با رقصان ترین عشق جهان
سحرگاه سنگ
یله در باد
و عطر خیابان های جنگلی مرثیه و
عشق
دخمه های دیرین خاک
تنفس جاری رودهای انسانی
در قرن بی توقف پولاد و کهکشان
عروج سیاره های ذهن به ماوراء
توفان های پنهان زمین
و سرشت سفینه های بی هنگام
با تشویش های فضایی
برخیز!
که بر می خیزد
رقصان ترین عشق جهان
هنگامی که تو می آیی
و پای در رودخانه های عمر می گذاری
در ارمغان ساحت چیزها
ایستاده ای !
در سحرگاه سنگ
دخمه های زمین
و عروج سیاره های انسانی را
از خیابان های پر فریاد ماشین
به رقصان ترین عشق جهان
می آری