برادر
! پرداختن به اینها كه هنرشان فحاشی است و فضیلتشان چاقی است
ما را از راه منحرف میكند ، از كار میاندازد
و از همه بدتر جهت و جبهه اصلی را در اذهان مغشوش میسازد
بگذار اینها شب و روز فحش بدهند و چاق شوند
اینها اگر یكروز من و تو را میگذراندند تمام افتخاراتشان آب میشد
و از تو نیز كه بدتر از منی لاغرتر میشدند
من و تو هم اگر یك شب آنها را میگذراندیم البته شكممان و جاهای دیگرمان پیه و دمبه
میگرفت و میتوانستیم آنها را به تماشای خلق بگذاریم و به رخ گرسنه ها بكشیم
و به سر تمام مردم لاغر بزنیم و آنها را دمبه كش و پیه مال كنیم
قربان آن زبان شیرین و آتشین و دردمند علی كه چه خوب سمبل این تیپ را تشریح میكند
نافجا حضنیه بین نثیله و محتلفه ...! ( دو پهلویش ورم كرده و در تكاپوی میان سرگینش و آخورش
ولی اینجور چاقیها عاقبت ندارد
و به تعبیر علی كه درود خدا و تمامی انسانهای حق پرست بر او
تا اینكه تاب ریسمانش واشد و عملش كارش را ساخت
و از بس خورد مرد ! پرخوریش او را به زانو درآورد
بامخاطبهای آشنا اثر دکتر علی شریعتی