نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 455

موضوع: گزیده اشعار سنایی

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #11
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض



    حکایت



    در مناجات ، پیر شبلی گفت :

    که برون آی از حدیث نهفت

    گفت : گر زان که نبودم دوری

    بدهدم در حدیث ، دستوری

    لمن الملک گوید او به صواب

    بدهم مرو را به صدق ، جواب

    گویم : الیوم مملکت آن راست

    که ز دیّ و پریر می آراست

    تیغ قهر تو سرفرازان را

    سر برد ، پس به سر دهد جان را

    نوش دان بهر سود و سودا را

    حربه ی آفتاب حربا را

    هر چه جز حق ، چو زان گرفتی خشم

    جبرئیلت نیاید اندر چشم

    زان که از حرف «لا» همی به «اله»

    کس نداند که چند باشد راه

    راه ، تا با خودی : هزاران سال

    بروی روز و شب ، یمین و شمال

    پس به آخر چو چشم باز کنی

    کار بر خویشتن دراز کنی

    بی خود ، ار هیچ آیی اندر کار

    یابی اندر دو دم بدین در ، بار

    زین مسافت دو دست عقل تهی است

    وان مسافت ، خدای داند چیست

    ای سکندر ! درین ره آفات

    همچو خضر نبی درین ظلمات،

    زیر پای آر ، گوهر کانت

    تا به دست آید آب حیوانت

    نقش را سال و ماه ، کوفته دار

    مرده انگارش و به جا بگذار

    چون تو فارغ شدی ز نفس لئیم

    برسیدی به خلد و ناز و نعیم

    پیش آنکس که عشق رهبر اوست

    کفر و دین هر دو ، پرده ی در اوست

    هستی دوست ، پیش دیده ی دوست

    پرده ی بارگاه اویی اوست

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  2. کاربر مقابل از sorna عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/