صفحه 23 از 46 نخستنخست ... 1319202122232425262733 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 221 تا 230 , از مجموع 455

موضوع: گزیده اشعار سنایی

  1. #221
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    دلم برد آن دلارامی که در چاه زنخدانش

    هزاران یوسف مصرست پیدا در گریبانش


    پریرویی که چون دیوست بر رخسار زلفینش

    زره مویی که چون تیرست بر عشاق مژگانش


    به یک دم می‌کند زنده چو عیسی مرده را زان لب

    دم عیسی ست پنداری میان لعل و مرجانش


    حلاوت از شکر کم شد چو قیمت آورد نوشش

    ازین دو چشم گریانم از آن لبهای خندانش


    ندارد لب کس از یاقوت و مروارید تر دندان

    گرم باور نمی‌داری بیا بنگر به دندانش


    که تا هر گوهری بینی که عکسش در شب تاری

    فرو ریزد چو مهر و ماه بر یاقوت گویانش


    اگر پیراهن ماهم به مانند فلک آمد

    از آن اندر گریبانش بود خورشید تابانش


    و یا خورشید پنداری به پیراهن همی هر شب

    فرود آید ز گردون و برآید از گریبانش


    نشست ما اگر کوهست و او چون ماه بر گردون

    چرا هر دو به هم بینیم از آن رخسار رخشانش


    بلا و غارت دلهاست آن زلفین او لیکن

    هزاران دل چو او جمعست در زلف پریشانش

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  2. #222
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    برخیز و برو باده بیار ای پسر خوش

    وین گفت مرا خوار مدار ای پسر خوش


    باده خور و مستی کن و دلداری و عشرت

    و اندوه جهان باد شمار ای پسر خوش


    رنج و غم بیهوده منه بر دل و بر جان

    و آن چت بنخارد بمخار ای پسر خوش


    خواهی که بود خاک درت افسر عشاق

    در باده فزون کن تو خمار ای پسر خوش


    ناموس خرد بشکن و سالوس طریقت

    وز هر دو برآور تو دمار ای پسر خوش


    زهد و گنه و کفر و هدی را همه در هم

    در باز به یک داو قمار ای پسر خوش


    تا زنده شود مجلس ما از رخ و زلفت

    در مجلس ما مشک و گل آر ای پسر خوش


    از جان و جوانی نبود شاد سنایی

    تا دل نکند بر تو نثار ای پسر خوش


    صد سجدهٔ شکر از دل و از جان به تو آرد

    او را ز چه داری تو فگار ای پسر خوش

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  3. #223
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    برخیز و برو باده بیار ای پسر خوش

    وین گفت مرا خوار مدار ای پسر خوش


    باده خور و مستی کن و دلداری و عشرت

    و اندوه جهان باد شمار ای پسر خوش


    رنج و غم بیهوده منه بر دل و بر جان

    و آن چت بنخارد بمخار ای پسر خوش


    خواهی که بود خاک درت افسر عشاق

    در باده فزون کن تو خمار ای پسر خوش


    ناموس خرد بشکن و سالوس طریقت

    وز هر دو برآور تو دمار ای پسر خوش


    زهد و گنه و کفر و هدی را همه در هم

    در باز به یک داو قمار ای پسر خوش


    تا زنده شود مجلس ما از رخ و زلفت

    در مجلس ما مشک و گل آر ای پسر خوش


    از جان و جوانی نبود شاد سنایی

    تا دل نکند بر تو نثار ای پسر خوش


    صد سجدهٔ شکر از دل و از جان به تو آرد

    او را ز چه داری تو فگار ای پسر خوش

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  4. #224
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    الا ای دلربای خوش بیا کامد بهاری خوش

    شراب تلخ ما را ده که هست این روزگاری خوش


    سزد گر ما به دیدارت بیاراییم مجلس را

    چو شد آراسته گیتی به بوی نوبهاری خوش


    همی بوییم هر ساعت همی نوشیم هر لحظه

    گل اندر بوستانی نو مل اندر مرغزاری خوش


    گهی از دست تو گیریم چون آتش می صافی

    گهی در وصف تو خوانیم شعر آبداری خوش


    کنون در انتظار گل سراید هر شبی بلبل

    غزلهای لطیف خوش به نغمه‌های زاری خوش


    شود صحرا همه گلشن شود گیتی همه روشن

    چو خرم مجلس عالی و باد مشکباری خوش

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  5. #225
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    بر من از عشقت شبیخون بود دوش

    آب چشمم قطرهٔ خون بود دوش


    در دل از عشق تو دوزخ می‌نمود

    در کنار از دیده جیحون بود دوش


    ای توانگر همچو قارون از جمال

    عاشق از عشق تو قارون بود دوش


    ای به رخ ماه زمین بی روی تو

    مونس من ماه گردون بود دوش


    بی تو دوش از عمر نشمردم همی

    کز شمار عمر بیرون بود دوش


    چون شب دوشین شبی هرگز مباد

    کز همه شبها غم افزون بود دوش

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  6. #226
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    از فلک در تاب بودم دی و دوش

    وز غمت بی تاب بودم دی و دوش


    با لب خشک از سرشک دیدگان

    در میان آب بودم دی و دوش


    گاه می‌خوردم گه از بحر دعا

    روی در محراب بودم دی و دوش


    بی رخ تو در میان بحر آب

    با نبید ناب بودم دی و دوش


    از کمال هجر در صحرای درد

    تیر در پرتاب بودم دی و دوش


    صحبت دیدار تو جستم همی

    گر چه با اصحاب بودم دی و دوش


    بی تو لرزان و طپان بر روی خاک

    راست چون سیماب بودم دی و دوش

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  7. #227
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    دوش تا روز من از عشق تو بودم به خروش

    تو چه دانی که چه بود از غم تو بر من دوش


    می زدم آب صبوری زد و دیده بر دل

    چون دل از آتش عشق تو برآوری جوش


    گاه چون نای بدم از غم تو با ناله

    گاه بودم چو کمانچه ز فراقت به خروش


    هر شبم وعده دهی کایم و نایی بر من

    چند ازین عشوه خرم من ز تو ای عشوه فروش


    هم به جان تو که بر یاد لب نوشینت

    هر چه در عالم زهرست توان کردن نوش

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  8. #228
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    ز جزع و لعلت ای سیمین بناگوش

    دلم پر نیش گشت و طبع پر نوش


    دو جادوی کمین ساز کمان کش

    دو نقاش شکر پاش گهر نوش


    که پیش این و آن جان را و دل را

    هزاران غاشیه ست امروز بر دوش


    چو بینمت آن دو تا لعل پر از کبر

    چو بینمت آن دو تا جزع پر از جوش


    بدین گویم زهی خاموش گویا

    بدان گویم زهی گویای خاموش


    بسا زهاد گیتی را که بردی

    بدان لبهای چون می مایهٔ هوش


    بسا شیران عالم را که دادی

    ز چشم آهوانه خواب خرگوش


    زنی گل را و مل را خاک در چشم

    چو اندر مجلس آیی زلف بر دوش


    ز مستی باز کرده بند کرته

    ز شوخی کج نهاده طرف شب پوش


    ز جزعت خانه خانه دل شود خون

    ز لعلت چشمه چشمه خون شود نوش


    گریزد در عدم هر روز و هم شب

    ز شرم روی و مویت چون دی و دوش


    تو جانی گر نه‌ای د ربر عجب نیست

    که جان در جان در آید نه در آغوش


    نگارا از سر آزاد مردی

    حدیث دردناک بنده بنیوش


    مرا چون از ولی بخریده‌ای دی

    کنونم بر عدو امروز مفروش


    مرا گفتی فراموشم مکن نیز

    تو روی از بهر این مخراش و مخروش


    که گشت از بهر یاد جزع و لعلت

    سنایی را فراموشی فراموش

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  9. #229
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    چون نهی زلف تافته بر گوش

    چون نهی جعد بافته بر دوش


    از دل من رمیده گردد صبر

    وز تن من پریده گردد هوش


    نه عجب گر خروش من بفزود

    تا شد آن عارض تو غالیه پوش


    ماه در آسمان سیاه شود

    خلق عالم برآورند خروش


    تا به وقت سپیده دم یک دم

    به غنوم در انتظار تو دوش


    گاه بودم بره فگنده دو چشم

    گاه بودم به در نهاده دو گوش


    خار من گردد از وصال تو گل

    زهر من گردد از جمال تو نوش

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  10. #230
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    ای جور گرفته مذهب و کیش

    این کبر فرو نه از سر خویش


    جز خوب مگو از آن لب خوب

    جز خوبی و لطف هیچ مندیش


    تا دور شدی ز پیش چشمم

    عشقت چه غم نهاده از پیش


    هر ساعت صبر من بود کم

    هر ساعت درد من بود بیش


    از کیش و طریقتم چه پرسی

    عشقست مرا طریقت و کیش


    گفتم بزیم به کام با تو

    هرگز نزید به کام درویش

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



صفحه 23 از 46 نخستنخست ... 1319202122232425262733 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/