صفحه 155 از 208 نخستنخست ... 55105145151152153154155156157158159165205 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1,541 تا 1,550 , از مجموع 2079

موضوع: صحيفه نور

  1. #1541
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 17 صفحه 230

    تاريخ: 21/1/62

    بيانات امام خمينى در ديدار با وزير كشور و گروهى از مسؤولين و اعضاى كميته‏هاى مركزى انقلاب اسلامى سراسر كشور

    زحمات شما برادران و كميته موجب قدردانى است‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من از برادران تشكر مى‏كنم كه در اينجا تشريف آورديد تا از نزديك خدمت شماها برسم. زحمات شما برادران و كميته موجب قدردانى است كه در آنوقتى كه اول انقلاب بود و پيروزى انقلاب بود و طبع هر انقلاب يك شلوغى‏هايى و بى‏امنى‏هايى هست، شما بحمدالله توانستيد شهرها را امن كنيد و تسلط پيدا كنيد بر شهرها از جهت امنيت و از آنوقت تاكنون هم با برادران سپاهى خودتان، ارتشى خودتان، همه خدمتگزار به اسلام و به كشور عزيز خودتان بوديد. و اين امرى است كه پيش خداى تبارك و تعالى ثبت است و اميدوارم كه تا آخر هم اين امر ادامه پيدا بكند و در درگاه خداى تبارك و تعالى نام شما ثبت بشود با نام كسانى كه در صدر اسلام براى پيروزى اسلام خدمت كردند.

    رفتن در خاك عراق، دفاع از اسلام و كشور اسلامى است‏

    آنچه كه معلوم است و شما همه مى‏دانيد ما امروز در حال دفاع هستيم گو كه تبليغات خارجى بر ضد ما هرچه باشد لكن شما مى‏دانيد كه الان بعضى از شهرهاى ما و بعضى از زمين‏هاى ما در دست دشمن است و شهرهاى مرزى ما هر روز در زير توپ‏هاى دوربرد و موشك‏هاى دشمن است و ما و بر همه ما واجب است كه دفاع كنيم از كشور خودمان، و دفاع اين است كه ما دشمن را تا آنجا برسانيم و برانيم كه نتواند با موشك‏هاى خودش شهرهاى ما را بكوبد. رفتن در خاك عراق نه هجمه به عراق است، دفاع از اسلام و كشور اسلامى است. نظير اينكه اگر يك كسى در خارج منزل شما بايستد از داخل خانه خودش سنگ پرانى كند و موجب خسارت جانى و مالى بشود، اگر شما وارد بشويد در منزل او، شما هجمه نكرديد به او، شما مى‏خواهيد دفاع كنيد از خودتان. ما هيچ وقت بناى هجوم به يك كشورى نداريم. ما بناى دفاع داريم از يك متعدى و از يك هجمه‏گر و از يك خدانشناس كه در خارج، وقتى نتواند در داخل وارد بشود و كارى بكند، با توپ‏هاى دور بردشان و موشك‏ها از خارج، از جاهاى دور مى‏اندازد و كشور ما را ويران مى‏كند و عزيزان ما را مى‏كشد. ما در حال دفاع هستيم گو كه اين تبليغات خارجى مى‏گويند كه نه شما وارد شديد در كشور ديگرى. از اول

    صحيفه نور ج 17 صفحه 231

    جنگ تا حالا كه آنها وارد بودند صحبتى نبود، حرفى نبود، اشكالى نبود، نه در سازمان‏ها و نه در رسانه‏هاى گروهى. امروز كه ما براى دفاع خودمان مى‏خواهيم اين را تا جايى ببريم كه نتواند به ما خسارت وارد كند، ما هجوم كرديم به عراق! طبع آنهايى كه تبليغ بر ضد اسلام مى‏كنند همين است. بنابراين ما چون مدافع هستيم بر همه ما يك امر واجب است منتها هر كسى دفاع را به يك نحوى بايد بكند. كميته‏ها بحمدالله در داخل دفاع مى‏كنند و در مرزها هم هستند و در جبهه‏ها هم هستند، پاسدارها هم همين طور، ارتشى‏ها هم همين طور و اين براى اين است كه ما يك ارتش جداى از سپاه و سپاه جداى از كميته و كميته جداى از بسيج و همه اينها جداى از عشاير نداريم. ما يك برادرهايى هستيم كه اسماءشان مختلف است لكن ارواحشان يكى است. چند تا برادر هر كدام اسم دارند، اسم‏شان مختلف است اما گروه‏هاى مختلف نيستند، برادرند. گروه‏هاى ما اسماءشان مختلف است، بسيج است، سپاه است، ارتشى است، كميته است و امثال اينها لكن روح آنها يكى است، وحدت عقيدتى، وحدت ايمانى دارند و اين سبب شده است كه شماها توانستيد اينهمه قدرت‏هاى بزرگ را بشكنيد و در مقابل تمام قدرت‏ها در عالم بايستيد و تا اين روح برادرى محفوظ است و كميته نمى‏گويد من در مقابل ارتش، ارتش نمى‏گويد من در مقابل سپاه، سپاه نمى‏گويد من در مقابل ديگران، تا اين روح محفوظ است شما هم محفوظيد. و من اميدوارم كه انشاءالله اين روح وحدت و اين روح انسانيت در جامعه ما محفوظ باشد و اين كشور را از آسيب‏هايى كه در آتيه براى او تهيه دارند مى‏بينند محفوظ بماند. و ما ايستاده‏ايم در مقابل دفاع از كشور خودمان و دفاع از اسلام عزيز در مقابل هر مهاجم. مهاجم مى‏خواهد ابرقدرت باشد، مى‏خواهد قدرت كم، فرقى در نظر ما نيست. ما واجب است برايمان دفاع كنيم از نواميس اسلام و نواميس خودمان و دفاع كنيم از كشور اسلامى خودمان و تا مادامى كه در حال دفاع هستيم، با هر قدرتى كه بخواهد هجمه بكند بر ما، مقابله مى‏كنيم و هيچ هراس نداريم، غايت امر اين است كه ما در راه خدا شهيد مى‏شويم و اين غايت آمال جوان‏هاى ماست. و من اميدوارم كه اين قدرت محفوظ بماند و شما با همين قوه و قدرت پيش برويد. و چون در حال دفاع هستيم، مادامى كه جبهه‏ها احتياج دارند به اينكه كمك بشود برايشان، بر همه واجب است كه در جبهه بروند و دفاع كنند. البته كميته‏ها چون كارهاى داخلى دارند آنها هم در حال دفاع هستند. دفاع داخلى هم مهم است و همين طور آنهايى كه در كردستان هستند و در آنجا زحمت مى‏كشند، همانطورى كه كسانى كه در جبهه‏هاى غرب هستند و جنوب هستند، آنهايى كه در كردستان و جاهاى ديگر هم زحمت مى‏كشند مورد تقدير همه ملت است و ما از باب اينكه يك ملت واحد هستيم، يك جمعيت واحد هستيم، همه ما براى همه كسانى كه براى اين كشور زحمت مى‏كشند و براى اين ملت جانفشانى مى‏كنند و براى اسلام فداكارى مى‏كنند، دعا مى‏كنيم و همه ملت شكرگزارند نسبت به همه شماها.

    در مقابل شما همه جور دشمنى هست، دشمن‏هاى نظامى و دشمن‏هاى تبليغاتى

    و شما مى‏بينيد كه در مقابل شما جوان‏هاى عزيز سرتاسر ملت، سرتاسر كشور، جوان‏هاى

    صحيفه نور ج 17 صفحه 232

    برومند سرتاسر كشور، در مقابل شما همه جور دشمنى هست، دشمن‏هاى نظامى هست، دشمن‏هاى تبليغاتى هست. شما الان ملاحظه مى‏كنيد كه اين نفتى كه الان نشت كرده است در خليج و برادرهاى خليجى ما را به زحمت انداخته است و ملت عرب را دارد به زحمت مى‏اندازند و الان در حال زحمت هستند، شما ملاحظه بكنيد كه تمام اين تبليغات خارجى باز به ضد ماست. نظير اين است كه بگويند كه چرا شما نفت داريد تا اينكه صدام بزند و نفت‏تان بيايد، اين تقصير با شماست كه نفت داريد، اين تقصير با شماست كه مردمتان در خوزستان هستند، تقصير از صدام نيست كه اينها را مى‏كشد، تقصير از آنهاست كه آنجا هستند و كشته مى‏شوند. اينها وضع‏شان اينطورى است كه يك كلمه راجع به صدام كه چرا اين كار را كردى، چرا اين نفت را، حالا ما كار نداريم به،- ما - ما كه احتياج به اين نفت جزيى نداريم بحمدالله، ما راجع به اين حرف مى‏زنيم كه خوب اين برادرهاى عربى كه الان در اطراف خليج هستند، از كويت و نمى‏دانم قطر و دوبى و بحرين و امثال اينها، اينها الان در مضيقه آب هستند، نمى‏گويند كه چرا اين كار را كردى، اين دولت‏ها نمى‏گويند صدام چرا اين كار را كرده، مى‏گويند نفت‏هاى ايران آمده اينجا! نفت‏هاى ايران خودش راه افتاده رفته آنجا! اصلاً وضع دنيا يك وضع تأسف بارى است كه نمى‏شود گفت كه اين چه جور وضعى پيدا كرده، اين چه روحيه‏اى است كه اين مردم دنيا پيدا كردند. يعنى اينهايى كه رسانه‏هاى گروهى دست‏شان است و اينهايى كه قدرت‏ها دست‏شان است اجتماع مى‏كنند كه ببينيم چه بايد كرد. خوب، چه بايد كرد؟ هر چه صدام اجازه فرمايند آنطور بايد عمل كرد! يك نفر آدمى كه اينهمه تاكنون جنايت كرده است و يك كلمه نگفتيد شماها، خوب اين جنايت به ما بوده، تقصير ما هم اين است كه مى‏گوئيم اسلام بايد باشد. اما اين جنايت اخيرى كه كرده است و به اعراب اين جنايت را كرده است، به ما كه اين جنايت نشده، جنايت به ما اين است كه نفت ما رفته است، اما بيچاره زن و بچه اين عرب چه كرده؟ زن و بچه خليج چه كرده؟ در عين حالى كه اين جنايت به خود آنها وارد شده است، حالا هم كه اشتباه مى‏كنند نمى‏توانند جلوى اين را بگيرند، جلوى اين را بگيرند كه تضمين بدهد كه حمله نكند تا بروند درست كنند اينجا را. اين وضع، يك وضع عجيبى پيدا كرده است اين دنيا، و خداوند انشاءالله اصلاح كند اين بشر را و اين وضعى كه الان، اين روحيه‏اى كه الان بشر به خودش گرفته است، اين خود باختگى كه الان اين دولت‏هاى اطراف خليج و غير خليج و اينها از خود نشان مى‏دهند نسبت به قدرت‏هاى بزرگ. اينها گمان مى‏كنند كه اگر صدام مثلاً دستش برسد يكى از اينها را مى‏گذارد سركار باشد؟ صدام يك روحى دارد كه نمى شود جلويش را بگيرد، نمى‏تواند جلويش را بگيرد، اگر مى‏توانست جلويش را بگيرد كه خودش را به اين وضع نرسانده بود. باز اينها كمك او مى‏كنند، اينها خيال مى‏كنند كه اگر اينها گرفتار شدند، امريكا مى‏آيد و جلوى اين را مى‏گيرد كه مبادا به آنها صدمه‏اى وارد بشود. امريكا شماها را براى نفت‏تان مى‏خواهد، امريكا شما را براى اين مى‏خواهد كه بازار درست كند كه نفت‏تان را ببرد و بنجل‏ها را بياورد به شما بفروشد به قيمت گران، چه كار دارد امريكا به اينكه شما چه حال داريد. شما هر حالى مى‏خواهيد داشته باشيد، ملت‏هاى شما هر چه

    صحيفه نور ج 17 صفحه 233

    مى‏خواهند گرسنه باشند، ملت‏هاى شما هر چه مى‏خواهند تشنگى بكشند الان، او چه كار به اين كارها دارد. او مى‏خواهد كه از شما استفاده ببرد، نه استفاده‏اى كه يك انسان از انسان مى‏برد، نه استفاده‏اى كه يك انسان از يك عبد مى‏برد، استفاده‏اى كه حتى از حيوانات هم پست‏تر ما را حساب مى‏كنند و مى‏خواهند استفاده ببرند.

    ما دنبال اين نيستيم كه امريكا برايمان كار بكند، ما امريكا را زير پا مى‏گذاريم‏

    تا مجتمع نشويد، تا دست‏تان را به هم ندهيد، تا اخوت اسلامى را حفظ نكنيد، نمى‏توانيد در مقابل اين قدرت‏ها بايستيد. تمام شيره جان شما را مى‏كشند و مى‏برند و ملت شما را آنطور ضعيف و زبون و بيچاره مى‏كنند و همه نشسته‏ايد هى منتظريد كه امريكا برايتان كار بكند. همانطورى كه ما ننشستيم كه امريكا يك كارى براى ما بكند، ما نشسته‏ايم كه امريكا اگر بخواهد شيطنت كند جلويش را بگيريم، نشسته‏ايم كه اگر شوروى بخواهد كارى بكند جلويش را بگيريم، دفاع بكنيم از خودمان. ما دنبال اين نيستيم كه امريكا براى ما كار بكند، ما امريكا را زير پا مى‏گذاريم در اين امور، نمى‏گذاريم كه دخالت در امور ما بكند، نمى‏گذاريم كسى ديگر هم دخالت بر ما بكند، بخواهند هم اگر چنانچه هجمه بكنند، ما نمى‏گذاريم اينها طياره‏هايشان پياده بشوند. چتربازهايشان را بين هوا مى‏كشيم، از بين مى‏بريم. مگر آنها مى‏توانند به اينجا هجمه كنند؟ ولى آنها هيچ وقت عقل‏شان به اين كمى نيست كه بخواهند يك هجمه بكنند، آنها دنبال نقشه‏اند كه ما را به جان هم بيندازند.

    آن روزى كه اين وحدت از بين برود همه نواميس ما و زحمت‏هاى انبياء عليه السلام به باد فنا خواهد رفت

    من اين را كراراً عرض كرده‏ام و كراراً هم به شما خواهم گفت اگر زنده باشم، كه مادامى كه شما با هم هستيد، كميته‏اى نمى‏گويد من كميته بايد چه باشم، كميته‏اى مى‏گويد ما مسلمان‏ها بايد چه جور باشيم، ارتشى هم نمى‏گويد من ارتشى بايد چكاره باشم، اين هم مى‏گويد كه ما قواى مسلحه بايد چه جور باشيم، ملت ما بايد چه باشد، سپاهى هم همين را مى‏گويد، عشاير هم همين را مى‏گويد، بازارى هم همين را مى‏گويد، كوچه‏اى هم همين را مى‏گويد، مادامى كه اينطور هستيد محال است كه قدرتى بتواند به شما غلبه بكند. نمى‏شود، براى اينكه اين قدرت‏هاى بزرگ دنبال اين هستند كه يك منافعى پيدا كنند، دنبال اين نيستند كه يك ضررى بزنند، مى‏خواهند منفعت براى خودشان پيدا بكنند منتها اگر عالم هم باد برود منفعت براى آنها باشد، خوب است. اما يك كشور اينجورى را مى‏بينند كه منفعت اينجا ندارند، اينها با آن قدرتشان در افغانستان فهميدند كه ضرر كردند. من هم از آن روز اولى كه سفيرشان آمد پيش من و گفت - ما دولت افغانستان از ما خواسته، گفتم نكنيد اين كار را شما ضرر مى‏بريد، حالا هم فهميدند كه ضرر بردند. مى‏دانند كه نمى شود يك مملكتى كه وضعش اينطورى است نمى‏شود به آن هجمه كرد، منفعت در اينجا نيست، همه‏اش ضرر است. لكن دنبال اين هستند كه بين شماها اختلاف بيندازند، دنبال اين هستند كه زمزمه اختلاف ايجاد كنند، يك جا بگويند كمبود هست،

    صحيفه نور ج 17 صفحه 234

    يك دسته هى فرياد بزنند كه ما كم داريم، كم داريم. اينها خيال مى‏كنند كه جاهاى ديگر زياد دارند. آقا در جاهاى ديگر صف‏هاى طولانى بيشتر از اينجا است، اينجا قحطى نيست كه، اينجا فراوانى است منتها گرانى است، گرانى هم علاج مى‏شود. ما نواميس خودمان را، اسلام خودمان را، جان خودمان را، جان جوانانمان را به خطر بيندازيم كه گوشت گران است! ميوه گران است! و اگر بخواهد اين شكاف پيدا بشود كه يك دسته نق بزنند يك دسته هم كمك او بكنند و يك دسته هم نمى‏دانم تبليغات سوء بكنند و بين خود ملت هى داخل هم و خصوصاً بين سپاه و ارتش و كميته و امثال اينها خداى نخواسته اين وحدتى كه هست از بين برود، آن روزى كه اين وحدت از بين رود مرگ همه ما و به باد رفتن همه نواميس و به باد رفتن همه زحمت‏هاى انبيا عليهم‏السلام نسبت به اين كشور خودمان و نسبت به كشورهاى ديگر به باد فنا خواهد رفت.

    شما بدانيد و بايد بدانيد اشخاصى كه روشنفكرند به اصطلاح، اشخاصى كه كنار نشسته‏اند و فحش مى‏دهند، اشخاصى كه بيرون نشسته‏اند و توجه به مسائل داخل ندارند، بدانند كه اگر يك سيلى بخورد امروز اسلام در اين كشور، تا آخر ديگر بايد ملت‏ها تحت اين فشارها باشند. امروز اسلام در اينجا سربلند كرده است و بيرقش بلند شده است و من اميدوارم كه اين جلوه‏اش به همه جا برسد و مستضعفين از زير بار اين ظلم‏ها بيرون بروند. آنهايى كه نق مى‏زنند براى اين كشور و به خيال خودشان دلشان براى اسلام مى‏سوزد، آنها بدانند كه اگر اين اسلامى كه الان در اينجا هست سيلى بخورد اسلام تا آخر سيلى خورده است بايد هى بنشينيد و حسرت ببريد. باز هم برگردد به آنجايى كه يك نفر پاسبان بيايد همه‏تان را وقتى كه از بين ببرد به همه اهانت كند جرأت حرف زدن نداشته باشيد. زمان رضا شاه را يادتان هست، زمان اوايل محمدرضا هم يادتان هست، اخيراً البته زورش به اينقدرها نمى‏رسيد. تا دست به هم ندهيد، تا همه با هم نباشيد، تا آنهايى كه به نوايى نرسند خيال كنند آن نواست. والله خدا مى‏داند كه اينهايى كه الان گرفتار هستند، اين وزير كشور كه اينجا نشسته گرفتار است الان، نه اينكه نوا دارد، بى‏نواست. رئيس جمهورش همين طور، مجلسش هم همين طور و دولتش هم همين طور، پاسبان‏هايش و نمى‏دانم قواى مسلحش هم همين طور، اينها جانفشانى دارند براى اين مملكت مى‏كنند بايد اينها را حفظشان كرد. نبايد نق زد، بايد نگهدارى كرد از اينها براى خاطر خدا، براى خاطر نواميس خودتان، براى خاطر كشور خودتان، اگر دلسوز براى كشور هستيد بايد كه چيز بكنيد، هى ننشينيد آنجا بگوييد ما كشورمان دارد از بين مى‏رود. شما داريد تبليغ مى‏كنيد. با تبليغ، شماها مى‏خواهيد كشور را از بين ببريد والا عهد و پيمان بستن با نمى‏دانم صدام، كشور ما را حفظ مى‏كند؟! وادار كردن نمى‏دانم دولت‏هاى خارج را به اينكه به اينجا چه بكند كشور را حفظ مى‏كند؟! خوب، يك قدر آدم بشويد، توجه بكنيد به مسائل. و من اميدوارم كه هر كس هر كارى مى‏خواهد بكند، شما جوان‏هاى ما، اين ملت ما، اين ملت عزيز ما همه‏شان با هم همين طورى كه الان برادر هستند برادر باشند و همين طورى كه با هم متحد هستند و من و تو ندارد در كار، اينطور باشند تا انشاءالله كشورشان حفظ بشود و هيچ كس هم نتواند به شما آسيب برساند. خداوند انشاءالله همه شما

    صحيفه نور ج 17 صفحه 235

    را حفظ كند و موفق باشيد و مؤيد باشيد و به كارهايتان ادامه بدهيد و با قدرت به پيش برويد كه اسلام را انشاءالله صادر كنيد به جاهاى ديگر و خداوند همه شما را حفظ و موفق نگه دارد.

    والسلام عليكم و رحمة الله‏

    
    previos page menu page next page
    

  2. #1542
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 17 صفحه 236

    تاريخ: 4/2/62

    فرمان امام خمينى به حجت‏الاسلام يثربى

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    جناب حجت الاسلام آقاى حاج سيد مهدى يثربى امام جمعه محترم كاشان دامت افاضاته

    بدين وسيله جنابعالى را به سمت نماينده خود در منطقه كاشان منصوب مى‏نمايم كه انشاءالله تعالى در رفع نيازمندى‏هاى مذهبى و مشكلات دينى اهالى آن سامان اقدام نموده و در امورى هم كه نياز به اذن ولى فقيه دارد، جنابعالى از طرف اينجانب مجاز در تصدى و تصرف مى‏باشيد. اميد است اهالى محترم، ارگان‏ها و نهادهاى انقلابى در هماهنگى و همكارى با ايشان كوشش نمايند. دوام توفيقات آنجناب را از خداى تعالى مسئلت دارم.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته‏

    
    previos page menu page next page
    

  3. #1543
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 17 صفحه 237

    تاريخ: 4/2/62

    بيانات امام خمينى در جمع گروهى از كارگران سراسر كشور، معلمان و مربيان پرورشى و اعضاى ستاد بزرگداشت سالگرد شهادت استاد مرتضى مطهرى

    بايد ارزش‏هاى انسانى را از ايران به همه جا صادر كنيد

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    تصادف خوبى است كه در روز ولادت با سعادت حضرت جواد سلام‏الله عليه ما در خدمت دو قشر عظيم‏الشأن معلمين و كارگران هستيم. و من اميدوارم كه اين دو قشر محترم كه دو بازوى كشور هستند و ملت، موفق باشند كه هر كدام در سنگر خودشان مبارزه عليه ستمكاران را هر چه بيشتر تقويت كنند. معلمين و آموزگاران تربيت كنند جوانانى را براى خدمت به كشور و اسلام، و كارگران بسيار عزيز ما جديت كنند كه كشور خودشان را از آن ظلماتى كه در زمان طاغوت بود نجات بدهند. اينها در آموزش و پرورش و آنها در عمل و كار به همه كشورهاى عالم بفهمانند كه ملتى كه مى‏خواهد خودش سرپاى خودش بايستد، هم خودش آموزش مى‏بيند و هم خودش كار مى‏كند.

    برادران عزيزم! ما در عصرى واقع شده‏ايم كه ظلمت دنيا را گرفته است. ما در عصرى واقع شده‏ايم كه ارزش‏هاى انسانى بكلى از بين رفته و به جاى آن ارزش‏هاى غيرانسانى و شيطانى نشسته است. ما در عصرى واقع هستيم كه شياطين عالم هجوم به انسان‏ها و ارزش‏هاى انسانى آورده‏اند و مى‏خواهند كه دنيا را به سلطه شيطان در آورند. ما در اين عصر با اتكاء به خداى تبارك و تعالى و استمداد از اسلام و قرآن كريم و ولى عصر سلام الله عليه بايد خودمان كوشش كنيم و خودمان جهاد كنيم، جهاد در دانشگاه‏ها و دانشكده‏ها، جهاد در كارخانه‏ها و كارگرى‏ها، جهاد در كشاورزى‏ها، جهاد در مدارس، جهاد در دانشگاه‏ها، جهاد در همه جا، جهاد در جبهه‏ها و جهاد در پشت جبهه‏ها. شياطين در همه اين گروه‏هائى كه براى خدا قيام كرده‏اند ممكن است نفوذ كرده باشد.

    ما بايد تمام قشرهائى كه داريم، خودشان در مقابل شياطين و در مقابل منافقان بايستند. در كارخانه‏ها ممكن است افرادى نفوذى باشند و بخواهند دوباره اين كشور را به زير سلطه ابرقدرت‏ها بكشانند. لازم است كه برادران كارگر متعهد در داخل كارخانه‏ها و اين جهاد بزرگ اسلامى با آنها مقابله كنند و نگذارند تبليغات سوء آنها جوان‏هاى عزيز ما را منحرف كند. در دانشگاه‏ها و در دانشكده‏ها و در دبيرستان‏ها و مراكز علمى بايد خود معلمين و متعلمين، خود اساتيد و خود دانش‏آموزان توجه كنند به اينكه نبادا در اينجا باز از اين قشرهاى فاسد و منافقين و غير منافقينى كه‏

    صحيفه نور ج 17 صفحه 238

    همه فاسد هستند و نفوذ كردند و خداى نخواسته دانشگاه را به آن وضعى كه در سابق بود درآورند. بايد معلمين و قشر دانشگاهى و دانش‏آموزى با فيضيه پيوند خودشان را قوى كنند و عزيزان كارگر ما و كشاورز ما كه همه اينها از اشخاص بزرگى هستند كه محور اقتصاد ما در دست آنهاست بايد پيوند خودشان را با اسلام و قرآن و علماى اسلام قوى كنند. اگر بخواهيد به همه مشكلات پيروز بشويد بايد همه محكم بايستيد در مقابل همه قدرت‏ها، بايد مهيا كنيد خودتان را در مقابل همه مشكلات، بايد ارزش‏هاى انسانى را از اينجا به همه جا صادر كنيد، و استقلال خودتان را همه جور، استقلال فرهنگى، استقلال اقتصادى، استقلال اجتماعى همه اينها را بايد شما محكم نگاه داريد و اين در سايه، اين است كه توجه به مكتب اسلام و اتكال به خداى بزرگ و با هم هم پيمان شدن و همه قشرها برادر دانستن يكديگر است. دشمن‏ها در كمينند، شما ملاحظه مى‏كنيد كه از اطراف دشمن‏ها در تبليغاتشان چه مى‏كنند با ما و در تأييد دشمن‏هاى ما چه كارها مى‏كنند و ما جز خداى تبارك و تعالى به كسى اتكاء نداريم، آنها هر چه دارند ما ارزش انسانى داريم. و خدا داريم. شما ببينيد كه اينهائى كه ادعاى طرفدارى از خلق و طرفدارى از عرب مى‏كنند با خوزستان چه مى‏كنند و با دزفول عزيز چه كرده‏اند. به گمان فاسد اينكه با موشك انداختن در خانه‏ها و اطفال و زن‏هاى پير و جوان را كشتن اسباب اين مى‏شود كه ما تسليم بشويم. آنها باز خوزستان را نشناختند، دزفول را نشناختند، با اينكه از اول جنگ تا حالا كراراً تجربه كرده‏اند و تخريب كرده‏اند مكان اين عزيزان ما را و به شهادت رسانده‏اند اقشار كثيرى از دوستان خدا را و ديدند كه مقاوم ايستادند و ملت ايران و دزفول عزيز مقاوم ايستاده است در مقابل آنها و امروز هم كه اينهمه مصيبت وارد كرده‏اند باز فرياد جنگ، جنگ تا پيروزى از جوان‏هاى ما در دزفول بلند است.

    آنهائى كه با ادعاى پوچ طرفدارى از خلق با خلق ايران اينطور مى‏كنند و علماء بزرگ ايران و عزيزان بزرگ ايران و دانشمندان بزرگ ايران و همه قشرها را ترور مى‏كنند و با دولت صدام كه اين جنايت‏ها را به ايران كرده است و اين جنايت بزرگ را به دزفول كرده است پيوند دوستى دارند اينها مشت خودشان را در دنيا باز كرده‏اند، اينها امروز هم حاضر نيستند كه اين عمل وحشيانه سبعانه اين خبيث را محكوم كنند. وضع دنيا اينطور شده است. شما ملاحظه مى‏كنيد كه يك همچو جنايت بزرگى كه واقع شده است و در اين سال‏ها كراراً واقع شده است و اين چند روز دنبال هم واقع شد، در تمام رسانه‏هاى گروهى محكوميتى در كار نبود. عبور مى‏كردند به طور گذرا و يك كلمه مى‏گفتند كه ايران اينطور مى‏گويد، عراق هم در مقابل او مى‏گويد كه ما تلافى كرديم. ارزش‏هاى انسانى دفن شده است در دنيا. انسانيت در دنيا دفن شده است. آنهائى كه دعوى حقوق بشر مى‏كنند و سازمان‏ها و كذا كه با عرض و طول و طمطراق زياد در دنيا هستند، نديديم كه محكوم كنند اين عمل را. به دروغ از آنهائى كه با ما دشمنند چيزى را مى‏گيرند و در مقابل، مقابل اسلام و در مقابل ايران، ملت عزيز ايران اطلاعيه صادر مى‏كنند و هشدار مى‏دهند به ما و دليلشان اين است كه دشمن‏ها اينطور گفته اند. دليل محكم سازمان‏هاى دنيا اين است كه شما بچه‏هاى كوچك را در خيابان‏ها مى‏كشيد و هر روز در اوين صدها

    صحيفه نور ج 17 صفحه 239

    نفر را تيرباران مى‏كنيد، دليلش اين است كه منافقين گفته‏اند. اين دليل بزرگى است براى سازمان، اما سازمان‏ها نمى‏پرسند كه صدام چه كرده است در اينجا. وضع دنيا اينطور شده است، و ما اميدواريم كه از اين مركز اسلامى ايران يك وضعى پيدا بشود كه آن ارزش‏هاى فاسد را دفن كند و اسلام عزيز را ترويج كند و نور قرآن را تجلى بدهد در سرتاسر دنيا تا ارزش‏هاى اسلامى كه دفع شده است و ارزش‏هاى انسانى كه دفع شده است زنده بشود و احيا بشود. و اين اولش اين است كه ما خودمان توجه داشته باشيم به خودمان، ما خودمان توجه داشته باشيم به اينكه اگر امر داير بشود بين ارزش‏هاى انسانى و الهى و ارزش‏هاى طاغوتى بايد ارزش هاى انسانى را انتخاب كنيم.

    اگر امر داير بشود بين خدمت كردن به كشور خودمان و متعهد بودن در مقابل اسلام و كشور خودمان يا خدمت كردن به كشورهاى شرق و غرب بايد آن چيزى كه براى خودمان است، انتخاب كنيم. آنهائى كه در همين كشور هستند و تفاله‏هائى كه مانده اند، اينها يك دسته‏شان براى شرق سينه مى‏زنند و يك دسته‏شان براى غرب سينه مى‏زنند و درعين حال دعوى مى‏كنند كه ما از ملت هستيم. آن كسى كه در كارخانه‏ها مى‏خواهد فرض كنيد خلل ايجاد كند،خواهد كشور خودش را بكشد تحت سلطه ديگران، و آن كسى كه در دانشگاه اخلال مى‏كند مى‏خواهد دانشگاه خودش را بكشد تحت سلطه ديگران، اينها اجنبى‏هايى هستند به صورت ملى و به صورت ايرانى، اينها از ايران اجنبى هستند و ايران آنها را ديگر به ايرانيت نمى‏شناسد. آن كه تمام ارزش‏هاى اسلامى را و ملى خودش را فداى شوروى كند يا تمام ارزش‏هاى خودش را فداى آمريكا مى‏كند او را ما ايرانى نمى‏دانيم.

    ملتى كه براى شهادت ايستاده است مشكلات در او اثر ندارد

    برادران و خواهران! ما در راهى وارد شديم كه آن راه، راه انبياست و تاريخ تا آنجا كه نشان مى‏دهد انبيا با مشكلات روبرو بودند، هميشه قشر محروم بودند در مقابل طاغوت و مشكلاتى كه براى آنها حاصل بوده است بسيار زياد بوده است، طاقت فرسا بوده. ما تا آنجا كه از تاريخ اطلاع داريم و از انبيا به ما رسيده است مى‏بينيم كه تمام انبيا مبتلا بودند به طاغوت‏هاى زمان خودشان و در مشكلات بودند. ما كه در طريق انبيا مى خواهيم قدم برداريم از مشكلات نبايد هراس كنيم براى اينكه همانطورى كه رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم در بيست و چند سال دعوت خود تمام مشكلات را پذيرفت و براى پخش احكام شرعى به همه مشكلات تن در داد، به مشكلات اقتصادى كه آن را در يك غارى محبوس كردند و چندين وقت در آنجا تشريف داشتند و با آن مشكلات مواجه شدند، لكن از مقصد دست نكشيدند، قريش با او آن كردند كه تاريخ نشان مى‏دهد و دست از مقصد برنداشتند. انبياء ديگر همه همين طور بودند. وقتى مقصد الهى شد راه هر چه مشكل باشد چون مقصد الهى است بايد به نظر آسان باشد. مى‏بينيد كه در بعض روايات هست كه حسين بن على سلام الله عليه هر چه به ظهر عاشورا نزديك‏تر مى‏شد افروخته روتر مى‏شد، رويش افروخته‏تر مى‏شد براى اينكه مى‏ديد كه جهاد در راه خداست و براى خداست و چون جهاد براى خداست، عزيزانى كه از دست مى‏دهد از دست نداده

    صحيفه نور ج 17 صفحه 240

    است، اينها ذخايرى هستند براى عالم بقا. شما كه مهيا هستيد براى اسلام خدمت بكنيد، كارگران عزيز ما كه مهيا هستند براى اسلام خدمت بكنند و كارخانه‏ها را راه بياندازند و با جديت عمل بكنند و كه استقلال خودشان را حفظ بكنند مشكلات دارند لكن مشكلات مشكل نيست. دانشگاهى‏ها و آموزگارها و معلمين و متعلمين كه براى خدا كار مى‏كنند مشكلات دارند لكن در راه خداست، مشكلات در راه خدا مشكل نيست. اگر ما حساب كنيم، مشكلات حضرت رسول سلام الله عليه و حضرت امير سلام الله عليه بسيار بيشتر بوده است از مشكلاتى كه ما امروز مبتلاى به او هستيم و آنها صبر كردند و خداى تبارك و تعالى با صابرين است و ما بايد صبر بكنيم و بايستيم در مقابل قدرت‏هايى كه مى‏خواهند ما را ببلعند و سر آنها را بكوبيم.

    برادران! عزيزان من! خواهران! عزيزان اسلام! توجه كنيد و خودتان را حفظ كنيد و هيچ تزلزل به خودتان راه ندهيد كه ما پيروزيم. ما آن روزى كه هيچ نداشتيم و همه قدرت‏ها در مقابل ما بودند ايستاديم و امروز بحمدالله يك ملتى داريم كه يكپارچه در مقابل همه قدرت‏ها ايستاده است و يك خوزستانى داريم كه با آن مشكلات مردانه ايستاده است و يك كردستانى داريم كه با آن مشكلات مردانه ايستاده‏اند و همه جاى ايران اينطور است. و امروز ما بحمدالله تعالى قوى هستيم و منطقه مثل يك همچو قدرتى ندارد. ما امروز در مقابل همه ايستاده‏ايم و هيچ قدرتى نمى‏تواند به ما صدمه بزند. ملتى كه براى شهادت ايستاده است مشكلات در او اثرى ندارد. پدران و مادرانى كه عزيزان خودشان را فداى اسلام مى‏كنند، مشكلاتى براى آنها پيش نمى‏آيد، آنها مشكلات بر مشكلات غلبه كرده اند. كشور ما بر مشكلات خودش غلبه كرده است، تمام فشارها را از همه اطراف بر او آورده‏اند و تحمل كرده است وان الله مع الصابرين .

    بعد از آنكه اتكايمان به خداى تبارك و تعالى است و بر حق هستيم و دنبال حق هستيم ديگر از چه بترسيم، از شهادت نمى‏ترسيم و بحمدالله امروز قدرت ايرانى و قدرت اسلام در ايران به طورى است كه توجه همه ملت‏هاى ضعيف را به خودش معطوف كرده است و اسلام صادر شد در سرتاسر دنيا. از اين سياه‏هاى كه در عزيزى كه در آمريكا هستند و تا آفريقا و تا شوروى و همه جا، نور اسلام تابيده است و توجه مردم به اسلام شده است. و منظور ما از صدور انقلاب همين بود و تحقق پيدا كرد و انشاءالله اسلام در همه جا غلبه بر كفر خواهد پيدا كرد.

    خداوند انشاءالله شما را سعادتمند كند و خداوند عزيزان ما را شهيد شده‏اند و خصوصاً عزيزان اخير دزفول ما را به رحمت خودش متصل كند و اهالى خوزستان خصوصاً دزفول را صبر عنايت كند و اجر جزيل عنايت فرمايد و ما را براى مشكلات بيشتر مهيا كند و از عنايات خودش براى ما بهره زيادتر بفرستد.

    والسلام عليكم و رحمه الله

    
    previos page menu page next page
    

  4. #1544
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 17 صفحه 241

    تاريخ: 6/2/62

    بيانات امام خمينى در ديدار با فرمانده كل و اعضاى يگان هوائى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى

    شما اگر تخصصى پيدا مى‏كنيد بايد بعد زهد و تعهد را در نظر داشته باشيد

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    ولادت با سعادت حضرت امير سلام الله عليه را به همه ملت ايران و خصوصاً شمابرادران تبريك عرض مى‏كنم. نكته‏اى كه در اين ولادت است اينكه ما بايد پيرو يك چنين انسان كاملى باشيم كه در همه ابعاد متخصصين براى ايشان تواضع مى‏كنند. در هر بعدى اگر كسى بخواهد مثل بزند، به ايشان مثل مى‏زند. در بعد زهد و علم، و در بعد رحمت به مستضعفين و مستمندان، و در بعد جنگ و شجاعت، و خلاصه در همه ابعاد به ايشان مثل زده مى‏شود. و در حقيقت يك موجود هزار بعدى است و ما بايد تابع يك همچو فردى باشيم هر چند كه كسى نمى‏تواند حتى يك هزارم هم شبيه ايشان باشد لكن به آن اندازه‏اى كه مى‏توانيم بايداز ايشان تبعيت كنيم، از تعهدى كه به اسلام داشت و از اينكه همه چيزش را براى اسلام داد. و شما اگر تخصصى پيدا مى‏كنيد بايد آن بعد زهد و تعهد را درنظر داشته باشيد، زيرا متخصص بدون تعهد اگر براى رژيمى ضرر نداشته باشد نفعى هم ندارد. مع الاسف در رژيم سابق نگذاشتند كه جوان‏هاى ما استعدادهاى خود را بروز بدهند و تا توانستند جديت كردند كه آنها را به فساد بكشانند و بحمدالله امروز از آن وضع نجات پيدا كرده ايم و اگر مهلت پيدا كنيم اين كشور را به بركت اين جوان‏هاى عزيز به آنجائى مى‏رسانيم كه احتياجش در هر امرى از كشورهاى ديگر منقطع گردد. و من اميدوارم كه خداوند به شما توفيق دهد كه به اين كشور و ملتى كه سال‏هاى طولانى عقب نگه داشته شده‏اند خدمت بكنيد و دشمنان باطنى را شكست بدهيد و دشمنان ظاهرى را هم شكست داده‏ايد بيشتر شكست بدهيد.

    والسلام عليكم و رحمه الله

    
    previos page menu page next page
    

  5. #1545
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 17 صفحه 242

    تاريخ: 10/2/62

    پيشنهاد رئيس شورايعالى دفاع در مورد انتصاب فرمانده جديد نيروى دريائى جمهورى اسلامى

    بيمه تعالى

    مقام معظم رهبر انقلاب و فرمانده كل نيروهاى مسلح

    شورايعالى دفاع در اجراى مفاد اصل يكصدودهم قانون اساسى، انتصاب سركار ناخدا يكم اسفنديار حصينى را به فرماندهى نيروى دريائى جمهورى اسلامى ايران به آن حضرت پيشنهاد مى‏كند.

    سيد على خامنه‏اى رئيس جمهور و رئيس شواريعالى دفاع

    تاريخ: 10/2/62

    پاسخ امام خمينى به پيشنهاد رئيس شورايعالى دفاع

    بسمه تعالى

    موافقت مى‏شود.

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  6. #1546
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 17 صفحه 243

    تاريخ:14/2/62

    پيام امام خمينى به مناسبت دستگيرى سران حزب خائن توده

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    اگر فاتحان دنيا افتخار مى‏كنند به سرباز گمنام، اسلام بزرگ و ملت شريف و فاتحان عزيز ما افتخار مى‏كنند به هزاران سرباز گمنام بزرگوارى كه در پى نام و نشان نيستند و براى كشور اسلامى خويش و اسلام عزيز و ملت انسان پرور افتخاراتى مى‏آفرينند معجزه آسا و پيروزى‏هاى ژرف. فرق است بين سربازان گمنامى كه قدرت‏هاى مادى دنيا به آن فخر مى‏فروشند و بين سربازان گمنامى كه پرورده اسلام و مكتب توحيد هستند، كه انگيزه آنان تحصيل قدرت و اكثراً ستمكارى است و انگيزه اينان خدا و طلب حق است.

    اساساً سربازان اگر چه نامدار باشند، در اين جهان گمنامند. نامدارترين سرباز فداكار در اسلام، اميرالمؤمنين است و او گمنام‏ترين سرباز است. با كدام تفكر عرفانى، فلسفى، سياسى و كدام قلم و زبان و بيان، بشر اين سرباز گمنام را معرفى كند و بشناسد و بشناساند؟ و مطلب با حفظ مراتب همين است. سربازان گمنام ما در تمام جبهه‏ها و پشت جبهه‏ها كه شب و روز و جوانى و هستى خود را براى اسلام و مكتب الهى فدا مى‏كنند و نام و نشانى نمى‏خواهند و ندارند، چه بسا كه به سبب ضرورت تشكيلاتى، همسران، مادران و نزديكان آنان ندانند كه اينان چه حماسه‏ها آفرينند و چه ارزش‏ها براى انقلاب خلق مى‏كنند. از جبهه‏ها كه كم و بيش مسائل آنها و حماسه‏هاى سرفرازانه آنان را مى‏دانيد و تا در سنگرهاى آنان كه مراكز عبادت الله است نرويد و دستى از دور بر آتش داشته باشيد، عمق فداكارى و محافل عرفانى الهى آنان معلوم نمى‏شود، كه بگذريم، جوانان ارجمند و عزيز ما در جبهه‏هاى داخلى از عمق جنگل‏هاى وسيع تا بيغوله‏ها و پناهگاه‏هاى بزرگ منحرفان غافل از خدا، از دموكرات و كومله تا منافقين و فدائى خلق و حزب خلق به اصطلاح مسلمان تا حزب توده و ساير گروهك‏هاى كوچك و بزرگ را با فداكارى‏ها و خداطلبى‏ها آنچنان قلع و قمع كردند كه دنيا را با همه دشمنى‏ها كه دارند به اعجاب و

    صحيفه نور ج 17 صفحه 244

    تحير درآوردند. توجه به كارآمدى امنيتى و اطلاعاتى اين جوانان گمنام پاسدار و بسيج و كميته و دادستانى و ديگر دلباختگان در راه خدا در به دام انداختن سران خيانتكار حزب توده كه چون مار پر خط و خال در براندازى اسلام فعاليت منافقانه داشتند و هر يك سابقه‏هاى طولانى بيست سى ساله در جهت تشكيلاتى و اطلاعاتى و جاسوسى داشته‏اند و از تخصص در اين امور بهره وافى داشتند. موجب سرافرازى امت اسلامى است كه چنين فداكارانى دارد و اعجاب و تحير دستگاه‏هاى جاسوسى و اطلاعاتى سراسر جهان است و اين اعجاز جز به هدايت حق تعالى و عنايات خاصه ولى الله‏الاعظم اروحنا فداه صورت نگرفته است. ملت ايران از اين پيروزى با ابعاد مختلفه خصوصاً سياسى آن بايد قدردانى و تشكر كنند و در تقويت جميع سلحشوران مرزها و داخل كشور كوشا باشند. كمال بى انصافى است كه كس يا كسانى از اين نگهبانان اسلام و حافظان كشور اسلامى خرده بگيرد. بارالها! ما تو را به اين نعمت‏ها كه نصيب ما فرمودى و ما را از كيد و خيانت بدخواهان به وسيله جوانان عاشق خود حفظ فرمودى شكر مى‏كنيم و از عهده‏ء آنان برنمى آئيم. بارالها! اين عزيزان مجاهد فى سبيل الله را براى ملت ما حفظ فرما و به شهداى آنان رحمت و به بستگان آنان خصوصاً مادران و پدران و همسران آنان صبر و خير و بركت عنايت فرما.

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  7. #1547
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 17 صفحه 245

    تاريخ: 18/2/62

    بيانات امام خمينى در جمع مسؤولان شوراى مركزى كميته‏هاى امداد سراسر كشور

    سپاه و كميته امداد به بركت اسلام پيدا شده است

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    قبلاً تشكر مى‏كنم از آقايان علما و مؤمنين كه در اينجا تشريف دارند و براى زيارتشان ما موفق شديم. از امورى كه بايد توجه به آن كرد اين است كه ا نقلاب اسلامى يك نوآوردهايى دارد كه سابقه ندارد.

    بعد از انقلاب يك گروه‏هايى پيدا شدند و يك جمعيت‏هايى كه نظير اينها در تاريخ گمان ندارم سابقه داشته باشد. همين گروه امداد و كميته امداد، من نشنيده‏ام كه در يك كشورى يك همچو كميته‏اى باشد كه همشان صرف رسيدگى به فقرا و مستمندان و دهقانانى كه در دور افتاده‏ء شهرها قرار گرفته‏اند و محرومان جامعه و همين طور نهادهاى ديگر از قبيل پاسدار، كميته و امثال اينها، بسيج. اينها يك نوآوردهايى است كه به بركت اسلام و تعهد ملت ما به اسلام پيدا شده است و بيسابقه است.

    بيسابقه است كه به مجرد اينكه انقلاب مى‏شود يك عده‏اى به نام پاسدار، يك عده‏اى به نام كميته، يك عده‏اى به نام بسيج براى امنيت داخلى و مرزها از خود مردم جوشش كنند و بيسابقه است كه در يك كشورى خود مردم و خود علما و مؤمنين يك كميته‏اى به اسم كميته‏اى براى امداد داشته باشند كه همشان اين باشد كه فقرا و مستمندان را در سراسر كشور رسيدگى كنند و امداد كنند. اينها بركات اسلام است و اين گروه‏هاى عزيز و كميته‏ها و همين طور اين كميته امداد يك عمل بسيار لطيف ظريف شريف دارند كه با اين عمل انشاءالله مى‏توانند ريشه فقر را از سرتاسر كشور به امداد ملت بزرگوار ايران و به همت دولت بزرگوار ايران، اين ريشه را از بيخ و بن بكنند. و عمل شما آقايان در سرتاسر كشور عمل بسيار شريف خداپسندى است كه مورد عنايت خداى تبارك و تعالى خواهد بود. خداوند تبارك و تعالى به فقرا و به مستمندان و به محرومان آنقدر عنايت دارد كه معلوم نيست به قشر ديگر اينقدر عنايت داشته باشد.

    مستمندان و فقرا در صف مقدم جامعه هستند

    و شما كارى را متكفل شديد و انجام كارى را به عهده گرفتيد كه مورد عنايت خاص خداى تبارك و تعالى است. و البته بايد اين توجه را به آقايان عرض كنم، گر چه خودشان توجه دارند كه بايد

    صحيفه نور ج 17 صفحه 246

    اين عمل با يك ظرافتى انجام بگيرد كه مستمندان، محرومان خيال نكنند كه آنها از باب اينكه در صف پائين جامعه واقع شده‏اند مورد امداد واقع شده اند. آنها در صف مقدم جامعه‏اند. مستمندان و فقرا و دور افتاده‏ها در صف مقدم جامعه هستند و همين‏ها و همين زاغه نشينان و همين حاشيه نشينان و همين محرومان بودند كه اين انقلاب را به ثمر رساندند. اينها بودند كه از همه چيز خودشان در راه اسلام عزيز در رژيم سابق گذشتند و الان همه مشغولند. همين‏ها هستند كه الان در جبهه‏ها مشغول به فداكارى هستند و جوان‏هاى همين‏هاست كه در سرتاسر كشور، داخل و در خارج كشور مشغولند براى تاييد اسلام. و ملت شريف ايران قدر يك همچو جوانان و قدر يك همچو خانواده هائى كه اين جوانان را تحويل جامعه داده‏اند مى‏داند و عمده اين است كه در پيشگاه خداى تبارك و تعالى يك درخشندگى خاص اين افراد دارند. اگر نبودند اين محرومان جامعه كه دلبستگى به اين دنيا به آنطورى كه بالاترى‏ها به خيال خودشان دارند، اگر نبود اين همت اين محرومان و همت اين روستائيان و همت اين جنوب شهرى ها، اگر نبود اين، نه رژيم سابق ظلمش از بين رفته بود و نه ما در مقابل مشكلات توانستيم مقاومت كنيم. همه اينها از بركات اينهائى هستند كه شما به امداد آنها برخاسته‏ايد و آنها لايق اين هستند كه ما با تواضع به خدمت آنها برويم و براى آنها خدمت كنيم. همه ما خدمتگزار آنها بايد باشيم. آنها به ما منت دارند كه ما را از اين قيدى كه ابرقدرت‏ها به دست و پاى ما بسته بودند نجات دادند. آنها بر كشور ما منت دارند كه اسلام عزيز را در اين كشور حاكم كردند. ما و شما براى آنها كارى نمى‏كنيم، آنها ما را رساندند به آنجائى كه بتوانيم در مقابل همه قدرت‏ها بايستيم و سرفراز باشيم كه ما نه در طرف شرق هستيم و نه در طرف غرب هستيم و نه احتياجى به وابستگى آنها داريم. ما يك ملت مستقل هستيم. يك كشور مستقل آزاد و سرفراز هستيم كه تمام ريشه‏هاى فساد را كنده‏ايم، يا انشاءالله اگر يك ريشه‏هاى پوسيده‏اى هم مانده است، مى‏كنيم و اين به بركت همين محرومان است. همين زاغه نشينانى كه من يادم نمى‏رود كه وقتى در تلويزيون ديدم از يك خانه‏اى از اين زاغه‏ها يك عده‏اى پيرمرد و پيرزن و بچه و اينها بيرون آمدند و يكى از آنها پرسيد كه كجا مى‏رويد، گفتند مى‏رويم تظاهر، تظاهرات. همين‏ها بودند كه ناهار روزشان و شام شب شان را نداشتند، لكن با همت والاى خودشان، با آن قدرت معنوى الهى خودشان در آن رژيم بيرون آمدند و شهيد دادند و فاتح شدند و در جمهورى اسلامى هم همين‏ها هستند كه پشتيبانى مى‏كنند و در جبهه‏ها و پشت جبهه‏ها محكم ايستاده اند. البته همه قشرهاى ملت بايد ما بگوئيم كه اينها از مستضعفان بودند، براى اينكه دولت‏هاى قوى ما را به استضعاف كشيده بود و همه ملت‏هاى عالم را به استضعاف كشيدند. در زمان رژيم سابق همه قشرها در نظر آنها مستضعف بودند و بايد فرمانبردار باشند، از قشر روحانى گرفته تا بازارى تا روستائى تا همه افرادى كه سرتاسر كشور هستند. امروز همه اينها از آن قيدها آزاد شدند و براى خاطر همين كه اين محرومان و مستضعفان و ديگر قشرها قيام كردند، نهضت كردند و نترسيدند از هيچ چيز و خداى تبارك و تعالى آنها را امداد كرد و به امدادهاى غيبى و جلوه‏هاى معنوى و پشتيبانى حضرت ولى عصر اروحناله الفداء ما را رسانده‏اند به اينكه آزاد شديم. پس آنها به ما منت دارند و ما بايد

    صحيفه نور ج 17 صفحه 247

    خدمت به آنها بكنيم، دولت بايد خدمتگزار آنها باشد.

    يكى از بزرگترين جهات معنوى خدمت به خلق الله است

    كسانى كه داراى يك چيزهائى هستند كه مى‏توانند به اينها خدمت كنند اينها هم انصاف اقتضا مى‏كند كه خدمت كنند و در اين چيزى كه در بانك ذكر كردند كه قرار دادند به اينجا، خدمت كنند، كه اين خدمت براى آنها جاودان است و اموال براى آنها نمى‏ماند. آنچه كه ماند آن جهات معنوى است كه انسان در كارش انجام مى‏دهد، جهات معنوى كه يكى از بزرگترين جهات معنوى خدمت به خلق الله است، خدمت به انسان‏هاى محروم است. اين است كه براى انسان جاودان مى‏ماند و در عالم ديگر به درد انسان مى‏خورد. اموالى كه انسان بگذارد و برود به درد انسان نمى‏خورد. اموالى كه پيش بفرستد به درد انسان خورد. و اميدوارم كه آنهائى كه داراى يك مكنتى هستند توجه داشته باشند كه به اين مستمندان كه ولى نعمت ما هستند رسيدگى كنند و به اين حساب كه ذكر كردند كمك كنند تا اينكه ريشه اين محروميت انشاءالله به همت والاى همه كشور و همه علما و غير علماء اين ريشه‏ء فاسد از بين برود و همه افراد اين ملت يك زندگى متوسطى كه بايد داشته باشند، داشته باشند و با راحتى به خدمت به اسلام مشغول باشند.

    حقوق بشرى‏ها حاضر نيستند به حرف مظلومان گوش دهند

    و اميدوارم كه انشاءالله آسيبى از ناحيه فاسدها به اين كشور وارد نشود. و ملاحظه مى‏كنيد كه مدتى است كه دولت ايران از سازمان ملل خواسته است كه نماينده‏اى بفرستند كه اين جناياتى كه اين رژيم بعث ملحد به دزفول و به ساير شهرهاى ما، پلدختر و اينها وارد كرده اند، ملاحظه كنند، و اثرى از اين پيدا نشده است كه تا حالا يك همچو كارى بكنند و توقع هم نيست كه بكنند. آنها، وقتى كه منافقين و امثال آنها يك مطلب دروغى مى‏گويند كه الان روزى صدها نفر را در خيابان ها، بچه كوچك را مى‏كشند و در اوين چه مى‏كنند و اينها، آنها مستندشان را قول يك دشمن اسلام قرار مى‏دهند و هياهو مى‏كنند و اطلاعيه و اينها دهند، لكن حاضر نيستند كه يك نماينده بفرستند كه ببينند اينها با اين شهرهاى ايران چه كردند، اينها با خوزستان چه كردند. اينهايى كه مى‏گويند كه ما عرب هستيم و به اصطلاح غيرت عربى داريم، با اين ملت عرب چه كردند، با اين ملت مسلم چه كردند، با اين كردها چه كردند. حاضر نيستند اين كسانى كه ادعاى طرفدارى از حقوق بشركنند، حاضر نيستند گوش كنند به حرف اين مظلومانى كه زير ستم اين ظالم به دستيارى امريكاى جابر ظالم كه تمام گرفتارى‏هاى ما با دست اوست، حاضر نيستند كه رسيدگى كنند كه چه شده است. از آن طرف براى ما اطلاعيه صادر مى‏كنند و اعلاميه صادر مى‏كنند و محكوم مى‏كنند. و ما نه به آن محكوميتش ترتيب اثر مى‏دهيم و به اين نه به اين نيامدن.

    من ثانياً از آقايان تشكر مى‏كنم كه در اين خدمت بسيار شريف و بزرگ همت گماشتيد. و

    صحيفه نور ج 17 صفحه 248

    برادران عزيز خودتان رانگذاريد كه اينها در طول تاريخ اينها محروم بودند، اينها مظلوم بودند، نگذاريد كه اينها باز محروميت بكشند. در رژيم اسلامى نبايد محروميت بكشند اينها، بايد نجات پيدا كنند اينها هم از محروميت. و همت بزرگتان در اين باشد كه آن روستاهاى دور افتاده‏اى كه هيچ نداشتند در زمان سابق و بحمدالله الان بسيارى از كارها در آنجاها شده است، لكن همت‏تان در اين باشد كه به آنها بيشتر برسيد و به آنها بيشتر خدمت كنيد. خداوند تعالى همه شما را انشاءالله توفيق بدهد و دست ستمكاران را از سر مظلومان جهان قطع كند و خداى تبارك و تعالى از نور هدايت خودش نصيب همه ما بفرمايد.

    والسلام عليكم و رحمه الله

    
    previos page menu page next page
    

  8. #1548
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    previos page menu page next page

    صحيفه نور ج 17 صفحه 249

    تاريخ: 20/2/62

    بيانات امام خمينى در ديدار با معاون فرهنگى وزارت امور خارجه ايران، وزير فرهنگ و عضو شوراى ساندينيست‏هاى نيكاراگوئه و سفير ايران در نيكاراگوئه

    بايد كوشش كرد كه وحدت بين مستضعفان در هر مسلك و مذهب تحقق پيدا كند

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    از اينكه به اينجا آمده‏ايد تا درددل‏هاى خود را به يكديگر برسانيم، تشكر مى‏كنم. اينطورى كه شما مى‏گوئيد كشور شما با ما شباهت زيادى دارد منتها كشور ما گرفتارى‏هايش زيادتر است. ما مبتلا به دسيسه‏هاى همه قدرت‏هاى جهانيم و جرم ما و كشور و ملت ما اين است كه براى استقلال و آزادى قيام كرده ايم و مى‏خواهيم زير سلطه هيچ يك از قدرت‏ها نباشيم و اين مطلب از ديدگاه ابرقدرت‏ها و قدرت‏ها گناه بزرگ و نابخشودنى است. مستضعفين جهان، چه آنها كه زير سلطه‏ء آمريكا و چه آنهاكه زير سلطه‏ء ساير قدرتمندان هستند اگر بيدار نشوند و دست شان را به هم ندهند و قيام نكنند، سلطه‏هاى شيطانى رفع نخواهد شد. و همه بايد كوشش كنيم كه وحدت بين مستضعفان در هر مسلك و مذهبى كه باشند، تحقق پيدا كند كه اگر خداى نخواسته سستى پيدا شود، اين دو قطب مستكبر شرق و غرب مانند سرطان همه را به هلاكت خواهند رساند. ما عازم هستيم كه تمام سلطه‏ها را نابود سازيم و شما هم كوشش كنيد كه ملت‏ها را با حق همراه كنيد. و آنچه مهم است اين است كه شما در مذهب خود و ما در مذهب خودمان اخلاص را حفظ و به خداى تبارك و تعالى اعتماد داشته باشيم تا عنايت او شامل حال ما باشد و ما را از تحت اين سلطه‏ها خارج سازد.

    previos page menu page next page

  9. #1549
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 17 صفحه 250

    تاريخ: 21/2/62

    بيانات امام خمينى در جمع رؤساى جمهورى، مجلس شوراى اسلامى و ديوانعالى كشور؛ اعضاى شورايعالى قضايى، نخست‏وزير و اعضاى دولت، اعضاى شوراى نگهبان، فرماندهان نظامى و انتظامى، اعضاى شركت كننده در كنگره حزب جمهورى اسلامى و مسؤولين سازمان‏هاى دولتى و نهادهاى انقلابى

    مسأله بعثت يك تحول علمى عرفانى در عالم ايجاد كرد

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    متقابلاً من عيد سعيد مبعث را به شما آقايان و ملت شريف ايران و جميع مسلمين بلكه جميع مستضعفان جهان تبريك عرض مى‏كنم. مسأله مبعث و ماهيت آن و بركات آن چيزى نيست كه بتوان با زبان‏هاى الكن ما از آن ذكرى كرد و به قدرى ابعاد آن زياد است و جهات معنوى و مادى او زياد است كه گمان ندارم بتوان حول و بر او هم صحبت كرد. مسأله بعثت يك تحول علمى - عرفانى در عالم ايجاد كرد كه آن فلسفه‏هاى خشك يونانى را كه به دست يونانى‏ها تحقق پيدا كرده بود و ارزش هم داشت و دارد، لكن مبدل كرد به يك عرفان عينى و يك شهود واقعى براى ارباب شهود. قرآن در اين بعدش براى كسى تاكنون منكشف نشده است مگر من خوطب به و در بعضى ابعادش حتى براى من خوطب به منكشف نشده است فقط براى ذات ذوالجلال جلت عظمته معلوم است. اگر كسى سير كند در فلسفه‏هاى قبل از اسلام و فلسفه‏هاى بعد از اسلام و خصوصاً قرن‏هاى آخر و عرفاى قبل از اسلام و آن كسانى كه در هندوستان و امثال آن يك همچو مسائلى داشتند، با عرفاى بعد از اسلام كه به تعليم اسلام در اين امر وارد شده اند، مى‏فهمد كه چه تحولى در اين بعد حاصل شده است. در صورتى كه عرفاى بزرگ اسلام هم راجل هستند در كشف حقايق قرآن، لسان قرآن كه از بركات بعثت است، از بركات بزرگ بعثت رسول خداست، لسانى است كه سهل و ممتنع است. بسيارى شايد گمان كنند كه قرآن را مى‏توانند بفهمند، از باب اينكه به نظرشان سهل است. بسيارى از ارباب معرفت و ارباب فلسفه گمان مى‏كنند كه قرآن را مى‏توانند بفهمند، براى اينكه آن بعدى كه براى آنها جلوه كرده است و آن بعدى كه در پس اين ابعاد است براى آنها معلوم نشده است. قرآن داراى ابعادى است كه تا رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم مبعوث نشده بودند و قرآن متنزل نشده بود از آن مقام غيب، نازل نشده بود از آنجا، و با آن جلوه نزولى‏اش در قلب رسول خدا جلوه نكرده بود، براى احدى از موجودات ملك و ملكوت ظاهر نبود. بعد از آنكه اتصال پيدا كرد مقام مقدس نبوى ولى اعظم با مبدأ فيض به آن اندازه‏اى كه قابل اتصال بود، قرآن را نازلتاً و منزلتاً كسب كرد، در قلب مباركش جلوه كرد و با نزول

    صحيفه نور ج 17 صفحه 251

    به مراتب هفتگانه به زبان مباركش جارى شد. قرآنى كه الان در دست ماست نازله‏ء هفتم قرآن است و اين از بركات بعثت است و همين نازله‏ء هفتم آنچنان تحول در عرفان اسلامى، در عرفان جهانى بوجود آورد كه اهل معرفت شمه‏اى از آن را مى‏دانند و بشر از همه ابعاد او، يعنى جميع ابعاد او براى بشر باز معلوم نشده است و معلوم نيست معلوم شود. آياتى در قرآن كريم كه باز از بركات بعثت است مشاهده شود كه اين آيات را در عين حالى كه انسان گمان مى‏كند كه خوب، ظاهر است، لكن تاكنون كشف نشده است هوالاول و الاخر و الظاهروالباطن و هو معكم الله نور السموات و الارض اينها آياتى است كه نه مفسرتواند بفهمد، نه فيلسوف و نه عارف. هركس ادعا كند كه معنى او را فهميده است، در جهل فرو رفته است. قرآن را انما يعرف القرآن من خوطب به به وسيله من خوطب به به يك عده معدودى از اولياء خدا و ائمه‏ء معصومين عليهم السلام تحويل داده شده است و به وسيله‏ء آنها يك حدودى كه قابل فهم است براى بشر تفسير شده است، لكن آنكه لطيفه‏ء وحى است همان آيه شريف الله نور السموات والارض وقتى دست مفسر افتاده است الله نورالسموات والارض معنا كرده است كه هيچ مربوط به قرآن نيست. اين مفسرين در عين حالى كه زحمت‏هاى زياد كشيده‏اند لكن دست شان از لطايف قرآن كوتاه است، نه از باب آنكه آنها تفسيرى كرده‏اند، از باب اينكه عظمت قرآن بيشتر از اين مسايل است. مسأله معرفت الله كه در قرآن مطرح است فرمايد كه به حسب نقل ما عرفناك حق معرفتك البته معنايش اين است كه آنطورى كه معرفت تو حقش است ما نشناختيم، نه ما عرفناك حق معرفتى اياك او آنقدرى كه حق معرفت بشر است شناخته است اما حظ معرفت بشر غير از آن چيزى است كه حق معرفت الله است. حق معرفت الله و حق عبادت الله را، حتى به حسب اين روايت، رسول اكرم كه بزرگترين عارف و بزرگترين عابد است مى‏فرمايد كه ما عرفناك و عبد ناك امافرمايد كه ما عرفناك حق معرفتى اياك و ما عبدناك حق عبادتى اياك براى اينكه آن را ادا كرده، اما آن حظ انسانى جلوه ظاهرى است و از براى معرفت خدا چيزى است كه نه ملك مقرب مى‏تواند آن معرفت را پيدا كند و نه رسول مرسل و اين از بركات بعثت است. اينقدرى كه معرفت براى اهل معرفت حاصل شده است. اين از نازله‏ء كتاب خداست كه به وسيله‏ء نزول بر قلب رسول الله كه آن هم از اسرار بزرگ است. كيفيت وحى از امورى است كه غير از خود رسول خدا و كسانى كه در خلوت با رسول خدا بودند با اينكه از او الهام گرفته‏اند كيفيت نزول وحى را كسى نمى‏تواند بفهمد و لهذا هروقت خواستند معرفى هم بكنند با زبان ما عامى‏ها معرفى كردند، چنانچه خداى تبارك و تعالى با زبان آن بشر عامى خودش را با شتر معرفى مى‏كند، با آسمان معرفى مى‏كند، با زمين معرفى مى‏كند، با خلق و امثال اينها. و اين براى اين است كه بيان قاصر است از اينكه آن مطلبى كه هست ادا بشود و تا آن حدى كه بيان مى‏توانسته ادا كند قرآن ادا كرده است و هيچ كتاب معرفتى ادا نكرده است، آنهائى كه ادا كردند به تبع قرآن ادا كردند. اگر قرآن نبود باب معرفت الله بسته بود الى الابد. و آن فلسفه يونانى يك باب ديگرى است كه در محل خودش بسيار ارجمند است براى اينكه با استدلال ثابت مى‏كند، نه معرفت حاصل مى‏شود، باب دليل اثبات مى‏شود وجود خداى تبارك و تعالى.

    صحيفه نور ج 17 صفحه 252

    معرفت غير اثبات وجود است و قرآن آمده است كه هم اثبات بكند به همان طريقه‏هاى متعارف و طريقه‏هاى بلكه گاهى نازل‏تر از او و هم پرده‏ء ديگرش عرفان قرآن است كه او را همين مقدارش هم كه در قرآن هست در هيچ كتابى نمى‏يابيد حتى در كتب عرفانى اسلامى كه متحول شده است و با عرفان قبل از اسلام بسيار فرق دارد، باز تعبيرات قرآن غيرآنى است كه آنها دارند.

    بعثت رسول خدا براى اين است كه راه رفع ظلم را به مرم بفهماند

    يك نحوه ديگرى هست، يك لطايف ديگرى در قرآن هست و اينها همه از بركات بعثت است و بركات بعثت آن مقدارى كه در معنويات هست آنقدر در ماديات ظاهر نشده است، لكن آن مقدارى هم كه در ماديات ظاهر شده است باز قبل از اسلام نبوده است. اتصال - معنا - به معنويت به ماديات و انعكاس معنويت در همه جهات ماديات از خصوصيات قرآن است كه افاضه فرموده است. قرآن در عين حالى كه يك كتاب معنوى، عرفانى و آنطورى است كه به دست ماها، به خيال ماها، به خيال جبرئيل امين هم نمى‏رسد، در عين حال يك كتابى است كه تهذيب اخلاق را مى‏كند، استدلال هم مى‏كند، حكومت هم مى‏كند و وحدت را هم سفارش مى‏كند و قتال را هم سفارش مى‏كند و اين از خصوصيات كتاب آسمانى ماست كه هم باب معرفت را باز كرده است تا حدودى كه در حد انسان است و هم باب ماديات را و اتصال ماديات به معنويات را و هم باب حكومت را و هم باب خلافت را و همه چيز را و ما كه اميد است از پيروان اسلام باشيم و از پيروان قرآن باشيم بايد همه ابعاد اين را در نظر داشته باشيم. نه در نظر داشته باشيم، بلكه دنبالش باشيم تا حاصل بشود براى ما، مجاهده كنيم تا حاصل بشود براى ما. و اگر چنانچه ما با همان بعد ظاهرى قرآن، به همان بعدى كه قرآن براى اداره امور بشر آمده است، براى رفع ظلم از بين بشر آمده است يعنى يك بعدش اين است كه ظلم را از بين بشر بردارد و عدالت اجتماعى را در بشر ايجاد كند، اما اگر كوشش كنيم و آنهايى كه تابع قرآن خودشان را مى‏دانند، مسلمين جهان اگر كوشش كنند تا اينكه اين بعد از قرآن را كه بعد اجراى عدالت اسلامى است، در جهان پخش كنند، آنوقت يك دنيايى مى‏شود كه صورت ظاهر قرآن مى‏شود. و ما ملت ايران كه نهضت كرديم و دست ظلم را كوتاه كرديم بايد دنبال اين مطلب باشيم و تا آنجايى كه دست ظالمان را بكلى از كشور خودمان كوتاه كنيم و با هدايت اين نور ساير كشورهاى اسلامى و ساير مستضعفان جهان بيدار بشوند و خودشان را از تحت سلطه قدرت‏هاى بزرگ خارج كنند. و آن چيزى كه ما در روز مبعث بايد توجه به آن بكنيم اين است كه با بعثت رسول خدا، بعثت رسول خدا براى اين است كه راه رفع ظلم را به مردم بفهماند، راه اينكه مردم بتوانند با قدرت‏هاى بزرگ مقابله كنند به مردم بفهماند. بعثت براى اين است كه اخلاق مردم را، نفوس مردم را، ارواح مردم را و اجسام مردم را، تمام اينها را از ظلمت‏ها نجات بدهد، ظلمات را بكلى كنار بزند و به جاى او نور بنشاند، ظلمت جهل را كنار بزند و به جاى او نور عمل بياورد، ظلمت ظلم را به كنار بزند و به جاى او عدالت بگذارد، نور عدالت را به جاى او بگذارد و راه او را به ما فهمانده است، فهمانده است كه تمام مردم، تمام مسلمين برادر هستند و بايد با هم وحدت

    صحيفه نور ج 17 صفحه 253

    داشته باشند، تفرق نداشته باشند.

    همه قشرهاى ملت مكلفند به اينكه جمهورى اسلامى را حفظ كنند

    برادران! ما امروز گرفتار تمام قدرت‏هاى شيطانى بشر هستيم، ما بايد توجه بكنيم به اينكه تكليف الهى ما در امروز كه همه به ما حمله كرده اند چى است. تمام اقشار ملت از آنهايى كه در سطح كشور كارفرما هستند و دست اندركاران دولتى هستند، آنهايى كه قوه قضايى به آنها محول است، آنهايى كه كارهاى ديگر به آنها محول است، آنهايى كه پاسدارى از مرزها به آنها محول هست مثل ارتش و غيره، آنهايى كه همه چيز به آنها محول است و ساير قشرهاى ملت مكلفند به اينكه اسلام را حفظ كنند، مكلفند به اينكه جمهورى اسلامى را حفظ كنند و اين تكليف، تكليفى است كه از بزرگترين تكاليفى است كه اسلام دارد و آن حاصل نمى‏شود الا با تفاهم، الا با اينكه همه ملت با هم برادر باشند. مؤمنون اخوه هستند. اگر اين اخوت ايمانى در سرتاسر كشور ما محفوظ بماند و هر كسى براى خودش توجه به خود نداشته باشد توجه به مقصد داشته باشد و خودش را براى مقصد بخواهد هيچ كس‏تواند به اين كشور تعدى كند. و اگر خداى نخواسته در بين آقايان، در بين مردم، در بين دولتيان، در بين مجلسيان، در بين اقشار ملت، كارگرها، كارفرماها و كشاورزان، همه اگر چنانچه اين اخوت ايمانى سست بشود، آن روز است كه رخنه مى‏كنند در بين شما شياطين و شما را به جان هم مى‏ريزند و استفاده‏اش را قدرت‏هاى بزرگ مى‏كنند. آنها، قدرت‏هاى بزرگ نشسته‏اند آنجا كه با ايادى خودشان در اين كشور راه‏هايى درست كنند كه خود اهل اين كشور براى آنها جاده را صاف كند. آنها مستقيماً نمى‏آيند سراغ شما، آنها با اين راه ها، با قلم‏هاى فاسد، با فكرهاى فاسد كه در خدمت مى‏گيرند در سراغ شما مى‏آيند و باشايعه افكنى‏ها و دروغپردازى‏ها در بين شماها هركس را به ديگرى بدبين‏خواهند بكنند. و آن روزى كه قشرهاى ملت خداى نخواسته برخلاف الان كه هستند، به هم بدبين بشوند، آن روز است كه رخنه كرده‏اند آنها و استفاده خواهند كرد. و همه مسؤول هستيم، از من طلبه تا مراجع اسلام تا علماى بلاد اسلامى تا دست اندركاران، مجلس، رئيس جمهور، ارتشى ها، پاسدارها و همه قشرهاى ملت در مقابل خدا مسؤولند و همه يك روز در پيشگاه خدا خواهيم رفت و از ما سوأل خواهد شد، نعمت را از ما سوأل مى‏كنند و آن نعمت، اسلام است. ما هستيم، ما بايد پا روى غرض‏هاى شخصى خودمان بگذاريم براى خدا و براى مقصد. ما همه بايد براى خدا باشيم چون از او هستيم و هر چه داريم از اوست، قدرت هر چه هست از اوست، نعمت هر چه هست از اوست و او نورالسموات والارض است و ما موظف هستيم از طرف او و از طرف عقل خودمان و وجدان خودمان كه به آن كسى كه ولى همه چيز ما هست خدمت بكنيم و آمال و آرزوى ما اين باشد كه دين او را تقويت بكنيم و اسلام را در بين بشر پياده كنيم و اين نمى‏شود الا به وحدت كلمه‏ء شما و دست برداشتن از اختلافات، اگر خداى نخواسته باشد و انشاءالله نباشد. و من اميدوارم كه با وحدت كلمه و با اخوت ايمانى محكم بايستيم و بايستيد و اين كشور را از حوادث دهر حفظ كنيد. خداوند انشاءالله به همه ما

    صحيفه نور ج 17 صفحه 254

    سعادت دريافت معنويات مبعث پيغمبر اكرم را عنايت فرمايد، خداوند تعالى از نور معرفت خودش كه به وسيله قرآن القا شده است به ما هم بهره‏اى عنايت فرمايد، و خداوند تعالى وحدت اسلامى اين ملت را حفظ بفرمايد و دولت‏هاى اسلامى را بيدار كند و ملت‏هاى اسلام را به هم پيوند بدهد.

    والسلام عليكم و رحمه الله‏

    
    previos page menu page next page
    

  10. #1550
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 17 صفحه 255

    تاريخ: 26/2/62

    بيانات امام خمينى در ديدار با وزير، فرماندهان و اعضاى شورايعالى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى به مناسبت روز پاسدار

    مادامى كه ما پاسدار واقعى باشيم كشورهاى بزرگ نمى‏توانند كارى انجام دهند

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من هم متقابلاً اين روز بزرگ را به شما تبريك مى‏گويم و هميشه شما را دعا مى‏كنم. اما علت اينكه پيام ندادم: اولاً ارگان‏ها و نهادها زياد شده‏اند و ثانياً چون همه ارگان‏ها از سپاه و ارتش و كميته و مجلس و دولت را يكى مى‏دانم، قبلاً براى همه پيام داده‏ام. چه انتخاب خوبى است كه روز ولادت حضرت سيدالشهدا عليه السلام روز پاسدار ناميده شده است. اميدوارم همانگونه كه امام حسين عليه السلام با خون خود اسلام را زنده كرده، شما به تبعيت از او انقلاب و اسلام را ضمانت نمائيد. بنى اميه قصد داشتند كه اسلام را از بين ببرند و در رژيم گذشته نيز افرادى مثل يزيد، خلاف شرع مى‏كردند و به اسم دروازه‏ء تمدن بنا داشتند كه دانشگاه‏ها را فاسد و مردم عادى را سرگرم به مسائل شهوانى كنند، كه اگر مردم انقلاب نكرده بودند و چند سال ديگر مملكت دست آنها بود همه چيز خراب مى‏شد كه با عنايت خداوند آن مسائل از بين رفت. و مادامى كه ما پاسدار واقعى باشيم كشورهاى بزرگ نمى‏توانند كارى انجام دهند و علت فشار دنيا هم اين است كه مى‏بينند در اين مملكت نه كودتا معنى دارد و نه هجوم نظامى و ايران از نظر منطقه و اسلام قدرت خاصى پيدا كرده است لذا ما را آرام نمى‏گذارند. و ما بايد به همه سفارش كنيم كه براى اسلام خدمت كنند و همه در صف واحدى قرار بگيريم كه انحرافى پيش نيايد و بايد هميشه احساس كنيم كه تنها خودمان هستيم در برابر اينهمه دشمنان. بايد اين بار بزرگ را به منزل برسانيم و در اين راه متحد باشيم و گرايش خاص به اين گروه و آن گروه نداشته باشيم. و شما سلام مرا به همه برادران و همه پاسداران و نيروهاى نظامى و انتظامى برسانيد. من دعاگو و خدمتگزار شما هستم.

    والسلام عليكم و رحمه الله

    
    previos page menu page next page
    

صفحه 155 از 208 نخستنخست ... 55105145151152153154155156157158159165205 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/