غزل 32
مژده وصل تو ام ساخته بي تاب امشب
نيست از شادي ديدار مرا خواب امشب
گريه بس كرده ام اي جغد ، نشين فارغ بال
كه خطر نيست در اين خانه ز سيلاب امشب
دورم از خاك در يار و به مردن نزديك
چون كنم چاره من چيست در اين باب امشب
بس كه در مجلس ما رفت سخن ز آتش شوق
نفسي گرم نشد ديده احباب امشب
شمعسان پر گهر اشك كناري دارم
وحشي از دوري آن گوهر سيراب امشب
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)