روم به جای دگر ، دل دهم به یار دگر

هوای یار دگر دارم و دیار دگر


به دیگری دهم این دل که خوار کردهٔ تست

چرا که عاشق تو دارد اعتبار دگر


میان ما و تو ناز و نیاز بر طرف است

به خود تو نیز بده بعد از این قرار دگر


خبر دهید به صیاد ما که ما رفتیم

به فکر صید دگر باشد و شکار دگر


خموش وحشی از انکار عشق او کاین حرف

حکایتیست که گفتی هزار بار دگر