صفحه 18 از 208 نخستنخست ... 81415161718192021222868118 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 171 تا 180 , از مجموع 2079

موضوع: صحيفه نور

  1. #171
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور، جلد سوم، صفحه 59

    تاريخ: 17/8/57

    بيانات امام خمينى در مورد توبه و تعهدات دروغين شاه براى دوام سلطنت

    تشبثات فريبنده شاه براى اغفال مردم‏

    اعوذبالله من الشيطان الرجيم

    بسم الله الرحمن الرحيم

    آقايان شعار مى‏دادند كه مى‏كشيم دشمن خونخوار تو، اين دشمن خونخوار من فقط نيست، اينها، اين آدم و پدرش پنجاه سال است كه دشمن خونخوار ملت است، دشمن خونخوار استقلال كشور ماست، دشمن خونخوار آزادى ملت ماست، دشمن خونخوار مخازن سرشار ملت ماست، دشمن خونخوار فرهنگ ماست، دشمن خونخوار اقتصاد ماست، دشمن خونخوار نظامى ما و ارتش ماست، دشمن خونخوار همه اقشار ملت، دشمن خونخوار اسلام است، دشمن خونخوار علماء اسلام است، دشمن خونخوار فرزندان اسلام و ايران است.

    حالا كه ملت ما توجه پيدا كرده به اين دشمنى و اين نهضت عظيم اسلامى برپا شده است، ايشان تشبثات مختلفى مى‏كنند. تا قبل از اين شكوفائى نهضت، ايشان از دو راه تشبثاتى كرد كه راه بزرگش عبارت از اين حرف‏هايى كه ميزد و خطابه‏هائى كه مى‏خواند و اين مطالبى كه در كتابى كه برايش تهيه كرده بودند، مثل كتاب ماموريت براى وطنم و كتاب ديگرش كه اينها را ديگران نوشته بودند به اسم ايشان و ايشان هم اين را منتشر كردند و از اين راه تبليغات كه ايران به واسطه ايشان، به واسطه اعليحضرت آريامهر به كجا رسيده است، ديگر آمريكا مثل پدربزرگ ما نيست كه ما از او اطاعت كنيم، ديگر دست اجانب را ما قطع كرديم از اين مملكت، نه شوروى ديگر جرات دارد كه به ما دست درازى كند و نه آمريكا قدرت دارد كه به ما تعدى كند و اين حرف‏هائى كه در كتاب‏هايش و هر جا پيش مى‏آمد، از اين حرف‏ها الى ماشاءالله داشت كه كتاب‏هايش هم كه ملاحظه كرديد چه مسائلى در آن هست، تمدن بزرگ و اين مسائل.

    و تشبث ديگرش هم به زور بود و ساواك و نظامى و تسلط پاسبان و نظامى و ساواك و اينها به جان و مال مردم تا قبل از اين شكوفائى نهضت بوده. وقتى كه از پيش از يك سال شكوفائى پيدا كرد اين نهضت و گسترش پيدا كرد در تمام ايران و هر روز هم گسترشش زيادتر مى‏شود و انشاء الله تا آخر هم اين گسترش و اين نهضت هست، در اين برهه از زمان كه اين گسترش پيدا شد، ايشان مختلف تشبث كرد و پناهگاه پيدا كرد. يك وقتى با پيش آوردن دولت آشتى و اينكه اين دولت آشتى آمده است

    صحيفه نور، جلد سوم، صفحه 60

    كه بر طبق مرام ملت عمل كند، خواست‏هاى ملت را به ملت بدهد، بعضى كارهاى بچگانه هم كردند. آن همه مراكز فساد در ايران موجود است و مورد پشتيبانى خود شاه و دستگاهش هست، آنوقت: (قمارخانه‏ها را ما بستيم يا مثلاً تغيير تاريخ داديم)، براى خاطر اينكه مردم را اغفال كنند، بعد كه ديدند كه مردم اغفال نشدند و صداى مردم باز هست و همين مانورى كه داده بودند مردم روشن كردند و برخلاف آن تظاهرات كردند، متشبث شد به حكومت نظامى، در عين حالى كه دولت، دولت آشتى بود، حكومت، حكومت نظامى و آنطور قتل‏هايى كه همه ميدانيد و آنطور كشتارهايى كه همه مى‏دانيد. اول، حكومت آشتى، دولت آشتى، دنبال او وقتى اين نشد سرنيزه و حكومت نظامى. لكن مردم مملكت ما، كشور ما به اين هم اعتنا نكردند. اين تحولى كه در روحيه جامعه ما پيدا شده است كه نظير در هيچ جا ندارد، در خود تاريخ ايران همچو نظيرى از براى آن نيست، اين نحو تحول روحى از براى جامعه‏اى آن هم تحول فراگير كه همه اطراف مملكت را فرا گرفته است، حكومت نظامى كه از قوانينش اين است كه، يا از اعلاميه‏هايشان اين است كه بيش از دو نفر حق ندارند با هم اجتماع كنند، جمعيت‏هاى دويست هزار نفرى، سيصد هزار نفرى، نيم ميليون نفرى در همان مراكز حكومت نظامى بيرون مى‏آمدند و حركت مى‏كردند و مرگ بر شاه مى‏گفتند.

    توبه نامه‏اى همراه چماق‏

    اينها ديدند كه از راه حكومت نظامى هم كار انجام نگرفت، اين دفعه كه چند روز پيش باشد، اينها با هر دو حربه پيش آمدند يعنى شاه يك دستش توبه نامه بود، يك دستش چماق. اين توطئه بود، من اينطور حدس مى‏زنم و همين بوده است كه اينها اين اجتماع مثلث يا مربع را كه كردند در پيش شاه، قرارشان بر اين شد كه شاه بيايد و حرف‏هاى آدم توبه كار را بزند و هى در پيشگاه ملت تعهد بدهد (من متعهد مى‏شوم به اينكه اين اشتباهات را ديگر تكرار نكنم، تا حالا اشتباهاتى شد و من متعهد مى‏شوم ملتزم ميشوم در پيشگاه ملت كه ديگر تكرار نشود اين كارها و اين اشتباهات) و بعد هم به طايفه طايفه از ملت روآورد، به روحانيون، به مراجع عظام (به تعبير او) و علماء اعلام كه من از شما تقاضا دارم كه مردم را هدايت كنيد، مردم آرام بنيشينند و من ديگر بنا دارم به اين كه از اين به بعد يك انتخابات آزادى، يك ملت آزادى، آزادى به همه معنا بدهم و شما مردم را آرام كنيد و به سياسيون رو آورد و تقاضا كرد كه شما هم كمك كنيد در اينكه مردم ديگر اينطور كارها را نكنند و ما آزادى مى‏دهيم، انتخابات آزاد، مجلس صحيح و ديگر از اين كارهائى كه پيشتر شده است و آن اشبتاهات نمى‏كنيم و بعد هم رو به جوان‏ها آورد كه شما از اين ملت هستيد و چه و بعد هم رو به پدر و مادر جوان‏ها كه نگذاريد جوان‏هايتان بيايند تو خيابان‏ها و اين كارها را بكنند و به همه اقشار ملت ايشان رو آوردند و اعتراف كردند در محضر ملت و راديو هم از قرارى كه گفتند در همه برنامه‏هايش اين جد عظيم كرده است و اين توبه نامه را خوانده است.

    صحيفه نور، جلد سوم، صفحه 61

    اعترافات شاه حربه‏اى براى به دست گيرى يك سلطنت آرام‏

    و اين اقرار به اين است كه تا حالا من اين كارهايى كه كرده‏ام اشتباه بود، اقرار به اين است كه من جرم مرتكب شده‏ام در حضور ملت ايشان اقرار كرده است به اينكه من تا حالا آزادى را از ملت سلب كرده بودم و حالا مى‏خواهم كه اين آزادى را از اين اشتباه دست بردارم و فهميدم كه اين كار اشتباهى بوده است و مى‏خواهم دست بردارم. اقرار به اين است كه مجلس ملى تا حالا نبوده است و مجلس سرنيزه‏اى بوده است و من اين را هم اشتباه كرده بودم، انتخابات ديگر آزاد است، آزاد مى‏شود. اقرار به اين است كه اين قتل و غارت‏هايى كه توسط مامورين من و اينهايى كه از ساواك و غيره شد من به ايشان امر كردم كه بكشيد و بزنيد، اين اشتباهى بوده است و من از اين به بعد اين كار را نمى‏كنم. اقرار به اين است كه اين حبس‏هايى كه ما كرديم و اين علما و سياسيون و ساير طبقات را به حبس برديم و ده سال، پانزده سال، كمتر، بيشتر اينها در حبس بوده‏اند، اين يك اشتباهى بوده است كه خوب بود نشود ولى خوب، شد لكن ديگر تكرار نمى‏شود و ما از اين به بعد از اين كارها نمى‏كنيم . شما هم بيائيد دست برداريد و من همان سلطان باشم و شما رعيت باشيد، شما آرام باشيد كه من يك سلطنت آرامى، دلخواهى بكنم و من هم قول مى‏دهم و التزام مى‏دهم و ضمانت مى‏دهم كه ديگر از اين كارها نكنم. اين آن دستى است كه توبه نامه را دارد.

    كشتار مردم، همزمان با توبه نامه

    قرار اين بود كه ايشان بيايند در محضر ملت و اين حرف‏ها را بزنند، دنبال او نخست وزير هم همين حرف‏ها را تكرار كرده بود و هر دو مى‏گفتند كه اى ملت بيائيد (به طبقات ملت كه قيام كرده‏اند) بيائيد همه‏مان به فكر ايران باشيم، در انديشه ايران باشيم، بياييد دست از اين كارها برداريد كه ما همه در انديشه ايران باشيم. اين آن دست توبه‏اى است كه در يك دستش توبه نامه بود، مصادف با همين توبه نامه يك دست ديگرى هم بلند كرد و با شدت شروع كردند به آدمكشى، با شدت هر چه تمامتر الان در ايران مشغولند، همين حالا، الان. ماامروز صبح از قم‏اطلاع داريم كه گفتند تا كنون قم اينطور نبوده است، اينگونه انقلابى كه امروز در قم هست وآتش گرفته است و آتش سوزى و تفنگ و فساد، آن كسى كه تلفن كرده بود به اينجا گفته بود كه قم تا كنون يك همچنين چيزى به خودش نديده بود من حالا ديگراطلاع از جاهاى ديگر ندارم لكن اينطور هست مساله، زنجان هم كه مى‏گويند همين مسائل هست و شدت دارد.

    ملت فريب توبه شاه را نخواهد خورد

    اين يك دست را اينطور گرفته است، وقتى آنجا نگاه مى‏شود (آقا استغفرالله من توبه كردم، غلط كردم) يك دست را هم اينطور گرفته، شمشير را دارد مى‏زند به سر و كله مردم. خوب مردم باور كنند؟ اگر باز دنبال اين مطلب نظامى نبود در كار و حكومت نظامى نبود و مثلاً -يك- به خيال‏

    صحيفه نور، جلد سوم، صفحه 62

    خودشان يك حكومت ملى بود، باز احتمال اين مى‏رفت كه چند نفر آدم بى‏اطلاع از عمق اشياء باور كنند. البته آنهائى كه مطالعه كردند درباره روحيه اين شخص و ديده‏اند كه 30 سال، بيست و چند سال اين چكاره بوده است و اين تبديل لباس‏ها را از او ديده‏اند، تبديل چهره‏ها را او ديده‏اند كه يك وقت به يك چهره عابد زاهد در مى‏آيد و دنبالش آن چهره‏اى كه پنج پنج مى‏گيرد، اينها ديده‏اند مردم اين را. آنهايى كه اطلاع دارند از مسائل، كه تو هر چيزى بگوئى باور نمى‏كنند، اگر لااقل با يك دست آمده بودى بيرون و همان قضيه عذرخواهى در پيشگاه ملت و توبه نامه، احتمال مى‏رفت كه يك دسته مثلاً مردمى كه سطحى نگاه ميكنند، اينها باورشان بيايد، خوب اين هم براى تو يك چيزى بود كه يك دسته سطحى نظر كن باورشان بيايد مطلب را، اگر آن دسته بگذارند كه اينها تفكر غلطى بكنند. لكن تو هر دو را با هم اجرا كردى اين ناشيگرى است. يا آنهايى كه دارند تعليم مى‏دهند اين مسائل را غرض دارند با اين مردك و مى‏خواهند كلكش را بكنند منتهى مستقيماً نمى‏خواهند اين كار را انجام بدهند مى‏خواهند به غير مستقيم اين كار را انجام بدهند كه به مردم بفهمانند كه آقا توبه اين آقا اين است، اين توبه‏اى كه دارد مى‏كند و در پيشگاه ملت عذر تقصير مى‏خواهد و التزام مى‏دهد و ضمانت مى‏كند، اين الان كه توى زبانش التزام و ضمانت است زير عبايش تفنگ است، اين را ملت باورش بيايد؟ كدام ملت، كدام احمق باورش مى‏آيد اين را؟ چه كسى اين مطلب را باورش مى‏آيد؟ آنها هم كه مطالعه در حال شما نكرده‏اند، آخر باورشان مى‏آيد يك همچنين مطلبى كه با هم تو اين كار را دارى انجام مى‏دهى ؟ كسى احتمال مى‏دهد كه نظامى بدون اينكه شاه امر بكند آدم بكشد؟ نظامى به روى مردم آتش روشن كند بدون اينكه امر مستقيم شاه در اين مساله باشد؟! اينها در اين جلسه‏اى كه داشتند فكر عليلشان به اين منتهى شد كه بياييد يك كارى بكنيم كه اعليحضرت را مصون نگه داريم و بگوئيم كه آقا توبه كار است لكن نظامى خودش كار خودش را انجام بدهد، يعنى‏نظامى‏ها هستند كه اين را انجام مى‏دهند نه شاه و جورى اينها ترتيب آن را دادند كه خود مطلب، متن قضيه مطلب را روشن كرد كه چه هست، همان قضيه دم خروس است. متن قضيه معلوم بود كه اين يك صورت سازى است و به نظر انسان مى‏رسد كه اينهايى كه اين مطلب را تنظيم كرده‏اند با اينكه از آن طرف ديدند كه رياكارى‏ها به جائى نرسيد، حكومت نظامى و سرنيزه هم به جائى نرسيد، كلا" ضم اين دو تا، ضم شى به لاشى است، ضم هيچى به هيچى است، آن به جائى نرسيد، اين هم به جائى نرسيد، خوب دوتايش هم همين است ديگر به جايى نمى‏رسد. اينها در عين حالى كه اين معنا را ديدند اين طرح را دادند كه مردم در خود طرح بفهمند كه مساله اين نيست كه ايشان مى‏گويد من توبه كردم و اينكه يك انتخابات آزادى و يك عرض مى‏كنم مملكت صحيحى و مستقلى و آزادى بعد از اين من تحويل مى‏دهم، همين حالايى كه دارد مى‏گويد استغفرالله التوبه، همين حالا مسلسل‏هاى او باامر او دارد مردم را مى‏كشد، همين حالا كه التوبه او باز قلمش خشك نشده است، قم را به آتش زدند و زنجان را به آتش زدند، ساير مملكت هم حتماًاين چيزها هست كه ما لابد تا عصرى يا شبى اطلاع پيدا مى‏كنيم. نمى‏شود اين مردم را ديگر بازى داد، فكرى ديگر بايد بكنند اينها.

    صحيفه نور، جلد سوم، صفحه 63

    اگر اين طرح از ابرقدرت‏هاست بسيار احمقانه است، اگر از خود دستگاه هم هست، كه توى آن احمق هست، آدم ناقلا هم هست. اگر احمق‏ها تنظيم كرده باشند كه احمقانه است، اگر اين آدم‏هاى چيز فهم تنظيم كرده باشند، بر ضد او مى‏خواهند تنظيم بكنند. آنها هم با ملت معلوم مى‏شود همراهند، مى‏خواهند مردم را بيدار كنند كه اى مردم! بدانيد كه توبه اين آقا حمله است، نه مرگ است. توبه گرگ را مى‏گويند مرگ است اما توبه ايشان حمله است.

    طلب عفو شاه از ملت، با وجود جنايات جبران ناپذير

    با اين وضع چطور ممكن است كه يك بن بستى كه الان هست اين برداشته بشود و يك مل

  2. #172
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور، جلد سوم، صفحه 71

    تاريخ: 17/8/57

    مصاحبه امام خمينى با راديو تلويزيون ژاپن

    سؤال: دولت جديد نظامى در ايران سر كار آمده، آيا فكر مى‏كنيد تغييرى در وضع داده خواهد شد و مانعى براى پيروزى دوستان شما در آنجا خواهد بود؟

    جواب: دولت جديد چيز تازه‏اى نياورده، ايران مدت‏هاست با حكومت نظامى اداره مى‏شود و حالا هم نخست وزير نظامى است و وضع جديدى پيش نمى‏آيد و مردم به مقاومت خود ادامه مى‏دهند و شكست دستگاه قطعى‏تر شده است.

    سؤال: الان يك اتحاد جديد بين تمام نيروهاى مخالف در ايران بوجود آمده است، از يك طرف در راس مسلمانان شيعه شما هستيد و بخشى هم چپ‏هاى افراطى هستند، آيا فكر نمى‏كنيد كه در آينده موجب مشكلات داخلى بشود؟

    جواب: خير، چپ‏ها تعداد بسيار قليلى هستند. در ايران 35 ميليون مسلمان هستند كه همه در خيابان‏ها از اسلام داد مى‏زنند، چه كسانى در مقابل اين 35 ميليون آگاه و معتقد مى‏توانند بايستند. ما از اين جهت هيچ مشكلى كه قابل حل نباشد، نداريم.

    سؤال: بعد از كار افتادن شاه، تصميم شما و نظر شما در مورد دولت‏هاى آينده چيست؟ و بخصوص موضع شما راجع به نفت؟

    جواب:دولت آينده،دولت مستقل و بدون اتكاء به ساير دول مى‏باشد و برنامه اين است كه نفوذ دولت‏ها و ابر قدرتها را از ايران قطع كنيم و نفت را كه مال ملت است در اختيار خود ملت بگذاريم و به كسانى مى‏فروشيم كه ارز به ما بدهند. ما نمى‏خواهيم نفت را نگه داريم، ما مى‏خواهيم نفت را به كسانى كه مشترى هستند بفروشيم و هر مشترى بهترى كه يافتيم به او مى‏فروشيم و هرگز اجازه نمى‏دهيم آهنپاره به جاى پول به ما تحميل كنند.

    
    previos page menu page next page
    

  3. #173
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور، جلد سوم، صفحه 72

    تاريخ: 17/8/57

    مصاحبه امام خمينى با تلويزيون D.R.A آلمان

    سؤال: حضرت آيت الله! شرايط شما براى يك دولت مورد قبول چيست؟ و همين طور هدف‏هاى شما براى اينكه جامعه ايرانى را از وضع كنونى به جامعه مورد قبول خودتان تبديل كنيد، چيست؟ و آينده سلسله پهلوى را چه جور پيش بينى مى‏كنيد؟

    جواب: اما در مورد سلسله پهلوى، اصولاً ما هيچ شرطى را در حكومت شاه با تبديل حكومت او به حكومتى ديگر در سلسله او نخواهيم پذيرفت. با رفتن سلسله پهلوى، يك نظام جمهورى اسلامى مترقى پيش مى‏آيد كه در اين نظام به اتكاء ملت، سرنوشت ايران معلوم و دولت تعيين مى‏شود.

    سؤال: منتقدين خارجى چنين تصور كرده و بيان مى‏كنند كه اگر حضرتعالى در مسائل سياسى ايران نفوذ پيدا كنيد پيشرفت‏هائى كه در زمينه مدرنيزه كردن جامعه بوجود آمده از بين خواهد رفت. اگر اين درست نيست، لطفاً نظرتان را بفرمائيد.

    جواب: تاكنون كه پيشرفت‏هائى در ايران نشده است. آنچه انجام گرفته به شكل پيشرفت است و در واقع جز تخريب بيش نيست. اگر حكومت به دست ملت بيفتد، آنها در مصالح خودشان كوشا خواهند بود و آنگاه انشاءالله سريعاً پيشرفت حاصل مى‏گردد.

    سؤال: در صورت تغييرات شديد در ايران، چه نتايجى براى كشورهاى اروپاى غربى بويژه آلمان غربى بوجود خواهد آورد، بخصوص در زمينه نفت؟

    جواب: نتايج بدى به بار نخواهد آورد. با همه دولى كه به احترام با ما رفتار كنند، ما نيز با آنها به احترام متقابل رفتار خواهيم كرد و نفت را پس از آنكه در اختيار ما باشد و كسى در آن دخالت نكند، به مشتريان خود خواهيم فروخت و پول آن را خرج خود ملت مى‏كنيم.

    صحيفه نور، جلد سوم، صفحه 73

    سؤال: با آمريكائى‏هائى كه در كشور شما هستند چه خواهيد كرد؟ و همچنين آيا از نفوذ شوروى‏ها در كشور خود نگران نيستيد؟

    جواب: آمريكائى‏هائى كه به ضرر ما در ايران هستند، آنها را تحمل نخواهيم كرد. اما كسانى كه به ضرر ما نيستند، مثل ساير خارجى‏ها در آنجا زندگى خواهند كرد. ما از نفوذ شوروى به هيچ وجه باكى نداريم و نمى‏ترسيم زيرا جامعه ما اجازه چنين نفوذى را به آنان نمى‏دهد.

    سؤال: نظرتان درباره اوضاع كلى كشور و حكومت نظامى جديد چيست؟

    جواب: حكومت نظامى جديد همزمان با نطق شاه، يكى براى اغفال و ديگرى براى سركوبى ملت است. نه آن اغفال اثرى دارد و نه اين سركوبى مردم. همه بپاخاسته و حق مشروع خودشان را مطالبه مى‏كنند و اين قيام تا اينكه مردم حق خود را گرفته و اين سلسله را منقرض كنند، ادامه دارد.

    سؤال: براى سرنگونى رژيم شاهنشاهى فعلى چه برنامه‏ها و تصميماتى در نظر داريد؟

    جواب: فعلاً اعتصابات، تظاهرات و هر چه سريعتر كردن دامنه اعتصابات مورد نظر است، اگر پيشرفت نكرد، نظر ما متناسب با آن شرايط تغيير خواهد كرد.

    
    previos page menu page next page
    

  4. #174
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور، جلد سوم، صفحه 74

    تاريخ: 17/8/57

    مصاحبه امام خمينى با هفته‏نامه انگليسى ساندى تلگراف

    سؤال: آيا اگر هم مخالفين شاه با هم متحداً عليه شاه فشار بياورند، آيا امكان پذير نيست كه اوضاع ايران بدون دست زدن به جهاد مسلحانه حل شود؟ اگر نيست، چه گروه از مردم اعم از كارگران، سربازان، محصلين، كشاورزان و... را مى‏توان در اين جهاد مسلحانه به حساب آورد؟

    جواب: ما اميدواريم مسائل ايران بدون قيام مسلحانه، با همين نهضتى كه اكنون تمام اقشار ايران را فرا گرفته است و با همين فشارهائى كه ملت بر شاه وارد مى‏كند حل شود، اگر چنانچه حل نشد و يا احتياجى به قيام مسلحانه پيدا شد، تمام اقشار ملت در آن شركت خواهند كرد و يك طبقه معينى در آن انحصار نخواهد داشت

    
    previos page menu page next page
    

  5. #175
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور، جلد سوم، صفحه 75

    تاريخ: 17/8/1357

    مصاحبه امام خمينى با خبرگزارى آمريكائى يونايتدپرس

    سؤال: آيا فكر مى‏كنيد كه موقعيت ايران با انتصاب دولت نظام بهبود خواهد يافت؟

    جواب: هرگز، آنچه مسلم است سرنگونى رژيم را سريعتر مى‏گرداند

    سؤال: آيا از اينكه مقامات دولتى از جمله رئيس ساواك، به خاطر فساد بازداشت شده‏اند خوشحاليد؟

    جواب: اين دستگيرى‏ها براى تبرئه شاه از يك عمر خيانت است و ملت آگاه ايران ديگر فريب اين خيمه شب بازى‏هارا نمى‏خورد.

    سؤال: آيا ميل داريد كه در راس يك جمهورى اسلامى به خدمت پردازيد؟ آيا خود به انجام امور روزمره حكومتى مى‏پردازيد يا يك نخست وزير را براى انجام آن انتصاب خواهيد كرد؟

    جواب: كراراً گفته‏ام نه ميل و رغبت من، نه سن و موقعيت من اجازه چنين چيزى را مى‏دهد. نمانيدگان منتخب مردم، هيئت دولت را انتخاب خواهند كرد.

    سؤال: آيا جمهورى اسلامى شما اجازه خواهد داد تا مذاهب ديگر به طور آزاد و آشكار به انجام امور مذهبى‏شان بپردازند؟

    جواب: بله، تمام اقليت‏هاى مذهبى در حكومت اسلامى مى‏توانند به كليه فرائض مذهب خود آزادنه عمل نمايند و حكومت اسلامى موظف است از حقوق آنان به بهترين وجه حفاظت كند.

    سؤال: آيا شما نظر بر اين داريد تا دولت نظامى و شاه را خلع نمائيد؟

    صحيفه نور، جلد سوم، صفحه 76

    جواب: سرنگونى شاه خواست ملت ايران است و دولت نظامى نماينده ملت نخواهد بود.

    سؤال: اگر شاه خلع يد شود، با او چه خواهيد كرد؟

    جواب: اگر شاه فرار كند كه از قدرت ما خارج است و در صورتى كه به دست ملت گرفتار شود، او را طبق قوانين و ضوابط اسلامى محاكمه و مجازات مى‏نمائيم.

    
    previos page menu page next page
    

  6. #176
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور، جلد سوم، صفحه 77

    تاريخ: 18/8/57

    بيانات امام خمينى در مورد نيرنگ جديد شاه (دستگيرى شركاى جرم و رهائى زندانيان سياسى)

    دستگيرى شركاى جرم و رهايى زندانيان سياسى، از تشبثات شاه براى بقاى سلطنت

    اعوذبالله من الشيطان الرجيم

    بسم الله الرحمن الرحيم

    از دست و پاهايى كه شاه دارد مى‏زند، يكى هم اين شريك جرم‏هايش است كه اينها را (يك عده‏اش را) گرفته‏اند. در اين حكومت نظامى كه، يعنى دولت نظامى و حكومت نظامى كه به پا كردند، ديدند كه خيلى فايده نكرد، حالا يك راه ديگرى پيش گرفتند و آن آنكه، آنهايى كه تا ديروز با او شريك جرم بودند، بعضى شان 12 سال، 13 سال در همه جناياتى كه شاه كرده است شريك بودند، حالا به عنوان اينكه آن خيانت كرده و جرم كرده، گرفته‏اند. آن شريك را گرفته‏اند كه اين شريك محفوظ بماند.

    گمان كردند كه - مردم - الان همه اذهان مردم متوجهند كه آن شريك‏ها را گرفتند ديگر مساله‏اى نيست و بايد، مردم اجازه بدهند كه شاه باشد. براى اينكه خوب شما ديگر چه مى‏خواهيد؟ شاه از آن طرف آمده است عذرخواهى كرده است كه ببخشيد من اشتباه كرده بودم، بعد از اين هم ديگر من اشتباه نمى‏كنم، از آن طرف هم خوب، زندانى‏هاى سياسى را، خيلى از آنها را رها كرده است، از اهل علم، از افراد سياسى و ساير طبقات، از اين طرف هم يك عده‏اى از اين اشخاصى كه در دولت‏ها بودند و آنها خلاف كرده‏اند - همه را - اين عده را گرفته است و مى‏خواهد كه اينها را محاكمه مثلاً بكند. مى‏گويد شما ملت ايران چرا اينقدر لجاجت مى‏كنيد؟ من بايد باشم!. ديگر شاه از اين بهتر كجا ما پيدا بكنيم كه دزدها راگرفته و سياسى‏ها را رها كرده است زندانى‏ها را رها كرده و قول و قرار هم داده به اينكه بعد از اين ديگر زاهد بشود و عابد و مسلمان؟! ديگر شما چه طلبى از شاه داريد كه در سرتاسر ايران باز اعتصابات مى‏كنيد؟! اين اعتصابات ديگر چيست؟ چرا باز سرتاسر ايران اعتصاب است؟ چرا شركت‏هاى نمى‏دانم هواپيمائى و ديگران، اتوبوس و - اين چيزها - شركت واحد در اعتصاب است؟ خوب، پزشك‏ها چرا اعتصاب كردند؟ بايد پرسيد كه اين مسائل (ما اگر بخواهيم تحليل كنيم اين مسائل را) جرم را زياد مى‏كند يا جرم را قصر مى‏كند؟ شما اين دولت‏هايى كه تشكيل داده‏ايد، همه اينها به دست شما تصويب شده است و اين مجرم‏هايى كه حالا گرفتيد، اينها همه‏شان اينهايى بودند كه در دولت‏هاى شما بودند، شريك جرم شما بودند، شما حالا مى‏گوئيد اينها مجرم

    صحيفه نور، جلد سوم، صفحه 78

    هستند؟ شما اين مجرم‏ها را روى كار آورديد، مى‏گوئيد دزد هستند؟ شما اين دزدهارا روى كار آورده‏ايد. حالا شما يك مجرمى را يا مجرم‏هايى و يك خائن‏هايى را خودتان در دولت‏ها سر كار آورديد و با هم مشتركاً مشغول شديد به چاپيدن اين مملكت و به اذيت كردن اين مردم. حالا اگر دو نفر يا ده نفر با هم شريك شدند و يك جرمى را انجام دادند يا يك خيانتى كردند، بعد يكى از آنها قدرتمندتر بود يك چند نفرى از آنها را فرض كنيم گرفت، اين جرم خودش محتوم است براى اينكه شركاى جرم را گرفته است؟! يا خود اين، اقرار به اين است كه من خيانت كردم اين اشخاص را آوردم روى كار؟ بعضى از اينها كه 12 سال يا بيشتر در مسند نشسته بودند، شما اين 12 سال هيچ اطلاع از حال اين نداشتيد، حالا تازه امروز مطلع شديد؟! هيچ اطلاعى تا چند ماه قبل از اين، از 12، 13 سال پيش از اين تا چند ماه قبل از اين شما هيچ اطلاعى از حال اين آدم كه نخست وزير شما بود و در كارها دخالت داشت و مشاور شما بود و همه كارها را با نظر و فرمان مبارك انجام مى‏داد، شما تا حالا هيچ اطلاع نداشتيد كه اين آدم چكاره است؟! همين دو سه روز مطلع شديد؟! همين چند روز و چند ماه شما مطلع شديد؟! اگر يك آدمى 12، 13 سال مشغول خيانت و مشغول چپاولى بوده و شما اطلاع نداشتيد، شما لياقت اينكه در اين پست باشيد (اگر پستى باشد) شما همچو لياقتى نداريد، آدم نالايقى هستيد. اگر مطلع بوديد، چنانچه هستيد و بوديد، خوب دو نفر شريك جرم بوديد منتها تو شريك بزرگه بودى، او شريك كوچكه بوده، حالا شريك بزرگه اگر شريك كوچكه را گرفت و حبسش كرد، اسباب اين مى‏شود كه ديگر جرمى در كار نباشد؟! يا جرم هست و تو شريك كوچكه را گرفتى، ملت شريك بزرگه را مى‏خواهد.

    غفلت در نهضت، مهلتى است بر پايگيرى قدرت رژيم براى سركوبى ملت

    همان حجتى كه تو دارى بر اينكه اين شريك جرم را گرفتى يا اين شركاى جرم را گرفتى، با همان دليلى كه شما اين شركاى جرم را گرفتيد، به همان دليل ملت از تو مؤاخذه مى‏كنند و مى‏خواهند تو را بگيرند. اين راه مفر است، اينها راه عقلائى نيست كه شما مى‏خواهيد يك راهى درست كنيد كه اين نجات پيدا بكند، اين راه نجات نيست كه. تمام اين حرف‏ها و تمام اين نيرنگ‏ها براى اين است كه خوب احتمال، ولو در صد احتمال يك احتمال، ولو در هزار احتمال يك احتمال اينها احتمال مى‏دهند كه مردم را مثلاً يك بازى بدهند ولو آن طبقه مثلاً متعارف مردم بازى بدهند لكن ما مى‏بينيم كه مردم بازى نمى‏خورند. همين حالا كه هم آن شريك جرم‏ها را گرفته است و هم آن نطق را مكرراً (مى‏گويند) گذاشته است و شنيدند و خوب ما هم شنيديم اين نطق‏ها را و هم نطق آن نخست وزير نظامى و آن نطق را هم ما شنيدم كه ديروز كرد، هم سرنيزه آقايان و همه چيزها، هم حمله به مردم و هم ريختن توى بيمارستان و در بيمارستان را شكستن و توى بيمارستان آدم كشتن و هم حمام قم كه سه نفر را به واسطه گاز خفه كرده‏اند و هم همدان و هم همه جا، باز همان حرف‏ها و همان انقلابات و همان اعتصابات و همان صداها هست و نمى‏شود نباشد. يك ملتى كه بيشتر از پنجاه سال زير دست و پاى

    صحيفه نور، جلد سوم، صفحه 79

    اينها خرد شده است، حالا كه چشم‏هايش را باز كرده و مى‏بيند كه بايد اين مجرم‏ها را با زور و با فشار و با هياهو و با - عرض بكنم - تظاهرات و اعتصابات و اينها شكست داد، همين ملت مى‏داند اين معنا را كه اگر چنانچه يك غفلت كوچكى حالا بكند، يك غفلت بسيار كوچك الان اگر بكند، باز اين مطلب برمى‏گردد به پنجاه سال پيش از اين و ديگر نمى‏تواند اين ملت حتى بعد از پنجاه سال ديگر هم يك همچو نهضتى را ايجاد كند و يك همچو قيامى بكند. خوب، ملت اين را مى‏داند، مى‏داند كه اگر امروز اين تا آن آخر نقطه نرود و تا سرنگونى اين آدم، اين نهضت را ادامه ندهد، بر مى‏گردد به حال رضا شاه و بدتر از او و اين دفعه اگر چنانچه اين قدرت پيدا بكند، ديگر نه بر بچه مهلت مى‏دهد نه بر بزرگ، همه مخالفين خودش را كه همه ملت است، سركوب مى‏كند و هيچ هم مضايقه ندارد ايشان.

    ملت تعهدات شاه را مبنى بر جبران و عذر اشتباهات گذشته باور ندارد

    همچو خيال نكنيد كه يك، بله خيلى مثلاً عدالت اجتماعى، هر چند روز يك دفعه كه منبر مى‏رفت مى‏گفت: (عدالت اجتماعى را من مى‏خواهم چى بكنم، فضاى باز سياسى و عدالت اجتماعى و انتخابات آزاد و تمدن بزرگ و دروازه تمدن بزرگ) و از اين شعرهايى كه صدتايش يك غاز در بازار ايران ديگر ارزش ندارد او پشت سر هم مى‏بافت و حالا هم باز دست برنداشته است. هر وقت صحبت مى‏كند باز از آن حرف‏ها مى‏زند منتها صفحه‏ها مختلف مى‏شود، گاهى وقت‏ها با آن صورت‏ها در مى‏آيد وگاهى وقت‏ها - با، چيز مى‏شود. گاهى وقت‏ها - به بازارى‏ها، وقتى قم آمد، آنجا دست و پايش را هم گم كرده بود. آن وقتها كه قم آمد، يك دفعه كه در همان نزديكى‏هاى 15 خرداد، جلوى 15 خرداد بود، اين آمد قم، گفتند كه وقتى كه وارد شد همچو دست و پايش را گم كرده بود كه بايد از اين راه برود، از توى يك كوچه‏اى شروع كرد رفتن، بعد رفتند گفتند آقا راه اين طرف است بفرمائيد، از اين راه هدايتش كردند آمد و وقتى كه رفت ايستاد در بيرون صحن، ايستاد و صحبت بكند، در حركاتش هم كه مى‏پريد بالا و مى‏پريد پائين، باز مردم يك حرف‏هايى داشتند و رفت ايستاد و بازارى‏هاى متدين قم را به حرف‏هاى نامربوط بست، گفت: (ريشوهاى كذا)، از اين حرف‏هاى نامربوط، به علما كه بدتر از اين گفت: (حيوان نجس) از اين مسائل، همين آقا حالا آمده مقابل ملت و باز توبه مى‏كند و عرض اخلاص مى‏كند به همه طبقات ملت كه ما اشتباهاتى كرديم خوب ديگر از اين به بعد اشتباه نمى‏كنيم.

    خوب اگر اشتباه كردى چرا حالا دوباره مى‏كشى؟ اگر شما تصديق دارى كه اشتباه كردى، از آدمكشى اشتباه بيشتر مى‏شود؟! از جوان‏هاى مردم را كشتن، از زن‏هاى مردم را كشتن ديگر اشتباه بالاتر دارى تو؟! اگر اعتراف دارى كه شما اشتباه كردى و مى‏گويى مى‏خواهم برگردم از اين اشتباه‏ها، ديگر اينها تكرار نمى‏شود، اگر اينطور است خوب برگرد از اشتباه خود، تو كه مى‏گويى مى‏خواهم برگردم از اشتباه، مردم چطور باور كنند؟ تو مى‏گويى اشتباه كردم و الان دارى آدم مى‏كشى. مگر امكان دارد كه نظامى بدون اجازه اين آدم، آدم بكشد؟ چه داعى دارند آنها آدم بكشند براى خاطر يك كسى ديگر؟ تا او

    صحيفه نور، جلد سوم، صفحه 80

    فرمان ندهد و خودشان را لازم الاطاعه ندانند و جرات نكنند تخلف بكنند، آدم نمى‏كشند. تا فرمان ايشان نباشد كسى آدمكشى نمى‏كند و اين اراذلى‏ها را نمى‏كند. فرمان مستقيم اين است كه اينها را وادار مى‏كند به آدمكشى و اينطور چيزها. همين آدمى كه مى‏گويد كه من عذر مى‏خواهم از شما و اشتباه شده و چطور و من تعهد مى‏دهم، ضمانت مى‏دهم به اينكه چه نكنم، خوب يك دفعه ديگر هم ضمانت و تعهد خودت را دادى، اول سلطنت شيطانيت. تو همين تعهدها را دادى و قسم هم خوردى و در مجلس هم رفتى و همه اين كارها را كردى و دنبالش به قول خودت اين اشتباهات را كردى و اين غلطها را، حالا چه شده است كه دوباره آمدى؟ آنوقت باز يك فرجه‏اى شده است مثلاً فرض كنيد ده روز، يك ماه و دو ماه، سه ماه بعدش اين كار را كردى، تو امروز در عين حالى كه مى‏گويى من اشتباه كردم و ديگر من نمى‏كنم از اين كارها و ديگر - عرض مى‏كنم كه - تعهد كردم كه تكرار نشود، در عين حال دارى انجام همين كثافتكارى‏ها را مى‏دهى و همين جنايتكارى‏ها را، آنوقت مردم چطور بپذيرند از تو؟ و - كلام - مثلاً فرض كنيد اگر خداى نخواسته يك عالمى بيايد به مردم بگويد ساكت بشويد، چطور مردم گوش كنند به حرف اين عالم؟ خوب مى‏گويند اين عالم (خيلى خيلى بخواهند تأدب كنند) مى‏گويند اين عالم اشتباه كرده است يا شايد هم بگويند اين آدم دربارى است. خيلى بخواهند ادب كنند مى‏گويند خوب اين آقا آدم ساده‏اى است، آدم صافى است و نفهميده كه اين چه جور جنسى است. ملت نمى‏شود، آقا نمى‏شود ملت را ديگر اينقدر نفهم حساب كرد، يك ملتى كه ايستاده و دارد فرياد مى‏زند و حق مشروع خودش را دارد مطالبه مى‏كند،اين را ديگر نمى‏شود با اين چيزها خوابش كرد.

    بوق‏هاى تبليغاتى در داخل و خارج، مبلغ قتل عام اقليت‏هاى مذهبى بعد از تشكيل حكومت اسلامى

    از آن طرف تبليغات همه جانبه، مثلاً ديدند كه خوب، در ايران (حالا هم ايران، هم خارج، هر دو را مى‏خواهند اين انحراف حاصل بشود) اقليت‏هاى مذهبى هست و خارج ايران هم به اين مساله خوب اهميت مى‏دهند، راجع به اقليت‏هاى مذهبى اينها درست كردند كه اگر چنانچه حكومت اسلامى تشكيل بشود، ديگر همه اقليت‏هاى مذهبى را از بين خواهند برد. اينها، ببينيم كه شما بهتر رفتار مى‏كنيد با اقليت‏هاى مذهبى يا اسلام بهتر رفتار كرده است؟ تو كه هم اقليت مذهبى و هم اكثريت مذهبى را دارى پايمال مى‏كنى و از بين مى‏برى، تو كه همه حقوق بشر را در ايران از بين بردى، تو نه مسلم را گذاشتى آزاد باشد، نه غير مسلم را. اقليت‏هاى مذهبى در اسلام احترام دارند، آزادند، احترام دارند. مثل اينها كه (مى‏گويند كه) مرتب مى‏آيند سؤال مى‏كنند خوب اگر چنانچه حكومت اسلام شد، با اقليت‏هاى مذهبى چه مى‏كنيد؟ اين براى اين است كه مرتب تزريق شده به ايشان كه اگر اينطور شد، قتل عام مى‏كنند مثلاً يهودى‏ها را، قتل عام مى‏كنند نصارى را، قتل عام مى‏كنند زرتشتى‏ها را. در كدام وقت اتفاق افتاده است كه در اسلام وقتى كه در يك مملكت اسلامى كه در حال جنگ نبوده و در حال صلح بوده، اقليت‏هاى مذهبى را قتل عام كرده باشند يا قتل كرده باشند؟ اين همين اقليت مذهبى است كه

    صحيفه نور، جلد سوم، صفحه 81

    وقتى كه يك زن يهودى را ذمى را خلخالش را مى‏برند، حضرت امير مى‏گويد اگر انسان بميرد اين ارزش دارد كه آدم بميرد، وقتى كه بشنود يك زن ذمه‏اى را، زنى كه در پناه اسلام بوده است، اينها خلخال را از پايش كشيدند، يك همچنين اسلامى و يك همچنين حكومت اسلامى مى‏آيد اقليت‏هاى مذهبى را چه بكند؟!

    كدام يك ارتجاعى است؟ احياء تاريخ 2500 ساله يا قوانين مترقى 1400 ساله اسلام

    اينها همه تبليغات است كه طرفدارهاى شاه و شاه با بوق‏هاى خودشان اين تبلغات را مى‏كنند براى اينكه حكومت اسلام و اسلام و عرض مى‏كنم - روحانيت اسلام را پيش مردم يا لااقل پيش اين اشخاص كه در خارج ايران هستند يعنى‏اين عده كه خودشان از غير مسلم هستند و غير مذهبى هستند، پيش اينها لااقل لكه دار بكنند. كه (نه، اينها مى‏خواهند يك حكومت چيزى بكنند، ارتجاعى، يك حكومت ارتجاعى ارتجاع اسلامى). - اسلام را - خود اين آقا، ارتجاعى معرفى مى‏كند. اين مى‏گويد اين مطلب را كه خير، (دين مبين اسلام ) اينها را مى‏گويد اما از آن طرف هم آنهايى كه اسلام را دارند به مردم مى‏گويند، مى‏گويد اينها مرتجع هستند، مرتجع يعنى اينها برگشتند به 1400 سال پيش از اين، تبلغ مى‏كنند يك چيزى را كه 1400 سال پيش از اين آمده است. غفلت از اينكه خود ايشان 2500 ساله را حالا پيش كشيده، ايشان مرتجع نيستند اما اينها كه 1400 سال پيش قوانين مترقى را دارند مى‏گويند، اينها كه مى‏گويند بايد تودهنى زد به اين آدمى كه سلب آزادى از مردم كرده، بايد تو دهنى زد به اين آدمى كه سلطه ديگران را در ايران برقرار كرده و مردم را زير سلطه ابرقدرت‏ها قرار داد اينها مرتجعند؟! اما آنهائى كه مال مردم را دارند مى‏خورند به زور و با فشار و سلب آزادى از همه كردند، نه اينها متمدن هستند و اينها دروازه باز - نمى‏دانم - آزادى است!!

    اسلام با موانع رشد و فرهنگ مخالف است نه با تمدن و مظاهر آن

    اين حرف‏ها و اين شعرها و اين چيزهائى كه در خارج درست كردند اينها خوف اين است كه يك وقت خداى نخواسته بعضى جوان‏هاى ما هم به اشتباه بيفتند كه مبادا يك همچنين چيزى بشود، مبادا يك وقتى اسلام بيايد در خانه را روى زن‏ها ببندد، قفلش كند كه ديگر بيرون نيايند از خانه. زن‏ها در صدر اسلام توى ميدان‏ها مى‏رفتند، در همين جنگ‏هاى اسلامى تو ميدان‏ها مى‏رفتند براى پرستارى اين چيزها، اينهايى كه كشته مى‏شدند آنجا. (زنها در محفظه بمانند) چه كسى چنين چيزى به شما گفته است كه بايد اينطور باشد؟ آنها آزادند مثل مردها. چه كسى گفته است كه اقليت‏هاى مذهبى را اينها خواهند چه كرد و چه كرد؟ بلى يكى از درد دل‏هايشان اين است كه در قمارخانه‏ها را مى‏بندند، اين راست است، در مراكز فساد را مى‏بندند، حكومت اسلامى نمى‏گذارد اين كاباره‏ها كه همه جوان‏هاى ما را به بدبختى كشيده، نمى‏گذارد اينها باز باشد. اگر اينها را طرفدار هستند مردم، اين

    صحيفه نور، جلد سوم، صفحه 82

    روشنفكرها و اين - عرض مى‏كنم كه - متجددين با اين مفسده‏ها موافقند، نه، حكومت اسلامى جلوى قمارخانه‏ها را مى‏بندد درشان را - عرض مى‏كنم كه - و مراكز فساد و كاباره‏هايى كه اين فسادها در آن مى‏شود، اينها را در آن مى‏بندد. اين فرم سينماها را تغيير مى‏دهد يعنى اين سينماهايى كه الان جوان‏هاى ما را دارند به فساد مى‏كشند و به فحشا مى‏كشند، اينها مى‏گويند اين فرم نبايد باشد، مى‏خواهند سينما باشد، سينماى آموزنده باشد سينماى اخلاقى باشد. با فساد اسلام مخالف است، با فساد كشيدن جوان‏ها، مسلمين را به فساد كشيدن مخالف است، با غارتگرى مخالف است. اسلام نمى‏خواهد غارت بيت‏المال را، غارت كنند بيت‏المال را، اسلام با تمدن مخالف نيست، با اين توحش‏ها مخالف است، با اين فحشايى كه راه انداختند اينها مخالف است، با مال ملت را صرف قمارخانه كردن در جزيره نمى‏دانم كجا مخالف است. اينها البته جلوگيرى مى‏شود. حكومت اسلامى اگر آمد، اين مفسده‏ها را از بين بر مى‏دارد، نمى‏گذارد جوان‏هاى ما فاسد بشوند، نمى‏گذارد اين فرهنگ عقب نگه داشته بشود تا اينكه نگذارد اين جوان‏ها رشد بكنند. خوب همين جوان‏هاى خارج آمدند به من مى‏گويند كه (ما را نمى‏گذارند كه رشد علمى بكنيم، ما را به يك حدى نگه مى‏دارند، نمى‏گذارند) با اين چيزها مخالف است، البته اسلام با اين چيزها مخالف است.

  7. #177
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور، جلد سوم، صفحه 84

    تاريخ: 18/8/57

    بيانات امام خمينى در جمع گروهى از جوانان دختر و پسر فرانسوى علاقه‏مند به اسلام

    بسم الله الرحمن الرحيم

    با اين دسته گلى كه به حضورتان تقديم داشتيم، احساس پر شور خودمان را منعكس كرديم كه حضور شما در فرانسه باعث شده علاقه‏مان به اسلام تشديد شود، بخصوص با توجه به وضعيات خاصى كه اينجا ديده‏ايم و علاقه‏مند شديم كه دسته جمعى سفرى به ايران بكنيم و از نزديك رابطه خاصى را كه اسلام بين انسان و خدا مطرح مى‏كند ببينيم.

    امام: من اميدوارم كه حكومت اسلامى در ايران تشكيل شود و مزايائى كه در حكومت اسلام هست، بر بشر روشن گردد تا بشريت بفهمد كه اولا اسلام چگونه است و روابط بين حكومت و ملت‏ها چه روابطى است و طرز اجراى عدالت به چه صورت است و شخص اول مملكت در زندگى با رعيت هيچ فرقى ندارد. اگر چنانچه بعضى از مزاياى اسلام را مردم بفهمند، اميد اين هست كه همه به اسلام رو بياورند. در حكومت اسلام، شخص اول كه خليفه مسلمين است زندگى عاديش در عرض فقيرترين افراد و يا پايين‏تر از آن است و عدالت اجتماعى و برنامه‏هائى را كه اسلام اجرا مى‏كند به مصلحت تمام طبقات‏است، اين نوع حكومت سابقه ندارد.

    حاكم اسلام مثل حاكم‏هاى ديگر از قبيل سلاطين، يا روساى جمهورى نيست. حاكم اسلام، حاكمى است كه در بين مردم، در همان مسجد كوچك مدينه مى‏آمد و به حرفهاى مردم گوش مى‏كرد و آنهائى كه مقدرات مملكت دستشان بود، مثل ساير طبقات مردم در مسجد اجتماع مى‏كردند و اجتماعشان به صورتى بود كه كسى كه از خارج مى‏آمد نمى‏فهميد كه كى رئيس مملكت است و كى صاحب منصب است و چه كسانى مردم عادى هستند. لباس همان لباس مردم، معاشرت همان معاشرت مردم و براى اجراى عدالت طورى بود كه اگر چنانچه يك نفر از پائين‏ترين افراد ملت، بر شخص اول مملكت، ادعائى داشت و پيش قاضى مى‏رفت، قاضى شخص اول مملكت را احضار مى‏كرد و او هم حاضر مى‏شد و اگر چنانچه اسلام آنطورى كه هست پياده شود و اجرا گردد، اميد آن را داريم كه تمام بشر تحت لواى اسلام درآيند، تمام مكتب‏ها شكست بخورد و مع الاسف نگذاشتند مردم اسلام را بشناسند براى مردم، گاهى اسلام را به صورت و وصف ارتجاع تعبير كرده‏اند و گاهى به خشونت تعبير كرده‏اند و گاهى به اينكه چيزى كه در هزار و چند سال پيش از اين بوده است و حالا نمى‏تواند جامعه را اداره كند، تمام اينها تبليغات سوء است و شواهد زنده‏اى در متن اسلام است كه اين

    صحيفه نور، جلد سوم، صفحه 85

    مسائل اينطور نيست كه مبلغين ساير ملل براى اسلام گفته‏اند و ما مى‏خواهيم اسلام را، لااقل حكومتش را به يك نحوى كه به حكومت اسلام در صدر اسلام شباهت داشته باشد اجرا بكنيم تا شما معنى درست دموكراسى را به آن حدى كه هست بفهميد و بشر بداند كه دموكراسى كه در اسلام است با اين دموكراسى معروف اصطلاحى كه دولت‏ها و روساى جمهور و سلاطين ادعا مى‏كنند، بسيار فرق دارد.

    
    previos page menu page next page
    

  8. #178
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور، جلد سوم، صفحه 86

    تاريخ: 18/8/57

    مصاحبه امام خمينى با راديو تلويزيون هلند

    سؤال: نام شما بر سر زبان جوانان ايران است. چگونه مى‏خواهيد اين محبوبيت عجيب را تشخيص بدهيد؟

    جواب: آنها تشخيص دادند كه ما همان مطالبى را تعقيب مى‏كنيم كه در نهاد آنها و آرزوى ديرينه آنهاست و ما را خدمتگزار خود مى‏دانند، از اين جهت به ما علاقه دارند كما اينكه من به آنان علاقه دارم.

    سؤال: موقعيت كمونيست‏ها را در ايران چگونه ارزيابى مى‏كنيد؟ تا چه اندازه و علل ارزيابى؟ نظر شوروى درباره وضع فعلى چيست؟

    جواب: كمونيست‏ها در ايران قدرتى ندارند. تقريباً همه ايرانيان مسلمان هستند و در اين نهضت ثابت كردند كه چقدر به اسلام علاقه دارند و حكومت اسلامى مى‏خواهند. اما شوروى مانند ساير ابرقدرت‏ها پشتيبانى از شاه مى‏كند و اين ابرقدرتها با اين پشتيبانى مى‏خواهند شاه را حفظ كنند لكن دير شده است و نمى‏توانند او را حفظ كنند ملت، شاه را نمى‏خواهند، او بايد برود.

    سؤال: در وضع فعلى فرانسه، بعضى از وكلاى مجلس راجع به اقامت شما در فرانسه از دولت سوالاتى كرده و اظهار نگرانى نموده‏اند. آيا نظر حضرتعالى چيست؟

    جواب: ما از دولت فرانسه كه هميشه خود را از طرفداران حقوق بشر معرفى مى‏كند، انتظار داريم همگام با ما نهضتى را كه عليه ظلم و ستم شاه در ايران برپا شده است و هيچ مطلبى غير از مطالب مشروعه اوليه حقوق بشر را خواستار نيست، تائيد نمايد و به پشتيبانى ما برخيزد و اگر آزاديخواه است، آزاديخواهى خود را به اثبات برساند. و از ملت فرانسه انتظار داريم كه از ملت ايران دفاع نمايد. ملتى كه زير پاى ابرقدرت‏ها هر روز كشته و زخمى مى‏دهد و باز

    صحيفه نور، جلد سوم، صفحه 87

    براى احقاق حقوق خود دست از مبارزات آزاديخواهانه خود برنداشته است.

    سؤال: مى‏توان گفت بعد از به وجود آمدن دولت جديد و زندانى كردن عده‏اى، مساله و موقعيت جديدى بوجود آمده است؟

    جواب: ايران از مدتى پيش با حكومت نظامى اداره مى‏شود و اين كارهايى كه شاه مى‏كند مانورهايى است كه تاثيرى در نهضت ما ندارد و طرح‏هايى است كه به تحريك شاه و اجانب عمل مى‏شود ولى فايده‏اى براى شاه ندارد. شاه شديداً مورد خشم ملت واقع شده است دولت نظامى، وجود و عدمش يكسان است.

    سؤال: آيا يك هماهنگى بين كليه نيروهاى مخالف در ايران امكان‏پذير است؟

    جواب: ما نيروى مختلفى نداريم. ملت ايران به تمام معنى به پاخاسته است كه حق خودش را مطالبه كند و آنهايى كه وابسته به شاه هستند و از او جيره خوارى مى‏كنند، آنها مى‏شود مختلف باشند تا با يك سياست هماهنگى پيدا كنند. ملت ايران يكپارچه است و هر شخصى كه با خواست ملت ايران مخالفت كند خائن است.

    سؤال: آيا شما آماده فرمان دادن حركت مسلحانه عليه شاه هستيد؟

    جواب: ما اميدواريم بدون جنگ مسلحانه به پيروزى برسيم و شاه كنار برود و اگر چنانچه يك وقت اقتضا كرد، مبارزه مسلحانه را مورد بررسى قرار مى‏دهيم.

    
    previos page menu page next page
    

  9. #179
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور، جلد سوم، صفحه 88

    تاريخ: 18/8/57

    مصاحبه امام خمينى با خبرنگاران برزيلى، انگليسى، تايلندى، ژاپنى، و آمريكائى

    سؤال: حضرت آيت الله! پس از اين ناراحتى‏ها و ناآرامى‏هاى اخير دانشجويان و سپس روى كار آمدن يك دولت نظامى، آيا شما فكر مى‏كنيد اوضاع كنونى براى سرنگونى شاه است؟ و آيا توقيف آقاى هويدا نخست وزير اسبق، تغييرى در اوضاع ايجاد كرده است؟ و بالاخره آيا شما هواداران خودتان را به يك مبارزه مسلحانه عليه شاه تشويق و توصيه خواهيد نمود؟

    جواب: دولت نظامى‏تاثيرى در مسائل ايران ندارد بلكه در ازياد ناراحتى‏ها و اعتصابات و تظاهرات نقش اساسى دارد، لذا پس از تشكيل حكومت نظامى، مسائل بدين صورت كه ملاحظه ميكنيد، تشديد شده است، چنانچه توقيف هويدا هم اثرى ندارد، اين هم يك مانورى است كه خيال مى‏كنند براى اسكات مردم، اينگونه امور تأثير دارد. چيزى كه بلا اشكال تأثير فى الجمله دارد اين است كه خود شاه و سلسله او بروند و آنوقت يك آرامش نسبى حاصل خواهد شد. و اما روش ما در مبارزه عجالتاً همين است كه هست و من اميد اين را دارم كه همه مسائل را حل كند لكن اگر طول كشيد و احتياج افتاد، تجديد نظر خواهيم كرد.

    سؤال: حضرت آيت الله! براى جانشينى رژيم كنونى، شما خواستار جمهورى اسلامى هستيد، چنين دولتى آيا آزادى‏هاى دموكراتيك را براى همه مردم تضمين خواهد كرد؟ و در چنين دولتى نقش خود شما شخصاً چه خواهد بود؟ ضمناً در مورد آزادى‏هاى دموكراتيك مى‏خواهيم بدانيم آيا كمونيست‏ها و ماركسيست‏ها آزادى اظهار عقيده و بيان خودشان را دارند يا نه؟

    جواب: دولت اسلامى، يك دولت دموكراتيك به معناى واقعى است و براى همه اقليت‏هاى مذهبى آزادى به طور كامل هست و هر كسى مى‏تواند اظهار عقيده خودش را بكند و اسلام جواب همه عقايد را به عهده دارد و دولت اسلامى، تمام منطق‏ها را با منطق جواب خواهد داد. و اما من هيچ فعاليت در داخل خود دولت ندارم و به همين نحو كه الان هستم، وقتى هم كه دولت اسلامى تشكيل شود، نقش هدايت را دارم.

    صحيفه نور، جلد سوم، صفحه 89

    سؤال: سياست خارجى جمهورى اسلامى، خصوصاً در رابطه با ابرقدرتها چه خواهد بود؟

    جواب: سياست دولت اسلامى، حفظ استقلال، آزادى ملت و دولت و كشور و احترام متقابل بعد از استقلال تمام مى‏باشد و فرقى بين ابرقدرت‏ها و غير آنها نيست.

    سؤال: شما نفوذ غرب بخصوص آمريكا را مذموم شمرده‏ايد، اين نفوذ چگونه مى‏تواند محدود شود اگر ايران به اين ترتيب كنونى به فنون و تكنولوژى غربى وابسته است و غرب هم احتياج مبرمى به نفت خام شما دارد؟

    جواب: حكومت اسلامى و خواست ملت ما براى همين است كه نفوذ غرب و همه كشورها را در ايران از بين ببرد. وقتى يك ملت با تمام اقشار آن براى يك هدف قيام كردند، هيچ نفوذى نمى‏تواند خلاف آن را تحميل كند. و اما قضيه نفت، ما بعد از اينكه استقلال خود را به دست آورديم و نفت در اختيار ما قرار گرفت، مى‏خواهيم بر حسب اختيار خودمان نفتمان به فروش رود و ارز گرفته و صرف مصالح كشور كنيم، ما از حيث فروش مضايقه‏اى نداريم ليكن نه مثل فروشى كه الان انجام مى‏گيرد.

    سؤال: حضرت آيت الله! تا چه مدت انتظار خواهيد كشيد كه شاه روى كار باشد و بعد دستور جهاد مسلحانه بدهيد؟

    جواب: تا وقتى مايوس شوم از اينكه به ترتيبى كه در پيش است، مقصود ما حاصل نشود.

    سؤال: براى يكشنبه آينده در تهران دستور اعتصاب عمومى صادر شده است، آيا اين آغاز يك مبارزه جدى با دولت نظامى كنونى در ايران است؟

    جواب: مبارزه به همين شكلى كه هست، هميشه جدى بوده منتها نوسان داشته است، البته حكومت نظامى و دولت نظامى موجب ناآرامى مردم و بيشتر شدن اين اعتصابات و تظاهرات شده است.

    سؤال: نتيجه مذاكرات شما با آقاى دكتر كريم سنجابى و جبهه ملى چه بوده است؟

    جواب: مذاكرات به آن معنائى كه گفته مى‏شود توافق حاصل شده است، نبوده. من مسائلى را كه مورد

    صحيفه نور، جلد سوم، صفحه 90

    نظرم بوده طرح كردم و آنها قبول كردند. من مسائلى را كه هميشه خواست ملت است طرح مى‏كنم، هر كس آن را پذيرفت به خواست ملت عمل كرده است. خواست ملت، رفتن شاه و استقرار حكومت اسلامى است، به تظاهرات بنگريد.

    
    previos page menu page next page
    

  10. #180
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور، جلد سوم، صفحه 93

    تاريخ: 19/8/57

    پيام امام خمينى به ملت ايران در مورد كمك به مسلمانانى كه در رابطه با مبارزات اسلامى ايران خسارت ديده‏اند

    بسم الله الرحمن الرحيم

    خدمت ذى شرافت عموم علماى اعلام و حجج اسلام ايران دامت بركاتهم واعلت كلمتهم

    پس از اهداى سلام و تحيات وافره، به عرض محترمتان مى‏رساند، در اين موقع كه دست جنايتكاران و دژخيمان شاه بيش از پيش به خون جوانان و اطفال ما آغشته شده است و كشتگان و مجروحان بسيارى به جا گذاشته و عده كثيرى را در سراسر كشور بى‏خانمان و بى‏سرپرست نموده است و حضرات آقايان و اينجانب را به عزا نشانده است، در اين موقع كه اعتصابات و تعطيلات عمومى براى اعتراض به دستگاه جبار و احقاق حق مردم بى‏پناه صورت گرفته است، بديهى است اين حوادث ضايعاتى در دنبال دارد و قشرهائى از كسبه و كارمندان و كارگران محترم و محروم دچار مضيقه شده و مى‏شوند و اين امر موجب نگرانى شديد اينجانب است لهذا از حضرات آقايان تقاضاى محترمانه دارم كه در تمام شهرستان‏ها و توابع آنها هيئت‏هائى را كه مورد وثوق هستند، انتخاب و مقرر فرمايند تا نياز نيازمندان را چه از حيث لزوم جراحى و چه از حيث فقدان سرپرست و چه دراثر گرفتارى‏هاى اقتصادى كه در اثر اعتصابات و تعطيلات بحق خود با آن دست به گريبانند بر طرف نموده و به قدر مقدور نيازهاى آنان را رفع كنند، تا با پشتگرمى با اعتصابات خود ضربه شديدى بر پيكر دشمن وارد آورند و بر ملت شجاع و آگاه است كه خود نيز مستقيماً به خواهران و برادران خود كمك كنند و دين الهى خود را ادا نمايند.

    حضرات آقايان مجازند از سهم مبارك امام در اين امر مشروع و مقدس صرف نمايند و وكلاى اينجانب در هر كجا هستند مجازند تا نصف سهم مبارك امام عليه السلام را صرف اين نيازها نمايند و نيز حضرات آقايان از بازرگانان و مردم خيرخواه دعوت نموده و آنان را تشويق كنند تا نگذارند برادران و خواهران آنان كه در راه اسلام و احقاق حق خود صدمه ديده‏اند و به ملت بزرگ خود خدمت كرده‏اند و در راه آنان خون داده‏اند، به سختى بيفتند. از خداوند تعالى عظمت اسلام و سربلندى ملت عظيم الشان اسلام و ايران را خواستارم و قطع ايادى اجانب را اميدوار.

    والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

صفحه 18 از 208 نخستنخست ... 81415161718192021222868118 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/