previos page menu page next page


صحيفه نور جلد 1 صفحه 149

پاسخ امام خمينى به نامه آقاى محمد رضا حكيمى

بسمه تعالى

جناب مستطاب ثقة الاسلام محمدرضا حكيمى دامت افاضاته

گر چه جناب آقاى آزرم را ملاقات نكرده‏ام لكن تا اندازه‏اى از روحيات ايشان اطلاع دارم، قبلاً هم پس از انتقال به عراق قطعه شعرى كه حاكى از افكار ايشان تا اندازه‏اى بود ملاحظه نموده‏ام. اينك نيز پيام بلندپايه را ديده و از ايشان تقدير مى‏كنم. اينجانب روزهاى آخر عمر را مى‏گذرانم و مع‏الاسف نتوانستم خدمتى به اسلام عزيز و مسلمين بنمايم، ملت هائى كه با جمعيت بسيار انبوه و اراضى بسيار وسيع و ذخائر بسيار گرانبها و سوابق بسيار درخشان و فرهنگ و قوانين آسمانى در تحت اسارت استعمار با گرسنگى و برهنگى و فقر و فلاكت و عقب‏ماندگى دست به گريبان و در انتظار مرگ نشسته‏اند. دولت‏ها كه به دست استعمار تشكيل مى‏شوند جز در خدمت آنهانمى توانند باشند.

اختلافات موجوده در بين سران دول اسلامى كه ميراث ملوك الطوايفى و عصر توحش است با دست اجانب براى عقب نگاه داشتن ملت‏ها ايجاد شده است، مجال تفكر در مصالح را از آنها سلب نموده است، روح يأس و نااميدى كه به دست استعمار در ملت‏ها حتى در رهبران اسلامى دميده شده است آنها را از فكر در چاره‏جوئى باز داشته است. اميد است طبقه جوان كه به سردى‏ها و سستى‏هاى ايام پيرى نرسيده‏اند با هر وسيله‏اى كه بتوانند ملت‏ها را بيدار كنند، با شعر، نثر، خطابه، كتاب و آنچه موجب آگاهى جامعه است حتى در اجتماعات خصوصى از اين وظيفه غفلت نكنند، باشد كه مردى يا مردانى بلند همت و غيرتمند پيدا شوند و به اين اوضاع نكبت‏بار خاتمه دهند. بايد جوان‏هاى تحصيل كرده از اين هياهوى اجانب خود را نبازند و سرگرم بساط عيش و نوشى كه به دستور استعمار براى آنها و عقب نگه داشتن آنها فراهم شده است نگردند. بايد اشخاص بيدار توليد مثل كنند و هر چه بيشتر هم‏فكر و هم‏قدم پيدا كنند و صفوف خود را فشرده كنند و در ناملايمات پايدار و جدى و قوى الاراده باشند و از تواصى به حق و تواصى به صبر كه دستورى است الهى، غفلت نكنند. از خداوند تعالى عظمت اسلام و مسلمين را خواهانم. سلام اينجانب را به آقاى آزرم و هر كس كه در فكر چاره است ابلاغ نمائيد.

والسلام عليكم

روح الله الموسوى الخمينى


previos page menu page next page