صحيفه نور جلد 1 صفحه 33

تاريخ: اسفند ماه 1341

سؤال بازرگانان و اصناف شهر قم از امام خمينى

بسمه تعالى‏

محضر مقدس حضرت آيت الله العظمى آقاى حاج آقا روح الله خمينى دامت بركاته محترما به شرف عرض عالى مى‏رساند در مورد انتخابات انجمن‏هاى ايالتى و ولايتى:

1 - آيا مصاحبه‏اى را كه آقاى نخست‏وزير در تاريخ 21/8/41 با مطبوعات نموده نظر حضرت عالى را تامين نموده يا خير؟

2 - آيا تلگرافى را كه آقاى نخست‏وزير در اين موضوع براى حضرات آيات نموده قانع كننده هست يا خير؟

پاسخ امام:

بسم الله الرحمن الرحيم

به نظر اينجانب مصاحبه آقاى نخست وزير به هيچ وجه ارزش قانونى نداشت و نظر اينجانب را تامين ننمود زيرا چيزى كه در هيأت دولت به صورت تصويبنامه در آمد، مصاحبه و درج در مطبوعات تأثيرى در آن ندارد و آن تصويبنامه بر فرض قانونى بودنش به قوت خود باقى است و اما نكاتى كه در تلگراف آقاى نخست‏وزير به آقايان علماء اعلام قم بود خيلى جالب است :

1 - راجع به حلف به كتاب آسمانى مى‏نويسد مراد قرآن مجيد است، البته ما اين تفسير را از شخص ايشان براى تبرئه خودشان از هتك به قرآن كريم، به حكم اسلام پذيرفتيم لكن تفسير ايشان از تصويبنامه به هيچ وجه ارزش قانونى ندارد و تصويب كتاب آسمانى به اطلاق خود كه شامل ساير كتب منحرفه و ضاله است، در نظر آنها به قوت خود باقى است و نقش آقاى نخست‏وزير اغفال مردم است و همان خطر كه براى قرآن مجيد پيش آمده است به واسطه اين تصويبنامه مخالف شرع و قانون، به دست خيانتكاران به دين و مملكت به قوت خود باقى است و هيچ مسلمانى نمى‏تواند قرآن مجيد را در معرض خطر ببيند و سهل انگارى كند.

2 - آنچه ايشان نوشته‏اند كه در مجلس اقليت‏هاى مذهبى به كتاب خودشان قسم ياد مى‏كردند، اشتباه است و هيچ‏گاه كتاب منسوب به زردشت و ساير كتب منحرفه را در مجلس

صحيفه نور جلد 1 صفحه 34

نمى‏آوردند، صورت قسم‏نامه نيز شاهد است كه تمام وكلا به يك نحو قسم ياد مى‏كردند.

3 - به اينكه نوشته‏اند در مملكت اسلام انتخاب كننده و انتخاب شونده مسلمان است، ربطى به مفاد تصويبنامه ندارد و وعده اصلاح، الزام‏آور نيست و به هيچ وجه ارزش قانونى ندارد و ما را قانع نمى‏كند و اگر فرضا آقاى علم بنويسد اين سه امر كه در تصويبنامه مذكور است لغو است، باز ارزش قانونى ندارد زيرا چيزى كه در هيأت وزيران تصويب شد، به الغاء آقاى نخست‏وزير لغو نمى‏شود و به قوت خود باقى است، بنابراين خطر بزرگى كه براى اسلام و استقلال و كيان مملكت به واسطه اين تصويبنامه كه شايد به دست جاسوسان يهود و صهيونيست‏ها تهيه شده براى نابودى استقلال و بهم زدن اقتصاد مملكت، به قوت خود به نظر دولت آقاى علم باقى است و دولت خود را ذيحق مى‏داند كه به آن عمل كند، هر چند مخالف قانون شرع يا قانون اساسى باشد يا بر خلاف احساسات دينى و ملى بيست ميليون جمعيت ايران يا تمام مسلمين باشد زيرا تا در هيأت وزيران تجديد نظر به عمل نيايد و اصلاح نشود، به قوت خود باقى است و اينجانب در تعجب هستم كه چرا آقايان وزرا زير بار اين مسؤوليت بزرگ قانونى مى‏روند و اقدام به تجديد نظر نمى‏كنند و نمى‏خواهند خود را در نزد ملت‏هاى بزرگ، متمدن و ملت خود را سربلند كنند.

خضوع در مقابل مذهب و قانون، تجديد نظر در تصويبنامه‏ها و تسليم مذهب و قانون شدن، علامت شهامت و تمدن است و موافق نزاكت بين‏المللى است و سرپيچى از قانون و سرسختى در مقابل خواست ملت، از عادات قرون وسطى و خلاف نزاكت است. و خوب است وزراء يك مملكت كهنسال حاضر نشوند چنين معرفى شوند و عقب افتادگى و عدم رشد يك ملت بزرگ را ثابت كنند. با اعمال خلاف مذهب و قوانين، منع شديد مطبوعات در تمام كشور، جلوگيرى از انعكاس اين نهضت بزرگ ملى و قانونى بى‏سابقه يا كم‏سابقه، كه يك ملت براى دفاع از مذهب و قانون اساسى قيام نموده و در تمام كشور هماهنگ شده‏اند، براى يك دولت مدعى تمدن، ننگ است، و ما احساس خجلت و سرشكستگى مى‏كنيم در ميان خبرگزارى‏ها و سفارتخانه‏هاى خارجى، و ما ملت ايران را از اين گونه اعمال قرون وسطائى تبرئه مى‏كنيم و تمام گناه را از معدودى تطميع شده يا تهديد شده مى‏دانيم. اشخاص شريف به مذهب مقدس خود و به قانون اساسى احترام مى‏گذارند و از كارهائى كه براى ملت و استقلال مملكت خطر دارد، اجتناب مى‏كنند. اينجانب حسب وظيفه شرعيه به ملت ايران و مسلمين جهان اعلام خطر مى‏كنم، قرآن كريم و اسلام در معرض خطر است. استقلال مملكت و اقتصاد آن در معرض قبضه صهيونيست‏هاست كه در ايران به حزب بهائى ظاهر شدند و مدتى نخواهد گذشت كه با اين سكوت مرگبار مسلمين، تمام اقتصاد اين مملكت را با تأييد عمال خود قبضه مى‏كنند و ملت مسلمان را از هستى در تمام شؤون ساقط مى‏كنند. تلويزيون ايران پايگاه جاسوسى يهود است و دولت‏ها ناظر آن هستند و از آن تأييد مى‏كنند. ملت مسلمان تا رفع اين خطرها نشود، سكوت

صحيفه نور جلد 1 صفحه 35

نمى‏كند و اگر كسى سكوت كند در پيشگاه خداوند قاهر، مسؤول و در اين عالم محكوم به زوال است.

4 - آنچه آقاى نخست‏وزير راجع به انتخاب زن‏ها تلگراف نموده‏اند، محل تعجب است، مى‏گويند اين انتخاب، مشابهت انتخاب شهردارى‏هاست كه دخالت زن‏ها در آن تصويب شد و اعتراض نشد، اولا انجمن‏هاى ايالتى و ولايتى قانون مستقل دارد و زن‏ها در آن قانون مستثنى هستند، آقاى نخست‏وزير قانون مجلس را نسبت به خود انجمن‏هاى ايالتى و ولايتى ناديده گرفته و به مشابه آن تشبث كرده‏اند و خوب است خود ايشان اين را هم تفسير كنند و ثانيا" به طورى كه مطلعين مى‏گويند، قانون شهردارى‏ها از مجلس نگذشته و در بعض كميسيون‏هاى مجلس وارد شده و فرضا كه گذشته باشد ربطى به انجمن‏هاى ايالتى ندارد و ثالثا اگر چيزى از مجلس گذشت و مخالف قانون اساسى بود، ارزش قانونى ندارد و اين امر از هر مجلسى بگذرد مطرود و وكلاى آن قابل تعقيب هستند.

5 - نوشته‏اند كه اين موضوع عرفى است، اگر منظور آن است كه مربوط به حكم شرع نيست، بسيار عجب است زيرا تمام موضوعات عرفيه در شرع حكم دارد و اين آقايان از قوانين اسلام اطلاع ندارند و از حقوق اسلامى بى‏خبرند، حكم اين موضوع عرفى را از علماء اسلام بايد پرسيد.

6 - آنچه اخيرا نوشته‏اند كه اگر حرام مى‏دانيد بايد به مجلس رجوع كنيد، البته در موقعش به مجلس تذكر خواهند داد لكن بايد به آقاى نخست‏وزير بگويم هيچ مجلسى و هيچ مقامى نمى‏تواند برخلاف شرع اسلام و مذهب جعفرى، تصويبى كند يا قانونى بگذراند، رجوع نمائيد به اصل دوم متمم قانون اساسى. بحمدالله ملت مسلمان و علماء اسلام زنده و پاينده هستند و هر دست خيانتكارى كه به اساس اسلام و نواميس مسلمين دراز شود قطع مى‏كنند. والله غالب على امره.

روح الله الموسوى الخمينى