مذمّت از شراب
امّ خالد معبديّه محضر مقدس امام صادق (ع) وارد شد و عرض كرد: فداى شما شوم اى پسر رسول خدا. بر من مرضى عارض شده و از شكم من صداهائى در مى آيد.
به طبيب حاذقى مراجعه نمودم او مرا به آشاميدن نبيذ كه يك قِسمى از شراب است با قاووت امر نموده ، ولى من از خوردن آن توقف نمودم زيرا دانستم شما از آن كراهت داريد و آن را حرام و بد مى دانيد و براى همين خدمت شما آمدم و در اين باب از شما سؤ ال كنم . شما چه دستورى مى دهيد؟
آقا امام صادق (ع) فرمود: چه چيز مانع شد تو را كه از آن نخورى ؟
اُم خالد گفت : من در دينم خود قلاّده طاعت شما را بگردنم انداخته ام . تا روز قيامت بگويم جعفر بن محمد (ع) مرا امر و نهى كرد.
حضرت رو كرد به ابوبصير كه راوى اين حديث است و فرمود: اى ابوبصير آيا گوش نمى دهى بحرف اين زن و مسائل او. سپس به آن زن فرمود: نه بخدا اذن نمى دهم ترا در خوردن يك قطره از آن . زيرا پشيمان خواهى شد از خوردن آن ، وقتى كه جانت به اينجا برسد اشاره به حنجره و گلوى مبارك نمود و سه دفعه تكرار فرمود سپس فرمود: فهميدى چه گفتم ؟(15)
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)