-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 9 صفحه 267
تاريخ: 16/7/58
پيام امام خمينى به سربازان و درجهداران
خدمت سربازان فداكار و عزيز و درجهداران و افسران محترم ايدهم الله تعالى
بسم الله الرحمن الرحيم
در اين موقع كه بحمدالله تعالى با فداكارى همه اقشار ملت بزرگ، پيروزى اعجاز آور نصيب ملت مسلمان ما گرديد با خواست خداوند تعالى از زير فشار استبداد و استعمار خارج شديم و مرحله جهادسازندگى است و كشور در اين وقت بيشتر محتاج فداكارى است، لازم است به شما طبقه عزيز مؤثر تذكر دهم كه شماها اكنون در خدمت اسلام بزرگ هستيد، خدمت شماها به كشور، خدمت به اسلام و قرآن كريم است و خدمت سربازى از عبادات است. لازم است اولاً افسران نسبت به ساير قشرهاى ارتش با كمال محبت و دوستى عمل كنند و درجهداران و سربازان از مافوق اطاعت نمايند و حفظ سلسله مراتب را بنمايند كه با انجام نظام، كارها به خوبى پيشرفت كند و سربازان عزيز براى دو ماه باقيمانده خدمت ناراحت نشوند و به خدمت خود در اين دو ماهه ادامه دهند كه موجب رضاى خداوند تعالى وامام عصر عجل الله فرجه الشريف است.
من انتظار دارم كه شما عزيزان به خدمت خود براى كشور عزيز اسلامى ادامه دهيد و موجب تزلزل در ارتش نشويد. از خداوند تعالى سعادت و سلامت شما عزيزان و عظمت كشور اسلامى را خواستارم.
والسلام عليكم ورحمه الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 9 صفحه 268
تاريخ: 17/7/58
بيانات امام خمينيد در ديدار با پرسنل آموزشى نيروى زمينى
همه در آغوش هم با برادرى اين نهضت را به پيش ببريد
بسم الله الرحمن الرحيم
اين روزها براى ملت مامبارك است و هر روز مبارك و اميد است مباركتر بشود. مبارك براى اينكه بحمدالله بر قدرتهاى طاغوتى پيروز شديد و دست اجانب را از مملكت خودتان قطع كرديد و مبارك تر كه تا آخر قطع باشد و از آن مباركتر اينكه جمهورى اسلامى با محتواى اسلامى كه همه قشرهاى اسلامى باشد تحقق پيدا كند. يكى از مباركىها اينست كه شما برادرها با برادرهاى ارتشى آموزشى برادرانه با هم ملاقات كنيد و براى آنها كف مىزنيد. اين امرى است كه در جمهورى اسلامى بايد انجام بگيرد و بايد همه در آغوش هم برابر هم با برادرى اين نهضت را به پيش ببريد و دست اجانب و عمال اجانب كه بعض از آنها الان هم مشغول توطئه هستند از كشور خودتان كوتاه كنيد. من از همه قشرهاى ملت و از ارتشىها و اين جوانانى كه الان از اينجا رژه رفتند تشكر مىكنم و سلامت همه را از خداى تبارك و تعالى مسئلت مىكنم و از همه خواهم كه از آن چيزهائى كه در دل داشتيد دست برداريد و همه با هم برادر باشيد و در راه اسلام كوشش كنيد و اگر گرفتارىهائى هم هست براى افراد شما يا براى گروههاى شما، اميد است كه انشاء الله با برقرارى حكومت عدل اسلامى تمام گرفتارىها رفع بشود. كوشش كنيد در اينكه با هم باشيد و كوشش كنيد در اينكه خائنين را بشناسيد و طرد كنيد. خداوند به همه شما توفيق عنايت كند و من از همه شما تشكر مىكنم و به همه شما دعا مىكنم و خدمتگزار همه ملت و همه قشرهاى ملت هستم.
والسلام عليكم ورحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 9 صفحه 269
تاريخ: 17/7/58
بيانات امام خمينى در جمع اولين گروه ورزشكاران باستانى و قهرمانان كشور
يكى از اهداف اسلام سرافرازى همه ملتهاى اسلامى است
بسم الله الرحمن الرحيم
چه روزهاى خوشى مىگذرانيد، روزهائى كه دشمن را فرارى داديد و همه با هم مجتمع، ورزشگارها و پهلوانها با ما، روحانيون با ساير طبقات، ارتشىها با شما، شما با ارتشىها، همه با هم مجتمع و يكصدا براى پيشبرد اهداف اسلام كه يكى از اهداف اسلام استقلال كشور، آزادى براى همه و سرافرازى همه ملتهاى اسلامى. اميدوارم كه شما پهلوانان براى ملتتان، براى كشورتان مفيد باشيد و با همت شما جوانان برومند و همت ساير اقشار ملت، اين نهضت اسلامى به پيش برود و يك مملكت مستقل و آزاد خالى از همه شياطين. مملكت روحانى كه همه شياطين از آن بيرون بروند و يا مؤمن بشوند اميدوارم كه اين اشخاصى كه از اسلام مىترسند، از چى اسلام مىترسند؟ از اين مىترسند كه اسلام نتواند استقلالشان را حفظ بكند؟! خوب، اين اسلام بود كه مملكت را از چنگ اجانب و قدرتهاى بزرگ نجات داده، اسلامى كه توانست تمام قدرتهائى كه در عالم هست و پشتيبانى مىكردند از اين رژيم، اسلامى كه توانست تمام اينها را عقب بزند و شكست بدهد و مملكت خودش را از حلقوم اجانب كه در رأس آنها آمريكاست بيرون بكشد، نمىتواند حفظ بكند اين مملكت را؟! از اين مىترسند كه از ملت سلب آزادى بشود؟! اسلامى كه آزادى را براى اين ملت هديه آورد، مىترسند كه حالا كه هديه آورد دوباره بگيرد از ايشان؟! مىترسند كه اسلام ذخائر ايران را به اجانب بدهد؟! اسلامى كه كوشش كرده است و ذخائر را حفظ كرده است براى ملت و چپاولگران را بيرون كرده است از اين مملكت، اينها مىترسند كه ذخائر به باد برود؟! آنچه من مىفهمم اين است كه بعضى از اينها گول خوردند و بعضى از اينها هم توجه دارند و غرض دارند و آنها مىترسند كه اسلام جيب اينها را نگذارد پرشود. از اين مىترسند كه اسلام نگذارد كه اين چپاولگرىها باقى بماند.
چپاولگرها نمىخواهند اسلام تحقق پيدا كند
اينها براى ملت، براى كشور دلسوز نيستند (البته من همه را نمىگويم، من بعضى از اينها را مىگويم، من آن منحرفين را مىگويم و آن وابستههاى رژيم سابق را كه نمىخواهند اسلام تحقق پيدا بكند) مىخواهند اين وابستگى ما به خارج، به غرب و شرق باقى باشد چون در اين وابستگىها اينها
صحيفه نور ج 9 صفحه 270
استفادهها مىكردند. چنانچه ملاحظه كرديد در سايه رژيم سابق، چپاولگرها چپاول كردند و بعد از اينكه او رفت بسياريشان پولها را هم برداشتند و رفتند و ميليونها، ميلياردها پول از ايران رفت. اينها مىترسند كه اگر اسلام با محتوايش تحقق پيدا بكند دست آنها ديگر كوتاه بشود و دست اربابانشان كوتاه بشود از اين چپاولگرىها و به آمال خودشان نرسند. والا اگر براى ملت و براى كشور است، اسلام اين كشور را به ما برگرداند و قدرت اسلام بود، ايمان مردم بود كه اين پيروزى براى ماها حاصل شده و اسلام در طول تاريخ، آنوقت كه اسلام بوده است به كسى ضرر نمىزده است در حكومت على بن ابىطالب كى مىتواند بگويد كه ظلم بر او مىشد؟ كى مىتواند بگويد كه استقلال از دستش مىرود؟ كى مىتواند بگويد كه ذخائر ملت به باد مىرود؟ حكومتى كه رأسش على بن ابيطالب سلام الله عليه باشد كى مىتواند بگويد كه نقصى در حكومت است؟ كى تواند بگويد كه نمىتواند اداره بكند؟. ما مىخواهيم كه، مامى خواهيم يك مملكتى باشد كه در رأسش كسانى باشند كه شيعه على بن ابيطالب سلام الله عليه هستند و مسلم هستند، اسلام را به معناى واقعيش ادراك كردند و بر مملكت ما از مجلسش تا مجلس خبرگانش تا ارتشش تا بازارش تا پايگاه پهلوانهاى ما همهاش اسلامى باشد. اگر همه اسلامى باشند خوفى از چيزى نيست. مسلم كه نمىتواند به مسلم ديگر ضرربزند، مسلم برادر مسلم است. انما المومنون اخوه قرآن كريم عقد اخوت بين مسلمانها انداخته است. برادر كه به برادر ضرر نمىرساند. اينها خوفشان اين است كه مبادا اسلام تحقق پيدا بكند و مبادا منافعشان از دستشان برود والا ملت ما اسلام را مىخواهند از باب اينكه از اسلام ضرر نمىبينند، اسلام بر منافع آنهاست. با تحقق اسلام همه قشرها در رفاه زندگى مىكنند و براى آخرتشان هم تهيه مىبينند. خداوند شما پهلوانهاى عزيز را براى ما حفظ كند و قدرت فوق قدرت به شما عنايت كند و انشاء الله قدرت روحى و قدرت باطنى پيدا بكنيد و مهذب بشويد چنانچه انشاء الله هستيد. خداوند همهتان را تأييد كند.
والسلام عليكم
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 9 صفحه 271
تاريخ: 17/7/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از ورزشكاران باستانى
عدم دقت در تعيين افراد شوراها خطر براى وجاهت اسلام است
بسم الله الرحمن الرحيم
خوشوقتم كه امروز با دو دسته از ورزشكارها و پهلوانها مواجه شدم و چون آقايان از شهرهاى مختلف هستند من لازم مىدانم كه مسألهاى كه الان محل ابتلاء ماست با آقايان بگويم كه در شهرهاى خودشان كه رفتند تبليغ كنند، به برادران خودشان بگويند و آن مسأله شوراهاى شهر است. اين شوراها بايد باشد در شهرها، بعدهم در ساير نقاط انشاء الله تأسيس بشود اين شوراها سرنوشت هر شهرستانى، هر شهرى كه اين شوراها در آن هست باخود اين شوراهاست كه از طرف مردم تعيين بشوند افرادش. آن چيزى كه الان لازم است بر همه آقايان، بر همه شما جوانان، بزرگان و بر همه قشرهاى ملت، اين است كه چشمهايشان راباز كنند با مطالعه، با دقت، افرادى كه براى شوراها تعيين مىكنند صفات خاصى را داشته باشند. اول اينكه مومن باشند، مؤمن به اين نهضت باشند. جمهورى اسلامى را بخواهند، طرفدار مردم باشند، امين باشد، اسلامى باشند، شرقى و غربى نباشند، انحرافات مكتبى نداشته باشند تا آنكه كارهائى كه مىكنند براى نفع ملت، براى نفع خود شهرستان باشد. اگر چنانچه خداى نخواسته در امر كوتاهى بشود و شياطينى كه دوره مىافتند و مىخواهند افرادى را جا بزنند به مردم، آن افراد منحرف يك وقتى تعيين بشوند براى شوراهاى شهر، اين براى خود شهر خطر دارد، براى كشور خطر دارد - براى كشور خطر دارد براى اسلام خطر دارد. از اين جهت اين مسؤوليتى الان گردن همه ملت هست كه شما هم از همان ملت هستيد و بحمدالله پهلوانهاى ملت هستيد و بعدها هم پهلوانتر انشاءالله بشويد. اين مسؤوليت بزرگ است كه ما الان در يك وقتى واقع هستيم كه بسيارى از ريشههاى رژيم فاسد سابق در بين مردم هستند و ممكن است كه خودشان را با ظاهرسازى جا بزنند، بايد شناسائى بشوند و هر شهر و شهرستانى كه ده، پانزده نفر مثلاً هستند آن عددى كه بايد تعيين بكنند در آنجا، بايد انتخاب بشوند، بايد اين شناسائى بشود. در بين روحانيون يك نفر هست، خوب هر كسى در شهرش مىداند كه كدام روحانى، كسى است كه صلاحيت دارد براى اين كار، دلسوز براى ملت است و از كسبه مثلاً از اصناف، از تجار، از كارگرها، از كشاورزها سابقهاش درست بايد مردم بدانند كه اين در زمان طاغوت چكاره بوده است و سوابقش، سوابق خانوادگيش چطور بوده است. اگر چنانچه دقت در اين نشود و مردم توجه به اين امر نكنند، مسؤولند پيش خدا. اگر
صحيفه نور ج 9 صفحه 272
فردا يك گرفتارى براى ملت به واسطه اينها پيش بيايد، ماها كه خواهيم تعيين كنيم افراد را، مسؤول هستيم. مسؤوليت ما بزرگ است. امروز وجاهت اسلام ممكن است در خطر باشد. اگر يك افراد نابابى در جمهورى اسلامى مقدرات يك شهرى را در دست بگيرند - بعد بعد كارهاى خلاف بكنند، علاوه بر اينكه براى خود آن شهر مضر است، وجهه جمهورى اسلام را بد نمايش مىدهد و آنهائى كه با شما و با ما و با اسلام غرض دارند، اينها مىخواهند كه يك افرادى باشند كه اين افراد هر چه مىتوانند كار را از اسلام جداكنند، مطالب را از اسلام جدا كنند و شما و ما مىخواهيم كه هر چه كار مىشود كار اسلامى باشد. بنابراين آن چيزى كه شايد از فردا و پس فردا اين كانديدها معرفى بشوند، و شماها بايد رأى به كسى بدهيد كه اين در شوراى شهرستان باشد. خيال نكنيد كه شوراى شهر يك چيز آسانى است، يك چيز كمى است. شوراى شهر يعنى همه كارهاى شهر دست اينهاست، شهردارى راهم تعيين مىكند، كارهاى ديگر شهر را، همه را اينها انجام مىدهند و نظارت بر بازار، نظارت بر همه جا دارند، اينها اختياراتى دارند و ممكن است كه خداى نخواسته يك وقتى افراد ناباب تعيين بشود، رأى داده بشود به آنها و براى شهر مضر، براى اسلام هم مضر. بنابراين يك مسأله مهمى است كه بايد شما توجه به آن داشته باشيد و برسانيد به دوستان خودتان، به شهرستانهائى كه مىرويد به دوستانتان، به اهل علم آنجا برسانيد كه مردم آگاه بشوند و با آگاهى رأى بدهند. اين يك مطلبى بود كه الان مورد نظر است و لازم است انشاء الله عمل بشود. بعد ما يك مراحل ديگرى هم داريم كه در مورد خودش بايد از آن بحث بكنيم: يكى، يك قضيه مجلس شوراست كه در همه مقدرات مملكت بايد رأى بدهد، يكى هم رئيس جمهور است كه اينها هم ديگر بعد انشاء الله بشود.
پرورش دو قوه جسمانى و روحانى از وظائف ورزشكاران
و من اميدوارم كه اين مراحل را با همت همه قشرها و همت شما جوانها اين مراحل را طى بكنيم و آنهائى كه مخالف با اين هستند همانطورى كه در رفراندم شكست خوردند، در اين مسائل هم باز شكست بخورند و پيروزى مال ملت اسلام باشد و خداوند همه شما را انشاء الله حفظ بكند. و همانطورى كه ايشان گفتند و خوب هم تشريح كردند و صحبت كردند، آن ورزشكارها دو وظيفه دارند: يك ورزش جسمانى براى قوه پيدا كردن و قدرت پيدا كردن. وقتى قدرت جسمانى پيداشد دفاع از مملكت توانند بكنند، دفاع در برابر مخالفينى كه مىخواهند به آنها حمله بكنند، مىتوانند بكنند. و يكى هم پرورش روحانى كه اگر پرورش روحانى در انسان پيدا بشود آنوقت قدرت جسمانىاش هم مضاعف مىشود و شما كوشش كنيد كه آن قدرت را هم كه قدرت الهى است و قدرت هم به بركت اسلام و به بركت مولا اميرالمومنين سلام الله عليه در شما پيدا بشود كه يك مرد روحانى قوى و جسمانى قوى بشويد كه هم جانب روحتان قوى باشد و هم جانب جسمتان قوى باشد. من هم دعا به همهتان مىكنم و خدمتگزار همهتان هم هستم. خدا همهتان را انشاء الله حفظ كند.
والسلام عليكم ورحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 9 صفحه 273
تاريخ: 17/7/58
بيانات امام خمينى در جمع اعضاى حزب جمهورى اسلامى شهر ولى عصر
اين نهضت از بركت شما زاغهنشينان پيش رفت گفتيد
بسم الله الرحمن الرحيم
كه شما از زاغه نشينها و از جمعيت اطراف شهر هستيد. يك دفعه از تلويزيون ديدم، بلكه شايد دو مرتبه راجع به اين جهت مشاهده كردم. يك دفعهاش كه مصاحبه مىكردند، پرسيد از آن مردمى كه چند تابچه از توى سوراخى بيرون آمدند، كه شما چه مىكنيد گفت كه ما صبح كه مىشود مىرويم تظاهرات.
اين نهضت از بركت شما زاغهنشينها و امثال شما، يعنى اين طبقه محروم، به بركت شما پيش رفت نهضت. شما طبقه محروم، چه دانشگاهى و چه روحانى و چه زاغهنشينها و كارگرها بوديد كه اينطور با وحدت كلمه و بانك الله اكبر پيش برديد. آنهائى كه بعد از پيش بردن شما به ميدان آمدند و همهشان انقلابى شدند، آنها را ملت مىشناسند ما هم بسيارىشان را مىشناسيم كه دخالتى در اين مسائل نداشتند. اينها، اشخاصى، بعضىشان يا با دستگاه سابق ساخته بودند، جيره خوار آنها بودند و ضد انقلاب بودند، يا در حال انقلاب هم در آن كنار نشسته بودند و تماشا مىكردند ببينند كى جلو مىبرد، هر كه پيش برد بروند سراغ او. حالا ديدند كه شما طبقه محروم پيش برديد و بحمدالله اسلام پيروز شده است، همه مسلمان شدند، مسلمان دو آتشه. معذلك نمىتوانند آن باطن ذاتشان رابروز ندهند، بروز مىدهند. گاهى كه ما اسلام را ديگر مىخواهيم چه كنيم، همان جمهورى باشد غافل از اينكه اسلام بود اينها از توى كارخانهها، اين منزلها بيرون كشيد بسيارىشان و اسلام بود كه اين پيروزى را آورد كه اقلاً آنها مىتوانند نفس بكشند، قبلا نمىتوانستند هيچ كارى بكنند. اينها حالا آمدند و در مقابل شماها ايستادند و در مقابل شماها ايستادند و در مقابل اسلام ايستادند و مىخواهند باز آن مسائل سابق را پيش بياورند. بايد شماها توجه داشته باشيد، اينهائى كه با جمهورى اسلامى مخالفت دارند، با قلمشان و با زبانشان آن مسائل را طرح مىكنند، بشناسيد كه يك وقت اينها اغفال نكنند شما را. اينهائى كه داد اين را مىزنند كه ما طرفدار مردم هستيم و طرفدار خلق هستيم، اينها همينها هستند كه حاصل رنج جمعيتى را يك سال با يك كبريت آتش مىزنند و نمىگذارند كارخانهها راه بيفتد. هر وقت هم راجع به يك كار، اصلاحى پيش مىآيد اينها مخالفت مىكنند. رفراندم را همينها مخالفت كردند و بعضىشان تحريم كردند و كارشكنى كردند و بعد هم مجلس خبرگان را همينها باز انتقاد كردند و
صحيفه نور ج 9 صفحه 274
مىكنند و مشغولند و بعد هم راجع به مجلس شورا كه پيش بيايد، راجع به رئيس جمهور پيش بيايد، همينها هستند كه دست و پا مىكنند بلكه اسلام تحقق پيدا نكند براى اينكه اينها از اسلام مىترسند. منافع آنها را كه خارجى تأمين مىكردند، اسلام نمىگذارد كه ديگر خارجىها دستشان به ايران باز بشود انشاء الله. شماها بايد توجه داشته باشيد، همه ملت ما بايد توجه داشته باشند كه اين عناصرى كه برخلاف اسلام قلم برمىدارند و قدم بر مىدارند، اينها را بشناسند و اينها را نگذارند در صحنه موجب اغفال جوانهاى ما بشوند. انشاء الله خداوند شما را حفظ كند و شما طبقه جوان برومند زاغهنشين بر آن اشخاص كاخنشين شرافت داريد و شما هستيد كه اسلام را حفظ كرديد و نهضت را پيش برديد و اميدوارم از اين به بعد هم شما باشيد كه تا آخر برسانيد اين نهضت را. خداوند همه شما را حفظ كند و من هم دعاگوى شما و هم خدمتگزار شما هستم.
والسلام عليكم ورحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 9 صفحه 275
تاريخ: 17/7/58
فرمان امام خمينى به ثقة الاسلام ايمانى
جناب مستطاب ثقه الاسلام و المسلمين آقاى شيخ اسدالله ايمانى دامت افاضاته
بسم الله الرحمن الرحيم
تلگراف و طومارى با امضاى زيادى از اهالى محترم كازرون و اصل گرديد كه تقاضا كرده بودند كه جنابعالى به كازرون برويد و كما فى السابق به ارشاد و تبليغ و اقامه نماز جمعه و جماعت اشتغال ورزيد و با توجه به وضع منطقه و حساسيت زمان، مقتضى است دعوت مردم را اجابت نموده و به آنجا برويد و ضمن وظايف مذهبى و اجتماعى، نماز جمعه را نيز اقامه كنيد و در تصدى امور حسبيه نيز از طرف اينجانب مجاز هستيد. اميد است اهالى محترم نيز قدردان وجود شريف جنابعالى بوده و از همكارى و مساعدت در پيشبرد اهداف عاليه اسلامى دريغ نورزند. از خداى تعالى ادامه توفيقات همگانى را خواستارم.
16 ذيقعده 99
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 9 صفحه 276
تاريخ: 18/7/58
بيانات امام خمينى در ديدار با گروهى از اعضاى ستاد جهاد سازندگى شهرستان يزد
قصد دموكراتها خدمت به اجانب و ايجاد فتنه و فساد است
بسم الله الرحمن الرحيم
من اول راجع به اين قضيه ناگوار كردستان چند كلمه عرض كنم. قضاياى كردستان نه اين است كه قابل حل نيست و نه اين است كه دولت يا ملت عجز دارند از اينكه اشرار را سركوب كنند، لكن براى اينكه ما ملت كرد را از خود مىدانيم چنانچه ملت كرد هم ماها را از خود مىداند، جدا نيستيم از هم، اگر بخواهيم با يك شدت زيادى رفتار كنيم، خوب، خوف اين است كه برادران كرد هم خيلى صدمه ببينند ولهذا ما خواهيم كه به طور متوسط، نه ملايمت و نه سختگيرى به طور سركوبى عمومى اين خائنين را سركوبى كنيم وانشاء الله مىشود اين. و اين را بدانيد كه اينها چيزى نيستند، اينها الان يك حال دفاعى به خودشان گرفتند، چريكى بسيار ناقص كه مىآيند چند نفر را مىكشند و فرار مىكنند توى جنگلها وانشاء الله از اين جنگلها هم كلكشان كنده مىشود و قواى دولتى و مجاهدين و همه يعنى آنهائى كه تتمه قواى دولتى هستند، اينها همه پيشروى مىكنند و انشاء الله سرحدات گرفته مىشود، بسته شود و راه اينكه به آنها كمك كنند، بسته مىشود. و من به ملت كرد اين مطلب را تذكر مىدهم كه در عين حالى كه ما تمام افراد را الا آن طبقه بالاى خائن را عفو كرديم مع الاسف ديده مىشود كه بعضى از اين افراد بازى خوردند از اين دموكراتها و خيال مىكنند كه اينها براى آنها يك خدمتى مىخواهند بكنند. اينها بايد بدانند كه آنها جز خرابكارى كارى از آنها نمىآيد، ماهيت گروهها آنطور نيست كه اينها بخواهند به ملت كرد خدمت بكنند. اينها روابطشان با اجانب، با صهيونيسم، با آمريكا، با رژيم سابق ثابت است و اينها دارند براى آنها كار مىكنند. آنها مىخواهند ملت كرد را تا آخر وابسته به خارج و تحت فشار سابق قرار بدهند و اگر بتوانند ايران هم همان كار را بكنند، يعنى تمام ايران را. بايد ملت كرد بيدار بشود و اينها را معرفى كند و خودش هم كمك كند به قواى دولتى تا اينها پاكسازى بشوند و نمىخواهيم يك شدتى و يك قدرت فوقالعادهاى عمل بشود كه خداى نخواسته برادرهاى كرد ما هم زير پا بروند، والا براى ما اين معنا كه در يك روز و در دو روز حل كنيم اين قضايا را، تمام اينها را از بين ببريم، اين كارى ندارد، اما اين محظور هست كه برادرها و خواهرهاى آنها اگر جدا بشوند از آنها و آنها را از خودشان جدا بكنند كه آنها بروند بيرون شهرها، بروند در جنگلها آنوقت جنگلها را ممكن است كه ما با يكى دو روز
صحيفه نور ج 9 صفحه 277
تمام كنيم قضيه را.
در هر صورت بايد برادر كردمان برادران كرد ما متوجه باشند، كه اينها يك طايفهاى هستند اخلال مىخواهند بكنند، نه اينكه مىخواهند خدمت بكنند. همينها هستند كه شماها را در فشار قرار دادند و همينها هستند كه جوانهاى ايران را مىكشند و همينها هستند كه خرمن را آتش مىزنند و همينها هستند كه كارگرها را از كار باز مىدارند و مى خواهند اصل چرخ اقتصادى مملكت گردش نكند و قصد اينها خدمت به اجانب است و ايجاد فتنه و فساد است. انشاء الله اميدوارم كه به زودى قطع بشود اين ريشهها.
اميدوارم كه با قدرت اسلام همه امور اصلاح بشود
و اما جهاد سازندگى، من از همه برادرها و خواهرانى كه در اين راه مجاهده كردند و مىكنند و گاهى من در تلويزيون مىبينم كه اينها كارها انجام مىدهند و بسيار از اين جهت من خرسند مىشوم كه ببينم برادرها و خواهرها نسبت به طوايف ضعيف خدمتگزارى مىكنند و اين اسباب اين مىشود كه آنها را، قدرتشان را چند برابر كند، وقتى كه ببينند شماها مىرويد در آنجا برايشان كار مىكنيد آنها هم خودشان تشويق مىشوند به اينكه كارهاى زيادتر بكنند. و اميدوارم كه با همين قدرت كه قدرت اسلام است، يعنى آن قوه اسلام از اول همراه بوده است كه كارها را تا آنجا رسانده و بعدها هم انشاء الله خواهد رساند. اميدوارم كه با اين قدرت اسلام همه امور اصلاح بشود و اين تحولى كه در جوانهاى ما، در خواهرها و برادرهاى ما حاصل شده است كه اينطور حس تعاون، حس خدمت به ملت، خدمت به اسلام پيدا شده است، اين خيلى اميدوار مىكند انسان را به اينكه با اين قدرت ايمانى كه الان در ملت ماهست وانشاء الله باقى مىماند، همه كارها انجام بگيرد.
انتخاب افراد متعهد و مؤمن براى نمايندگى شوراهاى روستائى
اميدوارم كه آقايان در هر جا و در هر محلى كه هستند راجع به اين مسائلى كه الان پيش است، قضيه اين شوراها، جديت كنند كه مبادا يك افراد فاسدى در اين شوراها پيدا شود، براى اينكه اين شوراها تمام مقدرات يك شهرستان دست آنهاست و اگر خداى نخواسته يك اشخاص فاسد در اين شوراها پيدا بشود ممكن است كه شهرستان را، بلكه ايران، بلكه اسلام را به فساد بكشند. بايد درست متوجه باشيد و اشخاصى كه انتخاب مىكنيد سوابقشان رامطالعه كنيد، بدانيد خوب هر شهرى مىداند كه افراد معتمد، افراد صحيح كىها هستند. در يك شهر، ده پانزده افرادى كه شناسا باشند از هر تيپى هستند، از هر جمعيتى كه هستند شناسائى كامل، در زمان سابق چه جور بودند، در زمان انقلاب چه جور بودند، از اول انقلاب تا حالا چه جور بودند و سوابق خانوادگىشان چه هست، عقائدشان چه هست ومقدار معلوماتشان چه هست. در هر شهرى بايد يك اشخاص مؤمن، معتقد، مؤمن به نهضت اسلامى، جمهورى اسلامى و منحرف نبودن به يكى از اين مكتبهاى فاسد انتخاب
صحيفه نور ج 9 صفحه 278
كنند تا انشاء الله مقدرات شهر را در دست بگيرند و كارها موافق صلاح شهرستان خودتان انشاء الله اجرا بكنيد.
و من از همه شما متشكر هستم و از اين حس تعاونتان خيلى حظ مىبرم و خيلى ميل هم من خودم داشتم كه بروم يك دفعه در اين جهاد سازندگى من هم خدمت بكنم، اما خوب محظور اتم زياد است و خدمتى هم از من نمىآيد ديگر من خدمت همين است كه من دعا كنم به شما. انشاء الله خداوند همه شما را حفظ كند، مؤفق باشيد، مويد باشيد.
والسلام عليكم ورحمه الله وبركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 9 صفحه 279
تاريخ: 18/7/58
بيانات امام خمينى در جمع خواهران مكتب توحيد
بيدار شدن از خواب غفلت وقيام لله كردن، از موعظههاى خداوند
بسم الله الرحمن الرحيم
قل انما اعظكم بواحده ان تقوموا لله مثنى وفرادى خداوند تعالى فرمايد كه به مردم ابلاغ كن كه من شما را به يك دعوت مىكنم، موعظه به يك چيز، واعظ خدا، واسطه رسول اكرم و ملت، همه ملتها،همه مخلوق، طرف موعظه قهرا ماها هستيم و آن يك موعظه كه خداى تبارك و تعالى فرموده است و انبيا و اوليا و همين طور هم هست، اين يك موعظه اينست كه ان تقوموالله قيام كنيد و نهضت كنيد براى خدا.
اهل معرفت (شما طلبه هستيد، بايد با زبان طلبگى هم با شما عرض كنم) اهل معرفت مىگويند كه اول منزل سلوك يقظه است، يعنى بيدارى و به همين آيه تمسك مىكند. خواجه عبدالله انصارى از منازل الصالحين كه منازل اهل سلوك را ذكر مىكند اول منزل را منزل يقظه منزل بيدارى ذكر مىكند و اين آيه شريفه را هم شاهد مىآورد. خدا فرموده است كه ان تقوموالله ايشان تعبيرش اين است كه بيدار بشويد، بيدار شدن هم يك قسم از قيام است و تمام نهضتهائى كه در عالم واقع مىشود آن هم قيام است، قيام از خواب، قيام بعد از بيدارى. قيام از خواب براى ماها كه خواب هستيم و باز بيدار نشديم، ماها كه براى شكر طبيعت بيهوش هستيم، در خواب غفلت هستيم و چشم و گوشمان همهاش متوجه به عالم طبيعت است، موعظه خدا به حسب قول اين مرد سالك اين است كه يك موعظه هست و آن اينكه بيدار بشويد از اين غفلت و از اين خوابى كه سنگين است، خوابى كه طبيعت غلبه كرده است بر ما و ما را خواب كرده است اول قدم اين است كه ما بيدار بشويم توجه كنيم به اينكه عالم طبيعت چى هست و ما در عالم طبيعت به كجا مىرويم؟ در مسير هستيم همه؟ اين مسير به كجا منتهى مى شود؟ اين اول قدمى است كه براى كسانى كه سلوك الى الله كنند، اول قدم اين است كه بيدار بشوند غفلت را كنار بگذارند، توجه به معنويات بكنند، به ماوراء طبيعت بكنند. اين راه، يك راه طولانى است كه ما در اوائلش واقع هستيم و بايد سير بكنيم و تا آخر سير بكنيم. اگر در حال غفلت ما را سير دادند و ما بيدار شديم و راه رفتيم و راه را يافتيم و آن راهى كه خداى تبارك و تعالى فرموده است راه مستقيم است، راه الى الله است، ما آن راه را طى كرديم از انحرافات كناره گرفتيم، توجه به خدا، توجه به احكام خدا كرديم. اين راهى كه قهرا ما را مىبرند با قدم اختيار، آن مقدارى كه مربوط به
صحيفه نور ج 9 صفحه 280
اختيار است طى كرديم، وقتى كه از اينجا منتقل شديم به عالم ديگر همه آنها سعادت، همه آنها نور و اين عالمدار ظلمت است ظلمات بعضها فوق بعض اگر ما تكليف خودمان را دانستيم و بيدار شديم و فهميديم كه بايد سير كنيم الى الله بايد مجاهده كنيم براى خدا، قيام كنيم براى خدا، قيام كنيم براى خدا، و در همه ابعادى كه هستيم و داريم با تكليف خودمان، تكليفهائى كه خداى تبارك و تعالى به وسيله انبيا براى ما بيان فرموده است عمل بكنيم، راه مستقيم را طى بكنيم منتهى بشويم به سعادت. يكى از قيامها همان قيامى است كه ارباب سلوك مىگويند كه راجع به سير معنوى است. آيه را هم به حسب نظر آنها يا ناظر به آن است يا بعضى از مفاد آن است و يكى از چيزهائى كه ظاهر آيه است اين است كه نهضتهائى كه مىكنيد، قيام كه مىكنيد لله، باشد، ان تقوموالله. انما اعظكم بواحده ان تقوموالله مثنى و فرادى يعنى خودتان هستيد، قيام كنيد لله جمعيت هم كه هستيد، گروهها هم كه هستيد باز قيامتان لله باشد، فقط قيام نباشد اين قيام، را و اين نهضت را همه گروههائى كه در عالم هستند، چه اشخاصى كه انحراف دارند و چه اشخاصى كه ندارند، يك نهضتهائى دارند، لكن آنكه مورد موعظه است و خداى تبارك و تعالى به آن يك چيز موعظه كرده است بشر را، اين است كه قيامتان لله باشد، آلوده نباشد.
شركت بانوان در نهضت عامل تشجيع مردها
الان اين نهضتى كه شمادر پيش داريد و بايد تشكر كنيم از خانمها كه در اين نهضت يك قدم راسخى داشتيد و يك كمك بزرگى به ملت كردند و اين خانم بودند وقتى كه به خيابانها و كوچهها ريختند و فرياد زدند، تشييع كردند، تشجيع كردند مردها را و قدرتهاى آنها را چند مقابل كردند، لهذا علاوه بر اينكه خودتان قدرتمندى كرديد، ديگران را هم قدرتمند كرديد. چنانچه در اين جهاد سازندگى كه گاهى وقتها مىبينيم خانمها رفتند و مشغول شدند. خوب، البته از خانمها ساخته نيست كه مثل يك رعيتى، مثل اشخاصى كه ورزيدهاند در امور كار كنند، لكن همان رفتنشان در بين آن رعايا و بين اين كشاورزان، همان رفتن و اشتغال پيدا كردن به همان مقدارى كه مىتوانند، اين باعث مىشود كه قدرت آنها چند مقابل بشود. وقتى آنها ببينند كه از شهرها خانمهاى محصل، خانمهاى محترم آمدند و در دهات مشغول كمك هستند به برادرهاى خودشان، قدرت آنها چند مقابل مىشود و اين يك عمل بسيار ارزندهاى است ولو عمل خودش به حسب حجمش كوچك باشد، لكن حجم معنوى خيلى زياد است.
چنانچه آمدن و رفتن محصلين مدارس مرد هم در بين همين رعيتها و در بين كشاورزها آن هم يك قدرتى به آنها مىدهد وقتى ببينند كه همه قشرها پشتيبان هستند، از اين پشتيبانى آنها قدرتشان خيلى زياد خواهد شد. آن چيزى كه حجم عمل را زياد مىكند ولو حجم ماديش كم است، و آن لله بودن و اخلاص است.
يك عمل ممكن است به حسب حجم ماديش بسيار كم باشد، لكن به حسب معنا از همه اعمال
صحيفه نور ج 9 صفحه 281
از اكثر اعمال حجم معنويش زيادتر باشد لا اله الا الله يك كلمه، چند عبارت، يك كلمهاى است، لكن عظمتش بر تمام اذكار يا همه يا اكثر از كار زيادتر و حجم معنويش از همه بيشتر است. فعال وقتى كه اخلاص همراهش باشد، اخلاص به منزله روح عمل است.
همانطورى كه انسان به اين حجم مادى انسان نيست، اين حجم مادى را ساير چيزها هم، حيوانات، بسيارى از حيوانات هم بيشتر اين حجم را از انسان دارند آنكه اسباب امتياز انسان است از ساير حيوانات آن جهت معنويت انسان است، آن جهت روح انسان است. روح مهذب، روحى كه تربيت شده باشد به تربيتهاى الهى آن ارزش انسان را زياد مىكند و حجم معنوى را بالا مىبرد.
اول معنويتتان را و بعد نهضت را تقويت كنيد.
كوشش كنيد كه آن حجم زياد بشود كوشش كنيد كه معنويتتان بر مادياتتان غلبه كند در خلال تحصيل، درخلال زحمت كشيدن، در تحصيل علوم. خداوند همه شما را مؤفق كند، كوشش كنيد مهذب باشيد، عمل كنيد به آن چيزى كه شما را به او دعوت كردند، اخلاقتان را، آدابتان را، معنوياتتان را تقويت كنيد به طورى كه يك انسانى باشيد كه به همه عالم محبت داشته باشيد.
پيغمبر اكرم اينطور بوده است كه حتى كفار را هم وقتى كه ملاحظه مىفرمود كه اينها مسلم نمىشوند، غصه مىخورد بر آنها كه چرا اينها بايد مسلم نشوند و بعد به آن شقاوتها و به آن عذابها برسند. كوشش كنيد كه با خواهران خودتان، با برادران خودتان با محبت باشيد، علاقهمند باشيد. كوشش كنيد اين نهضت را همه با هم به پيش ببريد كه اگر اين نهضت به آخر برسد انشاء الله مؤفق بشويم و بشويد كه اسلام در ايران تحقق پيدا بكند و مملكت ايران از آن گرفتارىهائى كه داشت بيرون برود، يك مملكت اسلامى به تمام معنا بشود، اين مملكت الگو خواهد شد از براى ممالك اسلامى ديگر، بلكه براى همه ممالك كوشش كنيد كه اين نهضت را تقويت كنيد وانشاء الله به آخر برسانيد و تمام احكام اسلام زنده بشود، عصر، عصرى باشد كه احكام اسلام تجديد و زنده بشود با كوشش شماها.
خداوند همه شماها را حفظ كند و سلامت باشيد، سعادتمند باشيد، به علم و تقوى آراسته بشويد.
والسلام عليكم ورحمه الله
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 9 صفحه 282
تاريخ: 19/7/58
بيانات امام خمينى در ديدار با علما و روحانيون منطقه تجريش
لزوم بيدارى و هوشيارى برادران كرد در معرفى خائنين
بسم الله الرحمن الرحيم
قضيه اين پاسدارهاى شهيد اگر چه تالمآور است و اين تالم براى اين است كه چرا بايد جامعه اينقدر منحط باشد و افراد اينقدر زبون باشند و از خدا بيخبر كه اينطور جنايات را انجام بدهند، در صورتى كه اسلام براى همه است و اسلام در نفع جامعه مستضعفين است، لكن مع الاسف اينها باز اسلام را نفهميدهاند، نه اسلام را فهميدند و نه مستضعفين را. توجه داريد كه در اين حال كه آن قضايا، قضاياى اسفانگيزى است لكن حكايت مىكند از ضعف آنها، شما گمان نكنيد كه اين كارهاى آنها دليل بر اين است كه يك كارى انجام مىدهند. مثل يك دزدهائى مىمانند كه قايم شدند، يك جائى مخفى شدند كه كار اساسى نمىتوانند انجام بدهند و شكست خوردند، شكست فاحش خوردند و سرانشان فرار كردند و يك عدهاىشان هم كه هستند همين مثل دزدهائى مىمانند كه به طور ناگهان مىزنند و تتمهشان هم در خواهند رفت انشاء الله. و ملت ما بايد همانطورى كه تاكنون پيش آمده است از حالا به بعد هم پيش برود و قوى باشد. ملتى كه با مشت محكم تو دهن امپراطورها، تو دهن ابر قدرت زد، براى يك همچو كارهاى جزئى كه يك دسته دزد و يك دسته قاچاقچى انجام مىدهند، هيچ ابداً خوفى به خودتان راه ندهيد. اينها چنانچه ملاحظه اين معنا نبود كه كردستان برادرهاى ما هستند و اگر بخواهيم شدت عمل انجام بدهيم ممكن است اين برادرها، خداى نخواسته يك صدماتى ببينند، اگر اين ملاحظه نبود در دو روز اينها كلكشان كنده مىشد، لكن مع الاسف چون مخلوط به مردم هستند، از اين جهت نمىشد اين شدت عمل را چيز داد مگر اينكه اينها پناهنده بشوند به كوهها و پناهنده بشوند به جنگلها كه آن وقت بود عمل با آنها عمل مىشد. لكن بايد برادران كرد متوجه باشند كه اينها خائن هستند، اينها مىخواهند مملكت را مثل زمان سابق به دست چپاولگرها بدهند. بايد اينها بيدار باشند و نگذارند اينها رشد بكنند و نگذارند كه اينها خرابكارى كنند. اينها را معرفى بكنند تا اينكه قواى دولتى اينها را اخذ كند و به سزايشان برساند. خداوند انشاء الله اسلام و مسلمين را از شر اين فاسدها نجات بدهد.
صحيفه نور ج 9 صفحه 283
عمل به موازين شرعى الهى از وظايف سنگين نهادهاى انقلابى
و اما راجع به مسائل خودتان. البته با مرور زمان اين بار را همه به مقصد برسانيد و مهم اين است كه در هر جا هر كميتهاى هست، در هر جا پاسدار هست و در هر جا هر دادگاه انقلابى هست چون اينها به اسم اسلام است، الان به اسم جمهورى اسلام است، از اين جهت وظيفه مهم براى آقايان علما كه در رأس هستند و هم براى پاسدارهاى محترم كه برادر هستند و هم براى دادگاهها و كميتهها يك وظيفه سنگين اسلامى است. اگر حالا در يك همچو موقعى كه همه چيز بايد اسلامى باشد و در خارج و داخل جمهورى اسلامى ثبت شده است، اگر چنانچه حالا خداى نخواسته يك چيزى واقع بشود از بعض كميتهها، از بعض دادگاهها، از بعض پاسدارها و اينها، خصوصاً اگر چنانچه خداى نخواسته از بعض مثلاً كسانى كه ملبس به لباس روحانيت هستند، اين يك بهانهاى دست دشمنها مىدهد كه اسلام را با آن بهانه و با اين ترتيب يك طور ديگرى معرفى كنند. الان در مطبوعات خارجى به واسطه همين اجانبى كه مىخواستند ببرند از اينجا و منافعشان در خطر است وانشاء الله ديگر به دست آنها نخواهد رسيد، اينها مشغول يك تبليغاتى شدند، مشغول يك حرفهاى باطلى شدند و گاهى راجع به اعدامهائى كه شده است مثلاً اشكال مىكنند، گاهى راجع به مسائل ديگر. البته آنها بايد صدايشان در آيد لكن ما نبايد بهانه دست آنها بدهيم ما بايد روى موازين الهى، موازين شرعى عمل كنيم. امروز از يكى از آقايان علماء شيراز يك كاغذى براى من آمد كه من حالا مطالعه كردم و ايشان راجع به اين حدودى كه در مناطق مختلف جارى مىشد ايشان شكايت داشتند كه اين حدود موافق موازين عمل نمىشود و تخلفات مىشود، از اين جهت خوب است كه بگذارند اين را وقتى كهيك موازين شرعى پيدا بشود و آنوقت اجرا بشود ممكن است كه الان بر خلاف موازين شرعى اجرا بشود از اين جهت خوب است كه يك توقفى بشود كه مبادا خداى نخواسته حدود بر خلاف آن چيزى كه شارع مقدس فرموده است عمل بشود. البته حدود بايد در نظر، تحت نظر مجتهد عادل انجام بگيرد و با آن موازينى كه شارع مقدس فرموده است، كه شايد آن موازين اگر ملاحظه بشود كم اتفاق مىافتد كه ثابت بشود. يك خيانتى از قبيل مثلاً فرض بفرمائيد زنا كه چهار نفر عادل شهادت بدهند من ديدم كالميل فى المكحله و چطور ممكن است كه يك همچو امرى ثابت بشود و اگر به اقرار رسيد بايست چهار دفعه اقرار بكند آن هم قاضى موعظهاش بكند كه تو اگر اقرار بكنى حد جارى مىشود، شايد اشتباهى مىكنى. يك جورى كه شارع مىخواهد يك همچو مسائلى چه نشود - واقع نشود. آنكه تا يك مطلبى مىشود، تا يك تهمتى زده مىشود يك وقتى خداى نخواسته دست به يك همچو اعمالى زده بشود، اين برخلاف رضايت خداست و بر خلاف مسير اسلام است، بر خلاف نهضت است و موجب اين مىشود كه آبروى نهضت از بين برود، موجب اين مىشود كه خداى نخواسته اسلام يك طور ديگرى جلوه بكند و آن اينكه اسلام آنطور كه بيان فرموده است و حدود را تعيين كرده، با آن شرائط كم اتفاق مىافتد كه ثابت بشود همان وقت هم بايد تحت نظر مجتهد عادل باشد، هرج و مرج نباشد كه هر كه در هر گوشه يك چيزى درست كرده است حدود جارى بكند، حدود را نمىتوانند جارى بكنند و چيز بشود. اينها بايد
صحيفه نور ج 9 صفحه 284
مراعات بشود كه مبادا خداى نخواسته چهره اسلام خداى نخواسته به جور ديگر جلوه بكند، دشمنهاى ما چهره اسلام را طور ديگرى جلوه بدهند. اينها از امورى است كه بايد مراعات بشود، بسيار مراعات بشود. مؤظفيم همه مان. الان يك وقتى است كه در يك حالى ما هستيم كه اسلام بين اين است، درست جلوه بكند، كه اگر درست جلوه كند اميد اين هست كه همه رو به او بياورند. اگر ما نتوانيم يك همچو كارى انجام بدهيم و خداى نخواسته يك طور ديگر بشود، خوب شكست خورديم و شكست، شكست هميشگى است، نه شكست موقت. اگر ما حالا نتوانيم يك كارى انجام بدهيم ديگر هيچ وقت نمىتوانيم.
خداوند انشاء الله همه شما را مؤفق كند و من از همهتان متشكرم و دعاگوى همه و خدمتگزار همه هستم.
والسلام عليكم ورحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 9 صفحه 285
تاريخ: 20/7/58
بيانات امام خمينى در جمع دادستانها و حكام شرع دادگاههاى انقلاب اسلامى
مسأله قضاوت، يك مسأله بسيار خطيرى است
بسم الله الرحمن الرحيم
من اول به طور كلى عرض كنم كه مسأله قضاوت يك مسئله بسيار خطيرى است و شماها كه قاضى هستيد بسيار برايتان خطرناك است، اگر ملاحظه روايات را كرده باشيد مىبينيد كه مسأله چقدر مشكل است، شما با اعراض مردم، با جان مردم، با اموال مردم سر و كار داريد و اگر چنانچه خداى نخواسته به طور دقيق به طور شايسته عمل نشود، علاوه بر مسؤوليت شرعيه نسبت به اصل قضيه يك مسؤوليت بزرگترى هم هست و آن اين است كه شما قاضى در جمهورى اسلامى هستيد و ممكن است كه جمهورى اسلامى در خطر بيفتد يعنى وجههاش يك وجهه ناشايستهاى بشود. شما مىدانيد كه الان اشخاص مختلف با اغراض شيطانى در صدد اين هستند كه اين چهره اسلامى جمهورى را مشوه كنند. يكى از راه مشوه شدن همين دادگاههاست كه اگر خداى نخواسته در دادگاهها يك امر بر خلافى واقع بشود اين فقط به دادگاه صدمه نمىزند، به جمهورى فقط صدمه نمىزند، به اسلام ضربه مىزند، صدمه، صدمه به اسلام است، اگر چنانچه صدمه به اشخاص بود ولو آن هم صحيح نبود اما باز مطلبى بود، اما وقتى كه شما مواجهيد با اينكه در كارهايتان يا وجهه اسلام را، وجهه نورانى، آنطور كه هست جلوه بدهيد يا خداى نخواسته بر خلاف آنطورى كه اسلام هست جلوه بدهيد، آنوقت دشمنها هم دامن بزنند به آن و بگويند كه خوب، يك وقتى ما گرفتار زمان رژيم سابق بوديم حالا هم گرفتار عبا و عمامه هستيم. البته آنها، شما هر چه هم كار خوب بكنيد حرفشان را مىزنند، لكن بهانه دست دادن مسأله ديگر است. ما از اينكه آنها صحبتى بكنند، چيزى بنويسند، از آتش باكى نداريم، اينها بايد البته به حسب چيز خودشان مصالح خودشان كه همان مصالح شيطانى است و از دستشان رفته است آن چيزهايى كه از آن استفاده مىكردند، البته بايد آنها صدايشان در آيد، چه آنهائى كه در داخل هستند و چه آنهائى كه در خارج هستند، البته آنها خواهند اين صحبتها را كرد، لكن يك وقت صحبتى است بى پايه، يك وقت يك چيزى دستشان ما دهيم كه وقتى يك چيز دست آنها آمد ديگر به آن هر طورى كه دلشان بخواهد زيادش مىكنند، قطرش را زياد مىكنند، كيفيتش را زياد مىكنند. حالا كه شما يك دسته از مردم جانى را كه همه مردم مىدانستند اينها جنايتكارند، به سزايشان رسانديد، حالا آن اشخاصى كه در خارج هستند و آن طرفدارهاى آنها، اين
صحيفه نور ج 9 صفحه 286
صحبتهايى كه ديديد، مىكنند و ما توقع اين را هم نداريم كه كسانى كه همه چيزشان را از دست دادهاند با ما به طور مصالحه عمل بكنند هيچ همچو توقعى نيست. البته بايد از نصيرى، اينها حمايت كنند و از هويدا حمايت كنند و از محمدرضا حمايت كنند از باب اينكه اينها اشخاصى بودند كه راه چپاولگرى را به اينها نشان داده بودند و اينها هم كمك بودند براى آنها و آنها هم كمك بودند براى اينها و چپاول مىكردند. ما توقع اين را نداشته باشيم كه اينها براى نصيرى نوحه سرايى نكنند يا براى هويدا يا براى امثال اينها، لكن ما يك وظيفه خطيرى داريم كه بايد يك چيزى دست آنها ندهيم يك مطلب خلافى واقع نشود در اين دادگاهها و با دست مثلاً قضات يا خداى نخواسته آقايان، يا خداى نخواسته دادستانها، يا پاسبانها، يا امثال اينها كه همه اينها الان عضو جمهورى اسلامى هستند. عضو جمهورى اسلامى بايد همه چيزش اسلامى باشد. مسأله قضا هم كه مىدانيد چقدر مسأله مهمى است در شرع و سر و كار شما با چه چيزهايى هست كه همه حيثيت آن اشخاص در دست شماست، بايد البته با كمال احتياط و با كمال قدرت، هم احتياط بايد در كار باشد، هم قدرت بايد در كار باشد، كسى كه مجرم است بايد به جزاى خودش برسد و توصيه از احدى قبول نبايد بشود. من اين را كراراً گفتهام اگر از من توصيه براى كسى آمد، از دفتر من براى كسى توصيه آمد، از كسانى كه به من مربوطند، توصيه آمد بزنيد به ديوار. قاضى نبايد تحت تأثير كسى باشد، قاضى، آزاد است و بايد در محيط آزاد عمل بكند. توصيهها را هيچ به آن اعتنا نكنيد، اگر يك وقت توصيه بحقى است كه خوب، آنوقت شما البته بايد توصيه بحق را رسيدگى بكنيد يا چه، بر فرض كه توصيه هم نشود بايد رسيدگى بكنيد. اگر خداى نخواسته يك توصيهاى است كه ناحق است هيچ نبايد به آن اعتنا كرد. در هر صورت قاضى مستقل است و خودش بايد نظر بدهد، لكن خدا را شاهد ببيند، اين قلمى كه دست مىگيرد، اين قلمى است كه ممكن است كه آبروى يك مسلمى را از بين ببرد. و ممكن است احقاق حقى بكند و همين طور در همه امور بايد خداى تبارك و تعالى را ناظر، حاضر ببينيد. در قضيه جرمهائى كه مىشود البته آنهائى كه مربوط به دادگاههاى انقلاب است آن امور انقلابى است كه تشخيصاش را شماها خودتان مىدانيد. يك امور ديگرى هست مثل كذبهائى كه مىشود كه در شرع حد دارد اينها ثبوتش بسيار مشكل است مثلاً در باب زنا چهار نفر آدم عادل شهادت بدهد... خداى تبارك و تعالى خواسته است كه اين امور زود كشف نشود، هم حفظ حيثيت اشخاص بشود ولو به حسب واقع هم گناهكارند و هم حفظ جهات در جامعه بشود يا اگر اقرار بكند يك دفعه اقرارش را اعتنا به آن نكنند، نصحيتش كنند به او بگويند اگر چنانچه اين ثابت بشود تو چه خواهى شد، تو خواهى رذل شد، تو خواهى مقتول شد. بعد مهلت به او بدهند. ثانياً اگر آمد و اقرار كرد باز ثانياً توصيه به او بكنند كه... نكن، اين كار درست نيست، فلان. و اگر باز چنانچه آمد اقرار كرد آنوقت وقت اين است كه حد بزند آن هم حاكم شرع، مجتهد عادل. آن طور نباشد كه از اطراف به ما هجوم بياورند كه به طور هرج و مرج واقع بشود. يكى از علماى شيراز، علماى محترم شيراز به من كاغذ نوشت، ديروز، پريروز بود نوشته بود كه در اين دادگاهها و در اين چيزها راجع به اين مسائل مثل مسائل فحشا خيلى زود حد زده مىشود و ملاحظه
صحيفه نور ج 9 صفحه 287
حدود و جهات شرعىاش نمىشود و شما يك فكرى بكنيد. خوب، حالا كه آقايان تشريف دارند اينجا بهترين موقعيت حالاست كه ما بگوئيم كه اينطور امور را سرسرى نگيريد يا از باب اينكه اين امور مربوط به انقلاب نيست گوش نكنيد به حرف و كنار برويد، هيچ كارى به آن نداشته باشيد يا اگر مبتلا شديد روى موازين شرع به آن طورى كه شارع مقدس فرموده است، نه اينكه حالا چون انقلاب است ما هر كس را دلمان خواست بزنيم، هر كس را دلمان خواست شلاق بزنيم، هر كس را دلمان خواست حبس بكنيم، هر كس را دلمان خواست خداى نخواسته اعدام بكنيم. مسأله اينها نيست، مسأله اعزاض مسلمين است بايد حفظ بشود اين اعراض... به اينكه يكى آمده مىگويد كه فلان، فلان كار را كرد خوب، اولاً اين عادل است كه اين را مىگويد؟ بيست نفر هم باشند بگويند اعتنا نمىشود كرد، بايد عادل باشد، روى موازين شرع عدالت داشته باشد تا اينكه از او شهادت قبول بشود والا فرض كنيد ده نفر از آدمهاى غيرثابت العداله، يك وقت اين است كه شهرت همچو هست كه، اما يك همچو شهرتى امكان ندارد. راجع به دزدى كه رفته است سرگردنه كرده آنجا ممكن است يك وقت شهرت پيدا بكند، اما راجع به اين فحشائى كه بسيار در جاهاى مختلف اين كار انجام بگيرد اينها همچو شهرتى حاصل نمىشود كه علم پيدا بشود. باقى مىماند شهادت شهود يا اقرار خودش. اقرار خودش هم در بسيارى از اينها يك دفعه فايده ندارد بايد مكرر بشود بعد از اينكه نصيحت بشود كه بخواهيم برگردد، آن حد جارى نشود حتىالامكان. همچو نباشد كه خداى نخواسته هر كه هر كارى كرد فوراً يا هر كه هر چه شنيد فوراً پاسبان برود در خانهاش و چه بكند. پاسبانها نبايد بروند خانه مردم مگر با دستورى كه از طرف دادستان، از طرف دادگاه صادر مىشود، روى موازين شرعيه، رفتن در حرز مردم خلاف شرع است، اهانت كردن به يك آدمى ولو اين آدم هم خودش يك آدم مخالف مثلاً چه باشد باز حق اهانت نيست اين حق است كه جزايش را به او بدهند ديگر اهانت چرا به او بكنند؟ رفتن منزل، به خانوادهاش تعرض كردن، به بچههايش تعرض كردن اينها امورى است كه نبايد بشود. ما مىخواهيم اسلام باشد، ما نبايد يك كارى بكنيم كه بگويند كه دادگاهها در زمان طاغوت هم اين كارها را نمىكردند. خوب، به ما مىگويند اين حرفها را ما چه مىدانيم. بايد شما آقايان علاج بكنيد مسأله را، اگر نمىتوانيد علاج بكنيد، علاج بكنيد بالا، الزامى نداريد كه قاضى باشيد اگر مىتوانيد روى موازين قضا، روى موازين اسلام عمل بكنيد، بالا، الزامى نداريد كه قاضى باشيد اگر مىتوانيد روى موازين قضا، روى موازين اسلام عمل بكنيد، بايد بكنيد اگر چنانچه نمىتوانيد واقعاً مىبينيد كه معذور دارد، نمىشود عرض مىكنم كه قدرت نداريد برويد جلو گيريد خوب، مىتوانيد كنار برويد. در هر صورت مسأله، مسأله مهم است نه از باب اينكه خود قضا مهم، خودش بسيار مهم است اما قضا يك وقت در يك محيطى است نداريم اشخاصى كه بخواهند صدمه به اصل اسلام بزنند آنجا بايد بگوئيم قضا بسيار مهم است و قاضى بايد چه باشد و اينها. يك وقت وضع وضعى است كه صدمه به اسلام مىخواهند بزنند، اين ديگر چند برابر مىشود اهميتش، بايد همه چه قضات، چه دادستانها، چه عرض مىكنم پاسبانها، چه پاسدارها و چه كميتهها همه اينها بايد روى موازين شرع عمل بكنند، البته پاسدار حق ندارد بدون
صحيفه نور ج 9 صفحه 288
اينكه قاضى يا فرض كنيد دادستان اجازه به او بدهد كارى بكند وقتى هم به او اجازه، امر كرد بايد انجام بدهد، حق ندارد تخلف بكند، هرج و مرج نبايد باشد حالا، حالا كه ما انقلاب كرديم بايد هرج و مرجى باشيم! خوب، انقلاب كرديم، انقلاب كه نبايد هرج و مرج باشد، انقلاب روى موازين اسلام بايد باشد، نبايد ما يك كلمه انقلاب بگذاريم و هر كارى دلمان مىخواهد بكنيم بگوئيم كه انقلابى است، انقلابى، انقلابى يعنى چه؟ مگر اسلام عوض مىشود در انقلاب؟ اسلام همان اسلام است. شما يك قدرت طاغوتى را كنار گذاشتيد حالا مىگويى اسلام را مىخواهيد پياده بكنيد، احكام اسلام را مىخواهيد پياده بكنيد. بايد با تمام احتياطات لازم، با تمام دقتهاى لازم در اين امور بررسى بشود يك وقت يك بيگناهى خداى نخواسته عرض مىكنم كه يك مقاصدى كه يك كسى ممكن است داشته باشد بيايد تهمت به او بزند، خداى نخواسته يك آدم بيگناهى چى بشود. و امروز هم اين طورى كه ملاحظه مىكنيد روز تهمت است، اين وضع من نمىدانم چه جور شده است كه هر كه به هر كس دلش مىخواهد هر چى مىگويد، نمىداند كه تهمت زدن به مومن جزايش چى هست پيش خدا، نمىداند غيبت كردن از مؤمن چى هست، نمىداند كه هتك حرمت مؤمن، هتك حرمت الله است، اينها را نمىدانند، هر كه هر چه دلش مىخواهد حالا به هر كس، نه به يك نفر، نه به دو نفر به اشخاصى متقى تهمت مىزنند. خوب، البته يك دسته هم هستند كه مىخواهند تهمت بزنند، اينها از يك اشخاصى ترس دارند، خوف دارند. ما اولى كه آمديم در اينجا و اينها خيال كردند كه ما اين اشخاص را، بعض اين اشخاص را نمىشناسيم شروع كردند راجع به چند نفرى كه بيست سال من با آنها آشنا بودم، مثل آقاى دكتر يزدى، آقاى بنى صدر، آقاى قطبزاده اينهائى كه من بيست سال با آنها آشنا بودم و اينها بيست سال در خارج خدمت كردند، به ضد اينها، به ضد رژيم عمل كردند به مجرد اينكه اينها آمدند فوراً هى كاغذ مىآمد كه اينها امريكا هستند، اينها اصلاً مگر فارسى هم بلدند؟ نسبت به آقاى يزدى مىگويند مگر فارسى بلد است اين؟! اينكه آمريكائى است. آخر چرا بايد اينطور انسان باشد. حالا از اينها يك قدرى سست شده، حالا افتادند به جان يك قشر ديگر. يك نفر آدمى را كه من بيست و چند سال است از نزديك مىشناسم، او پيش من درس خوانده، با من معاشر بوده، من همه چيزش را مىدانم، حالا افتادند به جان مثل آقاى دكتر بهشتى. آقاى دكتر بهشتى را از او مىترسند اينها براى اينكه يك فرد لايقى است و اينها نمىخواهند اينطور افراد باشند، مىخواهند يكى يكى، نوبت همهتان شايد برسد، يكى يكى هر كس را يك جائى ببينند يك كارى انجام مىدهد مىخواهند او را هتكش بكنند يا او را ساقطش بكنند. الان، امروز آمدند به من گفتند كه نسبت به ايشان خيلى چى مىشود، ايشان من بيست و چند سال است، بيست و چند سال است كه من ايشان را از نزديك مىشناسم، اينها خيال كردند اينها از خارج آمدند و حالا من تازه اينها را ديدم و اينها نمىدانم اينها كى هستند. من مىشناسم اينها را، مردم متقى هستند اينها، مردمى هستند كه براى اسلام كار از آنها مىآيد. خوب، اين مردمى كه براى اسلام كار از آنها مىآيد يكى يكى را كنار بگذارم، كنار بگذارند و همه را خلع سلاح بكنند آن وقت كى ديگر باقى مىماند؟ الان هر كس كه در دولت باشد به او مىگويند، هر كس كه در شورا
صحيفه نور ج 9 صفحه 289
باشد به او مىگويند، هر كس كه در - عرض مىكنم كه چيزها باشد دادگاهها باشد برايش مىگويند. رايج شده است يك همچو مطلبى كه بىخود براى اشخاص يك مطالبى را مىگويند، بيجا براى اشخاص يك چيزهائى مىگويند، بايد يك احتراز بكنند. من نمىدانم اين مردم چه مردمى هستند. و معالاسف در بين جوانهاى ما هم اشخاصى هستد زود باور، به مجرد اينكه مىگويند فلانى بله، امريكايى است، مىبينيم كه يك عده از جوانها هم باورشان مىآيد آمريكايى است. فلانى انگليسى است فلان اصلاً خود برنامه خود امريكايىها و انگليسىها اين است كه مردم را، اشخاص صحيح را به اسم انگليسى و به اسم امريكايى ضايعش كنند چون مىدانند خودشان ضايع هستند، مىدانند ملت پيش آنها چه جور هست به اسم انگليسى بودن. يك مطلبى بود كه از سى سال، چهل سال پيش از اين من يادم است كه آخوندها را وقتى مىخواستند، روحانيون را مىخواستند طرد كنند مىگفتند اينها انگليسىاند. خود آنها تزريق مىكردند كه بگويند انگليسىاند براى ضايع كردن. الان هم امريكايى بيشتر هست در كار. الان هم اشخاص صحيح را خود آنها تزريق مىكنند يا عمال آنها تزريق مىكنند كه بگوئيد اين امريكايى است، معالاسف بعضى از اشخاص هم كه حسن نيت دارند، سوء نيت ندارند باورشان مىآيد و آنها هم مىگويند اين مطلب را بدون اينكه بررسى بكنند، يك كسى را كه من سى سال است مىشناسم. مثلاً همين آقاى دكتر يزدى و آقاى دكتر بهشتى را در يك جايى من ديدم نوشته است كه اينها پيش فلانى رفتند و خواستند كه بختيار را ايشان چه بكند. اما آقاى دكتر يزدى كه هميشه مخالف بختيار بود كه من در آنجا بودم. آقاى دكتر بهشتى يك دفعه آمده پيش من راجع به بختيار يك كلمه نگفته. خوب، چرا بايد مسلمان اينطور باشد؟ چرا بايد يك مسلمى را، من از باب اينكه من ميل نداشتم اشخاص را اسم ببرم لكن وظيفه من مىبينم كه يك كسى را كه مىخواهند هتكش كنند، يك كسى را كه مىخواهند ضايعش كنند براى اينكه نتواند خدمت بكند، اسلام، من وظيفه شرعى مىدانم كه يك وقتى دفاع بكنم از يك مسلمانى كه به درد ما مىخورد، به درد اسلام مىخورد و خدمت كرده است، بيست سال پيش هم خدمت كرده حالا بخواهند اين را - عرض مى كنم - تضييعش كنند و چى بكنند. فردا به شما هم مىگويند، به آنها هم مى گويند فلان تا كى نوبت ما هم برسد. مسأله اين طورى است، مىخواهند اينها اصلاً خلع سلاح كنند ما را، يكى يكى كنار بروند، كنار بروند، كنار بروند چه بمانند؟ آنها بمانند كه مفسدند و فاسد هستند. اينها بايد ملاحظه بشوند - من - ملت ايران بايد بدانند اينها را كه يك اشخاص مفسدى آمدند، جوانهاى دانشگاهى بدانند اين معنا را كه اينهايى كه در دانشگاه مىآيند تبليغات سوءى مىكنند و از اشخاص مثلاً محترم آبروريزى مىكنند اينها نظر سوء دارند، اينها مىخواهند اين نهضت به آخر نرسد، اينها مىخواهند كه همان مسائل برگردد. بايد دانشگاهىها به آن توجه بكنند و ساير قشرهاى ملت بايد توجه به اين معانى بكنند. من اميدوارم كه نتوانند اين قشرهاى فاسد يك صدمه اساسى به نهضت ما بزنند و با جديت آقايان همه، روحانيون، ساير طبقات و اين دادگاهها و اين دادستانىها و اينها، اين مسائل حل بشود و اسلام انشاء الله آن طورى كه خداى تبارك و تعالى مىخواهد در خارج تحقق پيذا بكند. اين كلمه را من بگويم خداى
صحيفه نور ج 9 صفحه 290
متعال مىداند كه من نسبت به آخوندهاى فاسد آنقدر شديد هستم كه نسبت به ساير مردم نيستم. ساواكى ها پيش من محترمتر است از آخوندهاى فاسد و خداى تعالى و خداى متعال مىداند اين قضيه را كه قضيه دادگاه ويژه اگر باشد براى اين نيست كه دفاع باشد، براى اين است كه يك دسته اشخاص فاسد مىخواهند اشخاص آبرومند را از بين ببرند و اينكه آقايان طرح كردهاند كه در محيط خود اينها باشد براى اينكه خودشان هم مىشناسند اينها را والا ما ابدا ظر نداريم به اينكه اينها فرق داشته باشند با سايرين. خير، فرق دارد فرق اين است كه شيطنت ملعنتشان بيشتر از ديگران است. آن قدر صدمهاى كه اسلام از يك آخوند فاسد مىخورد از محمد رضا نمىخورد. در روايات هست كه آخوند فاسد و ملاى فاسد در جهنم از بوى تعفنش - مردم - اهل جهنم در عذاب هستند. در اين دنيا از بوى تعفن بعض از آخوندهاى فاسد دنيا در عذاب است. ما طر فدارى از عمامه نمىكنيم، ما طرفدارى از اسلام مىكنيم. اين اسلام پيش شما باشد معظم هستيد و پيش هر كس باشد معظم است و عمل نكردن به اسلام و خيانت كردن به اسلام معمم باشد بدتر است از آن كسى كه غير معمم باشد براى اينكه ضررش به اسلام بيشتر از ديگران است. اما قضيه اينكه يك مطلبى باسد نيست، مىخواهند هم همان دادگاههاى عمومى باشد هيچ فرقى به حال ما ندارد.
previos page menu page next page