2 . احمد بن محمد بن يحيي : براي اثبات وثاقت اين شخص ، مي توان به دلايل ذيل استناد كرد :
اولاً : وي از مشايخ مرحوم صدوق رحمت الله عليه است و شيخ صدوق از او روايات فراواني را نقل كرده و بعد از نام ايشان از جمله « رضي الله عنه » استفاده كرده كه اين خود دليل بر وثاقت اين شخص است . با تتبع كه در برخي از كتاب‌هاي شيخ صدوق به عمل آمد ، وي در كتاب‌هاي مختلف خود بيش از هشتاد بار اين جمله را تكرار كرده‌اند :
« حدثنا أحمد بن محمد بن يحيى العطار رضي الله عنه » .
اين نشان مي‌دهد كه شيخ صدوق به اين شخص اعتماد داشته است و گرنه اين همه روايت از او نقل نمي‌كرد و بعد از هر بار نام بردن از او ، از جمله «رضي الله عنه » استفاده نمي‌كرد .
ثانياً : وي از مشايخ الإجازه بوده است كه بسياري از علماي علم رجال تمام مشايخ الإجازه را موثق مي‌دانند ؛ چنانچه محقق بحراني در اين باره مي‌فرمايد :
مشايخ الإجازة في أعلى طبقات الوثاقة والجلالة .
معراج أهل الكمال ، ص 44 .
مشايخ اجازه در بالاترين مرتبه اطمينان و بزرگي مقام هستند .
و نيز مي‌نويسد :
إنّه لا ينبغي أن يرتاب في عدالة شيوخ الإجازة .
معراج أهل الكمال ، ص 88 .
نبايد در عدالت مشايخ اجازه شک کرد .
و علامه وحيد بهبهاني مي‌نويسد :
إنّ المتعارف عدّه من أسباب الحسن، وربما يظهر من جدّي ـ رحمه اللّه ـ دلالته على الوثاقة .
الفوائد الرجاليّة ، ص 44، المطبوع في آخر رجال الخاقاني .
آنچه كه مرسوم است شمردن شيخ اجازه بودن از اسباب حُسن حديث است . و از اقوال پدر بزرگم چنين به دست مي‌آيد که شيخ اجازه بودن دلالت بر وثاقت او هم دارد .
مرحوم شهيد ثاني رضوان الله تعالي عليه مي‌نويسد :
لا يحتاج أحد من هؤلاء المشايخ المشهورين إلى تنصيص على تزكية ، ولا بينة على عدالة ، لما اشتهر في كل عصر ، من ثقتهم وضبطهم وورعهم ، زيادة " على العدالة وإنما يتوقف على التزكية ، غير هؤلاء من الرواة ، الذين لم يشتهروا بذلك ككثير ممن سبق على هؤلاء ، وهم طرق الأحاديث المدونة في الكتب غالبا " .
الرعاية في علم الدراية (حديث) ، الشهيد الثاني ، ص 192 – 193 .
هيچ يک از شيوخ مشهور احتياج به تصريح به وثاقت و اقامه دليل براي اثبات عدالت ندارند ؛ زيرا در هر زماني ، علاوه بر عدالت آن‌ها ؛ مورد اعتماد بودن ، حافظه قوي و ورع آن‌ها مشهور بوده است . و تنها كساني غير آن‌ها ، احتياج به تصريح به وثاقت دارد ، کسانيکه به اين مطلب شهره نيستند . مانند بسياري از کساني که گذشت . شيوخ اجازه ، طريق آن‌ها به کتاب هاي روائي بوده‌اند .