صفحه 19 از 46 نخستنخست ... 915161718192021222329 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 181 تا 190 , از مجموع 455

موضوع: گزیده اشعار سنایی

  1. #181
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    جمع خراباتیان سوز نفس کم کنید

    باده نهانی خورید بانگ جرس کم کنید


    نیست جز از نیستی سیرت آزادگان

    در ره آزادگان صحو و درس کم کنید


    راه خرابات را جز به مژه نسپرید

    مرکب طامات را زین هوس کم کنید


    مجمع عشاق را قبلهٔ رخ یار بس

    چون به نماز اندرید روی به پس کم کنید


    قافلهٔ عاشقان راه ز جان رفته‌اند

    گر ز وفا آگهید قصد فرس کم کنید


    روی نبینیم ما دیدن سیمرغ را

    نیست چو مرغی کنون ز آه و نفس کم کنید


    گر نتوانید گفت مذهب شیران نر

    در صف آزادگان عیب مگس کم کنید

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  2. #182
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    میر خوبان را کنون منشور خوبی در رسید

    مملکت بر وی سهی شد ملک بر وی آرمید


    نامه آن نامه‌ست کاکنون عاشقی خواهد نوشت

    پرده آن پرده‌ست کاکنون عاشقی خواهد درید


    دلبران را جان همی بر روی او باید فشاند

    نوخطان را می همی بر یاد او باید چشید


    آفت جانهای ما شد خط دلبندش ولیک

    آفت جان را ز بت رویان به جان باید خرید


    گویی اکنون راست شد «والشمس» اندر آسمان

    آیت «واللیل» کرد و «الضحاش» اندر کشید


    گر ز مرد گرد بیجاده‌ش پدید آمد چه شد

    خرمی باید که اندر سبزه زیباتر نبید


    هر چه عمرش بیش گردد بیش گرداند زمان

    چون غزلهای سنایی تری اندر وی پدید


    کی تبه گرداندش هرگز به دست روزگار

    صورتی کایزد برای عشقبازی آفرید

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  3. #183
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    بیهوده چه شینید اگر مرد مصافید

    خیزید همی گرد در دوست طوافید


    از جانب خود هر دو جهان هیچ مجویید

    جز جانب معشوق اگر صوفی صافید


    چون مایه همی در پی یک سود بدادید

    آنگاه کنم حکم که در صرف صرافید


    تا بر نکنید جان و دل از غیر دلارام

    دعوی مکنید صفوت و بیهوده ملافید


    دارید سرای طایفه دستی بهم آرید

    ورنه سرتان دادم خیزید معافید

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  4. #184
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    عاشق مشوید اگر توانید

    تا در غم عاشقی نمانید


    این عشق به اختیار نبود

    دانم که همین قدر بدانید


    هرگز مبرید نام عاشق

    تا دفتر عشق بر نخوانید


    آب رخ عاشقان مریزید

    تا آب ز چشم خود نرانید


    معشوقه وفا به کس نجوید

    هر چند ز دیده خون چکانید


    اینست رضای او که اکنون

    بر روی زمین یکی نمانید


    اینست سخن که گفته آمد

    گر نیست درست بر مخوانید


    بسیار جفا کشید آخر

    او را به مراد او رسانید


    اینست نصیحت سنایی

    عاشق مشوید اگر توانید

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  5. #185
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    هر که او معشوق دارد گو چو من عیار دار

    خوش لب و شیرین زبان خوش عیش و خوش گفتار دار


    یار معنی دار باید خاصه اندر دوستی

    تا توانی دوستی با یار معنی دار دار


    از عزیزی گر نخواهی تا به خواری اوفتی

    روی نیکو را عزیز و مال و نعمت خوار دار


    ماه ترکستان بسی از ماه گردون خوبتر

    مه ز ترکستان گزین و ز ماه گردون دون عار دار


    زلف عنبر بار گیر و جام مالامال کش

    دوستی با جام و با زلفین عنبر بار دار


    ور همی خواهی که گردد کار تو همچون نگار

    چون سنایی خویشتن در عشق او بر کار دار

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  6. #186
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    ای من غلام عشق که روزی هزار بار

    ر من نهد ز عشق بتی صد هزار بار


    این عشق جوهریست بدانجا که روی داد

    بر عقل زیرکان بزند راه اختیار


    جز عشق و اختیار به میدان نام و ننگ

    نامرد را ز مرد که کردست آشکار


    جز درد عشق غمزهٔ معشوق را که کرد

    بر جان عاشقان بتر از زخم ذوالفقار


    این درد عشق راست که در پای نیکوان

    هر ساعت ار بخواهد جانها کند نثار


    در عشق نیست زحمت تمییز بهر آنک

    در باغ عشق دوست به نرخ گلست خار

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  7. #187
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    جانا ز غم عشق تو من زارم من زار

    از تودهٔ سیسنبر در بارم در بار

    هر چند که بیزار شدم من ز جفاهات

    زین مایهٔ بیزاری بیزارم بیزار


    تا در کف اندوه بماندست دل من

    زین محنت و اندوه بر آزارم آزار


    از بهر رضای دل تو از دل و از جان

    ای دوست به جان تو که آوارم آوار


    ای روی تو چون روز و دو زلفین تو چون شب

    پیوسته شب از عشق تو بیدارم بیدار


    ای نقطهٔ خوبی و نکویی به همه وقت

    گردندهٔ عشق تو چو پرگارم پرگار


    پیکار نیم از غمت ای ماه شب و روز

    بر درگه سودای تو بر کارم بر کار


    در کعبهٔ تیمار اگر چند مقیمم

    ای یار چنان دان که به خمارم خمار


    از عشوهٔ عشق تو اگر مست شدم مست

    از خوردن اندوه تو هشیارم هشیار


    از هجر تو نزدیک سنایی چو رخ تو

    اندر چمن عشق به گلزارم گلزار

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  8. #188
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    مارا مدار خوار که ما عاشقیم و زار

    بیمار و دلفگار و جدا مانده از نگار

    ما را مگوی سرو که ما رنج دیده‌ایم

    از گشت آسمان وز آسیب روزگار


    زین صعبتر چه باشد زین بیشتر که هست

    بیماری و غریبی و تیمار و هجر یار


    رنج دگر مخواه و برین بر فزون مجوی

    ما را بسست اینکه برو آمدست کار


    بر ما حلال گشت غم و ناله و خروش

    چونان که شد حرام می نوش خوشگوار


    ما را به نزد هیچ کسی زینهار نیست

    خواهیم زینهار به روزی هزار بار

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  9. #189
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    زهی حسن و زهی عشق و زهی نور و زهی نار

    زهی خط و زهی زلف و زهی مور و زهی مار

    به نزدیک من از شق زهی شور و زهی شر

    به درگاه تو از حسن زهی کار و زهی بار


    به بالا و کمرگاه به زلفین و به مژگان

    زهی تیر و زهی تار و زهی قیر و زهی قار


    یکی گلبنی از روح گلت عقل و گلت عشق

    زهی بیخ و زهی شاخ و زهی برگ و زهی بار


    بهشت از تو و گردون حواس از تو و ارکان

    زهی هشت و زهی هفت زهی پنج و زهی چار


    برین فرق و برین دست برین روی و برین دل

    زهی خاک و زهی باد زهی آب و زهی نار


    میان خرد و روح دو زلفین و دو چشمت

    زهی حل و زهی عقد زهی گیر و زهی دار


    همه دل سوختگان را از سر زلف و زنخدانت

    زهی جاه و زهی چاه زهی بند و زهی بار


    به نزدیک سناییست ز عشق تو و غیرت

    زهی نام و زهی ننگ زهی فخر و زهی عار

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  10. #190
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    ای سنایی خیز و در ده آن شراب بی خمار

    تا زمانی می خوریم از دست ساقی بی شمار

    از نشاط آنکه دایم در سرم مستی بود

    عمرهای خوش بگذرانم بر امید غمگسار


    هست خوش باشد کسی را کو ز خود باشد بری

    خوش بود مستی و هستی خاصه بر روی نگار


    من به حق باقی شدم اکنون که از خود فانیم

    هان ز خود فانی مطلق شو به حق شو استوار


    دل ز خود بردار ای جان تا به حق فانی شوی

    آنکه از خود فارغ آمد فرد باشد پیش یار


    من به خود قادر نیم زیرا که هستم ز آب و گل

    چون بوم جایی که هستم چون یتیمی دلفگار

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



صفحه 19 از 46 نخستنخست ... 915161718192021222329 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/