باران سنگین نام عنوان یکی از بازی هایی است که به تازگی وارد بازار شده است این بازی به دلیل تبلیغات و اطلاع رسانی زیاد سازندگانش خود را خیلی زود در دل مخاطبان جا کرد ، نتها نظر مخاطبان کنسول PS3 را جلب کرد بلکه نظر مخاطبان پی سی و دیگر کنسول ها را نیز به خود جلب کرد بازی داستان 4 فرد را روایت می کند که زندگی دشواری را دارند و هرکدام به گونه ای دچار بیماری های روحی و روانی شده اند و هر کدام به دنبال یک قاتل هستند ، " قاتل اُریگامی". پس از معرفی شخصیت ها و داستان هر یک به سراغ تعریف داستان کامل میرویم.
اُریگامی یک هنر است هنر درست کردن یک کاغذ ساده به اشکال مختلف این هنر یکی از محبوب ترین هنر های ژاپن است و در همان جا هم ابداع شده است ، که در سریال محبوب "فرار از زندان" زیاد دیده شده است. در این بازی قاتل پس از هر بار انجام قتل یک اریگامی به جا میگذارد برای همین به این اسم "قاتل اُریگامی" معروف است. قاتل اُریگامی یک قاتل بی رحم است که بچه ها را از محلات فقییر نشین می دزد.
معرفی شخصیت ها :
در این بازی با 4 شخصیت سرو کار دارید 4 شخصیت متفاوت که هر کدام گرفتاری های روحی دارند و البته بعضی از آنها هم به آرامبخش معتاد هستند . بازی فارنهایت را به یاد آورید ... شما در نقش چند نفر در بازی ، بازی میکردید این آلمان خودش یک نو آوری بود که بازی را از دید چند شخصیت دنبال میکنید ، و همین باعث میشد که شما در بازی غوطه ور شوید . خب اولین چیزی که به چشم میخورد مشکلات خانوادگی هر شخصیت است که در روند بازی تائثیر بسزایی دارد
مدیسون پجی :
مدیسون یک عکاس و روزنامه نگار است!
مدیسون تنها زندگی میکند و یک روزنامه نگار است او ناخود اگاه درگیر قتل های زنجیره ای "قاتل اُریگامی" میشود ، همچنین مدیسون دچار بی خوابی و کابوس است و با آرامش کار هایش را انجام میدهد او قطعا یکی از جذابترین شخصیت های "باران سنگین" است. مدیسون اطلاعات خوبی از "قاتل اُریگامی" دارد و همین باعث شده تا او این داستان را دنبال کند و به نحوی وارد و درگیر این قضایا شود ، مدیسون شخصیتی ساده و آرام است ولی در عین حال در مرحله ی که باید وارد "باشگاه مرداب آبی " شود خیلی زیرکانه عمل میکند.
نرمن جیدن :
نرمن با عینک مادون قرمزش محل های جرم را بررسی میکند!
کاراگاه FBA است که مسئول قتل های "قاتل اُریگامی" نیز می باشد ، نرمن در نگاه اول بسیار با هوش و زیرک به نظر میرسد اما این زیرکی ها همه اثرات داروی محرک حافظه ، هوش و حواس است او به این دارو اعتیاد آورده است و از همین رو اگر دارو به او نرسد او نمی تواند حرکت کند . نرمن بسیار سمج است و در پیدا کردن "قاتل اریگامی" درنگ نمی کند.
اتان مارس :
غم را میتوان در صورت اتان دید!
با زندگی سیاه اتان آشنا شوید ، اتان عاشق خانواده خود است » همسرش ، دو پسرش جیسون و شان ، چه چیزی باعث شده تا زندگی او سیاه شود ...؟ بر میگردیم به عقب قبل از این که زندگی او رو به سوی تباهی برود اتان خودش را برای جشن تولد پسرش جیسون آماده میکند به حمام میرود و بعد از انجام دادن کار هایش و صرف نهار بعد از ظهر با خانواده اش به سوی مرکز تجاری بزرگ میروند امروز روز بزرگی برای جیسون است ، بچه هایش به قسمت اسباب بازی های فروشگاه میروند و اتان و همسرش هم به خرید هدایا می پردازند سرشان حسابی گرم میشود ، وقتی اتان دنبال جیسون میگردد اورا پیدا نمیکند یعنی چه شده است ؟! نا گهان اتان جیسون را میبیند که به سمت خیابان میرود اتان سریع به دنبالش میدود و او و خودش را پرتاب میکند ، شش ماه بعد وفتی چشمانش را باز میکند میفهمد که جیسون در آن تصادف نابهنگام جانباخته است ، او شش ماه بعد از کما زندگی جدیدی با درد و غم شروع میکند ، زندگی که امید در آن سهم کوچکی دارد او هنوز هم از اثرات تصادف رنج میبرد بازی 2 سال بعد از حوادث را روایت میکند که تنها امیدش به شان پسر دیگرش است که او هم در خطر بزرگتری می افتد ، شان توسط قاتل اُریگامی دزدیده میشود و اتان 4 روز فرصت برای نجات دادن جان تک پسرش دارد ، اتان دیگر اتان قدیم نیست ریشش بلند شده است و همسرش هم از او جدا شده (بدلیل اینکه فکر میکرد اتان مسئول مرگ جیسون بوده )است ، پایان این قصه غم انگیز چیست ؟! به این نکته هم اشاره میکنم که بازی از قسمت اتان شروع خواهد شد.همچنین اتان در کابوس های خود یک جسد های زیادی را میبیند که در آب قرق شده اند و خود را که در دستانش اُریگامی است.
اسکات شلبی:
اسکات یک کاراگاه است!
یک کاراگاه که روی پرونده قاتل اُریگامی کار میکند او به بیماری آسم مبتلا هست و همیشه باید به دنبال دارویش باشد در قسمت اسکات ما زیاد معرفی نداریم چون اسکات مشکلات خانوادگی که داستان بازی روایت کند را نداشته است اما در مراحلی که از آن دیده ام میتوانم بگویم او یک نابغه در حرف کشیدن از زیر زبان یا راضی کردن یک فرد است مانند : سکانس های مغازه حسن که پسرش توسط قاتل اُریگامی کشته شده است.
نوع برخورد این 4 شخصیت بسیار جالب است و لی از همه بیشتر سماجتشان را تحسین میکنم. بر خلاف اکثر بازی ها که بایک دسته ابر قهرمان طرف هستیم در این بازی با 4 فرد عادی که ممکن است حتی خودمان هم شبیه به آنها باشیم و این بسیار جالب است چون در بعضی مواقع ترس را در چشمان و صورتشان خواهیم دید و این بسیار جالب و جذاب است. داستان بازی از قسمت اتان شروع میشود فرزند اتان دزدیده میشود و او هم میخواهد یک تنه برود و پسرش را نجات دهد که مدیسون را هم درگیر داستان میکند در این بین نرمن و اسکات هم که سررشته ای در اینکار ها هم دارند به نوعی به اتان در پیدا کردن قاتل اُریگامی کمک بسزایی میکنند ولی جالب اینجاست که هر کدام به هم دیگر شک میکنند در این که دیگری قاتل است اینجاست که بازیباز در اوج داستان قرق میشود ، داستان به سرعت روایت میشود و در اواخر این داستان تندتر از قبل روایت میشود و باعث هیجان زیادی میشود باید قبول کرد داستان بازی از یک فیلم برجسته سینمایی هالیود چیزی کم ندارد ، داستان در نوع خودش کم نظیر است و البته نباید دیوید کیج این اسطوره در بازی سازی را فراموش کرد او کمک بزرگی به صنعت بازی سازی کرده است و نشان داده است که بازی رایانه ای هیچ دسته کمی از یک فیلم سینمایی ندارد و البته نباید نقطه اصلی الهام بازیساز را از فیلم "هفت" فراموش کرد نه اشتباه نکنید این بدین معنی نیست که بازی کپی از فیلم است بازی داستان خود را روایط میکند.
سیستم دکمه زنی پشت سر هم ، جذاب است!
من بشخصه در بازی فارنهایت (ساخته همین بازیساز است) با سیستم دکمه زنی پشت سرهم (quick Time events) آشنا شدم برای استفاده از این سیستم به چند چیز اصلی نیاز است : 1. تمرکز 2. نداشتن استرس 3.دقت فراوان 4. زل زدن به ال سی دی . این 4 نکته از مهمترین ها هستند ، این سیستم در بازی نقش بسزایی دارد و مهمترین بخش آن است به طوری که ممکن است در آن بازیکن شما حتی بمیرد ولی شما 2 انتخاب دارید وقتی qte شروع نشده ان را انجام ندهید و جان کراکتر خود را بخرید ولی در اصل دارید اشتباه می کنید چون روند داستان وقتی qte را انجام می دهید سرنوشت داستان را عوض میکنید و لذت یک qte را از دست میدهید!
شما انتخاب میکنید اتان با فرزندش چه کار کند !؟
بخش دیگر گیم پلی به کاراگاهی و صحبت کردن و سرنخ پیدا کردن می گذرد سیستم کنترل بازی هم به نحوه خودش جالب است مانند بازی ریسینگ شما با انالوگ سمت چپ جهت را مشخص می کنید و با R2 راه میروید این سیستم خودش به طبیعی تر شدن بازی کمک بسزایی میکند ولی یک مشکل است شما نمیتوانید بدوید فقط میتوانید راه بروید یا کمی تند تر راه بروید ولی در این قسمت صحنه اکشنی هم نیست که شما بخواهید بدوید و بیشتر صحنه های اکشن یا بهتر است بگویم تمام صحنه های اکشن در qte اتفاق میفتد ، نکته جالب هم انتخاب دیالوگ ها است علاوه بر اینکه دیالوگ ها (دیالوگ که نمی توان گفت بیشتر مانند این است که چه کاری باید انجام دهید) بسیار با ارزش هستند ، در پایان بازی تاثییر بسزای دارند حتی وقتی که پسر اتان در حال نگاه کردن تلویزیون است میتوانید به او بگویید : درسش را بخواند ، برود بخوابد ، با او بازی کنید یا... در هر قسمت نوع عمل دور سر کارکتر می چرخد و شما باید با با دکمه های :مربع ، سه گوش ، دایره ویا ضربدر آن را انتخاب کنید که بسیار جالب است البته یادتان باشد که این اعمال خیلی تاثییر گذار است. یکی از نکات جالب دیگر این است که بازی به شما اجازه میدهد که با گیم پلی به نوعی اُخت شوید یعنی خوب یاد بگیرید مثلا در خانه کارکتر خود مسواک میزنید ، حمام میروید و ... که این کارا رو شما باید انجام بدید و به نوعی با گیم پلی آشنا شوید.
گرافیک بازی فوق العاده است!
گرافیک بازی در نوع خود بی نظیر است چهره های کارکتر ها ، محیط زندگی شان ، نور پردازی عالی همه دست به دست هم داده اند تا یک بازی بینقص را داشته باشیم چهره ها همگی بسیار زیبا و با حوصله طراحی شده اند و حتی به کوچکترین جزئیات صورت توجه شده است ، ریخته شدن اشک یا باران بر روی صورت صحنه های بارانی در بازی بی نظیر است و با محیط تاریک پی اس 3 هماهنگی کامل دارد ولی محیط افتابی بازی کمی کار دارد (البته هوای آفتابی بسیار کم در بازی وجود دارد) کات سین ها و ... باعث شده تا شما با یک فیلم طرف باشید تا بازی رایانه ای.
موسیقی بازی یک بخش بی نظیر بازی است موسیقی غمناک بازی بازیباز را تحت تاثییر قرار میدهد و بر روی خودم خیلی در حین بازی کردن تاثییر گذاشت صدا گذاری ها عالی هستند حتی حرکات لب و صورت کارکتر ها به عالی ترین نحو با صدا گذاری همخوانی دارد و واقعا حرفه ای بین کارکتر ها رد و بدل میشود مانند دیالوگ ها سناریو های از پیش تعیین نشده ، البته در بعضی از شخصیت ها صدا به شخصیت ها نمی خورد یا بد کلمات را بیان میکنند این مورد شامل شخصیت های اصلی نمیشود ولی در کل خیلی خوب است و میتوانیم از این اشتباهات کوچک بازی چشم پوشی کنیم .
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)