نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: اهل دانشگاهم روزگارم بد نیست!!!

Hybrid View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض اهل دانشگاهم روزگارم بد نیست!!!

    اهل دانشگاهم روزگارم بد نیست!!!
    روزگارم خوش نیست
    ژتونی دارم
    خرده عقلی
    سر سوزن شوقی

    اهل دانشگاهم
    قبله ام آموزش
    جانمازم جزوه
    مشق از پنجره ها میگیرم
    همه ذرات وجودم متبلور شده است
    درسهایم را وقتی می خوانم
    كه خروس می كشد خمیازه
    مرغ و ماهی خواب است

    خوب یادم هست
    مدرسه باغ آزادی بود
    درس بی كرنش می خواندیم
    نمره بی خواهش می آوردیم
    تا معلم پارازیت می انداخت
    همه غش می كردیم
    كلاس چقدر زیبا بود و معلم چقدر حوصله
    داشت
    درس خواندن آنروز
    مثل یك بازی بود
    كم كمك دور شدم از آنجا
    بار خود را بستم
    عاقبت رفتم در دانشگاه
    رفتم از پله كامپیوتر بالا
    چیزها دیدم در دانشگاه
    من گدایی دیدم در آخر ترم
    در به در می گشت
    یك نمره قبولی می خواست

    من كسی را دیدم
    از دیدن یك نمره ده
    دم دانشگاه پشتك می زد
    شاعری دیدم
    هنگام خطابه
    به خرچنگ می گفت ستاره
    و اسید نیتریك را جای می می نوشید
    همه جا پیدا بود
    همه جا را دیدم
    بارش اشك از نمره تك
    جنگ آموزش با دانشجو
    حذف یك درس به فرماندهی كامپیوتر
    فتح یك ترم به دست ترمیم
    قتل یك لبخند در آخر ترم
    همه را من دیدم
    من در این دانشگاه در به در و ویرانم
    من به یك نمره نا قابل ده خشنودم
    من به لیسانس قناعت دارم
    من نمی خندم اگر دوست من می افتد
    من نمی خندم اگر نرخ ژتون را دو برابر
    بكنند
    و نمی خندم اگر موی سرم می ریزد

    من در این دانشگاه
    در سراشیب كسالت هستم
    خوب می دانم استاد
    كی كوئیز می گیرد
    برگه حذف كجاست
    ما بدانیم اگر سلف نباشد
    همگی می میریم
    و اگر حذف نباشد
    همگی مشروطیم

    نپرسیم كه در قیمه چرا گوشت نبود
    كار ما نیست شناسایی مسئول غذا
    كار ما نیست شناسایی بی نظمی ها
    كار ما شاید اینست كه در مركز پانچ
    بنشینیم و لبخند بزنیم و بگوییم چرا؟

  2. کاربر مقابل از mozhgan عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/