کجا شد آن همه لطفیدن تو با بنده

چراست صبح رعایت به دل بشامیده

به جرم این که جداییده‌ام ز درگاه‌ات

زمن زمانه‌ی بی‌مهر، انتقامیده

مرا به سر حد تبریز کدخداییدن

ز سیر و شعر بقیدیده و لجامیده

شد آن که قوّت ِ پرواز هر دیارم بود

تأهلیدم و ماندم چو مرغ ِ دامیده

به زیر بار عطای توام به هر تقدیر

محبت تو مرا چون شتر زمامیده