استفتاء از مراجع تقلید درباره کندی اینترنت

استفتاء از مراجع تقلید درباره کندی اینترنت

مدتی است کندی اینترنت، بسیاری از کاربران پرشمار این دنیای مجازی در کشورمان را دچار مشکل کرده است؛ کاربرانی که برای دریافت این خدمات، قرارداد امضا می‌کنند و پول می‌پردازند.


تابناک: مدتی است کندی اینترنت، بسیاری از کاربران پرشمار این دنیای مجازی در کشورمان را دچار مشکل کرده است؛ کاربرانی که برای دریافت این خدمات، قرارداد امضا می‌کنند و پول می‌پردازند، ولی گاه ممکن است، بدون هیچ توضیحی دسترسی‌شان قطع شود؛ آن هم در شرایطی که این قطعی‌ها در صورت‌حسابشان دیده نمی‌شود و حتی تخفیفی هم در پی ندارد!

چند گاهی است که کند شدن ناگهانی سرعت اینترنت و قطع شدن‌های گاه و بیگاه آن، موجب نارضایتی بسیاری از کاربران این دنیای مجازی شده و اعتراضات بسیاری در پی داشته است؛ دشواری که تا چندی پیش، به قطعی کابل‌های ارتباطی کشورمان در خلیج فارس نسبت داده می‌شد و اکنون مدتی است که دلایلی (!) از این دست را نیز به خود نمی‌بیند.

این در حالی است که بسیاری از کاربران هر روزه و همیشگی اینترنت در کشورمان، از اینترنت نوع پر سرعتی (البته در مقیاس داخلی!) بهره می‌گیرند که برای دریافت آن، قراردادی با یکی از شرکت‌های خدمات دهنده اینترنتی به امضا رسانده‌اند و بسته به نوع قراردادشان، هر دوره مبلغی به شرکت طرف قراردادشان می‌پردازند؛ مبلغی که در قیاس با میانگین جهانی، چه بسا گزاف هم باشد، ولی به ظاهر تعهدی برای دریافت خدمات معمولی در پی نداشته اشت!

به عبارت بهتر، کاربری که قرارداد دریافت اینترنت adsl با سرعت 128 کیلو بیت را با یکی از isp‌های فعال در منطقه محل سکونتش به امضا رسانده باشد، توقع ندارد که اینترنتی با سرعتی به مراتب پایین‌تر از این قرارداد در اختیارش قرار بگیرد و حتی گاه با قطعی هم روبه‌رو شود، ولی در پایان ماه، در صورت‌حسابش تغییری نبین و مجبور به پرداخت همه مبلغ شود؛ شرایطی که البته فعلا در کشورمان جاری است و کمتر کاربر اینترنتی هست که صابون این نوع ضرر به تنش نخورده باشد.

اینجاست که اختلالات رو به افزایش دسترسی به دنیای مجازی در کشورمان از یک سو و نارضایتی کاربرانی که احساس می‌کنند، زیان دیده‌اند، ما را بر آن داشت که به سراغ مراجع عظام برویم و درباره غش در این معامله از ایشان استفتا کنیم.

این هم شرح پرسش «تابناک» از برخی از مراجع گرانقدر و پاسخ‌های ایشان که امیدواریم مورد توجه مسئولین هم قرار بگیرد:

پرسش:

با عرض سلام

از آنجا که مدتی است، سرعت اینترنت به شدت کند شده و دلیل واضحی برای این کندی مطرح نشده است، کاربران اینترنت که مشتری شرکت‌های خدماتی مختلف داخل کشور هستند (هم خود مخابرات و هم شرکت‌های طرف قرارداد با آن و حتی دو اپراتور بزرگ تلفن همراه) از خدمات دریافتی رضایت ندارند، خدمات ارائه شده به مشتریان با هزینه‌ای که برای آن می‌پردازند هم‌خوانی ندارد، برای نمونه، برای دریافت اینترنت با سرعت ۱۲۸ قرارداد بسته اند، اما سرعتی به مراتب کمتر دریافت می‌کنند و اینجاست که شبهه غش در معامله به ذهن می‌رسد؛ آن هم در شرایطی که ما‌به‌التفاوت آن به مشتریان بازگردانده نمی‌شود؛ لطفا بفرمایید آیا این امر مصداق غش در معامله است یا نه؟

آیا شرکت‌هایی که متعهد به ارائه خدمات شده اند، ولی در انجام وظایف خود کوتاهی کردند، موظف به پرداخت خسارت به مشتریان خود هستند؟

*پاسخ آیت الله العظمی خامنه‌ای

بسمه تعالی

سلام علیکم و رحمت‌الله و برکاته

در فرض سؤال گرچه مصداق غش در معامله نیست، ولی مشتری اگر مغبون باشد، حق دارد قرارداد را فسخ نماید.

موفق و مؤيد باشيد

*پاسخ آیت الله العظمی صافی گلپایگانی

علیکم السلام و رحمة الله

به طور کلی چنانچه شرکت‌های مخابراتی در مقابل وجهی که از مشترکین می‌گیرند امکانات ناقص ارائه دهند ضامنند و الله العالم 14 ربیع الثانی 1433

*پاسخ آیت الله العظمی مکارم شیرازی

بسم الله الرحمن الرحيم

با اهدای سلام و تحيت؛

چنانچه کوتاهی در خدمات رسانی از ناحیه آنها باشد مسئول هستند.

همیشه موفق باشید

*پاسخ آیت الله العظمی مظاهری

بسمه تعالي

اگر طبق قرارداد عمل نشود، جبران خسارت لازم است.

حسين المظاهري

با سلام
ممنون ولی :
اول بگید این کلمه عربی استفتاء یعنی چی ؟ من اول فکر کردم علما استفراغ کردن !
این کلمات عربی که تا جایی که یادمه همگی این شکلی بودن را آخرش من متوجه نشدم چی هستند :
استفعل - یستفعل - استفعال
واسه نمره گرفتن چه چیزها را تو این مخ بینوا به زور فرو نکردیم :دی :nish:

دوم :
این مراجع همگی بالای یک قرن سن و سال دارند و هیچ کدام درست نمیدانند اینترنت چیه ، پس چطوری حکم دادند وقتی هنوز درست نمیدانند مورد بحث چی هست ؟
حالا من یک خورده کنجکاو شدم چون اصلا ندیدم بعد از حاج آقا طاها کسی تو فروم یا سایت و شبکه اجتماعی خودش عضو شده باشه :دی

این کار کاری ددمنیشیانه است و انشاء الله مصببین آن دهانشان صاف شود.
والسلام و علیکم و .... و برکاته و...
turk
چند روز مانده به نوروز

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Mohamad

با سلام
ممنون ولی :
اول بگید این کلمه عربی استفتاء یعنی چی ؟ من اول فکر کردم علما استفراغ کردن !
این کلمات عربی که تا جایی که یادمه همگی این شکلی بودن را آخرش من متوجه نشدم چی هستند :
استفعل - یستفعل - استفعال
واسه نمره گرفتن چه چیزها را تو این مخ بینوا به زور فرو نکردیم :دی :nish:

دوم :
این مراجع همگی بالای یک قرن سن و سال دارند و هیچ کدام درست نمیدانند اینترنت چیه ، پس چطوری حکم دادند وقتی هنوز درست نمیدانند مورد بحث چی هست ؟
حالا من یک خورده کنجکاو شدم چون اصلا ندیدم بعد از حاج آقا طاها کسی تو فروم یا سایت و شبکه اجتماعی خودش عضو شده باشه :دی

---

سلام، خسته نباشید،
با کمال احترام باید عرض کنم که چه خوبست از تعصبات بیجا دوری کنیم،

اول: بگید این کلمه لاتین «اینترنت» چیه؟ آدم به یاد «اَنتَر» میفته که یه نوع میمون هست!
از صبح تا شب، انواع کلمات لاتین را با کمال میل و رغبت و حتی افتخار به کار میبریم. ولی وقتی به عربی میرسیم چرا آه از نهادمان برمی‌آید؟! به خاطر اینکه زبان قرآن و پیامبرمان است؟!!

اینکه متوجه نشیم که «استفعل یستفعل استفعال» چی هستند آیا توجیه میکنه که اینها را حمل بر «استفراغ» کنیم؟! حاشا !

اینکه شما برای نمره گرفتن، چیزهایی را به زور به مختان فرو کنید دلیل بر این نیست که همه افراد دیگر هم مثل شما باشند. چه بسا محصّلانی که برای کشف حقائق، درس میخوانند نه برای نمره گرفتن.
بنابراین دیگران را به خودمان قیاس نکنیم.

دوّم: شکی نیست که سن و سال یک مرجع، مانع از فهم معنای یک موضوع نخواهد بود.
موضوع دریافت خدمات اینترنتی در ازاء مبلغی معین، از مصادیق «بیع» است که ثمن و مثمن در عقد معامله مشخص میشود و باید از شروط عقد تبعیت کنند وگرنه هریک از بایع و مشتری، ضامن تعهد خود خواهند بود؛
عنوان بیع و احکام آن، مشخص است. حال هر مصداقی با هر اسمی باشد میتواند یکی از هزاران مصداق آن قرار گیرد و ربطی ندارد که مفهوم تخصصی آن مصداق معلوم باشد.
اینکه شبکه چیست، اینترنت از کجا می آید، WWW مخفف World Wide Web است، ووو هزاران نکته تخصصی دیگر، چه دخلی در استنباط حکم کلی دارد؟
حکم کلی بیع، دقیقا مشخص است و کوچکترین نیازی به دانستن جزئیات موضوعات نیست.
وظیفه مجتهد، استنباط احکام کلی است، امّا تطبیق مصادیق بر آن احکام، وظیفه خود شخص است نه مجتهد.

والله یقول الحق و هو یهدی السبیل.

بابا چرندیات اینا رو فقط واسه خندیدن گذاشتم
دم عید گفتم یکم بخندید
این موجوداتph34r فرق انتر و اینتر رو نمیدونن
استفتا هم همون استفراغ محمد عزیز :yeah:
منظور اینه که واسه این تر نت و اون تر نت باید استفراغ کنی تا وصل شه lol

laugh3

نه من یک روشی میدونم خیلی خوب جواب میده: ببینید:
کابل مودم را خم کنید و فشار بدهید و یه کم نگه دارید؛ بعد ولش کنید میبینید اطلاعات با سرعت و فشار بسیار زیاد به سیستمتان فوران میکنه!
فقط مواظب باشید سیل نبره.
laugh3lol:gah9:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط hadi98

سلام، خسته نباشید،
با کمال احترام باید عرض کنم که چه خوبست از تعصبات بیجا دوری کنیم،

اول: بگید این کلمه لاتین «اینترنت» چیه؟ آدم به یاد «اَنتَر» میفته که یه نوع میمون هست!
از صبح تا شب، انواع کلمات لاتین را با کمال میل و رغبت و حتی افتخار به کار میبریم. ولی وقتی به عربی میرسیم چرا آه از نهادمان برمی‌آید؟! به خاطر اینکه زبان قرآن و پیامبرمان است؟!!

اینکه متوجه نشیم که «استفعل یستفعل استفعال» چی هستند آیا توجیه میکنه که اینها را حمل بر «استفراغ» کنیم؟! حاشا !

اینکه شما برای نمره گرفتن، چیزهایی را به زور به مختان فرو کنید دلیل بر این نیست که همه افراد دیگر هم مثل شما باشند. چه بسا محصّلانی که برای کشف حقائق، درس میخوانند نه برای نمره گرفتن.
بنابراین دیگران را به خودمان قیاس نکنیم.

دوّم: شکی نیست که سن و سال یک مرجع، مانع از فهم معنای یک موضوع نخواهد بود.
موضوع دریافت خدمات اینترنتی در ازاء مبلغی معین، از مصادیق «بیع» است که ثمن و مثمن در عقد معامله مشخص میشود و باید از شروط عقد تبعیت کنند وگرنه هریک از بایع و مشتری، ضامن تعهد خود خواهند بود؛
عنوان بیع و احکام آن، مشخص است. حال هر مصداقی با هر اسمی باشد میتواند یکی از هزاران مصداق آن قرار گیرد و ربطی ندارد که مفهوم تخصصی آن مصداق معلوم باشد.
اینکه شبکه چیست، اینترنت از کجا می آید، WWW مخفف World Wide Web است، ووو هزاران نکته تخصصی دیگر، چه دخلی در استنباط حکم کلی دارد؟
حکم کلی بیع، دقیقا مشخص است و کوچکترین نیازی به دانستن جزئیات موضوعات نیست.
وظیفه مجتهد، استنباط احکام کلی است، امّا تطبیق مصادیق بر آن احکام، وظیفه خود شخص است نه مجتهد.

والله یقول الحق و هو یهدی السبیل.

---

سلام
دوست عزیز من ، در تمام دنیا رسم بر این است که زبان ها را به اختیار آموزش میدن و اینجور نیست که یک زبان بی ارزش که در جهان علمی امروز هیچ ارزشی ندارد را به زور به ما آموزش بدهند .
اینکه شما دوست دارید یک زبان را یاد بگیرید میتوانید تشریف ببرید و یاد بگیرید درست مانند بنده که چند زبان دیگه را هم به صورت آزاد و حتی با پرداخت هزینه آموزش دیده و حتی مدارک آنها را نیز گرفتم و این دلیل نمیشه که چون حاکم یک کشور خودش یک زبان را بلد هست از فردا همه را در مدارس وادار به آموزش اون زبان که مثلا برای بنده هیچ سودی امروز نداره بکنه .
میشه همین زبان عربی را به شما که علاقه دارید در مساجد و حتی به عنوان یک درس و واحد اضافه آموزش بدن ولی برای من که هیچ ارزشی نداره بهتر هست وقت بنده را نگیرند و تنها برای نمره من را وادار به خواندن اونها نکنند .
از نظر بنده هنوز هم استفعل و استفتا و استفراغ و همه اینها یکی هستند و به زور و برای رد شدن از مقاطع مختلف تحصیلی اونها را میخواندم و خیلی خوشحال میشدم در کنار چندین زبانی که بلد هستم امروز اون زمان آموزش را به یادگیری زبانی مانند زبان آلمانی اختصاص میدادم که میلیونها مقاله و متن علمی به اون زبان وجود داره .
اما یک نکته اساسی را هم بگم و اون اینکه پناه بر خدا ، خداوند بزرگ نه عرب بوده و نه زبانش عربی هست و نه هم برای اینکه اون را پرستش کنیم نیاز به یادگیری زبان عده ای وحوش داریم .
اینکه میگم وحوش را خودتان به تاریخ نگاه کنید و بعد قضاوت کنید .
حضرت محمد اولین و برترین فرد این جامعه به ظاهر متمدن هست ولی در روز وفاتش حتی اقوام نزدیک و یاران چندین ساله اش به جان هم افتاده بودند و برای جانشینی اون کنگره و مقاله و سخنرانی صادر میکردند .
زمانی که اعراب به ایران حمله کردند عمر دستور و فتوا داد که هر کس یک ایرانی را بکشد مال و ناموس اون متعلق به اون خانواده هست !
عجبا که در تاریخ میخوانیم که حضرت محمد دختران زیبا را در خانواده بد علف هرز میخواند و فردا روز حمله به ایران دختران پادشاه ایران ...
عجیب نیست اگر صفحات تاریخ را ورق بزنیم و ببینیم چند صد سال قبل از اون کوروش زمان حمله به بابل چگونه با مردم اون سرزمین برخورد کرد ؟
آیا نه اینکه مردمان ایران خدا پرست بودند ؟ چرا سپاه اسلام به افریقا که حتی امروز در قرن 21 نیز بت پرست هستند حمله نمیکردند و برعکس به سرزمینی آباد که خود خداپرست بود حمله کردند ؟
اما در مورد این علما که شما مبفرمایید سوالی دارم ؟
در تاریخ میخوانیم که حضرت علی ( ع ) اولین سرباز اسلام بود و خود چاه میکند و از آن انفاق میکرد و ...
چگونه است امروز هر کس گزارش به لباس روحانیت میافتد نه سربازی میرود و نه هم کار میکند ؟
آیا اگر یک روحانی که 5 برابر یک کارگر حقوق میگیرد نمیتواند مانند همان کارگر کار کند و ظهر نماز را هم مانند همان کارگر بخواند ؟ یا باید حتما حتما تا ظهر شکم خود را بخواراند و ظهر هم با داستانهای عجیب ملت را سر کار بگزارد ؟
نه دوست عزیز من شما آزاد هستید هر زبانی را بخوانید و هر چیزی را خواستید آموزش ببینید و بنده هم باید این حق را داشته باشم .
زبان انگلیسی یک زبان بین المللی علمی است و به نظر من اگر قرار است کسی از دنیا بی خبر بماند بهتر است وقت خود را برای اون هم به باد ندهد چرا که اگر سر خیابان آدامس بفروشد لااقل 50 تومان سود میکند ولی این زبان امروزه برای تمام کسانی که می خواهند از اخبار روز دنیا و مقالات علمی آگاه شوند آموزشش لازم است وگرنه این را هم نیاز نمیدیدم یاد بگیرم .
شما مجبور به یادگیری زبان انگلیسی هستید چون امروز برای ورود به همین جمع لازم به یادگیری بودید ولی بنده هیچ استفاده ای از همین استفعل ها و قل قل ها نمیکنم و تنها و تنها برای نمره خواندم و کاش این حق انتخاب از من گرفته نمیشد و میتوانستم زبانی را آموزش ببینم که هم براش ارزش قایل باشم و هم به دردم بخورد و نه زبانی که از نظر من زبان سرزمین بزرگترین بتکده تاریخ است .
موفق و شاد باشید :^:

حمله عمر بن خطاب به ایران، همانند سایر جنایتهای دیگرش، یکی از سهمناکترین ضربات او بر پیکره ی اسلام عزیز بود!
رسول گرامی، سالها تلاش فرمود تا آن خوی وحشیت و جنگ طلبی را از میان اعراب برچید. و عمربن خطاب با حمله به ایران، دوباره زنده کرد!

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط hadi98

حمله عمر بن خطاب به ایران، همانند سایر جنایتهای دیگرش، یکی از سهمناکترین ضربات او بر پیکره ی اسلام عزیز بود!
رسول گرامی، سالها تلاش فرمود تا آن خوی وحشیت و جنگ طلبی را از میان اعراب برچید. و عمربن خطاب با حمله به ایران، دوباره زنده کرد!

---

همین عمر سالها کنار پیامبر گرامی اسلام بود و یار نزدیک اون تا جایی که پیامبر اسلام دختر ایشان را به همسری گرفتند ....

در مورد از بین بردن خوی وحشی گری اگر به وقایعی چون عاشورا که تنها چند سال بعد از حضرت محمد و در مورد نوه خود ایشان رخ داد نگاه کنیم متوجه میشویم که تلاشی بس بیهوده بوده و همان مثل :
نرود میخ آهنین در سنگ - که یا کج شود میخ و یا بشکند سنگ ...
پس از نظر من یاد گرفتن زبان اونها برام بی سود بوده و اجباری که فقط ثانیه های زندگی کوتاه ام را به هدر داده و بس

یک نکته را هم بزارید اضافه کنم
از زمان بچگی و در زمانی که در کمتر خانه ای کامپیوتر بود با سختی به آموزش این مورد میپرداختم و در کارخانه ماشین سازی و در قسمت مدیریت آن مشغول فراگیری علمی بودم که به اون علاقه داشتم و مدیریت بخش کامپیوتر اون کارخانه آقای مهندس رسول پور که تخصص خودد را از آلمان گرفته بودند اولین استاد بنده بودند .
یادمه اون روزها در دانشگاه هم کامپیوتر کمی بود ولی خبری را در یک مجله در همان کارخانه خوندم که چند صد کامپیوتر را برای حوضه علمیه خریداری کردند ( در حالی که دانشگاهها کامپیوتر نداشتند در اون زمان ! )
با خود در عالم کودکی فکر کردم این کامپیوترها به چه درد اونجا میخوره ؟
سالها بعد در دوران راهنمایی در کتاب درس دینی خوندم که طبق کشفیات حوضه علمیه تعداد کلمات شب و روز و مرد و زن در قرآن به یک تعداد است ...
سالها از اون روز هم میگذره ولی هنوز نتونستم بفهمم این کشف که با اون هزینه سنگین برای کشور به اثبات رسید چه سودی برای من داشته ؟و باعث چقدر رشد کشور در جامعه علمی جهان گردیده ؟
واقعا کشور ما در کجای جایگاه علمی دنیا قرار دارد ؟

سلام
تو فروم قبلی هم بحث مشابهی در گرفت که پایان خوشی نداشت
ادامه دادن بحث جز کدورت فایده ای نداره ...
از عزیزان خواهش می کنم تایپیک رو ببندید :^:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط borhan_3010

سلام
تو فروم قبلی هم بحث مشابهی در گرفت که پایان خوشی نداشت
ادامه دادن بحث جز کدورت فایده ای نداره ...
از عزیزان خواهش می کنم تایپیک رو ببندید :^:

---

اصولا برهان جان معتقد هستم در بحث چند اصل را باید در نظر گرفت :

• آزادی بیان و عقاید برای هر دو طرف
• ناراحت نشدن و توهین نکردن که واقعا مهم هست و نباید به فردی که با اون بحث میکنیم توهین کنیم
• آزاد گذاشتن شنونده و ببیننده بحث به نتیجه گیری آزاد و عدم دعوت افراد دیگر به دادن و یا پذیرش نظر فرد با استفاده از هر اهرمی چه دوستی و چه فامیلی و ...
• سعی در نتیجه گیری و عدم فرار بیهوده و تفکر بعدی در زمان ازادی ذهن در مورد بحث

:^:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Mohamad

..
پس از نظر من یاد گرفتن زبان اونها برام بی سود بوده و اجباری که فقط ثانیه های زندگی کوتاه ام را به هدر داده و بس

---

بستگی داره که از چه دیدی نگاه کنید: اگه با این نیت که «زبان اونها» هست؛ آره این واقعا ضایع هست. جز تباهی عمر چیز دیگری نخواهد بود.
ولی من از این دید خوندم که زبان قرآن و رسول و امامانم هست و میتونم کلام ایشان را بفهمم. زندگی همش مادیات، کامپیوتر، تکنولوژی و.. نیست. زندگی دنیوی بدون اینها هم مقدور است. آن روزگارانی که نه برقی بود و نه تکنولوژی مگه زندگی نبود؟ اتفاقا طول عمر و دلخوشی خیلی بیشتر از الآن بود. تکنولوژی سود داره و گهگاهی ضرر هم داره. تکنولوژی بدون قرآن و دین، نتیجه اش میشه فجایعی مثل بمباران هیروشیما.
استاد فیزیک هسته ای مان میگفت: اینیشتین هنگام بمباران هیروشیما در قید حیات بود. وقتی شنید آنقدر حسرت خورد که کاش به انرژی هسته ای پی نبرده بود.
الآن این تکنولوژیه که شهرها را پر از دود کرده همه بیماری قلبی و ریوی و سرطانی و الی آخر دارند.
خلاصه حرفم اینه که: زندگی همش مادیات و تکنولوژی نیست. زندگی دنیوی دو سه روزه بدون اینها هم جلو میره و تموم میشه. ولی یک زندگی ابدی هم داریم. اگر بهش اعتقادی داشته باشیم.

سلام
بارها و بارها در اینگونه موارد با دوستانی نزدیکی چه تو سربازی و چه تو دانشگاه بحث های جدی داشتیم!!
متاسفانه هیچ گونه نتیجه گیری به دست نمیاد! طرفین روی اصولی که اعتقاد دارند پافشاری می کنند!! یه ذهن آزاد و کنجکاو و حقیقت جو می خواد تا بتونه درست فکر کنه. به نظر من باید هرکسی خودش ساعت ها بشینه روی این مسائل مهم فکرکنه تا به نتیجه برسه ... شایدم نرسه!
آزای بیان هست ولی آزادی بعد از بیان نیست! مسئله تفتیش عقاید هست بنابراین منطقی هم نیست کسی بخواد در این مورد لااقل تو فضای عمومی بحث کنه! و همون طور هم که گفتم من بارها تجربه اش رو داشتم بهتون قول میدم با رعایت تمام موارد بالا بازم نتیجه ای جز فاصله گرفتن از هم نداره!
:^:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط hadi98

بستگی داره که از چه دیدی نگاه کنید: اگه با این نیت که «زبان اونها» هست؛ آره این واقعا ضایع هست. جز تباهی عمر چیز دیگری نخواهد بود.
ولی من از این دید خوندم که زبان قرآن و رسول و امامانم هست و میتونم کلام ایشان را بفهمم. زندگی همش مادیات، کامپیوتر، تکنولوژی و.. نیست. زندگی دنیوی بدون اینها هم مقدور است. آن روزگارانی که نه برقی بود و نه تکنولوژی مگه زندگی نبود؟ اتفاقا طول عمر و دلخوشی خیلی بیشتر از الآن بود. تکنولوژی سود داره و گهگاهی ضرر هم داره. تکنولوژی بدون قرآن و دین، نتیجه اش میشه فجایعی مثل بمباران هیروشیما. الآن این تکنولوژیه که شهرها را پر از دود کرده همه بیماری قلبی و ریوی و سرطانی و الی آخر دارند.
خلاصه حرفم اینه که: زندگی همش مادیات و تکنولوژی نیست. زندگی دنیوی دو سه روزه بدون اینها هم جلو میره و تموم میشه. ولی یک زندگی ابدی هم داریم. اگر بهش اعتقادی داشته باشیم.

---

خوب من هم همین را گفتم دوست عزیز من
هر کس خواست بهش یاد بدن و بره یاد بگیره ولی در همان پست اول خودم هم گفتم که برای من زوری بوده و هیچ ارزشی و فایده ای برام نداشته ...
این را هم بگم کسانی که من را میشناسند میدانند تا چه اندازه به یاد گرفتن زبان علاقه دارم و بیشتر زبان های محلی کشور را بلد هستم
شما مثل من آذری هستید ولی بدانید مدتها با هزینه زیاد و با وجود نداشتن وقت زبان استانبولی را یاد گرفتم و حتی آزمون اون را هم دادم
بیشتر زبان های محلی را گفتم مانند کردی و لری و ... را یاد گرفتم ولی نمیتونم قبول کنم زبان مردمی را یاد بگیرم که جز وحشیگری در تاریخ اثری از اونها نبوده و تاریخ کشور من را با همین بهانه ها که ما خدا را آوردیم و ... به باد دادن و سرزمین من را به آتش کشیدند .
انگار که قبل اونها مردم این سرزمین خداپرست نبودند که اونها خدا را برای ما آوردند !
وحوشی که امروز هم دشمنی اونها با مردم ایران ثابت شده هست و چند سال قبل که پرچم عربستان را در دستان بحرین یها دیدیم همه چیز معلوم شد .
من ایرانی هستم نه عرب
خداپرست بودم و هستم مانند اجدادم
نه وحشی و مردارخوار چون اجداد عرب و بی تمدن و وحشی چون نوادگان فعلی اونها ...

با عرض ادب خدمت دوستان

ببینید اصولا انسان آزاده تا هر زبانی رو که دلش میخاد و دوست داره یاد بگیره و تا جایی که بنده اطلاع دارم هیچ قانونی در منع اون وجود نداره اما از طرفی هیچ منطق و عرفی این رو نمی پذیره که فردی رو مجبور به یادگیری چیزی کنیم که نه از اون خوشش میاد و نه کاربردی براش داره ، کاری که در نظام آموزشی ما امری رایج هستش . این مورد نه تنها در مورد زبان که در مورد سایر مواردی نظیر موارد عقیدتی نیز به وفور دیده میشه یه نمونش دوست بنده که ارمنی بود و مجبورش کردن واسه گرفتن مدرک دانشگاهی درس تفسیر موضوعی قران رو بگذرونه !
برگردیم به بحث زبان می بینیم که برای یک فرد در وهله ی اول زبان مادری اش مطرح است حال شما بگویید در کدام استان کشور زبان مادری آموزش داده میشه؟
از طرفی دانش آموزان ما در مدارس به زبان فارسی که زبان رسمی است مطالعه می کنند ، همزمان انگلیسی و عربی می خوانند ، در خانه به زبان مادری صحبت می کنند حالا شما بگید با یه دست چند تا هندونه میشه برداشت؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط borhan_3010

سلام
بارها و بارها در اینگونه موارد با دوستانی نزدیکی چه تو سربازی و چه تو دانشگاه بحث های جدی داشتیم!!
متاسفانه هیچ گونه نتیجه گیری به دست نمیاد! طرفین روی اصولی که اعتقاد دارند پافشاری می کنند!! یه ذهن آزاد و کنجکاو و حقیقت جو می خواد تا بتونه درست فکر کنه. به نظر من باید هرکسی خودش ساعت ها بشینه روی این مسائل مهم فکرکنه تا به نتیجه برسه ... شایدم نرسه!
آزای بیان هست ولی آزادی بعد از بیان نیست! مسئله تفتیش عقاید هست بنابراین منطقی هم نیست کسی بخواد در این مورد لااقل تو فضای عمومی بحث کنه! و همون طور هم که گفتم من بارها تجربه اش رو داشتم بهتون قول میدم با رعایت تمام موارد بالا بازم نتیجه ای جز فاصله گرفتن از هم نداره!
:^:

---

کاملا با تک تک جملاتت موافقم. باور کن خودمون هم اعصابمون خورد میشه. وقتمون هم به قول خودت بیخودی هدر میره.
این بحثها انجمن های مخصوص خودش را دارد.
اگه دوستان سعی کنند مطالبی نذارند که این نوع بحثها را به دنبال داشته باشه. از استفتاء شروع بشه و به استفراغ منتهی بشه.
این در شأن یک انسان آزاد اندیش نیست.
خب این واژه «استفتاء» در قرآن عزیز هم به کار رفته. در آخرین آیه کریمه از سوره مبارکه نساء.
این آیه به «آیة الصیف» معروف است و حکم «کلاله» را بیان میکند. کلاله یکی از بحثهای پیچیده در باب ارث است.
خدای سبحان به رسول گرامیش میفرماید: «از تو در خصوص کلاله، استفتاء میکنند؛ به آنها بگو که: خداوند فتوای حکم کلاله را به شما بیان میفرماید... الی آخر»

متأسفانه ما از قرآن و فرهنگش خیلی دوریم.
با بسیاری از آنهایی که لباس روحانیت بر اندامشان میبینید، نشست و برخاست کرده ام. به جرأت میگویم با فرهنگ قرآنی فرسنگها فاصله دارند.

من که خسته شدم رفتم بخوابم.sle:.: شب زنده دار باشید:d:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط turk

از طرفی دانش آموزان ما در مدارس به زبان فارسی که زبان رسمی است مطالعه می کنند ، همزمان انگلیسی و عربی می خوانند ، در خانه به زبان مادری صحبت می کنند حالا شما بگید با یه دست چند تا هندونه میشه برداشت؟

---

من یک هفت هشت تا هم هندونه اضافه برداشتم ولی این هندونه عربیه خیلی برام سنگین بود و زورکی :دی lol

 

راستی تو عربستان میشه هندوانه کاشت ؟ اصلا عربها میدانند هندونه چیه ؟ فکر کنم با دلارهای نفتی فعلا بدانند ولی اجدادشان مطمینم نمیدانستند و نوادگان بیچاره اینها هم که نفت نخواهند داشت نخواهد فهمید این میوه پوست سبز درون قرمز چیست :490gy9c76: