صفحه 4 از 47 نخستنخست 1234567814 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 464

موضوع: شعر نو

  1. #31
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    زندگی
    زندگی فرصت بس کوتاهیست
    که بدانیم که مرگ آخرین نقطه ی پرواز پرستو ها نیست
    مرگ هم حادثه ایست مثل افتادن برگ
    که بدانیم پس از خواب زمستانی خاک
    نفس سبز بهاری جاریست


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  2. #32
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    حنظلی
    از بس که ملول از دل دلمرده خویشم
    هم خسته بیگانه هم آزرده خویشم

    این گریه مستانه من بی سببی نیست
    ابر چمن تشنه و پژمرده خویشم

    گلبانگ ز شوق گل شاداب توان داشت
    من نوحه سرای گل افسرده خویشم

    شادم که دگر دل نگراید سوی شادی
    تا داد غمش ره به سراپرده خویشم

    پی کرد فلک مرکب آمالم و در دل
    خون موج زد از بخت بدآورده خویشم

    ای قافله بدرود سفر خوش به سلامت
    من همسفر مرکب پی کرده خویشم

    بینم چو به تاراج رود کوه زر از خلق
    دل خوش نشود همچو گل از خرده خویشم

    گویند که - امید و چه نومید – ندانند
    من مرثیه گوی وطن مرده خویشم

    مسکین چه کند حنظل اگر تلخ نگوید
    پرورده این باغ نه پرورده خویشم





    اخوان ثالث - 1341


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  3. #33
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    پرنده می داند
    خیال دلکش پرواز در طراوت ابر

    به خواب می ماند


    پرنده در قفس خویش

    خواب می بیند

    پرنده در قفس خویش

    به رنگ و روغن تصویر باغ می نگرد


    پرنده می داند

    که باد بی نفس است

    و باغ تصویری است


    پرنده در قفس خویش

    خواب می بیند





    سایه - 1350


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  4. #34
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    پری کوچک و غمگین
    من پرى كوچك غمگينى رامى شناسم
    كه در اقيانوسى مسكن دارد
    و
    دل‌اش را در يك نى لبك چوبين مى نوازد
    آرام،
    آرام
    پرى كوچك غمگينى

    كه شب از يك بوسه مى ميرد
    و سحرگاه از يك بوسه به دنيا خواهد آمد.


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  5. #35
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    توقعی از تو ندارم
    منتظر نباش كه شبي بشنوي،

    از اين دلبستگي هاي ساده دل بريده ام!


    كه عزيز باراني ام را، در جاده اي جا گذاشتم!


    يا در آسمان،


    به ستاره ي ديگري سلام كردم!


    توقعي از تو ندارم!


    اگر دوست نداري،


    در همان دامنه ي دور دريا بمان!


    هر جور راحتي! باران زده ي من!


    همين سوسوي تو


    از آن سوي پرده ي دوري


    براي روشن كردن اتاق تنهاي ام كافي است!


    من كه اين جا كاري نمي كنم!


    فقط گهگاه


    گمان دوست داشتنت را در دفترم حك مي كنم!


    همين!


    اين كار هم كه نور نمي خواهد!


    مي دانم كه به حرفهايم مي خندي!


    حالا هنوز هم وقتي به تو فكر مي كنم،


    باران مي آيد!


    صداي باران را


    می شنوی ؟


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  6. #36
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    خوش به حال بچه عقابها...
    سكوت مي كنم در برابر رضاي
    نه اين بار سكوت مي كنم
    به جاي همه ثانيه هايي كه نبايد حرف مي زدم!!!

    باورم نمي شود
    وقتي لبريز از تو بودم تلاش كردي
    گنجايش دلم را بالا ببري با رفتنت
    و من ...

    وقتي دفتر تنهائيم پر از خطوط مبهم مي شد
    خوب مي دانستم
    تو كه دليل اين خطوط درهمي
    با بچه عقابها مانوس تري تا من!!!

    شادم كه در اتاقم جز من ،
    خاطره ها
    و نا صبوري هايم هيچ كس نيست.

    مي خواهم بگويم كه ديگر دوستت ند.......
    كاش دروغ گفتن را ياد گرفته بودم!


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  7. #37
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    یاد از دیار دور خرابه دل شکاند و رفت
    غربت سراسر عمرم پراند و رفت

    به یاد از شعر آهنگر، نوای بی قراری هام
    از سر خجلت شکست و رفت
    پری سانی چو یار من
    بسی بی حکمتی آرد
    چرا
    مرا در حالت غربت رها کردند یاران
    در این سرما
    در این بیداد
    دلم تنگ است تنگ
    فدای غربت یارم
    دلم تنگ رحیمان است
    رها شد هر چه از رنگ است
    رها کن هر چه از رنگ است
    بزن نای و سه تارت را!
    تا که آزرمی به تنگ آرد هر چه از سنگ است
    دلم دیوانه یار است
    دلم مجنون و سر گشته در این ویرانه بازار است
    دلم خون و دلم خون است
    دلی کز عشق نشناسد؟
    فسوس و صد فسون؛ دل، دون است
    غریبا! رقیب آهنگ شوری داد در نام
    ولیکن نام رویایش به اشک گورها بود هیهات
    سلامی بود آنجا و چه گرماگرم این دستان بازیگوش
    چه رویای به از هر نامه خیست
    به از هر ساده دیدن تا غبار هوش
    به آن ناز فرجامی رحیما
    سر هوش باشت نیست؛ رحیما
    فسوس است این غریبانیت
    دل یاران همه تنگ است
    دل محبوب بیشتر
    کاش خوانی.....
    ولیکن راز دل گفتن نشاید بیشتر
    دلم را راز خود دانم و آن را داده ام پیشتر
    به دست نازک ترک گلی در اوج جنگل ها و دریا ها
    ببر یارا
    مرا و خانمانم را
    که محبوبم شکر ریزد به غوغایم
    به بومت کش تو آهنگی
    نوای تازه قویی را
    به اوجش مرغک پیری
    نویسم چون که دانم خوانی و اشکت...
    مرا دوست می داری
    دلم تنگ است
    تنگ محبوبم
    برایم دوریش تنگ تر می کند قلبم
    ز عقلم تا به مهتابی
    تا به عشق نازک یارم
    بدان آهنگران در کنارم ناله ها دارند
    و کودک بوم خود را تا آسمان کارد
    ولی رنگش به دست دختر خوبی است
    و نقشش از نیاز صورت تنها
    خراب آبادیان!
    یار تنهاست
    به دست خود سحر سازید
    و شکّر ها دهان آرید
    به دست خود و دست من
    دگر رحمم ببارد بارش اشکم
    ولی اشکم نمی آید
    دگر سوزم نمی سازد.....


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  8. #38
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    مردم
    یاران نا عاشق! نکناد روزی دل خویش را چون من
    به زیر پای خویش، لگد مال خیالات معشوقان کنید

    به دمی هر چه دارید از دل خود در زیر پای آنان کنید
    در هوای حرفی و دستی و عشقی و نرمشی
    هر چه دارید بر سر دوستان نا آشنایان کنید

    مرغکی گردید و از دنیا و مردم ها رها گردید
    به پایان آورید این بازی و چینش به روی قبر ها را
    بدانید این نوای من به از نای چوپانی است

    خراب آبادیان!
    کسی نیست

    رفاه آلودگان! دیگر ننالید
    به مولا خسته ام از دوری یار
    به مولا دل به نالیدن گذارم
    به مولاآه بر دارم تا که شاید
    تکه ای زاید به سینه به دوران افکنم
    تا که عاقل گردم و محبوب وار به سوی مینای در مینویم روم
    هوادارم! مرا دریاب!
    من خسته
    که دل بشکسته دارم از زمین و حال و این مردم
    دل برکن
    ز ساروجت دل پر کن
    ز سربش کن و آهن را به دورش کن
    دگر مردم
    مردم


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  9. #39
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    تو عهدت را شكستي و
    من
    ومن دلم شكست
    بهاي كداميك بيشتر است!!!


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  10. #40
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    قرباني شدن ،
    رسم تولد است

    همانگونه كه نقطه اي پايان
    سرآغاز خطي است تازه.
    دوباره آغاز شو!!!
    مدتي است به پايان رسيده ام


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








صفحه 4 از 47 نخستنخست 1234567814 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/