ندارد، فرموده است بكن، مى‏كنيم. خداست، فرموده است بكن، مى‏كنم. چرا؟ به من ربطى ندارد، (چرا) مال اين است كه يك كسى عادى باشد آدم نداند كه صحيح است يا نه، (چرا) مى‏گويد. شما وقتى پيش يك طبيبى كه تشخيص داديد طبيب است، وقتى مى‏گويد فلان كار را بكن، نمى‏گويى (چرا) نسخه كه مى‏دهد نمى‏گويى (چرا) با اينكه طبيب است و يك بشر است.

    خودتان را بسازيد تا بتوانيد قيام كنيد

    بايد خودتان را بسازيد تا بتوانيد قيام كنيد. خود ساختن به اينكه تبعيت از احكام خدا كنيد، هر چه فرموده است اطاعت كن، هر چه فرمود نه، نه. هر چه فرمود آره، آره. وقتى اينطور شد، يك مرتبه، يك مرتبتى دارد.يك مرتبه‏اى كه از براى انسان بايد باشد.اگر اين فرد اينطور بشود كه هر چه فرمود نه، نه و هر چه فرمود آره، آره شد و اين تابع اراده حق تعالى شد كه هر چه فرموده است مى‏كنم، هر چه فرموده‏است نكن، نمى‏كنم، اين از انسانيت يك مرتبه پيدا شده است، مراتب ديگر هم زياد هست و اگر اين مرتبه از انسانيت هم پيدا شد كه من كارم كارى شد كه براى خدا اين كار را مى‏كنم، شكست ديگر در آن نيست، كارهائى كه براى خداست شكست در آن نيست.

    ايرانى‏ها اگر غير مسلح براى خدا قيام كردند شكست در آن نيست يعنى اگر چنانچه اين مرد ادامه ظلم خودش را هم تا آخر بدهد و ما موفق نشويم به اينكه او را خلعش كنيم از اين سلاح باطل، باز هم ما غم نداريم براى اينكه ما اطاعت خدا كرديم، چون اطاعت، اطاعت خدا بوده است شكست بخوريم اطاعت الله است. پيغمبر(ص) در بعضى جنگ شكست خورد، شكست خورد در بعضى جنگ‏ها. حضرت امير در جنگ با معاويه شكست خورد، حضرت سيدالشهدا را كشتند، اما

    صحيفه نور، جلد چهارم، صفحه 20

    اطاعت خدا بود، براى خدا بود، تمام حيثيت براى او بود از اين جهت، هيچ شكستى در كار نبود، اطاعت كرد، تمام شد با اينكه خوب شكست هم داد همه را، همه سلطنت معاويه و اينها را، به هم زد همه اوضاع را، تا حالا هم الان هست.

    ان شاءالله همه‏تان موفق باشيد و همه‏تان به اين نهضت كمك بكنيد لله تعالى.

    والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

صفحه 23 از 208 نخستنخست ... 131920212223242526273373123 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/