نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: بهترین عمل بعد از نماز اوّل وقت!!

Hybrid View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    1,383
    تشکر تشکر کرده 
    763
    تشکر تشکر شده 
    846
    تشکر شده در
    352 پست
    قدرت امتیاز دهی
    232
    Array

    بهترین عمل بعد از نماز اوّل وقت!!

    0122411718415581101122752494819820163


    وقتی به خودمان و گذشته مان نگاه می کنیم ، می بینیم که تنها کسانی که بعد از خداوند مهربان ، یار وپشتیبان ما در زندگی بوده و خواهند بود ، پدر و مادر می باشند .
    در آیات قرآن کریم بالأخص سوره لقمان ، به این مهم توجه شده وبه بیان آن می پردازد .


    « وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْناً عَلى‏ وَهْنٍ وَ فِصالُهُ فِی عامَیْنِ أَنِ اشْكُرْ لِی وَ لِوالِدَیْكَ إِلَیَّ الْمَصِیرُ ؛ و ما انسان را درباره‏ى پدر و مادرش سفارش كردیم ، مادرش او را حمل كرد ، در حالى كه هر روز ناتوان‏تر مى‏شد ، (و شیر دادن) و از شیر گرفتنش در دو سال است ، (به او سفارش كردیم كه) براى من و پدر و مادرت سپاس گزار، كه بازگشت (همه) فقط به سوى من است .» (لقمان 14)

    نكات آیه :


    1ـ از سخن حقّ پیروى كنیم ، چه موعظه‏ى بنده‏ى خدا باشد ، «لقمان» و چه وصیّت خداوند سبحان : «وَصَّیْنَا»
    2ـ همه‏ى انسان‏ها ، در هر رتبه و شرایطى كه باشند مدیون والدین هستند : «وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ» ( «الانسان»، شامل همه‏ى مردم مى‏شود)
    3ـ احترام والدین ، حقّى است انسانى نه فقط اسلامى ، حتّى والدین كافر را باید احسان نمود : «وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ»
    4ـ آن كه زحمت بیشترى مى‏كشد ، باید به صورت ویژه تقدیر شود و نامش جداگانه برده شود : «بِوالِدَیْهِ ... أُمُّهُ»
    5ـ در فرمان‏هاى عمومى ، باید استدلال نیز عام باشد :(چون مخاطب ، همه انسان‏ها هستند ، باردارى مادران مطرح است كه مربوط به همه‏ى مردم است و هر انسانى مادر دارد). «حَمَلَتْهُ أُمُّهُ»
    6ـ به بهانه آن كه كارى ، وظیفه‏ى طبیعى فرد است ، نباید از سپاس و احسان او ، شانه خالى كنیم : (باردارى ، امرى طبیعى است ، ولى ما مسئولیّت داریم كه به مادر احترام گذاریم و از زحمات او قدردانى كنیم). «حَمَلَتْهُ أُمُّهُ»
    7ـ یادى از گذشته‏ها كنیم تا روحیّه‏ى شكرگزارى در ما زنده شود: «حَمَلَتْهُ أُمُّهُ»
    8ـ دوران باردارى و شیردادن ، از عوامل پدیدآورنده‏ى حقوق مادر بر فرزند و مهم‏ترین دوران شكل‏گیرى شخصیّت فرزند است : «حَمَلَتْهُ أُمُّهُ ... وَ فِصالُهُ»
    9ـ جدا كردن كودك از شیر مى‏تواند در خلال دو سال باشد و واجب نیست بعد از پایان دو سال باشد . (كلمه‏ى « فصال » ، به معناى بازگرفتن كودك از شیر است و « فِی عامَیْنِ » ، نشان آن است كه در لابلاى دو سال نیز مى‏توان كودك را از شیر گرفت ، گرچه بهتر است دو سال تمام شود .)
    10ـ تحمّل سختى در راه انجام وظیفه ، سرچشمه‏ى پیدایش حقوق فوق العاده است . كسانى كه با وجود ضعف و خستگى بار مسئولیّتى را بر دوش مى‏كشند ، حقّ بیشترى بر انسان دارند : «وَهْناً عَلى‏ وَهْنٍ»
    11ـ سپاسگزارى از والدین، از جایگاه والایى نزد خداوند برخوردار است : «أَنِ اشْكُرْ لِی وَ لِوالِدَیْكَ» به طوری که بعد از شكر خداوند ، تشكر از والدین مطرح است .
    12ـ سرانجام همه‏ى ما به سوى خداست ، پس از ناسپاسى نسبت به والدین بترسیم : «إِلَیَّ الْمَصِیرُ»
    13ـ ایمان به رستاخیز ، انگیزه‏ى عمل صالح از جمله احسان به والدین است : «إِلَیَّ الْمَصِیرُ»
    14ـ حقِّ خداوند ، بر حقّ والدین مقدّم است : «أَنِ اشْكُرْ لِی وَ لِوالِدَیْكَ» به طوری که تشكّر و احسان به والدین ، ما را از خداوند غافل نكند.
    در پایانِ پیام‏هاى این آیه ، به طور گذرا به دو بحثِ احسان به والدین و شكر خداوند ، اشاره اجمالى داریم :
    هر گاه نعمتى از نعمت‏هاى الهى را یاد كردید ، به شكرانه‏ى آن صورت بر زمین گذارده و سجده كنید و حتّى اگر سوار بر اسب هستید ، پیاده شده و این كار را انجام دهید و اگر نمى‏توانید ، صورت خود را بر بلندى زین اسب قرار دهید و اگر این كار را هم نمى‏توانید ، صورت را بر كف دست قرار داده و خدا را شكر كنید


    احسان به والدین

    در آیه‏هاى 83 سوره‏ى بقره ، 36 سوره‏ى نساء ، 151 سوره‏ى انعام و 23 سوره‏ى اسراء در رابطه با احسان به والدین سفارش شده ، ولى در سوره‏ى لقمان ، احسان به والدین به صورت وصیّت الهى مطرح شده است .
    پیامبر اكرم صلى اللَّه علیه و آله فرمو د: بعد از نماز اوّل وقت ، كارى بهتر از احترام به والدین نیست .(میزان الحكمه)

    گستره‏ى معناى والدین چه قدر است؟
    223246501541507917344236144478514818670109


    در فرهنگ اسلام ، به رهبر آسمانى ، معلّم و مربّى و پدرِ همسر نیز پدر گفته مى‏شود .
    در روزهاى پایانى عمر پیامبر كه حضرت در بستر بیمارى بودند ، به على (علیه السلام) فرمودند : به میان مردم برو و با صداى بلند بگو:
    " لعنت خدا بر هر كس كه عاقّ والدین باشد ، لعنت خدا بر هر برده‏اى كه از مولایش بگریزد و لعنت خدا بر كسى كه حقّ اجیر و كارگر را ندهد ."
    حضرت على (علیه السلام) آمد و در میان مردم این جملات را گفت و برگشت . بعضى از اصحاب این‏ پیام را ساده پنداشتند و پرسیدند : ما درباره‏ى احترام به والدین و مولا و اجیر قبلًا این گونه سخنان را شنیده بودیم ، این پیام تازه‏اى نبود كه پیامبر از بستر بیمارى براى ما بفرستد .
    حضرت كه متوجّه شد مردم عمق پیام او را درك نكرده‏اند ، بار دیگر على (علیه السلام) را فرستاد و فرمود : به مردم بگو : " مُرادم از عاقّ والدین، عاق كردن رهبر آسمانى است . یا على ! من و تو پدر این امّت هستیم و كسى كه از ما اطاعت نكند ، عاقّ ما مى‏شود .
    من و تو مولاى این مردم هستیم و كسانى كه از ما فرار كنند ، مورد قهر خداوند قرار می گیرند .
    من و تو براى هدایت این مردم اجیر شده‏ایم و كسانى كه حقّ اجیر را ندهند ، مورد لعنت خدا هستند ."
    در این ماجرا ملاحظه مى‏فرمایید كه گرچه احسان و اطاعت از والدین یك معناى معروف و رسمى دارد ، ولى در فرهنگ اسلام مسأله از این گسترده‏تر است .

    آیا خداوند احتیاجی به شکر بندگانش دارد؟


    خداوند ، نیازى به عبادت و تشكّر ما ندارد و قرآن، بارها به این حقیقت اشاره نموده و فرموده است : خداوند از شما بى‏نیاز است : (نمل، 40 لقمان، 12 و زمر، 7) ولى توجّه ما به او ، مایه‏ى عزّت و رشد خود ماست .
    یكى از ستایش‏هایى كه خداوند در قرآن از انبیا دارد ، داشتن روحیه‏ى شكرگزارى است .
    به طوری که درباره‏ى حضرت نوح ، خداوند از شكر او یاد كرده و او را شاكر مى‏نامد : «كانَ عَبْداً شَكُوراً» (اسراء، 3)
    ما غالباً تنها به نعمت‏هایى كه هر روز با آنها سر و كار داریم توجّه مى‏كنیم و از بسیارى نعمت‏ها غافل هستیم ، از جمله آنچه از طریق نیاكان و وراثت به ما رسیده و یا هزاران بلا كه در هر آن از ما دور مى‏شود و یا نعمت‏هاى معنوى ، مانند ایمان به خدا و اولیاى او ، یا تنفّر از كفر و فسق و گناه كه خداوند در قرآن از آن چنین یاد كرده است : « حَبَّبَ إِلَیْكُمُ الْإِیمانَ وَ زَیَّنَهُ فِی قُلُوبِكُمْ وَ كَرَّهَ إِلَیْكُمُ الْكُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیانَ » (حجرات ، 7)
    علاوه بر آنچه بیان كردیم ، بخشى از دعاهاى معصومین نیز توجّه به نعمت‏هاى الهى و شكر و سپاس آنهاست، تا روح شكرگزارى را در انسان زنده و تقویت كند .
    شكر الهى، گاهى با زبان و گفتار است و گاهى با عمل و رفتار .
    در حدیث مى‏خوانیم: هر گاه نعمتى از نعمت‏هاى الهى را یاد كردید، به شكرانه‏ى آن صورت بر زمین گذارده و سجده كنید و حتّى اگر سوار بر اسب هستید ، پیاده شده و این كار را انجام دهید و اگر نمى‏توانید، صورت خود را بر بلندى زین اسب قرار دهید و اگر این كار را هم نمى‏توانید، صورت را بر كف دست قرار داده و خدا را شكر كنید.(كافى، باب الشكر، حدیث 25)
    پیامبر اكرم صلى اللَّه علیه و آله فرمو د: بعد از نماز اوّل وقت، كارى بهتر از احترام به والدین نیست


    نمونه‏هاى شكر عملى‏:

    1ـ نماز ؛ بهترین نمونه‏ى شكر خداوند است . خداوند به پیامبرش مى‏فرماید: به شكرانه‏ى اینكه ما به تو «كوثر» و خیر كثیر دادیم ، نماز بر پا كن : «إِنَّا أَعْطَیْناكَ الْكَوْثَرَ فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انْحَرْ» (كوثر، 1- 2)
    2ـ روزه ؛ چنان كه پیامبران الهى به شكرانه نعمت‏هاى خداوند ، روزه مى‏گرفتند . (وسائل، ج 10، ص 446)
    3ـ خدمت به مردم ؛ قرآن مى‏فرماید : اگر بى‏سوادى از باسوادى درخواست نوشتن كرد ، سر باز نزند و به شكرانه سواد ، نامه‏ى او را بنویسد : «وَ لا یَأْبَ كاتِبٌ أَنْ یَكْتُبَ كَما عَلَّمَهُ اللَّهُ» (بقره، 282)
    4ـ قناعت ؛ پیامبر اكرم (صلى اللَّه علیه و آله) فرمودند : «كن قنعا تكن اشكر الناس ؛ قانع باش تا شاكرترین مردم باشى .» (مستدرك ، ج 11 ، ح 12676)
    5ـ یتیم نوازى ؛ خداوند به پیامبرش مى‏فرماید : به شكرانه‏ى اینكه یتیم بودى و ما به تو مأوا دادیم ، پس یتیم را از خود مران : « فَأَمَّا الْیَتِیمَ فَلا تَقْهَرْ» (ضحى، 9)
    6ـ كمك به محرومان و نیازمندان ؛ خداوند به پیامبرش مى‏فرماید : به شكرانه‏ى اینكه نیازمند بودى و ما تو را غنى كردیم ، فقیرى را كه به سراغت آمده از خود مران : «وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ» (ضحى ، 10)
    7ـ تشكّر از مردم ؛ خداوند به پیامبرش مى‏فرماید : براى تشكّر و تشویق زكات دهندگان ، بر آنان درود بفرست ، زیرا درود تو ، آرام‏بخش آنانخواهد بود : «وَ صَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ» (توبه ، 102)
    تشكّر از مردم تشكر از خداوند است ، همان گونه كه در روایت آمده است : كسى كه از مخلوق تشكّر نكند ، از خداوند شكرگزارى نكرده است : « من لم یشكر المنعم من المخلوقین لم یشكر الله » (عیون الأخبار، ج 2 ، ص 24)

    تلخى‏ها هم تشكّر مى‏خواهد !


    قرآن مى‏فرماید: «عَسى‏ أَنْ تَكْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَكُمْ وَ عَسى‏ أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ؛ چه بسیار چیزهایى كه شما دوست ندارید، ولى در حقیقت به نفع شماست و چه بسیار چیزهایى كه شما دوست دارید، ولى به ضرر شماست.» (بقره، 216)
    59151117820930665413698101160104239229
    اگر بدانیم دیگران مشكلات بیشترى دارند .
    اگر بدانیم مشكلات ، توجّه ما را به خداوند بیشتر مى‏كند .
    اگر بدانیم مشكلات ، غرور ما را مى‏شكند و سنگدلى ما را برطرف مى‏كند .
    اگر بدانیم مشكلات ، ما را به یاد دردمندان مى‏اندازد .
    اگر بدانیم مشكلات ، ما را به فكر دفاع و ابتكار مى‏اندازد .
    اگر بدانیم مشكلات ، ارزش نعمت‏هاى گذشته را به ما یادآورى مى‏كند .
    اگر بدانیم مشكلات ، كفّاره‏ى گناهان است .
    اگر بدانیم مشكلات ، سبب دریافت پاداش‏هاى اخروى است .
    اگر بدانیم مشكلات ، هشدار و زنگ بیدارباش قیامت است .
    اگر بدانیم مشكلات ، سبب شناسایى صبر خود و یا سبب شناسایى دوستان واقعى است .
    و اگر بدانیم ممكن بود مشكلات بیشتر یا سخت‏ترى براى ما پیش آید ، خواهیم دانست كه تلخى‏هاى ظاهرى نیز در جاى خود شیرین هستند .
    حضرت على (علیه السلام) در جنگ احد فرمود : شركت در جبهه از مواردى است كه باید شكر آن را انجام داد : « و لكن من مواطن البشرى و الشكر» (نهج البلاغه ، خطبه 156)
    و دختر او حضرت زینب (علیها السلام) در پاسخ جنایتكاران بنى امیّه فرمود : در كربلا جز زیبایى ندیدم : «ما رأیت الا جمیلا» (بحار، ج 45، ص 116)
    به یكى از اولیاى خدا گفته شد حقّ تشكّر از خداوند را بجا آور. او گفت: من از تشكّر و سپاس او ناتوانم . خطاب آمد : بهترین شكر همین است كه اقرار كنى من توان شكر او را ندارم .

    نتیجه گیری :


    با توجه به بحثی که پیرامون آیات قرآن داشتیم ، ما رابه این نتیجه می رساندکه احترام ، قدردانی و اطاعت از والدین در حیطه دستورات خداوند ، در کنار پرستش خداوند بیان شده ومورد تأکید قرار گرفته است .
    در حیطه عبادت و تشکر از خداوند نیز ، به این مطلب پی بردیم که خداوند نیازی به ستایش و عبادت بندگان ندارد ، بلکه این خود بندگان هستند که با پرستش وعبادت پروردگارشان ، خود را رشد داده و شکوفا می شوند .
    و دربحث آخر بیان کردیم که شکر و سپاسگزاری تنها محدود به خوبی ها و نعمات نمی باشد ، بلکه می توان گفت ؛ تلخی ها ومشکلات زندگی نیز شایسته شکر گزاری و سپاس گزاری می باشند .
    24 jack bauer 7

  2. کاربر مقابل از king 2011 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/